۱۷ شعبان ۱۴۲۶ – سمینار اول صراط

جهت دانلود صوت اینجا کلیک کنید

سوره مبارکه نازعات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«خصوصیات ملائکه»

وَالنَّازِعَاتِ غَرْقاً ﴿۱﴾

قسم به فرشتگانی که جان را با قدرت می گیرند. ﴿۱﴾

وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطاً ﴿۲﴾

و قسم به فرشتگانى که روح را با نشاط مى گیرند. ﴿۲﴾

وَالسَّابِحَاتِ سَبْحاً ﴿۳﴾

و قسم به فرشتگانى که (در فضا) با سرعت حرکت مى کنند. ﴿۳﴾

فَالسَّابِقَاتِ سَبْقاً ﴿۴﴾

پس بر یکدیگر سبقت می گیرند. ﴿۴﴾

فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْراً ﴿۵﴾

پس کارها را تدبیر می کنند. ﴿۵﴾

یَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ﴿۶﴾

آن روزی که زلزله لرزاننده ای باشد. ﴿۶﴾

«خصوصیات روز قیامت»

تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ ﴿۷﴾

پشت آن زلزله دیگری قرار گیرد. ﴿۷﴾

قُلُوبٌ یَوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ ﴿۸﴾

در آن روز دلها می ترسند. ﴿۸﴾

أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ ﴿۹﴾

دیدگان آنها خاشع است. ﴿۹﴾

یَقُولُونَ أَئِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحَافِرَةِ ﴿۱۰﴾

می گویند: آیا ما به حالت اوّل برمی گردیم؟ ﴿۱۰﴾

أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً ﴿۱۱﴾

آن وقتی که ما استخوانهای پوسیده ای شدیم؟ ﴿۱۱﴾

قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ ﴿۱۲﴾

می گویند: در این صورت برگشت زیان آوری است. ﴿۱۲﴾

فَإِنَّمَا هِیَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿۱۳﴾

پس جز این نیست که آن یک فریاد است. ﴿۱۳﴾

فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ ﴿۱۴﴾

پس ناگهان آنها در زمین ظاهر می گردند. ﴿۱۴﴾

«اشاره ای به قصّه حضرت موسی علیه السلام»

هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ مُوسَىٰ ﴿۱۵﴾‏

آیا قصّه موسی به تو رسیده است؟ ﴿۱۵﴾

إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى ﴿۱۶﴾

آن وقتی که در وادی مقدّس طوی پروردگارش او را صدا زد. ﴿۱۶﴾

اِذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى ﴿۱۷﴾

(که) به طرف فرعون برو، قطعا او طغیان کرده است. ﴿۱۷﴾

«دعوت کردن حضرت موسی علیه السلام، فرعون را به تزکیه نفس و انس با خدا»

فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى ﴿۱۸﴾

پس (به او) بگو: آیا می خواهی تزکیه کنی؟ ﴿۱۸﴾

وَأَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى ﴿۱۹﴾

و من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم تا از او در خشیت باشی؟ ﴿۱۹﴾

فَأَرَاهُ الْآيَةَ الْكُبْرَى ﴿۲۰﴾

پس (موسی) به او نشانه بزرگ خدا را نشان داد. ﴿۲۰﴾

«عصیان فرعون و ادّعای بزرگ او»

فَكَذَّبَ وَعَصَى ﴿۲۱﴾

پس او تکذیب کرد و عصیان نمود. ﴿۲۱﴾

ثُمَّ أَدْبَرَ یَسْعَى ﴿۲۲﴾

سپس پشت کرد و (در کارش) سعی نمود. ﴿۲۲﴾

فَحَشَرَ فَنَادَى ﴿۲۳﴾

پس جمع کرد و (مردم را) ندا داد. ﴿۲۳﴾

فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى ﴿۲۴﴾

پس گفت: من پروردگار برتر شما هستم. ﴿۲۴﴾

فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى ﴿۲۵﴾

پس خدا او را به عذاب آخرت و دنیا گرفت. ﴿۲۵﴾

إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشَى ﴿۲۶﴾

قطعا در آن عبرتی بود برای کسی که از خدا خشیت داشته باشد. ﴿۲۶﴾

برداشت از آیات ۲۶ – ۱۵

حضرت موسی علیه السلام و فرعون

قضیه حضرت موسی علیه السلام و فرعون مکرر در قرآن ذکر شده ولی در هر دفعه به مسئله اخلاقی و تهذیب نفس اشاره مستقلی گردیده است. در این قسمت برداشت مان برای سالک الی اللّه این است که خدای تعالی حضرت موسی   علیه السلام را به سوی فرعون فرستاده که به او بگوید: آیا می خواهی تزکیه نفس کنی، آیا می خواهی به سوی خدا بروی و از خدا بترسی و در خشیت باشی. و به او آیت بزرگ خدا را نشان بده اما او قبول نکرد و تکذیب کرد و به هوای نفس خود و خواسته خود ادامه داد و گفت: من پروردگار برتر شمایم. خدا پس از این مهربانی که به او نمود و او توجه نکرد بلکه با خدا مبارزه نمود. خدا او را به عذاب دنیا و آخرت مبتلا فرمود. این پند و اندرزی است برای کسی که از خدا خشیت دارد.

«خلقت آسمانها و زمین مهمّ تر است یا خلقت شما؟»

أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ بَنَاهَا ﴿۲۷﴾

آیا خلقت شما سخت تر است یا بنای آسمان(ها) که آن را ساخته است؟ ﴿۲۷﴾

رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا ﴿۲۸﴾

سقف آن را بالا برده و آن را منظّم فرموده. ﴿۲۸﴾

وَأَغْطَشَ لَیْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا ﴿۲۹﴾

و شبش را تاریک کرده و روزش را ظاهر نموده. ﴿۲۹﴾

وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا ﴿۳۰﴾

و زمین را بعد از آن گسترش داده. ﴿۳۰﴾

أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْعَاهَا ﴿۳۱﴾

آبش را از آن خارج کرده و چراگاهش را بیرون آورده ﴿۳۱﴾

وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا ﴿۳۲﴾

و کوهها را محکم کرده. ﴿۳۲﴾

مَتَاعًا لَكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴿۳۳﴾

(همه) برای بهره گیری شما و چهارپایانتان است. ﴿۳۳﴾

فَإِذَا جَاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى ﴿۳۴﴾

پس وقتی که حادثه بزرگ بیاید. ﴿۳۴﴾

يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ مَا سَعَى ﴿۳۵﴾

روزی که انسان به یاد آنچه کوشش کرده، بیفتد. ﴿۳۵﴾

وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَن يَرَىٰ ﴿۳۶﴾

و جهنّم برای کسی که ببیند، آشکار گردد. ﴿۳۶﴾

فَأَمَّا مَن طَغَىٰ ﴿۳۷﴾

پس امّا کسی که طغیان کرده ﴿۳۷﴾

وَآثَرَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۳۸﴾

و زندگی دنیا را مقدّم داشته. ﴿۳۸﴾

فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوَىٰ ﴿۳۹﴾

پس قطعا جهنّم همان مأوای او است. ﴿۳۹﴾

وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ ﴿۴۰﴾

و امّا کسی که بترسد از مقام پروردگارش و نفسش را از هوی نهی کند، ﴿۴۰﴾

فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ ﴿۴۱﴾

پس قطعا بهشت مأوای او خواهد بود. ﴿۴۱﴾

برداشت از آیات ۴۱ – ۴۰

 ترس از خدا

سالک الی اللّه باید از مقام و شخصیت پروردگارش بترسد و نفسش را از هوا و هوس نهی کند تا آن که بهشت مأوای او گردد. زیرا با داشتن هوای نفس به خصوص نفس اماره بالسوء نمی تواند در بهشت مأوی بگیرد و لذا یا در دنیا که سهل تر است و یا در روز قیامت که سخت تر است باید خود را تزکیه کند. زیرا بهشت محل ناسازگاری و نزاع و دعوا نیست بلکه آنجا محل آرامش و راحتی است.

«سؤال درباره زمان قیامت»

يَسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا ﴿۴۲﴾

از تو درباره ساعت قیامت می پرسند که در چه وقت واقع خواهد شد؟ ﴿۴۲﴾

فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْرَاهَا ﴿۴۳﴾

تو را به گفتگوی آن چه کار است؟ ﴿۴۳﴾

إِلَى رَبِّكَ مُنْتَهَاهَا ﴿۴۴﴾

آن به پروردگارت منتهی می شود. ﴿۴۴﴾

إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن یَخْشَاهَا ﴿۴۵﴾

فقط تو کسی را که از آن (قیامت) می ترسد، بیم دهنده ای. ﴿۴۵﴾

كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَهَا لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحَاهَا ﴿۴۶﴾

مثل این است که آنها روزى که آن (قیامت) را مى بینند، چنین احساس مى کنند که جز شبى یا روزى (در عالم برزخ) توقّف نکرده اند. ﴿۴۶﴾

سوره مبارکه عبس

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«تکبّر مردی از قریش به خاطر دیدن کوری فقیر»

عَبَسَ وَتَوَلَّىٰ ﴿۱﴾

صورت درهم کشید و رو برگرداند. ﴿۱﴾

أَن جَاءَهُ الْأَعْمَىٰ ﴿۲﴾

از آنکه کوری نزد او آمد. ﴿۲﴾

وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّىٰ ﴿۳﴾

و تو چه مى دانى؟ شاید او تزکیه کند. ﴿۳﴾

أَوْ يَذَّكَّرُ فَتَنفَعَهُ الذِّكْرَىٰ ﴿۴﴾

یا متذکر شود، پس آن تذکر به حال او مفید باشد. ﴿۴﴾

أَمَّا مَنِ اسْتَغْنَىٰ ﴿۵﴾

امّا کسى که خود را بى نیاز مى پندارد، ﴿۵﴾

فَأَنْتَ لَهُ تَصَدَّى ﴿۶﴾

پس تو به او رو می آوری. ﴿۶﴾

وَمَا عَلَيْكَ أَلَّا يَزَّكَّىٰ ﴿۷﴾

و حال اینکه برای تو چیزی نخواهد بود، مگر اینکه تزکیه کند. ﴿۷﴾

وَأَمَّا مَنْ جَاءَكَ يَسْعَى ﴿۸﴾

و امّا کسی که با کوشش نزد تو می آید ﴿۸﴾

وَهُوَ يَخْشَىٰ ﴿۹﴾

و او از خدا می ترسد. ﴿۹﴾

فَأَنْتَ عَنْهُ تَلَهَّى ﴿۱۰﴾

پس تو از او غافل هستی. ﴿۱۰﴾

برداشت از آیات ۱۰ – ۱

مهربانی با همه

سالک الی اللّه باید با فقراء و آنهایی که از جهتی نقصی در بدن دارند ولی احتمال آن که اهل تزکیه نفس باشند و یا آن که اهل تقوی باشند و از تذکرات قرآن استفاده می کنند، بسیار مهربان باشد و او را بر قدرتمندان کافر ترجیح دهد نه آن که نسبت به قدرتمندان و کفار با مهربانی روبرو شود. و مسئله تزکیه نفس برای او مطرح نباشد و برای کسی که با سعی و کوشش برای استفاده از مجالس موعظه قرآن می آید و از خدا می ترسد احترام قائل نباشد و از او غافل باشد.

كَلَّا إِنَّهَا تَذْكِرَةٌ ﴿۱۱﴾

هرگز، قطعا قرآن یادآوری است. ﴿۱۱﴾

فَمَن شَآءَ ذَكَرَهُۥ ﴿۱۲﴾

پس کسی که بخواهد، به یاد آن خواهد بود. ﴿۱۲﴾

فِي صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ ﴿۱۳﴾

در صحیفه هائی گرامی داشته شده. ﴿۱۳﴾

مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ ﴿۱۴﴾

رتبه ای بالا و پاک شده. ﴿۱۴﴾

بِأَیْدِی سَفَرَةٍ ﴿۱۵﴾

به دستهای سفیرها(ی حقّ). ﴿۱۵﴾

کِرَامٍ بَرَرَةٍ ﴿۱۶﴾

(ملائکه مقرّب) عالی رتبه نیکو. ﴿۱۶﴾

قُتِلَ الْإِنْسَانُ مَا أَكْفَرَهُ ﴿۱۷﴾

کشته باد انسان، چه چیز او را ناسپاس کرده؟ ﴿۱۷﴾

برداشت از آیات ۱۷ – ۱۱

قرآن مذکر است

سالک الی اللّه باید قرآن را که یادآوری کننده آن چیزهائی است که خدای تعالی در عالم ارواح به او تعلیم داده و در فطرت او گذاشته است متوجه باشد و آنها را که به وسیله صحیفه هائی که محترمانه به دست سفراء الهی داده شده بگیرد و هم معلومات عالم ارواح را به یاد او بیاورد و از پروردگارش تشکر کند.

«خلقت بدن انسان»

مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ﴿۱۸﴾

از چه چیز او را خلق کرده؟ ﴿۱۸﴾

مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿۱۹﴾

از نطفه خلقش کرده، پس موزونش ساخته. ﴿۱۹﴾

ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ ﴿۲۰﴾

سپس راه را برای او آسان کرده. ﴿۲۰﴾

ثُمَّ أَمَاتَهُ فَأَقْبَرَهُ ﴿۲۱﴾

بعد او را میرانده و در قبر قرارش داده. ﴿۲۱﴾

ثُمَّ إِذَا شَاءَ أَنشَرَهُ ﴿۲۲﴾

سپس هر زمان که بخواهد، او را زنده می کند. ﴿۲۲﴾

کَلَّا لَمَّا یَقْضِ مَا أَمَرَهُ ﴿۲۳﴾

هرگز، آنچه را که به او فرمان داده، اطاعت نکرده است. ﴿۲۳﴾

فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَى طَعَامِهِ ﴿۲۴﴾

پس انسان باید بر طعامش نظارت داشته باشد. ﴿۲۴﴾

أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا ﴿۲۵﴾

ما آب را (از آسمان) ریختیم. ﴿۲۵﴾

ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقّاً ﴿۲۶﴾

سپس زمین را شکافتیم. ﴿۲۶﴾

فَأَنْبَتْنَا فِيهَا حَبًّا ﴿۲۷﴾

پس در آن دانه را رویاندیم. ﴿۲۷﴾

وَعِنَباً وَ قَضْباً ﴿۲۸﴾

و انگور و سبزیها(ی خوردن) را. ﴿۲۸﴾

وَزَیْتُوناً وَنَخْلاً ﴿۲۹﴾

و (درخت) زیتون و درخت خرما را. ﴿۲۹﴾

وَحَدَائِقَ غُلْباً ﴿۳۰﴾

و باغهای پر درخت را. ﴿۳۰﴾

وَفَاکِهَةً وَ أَبّاً ﴿۳۱﴾

و میوه و علف را رویاندیم. ﴿۳۱﴾

مَتَاعًا لَكُمْ وَ لِأَنْعَامِكُمْ ﴿۳۲﴾

تا بهره ای برای شما و چهارپایانتان باشد. ﴿۳۲﴾

برداشت از آیات ۳۲ – ۲۴

نظارت بر خوردنی ها

سالک الی اللّه باید بر طعامش نظارت داشته باشد که در مرحله اول از راه حلال به دست بیاورد و متوجه باشد که خدای تعالی  باران را از آسمان فرو ریخته و گیاهان و انگور و خرما را خلق کرده و بالاخره در وقت غذا خوردن به یاد محبت های الهی و نعمت های او باشد و خدا را شکر کند.

 

«روز قیامت»

فَإِذَا جَاءَتِ الصَّاخَّةُ ﴿۳۳﴾

پس زمانی که صدای مهیب (قیامت) بیاید. ﴿۳۳﴾

یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ ﴿۳۴﴾

روزی که انسان از برادر خود ﴿۳۴﴾

وَأُمِّهِ وَأَبِیهِ ﴿۳۵﴾

و مادر خود و پدر خود ﴿۳۵﴾

وَصَاحِبَتِهِ وَبَنِیهِ ﴿۳۶﴾

و رفیق خود و فرزندان خود فرار می کند. ﴿۳۶﴾

لِکُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ یَوْمَئِذٍ شَأْنٌ یُغْنِیهِ ﴿۳۷﴾

برای هر انسانی از آنها، در آن روز کاری است که او را به خود مشغول می کند. ﴿۳۷﴾

وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُّسْفِرَةٌ ﴿۳۸﴾

در آن روز صورتهائی بشّاش و نورانی است. ﴿۳۸﴾

ضَاحِکَةٌ مُّسْتَبْشِرَةٌ ﴿۳۹﴾

خندان و مسرور است. ﴿۳۹﴾

وَوُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ عَلَیْهَا غَبَرَةٌ ﴿۴۰﴾

و صورتهائی در آن روز بر آن غبار نشسته است. ﴿۴۰﴾

تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ ﴿۴۱﴾

دود سیاهی آنها را پوشانده است. ﴿۴۱﴾

أُولَٰئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ ﴿۴۲﴾

اینها همان کافران فاجر هستند. ﴿۴۲﴾

سوره مبارکه تکویر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«آثار برپائی قیامت»

إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ﴿۱﴾

زمانی که خورشید درهم پیچیده شود. ﴿۱﴾

وَإِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ ﴿۲﴾

و زمانی که ستاره ها تیره شوند. ﴿۲﴾

وَإِذَا الْجِبَالُ سُیِّرَتْ ﴿۳﴾

و زمانی که کوهها به راه بیفتند. ﴿۳﴾

وَإِذَا الْعِشَارُ عُطِّلَتْ ﴿۴﴾

و زمانی که اموال معطّل و بی فایده بماند. ﴿۴﴾

وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ ﴿۵﴾

و زمانی که وحوش محشور شوند. ﴿۵﴾

وَإِذَا الْبِحَارُ سُجِّرَتْ ﴿۶﴾

و زمانی که دریاها آتش بگیرند. ﴿۶﴾

وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ ﴿۷﴾

و زمانی که نفسها جفت گردند. ﴿۷﴾

وَإِذَا الْمَوْءُودَةُ سُئِلَتْ ﴿۸﴾

و زمانی که از دختران زنده به گور شده، سؤال شود. ﴿۸﴾

بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَتْ ﴿۹﴾

به چه گناهی کشته شده اند؟ ﴿۹﴾

وَإِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ﴿۱۰﴾

و زمانی که نامه های اعمال پخش شود. ﴿۱۰﴾

وَإِذَا السَّمَاءُ كُشِطَتْ ﴿۱۱﴾

و زمانی که پرده از آسمان گرفته شود. ﴿۱۱﴾

وَإِذَا الْجَحِیمُ سُعِّرَتْ ﴿۱۲﴾

و زمانی که جهنّم شعله ور گردد. ﴿۱۲﴾

وَإِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ ﴿۱۳﴾

و زمانی که بهشت زینت گردد. ﴿۱۳﴾

عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا أَحْضَرَتْ ﴿۱۴﴾

هر نفسی می داند که چه حاضر کرده است. ﴿۱۴﴾

«قرآن تنها از زبان رسول اکرم صلی الله علیه و آله است»

فَلَا أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ ﴿۱۵﴾

پس نه، قسم می خورم به ستاره های رجوع کننده. ﴿۱۵﴾

اَلْجَوَارِ الْكُنَّسِ ﴿۱۶﴾

که حرکت می کنند و از چشمها پنهان می شوند. ﴿۱۶﴾

وَاللَّیْلِ إِذَا عَسْعَسَ ﴿۱۷﴾

و قسم به شب وقتی که به آخر رسد. ﴿۱۷﴾

وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ﴿۱۸﴾

و قسم به صبح وقتی که دمیده شود. ﴿۱۸﴾

إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ﴿۱۹﴾

قطعا آن (قرآن) حتما سخن رسول بزرگواری است. ﴿۱۹﴾

«عظمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

ذِي قُوَّةٍ عِنْدَ ذِي الْعَرْشِ مَكِينٍ ﴿۲۰﴾

نیرومند است، نزد صاحب عرش مقام والائی دارد. ﴿۲۰﴾

مُطَاعٍ ثَمَّ أَمِینٍ ﴿۲۱﴾

اطاعتش را مى کنند، و آنجا امین است. ﴿۲۱﴾

وَمَا صَاحِبُكُمْ بِمَجْنُونٍ ﴿۲۲﴾

و آنکه مصاحب شما بوده، دیوانه نیست. ﴿۲۲﴾

«ملاقات با جبرئیل»

وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْمُبِینِ ﴿۲۳﴾

و قطعا او جبرئیل را در افق روشنی دیده است. ﴿۲۳﴾

وَمَا هُوَ عَلَى الْغَیْبِ بِضَنِینٍ ﴿۲۴﴾

و او بر پنهانیهائی که در نزد او است، بخل ندارد. ﴿۲۴﴾

وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ ﴿۲۵﴾

و آن (قرآن) کلام شیطان رانده شده نمى باشد. ﴿۲۵﴾

فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ ﴿۲۶﴾

پس کجا می روید؟ ﴿۲۶﴾

«قرآن برای تذکر است»

إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ ﴿۲۷﴾

این (قرآن) جز تذکری برای جهانیان نمی باشد. ﴿۲۷﴾

لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَسْتَقِيمَ ﴿۲۸﴾

برای کسی که از شما بخواهد راه مستقیم را انتخاب کند. ﴿۲۸﴾

وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ ﴿۲۹﴾

و شما جز آنچه خدای پروردگار جهانیان بخواهد، نمی خواهید. ﴿۲۹﴾

برداشت از آیات ۲۹ – ۲۷

قرآن مذکر است

سالک الی اللّه باید قرآن را مذکر و یادآورنده حقایقی که خدای تعالی در عالم ارواح به او یاد داده و سپس در فطرت او آن  را تثبیت فرموده بداند و به وسیله قرآن اعتقادات خود را در صراط مستقیم قرار دهد و آن چه خدا می خواهد همان را بخواهد.

سوره مبارکه انفطار

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«علائم قیامت»

إِذَا السَّمَاءُ انْفَطَرَتْ ﴿۱﴾

وقتی که آسمان شکافته شود. (۱)

وَإِذَا الْكَوَاكِبُ انْتَثَرَتْ ﴿۲﴾

و وقتی ستاره ها فرو ریزند. (۲)

وَإِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ ﴿۳﴾

و زمانی که دریاها منفجر شود. (۳)

وَإِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ ﴿۴﴾

و زمانی که قبرها زیر و رو گردند.(۴)

عَلِمَتْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ وَأَخَّرَتْ ﴿۵﴾

هر کس می داند چه پیش فرستاده و چه بعد از آن فرستاده است. (۵)

«غرور انسان»

يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ﴿۶﴾

ای انسان، چه چیز تو را مغرور کرده که پروردگارت کریم است؟ (۶)

الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ ﴿۷﴾

آن کسی که تو را آفریده و (اندامت را) کامل نموده و منظّمت ساخته است. (۷)

فِي أَيِّ صُورَةٍ مَا شَاءَ رَكَّبَكَ ﴿۸﴾

در هر صورتی که خواسته، تو را ترکیب فرموده. (۸)

«تکذیب قیامت»

كَلَّا بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ ﴿۹﴾

هرگز، بلکه شما روز جزا را تکذیب می کنید. (۹)

«اوصاف ملائکه»

وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ ﴿۱۰﴾

و قطعا بر شما محافظینی گذاشته شده. (۱۰)

كِرَامًا كَاتِبِينَ ﴿۱۱﴾

والامقامِ نویسنده اند. (۱۱)

یَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ ﴿۱۲﴾

هر چه می کنید، می دانند. (۱۲)

برداشت از آیات ۱۲ – ۶

باید از خدا ترسید

سالک الی اللّه نباید به خاطر نعمت هائی که خدای تعالی به او داده گناه بکند و فکر کند که او بخشنده و مهربان است و گناهان او را منظور نمی کند بلکه باید بداند که خدای تعالی با کسانی که به این جهت و با این فکر معصیت می کنند و نعمت های الهی را در نظر نمی گیرند و ملائکه موکل بر هر انسانی را معتقد نیستند. آنها را به جهنم می برد و برخورد بدی با آنها دارد.

إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ ﴿۱۳﴾

قطعا نیکان در نعمتند. (۱۳)

وَإِنَّ الْفُجَّارَ لَفِی جَحِیمٍ ﴿۱۴﴾

و قطعا بدکاران در دوزخند. (۱۴)

یَصْلَوْنَهَا یَوْمَ الدِّینِ ﴿۱۵﴾

روز جزا وارد دوزخ می شوند. (۱۵)

وَمَا هُمْ عَنْهَا بِغَائِبِینَ ﴿۱۶﴾

و آنها هرگز از آن غیبت ندارند.(۱۶)

«روز جزا»

وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿۱۷﴾

و تو چه می دانی که روز جزا چیست؟ (۱۷)

ثُمَّ مَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿۱۸﴾

سپس چه می دانی که روز جزا چیست؟ (۱۸)

يَوْمَ لَا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئًا وَالْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ ﴿۱۹﴾

روزی است که کسی برای کسی هیچ چیز را مالک نخواهد بود و تمام کار در آن روز در اختیار خدا است. (۱۹)

سوره مبارکه مطففین

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«زشتی کم فروشی»

وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ ﴿۱﴾

وای بر کم فروشان. ﴿۱﴾

الَّذِينَ إِذَا اكْتَالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ ﴿۲﴾

آن کسانی که وقتی از مردم پیمانه می گیرند، کاملش را می گیرند. ﴿۲﴾

وَإِذَا كَالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ ﴿۳﴾

و وقتی که به آنها پیمانه ای یا وزنی می دهند، کم می گذارند. ﴿۳﴾

أَلَا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ ﴿۴﴾

آیا آنها گمان نمی کنند که مبعوث می شوند؟ ﴿۴﴾

لِیَوْمٍ عَظِیمٍ ﴿۵﴾

برای روز عظیمی. ﴿۵﴾

یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۶﴾

روزی که مردم در مقابل پروردگار جهانیان ایستاده اند. ﴿۶﴾

برداشت از آیات ۶ – ۱

کم فروشی

سالک الی اللّه باید بداند که هر چه در دنیاست مال خداست و انسان مالک واقعی اموال خود و حتی بدن خود نیست. لذا نمی تواند برای همیشه آنها را نگه دارد و بالاخره روزی می میرد و آن اموال از دستش می رود بلکه باید تصور کند که اموالش در حقیقت مال خدا است و اگر از راه حلال به دست آورده باشد خدای تعالی موقتا به او اجازه تصرف داده و باید در هر کجا که خدا اجازه می دهد آنها را مصرف کند. بنابراین اگر تخلف کرد و کم فروشی نمود و یا از کیل و ترازو کم گذاشت نشانگر این است که او به حقیقت معتقد نیست و نمی داند که یک روزی با صاحب مال که خدای تعالی باشد روبرو می شود و خدا به حساب دقیق او رسیدگی می کند و او را به خاطر کم فروشی مؤاخذه می نماید او نمی داند که همه اعمالش در نوشته دقیقی تسجیل شده است. اینها متجاوزین گناه کارند و وقتی برای آنها آیات قرآن و احکام دین خوانده می شود می گویند اینها قصه ها و حرفهای قدیمی است این افراد حتی در قیامت هم از لقاء خدای تعالی محرومند و اینها به طرف جهنم فرستاده می شوند.

«سجین چیست»

كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ ﴿۷﴾

هرگز، قطعا نامه اعمال بدکاران در سجین است. ﴿۷﴾

وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ ﴿۸﴾

و تو چه می دانی که سجین چیست؟ ﴿۸﴾

كِتَابٌ مَرْقُومٌ ﴿۹﴾

نوشته ای است، رقم زده شده. ﴿۹﴾

وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۰﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۱۰﴾

الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۱۱﴾

کسانی که روز جزا را تکذیب می کنند. ﴿۱۱﴾

وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلَّا كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ ﴿۱۲﴾

و جز متجاوز گناهکار کسی آن را تکذیب نمی کند. ﴿۱۲﴾

«مسخره کردن آیات خدا»

إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۳﴾

وقتی که آیات ما بر او تلاوت می شود، می گوید: افسانه های پیشینیان است. ﴿۱۳﴾

كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۱۴﴾

هرگز، بلکه آنچه کرده اند، بر دلهایشان زنگار زده است. ﴿۱۴﴾

كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ ﴿۱۵﴾

هرگز، آنها از پروردگارشان آن روز در حجابند. ﴿۱۵﴾

ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصَالُوا الْجَحِیمِ ﴿۱۶﴾

سپس آنها قطعا وارد دوزخ می شوند. ﴿۱۶﴾

ثُمَّ يُقَالُ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ ﴿۱۷﴾

سپس (به آنها) گفته می شود: این است آنچه را که شما آن را تکذیب می کردید. ﴿۱۷﴾

«بالاترین مرتبه بهشت»

كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ ﴿۱۸﴾

هرگز، قطعا نامه اعمال نیکان در بالاترین مرتبه است. ﴿۱۸﴾

وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ ﴿۱۹﴾

و تو چه می دانی که بالاترین مرتبه (بهشت) چیست؟ ﴿۱۹﴾

كِتَابٌ مَرْقُومٌ ﴿۲۰﴾

نوشته ای است رقم زده شده. ﴿۲۰﴾

«نعمتهای مقرّبان در بهشت»

یَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ ﴿۲۱﴾

که مقرّبان آن را شهادت می دهند. ﴿۲۱﴾

إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ ﴿۲۲﴾

قطعا نیکان در نعمتند. ﴿۲۲﴾

عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ ﴿۲۳﴾

بر تختها تکیه زده و نگاه می کنند. ﴿۲۳﴾

تَعْرِفُ فِی وُجُوهِهِمْ نَضْرَهَ النَّعِیمِ ﴿۲۴﴾

در صورتهایشان نشاطِ نعمت را می شناسی. ﴿۲۴﴾

یُسْقَوْنَ مِن رَّحِیقٍ مَّخْتُومٍ ﴿۲۵﴾

آنها از شرابی سربسته می آشامند. ﴿۲۵﴾

خِتَامُهُ مِسْكٌ وَ فِي ذَلِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ ﴿۲۶﴾

مُهر آن از مِشک است. و در آن (نعمتها) باید به یکدیگر سبقت بگیرند. ﴿۲۶﴾

«تسنیم چیست»

وَمِزَاجُهُ مِن تَسْنِیمٍ ﴿۲۷﴾

و ترکیب آن (شراب) از «تسنیم» است. ﴿۲۷﴾

عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ ﴿۲۸﴾

(تسنیم) چشمه اى است که از آن مقرّبان مى نوشند. ﴿۲۸﴾

«مسخره مجرمین مؤمنان را»

إِنَّ الَّذِينَ أَجْرَمُوا كَانُوا مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ ﴿۲۹﴾

قطعا کسانی که مجرمند، دائما به کسانی که ایمان آورده اند می خندند. ﴿۲۹﴾

وَإِذَا مَرُّواْ بِهِمْ یَتَغَامَزُونَ ﴿۳۰﴾

و زمانى که از کنار آنها مى گذرند، آنها را با اشاره مسخره مى کنند. ﴿۳۰﴾

وَإِذَا انْقَلَبُوا إِلَى أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهِينَ ﴿۳۱﴾

و وقتی که به نزد خانواده شان برمی گردند، مسرور برمی گردند. ﴿۳۱﴾

وَإِذَا رَأَوْهُمْ قَالُوا إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّونَ ﴿۳۲﴾

و وقتی که خانواده شان را می بینند، می گویند: قطعا اینها گمراهانند. ﴿۳۲﴾

«مؤمنین»

وَمَا أُرْسِلُوا عَلَیْهِمْ حَافِظِینَ ﴿۳۳﴾

در حالی که مؤمنین بر آنها به عنوان محافظ فرستاده نشده بودند. ﴿۳۳﴾

فَالْيَوْمَ الَّذِينَ آمَنُوا مِنَ الْكُفَّارِ يَضْحَكُونَ ﴿۳۴﴾‏

پس آن روز کسانی که ایمان آورده اند، به کافران می خندند. ﴿۳۴﴾

عَلَى الْأَرَائِكِ يَنْظُرُونَ ﴿۳۵﴾

در حالی که بر تختها نشسته و نگاه می کنند. ﴿۳۵﴾

هَلْ ثُوِّبَ الْكُفَّارُ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶﴾

آیا کفّار پاداش آنچه را که انجام داده اند گرفته اند؟ ﴿۳۶﴾

سوره مبارکه انشقاق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«علائم قیامت»

إِذَا السَّمَاءُ انْشَقَّتْ ﴿۱﴾

زمانی که آسمان شکافته شود. ﴿۱﴾

وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ﴿۲﴾

و فرمان پروردگارش را ببرد و حقّ هم همین است. ﴿۲﴾

وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ ﴿۳﴾

و وقتی که زمین کشیده شود. ﴿۳﴾

وَأَلْقَتْ مَا فِیهَا وَتَخَلَّتْ ﴿۴﴾

و آنچه در او است بیرون اندازد و خالی شود. ﴿۴﴾

وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ﴿۵﴾

و فرمان پروردگارش را ببرد و حقّ هم همین است. ﴿۵﴾

«ملاقات با خدای تعالی»

يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ ﴿۶﴾

ای انسان، قطعا تو با تلاش و رنج به سوی پروردگارت می روی و او را ملاقات خواهی نمود. ﴿۶﴾

«نامه اعمال در قیامت»

فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ ﴿۷﴾

پس امّا کسی که نامه اعمالش به دست راستش داده شود. ﴿۷﴾

فَسَوْفَ یُحَاسَبُ حِسَاباً یَسِیراً ﴿۸﴾

به زودی حساب آسانی برای او محسوب می شود. ﴿۸﴾

وَیَنقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُوراً ﴿۹﴾

و به سوی خانواده اش خوشحال برمی گردد. ﴿۹﴾

وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ ﴿۱۰﴾

و امّا کسی که نامه اعمالش از پشت سرش به او داده می شود. ﴿۱۰﴾

فَسَوْفَ یَدْعُو ثُبُوراً ﴿۱۱﴾

پس به زودی فریاد می زند که هلاک شدم. ﴿۱۱﴾

وَیَصْلَى سَعِیراً ﴿۱۲﴾

و در آتش سوزان انداخته می شود. ﴿۱۲﴾

إِنَّهُ كَانَ فِي أَهْلِهِ مَسْرُورًا ﴿۱۳﴾

او در میان خانواده اش مسرور بوده. ﴿۱۳﴾

إِنَّهُ ظَنَّ أَنْ لَنْ يَحُورَ ﴿۱۴﴾

قطعا او گمان مى کرده که هرگز بازگشتى نخواهد داشت. ﴿۱۴﴾

بَلَى إِنَّ رَبَّهُ كَانَ بِهِ بَصِيرًا ﴿۱۵﴾

بلکه قطعا پروردگار او به او بینا بوده. ﴿۱۵﴾

فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ ﴿۱۶﴾

پس نه، قسم می خورم به سرخی غروب. ﴿۱۶﴾

وَاللَّیْلِ وَمَا وَسَقَ ﴿۱۷﴾

و قسم به شب و آنچه که جمع می کند. ﴿۱۷﴾

وَالْقَمَرِ إِذَا اتَّسَقَ ﴿۱۸﴾

و قسم به ماه وقتی که کامل می شود. ﴿۱۸﴾

لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَنْ طَبَقٍ ﴿۱۹﴾

قطعا شما از حالی به حالی منتقل می شوید. ﴿۱۹﴾

«چرا مردم ایمان نمی آورند؟»

فَمَا لَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۲۰﴾

پس آنها را چه شده که ایمان نمی آورند؟ ﴿۲۰﴾

وَإِذَا قُرِئَ عَلَیْهِمُ الْقُرْآنُ لَا یَسْجُدُونَ ﴿۲۱﴾ 

و زمانی که بر آنها قرآن خوانده می شود، سجده نمی کنند. ﴿۲۱﴾

بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُكَذِّبُونَ ﴿۲۲﴾

بلکه کسانی که کافر شده اند تکذیب می کنند. ﴿۲۲﴾

وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا یُوعُونَ ﴿۲۳﴾

و خدا آنچه را که در دل پنهان می کنند، به خوبی می داند. ﴿۲۳﴾

فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ ﴿۲۴﴾

پس آنها را به عذاب دردناکی بشارت بده. ﴿۲۴﴾

إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿۲۵﴾

مگر کسانی که ایمان آورده اند و کارهای نیک کرده اند، برای آنها اجری بدون منّت خواهد بود. ﴿۲۵﴾

برداشت از آیات ۲۵ – ۲۰

یقین به قیامت

سالک الی اللّه باید ایمانش را به خدای تعالی و آیات قرآن و آخرت روز به روز بیشتر کند و به قیامت یقینی پیدا نماید، و وقتی آیات قرآن را قرائت می کند کمال خضوع را در مقابل پروردگار انجام دهد و سجده کند و جزء کسانی که به نشانه های الهی کافرند و نعمتهای خدا را کفران می کنند نباشد. و بالاخره آن چنان در ایمان و عمل صالح قوی باشد که بدون منت از خدای تعالی اجر و ثواب بی نهایتی دریافت نماید.

سوره مبارکه بروج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«اصحاب اخدود»

وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ ﴿۱﴾

قسم به آسمانی که صاحب برجها است. ﴿۱﴾

وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ ﴿۲﴾

و قسم به روزی که وعده داده شده است. ﴿۲﴾

وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ ﴿۳﴾

و قسم به شاهد و مشهود. ﴿۳﴾

قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ ﴿۴﴾

کشته باد اصحاب اخدود. ﴿۴﴾

اَلنَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ ﴿۵﴾

آن آتشی صاحب شعله است. ﴿۵﴾

إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ ﴿۶﴾

وقتی که آنها کنار آن (آتش) نشستند. ﴿۶﴾

وَهُمْ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ ﴿۷﴾

و آنها آنچه را با مؤمنین انجام می دادند شاهد بودند. ﴿۷﴾

وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ﴿۸﴾

و حال اینکه آنها هیچ عیبی بر مؤمنین نگرفته بودند، جز آنکه به خدای عزیز حمید ایمان آورده بودند. ﴿۸﴾

الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿۹﴾

آن خدائی که فرمانروائی آسمانها و زمین مال او است. و خدا بر هر چیزی گواه است. ﴿۹﴾

«بدی آزار و اذیت مؤمنین»

إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ ﴿۱۰﴾

قطعا کسانی که مردان مؤمن و زنان مؤمنه را اذیت کرده اند، سپس توبه ننموده اند، برای آنها عذاب جهنّم خواهد بود و برای آنها عذاب سوزنده ای می باشد. ﴿۱۰﴾

«ثواب ایمان و عمل صالح»

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْكَبِيرُ ﴿۱۱﴾

قطعا کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند، برای آنها بهشتهائی که از دامن آنها نهرها جاری است خواهد بود. آن فوز بزرگی است. ﴿۱۱﴾

إِنَّ بَطْشَ رَبِّكَ لَشَدِيدٌ ﴿۱۲﴾

قطعا عقاب پروردگارت شدید است. ﴿۱۲﴾

«صفات پروردگار متعال»

إِنَّهُ هُوَ يُبْدِئُ وَيُعِيدُ ﴿۱۳﴾

قطعا خدا، او است که شروع می کند و برمی گرداند. ﴿۱۳﴾

وَهُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ ﴿۱۴﴾

و او بخشنده دوستداری است. ﴿۱۴﴾

ذُو الْعَرْشِ الْمَجِيدُ ﴿۱۵﴾

صاحب عرش ارجمندی است. ﴿۱۵﴾

فَعَّالٌ لِمَا يُرِيدُ ﴿۱۶﴾

هر چه بخواهد، نسبت به آن فعّال است.﴿۱۶﴾

«لشگریان فرعون و قوم ثمود»

هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْجُنُودِ ﴿۱۷﴾

آیا حدیث لشگریان به تو رسیده است؟ ﴿۱۷﴾

فِرْعَوْنَ وَثَمُودَ ﴿۱۸﴾

فرعون و قوم ثمود. ﴿۱۸﴾

بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي تَكْذِيبٍ ﴿۱۹﴾

بلکه کسانی که کافر شده اند، در حال تکذیب کردن هستند. ﴿۱۹﴾

وَاللَّهُ مِنْ وَرَائِهِمْ مُحِيطٌ ﴿۲۰﴾

و خدا بر ایشان احاطه دارد. ﴿۲۰﴾

«لوح محفوظ»

بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ ﴿۲۱﴾

بلکه آن قرآن مجید است. ﴿۲۱﴾

فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ ﴿۲۲﴾

در لوحی محفوظی است. ﴿۲۲﴾

سوره مبارکه طارق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«همه مردم محافظی دارند»

وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ ﴿۱﴾

قسم به آسمان و قسم به طارق. ﴿۱﴾

وَمَا أَدْرَاكَ مَا الطَّارِقُ ﴿۲﴾

و تو چه می دانی که طارق چیست؟ ﴿۲﴾

اَلنَّجْمُ الثَّاقِبُ ﴿۳﴾

ستاره ای است درخشنده. ﴿۳﴾

إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ ﴿۴﴾

هیچ کس نیست، مگر آنکه بر او محافظی است. ﴿۴﴾

«خلقت بدن انسان»

فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ مِمَّ خُلِقَ ﴿۵﴾

پس انسان نظر کند که از چه خلق شده است. ﴿۵﴾

خُلِقَ مِنْ مَاءٍ دَافِقٍ ﴿۶﴾

از آب جهنده خلق شده است. ﴿۶﴾

يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَالتَّرَائِبِ ﴿۷﴾

که از بین پشت و سینه بیرون می آید. ﴿۷﴾

«روز قیامت»

إِنَّهُ عَلَى رَجْعِهِ لَقَادِرٌ ﴿۸﴾

قطعا او (خدا) بر برگشتن او توانا است. ﴿۸﴾

يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ ﴿۹﴾

روزی که باطنها ظاهر می شود. ﴿۹﴾

فَمَا لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ ﴿۱۰﴾

پس برای او قوّتی و یاری نخواهد بود. ﴿۱۰﴾

«قرآن کلام قطعی الهی است»

وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ ﴿۱۱﴾

قسم به آسمانی که دارای باران است. ﴿۱۱﴾

وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ ﴿۱۲﴾

و قسم به زمینی که دارای شکاف است. ﴿۱۲﴾

إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ ﴿۱۳﴾

قطعا آن (قرآن) سخن قطعى و بازکننده است. ﴿۱۳﴾

وَمَا هُوَ بِالْهَزْلِ ﴿۱۴﴾

و آن شوخی نیست. ﴿۱۴﴾

«حیله کفّار»

إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا ﴿۱۵﴾

قطعا آنها دائما حیله می کنند. ﴿۱۵﴾

وَأَكِيدُ كَيْدًا ﴿۱۶﴾

و من هم در برابر آنها پنهان کاری دارم. ﴿۱۶﴾

فَمَهِّلِ الْكَافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْدًا ﴿۱۷﴾

پس به کافرین مهلت بده، مهلتِ کوتاهی. ﴿۱۷﴾

برداشت از آیات ۱۷ – ۴

یقظه

سالک الی اللّه باید از آیات فوق مطالب زیر را در مرحله یقظه دریافت نماید:

۱  – انسان خودخواه و مغرور باید بداند که همیشه نگهبانی دارد که ناظر اعمال اوست و آن که روحش مرده است و فکر می کند فقط آن چه را که می بیند حقیقت دارد از چه چیز بدنش خلق شده است؟ از منی که از صلب پدر به رحم مادر ریخته شده و یا پرتاب گردیده است پس اگر بدن انسان همه چیز انسان باشد انسان بسیار بی ارزش است.

۲  – خدای تعالی در روزی که باطنها ظاهر می شود او را بر می گرداند و او نمی تواند اظهار قدرت کند و کمک کاری هم ندارد.

سوره مبارکه اعلی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«تسبیح پروردگار»

سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى ﴿۱﴾

اسم پروردگارِ بلندمرتبه ات را تسبیح کن. ﴿۱﴾

الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى ﴿۲﴾

آن کسی که آفرید و منظّم فرمود. ﴿۲﴾

وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَى ﴿۳﴾

و کسی که اندازه گیری کرد، پس هدایت نمود. ﴿۳﴾

وَالَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعَى ﴿۴﴾

و کسی که چراگاه را بیرون آورد. ﴿۴﴾

فَجَعَلَهُ غُثَاءً أَحْوَى ﴿۵﴾

پس آن را خشک و تیره قرار داد. ﴿۵﴾

«نزول سوّم قرآن»

سَنُقْرِئُكَ فَلَا تَنْسَى ﴿۶﴾

به زودى (قرآن را) براى تو مى خوانیم، پس هرگز فراموش نمى کنى. ﴿۶﴾

إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا يَخْفَى ﴿۷﴾

مگر آنچه را که خدا بخواهد. قطعا خدا آشکار و آن چه را که پنهان است، مى داند. ﴿۷﴾

وَنُيَسِّرُكَ لِلْيُسْرَى ﴿۸﴾

و ما تو را در راه آسانی توفیق داده ایم. ﴿۸﴾

«تذکرات ممکن است مفید باشد»

فَذَكِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّكْرَى ﴿۹﴾

پس تذکر بده، اگر تذکر نفعی دارد. ﴿۹﴾

سَيَذَّكَّرُ مَنْ يَخْشَى ﴿۱۰﴾

به زودی کسی که خشیت دارد، متذکر می شود. ﴿۱۰﴾

وَيَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى ﴿۱۱﴾

و بدبخت ترین مردم از آن دوری می کند. ﴿۱۱﴾

الَّذِي يَصْلَى النَّارَ الْكُبْرَى ﴿۱۲﴾

همان کسی که در آتش بزرگی وارد می شود. ﴿۱۲﴾

ثُمَّ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى ﴿۱۳﴾

سپس در آن نه می میرد و نه زنده می ماند. ﴿۱۳﴾

«تزکیه نفس با نماز خواندن»

قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَكَّى ﴿۱۴﴾

قطعا رستگار کسی است که تزکیه نفس کند. ﴿۱۴﴾

وَذَكَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى ﴿۱۵﴾‏

و نام پروردگارش را یاد کند، پس نماز بخواند. ﴿۱۵﴾

«آخرت بهتر از زندگی دنیا است»

بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۱۶﴾

امّا شما زندگی دنیا را مقدّم می دارید. ﴿۱۶﴾

وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى ﴿۱۷﴾

و حال آنکه آخرت بهتر و باقی تر است. ﴿۱۷﴾

برداشت از آیات ۱۷ – ۱۴

تزکیه

سالک الی اللّه باید بداند که تمام رستگاری در تزکیه هر چه در اختیار او است می باشد یعنی باید مالش و روحش و تمام متعلقاتش از بدی ها و از حرام ها و در اموال از حقوق مستمندان پاک باشد و زندگی دنیا را که موقت است بر آخرتی که بهتر است و باقی می ماند ترجیح ندهد.

إِنَّ هَذَا لَفِي الصُّحُفِ الْأُولَى ﴿۱۸﴾

قطعا این (همان چیزى است که) در کتابهاى قبلى ها بوده است. ﴿۱۸﴾

صُحُفِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى ﴿۱۹﴾

کتابهای ابراهیم و موسی. ﴿۱۹﴾

سوره مبارکه غاشیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«توضیح غاشیه و جریان عذاب قیامت»

هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْغَاشِيَةِ ﴿۱﴾

آیا خبر غاشیه به تو رسیده است؟ ﴿۱﴾

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ ﴿۲﴾

صورتهائی که در آن روز، ذلّت بار و خاشع اند. ﴿۲﴾

عَامِلَةٌ نَاصِبَةٌ ﴿۳﴾

عمل کرده و خسته شده اند. ﴿۳﴾

تَصْلَى نَارًا حَامِيَةً ﴿۴﴾

به آتش سوزان وارد می شوند. ﴿۴﴾

تُسْقَى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ ﴿۵﴾

از چشمه ای داغ به آنها نوشانده می شود. ﴿۵﴾

لَيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِنْ ضَرِيعٍ ﴿۶﴾

برای آنها خوراکی جز از خار تلخ خشک بدبوئی نخواهد بود. ﴿۶﴾

لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِنْ جُوعٍ ﴿۷﴾

(آنها را) نه چاق مى کند و نه از گرسنگى نجات مى دهد. ﴿۷﴾

«صورتهای شاداب و پر طراوت در بهشت»

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاعِمَةٌ ﴿۸﴾

صورتهائی در آن روز شاداب و با طراوتند. ﴿۸﴾

لِسَعْيِهَا رَاضِيَةٌ ﴿۹﴾

از فعّالیتهائی که کرده اند، راضی هستند. ﴿۹﴾

فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ﴿۱۰﴾

در بهشت عالی هستند. ﴿۱۰﴾

لَا تَسْمَعُ فِيهَا لَاغِيَةً ﴿۱۱﴾

در آن (بهشت) حرف لغو نمی شنوند. ﴿۱۱﴾

فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ ﴿۱۲﴾

در آن (بهشت) چشمه ای جاری است. ﴿۱۲﴾

فِيهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ ﴿۱۳﴾

در آن (بهشت) تختهای بلندی است. ﴿۱۳﴾

وَأَكْوَابٌ مَوْضُوعَةٌ ﴿۱۴﴾

و قدحهائی گذاشته شده است. ﴿۱۴﴾

وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ ﴿۱۵﴾

و بالشهائی کنار یکدیگر گذاشته شده است. ﴿۱۵﴾

وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ ﴿۱۶﴾

و فرشهای خوبی پهن شده است. ﴿۱۶﴾

«نشانه های الهی در آفاق»

أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ ﴿۱۷﴾

آیا پس چرا به شتر نگاه نمی کنند که چگونه خلق شده است؟ ﴿۱۷﴾

وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ ﴿۱۸﴾

و به آسمان (نگاه نمی کنند) که چگونه بالا برده شده است؟ ﴿۱۸﴾

وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ ﴿۱۹﴾

و به کوهها (نگاه نمی کنند) که چگونه نصب شده است؟ ﴿۱۹﴾

وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ ﴿۲۰﴾

و به زمین (نگاه نمی کنند) که چگونه مسطّح شده است؟ ﴿۲۰﴾

«پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فقط تذکر دهنده است»

فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ ﴿۲۱﴾

پس تذکر بده، فقط تو تذکردهنده هستی. ﴿۲۱﴾

لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ ﴿۲۲﴾

تو بر آنها مسلّط نیستی. ﴿۲۲﴾

إِلَّا مَنْ تَوَلَّى وَكَفَرَ ﴿۲۳﴾

مگر کسی که پشت کند و کافر شود. ﴿۲۳﴾

فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ ﴿۲۴﴾

پس خدا او را به عذاب بزرگ معذّب می کند. ﴿۲۴﴾

إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ ﴿۲۵﴾

قطعا به سوی ما بازگشت آنها است. ﴿۲۵﴾

ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ ﴿۲۶﴾

سپس قطعا بر عهده ما حساب آنها است. ﴿۲۶﴾

سوره مبارکه فجر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«قسمهای ارزنده»

وَالْفَجْرِ ﴿۱﴾

قسم به طلوع صبح. ﴿۱﴾

وَلَیَالٍ عَشْرٍ ﴿۲﴾

و قسم به شبهای ده گانه. ﴿۲﴾

وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿۳﴾

و قسم به جفت و فرد. ﴿۳﴾

وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ ﴿۴﴾

و قسم به شب وقتی که می گذرد. ﴿۴﴾

هَلْ فِي ذَلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ ﴿۵﴾

آیا در آن قَسَمی برای صاحب خِرد نیست؟ ﴿۵﴾

«جریان قوم عاد»

أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ ﴿۶﴾

آیا ندیدی پروردگار تو با قوم عاد چه کرد؟ ﴿۶﴾

إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿۷﴾

که شهر «اِرَمی» که داری قامتهای بلندی بودند. ﴿۷﴾

اَلَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلَادِ ﴿۸﴾

آن چنانکه مانندش در میان شهرها خلق نشده بود. ﴿۸﴾

وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿۹﴾

و قوم ثمودی که صخره ها را در بیابان می بریدند. ﴿۹﴾

«فرعون صاحب میخها بود»

وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ ﴿۱۰﴾

و فرعونی که صاحب میخهائی بود. ﴿۱۰﴾

اَلَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلَادِ ﴿۱۱﴾

آن کسانی که در بلاد طغیان کردند. ﴿۱۱﴾

فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ ﴿۱۲﴾

پس در آن بلاد فساد زیادی کردند. ﴿۱۲﴾

فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿۱۳﴾

پس پروردگار تو بر آنها شلاّق عذاب را فرود آورد. ﴿۱۳﴾

إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿۱۴﴾

قطعا پروردگار تو در کمینگاه است. ﴿۱۴﴾

«امتحان الهی»

فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ ﴿۱۵﴾

امّا انسان وقتی که پروردگارش آزمایشش می کند و گرامی اش می دارد و نعمت به او می دهد، می گوید: پروردگار من مرا گرامی داشته است. ﴿۱۵﴾

وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ ﴿۱۶﴾

و امّا وقتی که او را آزمایش می کند و روزی اش را تنگ می کند، می گوید: پروردگارم به من اهانت کرده است. ﴿۱۶﴾

«اهمیت اکرام یتیم»

كَلَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ ﴿۱۷﴾

هرگز، بلکه شما یتیم را اکرام نمی کنید. ﴿۱۷﴾

وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿۱۸﴾

و یکدیگر را بر اطعام مساکین تشویق نمی کنید. ﴿۱۸﴾

وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَمًّا ﴿۱۹﴾

و همه باقی مانده را جمع کرده و می خورید. ﴿۱۹﴾

وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿۲۰﴾

و مال دنیا را بسیار دوست دارید. ﴿۲۰﴾

برداشت از آیات ۲۰ – ۱۴

دنیا محل امتحان

سالک الی اللّه باید بداند که خدا همیشه در کمین او هست و بکوشد وقتی که خدای تعالی او را امتحان می کند با دادن نعمت و با تنگ کردن روزی باز هم خدا را دوست داشته باشد و وقتی هم که به او نعمت نداده باز هم خدا را دوست داشته باشد و یتیم را اکرام کند و مردم را به اطعام مساکین تشویق نماید و هر چه دارد تنها مصرف راحتی های خود نکند و دنیا را دوست نداشته باشد.

«صفات قیامت»

كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا ﴿۲۱﴾

هرگز، وقتی که زمین سخت درهم کوبیده گردد. ﴿۲۱﴾

وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا ﴿۲۲﴾

و پروردگار تو و ملائکه صف در صف می آیند. ﴿۲۲﴾

وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى ﴿۲۳﴾‏

و جهنّم در آن روز آورده می شود، آن روز انسان متذکر می شود. ولی تذکرش برای او چه فایده ای دارد؟ ﴿۲۳﴾

يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي ﴿۲۴﴾

می گوید: ای کاش برای زندگی ام چیزی فرستاده بودم. ﴿۲۴﴾

فَيَوْمَئِذٍ لَا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ ﴿۲۵﴾

پس آن روز مانند عذاب او (خدا)، احدى را عذاب نمى کند. ﴿۲۵﴾

وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿۲۶﴾

و مانند بند و زنجیر او (خدا)، بند و زنجیر احدى نمى باشد. ﴿۲۶﴾

«خطاب به انسان با ایمان»

يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿۲۷﴾

ای روح آرامش یافته. ﴿۲۷﴾

اِرْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً ﴿۲۸﴾

به سوی پروردگارت که هم تو از او خشنود باشی و هم او از تو خشنود باشد، برگرد. ﴿۲۸﴾

فَادْخُلِي فِي عِبَادِي ﴿۲۹﴾

پس در میان بندگانم داخل شو. ﴿۲۹﴾

وَادْخُلِي جَنَّتِي ﴿۳۰﴾

و در بهشتم وارد شو. ﴿۳۰﴾

برداشت از آیات ۳۰ – ۲۷

نفس مطمئنه

اگر سالک الی اللّه مراحل سیر و سلوک را اهمیت بدهد و تزکیه نفس کند و راه راست را بپیماید و ایمانش را کامل کند نفسش مطمئنه می شود و به سوی پروردگارش در حالی که هم خدا از او راضی است و هم او از خدا راضی باشد داخل جمعیت بندگان رسمی خدا می گردد و در دنیا و آخرت در بهشت الهی وارد می شود و حزن و اندوه از او برطرف می گردد و در راحتی کامل زندگی می کند.

سوره مبارکه ضحی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«خدا پیغمبر صلی الله علیه و آله را به حال خود وانگذاشته است»

وَالضُّحَى ﴿۱﴾

قسم به روز که آفتاب بتابد. ﴿۱﴾

وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى ﴿۲﴾

و قسم به شب وقتی که آرام شود. ﴿۲﴾

مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى ﴿۳﴾

که پروردگارت هرگز تو را وا نگذاشته و مورد خشم(ت) قرار نداده است. ﴿۳﴾

وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى ﴿۴﴾

و حتما آخرت برای تو از دنیا بهتر است. ﴿۴﴾

«الطاف الهی به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله»

وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى ﴿۵﴾

و به زودی پروردگارت به تو (آن قدر) عطا می کند که خشنود گردی. ﴿۵﴾

أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى ﴿۶﴾

آیا (خدا) تو را یتیم نیافت، پس پناهت داد؟ ﴿۶﴾

وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿۷﴾

و تو را گمشده نیافت، پس هدایتت کرد؟ ﴿۷﴾

وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿۸﴾

و تو را تهیدست نیافت، پس ثروتمندت کرد؟ ﴿۸﴾

فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿۹﴾

پس از یتیم دوری نکن. ﴿۹﴾

وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿۱۰﴾

و سؤال کننده را از خود دور نکن. ﴿۱۰﴾

وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ ﴿۱۱﴾

و امّا نعمت پروردگارت را بازگو کن. ﴿۱۱﴾

برداشت از آیات ۱۱ – ۱

خشم الهی

سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی هرگز او را به حال خود وانمی گذارد و بی جهت مورد خشم الهی واقع نمی شود و اگر در صراط مستقیم باشد و تزکیه نفس کند به قدری که خشنود گردد خدای تعالی به او نعمت عنایت می کند و از گمراهی نجاتش می دهد و ثروتمندش می کندبه شرط آن که با یتیم بدرفتاری نکند و سائل را از خود دور نکند و نعمت هائی که خدا به او داده برای مردم بگوید و کفران نکند.

سوره مبارکه لیل

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«فعّالیتهای بشر مختلف است»

وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَى ﴿۱﴾

قسم به شب وقتی که بپوشاند. ﴿۱﴾

وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى ﴿۲﴾

و قسم به روز وقتی که تجلّی کند. ﴿۲﴾

وَمَا خَلَقَ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى ﴿۳﴾

و قسم به کسی که مذکر و مؤنّث را خلق کرده. ﴿۳﴾

إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى ﴿۴﴾

که سعی شما مختلف است. ﴿۴﴾

«پرهیزکاری سبب موفّقیت می شود»

فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى ﴿۵﴾

پس امّا کسی که عطا کند و پرهیزکاری کند. ﴿۵﴾

وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى ﴿۶﴾

و نیکی را قبول کند. ﴿۶﴾

فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْيُسْرَى ﴿۷﴾

ما او را به زودی در سیر آسانی قرارش می دهیم. ﴿۷﴾

«بخل انسان را به پستی می اندازد»

وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى ﴿۸﴾

و امّا کسى که بخل کند و خود را بى نیاز دید. ﴿۸﴾

وَكَذَّبَ بِالْحُسْنَى ﴿۹﴾

و نیکی را تکذیب کند. ﴿۹﴾

فَسَنُيَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى ﴿۱۰﴾

پس به زودی او را در راه دشواری قرارش می دهیم. ﴿۱۰﴾

وَمَا يُغْنِي عَنْهُ مَالُهُ إِذَا تَرَدَّى ﴿۱۱﴾

و مال او در آن وقت که سقوط می کند او را از هیچ چیز بی نیاز نمی کند. ﴿۱۱﴾

«هدایت بر عهده خدا است»

إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى ﴿۱۲﴾

قطعا هدایت بر عهده ما است. ﴿۱۲﴾

وَإِنَّ لَنَا لَلْآخِرَةَ وَالْأُولَى ﴿۱۳﴾

و قطعا برای ما آخرت و دنیا است. ﴿۱۳﴾

برداشت از آیات ۱۳ – ۱

فعالیت ها

سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی پس از قسم هائی که در این سوره می خورد، می خواهد یک حقیقتی را که بشر به خاطر افکار و سطح فکرش در خود و در جامعه به وجود آورده بیان کند که می فرماید فعالیتهای شما و مقصد شما مختلف است حالا اگر کسی به مردم کمک کند و با تقوی باشد و خوبی ها را تصدیق کند و بپذیرد، خدای تعالی او را در سیر و سلوک و پیشرفت به آسانی موفق می فرماید ولی اگر کسی بخیل باشد و حرص ثروت و جمع کردن مال را داشته باشد و خوبی ها را ندیده بگیرد، راه سیر و سلوک بر او سخت می شود و مال و ثروتش سقوط می کند و برای او فائده ای ندارد و در آخر باید بداند که هدایت انسانها به عهده خدا است و اول و آخر همه چیز در دست او است.

«ترس از آتش»

فَأَنْذَرْتُكُمْ نَارًا تَلَظَّى ﴿۱۴﴾‏

و من شما را از آتشی که شعله می کشد، می ترسانم. ﴿۱۴﴾

لَا يَصْلَاهَا إِلَّا الْأَشْقَى ﴿۱۵﴾

کسی جز بدبخت ترین مردم داخل آن نمی شود. ﴿۱۵﴾

الَّذِي كَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿۱۶﴾

کسی که تکذیب کرده و پشت نموده است. ﴿۱۶﴾

وَسَيُجَنَّبُهَا الْأَتْقَى ﴿۱۷﴾

و به زودی با تقواترین مردم از آن دور نگه داشته می شود. ﴿۱۷﴾

«انفاق برای خدا»

الَّذِي يُؤْتِي مَالَهُ يَتَزَكَّى ﴿۱۸﴾

آن کسی که مال خود را برای پاک شدن می بخشد. ﴿۱۸﴾

وَمَا لِأَحَدٍ عِنْدَهُ مِنْ نِعْمَةٍ تُجْزَى ﴿۱۹﴾

و برای احدی نزد او نعمتی نیست که ادا شود. ﴿۱۹﴾

إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِ الْأَعْلَى ﴿۲۰﴾

بلکه فقط برای جلب رضای پروردگارش که بزرگتر است، می دهد. ﴿۲۰﴾

وَلَسَوْفَ يَرْضَى ﴿۲۱﴾

و به زودی خشنود می گردد. ﴿۲۱﴾

برداشت از آیات ۲۱ – ۱۴

رضایت الهی

سالک الی اللّه باید بکوشد که خود را از آتشی که اشقیاء دچار آن هستند نجات دهد، یعنی تکذیب نکند و پشت به حقایق  نکند و با اهل تقوی باشد و مال خود را برای پاک شدن جان و مالش انفاق کند و مال کسی در نزد او نباشد مگر آن که آن را به صاحبش ردّ کند و برای رضای خدای تعالی همه این کارها را بکند تا خشنودی و رضایت او حاصل شود.

سوره مبارکه شمس

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«اهمیت تزکیه نفس»

وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا ﴿۱﴾

قسم به خورشید و قسم به نور خورشید. ﴿۱﴾

وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا ﴿۲﴾

و قسم به ماه وقتى که پشت آن (خورشید) مى رود. ﴿۲﴾

وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا ﴿۳﴾

و قسم به روز وقتی که آن را روشن می گرداند. ﴿۳﴾

وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا ﴿۴﴾

و قسم به شب وقتی که پرده به آن می اندازد. ﴿۴﴾

وَالسَّمَاءِ وَمَا بَنَاهَا ﴿۵﴾

و قسم به آسمان و قسم به کسی که آسمان را بنا کرده است. ﴿۵﴾

وَالْأَرْضِ وَمَا طَحَاهَا ﴿۶﴾

و قسم به زمین و قسم به کسی که آن را پهن کرده است. ﴿۶﴾

وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا ﴿۷﴾

و قسم به روح و قسم به کسی که آن را مساوی درست کرده است. ﴿۷﴾

فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا ﴿۸﴾

پس بدیها و پرهیزکاریش را به او الهام فرموده است. ﴿۸﴾

قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا ﴿۹﴾

که قطعا کسی که روح و نفسش را تزکیه کند، رستگار است. ﴿۹﴾

وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا ﴿۱۰﴾

و کسی که آلوده اش کند، زیانکار است. ﴿۱۰﴾

«خطای قوم ثمود»

كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَاهَا ﴿۱۱﴾

قوم ثمود به خاطر سرکشی خود تکذیب کردند. ﴿۱۱﴾

إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا ﴿۱۲﴾

آن وقتى که شقى ترینشان به پا خاست. ﴿۱۲﴾

فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللَّهِ نَاقَةَ اللَّهِ وَسُقْيَاهَا ﴿۱۳﴾

پس رسول خدا به آنها گفت: ماده شتر خدا و آب خوردنش را ﴿رعایت کنید﴾. ﴿۱۳﴾

فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُمْ بِذَنْبِهِمْ فَسَوَّاهَا ﴿۱۴﴾

پس او را تکذیب کردند و شتر را پی کردند. پس پروردگارشان آنها را به خاطر گناهشان درهم کوبید و با خاک یکسانشان کرد. ﴿۱۴﴾

وَلَا يَخَافُ عُقْبَاهَا ﴿۱۵﴾

و از عاقبت این کار نترسید. ﴿۱۵﴾

برداشت از آیات ۱۵ – ۱

تزکیه نفس

سالک الی اللّه با قرائت سوره شمس باید به اهمیت تزکیه نفس پی ببرد زیرا پروردگار متعال یازده قسم یاد کرده و با تأکید فرموده است: «کسی که نفسش را تزکیه کند رستگار است و کسی که آلوده به صفات رذیله اش کند زیانکار است» نمونه این زیانکاری قضیه قوم ثمود است که به خاطر صفات رذیله ای که داشتند ناقه اللّه را کشتند و خدای تعالی آنها را به خاطر این عملشان درهم کوبید و عذاب فرمود.

از این سوره مبارکه کاملاً استفاده می شود که در اسلام از هر واجبی واجب تر تزکیه نفس است و انسان جز با تزکیه نفس رستگاری برایش میسر نخواهد شد.

ضمنا تزکیه نفس با تزکیه عمل فرق می کند تزکیه نفس پاک کردن روح از صفات رذیله است و تزکیه عمل ترک محرمات است.

سوره مبارکه بلد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«خدا انسان را در رنج آفریده است»

لَا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿۱﴾

نه، قسم می خورم به این شهر. ﴿۱﴾

وَأَنتَ حِلٌّ بِهَذَا الْبَلَدِ ﴿۲﴾

و تو در این شهر ساکنی. ﴿۲﴾

 وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ ﴿۳﴾

قسم به پدر و آنچه متولّد شد. ﴿۳﴾

 لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کَبَدٍ ﴿۴﴾

قطعا انسان را در رنج آفریدیم. ﴿۴﴾

«مال زیاد، توانایی کامل نمی آورد»

أَيَحْسَبُ أَنْ لَنْ يَقْدِرَ عَلَيْهِ أَحَدٌ ﴿۵﴾

آیا گمان می کند که بر او احدی توانائی ندارد؟ ﴿۵﴾

يَقُولُ أَهْلَكْتُ مَالًا لُبَدًا ﴿۶﴾

می گوید: مال زیادی را از دست داده ام. ﴿۶﴾

أَيَحْسَبُ أَنْ لَمْ يَرَهُ أَحَدٌ ﴿۷﴾

آیا گمان می کند که احدی او را ندیده است؟ ﴿۷﴾

أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَيْنَيْنِ ﴿۸﴾

آیا ما برای او دو چشم قرار نداده ایم؟ ﴿۸﴾

وَلِسَانًا وَشَفَتَيْنِ ﴿۹﴾

و یک زبان و دو لب؟ ﴿۹﴾

وَهَدَيْنَاهُ النَّجْدَيْنِ ﴿۱۰﴾

و او را به راه خیر و شر هدایت نکرده ایم؟ ﴿۱۰﴾

«عقبه چیست»

فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ ﴿۱۱﴾

پس از «عقبه» نگذشت. ﴿۱۱﴾

وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْعَقَبَةُ ﴿۱۲﴾

و تو چه می دانی که عقبه چیست؟ ﴿۱۲﴾

فَكُّ رَقَبَةٍ ﴿۱۳﴾

آزاد کردن برده ای است. ﴿۱۳﴾

أَوْ إِطْعَامٌ فِي يَوْمٍ ذِي مَسْغَبَةٍ ﴿۱۴﴾

یا اطعامی در روز گرسنگی است. ﴿۱۴﴾

يَتِيمًا ذَا مَقْرَبَةٍ ﴿۱۵﴾

یتیمی را از اقوام ﴿۱۵﴾

أَوْ مِسْكِينًا ذَا مَتْرَبَةٍ ﴿۱۶﴾

یا مسکینی را که خاک نشین است. ﴿۱۶﴾

«اصحاب یمین»

ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ ﴿۱۷﴾

سپس از کسانی باشد که ایمان آورده اند و یکدیگر را به صبر و مهربانی توصیه می کنند. ﴿۱۷﴾

أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿۱۸﴾

اینها اصحاب یمین اند. ﴿۱۸﴾

«اصحاب شمال»

وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿۱۹﴾

و کسانی که به آیات ما کافر شده اند، آنها افراد شومی هستند. ﴿۱۹﴾

عَلَيْهِمْ نَارٌ مُؤْصَدَةٌ ﴿۲۰﴾

بر آنها آتش سر پوشیده ای خواهد بود. ﴿۲۰﴾

برداشت از آیات ۲۰ – ۱

همه نعمتها از جانب خداست

سالک الی اللّه باید بداند که شرافت مدینه یا مکه به خاطر زندگی پیامبر اکرم   صلی الله علیه و آله در آنها است و باید بداند که دنیا محل ناراحتی و رنج است و نباید به آن دل ببندد و برای از دست دادن مال دنیا که در این کار تقصیری نداشته باشد ناراحت نشود. زیرا خدای تعالی او را می بیند و عذر او را می پذیرد و باید بداند که هر نعمتی چه ظاهری باشد مثل چشم و زبان و یا معنوی باشد مثل هدایت یا آزاد کردن برده و اطعام یتیم و مسکین و امر به معروف و نهی از منکر توفیقش از جانب خدا است و اگر موفق به این اعمال شد از اصحاب یمین است ولی اگر صفات رذیله اش او را مانع از این اعمال بشود این فرد از افراد شوم محسوب می شود که جهنم بر او احاطه خواهد کرد.

سوره مبارکه نبأ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ ﴿۱﴾

از چه چیز از یکدیگر سؤال می کنند؟ ﴿۱﴾

«تذکر نعمتهای الهی»

عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ ﴿۲﴾

از خبر مهمّ با عظمت. ﴿۲﴾

اَلَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ ﴿۳﴾

آن (خبری) که آنها در آن اختلاف دارند. ﴿۳﴾

كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ﴿۴﴾

هرگز، به زودی خواهند دانست. ﴿۴﴾

ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ﴿۵﴾

سپس هرگز، به زودی خواهند دانست.﴿۵﴾

أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَاداً ﴿۶﴾

آیا ما زمین را (همچون) گهواره قرار ندادیم؟ ﴿۶﴾

وَالْجِبَالَ أَوْتَاداً ﴿۷﴾

و کوهها را میخهائی؟ ﴿۷﴾

وَخَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجًا ﴿۸﴾

و شما را جفت خلق نکردیم؟ ﴿۸﴾

وَجَعَلْنَا نَوْمَكُمْ سُبَاتًا ﴿۹﴾

و خواب شما را در برگیرنده قرار نداده ایم؟﴿۹﴾

وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ لِبَاساً ﴿۱۰﴾

و شب را لباسی ﴿برای شما﴾ قرار نداده ایم؟ ﴿۱۰﴾

وَجَعَلْنَا النَّهَارَ مَعَاشاً ﴿۱۱﴾

و روز را (وسیله) زندگی و معیشت قرار نداده ایم؟ ﴿۱۱﴾

وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا ﴿۱۲﴾

و بالای سر شما هفت آسمان محکم بنا نکرده ایم؟ ﴿۱۲﴾

وَجَعَلْنَا سِرَاجاً وَهَّاجاً ﴿۱۳﴾

و چراغی روشن قرار ندادیم؟ ﴿۱۳﴾

وَأَنْزَلْنَا مِنَ الْمُعْصِرَاتِ مَاءً ثَجَّاجًا ﴿۱۴﴾

و از ابرهای فشرده شده آب فراوانی نازل نکردیم؟ ﴿۱۴﴾

لِنُخْرِجَ بِهِ حَبّاً وَنَبَاتاً ﴿۱۵﴾

برای اینکه بوسیله آن دانه و گیاهی را (از زمین) خارج کنیم؟ ﴿۱۵﴾

وَجَنَّاتٍ أَلْفَافاً ﴿۱۶﴾

و باغهای پر درختی را؟ ﴿۱۶﴾

«تذکر خصوصیات روز قیامت»

إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كَانَ مِيقَاتًا ﴿۱۷﴾

قطعا روز جدائی میقاتگاه همه است. ﴿۱۷﴾

یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجاً ﴿۱۸﴾

روزی که در صور دمیده می شود، پس شما دسته دسته می آیید. ﴿۱۸﴾

وَفُتِحَتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ أَبْوَابًا ﴿۱۹﴾

و آسمان به صورت درهای متعدّدی باز می شود. ﴿۱۹﴾

وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا ﴿۲۰﴾

و کوهها حرکت می کنند و به صورت سرابی در می آیند. ﴿۲۰﴾

إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا ﴿۲۱﴾

قطعا جهنّم کمینگاه (بزرگی) می باشد. ﴿۲۱﴾

«عذاب طاغوتها و طغیانگران»

لِلطَّاغِينَ مَآبًا ﴿۲۲﴾

برای طغیانگران برگشتی به آن خواهد بود. ﴿۲۲﴾

لَابِثِینَ فِیهَا أَحْقَاباً ﴿۲۳﴾

مدّتهای طولانی در آن می مانند. ﴿۲۳﴾

لَا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا ﴿۲۴﴾

در جهنّم نه سردی و نه نوشیدنی می چشند. ﴿۲۴﴾

إِلَّا حَمِیماً وَغَسَّاقاً ﴿۲۵﴾

مگر آب جوشان و خون و چرک بدنها. ﴿۲۵﴾

جَزَاءً وِفَاقًا ﴿۲۶﴾

(برای آنها) جزای مناسبی است. ﴿۲۶﴾

إِنَّهُمْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ حِسَابًا ﴿۲۷﴾

قطعا آنها بودند که امیدی به (روز) حساب نداشتند. ﴿۲۷﴾

وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كِذَّابًا ﴿۲۸﴾

و آیات ما را تماما تکذیب کردند. ﴿۲۸﴾

وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ كِتَابًا ﴿۲۹﴾

و هر چیزی را حساب کردیم و به صورت کتابی درآوریم. ﴿۲۹﴾

فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَكُمْ إِلَّا عَذَابًا ﴿۳۰﴾‏

پس بچشید، براى شما جز عذاب چیزى زیاد نمى کنیم. ﴿۳۰﴾

«ثوابهای اهل تقوی»

إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفَازاً ﴿۳۱﴾

قطعا برای متّقین رستگاری است. ﴿۳۱﴾

حَدَائِقَ وَأَعْنَاباً ﴿۳۲﴾

باغهای دیوار کشیده و (درختان) انگور است. ﴿۳۲﴾

وَكَوَاعِبَ أَتْرَابًا ﴿۳۳﴾

و دختران بسیار جوان و هم سنّ و سال. ﴿۳۳﴾

وَكَأْسًا دِهَاقًا ﴿۳۴﴾

و جامهای پُر. ﴿۳۴﴾

لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا كِذَّابًا ﴿۳۵﴾

در آن (بهشتها) نه لغو و نه دروغی را می شنوند. ﴿۳۵﴾

جَزَاءً مِنْ رَبِّكَ عَطَاءً حِسَابًا ﴿۳۶﴾

جزائی از طرف پروردگار تو، عطائی است از روی حساب. ﴿۳۶﴾

«کسی بدون اجازه نمی تواند در قیامت حرف بزند»

رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الرَّحْمَنِ لَا يَمْلِكُونَ مِنْهُ خِطَابًا ﴿۳۷﴾

پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در بین آنها است، خدای بخشنده ای است که کسی نمی تواند بدون اجازه او سخنی بگوید. ﴿۳۷﴾

يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِكَةُ صَفًّا لَا يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَقَالَ صَوَابًا ﴿۳۸﴾

روزی که روح و ملائکه در یک صف می ایستند، کسی جز با اذنی که برای او خدای بخشنده داده است، سخنی نمی گوید و (وقتی که) می گوید، درست می گوید. ﴿۳۸﴾

ذَلِكَ الْيَوْمُ الْحَقُّ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ مَآبًا ﴿۳۹﴾

آن روز حقّی است، پس کسی که بخواهد، راهی به سوی پروردگارش اتّخاذ می کند. ﴿۳۹﴾

إِنَّا أَنْذَرْنَاكُمْ عَذَابًا قَرِيبًا يَوْمَ يَنْظُرُ الْمَرْءُ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ وَيَقُولُ الْكَافِرُ يَا لَيْتَنِي كُنْتُ تُرَابًا ﴿۴۰﴾

ما شما را از عذاب نزدیکی می ترسانیم، روزی که انسان نگاه می کند که چه جلو فرستاده و کافر می گوید: ای کاش من خاک می بودم. ﴿۴۰﴾

سوره مبارکه مرسلات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«قیامت حتما واقع می گردد»

وَالْمُرْسَلَاتِ عُرْفاً ﴿۱﴾

قسم به ملائکه ای که پی درپی فرستاده می شوند. ﴿۱﴾

فَالْعَاصِفَاتِ عَصْفاً ﴿۲﴾

پس (آنها) سخت توفنده اند. ﴿۲﴾

وَالنَّاشِرَاتِ نَشْراً ﴿۳﴾

و قسم به افشاکنندگان افشاگر. ﴿۳﴾

فَالْفَارِقَاتِ فَرْقاً ﴿۴﴾

که جداکننده حقّ از باطلند. ﴿۴﴾

فَالْمُلْقِيَاتِ ذِكْرًا ﴿۵﴾

پس القاء کننده وحی اند. ﴿۵﴾

عُذْراً أَوْ نُذْراً ﴿۶﴾

خواه عذری باشد یا هشداری باشد. ﴿۶﴾

«وای بر تکذیب کننده روز قیامت»

إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَوَاقِعٌ ﴿۷﴾

جز این نیست که آنچه وعده داده شده اید، واقع خواهد شد. ﴿۷﴾

فَإِذَا النُّجُومُ طُمِسَتْ ﴿۸﴾

پس وقتی که ستاره ها محو شوند. ﴿۸﴾

وَإِذَا السَّمَاءُ فُرِجَتْ ﴿۹﴾

و زمانی که آسمان از هم شکافته گردد. ﴿۹﴾

وَإِذَا الْجِبَالُ نُسِفَتْ ﴿۱۰﴾

و زمانی که کوهها از جا کنده شوند. ﴿۱۰﴾

وَإِذَا الرُّسُلُ أُقِّتَتْ ﴿۱۱﴾

و زمانی که برای پیامبران وقتی تعیین شود. ﴿۱۱﴾

لِأَیِّ یَوْمٍ أُجِّلَتْ ﴿۱۲﴾

برای چه روزی به تأخیر افتاده است؟ ﴿۱۲﴾

لِیَوْمِ الْفَصْلِ ﴿۱۳﴾

برای روز جدایی. ﴿۱۳﴾

وَمَا أَدْرَاكَ مَا يَوْمُ الْفَصْلِ ﴿۱۴﴾

و تو چه می دانی که روز جدائی چیست؟ ﴿۱۴﴾

وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۵﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۱۵﴾

أَلَمْ نُهْلِكِ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۶﴾

آیا ما ملّتهای قبلی را هلاک نکردیم؟ ﴿۱۶﴾

ثُمَّ نُتْبِعُهُمُ الْآخِرِینَ ﴿۱۷﴾

سپس بعدیها را پیرو آنها قرار ندادیم؟ ﴿۱۷﴾

كَذَلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ ﴿۱۸﴾

این چنین با گناهکاران رفتار می کنیم. ﴿۱۸﴾

وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۹﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۱۹﴾

«اشاره به خلقت بدن انسان»

أَلَمْ نَخْلُقْكُمْ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ ﴿۲۰﴾

آیا ما شما را از آب پستی نیافریدیم؟ ﴿۲۰﴾

فَجَعَلْنَاهُ فِي قَرَارٍ مَكِينٍ ﴿۲۱﴾

پس او را در قرارگاهی محفوظ قرارش نداده ایم؟ ﴿۲۱﴾

إِلَى قَدَرٍ مَعْلُومٍ ﴿۲۲﴾

تا مدّت معینی؟ ﴿۲۲﴾

فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ ﴿۲۳﴾

پس ما توانا بودیم، ما قدرتمند خوبی هستیم. ﴿۲۳﴾

وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۲۴﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۲۴﴾

«حرکت انتقالی زمین»

أَلَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ كِفَاتًا ﴿۲۵﴾

آیا ما زمین را پرنده سریعی قرار نداده ایم؟ ﴿۲۵﴾

أَحْيَاءً وَأَمْوَاتًا ﴿۲۶﴾

مرده و زنده. ﴿۲۶﴾

وَجَعَلْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ شَامِخَاتٍ وَأَسْقَيْنَاكُمْ مَاءً فُرَاتًا ﴿۲۷﴾

و کوههای بلند در او قرار دادیم و به شما آب گوارائی نوشاندیم. ﴿۲۷﴾

وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۲۸﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۲۸﴾

«شعله های جهنّم»

اِنْطَلِقُوا إِلَى مَا كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ ﴿۲۹﴾

بروید به سوی آن چیزی که تکذیبش می کرده اید. ﴿۲۹﴾

اِنْطَلِقُوا إِلَى ظِلٍّ ذِي ثَلَاثِ شُعَبٍ ﴿۳۰﴾

بروید به زیر سایه ای که سه بخش دارد. ﴿۳۰﴾

لَا ظَلِیلٍ وَلَا یُغْنِی مِنَ اللَّهَبِ ﴿۳۱﴾

نه سایه دارد و نه از شعله حفاظت می کند. ﴿۳۱﴾

إِنَّهَا تَرْمِی بِشَرَرٍ كَالْقَصْرِ ﴿۳۲﴾

همانا آن شراره اى از خود پرتاب مى کند که مانند قصرى است. ﴿۳۲﴾

كَأَنَّهُ جِمَالَتٌ صُفْرٌ ﴿۳۳﴾

گوئی آنها شتران زردرنگی هستند. ﴿۳۳﴾

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۳۴﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۳۴﴾

هَذَا يَوْمُ لَا يَنْطِقُونَ ﴿۳۵﴾

این روزی است که (آنها) حرف نمی زنند. ﴿۳۵﴾

وَلَا یُؤْذَنُ لَهُمْ فَیَعْتَذِرُونَ ﴿۳۶﴾

و به آنها اجازه داده نمی شود که عذرخواهی کنند. ﴿۳۶﴾

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۳۷﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۳۷﴾

هَذَا یَوْمُ الْفَصْلِ جَمَعْنَاكُمْ وَالْأَوَّلِینَ ﴿۳۸﴾

این روز جدائی است. همه شما را و گذشتگان را جمع کرده ایم. ﴿۳۸﴾

فَإِنْ كَانَ لَكُمْ كَيْدٌ فَكِيدُونِ ﴿۳۹﴾

پس اگر شما حیله ای دارید، حیله تان را بکنید. ﴿۳۹﴾

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۴۰﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۴۰﴾

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی ظِلَالٍ وَعُیُونٍ ﴿۴۱﴾

قطعا متّقین زیر سایه ها و کنار چشمه هایند. ﴿۴۱﴾

وَفَوَاكِهَ مِمَّا یَشْتَهُونَ ﴿۴۲﴾

و میوه هائی از آنچه اشتهاء دارند. ﴿۴۲﴾

كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۴۳﴾

بخورید و بیاشامید، گوارایتان باد به خاطر عملی که انجام داده اید. ﴿۴۳﴾

إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۴۴﴾

ما این چنین نیکوکاران را پاداش می دهیم. ﴿۴۴﴾

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۴۵﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۴۵﴾

«وای بر منعمان دنیائی که تکذیب می کنند»

كُلُوا وَتَمَتَّعُوا قَلِيلًا إِنَّكُمْ مُجْرِمُونَ ﴿۴۶﴾

(در دنیا) بخورید و اندکى بهره بردارید، شما گناهکارید. ﴿۴۶﴾

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۴۷﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۴۷﴾

وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ ارْكَعُوا لَا يَرْكَعُونَ ﴿۴۸﴾

و وقتی به آنها گفته می شود به رکوع روید، به رکوع نمی روند. ﴿۴۸﴾

وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۴۹﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۴۹﴾

فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ ﴿۵۰﴾

پس به کدام سخن بعد از آن (قرآن) ایمان مى آورند؟ ﴿۵۰﴾

سوره مبارکه دهر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا ﴿۱﴾

مگر نه این که بر انسان مدّتى از زمان گذشت که چیز قابل ذکرى نبود؟! ﴿۱﴾

«خلقت بدن انسان»

إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا ﴿۲﴾

قطعا ما انسان را از نطفه مخلوطی آفریدیم، او را امتحان کردیم، پس او را شنوا و بینا قرارش دادیم. ﴿۲﴾

إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا ﴿۳﴾

قطعا ما او را به راه هدایتش نمودیم یا شکرکننده و یا ناسپاس بوده است. ﴿۳﴾

إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلَاسِلَ وَأَغْلَالًا وَسَعِيرًا ﴿۴﴾

قطعا ما برای کافرین زنجیرها و غل ها و شعله های آتش آماده کرده ایم. ﴿۴﴾

«فضائل حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام و اهل بیت عصمت علیهم السلام»

إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا ﴿۵﴾

قطعا خوبان از جامی می نوشند که با عطر خوشی آمیخته است. ﴿۵﴾

عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا ﴿۶﴾

چشمه ای که از آن بندگان خدا می آشامند، آن را به نحو خوبی جاری می کنند. ﴿۶﴾

يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا ﴿۷﴾

به نذر وفا می کنند و از روزی که شرّش فراگیر است، می ترسند. ﴿۷﴾

وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا ﴿۸﴾

و به خاطر محبّت به خدا مسکین و یتیم و اسیر را اطعام می کنند. ﴿۸﴾

إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا ﴿۹﴾

جز این نیست که ما به خاطر خدا شما را اطعام کرده ایم. از شما جزا و شکری نمی خواهیم. ﴿۹﴾

إِنَّا نَخَافُ مِنْ رَبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا ﴿۱۰﴾

قطعا ما از پروردگارمان روزی که سخت و درهم پیچیده و هولناک است، می ترسیم. ﴿۱۰﴾

فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا ﴿۱۱﴾

پس خدا آنها را از شرّ آن روز نگه داشته و به آنها طراوت و شادمانی می بخشد. ﴿۱۱﴾

«خصوصیات بهشتی که به اهل بیت علیهم السلام عنایت می شود»

وَجَزَاهُمْ بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا ﴿۱۲﴾

و جزای صبری که کرده اند، بهشت و حریر خواهد بود. ﴿۱۲﴾

برداشت از آیات ۱۲ – ۱

دوستان خدا

سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی بدن او را از نطفه به هم آمیخته ای خلق فرموده است و راه سلوک به سوی خوبی ها را به او راهنمائی و هدایت فرموده است. پس انسان باید شاکر این لطف الهی باشد و اما اگر کفران کرد عذاب آخرت و غضب الهی نصیب او می گردد.

سالک الی اللّه باید در اعمالش اقتدا به موالیانش حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام و فاطمه زهرا علیهاالسلام و امام حسن و امام حسین علیهماالسلام بنماید یعنی به نذرش وفا کند و از روز قیامت بترسد و به مسکین و یتیم و اسیر و مستمندان کمک کند و این کمک به خاطر خدا باشد و حتی متوقع چیزی که در مقابل آن بگیرد نباشد و حتی از آنها تشکر کردن را نخواسته باشد به خاطر این که از روز قیامت می ترسد تا خدای تعالی از شر آن روز او را نگه دارد. و سرور و خوشحالی را نصیب او گرداند.

مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الْأَرَائِكِ لَا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلَا زَمْهَرِيرًا ﴿۱۳﴾

در آن (بهشت) بر تختها تکیه کرده اند و در آن نه آفتابى و نه سرمائى مى بینند. ﴿۱۳﴾

وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلًا ﴿۱۴﴾

و سایه هاى درختها بر سرشان افتاده و چیدن میوه هایش سهل و آسان است. ﴿۱۴﴾

وَيُطَافُ عَلَيْهِمْ بِآنِيَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا ﴿۱۵﴾

و جامهائى از نقره و کوزه هائى (بزرگ) که مانند شیشه است، در اطرافشان به گردش مى آید. ﴿۱۵﴾

قَوَارِيرَ مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا ﴿۱۶﴾

کوزه هائی از نقره که آنها را به اندازه خود به حدّ کامل پر کرده اند. ﴿۱۶﴾

وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنْجَبِيلًا ﴿۱۷﴾

و در آنجا جامی به آنها می آشامانند که با زنجبیل آمیخته شده باشد. ﴿۱۷﴾

عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلًا ﴿۱۸﴾

چشمه ای در آنجا هست که سلسبیل نامید شده. ﴿۱۸﴾

وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَنْثُورًا ﴿۱۹﴾

و پسرانى که همیشه هستند، گِرد آنها مى چرخند که وقتى آنها را نگاه کنى، گمان مى کنى که آنها مروارید پراکنده اند. ﴿۱۹﴾

وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا ﴿۲۰﴾

و وقتی نگاه کنی، باز هم نعمت فراوان و مُلکی بزرگ را می بینی. ﴿۲۰﴾

عَالِيَهُمْ  ثِيَابُ سُنْدُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِنْ فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا ﴿۲۱﴾

بر تنشان لباسهائى از سندس سبز و استبرق است و با دستبندهائى از نقره آراسته اند و پروردگارشان از آشامیدنى پاکى به آنها مى آشاماند. ﴿۲۱﴾

إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاءً وَكَانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُورًا ﴿۲۲﴾

قطعا این برای شما پاداشی خواهد بود و کوششتان سپاسگزاری شده است. ﴿۲۲﴾

«نزول قرآن»

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنْزِيلًا ﴿۲۳﴾

قطعا ما بر تو قرآن را کاملاً نازل نمودیم. ﴿۲۳﴾

فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا ﴿۲۴﴾

پس به حکم پروردگارت صبر کن و هیچ گناهکار یا کافری از آنها را اطاعت نکن. ﴿۲۴﴾

«دستورات عبادی به رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿۲۵﴾

و صبح و شام اسم پروردگارت را یاد کن. ﴿۲۵﴾

وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلًا طَوِيلًا ﴿۲۶﴾

و مقداری از شب را برای خدا سجده کن و شب طولانی او را تسبیح نما. ﴿۲۶﴾

«دنیا دوستان»

إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا ﴿۲۷﴾

قطعا آنها زندگى زودگذر دنیا را دوست دارند، در حالى که روز سنگینى را در پشت سرشان رها نموده اند. ﴿۲۷﴾

نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِيلًا ﴿۲۸﴾

ما آنها را خلق کردیم و باطنشان را محکم نمودیم و وقتى که بخواهیم مانند اینها را به جاى اینها مى آوریم. ﴿۲۸﴾

«قرآن تذکردهنده است»

إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا ﴿۲۹﴾

قطعا این (قرآن) یادآورى است، پس کسى که مى خواهد راهى به سوى پروردگارش اتّخاذ کند. ﴿۲۹﴾

وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۳۰﴾

و شما هیچ چیز را نمى خواهید مگر آنکه خدا بخواهد. قطعا خدا داناى حکیمى بوده است. ﴿۳۰﴾

يُدْخِلُ مَنْ يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۳۱﴾

هر کس را بخواهد در رحمت خودش داخل مى کند. و براى ستمگران عذاب دردناکى مهیا نموده است. ﴿۳۱﴾

برداشت از آیات ۳۱ – ۲۴

مطالب حکمت آمیز

سالک الی اللّه باید از آیات فوق مسائل حکمت آمیز زیر را برداشت کند:

۱  –  در مقابل حکم الهی پر تحمل و صبور باشد و از افراد گناهکار و کافر به هیچ وجه اطاعت نکند. زیرا همه بدبختی ها در اثر انحراف از دستورات الهی و پیروی از معصیت کاران و کفار است.

۲  –  صبح و شام به یاد خدا و نشانه های پروردگارش باشد. زیرا یاد خدا انسان را از انحراف نجات می دهد.

۳  –  در بخشی از شب باید برای رسیدن به لقای پروردگار برای خدا سجده کند.

۴  –  و همه شب طولانی را به غفلت نگذراند و تسبیح پروردگار را بنماید.

۵  –  زندگی زودگذر دنیا را دوست نداشته باشد بلکه به آخرت فکر کند.

۶  –  حقایق قرآن را مذکر و یادآوری کننده برای راه خدا اتخاذ کند.

۷  –  بداند که باید خود را به جایی برساند که هر چه خدا می خواهد همان را او هم خواسته باشد تا خدای تعالی او را در رحمت خاصه اش وارد کند و از ظالمینی نباشد که عذاب دردناکی برای آنها مهیا کرده باشد.

سوره مبارکه قیامه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«زنده شدن با بدن خاکی در روز قیامت»

لَا أُقْسِمُ بِيَوْمِ الْقِيَامَةِ ﴿۱﴾

نه، قسم می خورم به روز قیامت. ﴿۱﴾

وَلَا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ ﴿۲﴾

و نه، قسم می خورم به نفس بسیار ملامت کننده. ﴿۲﴾

أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظَامَهُ ﴿۳﴾

آیا انسان گمان می کند که ما هرگز استخوانهایش را جمع نمی کنیم؟ ﴿۳﴾

بَلَى قَادِرِينَ عَلَى أَنْ نُسَوِّيَ بَنَانَهُ ﴿۴﴾

بلکه قادریم بر آنکه سر انگشتانش را مرتّب کنیم. ﴿۴﴾

بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ ﴿۵﴾

بلکه انسان می خواهد در تمام عمری که در پیش دارد، گناه کند. ﴿۵﴾

يَسْأَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ ﴿۶﴾

می پرسد: روز قیامت کی خواهد شد؟ ﴿۶﴾

فَإِذَا بَرِقَ الْبَصَرُ ﴿۷﴾

وقتی که چشم خیره شود. ﴿۷﴾

وَخَسَفَ الْقَمَرُ ﴿۸﴾

و ماه تیره شود. ﴿۸﴾

وَجُمِعَ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ ﴿۹﴾

و خورشید و ماه با هم جمع شوند. ﴿۹﴾

یَقُولُ الْإِنسَانُ یَوْمَئِذٍ أَیْنَ الْمَفَرُّ ﴿۱۰﴾

در آن روز انسان می گوید: راه فرار کجا است؟ ﴿۱۰﴾

كَلَّا لَا وَزَرَ ﴿۱۱﴾

هرگز راه فراری وجود ندارد. ﴿۱۱﴾

إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمُسْتَقَرُّ ﴿۱۲﴾

آن روز محل استقرار فقط نزد پروردگار تو است. ﴿۱۲﴾

يُنَبَّأُ الْإِنْسَانُ يَوْمَئِذٍ بِمَا قَدَّمَ وَأَخَّرَ ﴿۱۳﴾

آن روز انسان به آنچه در گذشته کرده و بعد انجام داده، با خبر می شود. ﴿۱۳﴾

«هر انسانی به اعمال خود آگاه است»

بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ ﴿۱۴﴾

بلکه انسان بر نفس خودش بینا است. ﴿۱۴﴾

وَلَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ ﴿۱۵﴾

و اگر چه برای خود عذرهائی درست کند. ﴿۱۵﴾

«در خواندن قرآن عجله نکن»

لَا تُحَرِّكْ بِهِ لِسَانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ ﴿۱۶﴾

زبانت را براى عجله کردن به خواندن آن (قرآن) حرکت نده. ﴿۱۶﴾

إِنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ ﴿۱۷﴾

قطعا جمع کردن و خواندن آن (قرآن) بر عهده ما است. ﴿۱۷﴾

فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ ﴿۱۸﴾

پس وقتى که ما آن (قرآن) را خواندیم، از خواندن آن پیروى کن. ﴿۱۸﴾

ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ ﴿۱۹﴾

سپس بیان آن (قرآن) بر عهده ما است. ﴿۱۹﴾

برداشت از آیات ۱۹ – ۱۴

نفس انسان

سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی نفس انسان را بینا به خوبیها و بدی ها قرار داده و آیات قرآن از جانب خدا میزان برای آن است پس باید از آن پیروی کند. زیرا کلام پروردگار به هیچ وجه توأم با خطا و اشتباه نیست و در تفسیر قرآن از چهار چوبه کلام معصومین علیهم السلام تجاوز نکند.

«سکرات موت و قیامت»

كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ ﴿۲۰﴾

هرگز، بلکه (شما) دنیاى زودگذر را دوست دارید. ﴿۲۰﴾

وَتَذَرُونَ الْآخِرَةَ ﴿۲۱﴾

و آخرت را وا می گذارید. ﴿۲۱﴾

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَاضِرَةٌ﴿۲۲﴾

صورتهائی در آن روز مسرور است. ﴿۲۲﴾

إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ ﴿۲۳﴾

به پروردگارش نگاه می کند. ﴿۲۳﴾

وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ بَاسِرَةٌ ﴿۲۴﴾

و صورتهائی در آن روز درهم کشیده است. ﴿۲۴﴾

تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِهَا فَاقِرَةٌ ﴿۲۵﴾

چون می داند که کاری کمرشکن با او می کنند. ﴿۲۵﴾

كَلَّا إِذَا بَلَغَتِ التَّرَاقِيَ ﴿۲۶﴾

هرگز، وقتی که جان به گلوگاه برسد. ﴿۲۶﴾

وَقِیلَ مَنْ رَاقٍ ﴿۲۷﴾

و گفته شود: چه کسی نجات می دهد؟ ﴿۲۷﴾

وَظَنَّ أَنَّهُ الْفِرَاقُ ﴿۲۸﴾

و گمان کند که قطعا فراق حاصل شده. ﴿۲۸﴾

وَالْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاقِ ﴿۲۹﴾

و ساق پاها به هم بپیچد. ﴿۲۹﴾

إِلَى رَبِّكَ يَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ ﴿۳۰﴾

در آن روز همه مسیرها به سوی پروردگارت خواهد بود. ﴿۳۰﴾

«خطاب به ابوجهل»

فَلَا صَدَّقَ وَلَا صَلَّى ﴿۳۱﴾

او هرگز تصدیق نکرد و نماز نخواند. ﴿۳۱﴾

وَلَكِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى ﴿۳۲﴾

ولی تکذیب کرد و پشت نمود. ﴿۳۲﴾

ثُمَّ ذَهَبَ إِلَى أَهْلِهِ یَتَمَطَّى ﴿۳۳﴾

سپس به طرف خانواده اش با تکبّر رفت. ﴿۳۳﴾

أَوْلَى لَكَ فَأَوْلَى ﴿۳۴﴾

 ﴿عذاب﴾ برای تو سزاوارتر است، پس سزاوارتر است. ﴿۳۴﴾

ثُمَّ أَوْلَى لَكَ فَأَوْلَى ﴿۳۵﴾

سپس (عذاب) براى تو شایسته تر است، پس شایسته تر است. ﴿۳۵﴾

«انسان بیهوده رها نشده است»

أَيَحْسَبُ الْإِنْسَانُ أَنْ يُتْرَكَ سُدًى ﴿۳۶﴾

آیا انسان گمان می کند که بی ارزش رها شده است؟ ﴿۳۶﴾

أَلَمْ يَكُ نُطْفَةً مِنْ مَنِيٍّ يُمْنَى ﴿۳۷﴾

آیا نطفه ای از منی که ریخته می شود نبوده است؟ ﴿۳۷﴾

ثُمَّ كَانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى ﴿۳۸﴾

سپس علقه بوده، پس خدا او را موزون خلق کرده است. ﴿۳۸﴾

فَجَعَلَ مِنْهُ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى ﴿۳۹﴾

و از او دو زوج مرد و زن قرار داده است. ﴿۳۹﴾

أَلَيْسَ ذَلِكَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتَى ﴿۴۰﴾

آیا آن قادر نیست که مرده ها را زنده کند؟ ﴿۴۰﴾

برداشت از آیات ۴۰ – ۳۶

انسان بی ارزش نیست

سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی او را از نطفه خلق کرد سپس او را به صورت علقه در آورده و بعد او را انسانی آفریده است پس او را به حال خود وانمی گذارد و بیهوده و بی ارزش او را قرار نمی دهد.

سوره مبارکه مدثر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«دستور تبلیغ رسالت»

یَا أَیُّهَا الْمُدَّثِّرُ ﴿۱﴾

ای در بستر خوابیده، ﴿۱﴾

قُمْ فَأَنذِرْ ﴿۲﴾

برخیز و مردم را از آینده بدشان بترسان. ﴿۲﴾

وَرَبَّكَ فَكَبِّرْ ﴿۳﴾

و پروردگارت را تکبیر بگو. ﴿۳﴾

وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ ﴿۴﴾

و لباست را پاک کن. ﴿۴﴾

وَالرُّجْزَ  فَاهْجُرْ ﴿۵﴾

و از پلیدی دوری کن. ﴿۵﴾

وَلَا تَمْنُنْ تَسْتَكْثِرُ ﴿۶﴾

و منّت نگذار، در حالی که زیاده طلبی می کنی. ﴿۶﴾

«قیامت برای کفّار سخت است»

وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ ﴿۷﴾

و به خاطر پروردگارت صبر کن. ﴿۷﴾

برداشت از آیات ۷ – ۱

وظائف سالک الی اللّه

سالک الی اللّه باید به پیروی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله قیام کند و مردم را به راه راست هدایت کند و از عاقبت بدی که برای کفار گفته شده آنها را بترساند و پروردگارش را تکبیر بگوید، روح و بدن و لباسش را از آلودگی های روحی و ظاهری پاک کند و از هر پلیدی دوری نماید و به کسی، به خاطر کار خوبی که برای او کرده منت نگذارد و به خاطر پروردگارش صبر و بردباری را پیشه کند.

فَإِذَا نُقِرَ فِی النَّاقُورِ ﴿۸﴾

پس وقتی که در «صور» دمیده شود. ﴿۸﴾

فَذَلِكَ يَوْمَئِذٍ يَوْمٌ عَسِيرٌ ﴿۹﴾

پس آن روز، روز سختی خواهد بود. ﴿۹﴾

عَلَى الْكَافِرِينَ غَيْرُ يَسِيرٍ ﴿۱۰﴾

برای کافران آسان نخواهد بود. ﴿۱۰﴾

«اشاره به قضیه ولید بن مغیره»

ذَرْنِی وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِیداً ﴿۱۱﴾

مرا با کسی که به تنهائی خلقش کرده ام وابگذار. ﴿۱۱﴾

وَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُودًا ﴿۱۲﴾

و برای او مال بسیاری قرار دادم. ﴿۱۲﴾

وَبَنِینَ شُهُوداً ﴿۱۳﴾

و فرزندانی که در خدمت او هستند. ﴿۱۳﴾

وَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيدًا ﴿۱۴﴾

و وسایل زندگی را برای او مهیا ساختم. ﴿۱۴﴾

ثُمَّ یَطْمَعُ أَنْ أَزِیدَ ﴿۱۵﴾

سپس طمع دارد که بر آن بیفزایم. ﴿۱۵﴾

كَلَّا إِنَّهُ كَانَ لِآيَاتِنَا عَنِيدًا ﴿۱۶﴾

هرگز، قطعا او با آیات ما دشمنی می کند. ﴿۱۶﴾

سَأُرْهِقُهُ صَعُوداً ﴿۱۷﴾

به زودی او را وادار می کنم که بالا برود. ﴿۱۷﴾

إِنَّهُ فَكَّرَ وَ قَدَّرَ ﴿۱۸﴾

او فکر کرد و اندازه گیری نمود. ﴿۱۸﴾

فَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ﴿۱۹﴾

پس او کشته باد، چگونه اندازه گیری کرد؟ ﴿۱۹﴾

ثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَ ﴿۲۰﴾

سپس هم او کشته باد، چگونه اندازه گیری کرد؟ ﴿۲۰﴾

ثُمَّ نَظَرَ ﴿۲۱﴾

سپس نگاهی کرد. ﴿۲۱﴾

ثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَ ﴿۲۲﴾

سپس چهره اش را درهم کشید و با عجله دست بکار شد. ﴿۲۲﴾

ثُمَّ أَدْبَرَ وَ اسْتَكْبَرَ ﴿۲۳﴾

سپس پشت کرد و تکبّر نمود. ﴿۲۳﴾

فَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ ﴿۲۴﴾

پس گفت: این جز سحری همچون سحر گذشتگان نیست. ﴿۲۴﴾

إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ ﴿۲۵﴾

این (قرآن چیزى) جز کلام بشر نیست. ﴿۲۵﴾

برداشت از آیات ۲۵ – ۱۱

ولید بن مغیره

سالک الی اللّه نباید مثل «ولید بن مغیره» کج فکر باشد خدای تعالی به او ثروت زیادی داده و فرزندانی که همیشه با او بوده اند عنایت فرموده و وسائل زندگی کاملی به او مرحمت فرموده ولی او طمع داشت که خدا به او زیادتر بدهد اما به خاطر کفران نعمتی که کرد و نسبت به نشانه ها و آیات الهی دشمنی نمود و فکر کرد و اندازه گیری کرد و کم و زیاد کرد. خدا او را بکشد او با کج فکری خودش بسیار بد اندازه گیری نمود سپس به حقیقت پشت کرد و تکبر نمود و قرآن با این عظمت را سحر دانست و بدون تفکر گفت: این کلام بشر است. اگر سالک الی اللّه کوچکترین کج فکری در زندگی و اعتقاداتش بکند مانند ولید بن مغیره قطعا او به دوزخ روانه خواهد شد. و جهنم بد جایگاهی است.

سَأُصْلِیهِ سَقَرَ ﴿۲۶﴾

به زودی او را وارد دوزخ می کنیم. ﴿۲۶﴾

وَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُ ﴿۲۷﴾

و تو چه می دانی که دوزخ چیست؟ ﴿۲۷﴾

لَا تُبْقِی وَلَا تَذَرُ ﴿۲۸﴾

نه (چیزى را) باقى مى گذارد و نه (چیزى را) رها مى کند. ﴿۲۸﴾

لَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِ ﴿۲۹﴾

پوست بدن را می سوزاند. ﴿۲۹﴾

«بر آتش جهنّم نوزده نفر موکل اند»

عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ ﴿۳۰﴾

بر آن آتش نوزده نفر (موکل) هستند. ﴿۳۰﴾

وَمَا جَعَلْنَا أَصْحَابَ النَّارِ إِلَّا مَلَائِكَةً وَمَا جَعَلْنَا عِدَّتَهُمْ إِلَّا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا لِيَسْتَيْقِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَيَزْدَادَ الَّذِينَ آمَنُوا إِيمَانًا وَلَا يَرْتَابَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ وَلِيَقُولَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْكَافِرُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ وَمَا هِيَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْبَشَرِ ﴿۳۱﴾

و ما نگهبانان آتش را جز ملائکه قرار نداده ایم و تعداد آنها را جز براى آزمایش کفّار قرار نداده ایم تا کسانى که کتاب به آنها داده شده، یقین کنند و کسانى که ایمان آورده اند، ایمانشان زیاد شود و کسانى که به آنها کتاب داده شده و مؤمنین شک نکنند و کسانى که در دلهایشان مرض است و کافران مى گویند: خدا چه مى خواهد با این مثلى که زده است؟ این چنین خدا هر که را بخواهد گمراه مى کند. و هر که را بخواهد هدایت مى کند و کسى لشگر پروردگارت را نمى داند مگر او، و این جز یادآورى براى بشریت نیست. ﴿۳۱﴾

«آیات قرآن پدیده بزرگی است»

كَلَّا وَالْقَمَرِ ﴿۳۲﴾

هرگز، قسم به ماه ﴿۳۲﴾

وَاللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ ﴿۳۳﴾

و قسم به شب، وقتی که پشت می کند. ﴿۳۳﴾

وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ ﴿۳۴﴾

و قسم به صبح وقتی که آشکار می شود. ﴿۳۴﴾

إِنَّهَا لَإِحْدَى الْكُبَرِ ﴿۳۵﴾

قطعا قرآن یکی از آیات بزرگتر است. ﴿۳۵﴾

نَذِيرًا لِلْبَشَرِ ﴿۳۶﴾

انذارکننده بشر است. ﴿۳۶﴾

لِمَنْ شَاءَ مِنْكُمْ أَنْ يَتَقَدَّمَ أَوْ يَتَأَخَّرَ ﴿۳۷﴾

برای کسی که از شما بخواهد مقدّم شود یا عقب بیفتد. ﴿۳۷﴾

«اصحاب یمین بی حساب وارد بهشت می شوند»

كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ ﴿۳۸﴾

هر شخصی گرو کاری است که کرده است. ﴿۳۸﴾

إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ ﴿۳۹﴾

مگر اصحاب یمین. ﴿۳۹﴾

فِي جَنَّاتٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿۴۰﴾

که در باغهای بهشت اند و سؤال می کنند ﴿۴۰﴾

عَنِ الْمُجْرِمِینَ ﴿۴۱﴾

از مجرمین ﴿۴۱﴾

مَا سَلَكَكُمْ فِي سَقَرَ ﴿۴۲﴾

چه چیز شما را به جهنّم برده است؟ ﴿۴۲﴾

قَالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ ﴿۴۳﴾

می گویند: ما از نمازگزاران نبودیم. ﴿۴۳﴾

وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِينَ ﴿۴۴﴾

و به مساکین اطعام نمی کردیم. ﴿۴۴﴾

وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَائِضِينَ ﴿۴۵﴾

و با بیهوده ها به هر جا می رفتند، می رفتیم. ﴿۴۵﴾

وَكُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ ﴿۴۶﴾

و روز جزا را تکذیب می کردیم. ﴿۴۶﴾

حَتَّى أَتَانَا الْیَقِینُ ﴿۴۷﴾

تا زمانی که مرگ به ما رسید. ﴿۴۷﴾

فَمَا تَنْفَعُهُمْ شَفَاعَةُ الشَّافِعِينَ ﴿۴۸﴾

پس شفاعتِ شفاعت کنندگان برای آنها نفعی نخواهد داشت. ﴿۴۸﴾

فَمَا لَهُمْ عَنِ التَّذْكِرَةِ مُعْرِضِينَ ﴿۴۹﴾

پس آنها را چه شده بود که از تذکرات روی گردان بودند؟ ﴿۴۹﴾

كَأَنَّهُمْ حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ ﴿۵۰﴾

قطعا آنها مثل خرهای رم کرده بودند. ﴿۵۰﴾

فَرَّتْ مِنْ قَسْوَرَةٍ ﴿۵۱﴾

که از شیر گریخته باشند. ﴿۵۱﴾

«از آخرت نمی ترسند»

بَلْ يُرِيدُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُؤْتَى صُحُفًا مُنَشَّرَةً ﴿۵۲﴾

بلکه هر شخصی از آنها می خواهد نامه های جداگانه ای برایش فرستاده شود. ﴿۵۲﴾

كَلَّا بَلْ لَا يَخَافُونَ الْآخِرَةَ ﴿۵۳﴾

هرگز، بلکه آنها از آخرت نمی ترسند. ﴿۵۳﴾

«قرآن یادآوری است»

كَلَّا إِنَّهُ تَذْكِرَةٌ ﴿۵۴﴾

هرگز، قطعا آن قرآن تذکر و یادآوری است. ﴿۵۴﴾

فَمَنْ شَاءَ ذَكَرَهُ ﴿۵۵﴾

پس کسی که بخواهد، آن را متذکر می شود. ﴿۵۵﴾

وَمَا يَذْكُرُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ﴿۵۶﴾

و متذکر نمی گردند، مگر اینکه خدا بخواهد. که خدا اهل تقوا و اهل آمرزش است. ﴿۵۶﴾

برداشت از آیات ۵۶ – ۳۸

گرو اعمال

سالک الی اللّه باید از آیات فوق پندهای زیر را بگیرد:

۱  –  هر انسانی مرهون عملی است که انجام داده است.

۲  –  کسانی که در اعتقادات درست حرکت کرده باشند و شیعه علی بن ابیطالب علیه السلام باشند از مورد فوق استثناء هستند. و مرهون اعمال خود نیستند. و در بهشت وارد می شوند.

۳  –  آن قدر اصحاب یمین آزادند که می توانند سؤالاتی از اهل جهنم بکنند.

۴  –  علت جهنمی شدن کسانی که به سوی خدا حرکت نمی کنند تارک الصلوه بودن و به مساکین اطعام نکردن و با هر گناهکاری هماهنگ شدن و روز قیامت را تا آخر عمر دروغ پنداشتن بوده است.

۵  –  آن چنان آنها در دنیا بد عمل کرده اند که کسی نمی تواند شفاعتشان کند یعنی به هیچ وجه با سعادت، هماهنگ نمی شوند.

۶  –  آنها مانند خرهایی که از شیر رم کرده اند، می باشند.

۷  –  آنها مایلند مستقلاً خدای تعالی بر آنها کتابی نازل کند.

۸  –  آنها از آخرت نمی ترسند.

۹  –  سالک الی اللّه باید بداند که قرآن یادآوری کننده است و هر کسی بخواهد می تواند به وسیله قرآن به یاد آنچه در عالم ارواح به او تعلیم داده شده بیافتد.

۱۰  –  خدای تعالی چون اهل تقوی و مغفرت است باید سالک الی اللّه تقوی را پیشه کند و از خدا طلب آمرزش نماید.

سوره مبارکه مزمل

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«دستوراتی برای رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ ﴿۱﴾

ای لباس به خود پیچیده، ﴿۱﴾

قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلاً ﴿۲﴾

جز کمی، شب را برخیز. ﴿۲﴾

نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا ﴿۳﴾

نیمی از شب یا کمی از آن را بکاه. ﴿۳﴾

«خواندن قرآن با ترتیل»

أَوْ زِدْ عَلَیْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلاً ﴿۴﴾

یا بر نصف آن بیفزای و قرآن را ترتیلاً تلاوت کن. ﴿۴﴾

إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا ﴿۵﴾

ما به زودی بر تو کلام سنگینی را القاء می کنیم. ﴿۵﴾

إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا ﴿۶﴾

قطعا عبادت شب پا برجاتر و سخن را محکم تر قرار می دهد. ﴿۶﴾

إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلًا ﴿۷﴾

قطعا برای تو در روز، آمد و شد طولانی خواهد بود. ﴿۷﴾

وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا ﴿۸﴾

و نام پروردگارت را یاد کن و تنها به او بپرداز. ﴿۸﴾

رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَاتَّخِذْهُ وَكِيلًا ﴿۹﴾

پروردگار مشرق و مغرب که خدائی جز او نیست، پس او را وکیل خود اتّخاذ کن. ﴿۹﴾

«دستور صبر و بردباری»

وَاصْبِرْ عَلَى مَا یَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِیلاً ﴿۱۰﴾

و بر آنچه می گویند، صبر کن و به نحو خوبی از آنها دوری نما. ﴿۱۰﴾

وَذَرْنِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِيلًا ﴿۱۱﴾

و مرا با تکذیب کنندگان صاحب نعمت وابگذار و آنها را کمی مهلت بده. ﴿۱۱﴾

برداشت از آیات ۱۱ – ۱

تهجد و صبر

سالک الی اللّه باید از قرائت و توجه به  ترجمه سوره مزمل پند و اندرزهای زیر را بگیرد:

۱  –  باید شبها که همه در خواب اند برخیزد و مشغول تهجد شود و حتی اگر برایش میسر است بیشتر شب را احیاء نگه دارد.

۲  –  قرآن را در خلوت شب به نحو ترتیل تلاوت کند.

۳  –  نام پروردگارش را زیاد ببرد و او را در روز و شب متذکر باشد.

۴  –  در مقابل یاوه گویان صبور باشد و از آنها با حسن خلق و خوبی دوری کند و آنها را به خدای تعالی وابگذارد.

«قیامت و عذاب»

إِنَّ لَدَيْنَا أَنْكَالًا وَجَحِيمًا ﴿۱۲﴾

قطعا نزد ما زنجیرها و دوزخ خواهد بود. ﴿۱۲﴾

وَطَعَامًا ذَا غُصَّةٍ وَعَذَابًا أَلِيمًا ﴿۱۳﴾

و غذائی گلوگیر و عذابی دردناک (می باشد). ﴿۱۳﴾

يَوْمَ تَرْجُفُ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ وَكَانَتِ الْجِبَالُ كَثِيبًا مَهِيلًا ﴿۱۴﴾

روزی که زمین و کوهها به لرزه می افتند و کوهها تپّه هائی از ریگ پراکنده خواهند بود. ﴿۱۴﴾

«فرستادن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله»

إِنَّا أَرْسَلْنَا إِلَيْكُمْ رَسُولًا شَاهِدًا عَلَيْكُمْ كَمَا أَرْسَلْنَا إِلَى فِرْعَوْنَ رَسُولًا ﴿۱۵﴾

قطعا ما پیامبرى به سوى شما فرستاده ایم که بر (اعمال) شما گواه است، همان گونه که به طرف فرعون رسولى را فرستادیم. ﴿۱۵﴾

فَعَصَى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْنَاهُ أَخْذاً وَبِیلاً ﴿۱۶﴾

پس فرعون آن فرستاده را عصیان کرد و ما او را به سختی مجازات نمودیم. ﴿۱۶﴾

«سختی روز قیامت»

فَكَيْفَ تَتَّقُونَ إِنْ كَفَرْتُمْ يَوْمًا يَجْعَلُ الْوِلْدَانَ شِيبًا ﴿۱۷﴾

پس چگونه خود را دور نگه می دارید، اگر کافر شوید به آن روزی که نوجوانان را پیر می کند. ﴿۱۷﴾

اَلسَّمَاءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ كَانَ وَعْدُهُ مَفْعُولًا ﴿۱۸﴾

آسمان در آن (روز) از هم شکافته مى شود، وعده خدا انجام شدنى خواهد  بود. ﴿۱۸﴾

«قرآن راهنمای سالکین الی اللّه است»

إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا ﴿۱۹﴾

قطعا این قرآن تذکرى است، پس هر که مى خواهد راهى به طرف پروردگارش از آن اتّخاذ کند. ﴿۱۹﴾

«بیداری شب و تلاوت قرآن»

إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۰﴾

قطعا پروردگار تو مى داند که تو و جمعى از کسانى که با تو هستند، نزدیک به دو ثلث از شب و نصف آن و یک ثلث آن را بر مى خیزید. و خدائیکه شب و روز را مقدّر فرموده، مى داند که شما هرگز حساب آن را ندارید. پس (خدا) به سوى شما بر مى گردد، پس آنچه (براى شما) از قرآن میسّر است، قرائت کنید. (خدا) مى داند اینکه جمعى از شما به زودى مریض خواهند شد و بقیه براى بدست آوردن چیزى از فضل الهى در زمین مسافرت مى کنند و جمعى دیگر در راه خدا جنگ مى نمایند. پس به قدرى که (براى شما) میسّر است، از آن (قرآن) تلاوت کنید. و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید و به خدا قرض الحسنه بدهید. و هر چه را که از خوبیها براى خودتان جلو بفرستید، در نزد خدا آن را مى یابید. آن بهتر است و اجر بزرگترى دارد. و طلب بخشش کنید از خدا قطعا خدا بخشنده مهربانى است. ﴿۲۰﴾

برداشت از آیات ۲۰ – ۱۹

اعتقادات

سالک الی اللّه باید از قرآن، اعتقاداتش را تصحیح کند و راهی به سوی خدای تعالی پیدا نماید. و در تمام احوال یعنی در راحتی ها و در فشارها از فضل خدا استمداد کند و نماز را به پا دارد و زکات مالش را بدهد و در راه خدا فداکاری کند و از اموال خود انفاق نماید تا آن را در نزد خدا به چندین برابر دریافت کند و اجر بزرگی از خدای تعالی بگیرد و در عین حال از خدا برای کوتاهی هایی که کرده است طلب بخشش نماید زیرا خدا بخشنده و مهربان است.

سوره مبارکه جن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«فهم و درک جنّها از قرآن»

قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿۱﴾

بگو: به من وحى شده که قطعا جمعى از جنّیها سخنانم را گوش داده اند، پس گفته اند که قطعا ما قرآن عجیبى را استماع کرده ایم. ﴿۱﴾

يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ﴿۲﴾

که به سوى رشد و کمال هدایت مى کند، پس ما به آن ایمان آورده ایم و هرگز احدى را براى پروردگارمان شریک قرار نخواهیم داد. ﴿۲﴾

وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿۳﴾

و اینکه مقام با عظمت پروردگارمان بلند است، هرگز مصاحب و فرزندى نگرفته است. ﴿۳﴾

وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا ﴿۴﴾

و قطعا بى عقل از ما (شیطان) درباره خدا سخنان بیهوده اى مى گوید. ﴿۴﴾

وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ﴿۵﴾

و قطعا ما گمان مى کردیم که هرگز انس و جنّ بر خدا دروغ نمى بندند. ﴿۵﴾

وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿۶﴾

و اینکه قطعا مردانى از انسانها به مردانى از جنّ پناه مى برند، پس آنها بر گمراهى انسانها مى افزایند. ﴿۶﴾

وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا ﴿۷﴾

و قطعا آنها گمان کرده اند، چنانکه شما گمان کردید که خدا هرگز احدى را مبعوث نمى کند. ﴿۷﴾

وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِيدًا وَشُهُبًا ﴿۸﴾

و اینکه ما آسمان را جستجو کردیم، دیدیم که آسمانها پر از محافظان قوى و تیرهاى شهاب اند. ﴿۸﴾

وَأَنَّا كُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا ﴿۹﴾

و قطعا ما براى شنیدن در مواضعى به کمین مى نشستیم و کسى که اکنون بخواهد استماع کند، تیر شهابى در کمین خود خواهد یافت. ﴿۹﴾

وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿۱۰﴾

و ما نمى دانیم که آیا بدى براى کسى که در زمین است خواسته شده یا پروردگارشان براى آنها رشد و کمال را خواسته است. ﴿۱۰﴾

وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿۱۱﴾

و قطعا بعضى از ما افراد صالح و بعضى از ما افرادى پایین تر از آن هستیم و ما جمعیتهاى متفاوتى هستیم. ﴿۱۱﴾

وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ فِي الْأَرْضِ وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿۱۲﴾

و قطعا ما مى دانیم که هرگز نمى توانیم خدا را در زمین عاجز کنیم و هرگز نمى توانیم با فرار از او عاجزش نماییم. ﴿۱۲﴾

وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿۱۳﴾

و قطعا ما وقتى هدایت را شنیدیم، به آن ایمان آوردیم. پس کسى که به پروردگارش ایمان بیاورد، از نقصان و از ظلم نمى ترسد. ﴿۱۳﴾

وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ﴿۱۴﴾

و قطعا بعضى از ما مسلمانند و بعضى از ما تعدّى کننده هستند. پس کسى که تسلیم شود، پس آنها راه رشد و کمال را پیدا کرده اند. ﴿۱۴﴾

وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَكَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿۱۵﴾

و امّا تعدّی کنندگان برای جهنّم هیزمند. ﴿۱۵﴾

وَأَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا ﴿۱۶﴾

و اینکه اگر بر راه دین پابرجا باشند،حتماً با آب فراوان گوارائى سیرابشان مى کنیم. ﴿۱۶﴾

لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ وَمَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذَابًا صَعَدًا ﴿۱۷﴾

براى آنکه در این نعمت امتحانشان کنیم. و کسى که از یاد پروردگارش اعراض کند، او را در عذاب سختى قرارش مى دهد. ﴿۱۷﴾

وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ﴿۱۸﴾

و قطعا مسجدها مال خدا است، پس با خدا احدی را نخوانید. ﴿۱۸﴾

وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كَادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَدًا ﴿۱۹﴾

و قطعا زمانى که بنده خدا (رسول اکرم) قیام کرد و او (خدا) را مى خواند، (اطرافش ازدحام مى کردند) و چیزى نمانده بود که بر سر او بریزند. ﴿۱۹﴾

«آنچه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باید به مردم بگوید»

قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا ﴿۲۰﴾

بگو: جز این نیست که من پروردگارم را مى خوانم و احدى را براى او شریک قرار نمى دهم. ﴿۲۰﴾

قُلْ إِنِّي لَا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا ﴿۲۱﴾

بگو: من برای شما مالک ضرر و رشد و کمالی نیستم. ﴿۲۱﴾

قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿۲۲﴾

بگو: قطعا این چنین است که مرا احدى در مقابل خدا حمایت نمى کند و هرگز غیر از خدا پناهگاهى نمى یابم. ﴿۲۲﴾

إِلَّا بَلَاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ﴿۲۳﴾

جز این نیست که من از جانب خدا ابلاغ رسالاتش را مى کنم. و کسى که معصیت خدا و رسولش را بکند، پس قطعا آتش جهنم که همیشه در آن خواهد بود، براى او مى باشد. ﴿۲۳﴾

حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا ﴿۲۴﴾

تا وقتى که آنچه را که به آنها وعده داده شده ببینند، پس به زودى مى دانند چه کسى یاورش ضعیف تر و عددش کمتر است. ﴿۲۴﴾

قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَا تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدًا ﴿۲۵﴾

بگو: من نمى دانم آیا آنچه که به شما وعده داده شده است، نزدیک است یا پروردگارم براى او مدّتى قرار داده است. ﴿۲۵﴾

«خدای تعالی بر غیب آگاه است»

عَالِمُ الْغَيْبِ فَلَا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا ﴿۲۶﴾

عالم پنهانیها است، پس احدی را بر غیبش آگاه نمی کند. ﴿۲۶﴾

إِلَّا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴿۲۷﴾

مگر کسى را که از پیامبران راضى شده باشد، پس قطعا او مراقبى از مقابل و از پشت سر براى او قرار مى دهد. ﴿۲۷﴾

لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَيْهِمْ وَأَحْصَى كُلَّ شَيْءٍ عَدَدًا ﴿۲۸﴾

تا بداند که رسالتهاى پروردگارشان را ابلاغ نموده اند و (خدا) به آنچه نزد آنها است احاطه دارد و عدد هر چیزى را احصاء نموده است. ﴿۲۸﴾

برداشت از آیات ۲۸ – ۱

اجنه مثل انسان اند

سالک الی اللّه باید از سوره مبارکه جن این برداشت ها را داشته باشد:

اول: اجنه را مخلوقی مانند انسان بداند که زندگی آنها با زندگی بشر متفاوت است ولی در فهم و درک و رشد و کمالات  با انسان فرقی ندارند.

دوم: رسول اکرم صلی الله علیه و آله در هدایت و رشد و تزکیه نفس بر آنها هم مبعوث شده و مانند انسانها آنها هم به کمالاتی می رسند.

سوم: بی عقل ترین آنها که ابلیس و شیطان است سخنان بیهوده ای درباره معارف حقه می گوید و آنها را و بشر را منحرف می کند. پس نباید از او پیروی نمود.

چهارم: سالکین الی اللّه از جن و انس نباید به خدا دروغ ببندند.

پنجم: انسانها نباید به اجنه پناه ببرند و به این وسیله گمراه شوند.

ششم: اجنه می گویند: که ما آسمان و زمین را جستجو کردیم و قدرت خدا را در محافظت همه چیز بسیار قوی دیدیم و هیچ چیز از احاطه علمی پروردگار خارج نبوده است.

هفتم: خدای تعالی برای کسی جز رشد و کمال چیزی نخواسته و باید این مطلب را تحقیقا بداند.

هشتم: اجنه افراد صالحی دارند و آنها در معنویات با یکدیگر متفاوت اند.

نهم: جمعی از اجنه وقتی هدایت قرآن را شنیدند به آن  ایمان آوردند و به رشد رسیدند.

دهم: بعضی از اجنه که متجاوزند و نام آنها شیطان و شیاطین است وارد جهنم می شوند و اینها عذاب الهی را مشاهده خواهند کرد.

یازدهم: کسانی که از جن و انس در راه راست استقامت داشته باشند خدا از آب گوارای معنویت سیرابشان می کند.

دوازدهم: کسی که امتحان شود و از یاد خدا اعراض کند خدا او را در عذاب سختی قرار می دهد.

سیزدهم: مساجد و محل سجده گاه مال خدا است و در آن مساجد و به وسیله آن محل سجده ها کس دیگری را با خدای تعالی  شریک قرار ندهد.

چهاردهم: کسانی که بندگی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را احساس می کنند و او آنها را به سوی خدا دعوت می کند باید به دورش جمع شوند و از دستوراتش سرپیچی نکنند.

پانزدهم: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باید به مردم بگوید: که من شما را به سوی خدایم دعوت می کنم و هیچ کس را در دعوتم شریک او قرار نمی دهم.

شانزدهم: باید بگوید: که من برای خودم ضرر و رشد و کمالی را مالک نیستم.

هفدهم: باید بگوید: که مرا احدی غیر از خدا پناه نمی دهد.

هجدهم: باید بگوید: که من مبلغ سخنان پروردگارم هستم و کسی که خدا و پیغمبرش را عصیان کند در جهنم مخلد خواهد بود.

نوزدهم: باید بگوید آن چه به شما خدای تعالی وعده داده است ممکن است نزدیک باشد یا مدتی طول بکشد.

بیستم: علم غیب مال خداست و به علم غیب احدی را مطلع نمی کند مگر کسی که مورد رضایت او از پیامبران باشد که برای او راهی به علم غیب قرار دهد و همه چیز در نزد خدا عددش احصاء شده است.

سوره مبارکه نوح

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«قضیه ای از حضرت نوح علیه السلام»

إِنَّا أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ أَنْ أَنْذِرْ قَوْمَكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱﴾

قطعا ما نوح را به سوى قومش فرستادیم، اینکه قومت را قبل از آنکه عذاب دردناکى به آنها برسد، بترسان. ﴿۱﴾

قَالَ يَا قَوْمِ إِنِّي لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۲﴾

نوح گفت: ای قومِ من، قطعا من برای شما ترساننده آشکاری هستم. ﴿۲﴾

أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاتَّقُوهُ وَأَطِيعُونِ ﴿۳﴾

اینکه خدا را بندگی کنید و تقوای او را رعایت کنید و مرا اطاعت نمایید. ﴿۳﴾

يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُؤَخِّرْكُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ أَجَلَ اللَّهِ إِذَا جَاءَ لَا يُؤَخَّرُ لَوْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۴﴾

تا بعضى از گناهان شما را ببخشد و اجل شما را تا زمان مقدّر به تأخیر بیندازد. قطعا زمانى که وقتِ مقدّر خدا برسد تأخیر نمى شود، اگر شما مى دانستید. ﴿۴﴾

قَالَ رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا ﴿۵﴾

نوح گفت: پروردگار من، قطعا من شب و روز قومم را دعوت کردم. ﴿۵﴾

فَلَمْ يَزِدْهُمْ دُعَائِي إِلَّا فِرَارًا ﴿۶﴾

پس دعوت من جز بر فرارشان چیزی نیفزود. ﴿۶﴾

وَإِنِّي كُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ وَاسْتَغْشَوْا ثِيَابَهُمْ وَأَصَرُّوا وَاسْتَكْبَرُوا اسْتِكْبَارًا ﴿۷﴾

و من هر وقت آنها را طلبیدم براى اینکه تو آنها را ببخشى، انگشتها را در گوشهایشان قرار دادند و لباسهاى خود را به سر کشیدند و اصرار کردند و هر چه بیشتر تکبّر نمودند. ﴿۷﴾

ثُمَّ إِنِّي دَعَوْتُهُمْ جِهَارًا ﴿۸﴾

سپس قطعا من آنها را علنی دعوت کردم. ﴿۸﴾

ثُمَّ إِنِّي أَعْلَنْتُ لَهُمْ وَأَسْرَرْتُ لَهُمْ إِسْرَارًا ﴿۹﴾

سپس من به آنها اعلام نمودم و در خلوت و پنهانی به آنها گفتم. ﴿۹﴾

فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا ﴿۱۰﴾

پس گفتم: طلب بخشش کنید از پروردگارتان، قطعا او بسیار آمرزنده است. ﴿۱۰﴾

يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا ﴿۱۱﴾

تا از آسمان بر شما پی در پی باران بفرستد. ﴿۱۱﴾

وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا ﴿۱۲﴾

و بوسیله اموال و فرزندان شما را کمک کند و برای شما بهشتهائی قرار دهد و برایتان نهرهائی قرار بدهد. ﴿۱۲﴾

مَا لَكُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا ﴿۱۳﴾

شما را چه شده که برای خدا عظمت و وقاری در نظر نمی گیرید. ﴿۱۳﴾

وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا ﴿۱۴﴾

و حال اینکه شما را قطعا در مراحل مختلف خلق کرده است. ﴿۱۴﴾

أَلَمْ تَرَوْا كَيْفَ خَلَقَ اللَّهُ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا ﴿۱۵﴾

آیا نمی بینید چگونه خدا هفت آسمان را طبقه طبقه آفریده است؟ ﴿۱۵﴾

وَجَعَلَ الْقَمَرَ فِيهِنَّ نُورًا وَجَعَلَ الشَّمْسَ سِرَاجًا ﴿۱۶﴾

و ماه را در این آسمانها نوری و خورشید را چراغ فروزانی قرار داده است. ﴿۱۶﴾

وَاللَّهُ أَنْبَتَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا ﴿۱۷﴾

و خدا شما را از زمین مانند گیاهی رویانده است. ﴿۱۷﴾

ثُمَّ يُعِيدُكُمْ فِيهَا وَيُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا ﴿۱۸﴾

سپس شما را در زمین بر می گرداند و شما را بار دیگر از زمین کاملاً خارج می کند. ﴿۱۸﴾

وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ بِسَاطًا ﴿۱۹﴾

و خدا برای شما زمین را پهن قرار داده است. ﴿۱۹﴾

لِتَسْلُكُوا مِنْهَا سُبُلًا فِجَاجًا ﴿۲۰﴾

تا از راههاى وسیع (و درّه هاى) آن بگذرید. ﴿۲۰﴾

قَالَ نُوحٌ رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَاتَّبَعُوا مَنْ لَمْ يَزِدْهُ مَالُهُ وَوَلَدُهُ إِلَّا خَسَارًا ﴿۲۱﴾

نوح عرض کرد: پروردگار من، قطعا آنها نافرمانى مرا کردند و از کسى پیروى نمودند که مال و اولادش جز خسارت چیزى بر او زیاد نکرد. ﴿۲۱﴾

وَمَكَرُوا مَكْرًا كُبَّارًا ﴿۲۲﴾

و حیله و مکر بزرگی به کار انداختند. ﴿۲۲﴾

وَقَالُوا لَا تَذَرُنَّ آلِهَتَكُمْ وَلَا تَذَرُنَّ وَدًّا وَلَا سُوَاعًا وَلَا يَغُوثَ وَيَعُوقَ وَنَسْرًا ﴿۲۳﴾

و گفتند: خدایانتان را ترک نکنید و «ود» و «سواع» و «یغوث» و «یعوق» و «نسر» را حتما وانگذارید. ﴿۲۳﴾

وَقَدْ أَضَلُّوا كَثِيرًا وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا ضَلَالًا ﴿۲۴﴾

و قطعا بسیارى را گمراه کردند و (خدایا) براى ستمگران جز گمراهى چیزى زیاد نکن. ﴿۲۴﴾

مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا فَأُدْخِلُوا نَارًا فَلَمْ يَجِدُوا لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْصَارًا ﴿۲۵﴾

(بالأخره)  به خاطر خطاهایشان غرق شدند و در آتش داخل شدند و غیر از خدا یار و یاورى براى خود نیافتند. ﴿۲۵﴾

وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارًا ﴿۲۶﴾

و نوح گفت: پروردگارِ من، روی زمین احدی از کفّار را باقی نگذار. ﴿۲۶﴾

إِنَّكَ إِنْ تَذَرْهُمْ يُضِلُّوا عِبَادَكَ وَلَا يَلِدُوا إِلَّا فَاجِرًا كَفَّارًا ﴿۲۷﴾

قطعا تو اگر آنها را بگذارى، بندگانت را گمراه مى کنند و اولادى جز فاجر و کافر بوجود نمى آورند.﴿۲۷﴾

رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارًا ﴿۲۸﴾

پروردگار من، مرا و پدر و مادرم را و کسى که در خانه من وارد مى شود و مؤمن باشد، بیامرز و همچنین مردان مؤمن و زنان مؤمن را ببخش و براى ظالمین جز هلاکت چیزى زیاد نفرما. ﴿۲۸﴾

برداشت از آیات ۲۸ – ۱

استقامت در تبلیغ

سالک الی اللّه باید از سوره نوح پندهای زیر را دریافت کند:

۱  –  قبل از آن  که خدای تعالی او را به عذاب دردناکی مبتلا نماید از گناه دوری کند و به آن آلوده نگردد.

۲  –  بنده رسمی خدا باشد و تقوای الهی را رعایت کند و از انبیاء اطاعت نماید.

۳  –  آمرزش پروردگار را بخواهد و توبه و استغفار را تأخیر نیندازد.

۴  –  کوشش کند که با استقامت کامل اقوام و خویشاوندان خود را هر چند آنها سرسخت باشند به سوی خدا دعوت کند و شکایت متکبرین را به خدای تعالی عرضه نماید.

۵  –  مردم را به سوی طلب مغفرت خدای غفار دعوت کند و به آنها بگوید که اگر می خواهید نعمتهای آسمان بر شما فرو بریزد و خدا به وسیله اموال و فرزندانتان کمکتان کند و بهشت و آن چه از نعمتها در قیامت هست به شما عنایت کند از خدا طلب بخشش کنید و به سوی او برگردید.

۶  –  به مردم بگوید که چرا برای خدا عظمت و وقری قائل نیستید و نعمتهای الهی و عظمت پرودرگار را به آنها تذکر دهد و با کمال استقامت به نصیحت مردم بپردازد و خود را امام المتقین قرار دهد.

۷  –  از بت پرستی و بت و شرک مردم را بترساند و تا می تواند نگذارد که آنها از توحید سرپیچی کنند.

۸  –  زود از رحمت خدا مأیوس نشود و همیشه دل به کمک های الهی بسته باشد.

۹  –  در آخر با دعا و نیایش در خانه خدا بگوید «خدایا مرا بیامرز، پدر ومادرم را بیامرز و کسی که از مؤمنین وارد منزل من می شوند آن را هم بیامرز و به طور کلی مؤمنین و مؤمنات را ببخش و برای ظالمین هلاکت را منظور بفرما».

سوره مبارکه معارج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«درخواست عذاب»

سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ ﴿۱﴾

سؤال کرد سؤال کننده ای عذابی را که واقع شد. ﴿۱﴾

لِلْكَافِرِينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ ﴿۲﴾

برای کافران از آن عذاب، دفع کننده ای نخواهد بود. ﴿۲﴾

مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ ﴿۳﴾

از طرف خدائی که ملائکه اش بالا می روند. ﴿۳﴾

تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ ﴿۴﴾

ملائکه و روح در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است، به سوی او بالا می روند. ﴿۴﴾

فَاصْبِرْ صَبْراً جَمِیلاً ﴿۵﴾

پس بردباری کن، صبر خوبی پیشه کن. ﴿۵﴾

«روز جدائی و یا روز قیامت»

إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً ﴿۶﴾

قطعا آنها آن (روز) را دور مى بینند. ﴿۶﴾

وَنَرَاهُ قَرِیباً ﴿۷﴾

و ما آن را نزدیک می بینیم. ﴿۷﴾

يَوْمَ تَكُونُ السَّمَاءُ كَالْمُهْلِ ﴿۸﴾

روزی که آسمان مانند مس گداخته می شود. ﴿۸﴾

وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ ﴿۹﴾

و کوهها مانند پشم رنگین حلاّجی شده خواهد شد. ﴿۹﴾

وَلَا یَسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیماً ﴿۱۰﴾

و دوستی از دوستش سؤال نمی کند. ﴿۱۰﴾

یُبَصَّرُونَهُمْ یَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یَفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یَوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ ﴿۱۱﴾

آنها را نشان می دهند، گناهکار دوست دارد که فرزندش را در مقابل عذاب آن روز فدا کند. ﴿۱۱﴾

وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ ﴿۱۲﴾

و زنش و برادرش را. ﴿۱۲﴾

وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ ﴿۱۳﴾

و قبیله اش را که به او پناه می دادند. ﴿۱۳﴾

وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ يُنْجِيهِ ﴿۱۴﴾

و همگی آنها که در روی زمین هستند را ﴿فدا کند﴾ تا نجاتش دهند. ﴿۱۴﴾

كَلَّا إِنَّهَا لَظَى ﴿۱۵﴾

هرگز چنین نخواهد شد. قطعا آن شعله های سوزان است. ﴿۱۵﴾

نَزَّاعَةً لِلشَّوَى ﴿۱۶﴾

تمام پوست بدن را می کند. ﴿۱۶﴾

تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّى ﴿۱۷﴾

کسی که فرار کرده و روگردانده، صدایش می زند. ﴿۱۷﴾

وَجَمَعَ فَأَوْعَى ﴿۱۸﴾

و جمع کرد پس ذخیره نمود. ﴿۱۸﴾

إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعاً ﴿۱۹﴾

قطعا انسان حریص و کم طاقت آفریده شده است. ﴿۱۹﴾

إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً ﴿۲۰﴾

وقتی که بدی به او می رسد، جزع می کند. ﴿۲۰﴾

وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً ﴿۲۱﴾

و وقتی که خوبی به او می رسد، مانع می شود. ﴿۲۱﴾

«حالات نمازگزاران»

إِلَّا الْمُصَلِّینَ ﴿۲۲﴾

مگر نمازگزاران. ﴿۲۲﴾

اَلَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ ﴿۲۳﴾

همان کسانی که در نمازشان مداومت دارند. ﴿۲۳﴾

وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ ﴿۲۴﴾

و کسانی که در اموالشان حقّ معلومی است. ﴿۲۴﴾

لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۲۵﴾

برای سؤال کننده و کسی که محروم است. ﴿۲۵﴾

وَالَّذِینَ یُصَدِّقُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ ﴿۲۶﴾

و کسانی که روز جزا را تصدیق می کنند. ﴿۲۶﴾

وَالَّذِينَ هُمْ مِنْ عَذَابِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ ﴿۲۷﴾

و کسانی که آنها از عذاب پروردگارشان می ترسند. ﴿۲۷﴾

إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیْرُ مَأْمُونٍ ﴿۲۸﴾

زیرا قطعا عذاب پروردگارشان ﴿برای هیچ کس﴾ امن نمی شود. ﴿۲۸﴾

وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۲۹﴾

و کسانی که دامنشان را حفظ می کنند. ﴿۲۹﴾

إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیْرُ مَلُومِینَ ﴿۳۰﴾

مگر برای همسرانشان یا برای کنیزانشان که اینها مورد سرزنش نیستند. ﴿۳۰﴾

فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ ﴿۳۱﴾

پس کسی که غیر آن را بخواهد، آنها همان متجاوزین اند. ﴿۳۱﴾

وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۳۲﴾

و همان کسانی که آنها امانتها و تعهّداتشان را رعایت می کنند. ﴿۳۲﴾

وَالَّذِینَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ ﴿۳۳﴾

و همان کسانی که آنها به شهادتهایشان ایستادگی می کنند. ﴿۳۳﴾

وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿۳۴﴾

و همان کسانی که آنها نمازشان را مواظبت می کنند. ﴿۳۴﴾

أُولَئِكَ فِي جَنَّاتٍ مُكْرَمُونَ ﴿۳۵﴾

این دسته در بهشتها، گرامی داشته می شوند. ﴿۳۵﴾

«طمع کافران»

فَمَالِ الَّذِينَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِينَ ﴿۳۶﴾

پس کافران را چه می شود که به طرف تو با شتاب می آیند؟ ﴿۳۶﴾

عَنِ الْیَمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِینَ ﴿۳۷﴾

گروه گروه از طرف راست و از طرف چپ. ﴿۳۷﴾

أَيَطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ يُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِيمٍ ﴿۳۸﴾

آیا هر شخصی از آنها طمع دارد که در بهشت پر نعمت داخل شود؟ ﴿۳۸﴾

كَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا يَعْلَمُونَ ﴿۳۹﴾

هرگز، ما آنها را از آنچه می دانند آفریدیم. ﴿۳۹﴾

«تبدیل مردمان بد به مردمان خوب»

فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ ﴿۴۰﴾

پس نه، قسم می خورم به پروردگار مشرقها و مغربها که قطعا ما قدرت داریم. ﴿۴۰﴾

عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ خَيْرًا مِنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ ﴿۴۱﴾

که آنها را به بهتر از آنها تبدیل کنیم و بر ما هرگز آنها سبقت نمی گیرند. ﴿۴۱﴾

فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿۴۲﴾

پس آنها را به حال خود وابگذار تا در دنیا فرو روند و بازی کنند تا وقتی روزشان را که به آنها وعده داده شده است، ملاقات نمایند. ﴿۴۲﴾

يَوْمَ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ يُوفِضُونَ ﴿۴۳﴾

روزی که از قبرها با سرعت بیرون می آیند، مثل این است که آنها به سوی بتهای خود می شتابند. ﴿۴۳﴾

خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْيَوْمُ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿۴۴﴾

در حالی که چشمهایشان از خشوع پایین افتاده، ذلّت و خواری بر آنها مستولی شده، این است روزی که وعده داده می شدند. ﴿۴۴﴾

برداشت از آیات ۴۴ – ۱

آنچه باید سالک الی اللّه عمل کند

سالک الی اللّه باید از سوره مبارکه معارج برداشتهای زیر را داشته باشد:

۱  –  همیشه از خدای تعالی لطف و رحمت و مغفرت را طلب کند و نسبت به حقیقت و ولایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام، حسادت نکند.

۲  –  دارای بردباری و صبر خوبی باشد و استقامت را از دست ندهد.

۳  –  هر چیزی را که کفّار از الطاف الهی بعید می دانند او نزدیک بداند و وعده های الهی را مسلم تصور کند.

۴  –  عذاب روز قیامت را برای کفار و مشرکین قطعی بداند و سختی آن عذاب را اهمیت بدهد.

۵  –  یقینا انسان اگر تزکیه نفس نکند حریص و کم طاقت خواهد بود که وقتی به او ناراحتی می رسد جزع و فزع می کند و وقتی که به او خوبی می رسد ظرفیت پذیرش آن را ندارد.

۶  –  باید انسان با خواندن نماز خود را به کمالات برساند و تا می تواند مداومت به نماز داشته باشد زیرا فرموده اند: نماز بهترین موضوعات است.

۷  –  در اموال سالک الی اللّه برای سؤال کنندگان و کسانی که از مال دنیا محروم اند حق معینی از خمس و زکات وجود دارد، که باید آن را بپردازد.

۸  –  روز جزا را قبول داشته باشد و از عذاب الهی بترسد.

۹  –  دامن خود را از آلودگی  پاک نگه دارد و تنها با همسران و آنهایی که به دست خود خریده است ابراز شهوت و شهوت جنسی کند.

۱۰  –  امانت دار باشد و عهد خود را رعایت کند.

۱۱  –  شهادت خود را هیچ گاه انکار نکند و پایبند به آن باشد.

۱۲  –  نمازها را اول وقت صحیح بخواند و احکام آن را حفظ کند.

۱۳  –  خدای تعالی را بر همه چیز قادر بداند و عالم را به اراده او قائم بداند.

سالکین الی اللّه باید نسبت به کفار بی اعتنا باشند و در بازی آنها شرکت نکنند که روز قیامت خدای تعالی  کفار را به جزای اعمالشان می رساند.

سوره مبارکه حاقه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«اشاره ای به قیامت»

اَلْحَاقَّةُ ﴿۱﴾

روز قیامت که حتما واقع شدنی است، ﴿۱﴾

مَا الْحَاقَّةُ ﴿۲﴾

چه روز قیامتی ﴿۲﴾

وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ ﴿۳﴾

و تو چه می دانی که روز قیامت چیست؟ ﴿۳﴾

«اشاره ای به قضیه قوم عاد و ثمود»

كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ ﴿۴﴾

قوم ثمود و قوم عاد عذاب کوبنده روز قیامت را تکذیب کردند. ﴿۴﴾

فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ ﴿۵﴾

امّا ثمود بوسیله عذاب طغیانگری هلاک گردیدند. ﴿۵﴾

وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ ﴿۶﴾

و امّا عاد بوسیله باد تند سوزناکی هلاک شدند. ﴿۶﴾

سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَى كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ ﴿۷﴾

خدا هفت شب و هشت روز پى در پى آن باد را بر آنها مسخّر کرده بود. پس مردم را در آن باد مى دیدى که مانند تنه هاى درخت خرما در روى زمین افتاده و هلاک گردیده اند. ﴿۷﴾

فَهَلْ تَرَى لَهُمْ مِنْ بَاقِيَةٍ ﴿۸﴾

پس آیا کسی را از آنها باقی می بینی؟ ﴿۸﴾

«اشاره ای به قضیه فرعون و حضرت نوح علیه السلام»

وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِكَاتُ بِالْخَاطِئَةِ ﴿۹﴾

و فرعون و کسى که قبل از او بود و اهل شهرهائى که زیرورو شده بودند، با خطاهاى بزرگى آمدند. ﴿۹﴾

فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِيَةً ﴿۱۰﴾

پس فرستاده پروردگارشان را عصیان کردند و (خدا) آنها را به عذاب شدیدى گرفتار فرمود. ﴿۱۰﴾

إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ ﴿۱۱﴾

قطعا زمانى که آب طغیان کرد، ما شما را در کشتى (که حرکت مى کرد)، سوار کردیم. ﴿۱۱﴾

لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ ﴿۱۲﴾

تا ما آن را وسیله تذکری برای شما قرار دهیم تا گوشهای شنوا آن را بگیرند و بفهمند. ﴿۱۲﴾

برداشت از آیات ۱۲ – ۱۰

مواعظ الهی

سالک الی اللّه باید از مواعظ الهی سرپیچی نکند والا دچار عذاب شدید پروردگار واقع می گردد. چنان که اقوام گذشته با عصیان شان از قبیل طغیان آب و عذاب های شدید در دنیا دچار عذاب گردیدند و همه را خدای تعالی وسیله تذکری برای دیگران قرار داد تا شاید  گوش شنوا داشته باشند و حقایق را بفهمند.

«روز قیامت و نامه اعمال»

فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ ﴿۱۳﴾

پس وقتی که در صور یک بار دمیده شود. ﴿۱۳﴾

وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً ﴿۱۴﴾

و زمین و کوهها از جا بلند شوند و یکباره متلاشی گردیدند. ﴿۱۴﴾

فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿۱۵﴾

پس در آن روز واقعه (بزرگی) روی دهد. ﴿۱۵﴾

وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ ﴿۱۶﴾

و آسمان شکافته شود و در آن روز فرو می ریزد. ﴿۱۶﴾

وَالْمَلَكُ عَلَى أَرْجَائِهَا وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ ﴿۱۷﴾

و ملائکه در اطراف آسمان قرار مى گیرند و عرش پروردگارت را هشت (مَلَک) بالاى سرشان در آن روز حمل مى کنند. ﴿۱۷﴾

يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَى مِنْكُمْ خَافِيَةٌ ﴿۱۸﴾

در آن روز (همه تان) عرضه می شوید و چیزی از شما مخفی نمی ماند. ﴿۱۸﴾

«حالات اصحاب یمین»

فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ ﴿۱۹﴾

پس کسی که نامه اعمالش بدست راستش داده شود، می گوید: بیایید نامه اعمال مرا بخوانید. ﴿۱۹﴾

إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيَهْ ﴿۲۰﴾

من یقین داشتم که صورت حسابم را خواهم دید. ﴿۲۰﴾

فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ ﴿۲۱﴾

پس او در زندگی رضایت بخشی خواهد بود. ﴿۲۱﴾

فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ ﴿۲۲﴾

در بهشتی عالی. ﴿۲۲﴾

قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ ﴿۲۳﴾

میوه هایش پایین آمده اند. ﴿۲۳﴾

كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ ﴿۲۴﴾

بخورید و بیاشامید، گوارایتان باد به خاطر آنچه که در ایام گذشته انجام دادید. ﴿۲۴﴾

«حالات اصحاب شمال»

وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ ﴿۲۵﴾

و امّا کسی که نامه اعمالش بدست چپش داده شود، می گوید: ای کاش نامه اعمالم به من داده نمی شد. ﴿۲۵﴾

وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ ﴿۲۶﴾

و من نمی دانستم که چه حسابی دارم. ﴿۲۶﴾

يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ ﴿۲۷﴾

ای کاش به همان مرگ تمام می شد. ﴿۲۷﴾

مَا أَغْنَى عَنِّي مَالِيَهْ ﴿۲۸﴾

ثروت و دارایی ام مرا بی نیاز نکرد. ﴿۲۸﴾

هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيَهْ ﴿۲۹﴾

اقتدارم از دستم رفت. ﴿۲۹﴾

خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ﴿۳۰﴾

او را بگیرید پس در غل و زنجیرش کنید. ﴿۳۰﴾

ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ﴿۳۱﴾

سپس او را به جهنّم بیندازید. ﴿۳۱﴾

ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ ﴿۳۲﴾

سپس او را در زنجیرى که طولش هفتاد ذرع است پس ببندید. ﴿۳۲﴾

إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ ﴿۳۳﴾

قطعا او به خدای عظیم ایمان نمی آورد. ﴿۳۳﴾

وَلَا يَحُضُّ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ ﴿۳۴﴾

و مردم را بر اطعام مساکین تشویق نمی کرد. ﴿۳۴﴾

فَلَیْسَ لَهُ الْیَوْمَ هَاهُنَا حَمِیمٌ ﴿۳۵﴾

پس او در اینجا امروز حمایت و دوستی ندارد. ﴿۳۵﴾

وَلَا طَعَامٌ إِلَّا مِنْ غِسْلِینٍ ﴿۳۶﴾

و خوراکی جز چرک و خون نخواهد داشت. ﴿۳۶﴾

لَا يَأْكُلُهُ إِلَّا الْخَاطِئُونَ ﴿۳۷﴾

او غذائی جز آنچه خطاکاران می خورند، نخواهد خورد. ﴿۳۷﴾

فَلَا أُقْسِمُ بِمَا تُبْصِرُونَ ﴿۳۸﴾

پس نه، قسم به آنچه می بینید. ﴿۳۸﴾

وَمَا لَا تُبْصِرُونَ ﴿۳۹﴾

و آنچه نمی بینید. ﴿۳۹﴾

إِنَّهُ لَقَوْلُ رَسُولٍ كَرِيمٍ ﴿۴۰﴾

قطعا این قرآن گفتار رسول کریمی است. ﴿۴۰﴾

وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلاً مَا تُؤْمِنُونَ ﴿۴۱﴾

و آن سخن شاعری نیست، امّا کم ایمان می آورید. ﴿۴۱﴾

وَلَا بِقَوْلِ كَاهِنٍ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ﴿۴۲﴾

و گفته کاهنی نیست، امّا کم متذکر می شوید. ﴿۴۲﴾

تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۴۳﴾

نازل شده ای از جانب پروردگار جهانیان است. ﴿۴۳﴾

وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ ﴿۴۴﴾

و اگر او بر ما بعضی گفته ها را می بست. ﴿۴۴﴾

لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ ﴿۴۵﴾

ما او را با قدرت کاملمان می گرفتیم. ﴿۴۵﴾

ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ ﴿۴۶﴾

سپس رگ وتینش را قطع می کردیم. ﴿۴۶﴾

فَمَا مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ ﴿۴۷﴾

پس احدی از شما نمی توانست از او مانع شود. ﴿۴۷﴾

«قرآن برای متّقین تذکر است»

وَإِنَّهُ لَتَذْكِرَةٌ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۴۸﴾

و قطعا آن قرآن یادآوری برای متّقین است. ﴿۴۸﴾

وَإِنَّا لَنَعْلَمُ أَنَّ مِنْكُمْ مُكَذِّبِينَ ﴿۴۹﴾

و قطعا ما می دانیم که عدّه ای از شما تکذیب کننده اند. ﴿۴۹﴾

وَإِنَّهُ لَحَسْرَةٌ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿۵۰﴾

و حتما آن مایه حسرت کافران است. ﴿۵۰﴾

وَإِنَّهُ لَحَقُّ الْیَقِینِ ﴿۵۱﴾

و قطعا آن حقّ است، یقین است. ﴿۵۱﴾

فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿۵۲﴾

پس بنام پروردگار عظیمت تسبیح کن. ﴿۵۲﴾

برداشت از آیات ۵۲ – ۳۳

عظمت قرآن و تذکر عالم ارواح

سالک الی اللّه باید از آیاتی که تلاوت شد استفاده های زیر را بکند:

۱  –  اگر می خواهد به عذاب الهی مبتلا نشود به خدای با عظمت ایمان بیاورد.

۲  –  به مساکین رسیدگی کند و مانع اطعام آنها نشود.

۳  –  اگر می خواهد روز قیامت دوستان و اولیای خدا او را تزکیه نفس کنند با ایمان کامل به مردم کمک کند.

۴  –  باید بداند که قرآن کلام خدا است و کتابی است که  حتی حروفش را خدای تعالی تنظیم کرده ولی از زبان پیامبر کریمی صادر شده و او شاعر و کاهن و جادوگر نبوده است.

۵  –  باید سالک الی اللّه در خصوص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و قرآن معتقد باشد که قرآن به این صورت که نازل شده برای تذکر است و از جانب مربی جهانیان به دست ما برای تربیت ما رسیده است.

۶  –  پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و یا هر کس دیگر حق ندارند به خدای تعالی در قرآن و تفسیر آن جمله ای را اضافه بر آن چه که هست ببندند و به او نسبت بدهند زیرا در این صورت تربیت الهی از صراط مستقیم خارج می شود و خدا را به غضب در می آورد.

۷  –  اگر دانشمندی تفسیر به رأی و یا آیه ای در قرآن و یا جمله ای به عنوان قرآن عمدا برای مردم بیان کند خدا رگ حیات او را می زند و کسی نمی تواند مانع غضب الهی گردد.

۸  –  قرآن برای اهل تقوی و کسانی که در راه تزکیه نفس زحمت کشیده اند و فطرت خود را ظاهر نموده اند یادآوری علومی است که در عالم ارواح یاد گرفته اند.

۹  –  آنهایی که به دروغ تزکیه نفس را به خود بسته اند و اعمالشان مخالف تزکیه نفس و عمل به قرآن است در نزد خدا شناخته شده اند و خدا آنها را در روز قیامت مؤاخذه خواهد فرمود.

۱۰  –  چون در قیامت همه معارفی که در عالم ارواح به ما تعلیم داده اند به طور حق الیقینی زیر سایه قرآن به یادمان می آید اگر کفران آن را کرده باشیم حسرت زیادی خواهیم خورد. والا هیچ خوف و حزنی نخواهیم داشت.

۱۱  –  ما باید به نشانه های خدا و خلقت خدای عظیم را و تربیت او را در جمیع عالم از همه عیوب پاک بدانیم و خدای عظیم را صبح و شام تسبیح بگوییم.

سوره مبارکه قلم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«صفات رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

ن وَالْقَلَمِ وَمَا یَسْطُرُونَ ﴿۱﴾

«ن» قسم به قلم و آنچه می نویسند. ﴿۱﴾

مَا أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّكَ بِمَجْنُونٍ ﴿۲﴾

که تو به نعمت و لطف پروردگارت دیوانه نیستی. ﴿۲﴾

وَإِنَّ لَكَ لَأَجْرًا غَيْرَ مَمْنُونٍ ﴿۳﴾

و قطعا برای تو اجر بدون منّتی خواهد بود. ﴿۳﴾

وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ ﴿۴﴾

و قطعا تو دارای حُسن خُلق عظیمی هستی. ﴿۴﴾

فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ ﴿۵﴾

پس به زودی تو می بینی و آنها هم خواهند دید. ﴿۵﴾

بِأَيْيِكُمُ الْمَفْتُونُ ﴿۶﴾

که کدام یک از شما دیوانه هستند. ﴿۶﴾

إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿۷﴾

قطعا پروردگار تو به حال کسانی که از راه او گم شده اند، داناتر است و او به حال هدایت یافتگان داناتر است. ﴿۷﴾

«از کفّار اطاعت نکن»

فَلَا تُطِعِ الْمُكَذِّبِينَ ﴿۸﴾

پس تکذیب کنندگان را اطاعت نکن. ﴿۸﴾

وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَیُدْهِنُونَ ﴿۹﴾

آنها دوست دارند که تو نرمش نشان دهی تا آنها هم نرمش نشان دهند. ﴿۹﴾

برداشت از آیات ۹ – ۸

دروغ پردازی

سالک الی اللّه نباید از دروغ پردازان اطاعت کند زیرا دروغ پردازان دوست دارند مردم در مقابل دروغ شان نرمش نشان دهند.

وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ ﴿۱۰﴾

و از کسی که بسیار قسم می خورد و پست است، اطاعت نکن. ﴿۱۰﴾

هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ ﴿۱۱﴾

کسی که عیب جو است و به نمّامی می رود. ﴿۱۱﴾

مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ ﴿۱۲﴾

بسیار مانع کار خوب است، متجاوز گناهکاری است. ﴿۱۲﴾

عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ ﴿۱۳﴾

بعد از آن کینه توز و خشن و زنازاده است. ﴿۱۳﴾

أَنْ كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ ﴿۱۴﴾

به خاطر آنکه صاحب مال و فرزندان است. ﴿۱۴﴾

برداشت از آیات ۱۴ – ۱۰

قسم خوردن

سالک الی اللّه از کسی که بسیار قسم می خورد و خودش را پست نشان می دهد و عیب جوی مردم و نمام است و مانع کارهای خوب است و متجاوز و گناهکار است و کینه توز و بداخلاق و معصیت کار است نباید اطاعت کند و اطاعت از آن کس نباید به خاطر آن که ثروت و فرزندان زیادی دارد باشد.

«قرآن افسانه نیست»

إِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا قَالَ أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ ﴿۱۵﴾

وقتی که بر او آیات ما تلاوت می شود، می گوید: افسانه های قدیمیها است. ﴿۱۵﴾

سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿۱۶﴾

ما به زودی بر بینی او علامت ننگ می گذاریم. ﴿۱۶﴾

برداشت از آیات ۱۶ – ۱۵

تکذیب آیات الهی

سالک الی اللّه  نباید گوش به گفتار کسانی که آیات خدا را تکذیب می کنند و علامت ننگ بر آنها زده شده است، بدهد.

«باغداران به خاطر انفاق نکردن به مساکین بیچاره شدند»

إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ ﴿۱۷﴾

ما آنها را امتحان می کنیم، آنچنان که باغ دارها را وقتی که قسم یاد کردند که میوه های باغ را صبحگاه بچینند، امتحان نمودیم. ﴿۱۷﴾

وَلَا یَسْتَثْنُونَ ﴿۱۸﴾

و هیچ استثناء نکنند. ﴿۱۸﴾

فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿۱۹﴾

پس بر باغ آنها بلای فراگیری از جانب پروردگارت فرود آمد، در حالی که آنها خواب بودند. ﴿۱۹﴾

فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ ﴿۲۰﴾

پس باغ آنها مانند شب سیاه شده بود. ﴿۲۰﴾

فَتَنَادَوْا مُصْبِحِينَ ﴿۲۱﴾

پس صبح یکدیگر را صدا زدند. ﴿۲۱﴾

أَنِ اغْدُوا عَلَى حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَارِمِينَ ﴿۲۲﴾

که به طرف باغتان بروید، اگر مایلید میوه ها را بچینید. ﴿۲۲﴾

فَانطَلَقُوا وَهُمْ یَتَخَافَتُونَ ﴿۲۳﴾

پس آنها به طرف باغها رفتند و با هم آهسته مى گفتند.﴿۲۳﴾

أَنْ لَا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ ﴿۲۴﴾

که قطعا امروز نباید بر شما مسکینی وارد گردد. ﴿۲۴﴾

وَغَدَوْا عَلَى حَرْدٍ قَادِرِینَ ﴿۲۵﴾

و آنها در حالی صبح کردند که تصمیم داشتند با قدرت از مساکین جلوگیری کنند. ﴿۲۵﴾

فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿۲۶﴾

پس وقتی که باغها را دیدند، گفتند: قطعا ما گمراهیم. ﴿۲۶﴾

بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿۲۷﴾

بلکه ما محروم گردیده ایم. ﴿۲۷﴾

قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿۲۸﴾

آن کسی که بهتر از بقیه بود، گفت: آیا من به شما نگفتم که چرا خدا را تسبیح نمی کنید؟ ﴿۲۸﴾

قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۲۹﴾

آنها گفتند: منزّه است پروردگار ما، قطعا ما ستمگر بوده ایم. ﴿۲۹﴾

فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ یَتَلَاوَمُونَ ﴿۳۰﴾

پس بعضی از آنها به بعضی رو کرده، یکدیگر را ملامت نمودند. ﴿۳۰﴾

قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ ﴿۳۱﴾

گفتند: ای وای بر ما، قطعا ما طغیانگر بودیم. ﴿۳۱﴾

عَسَى رَبُّنَا أَنْ يُبْدِلَنَا خَيْرًا مِنْهَا إِنَّا إِلَى رَبِّنَا رَاغِبُونَ ﴿۳۲﴾

امیدواریم که پروردگارمان بهتر از آن را به ما بدهد. قطعا ما به سوی پروردگارمان اشتیاق داریم. ﴿۳۲﴾

كَذَلِكَ الْعَذَابُ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿۳۳﴾

این چنین است عذاب و عذاب آخرت بزرگتر است، اگر آنها مى دانستند. ﴿۳۳﴾

«با مسلمانان مثل مجرمین معامله نمی شود»

إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ عِندَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿۳۴﴾

قطعا برای متّقین نزد پروردگارشان بهشتهای پر نعمتی است. ﴿۳۴﴾

أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ ﴿۳۵﴾

آیا پس ما مسلمانان را مانند مجرمین قرار مى دهیم؟ ﴿۳۵﴾

مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴿۳۶﴾

شما را چه شده؟ چگونه حکم می کنید؟ ﴿۳۶﴾

برداشت از آیات ۳۶ – ۳۴

رعایت تقوی

سالک الی اللّه باید بداند که اگر تقوی را در تمام عمر رعایت کند به بهشت پر نعمتی خواهد رسید. و خدای تعالی مسلمین را مانند مجرمین قرار نمی دهد. بلکه مسلمین را در ناز و نعمت قرارشان خواهد داد.

أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ ﴿۳۷﴾

آیا برای شما کتابی در این باره هست که درس بخوانید؟ ﴿۳۷﴾

إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ ﴿۳۸﴾

که در آن برای شما هر چه را که اختیار می کنید، باشد. ﴿۳۸﴾

أَمْ لَكُمْ أَيْمَانٌ عَلَيْنَا بَالِغَةٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ إِنَّ لَكُمْ لَمَا تَحْكُمُونَ ﴿۳۹﴾

یا براى شما تا روز قیامت قسمهاى بلیغى که به عهده ما باشد بوده که قطعا شما هر چه مى خواهید حکم کنید. ﴿۳۹﴾

سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذَلِكَ زَعِيمٌ ﴿۴۰﴾

از آنها سؤال کن کدام یک از آنها ضامن این (جریان) هستند؟ ﴿۴۰﴾

«بتها را خبر کنید»

أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكَائِهِمْ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ ﴿۴۱﴾

یا برای آنها شریکهائی است؟ پس شریکهای خود را بیاورند، اگر راست می گویند. ﴿۴۱﴾

«عذابهای روز قیامت»

يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿۴۲﴾

روزی که ساق پاها برهنه می شود و به سجده دعوت می گردند، پس استطاعت ندارند. ﴿۴۲﴾

خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ ﴿۴۳﴾

چشمهایشان خاشع است و ذلّت وجودشان را گرفته و قطعا آنها به سجده دعوت مى شدند، در حالى که سالم بودند. ﴿۴۳﴾

فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِيثِ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۴۴﴾

پس مرا با کسانى که به این حدیث تکذیب مى کنند، وابگذار. به زودى آنها را به تدریج از آنجائى که نمى دانند، به طرف عذاب خواهیم برد. ﴿۴۴﴾

وَأُمْلِي لَهُمْ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ ﴿۴۵﴾

و به آنها مهلت می دهم، زیرا که نقشه های من محکم است. ﴿۴۵﴾

أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿۴۶﴾

یا آنکه تو از آنها اجری سؤال کرده ای که در پرداختش سنگین اند. ﴿۴۶﴾

أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ ﴿۴۷﴾

یا علم غیب نزد آنها است که آنها می نویسند. ﴿۴۷﴾

«اشاره ای به قضیه حضرت یونس علیه السلام»

فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ ﴿۴۸﴾

پس به حکم پروردگارت صبر کن و مثل یونس نباش، آن وقتی که با اندوه خدا را خواند. ﴿۴۸﴾

لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ ﴿۴۹﴾

اگر نعمتى از طرف پروردگارش به کمکش نیامده بود، به زمین خشک بیرون مى افتاد و او مذمّت شده بود.﴿۴۹﴾

فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۵۰﴾

پس پروردگارش او را پذیرفت و او را از صالحان قرارش داد. ﴿۵۰﴾

برداشت از آیات ۵۰ – ۴۸

صبر

سالک الی اللّه باید بسیار صبور و بردبار باشد و به خاطر کم صبری خود را مورد غضب پروردگار قرار ندهد و مانند  حضرت یونس علیه السلام که به خاطر مختصر ضیق صدری خود را به زندان الهی مبتلا نمود، نباشد. و اگر چنین شد فورا با ذکر یونسیه از پروردگارش نعمتش را دوباره دریافت کند تا مورد مذمت خدا قرار نگیرد و خدا او را بپذیرد و از بندگان صالح خود قرارش دهد.

«آیه چشم زخم»

وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ ﴿۵۱﴾

و کسانى که کافر شده اند، وقتى که قرآن را مى شنیدند چیزى نمانده بود که با چشمشان تو را بزنند و مى گویند: قطعا او دیوانه است. ﴿۵۱﴾

وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ ﴿۵۲﴾

و حال آنکه قرآن جز این نیست که یادآوری کننده برای جهانیان است. ﴿۵۲﴾

برداشت از آیات ۵۲ – ۵۱

چشم زخم

سالک الی اللّه باید خود را از چشم زخم و توجه عمیق دیگران، نگه دارد تا او را متهم نکنند و باید به وسیله آیات قرآن مردم را از خواب غفلت بیدار کند.

سوره مبارکه ملک

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱﴾

پر برکت است خدائى که سلطنت عالم هستى بدست او است و او بر هر چیزى توانا است. ﴿۱﴾

«خلقت مرگ و زندگی»

الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْغَفُورُ ﴿۲﴾

آن کسى که مرگ و زندگى را خلق کرده تا شما را بیازماید که کدام یک از شما بهتر عمل مى کنید. و او عزیز بخشنده اى است. ﴿۲﴾

«آسمانهای هفتگانه طبقه طبقه است»

الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ طِبَاقًا مَا تَرَى فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ مِنْ تَفَاوُتٍ فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَرَى مِنْ فُطُورٍ ﴿۳﴾

آن کسى که آسمانهاى هفتگانه را طبقه طبقه خلق کرده. در خلقت خداى بخشنده تفاوتى نمى بینى. پس با بینش دقیقى برگرد نگاه کن. آیا (هیچ) خللى مشاهده مى کنى؟ ﴿۳﴾

«همه خلقت را با دقّت نگاه کن»

ثُمَّ ارْجِعِ الْبَصَرَ كَرَّتَيْنِ يَنْقَلِبْ إِلَيْكَ الْبَصَرُ خَاسِئًا وَهُوَ حَسِيرٌ ﴿۴﴾

باز هم برگردان بصیرتت را دوباره، بینائى ات به تو بر مى گردد، در حالى که آن خسته و ناتوان شده است. ﴿۴﴾

«شهاب ثاقب»

وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ ﴿۵﴾

و قطعا آسمان دنیا را با چراغهائى زینت داده ایم و آن چراغها را تیرهائى براى شیطانها قرار داده ایم و براى آنها عذاب آتش افروخته اى آماده نموده ایم. ﴿۵﴾

«عذاب کافران در جهنّم و گفتگو با آنها»

وَلِلَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۶﴾

و براى کسانى که به پروردگارشان کافر شده اند، عذاب جهنّم خواهد بود و بد بازگشتى است. ﴿۶﴾

إِذَا أُلْقُوا فِیهَا سَمِعُوا لَهَا شَهِیقاً وَهِیَ تَفُورُ ﴿۷﴾

وقتى که در آن آتش مى افتند، صداى وحشتناکى را از آن مى شنوند و این آتش فوران دارد. ﴿۷﴾

تَكَادُ تَمَيَّزُ مِنَ الْغَيْظِ كُلَّمَا أُلْقِيَ فِيهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَذِيرٌ ﴿۸﴾

آنچنان که نزدیک است جهنّم از شدّت غیظ از هم جدا شود. هر زمان که فوجى (از مردم) در آن انداخته مى شوند، موکلین دوزخ از آنها سؤال مى کنند: آیا براى شما بیم دهنده اى نیامد؟ ﴿۸﴾

قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِيرٌ فَكَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ كَبِيرٍ ﴿۹﴾

مى گویند: چرا براى ما قطعا ترساننده اى آمد، ولى ما تکذیب کردیم و گفتیم: خدا چیزى را نازل نفرموده، شما جز در گمراهى بزرگى نیستید. ﴿۹﴾

وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿۱۰﴾

و گفتند: اگر ما شنوا یا عاقل بودیم، در میان اهل جهنّم نمى بودیم. ﴿۱۰﴾

فَاعْتَرَفُوا بِذَنْبِهِمْ فَسُحْقًا لِأَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿۱۱﴾

پس به گناهشان اعتراف می کنند، پس دور باشند اهل جهنّم. ﴿۱۱﴾

«حالات خاشعین»

إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ ﴿۱۲﴾  

قطعا کسانى که از پروردگارشان به پنهانى در خشیت اند، براى آنها بخشش و اجر بزرگى خواهد بود. ﴿۱۲﴾

«خدا پنهانیها و آشکارها را می داند»

وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِ اجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۱۳﴾

و چه گفتارتان را پنهان کنید و یا آن را آشکار نمایید، قطعا خدا به آنچه در دلها است، آگاه است. ﴿۱۳﴾

أَلَا یَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ ﴿۱۴﴾

آیا کسى که خلق فرموده نمى داند؟ و حال اینکه او لطف کننده آگاهى است. ﴿۱۴﴾

«خدای تعالی زمین را برای استفاده مردم رام کرده است»

هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِنْ رِزْقِهِ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ  ﴿۱۵﴾

او (خدا) آن کسى است که زمین را رام شما کرد. پس بر او سوار بشوید و بروید و از روزى او (خدا) بخورید که بازگشت همه به سوى او است. ﴿۱۵﴾

«آیا مردم از عذاب خدا در امانند؟»

أَأَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ فَإِذَا هِيَ تَمُورُ ﴿۱۶﴾

آیا شما در امانید از کسى که در آسمان است اینکه به زمین (را بشکافد و) شما را فرو ببرد، پس ناگهان آن زمین به لرزش خود ادامه دهد؟ ﴿۱۶﴾

أَمْ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي السَّمَاءِ أَنْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ كَيْفَ نَذِيرِ  ﴿۱۷﴾

یا اینکه از کسى که در آسمان است، در امانید از اینکه بر شما باد تندى بفرستد؟ پس به زودى خواهید دانست که ترساننده هاى من چگونه بوده اند. ﴿۱۷﴾

وَلَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ﴿۱۸﴾

و قطعا کسانى که قبل از آنها بوده اند، تکذیب کردند. پس چگونه بود مجازات من؟ ﴿۱۸﴾

«پرندگان را خدای تعالی در آسمان نگه می دارد»

أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَيَقْبِضْنَ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ ﴿۱۹﴾

آیا به پرندگانى که بالاى سر آنها است که بال خود را پهن مى کنند و جمع مى کنند، نگاه نمى کنند؟ آنها را جز خداى رحمن چیزى نگه نمى دارد. قطعا او به هر چیزى بینا است. ﴿۱۹﴾

«کافران در غروراَند»

أَمَّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ جُنْدٌ لَكُمْ يَنْصُرُكُمْ مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ إِنِ الْكَافِرُونَ إِلَّا فِي غُرُورٍ ﴿۲۰﴾

آیا این کسى که او براى شما لشگرى است، شما را غیر از خداى رحمان یارى مى کند؟ کافران جز در غرور نیستند. ﴿۲۰﴾

أَمَّنْ هَذَا الَّذِي يَرْزُقُكُمْ إِنْ أَمْسَكَ رِزْقَهُ بَلْ لَجُّوا فِي عُتُوٍّ وَنُفُورٍ ﴿۲۱﴾

یا این کسى که به شما روزى مى دهد، اگر روزیش را نگه دارد؟ بلکه آنها در سرکشى و فرار در حال لجاجت اند. ﴿۲۱﴾

أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ  ﴿۲۲﴾

آیا کسى که به رو افتاده و راه مى رود، بیشتر هدایت شده یا کسى که درست در راه راست قدم بر مى دارد؟ ﴿۲۲﴾

برداشت از آیات ۲۲ – ۱۵

پندهای قرآنی

سالک الی اللّه باید از آیات پانزده تا آیه بیستم سوره ملک این پندها را دریافت دارد:

۱  –  سالک الی اللّه باید از زمین بهره برداری کند و از رزقی که خدا از زمین به آنها می دهد کمال استفاده را نموده و از خدای تعالی متشکر باشد.

۲  –  به خدای تعالی ایمان داشته باشد تا در امن الهی زندگی کند.

۳  –  اگر راه صلاح را در پیش بگیرند از عذاب های ناگهانی الهی در امان اند.

۴  –  نشانه های الهی را در همه چیز با چشم عبرت ببینند و پرنده ها را که خدا در فضا نگه داشته آنها را مشاهده کنند.

۵  –  رحمانیت و مهربانی عام پروردگار را در همه چیز ببیند و کفر و غرور را کناری بگذارد.

۶  –  سالک الی اللّه نباید با خدای تعالی سرکشی و لجاجت کند و دستورات او را باید دقیقا عمل نماید.

۷  –  سالک الی اللّه باید برای خود راهنمایی که در صراط مستقیم باشد در مقابل کج رویهای دیگران انتخاب کند و از خدای تعالی در هر حال کمک بگیرد.

«شکرگذاران کم اند»

قُلْ هُوَ الَّذِي أَنْشَأَكُمْ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ ﴿۲۳﴾

بگو: او (خدا) آن کسى است که شما را خلق کرد و براى شما شنوائى و بینائیهائى و قلبهائى قرار داد، چه کم شکر مى کنید. ﴿۲۳﴾

قُلْ هُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۲۴﴾

بگو: او کسى است که شما را در زمین آفرید و به سوى او محشور مى گردید. ﴿۲۴﴾

وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۲۵﴾

و آنها مى گویند: این وعده چه زمانى انجام خواهد شد، اگر شما راست مى گویید؟ ﴿۲۵﴾

«علم قیامت در دست خدا است»

قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۲۶﴾  

بگو: جز این نیست که علم آن در نزد خدا است و من جز ترساننده آشکارائى نیستم. ﴿۲۶﴾

فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سِيئَتْ وُجُوهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَقِيلَ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ ﴿۲۷﴾

و زمانى که آن وعده را از نزدیک ببینند، صورت کسانى که کافر شده اند زشت مى شود و به آنها گفته مى شود: این است آن چیزى که شما درخواست آن را داشتید. ﴿۲۷﴾

قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَهْلَكَنِيَ اللَّهُ وَمَنْ مَعِيَ أَوْ رَحِمَنَا فَمَنْ يُجِيرُ الْكَافِرِينَ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۲۸﴾

بگو: چه مى بینید اگر خدا من و کسانى که با من هستند، (همه را) هلاک کند یا به ما مهربانى کند، پس چه کسى کافران را از عذاب دردناک پناه مى دهد؟ ﴿۲۸﴾

«باید به خدا ایمان آورد و به او توکل نمود»

قُلْ هُوَ الرَّحْمَنُ آمَنَّا بِهِ وَعَلَيْهِ تَوَكَّلْنَا فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۹﴾

بگو: او خداى رحمان است، به او ایمان آوردیم و بر او توکل کردیم، پس به زودى خواهید دانست چه کسى در گمراهى آشکارى است. ﴿۲۹﴾

قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَاؤُكُمْ غَوْرًا فَمَنْ يَأْتِيكُمْ بِمَاءٍ مَعِينٍ ﴿۳۰﴾

بگو: چه مى بینید اگر زمانى آبهاى شما فرو رود، چه کسى آب گوارائى به شما خواهد داد؟ ﴿۳۰﴾

سوره مبارکه تحریم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«آنچه را خدای تعالی حلال کرده بر خود حرام نکنید»

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِي مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱﴾

اى پیامبر، چرا آنچه را که خدا براى تو حلال کرده، به خاطر بدست آوردن رضایت همسرانت بر خود حرام مى کنى؟ و خدا بخشنده مهربانى است. ﴿۱﴾

قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلَاكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿۲﴾

قطعا خدا براى شما راه حلال شدن قسمهایتان را دستور فرموده. و خدا مولاى شما است. و او داناى حکیمى است. ﴿۲﴾

«زشتی افشاء سرّ»

وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِيُّ إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِيثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَيْهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَنْ بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنْبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِيَ الْعَلِيمُ الْخَبِيرُ ﴿۳﴾

و زمانى که پیغمبر سرّى را به بعضى از همسرانش گفت و چون آن را افشا کرد و خدا آن را بر پیغمبر ظاهر نمود، بعضى از آن را شناساند و بقیه را بازگو نکرد. پس وقتى که پیغمبر به او مطلب را خبر داد، آن زن گفت: چه کسى به تو این را خبر داده؟ پیامبر فرمود: داناى آگاهى به من خبر داده است. ﴿۳﴾

«توبه دو زن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله»

إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ  ﴿۴﴾

اگر شما دو نفر (از کار خود) به درگاه خدا توبه کنید که قطعا دلهایتان منحرف شده و اگر بر ضدّ پیغمبر تظاهر کنید، پس قطعا سرپرست او خدا است و جبرئیل و شایسته اى از مؤمنین و ملائکه بعد از آن پشتیبان اویند. ﴿۴﴾

عَسَى رَبُّهُ إِنْ طَلَّقَكُنَّ أَنْ يُبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَيْرًا مِنْكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَيِّبَاتٍ وَأَبْكَارًا ﴿۵﴾

امید است که پروردگار او اگر شما را طلاق بدهد، همسرانى بهتر از شما که مسلمان باشند، مؤمن باشند، متواضع باشند، توبه کننده باشند، عابد باشند، هجرت کننده باشند، غیر باکره یا باکره باشند، عوض شما به او عنایت فرماید. ﴿۵﴾

«دستور مراقبت از اهل بیت خود و نجات آنها از آتش»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ ﴿۶﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، خودتان و اهلتان را از آتشى که هیزمش مردم و سنگها است، نگه دارید. بر آن (آتش) ملائکه غلاظ و شداد موکلند که این ملائکه آنچه را که خدا به آنها امر مى کند، عصیان نمى کنند و انجام مى دهند آنچه به آنها فرمان داده مى شود. ﴿۶﴾

«معذرت خواهی کافران فایده ای ندارد»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۷﴾  

اى کسانى که کافر شده اید، امروز عذرخواهى نکنید. جز این نیست که آنچه کرده اید جزا داده مى شوید. ﴿۷﴾

«توبه نصوح»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۸﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، توبه کنید به سوى خدا با توبه نصوح. امید است پروردگارتان گناهانتان را جبران کند و در بهشتهائى که از دامن آنها نهرها جارى است داخلتان نماید در روزى که خدا، پیغمبر و کسانى را که با او ایمان آورده اند خوار و ذلیل نمى کند. نور آنها در پیش رویشان و طرف راستشان در حرکت است. مى گویند: پروردگار ما، نور ما را برایمان کامل کن و ما را بیامرز که تو بر هر چیزى توانایى. ﴿۸﴾

«جهاد با کفّار»

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۹﴾

اى پیغمبر، با کفّار و منافقین جهاد کن و بر آنها سخت بگیر. و مأواى آنها جهنّم است و بد بازگشتى است. ﴿۹﴾

«زنهای بد مانند زن نوح و زن لوط»

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَامْرَأَتَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ يُغْنِيَا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَقِيلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِينَ ﴿۱۰﴾

خدا براى کسانى که کافر شده اند مَثَلى مى زند، زن نوح و زن لوط را. آن دو تحت (فرمان) دو نفر از بندگان صالح ما بوده اند. پس به آنها خیانت کردند و (ارتباط با آن دو پیغمبر) براى آن دو زن چیزى از (عذاب الهى) را از آنها بى نیاز نکرد و به آنها گفته شد: در آتش با واردشوندگان شما هم وارد شوید. ﴿۱۰﴾

«زنهای خوب مانند زن فرعون و مریم مادر عیسی علیه السلام»

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ ﴿۱۱﴾

و خدا براى کسانى که ایمان آورده اند، مثلى مى زند. زن فرعون زمانى که عرض کرد: پروردگار من، براى من در نزد خودت در بهشت خانه اى بنا کن ومرا از فرعون و کارش نجات مرحمت فرما و مرا از مردم ستمگر نجات ده. ﴿۱۱﴾

وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ ﴿۱۲﴾

و مریم دختر عمران آن خانمى که دامنش را پاک نگه داشت، پس ما از روحمان در آن دمیدیم و سخنان و کتابهاى پروردگارش را تصدیق کرد و از مطیعان و خشوع کنندگان بود. ﴿۱۲﴾

برداشت از آیات ۱۲ – ۱

برداشت هایی از سوره تحریم

سالک الی اللّه باید از سوره مبارکه تحریم معارف و حقایق زیر را استفاده کند و به کار ببندد:

۱  –  خود را آن چنان در صراط مستقیم دین قرار دهد که هر چه را که خدا حرام کرده، حرام بداند و هر چه را که خدا حلال کرده، حلال بداند و رعایت حال نزدیک ترین کسانی که با او هستند و جلب رضایت آنها را در این ارتباط نکند و بداند که حتی خدای تعالی راه حلال شدن قسم ها را دستور داده و خدا فرمانده بامحبتی نسبت به بندگان خودش می باشد.

۲  –  سالک الی اللّه نباید اسرار دیگران را افشاء کند اگر چه همسر او باشد.

۳  –  باید بداند که خدای تعالی بعضی از خبرهای پنهانی را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می دهد و اولیای خدا که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اقتدا کرده اند از بسیاری از اخبار سرّی مطلع اند.

۴  –  سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی ولی مؤمنین است و حضرت جبرئیل و علی بن ابیطالب علیه السلام و یازده فرزندش علیهم السلام و کلیه ملائکه پشتیبان خدا هستند.

۵  –  اگر انسان، دوستان یا همسر موافقی در راه ایمان نداشته باشد و برای خدا از آنها صرف نظر کند خدای تعالی دوستان و همسران پاک و پاکیزه ای که بنده خدا باشند به او عنایت می کند.

۶  –  سالک الی اللّه باید علاوه بر آن  که خودش را از آتش جهنم نجات می دهد اهل و عیالش را هم از آتش جهنم حفظ کند و نگذارد آنها از صراط مستقیم منحرف شوند.

۷  –  تا می تواند باید کاری که مجبور شود از خدا و مردم معذرت خواهی کند انجام ندهد.

۸  –  سالک الی اللّه باید پس از یقظه و بیداری توبه نصوح کند که اگر توبه ای که بازگشت نداشته باشد، انجام داد، خدای تعالی گناهان گذشته اش را جبران می کند و وارد بهشتش می نماید و اگر پیروی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بکند خوار و ذلیل نمی شود بلکه وسائل هدایتش پیشاپیش او را به کمالات می رساند و خدای تعالی برای موفقیت و تزکیه نفس و کمالاتش دعایش را مستجاب می کند زیرا خدای تعالی بر هر چیزی قادر است.

۹  –  سالک الی اللّه باید با کفار و منافقین جهاد کند یعنی آنها را به هر نحوی که هست به طرف حقیقت دعوت کند و اگر دعوتش را قبول نکردند  در دوری از آنها سخت بگیرد زیرا در آخرت مأوای آنها جهنم است.

۱۰  –  مردهای سالک الی اللّه باید به هر نحوی که هست با شرح صدر با همسرانشان زندگی کنند و سخن از جدایی و طلاق نگویند آن چنان که حضرت نوح علیه السلام و حضرت لوط علیه السلام تا لحظه ای که خدا بر زنهای آنها غضب فرمود از آنها جدا نشدند.

۱۱  –  خانم های سالک الی اللّه باید حضرت آسیه علیهاالسلام همسر فرعون را الگوی خود قرار دهند و آن چنان با شرح صدر با شوهرهایشان در هر وضعی که شوهرها باشند زندگی کنند تا مانند حضرت آسیه علیهاالسلام مورد لطف پروردگار قرار بگیرند. آسیه علیهاالسلام در ردیف زنهای بزرگ عالم مانند حضرت خدیجه کبری علیهاالسلام و حضرت مریم علیهاالسلام و حضرت حوا علیهاالسلام قرار گرفت با این که نه همسر پیغمبر بود و نه مادر پیغمبر بلکه تنها به خاطر بندگی خدا به آن مقام رسید.

۱۲  –  خانم های سالک الی اللّه باید در عبادت و بندگی و درستی و صداقت و پاکدامنی به حضرت مریم علیهاالسلام اقتدا کنند تا مورد لطف پروردگار قرار گیرند.

سوره مبارکه طلاق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«احکام طلاق و عدّه زنها»

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا ﴿۱﴾

اى پیامبر، وقتى که خواستید زنان را طلاق دهید، آنها را با وقت عدّه شان طلاق دهید و حساب عدّه را نگه دارید و تقواى خدا را که پروردگارتان است داشته باشید، زنهایتان را از خانه هایشان بیرون نکنید و آنها نباید جز در وقتى که کار زشت آشکارائى انجام دادند بیرون روند. و این حدود خدا است. و کسى که از حدود خدا تجاوز کند، قطعا به خودش ظلم کرده. تو نمى دانى، شاید خدا بعد از آن کارى را احداث کند. ﴿۱﴾

فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَيْ عَدْلٍ مِنْكُمْ وَأَقِيمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِكُمْ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا ﴿۲﴾

پس وقتى که عدّه آنها به پایان رسید، به خوبى آنها را نگه دارید یا با خوبى از آنها جدا شوید و دو عادل را از خودتان شاهد بگیرید و براى خدا شهادت بدهید. آن براى شما موعظه است، کسى که مؤمن به خدا و روز قیامت باشد به آن سفارش مى شود. و کسى که تقواى الهى را پیشه کند، خدا براى او نجاتى عنایت مى فرماید. ﴿۲﴾

«تقوی سبب وسعت رزق می شود»

وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ﴿۳﴾

و به او روزى مى دهد از جائى که گمان ندارد. و کسى که بر خدا توکل کند، پس خدا او را کفایت مى کند. قطعا خدا فرمان خود را به پایان مى رساند، قطعا خدا براى هر چیزى اندازه اى قرار داده است. ﴿۳﴾

«احکام عدّه طلاق»

وَاللَّائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلَاثَةُ أَشْهُرٍ وَاللَّائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُولَاتُ الْأَحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مِنْ أَمْرِهِ يُسْرًا ﴿۴﴾

و کسانى که از زنهاى شما از حیض یائسه گردیده اند، اگر درباره آنها شک کنید، پس عدّه آنها سه ماه است و همچنین زنانى که حیض نشده اند. و زنهائى که حامله هستند، عدّه آنها این است که فرزندشان را بزایند. و کسى که تقواى الهى را رعایت کند، خدا براى او در کارش آسانى قرار مى دهد. ﴿۴﴾

«تقوی گناهان گذشته را جبران می کند»

ذَلِكَ أَمْرُ اللَّهِ أَنْزَلَهُ إِلَيْكُمْ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا ﴿۵﴾  

آن دستور خدا است که آن را بر شما نازل فرموده. و کسى که تقواى الهى را رعایت کند، خدا گناهان او را جبران مى کند و اجر او را بزرگ قرار مى دهد. ﴿۵﴾

برداشت از آیات ۵ – ۲

فوائد تقوی

سالک الی اللّه اگر تقوی را برای خدا رعایت کند به مسائل زیر موفق می شود:

۱  –  خدای تعالی در تمام امور برای او فرجی می رساند.

۲  –  از جایی که گمان ندارد روزی معنوی و مادی اش را تأمین می کند.

۳  –  اگر به خدای تعالی توکل کند خدا او را کفایت می نماید.

۴  –  مشکلات او را آسان می گرداند.

۵  –  گناهانش را جبران می کند.

۶  –  اجرش را بزرگ قرار می دهد.

«اظهار محبّت به همسران»

أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنْتُمْ مِنْ وُجْدِكُمْ وَلَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَإِنْ كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنْفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَأْتَمِرُوا بَيْنَكُمْ بِمَعْرُوفٍ وَإِنْ تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى ﴿۶﴾

آن زنها را هر جا که خودتان زندگى مى کنید که در توانتان هست، اسکان دهید و به آنها ضرر نرسانید تا کار را بر آنان تنگ کنید و اگر حامله باشند، باید مخارج آنها را تا وقتى که وضع حمل کنند بدهید. و اگر براى شما به فرزندشان شیر دادند، مزد آنها را بدهید و با یکدیگر با نیکى و محبّت مشورت کنید و (اگر نتوانستید توافق کنید و) کار براى شما سخت شد، پس زن دیگرى به آن بچّه شیر دهد. ﴿۶﴾

«انفاق برای وسعت رزق»

لِيُنْفِقْ ذُو سَعَةٍ مِنْ سَعَتِهِ وَمَنْ قُدِرَ عَلَيْهِ رِزْقُهُ فَلْيُنْفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّهُ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا ﴿۷﴾

آنهائى که امکانات وسیعى دارند، باید از امکانات خود انفاق کنند و کسى که روزیش تنگ شده، از آنچه خدا به او داده بدهد، خدا کسى را جز به آن مقدارى که به او عنایت کرده، تکلیف نمى کند. خدا به زودى بعد از سختى آسانى را قرار مى دهد. ﴿۷﴾

برداشت از آیه ۷

انفاق

سالک الی اللّه اگر ثروتمند است از ثروتش باید انفاق کند و اگر تنگ دست است باز هم از همان مقداری که دارد انفاق نماید تا خدا بعد از سختی، آسانی را نصیب او گرداند.

«سختگیری در حساب»

وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّهَا وَرُسُلِهِ فَحَاسَبْنَاهَا حِسَابًا شَدِيدًا وَعَذَّبْنَاهَا عَذَابًا نُكْرًا ﴿۸﴾

و چه بسیار آبادیهائى که از امر پروردگارشان و پیامبران او سرپیچى کردند، پس ما به شدّت به حسابشان رسیدیم و آنها را به عذاب ناشناخته اى مجازاتشان نمودیم. ﴿۸﴾

فَذَاقَتْ وَبَالَ أَمْرِهَا وَكَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهَا خُسْرًا ﴿۹﴾

پس آنها اثر بد کارشان را چشیدند و عاقبت کارشان زیان بود. ﴿۹﴾

«صاحبان مغز باید تقوی داشته باشند»

أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ آمَنُوا قَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكُمْ ذِكْرًا ﴿۱۰﴾

خدا براى آنها عذاب سختى آماده کرده است. پس تقواى الهى را اى صاحبان مغزى که ایمان به خدا آورده اید، رعایت کنید. قطعا خدا براى شما چیزى را که از خواب غفلت بیدارتان مى کند، نازل فرموده است. ﴿۱۰﴾

«پیامبران مردم را از ظلمت به نور خارج می کنند»

رَسُولًا يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِ اللَّهِ مُبَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا قَدْ أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقًا ﴿۱۱﴾

پیامبرى که بر شما آیات روشن خدا را تلاوت مى کند تا خارج کند از تاریکیها به نور کسانى را که ایمان آورده و عمل صالح نموده اند. و کسى که به خدا ایمان بیاورد و عمل صالح کند، خدا او را وارد بهشتهائى مى کند که از دامن آنها نهرها جارى است که همیشه و دائما در آن بهشتها خواهد بود و قطعا خدا چه نیکو رزقى براى او قرار داده است. ﴿۱۱﴾

برداشت از آیات ۱۱ – ۱۰

سالک الی اللّه باید در کنار مراحل تزکیه نفس تقوی را بخاطر خدا رعایت کند و خود را صاحب مغز و حقیقت معرفی نماید زیرا خدای تعالی بر او قرآن که یادآوری کننده حقایق فطری او است، بر او نازل فرموده است و هم چنین پیامبرانی را که آیات روشن الهی را بخاطر آن که آنها را از ظلمات به سوی نور بکشاند به سوی آنها فرستاده است تا آنها اهل بهشت جاویدان گردند و خدای تعالی رزق نیکویی به آنها عنایت فرماید.

«زمین هم مثل آسمان هفتگانه است»

اَللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا ﴿۱۲﴾

خدا کسى است که هفت آسمان و مثل آن را از زمین خلق فرمود. فرمان خدا بین زمینها و آسمانها نازل مى شود، براى آنکه بدانید قطعا خدا بر هر چیزى قادر است و قطعا خدا به هر چیزى احاطه علمى دارد. ﴿۱۲﴾

سوره مبارکه تغابن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱﴾

براى خدا آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، تسبیح مى کنند. براى خدا مالکیت و براى خدا ستایش است و او بر هر چیزى قادر است. ﴿۱﴾

«خدا همه را مساوی خلق فرموده است»

هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كَافِرٌ وَمِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۲﴾

آن خدا کسى است که شما را آفرید، پس بعضى از شما کافر و بعضى از شما مؤمن شدید. و خدا به آنچه مى کنید بینا است. ﴿۲﴾

«خدای تعالی چه نیکو شما را صورت بندی فرموده است»

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿۳﴾

خدا آسمانها و زمین را به حقّ خلق فرموده و شما را صورت بندى کرد و چه نیکو شما را صورت بندى کرده است و به سوى خدا بازگشت خواهد بود. ﴿۳﴾

«احاطه علمی خدای تعالی»

يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۴﴾

آنچه در آسمانها و زمین است، خدا مى داند و آنچه را که شما پنهان مى کنید و آنچه را که علنى مى کنید، (او) مى داند. و خدا به آنچه در سینه ها است آگاه است. ﴿۴﴾

«گذشتگان طعم عذاب را چشیده اند»

أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۵﴾

آیا خبر کسانى که قبلاً کافر شده اند به شما نرسیده؟ آنها طعم مجازات کار خود را چشیدند و براى آنها عذاب دردناکى خواهد بود. ﴿۵﴾

ذَلِكَ بِأَنَّهُ كَانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوْا وَاسْتَغْنَى اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ﴿۶﴾

آن به خاطر این است که پیامبرانشان با دلایلى براى آنها آمدند، پس آنها گفتند: آیا بشرى مى خواهد ما را هدایت کند؟ پس کافر شدند و پشت کردند. و خدا بى نیاز است. و خدا غنى ستوده اى است. ﴿۶﴾

«همه در قیامت زنده می شوند»

زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنْ لَنْ يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿۷﴾

کسانى که کافرند گمان مى کنند که هرگز (در قیامت) زنده نمى شوند. بگو: چرا! به پروردگارم قسم حتما زنده مى شوید سپس به آنچه عمل کرده اید آگاه مى گردید. و آن بر خدا آسان است. ﴿۷﴾

فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۸﴾

پس به خدا و رسولش و نورى که ما نازل کرده ایم ایمان بیاورید. و خدا به آنچه عمل مى کنید آگاه است. ﴿۸﴾

يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۹﴾  

آن روز خدا همه شما را براى روز اجتماع جمع تان مى کند. آن روز خسارت و پشیمانى است و کسى که به خدا ایمان بیاورد و عمل صالح انجام بدهد، گناهانش جبران مى شود و در بهشتهائى که از دامن آن نهرها جارى است و همیشه در آن مخلّد خواهند بود داخل مى شود. آن فوز عظیمى است. ﴿۹﴾

برداشت از آیات ۹ – ۸

ایمان

سالک الی اللّه باید به خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و نوری که از عرش برای هدایت مردم نازل فرموده که منظور ائمه اطهار علیهم السلام هستند ایمان بیاورد و عمل صالح کند تا خدای تعالی سیئات او را خیرات کند و آنها را الی الابد در بهشت جاویدان مستقر فرماید که این بزرگترین موفقیتی است که نصیب آنها می گردد.

وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِينَ فِيهَا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۰﴾

و کسانى که کافر شده اند و آیات ما را تکذیب کرده اند اینها اهل آتش اند که در آن مخلّدند و بد بازگشتى است. ﴿۱۰﴾

«همه مصائب از جانب خدا است»

مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَنْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۱﴾

هر چه از مصیبت مى رسد جز به اذن خدا نمى باشد و کسى که به خدا ایمان داشته باشد خدا قلبش را هدایت مى کند. و خدا به هر چیزى دانا است. ﴿۱۱﴾

«بر عهده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جز ابلاغ رسالت چیزی نیست»

وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿۱۲﴾

و خدا را اطاعت کنید و رسول را اطاعت کنید. پس اگر پشت کنید جز این نیست که بر رسول ما ابلاغ آشکارى است. ﴿۱۲﴾

«مؤمنین بر خدا توکل می کنند»

اَللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۳﴾

خدائى که هیچ خدائى جز او نیست. و مؤمنین بر خدا توکل مى کنند. ﴿۱۳﴾

برداشت از آیات ۱۳ – ۱۱

مصیبتها

سالک الی اللّه باید بداند که مصائبی که به او می رسد بخاطر گناهانی است که انجام داده و به اذن خدای تعالی او محکوم به این مصیبت ها گردیده است و اگر در این موقعیت ایمان به خدا پیدا کند به رفع مشکلش دلش راهنمایی می شود. و باید برای رسیدن به کمالات اطاعت از خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله بنماید و باید از گوش نکردن مردم حرفهای او را ناراحت نشود زیرا او وظیفه خود را انجام داده است. و این را بداند که مؤمنین بر خدای تعالی توکل می کنند و او هم باید توکل کند.

«بعضی از زنان و فرزندان دشمنان انسانند»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِنْ تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۴﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، قطعا بعضى از همسران شما و فرزندان شما دشمنان شمایند، پس از آنها دورى کنید. و اگر گذشت کنید و چشم پوشى نمایید و ببخشید، قطعا خدا بخشنده مهربانى است. ﴿۱۴﴾

«مال و فرزندانتان وسیله امتحان شمایند»

إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿۱۵﴾

جز این نیست که اموال شما و فرزندان شما امتحان شمایند. و در نزد خدا اجر عظیمى خواهد بود. ﴿۱۵﴾

«هر چه می توانید تقوی را کامل کنید»

فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنْفِقُوا خَيْرًا لِأَنْفُسِكُمْ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۱۶﴾

پس هر چه مى توانید تقواى الهى را رعایت کنید و بشنوید و اطاعت کنید و انفاق نمایید که براى خودتان بهتر است و کسى که از بخل و حرص نفس خود را نگه بدارد، پس آنها همان رستگارانند. ﴿۱۶﴾

«به خدا قرض الحسنه بدهید»

إِنْ تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ ﴿۱۷﴾

اگر به خدا قرض بدهید قرض الحسنه اى، براى شما آن را مضاعف مى نماید و شما را مى بخشد. و خدا شکرکننده و حلیم است. ﴿۱۷﴾

عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱۸﴾

دانا به غیب و شهود است، عزیز حکیمی است. ﴿۱۸﴾

برداشت از آیات ۱۸ – ۱۴

مواردی که باید توجه شود

سالک الی اللّه باید به ندای پروردگار که در آیات فوق به او داده شده توجه کاملی بنماید:

۱  –  بداند که گاهی می شود زن و فرزند انسان به او دشمنی می کند و او را به طرف شیطان می کشاند باید از آنها دوری کند.

۲  –  اگر زن و فرزند انسان از انحرافات و دشمنی به سوی خدا برگشتند آنها را عفو کند و چشم پوشی از گذشته های ناصحیح شان بنماید و آنها را ببخشد زیرا خدای تعالی بخشنده مهربانی است.

۳  –  سالک الی اللّه باید اموال و اولادش را برای خود مایه آزمایش بداند و از امتحانات الهی خوب خارج شود.

۴  –  تا جائی که برایش ممکن است خود را از مخالفت پروردگار حفظ کند.

۵  –  گوش شنوا داشته باشد و اطاعت اوامر الهی را بکند و در راه خدا انفاق نماید زیرا برای او اینها از همه چیز بهتر است.

۶  –  خود را از بخل و حرص نگه دارد تا رستگار شود.

۷  –  از اموال خود به خدای تعالی قرض الحسنه بدهد و اموالش را در راه خدا صرف کند تا خدا او را ببخشد و از او تشکر کند زیرا خدا عالم به غیب و شهود است و خدا عزیز حکیم است.

سوره مبارکه منافقون

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«شهادت منافقین»

إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ ﴿۱﴾

وقتى که منافقین به نزد تو مى آیند، مى گویند: ما شهادت مى دهیم که تو رسول خدائى و خدا هم شهادت مى دهد که تو رسول خدائى و(لى) خدا شهادت مى دهد که منافقین دروغ مى گویند. ﴿۱﴾

«اظهار دروغی ایمان سپری برای منافقین شده است»

اِتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲﴾

قسمهایشان را براى خود سپرى گرفته اند. پس راه خدا را مى بندند. قطعا آنها آنچه مى کنند، بد است. ﴿۲﴾

ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ ﴿۳﴾

آن به خاطر این است که آنها ایمان آورده اند، سپس کافر شده اند، پس خدا بر دلهاى اینها مُهر زده است که آنها نمى فهمند. ﴿۳﴾

«منافقین چوب خشکی هستند»

وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ﴿۴﴾  

و زمانى که آنان (منافقین) را مى بینى، بدنهایشان تو را به تعجّب مى اندازد و اگر حرف بزنند، به سخنشان گوش مى دهى. امّا آنها مانند چوبهاى خشکى هستند که به دیوار تکیه داده شده اند. هر صدائى از هر جائى بلند مى شود، بر ضدّ خود فکر مى کنند. آنها دشمنان (تو) هستند. پس از آنها دورى کن. خدا آنها را بکشد، چگونه آنها (از حقّ) منحرف مى شوند؟ ﴿۴﴾

«منافقین حاضر نمی شوند که رسول خدا صلی الله علیه و آله برای آنها استغفار کند»

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُمْ مُسْتَكْبِرُونَ ﴿۵﴾

و زمانى که به آنها گفته مى شود که بیایید تا رسول خدا براى شما استغفار کند، سرهایشان را بر مى گردانند و تو آنها را مى بینى که اعراض نموده و آنها تکبّر مى کنند. ﴿۵﴾

سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿۶﴾

فرقى نمى کند براى آنها، چه براى آنها استغفار کنى یا استغفار نکنى، هرگز خدا آنها را نخواهد بخشید. قطعا خدا قومِ فاسق را هدایت نمى کند. ﴿۶﴾

«منافقین به مؤمنین انفاق نمی کنند»

هُمُ الَّذِينَ يَقُولُونَ لَا تُنْفِقُوا عَلَى مَنْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنْفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ ﴿۷﴾

آنان (منافقین) کسانى هستند که مى گویند: بر مردمى که در نزد پیغمبر خدا هستند، انفاق نکنید تا پراکنده شوند. ولى خزینه هاى آسمان و زمین مال خدا است، امّا منافقین نمى فهمند. ﴿۷﴾

«آیا عزّت مال کیست؟»

يَقُولُونَ لَئِنْ رَجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۸﴾

(منافقین) مى گویند: اگر ما به مدینه برگردیم، حتماً عزیزترها ذلیل ترها را از مدینه بیرون مى کنند. در حالى که عزّت مال خدا و رسولش و مال مؤمنین است ولى منافقین نمى دانند. ﴿۸﴾

برداشت از آیات ۸ – ۱

دوری از بدیها

سالک الی اللّه باید به وسیله تدبر در آیات فوق از مسائل زیر دوری کند:

اول آن که: نفاق و دورویی در دین را کنار بگذارد زیرا خدا از دل همه کس آگاه است.

دوم: به وسیله قسم خوردن برای خود سپری که راه خدا بر مردم می بندد، قرار ندهد.

سوم: دین و ایمان را ملعبه خود قرار ندهد و مانند کف روی آب که روزی مؤمن و روزی کافر، نباشد.

چهارم: کاری نکند که بر دلش مهر نافهمی از جانب پروردگار زده شود.

پنجم: مانند بعضی از منافقین که جسم شان بسیار زیبا ولی روحشان مانند چوب خشک بوده که هر صدایی را بر ضرر خود فکر می کنند، نباشد و باید سالک الی اللّه از این دسته افراد برحذر باشد خدا آن منافقین را بکشد که از حق و حقیقت انحراف پیدا کرده اند.

ششم: نباید وقتی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یا اوصیاء آن حضرت و یا مبلغین دین که به او می گویند بیا تا برای تو از خدا طلب مغفرت کنیم، سرپیچی کند و تکبر نماید.

هفتم: نباید خود را به جایی برساند که استغفار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اولیای آن حضرت برای این شخص فایده ای نداشته باشد و خدا او را هدایت نکند.

هشتم: سالک الی اللّه نباید علیه متدینین تبلیغات سوء کند و مردم را از اسلام متنفر نماید در حالی که می داند تمام ثروت ها در اختیار خدا است ولی منافقین نمی فهمند.

نهم: نباید فکر کند که عزت و عظمت در نزد خدا است بلکه باید بداند که عزت مال خدا و رسول خدا و مؤمنین است.

«اولاد و اموالتان شما را غافل نکنند»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۹﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، اموالتان و اولادتان شما را از یاد خدا غافل نکند. و کسى که آن کار را بکند، پس آنها همان زیانکارانند. ﴿۹﴾

«قبل از مردن از اموالتان انفاق کنید»

وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۱۰﴾

و انفاق کنید از آنچه به شما روزى داده ایم، قبل از آنکه مرگ دامن یکى از شما را بگیرد و بگوید: پروردگار من، چرا مرگ مرا براى مدّت کمى به تأخیر نینداختى تا صدقه دهم و از صالحین باشم؟ ﴿۱۰﴾

«خدا مرگ احدی را به تأخیر نمی اندازد»

وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۱﴾

و هرگز خدا مرگ کسى را هنگامى که اجلش مى رسد، به تأخیر نمى اندازد. و خدا به آنچه مى کنید، آگاه است. ﴿۱۱﴾

برداشت از آیات ۱۱ – ۹

زن و فرزند

سالک الی اللّه نباید مال و اموال و اولادش او را از یاد خدا باز دارد. زیرا کسی که این کار را بکند بسیار ضرر کرده است و باید از آن چه خدا به او روزی فرموده انفاق کند تا از صالحین محسوب گردد. و به طور کلی این را بداند که هر وقت خدا بخواهد او را به عالم بعد از این عالم منتقل می فرماید.

سوره مبارکه جمعه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿۱﴾

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، براى خدا تسبیح مى کند؛ خدائى که مالک است، پاک است، عزیز حکیمى است. ﴿۱﴾

«رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای تزکیه نفس و تعلیم کتاب و حکمت آمده است»

هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲﴾

او آن کسى است که در میان بیسوادان رسولى را مبعوث فرمود که از خود آنها بود، بر آنها آیات خدا را تلاوت مى کرد و آنها را تزکیه نفس مى نمود و آنها را کتاب و حکمت تعلیم مى فرمود و اگر چه قبل از این در گمراهى آشکارى بودند. ﴿۲﴾

وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۳﴾

و دیگران از آنها که هنوز به آنها ملحق نشده اند. و او عزیز حکیمى است. ﴿۳﴾

ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿۴﴾

این فضل خدا است، به هر کس بخواهد مى دهد و خدا صاحب فضل بزرگى است. ﴿۴﴾

«مَثَلی برای عالمان بی عمل»

مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۵﴾

مَثَل کسانى که تورات را حمل مى کنند، سپس آن را عمل نمى کنند، مانند مَثَل خرى است که کتابها را حمل مى کند. بد است مَثَل مردمى که آیات خدا را تکذیب مى کنند. و خدا قوم ستمگر را هدایت نمى کند. ﴿۵﴾

«اولیاء خدا تمنّای مرگ می کنند»

قُلْ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۶﴾

بگو: اى کسانى که یهودى شده اید، اگر شما گمان مى کنید که شما اولیاى خدا غیر از مردم هستید، پس تمنّاى مرگ کنید، اگر راست مى گویید. ﴿۶﴾

وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿۷﴾

و هرگز تمنّاى مرگ نمى کنند، به خاطر آنچه پیش فرستاده اند. و خدا بر ستمگران دانا است. ﴿۷﴾

قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۸﴾  

بگو: قطعا مرگى را که از آن فرار مى کنید، ملاقاتتان خواهد کرد. سپس شما را به عالم غیب و شهود بر مى گرداند. پس به شما آنچه کرده اید، خبر خواهد داد. ﴿۸﴾

برداشت از آیات ۸ – ۲

تربیت پیامبر اکرم  صلی الله علیه و آله

سالک الی اللّه باید خود را تحت تربیت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار دهد یعنی:

اول قرآن را تلاوت کند سپس به وسیله تعلیمات قرآن خود را تزکیه نماید و علم کتاب را از آن حضرت بیاموزد تا آنچه از حکمت، خدای تعالی در قلب او قرار داده به یادش بیاید و مانند حیوانات که بارشان کتاب کرده باشند و از عمل و دانش و کتاب و کتابخانه استفاده ای نکنند، نباشند و به مقام اولیای خدا خود را برساند و دنیا را برای خود زندانی بداند که هر لحظه تمنای نجات از آن زندان را داشته باشند و مانند یهودی ها که با آن همه ادعا هیچ گاه آرزوی مرگ را نمی کنند، نباشد و بداند که از مرگی که فرار می کند بالاخره با آن ملاقات خواهد نمود و به طرف پروردگار خواهد رفت و خدا او را به آن چه عمل کرده، مطلع می فرماید.

«به سوی نماز جمعه بشتابید»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۹﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، وقتى روز جمعه براى نماز صدا زده مى شوید، پس به سوى یاد خدا با سرعت بروید و خرید و فروش را ترک کنید، این کار شما براى شما بهتر است اگر بدانید. ﴿۹﴾

فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانْتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۰﴾

پس وقتى که نماز تمام شد، در زمین پراکنده شوید و از فضل خدا طلب کنید و خدا را زیاد یاد کنید، شاید رستگار شوید. ﴿۱۰﴾

«پیامبر خدا صلی الله علیه و آله را به خاطر تجارت و بازی ترک می کردند»

وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ﴿۱۱﴾

و زمانى که تجارت یا بازى اى را مى بینند، به سوى آنها مى روند و تو را در حالى که ایستاده اى ترک مى کنند. بگو: آنچه نزد خدا است، بهتر است از لهو و از تجارت. و خدا بهترین روزى دهندگان است. ﴿۱۱﴾

سوره مبارکه صف

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«همه موجودات برای خدای تعالی تسبیح می کنند»

سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱﴾

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، براى خدا تسبیح مى کنند و او عزیز حکیمى است. ﴿۱﴾

«چرا به آنچه می گوئید عمل نمی کنید»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۲﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، چرا مى گویید آنچه را که عمل نمى کنید؟ ﴿۲﴾

كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ ﴿۳﴾

در نزد خدا بسیار بد است اینکه بگویید آنچه را که عمل نمى کنید. ﴿۳﴾

«خدای تعالی مؤمنین پر قدرت را دوست می دارد»

إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ ﴿۴﴾

قطعا خدا کسانى را که در راه او در صف واحدى مى جنگند و مانند بنیان آهنین اند، دوست مى دارد. ﴿۴﴾

«اشاره ای به قضیه حضرت موسی علیه السلام»

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ لِمَ تُؤْذُونَنِي وَقَدْ تَعْلَمُونَ أَنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ ﴿۵﴾  

و وقتى که موسى به قومش گفت: اى قوم، چرا مرا اذیت مى کنید و حال آنکه شما مى دانید که من فرستاده خدا به سوى شمایم؟ پس وقتى که آنها منحرف شدند، خدا هم قلوبشان را منحرف کرد. و خدا فاسقها را هدایت نمى کند. ﴿۵﴾

«بشارتی به رسول اکرم صلی الله علیه و آله از زبان حضرت عیسی علیه السلام»

وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۶﴾

و زمانى که عیسى بن مریم گفت: اى بنى اسرائیل، من فرستاده خدایم به سوى شما در حالى که من توراتى را که قبل از من آمده است، تصدیق مى کنم و من بشارت دهنده هستم به پیامبرى که بعد از من خواهد آمد، اسمش «احمد» است. پس زمانى که با دلایل و بینات نزد آنها آمد، گفتند: این سِحر آشکارى است. ﴿۶﴾

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُوَ يُدْعَى إِلَى الْإِسْلَامِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۷﴾

و چه کسى ظالم تر از آن کسى است که بر خدا دروغ مى بندد و او به اسلام دعوت شده است؟ و خدا قوم ستمگر را هدایت نمى کند. ﴿۷﴾

«خدا نمی گذارد نورش خاموش شود»

يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ﴿۸﴾

مى خواهند نور خدا را با دهانشان خاموش کنند، ولى خدا نور خود را تمام مى کند و اگر چه کافران کراهت داشته باشند. ﴿۸﴾

«دین اسلام بر همه ادیان غلبه خواهد کرد»

هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ ﴿۹﴾

او کسى است که رسولش را با هدایت و دین حقّ فرستاده تا آن دین را بر همه ادیان غلبه دهد و اگر چه مشرکین کراهت داشته باشند. ﴿۹﴾

«تجارت با راهنمائی خدای تعالی»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۱۰﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، آیا شما را بر تجارتى که از عذاب الیم نجاتتان بدهد، دلالت کنم؟ ﴿۱۰﴾

تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۱﴾

به خدا و پیامبرش ایمان بیاورید و با اموالتان و جانهایتان در راه خدا جهاد کنید، این براى شما بهتر است اگر بدانید. ﴿۱۱﴾

يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۱۲﴾

تا خدا گناهانتان را ببخشد و در بهشتهائى که از دامن آن نهرها جارى است و در مسکنهاى پاکیزه در بهشتهاى جاویدان داخلتان کند، آن موفّقیت عظیمى است. ﴿۱۲﴾

«پیروزی نزدیک است»

وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۱۳﴾

و دیگرى که آن را دوست دارید، یارى از جانب خدا است و فتح نزدیک است و به مؤمنین بشارت بده. ﴿۱۳﴾

«چه کسی خدای تعالی را یاری می کند؟»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَكَفَرَتْ طَائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَى عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ ﴿۱۴﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، پشتیبانان خدا باشید، آنچنان که عیسى بن مریم به حواریینش فرمود: چه کسى پشتیبان من است در راه خدا؟ حواریون گفتند: ما یاوران خدا هستیم. پس جمعى از بنى اسرائیل ایمان آوردند و جمع دیگرى کافر شدند. پس ما کسانى را که ایمان آورده بودند، علیه دشمنشان کمکشان کردیم. پس وقتى رسید که (بر آنان) پیروز گردیدند. ﴿۱۴﴾

برداشت از آیه ۱۴

نفاق

سالک الی اللّه باید پشتیبان خدا باشد و با خلوص کامل خدا را نصرت دهد و هیچ گونه نفاقی در او راه پیدا نکند.

سوره مبارکه ممتحنه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«دشمنان خدا را دوست خود نگیرید»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ ﴿۱﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، دشمن من و دشمن خودتان را سرپرستانى (براى) خود نگیرید در حالى که با آنها با محبّت ملاقات مى کنید و قطعا آنها به آنچه که از حقّ براى شما آمده، کافر شده اند. آنها پیغمبر و شما را به خاطر اینکه ایمان به خدائى که پروردگار شما است آورده اید، بیرون مى کنند اگر شما براى جهاد در راه من و جلب رضایت من خارج شدید، مخفیانه با آنها دوستى مى کنید و من داناترم به آنچه که شما مخفى مى کنید و (یا) آنچه را که علنى مى نمایید. و کسى که از شما این کار را انجام دهد، پس قطعا از راه راست گمراه شده است. ﴿۱﴾

إِنْ يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ ﴿۲﴾

اگر آنها به شما دست یابند، دشمنان شما خواهند بود و دستشان و زبانشان را به طرف شما به بدى دراز مى کنند و دوست دارند که شاید شما کافر شوید. ﴿۲﴾

برداشت از آیات ۲ – ۱

اهانت به رسول اکرم  صلی الله علیه و آله

سالک الی اللّه نباید دشمنان خدا را از روی محبت فرمانده خود قرار دهد اگر چه آنها با محبت با او برخورد کنند. زیرا سابقه آنها به قدری زشت است که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اهانت می کنند و آن حضرت و دستورات آن حضرت را از زندگی خود خارج می نمایند و مردم مسلمان را از راه حق منحرف می سازند و اگر بر مسلمانها قدرت پیدا کنند مسلمانان متوجه خواهند شد که آنها دشمنان صددرصد آنها هستند.

«خدا روز قیامت بین مردم جدایی می اندازد»

لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۳﴾

روز قیامت خویشاوندانتان و اولادتان هرگز براى شما نفعى نخواهند داشت. خدا بین شما جدائى مى اندازد و خدا به آنچه مى کنید، بینا است. ﴿۳﴾

«حضرت ابراهیم علیه السلام الگوی خوبی است»

قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَآءُ مِنْكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاءُ أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ رَبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴿۴﴾

قطعا براى شما در ابراهیم و کسانى که با او بوده اند، الگو و سرمشق خوبى است، آن وقتى که به قومشان گفتند: قطعا ما از شما و از آنچه که غیر از خدا عبادت مى کنید، بیزاریم. ما کافریم به شما و بین ما و بین شما دشمنى و بغض همیشه خواهد بود تا زمانى که به خداى واحد ایمان بیاورید. مگر قول ابراهیم به پدرش که من حتما براى تو طلب بخشش مى کنم و من از جانب خدا براى تو چیز دیگرى را مالک نیستم. پروردگار ما، بر تو توکل مى کنیم و به سوى تو برمى گردیم و بازگشت به سوى تو است. ﴿۴﴾

رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۵﴾  

پروردگار ما، ما را براى کسانى که کافر شده اند، وسیله آزمایش قرار نده و ما را بیامرز. پروردگار ما، قطعا تو همان عزیز حکیم هستى. ﴿۵﴾

برداشت از آیات ۵ – ۴

الگو داشتن

سالک الی اللّه باید حالات حضرت ابراهیم علیه السلام و کسانی که همراه او بوده اند را برای خود الگوی خوبی قرار دهد و توحید آنها را سرمشق خود بداند و بیزار از پرستیدن بتها و خورشید و ماه و ستارگان باشد. و دائما بگوید خدایا بر تو توکل می کنم و به سوی تو انابه می نمایم و به سوی تو حرکت می کنم. خدایا ما را برای کسانی که کافرند وسیله آزمایش قرار نده و ما را بیامرز زیرا تو عزیز حکیمی هستی.

لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۶﴾

قطعا براى شما در آنها سرمشق نیکوئى خواهد بود براى کسى که امید به خدا و روز قیامت دارد و کسى که پشت کند پس قطعا خدا همان بى نیاز حمید است. ﴿۶﴾

«باید دشمنان به دوستانی مبدّل گردند»

عَسَى اللَّهُ أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَ الَّذِينَ عَادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِيرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۷﴾

امید است خدا بین شما و بین کسانى که دشمنشان مى دارید از آنها دوستى قرار دهد. و خدا قدرتمند است. و خدا بخشنده مهربانى است. ﴿۷﴾

«خدا عدالت کنندگان را دوست می دارد»

لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿۸﴾

خدا شما را از معاشرت با کسانى که در دین با شما جنگ نکرده و از شهر و دیارتان بیرونتان نکرده اند نهى نمى کند، اینکه به آنها نیکى کنید و با آنها با عدالت رفتار کنید. قطعا خدا عدالت کنندگان را دوست مى دارد. ﴿۸﴾

«دشمنان خودتان را سرپرستان خود قرار ندهید»

إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۹﴾

جز این نیست که خدا شما را از دوستى کسانى که با شما در دین جنگ کرده اند و از شهر و دیارتان بیرونتان کرده اند و بر بیرون کردن شما همدستى نموده از اینکه آنها را سرپرست خود قرار بدهید، نهى مى کند. و کسى که آنها را دوست بدارد، پس آنها همان ستمگرانند. ﴿۹﴾

برداشت از آیات ۹ – ۶

برای لقاء پروردگار الگوی خوبی داشته باشید

سالک الی اللّه اگر بخواهد به خدا و زندگی دائمی روز قیامت برسد باید حضرت ابراهیم علیه السلام و خوبانی که در گذشته بوده اند و اعمال خوبی انجام داده اند را الگوی خوبی برای خود قرار دهد و اگر بخواهد خدای تعالی بین او و بین دشمنانش محبت ایجاد کند با این روش امید است او را به این هدف برساند.

سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی در صورتی که دشمنانش او را اذیت آن چنانی نکرده اند از معاشرت و زندگی با آنها نهی شان نمی فرماید و اگر به آنها نیکی کنند و با عدالت زندگی نمایند آنها ممکن است به دوستانی مبدل شوند و عدالت درباره آنها کاربرد خوبی دارد. ولی خدای تعالی از معاشرت با دشمنانی که آنها با عداوت شدید با او روبرو شده اند نهی فرموده زیرا اگر آنها را دوست بدارد در ظلم با آنها شریک است.

«احکام زنهای مؤمنه مهاجر و زنهای کافره»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا جَاءَكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَهُمْ وَلَا هُمْ يَحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُمْ مَا أَنْفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنْكِحُوهُنَّ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنْفَقْتُمْ وَلْيَسْأَلُوا مَا أَنْفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۱۰﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، وقتى که زنان مؤمنِ هجرت کننده نزد شما آمدند، پس امتحانشان کنید. خدا داناتر است به ایمان اینها. پس اگر شما هم به ایمانشان علم پیدا کردید، آنها را به سوى کفّار برنگردانید. نه این زنها براى کفّار حلالند و نه آنها براى اینها حلالند و به آن زنها آنچه خرج کرده اند بدهید. و هیچ اشکالى بر شما نیست اینکه با آنها وقتى که مَهرشان را به آنها دادید، ازدواج کنید. و زنان کافره را در نکاح خود نگه ندارید و آنچه را که شما براى زنان کافر داده اید، مطالبه کنید و آنها هم مى توانند آنچه را که خرج کرده اند، مطالبه کنند. آن است براى شما حکم خدا که بین شما حکم مى کند. و خدا داناى حکیمى است. ﴿۱۰﴾

وَإِنْ فَاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُمْ مِثْلَ مَا أَنْفَقُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ ﴿۱۱﴾

و اگر زنى از همسران شما از دستتان به طرف کفّار برود، پس شما در جنگى بر آنها پیروز شدید، به کسانى که همسرانشان رفته اند، مانندمَهرى که پرداخته اند بدهید. و از خدائى که شما به او ایمان دارید بپرهیزید. ﴿۱۱﴾

«شرایط بیعت زنها با رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ عَلَى أَنْ لَا يُشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَيْئًا وَلَا يَسْرِقْنَ وَلَا يَزْنِينَ وَلَا يَقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا يَأْتِينَ بِبُهْتَانٍ يَفْتَرِينَهُ بَيْنَ أَيْدِيهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا يَعْصِينَكَ فِي مَعْرُوفٍ فَبَايِعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۲﴾

اى پیامبر، وقتى که زنهاى با ایمان نزد تو آمدند و با تو بیعت کردند بر اینکه چیزى را با خدا شریک قرار ندهند و دزدى نکنند و زنا ننمایند و اولادشان را نکشند و بهتانى در بین دستهایشان و پاهایشان نزنند و در خوبى معصیت تو را نکنند، پس تو با آنها بیعت کن و براى آنها از خدا طلب بخشش کن. قطعا خدا بخشنده مهربانى است. ﴿۱۲﴾

«با کسانی که خدا بر آنها غضب کرده دوستی نکنید»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ ﴿۱۳﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، با مردمى که خدا بر آنها غضب کرده، دوستى نکنید. آنها از آخرت مأیوسند، همان طورى که کفّارِ از اهل قبور مأیوسند. ﴿۱۳﴾

برداشت از آیات ۱۳ – ۱۰

دنیا محل تجارت است

سالک الی اللّه باید دنیا را محل تجارت خود قرار دهد تا بتواند به وسیله زاد و توشه ایی که از آن بر می دارد از عذاب دردناک جهنم نجات پیدا کند و این زاد و توشه عبارت اند از ایمان به خدا و ایمان به رسول خدا صلی الله علیه و آله و جهاد در راه خدا با مال و جان که اگر این تجارت را کرد خدا گناهانش را می بخشد و او را وارد بهشت می کند و مسکن پاک و پاکیزه ای در بهشت عدن به او می دهد و آن چه را که دوست دارد به او عنایت می کند و به او بشارت فتح و پیروزی نزدیکی را عنایت می فرماید.

سوره مبارکه حشر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَكِيمُ ﴿۱﴾

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است براى خدا تسبیح مى کنند و او عزیز حکیمى است. ﴿۱﴾

«کفّار از اهل کتاب»

هُوَ الَّذِي أَخْرَجَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ دِيَارِهِمْ لِأَوَّلِ الْحَشْرِ مَا ظَنَنْتُمْ أَنْ يَخْرُجُوا وَظَنُّوا أَنَّهُمْ مَانِعَتُهُمْ حُصُونُهُمْ مِنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ  بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ ﴿۲﴾

خدا آن کسى است که کفّار از اهل کتاب را در اوّلین برخورد از خانه هایشان بیرون کرد. شما گمان نمى کردید که آنها خارج گردند و آنها هم گمان نمى کردند که برج و باروهاى محکمشان آنها را از (قدرت) پروردگار حفظ نکند. پس (قدرت) خدا از جائى که گمان نمى کردند، به سوى آنها رفت و در دلهایشان رعب و ترس انداخت. با دستهاى خودشان و دستهاى مؤمنین خانه هایشان را خراب کردند. پس عبرت بگیرید، اى صاحبان بصیرت. ﴿۲﴾

وَلَوْلَا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلَاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابُ النَّارِ ﴿۳﴾  

و اگر خدا براى آنها ترک وطن را مقدّر نمى فرمود، خدا در دنیا عذابشان مى کرد و در آخرت هم براى آنها عذاب آتش بود. ﴿۳﴾

ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۴﴾

آن به خاطر این است که با خدا و پیامبرش درافتادند و کسى که با خدا دربیفتد، پس قطعا عقاب خدا شدید است. ﴿۴﴾

«تمام کارها با اذن خدا است»

مَا قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَى أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ ﴿۵﴾

هر چه از درخت با ارزش خرما را قطع کردید، یا آنها را به جاى خود به روى ریشه هایشان گذاشتید، همه به اذن خدا و براى اینکه فاسقان را خوار و رسوا کند، بوده است. ﴿۵﴾

«درآمدهای جنگی مال رسول خدا صلی الله علیه و آله است»

وَمَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَمَا أَوْجَفْتُمْ عَلَيْهِ مِنْ خَيْلٍ وَلَا رِكَابٍ وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۶﴾

و آنچه را که خدا به رسولش از آنان برگردانده، چیزى است که شما براى کسب آن نه اسبى تاختید و نه رکابى زدید، ولى خدا پیامبران خود را بر هر کس که بخواهد پیروز مى کند. و خدا بر هر چیزى قادر است. ﴿۶﴾

«آنچه را که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله آورده باید محکم گرفت و آنچه را که نهی کرده باید ترک نمود»

مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۷﴾

آن عایداتى که از اهل قریه ها خدا براى رسولش قرار مى دهد، پس مال خدا و مال رسولش و مال خویشاوندانِ نزدیک پیامبر و یتیمها و مسکینها و در راه مانده ها است. (چرا؟) براى اینکه در بین ثروتمندان شما آن عایدات دست بدست نگردد. و هر چه پیغمبر براى شما آورده، آن را بگیرید و آنچه را که از آن ممنوعتان کرده، پس ممنوع شوید و تقواى الهى را پیشه کنید که قطعا خدا کیفر شدیدى دارد. ﴿۷﴾

«اهمیت مهاجرین»

لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿۸﴾

براى فقراى از هجرت کنندگانى که از شهرهایشان و اموالشان اخراج شده اند و آنها فضلى از خدا و رضایت او را مى خواهند و خدا و پیامبرش را یارى مى کنند، اینها همان راستگویانند. ﴿۸﴾

وَالَّذِينَ تَبَوَّءُوا الدَّارَ وَالْإِيمَانَ مِنْ قَبْلِهِمْ يُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَيْهِمْ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۹﴾  

و کسانى که قبل از اینها خانه گرفته و ایمان آورده اند و مهاجرین به سوى آنها را دوست مى دارند و در دلهاى خود نیازى از آنچه به مهاجرین داده مى شود، احساس نمى کنند و آنها را در اموالشان بر خودشان، هر چند خودشان نیازمند باشند، مقدّم مى دارند. و کسى که نفس خودش را از بخل و حرص نگه دارد، پس آن گروه همان رستگارانند. ﴿۹﴾

«زشتی کینه نسبت به مؤمنین»

وَالَّذِينَ جَاءُوا مِنْ بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿۱۰﴾

وکسانى که بعد از آنها آمده اند مى گویند: پروردگار ما، ما را و برادران ما را که بر ما در ایمان پیشى گرفته اند، بیامرز و در دلهاى ما کینه اى براى کسانى که ایمان آورده اند، قرار نده. پروردگار ما، قطعا تو رئوف مهربانى هستى. ﴿۱۰﴾

برداشت از آیات ۱۰ – ۲

چند دستور برای موفقیت

سالک الی اللّه باید مسائل زیر را معتقد باشد و بکار ببندد:

اول: خدا را قادر بر همه چیز بداند و از کفار و دشمنان نهراسد و از همه مسائلی که اتفاق می افتد و یا تاریخ گذشتگان به او می گوید عبرت بگیرد.

دوم: اگر می بیند که خدای تعالی به کفار مهلت می دهد و در دنیا با همه قدرتی که دارد آنها را عذاب نمی کند در آخرت بالاخره آنها را به عذاب آتش مبتلا خواهد فرمود.

سوم: آن چه در دنیا و آخرت از عذاب بر کفار می رسد بخاطر این است که با دستورات خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله در افتاده اند.

چهارم: باید بداند که وساطت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام در تمام چیزها کاربردش خیلی بیشتر از فعالیتهای مهم سیاسی و غیره است که انجام می دهد.

پنجم: باید کوشش کند که در تمام مسائل علمی و عرفانی و دینی تحت فرمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله باشد و آنچه را پیغمبر صلی الله علیه و آله فرموده محکم بگیرد و آن چه را که نهی کرده بر خود ممنوع کند و تقوای الهی را کاملاً رعایت نماید.

ششم: رستگاری و فلاح را در یاری خدای تعالی بداند و فقر و ثروت را مایه رستگاری و عدم رستگاری خود نداند.

هفتم: اگر می خواهد رستگار شود فقرای از مؤمنین را در اموال خود بر خود مقدم بدارد و بداند کسی که خود را از بخل و حرص نگه می دارد رستگار واقعی است.

هشتم: در دعاها بگوید: خدایا من و برادرانی که بر من در ایمان سبقت گرفته اند بیامرز و آنها را از رحمت خود بهره مند فرما.

نهم: و در دعاهای خود از خدای تعالی بخواهد که کینه ای از اهل ایمان در دلش نباشد و خدا را رئوف و دارای مهربانی خاص الخاص بداند.

«دروغ گفتن منافقین به دوستان خود»

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَلَا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَإِنْ قُوتِلْتُمْ لَنَنْصُرَنَّكُمْ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿۱۱﴾

آیا ندیدى کسانى را که منافق اند به برادران کافر خود از اهل کتاب مى گویند: اگر شما را بیرون کنند، ما هم با شما بیرون مى رویم و هرگز در مقابل شما احدى را پیروى نمى کنیم و اگر با شما جنگ کنند، حتما شما را یارى خواهیم کرد ولى خدا شهادت مى دهد که قطعا اینها دروغگویانند. ﴿۱۱﴾

لَئِنْ أُخْرِجُوا لَا يَخْرُجُونَ مَعَهُمْ وَلَئِنْ قُوتِلُوا لَا يَنْصُرُونَهُمْ وَلَئِنْ نَصَرُوهُمْ لَيُوَلُّنَّ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ ﴿۱۲﴾

اگر آنها را بیرون کنند، منافقین با آنها بیرون نمى روند و اگر با آنها جنگ شود، منافقین کمکشان نخواهند کرد و اگر به کمکشان بیایند، حتماً پشت کرده و فرار مى کنند، سپس آنها یارى نمى شوند. ﴿۱۲﴾

«ضعف ایمان منافقین نسبت به خدای تعالی»

لَأَنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِمْ مِنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ ﴿۱۳﴾

قطعا شما در دلهاى آنها بیشتر از خدا مایه ترسید، زیرا که آنها قطعا مردمانى هستند که نمى فهمند. ﴿۱۳﴾

«دلهای کفّار و منافقین با یکدیگر وحدت ندارد»

لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ ﴿۱۴﴾

آنها با شما دسته جمعى مقاتله نمى کنند، مگر در قریه هائى که داراى حصار محکمى باشد یا از پشت دیوارها. جنگشان بین خودشان شدید است، مى پندارى که آنها با هم هستند ولى دلهایشان از هم جدا است. آن به خاطر این است که آنها مردمى هستند که تعقّل نمى کنند. ﴿۱۴﴾

كَمَثَلِ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ قَرِيبًا ذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۵﴾

اینها مانند کسانى که کمى قبل از آنها بوده اند، مى باشند. بدبختى کارشان را چشیده اند و براى آنها عذاب دردناکى خواهد بود. ﴿۱۵﴾

«شیطان در قیامت از انسان دوری می کند»

كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿۱۶﴾  

مَثَل اینها مَثَل شیطان است، زمانى که به انسان گفت: کافر شو. پس چون کافر شد، (شیطان) گفت: قطعا من از تو بیزارم، من از خدائى که پروردگار جهانیان است، مى ترسم. ﴿۱۶﴾

فَكَانَ عَاقِبَتَهُمَا أَنَّهُمَا فِي النَّارِ خَالِدَيْنِ فِيهَا وَذَلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿۱۷﴾

پس عاقبتِ هر دوى آنها در آتش است که در آن همیشه خواهند بود. و آن جزاى ستمگران است. ﴿۱۷﴾

«برای قیامت چه چیز جلو فرستاده اید؟»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۸﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، تقواى الهى را داشته باشید و هر کس باید نگاه کند که براى فردایش چه چیز جلو فرستاده است و تقواى خدا را پیشه کنید، قطعا خدا به آنچه مى کنید آگاه است. ﴿۱۸﴾

«کسانی که خدا را فراموش کرده اند فاسقند»

وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۱۹﴾

و مانند کسانى که خدا را فراموش کرده اند نباشید که خدا آنها را به فراموشى از خودشان دچار مى کند، اینها همان گناهکارانند. ﴿۱۹﴾

«اهل بهشت رستگارند»

لَا يَسْتَوِي أَصْحَابُ النَّارِ وَأَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿۲۰﴾

اهل آتش و اهل بهشت با هم مساوى نیستند، تنها اهل بهشت همان رستگارانند. ﴿۲۰﴾

«خضوع و خشوع کوه از ترس خدا»

لَوْ أَنْزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُتَصَدِّعًا مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۲۱﴾

اگر این قرآن را بر کوه نازل مى کردیم، مى دیدى که آن کوه از ترس خدا خاشع و شکافته مى شود. و این مثالها را براى مردم مى زنیم شاید مردم تفکر کنند. ﴿۲۱﴾

برداشت از آیات ۲۱ – ۱۱

پندهای قابل توجه

سالک الی اللّه باید از آیاتی که تلاوت شد مطالب زیر را برای موفقیت در راهش استفاده کند:

۱  –  بداند که منافقین دروغگو هستند و به سخنان شان اعتماد نکند.

۲  –  منافقین ظاهر بین اند و حقایق را نمی فهمند.

۳  –  منافقین ترسو هستند و اگر بخواهند با مسلمانان قوی و دارای استقامت مبارزه کنند باید خود را در حصارهای محکمی قرار دهند و اگر جمعیت مسلمانها بیشتر باشد با آنها مبارزه نمی کنند و کاملاً ضعف و سستی در آنها مشاهده می شود. زیرا حتی به یکدیگر هم دروغ می گویند.

۴  –  منافقین با این که بدبختی کارشان را چشیده اند باز هم به بیچارگی خود ادامه می دهند تا آن که در آخرت مبتلا به عذاب دردناکی بشوند.

۵  –  منافقین مانند شیطانند که دیگران را وادار به کفر می کنند و در مواقع حساس آنها را به حال خود وا می گذارند.

۶  –  باید انسان بدون ارتباط با کفار و منافقین و شیاطین، تقوی را پیشه کند و راه راست را انتخاب نماید و ایمان به خدا داشته باشد.

۷  –  سالک الی اللّه باید دقیقا به آن چه برای آخرتش فرستاده است نظارت داشته باشد زیرا خدای تعالی به آن چه عمل می کند آگاه است.

۸  –  باید کوشش کند که خدا را فراموش نکند و جزء فاسقین محسوب نگردد.

۹  –  سالک الی اللّه اگر خدا را فراموش کرد خدا او را مانند کسی که فراموش شده است و رحمت خدا به او نمی رسد، قرارش خواهد داد.

۱۰  –  سالک الی اللّه باید جهنمی ها را با بهشتی ها فرق بگذارد زیرا بهشتی ها رستگارند ولی جهنمی ها خسارت دیده اند.

۱۱  –  سالک الی اللّه باید در مقابل قرآن و تدبر در آن خاضع و خاشع باشد و از مثالهایی که خدای تعالی در قرآن می زند، پند بگیرد.

«صفات و اسماء پروردگار»

هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ﴿۲۲﴾

آن خدا کسى است که هیچ خدائى جز او نیست، غیب و شهود را مى داند، او بخشنده مهربانى است. ﴿۲۲﴾

هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۲۳﴾

آن خدا کسى است که هیچ خدائى جز او نیست، حاکم و پاک از هر عیب، سلامت، مؤمن، نگهبان، عزیز، جبّار و متکبّر است. پاک است خدا از آنچه آنها مشرک مى شوند. ﴿۲۳﴾

هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى يُسَبِّحُ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۲۴﴾

او خدائى است که خالق است، پدیدآورنده است، صورت ساز است، براى او نامها و نشانه هاى خوبى است. براى او آنچه در آسمانها و زمین است، تسبیح مى کند و او عزیز حکیمى است. ﴿۲۴﴾

سوره مبارکه مجادله

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«خدای تعالی همه چیز را می شنود»

قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿۱﴾

قطعا خدا شنیده است سخن زنى را که درباره همسرش با تو مجادله مى کرد و به خدا شکایت مى نمود و خدا گفتگوى شما را خواهد شنید. قطعا خدا شنواى بینائى است. ﴿۱﴾

«حکم ظهار و کفّاره آن»

الَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ مَا هُنَّ أُمَّهَاتِهِمْ إِنْ أُمَّهَاتُهُمْ إِلَّا اللَّائِي وَلَدْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَيَقُولُونَ مُنْكَرًا مِنَ الْقَوْلِ وَزُورًا وَإِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿۲﴾

کسانى از شما که زنهاى خود را «ظِهار» مى کنند، آن زنها هرگز مادرشان نیستند. مادران آنها جز زنهائى که از آنها متولّد شده اند نخواهند بود. و قطعا آنها سخن زشت و باطلى مى گویند. و خدا بخشنده و آمرزنده است. ﴿۲﴾

وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا ذَلِكُمْ تُوعَظُونَ بِهِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۳﴾

و کسانى که زنهاى خود را «ظِهار» مى کنند، سپس از آنچه گفته اند برمى گردند، پس باید قبل از تماس با یکدیگر بنده اى را آزاد کنند. آن است که شما به این وسیله موعظه شوید. و خدا به آنچه مى کنید آگاه است. ﴿۳﴾

فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَتَمَاسَّا فَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِينًا ذَلِكَ لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۴﴾

پس کسى که نتوانست از عهده آزاد کردن بنده اى برآید، پس دو ماه پى در پى قبل از آنکه با همسرش تماس حاصل کند، روزه بگیرد. پس کسى که استطاعت روزه گرفتن ندارد، شصت مسکین را اطعام کند. آن به خاطر این است که به خدا و رسولش ایمان بیاورید. و این حدود خدا است و براى کافران عذاب دردناکى خواهد بود. ﴿۴﴾

«دشمنان خدای تعالی ذلیل خواهند شد»

إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ كُبِتُوا كَمَا كُبِتَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَقَدْ أَنْزَلْنَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۵﴾

قطعا کسانى که با خدا و رسولش دشمنى مى کنند ذلیل خواهند شد، چنانکه مردمى که قبل از آنها بودند، ذلیل شدند و قطعا ما آیات روشنى را نازل کردیم و براى کافرین عذاب خوارکننده اى خواهد بود. ﴿۵﴾

يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا أَحْصَاهُ اللَّهُ وَنَسُوهُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿۶﴾  

روزى که خدا همه آنها را مبعوث مى کند، پس به آنچه که کرده اند و خدا حسابش را نگه داشته و اینها فراموشش کرده اند، خدا آنها را با خبر مى نماید. و خدا شاهد بر هر چیزى است. ﴿۶﴾

«خدای تعالی همه چیز را می داند»

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَا يَكُونُ مِنْ نَجْوَى ثَلَاثَةٍ إِلَّا هُوَ رَابِعُهُمْ وَلَا خَمْسَةٍ إِلَّا هُوَ سَادِسُهُمْ وَلَا أَدْنَى مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْثَرَ إِلَّا هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ مَا كَانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۷﴾

آیا ندیدى که خدا مى داند آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است؟ هیچ سه نفرى با هم سر به گوشى نمى کنند، مگر آنکه خدا چهارمین آنها است و هیچ پنج نفرى نیست، مگر آنکه خدا ششمین آنها است و نه تعدادى کمتر از آن و نه بیشتر، مگر آنکه خدا، هر جا باشند با آنها است. سپس روز قیامت به آنچه که عمل کرده اند، آنها را با خبر مى کند. قطعا خدا به هر چیزى دانا است. ﴿۷﴾

«نجوای فسادانگیز»

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نُهُوا عَنِ النَّجْوَى ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا نُهُوا عَنْهُ وَيَتَنَاجَوْنَ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَإِذَا جَاءُوكَ حَيَّوْكَ بِمَا لَمْ يُحَيِّكَ بِهِ اللَّهُ وَيَقُولُونَ فِي أَنْفُسِهِمْ لَوْلَا يُعَذِّبُنَا اللَّهُ بِمَا نَقُولُ حَسْبُهُمْ جَهَنَّمُ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۸﴾

آیا ندیدى کسانى را که از نجوا نهى شده بودند، سپس به آنچه که از آن نهى شده بودند برگشتند و براى گناه و دشمنى و نافرمانى پیامبر با یکدیگر نجوا کردند و وقتى که نزد تو مى آیند، به تو تهیتى که خدا به تو آن تهیت را نگفته مى گویند و در دل خود مى گویند: چرا خدا ما را به آنچه گفته ایم، عذاب نمى کند؟ جهنّم براى آنها کافى است، وارد آن مى شوند و چه بد جایگاهى است. ﴿۸﴾

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَنَاجَيْتُمْ فَلَا تَتَنَاجَوْا بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَمَعْصِيَتِ الرَّسُولِ وَتَنَاجَوْا بِالْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۹﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، وقتى که با هم سر به گوشى حرف مى زنید، نجواى به گناه و دشمنى و سرپیچى از فرمان پیغمبر نکنید، بلکه نجواى به خوبیها و سفارش به تقوى کنید و تقواى خدائى که نزد او محشور مى شوید داشته باشید. ﴿۹﴾

«نجوا وسوسه شیطان است»

إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۰﴾

جز این نیست که سر به گوشى کردن از جانب شیطان است، براى اینکه مؤمنین را محزون کند، ولى نمى تواند هیچ گونه ضررى به آنها برساند، مگر با اذن خدا. و مؤمنین بر خدا توکل مى کنند. ﴿۱۰﴾

برداشت از آیات ۱۰ – ۹

نجوا

سالک الی اللّه باید در بین دوستان خود که نشسته است نجوا نکند به خصوص در مسئله گناه و دشمنی با خوبان و انحرافات از دین. زیرا نجوا از ناحیه شیطان دستور داده می شود که دوستان و مؤمنین را محزون کند ولی می تواند انسان برای این که دیگران را به خوبی و تقوی وادار نماید نجوا کند بخاطر این که ممکن است شخصی از دوستان تقوایش را از دست داده باشد و نجوا کننده بخواهد او را امر به معروف نماید باید علنی این کار را انجام ندهد لذا خدای تعالی این گونه نجوا را استثناء فرموده است.

«در مجالس به یکدیگر جای دهید»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۱۱﴾  

اى کسانى که ایمان آورده اید، وقتى به شما گفته مى شود: در مجالس (به دیگران) جاى دهید، پس جاى دهید. خدا به شما وسعت خواهد داد و زمانى که گفته مى شود: برخیزید، پس برخیزید. خدا درجات کسانى را که ایمان آورده و کسانى که به آنها علم داده شده است که از شما باشند، بالا مى برد و خدا به آنچه مى کنید آگاه است. ﴿۱۱﴾

برداشت از آیه ۱۱

آداب نشستن در مجالس

سالک الی اللّه باید در مجلسی که نشسته است رعایت اهل مجلس را بکند که اگر جا برای نشستن هست خیلی چسبیده به یکدیگر ننشینند و اگر جا نیست جا برای دیگران باز کنند و اگر صاحب منزل یا کسانی که احساس می کنند برای صاحبخانه، نشستن مزاحمت دارد و به آنها گفتند برخیزید، او هم برخیزد و بداند که خدای تعالی برای کسانی که به آنها علم داده است درجات پر ارزشی قائل شده و خدا به تمام اعمال بشر آگاه است.

«صدقه دادن حضرت علی علیه السلام در ملاقات با رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۲﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، وقتى که با پیغمبر خصوصى مى خواهید حرف بزنید، قبل از خصوصى صحبت کردنتان صدقه بدهید، آن براى شما بهتر و پاکیزه تر است، اگر نداشتید، قطعا خدا بخشنده مهربانى است. ﴿۱۲﴾

أَأَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَتَابَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۳﴾

آیا ترسیدید از دادن صدقه قبل از مناجاتتان با پیغمبر که فقیر شوید؟ پس حال که این کار را انجام ندادید و خدا توبه شما را پذیرفت، نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید و خدا و رسولش را اطاعت کنید و خدا آگاه است به آنچه مى کنید. ﴿۱۳﴾

«دوستی با غیر مسلمانها نکنید»

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مَا هُمْ مِنْكُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۱۴﴾

آیا ندیدى کسانى را که دوستى کردند با قومى که خدا بر آنها غضب کرده است؟ آنها از شما نیستند و از آنان هم نیستند. آنها قسم دروغ مى خورند و حال آنکه خودشان مى دانند. ﴿۱۴﴾

أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۵﴾

خدا براى آنها عذاب سختى آماده کرده است. قطعا آنها بد چیزى را عمل کرده اند. ﴿۱۵﴾

«قسم خوردن را سپری برای کارهای بد خود قرار ندهید»

اِتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۱۶﴾

قسمهاى خود را سپرى براى خود قرار داده اند و مانع از راه خدا شده اند. پس براى آنها عذاب خوارکننده اى خواهد بود. ﴿۱۶﴾

لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۱۷﴾

اموالشان و اولادشان به چیزى آنها را هرگز از عذاب خدا بى نیاز نمى کند. اینها اهل آتش اند که در آن جاودانه مى مانند. ﴿۱۷﴾

برداشت از آیات ۱۷ – ۱۴

نشست و برخاست با افراد بد

سالک الی اللّه نباید با کسانی که خدا به آنها غضب فرموده و با کسانی که قسم دروغ می خورند و قسم را برای خود سپری قرار داده اند که مانع از راه خدا بشوند دوستی کند. زیرا اینها اهل جهنم اند و مال و اولادشان آنها را از جهنم نجات نمی دهد.

«روز قیامت»

يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ ﴿۱۸﴾

روزى که خدا همه آنها را محشور مى کند، پس براى خدا قسم مى خورند، همان طورى که امروز براى شما قسم مى خورند و چنین مى پندارند که آنها چیزى هستند. آگاه باشید که آنها قطعا همان دروغگویانند. ﴿۱۸﴾

«حزب شیطان»

اِسْتَحْوَذَ عَلَيْهِمُ الشَّيْطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِكْرَ اللَّهِ أُولَئِكَ حِزْبُ الشَّيْطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّيْطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۱۹﴾

شیطان بر آنها مسلّط شده، پس یاد خدا را از ذهنشان برده. اینها حزب شیطانند. همه آگاه باشند که حزب شیطان همان زیانکارانند. ﴿۱۹﴾

برداشت از آیه ۱۹

حزب شیطان

سالک الی اللّه نباید کارهائی که شیطان را به سوی او می کشاند و او را از یاد خدا غافل می کند و در گروه شیطان سیرتانی که زیان کارند قرار  می دهد انجام دهد.

«دشمنان خدا و رسولش»

إِنَّ الَّذِينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ فِي الْأَذَلِّينَ ﴿۲۰﴾

قطعا کسانى که با خدا و پیغمبرش دشمنى مى کنند، آنها در زمره ذلیل ترین ها هستند. ﴿۲۰﴾

كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۲۱﴾  

خدا (براى خودش) چنین ثبت کرده است که من و پیامبرانم غلبه پیدا مى کنیم. قطعا خدا قوىِّ عزیز است. ﴿۲۱﴾

«دوستی با دشمنان خدا ممنوع است»

لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۲۲﴾

هیچ قومى را که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشند، نمى یابى که اظهار دوستى کنند با کسانى که خدا و رسولش را دشمن مى دارند و اگر چه پدران آنها باشند یا فرزندان آنها باشند یا برادران آنها باشند یا خویشاوندان و عشیره آنها باشند. در دلهاى این گروه ایمان ثبت شده است و خدا با روح ایمان آنها را تأیید فرموده است و در بهشتهائى که از دامن آن نهرها جارى است و همیشه در آن هستند، داخلشان مى فرماید. خدا از آنها راضى است و آنها از او (خدا) راضى هستند. اینها حزب اللّه اند. آگاه باشید که حزب اللّه همان رستگارانند. ﴿۲۲﴾

برداشت از آیات ۲۲ – ۲۰

دشمنی با خدا

سالک الی اللّه به وسیله اعمالش نباید با خدا و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله دشمنی کند. زیرا اگر این چنین بود روزی بالاخره ذلیل ترین افراد خواهد بود و خدای تعالی این گونه قرار داده است که در آخر پروردگار متعال و پیامبران علیهم السلام بر همه چیز غلبه پیدا می کنند. زیرا خدای تعالی قوی عزیزی است. سالک الی اللّه نباید به وسیله دوستی با دشمنان خدا، خدای تعالی را به غضب در بیاورد اگر چه این دشمنان پدرانشان یا فرزندانشان یا برادرانشان یا اقوامشان باشند. زیرا اگر بخواهد که ایمان در قلبش ثابت شود و روح ایمان او را کمک کند و داخل بهشتش نماید و خدا از او راضی شود و او هم از خدا راضی گردد و جزو حزب اللهی که رستگارند قرار بگیرد باید از دوستی با اینها خودداری نماید.

سوره مبارکه حدید

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«اشاره ای به صفات خدای تعالی»

سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱﴾

آنچه در آسمانها و زمین است، براى خدا تسبیح مى گوید و او عزیز حکیمى است. ﴿۱﴾

لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲﴾

مُلک آسمانها و زمین مال او است زنده مى کند و مى میراند و او بر هر چیزى قادر است. ﴿۲﴾

هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۳﴾  

او اوّل است و آخر است و ظاهر است و باطن است و او بر هر چیزى دانا است. ﴿۳﴾

«خدای تعالی آسمان و زمین را در شش روز خلق فرمود»

هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۴﴾

آن (خدا) کسى است که آسمانها و زمین را در شش روز خلق فرمود، سپس به عرش پرداخت. آنچه در زمین فرو مى رود و آنچه از زمین خارج مى شود و آنچه از آسمان نازل مى گردد و آنچه به آسمان بالا مى رود، (همه را) مى داند و شما هر کجا که باشید، او (خدا) با شما است. و خدا به آنچه مى کنید بینا است. ﴿۴﴾

برداشت از آیه ۴

عظمت و نظارت الهی

سالک الی اللّه باید در زندگی متوجه باشد. خدای با عظمتی که بالا و پائین و هر چه که هست در مدت شش روز خلق فرمود و این خلقت ممکن بود با چشم به هم زدنی انجام شود ولی بخاطر آن که به بشر یا به کل مخلوقات، تأنی و دقت و عجله نکردن را تعلیم دهد در شش شبانه روز خلق فرمود. و هم چنین سالک الی اللّه باید بداند که خدا همیشه در هر کجا که باشد با او هست و همه کارهای او را دقیقا می بیند.

لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿۵﴾

مُلک آسمانها و زمین مال او است. و همه امور به سوى خدا بر مى گردد. ﴿۵﴾

يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَهُوَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۶﴾

شب را در روز قرار مى دهد و روز را در شب قرار مى دهد. و او به راز دلها دانا است. ﴿۶﴾

«ایمان بیاورید و انفاق کنید»

آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ  ﴿۷﴾

به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از آنچه خدا شما را در آن جانشین دیگران قرار داده، انفاق کنید. پس کسانى که از شما ایمان بیاورند و انفاق کنند، براى آنها اجر بزرگى خواهد بود. ﴿۷﴾

«پیمان گرفتن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مؤمنین در عالم قبل»

وَمَا لَكُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَقَدْ أَخَذَ مِيثَاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۸﴾

و شما را چه شده که به خدا ایمان نمى آورید؟ در حالى که پیامبر شما را براى اینکه به پروردگارتان ایمان داشته باشید دعوت کرده و قطعا از شما پیمان گرفته، اگر مؤمن باشید. ﴿۸﴾

«پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شما را از ظلمت به نور می رساند»

هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿۹﴾

آن او (خدا) کسى است که بر بنده خود آیات روشنى نازل فرموده، براى آنکه شما را از تاریکیها به نور بیرون بیاورد. و قطعا خدا به شما رئوف و مهربان است. ﴿۹﴾

«اهمیت انفاق در راه خدا»

وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۱۰﴾

و شما را چه شده که در راه خدا انفاق نمى کنید و حال آنکه میراث آسمانها و زمین از خدا است. کسى که از شما قبل از فتح انفاق کرده و جنگ نموده، مساوى نیست. آنها مقام و درجه شان بالاتر است از کسانى که بعد از فتح انفاق کرده و جنگ کرده اند. و همه آنها را خدا به نیکى وعده فرموده. و خدا به آنچه مى کنید، دانا است. ﴿۱۰﴾

برداشت از آیات ۱۰ – ۷

پند و اندرزها

سالک الی اللّه باید به موارد زیر که از آیات فوق استفاده می شود عمل نماید:

۱  –  سالک الی اللّه باید ایمانش را به خدا و رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله دائما تقویت کند و چون جانشین گذشتگان است مانند آنها انفاق نماید تا به خاطر تقویت ایمان و انفاق اجر بزرگی خدای تعالی به او عنایت فرماید.

۲  –  ایمان و اعتقاد سبب می شود که انسان به آنچه در عالم ذر و عالم میثاق از او تعهد گرفته شده عمل نماید و دعوت پروردگار را بپذیرد.

۳  –  دستورات قرآن و احادیث را باید بکار ببندد. زیرا از طرفی آنها را از ظلمت جهل به نور علم می رسانند و خدا به خاطر این لطفی که به بشر فرموده است رئوف و مهربان است.

۴  –  سالک الی اللّه باید در راه خدا انفاق کند زیرا خدای تعالی به او وعده خوبی به خاطر انفاقش داده و خدا به آن چه می کنید دانا است.

«خدای تعالی قرض الحسنه می خواهد»

مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ ﴿۱۱﴾  

چه کسى به خدا وام مى دهد، قرض الحسنه اى که خدا آن را براى او چندین برابر کند و اجر پر ارزشى براى او باشد؟ ﴿۱۱﴾

برداشت از آیه ۱۱

قرض الحسنه

سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی  نسبت به او آن قدر مهربان است که هر چه او دارد با این که مال خداست در عین حال خدا از او از همان چیزها که به او داده است وام می خواهد که آن  را چندین برابر کند و به او پس دهد و اجر پرقیمتی به او بپردازد.

«روز قیامت نور مؤمنین در جلو آنها در حرکت است»

يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۱۲﴾

روزى که مردان با ایمان و زنان با ایمان را خواهى دید که نورشان پیشاپیششان و طرف راستشان در حرکت است. امروز بر شما بشارت باد به بهشتهائى که از دامن آنها نهرها جارى است. همیشه در آن خواهند بود. آن همان فوز عظیم است. ﴿۱۲﴾

يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ ﴿۱۳﴾

روزى که مردان منافق و زنان منافق به کسانى که ایمان آورده اند، مى گویند: رو برگردانید و به ما نگاه کنید تا از پرتو نور شما ما هم استفاده نماییم. به آنها گفته مى شود: به عقب خودتان برگردید، از آنجا کسب نور کنید. پس بین آنها دیوارى زده مى شود که درى دارد. باطنش رحمت است و ظاهرش عذاب است. ﴿۱۳﴾

يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿۱۴﴾

آنها را صدا مى زنند آیا ما با شما نبودیم؟ مى گویند: چرا، ولى شما به خود خیانت کردید و انتظار کشیدید و تردید داشتید و آرزوهایتان شما را فریب داد تا وقتى که امر الهى رسید و شیطان شما را در برابر خدا مغرورتان کرد. ﴿۱۴﴾

«فدیه ای در برابر آتش گرفته نمی شود»

فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۵﴾

پس امروز از شما و از کسانى که کافر شده اند فدیه اى گرفته نمى شود. جایگاهتان آتش است، همان مولاى شما است و چه بد جایگاهى است. ﴿۱۵﴾

«آیا نوبت بازگشت نرسیده است؟»

أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۱۶﴾

آیا وقت آن نرسیده است که کسانى که ایمان آورده اند، دلهایشان در مقابل یاد خدا و آنچه از حقّ نازل گردیده خاشع شود و مانند کسانى که از قبل کتاب به آنها داده شده نباشند که زمان طولانى بر آنها گذشت، پس دلهایشان قساوت پیدا کرد و بیشترى از آنها فاسق بودند؟ ﴿۱۶﴾

«حیات زمین در تابستان»

اِعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۱۷﴾

بدانید، قطعا خدا زمین را بعد از مرگش زنده مى کند. قطعا ما براى شما آیاتمان را بیان مى کنیم، شاید شما تعقّل کنید. ﴿۱۷﴾

«صدقه دهندگان و قرض دهندگان اجرشان مضاعف می شود»

إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ ﴿۱۸﴾  

قطعا مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده و آنهائى که به خدا وام مى دهند قرض الحسنه اى، مضاعف مى شود براى آنها و اجر پر ارزشى خواهند داشت. ﴿۱۸﴾

«صدّیقین چه کسانی هستند؟»

وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿۱۹﴾

و کسانى که ایمان به خدا و رسولانش آورده اند، آنها همان صدّیقین و شهدا در نزد پروردگارشان هستند، براى آنها اجرشان و نورشان خواهد بود و کسانى که کافر شده اند و آیات ما را تکذیب کرده اند، آنها جهنّمى هستند. ﴿۱۹﴾

«مذمّت زندگی دنیا»

اِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ﴿۲۰﴾

بدانید که جز این نیست، زندگى دنیا بازى و بیهوده و تجمّل نمائى و فخرفروشى در بین خودتان و زیاده طلبى در اموال و در اولاد است. مانند مَثَل بارانى است که گیاهش کفّار را به تعجّب مى اندازد، سپس خشک مى شود، به نحوى که تو آن را زردرنگ مى بینى، سپس به کاه تبدیل مى گردد و در آخرت عذاب سختى است و بخشش و رضوان از جانب خدا است و زندگى دنیا جز متاع فریبنده اى چیزى نیست. ﴿۲۰﴾

«بهشتی که پهنای آن به وسعت آسمان و زمین است»

سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿۲۱﴾

به سوى مغفرت پروردگارتان و بهشتى که پهناى آن مانند پهناى آسمان و زمین است و آماده شده براى کسانى که ایمان به خدا و رسولانش دارند، سبقت بگیرید آن فضل خدا است، به کسى که بخواهد مى دهد. و خدا صاحب فضل بزرگى است. ﴿۲۱﴾

«همه امور در لوح محفوظ ثبت شده است»

مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿۲۲﴾

مصیبتى در زمین و از ناحیه خودتان به شما نمى رسد، مگر قبل از آنکه زمین را بیافرینیم، در فرمانى ثبت شده است. قطعا آن براى خدا آسان است. ﴿۲۲﴾

لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﴿۲۳﴾

این به خاطر آن است که بر آنچه از دستتان رفته، متأسّف نشوید و به آنچه به شما داده شده است، شاد نگردید و خدا هیچ متکبّر افتخارکننده اى را دوست نمى دارد. ﴿۲۳﴾

«خدای تعالی بخیلها را دوست نمی دارد»

الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۲۴﴾  

کسانى که بخل مى کنند و مردم را به بخل امر مى کنند و کسى که روبگرداند، پس قطعا خدا همان بى نیازِ پسندیده است. ﴿۲۴﴾

«اهمیت آهن»

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۲۵﴾

قطعا ما پیامبرانمان را با نشانه هائى فرستادیم و با آنها کتاب و میزان را نازل نمودیم تا مردم به عدالت قیام کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروى شدید و منفعتهائى براى مردم است و تا خدا معلوم کند، چه کسى او و رسولانش را در پنهانى یارى مى کند. قطعا خدا قوىّ عزیزى است. ﴿۲۵﴾

«خدای تعالی در ذریه حضرت نوح و ابراهیم علیهما السلام نبوّت و کتاب را قرار داده است»

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۲۶﴾

و قطعا ما نوح و ابراهیم را فرستادیم و در ذریه آنها نبوّت و کتاب قرار دادیم. پس بعضى از آنها هدایت شدند و بسیارى از آنها فاسق گردیدند. ﴿۲۶﴾

«رهبانیت بدعتی بود که مسیحیت گذاشته بودند»

ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۲۷﴾

سپس ما در پشت آثار آنها پیامبرانى فرستادیم و بعد از آنها عیسى بن مریم را مبعوث نمودیم و به او انجیل را دادیم و در دل کسانى که از عیسى پیروى مى کردند، رأفت و مهربانى را قرار دادیم و رهبانیتى را که آنها بدعت گذاشته بودند، ما به آنها فرمان نداده بودیم. اگر چه منظور آنها رضاى خدا بود ولى حقّ آن را رعایت نکردند. پس ما به کسانى که از آنها ایمان آوردند، اجرشان را عنایت کردیم و بیشترى از آنها فاسق اند. ﴿۲۷﴾

«خدای تعالی به مؤمنین دو برابر مهربانی می کند»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۸﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، تقواى الهى را رعایت کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا از رحمت خودش دو برابر به شما عنایت فرماید و براى شما نورى که با آن راه بروید، قرار دهد و شما را بیامرزد. و خدا بخشنده مهربانى است. ﴿۲۸﴾

لِئَلَّا يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَلَّا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَأَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿۲۹﴾

تا آنکه اهل کتاب بدانند، قدرت ندارند بر چیزى از فضل خدا برسند و قطعا فضیلت بدست خدا است، آن را به کسى که بخواهد مى دهد. و خدا صاحب فضل عظیمى است. ﴿۲۹﴾

برداشت از آیات ۲۹ – ۱۶

تدبر در آیات الهی

سالک الی اللّه باید در آیاتی که تلاوت شد تدبر کند و این برداشتها را داشته باشد:

اول: از خواب غفلت بیدار شود و دل خود را با یاد خدا در مقابل خدا و آن چه از جانب خدا از حق و حقیقت نازل شده خاضع و خاشع نماید.

دوم: مانند گذشته ها از امت پیامبران گذشته با آرزوهای دراز دل خود را سخت و دارای قساوت قرار ندهد تا از فاسقین محسوب نگردد.

سوم: عقل که همان تعلیمات عالم ارواح است باید در همه کس زنده شود و در آیات خدا از قبیل زمستان و تابستان که خدا زمین را زنده می کند و می میراند تفکر نماید تا به معرفت خدای تعالی  که همان تعقل است برسد.

چهارم: به زن و مردی که صدقه می دهند که در حقیقت همان وام دادن خوبی به پروردگار است خدای تعالی اجر محترمانه ای خواهد داد.

پنجم: کسانی که ایمان راسخی به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله می آورند آنها از صدیقین و راستگویانند آنها در نزد خدا از شهدا محسوب می شوند و اجر آنها در نزد پروردگارشان محفوظ است و خدای تعالی برای آنها روشنایی خوبی قرار می دهد.

ششم: همه مسلمانها باید بدانند که زندگی دنیا و دلبستگی به دنیا جز بازی بیهوده ای نبوده و به آن نباید دل ببندد.

هفتم: دل بستن به دنیا سبب تجمل گرائی و زیاده طلبی در اموال و اولاد می گردد و مانند بارانی است که به زمین می بارد و علوفه زیادی از زمین بیرون می آورد ولی ثمری و فایده ای ندارد و همه آن گیاهان تبدیل به کاه می شود و در آخرت هم خدای تعالی عذاب دردناکی نصیب این افراد می کند.

هشتم: باید بداند که بخشش و رضوان از جانب خدا است و دلبستگی به دنیا، مایه فریب است.

نهم: سالک الی اللّه باید برای رسیدن به مغفرت پروردگار و بهشتی که پهنایش به وسعت زمین و آسمان است کوشش کند.

دهم: خدای تعالی بهشتی را که به این وسعت است برای کسانی که به او و پیامبرانش ایمان آورده اند آماده کرده و این لطف الهی است به کسی را که او دوست می دارد می دهد و خدا همیشه صاحب فضل بزرگی بوده است.

یازدهم: آن چه از مصیبت در روی زمین به کسی می رسد در کتابی که از جانب خدا نازل شده است حکمش نوشته شده و این دقت در قانون گذاری بر خدا آسان است.

دوازدهم: زهد واقعی این است که محبت دنیا را انسان نداشته باشد تا جائی که اگر همه دنیا از دستش برود متأسف نگردد و اگر همه دنیا را به او بدهند هیچ خوشحال نشود.

سیزدهم: کسانی که خدا آنها را دوست نمی دارد متکبران و افتخارکنندگان هستند.

چهاردهم: کسانی که بخیل اند و مردم را وادار به بخل می کنند اینها را هم خدای تعالی دوست نمی دارد.

پانزدهم: خدای تعالی از کسانی که به دستورات او پشت می کنند و اطاعت امر او را نمی نمایند بیزار است.

شانزدهم: همه انبیاء و پیامبران علیهم السلام که آمده اند و کتاب و قوانینی آورده اند برای این بوده است که مردم با عدالت و سالم زندگی کنند.

هفدهم: در روزگاری که آهن هیچ ارزشی نداشت و مردم از آن استفاده ای نمی کردند خدای تعالی فرموده که ما آهن را در اختیار شما قرار دادیم که در آن منافع زیادی برای مردم هست و استحکام قابل توجهی دارد و این بخاطر امتحانی است که از مردم بکند و ببیند چه کسی خدا و پیغمبرش را به این وسیله یاری می نماید.

هجدهم: خدای تعالی پیامبران اولوالعزم مانند حضرت نوح و ابراهیم علیهم السلام و ذریه اینها را با نبوت و کتاب فرستاده تا مردم را هدایت کنند که بعضی از آنها به این وسیله هدایت شدند ولی بیشتر مردم فاسق گردیدند.

نوزدهم: خدای تعالی در دلهای کسانی که پیروی از حضرت عیسی علیه السلام و کتاب انجیل نموده بودند رأفت و مهربانی نسبت به یکدیگر به خاطر پیروی آنها از انبیاء علیهم السلام قرار داده است.

بیستم: مردم مسیحی رهبانیت و انزوا را در دین خدا بدعت گذاشتند و خدای تعالی آن را در کتابشان ننوشته بود بلکه خشنودی پروردگار و رعایت حق خدا را نوشته بود و کسانی که ایمان به آن آورده اند اجر خوبی در نزد خدا دارند.

بیست و یکم: کسی که با ایمان به خدا و ایمان به پیغمبرش تقوای الهی را رعایت کند از مهربانی خدا دو برابر به او داده می شود یعنی از رحمت خاص الخاص پروردگار کمال استفاده را می کند و خدا برای او نوری قرار می دهد که راه تزکیه نفس و کمالات را بپیماید.

بیست و دوم: اهل کتاب و بلکه همه مردم باید بدانند به تنهائی بر چیزی از فضل خدا نمی رسند بلکه فضل خدا در دست خدا است و خدا کسی را که دوست بدارد از تفضلاتش به او می دهد.

سوره مبارکه واقعه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«در روز وقوع قیامت چه خواهد شد؟»

إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿۱﴾

زمانی که واقعه قیامت واقع شود. ﴿۱﴾

لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ ﴿۲﴾

برای واقع شدن آن دروغی در کار نیست. ﴿۲﴾

خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ ﴿۳﴾

پایین آورنده و بالابرنده است. ﴿۳﴾

إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ﴿۴﴾

آن وقتی که زمین به شدّت بلرزد. ﴿۴﴾

وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ﴿۵﴾

و کوهها به شدّت درهم کوبیده شود. ﴿۵﴾

فَكَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا ﴿۶﴾

و مانند غبار پراکنده گردند. ﴿۶﴾

«مردم به سه بخش تقسیم می شوند»

وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً ﴿۷﴾

پس شما سه گروه خواهید بود. ﴿۷﴾

فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿۸﴾

پس اصحاب دست راست، چه اصحاب دست راستى! ﴿۸﴾

وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿۹﴾

و اصحاب دست چپ، چه اصحاب دست چپی! ﴿۹﴾

«خصوصیات مقرّبین»

وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿۱۰﴾

و سبقت گیرندگان، چه سبقت گیرندگانی! ﴿۱۰﴾

أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿۱۱﴾

اینها مقرّبند. ﴿۱۱﴾

فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿۱۲﴾

در بهشتهای پر نعمتند. ﴿۱۲﴾

ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۳﴾

گروه بسیاری از اوّلی ها هستند. ﴿۱۳﴾

وَقَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ ﴿۱۴﴾

و کمی از آخری ها هستند. ﴿۱۴﴾

عَلَى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ ﴿۱۵﴾

بر تختهائی که به یکدیگر پیوسته است. ﴿۱۵﴾

مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ ﴿۱۶﴾  

رو به روی یکدیگر بر آنها تکیه کرده اند. ﴿۱۶﴾

يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ ﴿۱۷﴾

نوجوانانی که دائما در آنجا هستند، دور آنها می گردند. ﴿۱۷﴾

بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ ﴿۱۸﴾

با قدح ها و کوزه ها و جام هائی که از چشمه های بهشتی است. ﴿۱۸﴾

لَا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا یُنزِفُونَ ﴿۱۹﴾

که از آن آشامیدنی ها سردرد نمى شوند و مست نمى شوند. ﴿۱۹﴾

وَفَاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ ﴿۲۰﴾

و میوه هائی از هر نوع که انتخاب کنند. ﴿۲۰﴾

وَلَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ ﴿۲۱﴾

و گوشت پرنده، از هر نوع که اشتها داشته باشند. ﴿۲۱﴾

وَحُورٌ عِینٌ ﴿۲۲﴾

و حورالعین. ﴿۲۲﴾

كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ ﴿۲۳﴾

مانند مرواریدی که در صدف مخفی شده باشد. ﴿۲۳﴾

جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲۴﴾

جزای آن چیزی است که عمل کرده اند. ﴿۲۴﴾

لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْواً وَلَا تَأْثِیماً ﴿۲۵﴾

در آن بهشتها نه لغوی و نه گناهی می شنوند. ﴿۲۵﴾

إِلَّا قِیلاً سَلَاماً سَلَاماً ﴿۲۶﴾

جز آنکه گفته می شود: سلام، سلام. ﴿۲۶﴾

«خصوصیات اصحاب یمین»

وَأَصْحَابُ الْیَمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیَمِینِ ﴿۲۷﴾

و اصحاب دست راست، چه اصحاب دست راستی! ﴿۲۷﴾

فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ ﴿۲۸﴾

در سایه درخت سدر بی خار. ﴿۲۸﴾

وَطَلْحٍ مَنْضُودٍ ﴿۲۹﴾

و درخت «طلح» [۱] پر برگ. ﴿۲۹﴾

[۱]  ــ درختى است که در یمن و حجاز است و بسیار خوش منظره و معطّر است.

وَظِلٍّ مَمْدُودٍ ﴿۳۰﴾

و سایه پهن شده. ﴿۳۰﴾

وَمَاءٍ مَسْكُوبٍ ﴿۳۱﴾

و آبی که ریزان است ﴿آبشار﴾. ﴿۳۱﴾

وَفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ ﴿۳۲﴾

و میوه های بسیار. ﴿۳۲﴾

لَا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ ﴿۳۳﴾

که نه قطع می شود و نه ممنوع می گردد. ﴿۳۳﴾

وَفُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ ﴿۳۴﴾

و همسران بلندمرتبه. ﴿۳۴﴾

إِنَّا أَنْشَأْنَاهُنَّ إِنْشَاءً ﴿۳۵﴾

ما آنها را آفرینش جدید و خوبی دادیم. ﴿۳۵﴾

فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْكَارًا ﴿۳۶﴾

و همه را باکره قرار دادیم. ﴿۳۶﴾

عُرُباً أَتْرَاباً ﴿۳۷﴾

زنانی که به همسرانشان عشق می ورزند (و خوش زبان) و هم سنّ و سالند. ﴿۳۷﴾

لِأَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿۳۸﴾

اینها برای اصحاب یمین اند. ﴿۳۸﴾

ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ ﴿۳۹﴾

دسته ای از امّت اوّلی هستند. ﴿۳۹﴾

وَثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ ﴿۴۰﴾

و دسته ای از امّت آخری هستند. ﴿۴۰﴾

«خصوصیات اصحاب شمال»

وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ ﴿۴۱﴾

و اصحاب دست چپ، چه اصحاب دست چپی! ﴿۴۱﴾

فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ ﴿۴۲﴾

در بادهای کشنده و آبهای سوزاننده. ﴿۴۲﴾

وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ ﴿۴۳﴾

و در سایه ای از دودهای متراکم و آتشین اند. ﴿۴۳﴾

لَا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ ﴿۴۴﴾

که نه خنک و نه آرامش بخش است. ﴿۴۴﴾

إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ ﴿۴۵﴾

قطعا اینها قبل از آن از ثروتمندان مغرور بوده اند. ﴿۴۵﴾

وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ ﴿۴۶﴾

و بر گناه(هاى) بزرگ اصرار مى کردند. ﴿۴۶﴾

وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿۴۷﴾

و می گفتند: آیا وقتی ما مُردیم و خاک و استخوان گردیدیم، آیا دوباره ما مبعوث خواهیم شد؟ ﴿۴۷﴾

أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿۴۸﴾

یا پدران گذشته ما ﴿مبعوث می شوند؟﴾ ﴿۴۸﴾

قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ﴿۴۹﴾

بگو: قطعا اوّلین و آخرین. ﴿۴۹﴾

لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿۵۰﴾  

همه برای موعد روز معینی جمع آوری می شوند. ﴿۵۰﴾

«گمراهان تکذیب کننده»

ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ ﴿۵۱﴾

سپس شما ای گمراهانِ تکذیب کننده. ﴿۵۱﴾

لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ ﴿۵۲﴾

از درخت زقّوم خواهید خورد. ﴿۵۲﴾

فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿۵۳﴾

پس شکمهایتان را از آن پر خواهید کرد. ﴿۵۳﴾

فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ ﴿۵۴﴾

بالای آن از آب سوزانی خواهید نوشید. ﴿۵۴﴾

فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ ﴿۵۵﴾

و مانند شتران عطشان از آن می آشامید. ﴿۵۵﴾

هَذَا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ ﴿۵۶﴾

این پذیرائی آنها روز جزا است. ﴿۵۶﴾

نَحْنُ خَلَقْنَاكُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ ﴿۵۷﴾

ما شما را آفریدیم. پس چرا تصدیق نمی کنید؟ ﴿۵۷﴾

أَفَرَأَيْتُمْ مَا تُمْنُونَ ﴿۵۸﴾

آیا (شما) مى بینید آن نطفه اى را که (در رحم) مى ریزید؟ ﴿۵۸﴾

أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ ﴿۵۹﴾

آیا شما آن را خلق می کنید یا ما آفریدگاریم؟ ﴿۵۹﴾

«مرگ بین بشر تقدیر شده است»

نَحْنُ قَدَّرْنَا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ ﴿۶۰﴾

ما بین شما مرگ را مقدّر نمودیم و بر ما کسی سبقت نمی گیرد. ﴿۶۰﴾

عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنْشِئَكُمْ فِي مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۶۱﴾

بر اینکه امثال شما را به جای شما قرار دهیم و شما را در جائی که نمی دانید ایجادتان کنیم. ﴿۶۱﴾

وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ ﴿۶۲﴾

و قطعا خلقت اوّلی را می دانید، پس چرا متذکر نمی شوید؟ ﴿۶۲﴾

أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ ﴿۶۳﴾

آیا دیده اید آنچه را که می کارید؟ ﴿۶۳﴾

أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ﴿۶۴﴾

آیا شما آن را می رویانید یا ما رویاننده هستیم؟ ﴿۶۴﴾

لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ ﴿۶۵﴾

اگر بخواهیم آن را کاه قرارش می دهیم تا در تعجّب بمانید. ﴿۶۵﴾

إِنَّا لَمُغْرَمُونَ ﴿۶۶﴾

قطعا ﴿بگویید:﴾ ما ضررکنندگانیم. ﴿۶۶﴾

بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿۶۷﴾

بلکه ما محرومانیم. ﴿۶۷﴾

«از خواب غفلت بیدار شوید»

أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ ﴿۶۸﴾

آیا دیده اید آبی را که می نوشید؟ ﴿۶۸﴾

أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿۶۹﴾

آیا شما آن را از ابر نازل کرده اید یا ما آن را فرو فرستاده ایم؟ ﴿۶۹﴾

لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ ﴿۷۰﴾

اگر بخواهیم آن را تلخ قرارش می دهیم، پس چرا تشکر نمی کنید؟ ﴿۷۰﴾

أَفَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ ﴿۷۱﴾

آیا دیده اید آتشی را که شعله ور می کنید؟ ﴿۷۱﴾

أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِؤُونَ ﴿۷۲﴾

آیا شما درختش را آفریده اید یا ما آفریده ایم؟ ﴿۷۲﴾

نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِينَ ﴿۷۳﴾

ما آن را برای مسافران تذکر و بهره ای قرار داده ایم. ﴿۷۳﴾

فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿۷۴﴾

پس نام پروردگار عظیمت را تسبیح بگو. ﴿۷۴﴾

«قرآن را جز پاکان نباید لمس کنند»

فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿۷۵﴾

پس قسم نمی خورم به موقعیتهای ستارگان. ﴿۷۵﴾

وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿۷۶﴾  

و قطعا آن قسمى است که اگر بدانید عظیم است. ﴿۷۶﴾

إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿۷۷﴾

که قطعا آن قرآن کریمی است. ﴿۷۷﴾

فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ ﴿۷۸﴾

در کتاب بسته شده ای است. ﴿۷۸﴾

لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿۷۹﴾

جز پاکان آن را مس نمی کنند. ﴿۷۹﴾

تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸۰﴾

از جانب پروردگار عالمیان نازل شده است. ﴿۸۰﴾

أَفَبِهَذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿۸۱﴾

آیا پس به این سخن و کلام بی توجّهی می کنید و کوچک می شمارید؟ ﴿۸۱﴾

وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿۸۲﴾

و شما بهره خود را این قرار داده اید که قرآن را تکذیب کنید؟ ﴿۸۲﴾

«خدا به همه چیز از همه نزدیکتر است»

فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿۸۳﴾

پس چرا وقتی که به گلوگاه می رسد. ﴿۸۳﴾

وَأَنتُمْ حِینَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿۸۴﴾

و شما در آن حال نگاه می کنید. ﴿۸۴﴾

وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَلَكِنْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿۸۵﴾

و ما به آن نزدیک تر از شما هستیم ولی (شما) بصیرت ندارید. ﴿۸۵﴾

فَلَوْلَا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿۸۶﴾

پس اگر شما جزا داده نمی شوید. ﴿۸۶﴾

تَرْجِعُونَهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۸۷﴾

روح (خود) را برگردانید، اگر راست می گویید. ﴿۸۷﴾

«تقسیم بندگان خدا»

فَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿۸۸﴾

و امّا اگر از مقرّبین باشد. ﴿۸۸﴾

فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴿۸۹﴾

پس راحت و دارای بوی خوش و بهشت پر نعمت است. ﴿۸۹﴾

وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿۹۰﴾

و امّا اگر از اصحاب دست راست باشد. ﴿۹۰﴾

فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿۹۱﴾

پس سلام بر تو از طرف اصحاب دست راست. ﴿۹۱﴾

وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿۹۲﴾

و امّا اگر او از تکذیب کنندگان گمراه باشد. ﴿۹۲﴾

فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ ﴿۹۳﴾

پس با آب جوشان پذیرائی می شود. ﴿۹۳﴾

وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ﴿۹۴﴾

و در آتش جهنّم وارد می شود. ﴿۹۴﴾

إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ﴿۹۵﴾

قطعا این همان حقّ یقینی است. ﴿۹۵﴾

فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿۹۶﴾

پس بنام پروردگار بزرگت، تسبیح کن. ﴿۹۶﴾

برداشت از آیات ۹۶ – ۷۵

پند و اندرز

سالک الی اللّه باید از آیات آخر سوره واقعه این پند و اندرزها را بگیرد:

۱  –  زیاد قسم نخورد و اگر قسم خورد بداند که به چه چیز قسم خورده و حقیقت آن را درک کند.

۲  –  قرآن، اصل و حقیقت کتاب تکوین شده الهی است که منظور ممکن است «کتاب علی بن ابیطالب علیه السلام» باشد.

۳  –  ظاهر قرآن را بدون وضو و طهارت نباید لمس کند و باطن قرآن بدون تزکیه نفس حاصل نمی شود.

۴  –  نباید به قرآن بی توجهی کند و قرآن را تکذیب نماید.

۵  –  باید خدا را با حقیقت قرآن یکی بداند و این بصیرت را داشته باشد.

۶  –  باید ایمانش آن قدر قوی باشد که از مقربین گردد.

۷  –  باید بداند که مقربین دارای راحتی و خوشی و بهشت و نعمت خواهند بود.

۸  –  کاری کند که در زمره اصحاب یمین خودش را قرار دهد تا سلام و سلامتی اصحاب یمین نصیب او گردد.

۹  –  کوشش کند که از تکذیب کنندگان گمراه نباشد که اگر این چنین بود قطعا و یقینا به جهنم خواهد رفت.

۱۰  –  باید بداند که بهترین و بالاترین کار و روحیات مال کسی است که تسبیح پروردگار عظیم را بنماید.

سوره مبارکه رحمان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«نعمتهای الهی»

اَلرَّحْمَنُ ﴿۱﴾

خدای بخشنده، ﴿۱﴾

عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿۲﴾

قرآن را تعلیم داده، ﴿۲﴾

خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿۳﴾

انسان را خلق کرده، ﴿۳﴾

عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿۴﴾

به او سخن گفتن تعلیم داده، ﴿۴﴾

اَلشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿۵﴾

خورشید و ماه را منظّم فرموده. ﴿۵﴾

وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ ﴿۶﴾

و ستارگان (و یا گیاهان کوتاه بى ساقه) و درختان سجده مى کنند. ﴿۶﴾

وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ﴿۷﴾

و خدا آسمان را بالا برده و میزان و حسابى (در آن) گذاشت. ﴿۷﴾

«عدالت در میزان را رعایت کنید»

أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿۸﴾

در میزان تعدّی نکنید. ﴿۸﴾

وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ ﴿۹﴾

و وزن را بر اساس عدالت قرار دهید و میزان را کم نگذارید. ﴿۹﴾

«الطاف الهی بر مردم»

وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿۱۰﴾

و زمین را برای مردم گذاشته. ﴿۱۰﴾

فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿۱۱﴾

در آن میوه ها و درخت خرما با خوشه های غلاف دار ﴿۱۱﴾

وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿۱۲﴾

و دانه های با ساقه و برگ و گیاهان خوشبوی معطّر است. ﴿۱۲﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۳﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۱۳﴾

«چگونگی خلقت بدن جنّ و انس»

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ ﴿۱۴﴾

انسان را از گِل خشکیده مانند آجر خلق کرد. ﴿۱۴﴾

وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿۱۵﴾

و جن را از شعله های متحرّک آتش خلق فرمود. ﴿۱۵﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۶﴾  

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۱۶﴾

«اشاره به کرویت زمین»

رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ ﴿۱۷﴾

پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است. ﴿۱۷﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۸﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۱۸﴾

برداشت از آیات ۱۸ – ۱

سالک الی اللّه از آیاتی که تلاوت شد ﴿از اول سوره رحمن تا آیه ۱۸﴾ باید مطالب زیر را بفهمد:

۱  –  خدای تعالی به مخلوقش مهربان است و حتی کفار و فجار را از نعمت های عمومی اش ﴿که معنی رحمن است﴾ بهره مند می سازد.

۲  –  قرآن که مرآت علم پروردگار می باشد به خاتم انبیاء علیهم السلام در ابتدای خلقت نور مقدس آن حضرت،  تعلیم داده شده و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حقایق قرآن هدایت گردیده است.

۳  –  انسان در میان جانداران کره زمین از این جهت اشرف مخلوقات است که فهم و درک خود را با سخن گفتن که خدای تعالی به او تعلیم داده برای مردم می گوید.

۴  –  همه چیز باید منظم و با حساب دقیقی انجام شود آن چنان که خدای تعالی ماه و خورشید را منظم فرموده است.

۵  –  باید در مقابل عظمت پروردگار خضوع کند و فرمانبردار باشد آن چنان که از ستارگان گرفته تا گیاهان همه تکوینا اطاعت پروردگار را می کنند و او را سجده می نمایند.

۶  –  باید عدالت را رعایت کند و افراط و تفریط را از بین ببرد و در کسب و کار با میزان صحیحی عمل کند.

۷  –  نعمتهای پروردگار را همیشه در مد نظر داشته باشد و به میوه های رنگارنگ و انواع خرماها و برگهای خوشبو توجه کند و نعمت های الهی را تکذیب نکند.

۸  –  بداند که خدای تعالی بدن انسان را از گل خشکیده خلق کرده و بدن اجنه را از شعله های متحرک آتش آفریده است.

۹  –  باید سالک الی اللّه خود را مربی تمام مردم کره زمین بداند چون فرموده اند: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» و نگذارد که آنها از موقعیت و محل خود تجاوز کنند.

«نشانه های الهی در دریا»

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ ﴿۱۹﴾

دو دریا را بهم راه داد که بهم برسند. ﴿۱۹﴾

بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ ﴿۲۰﴾

بین آنها فاصله ای است که بر یکدیگر غلبه نمی کنند. ﴿۲۰﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۱﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۲۱﴾

يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿۲۲﴾

از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان خارج می شود. ﴿۲۲﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۳﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۲۳﴾

وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ ﴿۲۴﴾

و براى او کشتیهائى ساخته شده که در دریا مانند کوههائى هستند. ﴿۲۴﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۵﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۲۵﴾

«بدن کسانی که در روی زمین هستند فانی می شود»

كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ﴿۲۶﴾

هر کسى که روى آن (زمین) باشد، فانى مى شود. ﴿۲۶﴾

وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿۲۷﴾

و تنها وجه پروردگارت که صاحب جلالت و اکرام است، باقی می ماند. ﴿۲۷﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۸﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۲۸﴾

«خدای تعالی هر روزی در شغلی می باشد»

يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ ﴿۲۹﴾

کسى که در آسمانها و زمین است، دست نیاز به سوى او دراز کرده و از او درخواست مى کند. او هر روز در کارى خواهد بود. ﴿۲۹﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۰﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۳۰﴾

«حساب روز قیامت»

سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿۳۱﴾

ای گروه جنّ و انس، به زودی به حسابتان می رسیم. ﴿۳۱﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۲﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۳۲﴾

«سیر و سفر در آسمانها»

يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿۳۳﴾

اى گروه جنّ و انس، اگر مى توانید از مدارهاى آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، ولى نمى توانید بگذرید، مگر با تسلّط و نیرو. ﴿۳۳﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۴﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۳۴﴾

يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ﴿۳۵﴾

بر شما شعله هائى از آتش بى دود و دودهاى متراکم فرستاده مى شود و (از کسى) نمى توانید یارى بطلبید. ﴿۳۵﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۶﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۳۶﴾

فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ ﴿۳۷﴾

پس وقتی که آسمان شکافته شود و مانند روغن مذاب سرخ گردد. ﴿۳۷﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۸﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۳۸﴾

«در قیامت همه مطالب روشن است»

فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿۳۹﴾

پس در آن روز از گناه انس و جنّ پرسیده نمی شود. ﴿۳۹﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۰﴾  

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۴۰﴾

یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ ﴿۴۱﴾

گناهکاران از سیمایشان شناخته می شوند، پس موهای جلوی سر و پاهایشان گرفته می شود. ﴿۴۱﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۲﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۴۲﴾

«معرّفی جهنّم»

هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۴۳﴾

این همان جهنّمی است که گناهکاران آن را تکذیب می کردند. ﴿۴۳﴾

یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ ﴿۴۴﴾

(امروز) در بین جهنّم و آب سوزان رفت و آمد مى کنند.﴿۴۴﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۵﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۴۵﴾

«برای هر که از خدا بترسد، دو بهشت خواهد بود»

وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿۴۶﴾

و برای کسی که از مقام پرورگارش بترسد، دو بهشت است. ﴿۴۶﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۷﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۴۷﴾

ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿۴۸﴾

دارای انواع درختان است. ﴿۴۸﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۹﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۴۹﴾

فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ ﴿۵۰﴾

در میان آن دو بهشت، دو چشمه جریان دارد. ﴿۵۰﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۱﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۵۱﴾

فِيهِمَا مِنْ كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿۵۲﴾

در آن دو بهشت از هر میوه ای دو نوع وجود دارد. ﴿۵۲﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۳﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۵۳﴾

مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ ﴿۵۴﴾

در آن بر پشتی هائی که داخلش از ابریشم است، تکیه زده اند. و میوه های آن دو بهشت در دسترس است. ﴿۵۴﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۵﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۵۵﴾

فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿۵۶﴾

در آن بهشتها زنان چشم خماری که دست هیچ انس و جنّی قبل از اینها به آنها نرسیده است، می باشد. ﴿۵۶﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۷﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۵۷﴾

كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿۵۸﴾

مثل اینکه آن دخترها یاقوت و مرواریدند. ﴿۵۸﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۹﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۵۹﴾

هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿۶۰﴾

آیا جزای نیکی غیر از نیکی است؟ ﴿۶۰﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۱﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۶۱﴾

«و دو بهشت دیگر هم برای آنها هست»

وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿۶۲﴾

و غیر از آن دو بهشت، دو بهشت دیگر هم هست. ﴿۶۲﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۳﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۶۳﴾

مُدْهَامَّتَانِ ﴿۶۴﴾

هر دو سرسبزند که به سیاهى مى زند. ﴿۶۴﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۵﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۶۵﴾

فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿۶۶﴾

در آن دو (بهشت) دو چشمه اى هست که مى جوشد.﴿۶۶﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۷﴾  

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۶۷﴾

فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿۶۸﴾

در آن دو بهشت میوه ها و درخت خرما و درخت انار است. ﴿۶۸﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۹﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۶۹﴾

فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿۷۰﴾

در آن دو بهشت زنان نیکوخو و نیکو صورتند. ﴿۷۰﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۷۱﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۷۱﴾

حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ ﴿۷۲﴾

حوریه های پرده داری که در خیمه ها هستند. ﴿۷۲﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۷۳﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۷۳﴾

لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿۷۴﴾

قبل از آنها دست انس و جنّی به آنها نرسیده است. ﴿۷۴﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۷۵﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۷۵﴾

مُتَّكِئِينَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ ﴿۷۶﴾

بهشتی ها بر تختهائی که با پارچه های سبز پوشیده شده و بر بالشهای بسیار خوب تکیه کرده اند. ﴿۷۶﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۷۷﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۷۷﴾

تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿۷۸﴾

پر برکت است نام پروردگار تو که صاحب جلالت و کرامت است. ﴿۷۸﴾

سوره مبارکه قمر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«قیامت به زودی برای هر کسی می رسد»

اِقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿۱﴾

ساعت قیامت نزدیک شد و ماه شکافت. ﴿۱﴾

وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ﴿۲﴾

و وقتی که معجزه ای را ببینند، اعراض می کنند و می گویند: این سحر همیشگی است. ﴿۲﴾

وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ ﴿۳﴾

و آنها تکذیب کردند و از هوای نفسشان پیروی نمودند و هر چیزی قرارگاهی دارد. ﴿۳﴾

وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ ﴿۴﴾

و قطعا از اخباری که در آن انزجار است، به آنها رسیده است. ﴿۴﴾

حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿۵﴾

حکمت بالغه ای است، پس ترساندنها سودی نداشت. ﴿۵﴾

فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَيْءٍ نُكُرٍ ﴿۶﴾  

پس از آنها رو بگردان روزى که داعى (مرگ) آنها را به طرف چیزى که وحشتناک است، دعوت مى کند. ﴿۶﴾

خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ ﴿۷﴾

در حالى که چشمهاى آنها پایین افتاده و آنها مانند ملخهاى پراکنده از قبرها خارج مى شوند. ﴿۷﴾

مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكَافِرُونَ هَذَا يَوْمٌ عَسِرٌ ﴿۸﴾

با شتاب به طرف دعوت کننده می روند. کافرها می گویند: امروز روز سختی است. ﴿۸﴾

«اشاره ای به قضیه حضرت نوح علیه السلام»

كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿۹﴾

قبل از آنها قومِ نوح تکذیب کردند. پس بنده ما را تکذیب نمودند و گفتند: دیوانه اى است و او زجردیده شده. ﴿۹﴾

فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ ﴿۱۰﴾

پس دعا کرد پروردگارش را که قطعا من مغلوبم، پس یاریم کن. ﴿۱۰﴾

فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ ﴿۱۱﴾

پس ما درهای آسمان را به آبی که به شدّت می ریخت، باز نمودیم. ﴿۱۱﴾

وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿۱۲﴾

و زمین را بصورت چشمه هایى شکافتیم، پس این دو آب (آب آسمان و زمین) به فرمانى که قطعا مقدّر شده بود، بهم پیوستند. ﴿۱۲﴾

وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿۱۳﴾

و او را بر کشتی که دارای تخته ها و میخهائی بود، سوار نمودیم. ﴿۱۳﴾

تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ كَانَ كُفِرَ ﴿۱۴﴾

زیر نظر خودمان حرکت کرد. جزائی بود برای کسانی که کافر شده اند. ﴿۱۴﴾

وَلَقَدْ تَرَكْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۱۵﴾

و قطعا آن را نشانه ای در میان مردم باقی گذاشتیم، آیا کسی هست که عبرت بگیرد؟ ﴿۱۵﴾

فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۱۶﴾

پس عذاب من و ترساندنهایم چگونه بوده است؟ ﴿۱۶﴾

«قرآن آن قدر نازل شده که آسان گردیده است»

وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۱۷﴾

و قطعا ما قرآن را براى تذکر آسان قرار داده ایم، پس آیا کسى هست که عبرت بگیرد؟ ﴿۱۷﴾

«اشاره به قضیه قوم عاد»

كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۱۸﴾

قوم عاد تکذیب کردند، پس عذاب من و ترساندنهای من چگونه بوده است؟ ﴿۱۸﴾

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ ﴿۱۹﴾

قطعا ما بر آنها باد تند سردی را در روز نحس مستمری فرستادیم. ﴿۱۹﴾

تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ ﴿۲۰﴾

آن باد مردم را مى کند، مثل اینکه آنها تنه هاى درخت خرمائى هستند که از جا کنده مى شوند. ﴿۲۰﴾

فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۲۱﴾

پس عذاب من و ترساندنهایم چگونه بوده است؟ ﴿۲۱﴾

«قرآن آسان نازل شده تا مردم از خواب غفلت بیدار شوند»

وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۲۲﴾

و قطعا ما قرآن را براى تذکر آسان قرار داده ایم، آیا پس کسى هست که عبرت بگیرد؟ ﴿۲۲﴾

«اشاره ای به قضیه قوم ثمود»

كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿۲۳﴾

قوم ثمود انذارها را تکذیب کردند. ﴿۲۳﴾

فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿۲۴﴾

و گفتند: آیا (ما) از بشرى که یکى از ما است، پیروى کنیم؟ قطعا ما اگر چنین کنیم، در گمراهى و دیوانگى خواهیم بود. ﴿۲۴﴾

أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿۲۵﴾

 آیا از میان ما بر او مطالب یادآورى کننده القا شده؟ بلکه او دروغگوى خودخواهى است. ﴿۲۵﴾

سَيَعْلَمُونَ غَدًا مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ ﴿۲۶﴾

همین فردا به زودى خواهند دانست که دروغگوى خودخواه کیست؟ ﴿۲۶﴾

إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿۲۷﴾  

ما ناقه را براى امتحان آنها فرستادیم، پس مراقب آنها باش و صبر داشته باش. ﴿۲۷﴾

وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ ﴿۲۸﴾

و به آنها خبر بده که آب میان آنها قسمت شده است، هر کدام به نوبت براى آشامیدن حاضر شوند. ﴿۲۸﴾

فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ﴿۲۹﴾

سردسته خود را صدا زدند، پس آمد و (ناقه را) پى کرد. ﴿۲۹﴾

فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۳۰﴾

پس عذاب من و ترساندنها چگونه بوده است؟ ﴿۳۰﴾

برداشت از آیات ۳۰ – ۹

پندها و اندرزها

سالک الی اللّه باید از آیاتی که قرائت شد استفاده و برداشتهای زیر را داشته باشد:

۱  –  این که به خاطر موفقیت در راه رسیدن به کمالات راهنماهای الهی را تکذیب نکند و برای سرپیچی از اوامرشان، به تهمت های زشت آنها را متهم ننماید.

۲  –  متوجه باشد که اگر راهنماها را متهم کرد و از اوامر آنها سرپیچی نمود کفران نعمت کرده و او مورد عذاب پروردگار واقع خواهد شد و خدا راهنماها را یاری خواهد کرد.

۳  –  اگر در دین رخنه ای وارد کند و یا از دستورات انبیاء علیهم السلام سرپیچی نماید باران که رحمت خدا است و چشمه های آب که بهترین نعمت الهی هستند تبدیل به عذاب بزرگی خواهند شد آن چنان که برای قوم نوح انجام گردید.

۴  –  اگر انسان طرفدار راهنمایان و پیغمبران و حق و حقیقت باشد خدای تعالی او را در وسط بلاهای دنیایی حفظ می کند و نمی گذارد به او آسیبی برسد و از هلاکت ها نجات پیدا می کند.

۵  –  سفینه نجات که اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هستند به کمک او می آیند و آنها با الواح مستحکم او را راهنمایی می کنند.

۶  –  تمام راهنمایی ها صددرصد زیر نظر پروردگار است و عذاب برای کفار جزایی است که با اراده الهی انجام می گیرد.

۷  –  باید بدانیم که قرآن با کلمات مغلق و نامأنوس و غیر بلیغ بیان نشده که مردم از فهم آن عاجز باشند بلکه خدای تعالی آن را آسان نازل فرموده تا مردم متذکر آن چه خدا در عالم ارواح به آنها تعلیم داده است بشوند.

۸  –  باید از برداشتهایی که با تدبر از قرآن دارد پند و عبرت بگیرد و دین خدا را غریب نگذارد.

۹  –  گاهی به خاطر این که خدای تعالی عذابی در روزی مقرر فرموده آن روز، روز نحسی شده و ثبت گردیده است.

۱۰  –  باید انسان از خدای تعالی بخواهد که عذاب و آن چه خدا از آنها بشر را ترسانده بر او نازل نگردد.

۱۱  –  ملکوت و حقیقت را با ظاهری که انسان می بیند مقایسه نکند و فکر نکند که پیغمبران و راهنمایان مانند خود او هستند.

۱۲  –  خدای تعالی ساده بودن قرآن را و به وسیله قرآن تذکر دادن آن چه در عالم ارواح یاد گرفته ایم و پند گرفتن از قرآن را در سوره قمر تکرار کرده تا ما این سه مطلب را کاملاً یاد بگیریم و در اعمالمان و رفتارمان آنها را به کار ببندیم.

۱۳  –  در این آیات خدای تعالی مکررا نام قرآن و انبیاء را مذکر ﴿یادآورنده﴾ یاد کرده تا ما بدانیم که قبلاً این حقایق را به ما تعلیم فرموده و در دنیایی که دار امتحان است پیغمبران علیهم السلام و قرآن را برای کمک به امتحان  ما جهت یادآوری ما نازل نموده است.

۱۴  –  پروردگار متعال مواد امتحانی بشر را از اسباب مختلف قرار داده و برای هر قومی و جمعیتی به مناسبت زمان و مکانشان امتحانشان را ترتیب داده است.

۱۵  –  خدای تعالی پیامبران و در زمان ما حضرت حجت بن الحسن روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء را مراقب ما قرار داده و صبر و تحمل را برای آن حضرت مقدر فرموده است.

۱۶  –  باید به قسمتهای الهی ولو به صورت ظاهر به ضرر او تمام شود راضی گردد.

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿۳۱﴾

قطعا ما بر آنها صیحه واحده اى فرستادیم. پس آنها مانند گیاه خشک شکسته شده گردیدند. ﴿۳۱﴾

«قرآن با لغات سخت گفته نشده که مردم متذکر شوند»

وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۳۲﴾

و قطعا ما قرآن را برای تذکر آسان قرار داده ایم، پس آیا کسی هست که عبرت بگیرد؟ ﴿۳۲﴾

«اشاره ای به قضیه قوم لوط»

كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿۳۳﴾

قومِ لوط ترسانندگان را تکذیب کردند. ﴿۳۳﴾

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ ﴿۳۴﴾

قطعا ما بر آنها باد تندى که ریگها را به حرکت در مى آورد فرستادیم، مگر خاندان لوط که در سحر آنها را نجات دادیم. ﴿۳۴﴾

نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ ﴿۳۵﴾

این نعمتى است از ناحیه ما. این چنین کسى را که شکر کند، جزا مى دهیم. ﴿۳۵﴾

وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ﴿۳۶﴾

و قطعا (لوط) آنها را از مجازات ما ترساند، پس مجادله مى کردند به آنچه ترسیده مى شدند. ﴿۳۶﴾

وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۳۷﴾

و از مهمانان او کام دل خواستند. پس ما چشمهاى آنها را نابینا و محو نمودیم. پس بچشید عذاب مرا و انذارها را. ﴿۳۷﴾

وَلَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذَابٌ مُسْتَقِرٌّ ﴿۳۸﴾

و قطعا در اوّل صبحشان عذاب پایدارى به سراغشان آمد. ﴿۳۸﴾

فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿۳۹﴾

پس بچشید عذاب مرا و انذارها را. ﴿۳۹﴾

وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۴۰﴾

و قطعا ما قرآن را براى تذکر، آسان قرار داده ایم، پس آیا کسى هست که عبرت بگیرد؟ ﴿۴۰﴾

«اشاره به قضیه اطرافیان فرعون»

وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ﴿۴۱﴾

و قطعا آل فرعون را پیامبرانی آمد. ﴿۴۱﴾

كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ ﴿۴۲﴾

(آنها) همه آیات ما را تکذیب کردند، پس ما آنها را مجازات کردیم، مجازات عزیز قدرتمندى. ﴿۴۲﴾

«خطاب به کفّار مکه»

أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولَئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَرَاءَةٌ فِي الزُّبُرِ ﴿۴۳﴾

آیا کفّار شما بهتر از آن گروه شما هستند؟ یا براى شما برائت نامه اى در کتاب و نوشته وجود دارد؟ ﴿۴۳﴾

«اتّحاد و درهم شکستن کفّار قریش»

أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ ﴿۴۴﴾

یا می گویند: ما جمعیت پیروزیم. ﴿۴۴﴾

سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ ﴿۴۵﴾

به زودی جمع شکست می خورد و پشت کرده، فرار می کنند. ﴿۴۵﴾

بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ﴿۴۶﴾

بلکه ساعت قیامت وعده گاه آنها است و قیامت هولناک تر و تلخ تر است. ﴿۴۶﴾

«زندگی سخت گناهکاران»

إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿۴۷﴾

قطعا گناهکاران در گمراهی و دیوانگی هستند. ﴿۴۷﴾

یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ﴿۴۸﴾

روزى که با صورتشان در آتش کشیده مى شوند، بچشید احساس جهنّم را. ﴿۴۸﴾

«در خلقت، هر چیزی به اندازه است»

إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿۴۹﴾  

قطعا ما هر چیزی را به اندازه خلق کرده ایم. ﴿۴۹﴾

وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿۵۰﴾

و فرمان ما یک مرتبه بیشتر نیست، مانند چشم بر هم زدن. ﴿۵۰﴾

وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۵۱﴾

و قطعا ما هلاک کرده ایم مانند شما را، پس آیا کسی هست که عبرت بگیرد؟ ﴿۵۱﴾

«محاسبه دقیق الهی»

وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ ﴿۵۲﴾

و هر چه را که انجام داده اند، در نامه ای خواهد بود. ﴿۵۲﴾

وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ ﴿۵۳﴾

و هر کوچک و بزرگی نوشته شده است. ﴿۵۳﴾

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿۵۴﴾

قطعا اهل تقوا در بهشتها و نهرها هستند. ﴿۵۴﴾

فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ ﴿۵۵﴾

در جایگاه راستی و درستی نزد خدای مالک مقتدر. ﴿۵۵﴾

برداشت از آیات ۵۵ – ۵۴

درجات تقوی

سالک الی اللّه باید بداند که تقوی از مرحله یقظه به طور ضعیف باید شروع شود تا به مرحله کمالات روحی برسد و تقوی دائما تقویت گردد تا انسان را به لقاء پروردگار موفق نماید.

سوره مبارکه نجم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نه گمراه است و نه از روی هوای نفس حرف می زند»

وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿۱﴾

قسم به ستاره، وقتی که فرود می آید. ﴿۱﴾

مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى ﴿۲﴾

آنکه همراه شما (همیشه) بوده، نه گمراه شده و نه اغواء گردیده است.﴿۲﴾

وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿۳﴾

و از هوای نفس سخن نمی گوید. ﴿۳﴾

إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿۴﴾

جز این نیست که سخن او وحیى است که (به او از طرف خدا) وحى مى شود. ﴿۴﴾

عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿۵﴾

کسی که دارای قدرت بزرگی است، به او تعلیم داده است. ﴿۵﴾

ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿۶﴾

همان کسی که صاحب نیرومندی است و تسلّط دارد. ﴿۶﴾

وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿۷﴾

و او در افق برتری قرار گرفته است. ﴿۷﴾

«اشاره به معراج رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿۸﴾

سپس نزدیک و نزدیکتر گردید. ﴿۸﴾

فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿۹﴾

تا آنکه (فاصله او) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر شد. ﴿۹﴾

فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿۱۰﴾

پس به بنده اش وحی کرد، آنچه را باید وحی کند. ﴿۱۰﴾

مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿۱۱﴾

آنچه را دید، قلبش تکذیب نکرد. ﴿۱۱﴾

أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿۱۲﴾

آیا بر آنچه می بیند، با او جدال می کنید؟ ﴿۱۲﴾

وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿۱۳﴾

و قطعا بار دیگر نیز او را دید. ﴿۱۳﴾

عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿۱۴﴾

در کنار درخت سدره المنتهی. ﴿۱۴﴾

عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿۱۵﴾

که در کنار آن، بهشت زندگی است. ﴿۱۵﴾

إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى ﴿۱۶﴾

در آن وقت، چیزی پوشاننده، درخت سدره المنتهی را پوشاند. ﴿۱۶﴾

مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿۱۷﴾

چشم به طرفی نگردید و تجاوز نکرد. ﴿۱۷﴾

لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى ﴿۱۸﴾

قطعا او از نشانه های بزرگتر پروردگارش، چیزها دید. ﴿۱۸﴾

«لات و عزی و منات بتهائی بوده اند»

أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿۱۹﴾

آیا پس شما «لات» و «عزى» را دیدید؟ ﴿۱۹﴾

وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿۲۰﴾

و منات که سوّمی دیگری است. ﴿۲۰﴾

أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿۲۱﴾

آیا براى شما پسر و براى او (خدا) دختر باید باشد؟ ﴿۲۱﴾

تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى ﴿۲۲﴾

در این صورت آن تقسیمی غیر عادلانه است. ﴿۲۲﴾

إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى ﴿۲۳﴾

اینها جز اسمهائى که شما و پدرانتان نامگذارى کرده اید، چیزى نیست. خدا براى آن دلیلى نازل نکرده است. آنها جز از گمان و هواى نفسشان پیروى نمى کنند و حال آنکه قطعا از طرف پروردگارشان براى آنها هدایت آمده است. ﴿۲۳﴾

أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿۲۴﴾

آیا برای انسان آنچه آرزو دارد، خواهد بود؟ ﴿۲۴﴾

فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿۲۵﴾

پس برای خدا آخرت و ﴿حیات﴾ اوّلین است. ﴿۲۵﴾

برداشت از آیات ۲۵ – ۲۳

ظنّ و گمان

سالک الی اللّه نباید از ظنّ و گمان و از هوای نفس با وجود هدایت صریحی که از جانب پروردگار به وسیله قرآن و روایات به او رسیده تبعیت کند و بداند هر چه انسان می خواهد و آرزو می کند به او خواهد رسید زیرا آخرت و عالم ارواح و عالم ذر همه اینها تحت نفوذ و قدرت پروردگار می باشند.

وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى ﴿۲۶﴾  

و چه بسیار ملائکه اى که در آسمانها هستند و شفاعت آنها مگر بعد از اجازه الهى براى کسى که بخواهد و راضى شود، سودى نخواهد داشت. ﴿۲۶﴾

«ملائکه زن نیستند»

إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثَى ﴿۲۷﴾

قطعا کسانى که به آخرت ایمان ندارند، حتماً ملائکه را به اسم مؤنث نامگذارى مى کنند. ﴿۲۷﴾

وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ﴿۲۸﴾

و آنها به این (مطلب) علمى ندارند، بلکه از گمان پیروى مى کنند و حال آنکه گمان، هرگز انسان را از چیزى از حقّ بى نیاز نمى کند. ﴿۲۸﴾

فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۲۹﴾

پس اعراض کن از کسى که از یاد ما رو مى گرداند و جز زندگى دنیا را نخواسته است. ﴿۲۹﴾

«هر کسی به اندازه ظرفیتش می فهمد»

ذَلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿۳۰﴾

این (همان)، حدّ و اندازه آنها از دانائى است. قطعا پرورگار تو داناتر است به کسى که از راه او (خدا) گمراه شده و و او داناتر است به کسى که هدایت یافته است. ﴿۳۰﴾

برداشت از آیات ۳۰ – ۲۸

هدایت و گمراهی

سالک الی اللّه نباید پیروی از ظنّ و گمانش بکند زیرا ظنّ و گمان انسان را به حقیقت نمی رساند و باید همیشه به یاد خدا باشد و تنها به زندگی دنیا بسنده نکند و تنها به آن چه می بیند معتقد نباشد و خدا را در گمراهی و هدایت خود ناظر و دانا بداند.

وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿۳۱﴾

و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، مال خدا است تا آنهائى را که بدى کردند به آنچه عمل کرده اند جزا دهد و کسانى را که عمل نیکو کرده اند، به نیکى جزا مرحمت فرماید. ﴿۳۱﴾

«اشاره به الطاف الهی»

اَلَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿۳۲﴾

آنان (آن نیکوکارانى) که از گناهان کبیره و فواحش، غیر از لغزشهاى کوچک اجتناب مى کنند، قطعا بخشش پروردگارت توسعه دارد. و او به شما داناتر است، زیرا که شما را از زمین خلق کرد و چون که در شکمهاى مادرانتان جنینهائى بودید. پس خود را پاک ندانید، او کسى را که تقوى دارد بهتر مى شناسد. ﴿۳۲﴾

«اشاره به ولید بن مغیره است»

أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى ﴿۳۳﴾

آیا پس دیدى آن کسى را که روگرداند؟ ﴿۳۳﴾

وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى ﴿۳۴﴾

و کمى اعطاء کرد و (بعد) امتناع نمود؟ ﴿۳۴﴾

أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى ﴿۳۵﴾

آیا نزد او علم غیب است که (همه چیز را) مى بیند؟ ﴿۳۵﴾

أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ﴿۳۶﴾

آیا با خبر نشده است به آنچه در کتاب های موسی است؟ ﴿۳۶﴾

«اشاره به وفای حضرت ابراهیم علیه السلام»

وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ﴿۳۷﴾

و ابراهیم که وفادار بود. ﴿۳۷﴾

أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿۳۸﴾

که هیچ کس بار گناه دیگری را بر عهده نمی گیرد. ﴿۳۸﴾

وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿۳۹﴾

و اینکه برای انسان جز آنچه را که سعی کرده است، نخواهد بود. ﴿۳۹﴾

«نتیجه اعمال انسان به زودی می رسد»

وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ﴿۴۰﴾

و قطعا سعی او به زودی دیده می شود. ﴿۴۰﴾

ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ﴿۴۱﴾

سپس جزای او به طور کامل داده می شود. ﴿۴۱﴾

برداشت از آیات ۴۱ – ۳۲

گناهان کبیره

سالک الی اللّه باید از گناهان کبیره اجتناب کند و بداند که پروردگارش از لغزشهای کوچکش می گذرد، زیرا خدا مغفرتش شامل آنها می شود. و هم چنین خود را به عنوان پاک و تزکیه شده به دروغ معرفی نکند و بداند که خدای تعالی اهل تقوای واقعی را می شناسد. و از خدای تعالی و حقایق رو نگرداند و بکوشد که همه حقایق را قبول داشته باشد و برای مردم بیان کند و مغرور به آن که من از علم غیب مطلع ام نگردد، زیرا خدای تعالی ممکن است همه آن چه را که خلق نکرده نحوه دیگری به خاطر مصلحتی خلق کند. و کتابهای انبیاء گذشته علیهم السلام را قبول داشته باشد و بداند که کسی گناه دیگری را به عهده نمی گیرد. و از برای انسان جز آن چه را که درباره اش کوشش می کند وجود ندارد و جزای زحماتی را که در راه دین و حقیقت کشیده به زودی می بیند و جزای کاملی از خدا دریافت می کند.

وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى ﴿۴۲﴾

و قطعا همه امور به پروردگارت پایان می پذیرد. ﴿۴۲﴾

«همه کارها در دست خدا است»

وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى ﴿۴۳﴾

و قطعا او خدائی است که می خنداند و می گریاند. ﴿۴۳﴾

وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا ﴿۴۴﴾  

و قطعا او خدائی است که می میراند و زنده می کند. ﴿۴۴﴾

وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى ﴿۴۵﴾

و او است که دو زوج مرد و زن را خلق کرده است. ﴿۴۵﴾

مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿۴۶﴾

از یک نطفه، وقتی که ریخته می شود. ﴿۴۶﴾

وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿۴۷﴾

و بر عهده او (خدا) است که نشئه دیگر را ایجاد کند. ﴿۴۷﴾

وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿۴۸﴾

و قطعا او (خدائى) است که بى نیاز کرده و سرمایه داده است. ﴿۴۸﴾

وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿۴۹﴾

و او (خدائى) است که پروردگار ستاره «شعرى» است. ﴿۴۹﴾

وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَى ﴿۵۰﴾

و او قوم عاد را اوّل هلاک کرده است. ﴿۵۰﴾

«عذاب قوم نوح و ثمود»

وَثَمُودَ  فَمَا أَبْقَى ﴿۵۱﴾

و از قوم ثمود که کسی را باقی نگذاشت. ﴿۵۱﴾

وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿۵۲﴾

و قوم نوح را نیز پیش از این، قطعا، آنها ظالم تر و تجاوزکارتر بودند. ﴿۵۲﴾

وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى ﴿۵۳﴾

و شهرهائی که زیرورو شده و کوبیده شدند. ﴿۵۳﴾

فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿۵۴﴾

پس آنها را با آنچه پوشاننده بود، پوشاند. ﴿۵۴﴾

«به نعمتهای خدا شک نکنید»

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكَ تَتَمَارَى ﴿۵۵﴾

پس به کدام یک از نعمتهای پروردگارت شک داری؟ ﴿۵۵﴾

هَذَا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿۵۶﴾

این ترساننده از همان ترسانندگان قبلی است. ﴿۵۶﴾

برداشت از آیه ۵۶

رسول اکرم صلی الله علیه و آله مکمل ادیان گذشته است

سالک الی اللّه باید بداند که پیامبر صلی الله علیه و آله همان راه و روش پیغمبران گذشته علیهم السلام را دارد و بلکه او مکمل ادیان گذشته است.

«قیامت نزدیک است»

أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿۵۷﴾

نزدیک شدنی، نزدیک شده است. ﴿۵۷﴾

لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ كَاشِفَةٌ ﴿۵۸﴾

برای آن جز خدا کسی آشکارکننده نیست. ﴿۵۸﴾

أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ ﴿۵۹﴾

آیا پس از این گفتار تعجّب مى کنید؟ ﴿۵۹﴾

وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ ﴿۶۰﴾

و می خندید و گریه نمی کنید؟ ﴿۶۰﴾

وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ ﴿۶۱﴾

و شما در غفلت و (هوسرانى) هستید. ﴿۶۱﴾

 

«سجده واجب»

فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿۶۲﴾

پس برای خدا سجده کنید و عبادت نمایید. ﴿۶۲﴾

برداشت از آیات ۶۲ – ۵۹

عظمت قرآن

سالک الی اللّه باید از معجزه بودن و در کمال بلاغت و فصاحت بودن قرآن تعجب نکند. بلکه در مقابل قرآن یا از شوق و یا از ترس اشک بریزد و گریه کند و در غفلت و هوسرانی وقتش را نگذراند و برای خدا سجده کند و بندگی پروردگار را بنماید.

سوره مبارکه طور

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«عذاب روز قیامت حتمی است»

وَالطُّورِ ﴿۱﴾

قسم به کوه طور ﴿۱﴾

وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ ﴿۲﴾

و قسم به کتابی که نوشته شده ﴿۲﴾

فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ ﴿۳﴾

در ورقی باز شده ﴿۳﴾

وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ﴿۴﴾

قسم به «بیت المعمور»، ﴿۴﴾

وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ﴿۵﴾

قسم به سقفی که بلند ساخته شده ﴿۵﴾

وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ﴿۶﴾

قسم به دریای سرشار ﴿۶﴾

إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ ﴿۷﴾

قطعا عذاب پروردگارت واقع خواهد شد. ﴿۷﴾

مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ ﴿۸﴾

هیچ چیزی آن را بر نمی گرداند. ﴿۸﴾

«وای بر تکذیب کنندگان»

يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ﴿۹﴾

روزى که آسمان سخت به حرکت در مى آید. ﴿۹﴾

وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْراً ﴿۱۰﴾

و کوهها به راه می افتند. ﴿۱۰﴾

فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۱﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۱۱﴾

اَلَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ﴿۱۲﴾

کسانی که خود در فرو رفتن در باطل بازی می کنند. ﴿۱۲﴾

یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعّاً ﴿۱۳﴾

روزى که به سختى به سوى آتش جهنّم کشیده مى شوند. ﴿۱۳﴾

هَذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿۱۴﴾  

این آتشی است که شما آن را تکذیب می کردید. ﴿۱۴﴾

أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿۱۵﴾

آیا این سِحر است یا شما بصیرت ندارید؟ ﴿۱۵﴾

اِصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۶﴾

در آن وارد شوید. چه صبر کنید، یا آنکه صبر نکنید، بر شما مساوى خواهد بود. جز این نیست که به آنچه کرده اید، مجازات مى شوید. ﴿۱۶﴾

«حالات اهل تقوی در بهشت»

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ ﴿۱۷﴾

قطعا متّقین در بهشتها و نعمتهایند. ﴿۱۷﴾

فَاكِهِينَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ﴿۱۸﴾

به آنچه پروردگارشان به آنها داده و آنها را پروردگارشان از عذاب جهنّم نگه داشته، خوشحالند. ﴿۱۸﴾

كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۹﴾

بخورید و بیاشامید، گوارایتان باد بخاطر آنچه که عمل کرده اید. ﴿۱۹﴾

مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ ﴿۲۰﴾

در حالی که بر تختهای متّصل بهم تکیه کرده اند و آنها را با حورالعین همسر گردانیده ایم. ﴿۲۰﴾

«فرزندان مؤمنین به آنها ملحق می شوند»

وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ ﴿۲۱﴾

و کسانى که ایمان آورده اند و در ایمان، فرزندانشان از آنها پیروى کرده اند، نسلشان را به آنها ملحق مى کنیم و چیزى از عمل آنها کم نمى کنیم. هر کسى گرو چیزى است که کسب کرده است. ﴿۲۱﴾

وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ ﴿۲۲﴾

و ما آنها را به میوه ها و گوشتی که دلخواه آنها است، تقویت می کنیم. ﴿۲۲﴾

يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْسًا لَا لَغْوٌ فِيهَا وَلَا تَأْثِيمٌ ﴿۲۳﴾

در آن بهشت در گرفتن جام درگیری دارند. در آن بهشت نه حرف لغو و نه گناه خواهد بود. ﴿۲۳﴾

وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ ﴿۲۴﴾

و در اطراف آنها پسران زیبا صورتی که مانند مروارید پنهان در صدف اند، بر آنها طواف می کنند. ﴿۲۴﴾

«گفتگوی اهل بهشت»

وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿۲۵﴾

و بعضی از آنها به بعضی رو می کنند و از هم می پرسند. ﴿۲۵﴾

قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ ﴿۲۶﴾

می گویند: ما قبل از این در مورد خانواده مان ترسان بودیم. ﴿۲۶﴾

فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿۲۷﴾

پس خدا بر ما منّت گذاشت و ما را از عذاب نفوذکننده نگه داشت. ﴿۲۷﴾

إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ ﴿۲۸﴾

قطعا ما قبل از این خدا را می خواندیم، زیرا او همان نیکوکار مهربان است. ﴿۲۸﴾

«تهمتهائی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می زدند»

فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿۲۹﴾

پس تذکر بده که تو به لطف و نعمت پروردگارت کاهن و دیوانه نیستی. ﴿۲۹﴾

أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ ﴿۳۰﴾

یا می گویند: او شاعری است که ما منتظر مرگش هستیم. ﴿۳۰﴾

قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ ﴿۳۱﴾  

بگو: منتظر باشید که من هم با شما از منتظرینم. ﴿۳۱﴾

أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿۳۲﴾

یا (شاید) افکارشان آنها را به این (مطالب) امر مى کند. یا آنها مردم طغیانگرى هستند. ﴿۳۲﴾

أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۳۳﴾

یا مى گویند: خودش آن (قرآن) را بافته. بلکه آنها ایمان نمى آورند. ﴿۳۳﴾

فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ ﴿۳۴﴾

پس آنها مطالبی مانند آن را بیاورند، اگر راستگو هستند. ﴿۳۴﴾

«دلیل برای اثبات ازلیت خالق»

أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿۳۵﴾

آیا آنها از ناچیز آفریده شده اند یا خودشان خالقند؟ ﴿۳۵﴾

«خدای تعالی با مردم کافر محاجّه می کند»

أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا يُوقِنُونَ ﴿۳۶﴾

آیا آنها آسمانها و زمین را خلق کرده اند؟ بلکه یقین پیدا نمی کنند. ﴿۳۶﴾

أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ ﴿۳۷﴾

آیا نزد آنها خزائن پروردگارت هست یا آنها (بر همه چیز) تسلّط دارند؟ ﴿۳۷﴾

أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۳۸﴾

آیا آنها نردبانى دارند که بوسیله آن مى شنوند؟ پس کسى که از آنها ادّعاى شنیدن مى کند، باید دلیل روشنى بیاورد. ﴿۳۸﴾

«خدا دختر ندارد»

أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَكُمُ الْبَنُونَ ﴿۳۹﴾

آیا براى او (خدا) دختران ولى براى شما پسرانى باشند؟ ﴿۳۹﴾

أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿۴۰﴾

آیا تو از آنها اجرى سؤال کرده اى که در پرداختش سنگین شده اند؟ ﴿۴۰﴾

أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ ﴿۴۱﴾

آیا نزد آنها علم غیب است، که آنها می نویسند؟ ﴿۴۱﴾

أَمْ يُرِيدُونَ كَيْدًا فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ ﴿۴۲﴾

یا آنها مى خواهند حیله اى کنند؟ پس کسانى که کافر شده اند، خودشان به حیله گرفتار مى شوند. ﴿۴۲﴾

برداشت از آیات ۴۲ – ۲۹

سالک الی اللّه باید از آیات قرآن حقایقی را که در فطرت او هستند متذکر شود و بداند که آورنده قرآن نه کاهن است و نه مجنون، نه شاعر است و نه از بین می رود و نه مانند دیگران طغیانگر است و نه قرآن را خودش ساخته و پرداخته است زیرا قرآن معجزه است و باید سالک الی اللّه بداند که خدای تعالی او را از نیستی به هستی آورده و خلق کرده است و باید بداند که خالق آسمانها و زمین خدا است و نزد پروردگار خزائن آسمانها و زمین وجود دارد و بر غیر خدا این حقایق روشن نیست.

سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی فرزندی ندارد و ملائکه دختر نیستند که خدا انتخابشان کرده باشد بلکه ملائکه به هر شکلی بخواهند می توانند خود را بسازند و نیز باید بداند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مردم اجر و مزدی طلب نمی کند و نیز باید بداند که علم غیب در نزد خدا است و به کسی اجازه نداده که از علم غیب مطلع شود و نیز باید متوجه باشد که با خدای تعالی  حیله ای نکند و الا خودش به آن حیله گرفتار می شود.

أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۴۳﴾

یا براى آنها خدائى غیر از خدا هست؟ منزّه است خدا از آنچه آنها شریک قرار مى دهند. ﴿۴۳﴾

وَإِنْ يَرَوْا كِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَرْكُومٌ ﴿۴۴﴾

و اگر آنها ببینند که قطعه اى از آسمان افتاد، مى گویند: ابر متراکمى است. ﴿۴۴﴾

«روز قیامت»

فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ ﴿۴۵﴾

پس آنها را به حال خود واگذار کن تا روزى که آنها در آن صاعقه، مرگ را ملاقات کنند. ﴿۴۵﴾

يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۴۶﴾

روزى که حیله شان، آنها را از چیزى بى نیاز نمى کند و آنها یارى نمى شوند. ﴿۴۶﴾

وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۴۷﴾

و قطعا براى آنهائى که ظلم کرده اند، عذابى غیر از آن خواهد بود. ولى اکثر آنها نمى دانند. ﴿۴۷﴾

«صبر کن تو زیرنظر خدا هستی»

وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ ﴿۴۸﴾

و در مقابل فرمان پروردگارت بردبار باش زیرا تو قطعا زیر نظر ما هستى و وقتى که از جا بر مى خیزى، تسبیح و حمد پروردگارت را بکن. ﴿۴۸﴾

وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿۴۹﴾

و بخشى از شب و بعد از فرو رفتن ستارگان، خدا را تسبیح کن. ﴿۴۹﴾

برداشت از آیات ۴۹ – ۴۸

اذکار نیمه شب

سالک الی اللّه باید در مقابل پروردگار و زحماتی که از این راه به او متوجه می شود صبور و بردبار باشد. زیرا قطعا او زیر نظر پروردگار می باشد. و وقتی از جا بر می خیزد بگوید: «سبحان اللّه و الحمد لله» و در نیمه های شب و صبح خدا را تسبیح کند.

سوره مبارکه ذاریات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«وعده الهی راست است»

وَالذَّارِیَاتِ ذَرْواً ﴿۱﴾

قسم به بادهائی که پراکنده می کنند. ﴿۱﴾

فَالْحَامِلَاتِ وِقْراً ﴿۲﴾

و قسم به ابرهائی که بار سنگینی را حمل می کنند. ﴿۲﴾

فَالْجَارِیَاتِ یُسْراً ﴿۳﴾

و قسم به کشتیهائی که به آسانی می روند. ﴿۳﴾

فَالْمُقَسِّمَاتِ أَمْراً ﴿۴﴾

و قسم به ملائکه ای که کارها را تقسیم می کنند. ﴿۴﴾

إِنَّمَا تُوعَدُونَ لَصَادِقٌ ﴿۵﴾

جز این نیست که آنچه شما وعده داده می شوید، راست است. ﴿۵﴾

«روز قیامت حتما واقع می شود»

وَإِنَّ الدِّینَ لَوَاقِعٌ ﴿۶﴾  

و قطعا روز جزا واقع شدنی است. ﴿۶﴾

برداشت از آیات ۶ – ۱

وعده های خدا راست است

سالک الی اللّه باید بداند که وعده های خدا راست است و روز جزا و قیامت حتما واقع می شود زیرا خدای تعالی علاوه بر آن که محال است سخن ناصحیحی بگوید در این باره چهار مرتبه به چهار چیز که بسیار مهم است قسم خورده و این مطلب را تثبیت فرموده است.

وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ ﴿۷﴾

قسم به آسمانی که دارای امواج و خطوط است. ﴿۷﴾

إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ ﴿۸﴾

قطعا شما سخنتان مختلف است. ﴿۸﴾

«صفات دروغگویان»

يُؤْفَكُ عَنْهُ مَنْ أُفِكَ ﴿۹﴾

منحرف است کسی که از آن سرباز می زند. ﴿۹﴾

قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ ﴿۱۰﴾

مرگ بر دروغگویان. ﴿۱۰﴾

اَلَّذِينَ هُمْ فِي غَمْرَةٍ سَاهُونَ ﴿۱۱﴾

آنها که خود در جهل و سهوند. ﴿۱۱﴾

برداشت از آیات ۱۱ – ۷

اتّحاد

سالکین الی اللّه باید با یکدیگر متحد باشند و اختلاف در سخن نداشته باشند تا مورد لعن و نفرین پروردگار واقع نشوند و تا می توانند جهل و نادانی و سهو اشتباه در امور دین نکنند.

یَسْأَلُونَ أَیَّانَ یَوْمُ الدِّینِ ﴿۱۲﴾

سؤال می کنند که روز جزا چه وقت است؟ ﴿۱۲﴾

یَوْمَ هُمْ عَلَى النَّارِ یُفْتَنُونَ ﴿۱۳﴾

همان روزی است که آنها در آتش گرفتار می شوند. ﴿۱۳﴾

ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ هَذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تَسْتَعْجِلُونَ ﴿۱۴﴾

بچشید عذابتان را، این همان چیزی است که برای آن عجله می کردید. ﴿۱۴﴾

«اهل تقوی در بهشت اند»

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۱۵﴾

قطعا پرهیزکاران در بهشتها و چشمه ها هستند. ﴿۱۵﴾

آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ ﴿۱۶﴾

آنچه پروردگارشان به آنها داده، می گیرند. قطعا آنها قبل از آن نیکوکار بودند. ﴿۱۶﴾

«خصوصیات اهل تقوی»

كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ ﴿۱۷﴾

آنها این گونه بودند که کمى از شب را مى خوابیدند. ﴿۱۷﴾

وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿۱۸﴾

و در سحرها آنها استغفار می کردند. ﴿۱۸﴾

وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۱۹﴾

و در اموالشان حقّی برای سؤال کننده و محروم بود. ﴿۱۹﴾

برداشت از آیات ۱۹ – ۱۵

اهل تقوی

اهل تقوی برای همه موفقیت ها، بخاطر دریافت آنچه خدا به آنها داده و عمل کرده اند در راحتی و بهشت و چشمه های آب هستند. اینها در دنیا نیکوکار بوده اند شبها کم می خوابیدند و در سحرها استغفار می کردند و از اموالشان به سؤال کنندگان و محرومین حقی را می پرداختند.

«نشانه هائی از قدرت خدا در زمین و در بدن انسان»

وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ ﴿۲۰﴾

و در زمین نشانه هائی برای اهل یقین است. ﴿۲۰﴾

وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿۲۱﴾

و در خودتان، آیا نمى بینید؟ ﴿۲۱﴾

«روزی انسان در آسمان است»

وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ ﴿۲۲﴾

و روزی شما در آسمان است و آنچه وعده داده می شوید. ﴿۲۲﴾

فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ ﴿۲۳﴾

پس به خدای آسمان و زمین قسم که مسلّما آن حقّ است، همان طوری که شما حرف می زنید. ﴿۲۳﴾

«قصّه میهمانان حضرت ابراهیم علیه السلام»

هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ ﴿۲۴﴾

آیا برای تو قصّه میهمانان بزرگوار ابراهیم رسیده است؟ ﴿۲۴﴾

إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ ﴿۲۵﴾

وقتی که بر او داخل شدند و گفتند: سلام. گفت: سلام. شما مردمِ ناشناخته ای هستید. ﴿۲۵﴾

فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ ﴿۲۶﴾

پس مخفی به طرف خانواده اش رفت و گوساله فربه ای را آورد. ﴿۲۶﴾

فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ ﴿۲۷﴾

پس به آنها آن را نزدیک کرد، گفت: آیا شما نمی خورید؟ ﴿۲۷﴾

فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قَالُوا لَا تَخَفْ وَبَشَّرُوهُ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ ﴿۲۸﴾

پس از آنها احساس ترس کرد. آنها گفتند: نترس و به پسر دانائی بشارتش دادند. ﴿۲۸﴾

فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَهَا وَقَالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ ﴿۲۹﴾

همسرش جلو آمد، در حالی که فریاد می زد، به صورت خود زد و گفت: پیرزنِ نازائی هستم. ﴿۲۹﴾

قَالُوا كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ﴿۳۰﴾  

گفتند: این گونه است ولی پروردگارت گفته است. قطعا او حکیم دانائی است.﴿۳۰﴾

برداشت از آیات ۳۰ – ۲۰

تذکرات مفید

سالکین الی اللّه باید از آیات بالا پندهای زیر را دریافت کنند:

اول: نشانه های پروردگار را برای تقویت ایمان و یقین شان در روی زمین ببینند.

دوم: نشانه های پروردگار را در وجود خودش با بصیرت کامل مشاهده کنند.

سوم: به رزق و روزی خودشان و آنچه به آنها وعده داده شده است در نزد خدا معتقد باشند و آن را حق و حقیقت بدانند.

چهارم: از مهمان پذیرائی کنند و او را هر که هست اکرام نمایند.

پنجم: در وقت برخورد با یکدیگر با گفتن سلام به هم اظهار محبت کنند.

ششم: بهترین پذیرائی از مهمان ولو ناشناس باشد، انجام دهند.

هفتم: اگر مهمان کاری که برخلاف توقع است انجام داد، علاوه بر آن که نباید ناراحت بشوند، منتظر بشارتی هم از او باشند.

هشتم: الهامات و سخنان پروردگار را قبول کنند و به خاطر عوامل ظاهری، قدرت خدا را نادیده نگیرند زیرا خدای تعالی حکیم دانائی است.

قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۳۱﴾

ابراهیم گفت: کار شما چیست ای فرستادگان؟ ﴿۳۱﴾

قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ ﴿۳۲﴾

گفتند: ما به طرف مردم گناهکاری فرستاده شده ایم. ﴿۳۲﴾

لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ طِينٍ ﴿۳۳﴾

تا بر آنها سنگهائی از گِل بریزیم. ﴿۳۳﴾

مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ ﴿۳۴﴾

سنگهائی که در نزد پروردگارت برای اسراف کنندگان نشان گذاری شده است. ﴿۳۴﴾

فَأَخْرَجْنَا مَنْ كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۳۵﴾

پس ما کسى را که در میان آنها از مؤمنین بود، خارجش کردیم. ﴿۳۵﴾

فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۳۶﴾

ولی جز خانواده ای از مسلمانها در آن سرزمین نیافتیم. ﴿۳۶﴾

وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿۳۷﴾

و (ما) در آن نشانه اى براى کسانى که از عذاب دردناک مى ترسند، باقى گذاشتیم. ﴿۳۷﴾

«حضرت موسی علیه السلام به طرف فرعون می رود»

وَفِي مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۳۸﴾

و ﴿نشانه ای نیز﴾ در موسی وقتی که او را به سوی فرعون با دلیل آشکاری فرستادیم. ﴿۳۸﴾

فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿۳۹﴾

پس فرعون با تمام وجودش (از او) روى گرداند و گفت: ساحر یا دیوانه اى است. ﴿۳۹﴾

فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴿۴۰﴾

پس ما فرعون و سپاهیانش را گرفتیم و آنها را در دریا انداختیم در حالی که او خودش را ملامت می کرد. ﴿۴۰﴾

«قوم عاد هلاک می شوند»

وَفِی عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ ﴿۴۱﴾

و ﴿نشانه ای﴾ در قوم عاد، وقتی که بر آنها باد هلاک کننده ای فرستادیم. ﴿۴۱﴾

مَا تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ ﴿۴۲﴾

بر چیزی نمی وزید، مگر آنکه مثل خاکستر قرارش می داد. ﴿۴۲﴾

«صاعقه قوم ثمود را گرفت»

وَفِی ثَمُودَ إِذْ قِیلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِینٍ ﴿۴۳﴾

و در قوم ثمود، آن وقتی که به آنها گفته شد: تا مدّتی بهره مند باشید. ﴿۴۳﴾

فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ يَنْظُرُونَ ﴿۴۴﴾

پس آنها از امر پروردگارشان سرپیچی کردند که صاعقه آنها را گرفت در حالی که آنها نگاه می کردند. ﴿۴۴﴾

فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنْتَصِرِينَ ﴿۴۵﴾

آنها نتوانستند برخیزند و نتوانستند طلب یاری کنند. ﴿۴۵﴾

«قوم حضرت نوح علیه السلام مردم فاسقی بودند»

وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿۴۶﴾

و ﴿همچنین﴾ پیش از اینها قوم نوح که قطعا آنها مردم فاسقی بودند. ﴿۴۶﴾

«تذکر نعمتهای خدای تعالی»

وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿۴۷﴾

و (ما) آسمان را با قدرت خود بنا کردیم و قطعا ما آن را توسعه مى دهیم. ﴿۴۷﴾

وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿۴۸﴾

و زمین را پهن کردیم، پس چه نیکو گستراننده ای هستیم. ﴿۴۸﴾

وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿۴۹﴾

و از هر چیزی ما دو جفت خلق کردیم، شاید شما متذکر شوید. ﴿۴۹﴾

«به سوی خدا با سرعت بروید»

فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۵۰﴾

پس به سوى خدا بشتابید. قطعا من براى شما از طرف او ترساننده آشکارى هستم. ﴿۵۰﴾

وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۵۱﴾  

و با خدا، خداى دیگرى قرار ندهید. قطعا من براى شما از جانب او ترساننده آشکارى هستم. ﴿۵۱﴾

برداشت از آیات ۵۱ – ۳۱

از قصه های انبیاء که در این آیات ذکر می شود باید این درسها را آموخت:

اول: سالک الی اللّه باید معتقد باشد که ملائکه برای رحمت و برای عذاب از جانب خدا فرستاده می شوند و به دستور پروردگار مجرمین را عذاب می کنند آن گونه که قوم لوط را عذاب کردند و دقیقا بیشترین عذاب برای اسراف کنندگان خواهد بود ولی اگر خانواده ای مؤمن باشند و اسراف نکنند و تزکیه نفس نمایند از میان مجرمین نجات پیدا می کنند و از آیات استفاده می شود که اسراف از بزرگترین جرم هایی است که بشر مرتکب می گردد.

دوم: باید بکوشد که نسنجیده به اولیای خدا و انبیاء تهمت نزند و آنها را بی عقل نداند.

سوم: از نعمت های الهی بهره برداری کند و از اوامر پروردگارش سرپیچی نکند و الا به عذاب الهی مبتلا می گردد.

چهارم: کوشش کند نعمت های الهی را همیشه منظور نماید و نگاهی به آسمان و زمین کند و از نشانه های الهی پند بگیرد.

پنجم: باید بداند که همه حقایق را خدای تعالی در عالم ارواح به او تعلیم داده ولی در وقت تولد آنها را فراموش کرده تا امتحان بشود.

ششم: خدای تعالی برای این که کمکی به بشر در امتحانشان بکند پیامبران و کتب آسمانی را یادآوری کننده نازل فرموده است.

هفتم: باید به سوی خدا با شتاب حرکت کند و مراحل تزکیه نفس و کمالات را بگذراند.

هشتم: به نتیجه سیر و سلوکش برسد و مقام توحید را تجربه کند و به کمالاتی که از ناحیه پیامبران به او راهنمائی شده موفق گردد.

«پیامبران را ساحر یا دیوانه می خواندند»

كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿۵۲﴾

این چنین است که نزد کسانى که قبل از آنها بوده اند هیچ رسولى نیامد، مگر آنکه گفتند: ساحر یا دیوانه است. ﴿۵۲﴾

أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿۵۳﴾

آیا یکدیگر را به این سفارش کرده بودند؟ بلکه آنها مردمى طغیانگر بودند. ﴿۵۳﴾

فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ ﴿۵۴﴾

پس از آنها رو بگردان، تو ملامت نخواهی شد. ﴿۵۴﴾

«تذکر مفید است»

وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۵۵﴾

و تذکر بده، زیرا قطعا تذکر براى مؤمنین فایده مى رساند. ﴿۵۵﴾

«خلقت جنّ و انس برای عبادت»

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿۵۶﴾

و من جنّ و انس را خلق نکردم، مگر برای آنکه مرا عبادت کنند. ﴿۵۶﴾

«خدا از کسی رزقی نمی خواهد»

مَا أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ ﴿۵۷﴾

(من) از آنها هیچ رزقى نمى خواهم و من نمى خواهم که مرا اطعام کنند. ﴿۵۷﴾

إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ﴿۵۸﴾

قطعا خدا همان رزّاقى است که صاحب قوّت و داراى قدرت است. ﴿۵۸﴾

«برای ستمگران عذابی خواهد بود»

فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا يَسْتَعْجِلُونِ ﴿۵۹﴾

پس قطعا براى کسانى که ستم کرده اند، نصیبى از عذاب مثل پیامد یارانشان است، پس عجله نکنند. ﴿۵۹﴾

فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿۶۰﴾

پس واى بر کسانى که کافر شده اند، از روزى که وعده داده مى شوند. ﴿۶۰﴾

برداشت از آیات ۶۰ – ۵۲

سالک الی اللّه باید از آیات فوق برداشت های زیر را داشته باشند:

۱  –  بداند که اقوام گذشته از این جهت طغیانگر شدند و مورد عذاب پروردگار واقع شدند که پیغمبران را به آنچه نبودند متهم کردند.

۲  –  اگر خیرخواهان مردم و پیامبران کمکی در دنیا و قیامت به مجرمین نکنند از طرف پروردگار ملامت نمی گردند.

۳  –  پیامبران و مبلغین باید یادآوری کننده فطرتهای انسانها باشند تا شاید آنها متذکر گردند.

۴  –  مؤمنین چون تفکر می کنند و به وسیله تفکرشان به حقیقت عقل می رسند این تذکرات برای آنها مفید خواهد بود.

۵  –  خدای تعالی جن و انس را برای عبادت خلق کرده زیرا بندگی و عبادت آنها را به کمالات و مقام خلیفه اللهی می رساند.

۶  –  خدای تعالی نیازی در چیزی به کسی ندارد بلکه همه در همه چیز به پروردگارشان نیازمندند.

۷  –  ظالمین به طور کلی در ظلم و عذاب با یکدیگر شریک اند و در روز قیامت وای بر کسانی که خدا و نعمت هایش را کفران کنند که به  آنچه به آنها از عذاب وعده داده خواهند رسید.

سوره مبارکه ق

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

ق وَالْقُرْآنِ الْمَجِیدِ ﴿۱﴾

«ق»

قسم به قرآن مجید. ﴿۱﴾

«تعجّب کفّار از رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

بَلْ عَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ فَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا شَيْءٌ عَجِيبٌ ﴿۲﴾

بلکه آنها تعجّب مى کنند که ترساننده اى از خودشان برایشان آمده است، پس کافران مى گویند: این چیز عجیبى است. ﴿۲﴾

«کفّار قیامت را دور می دانند»

أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا ذَلِكَ رَجْعٌ بَعِيدٌ ﴿۳﴾

آیا آن وقتى که ما مُردیم و خاک شدیم (دوباره زنده و محشور خواهیم شد) ؟ آن بازگشت دورى است. ﴿۳﴾

قَدْ عَلِمْنَا مَا تَنْقُصُ الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَعِنْدَنَا كِتَابٌ حَفِيظٌ ﴿۴﴾

 قطعا ما مى دانیم آنچه را زمین از آنها کم مى کند و نزد ما کتابى است که حافظ (همه چیزها) است. ﴿۴﴾

بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ فَهُمْ فِي أَمْرٍ مَرِيجٍ ﴿۵﴾

بلکه وقتى حقّ برایشان آمد، تکذیب کردند، پس آنها در امرى پر حیرت واقع شده اند. ﴿۵﴾

«آسمان و زمین وسیله بینش به حقایق است»

أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ ﴿۶﴾

آیا به آسمانى که بالاى سر آنها است نگاه نکرده اند که چگونه ما آن را ساخته و زینت داده ایم و هیچ شکافى براى آن نمى باشد؟ ﴿۶﴾

وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ ﴿۷﴾

و زمین را گسترش دادیم و در آن کوههاى عظیمى انداختیم و از هر نوع گیاه نشاط آورى در آن رویانیدیم. ﴿۷﴾

تَبْصِرَةً وَذِكْرَى لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ ﴿۸﴾

تا سبب بصیرت و یادآورى براى هر بنده إنابه کننده اى باشد. ﴿۸﴾

«فایده نزول باران پر برکت»

وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُبَارَكًا فَأَنْبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَحَبَّ الْحَصِيدِ ﴿۹﴾

و از آسمان آب پربرکتى نازل نمودیم، پس بوسیله آن، باغها و دانه هاى دروشدنى را رویاندیم. ﴿۹﴾

وَالنَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لَهَا طَلْعٌ نَضِيدٌ ﴿۱۰﴾

و درختهاى بلندقامت خرما را که براى آنها خوشه هاى متراکمى است. ﴿۱۰﴾

رِزْقًا لِلْعِبَادِ وَأَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا كَذَلِكَ الْخُرُوجُ ﴿۱۱﴾

(اینها) رزقى است براى بندگان و بوسیله آن (آب باران)، سرزمین مرده را زنده کردیم، این چنین (مرده ها از قبرها) خارج مى شوند. ﴿۱۱﴾

«تکذیب قوم حضرت نوح علیه السلام و دیگران از پیامبران»

كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَأَصْحَابُ الرَّسِّ وَثَمُودُ ﴿۱۲﴾

قبل از اینها قومِ نوح و اصحاب رسّ و اصحاب ثمود تکذیب کردند. ﴿۱۲﴾

وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ وَإِخْوَانُ لُوطٍ ﴿۱۳﴾

و عاد و فرعون و قوم لوط ﴿۱۳﴾

وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ وَقَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ ﴿۱۴﴾

و اصحاب ایکه [۱] و قوم تُبَّع،[۲] همه اینها فرستادگان را تکذیب کردند، پس وعده عذابِ من برای آنها تحقّق یافت. ﴿۱۴﴾

[۱] ــ قوم شعیب علیه‏ السلام.

[۲] ــ جمعى که در سرزمین یمن زندگى مى‏ کردند.

«خلقت انسان»

أَفَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ ﴿۱۵﴾  

آیا ما در خلقت اوّل عاجز بودیم؟ بلکه آنها در خلقت جدید تردید دارند. ﴿۱۵﴾

وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ وَنَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ ﴿۱۶﴾

و قطعا انسان را ما خلق کرده ایم و مى دانیم که نفسش چه چیزى به او وسوسه مى کند و ما به او از رگ گردن نزدیکتریم. ﴿۱۶﴾

«ملائکه موکل بر انسان»

إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَعَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ ﴿۱۷﴾

زمانى که دو (فرشته) دریافت کننده از چپ و راست نشسته (اعمالش را) دریافت نمایند. ﴿۱۷﴾

مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ ﴿۱۸﴾

هیچ سخنى که با لفظ بیرون بیاورد نیست مگر اینکه مراقب آماده اى نزد او وجود دارد. ﴿۱۸﴾

برداشت از آیات ۱۸ – ۱۶

خدا از رگ گردن نزدیکتر است

سالک الی اللّه باید بداند که خدا به او از رگ گردن نزدیکتر است و باید وسوسه های نفسانی و شیطانی را از خود دور کند و علاوه باید معتقد باشد که دو ملک که مراقب او هستند تمام گفتارش را حفظ می کنند و از راست و چپ او را محافظت می نمایند.

«سکرات مرگ و نفخ صور»

وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذَلِكَ مَا كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ ﴿۱۹﴾

و سکرات مرگ به حقّ مى رسد، آن همان چیزى است که تو از آن فرار مى کردى. ﴿۱۹﴾

وَنُفِخَ فِي الصُّورِ ذَلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ ﴿۲۰﴾

و در صور دمیده می شود آن، روزِ وعده عذاب است. ﴿۲۰﴾

«ورود به محشر»

وَجَاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَهَا سَائِقٌ وَشَهِيدٌ ﴿۲۱﴾

و هر کسى (به محشر) مى آید، همراهش هُل دهنده و شاهدى است. ﴿۲۱﴾

لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ ﴿۲۲﴾

(به او گفته مى شود:) قطعا تو در غفلت از این روز بودى، پس پرده ات را از تو کنار زدیم و بصیرتت امروز تیزبین شده است. ﴿۲۲﴾

«نامه اعمال نزد ملائکه حاضر و آماده است»

وَقَالَ قَرِينُهُ هَذَا مَا لَدَيَّ عَتِيدٌ ﴿۲۳﴾

و ملکى که با او بوده، مى گوید: این چیزى است که در نزد من حاضر و آماده است. ﴿۲۳﴾

«جهنّم مال معاندین است»

أَلْقِيَا فِي جَهَنَّمَ كُلَّ كَفَّارٍ عَنِيدٍ ﴿۲۴﴾

در جهنّم هر کافر معاندی را بیندازید. ﴿۲۴﴾

مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ مُرِيبٍ ﴿۲۵﴾

کسى که بسیار مانع خیر مى شد و متجاوز و در شک و تردید بود. ﴿۲۵﴾

الَّذِي جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَأَلْقِيَاهُ فِي الْعَذَابِ الشَّدِيدِ ﴿۲۶﴾

آن کسى که با خدا، خداى دیگرى قرار مى داد، پس او را در عذاب شدید بیندازید. ﴿۲۶﴾

«شیطان از خود دفاع می کند»

قَالَ قَرِينُهُ رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَلَكِنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿۲۷﴾

همنشینش (شیطان) مى گوید: پروردگار ما، من او را به طغیان نکشیدم، ولى خود او در گمراهى دورى بود. ﴿۲۷﴾

قَالَ لَا تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ ﴿۲۸﴾

خدا مى گوید: نزد من با هم دشمنى نکنید و حال آنکه قطعا من براى شما قبلاً وعده عذاب را فرستاده بودم. ﴿۲۸﴾

«جهنّم می گوید: هَلْ مِنْ مَزید؟»

مَا يُبَدَّلُ الْقَوْلُ لَدَيَّ وَمَا أَنَا بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿۲۹﴾

نزد من کلام (به کلامى دیگر) تبدیل نمى شود و من ظالم به بندگان نیستم. ﴿۲۹﴾

يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ ﴿۳۰﴾

روزى که به جهنّم مى گوئیم: آیا پر شدى؟ و او مى گوید: آیا از این زیادتر هم هست؟ ﴿۳۰﴾

«بهشت برای اهل تقوی نزدیک می شود»

وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ ﴿۳۱﴾

و (در آن روز) بهشت براى متّقین طورى نزدیک مى شود که دور نمى گردد. ﴿۳۱﴾

هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ ﴿۳۲﴾

این آن چیزى است که به شما براى هر بازگشت کننده نگه دارنده اى وعده داده مى شود. ﴿۳۲﴾

«اهل تقوی در بهشت»

مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ ﴿۳۳﴾

همان کسى که از خداى رحمان در پنهانى مى ترسد و با قلبى إنابه کننده مى آید. ﴿۳۳﴾

اُدْخُلُوهَا بِسَلَامٍ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ ﴿۳۴﴾

به سلامت وارد بهشت شوید. آن روز جاودانی است. ﴿۳۴﴾

لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ فِيهَا وَلَدَيْنَا مَزِيدٌ ﴿۳۵﴾  

براى آنها در آن بهشت هر چه بخواهند هست و نزد ما بیشتر از آن هم مى باشد. ﴿۳۵﴾

«یادی از مردم هلاک شده»

وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشًا فَنَقَّبُوا فِي الْبِلَادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ ﴿۳۶﴾

و چقدر از اقوامى که قبل از اینها هلاکشان کردیم، آنها نیرومندتر از اینها بودند که در شهرها تصرّف و نفوذ مى کردند. آیا راه گریزى داشتند؟ ﴿۳۶﴾

«آیات خدا برای کسی که دلِ بیدار دارد مفید است»

إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِمَنْ كَانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَهُوَ شَهِيدٌ ﴿۳۷﴾

قطعا در آن (آیات) یادآورى است براى کسى که قلب آگاه دارد یا گوش دل به آن مى دهد، در حالى که خود شاهد است. ﴿۳۷﴾

«خلقت آسمانها و زمین زحمتی برای خدا ندارد»

وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ ﴿۳۸﴾

و قطعا آسمانها و زمین و آنچه در بین اینها است، در شش روز خلق نمودیم و هیچ گونه زحمت و ناراحتى به ما نرسید. ﴿۳۸﴾

برداشت از آیات ۳۸ – ۳۶

دل شنوا

سالک الی اللّه باید بداند که نباید با خدای تعالی در جنگ و ستیز باشد زیرا خدا بسیار افرادی را که قوی تر از اینها هستند هلاک فرموده و راه فراری برای آنها باقی نگذاشته است این را کسی که دل شنوائی دارد می فهمد.

«قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب، تسبیح خدا را بکنید»

فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ الْغُرُوبِ ﴿۳۹﴾

پس صبر کن بر آنچه مى گویند و قبل از طلوع خورشید و قبل از غروب خورشید حمد و تسبیح پروردگارت را بگو. ﴿۳۹﴾

وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَأَدْبَارَ السُّجُودِ ﴿۴۰﴾

و در قسمتى از شب و بعد از سجده ها او را تسبیح کن. ﴿۴۰﴾

برداشت از آیات ۴۰ – ۳۹

تسبیح پروردگار

سالک الی اللّه در مقابل زخم زبان دیگران باید صبور باشد و قبل از طلوع آفتاب و قبل از غروب آفتاب تسبیح و حمد خدا را بگوید و در پاره ای از شب پس از سجده هائی که می کند باز هم تسبیح پروردگارش را بگوید و به این وسیله یعنی قرآن، مردمی را که از وعیدهای خدا می ترسند به آنچه در عالم ارواح فرا گرفته یادآوری نماید.

«روز قیامت و صیحه آسمانی»

وَاسْتَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ ﴿۴۱﴾

و روزی که منادی از مکان نزدیکی ندا می کند، گوش بده. ﴿۴۱﴾

يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ ﴿۴۲﴾

روزی که به حقّ صیحه آسمانی را می شنوند، آن روزِ خروج است. ﴿۴۲﴾

إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَإِلَيْنَا الْمَصِيرُ ﴿۴۳﴾

قطعا ما زنده می کنیم و می میرانیم و بازگشت به سوی ما است. ﴿۴۳﴾

يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِرَاعًا ذَلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ ﴿۴۴﴾

روزى که زمین از روى آنها به سرعت شکافته مى شود، آن روزِ حشرى است که بر ما آسان است. ﴿۴۴﴾

نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخَافُ وَعِيدِ ﴿۴۵﴾

ما به آنچه که مى گویند، داناتریم و تو آنها را بر چیزى مجبور نمى کنى، پس بوسیله قرآن کسى را که از وعده عذابِ من مى ترسد، متذکر کن. ﴿۴۵﴾

سوره مبارکه حجرات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«بر خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مقدّم نشوید»

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ ﴿۱﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، در مقابل خدا و پیغمبرش پیشى نگیرید و تقواى خدا را داشته باشید. قطعا خدا شنواى دانائى است. ﴿۱﴾

«صدایتان را بلند نکنید»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۲﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، صداهایتان را بالاى صداى پیغمبر بلند نکنید و آنچنان که بعضى تان با بعضى تان بلند صحبت مى کنید، صدایتان را در سخن براى پیامبر بلند نکنید که اعمال شما از بین مى رود، در حالى که شما نمى دانید. ﴿۲﴾

إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿۳﴾

قطعا کسانى که نزد رسول خدا صدایشان را پایین مى آورند، آنها گروهى هستند که خدا قلبهایشان را براى تقوى امتحان کرده، براى آنها مغفرت و اجر بزرگى خواهد بود. ﴿۳﴾

«صدا زدن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از پشت درها»

إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﴿۴﴾‏

قطعا کسانى که از پشت اتاقها تو را صدا مى زنند، اکثرشان تعقّل نمى کنند. ﴿۴﴾

وَلَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّى تَخْرُجَ إِلَيْهِمْ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۵﴾

و اگر آنها صبر مى کردند تا تو به طرف آنها بیرون مى آمدى، براى آنها بهتر بود و خدا بخشنده مهربانى است. ﴿۵﴾

«عدم اعتبار خبر فاسق وقتی تحقیق نشود»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ ﴿۶﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، اگر فاسقى خبرى نزد شما آورد، تحقیق و بررسى کنید تا مبادا قومى را با نادانى آسیب برسانید، پس صبح کنید در حالى که به آنچه کرده اید پشیمان شده باشید. ﴿۶﴾

وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ ﴿۷﴾

و بدانید که قطعا در بین شما رسول خدا است. اگر در بیشتر از کارها از شما اطاعت کند، دچار زحمت مى شوید. ولى خدا محبّت ایمان را به شما داده و در قلب شما آن را جلوه داده و کفر و فسق و عصیان را براى شما ناخوشایند قرار داده. اینها همان رشد یافته گان مى باشند. ﴿۷﴾

فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَنِعْمَةً وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۸﴾

فضیلت و نعمتى از جانب خدا است و خدا داناى حکیمى است. ﴿۸﴾

«ارزش صلح در اسلام»

وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿۹﴾

و اگر دو دسته از مؤمنین با هم بجنگند، پس بین آنها را صلح دهید. پس اگر یک دسته آنها بر دسته دیگر تجاوز کرد، با آن دسته اى که تجاوز کرده بجنگید تا به طرف فرمان خدا برگردد. پس اگر برگشت، با عدالت و قسط بین آنها را اصلاح کنید. قطعا خدا اهل قسط را دوست مى دارد. ﴿۹﴾

برداشت از آیات ۹ – ۱

بر خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیشی نگیرید

سالک الی اللّه باید از آیات اول سوره حجرات مسائل اخلاقی مهمی را دریافت کند و جدا عمل نماید:

۱  –  آن که در گفتار و کردار به هیچ وجه بر خدای تعالی و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیشی نگیرد.

۲  –  آن که تقوی را برای خدا انجام دهد و خود را بی بند و بار معرفی نکند.

۳  –  صدایش را بالای صدای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و بزرگانی که در علم و تقوی از او برترند بلند نکند و مانند آنهایی که شعور ندارند، نباشد.

۴  –  باید بداند که علامت کسانی که دلهایشان به ایمان و تقوی امتحان شده این است که وقتی سخن می گویند بیشتر از آن چه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده نمی گویند و از حدود گفتار خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تجاوز نمی کنند.

۵  –  کسانی که در مقابل خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و بزرگان رعایت ادب را نمی کنند بیشترشان عقلشان را بکار نینداخته اند.

۶  –  در آداب زندگی باید از نیروی بردباری استفاده کنند تا به مغفرت و رحمت پروردگار برسند.

۷  –  نباید سالک الی اللّه به فاسق و گناهکار اعتماد کند والا در کارها پشیمانی برای او خواهد بود.

۸  –  اگر فاسقی خبری برای او آورد و یا چیزی را به او اطلاع داد از جای دیگری هم باید تحقیق کند و خبر او را نادیده بگیرد.

۹  –  در وقتی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در میان مردم، خودش و یا گفتارش و یا قرآنش وجود دارد با ایمان کامل به دستورات آنها عمل کند تا بر ایمانش اضافه شود و کفر و فسق و عصیان به نظرش زشت بیاید تا به رشد کامل برسد.

۱۰  –  کوشش کند بین مسلمانها که با یکدیگر اختلاف دارند اصلاح کند و متجاوز را سرجای خود بنشاند و با عدالت با آنها رفتار کند. زیرا خدای تعالی آنهایی که عدالت را ایجاد می کنند دوست می دارد.

«مؤمنین با هم برادرند»

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۰﴾

جز این نیست که مؤمنین برادرند، پس بین برادرانتان را اصلاح کنید. و تقواى خدا را داشته باشید، شاید به شما مهربانى شود. ﴿۱۰﴾

«دستورات معاشرت با مسلمانان»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَى أَنْ يَكُونُوا خَيْرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَى أَنْ يَكُنَّ خَيْرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَكُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمَانِ وَمَنْ لَمْ يَتُبْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۱۱﴾‏

اى کسانى که ایمان آورده اید، مبادا قومى، قوم دیگر را مسخره کنند، شاید آن قوم از قوم دیگر بهتر باشند و زنها، زنها را مسخره نکنند، شاید آنها بهتر از اینها باشند و از یکدیگر عیب جوئى نکنید و با القاب زشت یکدیگر را یاد نکنید، بد است که بعد از ایمان نام کفرآمیز بگذارید. و کسانى که توبه نکرده اند، پس آنها همان ستمگرانند. ﴿۱۱﴾

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ ﴿۱۲﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، از بسیارى از گمانها اجتناب کنید، حتما بعضى از گمانها گناه است. و (هرگز) تجسّس نکنید و بعضى تان از بعض دیگر غیبت نکند. آیا یکى از شما دوست دارد گوشت برادرش را که مرده است، بخورد؟ پس (حتما) آن را کراهت دارید. و تقواى خدا را داشته باشید. قطعا خدا توبه پذیر مهربانى است. ﴿۱۲﴾

«هر که با تقواتر است محترم تر است»

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿۱۳﴾

اى مردم، قطعا ما شما را از مرد و زنى آفریده ایم و شما را شعبه ها و قبیله هائى قرارتان داده ایم تا یکدیگر را بشناسید. قطعا گرامى ترین شما در نزد خدا با تقواترین شما است. قطعا خدا داناى خبیرى است. ﴿۱۳﴾

«اعراب ایمان نمی آورند»

قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۴﴾

عربهاى بیابانى مى گویند: ایمان آورده ایم، بگو: شما ایمان نیاورده اید، ولى بگویید: مسلمان شده ایم، زیرا هنوز ایمان در دلهاى شما وارد نشده است و اگر خدا و رسولش را اطاعت کنید، چیزى از جزاى اعمالتان را از بین نمى برد. حتما خدا بخشنده مهربانى است. ﴿۱۴﴾

«مؤمنین واقعی تردیدی ندارند»

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿۱۵﴾

جز این نیست که مؤمنین آن کسانى هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده اند، سپس تردیدى پیدا نکرده اند و با اموالشان و جانشان در راه خدا جهاد مى کنند، اینها همان راستگویانند. ﴿۱۵﴾

«به خدای تعالی چیزی یاد ندهید»

قُلْ أَتُعَلِّمُونَ اللَّهَ بِدِينِكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۶﴾

بگو: آیا خدا را از دینتان با خبر مى کنید؟ و خدا هر چه در آسمانها و در زمین است مى داند. و خدا به هر چیزى دانا است. ﴿۱۶﴾

«اسلامتان را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله منّت نگذارید»

يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَيَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۷﴾

آنها بر تو منّت مى گذارند که اسلام آورده اند. بگو: اسلامتان را بر من منّت نگذارید، بلکه خدا بر شما به خاطر آنکه هدایتتان به ایمان کرده منّت مى گذارد، اگر شما راستگو هستید. ﴿۱۷﴾

إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۱۸﴾

قطعا خدا پنهانى آسمانها و زمین را مى داند. و خدا به آنچه مى کنید، بینا است. ﴿۱۸﴾

برداشت از آیات ۱۸ – ۱۰

دستورات اخلاقی سوره حجرات

سالک الی اللّه باید مسائل اخلاقی قرآن را مو به مو عمل کند و خود را به این وسیله دارای قلب سلیم نماید:

اول: خود را با سائر مؤمنین برادر بداند.

دوم: اختلافی اگر در بین مؤمنین پیدا شد اصلاح کند.

سوم: اگر می خواهد مشمول رحمت خاصه پروردگار واقع شود تقوی را کاملاً رعایت نماید.

چهارم: هیچ دسته ای و هیچ فردی را به اعمالشان تمسخر نکند چه بسا آنها در باطن بهتر از او باشند.

پنجم: از یکدیگر عیب جوئی نکنند.

ششم: با القاب زشت یکدیگر را صدا نزنند.

هفتم: سوء ظن به یکدیگر نداشته باشند که گناه بسیار بزرگی خواهد بود.

هشتم: جستجو در اسرار دیگران نداشته باشد.

نهم: غیبت یکدیگر را نکنند.

دهم: اگر تقوی را کاملاً رعایت کند خدا به سوی آنها با کمال مهربانی باز می گردد.

یازدهم: بداند که سیاه پوست بودن و سفید پوست بودن، عرب بودن و عجم بودن و شعبه شعبه بودن و قبیله قبیله بودن مایه امتیاز بر یکدیگر نیست این فقط به خاطر این است که یکدیگر را بشناسند و نباید امتیازات پوشالی را به رخ یکدیگر بکشند.

دوازدهم: بداند که تنها امتیاز بخاطر تقوی است و در نزد خدا گرامی ترینشان، باتقوی ترینشان می باشد.

سیزدهم: از منافقین پرهیز کند زیرا بعضی از منافقین هرگز در دلهایشان ایمان وارد نمی شود.

چهاردهم: سالک الی اللّه باید با مال و جانش در راه خدا جهاد کند و اگر به مرحله عبودیت رسیده است جان و مال خود را متعلق به خدا بداند.

پانزدهم: اسلام و دین و سیر و سلوکش را برای خدا با دل و جان قبول کند و بر کسی منت نگذارد و از خدای تعالی  در این موفقیت متشکر باشد.

شانزدهم: بخاطر این که خدا به او این توفیق را داده ممنون پروردگارش باشد، زیرا خدا به آنچه می کند بینا و دانا است.

سوره مبارکه فتح

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«فتح مکه»

إِنَّا فَتَحْنَا لَكَ فَتْحًا مُبِينًا ﴿۱﴾

قطعا ما برای تو فتح کردیم، یک فتح آشکاری. ﴿۱﴾

لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَيَهْدِيَكَ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا ﴿۲﴾

تا خدا گناهان گذشته ات و گناهان بعد از آن را براى تو ببخشد و نعمتش را براى تو تمام کند و به راهى راست هدایتت نماید. ﴿۲﴾

وَيَنْصُرَكَ اللَّهُ نَصْرًا عَزِيزًا ﴿۳﴾

و خدا یاریت کند، آنچنان یاری که شکست نداشته باشد. ﴿۳﴾

«نزول آرامش بر مؤمنین»

هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لِيَزْدَادُوا إِيمَانًا مَعَ إِيمَانِهِمْ وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۴﴾

آن خدا کسى است که آرامش را بر قلوب مؤمنین نازل فرمود تا علاوه بر ایمانشان، ایمان زیادترى پیدا کنند و لشگرهاى آسمانها و زمین مال خدا است. و خدا داناى حکیمى است. ﴿۴﴾

لِيُدْخِلَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَيُكَفِّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَكَانَ ذَلِكَ عِنْدَ اللَّهِ فَوْزًا عَظِيمًا ﴿۵﴾

براى اینکه مؤمنین و مؤمنات را به بهشتهائى که از دامن آنها نهرها جارى است و همیشه در آن خواهند بود، داخل کند و گناهانى از آنها را جبران نماید. و آن نزد خدا پیروزى عظیمى خواهد بود. ﴿۵﴾

«عذاب بدگمانی به خدای تعالی»

وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ﴿۶﴾

و خدا مردان منافق و زنهاى منافق و مردان مشرک و زنهاى مشرکى که به خدا بدگمانند، عذاب مى کند. بر آنها حوادث بد باشد و خدا بر آنها غضب نمود و لعنتشان کرد و براى آنها جهنّم را مهیا کرده و چه بد سرانجامى است. ﴿۶﴾

وَلِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿۷﴾

و برای خدا لشگرهای آسمانها و زمین است و خدا عزیز حکیمی است. ﴿۷﴾

«پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بشارت دهنده است»

إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿۸﴾

ما تو را شاهد و بشارت دهنده و ترساننده فرستاده ایم. ﴿۸﴾

لِتُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُعَزِّرُوهُ وَتُوَقِّرُوهُ وَتُسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿۹﴾  

تا شما به خدا و رسولش ایمان بیاورید و خدا را یارى کنید و او را تعظیم نمایید و هر صبح و شام خدا را تسبیح بگویید. ﴿۹﴾

«بیعت با پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بیعت با خدا است»

إِنَّ الَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّمَا يَنْكُثُ عَلَى نَفْسِهِ وَمَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۱۰﴾

قطعا کسانى که با تو بیعت مى کنند، جز این نیست که با خدا بیعت مى نمایند. دست خدا بالاى دستهاى آنها است. پس کسى که بیعتش را بشکند، جز این نیست که بر ضرر خود شکسته است و کسى که به آنچه با خدا عهد بسته است وفا کند، پس اجر عظیمى به او خواهد داد. ﴿۱۰﴾

برداشت از آیات ۱۰ – ۱

موفقیت و هدایت

سالک الی اللّه از ده آیه ای که در اول سوره فتح نازل شده باید موفق به موارد زیر گردد:

۱  –  اگر بخواهد خدا گناهان او را بیامرزد و نعمتش را بر او تمام کند و به راه راست هدایتش نماید و با عزت خدا یاری اش نماید باید با جدیت کامل به طرف دشمنانش که یکی از آنها شیطان است، برود.

۲  –  امدادهای غیبی بر قلب او نازل می شود و آرامش در او پیدا می گردد و بر ایمانش اضافه می شود و موفقیت پشت موفقیت نصیبش می گردد.

۳  –  خدای تعالی لشگریانش را که ملائکه هستند به کمک او می فرستد تا آنها او را وارد بهشت خلد کنند و گناهانش را جبران کنند و این موفقیت بسیار بزرگی خواهد بود.

۴  –  سالک الی اللّه نباید به خدا بدگمان باشد و الا مانند منافقین و مشرکین خدا به او غضب می کند و او را لعنت می کند و جهنم را برای او آماده می کند و این راه بسیار بدی است که رفته است.

۵  –  سالک الی اللّه باید بداند که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله شاهد اعمال ماست و هم بشارت دهنده و هم ترساننده از عاقبت بدی که ممکن است در انتظار ما باشد، می باشد لذا خدا او را فرستاده تا خدا را با راهنمائی های او یاری کند و تعظیم نماید و هر صبح و شام تسبیح او را بگوید.

۶  –  سالک الی اللّه باید با پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله یا با وصی بر حقش حضرت بقیه اللّه ارواحنا فداه بیعت کند که بیعت با او بیعت با خداست و کسی که این بیعت را بشکند بر ضرر خود اقدام کرده و کسی که وفای به عهد خدا بکند اجر بزرگی خواهد داشت.

«منافقین آنچه در دل ندارند به زبان می آورند»

سَيَقُولُ لَكَ الْمُخَلَّفُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ شَغَلَتْنَا أَمْوَالُنَا وَأَهْلُونَا فَاسْتَغْفِرْ لَنَا يَقُولُونَ بِأَلْسِنَتِهِمْ مَا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ لَكُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ بِكُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ نَفْعًا بَلْ كَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۱۱﴾

به زودى تخلّف کنندگان از اعراب به تو مى گویند: ما را اموالمان و خانواده هایمان مشغولمان کرده، پس براى ما استغفار کن. اینها با زبانهایشان چیزى را که در قلوبشان نیست مى گویند. بگو: چه کسى براى شما از جانب خدا اگر اراده ضرر شما را بکند یا اراده نفع شما را بکند، چیزى را مالک است؟ بلکه خدا به آنچه مى کنید، آگاه است. ﴿۱۱﴾

«با وعده خدا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به مکه بر می گردد»

بَلْ ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَنْقَلِبَ الرَّسُولُ وَالْمُؤْمِنُونَ إِلَى أَهْلِيهِمْ أَبَدًا وَزُيِّنَ ذَلِكَ فِي قُلُوبِكُمْ وَظَنَنْتُمْ ظَنَّ السَّوْءِ وَكُنْتُمْ قَوْمًا بُورًا ﴿۱۲﴾

بلکه شما گمان کردید که پیغمبر و مؤمنین هیچ وقت به سوى خانواده هایشان برنمى گردند و آن گمان در دلهاى شما آرایش شده بود و شما بدگمانى کردید و شما (بالأخره) قومى هلاک شده، گردیدید. ﴿۱۲﴾

وَمَنْ لَمْ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ فَإِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَعِيرًا ﴿۱۳﴾

و کسى که ایمان به خدا و رسولش نیاورد، پس قطعا ما براى کافران آتش سوزنده اى را آماده کرده ایم. ﴿۱۳﴾

«ملک آسمانها و زمین از خدا است»

وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۱۴﴾

و مُلک آسمانها و زمین مال خدا است، مى بخشد هر که را بخواهد و عذاب مى کند هر که را بخواهد و خدا آمرزنده مهربانى است. ﴿۱۴﴾

«درباره غنائم جنگی»

سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۱۵﴾  

وقتى که شما براى غنائم رفتید که آنها را بگیرید، متخلّفین گفتند: ما را هم بگذارید که پشت سر شما بیائیم آنها مى خواهند کلام خدا را عوض کنند. بگو: «هرگز نباید شما پشت سر ما بیائید، خدا قبلاً این چنین گفته است». پس آنها به زودى خواهند گفت: شما نسبت به ما حسادت مى کنید، ولى آنها جز کمى نمى فهمند. ﴿۱۵﴾

«اجر کسانی که خدا را اطاعت کنند»

قُلْ لِلْمُخَلَّفِينَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ فَإِنْ تُطِيعُوا يُؤْتِكُمُ اللَّهُ أَجْرًا حَسَنًا وَإِنْ تَتَوَلَّوْا كَمَا تَوَلَّيْتُمْ مِنْ قَبْلُ يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۱۶﴾

به متخلّفین از اعراب بگو: به زودى به طرف مردمى که صاحب نیروى محکمى هستند، دعوت مى شوید که با آنها جنگ کنید یا مسلمان شوند. پس اگر اطاعت کنید، خدا اجر نیکوئى به شما خواهد داد و اگر روبگردانید، همان طورى که قبلاً روبرگردانده بودید، خدا شما را عذاب دردناکى خواهد نمود. ﴿۱۶﴾

«جمعی که می توانند به جنگ حاضر نشوند»

لَيْسَ عَلَى الْأَعْمَى حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْأَعْرَجِ حَرَجٌ وَلَا عَلَى الْمَرِيضِ حَرَجٌ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَنْ يَتَوَلَّ يُعَذِّبْهُ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۱۷﴾

به کور حرجى نیست و به لنگ حرجى نیست و به مریض حرجى نیست (که به جنگ حاضر نشوند) و کسى که خدا و رسولش را اطاعت کند، خدا او را به بهشتهائى که از دامن آنها نهرها جارى است داخل خواهد فرمود و کسى که روبگرداند، (خدا) او را به عذاب دردناکى مجازات خواهد فرمود. ﴿۱۷﴾

«بیعت زیر درخت»

لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّكِينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِيبًا ﴿۱۸﴾

قطعا خدا راضى شد از مؤمنین، آن وقتى که زیر درخت با تو بیعت مى کردند. پس خدا مى داند آنچه در دلهاى آنها است، پس آرامش را بر آنها نازل فرمود و فتح نزدیکى را به آنها پاداش داد. ﴿۱۸﴾

برداشت از آیات ۱۸ – ۱۱

مسائل اخلاقی

سالک الی اللّه باید از آیاتی که تلاوت شد مسائل اخلاقی زیر را با جان و دل بپذیرد:

۱  –  باید کوشش کند که اموال و زن و اولادش او را از خدا و دین باز ندارند و اگر او را اینها باز داشتند با ایمان کامل استغفار کند که اگر تنها به زبانش استغفار نماید خدا او را نمی بخشد و گذشته هایش را جبران نمی کند.

۲  –  از سوء ظن باید دوری کند و خود را به هلاکت روحی و معنوی نیاندازد.

۳  –  باید بداند که مغفرت پروردگار برای کسانی است که ایمان به خدا و پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله دارند و خدا هر کس را که بخواهد ﴿یعنی استغفار نکند﴾ عذابش می فرماید ولی در عین حال خدا بخشنده مهربانی است.

۴  –  باید بداند که مخالفین اسلام آن چنان مادی هستند که به خاطر به دست آوردن پول و ثروت حتی کلام خدا را عوض می کنند و با مسلمانان درگیر می شوند و نسبت های بدی به آنها می دهند زیرا آنها زیاد فهم و شعور ندارند.

۵  –  سالک الی اللّه باید مطیع دین و دستورات الهی باشد تا اجر نیکوئی از طرف پروردگار دریافت نماید.

۶  –  سالک الی اللّه باید از افراد مریض مانند کورها و لنگ ها توقعی برای کارهای سخت نداشته باشد بلکه به آنچه برای آنها ممکن است انجام دهند راضی باشند.

۷  –  سالک الی اللّه اگر با جان و دل در بیعت با دین بماند خدای تعالی از او راضی می شود و آرامش را بر او نازل می کند و پیروزی سریعی نصیب او می گرداند.

«وعده پاداش با غنیمتهای زیاد»

وَمَغَانِمَ كَثِيرَةً يَأْخُذُونَهَا وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿۱۹﴾

و (نیز) غنیمتهاى زیادى که آنها را بدست مى آورند و خدا عزیز حکیمى است. ﴿۱۹﴾

وَعَدَكُمُ اللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةً تَأْخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمْ هَذِهِ وَكَفَّ أَيْدِيَ النَّاسِ عَنْكُمْ وَلِتَكُونَ آيَةً لِلْمُؤْمِنِينَ وَيَهْدِيَكُمْ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا ﴿۲۰﴾

خدا به شما غنیمتهاى بسیارى را وعده کرده بود که آنها را بدست خواهید آورد، ولى این مورد را زودتر براى شما قرار داد و جلو قدرت مردم را بر شما گرفت و این براى آن است که نشانه اى براى مؤمنین باشد و خدا شما را به راه راست هدایت کند. ﴿۲۰﴾

وَأُخْرَى لَمْ تَقْدِرُوا عَلَيْهَا قَدْ أَحَاطَ اللَّهُ بِهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا ﴿۲۱﴾

و غنائم دیگرى که شما بر آن قدرت ندارید، قطعا خدا به آن احاطه دارد. و خدا بر هر چیزى قادر است. ﴿۲۱﴾

وَلَوْ قَاتَلَكُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوَلَّوُا الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿۲۲﴾

و اگر کافران با شما بجنگند حتما آنها پشت کرده و فرار مى کنند، سپس فرمانبردار و یاورى پیدا نخواهند کرد. ﴿۲۲﴾

سُنَّةَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ﴿۲۳﴾  

سنّت خدائى است که در قبل هم بوده است و هرگز براى سنّت خدا تبدیلى نخواهى یافت. ﴿۲۳﴾

«فتح مکه به آرامش انجام شد»

وَهُوَ الَّذِي كَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ عَنْهُمْ بِبَطْنِ مَكَّةَ مِنْ بَعْدِ أَنْ أَظْفَرَكُمْ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا ﴿۲۴﴾

و آن خدا کسى است که دست آنها را از شما و دست شما را از آنها در مرکز شهر مکه نگاه داشت، بعد از آنکه شما را بر آنها پیروز کرده بود. و خدا به آنچه مى کنید بینا است. ﴿۲۴﴾

هُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْهَدْيَ مَعْكُوفًا أَنْ يَبْلُغَ مَحِلَّهُ وَلَوْلَا رِجَالٌ مُؤْمِنُونَ وَنِسَاءٌ مُؤْمِنَاتٌ لَمْ تَعْلَمُوهُمْ أَنْ تَطَئُوهُمْ فَتُصِيبَكُمْ مِنْهُمْ مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ عِلْمٍ لِيُدْخِلَ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ لَوْ تَزَيَّلُوا لَعَذَّبْنَا الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۲۵﴾

آنها کسانى هستند که کافر شدند و شما را از مسجدالحرام و قربانى که به محل خود برسد، جلوگیرى کردند. و اگر مردان مؤمن و زنان با ایمان که شما آنها را نمى شناسید (در مکه) نبودند که مبادا آنها را پایمال کنید تا به شما ضرر و سرزنشى بدون آنکه بدانید، برسد (امر به جهاد مى شد) تا خدا در رحمت خود هر که را بخواهد وارد کند. اگر شما از هم جدا مى شدید، ما کسانى را که از آنها کافر شده اند، به عذاب دردناکى معذّبشان مى کردیم. ﴿۲۵﴾

«تعصّب زمان جاهلیت»

إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۲۶﴾

آن وقتى که کفّار در دلهایشان تعصّب قرار دادند، همان تعصّب (زمان) جاهلیت را، پس خدا بر پیامبرش و بر مؤمنین آرامشش را نازل فرمود و آنها را به کلمه تقوى ملزم نمود و آنها سزاوارتر به کلمه تقوى و اهل آن بودند. و خدا به هر چیزى دانا است. ﴿۲۶﴾

«رؤیای رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا ﴿۲۷﴾

خدا رؤیاى پیامبرش را به حقّ صادقه قرار داد که حتما اگر خدا بخواهد، داخل مسجدالحرام مى شوید، در حالى که در امنیتید، سرهایتان را تراشیده یا کوتاه نموده اید، (از هیچ کس) نمى ترسید. خدا آنچه را که شما نمى دانید مى داند و غیر از آن پیروزى نزدیکى قرار داده است. ﴿۲۷﴾

«دین اسلام بر همه ادیان پیروز خواهد شد»

هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا ﴿۲۸﴾  

آن خدا کسى است که پیامبرش را با هدایت و دین حقّ فرستاده است، به خاطر آنکه آن را بر همه دینها پیروز کند. و خدا براى گواه بودن کافى است. ﴿۲۸﴾

«حالات اصحاب پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله»

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿۲۹﴾

«محمّد» رسول خدا است و کسانى که با او هستند، بر کفّار سختگیر و بین خودشان مهربانند. آنها را بسیار در حال رکوع و سجود مى بینى که فضلى از خدا و رضایت او را مى طلبند. نشانه آنها در صورتهایشان از اثر سجود ظاهر است. آن است مَثَل آنها در تورات و مَثَل آنها در انجیل، مانند زراعتى است که شکوفه اش را بیرون آورده، پس آن را تقویت کرده تا محکم شده و بر ساقه خود ایستاده که زراعتکاران را به تعجّب درآورده است، براى آنکه کفّار را به خشم درآورد. خدا به کسانى که از آنها ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند مغفرت و اجر عظیمى را وعده داده است. ﴿۲۹﴾

برداشت از آیات ۲۹ – ۱۹

دستورات اخلاقی قرآن

سالک الی اللّه باید از آیاتی که تلاوت شد برداشتهای زیر را بکار ببندد و استفاده کند:

۱  –  آن که در مبارزه با دشمنان اسلام به فکر جنبه های مادی نباشد و تمام کارهایش برای رضای پروردگار باشد.

۲  –  اگر غنیمتی و یا استفاده ای در این راستا برای او به وجود آمد از جانب خدا بداند و از صراط مستقیمی که خدا سر راه او قرار داده تجاوز نکند.

۳  –  خدا می تواند همه بهره ها را به انسان برساند ولی باید بهره های مادی به وسیله قدرت شخصی و در محدوده تلاش خود او نصیبش گردد.

۴  –  در مقابل دشمن بایستد و به او پشت نکند که اگر در امر به معروف و نهی از منکر کوتاهی نمود یار و یاوری در سائر کارها هم پیدا نمی کند.

۵  –  باید بداند که خدای تعالی همه برنامه ها را روی حکمت قرار داده و هیچ گاه حکمت الهی تغییر نمی کند.

۶  –  همیشه خدای تعالی پشتیبان کسانی است که در تمام کارها خدا را منظور کرده اند و خدای تعالی آنها را بر همه مشکلات پیروز می فرماید.

۷  –  وحدت مسلمانها باید در تمام مشکلات که با آن روبرو می شوند پایدار بماند و الا خدای تعالی عذاب دردناکی متوجه اهل تفرقه می فرماید.

۸  –  سالک الی اللّه نباید تعصب جاهلانه داشته باشد و آن را اعمال کند زیرا در این صورت از کفار محسوب می شود.

۹  –  باید بکوشد که از آرامش کامل در زندگی دنیا برخوردار گردد تا ملتزم به تقوی گردد. زیرا تقوی با داشتن آرامش موفقیت آمیزتر است.

۱۰  –  سالک الی اللّه باید بداند که وعده های الهی که خدا به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله داده است حق است و تخلف ناپذیر است.

۱۱  –  سالک الی اللّه باید بداند که روزی دین مقدس اسلام که دین حقی است بالاخره بر تمام دنیا حکومت می کند و خدای تعالی این را به مسلمانها وعده کرده است.

۱۲  –  سالک الی اللّه باید بداند که حضرت محمد صلی الله علیه و آله برگزیده ترین و بالاترین و پرعظمت ترین رسول خدا است و کسانی که با او هستند دارای صفات حمیده اند. آنها در مقابل کفار با شدت عمل می کنند و در میان خودشان مهربانند، رکوع می کنند، سجده می کنند و به فضل خدا امیدوارند. صورتهایشان در اثر سجده مثل ماه می درخشد و در قیامت مغفرت و اجر بزرگی نصیب آنها خواهد شد این وعده خدا است و وعده خدا تخلف ناپذیر است.

سوره مبارکه محمد صلی الله علیه و اله

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«نتیجه بستن راه خدا»

اَلَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿۱﴾

کسانى که کافر شده اند و راه خدا را مى بندند، (خدا) اعمال آنها را از بین مى برد. ﴿۱﴾

«فایده ایمان به حضرت محمّد صلی الله علیه و آله»

وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ ﴿۲﴾

و کسانى که ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند و بر آنچه بر «محمّد» نازل شده است، ایمان آورده اند و آن از طرف پروردگارشان حقّ است، خدا سیئات آنها را جبران مى کند و حال و کارشان را اصلاح مى نماید. ﴿۲﴾

ذَلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِنْ رَبِّهِمْ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ ﴿۳﴾

آن به خاطر این است که کسانى که کافر شده اند، از باطل پیروى مى کنند و قطعا کسانى که ایمان آورده اند، از حقّى که از سوى پروردگارشان رسیده پیروى مى کنند. خدا این چنین براى مردم مثالهایشان را مى زند. ﴿۳﴾

«با کفّار خشونت»

فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانْتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِنْ لِيَبْلُوَ بَعْضَكُمْ بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَنْ يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿۴﴾

پس وقتى با کسانى که کافر شده اند ملاقات کردید، گردنها(ى آنها) را بزنید تا زمانى که آنان را درهم کوبیدید پس اسیران را محکم ببندید یا بر آنها منّت گذارید و آزادشان کنید و یا فدیه بگیرید تا آن که اهل جنگ سلاحهاى خود را زمین بگذارند. آن است و اگر خدا مى خواست آنها را مجازات مى کرد، ولى خدا مى خواهد که بعضى از شما را بوسیله بعضى امتحان کند و کسانى که در راه خدا کشته مى شوند، خدا هرگز اعمالشان را ضایع نخواهد کرد. ﴿۴﴾

«اجر کسانی که در راه خدا کشته می شوند»

سَیَهْدِیهِمْ وَیُصْلِحُ بَالَهُمْ ﴿۵﴾

به زودی هدایتشان می کند و کار و حالشان را اصلاح می فرماید. ﴿۵﴾

وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ ﴿۶﴾

و آنها را در بهشتی که به آنها معرّفی کرده، داخل می کند. ﴿۶﴾

«اگر خدا را یاری کنید خدا شما را یاری می کند»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ ﴿۷﴾

ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر خدا را یاری کنید، خدا شما را یاری می کند و قدمهایتان را محکم می فرماید. ﴿۷﴾

«اعمال کفّار نابود می شود»

وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْسًا لَهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ﴿۸﴾

و کسانی که کافر شده اند، مرگ بر آنها باد و ﴿خدا﴾ اعمالشان را نابود کند. ﴿۸﴾

ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ﴿۹﴾

آن به خاطر این است که آنها آنچه را که خدا نازل کرده، نپسندیدند، پس اعمالشان را خدا باطل کرد. ﴿۹﴾

«استحباب سیر و سفر»

أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ دَمَّرَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلِلْكَافِرِينَ أَمْثَالُهَا ﴿۱۰﴾

آیا پس سیر و سفر در زمین نکرده اند تا ببینند عاقبت کسانى که قبل از آنها بوده اند چگونه است؟ خدا آنها را نابودشان کرد و براى کافران امثال این مجازاتها خواهد بود. ﴿۱۰﴾

ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ ﴿۱۱﴾  

آن برای این است که قطعا خدا مولای کسانی است که ایمان آورده اند و حقیقتا برای کافران مولائی نخواهد بود. ﴿۱۱﴾

برداشت از آیات ۱۱ – ۱

رسول اکرم صلی الله علیه و آله الگو است

سالک الی اللّه باید از آیات اول سوره محمد صلی الله علیه و آله با الگو قرار دادن آن حضرت
مطالب زیر را استفاده کند:

۱  –  هیچ گاه به خاطر کفر و کفرانش راه خدا را بر مردم نبندد.

۲  –  به آن چه بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نازل شده ایمان کامل داشته باشد و عمل صالح را ترک نکند.

۳  – بداند که راه رسول اکرم صلی الله علیه و آله حق است و آن چه آورده از جانب خدا است پس باید به آنها عمل کند تا گناهانش جبران شود و کارهایش اصلاح گردد.

۴  –  بداند راه و روش کفار، باطل است و سالکین الی اللّه به خاطر ایمانشان به پروردگار، پیروی از حق می کنند.

۵  –  باید مسلمانان به خاطر حفظ اسلامشان با شدت با کفار روبرو شوند تا خدای تعالی به آنها کمک کند و دست آنها را بگیرد تا از راه صحیحشان دور نگردند و خدای تعالی آنها را با بهشت آشنا کند و آنها را در آن مخلد گرداند.

۶  –  بداند که اگر خدا را یاری کند خدا او را کمک می کند و قدمهای او را در راه رسیدن به کمالات استوار می فرماید.

۷  –  اگر کفران نعمت پروردگار را بکند و به حقایق کافر شود اعمال خوبش هم نابود می گردد.

۸  –  روی زمین سیر و سفر کند تا عاقبت کسانی که در قبل بوده اند و به خدای عظیم کفر ورزیده اند ببیند و خود را از بدبختی نجات دهد.

۹  –  باید بداند که بیهوده گی و سرگردانی برای کسانی است که رهبر الهی ندارند. ولی کسانی که رهبرشان خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلام می باشند سرگردان نیستند و راه و روش صحیح را می شناسند.

«جزای ایمان و عمل صالح»

إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَيَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ ﴿۱۲﴾

قطعا خدا کسانى را که ایمان آورده اند و اعمال صالح کرده اند، در بهشتهایى که از دامنشان نهرها جارى است داخل مى کند و کسانى که کافرند، بهره اى (که از متاع دنیا) مى برند، و (این است که) مى خورند، همان طورى که چهارپایان مى خورند و آتش جایگاه آنها است. ﴿۱۲﴾

«جزای کسانی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله را از مکه بیرون کردند»

وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ ﴿۱۳﴾

و چه بسیار از قریه هائى بودند که قوّت و قدرتشان از قریه اى که (از آن) تو را خارج کردند بیشتر بود، ما آنها را هلاک کردیم، پس براى آنها یاورى نبود. ﴿۱۳﴾

أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ ﴿۱۴﴾

آیا پس کسى که دلیل روشنى از جانب پروردگارش دارد، مانند کسى است که عمل بدش برایش زینت یافته و پیرو هواى آنها است؟ ﴿۱۴﴾

برداشت از آیات ۱۴ – ۱۲

ظلم

سالک الی اللّه تا می تواند نباید ظلم کند زیرا در این صورت یاری خدا از او برداشته می شود. سالک الی اللّه باید بداند کسانی که اعمالشان بد است به نظرشان جلوه می کند مانند کسانی که با دلیل و برهان از جانب پروردگارشان به آنها حقیقت القاء می شود، نیستند.

«مثل بهشت»

مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ فِيهَا أَنْهَارٌ مِنْ مَاءٍ غَيْرِ آسِنٍ وَأَنْهَارٌ مِنْ لَبَنٍ لَمْ يَتَغَيَّرْ طَعْمُهُ وَأَنْهَارٌ مِنْ خَمْرٍ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ وَأَنْهَارٌ مِنْ عَسَلٍ مُصَفًّى وَلَهُمْ فِيهَا مِنْ كُلِّ الثَّمَرَاتِ وَمَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ كَمَنْ هُوَ خَالِدٌ فِي النَّارِ وَسُقُوا مَاءً حَمِيمًا فَقَطَّعَ أَمْعَاءَهُمْ ﴿۱۵﴾

مثل بهشتى که به متّقین وعده داده شده این است که در آن نهرهائى از آبى که بدبو نیست و نهرهائى از شیرى که طعمش بر نگشته است و نهرهائى از شراب که لذّتى براى آشامندگان دارد و نهرهائى از عسل تصفیه شده مى باشد و براى آنها در بهشت از همه میوه ها هست و آمرزشى از جانب پروردگارشان مى باشد، مانند کسى است که او در جهنّم جاویدان بوده و از آب جوشانى که اندرونشان را قطعه قطعه مى کند نوشانده مى شوند؟ ﴿۱۵﴾

«اشاره به بعضی از منافقین»

وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّى إِذَا خَرَجُوا مِنْ عِنْدِكَ قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفًا أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ ﴿۱۶﴾

و بعضى از آنها کسانى هستند که به تو گوش مى دهند تا وقتى که از نزد تو بیرون مى روند به کسانى که علم داده شده، مى گویند: الان چه مى گفت؟ اینها کسانى هستند که خدا بر دلهاى آنها مُهر زده و پیرو هواى نفس شان هستند. ﴿۱۶﴾

وَالَّذِينَ اهْتَدَوْا زَادَهُمْ هُدًى وَآتَاهُمْ تَقْوَاهُمْ ﴿۱۷﴾

 و کسانى که هدایت شده اند، خدا بر هدایتشان مى افزاید و به آنها پرهیزکاریشان را عطا مى فرماید. ﴿۱۷﴾

«قیامت بر آنها ناگهان می رسد»

فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جَاءَ أَشْرَاطُهَا فَأَنَّى لَهُمْ إِذَا جَاءَتْهُمْ ذِكْرَاهُمْ ﴿۱۸﴾

آیا جز این انتظار دارند که ساعت قیامت ناگهان به آنها برسد؟ پس قطعا شرایط و علائم آن رسیده است، پس یادآورى (و ایمان به قیامت آنها) چه فایده اى برایشان دارد وقتى که (ساعت قیامت) برسد؟ ﴿۱۸﴾

«استغفار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله»

فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ ﴿۱۹﴾  

پس بدان که قطعا خدائى جز خداى یکتا وجود ندارد و براى گناه خودت و مردان مؤمن و زنان با ایمان طلب بخشش کن و خدا محلّ حرکت و قرارگاه شما را مى داند. ﴿۱۹﴾

برداشت از آیات ۱۹ – ۱۲

دریافت حقایق

سالک الی اللّه با توجه به آن چه خدای تعالی در قرآن در وصف مؤمنین و مذمت کفار فرموده باید راه خود را پیدا کند و عقلش را رشد دهد و فکرش را بکار بیندازد و حقیقت را به وسیله برداشتهایی که از آیات فوق دارد، دریافت نماید:

۱  –  ایمان خود را به خدا و روز جزا کامل کند.

۲  –  اعمالی که شایسته مقام شامخ انسانیت است داشته باشد.

۳  –  مانند حیوانات که قدر دان نعمتهای خدا نیستند و می خورند و زندگی می کنند نباشد، که در این صورت جایگاهشان جهنم است.

۴  –  بداند که موفقیت به قوّت و قدرت ظاهری نبوده، بلکه اگر راه خدا را انتخاب نکند خدا می تواند او را هلاک کند و یار و یاوری نداشته باشد.

۵  –  باید بداند کسی که دارای دلیل و برهانی که از جانب خدا به او رسید می باشد مانند کسی که اعمال بدش برایش تزیین شده و بی دلیل حرف می زند نمی باشد.

۶  –  پیروی از هوای نفس نکند و فقط خواسته های خودش را همیشه مورد توجه قرار ندهد.

۷  –  کسی که اهل تقوی است و در بهشت ساکن است و از همه نعمتهای الهی استفاده می کند مانند کسی که در آتش جهنم مخلد است نبوده و در مقابل این دو از نظر عواقب امور بی تفاوت نباشد.

۸  –  خود را مانند کسانی که بر دلهایشان مهر زده شده و پیرو هوای نفس اند قرار ندهد، بلکه خود را از دانشمندان و متفکرین قرار دهد.

۹  –  بداند که اگر هدایت عام الهی را به گوش جان خرید از هدایت خاص پروردگار هم برخوردار می شود.

۱۰  –  خود را آن چنان در انتظار حضرت بقیه اللّه ارواحنا فداه قرار دهد که اگر ناگهان آن حضرت ظهور فرمود او صددرصد آماده پذیرفتن آن حضرت باشد.

۱۱  –  بسیار در راه رسیدن به کمالات از ذکر «لا اله الا اللّه» و استغفار برای خود و مؤمنین و مؤمنات استفاده کند تا به مقصد برسد.

«منافقین از جنگ می ترسند»

وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ ﴿۲۰﴾

و کسانى که ایمان آورده اند، مى گویند: چرا سوره اى نازل نمى شود؟ پس وقتى که سوره اى صریح و قطعى نازل مى شود و در آن سوره از جنگ یادى مى گردد، کسانى را که در دلشان مرض است، خواهى دید که با نظر کسى که در اثر ترس از مرگ غش نموده، به تو نگاه مى کنند، (پس همان مرگ) براى آنها سزاوارتر است. ﴿۲۰﴾

طَاعَةٌ وَقَوْلٌ مَعْرُوفٌ فَإِذَا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللَّهَ لَكَانَ خَيْرًا لَهُمْ ﴿۲۱﴾

اطاعت و کلام خوب (براى آنها بهتر بود)، پس وقتى که امر (جهاد) قطعى شد، اگر به خدا راست بگویند، براى آنها بهتر خواهد بود. ﴿۲۱﴾

فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ وَتُقَطِّعُوا أَرْحَامَكُمْ ﴿۲۲﴾

پس آیا امید دارید که اگر برگردید، در زمین فساد کنید و قطع رحمهایتان را نمایید؟ ﴿۲۲﴾

أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَأَعْمَى أَبْصَارَهُمْ ﴿۲۳﴾

اینها کسانى هستند که خدا لعنتشان کرده و آنها را ناشنوا فرموده و بینائیهاى آنها را کور قرار داده است. ﴿۲۳﴾

«تدبّر در قرآن»

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا ﴿۲۴﴾

آیا در قرآن تدبّر نمی کنند یا بر دلها قفلهایشان هست؟ ﴿۲۴﴾

إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِمْ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى الشَّيْطَانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَأَمْلَى لَهُمْ ﴿۲۵﴾

قطعا کسانى که بعد از آنچه براى آنها از هدایت روشن شده، مرتد مى شوند، شیطان براى آنها (کار زشتشان را) زینت داده و آرزوهایشان را طولانى قرار داده است. ﴿۲۵﴾

ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ ﴿۲۶﴾

آن به خاطر این است که آنها به کسانى که از آنچه خدا نازل کرده است کراهت دارند، مى گویند: ما شما را در بعضى از امور اطاعت مى کنیم، در حالى که خدا پنهان کاریهاى آنها را مى داند. ﴿۲۶﴾

برداشت از آیات ۲۶ – ۱۶

حقایقی که باید سرمشق قرار گیرد

سالک الی اللّه باید از آیات فوق مطالب زیر را سرمشق خود قرار دهد:

۱  –  وقتی قرآن می خواند و یا روایات معصومین علیهم السلام را برای او می خوانند خوب دقت کند و آن را بفهمد تا جائی که برای اهل علم بتواند آنها را مورد بحث قرار دهد و نگذارد دلش در مقابل سخنان خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله مهر شده باشد.

۲  –  از خدا طلب هدایت کند و راهنمائی های پروردگار را با دقت عمل نماید تا خدا هدایت و تقوایش را زیاد کند.

۳  –  باید بتواند خود را برای ظهور ناگهانی حضرت بقیه اللّه ارواحنا فداه و یا قیامت کبری حاضر کند و هیچ مشکلی در این ارتباط نداشته باشد.

۴  –  لا اله الا اللّه با توجه به معنایش زیاد بگوید و برای گناهان خود و مؤمنین و مؤمنات استغفار کند تا در راه تزکیه نفس موفق شود.

۵  –  باید آن قدر در استقامت و ثبات قوی باشد که اگر جنگ و یا پیشنهاد قتال از جانب خدای تعالی به او شد از مرگ و کشته شدن نترسد و الا مانند منافقین مطرود پروردگار خواهد بود.

۶  –  کوشش کند در روی زمین فساد نکند و قطع رحم ننماید زیرا اگر این کارها را کرد خدا او را لعنت می کند و کر و کور در مقابل حقایق او را محشور می نماید.

۷  –  اطاعت خدا و استماع کلمات خوب برای او بهتر از هوای نفسش باشد زیرا خدا مصالح او را بهتر می داند.

۸  –  در قرآن تدبر کند و نگذارد درب دلش بر حقایق قرآن قفل گردد.

۹  –  کوشش کند که اگر در راه تزکیه نفس وارد شد و راه هدایت را دریافت نمود به آنها پشت نکند و شیطان این کار زشتشان را برای آنها جلوه ندهد.

۱۰  –  در مقابل دستورات الهی که از جانب پروردگار نازل شده بدون هیچ کراهتی اطاعت کند زیرا خدای تعالی از قلوب آنها اطلاع دارد.

«عذاب در موقع مرگ»

فَكَيْفَ إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ ﴿۲۷﴾

پس چگونه است که وقتى ملائکه جان آنها را مى گیرند به صورتشان و پشتشان مى زنند؟ ﴿۲۷﴾

ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا مَا أَسْخَطَ اللَّهَ وَكَرِهُوا رِضْوَانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ ﴿۲۸﴾

آن به خاطر این است که اینها آنچه را که خدا را به خشم مى آورد، پیروى کردند و از خشنودى او کراهت داشتند، پس اعمالشان را نابود مى کند. ﴿۲۸﴾

«خدای تعالی کینه های منافقین را ظاهر می کند»

أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ يُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغَانَهُمْ ﴿۲۹﴾  

آیا گمان کرده اند کسانى که در قلبشان مرض است، اینکه خدا کینه هاى آنها را ظاهر نمى کند؟ ﴿۲۹﴾

وَلَوْ نَشَاءُ لَأَرَيْنَاكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسِيمَاهُمْ وَلَتَعْرِفَنَّهُمْ فِي لَحْنِ الْقَوْلِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمَالَكُمْ ﴿۳۰﴾

و اگر ما بخواهیم آنها را به تو نشان مى دهیم تا با قیافه هایشان آنها را بشناسى، اگرچه آنها را از لحن کلامشان خواهى شناخت و خدا اعمال شما را مى داند. ﴿۳۰﴾

«امتحان مجاهدین و صابرین»

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ ﴿۳۱﴾

و شما را قطعا آزمایش مى کنیم تا مجاهدین از میان شما و صابرین را معلوم کنیم و ما خبرهاى شما را مى آزمائیم. ﴿۳۱﴾

«جزای کفر و بستن راه خدا»

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْهُدَى لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ ﴿۳۲﴾

قطعا کسانى که کافر شده اند و مانع راه خدا گردیده اند و بعد از آنکه هدایت براى آنها آشکار شده بود با پیغمبر مخالفت کردند، هرگز هیچ ضررى به خدا نمى رسانند و خدا اعمال آنها را نابود مى کند. ﴿۳۲﴾

برداشت از آیات ۳۲ – ۲۹

سدّ راه خدا

سالک الی اللّه باید مرض های روحی خود را معالجه کند تا خدای تعالی او را مفتضح نکند والا خدای تعالی به وسیله قیافه هایشان و لحن سخنانشان آنها را معرفی می کند و امراض قلبی آنها اخبار و حالات آنها را به دیگران می رساند. سالک الی اللّه باید بداند که کسانی که راه خدا را بر دیگران می بندند و رهبران دینی را به مشقت می اندازند به خدا هیچ ضرری نمی رسانند ولی اعمال خوب خودشان از بین می رود.

«عبادات و اعمال خود را باطل نکنید»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ ﴿۳۳﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و رسول را اطاعت کنید و اعمالتان را باطل نکنید. ﴿۳۳﴾

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ مَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ﴿۳۴﴾

قطعا کسانى که کافر شده اند و مانع راه خدا گردیده اند، سپس در حالى که آنها کافر بودند مُردند، هرگز خدا آنها را نمى بخشد. ﴿۳۴﴾

«شما مسلمانان برترید»

فَلَا تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ ﴿۳۵﴾

پس سستى نکنید و (کفّار را) به سلم و صلح دعوت ننمائید و شما برترید و خدا با شما است و چیزى از اعمالتان را کم نمى کند. ﴿۳۵﴾

«دنیا بازیچه و بیهوده است»

إِنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ ﴿۳۶﴾

جز این نیست که زندگى دنیا بازى و بیهوده است. و اگر ایمان بیاورید و تقوى داشته باشید، خدا اجرهایتان را به شما مى دهد و اموالتان را نمى طلبد. ﴿۳۶﴾

برداشت از آیات ۳۶ – ۳۳

اطاعت خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله

سالکین الی اللّه باید دستورات خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله را اطاعت کنند و نگذارند اعمال خوبشان باطل شود و بدانند که اگر کفران نعمت پروردگار را بکنند و در راهشان از خود سردی نشان بدهند که دیگران از این راه بمانند اگر با همین حال بمیرند هرگز خدا آنها را نمی بخشد بنابراین نباید سستی کند بلکه مردم را به تسلیم در مقابل دستورات خدا وادار نمایند و بدانند که برتری و موفقیت مال آنهاست و زندگی دنیا بازی و بیهوده است و اگر تقوی را رعایت کنند خدای تعالی جزای آنها را بدون این که از اموالشان سوال کند کاملاً رعایت می فرماید.

«انسان بخیل و کینه توز است»

إِنْ يَسْأَلْكُمُوهَا فَيُحْفِكُمْ تَبْخَلُوا وَيُخْرِجْ أَضْغَانَكُمْ ﴿۳۷﴾

اگر اموالتان را بخواهد و حتّى اصرار نماید، شما بخل مى کنید و کینه شما را ظاهر مى کند. ﴿۳۷﴾

هَا أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَمِنْكُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَمَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّمَا يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَاللَّهُ الْغَنِيُّ وَأَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ وَإِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوا أَمْثَالَكُمْ ﴿۳۸﴾

آرى شما همانهائى هستید که براى انفاق در راه خدا خوانده شدید، پس بعضى از شما بخل کرده و کسى که بخل کند، جز این نیست که نسبت به خودش بخل کرده. و خدا همان بى نیاز است و شما همان فقیرها هستید. و اگر سرپیچى کنید خدا قومى غیر از شما را جایگزین مى کند، سپس آنها مانند شما نخواهند بود. ﴿۳۸﴾

برداشت از آیات ۳۸ – ۳۷

زشتی بخل

سالک الی اللّه نباید بخیل باشد زیرا ضررهای بخل به خودش بر می گردد و باید بداند که خدای تعالی صددرصد بی نیاز است ولی او صددرصد محتاج است و اگر دائما به این معنا توجه نداشته باشد خدای تعالی جمعی را به جای آنها می گذارد که آنها بخیل نباشند.

سوره مبارکه احقاف

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

حم ﴿۱﴾

حم ﴿۱﴾

تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿۲﴾

نازل کردنِ این کتاب از طرف خدای عزیز حکیم است. ﴿۲﴾

«آسمانها و زمین به حقّ خلق شده است»

مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ ﴿۳﴾

آسمانها و زمین و آنچه بین آنها است را جز به حقّ و تا زمان معین خلق نکرده ایم. و کسانى که کافر شده اند، از آنچه که ترسانده مى شوند، روى گردانند. ﴿۳﴾

«آیا بتها چه چیزی را خلق کرده اند؟»

قُلْ أَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِنْ قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۴﴾

بگو: آیا مى بینید آنچه را که شما غیر از خدا مى خوانید چه چیز را از زمین خلق کرده اند؟ به من هم نشان دهید. یا براى آنها در آسمانها شرکتى است؟ نوشته اى قبل از این یا اثرى از علم براى من بیاورید، اگر شما از راستگویانید. ﴿۴﴾

وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ ﴿۵﴾  

و چه کسى گمراهتر است از آن کسى که غیر خدا را مى خواند؟ کسى که تا روز قیامت او را اجابت نمى کند و آنها از دعاى مشرکین غافلند. ﴿۵﴾

وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاءً وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ ﴿۶﴾

و زمانى که مردم محشور مى شوند، آنها دشمنشان هستند و آنها عبادت اینها را منکر خواهند شد. ﴿۶﴾

«قرآن حقیقت دارد»

وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۷﴾

و زمانى که بر آنها آیاتِ ما در حالى که روشن هستند تلاوت مى شود، کسانى که به حقّ کافرند، وقتى که آن حقّ به آنها رسید، مى گویند: این سحر آشکارى است. ﴿۷﴾

أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئًا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۸﴾

یا مى گویند: قرآن را افترا بسته است. بگو: اگر من آن را به دروغ به خدا نسبت داده باشم، شما که نمى توانید براى من از جانب خدا چیزى را مالک باشید. خدا داناتر است به آنچه که شما در آن وارد مى شوید. شهادت خدا به آن بین من و بین شما کفایت مى کند و او بخشنده مهربانى است. ﴿۸﴾

«پیامبر غیر از سائر پیامبران نبوده است»

قُلْ مَا كُنْتُ بِدْعًا مِنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۹﴾

بگو: من از میان پیغمبران نوظهور نبوده ام و من نمى دانم که با من و با شما چه انجام خواهد شد؟ و من جز پیرو وحیى که به من مى شود نیستم و من جز ترساننده آشکارى نیستم. ﴿۹﴾

برداشت از آیات ۹ – ۶

اظهار دشمنی نکنید

سالکین الی اللّه باید بکوشند که مانند کفار و هوای نفس پرستان تهمت نزنند، فحش ندهند و با یکدیگر اظهار دشمنی نکنند و آیات الهی را به سحر و جادو منتسب ننمایند و اگر دشمنان به آنها تهمت زدند به خدای تعالی وابگذارند و همیشه پیرو آیاتی که به رسول اکرم صلی الله علیه و آله وحی شده، باشند.

قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَكَفَرْتُمْ بِهِ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۰﴾

بگو: آیا شما چه مى بینید اگر آن از نزد خدا باشد و شما به آن کافر شده باشید و در حالى که شاهدى از بنى اسرائیل بر مثل این شهادت دهد، پس ایمان بیاورد ولى شما تکبّر کنید؟ قطعا خدا قوم ستمگر را هدایت نمى کند. ﴿۱۰﴾

«یهودیها خود را از دیگران برتر می دانند»

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْرًا مَا سَبَقُونَا إِلَيْهِ وَإِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُولُونَ هَذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ ﴿۱۱﴾

و کسانى که کافر شده اند، درباره کسانى که ایمان آورده اند، مى گویند: اگر در اسلام آوردن خیرى مى بود، آنها بر ما پیشى نمى گرفتند. و چون بوسیله قرآن هدایت نشده اند، به زودى مى گویند: این دروغى قدیمى است. ﴿۱۱﴾

وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ ﴿۱۲﴾

و حال آنکه قبل از این، کتاب موسى رهبر و رحمت بود. و این کتابى تصدیق کننده است که به زبان عربى است. به خاطر اینکه کسانى را که ظلم کرده اند بترساند و بشارتى براى نیکوکاران باشد. ﴿۱۲﴾

برداشت از آیات ۱۲ – ۱۰

کفار و خداپرستان

سالک الی اللّه باید بداند که همیشه غیر مسلمانها، روی غرور و بی توجهی با سالکین الی اللّه و خدا پرستان متکبرانه برخورد می کرده اند و همه چیز مسلمانها را به کذب و دروغ نسبت می داده اند. ولی خدای تعالی قرآن را به زبان عربی نازل فرمود تا ظالمین را از عواقب بدی که در انتظارشان هست بترساند و نیکوکاران را بشارت دهد.

«فایده توبه و استقامت»

إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۱۳﴾

حقیقتا کسانى که گفتند: پروردگار ما خدا است، سپس استقامت کردند، نه خوفى بر آنها هست و نه حزنى آنها را مى گیرد. ﴿۱۳﴾

أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۴﴾  

این گروه اهل بهشتند، در آن همیشه خواهند بود، جزاى آن چیزى است که آنها عمل مى کردند. ﴿۱۴﴾

برداشت از آیات ۱۴ – ۱۳

استقامت

سالک الی اللّه باید مربی خود را بشناسد و خود را تحت تربیت او که خدای تعالی است قرار دهد و بداند که خدای تعالی  او را هدایت و تربیت می کند که اگر راه تزکیه نفس را برای رسیدن به کمالات انتخاب کند از اولیاء خدا می شود و اولیاء خدا از چیزی ترس ندارند و محزون نمی شوند و در بهشت جاویدانند.

«توصیه درباره پدر و مادر»

وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَ وَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۱۵﴾

و به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم که به آنها احسان کند. مادرش با تحمّل رنج به او باردار شد و با رنج او را وضع حمل کرد و مدّت حمل و از شیر گرفتنش سى ماه گردید. تا زمانى که به توانائى و کمال خود رسید و به سنّ چهل سالگى رسید. گفت: پروردگارِ من، به دلم بینداز تا اینکه نعمتت را که به من و به پدر و مادرم عنایت کرده اى، شکر کنم و اینکه عمل صالحى که تو را خشنود کند، انجام دهم و فرزندانم را برایم صالح گردان. من به سوى تو باز مى گردم و قطعا من از مسلمانانم. ﴿۱۵﴾

أُولَئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَنْ سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿۱۶﴾

اینها کسانى هستند که بهترین چیزى را که عمل کرده اند، از آنها قبول مى کنیم و از بدیهایشان مى گذریم. در مورد اهل بهشت وعده راستى است که به آنها وعده داده مى شد. ﴿۱۶﴾

«فرزندان ناخلف و بی ایمان»

وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِنْ قَبْلِي وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ مَا هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۷﴾

و کسى که به پدر و مادرش گفت: اُف بر شما، آیا شما به من وعده مى دهید که (از قبر) بیرون آورده مى شوم و حال آنکه قبل از من نسلهائى گذشته اند؟ ولى آن پدر و مادر به خدا استغاثه مى کنند که اى واى بر تو، ایمان بیاور. قطعا وعده خدا حقّ است، ولى او مى گوید: این جز افسانه هاى قدیمى ها چیزى نیست. ﴿۱۷﴾

أُولَئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ ﴿۱۸﴾

اینها کسانى هستند که عذاب براى آنها محقّق شده است. قطعا در میان امّتهائى که قبل از آنها از جنّ و انس بوده، گذشته، آنها زیانکارانى بوده اند. ﴿۱۸﴾

وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَلِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۱۹﴾

و براى هر یک، به خاطر آنچه عمل کرده اند درجاتى است و جزاى اعمالشان کاملاً داده مى شود و به آنها هیچ گونه ظلمى نمى شود. ﴿۱۹﴾

برداشت از آیات ۱۹ – ۱۵

احترام به پدر و مادر

سالک الی اللّه باید به پدر ومادرش نیکی کند و بخصوص به مادر که با زحمت و ناراحتی او را حامله بوده و شیر داده است. و در وقتی که فرزند عقلش کامل می شود و بدیها را با تجربه و علم و راهنمائیهای الهی می فهمد و راه صحیح را انتخاب می کند، از خدا می خواهد که در این راه وارد شود و خدا او را کمک کند و در مرحله توبه قرار می گیرد و توبه می کند و توبه اش قبول می گردد و می خواهد خود را به مقام تسلیم برساند و از خدا راههای کمالات و تزکیه نفس را طلب می کند و می گوید: خدایا کمکم کن تا بتوانم نعمتهایت را شکر کنم. خدای تعالی او را به مقام شاکرین می رساند و به بهترین وجه اعمال او را قبول می کند و از گناهانش می گذرد و خدای راستگو به وعده اش وفا می فرماید. اما اگر خدای نکرده سالک الی اللّه به پدر و مادرش بی ادبی کند و به آنهابا کلمه «اُف» جسارت نماید و تجربیات گذشتگان را به رخ آنها بکشد و خود را با جهل و نادانی از آنها جدا کند خدا با او برخورد تندی می کند و او را از خسارت دیدگان معرفی می فرماید و هر کسی به نتیجه عمل خود می رسد و به او هیچ گونه ظلمی از جانب پروردگار نمی شود.

«کفّار بر آتش عرضه می شوند»

وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ ﴿۲۰﴾  

و روزى که کافران بر آتش عرضه داده مى شوند (به آنها گفته مى شود:) چیزهاى خوبتان را در زندگى دنیایتان صرف کردید و از آنها بهره بردید، پس امروز به عذاب خوارکننده جزا داده مى شوید، به خاطر آنکه در زمین بدون حقّى تکبّر مى کردید و به خاطر فسقى که مى نمودید. ﴿۲۰﴾

«قضیه ای از حضرت هود علیه السلام»

وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنْذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۲۱﴾

و یاد کن برادر «قوم عاد» را آن وقتى که در بیابانهاى ریگزارى قومش را از آینده بدشان ترساند و قطعا قبل از او و بعد از او ترسانندگانى (در گذشته هاى دور) بودند که (مى گفتند) عبادت نکنید مگر خدا را من بر شما عذاب روز بزرگ را مى ترسم. ﴿۲۱﴾

قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿۲۲﴾

گفتند: آیا تو به نزد ما آمده اى تا ما را از خدایانمان جدا کنى؟ آنچه را که به ما وعده مى دهى، اگر راست مى گوئى براى ما بیاور. ﴿۲۲﴾

قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُمْ مَا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ ﴿۲۳﴾

(هود) گفت: جز این نیست که علم (آن) نزد خدا است و من فقط به آنچه فرستاده شده ام تبلیغتان مى کنم. ولى من شما را این چنین مى بینم، قومى هستید که خود را به نادانى مى زنید. ﴿۲۳﴾

فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُمْ بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۲۴﴾

پس وقتى که آن عذاب را دیدند که به صورت ابرى در درّه ها و آبگیرهاى آنها در حرکت است، گفتند: این ابرى است که براى ما باران مى بارد. ولى آن همان عذابى است که درباره اش عجله مى کردید، بادى است که در آن عذاب دردناکى براى شما خواهد بود. ﴿۲۴﴾

تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ ﴿۲۵﴾

همه چیز را به امر پروردگارش از بنیان مى کنَد. پس چنان گردیدند که جز خانه هایشان چیزى دیده نمى شد. این چنین ما مردم گناهکار را جزا مى دهیم. ﴿۲۵﴾

وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۲۶﴾

و قطعا ما به آنها در چیزهائى امکاناتى داده بودیم که به شما در آن چیزها آن امکانات را نداده ایم و براى آنها شنوائى و بینائیهائى و دلهائى قرار داده بودیم، ولى براى آنها شنوائى شان و بینائیهایشان و دلهایشان فایده اى نداشت و آنها را در چیزى بى نیاز نکرد زیرا آنها آیات خدا را انکار مى کردند و آنچه را که مسخره مى نمودند، به سرشان آمد. ﴿۲۶﴾

برداشت از آیات ۲۶ – ۲۲

نصیحت کنندگان

سالک الی اللّه باید به آنهایی که نسبت به او خیرخواهی می کنند و او را نصیحت می نمایند، سوء ظن نداشته باشد تا بتواند نصایح آنها را بفهمد و بپذیرد و در نزد انبیاء علیهم السلام و دانشمندان از نادانان محسوب نشوند و عذابهای الهی به او نرسد و در دنیا و آخرت بدبخت و بیچاره نگردد و از مجرمین به حساب نیاید. و اگر چه خدای تعالی به این عدّه از افراد امکاناتی عنایت فرموده و چشم و گوش ظاهری به آنها داده ولی به خاطر انکار نعمتهای خدا و مسخره کردن الطاف الهی از چشم و گوش و دلشان استفاده ای نمی کند.

«خطاب به مردم مکه»

وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرَى وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۲۷﴾

و قطعا همه قریه هائى که اطراف شما بود هلاک کردیم و آیات گوناگونمان را بیان کردیم، شاید آنها باز گردند. ﴿۲۷﴾

فَلَوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذَلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ ﴿۲۸﴾  

پس چرا کسانى را که غیر از خدا براى تقرّب، به خدائى گرفته اند یاریشان نکرده اند؟ بلکه آنها را از دست داده اند. و آن بود دروغشان و آنچه را که افترا مى زدند. ﴿۲۸﴾

«جنّها قرآن را استماع می کنند و آن را تبلیغ می نمایند»

وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ ﴿۲۹﴾

و زمانى که گروهى از جنّ را به طرف تو روانه نمودیم که قرآن را بشنوند، پس وقتى که نزد قرآن حاضر شدند، گفتند: ساکت باشید. پس وقتى که تمام شد، به سوى قومشان برگشتند در حالى که ترساننده آنها بودند. ﴿۲۹﴾

قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۳۰﴾

گفتند: اى قومِ ما، قطعا ما کتابى را شنیدیم که بعد از موسى نازل شده، تصدیق کننده کتابهاى قبلى است به حقّ و به راهى راست هدایت مى کند. ﴿۳۰﴾

يَا قَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُمْ مِنْ ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۳۱﴾

اى قومِ ما، دعوت کننده خدا را اجابت کنید و به او ایمان بیاورید تا خدا گناهان شما را به نفعتان بیامرزد و شما را از عذاب دردناک پناه دهد. ﴿۳۱﴾

وَمَنْ لَا يُجِبْ دَاعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَلَيْسَ لَهُ مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءُ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۳۲﴾

و کسى که دعوت کننده خدا را اجابت نکند، خدا را نمى تواند در زمین عاجز نماید و غیر از خدا براى او اولیائى نیست، آنها در گمراهى آشکارى هستند. ﴿۳۲﴾

«خدای تعالی قادر است که مرده ها را زنده کند»

أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يُحْيِيَ الْمَوْتَى بَلَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۳۳﴾

آیا ندیده اند که حقیقتا خدا آن کسى است که آسمانها و زمین را خلق فرمود و در خلقت آنها ناتوانى نداشت؟ او قادر است بر اینکه مرده ها را زنده کند، بلکه قطعا او بر هر چیزى قادر است. ﴿۳۳﴾

وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿۳۴﴾

و روزى که کافران بر آتش عرضه مى شوند، (به آنها گفته مى شود:) آیا این بر حقّ نیست؟ مى گویند: به پروردگارمان قسم بله (که حقّ است خدا مى فرماید:). پس بچشید عذاب را به خاطر آنچه که کفران مى کردید. ﴿۳۴﴾

«دستور صبر به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله»

فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِلْ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِنْ نَهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۳۵﴾

پس صبر کن، همان طورى که پیامبران اولوالعزم صبر کردند و براى آنها عجله نکن، آنها روزى که آنچه وعده داده مى شوند مى بینند، گویا که جز یک ساعت از روز نمانده اند، این ابلاغى است، پس آیا جز قوم فاسق کسى هلاک مى شود؟ ﴿۳۵﴾

برداشت از آیات ۳۵ – ۲۹

برداشتهای اجنّه

سالک الی اللّه باید از آیات فوق که مربوط به برداشتهای اجنّه از قرآن است استفاده های زیر را بکند:

۱  –  در مقابل شنیدن قرآن سکوت را کاملاً رعایت کند.

۲  –  آن چه را که از قرآن برداشت کرده برای دیگران بیان کند.

۳  –  بداند که کتابهای آسمانی گذشته را که تحریف نشده باید تصدیق کند.

۴  –  کسانی که او را به سوی خدا دعوت می کنند پاسخگوی آنها باشد و به آنها ایمان داشته باشد، تا خدای تعالی گناهانش را بیامرزد.

۵  –  اگر راهنمائیهای پیامبران و دعوت کنندگان به خدا را قبول نکند در دنیا بیچاره خواهد شد و گمراه می گردد.

۶  –  بداند که خدای تعالی که خالق آسمانها و زمین است دوباره مرده ها را زنده می کند و او بر هر چیزی قدرت دارد.

۷  –  اگر در دنیا حقایق را باور نکند، خدای تعالی روز قیامت او را به طرف عذاب می کشاند تا همه چیز را دقیقا باور کند.

۸  –  چون پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله الگوی مسلمانان است باید مانند او صبر کند و به هیچ کاری عجله نکند و بداند که فاسقین بالاخره هلاک می شوند.

سوره مبارکه جاثیه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

حم ﴿۱﴾

حم ﴿۱﴾

تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿۲﴾

نازل شدن این کتاب از طرف خدای عزیز حکیمی است. ﴿۲﴾

«نشانه های خدا در آسمانها و زمین و جانداران»

إِنَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِلْمُؤْمِنِينَ ﴿۳﴾

قطعا در آسمانها و زمین نشانه هائی برای مؤمنین است. ﴿۳﴾

وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِنْ دَابَّةٍ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿۴﴾

و در خلقت خودتان و جاندارانى که پراکنده نموده است، نشانه هائى است براى مردمى که یقین دارند. ﴿۴﴾

وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ رِزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿۵﴾

و در اختلاف شب و روز و آنچه را که خدا از آسمان از رزق نازل فرموده. پس بوسیله آن زمین را بعد از آنکه مرده بود، زنده کرد و در گرداندن بادها همه نشانه هائى است براى مردمى که عقلشان را بکار بیندازند. ﴿۵﴾

تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾

اینها آیات خدا است که بر تو به حقّ تلاوت مى کنیم. پس به کدام سخن تازه اى بعد از سخن خدا و آیات او ایمان مى آورند؟ ﴿۶﴾

«وای بر تهمت زنندگان»

وَيْلٌ لِكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿۷﴾

وای بر هر تهمت زن گناهکاری. ﴿۷﴾

يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۸﴾

که آیات خدا را که بر او تلاوت مى شود مى شنود، سپس متکبّرانه (بر راه خود) اصرار دارد، مثل اینکه آیات خدا را نشنیده است. پس به عذاب دردناکى او را بشارت بده. ﴿۸﴾

وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۹﴾

و وقتى که چیزى از آیات ما را بداند، آن را به مسخره مى گیرد. آنها هستند که برایشان عذاب خوارکننده اى خواهد بود. ﴿۹﴾

مِنْ وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ وَلَا يُغْنِي عَنْهُمْ مَا كَسَبُوا شَيْئًا وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۱۰﴾

پشت سر آنها جهنّم است و آنچه را که بدست آورده اند و آن اولیائى که غیر از خدا گرفته اند، بى نیازشان نمى کند و از براى آنها عذاب بزرگى خواهد بود. ﴿۱۰﴾

«قرآن هدایت است»

هَذَا هُدًى وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ ﴿۱۱﴾

این قرآن هدایت است و کسانى که به آیات پروردگارشان کافر شده اند، براى آنها عذابى از عقوبت دردناکى خواهد بود. ﴿۱۱﴾

«دریا و آسمانها و زمین مسخّر شده اند»

اَللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۲﴾

خدا کسى است که براى شما دریا را به خاطر آنکه کشتیها به امر او در آن حرکت کنند، مسخّر فرموده و براى آنکه از فضل خدا طلب کنید و شاید شما شکرگزار باشید. ﴿۱۲﴾

وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۱۳﴾  

و براى شما آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، همه اش را از طرف خودش مسخّر فرمود. قطعا در آن نشانه هائى است براى قومى که تفکر مى کنند. ﴿۱۳﴾

«امید به ایام اللّه»

قُلْ لِلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۱۴﴾

بگو به کسانى که ایمان آورده اند: کسانى را که امید به ایام اللّه ندارند، مورد بخشش قرار دهند تا خدا هر قومى را به آنچه مرتکب شده (در آورده) جزا دهد. ﴿۱۴﴾

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ ﴿۱۵﴾

کسى که عمل شایسته کند، پس براى خود کرده و کسى که بدى کند، پس بر ضرر خود نموده، سپس به سوى پروردگارتان برگردانده مى شوید. ﴿۱۵﴾

«به بنی اسرائیل کتاب و حکمت و نبوّت عنایت شد»

وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۱۶﴾

و قطعا به بنى اسرائیل کتاب و حکمت و نبوّت دادیم و از غذاهاى پاکیزه روزیشان کردیم و بر جهانیان آنها را برترى دادیم. ﴿۱۶﴾

وَآتَيْنَاهُمْ بَيِّنَاتٍ مِنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۱۷﴾

و دلائلى از امر (رسالت) به آنها عنایت کردیم، پس آنها اختلاف نکردند، مگر بعد از آنکه علم و دانش به آنها رسید. (و این اختلاف) به خاطر برترى جوئى بین آنها بود. حتما پروردگار تو روز قیامت در آن چیزى که اختلاف مى کرده اند، بین آنها قضاوت خواهد فرمود. ﴿۱۷﴾

«از شریعت پیروی کن»

ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۸﴾

سپس ما تو را از امر نبوّت داراى شریعتى قرار دادیم. پس آن را پیروى کن و از هواهاى نفسانى کسانى که نمى دانند، تبعیت نکن. ﴿۱۸﴾

برداشت از آیات ۱۸ – ۱

سالک الی اللّه باید نصایح زیر را عمل کند و به آنها معتقد باشد

سالک الی اللّه باید از آیات سوره جاثیه استفاده های زیر را برای پیشرفت روحیاتش بکند:

۱  –  در آسمان و زمین هر چه هست نشانه های خدای تعالی است که باید آنها را مشاهده نماید و به آنها یقین کند.

۲  –  در خلقت بدنی خود و همه جانداران روی زمین فکر کند تا یقینش کامل شود.

۳  –  اختلاف شب و روز را در نظر بگیرد و در نزول باران که زمین را زنده می کند و بادهایی که اشیاء را جابجا می نماید تعّقل نماید.

۴  –  بهترین پدیده هایی که از طرف پروردگار ایجاد شده قرآن است و نباید هیچ گفتار و پدیده دیگری را در مقابل قرآن بپذیرد.

۵  –  سالک الی اللّه نباید به کسی تهمت بزند و یا گناهکار باشد.

۶  –  نباید وقتی آیات قرآن برای او خوانده می شود، متکبرانه با آنها برخورد کند و مثل کسی که آنها را نشنیده عمل نماید. زیرا خدا در این صورت او را به عذاب دردناکی مبتلا می کند.

۷  –  آیات الهی را به مسخره نگیرد و در عمل به آنها جدّی باشد.

۸  –  برای خود غیر از پروردگار، فرمانده با محبتی اتخاذ نکند و خدا را همه چیز خود بداند.

۹  –  خدای تعالی به قدری مهربان است که دریا را مسخّر بشر کرده تا از فضل الهی بهره مند گردند.

۱۰  –  همه این نعمتها را خدای تعالی برای بشر قرار داده که شاید آنها شاکر باشند.

۱۱  –  آسمانها و آن چه در زمین هست همه اش را برای بشر مسخّر گرداند، شاید آنها فکرشان را به کار بیندازند.

۱۲  –  مؤمنین و سالکین الی اللّه باید بدیهای دیگران را پرده پوشی کنند و به خدا وابگذارند تا خدای تعالی جزای آنها را بدهد.

۱۳  –  سالکین الی اللّه باید بدانند که اگر کار شایسته ای بکنند به نفع خود کرده و اگر بدی بکنند به ضرر خود کرده اند.

۱۴  –  خدا بنی اسرائیل را روز اول، نبوت و حکمت و رزق پاک عنایت کرد و به این خاطر آنها را بر همه جهانیان فضیلت داد ولی آنها قدر ندانستند و با سرکشی بین خودشان بعد از آن که همه چیز به آنها داده شده بود اختلاف کردند و مورد مذمت پروردگار قرار گرفتند. پس نباید سالک الی اللّه این گونه عمل کند و مانند آنها باشد.

۱۵  –  سالک الی اللّه نباید خواسته های نفسانی غیر مسلمانها را عمل کند و از آنها پیروی نماید.

إِنَّهُمْ لَنْ يُغْنُوا عَنْكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ ﴿۱۹﴾

آنها هرگز نمى توانند تو را به چیزى از خدا بى نیاز کنند و حقیقتا ستمگران بعضیشان اولیاى بعضى خواهند بود، ولى خدا ولىّ متّقین است. ﴿۱۹﴾

برداشت از آیه ۱۹

پیروی از ظالمین نکنید

سالک الی اللّه باید بداند که اگر پیروی از هوای نفس قدرتمندان ظالم بکند خدای تعالی به او عنایتی نخواهد داشت و ظالمین با یکدیگر صمیمی هستند ولی خدا، ولی متقین  است.

هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ ﴿۲۰﴾

این شریعت مایه بینش براى مردم است و هدایت و رحمت است براى مردمى که یقین دارند. ﴿۲۰﴾

برداشت از آیه ۲۰

دین بینش می دهد

سالک الی اللّه باید بداند که دین مقدس اسلام به انسان بینش کاملی می دهد و او را هدایت می کند و رحمت خاص پروردگار برای اهل یقین است.

«گناهکار و مؤمن مساوی نیستند»

أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ ﴿۲۱﴾

آیا کسانى که مرتکب گناهان شدند، گمان کرده اند که ما آنها را مانند کسانى که ایمان آورده و عمل صالح نموده اند، زنده بودنشان و مردنشان را یکسان قرار مى دهیم؟ چه بد قضاوت مى کنند. ﴿۲۱﴾

برداشت از آیه ۲۱

سالک الی اللّه مانند دیگران نیست

سالکین الی اللّه زنده ماندنشان و مردنشان مانند زنده ماندن و مردن دیگران نیست بلکه کسانی که به سیر و سلوک خود ادامه می دهند و در دنیا زنده اند و بعد می میرند برای آنها خدای تعالی امتیازات فوق العاده ای قائل خواهد شد.

«جزای هر کس طبق عمل او خواهد بود»

وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۲۲﴾  

و خدا آسمانها و زمین را به حقّ خلق فرموده و براى اینکه هر کسى به آنچه کسب کرده، جزا داده شود و به آنها هیچ گونه ظلمى نمى شود. ﴿۲۲﴾

برداشت از آیه ۲۲

جزای اعمال

سالک الی اللّه باید بداند که خلقت آسمان و زمین برای این است که هر کس به جزای کار خود برسد و امتحان بدهد که در این صورت به هیچ کس ظلم نمی شود.

«بعضی هوای نفس خود را خدای خود قرار داده اند»

أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿۲۳﴾

آیا دیدى کسى را که هواى نفس خود را خداى خود گرفته است و خدا دانسته او را گمراه کرده و بر شنوائى او و دل او مُهر زده و بر بینش او پرده قرار داده است؟ پس چه کسى بعد از خدا او را هدایت مى کند؟ پس آیا متذکر نمى شوید؟ ﴿۲۳﴾

برداشت از آیه ۲۳

هوای نفس

سالک الی اللّه نباید همه چیز خود را، خواسته های نفسانی خود بداند و نباید تا جایی بندگی هوای نفسش را بکند که اوامر نفس خود را مانند اوامر پروردگارش تصور کند. زیرا خدای تعالی او را گمراه می کند و یا به حال خود وا می گذارد و بر دل و گوشش مهر می زند و بر بصیرت و بینایی اش پرده می افکند و کسی نمی تواند او را راهنمایی کند.

«گفتار مادّیین»

وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ ﴿۲۴﴾

و مى گویند: غیر از همین زندگى دنیاى ما چیزى نیست، مى میریم و زنده مى شویم و ما را جز طبیعت هلاک نمى کند. و آنها به آن علمى ندارند، آنها فقط گمان مى کنند. ﴿۲۴﴾

وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَنْ قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۲۵﴾

و زمانى که آیات روشن ما بر آنها تلاوت مى شود، دلیلشان جز این نیست که مى گویند: پدران ما را بیاورید، اگر راست مى گویید. ﴿۲۵﴾

«جواب گفتار مادّیین»

قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾

بگو: خدا زنده مى کند شما را، سپس مى میراند شما را، سپس براى روز قیامت که شکى در آن نیست، جمعتان مى کند، ولى اکثر مردم نمى دانند. ﴿۲۶﴾

برداشت از آیات ۲۶ – ۲۴

خدا یا طبیعت

کسانی که در سیر و سلوک موفّق نبوده اند اگر چه اسما مسلمان باشند چون پیروی از هوای نفس کرده اند، همه چیز خود را دنیا و زندگی دنیا می دانند و معتقدند که طبیعت آنها را خلق کرده و طبیعت آنها را از بین می برد و آنها هیچ دلیل قاطعی بر این اعتقاد ندارند و اگر معتقد به خدای تعالی می بودند و قرآن را از جانب حضرت حقّ فکر می کردند همه حقایق را در قرآن می یافتند و این گونه در سرگردانی نمی ماندند.

وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ ﴿۲۷﴾

و مُلک آسمانها و زمین مال خدا است و روزى که ساعت قیامت بر پا مى شود، در آن روز باطل اندیشان ضرر مى کنند. ﴿۲۷﴾

«نامه اعمال در روز قیامت»

وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۲۸﴾

و هر امّتى را به زانو درآمده خواهى دید. هر امّتى براى دریافت کارنامه خود دعوت مى شود. امروز جزا داده مى شوید به آنچه که عمل مى کردید. ﴿۲۸﴾

هَذَا كِتَابُنَا يَنْطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنْسِخُ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۲۹﴾

این نوشته ما است که علیه شما به حقّ سخن مى گوید، ما از آنچه عمل مى کردید، نسخه اى بر مى داشتیم. ﴿۲۹﴾

فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ ﴿۳۰﴾

امّا کسانى که ایمان آورده اند و عمل صالح کرده اند، پروردگارشان آنها را در رحمت خود داخلشان مى کند. این همان رستگارى آشکار است. ﴿۳۰﴾

وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَفَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَكُنْتُمْ قَوْمًا مُجْرِمِينَ ﴿۳۱﴾

و امّا کسانى که کافر شده اند، پس آیا آیات من نبود که بر شما تلاوت مى شد و شما تکبّر مى کردید و قوم گناهکارى بودید. ﴿۳۱﴾

«لحظه قیامت»

وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُمْ مَا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ ﴿۳۲﴾  

و زمانى که گفته مى شد: قطعا وعده خدا حقّ است و ساعت قیامت که در آن شکى نیست خواهد رسید، مى گوئید: ما نمى دانیم که ساعت قیامت چیست؟ ما گمان نمى کنیم، مگر ظنّ ضعیفى و ما به این موضوع یقین نداریم. ﴿۳۲﴾

وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۳۳﴾

و بدیهائى که کرده اند، براى آنها ظاهر مى شود و آنها را آنچه که به آن استهزاء مى کردند، فرا مى گیرد. ﴿۳۳﴾

«خدای تعالی عملاً کفّار را فراموش می کند»

وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنْسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَاصِرِينَ ﴿۳۴﴾

و به آنها گفته مى شود: امروز ما شما را فراموش مى کنیم، همان طورى که شما دیدار امروزتان را فراموش کرده بودید و جایگاه شما آتش است و براى شما هیچ یاورى نخواهد بود. ﴿۳۴﴾

«زندگی دنیا بعضیها را مغرور می کند»

ذَلِكُمْ بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ ﴿۳۵﴾

این وضع شما به خاطر این است که شما آیات خدا را به مسخره گرفته بودید و زندگى دنیا شما را مغرور کرده بود. پس امروز از آن خارج نمى شوند و هیچ گونه عذرى از آنها قبول نخواهد شد. ﴿۳۵﴾

«سپاس و ستایش مال خدا است»

فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۳۶﴾

پس ستایش براى خدا است که پروردگار آسمانها و پروردگار زمین است، پروردگار جهانیان است. ﴿۳۶﴾

وَلَهُ الْكِبْرِيَاءُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۳۷﴾

و کبریائیت در آسمانها و زمین مال او است و او همان عزیز حکیم است. ﴿۳۷﴾

برداشت از آیات ۳۷ – ۳۰

پندهایی از این آیات

سالک الی اللّه باید از آیات فوق مطالب زیر را کاملاً در نظر بگیرد و هیچ گاه فراموش نکند:

۱  –  ایمانش را با تفکر در آیات الهی کامل کند و اعمال درست و شایسته انجام دهد تا از رحمت خاص پروردگار استفاده کند.

۲  –  تکبّر در مقابل آیات الهی نداشته باشد و خود را در میان مجرمین قرار ندهد.

۳  –  یقین بداند که وعده خدا عملی خواهد شد و هیچ گاه پروردگار از وعده هایی که داده است تخلف نخواهد فرمود.

۴  –  کوشش کند خود را به یقین کامل در مسائل ا عتقادی برساند و تنها به ظنّ و گمان اکتفا نکند.

۵  –  بدیهای اعمالی که در دنیا انجام داده برایش روشن باشد و حقی را مسخره نکند.

۶  –  باید کوشش کند که خدا و روز قیامت را فراموش نکند و الا خدا هم روز قیامت او را نادیده خواهد گرفت و کمکی از جایی به او نمی رسد.

۷  –  باید کوشش کند که نشانه های پروردگار را به مسخره نگیرد و زرق و برق دنیا او را گول نزند زیرا در آخرت از او عذری پذیرفته نخواهد شد.

۸  –  باید همیشه توجه کاملی به خدای تعالی داشته باشد و عظمت خلقت را در نظر بگیرد و کبریائیت خدای عزیز و حکیم را در همه حال منظور کند.

سوره مبارکه دخان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

حم ﴿۱﴾

حم ﴿۱﴾

وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿۲﴾

قسم به این کتاب روشنگر ﴿۲﴾

«شب قدر»

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ ﴿۳﴾

قطعا ما آن را در شبِ پر برکتی نازل کرده ایم. قطعا ما انذارکننده بوده ایم. ﴿۳﴾

فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ ﴿۴﴾

در آن (شب) هر موضوعى که بر اساس حکمت است فیصله پیدا مى کند. ﴿۴﴾

أَمْرًا مِنْ عِنْدِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ ﴿۵﴾

کاری از جانب ما که قطعا ما فرستنده بوده ایم. ﴿۵﴾

رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۶﴾

رحمتی از طرف پروردگار تو که قطعا او شنوای دانائی است. ﴿۶﴾

رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ ﴿۷﴾

پروردگار آسمانها و زمین و آنچه بین اینها است، اگر یقین دارید. ﴿۷﴾

لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿۸﴾

خدائى جز او نیست، زنده مى کند و مى میراند، پروردگار شما و پروردگار پدران گذشته شما است. ﴿۸﴾

بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ ﴿۹﴾

بلکه آنها در حال شک، بازی می کنند. ﴿۹﴾

«آسمان پر دود شود»

فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ ﴿۱۰﴾

پس مراقب  روزی باش که آسمان دودی آشکار می آورد. ﴿۱۰﴾

يَغْشَى النَّاسَ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۱﴾

که همه مردم را می گیرد. این عذاب دردناکی است. ﴿۱۱﴾

رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ ﴿۱۲﴾

پروردگار ما! از ما عذاب را برطرف کن، قطعا ما مؤمنیم. ﴿۱۲﴾

«از پیامبر صلی الله علیه و آله دوری کردند»

أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرَى وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ ﴿۱۳﴾

آنها را چگونه یادآوری باشد؟ و قطعا رسول روشنگری نزد آنها آمد. ﴿۱۳﴾

ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ ﴿۱۴﴾

سپس از او روگرداندند و گفتند: دیوانه ای که تعلیم داده شده است. ﴿۱۴﴾

إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا إِنَّكُمْ عَائِدُونَ ﴿۱۵﴾

حتما ما اگر کمى بعد از این عذاب را (از شما) بر داریم، شما (دو مرتبه به گناهانتان) بر مى گردید. ﴿۱۵﴾

«روز قیامت»

يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ ﴿۱۶﴾

روزی که ما همان حمله بزرگ را انجام دهیم، قطعا ما انتقام گیرنده هستیم.﴿۱۶﴾

«قضیه ای از حضرت موسی علیه السلام»

وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجَاءَهُمْ رَسُولٌ كَرِيمٌ ﴿۱۷﴾

و قطعا قبل از آنها قوم فرعون را امتحان کردیم و پیامبر محترمی نزد آنها رفت. ﴿۱۷﴾

أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ ﴿۱۸﴾  

که بندگان خدا را به من بسپارید. حقیقتا من برای شما فرستاده امینی هستم. ﴿۱۸﴾

وَأَنْ لَا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۱۹﴾

و اینکه بر خدا تفوّق طلبی نکنید. قطعا من با دلیل آشکاری نزد شما آمده ام. ﴿۱۹﴾

وَإِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ ﴿۲۰﴾

و حتما من به پروردگارم و پروردگار شما پناه می برم، اینکه سنگسارم کنید. ﴿۲۰﴾

برداشت از آیات ۲۰ – ۱

برکات شب قدر

سالک الی اللّه باید از آیات سوره مبارکه دخان که تلاوت شد مسائل زیر را کاملاً بفهمد:

۱  –  بداند که قرآن و سخنان خاندان عصمت علیهم السلام که در کتاب علی علیه السلام جمع آوری شده، روشنگر همه مسائل عالم خلقت است.

۲  –  آن قدر این کتاب عظمت دارد که خدای بزرگ به آن قسم خورده است.

۳  –  این کتاب در شب قدر که بسیار شب مبارکی است نازل شده و خدای تعالی با قهّاریت و جبّاریتش همه چیز را روی حکمت از هم جدا و منظم فرموده است.

۴  –  نظام عالم خلقت بر اساس همین احکام تدبیر شده است.

۵  –  باید بداند که از طرف خدای تعالی که مربی حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و مربی تمام عالم خلقت است به همه مهربانی شده و سالک الی اللّه باید به آنها یقین داشته باشد.

۶  –  باید بداند که حیات و مرگ همه چیز در دست خدای واحد است، آن خدایی که مربی تمام افراد بشر بوده و خواهد بود.

۷  –  نباید سالک الی اللّه قرآن و شب قدر را با همه عظمتشان و اوامر الهی را که در عالم هستی و خلقت، حاکم است به بازی بگیرد.

۸  –  باید از روزی که تمام آسمان را دود غلیظی می گیرد ﴿روز قیامت﴾ بترسد و از عذاب دردناک پروردگار بر حذر باشد.

۹  –  باید در دنیا و آخرت بخاطر نواقصی که در بندگی دارد از عذاب دردناک روز قیامت بترسد و از خدا بخواهد که آن عذاب را از او بردارد.

۱۰  –  تا می تواند از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پیروی کند و از آن حضرت روی نگرداند.

۱۱  –  مانند کفار و ستمگران، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را متهم به دروغگوئی و دیوانگی نکند وادب محضر آن حضرت و اوصیائش را حفظ نماید.

۱۲  –  روز قیامت را که روز انتقام الهی است از یاد نبرد و خود را از گناهان پاک نگه دارد.

۱۳  –  طرفدار مظلوم باشد و از مظلومین در مقابل ظالمین حمایت کند.

۱۴  –  در مقابل ستمگران با اتکاء به پروردگار قادر حکیم بایستد و نگذارد که ظالمین بر خدای تعالی و احکامش ولو او را سنگسار کنند تفوق طلبی داشته باشند.

وَإِنْ لَمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ ﴿۲۱﴾

و اگر به من ایمان نمی آورید، پس از من کناره گیری کنید. ﴿۲۱﴾

فَدَعَا رَبَّهُ أَنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ مُجْرِمُونَ ﴿۲۲﴾

پس پروردگارش را خواند که قطعا این گروه مردم گناهکاری هستند. ﴿۲۲﴾

فَأَسْرِ بِعِبَادِي لَيْلًا إِنَّكُمْ مُتَّبَعُونَ ﴿۲۳﴾

بندگانم را شبانه بِبَر که حتما شما تعقیب می شوید. ﴿۲۳﴾

وَاتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْوًا إِنَّهُمْ جُنْدٌ مُغْرَقُونَ ﴿۲۴﴾

و از دریا وقتی که آرام است، بگذر. حقیقتا آنها لشگری هستند که غرق خواهند شد. ﴿۲۴﴾

كَمْ تَرَكُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿۲۵﴾

چه باغها و چشمه هائی را که باقی گذاشتند. ﴿۲۵﴾

وَزُرُوعٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ ﴿۲۶﴾

و زراعتها و خانه های خوبی را که داشتند. ﴿۲۶﴾

وَنَعْمَةٍ كَانُوا فِيهَا فَاكِهِينَ ﴿۲۷﴾

و نعمتی که در آن فرو رفته بودند. ﴿۲۷﴾

كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ ﴿۲۸﴾

این چنین آنها را به مردم دیگر به ارث دادیم. ﴿۲۸﴾

فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ ﴿۲۹﴾

پس نه آسمان و نه زمین بر آنها گریه کرد و به آنها مهلت داده نشد. ﴿۲۹﴾

وَلَقَدْ نَجَّيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنَ الْعَذَابِ الْمُهِينِ ﴿۳۰﴾

و قطعا ما بنی اسرائیل را از آن عذاب ذلّت بار نجات دادیم. ﴿۳۰﴾

مِنْ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ كَانَ عَالِيًا مِنَ الْمُسْرِفِينَ ﴿۳۱﴾

از فرعون که حقیقتا او متکبر (مسلّط) بود و از اسراف کنندگان بود. ﴿۳۱﴾

وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۳۲﴾

و قطعا ما آنها را بر اساس علم بر جهانیان برتری دادیم. ﴿۳۲﴾

وَآتَيْنَاهُمْ مِنَ الْآيَاتِ مَا فِيهِ بَلَاءٌ مُبِينٌ ﴿۳۳﴾

و ما به آنها از نشانه هائی که در آن آزمایش آشکاری بود، دادیم. ﴿۳۳﴾

إِنَّ هَؤُلَاءِ لَيَقُولُونَ ﴿۳۴﴾

حتما آنها می گویند ﴿۳۴﴾

إِنْ هِيَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُنْشَرِينَ ﴿۳۵﴾

که آن ﴿مرگ﴾ نیست مگر همان مرگ اوّل و ما هرگز ﴿روز قیامت﴾ زنده نمی شویم. ﴿۳۵﴾

فَأْتُوا بِآبَائِنَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۳۶﴾

اگر شما راست می گوئید، پس پدران ما را بیاورید. ﴿۳۶﴾

أَهُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ أَهْلَكْنَاهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ ﴿۳۷﴾

آیا اینها بهترند یا قوم «تُبَّع» و کسانى که قبل از آنها بودند؟ (ما) هلاکشان کردیم، مسلّما اینها گناهکار بودند. ﴿۳۷﴾

«آسمان و زمین و آنچه بین آنها است بازیچه نبوده است»

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ ﴿۳۸﴾

و ما آسمانها و زمین و آنچه در بین آنها است، برای بازی خلق نکرده ایم. ﴿۳۸﴾

مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۹﴾  

ما آسمانها و زمین را جز به حقّ خلق ننموده ایم، ولی اکثر آنها نمی دانند. ﴿۳۹﴾

«روز قیامت»

إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۴۰﴾

قطعا ﴿روز قیامت﴾ روز جدائی، میقاتگاه همه آنها است. ﴿۴۰﴾

يَوْمَ لَا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۴۱﴾

روزى که دوستى به چیزى، دوستش را بى نیاز نمى کند و آنها (از هیچ جائى) یارى نمى گردند. ﴿۴۱﴾

إِلَّا مَنْ رَحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ﴿۴۲﴾

مگر کسى را که خدا به او رحم کند. که قطعا او همان عزیز مهربان است. ﴿۴۲﴾

إِنَّ شَجَرَتَ الزَّقُّومِ ﴿۴۳﴾

حقیقتا درخت زقوم ﴿۴۳﴾

طَعَامُ الْأَثِيمِ ﴿۴۴﴾

غذای گناهکار است. ﴿۴۴﴾

كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ ﴿۴۵﴾

مانند مسِ گداخته در شکمها می جوشد. ﴿۴۵﴾

برداشت از آیات ۴۵ – ۲۵

چند دستور اخلاقی از قرآن

سالک الی اللّه باید از آیات قرائت شده این دستورات را جدّا عمل کند:

۱  –  بداند که دنیا و نعمتهای دنیا باقی ماندنی نیست و هر چه از باغها و زراعتها می ماند برای دیگران خواهد بود پس نباید به آنها دل ببندد.

۲  –  اگر راه خدا را جدّی بگیرد خدای تعالی او و دوستانش را نجات می دهد و دشمنانش و کسانی که مانع راهش هستند را از بین می برد.

۳  –  مقامات عالیه و ریاستها باقی ماندنی نیست و نصیب دیگران می شود پس نباید جاه طلب باشد.

۴  –  در دنیا برتری جویی نکند و از اسراف کنندگان نباشد.

۵  –  امتیاز علم و دانش را بداند و آنها را تحصیل کند تا از انتخاب شدگان الهی باشد.

۶  –  همیشه خود را مهیای امتحانات الهی قرار دهد.

۷  –  به آخرت اعتقاد داشته باشد و بداند آنهایی که از دنیا رفته اند همه باقی می مانند.

۸  –  کوشش کند که از مجرمین و گناهکاران نباشد تا مانند اقوام گذشته خدای تعالی او را هلاک نکند.

۹  –  باید معتقد باشد که خدا آسمانها و زمین را بیهوده و برای بازی خلق نکرده بلکه برای استراحت بشر و حساب شده آفریده است.

۱۰  –  باید معتقد باشد که فرمانده با محبّت، فرمانبردار با محبّتی را یاری نمی کند مگر آن که مورد لطف و رحمت پروردگار واقع شوند.

۱۱  –  باید بداند که مشرکان و بی ایمانان به عذاب سختی در دنیا و آخرت مبتلا می شوند و در قیامت مورد مؤاخذه پروردگار قرار می گیرند.

كَغَلْيِ الْحَمِيمِ ﴿۴۶﴾

مانند جوشیدنِ آب جوش. ﴿۴۶﴾

خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاءِ الْجَحِيمِ ﴿۴۷﴾

او را بگیرید تا میان جهنّم بکشید. ﴿۴۷﴾

ثُمَّ صُبُّوا فَوْقَ رَأْسِهِ مِنْ عَذَابِ الْحَمِيمِ ﴿۴۸﴾

سپس بالای سرش از عذاب جوشان بریزید. ﴿۴۸﴾

ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ ﴿۴۹﴾

بچش! قطعا تو قدرتمند محترمی بودی. ﴿۴۹﴾

إِنَّ هَذَا مَا كُنْتُمْ بِهِ تَمْتَرُونَ ﴿۵۰﴾

این همان چیزی است که شما در آن تردید می کردید. ﴿۵۰﴾

«اهل تقوی جایگاه خوبی دارند»

إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ ﴿۵۱﴾

قطعا متّقین در جایگاه امنی هستند. ﴿۵۱﴾

فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿۵۲﴾

در باغها و چشمه ها. ﴿۵۲﴾

يَلْبَسُونَ مِنْ سُنْدُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُتَقَابِلِينَ ﴿۵۳﴾

که لباسهائی از حریر نازک و ضخیم می پوشند و روبروی یکدیگر نشسته اند. ﴿۵۳﴾

كَذَلِكَ وَ زَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ ﴿۵۴﴾

این چنین اند و آنها را با حورالعین تزویج می کنیم. ﴿۵۴﴾

يَدْعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَاكِهَةٍ آمِنِينَ ﴿۵۵﴾

هر میوه ای را که در آنجا بخواهند، آسوده می طلبند. ﴿۵۵﴾

لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَى وَوَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ﴿۵۶﴾

در آن بهشت مزه مرگ را نمى چشند، مگر همان مرگ اوّلى و خدا آنها را از عذاب جهنّم نگه مى دارد. ﴿۵۶﴾

فَضْلًا مِنْ رَبِّكَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۵۷﴾

تفضّلی است از طرف پروردگارت، این همان فوز عظیم است. ﴿۵۷﴾

«قرآن آسان نازل شده»

فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۵۸﴾

پس جز این نیست که قرآن را به زبان تو آسان گردانیدیم، شاید آنها متذکر شوند. ﴿۵۸﴾

فَارْتَقِبْ إِنَّهُمْ مُرْتَقِبُونَ ﴿۵۹﴾

پس مراقب باش، حتما آنها هم مراقبند. ﴿۵۹﴾

برداشت از آیات ۵۹ – ۵۸

مراقبت کامل در دین

قرآن با بیان ساده به زبان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جاری شده شاید مردم مطالبی را که در عالم ارواح یاد گرفته به یادشان بیاید و آنها باید مراقب خود باشند آن چنان که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مراقب آنها هست.

سوره مبارکه زخرف

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«قرآن عربی بلند مرتبه»

حم ﴿۱﴾

حم ﴿۱﴾

وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿۲﴾

قسم به کتاب آشکارا ﴿۲﴾

إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۳﴾

قطعا ما آن را قرآن عربی قرار دادیم تا شاید شما عقلتان را به کار بیندازید. ﴿۳﴾

وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿۴﴾

و قطعا آن در امّ الکتاب که در نزد ما است، بلندمرتبه حکیمی است. ﴿۴﴾

أَفَنَضْرِبُ عَنْكُمُ الذِّكْرَ صَفْحًا أَنْ كُنْتُمْ قَوْمًا مُسْرِفِينَ ﴿۵﴾

آیا ما از شما قرآن را بگیریم به خاطر آنکه شما قومی اسرافکارید؟ ﴿۵﴾

«پیامبران را مسخره کردند»

وَكَمْ أَرْسَلْنَا مِنْ نَبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ ﴿۶﴾

و چه بسیار پیغمبرانی را که در اقوام پیشین فرستادیم. ﴿۶﴾

وَمَا يَأْتِيهِمْ مِنْ نَبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۷﴾

و هیچ نبیی به نزد آنها نیامد، مگر آنکه او را مسخره کردند. ﴿۷﴾

فَأَهْلَكْنَا أَشَدَّ مِنْهُمْ بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ ﴿۸﴾

پس ما کسانی را که از اینها قوی تر بودند، هلاک کردیم و داستان گذشتگان، گذشت. ﴿۸﴾

«مسلّم بودن وجود خدا برای همه کس»

وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ ﴿۹﴾

و اگر از آنها سؤال کنى چه کسى آسمانها و زمین را خلق کرده؟ حتما مى گویند: خداى عزیز دانا آنها را خلق فرموده است. ﴿۹﴾

اَلَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۰﴾  

آن کسى که زمین را براى شما گهواره قرار داد و براى شما در زمین راههائى را قرار داده است، شاید شما هدایت شوید. ﴿۱۰﴾

«فوائد باران»

وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ ﴿۱۱﴾

و کسى که از آسمان آب را به اندازه نازل فرمود، پس بوسیله آن سرزمین مرده را زنده کردیم. همچنین (شما از قبرها) بیرون آورده مى شوید. ﴿۱۱﴾

«فوائد کشتی و چهارپایان»

وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ ﴿۱۲﴾

و کسى که همه جفتها را خلق کرد و براى شما از کشتیها و چهارپایان چیزى که سوار شوید، قرار داد. ﴿۱۲﴾

لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ ﴿۱۳﴾

تا بر پشت آنها سوار شوید. سپس نعمت پروردگارتان را یاد کنید وقتى بر آن سوار مى شوید و بگویید: «سُبْحانَ الَّذى سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کنّا لَهُ مُقْرِنینَ» یعنى منزّه است کسى که براى ما این را مسخّر کرد والاّ ما توانائى جمع کردن آن را نداشتیم. ﴿۱۳﴾

وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ ﴿۱۴﴾

و قطعا ما به طرف پروردگارمان بر می گردیم. ﴿۱۴﴾

«خدای تعالی مجرّد است و دارای اجزائی نیست»

وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُزْءًا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَكَفُورٌ مُبِينٌ ﴿۱۵﴾

و براى خدا از بندگانش جزئى قرار دادند. قطعا انسان ناسپاس آشکارى است. ﴿۱۵﴾

أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاكُمْ بِالْبَنِينَ ﴿۱۶﴾

آیا خدا از آنچه خلق فرموده، دختران را اتّخاذ نموده و شما را به داشتن پسران انتخاب فرموده است؟ ﴿۱۶﴾

«دختر مایه سرافکندگی نیست»

وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ ﴿۱۷﴾

و وقتى که به یکى از آنها به آنچه براى خداى رحمان مَثَل مى زند، بشارت داده مى شود (یعنى دختر) صورتش به سیاهى بر مى گردد و (او به خشم مى آید) در حالى که خشم خود را فرو مى برد. ﴿۱۷﴾

أَوَمَنْ يُنَشَّأُ  فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ ﴿۱۸﴾

(و مى گوید:) آیا کسى که در زینت و آلات نشو و نما کرده و در وقت خصومت نمى تواند مطلب خود را بیان کند؟ ﴿۱۸﴾

وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ ﴿۱۹﴾

و ملائکه را که آنها بندگان خداى رحمان هستند، دخترانى قرار مى دهند. آیا شاهد خلقت آنها بوده اند؟ که شهادتشان به زودى نوشته مى شود و از آنها پرسش خواهد شد. ﴿۱۹﴾

«قول به جبر محکوم است»

وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُمْ مَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ ﴿۲۰﴾

و گفتند: که اگر خداى رحمان مى خواست، ما آنها را عبادت نمى کردیم. آنها به آن علمى ندارند. و آنها جز دروغگو چیزى نیستند. ﴿۲۰﴾

برداشت از آیات ۲۰ – ۱۵

اعتقاد به فرزند برای خدای تعالی

سالک الی اللّه باید هر سخن و ادعائی را که می کند با دلیل و برهان و عقلائی باشد و کوشش کند بخصوص به خدای تعالی تهمت ناروا نزند. نباید به خدای تعالی نسبت داشتن فرزند بمانند حیوانات و افراد بشر بدهد که این اعتقاد خدای تعالی را به غضب می آورد.

أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ ﴿۲۱﴾

یا کتابى قبلاً براى آنها داده ایم که به آن تمسّک کرده اند؟ ﴿۲۱﴾

بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُهْتَدُونَ ﴿۲۲﴾  

بلکه آنها گفتند: ما پدرانمان را بر دینى یافته ایم که ما از آثار آنها هدایت مى شویم. ﴿۲۲﴾

«از پدران جاهل نباید تقلید کرد»

وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ ﴿۲۳﴾

و این چنین، قبل از تو انذارکننده اى را در قریه اى نفرستادیم، مگر آنکه ثروتمندان آن گفتند: ما پدرانمان را بر دینى یافته ایم که ما بر آثار آنها اقتدا مى کنیم. ﴿۲۳﴾

قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُمْ بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدْتُمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ﴿۲۴﴾

گفت: اگر چه چیزى را که بهتر هدایت کند، از آنچه که پدرانتان را بر آن یافته اید، برایتان بیاورم؟ گفتند: ما به آنچه شما براى آن فرستاده شده اید، کافریم. ﴿۲۴﴾

فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ ﴿۲۵﴾

پس ما از آنها انتقام گرفتیم. نگاه کن که چگونه بوده است عاقبت تکذیب کنندگان. ﴿۲۵﴾

برداشت از آیات ۲۵ – ۲۲

به رسومات گذشتگان توجّه نکند

سالک الی اللّه نباید به رسومات و آن چه گذشتگان گفته اند و یا عمل کرده اند تحجّر پیدا کند و یا آن که به هر چیزی که ثروتمندان و قدرتمندان انجام داده اند اقتدا نماید. ولی باید توجه به رسولان خدا و کلام الهی با دقت داشته باشد و نگذارد که از دروغگویان محسوب شود.

«حضرت ابراهیم علیه السلام از بت پرستی بیزار بود»

وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاءٌ مِمَّا تَعْبُدُونَ ﴿۲۶﴾

و زمانى که ابراهیم به پدر و قومش گفت: قطعا من از آنچه شما عبادت مى کنید، بیزارم. ﴿۲۶﴾

إِلَّا الَّذِي فَطَرَنِي فَإِنَّهُ سَيَهْدِينِ ﴿۲۷﴾

مگر کسى که مرا خلق کرده، پس قطعا او مرا به زودى هدایت مى کند. ﴿۲۷﴾

وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۲۸﴾

و آن را بعد از ابراهیم کلمه باقیه اى قرار داد، شاید آنها برگردند. ﴿۲۸﴾

بَلْ مَتَّعْتُ هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَرَسُولٌ مُبِينٌ ﴿۲۹﴾

بلکه من آنها و پدرانشان را بهره مند کردم تا آنکه حقّ و رسول آشکارى براى آنها آمد.﴿۲۹﴾

وَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ كَافِرُونَ ﴿۳۰﴾

و وقتى که حقّ نزد آنها آمد، گفتند: این سحر است و قطعا ما به آن کافریم. ﴿۳۰﴾

«روزی بین مردم تقسیم شده است»

وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ ﴿۳۱﴾

و گفتند: چرا این قرآن بر مرد بزرگ،[۱] از مکه و از طائف نازل نشده است؟ ﴿۳۱﴾

[۱] ــ منظور «ولید بن مغیره» از مکّه و «عروه بن مسعود ثقفى» از طائف بوده 

أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ ﴿۳۲﴾

آیا آنها رحمت پروردگارت را تقسیم مى کنند؟ ما بین آنها معیشتشان را در زندگى دنیایشان تقسیم کرده ایم. و بعضیشان را در درجات، بر بعضى برترى داده ایم، تا بعضى از آنها بعض دیگر را به کار گیرند ولى مهربانى پروردگار تو بهتر از آن چیزى است که آنها جمع آورى مى کنند. ﴿۳۲﴾

«اگر خدای تعالی به کفّار دنیا را بدهد همه کافر می شوند»

وَلَوْلَا أَنْ يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ ﴿۳۳﴾  

و اگر همه مردم امّت واحده اى نمى شدند (در کفر) ما براى کسانى که به خداى رحمان کافر شده اند، براى خانه هایشان سقفهایى از نقره و نردبانهائى که بر آن قصرها بالا روند، قرار مى دادیم. ﴿۳۳﴾

وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ ﴿۳۴﴾

و براى خانه هایشان درهائى و تختهائى که بر آن تکیه کنند، ﴿۳۴﴾

وَزُخْرُفًا وَإِنْ كُلُّ ذَلِكَ لَمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ ﴿۳۵﴾

و زیورهائى، و همه اینها نیست، مگر بهره زندگى دنیا، ولى آخرت نزد پروردگارت براى متّقین است. ﴿۳۵﴾

وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ ﴿۳۶﴾

و کسى که از یاد خداى رحمان رو بگرداند، براى او شیطانى قرار مى دهیم که با او نزدیک و همنشین باشد. ﴿۳۶﴾

وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۳۷﴾

و قطعا شیاطین مانع آنها از راه مى شوند ولى آنها گمان مى کنند که اینها هدایت شدگانند.﴿۳۷﴾

«فاصله دو مشرق اشاره به کرویت زمین است»

حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ ﴿۳۸﴾

تا وقتى که نزد ما بیاید، مى گوید: اى کاش بین من و بین تو دورى دو مشرق مى بود، پس بد همنشینى بود. ﴿۳۸﴾

وَلَنْ يَنْفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذْ ظَلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ ﴿۳۹﴾

و هرگز امروز براى شما نفعى ندارد، زیرا شما ظلم کردید و قطعا همه شما در عذاب با هم شریکید. ﴿۳۹﴾

«کسی که حقایق را نمی شنود هدایت نمی شود»

أَفَأَنْتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَنْ كَانَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۴۰﴾

آیا تو مى خواهى به ناشنوایان بشنوانى و کوران را و کسانى که در ضلالت آشکارى هستند، هدایت کنى؟ ﴿۴۰﴾

«خدا بعد وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از کفّار انتقام خواهد گرفت»

فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ ﴿۴۱﴾

پس اگر ما تو را از بین ببریم، قطعا ما از آنها انتقام خواهیم گرفت. ﴿۴۱﴾

أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ ﴿۴۲﴾

یا به تو نشان دهیم چیزى را که به آنها وعده داده ایم، پس ما قطعا بر آنها قدرت داریم. ﴿۴۲﴾

«تنها باید به وحی تمسّک نمود»

فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۴۳﴾

پس به آنچه به تو وحى شده است، تمسّک کن که تو بر صراط مستقیم هستى. ﴿۴۳﴾

وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ ﴿۴۴﴾

و قطعا قرآن براى تو و براى قومت یادآورى است و به زودى مورد سؤال واقع خواهید شد. ﴿۴۴﴾

برداشت از آیات ۴۴ – ۲۶

چند دستور اخلاقی و ایمانی

سالک الی اللّه باید از آیات فوق پندهای زیر را برداشت کرده و عمل کند:

۱  –  باید خود را به مرحله ای از توحید برساند که از عبادت همه موجودات غیر خدا بیزار باشد.

۲  –  خدایی که او را خلق کرده و در عالم ارواح تمام علوم را به او تعلیم داده به راه راست هدایتش می کند.

۳  –  اگر بخواهد همیشه در خوبی باقی بماند باید به آن حقایق برگردد.

۴  –  اگر بخواهد از راهنماییهای روشنگری بهره مند شود نباید آنها را مسخره کند و معجزات راه کمالات را سحر بداند.

۵  –  سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی هر کس را لایق بداند به وسیله او راهنمائیهایش را انجام می دهد.

۶  –  تقسیم رحمت و نعمت پروردگار جز به وسیله خود پروردگار به کس دیگری داده نشده است. در دنیا روزی هر کسی به وسیله خدای تعالی عنایت گردیده و تقسیم شده است.

۷  –  مهربانی خدا بهتر از همه ثروتی است که مردم آن را جمع آوری می کنند.

۸  –  مهربانی عام پروردگار آن قدر زیاد است که اگر کفار به کفرشان نمی افزودند و همه کافر نمی شدند خدای تعالی خانه های آنها و حتی پله و سقف های خانه های آنها را از نقره قرار می داد و همه وسائل زیبای زندگی و راحتی را در دنیا به آنها عنایت می فرمود ولی از آخرت برای آنها خبری نبود و خدای تعالی آخرت را تنها برای متقین و اهل تقوی قرار داده است.

۹  –  کسی که یادی از این خدای مهربان نکند شیطانی در کنار او قرار می گیرد و دائما او را می فریبد و نمی گذارد به راه راست هدایت شود و بلکه مانع راه سالکین الی اللّه هم می گردد و به خیال خود دیگران را هدایت کرده است.

۱۰  –  کسی که از یاد خدای رحمان روگردان باشد روزی می رسد که می گوید ای کاش بین من و آن شیطان فاصله بین دو مشرق که دورترین فاصله ها است می بود و این شیطان چه بد همنشینی برای من بوده است. ولی دیگر فایده ای ندارد و همه در عذاب با هم شریک اند.

۱۱  –  با این که سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و آیات قرآن نفوذ فوق العاده ای در مردم دارد ولی صدا هر چه بلند باشد افراد کر نمی شنوند و چراغ هر چه نورانی باشد کورها نمی بینند و این مثلی است که خدای تعالی برای کفار در قرآن می زند و متقین، آنها را در گمراهی زیادی مشاهده می کند.

۱۲  –  تا زمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در بین مردم هست و یا هر یک از اوصیائش در بین مردم باشند خدای تعالی عذاب بر کفار نازل نمی کند ولی در آخرت از آنها انتقام خواهد گرفت. زیرا خدای تعالی بر این کار قدرت بی نهایت دارد.

۱۳  –  سالک الی اللّه باید تنها و تنها به آن چه بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وحی شده از قرآن و سایر کلمات آن حضرت متمسک شود که در این صورت در صراط مستقیم سیر الی اللّه واقع گردیده است.

۱۴  –  قرآن و آن چه بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وحی شده است یادآوری درسهایی است که در عالم ارواح به بشر تعلیم داده شده و روزی از همه مردم بالاخص از نزدیکان آن حضرت سؤال می شود.

«سؤال از رسولان قبل کن»

وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ ﴿۴۵﴾

و از رسولانى که ما قبل از تو فرستاده ایم، سؤال کن که آیا ما غیر از خداى رحمان خدایانى که عبادت شوند قرار داده ایم؟ ﴿۴۵﴾

«قضیه ای از حضرت موسی علیه السلام»

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۴۶﴾

و قطعا ما موسى را با نشانه هاى خودمان به طرف فرعون و فرعونیان فرستادیم، پس گفت: من فرستاده پروردگار عالمیانم. ﴿۴۶﴾

فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِآيَاتِنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا يَضْحَكُونَ ﴿۴۷﴾  

ولى وقتى که با آیات ما نزد آنها رفت، ناگهان آنها از شنیدن آن آیات مى خندیدند. ﴿۴۷﴾

وَمَا نُرِيهِمْ مِنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُمْ بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۴۸﴾

و ما به آنها معجزه اى نشان ندادیم، مگر آنکه آن معجزه از معجزه دیگر بزرگتر بود. و ما آنها را به عذاب گرفتارشان کردیم، شاید آنها برگردند. ﴿۴۸﴾

وَقَالُوا يَا أَيُّهَ السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِنْدَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ ﴿۴۹﴾

و گفتند: اى ساحر، پروردگارت را براى ما به خاطر آن قرارى که نزد تو دارد بخوان که قطعا ما هدایت خواهیم شد. ﴿۴۹﴾

فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنْكُثُونَ ﴿۵۰﴾

پس زمانى که از آنها عذاب را برداشتیم، ناگهان آنها پیمان خود را مى شکستند. ﴿۵۰﴾

وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَا قَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِنْ تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ ﴿۵۱﴾

و فرعون در میان قومش ندا داد، گفت: اى قومِ من، آیا مُلک مصر مال من نیست؟ و حال اینکه این نهرها از زیر من جارى است، آیا شما نمى بینید؟ ﴿۵۱﴾

أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ ﴿۵۲﴾

یا مگر من از این مردى که از طبقه پستى است و نمى تواند خوب حرف بزند، بهتر نیستم؟ ﴿۵۲﴾

فَلَوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ ﴿۵۳﴾

پس چرا بر او دستبندهائى از طلا آویخته نشده؟ یا چرا با او ملائکه اى همراه نیامده اند؟ ﴿۵۳﴾

فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿۵۴﴾

او قوم خود را تحقیر کرد، پس او را اطاعت کردند. قطعا آنها قوم فاسقى بودند. ﴿۵۴﴾

فَلَمَّا آسَفُونَا انْتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۵۵﴾

پس وقتى که ما را خشمگین کردند، از آنها انتقام گرفتیم، پس همه آنها را غرق نمودیم. ﴿۵۵﴾

فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِلْآخِرِينَ ﴿۵۶﴾

پس ما آنها را پیشرو در عذاب و عبرتى براى آیندگان قرار دادیم. ﴿۵۶﴾

«قضیه ای از حضرت مسیح علیه السلام»

وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ ﴿۵۷﴾

و چون براى پسر مریم مثلى زده شد، ناگهان قومِ تو از آن به داد و فریاد افتادند. ﴿۵۷﴾

وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ ﴿۵۸﴾

و گفتند: آیا خدایان ما بهتر است یا او؟ ولى آنها این مثل را جز براى جدال نزدند، بلکه آنها جمعى خصومت کننده هستند. ﴿۵۸﴾

إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِبَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿۵۹﴾

او (مسیح) جز بنده اى که ما به او نعمت داده ایم، نبوده و او را نمونه اى براى بنى اسرائیل قرار دادیم. ﴿۵۹﴾

وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْكُمْ مَلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ ﴿۶۰﴾  

و اگر مى خواستیم به جاى شما ملائکه اى در زمین که جانشین (شما) باشند قرار مى دادیم. ﴿۶۰﴾

وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ﴿۶۱﴾

و قطعا او (مسیح) وسیله علم به روز قیامت است. پس به قیامت شک نکنید و از من پیروى کنید. که این است راه راست. ﴿۶۱﴾

وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۶۲﴾

و شیطان راه شما را سد نکند. قطعا او براى شما دشمن آشکارى است. ﴿۶۲﴾

وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُمْ بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُمْ بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ ﴿۶۳﴾

و وقتى که عیسى با دلائل روشنى آمد، گفت: قطعا من براى شما حکمت آورده ام و براى اینکه بعضى از چیزهائى را که در آن اختلاف مى کنید، برایتان توضیح دهم. پس تقواى خدا را رعایت کنید و از من اطاعت نمائید. ﴿۶۳﴾

إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ﴿۶۴﴾

قطعا خدا همان پروردگار من و پروردگار شما است، پس او را عبادت کنید که این است راه راست. ﴿۶۴﴾

فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ ﴿۶۵﴾

پس دسته هائى در بین آنها با هم اختلاف کردند. پس واى بر کسانى که ظلم کردند از عذاب روز دردناک. ﴿۶۵﴾

«قیامت ناگهان می رسد»

هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۶۶﴾

آیا چه مى بینند جز اینکه قیامت ناگهان بدون آنکه آنها بفهمند به سراغشان بیاید؟ ﴿۶۶﴾

«محبّت دائمی مال متّقین است»

اَلْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ ﴿۶۷﴾

در آن روز دوستان، دشمن یکدیگرند، مگر متّقین. ﴿۶۷﴾

يَا عِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ ﴿۶۸﴾

اى بندگان من، امروز بر شما نه خوفى باشد و نه اینکه شما محزون مى شوید. ﴿۶۸﴾

«مؤمنین و همسرانشان وارد بهشت می شوند»

اَلَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ ﴿۶۹﴾

کسانی که به آیات ما ایمان بیاورند و تسلیم باشند. ﴿۶۹﴾

اُدْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ ﴿۷۰﴾

شما و همسرانتان با خوشحالى (کامل) وارد بهشت شوید. ﴿۷۰﴾

يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنْتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۷۱﴾

با ظرفها و جامهائى از طلا دور آنها گردانده مى شوند و در آن بهشت آنچه دلها بخواهند و چشمها لذّت ببرند، خواهد بود و شما در آن بهشت همیشه خواهید ماند. ﴿۷۱﴾

برداشت از آیات ۷۱ – ۶۳

پندهای حکمت آمیز

سالک الی اللّه از آیات فوق باید پندهای زیر را دریافت نماید:

۱  –  اگر انسان به کسی که خدا به او حکمت عنایت کرده برخورد کرد بخصوص اگر به وسیله آن حکمت اختلافات در عقیده و یا در عمل برطرف بشود باید از آن شخص تبعیت کند.

۲  –  از خدای تعالی  پرهیز کند و اطاعت فرستادگان الهی را بنماید.

۳  –  خدا را مربّی خود بداند و بندگی او را بکند که راه راست جز این نخواهد بود.

۴  –  تا می تواند از اختلاف در گروه بندی ها بپرهیزد و از این راه خود را در صف ظالمین قرار ندهد زیرا خدای تعالی برای ظالمین عذاب دردناکی مهیا فرموده است.

۵  –  بداند که قیامت یا ظهور حضرت بقیه اللّه ارواحنا فداه ناگهان می رسد که اگر او در انقباض باشد ممکن است از رحمت الهی بی نصیب گردد.

۶  –  باید دوستان او اهل تقوی باشند تا هیچ گاه این دوستی از هم نپاشد.

۷  –  باید آن قدر به خدای تعالی خود را نزدیک کند که خدای تعالی او را به عنوان بنده خود خطاب کند و به او بگوید خوفی بر تو نیست و تو در قیامت محزون نخواهی بود.

۸  –  مسلمانی باشد که ایمان به آیات پروردگار آورده و با ابراز لطف پروردگار، خودش و همسرش با خوشحالی وارد بهشت شوند، آن بهشتی که هر چه انسان بخواهد و هر چه چشمش از آن لذت ببرد در آن وجود دارد و از همه مهمتر همیشه در آن بهشت باقی خواهد بود.

وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۷۲﴾

و این بهشتى است که شما آن را به ارث برده اید، به خاطر آنچه عمل مى کردید. ﴿۷۲﴾

لَكُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿۷۳﴾  

در آن بهشت براى شما میوه هاى زیادى است که از آن میوه ها مى خورید. ﴿۷۳﴾

«گناهکاران در جهنّم مخلّدند»

إِنَّ الْمُجْرِمِينَ فِي عَذَابِ جَهَنَّمَ خَالِدُونَ ﴿۷۴﴾

قطعا گناهکاران در عذاب جهنّم دائما می مانند. ﴿۷۴﴾

لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ ﴿۷۵﴾

عذاب از آنها تخفیف داده نمی شود و آنها در جهنّم ناامیدند. ﴿۷۵﴾

وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِنْ كَانُوا هُمُ الظَّالِمِينَ ﴿۷۶﴾

و ما به آنها ظلم نکردیم ولی خودشان همان ستمگران بودند. ﴿۷۶﴾

وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُمْ مَاكِثُونَ ﴿۷۷﴾

و صدا مى زنند که اى مالک، اى کاش پروردگارت ما را بمیراند. (مالک) مى گوید: شما اینجا ماندنى هستید. ﴿۷۷﴾

لَقَدْ جِئْنَاكُمْ بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ ﴿۷۸﴾

قطعا ما حقّ را براى شما آوردیم ولى اکثرتان از حقّ کراهت داشتید. ﴿۷۸﴾

أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ ﴿۷۹﴾

یا کار خود را محکم کردند، پس قطعا ما هم محکم کننده هستیم. ﴿۷۹﴾

«سرّ و نجوای آنها را خدا می شنود»

أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ ﴿۸۰﴾

آیا گمان مى کنند که ما سرّ آنها و نجواى آنها را نمى شنویم، بلى و فرستادگان ما نزد آنها هستند، مى نویسند. ﴿۸۰﴾

«پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله اوّل بنده خدا است»

قُلْ إِنْ كَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ ﴿۸۱﴾

بگو: اگر براى خداى رحمان فرزندى مى بود، پس من اوّل عابدین هستم. ﴿۸۱﴾

سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۸۲﴾

منزّه است پروردگار آسمانها و زمین، پروردگار عرش از آنچه وصف مى کنند. ﴿۸۲﴾

فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿۸۳﴾

پس آنها را واگذار که فرو روند و بازى کنند تا روزى را که مال آنها است و به آنها وعده داده شده، ملاقات کنند. ﴿۸۳﴾

برداشت از آیات ۸۳ – ۷۴

از حکمت قرآن استفاده کنیم

سالک الی اللّه باید از برداشتهای زیر این استفاده ها را بکند:

۱  –  جرم زیادی نداشته باشد تا از مجرمینی که در جهنم مخلدند باشد و نباید از رحمت خدا نا امید گردد.

۲  –  نباید در جزای جرمش خدا را ظالم بداند. بلکه باید به ظلم خود علیه خود اعتراف کند.

۳  –  از حقّ و گفتن حرف حقّ کراهت نداشته باشد.

۴  –  با قاطعیت همه کارها را مستحکم کند و از پروردگارش در این جهت پیروی نماید.

۵  –  خدای تعالی  را بر اعمالش مطلع بداند. زیرا همه گفتار و کردارش نزد خدا و فرستادگان خدا محفوظ است.

۶  –  پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را اول مخلوق خدا بداند و به همین خاطر او را باید اول بنده خدای تعالی بشناسد.

۷  –  خدای تعالی را از همه آن چه که طرفداران غیر از دین مقدس اسلام و فلاسفه غیر مسلمان وصف می کنند منزه بداند.

۸  –  طرفداران فلسفه بافیها و بازیگرهای علمی را به حال خود وابگذارد و سخنان آنها را گوش ندهد.

«خدای آسمانها و زمین»

وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ ﴿۸۴﴾

و آن خدا کسى است که در آسمان، خدا است و در زمین، خدا است و او همان حکیم دانا است. ﴿۸۴﴾

وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۵﴾

و پر برکت است کسى که مُلک آسمانها و زمین و آنچه در بین آنها است مال او است و نزد او علم ساعت قیامت است و به سوى او همه تان برگردانده مى شوید. ﴿۸۵﴾

«غیر از خدا کسی مالک شفاعت نیست»

وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۸۶﴾

و کسانى که غیر از او (خدا) را مى خوانند، مالک شفاعت نمى شوند، مگر کسى که به حقّ شهادت بدهد و آنها مى دانند. ﴿۸۶﴾

«گفتگوی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله با خدای تعالی»

وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ ﴿۸۷﴾

و اگر از آنها سؤال کنى چه کسى خلقشان کرده، حتما مى گویند: خدا. پس چگونه منحرف مى شوند؟ ﴿۸۷﴾

وَقِيلِهِ يَا رَبِّ إِنَّ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۸۸﴾

گفته شده پیغمبر: اى پروردگار من، قطعا اینها قومى هستند که ایمان نمى آورند. ﴿۸۸﴾

فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿۸۹﴾

پس از آنها بگذر و بگو: سلام، پس به زودی می دانند. ﴿۸۹﴾

برداشت از آیات ۸۹ – ۸۸

انبیاء

سالک الی اللّه باید ایمان به خدای تعالی و انبیاء علیهم السلام بیاورد و کاری نکند که پیامبران به پروردگارشان از دست او شکایت کنند و پیامبران باید با محبت از مجرمین درگذرند و سلامتی را برای آنها بخواهند و آنها را به خدای تعالی وابگذارند.

سوره مبارکه شوری

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«وحی به پیامبر صلی الله علیه و آله»

حم ﴿۱﴾

حم ﴿۱﴾

عسق ﴿۲﴾

عسق ﴿۲﴾

كَذَلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۳﴾

این چنین خداى عزیز حکیم به تو و به کسانى که قبل از تو بوده اند، وحى مى کند. ﴿۳﴾

«آسمانها و زمین مال خدا است»

لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ ﴿۴﴾

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، مال او است و او برتر عظیمى است. ﴿۴﴾

تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْ فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵﴾

نزدیک است که آسمانها از بالا بشکافند. و ملائکه با سپاس، پروردگارشان را تسبیح مى گویند و براى کسانى که در (روى) زمین هستند، استغفار مى کنند. آگاه باشید که حقیقتا خدا همان بخشنده مهربان است. ﴿۵﴾

«خدا مواظب مشرکین است»

وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ﴿۶﴾

و کسانى که غیر از خدا اولیائى براى خود مى گیرند، خدا مواظب آنها است و تو وکیل آنها نیستى. ﴿۶﴾

«قرآن برای انذار و ترساندن است»

وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ ﴿۷﴾

و این چنین قرآن عربى را به تو وحى کردیم، براى اینکه مردم مکه و مردم اطراف مکه را بیم دهى و از روزى که همه جمع مى شوند که شکى در آن نیست، دسته اى در بهشت و دسته اى در آتش (جهنّم)اند، بترسانى. ﴿۷﴾

وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ يُدْخِلُ مَنْ يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمُونَ مَا لَهُمْ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۸﴾

و اگر خدا مى خواست، همه آنها را امّت واحده اى قرار مى داد. ولى کسى را که بخواهد، در رحمتش داخل مى کند. و براى ستمگران یار و یاورى نخواهد بود. ﴿۸﴾

«خدا ولی همه است و مرده ها را زنده می کند»

أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۹﴾

یا غیر از خدا اولیائى براى خود مى گیرند و حال آنکه خدا ولىّ است و او است که مرده ها را زنده مى کند و او است که بر هر چیزى قادر است. ﴿۹﴾

وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِنْ شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ﴿۱۰﴾  

و درباره هر چیزى که اختلاف کردید، حکمش به خدا واگذار مى شود. این خدایى که پروردگار من است، بر او توکل کرده ام و به سوى او انابه مى کنم. ﴿۱۰﴾

«همسرانتان از جنس خود شمایند»

فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿۱۱﴾

خالق آسمانها و زمین، براى شما از جنس خودتان همسرانى قرار داده است و از جنس چهارپایان جفتهائى قرار داده که شما را بوسیله آن زیاد کند. مانند خدا چیزى نیست و او (همان) شنواى بینا است. ﴿۱۱﴾

«کلید هر چیزی در دست خدا است»

لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۲﴾

کلیدهاى آسمانها و زمین مال او است. براى هر کس که بخواهد وسعت رزق مى دهد و (یا روزیش را) تنگ مى کند. قطعا او به هر چیزى دانا است. ﴿۱۲﴾

«دینی را که حضرت نوح علیه السلام سفارش کرده بود»

شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ ﴿۱۳﴾

دینى را که براى شما تشریع فرمود، چیزى بود که به نوح توصیه کرده بود و چیزى را که به تو وحى کرده ایم و آنچه را که به ابراهیم و موسى و عیسى توصیه نمودیم، این بود که دین را بر پا دارید و در دین تفرقه نیندازید. بر مشرکین سخت است، آنچه را که شما به سوى آن دعوتشان مى کنید. خدا انتخاب مى کند به طرف خود، کسى را که بخواهد و هدایت مى کند به سوى خود، کسى را که به او انابه نماید. ﴿۱۳﴾

«غالبا تفرقه به خاطر حسادت است»

وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ ﴿۱۴﴾

و متفرّق نشدند مگر بعد از آنکه علم براى آنها آمد، به خاطر حسد و تجاوزى که بینشان قرار گرفت. و اگر فرمانى از طرف پروردگارت که به وقت معینى پیشى گرفته، نبود؛ میانشان قضاوت شده بود. و قطعا کسانى که بعد از آنها کتاب را به ارث بردند، در شک و تردید از آن هستند. ﴿۱۴﴾

برداشت از آیات ۱۴ – ۱۳

ایجاد تفرقه

سالک الی اللّه نباید در بین مردم با داشتن علم و دانش تفرقه ایجاد کند زیرا بدترین چیزها در نزد خدا ایجاد تفرقه بین مسلمانان و مردم است.

«دستور استقامت»

فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنْتُ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنْ كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿۱۵﴾  

پس براى آن دعوت کن و آنچنان که امر شده اى، استقامت کن و پیرو هوسهاى آنها نباش و بگو: به آنچه خدا از کتاب نازل کرده، ایمان آوردم و امر شده ام که بین شما عدالت را گسترش دهم. خدا پروردگار ما و پروردگار شما است. اعمال ما براى خودمان و اعمال شما براى خودتان باشد. خصومتى بین ما و بین شما نیست. خدا بین ما را جمع مى کند و برگشت همه به سوى او است. ﴿۱۵﴾

برداشت از آیه ۱۵

استقامت

سالک الی اللّه باید برای دستورات پروردگار دارای استقامت باشد و از هوای نفس دیگران پیروی نکند و به آن چه خدای تعالی نازل فرموده ایمان داشته باشد و عدل و داد را در بین مردم گسترش دهد و با کفار و نادان ستیز نکند.

«بحث و جدل درباره خدائی که همه قبولش دارند بیهوده است»

وَالَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ﴿۱۶﴾

و کسانى که درباره خدا بحث و جدل مى کنند بعد از آنکه او را (همه) قبول نموده اند، دلائلشان نزد پروردگارشان لغو و باطل (بیهوده) است و بر آنها غضب و براى آنها عذاب سختى خواهد بود. ﴿۱۶﴾

برداشت از آیه ۱۶

بحث درباره خدا

سالک الی اللّه نباید درباره ذات مقدس پروردگار بحث و گفتگو کند بخصوص وقتی که خدا را همه قبول دارند و بداند که این بحث و گفتگو علاوه بر آن که فایده ای ندارد ضررهائی هم به بار می آورد.

«درباره قیامت»

اَللَّهُ الَّذِي أَنْزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ ﴿۱۷﴾

خدا کسى است که کتاب و میزان را به حقّ نازل فرموده و تو چه مى دانى، شاید ساعت قیامت نزدیک باشد. ﴿۱۷﴾

يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ ﴿۱۸﴾

کسانى که ایمان به آن (آخرت) ندارند، براى آن (آخرت) عجله مى کنند، ولى کسانى که ایمان آورده اند، (در عین آنکه آن را دوست دارند)، از آن مى ترسند و مى دانند که حتما آن (ساعت قیامت) حقّ است. آگاه باشید، کسانى که درباره ساعت (قیامت) شک و تردید دارند، در گمراهى دورى هستند. ﴿۱۸﴾

«خدا به بندگانش لطف دارد»

اَللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ ﴿۱۹﴾

خدا به بندگانش لطف دارد، هر که را بخواهد روزى مى دهد و او قدرتمند عزیزى است. ﴿۱۹﴾

مَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَنْ كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ نَصِيبٍ ﴿۲۰﴾

کسى که بخواهد براى آخرت زراعت کند، ما به زراعت او مى افزائیم و کسى که بخواهد براى دنیا زراعت کند، ما از آن به او مى دهیم ولى در آخرت نصیبى ندارد. ﴿۲۰﴾

برداشت از آیات ۲۰ – ۱۹

کار برای آخرت

سالک الی اللّه باید بداند که خدا به بندگانش لطف دارد و به هر کس که اهل تقوی باشد روزی فراوانی می دهد و اگر کسی تنها برای آخرت زحمت بکشد خدای تعالی آخرتش را تأمین می کند ولی اگر کسی تنها برای دنیا کار کند و آخرتش را منظور ننماید در آخرت نصیبی برای او نخواهد بود.

«دینی که بدون ارتباط با خدا درست شده است»

أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اللَّهُ وَلَوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۲۱﴾

یا براى آنها بتهائى است که دینى بدون اذن خدا براى آنها تشریع کرده اند. و اگر کلمه جدائى نبود، میان آنها فورا حکم مى شد و قطعا براى (آن) ستمگران عذاب دردناکى خواهد بود. ﴿۲۱﴾

تَرَى الظَّالِمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَهُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ﴿۲۲﴾  

ستمگران را مى بینى که از آنچه بدست آورده اند، ترسانند و آن بر آنها واقع مى شود. و کسانى که ایمان آورده اند و عمل شایسته انجام داده اند، براى آنها در باغهاى خوب بهشت نزد پروردگارشان هر چه بخواهند وجود دارد. آن همان فضیلت بزرگ است. ﴿۲۲﴾

«اجر رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دوستی خویشاوندان آن حضرت است»

ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ ﴿۲۳﴾

آن چیزى است که خدا بندگانش را بشارت داده است، آن کسانى که ایمان آورده اند و عمل شایسته کرده اند. بگو: من بر رسالتم اجرى از شما سؤال نمى کنم، مگر دوستى با نزدیکانم و کسى که کار نیکى انجام دهد، (ما) براى او نیکى را زیاد مى کنیم. قطعا خدا بخشنده سپاسگزارى است. ﴿۲۳﴾

برداشت از آیه ۲۳

اجر رسالت

سالک الی اللّه اگر ایمانش را تکمیل کند و عمل صالح نماید خدای تعالی به او بشارت بهشت را می دهد و باید اجر رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در محبت نمودن به نزدیکانش را ادا کند زیرا در این صورت خدا او را می بخشد و از او تشکر می کند.

«خدا باطل را محو کرده و احقاق حقّ می کند»

أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَإِنْ يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلَى قَلْبِكَ وَيَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۲۴﴾

یا مى گویند که او بر خدا دروغ بسته است؟ اگر خدا بخواهد، بر دلت مُهر مى زند و خدا باطل را محو مى کند و با کلماتش احقاق حقّ مى نماید. قطعا او به آنچه در سینه ها است، دانا است. ﴿۲۴﴾

«خدا توبه را قبول می کند»

وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ ﴿۲۵﴾

و او (خدا) کسى است که توبه را از بندگانش قبول مى کند و بدیها(ى آنها) را عفو مى فرماید و مى داند آنچه را که انجام مى دهید.  ﴿۲۵﴾

وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ ﴿۲۶﴾

و تقاضاى کسانى که ایمان آورده اند و عمل صالح نموده اند، قبول مى کند و از فضل خودش زیادتر به آنها مى دهد. و براى کافرین عذاب شدیدى خواهد بود. ﴿۲۶﴾

برداشت از آیات ۲۶ – ۲۵

مرحله توبه

سالک الی اللّه باید بعد از مرحله یقظه، توبه کند. تا خدای تعالی توبه او را قبول نماید و گناهانش را عفو کند زیرا پروردگار متعال تقاضاهای او را قبول می کند و بلکه زیادتر از آن چه به او وعده کرده است از فضلش عطا می فرماید.

«گاهی وسعت رزق موجب طغیان می شود»

وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿۲۷﴾

و اگر خدا براى بندگانش روزى را وسعت دهد، در زمین طغیان مى کنند ولى آنچه را که بخواهد، به اندازه نازل مى کند. قطعا او به بندگانش آگاه و بینا است. ﴿۲۷﴾

برداشت از آیه ۲۷

وسعت رزق

سالک الی اللّه باید بداند که گاهی اگر خدای تعالی روزی بندگانش را زیاد کند و ثروت به آنها عنایت کند در روی زمین طغیان می کنند بنابراین خدای تعالی به بعضی از آنها کمتر نعمت می دهد تا آنها را کنترل فرماید.

«نزول باران، رحمت است»

وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنْشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۲۸﴾

و خدا آن کسى است که باران را بعد از آنکه مأیوس شده اند، نازل مى کند و رحمتش را شامل همه مى نماید. و او ولىّ ستوده اى است. ﴿۲۸﴾

وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ ﴿۲۹﴾

و از نشانه هاى او خلقت آسمانها و زمین و آنچه در میان آنها از جانداران پخش نموده است مى باشد و او (خدا) هر زمان که بخواهد بر جمع آورى آنها قدرت دارد. ﴿۲۹﴾

«مصائب مربوط به خود انسان است»

وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ ﴿۳۰﴾

و آنچه مصیبت به شما مى رسد، به خاطر چیزى است که بدست آورده اید و خدا بسیارى را عفو مى کند. ﴿۳۰﴾

برداشت از آیه ۳۰

مصیبتهای انسان

سالک الی اللّه باید بداند که آن چه مصیبت به او می رسد به خاطر کارهایی است که او کرده و در عین حال خدای تعالی بسیاری از گناهانش را عفو می فرماید.

وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ﴿۳۱﴾  

و شما نمى توانید در زمین خدا را درمانده کنید و براى شما غیر از خدا ولىّ و یاورى نخواهد بود. ﴿۳۱﴾

«کشتیها از دور مانند برجهائی دیده می شوند»

وَمِنْ آيَاتِهِ الْجَوَارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ ﴿۳۲﴾

و از نشانه هاى او کشتیهائى است که در دریا مانند عَلَمهائى دیده مى شوند. ﴿۳۲﴾

إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴿۳۳﴾

که اگر بخواهد، باد را ساکن مى کند تا آنها در میان آن (دریا) بى حرکت بمانند. قطعا در آن نشانه هائى است براى هر صبرکننده شکرگزارى. ﴿۳۳﴾

أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِمَا كَسَبُوا وَيَعْفُ عَنْ كَثِيرٍ ﴿۳۴﴾

یا آنها را به خاطر آنچه که مردمش عمل مى کنند، نابود کند و حال آنکه از (کارهاى بد) بسیارى عفو مى فرماید. ﴿۳۴﴾

«جدل و بحث در آیات خدا و بهره از زندگی دنیا»

وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ ﴿۳۵﴾

و کسانى که در آیات ما بحث و جدل مى کنند، بدانند که براى آنها هیچ گریزى نمى باشد. ﴿۳۵﴾

فَمَا أُوتِيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ ﴿۳۶﴾

پس آنچه به شما از چیزى داده شده، بهره اى از زندگى دنیا است و آنچه در نزد خدا است، براى کسانى که ایمان آورده اند و بر پروردگارشان توکل مى کنند، بهتر و باقى تر است. ﴿۳۶﴾

«بندگان خدا از گناهان اجتناب می کنند»

وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ ﴿۳۷﴾

و کسانى که از گناهان بزرگ و فواحش اجتناب مى کنند و زمانى که غضب مى کنند، آنها مى بخشند. ﴿۳۷﴾

«ارزش مشورت در بین مسلمانها»

وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿۳۸﴾

و کسانى که پروردگارشان را اجابت مى کنند و نماز را برپا مى دارند و کارهایشان بینشان به مشورت گذاشته مى شود و از آنچه آنها را روزى داده ایم، انفاق مى کنند. ﴿۳۸﴾

برداشت از آیات ۳۸ – ۳۵

دستورات انسان ساز

سالک الی اللّه باید به دستورات زیر عمل کند:

۱  –  هر چه از مال دنیا به او می رسد فانی شدنی و از بین رفتنی است و برای زندگی دنیای او است پس نباید به آن اتکاء کرد.

۲  –  برای کسانی که ایمان دارند و به خدا توکل می کنند در نزد خدا چیزهایی است که همیشه باقی است پس باید درباره آنها فعالیت کند.

۳  –  باید از گناهان کبیره و فواحش دوری کند و خود را آلوده ننماید.

۴  –  باید وقتی که غضب می کند زود بر غضبش مسلط شود و طرف را ببخشد.

۵  –  در تمام کارها باید دستورات پروردگارش را اجابت کند.

۶  –  نماز بخواند و دیگران را وادار به خواندن نماز کند.

۷  –  در امور مهمش به دیگران مشورت کند.

۸  –  از آن چه خدا به او روزی کرده به دیگران انفاق نماید.

وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ ﴿۳۹﴾

و کسانى که وقتى ظلمى به آنها مى شود، آنها یارى مى طلبند. ﴿۳۹﴾

«جزای بدی، بدی است»

وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ﴿۴۰﴾

و جزاى بدى مثل همان بدى است. پس کسى که عفو کند و صلح کند، پس اجر او بر عهده خدا است. قطعا خدا ستمگران را دوست نمى دارد. ﴿۴۰﴾

وَلَمَنِ انْتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِمْ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۱﴾

و کسى که ظلمى بر او شده، بعد از آن، اگر براى انتقام طلب یارى کند، هیچ گونه راه سرزنشى بر او نیست. ﴿۴۱﴾

إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۴۲﴾

جز این نیست که ملامت بر کسانى است که بر مردم ستم مى کنند و به ناحق در زمین سرکشى مى نمایند. این گروهند که براى آنها عذاب دردناکى خواهد بود. ﴿۴۲﴾

«عفو و گذشت علامت قدرت است»

وَلَمَنْ صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿۴۳﴾

و کسى که بردبارى کند و گذشت نماید، قطعا آن از اراده قوى در کارها است. ﴿۴۳﴾

«برای ستمگران راه فراری از عذاب نخواهد بود»

وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ وَلِيٍّ مِنْ بَعْدِهِ وَتَرَى الظَّالِمِينَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۴﴾  

و کسى را که خدا گمراه کند، براى او بعد از او (خدا) ولىّ نخواهد بود و ظالمین را خواهى دید که وقتى عذاب را مى بینند، مى گویند: آیا راهى براى برگشتن هست؟ ﴿۴۴﴾

برداشت از آیات ۴۴ – ۳۹

وظایف سالک الی اللّه

سالک الی اللّه باید به مسائل زیر عمل کند:

۱  –  اگر تجاوزی به حقوق او بشود از مردم مسلمان یاری و کمک بخواهد تا بتواند ظالم را سر جای خود بنشاند.

۲  –  در مقام ایجاد عدل و داد باید پاسخ بدیها را به بدی بدهد.

۳  –  اگر می تواند باید بدیهای دیگران را عفو کند و اصلاحشان نماید که در این صورت خدا به او اجر خواهد داد.

۴  –  به کسی ظلم نکند زیرا خدا ظالمین را دوست نمی دارد.

۵  –  اگر به او ظلمی شده و از مردم یاری می جوید و دادخواهی می کند و حتی اگر پشت سر آنها بدیهای ظالمین را می گوید غیبت نکرده و او را کسی سرزنش نمی کند.

۶  –  باید کسانی را که در روی زمین تجاوز به حقوق دیگران می کنند آنها را مطرود بداند زیرا خدا برای آنها عذاب دردناکی منظور فرموده است.

۷  –  باید خود را به جایی برساند که در مقابل خطاکاران تا می تواند صبر کند و ببخشد زیرا این علامت اراده قوی او است.

۸  –  باید کوشش کند که خدای تعالی او را به حال خود وانگذارد زیرا اگر خدا او را به حال خود وابگذارد برای او طرفداری وجود نخواهد داشت.

وَتَرَاهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنْظُرُونَ مِنْ طَرْفٍ خَفِيٍّ وَقَالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ الظَّالِمِينَ فِي عَذَابٍ مُقِيمٍ ﴿۴۵﴾

و آنها را خواهى دید وقتى که بر عذاب عرضه مى شوند، در حالى که از روى ذلّت، خشوع مى کنند و زیرچشمى نگاه مى کنند و کسانى که ایمان آورده اند، مى گویند: که قطعا زیانکاران حقیقى کسانى هستند که به خودشان و خانواده شان در روز قیامت زیان رسانده اند. آگاه باشید که ستمگران در عذاب اقامت مى کنند. ﴿۴۵﴾

وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنْ أَوْلِيَاءَ يَنْصُرُونَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۴۶﴾

و براى آنها دوستانى که کمکشان کنند، غیر از خدا نخواهد بود و کسى را که خدا گمراه کند، براى او راه چاره اى وجود ندارد. ﴿۴۶﴾

«دعوت پروردگار را اجابت کنید»

اِسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لَا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُمْ مِنْ مَلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُمْ مِنْ نَكِيرٍ ﴿۴۷﴾

اجابت کنید پروردگارتان را قبل از آنکه روزى برسد که برگشتى براى آن از جانب خدا نخواهد بود. و براى شما در آن روز پناهگاهى نیست و براى شما مجال انکارى نخواهد بود. ﴿۴۷﴾

برداشت از آیات ۴۷ – ۴۵

ظالمین و ستمگران

سالک الی اللّه باید به فکر نفع و ضرر خودش و وابستگانش که چه بر سر آنها روز قیامت می آید باشد و این را بداند که ظالمین روز قیامت با ذلت روبرو می شوند و سرافکنده می گردند. بنابراین باید هر چه زودتر دعوت پروردگارشان را اجابت کنند و نگذارند به جایی برسد که ملجأ و پناهی نداشته باشند.

«وظیفه پیامبر صلی الله علیه و آله فقط تبلیغ است»

فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنْسَانَ كَفُورٌ ﴿۴۸﴾

پس اگر اعراض کنند، ما تو را بر آنها نگهدارنده نفرستاده ایم. بر تو جز تبلیغ، چیزى نیست و قطعا ما وقتى که انسان را از جانب خودمان رحمتى مى چشانیم، به آن خوشحال مى شود و اگر به آنها به خاطر آنچه که جلو فرستاده اند بدى برسد، پس قطعا انسان ناسپاس است. ﴿۴۸﴾

برداشت از آیه ۴۸

نعمتهای پروردگار

سالک الی اللّه کفران نعمت الهی را طبق هوای نفس و عادت نباید بکند و قدر مهربانی خدا را باید بداند.

«تولّد دختر و پسر و دوقلو در دست خدا است»

لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُورَ ﴿۴۹﴾

مُلک آسمانها و زمین مال خدا است، هر چیزى را که بخواهد خلق مى کند، به هر کس بخواهد، دختر و به هر کس بخواهد، پسر عنایت مى فرماید. ﴿۴۹﴾

أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَإِنَاثًا وَيَجْعَلُ مَنْ يَشَاءُ عَقِيمًا إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ ﴿۵۰﴾

یا دختر و پسر را براى آنها جمع مى کند و هر کس را بخواهد، عقیم قرار مى دهد. قطعا او داناى توانائى است. ﴿۵۰﴾

«کیفیت سخن گفتن خدای تعالی با بشر»

وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿۵۱﴾

و براى هیچ بشرى این چنین نخواهد بود که خدا با او تکلّم کند، مگر از طریق وحى یا از پس پرده یا اینکه پیامبرى بفرستد که او (خدا) به او به اذن خود هر چه بخواهد، وحى مى کند. قطعا او برتر حکیمى است. ﴿۵۱﴾

برداشت از آیه ۵۱

تکلّم الهی با بشر

سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی با افراد بشر تکلم نمی کند. زیرا عظمت پروردگار نمی گذارد که او با بشر هم سخن گردد ولی با پیامبران از طریق وحی و با اولیائش از طریق الهام و با سائر مردم به وسیله رسولان حرف زده است.

وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۵۲﴾

و این گونه به تو روحى را از فرمان خود وحى کردیم. تو نمى دانستى که کتاب و ایمان چیست؛ ولى ما آن را نورى قرار دادیم که بوسیله آن هدایت کنیم هر کسى از بندگانمان را که بخواهیم. و قطعا تو به راه راست هدایت خواهى نمود. ﴿۵۲﴾

صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ ﴿۵۳﴾

راه خدائى که براى او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است. آگاه باشید که به سوى خدا همه کارها بر مى گردد. ﴿۵۳﴾

سوره مبارکه فصلت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«فوائد قرآن»

حم ﴿۱﴾

حم ﴿۱﴾

تَنْزِيلٌ مِنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ ﴿۲﴾

نازل شدن از جانب خدای بخشنده مهربان است. ﴿۲﴾

كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۳﴾

کتابى که آیاتش فصل بندى شده، قرآنى است عربى، براى مردمى که دانا هستند. ﴿۳﴾

بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ ﴿۴﴾

بشارت دهنده و ترساننده است ولى بیشتر آنها روى گرداندند و آنها شنوائى ندارند. ﴿۴﴾

وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِنْ بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ ﴿۵﴾

و مى گویند: دلهایمان درباره آنچه که (تو) ما را به آن دعوت مى کنى، در پرده هایى است و در گوشهاى ما سنگینى است و بین ما و بین تو فاصله است. تو کار خود را انجام بده، حتما ما هم کار خود را انجام خواهیم داد. ﴿۵﴾

برداشت از آیه ۵

دوری از کفّار

سالک الی اللّه باید از کسانی که دلهایشان در مقابل کلام حق قساوت دارد و سخت است دوری کند و بین خود و آنها پرده ای بیندازد تا آنها به اعمال اینها خرده نگیرند.

«پیامبر صلی الله علیه و آله مثل سایر مردم است ولی به او وحی می رسد»

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ ﴿۶﴾

بگو: جز این نیست که من بشرى مثل شما هستم، به من وحى مى رسد که جز این نیست خداى شما خداى یکتائى است، پس به سوى او مستقیم شوید و از او طلب آمرزش کنید و واى بر مشرکین. ﴿۶﴾

برداشت از آیه ۶

استقامت و استغفار

سالک الی اللّه باید دائما خود را وادار به استقامت کند و استغفار نماید و جزء مشرکین نباشد.

اَلَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ ﴿۷﴾

کسانی که زکات را نمی دهند و آنها به آخرت کافرند. ﴿۷﴾

«اجر مؤمنین بدون منّت داده می شود»

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ ﴿۸﴾

قطعا کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح کرده اند، براى آنها اجر بدون منّت و دائمى خواهد بود. ﴿۸﴾

برداشت از آیه ۸

ایمان و عمل صالح

سالک الی اللّه باید دائما ایمانش را تقویت کند و اعمال شایسته و خوب انجام دهد تا بدون منت از طرف پروردگار اجری را دریافت نماید.

«خدا زمین را در دو روز خلق فرمود»

قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿۹﴾

بگو: آیا شما به کسى که زمین را در دو روز خلق فرمود، کافر هستید و براى او همتاهائى قرار مى دهید؟ آن پروردگار عالمیان است. ﴿۹﴾

وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِنْ فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِلسَّائِلِينَ ﴿۱۰﴾

و بالاى زمین کوههاى محکمى قرار داده و در آن برکت قرار داده و در آن غذاهائى به اندازه احتیاج درخواست کنندگان در چهار روز مقدّر فرموده است. ﴿۱۰﴾

«آسمانهای هفتگانه در دو روز خلق شده»

ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ﴿۱۱﴾

سپس به خلقت آسمان پرداخت، در حالى که آن (آسمان) به صورت دودى بود. پس به آسمان و زمین فرمود: از روى اطاعت و یا اکراه بیایید. آنها گفتند: ما با اطاعت مى آئیم. ﴿۱۱﴾

فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۱۲﴾

پس در دو روز آنها را هفت آسمان قرار داد و در هر آسمانى دستورش را وحى فرمود. و آسمان پایین را به چراغهائى زینت دادیم و حفظ کردیم. این تقدیر (خداى) عزیز دانا است. ﴿۱۲﴾

فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ ﴿۱۳﴾

پس اگر روى گرداندند، بگو: من شما را از صاعقه اى مثل صاعقه عاد و ثمود مى ترسانم. ﴿۱۳﴾

إِذْ جَاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاءَ رَبُّنَا لَأَنْزَلَ مَلَائِكَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ﴿۱۴﴾

آن وقتى که پیامبران از پیش روى آنها و پشت سرشان به سوى آنها آمدند، اینکه جز خدا را عبادت نکنید. گفتند: اگر پروردگار ما مى خواست، حتما ملائکه اى را نازل مى کرد، پس قطعا ما به آنچه شما با آن فرستاده شده اید، کافریم. ﴿۱۴﴾

«قضیه ای از قوم عاد»

فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿۱۵﴾

و امّا قوم عاد بدون حقّى در زمین تکبّر کردند و گفتند: چه کسى از ما قوّتش بیشتر است؟ آیا نمى بینند که حقیقتا خدائى که آنها را خلق کرده، قوّتش از آنها شدیدتر است؟ و آنها نشانه هاى ما را انکار کردند. ﴿۱۵﴾

برداشت از آیه ۱۵

استقلال در اعتماد به نفس

سالک الی اللّه نباید در روی زمین با تکبر زندگی کند و فکر کند که قوت و قدرت ذاتی دارد و اتکاء به نفس خود بدون آن که خدای تعالی را منظور نماید داشته باشد.

فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَحِسَاتٍ لِنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنْصَرُونَ ﴿۱۶﴾

پس ما بر آنها باد تندى در روزهاى نحسى فرستادیم، به خاطر آنکه عذاب پست کننده را در زندگى دنیا به آنها بچشانیم و قطعا عذاب آخرت خوارکننده تر است و آنها یارى نمى شوند. ﴿۱۶﴾

«قضیه ای از قوم ثمود»

وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۱۷﴾

و امّا قوم ثمود، پس ما آنها را هدایت کردیم ولى آنها نابینائى را بر هدایت ترجیح دادند. پس صاعقه عذاب خوارکننده آنها را گرفت، به خاطر آنچه که بدست آورده بودند. ﴿۱۷﴾

وَنَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ ﴿۱۸﴾

و کسانى را که ایمان آورده و پرهیزکار بودند، نجاتشان دادیم. ﴿۱۸﴾

برداشت از آیات ۱۸ – ۱۷

عذاب خوار کننده

سالک الی اللّه در زندگی دنیا باید در دینش دقیق باشد و اهمیت زیادی به آن بدهد و نابینائی را بر هدایت انتخاب نکند. زیرا اگر این چنین کرد به عذاب خوار کننده ای مبتلا می شود ولی کسانی که ایمان داشته باشند و دارای تقوی باشند خدای تعالی آنها را از عذاب خوار کننده نجات می دهد.

«روزی که دشمنان خدا محشور می شوند»

وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ  اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ ﴿۱۹﴾

و روزى که دشمنان خدا محشور شده، به سوى آتش (مى روند) و آنها بازداشت مى گردند. ﴿۱۹﴾

«چشم و گوش و پوست انسان در قیامت شهادت می دهد»

حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲۰﴾

تا وقتى که وارد آن (جهنّم) شوند، علیه آنها گوشها و چشمها و پوستهایشان به آنچه کرده اند شهادت مى دهند. ﴿۲۰﴾

وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۱﴾

و به پوستهایشان مى گویند: چرا علیه ما شهادت دادید؟ (آنها) مى گویند: خدائى که هر چیزى را به نطق درآورده، ما را هم به گفتن واداشته و او شما را اوّل مرتبه خلق فرمود و به سوى او برگردانده مى شوید. ﴿۲۱﴾

«عذاب بدگمانی به خدا»

وَمَا كُنْتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَنْ يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِنْ ظَنَنْتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۲۲﴾

و اگر شما اعمالتان را مخفى مى کردید، نه به این جهت بود که گوشها و چشمها و پوستهایتان علیه شما شهادت دهند، بلکه شما گمان مى کردید که خدا بیشتر آنچه را که انجام مى دهید نمى داند. ﴿۲۲﴾

وَذَلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنْتُمْ بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۲۳﴾

و این ظنّ شما بود که شما درباره پروردگارتان داشتید. (همان ظنّتان) شما را هلاک نمود و بالاخره زمانى رسید که شما از زیانکاران گردیدید. ﴿۲۳﴾

فَإِنْ يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَهُمْ وَإِنْ يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُمْ مِنَ الْمُعْتَبِينَ ﴿۲۴﴾

پس اگر صبر کنند، آتش جایگاه آنها است و اگر درخواست عفو کنند، از عفوشدگان نخواهند بود. ﴿۲۴﴾

«همنشینان بد و دنیاپرست»

وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاءَ فَزَيَّنُوا لَهُمْ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ ﴿۲۵﴾

و ما براى آنها دوستان همنشینى قرار دادیم که هر چه پیش روى آنها و پشت سر آنها بود، براى آنها جلوه دادند و امر الهى بر آنها تحقّق پیدا کرد در امّتهائى که قطعا قبل از آنها از جنّ و انس گذشته بودند. قطعا آنها خسارت یافتگان بودند. ﴿۲۵﴾

«کفّار گوش به قرآن نمی دهند»

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿۲۶﴾

و کسانى که کافرند، گفتند: به این قرآن گوش ندهید و در آن (بین تلاوت)، سروصدا کنید، شاید (بر آنها) غلبه پیدا کنید. ﴿۲۶﴾

فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذَابًا شَدِيدًا وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲۷﴾

و به کسانى که کافر شده اند، عذاب شدیدى را مى چشانیم و آنها را به بدترین چیزى که انجام مى داده اند، مجازات خواهیم نمود. ﴿۲۷﴾

ذَلِكَ جَزَاءُ أَعْدَاءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاءً بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ ﴿۲۸﴾

آن جزاى دشمنان خدا است، آتش براى آنها است. در آن آتش خانه ابدى براى آنها خواهد بود، جزاى آن چیزى است که آیات ما را انکار مى کرده اند. ﴿۲۸﴾

برداشت از آیات ۲۸ – ۲۶

استماع کلام حق

سالک الی اللّه نباید آن قدر بر خود ظلم کند که گوشش را از کلام حق بگیرد و بر اهل قرآن بخواهد پیروز شود و آنها را منکوب کند. زیرا خدای تعالی این چنین افرادی را به عذاب شدیدی مبتلا می کند و جزای دشمنان خدا را آتش قرار داده و آنها را در آن آتش دائما نگه می دارد.

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلَّانَا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الْأَسْفَلِينَ ﴿۲۹﴾

و کسانى که کافرند، مى گویند: پروردگار ما، کسانى که ما را گمراه کرده اند از جنّ و انس، به ما نشان بده تا آنها را زیر پاهایمان قرار دهیم تا از پست ترینها باشند. ﴿۲۹﴾

«کسی که استقامت کند در دنیا و آخرت ملائکه به کمکش می آیند»

إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۳۰﴾

قطعا کسانى که مى گویند: پروردگار ما خدا است، سپس استقامت مى کنند، ملائکه بر آنها نازل مى شوند که نترسید و محزون نباشید و شما را به بهشتى که وعده داده شده اید، بشارت باد. ﴿۳۰﴾

نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنْفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ ﴿۳۱﴾

ما مددکاران شما در زندگى دنیا و در آخرت خواهیم بود و براى شما در آن، هر چه را که دلتان بخواهد، خواهد بود و براى شما در آن، هر چه را بخوانید، حاضر خواهد شد. ﴿۳۱﴾

نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِيمٍ ﴿۳۲﴾

پذیرائی از طرف بخشنده مهربان است. ﴿۳۲﴾

برداشت از آیات ۳۲ – ۳۰

استقامت

سالک الی اللّه باید مراحل یقظه و توبه را تحت تربیت الهی انجام دهد سپس قدم در مرحله استقامت بگذارد و تا زنده است خود را بیدار و دارای استقامت نگه دارد تا ملائکه به او نازل شوند و کمک او باشند و به او بگویند از هیچ چیز نترس و محزون نباش و بر تو بشارت باد که در آخرت تو اهل بهشتی و ما همیشه در دنیا و آخرت تو را کمک می کنیم و راه حق را به تو نشان می دهیم و به جایی تو را می رسانیم که هر چه بخواهی خدای تعالی به تو عنایت می کند و برای تو وعده های الهی تحقق پیدا می کند این پذیرایی از جانب پروردگار بخشنده و مهربان است.

«بهترین کارها دعوت به خدا است»

وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۳۳﴾

و چه کسى کلام نیکوترى دارد از کسى که به طرف خدا دعوت مى نماید و عمل صالح مى کند و مى گوید که حقیقتا من از مسلمانانم؟ ﴿۳۳﴾

«دستورات اخلاقی»

وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ ﴿۳۴﴾

و نیکى و بدى مساوى نیست. به آن گونه که بهتر ممکن است، دفاع کن. پس زمانى که بین تو و بین او دشمنى است، تصوّر کن که او دوست صمیمى است. ﴿۳۴﴾

وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ ﴿۳۵﴾

و جز کسانى که بردبارند، به این حقیقت نمى رسند و جز کسانى که بهره بزرگى دارند به آن حقیقت نمى رسند. ﴿۳۵﴾

برداشت از آیات ۳۵ – ۳۳

دعوت به خدا

سالک الی اللّه باید بداند که بهترین کلام سخن کسی است که مردم را به سوی خدا دعوت می کند و کار صحیح و شایسته انجام می دهد و شعارش این است که من مسلمانم و دقیقا متوجه این مسئله است که خوبی با بدی بسیار فرق دارند و همیشه با بهترین زبان و عمل از حق باید دفاع کند و دشمن را در عین آن که با احتیاط با او رفتار می کند مانند دوست خود بداند و صبر را پیشه کند و به این مسائل اخلاقی کسی نمی رسد مگر با تزکیه نفس و کسی که از این راه بهره کافی برده باشد.

«در وسوسه شیطان به خدا پناه ببر»

وَإِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۳۶﴾

و اگر وسوسه اى از شیطان به تو رسید، پس به خدا پناه ببر که قطعا او شنونده دانائى است. ﴿۳۶﴾

«برای خورشید و ماه سجده نکنید»

وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿۳۷﴾

و از نشانه هاى او شب و روز و خورشید و ماه است. براى خورشید و براى ماه سجده نکنید، بلکه براى خدائى که آنها را خلق کرده، اگر شما تنها او را عبادت مى کنید، سجده نمایید. ﴿۳۷﴾

فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِنْدَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ ﴿۳۸﴾

پس اگر تکبّر کردند، کسانى که نزد پروردگار توأند، خدا را شب و روز تسبیح مى کنند و آنها خسته نمى شوند. ﴿۳۸﴾

برداشت از آیات ۳۸ – ۳۶

سجده برای خدا

سالک الی اللّه باید همیشه از اغوای شیطان به خدا پناه ببرد و به ماه و خورشید سجده نکند بلکه خدائی که آنها را خلق کرده سجده کند اگر می خواهد بنده رسمی خدا باشد و تکبر نکند زیرا آنهایی که در نزد خدا هستند شب و روز تسبیح می کنند و خسته نمی شوند.

«تابستان و حرکت گیاهان از نشانه های خدا است»

وَمِنْ آيَاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْيَاهَا لَمُحْيِي الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۳۹﴾

و از نشانه هاى او این است که حتما تو زمین را خشک مى بینى، پس وقتى که آب را بر آن نازل مى کنیم، به جنبش مى آید و رشد مى کند. قطعا کسى که آن (زمین) را زنده کرده، (مى تواند) مرده را زنده کند. حتما او بر هر چیزى قادر است. ﴿۳۹﴾

إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَنْ يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَمْ مَنْ يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۴۰﴾

حقیقتا کسانى که درباره آیات ما به الحاد بر مى خیزند، بر ما پوشیده نیستند. آیا کسى که در آتش مى افتد بهتر است، یا کسى که روز قیامت با ایمان (نزد ما) بیاید؟ هر چه مى خواهید بکنید. قطعا خدا به آنچه مى کنید، بینا است. ﴿۴۰﴾

«قرآن کتاب شکست ناپذیری است»

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ ﴿۴۱﴾

حتما کسانى که به قرآن در آن وقتى که برایشان نازل شد، کافر شدند و حقیقتا آن کتابى است عزیز. ﴿۴۱﴾

لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ ﴿۴۲﴾

باطل کننده اى از قبلش و از بعدش متوجّه او نخواهد شد، نازل شده اى از جانب حکیم حمیدى است. ﴿۴۲﴾

مَا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِنْ قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ ﴿۴۳﴾

درباره تو چیزى گفته نمى شود جز آنچه را که براى پیامبران قبل از تو گفته شده است. قطعا پروردگار تو داراى بخشش و صاحب عقاب دردناکى است. ﴿۴۳﴾

وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُولَئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ ﴿۴۴﴾

و اگر ما آن (قرآن) را عجمى قرار مى دادیم، (آنها) مى گفتند: چرا آیاتش واضح نیست؟ آیا قرآن عجمى از رسول عربى (سزاوار است)؟ بگو: آن (قرآن) براى کسانى که ایمان آورده اند، هدایت و شفا است و کسانى که ایمان نمى آورند، در گوشهایشان سنگینى است و آن برایشان کورى است (گویا) آنها از راه دورى صدا زده مى شوند. ﴿۴۴﴾

«اختلاف درباره تورات»

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ ﴿۴۵﴾

و ما به موسى کتاب دادیم. پس در آن اختلاف شد و اگر فرمانى از طرف پروردگارت پیشى نگرفته بود، در میان آنها قضاوت مى شد و حتما آنها درباره آن در شک و تردیدند. ﴿۴۵﴾

«هر کسی در گرو عمل خودش خواهد بود»

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿۴۶﴾

کسى که عمل شایسته کند، براى خود انجام داده و کسى که بد کند، علیه خود انجام داده و پروردگار تو هرگز به بندگانش ظلم نخواهد کرد. ﴿۴۶﴾

«علم الهی»

إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِنْ ثَمَرَاتٍ مِنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِنْ شَهِيدٍ ﴿۴۷﴾

علم به ساعت قیامت به او (خدا) بر مى گردد. و میوه ها از غلافهاى خود بیرون نمى آیند و هیچ زنى حامله نمى شود و وضع حمل نمى کند، مگر به علم او (خدا) است. و روزى که ندا داده مى شوند که کجایند شریکهاى من؟ مى گویند که ما به تو اعلام کردیم که هیچ شاهدى براى گفتار ما نیست. ﴿۴۷﴾

وَضَلَّ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَدْعُونَ مِنْ قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُمْ مِنْ مَحِيصٍ ﴿۴۸﴾

و آنچه را که قبلاً آنها مى خواندند از دست آنها رفته و مى دانند که براى آنها راه فرارى نیست. ﴿۴۸﴾

«انسان همیشه درخواست خوبی می کند»

لَا يَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ ﴿۴۹﴾

انسان از دعاى خیر خسته نمى شود و چون بدى به او مى رسد، پس مأیوس (و) ناامید مى گردد. ﴿۴۹﴾

وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِنْ رُجِعْتُ إِلَى رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ ﴿۵۰﴾

و اگر بعد از ضررى که به او رسیده، رحمتى را از جانب خود به او بچشانیم، مى گوید: این از جانب خود من است و من گمان نمى کنم که ساعت قیامت بر پا شود و اگر من به سوى پروردگارم برگردانده شوم، حتما براى من در نزد او نیکى خواهد بود. پس به کسانى که کافر شده اند، خبر خواهیم داد آنچه را که عمل کرده اند و قطعا عذاب سختى به آنها مى چشانیم. ﴿۵۰﴾

برداشت از آیات ۵۰ – ۴۴

دستورات انسان ساز قرآن

سالک الی اللّه باید از آیات فوق استفاده های زیر را بکند:

۱ – تا می تواند ایراد بی جا به اهل حق به خصوص ذات مقدس پروردگار نداشته باشد.

۲ – بداند که قرآن حتی الفاظش از جانب پروردگار تنظیم شده و هدایت و شفا است برای کسانی که ایمان آورده اند.

۳ – باید بداند که کسانی که ایمان ندارند مانند کور و کری هستند که هیچ چیز نمی شنوند و حقایق را درک نمی کنند.

۴ – خدای تعالی به حضرت موسی علیه السلام کتاب عنایت کرده تا مردم هدایت شوند نه آن که در آن اختلاف کنند و با شک و تردید با کلام خدا روبرو شوند.

۵ – کسانی که اعمال شایسته انجام می دهند به نفع خود انجام داده و به خدای تعالی هیچ نفعی نمی رسانند.

۶ – کسانی که کار بد می کنند به ضرر خود آن کارها را انجام داده اند و خدا به بندگانش ظلم نمی کند.

۷ – خدای تعالی عالم به جمیع امور است پس نباید در محضر پروردگار اعمال ناشایستی انجام دهد.

۸ – نباید انسان از دعای خیر برای خود و دیگران خسته شود.

۹ – اگر بدی به او رسید نباید مأیوس و ناامید گردد.

۱۰ – اگر بلاهای ناگهانی از قبیل سیل و زلزله به او برسد از طرف پروردگار به او مهربانی خاصی خواهد شد.

۱۱ – نباید الطاف پروردگار را نادیده بگیرد و خدا و روز قیامت را منکر شود که اگر این چنین شد خدای تعالی به او عذاب سختی می چشاند.

«به نعمتهای الهی بی توجّه نباشید»

وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ ﴿۵۱﴾

و وقتى که ما نعمتى را به انسان بدهیم، اعراض و بى اعتنائى مى کند و خود را به کنارى مى کشاند و وقتى که بدى به او مى رسد، پس اهل دعاى مفصّلى مى شود. ﴿۵۱﴾

«قرآن از جانب خدا است»

قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كَانَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُمْ بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۵۲﴾

بگو: اگر شما ببینید که آن (قرآن) از جانب خدا است، سپس به آن کافر شده اید، چه کسى گمراهتر از آن کسى است که او در مخالفت دور و شدیدى قرار دارد؟ ﴿۵۲﴾

«نشانه های خدای تعالی در آفاق و انفس»

سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿۵۳﴾

به زودى آیاتمان را در آفاق و در وجود خودشان به آنها نشان مى دهیم تا اینکه براى آنها واضح شود که او حقّ است. آیا کفایت نمى کند اینکه پروردگار تو بر هر چیزى گواه است؟ ﴿۵۳﴾

أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَاءِ رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُحِيطٌ ﴿۵۴﴾

آگاه باشید که قطعا آنها به لقاى پروردگارشان در شکند. آگاه باشید که حقیقتا او (خدا) به همه چیز احاطه دارد. ﴿۵۴﴾

برداشت از آیات ۵۴ – ۵۱

نعمتهای الهی

سالک الی اللّه نباید نعمت های الهی را بی اهمیت تصور کند و تنها در وقتی که ناراحتی دارد با خدا ارتباط برقرار کند.

سالک الی اللّه اگر بخواهد آیات الهی را در آفاق و انفس ببیند باید به آنچه از جانب پروردگار نازل شده ایمان بیاورد و به لقای پروردگارش ایمان داشته باشد و بداند که خدا به هر چیزی احاطه دارد.

سوره مبارکه غافر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

حم ﴿۱﴾

حم ﴿۱﴾

تَنزِیلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿۲﴾

نازل کردن (این) کتاب از جانب خداى عزیز دانا است. ﴿۲﴾

«خدا آمرزنده گناهان است»

غَافِرِ الذَّنبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقَابِ ذِی الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَیهِ الْمَصِیرُ ﴿۳﴾

بخشنده گناه و قبول کننده توبه، شدیدالعقاب، صاحب نعمت که خدائى جز او نیست، برگشت به سوى او است. ﴿۳﴾

برداشت از آیات ۳ – ۲

توبه

سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی کتاب و قرآن را برای راهنمایی بندگانش نازل فرموده و کسانی که توبه کنند گناهانش را می بخشد و توبه آنها را قبول می کند و کسانی که توبه نکنند و به هدایت های قرآن توجه ننمایند مورد تعقیب شدید پروردگار واقع می شوند زیرا همه باید به سوی او برگردند.

«غیر از کفّار کسی در آیات خدا جدل نمی کند»

مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ ﴿۴﴾

در آیات خدا جز کسانى که کافر شده اند، مجادله نمى کنند. پس تو را رفت و آمد آنها در شهرها گول نزند. ﴿۴﴾

كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ ﴿۵﴾

قبل از آنها قوم نوح و جمعیتهائى که بعد از آنها بودند، تکذیب کردند و هر امّتى همّت بر آن مى داشتند که پیامبرشان را بگیرند و به باطل با او مجادله کنند تا حقیقت را از بین ببرند. پس (من) آنها را گرفتم. پس ببین که مجازات من چگونه بوده است؟ ﴿۵﴾

برداشت از آیه ۵

آیات قرآن

سالک الی اللّه نباید سخنان پیامبران و آیات شریفه و صریحه قرآن را در بحث و جدل بیاندازد و بخواهد حقیقت را از بین ببرد. زیرا در این صورت مورد مجازات پروردگار واقع می شود.

وَكَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ ﴿۶﴾

و این چنین فرمان پروردگار تو بر کسانى که کافر شده اند، تحقّق یافت. قطعا آنها اهل آتش اند. ﴿۶﴾

«ملائکه برای مؤمنین دعا و استغفار می کنند»

اَلَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ﴿۷﴾

کسانى که عرش را حمل مى کنند و کسانى که اطراف آن هستند، پروردگارشان را تسبیح و حمد مى گویند و به او (خدا) ایمان دارند و براى کسانى که ایمان آورده اند استغفار مى کنند. پروردگارِ ما، رحمت و علمت را بر هر چیزى وسعت دادى. پس بیامرز کسانى را که توبه کرده اند و راه تو را تبعیت نموده اند و از عذاب دوزخ نگاهشان دار. ﴿۷﴾

رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدْتَهُمْ وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۸﴾

پروردگار ما، آنها و کسانى که از پدرانشان و همسرانشان و نسلشان که صالح باشند را در بهشت جاودانى که به آنها وعده داده اى، داخلشان فرما. قطعا تو عزیز حکیمى هستى. ﴿۸﴾

وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَمَنْ تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۹﴾

و آنها را از سیئات نگاه دار و کسى را که تو از بدیها نگاه دارى، آن روز (قیامت) قطعا به او مهربانى کرده اى. و این همان رستگارى بزرگ است. ﴿۹﴾

برداشت از آیات ۹ – ۷

استغفار ملائکه

سالک الی اللّه باید بداند که اگر ایمان واقعی پیدا کند و یقظه اش کامل باشد ملائکه برای او از پروردگار طلب آمرزش می کنند و می گویند:

ای خدائی که علم و رحمتت به همه چیز شامل شده به کسانی که به مرحله توبه قدم نهاده اند و توبه را تکمیل نموده اند و دارای استقامت و صراط مستقیم اند آنها را از عذاب جهنم نگه دار. 

پروردگارا آنها را وارد جنت عدن کن همان طوری که به آنها وعده کرده ای و پدران و همسران و ذریه آنها را هم اگر صالح باشند به این نعمتها داخل فرما و از گناهان آنها را نگه دار و کسی را که تو از گناه نگه داری به او مهربانی فرموده ای.

«دشمنی کردن خدا بزرگ است»

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ ﴿۱۰﴾

قطعا کسانى که کافر شده اند، چنین ندا داده مى شوند که دشمنى خدا بزرگتر از دشمنى شما با خودتان است، در آن وقتى که به طرف ایمان دعوت مى شدید و (شما) کافر مى گشتید. ﴿۱۰﴾

«کفّار به گناهان خود اعتراف می کنند»

قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ ﴿۱۱﴾

(کفّار) مى گویند: پروردگار ما، دو بار ما را میراندى و دو بار ما را زنده کردى. حالا ما به گناهانمان اعتراف مى کنیم. پس آیا راهى براى بیرون رفتن هست؟ ﴿۱۱﴾

ذَلِكُمْ بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ وَإِنْ يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ ﴿۱۲﴾

این وضع شما به خاطر آن است که وقتى خدا به یکتائى خوانده مى شد، انکار مى کردید و اگر براى او شریکى منظور مى شد، شما ایمان مى آوردید. پس حکومت مال خداى برترِ بزرگ است. ﴿۱۲﴾

«با اخلاص خدا را بخوانید»

هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آيَاتِهِ وَيُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّمَاءِ رِزْقًا وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ ﴿۱۳﴾

او (خدا) آن کسى است که آیات خود را به شما نشان مى دهد و از آسمان رزق(تان) را نازل مى کند. و کسى جز توبه کنندگان متذکر نمى شود. ﴿۱۳﴾

فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ ﴿۱۴﴾

پس خدا را در حالى که دینتان را براى او خالص کرده اید بخوانید، هر چند کفّار کراهت داشته باشند. ﴿۱۴﴾

«القای روح بر بندگان»

رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ ﴿۱۵﴾

خداى صاحب عرش درجات را بالا مى برد. روحى را که از فرمانش هست، بر هر کسى که بخواهد از بندگانش القاء مى کند، براى آنکه از روز ملاقات بترساند. ﴿۱۵﴾

برداشت از آیات ۱۵ – ۱۳

اخلاص

سالک الی اللّه باید بداند که خدا برای آن که او را وادار کند که در مقابلش انابه نماید و متذکر پروردگارش گردد نشانه های خود را به او ارائه می دهد و از آسمان برای او روزی می رساند پس باید بکوشد با اخلاص خدا را بخواند و دینش را پاک و پاکیزه برای او قرار دهد اگر چه کفار نخواسته باشند. خدای تعالی به او روحی عنایت می کند که در روز ملاقات با او از عظمت پروردگار ترسان باشد.

«روز قیامت»

يَوْمَ هُمْ بَارِزُونَ لَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ ﴿۱۶﴾

آن روزى که آنها آشکار مى شوند، چیزى بر خدا از آنها پنهان نیست. امروز سلطنت براى چه کسى است؟ براى خداى یکتاى غلبه کننده. ﴿۱۶﴾

اَلْيَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ لَا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۱۷﴾

امروز هر کس به آنچه بدست آورده، جزا داده مى شود. هیچ ظلمى در این روز نیست. حقیقتا خدا سریع الحساب است. ﴿۱۷﴾

وَأَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ ﴿۱۸﴾

و آنها را بترسان از روزى که نزدیک است. آن وقتى که دلها در کنار حنجره ها مى رسد، در حالى که خشمشان را فرو مى نشانند، براى ظالمین هیچ دوست و شفیعى که اطاعت شود وجود ندارد. ﴿۱۸﴾

يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ ﴿۱۹﴾

خدا خیانت چشمها را و آنچه را که (در) دلها مخفى مى کند، مى داند. ﴿۱۹﴾

وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ ﴿۲۰﴾

و خدا به حقّ قضاوت مى کند و کسانى را که غیر از خدا مى خوانند نمى توانند به چیزى قضاوت کنند. قطعا خدا همان شنواى بینا است. ﴿۲۰﴾

«در زمین سیر و سفر کنید»

أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ كَانُوا مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا كَانَ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَاقٍ ﴿۲۱﴾

آیا (چرا) در زمین سیر و سفر نمى کنند تا ببینند عاقبت کسانى که قبل از آنها بوده اند و از آنها قدرت و آثارشان در زمین بیشتر بود، چگونه بوده است؟ پس آنها را خدا به خاطر گناهانشان گرفت و در برابر خدا مدافعى نداشتند. ﴿۲۱﴾

ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانَتْ تَأْتِيهِمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَكَفَرُوا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ إِنَّهُ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲۲﴾

آن به خاطر این بود که براى آنها پیامبرانشان با دلائل روشن آمده بودند، پس کافر شدند. پس خدا آنها را گرفت. قطعا خداى قوى، مجازاتش سخت است. ﴿۲۲﴾

برداشت از آیات ۲۲ – ۲۱

پند گرفتن در سیر و سفر

سالک الی اللّه باید در روی زمین سیر و سفر کند تا ببیند عاقبت کسانی که قبل از او بوده اند چگونه بوده است و چگونه خدای تعالی به خاطر گناهانشان آنها را مؤاخذه کرد و در مقابل پروردگار مدافعی نداشتند زیرا آنها وقتی با پیامبرانشان که با نشانه و معجزات آمده بودند روبرو می شدند آنها را ندیده می گرفتند و کفر می ورزیدند سپس خدای تعالی آنها را با قدرت شدیدش مؤاخذه فرمود.

«قضیه ای از حضرت موسی علیه السلام»

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۲۳﴾

و قطعا ما موسی را با آیاتمان و دلیل روشنی فرستادیم. ﴿۲۳﴾

إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ﴿۲۴﴾

به طرف فرعون و هامان و قارون. پس آنها گفتند: ساحر بسیار دروغگوئی است. ﴿۲۴﴾

فَلَمَّا جَاءَهُمْ بِالْحَقِّ مِنْ عِنْدِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاءَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءَهُمْ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿۲۵﴾

پس وقتى که حقّ را از جانب ما براى آنها آورد، گفتند: پسران کسانى که با او ایمان آورده اند، بکشید و زنهایشان را زنده نگهدارید. و نقشه کافران جز در گمراهى نخواهد بود. ﴿۲۵﴾

وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ ﴿۲۶﴾

و فرعون گفت: مرا تنها بگذارید تا موسى را بکشم و او پروردگارش را بخواند. من مى ترسم که او دین شما را عوض کند یا اینکه در زمین فساد را ظاهر نماید. ﴿۲۶﴾

وَقَالَ مُوسَى إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لَا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ ﴿۲۷﴾

و موسى گفت: من به پروردگارم و پروردگار شما از هر متکبّرى که به روز حساب ایمان ندارد، پناه مى برم. ﴿۲۷﴾

وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ ﴿۲۸﴾

و مرد مؤمنى از اطرافیان فرعون که ایمانش را کتمان مى کرد، گفت: آیا شما مى خواهید مردى را بکشید که مى گوید: پروردگار من خدا است و دلائلى از طرف پروردگارتان براى شما آورده است؟ اگر دروغگو باشد، پس دروغش به ضرر خودش مى باشد و اگر راستگو باشد، بعضى از آن چیزى که وعده تان مى دهد، به شما خواهد رسید. قطعا خدا کسى را که اسراف کننده بسیار دروغگوئى باشد، هدایت نمى کند. ﴿۲۸﴾

يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ يَنْصُرُنَا مِنْ بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءَنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ ﴿۲۹﴾

اى قومِ من، سلطنت امروز مال شما است و در زمین شما پیروزید. پس چه کسى از عذاب خدا اگر به ما برسد، به ما کمک مى کند؟ فرعون گفت: (من) جز آنچه را که مى بینم، به شما نشان نمى دهم و (من) جز به راه کمال و رشد، شما را راهنمائى نمى کنم. ﴿۲۹﴾

وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ ﴿۳۰﴾

و کسى که ایمان آورده بود، گفت: اى قوم من، قطعا من بر شما مثل روز احزاب مى ترسم. ﴿۳۰﴾

مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ ﴿۳۱﴾

مثل روش قوم نوح و عاد و ثمود و کسانى که بعد از آنها بودند. و خدا براى بندگانش ظلم را نمى خواهد. ﴿۳۱﴾

وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ ﴿۳۲﴾

و اى قومِ من، قطعا من بر شما از روزى که صدا مى زنند، مى ترسم. ﴿۳۲﴾

يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۳۳﴾

روزى که در حال پشت کردن فرار کنید، براى شما از جانب خدا هیچ نگه دارنده اى نیست و کسى را که خدا گمراه کند، براى او راهنمائى نخواهد بود. ﴿۳۳﴾

وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جَاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ ﴿۳۴﴾

و یوسف قبلاً با دلائل به سوى شما آمد. پس شما دائما درباره آنچه که برایتان آورده بود، در شک بودید تا زمانى که از دنیا رفت. (شما) گفتید که خدا بعد از او هرگز پیامبرى نخواهد فرستاد. این چنین خدا کسى را که اسراف کننده و تردیدکننده باشد، گمراه مى کند. ﴿۳۴﴾

اَلَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ ﴿۳۵﴾

کسانى که بدون آنکه تسلّطى (حجّتى) براى آنها رسیده باشد در آیات خدا بحث و جدال مى کنند، چه بسیار آن (جدال) نزد خدا و نزد کسانى که ایمان آورده اند، مبغوض است. این چنین خدا هر قلب تکبّرکننده جبّارى را مُهر مى کند. ﴿۳۵﴾

وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ ﴿۳۶﴾

و فرعون گفت: اى هامان، ساختمان بلندى براى من بساز، شاید بتوانم به وسائلى دسترسى پیدا کنم. ﴿۳۶﴾

أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ ﴿۳۷﴾

سببهائى که بشود به آسمان رفت تا از خداى موسى اطّلاع پیدا کنم و حتما من او را دروغگو فکر مى کنم. و این چنین براى فرعون، زشتىِ عملش زینت داده شده و از راه راست بازمانده شده بود. و کید و مکر فرعون جز به هلاکت او نینجامید. ﴿۳۷﴾

«قضیه مؤمن آل فرعون»

وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ ﴿۳۸﴾

و کسى که ایمان آورده بود، گفت: اى قومِ من، از من پیروى کنید تا شما را به راه رشد و کمال هدایت کنم. ﴿۳۸﴾

يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ ﴿۳۹﴾

اى قومِ من، جز این نیست که این زندگى دنیا بهره اى است (زودگذر) و قطعا آخرت همان خانه باثبات و پایدار است. ﴿۳۹﴾

مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۴۰﴾

کسى که کار بد کند، جز به مانند آن جزا داده نمى شود و کسى که عمل شایسته کند، مرد یا زن و در حالى که او مؤمن باشد، پس همه آنها به بهشت داخل مى شوند و در آنجا بى حساب روزى داده مى شوند. ﴿۴۰﴾

وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ ﴿۴۱﴾

و اى قومِ من، مرا چه شده است که من شما را به نجات دعوت مى کنم ولى شما مرا به سوى جهنّم مى خوانید؟ ﴿۴۱﴾

تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ ﴿۴۲﴾

شما مرا دعوت مى کنید براى اینکه به خدا کافر شوم و براى او آن چیزى را که به آن علم ندارم شریک قرار دهم و من شما را به سوى عزیز آمرزنده اى دعوت مى کنم. ﴿۴۲﴾

برداشت از آیات ۴۲ – ۲۳

پندهایی از قضیه ای از حضرت موسی علیه السلام

سالک الی اللّه باید پندهای زیر را از قضیه حضرت موسی علیه السلام و فرعون یاد بگیرد:

۱ – همیشه مسائل علمی و حقیقی را با استدلال و تسلط کامل برای طرف مخالف بیان کند.

۲ – دشمنان هر تهمتی به انسان بزنند با شرح صدر آنها را نشنیده بگیرد و از پای در نیاید.

۳ – ظالمین هر جنایتی را که بکنند چون در گمراهی هستند خدای تعالی روزی آنها را به جزای اعمالشان می رساند.

۴ – باید بداند که طاغوتها در هر زمان خوبان را به عنوان مفسد ممکن است بکشند و یا اذیت کنند و خدای تعالی سالکین الی اللّه را به این وسیله امتحان می کند.

۵ – باید سالک الی اللّه از متکبرین و کسانی که به روز قیامت ایمان ندارند به خدا پناه ببرد تا خدا پشتیبان او باشد.

۶ – باید همیشه ظالمین را نصیحت کند و با استدلال آنها را به حقیقت راهنمائی نماید.

۷ – اگر لازم بود برای مصالح مهمی ایمان و اعتقادش را کتمان کند و تقیه نماید باید آن را انجام دهد.

۸ – خدای تعالی کسانی را که اسراف می کنند و یا زیاد دروغ می گویند هدایت نمی کند.

۹ – باید سالک الی اللّه از عذابهایی که بر گذشتگان به خاطر سرپیچی شان از فرمان خدا آمده، مردم را بترساند و آنها را موعظه کند.

۱۰ – سالک الی اللّه در مواعظش باید مردم را از خواب غفلت بیدار کند و روز قیامت را برای آنها با استدلالات روشن نماید.

۱۱ – سالک الی اللّه باید به مردم بفهماند که اگر خدا انسان را به حال خود واگذاشت برای او راهنمائی پیدا نمی شود.

۱۲ – باید سالک الی اللّه از قصّه های قرآن مثل قصه حضرت یوسف علیه السلام مردم را راهنمائی کند و برای آنها برداشت های خوبی داشته باشد.

۱۳ – سالک الی اللّه نباید اسراف کننده باشد.

۱۴ – سالک الی اللّه نباید در عقاید شک و تردید داشته باشد والا خدا او را به حال خود وامی گذارد و هدایتش نمی کند.

۱۵ – سالک الی اللّه نباید آیات قرآن را به رأی خود تفسیر کند و آنها را مورد بحث و گفتگو قرار دهد. زیرا اگر این کارها را بکند خدای تعالی و کسانی را که ایمان آورده اند به غضب در می آورد و آنها از او بیزارند.

۱۶ – سالک الی اللّه باید بداند که اگر نسبت به بندگان خدا متکبر و جبار باشد خدای تعالی او را در قبض کامل نسبت به معنویات قرار می دهد.

۱۷ – سالک الی اللّه باید بداند که کبر و غرور سبب بی اعتقادی و جنون می شود و حقایق را از راه صحیح نمی تواند بدست بیاورد و در کارهای معنوی به بن بست می رسد.

۱۸ – سالک الی اللّه در موارد خطر باید تقیه کند آن چنان که مؤمن آل فرعون با تقیه طرفداران فرعون را هدایت می فرمود.

۱۹ – سالک الی اللّه باید بداند که زندگی دنیا زودگذر است و زندگی پایدار، عالم آخرت است.

۲۰ – سالک الی اللّه باید بداند که خدا به قدری مهربان است که اگر کار بدی انجام دهد خدای تعالی جز به همان مقداری که بد کرده او را مؤاخذه نمی کند ولی کسانی که عمل شایسته انجام دهند و مؤمن باشند چه زن باشند و چه مرد، خدای تعالی آنها را به بهشت داخل می کند و بی حساب به آنها روزی می دهد.

سالک الی اللّه باید به کسانی که به او نیکی کرده اند، نیکی کند و نسبت به آنها بدی نکند و راهنمائی های صحیحی برای آنها داشته باشد.

لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ ﴿۴۳﴾

بدون شک جز این نیست که شما مرا به سوى آن کسى که نه در دنیا و نه در آخرت نمى تواند بخواند، دعوت مى کنید و حال آنکه ما به سوى خدا بر مى گردیم و حتما اسراف کنندگان، همانها اصحاب آتش اند. ﴿۴۳﴾

فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ ﴿۴۴﴾

پس به زودى متذکر خواهید شد آنچه را که من به شما مى گویم. و به خدا کارم را مى سپارم. قطعا خدا به بندگانش بینا است. ﴿۴۴﴾

فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ ﴿۴۵﴾

پس خدا او را از بدیهاى آنچه که مکر مى کردند، نگه داشت و آل فرعون را در بدترین عذاب فرو برد. ﴿۴۵﴾

برداشت از آیات ۴۵ – ۴۳

اسراف

سالک الی اللّه نباید جزو مسرفین باشد و باید به مطالب زیر عمل کند:

۱ – اگر در وقت و در عمل اسراف کند آتش بدبختی زندگی او را تهدید می کند.

۲ – همه کارهای خود را به خدا وابگذارد زیرا خدا بر اعمال بندگانش بینا است.

۳ – اگر سالک الی اللّه معتقد به این مطلب باشد و بگوید: «افوض امری الی اللّه ان اللّه بصیر بالعباد» خدا بدی های کسانی را که می خواهند به او اذیت وارد کنند دفع می کند.

«عذاب فرعونیان در برزخ و قیامت»

اَلنَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ ﴿۴۶﴾

(فرعونیان) صبح و شب به آن آتش عرضه مى شوند و روزى که ساعت قیامت برپا شود، داخل کنید فرعونیان را در سخت ترین عذاب. ﴿۴۶﴾

وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُولُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا نَصِيبًا مِنَ النَّارِ ﴿۴۷﴾

و وقتى که در آتش با هم با نزاع گفتگو مى کنند، پس ضعفاى (آنها) به کسانى که مستکبرند، مى گویند: قطعا ما تابع شما بودیم. آیا پس شما از ما سهمى از آتش را پذیرا هستید؟ ﴿۴۷﴾

قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فِيهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ ﴿۴۸﴾

کسانى که مستکبرند، مى گویند: حتما ما همه در آتشیم و خدا قطعا بین بندگانش حکم کرده است. ﴿۴۸﴾

وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِنَ الْعَذَابِ ﴿۴۹﴾

و کسانى که در آتش اند، به خازنین جهنّم مى گویند: دعا کنید که پروردگارتان یک روز عذاب را از ما تخفیف دهد. ﴿۴۹﴾

قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا بَلَى قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ ﴿۵۰﴾

(خازنین جهنّم) مى گویند: آیا پیامبران شما نبودند که با نشانه هائى نزد شما آمدند؟ (اهل جهنّم) مى گویند: بله. (خازنین جهنّم) مى گویند: پس (خودتان خدا را) بخوانید ولى دعاى کافرین جز در گمراهى نیست. ﴿۵۰﴾

«پیامبران و مؤمنین از جانب خدا یاری می شوند»

إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ ﴿۵۱﴾

قطعا ما پیامبرانمان و کسانى را که ایمان آورده اند، در زندگى دنیا و روزى که شاهدان بپا مى ایستند، یارى خواهیم کرد. ﴿۵۱﴾

يَوْمَ لَا يَنْفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿۵۲﴾

روزى که ظالمین، معذرت خواهیشان براى آنها نفعى ندارد و لعنت (خدا) براى آنها است و براى آنها خانه بدى است. ﴿۵۲﴾

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ ﴿۵۳﴾

و قطعا ما به موسى هدایت دادیم و به بنى اسرائیل کتاب را به ارث عنایت فرمودیم. ﴿۵۳﴾

هُدًى وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿۵۴﴾

 ﴿کتابی﴾ که هدایت و تذکر برای صاحبان مغز بود. ﴿۵۴﴾

«برای گناهانت استغفار کن»

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ ﴿۵۵﴾

پس صبر کن که قطعا وعده خدا حقّ است و براى گناهت طلب بخشش کن و در شب و صبح تسبیح با حمد پروردگارت را بگو. ﴿۵۵﴾

«کفّار به آرزوی خود نمی رسند»

إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ  ﴿۵۶﴾

حتما کسانى که بدون تسلّطى (حجّتى) که براى آنها رسیده باشد در آیات خدا بحث و جدال مى کنند، در سینه هاشان جز تکبّر چیزى نیست. آنها هرگز به آن بزرگى و کبر (نهایت آرزوى خود) نمى رسند. پس به خدا پناه ببر. حقیقتا او همان شنواى بینا است. ﴿۵۶﴾

برداشت از آیات ۵۶ – ۵۵

صبر

سالک الی اللّه در راه رسیدن به هدف باید صبور باشد و برای گناهانش استغفار کند و پروردگارش را صبح و شام تسبیح بگوید و حمد او را بکند و جزو کسانی که در آیات خدا بدون تسلط علمی بحث می کنند نباشد. زیرا در این صورت وجود آنها را تکبر می گیرد و به جایی نمی رسند و باید در این گونه مسائل به خدا پناه ببرد. زیرا خدا بینا و شنوا است.

«خلقت آسمانها و زمین بزرگتر است»

لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۵۷﴾

حتماً خلقت آسمانها و زمین بزرگتر از خلقت مردم است ولى اکثر مردم نمى دانند. ﴿۵۷﴾

«کور و بینا مساوی نیستند»

وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِيءُ قَلِيلًا مَا تَتَذَكَّرُونَ ﴿۵۸﴾

و کور و بینا مساوى نیستند و کسانى که ایمان آورده و عمل شایسته نموده اند، با بدکاران مساوى نیستند. کمتر متذکر مى شوید. ﴿۵۸﴾

«در وجود قیامت شکی نیست»

إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۵۹﴾

حتما ساعت (قیامت) که شکى در آن نیست مى رسد، ولى اکثر مردم ایمان نمى آورند. ﴿۵۹﴾

«دعا کنید تا خدا اجابت کند»

وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ﴿۶۰﴾

و پروردگارتان فرموده: مرا بخوانید تا اجابتتان کنم. حقیقتا کسانى که از بندگى من تکبّر مى کنند، به زودى با ذلّت و خوارى در جهنّم داخل مى شوند. ﴿۶۰﴾

برداشت از آیات ۶۰ – ۵۸

کور و بینا مساوی نیستند

سالک الی اللّه باید بداند که کور و بینا مساوی نیستند و کسانی که ایمان دارند و عمل شایسته می کنند با معصیت کاران در نزد خدا مساوی نیستند و خدا دستور فرموده که همه دعا کنند تا خدا دعای آنها را اجابت کند و اگر دعا نکنند و با خدا به این وسیله مأنوس نشوند تکبر کرده اند و روز قیامت وارد جهنم می شوند.

«شب را برای آرامش قرار داده اند»

اَللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ ﴿۶۱﴾

خدا کسى است که شب را براى اینکه در آن آرامش داشته باشید و روز را روشن و دیدنى براى شما قرار داده است. قطعا خدا بر مردم، صاحب فضل است ولى اکثر مردم شکر نمى کنند. ﴿۶۱﴾

«کفّار چگونه منحرف می شوند»

ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ﴿۶۲﴾

این خداى شما است که پروردگار شما است، خالق هر چیزى است، هیچ خدائى جز او نیست. پس چگونه منحرف مى شوید؟ ﴿۶۲﴾

كَذَلِكَ يُؤْفَكُ الَّذِينَ كَانُوا بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ ﴿۶۳﴾

کسانى که آیات خدا را انکار مى کنند، این چنین منحرف مى شوند. ﴿۶۳﴾

«خلقت و صورت بندی انسان»

اَللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ ﴿۶۴﴾

خدا آن کسى است که زمین را قرارگاه موقّت براى شما و آسمان را بنائى قرار داد و شما را صورت بندى نمود، پس چه نیکو است صورتهاى شما. و از غذاهاى پاکیزه به شما روزى داد. این است خداى شما که پروردگار شما است. پس پربرکت است خدائى که پروردگار جهانیان است. ﴿۶۴﴾

هُوَ الْحَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۶۵﴾

او زنده اى است که هیچ خدائى جز او نیست. پس او را بخوانید، در حالى که دین خود را براى او خالص کرده باشید. حمد خدائى را که پروردگار عالمیان است. ﴿۶۵﴾

قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَمَّا جَاءَنِيَ الْبَيِّنَاتُ مِنْ رَبِّي وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۶۶﴾

بگو: من از اینکه عبادت کنم کسانى را که شما غیر از خدا مى خوانید نهى شده ام، وقتى که نشانه هائى از طرف پروردگارم براى من آمده است و (من) امر شده ام که در مقابل پروردگار عالمیان تسلیم باشم. ﴿۶۶﴾

برداشت از آیه ۶۶

بندگی خدا

سالک الی اللّه باید کوشش کند تا خود را به بندگی رسمی خدا برساند و غیر خدا را عبادت نکند و تسلیم پروردگارش باشد.

«خلقت بدن انسان»

هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۶۷﴾

او (خدا) آن کسى است که شما را از خاک، سپس از نطفه، سپس از علقه خلق کرد، سپس شما را کودکى بیرون آورد، بعد تا برسید به قدرت (بدنى)، سپس براى اینکه پیر شوید. و بعضى از شما قبل از پیر شدن فوت مى شود و براى آنکه برسید به پایان عمر تعیین شده خود، تا شاید تعقّل کنید. ﴿۶۷﴾

هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۶۸﴾

او کسى است که زنده مى کند و مى میراند. پس وقتى که فرمانى را مقرّر نماید، جز این نیست که به آن مى گوید: باش، پس مى باشد. ﴿۶۸﴾

«عذاب کسانی که درباره آیات الهی مجادله می کنند»

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ ﴿۶۹﴾

آیا ندیدى کسانى را که درباره آیات خدا جدال مى کنند، چگونه دگرگون مى شوند؟ ﴿۶۹﴾

الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتَابِ وَبِمَا أَرْسَلْنَا بِهِ رُسُلَنَا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿۷۰﴾

آن کسانى که کتاب و آنچه که ما بوسیله آن پیامبرانمان را فرستاده ایم تکذیب مى کنند، به زودى خواهند دانست. ﴿۷۰﴾

إِذِ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ ﴿۷۱﴾

آن وقتى که غُلها در گردنهاى آنها باشد و زنجیرها کشیده مى شوند. ﴿۷۱﴾

فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ ﴿۷۲﴾

به طرف آب جوشان، سپس در آتش افروخته قرار مى گیرند. ﴿۷۲﴾

ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ تُشْرِكُونَ ﴿۷۳﴾

سپس به آنها گفته مى شود: کجایند آنچه را که شما براى خدا شریک قرار مى دادید، ﴿۷۳﴾

مِنْ دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَلْ لَمْ نَكُنْ نَدْعُو مِنْ قَبْلُ شَيْئًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكَافِرِينَ ﴿۷۴﴾

غیر از خدا؟ مى گویند: گمشان کرده ایم بلکه ما چیزى را قبل از این نمى خواندیم. این گونه خدا کافرین را گمراه مى کند. ﴿۷۴﴾

ذَلِكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَمْرَحُونَ ﴿۷۵﴾

آن عذاب شما به خاطر این است که به ناحق در روى زمین خوشحال بودید و به خاطر آنکه به خود مى نازیدید. ﴿۷۵﴾

اُدْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿۷۶﴾

داخل درهاى جهنّم شوید، در آن همیشه خواهید بود. پس چه بد جایگاهى متکبّرین دارند. ﴿۷۶﴾

«وعده خدا حقّ است»

فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ ﴿۷۷﴾

پس صبر کن. قطعا وعده خدا حقّ است. پس اگر قسمتى از آنچه را که به آنها وعده داده ایم به تو نشان دهیم (در دنیا) و یا ما تو را بمیرانیم (و نشانت دهیم) به هر حال به سوى ما برگردانده مى شوند. ﴿۷۷﴾

«معجزات به اذن خدا از پیامبران صادر می شود»

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ ﴿۷۸﴾

و قطعا ما قبل از تو پیامبرانى را فرستادیم. قصّه هاى بعضى از آنها را براى تو نقل کردیم و قصّه هاى بعضى از آنها را براى تو نگفتیم. و هیچ رسولى نبوده که معجزه اى بیاورد، مگر آنکه با اذن خدا بوده است. پس زمانى که فرمان خدا بیاید، به حقّ قضاوت مى شود و اینجا است که باطل اندیشان زیانکار گردند. ﴿۷۸﴾

«استفاده از چهارپایان»

اَللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعَامَ لِتَرْكَبُوا مِنْهَا وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ ﴿۷۹﴾

خدا آن کسى است که چهارپایان را براى شما قرار داد که بعضى از آنها را سوار شوید و گوشت بعضى از آنها را بخورید. ﴿۷۹﴾

وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَلِتَبْلُغُوا عَلَيْهَا حَاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ ﴿۸۰﴾

و در آنها منافع دیگرى براى شما است و براى اینکه بوسیله آنها به خواسته اى که در دل دارید، برسید و بر آنها و بر کشتیها سوار مى شوید. ﴿۸۰﴾

وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ ﴿۸۱﴾

و خدا آیاتش را به شما نشان مى دهد. پس کدام یک از آیات خدا را منکر مى شوید؟ ﴿۸۱﴾

«استحباب سیر و سفر»

أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۸۲﴾

آیا پس چرا در زمین سیر و سفر نمى کنند تا ببینند عاقبت کسانى که قبل از آنها بوده اند و از آنها زیادتر و قدرت و آثارشان در زمین بیشتر بود، چگونه بوده است؟ پس آنها را آنچه بدست آورده بودند، بى نیاز نکرد. ﴿۸۲﴾

فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۸۳﴾

پس زمانى که پیامبرانشان با دلائل واضحى به نزد آنها آمدند، به علمى که در نزد آنها بود، خوشحال بودند. ولى آنچه را که استهزاء مى کردند، آنها را احاطه کرد. ﴿۸۳﴾

فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَكَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ ﴿۸۴﴾

پس وقتى که عذاب ما را دیدند، گفتند: به خداى واحد ایمان آوردیم و به آنچه تا به حال براى او (خدا) شریک مى آوردیم، کافر شدیم. ﴿۸۴﴾

فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمَانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْكَافِرُونَ ﴿۸۵﴾

ولى در آن وقتى که عذاب ما را مى بینند، ایمانشان نفعى برایشان ندارد. این سنّت خدا است که قطعا درباره بندگانش گذشته است و اینجا است که کافران زیان کرده اند. ﴿۸۵﴾

برداشت از آیات ۸۵ – ۷۹

سیر و سفر

سالک الی اللّه در مقابل نعمت های الهی که در زیر گفته می شود باید شاکر باشد و از آنها استفاده معقول بکند:

۱ – خدای تعالی حیوانات حلال گوشت را برای تقویت بدن خلق کرده تا مردم از آن بخورند و بعضی از آنها را برای سوار شدن استفاده کنند و بارهای خود را بر آنها و بر کشتی ها سوار کنند و در این ارتباط خدا آیات خود را به آنها نشان دهد آیا چگونه آنها منکر خدا می شوند؟

۲ – باید در روی زمین سیر و سفر کند و به عاقبت کسانی که قبل از آنها بوده اند دقت نماید و ببیند فعالیتهای غیر خدائی آنها، برای آنها فایده ای نداشته است.

۳ – نباید به علوم و اعتقادات خرافی که از هر جا بدست آورده خوشحال باشد و سخنان انبیاء و آیات قرآن کریم نزد او سبک باشند و یا خدای تعالی نکرده آنها را مسخره کند.

۴ – نباید در وقتی که عذاب خدا را می بیند ایمان بیاورد ولی در مواقع عادی کافر و مشرک باشد که در این صورت ایمانش برای آنها فایده ای ندارد و این گونه از اشخاص ضرر زیادی کرده اند.

سوره مبارکه زمر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

تَنْزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴿۱﴾

کتابی که از جانب خدای عزیز حکیم نازل شده است. ﴿۱﴾

إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ ﴿۲﴾

حتما ما به سوى تو این کتاب را به حقّ نازل نمودیم. پس عبادت کن خدا را در حالى که براى او دین را خالص کرده باشى. ﴿۲﴾

«اخلاص برای خدا»

أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ ﴿۳﴾

آگاه باش، دین خالص مال خدا است. و کسانى که غیر از او (خدا) اولیائى براى خود مى گیرند، (مى گویند:) آنها را عبادت نمى کنیم، مگر به خاطر اینکه ما را (آنها) در مرتبه قرب به خدا نزدیک کنند. قطعا خدا بینشان در آنچه آنها درباره آن اختلاف دارند، حکم مى کند. حتما خدا کسى را که دروغگوى کافرى است، هدایت نمى کند. ﴿۳﴾

برداشت از آیات ۳ – ۱

بندگی با اخلاص

سالک الی اللّه باید بداند که وقتی از قرآن می تواند کمال استفاده را کند که بندگی خدا را رسما انجام دهد و راه و روش و دینش را برای خدا خالص قرار دهد. زیرا دین خالص تنها برای خدا باید باشد و نباید غیر خدا را ولو به عنوان رابط بین خدا و خلق و بدون اذن پروردگار ولی خود بداند و بداند که خدا کافر دروغگو را هدایت نمی کند.

«خدا فرزندی برای خود نگرفته است»

لَوْ أَرَادَ اللَّهُ أَنْ يَتَّخِذَ وَلَدًا لَاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿۴﴾

اگر خدا مى خواست براى خود فرزندى بگیرد، از آنچه خلق کرده، هر چه مى خواست انتخاب مى کرد. منزّه است خدا، او خداى یکتاى قهّارى است. ﴿۴﴾

«ماه و خورشید در حرکتند»

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿۵﴾

خدا آسمانها و زمین را به حقّ خلق فرموده. شب را بر روز و روز را بر شب مى پیچاند و خورشید و ماه را مسخّر فرموده که هر یک از آنها تا وقت معینى حرکت مى کنند. آگاه باش که او (خدا) همان عزیز آمرزنده است. ﴿۵﴾

«خلقت انسان در شکم مادر»

خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنْزَلَ لَكُمْ مِنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ ﴿۶﴾

شما را از یک نفر آفرید، سپس از (جنس) او همسرش را قرار داد و براى شما هشت جفت از چهارپایان نازل فرمود. شما را در شکمهاى مادرهایتان خلقتى بعد از خلقتى در تاریکیهاى سه گانه مى آفریند. این خداى شما است که پروردگارتان است. براى او سلطنت است. هیچ خدائى جز او نیست. پس چگونه منحرف مى شوید؟ ﴿۶﴾

«خدا کفر را برای بندگانش نمی پسندد»

إِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۷﴾

اگر کافر شوید، خدا از شما بى نیاز است و براى بندگانش کفر را رضایت نمى دهد و اگر شکر کنید، او (خدا) براى شما از آن (شکر) راضى مى شود و هیچ گناهکارى گناه دیگرى را به دوش نمى کشد. سپس برگشت شما به سوى پروردگارتان خواهد بود. پس شما را به آنچه کرده اید خبر مى دهد. قطعا خدا دانا است به آنچه در دلها مى گذرد. ﴿۷﴾

«و وقتی ضرری به انسان می رسد خدا را می خواند»

وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِنْ قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَنْدَادًا لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ ﴿۸﴾

و زمانى که به انسان ضررى مى رسد، پروردگارش را مى خواند، در حالى که به طرف او بر مى گردد. سپس وقتى که او (خدا) نعمتى از نزد خود به او مى دهد، آنچه را که قبلاً به خاطر آن مى خوانده، فراموش مى کند و براى خدا اضدادى قرار مى دهد، براى اینکه از راه خدا منحرف کند. بگو: کمى از کفرت بهره بگیر، حتما تو از اهل آتشى. ﴿۸﴾

«کسانی که در نیمه های شب سجده و قیام می کنند»

أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۹﴾

آیا چه کسى است که او لحظات شب را به عبادت مشغول است، در حال سجده و در حال قیام از آخرت مى ترسد و امید رحمت پروردگارش را دارد؟ بگو: آیا کسانى که مى دانند و کسانى که نمى دانند با هم مساوى هستند؟ جز این نیست که صاحبان مغز متذکر مى شوند. ﴿۹﴾

«کسی که نیکی کند برای او نیکی خواهد بود»

قُلْ يَا عِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۱۰﴾

بگو: اى بندگان من که ایمان آورده اید، تقواى پروردگارتان را داشته باشید، براى کسانى که در این دنیا نیکى کرده اند نیکى است و زمین خدا وسیع است. جز این نیست که صابران اجرشان کامل و بى حساب داده مى شود. ﴿۱۰﴾

«مأموریتهای رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ ﴿۱۱﴾

بگو: قطعا به من فرمان داده شده که خدا را بندگى کنم در حالى که دین را براى او خالص کرده باشم. ﴿۱۱﴾

وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۱۲﴾

و مأموریت دارم که من اوّل مسلمانان باشم. ﴿۱۲﴾

قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿۱۳﴾

بگو: اگر من معصیت پروردگارم را بکنم، از عذاب روز بزرگ مى ترسم. ﴿۱۳﴾

قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَهُ دِينِي ﴿۱۴﴾

بگو: من بندگى خدا را در حالى که براى او دینم را خالص کرده ام، مى کنم. ﴿۱۴﴾

فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿۱۵﴾

پس شما هر چه را مى خواهید، غیر از خدا عبادت کنید. بگو: زیانکاران کسانى هستند که به خود و خویشاوندانشان روز قیامت ضرر مى زنند. آگاه باشید که همین است آن ضرر آشکار. ﴿۱۵﴾

برداشت از آیات ۱۵ – ۷

نکات قابل توّجه

سالک الی اللّه باید نکات زیر را کاملاً به خاطر بسپارد و در راه سیر و سلوکش به آنها عمل کند:

۱ – باید بداند که خدای تعالی بی نیاز از اعمال و عبادات او است.

۲ – باید بداند که خدا برای بندگانش کفر و کفران نعمت را رضایت نمی دهد.

۳ – باید بداند که خدای تعالی می خواهد بندگانش شاکر باشند تا از آنها راضی شود.

۴ – باید بداند که بار گناه کسی را دیگری به دوش نمی کشد.

۵ – باید بداند که برگشت همه به سوی خدا است و خدای تعالی او را آگاه می کند به آنچه که عمل کرده و آنچه که در قلبش گذشته است.

۶ – نباید وقتی دارای نعمت است خدا را فراموش کند و برای خدا شریک قرار دهد ولی وقتی که کمبود و ناراحتی بر او فشار می آورد دست به دامن پروردگار بزند و دعا کند. زیرا خدا از این گونه افراد منافق بیزار است و آنها را جهنمی می داند.

۷ – باید با کمال استقامت در نیمه های شب لحظاتی مشغول عبادت باشد، سجده کند و در حال قیام با خدا مناجات کند و از روز قیامت بترسد و در عین حال امیدوار به رحمت پروردگار باشد.

۸ – باید بداند و متذکر این معنی همیشه باشد که شخص دانا و نادان در پیشرفتهای روحی مساوی نیستند.

۹ – سالک الی اللّه باید تقوی و نگهداری خود از معصیت پروردگارش را رعایت کند.

۱۰ – باید به کسانی که در این دنیا به او خوبی می کنند خوبی کند.

۱۱ – بداند که زمین خدا وسعت دارد و می تواند برای جلب خوبیها در آن سفر کند.

۱۲ – بداند که خدای تعالی جزای صابرین و کسانی که دارای استقامت اند را بی حساب عنایت می کند.

۱۳ – باید عبادت و دینش روی اخلاص باشد و تنها خدا را عبادت کند.

۱۴ – باید به قدری در سیر و سلوکش جدی باشد که در بین همه از همه تسلیم تر در برابر اوامر الهی باشد.

۱۵ – باید برای معصیتش از عذاب روز قیامت بترسد.

۱۶ – باید معتقد باشد که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بنده خالص خدا بوده است.

۱۷ – نباید هر چه نفس اماره اش می خواهد، آن را بپرستد.

۱۸ – کسانی که این راه و روش و الگو بودن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را برای خود قرار ندهند، به خودشان و اهل بیت شان ضرر رسانده اند و بسیار ضرر آشکاری نموده اند.

لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ ﴿۱۶﴾

براى آنها از بالاى سرشان سایه بانهائى از آتش است و از زیرشان سایه بانهائى (از آتش است). آن به خاطر این است که خدا بندگانش را بترساند. اى بندگان من، پس تقواى مرا داشته باشید. ﴿۱۶﴾

«بشارتی به بندگان خدا»

وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ ﴿۱۷﴾

و کسانى که از بندگى طاغوت اجتناب مى کنند و به سوى خدا بر مى گردند، بر آنها بشارت باد، پس به بندگان من بشارت بده. ﴿۱۷﴾

«انتخاب کلمات خوب»

اَلَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۱۸﴾

کسانى که سخن را مى شنوند و از نیکوترینش پیروى مى کنند، آنها کسانى هستند که خدا هدایتشان کرده و آنها همان صاحبان مغزند. ﴿۱۸﴾

«پیغمبر صلی الله علیه و آله نمی تواند کسی را از آتش نجات دهد»

أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنْتَ تُنْقِذُ مَنْ فِي النَّارِ ﴿۱۹﴾

آیا کسى که فرمان عذاب بر او تحقّق پیدا کرده، آیا پس تو مى توانى کسى را که در آتش است نجات دهى؟ ﴿۱۹﴾

«اهل تقوی در قصرهای بهشتند»

لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِنْ فَوْقِهَا غُرَفٌ مَبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ ﴿۲۰﴾

ولى کسانى که تقواى پروردگارشان را پیشه کرده اند، براى آنها قصرهائى است که بالاى آن (قصرها)، قصرهاى بنا شده دیگرى است و از زیر آن (قصرها) نهرهائى جارى است. (این) وعده خدا است. خدا وعده را تخلّف نمى کند. ﴿۲۰﴾

«فایده نزول باران»

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿۲۱﴾

آیا ندیدى که قطعا خدا از آسمان آب را نازل کرد، پس آن را به طرف چشمه هائى در زمین روان کرد، سپس بوسیله آن زراعتهائى به رنگهاى مختلف خارج مى نماید، سپس خشک مى شود، پس آن را زرد شده مى بینى، سپس آن را خُرد قرار مى دهد؟ حتما در آن یادآورى براى صاحبان مغزها است. ﴿۲۱﴾

«شرح صدر»

أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۲﴾

پس آیا چه کسى است که خدا به او شرح صدر براى پذیرش اسلام داده است، پس او بر نورى از پروردگارش واقع شده است؟ پس واى بر آنهائى که قلوبشان در برابر ذکر خدا قساوت گرفته، اینها در گمراهى آشکارى هستند. ﴿۲۲﴾

«قرآن احسن الحدیث است»

اَللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُتَشَابِهًا مَثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۲۳﴾

خدا بهترین حدیث را نازل کرده به صورت کتابى که آیاتش مشابه یکدیگرند، آیاتى مکرّر دارد. پوستهاى کسانى که از پروردگارشان مى ترسند، از شنیدن آن به لرزه مى افتد. سپس بدنشان و روحشان در مقابل ذکر خدا نرم مى گردد. آن هدایت خدا است که بوسیله آن کسى را که بخواهد هدایت مى کند و کسى را که خدا گمراه کند، پس براى او راهنمائى نیست. ﴿۲۳﴾

أَفَمَنْ يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَقِيلَ لِلظَّالِمِينَ ذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَكْسِبُونَ ﴿۲۴﴾

آیا چه کسى است که بتواند بوسیله وجهه خود بدى عذاب روز قیامت را از خود دور کند؟ و به ستمگران گفته مى شود: بچشید آنچه را که بدست آورده اید. ﴿۲۴﴾

برداشت از آیات ۲۴ – ۱۷

دوازده مورد از نکات مهّم

سالک الی اللّه باید با توجه به مسائل زیر خودش را اصلاح کند:

۱ – اگر بخواهد به حقیقت برسد، باید خودش را از هرگونه پرستش غیر خدا دور نگه دارد.

۲ – اگر بخواهد خدای تعالی به او بشارت بهشت بدهد، باید درِ خانه خدا انابه و توبه کند.

۳ – اگر بخواهد از جانب خدا هدایت شود و صاحب عقل و مغز و معرفت گردد. باید سخنان را بشنود و بهترین آن را انتخاب کند.

۴ – اگر بخواهد وظیفه اش را انجام بدهد، باید به آنهایی که امر به معروف و نهی از منکر را می پذیرند، امر به معروف و نهی از منکر کند و آنهایی که نمی پذیرند، خودش را به زحمت برای آنها نیندازد.

۵ – اگر بخواهد در غرفه های بهشتی که از دامن آنها نهرها جاری است برسد، باید تا می تواند تقوی را رعایت کند.

۶ – اگر بخواهد اعتقاداتش صحیح باشد، باید معتقد به این که خدا خلف وعده نمی کند، باشد.

۷ – اگر بخواهد از صاحبان مغز و عقل محسوب شود، باید به نشانه های خدا در آسمانها و زمین تفکر کند و چگونگی بیرون آمدن زراعت را از زمین بفهمد.

۸ – اگر بخواهد از طرف پروردگارش نوری به قلبش بتابد، باید شرح صدری در مقابل دستورات اسلام داشته باشد.

۹ – اگر بخواهد گمراه نشود باید از قساوت قلب با یاد خدا دوری کند.

۱۰ – اگر بخواهد در مقابل آیات الهی بدنش بلرزد، باید کتاب خدا را با تدبر بخواند.

۱۱ – اگر بخواهد خدا او را هدایت کند، باید از هدایت غیر خدا دوری کند تا گمراه نشود.

۱۲ – اگر بخواهد از عذابهای سخت روز قیامت دور شود، به مسائل بالا عمل کند تا به او گفته نشود که عذابهای سخت را بچشید به خاطر آن چه که انجام داده اید.

كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۲۵﴾

کسانى که از قبل بوده اند تکذیب کرده اند، پس از جائى که فکر نمى کردند عذاب براى آنها رسید. ﴿۲۵﴾

فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾

پس خدا رسوائى را در زندگى دنیا به آنها چشاند و عذاب آخرت بزرگتر است، اگر آنها مى دانستند. ﴿۲۶﴾

«درباره قرآن»

وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۲۷﴾

و قطعا ما براى مردم در این قرآن هر مثلى را زده ایم، شاید آنها متذکر شوند. ﴿۲۷﴾

قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۲۸﴾

قرآنی عربی که انحرافی ندارد، شاید آنها تقوی پیشه کنند. ﴿۲۸﴾

«غلامی که چند نفر در مالکیت او شریکند»

ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۲۹﴾

خدا مَثَلى مى زند مردى که در مالکیت او چند نفر که با هم دعوا دارند شریکند و مردى که تنها تسلیم یک نفر است. آیا این دو مَثلشان مساوى است؟ الحمدللّه، بلکه بیشتر اینها نمى دانند. ﴿۲۹﴾

برداشت از آیات ۲۹ – ۲۷

انتخاب راه

سالک الی اللّه باید با تدبر در قرآن و مثلهایی که خدا در آن زده است از خواب غفلت بیدار شود و متذکر حقایق الهی گردد و به دستورات قرآن عمل کند تا تقوای حقیقی را بدست آورد و تا می تواند تسلیم یک استاد و یک راه بشود و درباره راهش و استادش تحقیق کند و هر روز به مسلک های مختلف با همه اختلافی که اقطاب مختلف صوفیه دارند، تسلیم نشود.

«همه حتّی پیغمبر صلی الله علیه و آله می میرند»

إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُمْ مَيِّتُونَ ﴿۳۰﴾

قطعا تو می میری و قطعا آنها هم می میرند. ﴿۳۰﴾

ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ ﴿۳۱﴾

سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان با هم خصمانه نزاع می کنید. ﴿۳۱﴾

«دروغ بستن به خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله»

فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْكَافِرِينَ ﴿۳۲﴾

پس چه کسى ظالم تر از آن کسى است که بر خدا دروغ مى بندد و وقتى آن (سخن صحیح) به او مى رسد درستى را تکذیب مى کند؟ آیا در جهنّم جائى براى کافران نیست؟ ﴿۳۲﴾

وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿۳۳﴾

و کسی که سخن راستی بیاورد و تصدیقش کند، آنها همان پرهیزکارانند. ﴿۳۳﴾

لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ ﴿۳۴﴾

برای این پرهیزکاران هر چه بخواهند نزد پروردگارشان هست. آن جزای نیکوکاران است. ﴿۳۴﴾

«اجر اهل تقوی بیشتر از عملشان می باشد»

لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۳۵﴾

تا خدا بدترین چیزى را که عمل کرده اند، از آنها جبران کند و اجر آنها را به بهتر از آنچه کرده اند، جزا دهد. ﴿۳۵﴾

أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۳۶﴾

آیا خدا کفایت کننده بنده اش نیست؟ ولى آنها تو را به کسانى که غیر از او (خدا) هستند، مى ترسانند. و کسى را که خدا گمراه کند، براى او راهنمائى وجود ندارد. ﴿۳۶﴾

وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انْتِقَامٍ ﴿۳۷﴾

و کسى را که خدا هدایت کند، براى او گمراه کننده اى وجود ندارد. آیا خدا عزیز صاحب انتقامى نیست؟ ﴿۳۷﴾

برداشت از آیات ۳۷ – ۳۳

هدایت پروردگار

سالک الی اللّه باید از آیات فوق استفاده های زیر را بکند:

اول: بداند که ظالم ترین مردم کسی است که به خدا دروغ ببندد و راستی را تکذیب کند.

دوم: اهل تقوی کسانی هستند که راست بگویند و راستی ها را قبول کنند که برای اینها در نزد پروردگارشان جزای خوبی خواهد بود و پروردگارشان کارهای بد آنها را جبران می کند و جزای آنها را به بهترین وجه عنایت می کند.

سوم: سالک الی اللّه باید بداند که اگر درست در بندگی خدا حرکت کند خدای تعالی او را کفایت می کند.

چهارم: نباید از کسانی که خدا پرست نیستند بترسد.

پنجم: باید بداند که کسی را که خدا گمراه کند و به حال خودش او را وابگذارد هدایت کننده ای برای او پیدا نمی شود.

ششم: باید بداند کسی را که خدا هدایت کند دیگران نمی توانند او را گمراه و سرگردانش نمایند.

«همه می گویند: آسمانها و زمین را خدا خلق کرده است»

وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ ﴿۳۸﴾

و اگر از آنها سؤال کنى: آسمانها و زمین را چه کسى خلق کرده است؟ قطعا مى گویند: خدا. بگو: پس آیا چه مى بینید درباره آنچه که غیر از خدا مى خوانید اگر خدا ضررى را براى من بخواهد، آیا آنها مى توانند ضرر او را از من برطرف کنند؟ یا اگر خدا رحمتى را براى من بخواهد، آیا آنها مى توانند رحمت او را مانع شوند؟ بگو: خدا براى من کافى است، بر او توکل مى کنند توکل کنندگان. ﴿۳۸﴾

«هر کسی مرهون عمل خودش می باشد»

قُلْ يَا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿۳۹﴾

بگو: اى قومِ من، شما در حدّ امکانات خود عمل کنید، من هم عمل مى کنم. پس به زودى خواهید دانست، ﴿۳۹﴾

مَنْ يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُقِيمٌ ﴿۴۰﴾

به چه کسى عذابى که او را خوار مى کند مى رسد و بر او عذاب دائمى وارد مى شود. ﴿۴۰﴾

«نزول قرآن برای مردم»

إِنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِوَكِيلٍ ﴿۴۱﴾

قطعا ما براى مردم کتاب را بر تو به حقّ نازل کردیم. پس کسى که هدایت شود، به نفع خود او است و کسى که گمراه شود، جز این نیست که بر ضرر خود او است و تو وکیل آنها نیستى. ﴿۴۱﴾

«تفاوت خواب و مرگ»

اَللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴿۴۲﴾

خدا روح مردم را در وقت مرگِ آنها مى گیرد و نفسهائى که نمرده اند، در خواب آنها را هم مى گیرد. سپس ارواح کسانى را که مرگ بر آنها مقدّر شده، نگه مى دارد و ارواح دیگر را (به بدن) تا وقت معینى مى فرستد. حتما در آن نشانه هائى است براى مردمى که تفکر مى کنند. ﴿۴۲﴾

«شفاعت کسی که عقل ندارد قبول نمی شود»

أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ ﴿۴۳﴾

آیا آنها غیر از خدا شفعائى اتّخاذ مى کنند؟ بگو: آیا ولو آنکه آنها مالک چیزى نباشند و عقلى بکار نیندازند؟ ﴿۴۳﴾

قُلْ لِلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۴۴﴾

بگو: همه شفاعت مال خدا است. فرمانروائى آسمانها و زمین مال او است. سپس به سوى او (خدا) برگردانده مى شوید. ﴿۴۴﴾

«نام خدا کفّار را مشمئز می کند»

وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ ﴿۴۵﴾

و زمانى که خدا به وحدانیت یاد مى شود، دلهاى کسانى که ایمان به آخرت نیاورده اند مشمئز مى شود و وقتى که غیر از او (خدا) یاد مى گردد، ناگهان آنها ابراز خوشحالى مى کنند. ﴿۴۵﴾

برداشت از آیه ۴۵

یاد خدا

سالک الی اللّه باید وقتی که خدای تعالی به وحدانیت یاد می شود دلش روشن گردد و مثل کفار که با یاد خدا و آخرت دلشان مشمئز می شود، نباشد.

قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۴۶﴾

بگو: خدایا، اى ایجادکننده آسمانها و زمین، اى داناى پنهانى و آشکار، خودت بین بندگانت در آنچه که درباره آن اختلاف مى کنند، حکم مى کنى. ﴿۴۶﴾

«عذاب ستمگران روز قیامت کم نمی شود»

وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ ﴿۴۷﴾

و اگر ستمگران مالک تمام آنچه در زمین هست و بلکه یک برابر مثل آن با آن مى بودند حتما فدا مى دادند تا از بدى عذاب روز قیامت نجات یابند. از براى آنها از جانب خدا آنچه را که گمان نمى کردند، ظاهر مى شود. ﴿۴۷﴾

وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۴۸﴾

و براى آنها گناهانى را که کسب کرده اند، ظاهر مى شود و بر آنها آنچه را که استهزاء مى کردند، واقع مى شود. ﴿۴۸﴾

«دعا در حال اضطرار»

فَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۴۹﴾

و زمانى که به انسان ضررى مى رسد، ما را مى خواند. سپس وقتى نعمتى از جانب خودمان به او مى دهیم، مى گوید: آن فقط به خاطر علم و دانش (خودم) به من داده شده است، بلکه این امتحانى است ولى اکثر آنها نمى دانند. ﴿۴۹﴾

برداشت از آیه ۴۹

انس با خدا

سالک الی اللّه باید در تمام احوال انس با پروردگارش داشته باشد و مثل کسانی که وقتی سختی به آنها می رسد دعا می کنند و در راحتی ها به یاد خدا نیستند، نباشد.

قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۵۰﴾

قطعا کسانى که قبل از آنها بوده اند، این سخن را گفتند و آنچه را که بدست آورده بودند، آنها را بى نیاز ننمود. ﴿۵۰﴾

فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَؤُلَاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُمْ بِمُعْجِزِينَ ﴿۵۱﴾

پس بدیهاى آنچه را که بدست آورده بودند، به آنها رسید. و به کسانى که از این گروه ستمگرى کرده اند، به زودى بدى آنچه را که کسب کرده اند، خواهد رسید و آنها نمى توانند ما را عاجز کنند. ﴿۵۱﴾

«خدا روزی را وسعت می دهد»

أَوَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۵۲﴾

آیا نمى دانند که خدا روزى را براى کسى که بخواهد وسعت مى دهد و براى هر کس که بخواهد تنگ مى کند؟ قطعا در آن نشانه هائى است براى مردمى که ایمان دارند. ﴿۵۲﴾

«مأیوس از رحمت خدا نباشید»

قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ ﴿۵۳﴾

بگو: اى بندگان من که بر ضرر خود از حدّ تجاوز کرده اید، از رحمت خدا ناامید نشوید. حتما خدا همه گناهان را مى آمرزد. قطعا او همان آمرزنده مهربان است. ﴿۵۳﴾

وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ ﴿۵۴﴾

و به درگاه پروردگارتان انابه کنید و تسلیم او گردید، قبل از آنکه عذاب به شما برسد، سپس یارى نشوید. ﴿۵۴﴾

«از دستورات قرآن پیروی کنید»

وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۵۵﴾

و از بهترین چیزى که بر شما از طرف پروردگارتان نازل شده پیروى کنید، قبل از آنکه ناگهان عذاب به شما برسد و شما از آن خبر نداشته باشید. ﴿۵۵﴾

«حسرت به خاطر گناهان»

أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ ﴿۵۶﴾

و اینکه مبادا کسى بگوید: اى افسوس بر من از تجاوزاتى که در حضور خدا نمودم و اینکه من از مسخره کنندگان بودم. ﴿۵۶﴾

أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿۵۷﴾

یا بگوید: اگر خدا مرا هدایت مى کرد، من از اهل تقوى مى بودم. ﴿۵۷﴾

أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ ﴿۵۸﴾

یا وقتى که عذاب را ببیند، بگوید: اگر براى من بار دیگر بازگشتى بود، من از نیکوکاران مى بودم. ﴿۵۸﴾

بَلَى قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنْتَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۵۹﴾

بلکه قطعا آیات من براى تو آمد، پس آنها را تکذیب کردى و تکبّر نمودى و از کافران بودى. ﴿۵۹﴾

برداشت از آیات ۵۹ – ۵۰

عبرت از مسائل مختلف

سالک الی اللّه باید از آیات فوق چند موضوع را با تدبر بپذیرد:

۱ – بداند که کارهای بدی را که می کند برای او مصیبت هایی به بار می آورد.

۲ – اگر ظلمی انجام دهد به زودی زشتی آن ظلم عاید او خواهد شد.

۳ – خدا کسی را که دوست داشته باشد و بخواهد روزی اش را زیاد می کند و هر کس را که دوست ندارد و یا مصلحت بداند روزی اش را تنگ می نماید.

۴ – باید بداند که بندگان خدا هر مقدار هم که گناه کرده باشند نباید از رحمت خدا مأیوس گردند. زیرا خدا می تواند تمام گناهان را یک جا ببخشد زیرا او بخشنده مهربانی است.

۵ – سالک الی اللّه باید دائما درِ خانه خدا انابه کند و تسلیم او باشد قبل از آن که قیامت و مرگ او برسد.

۶ – باید از قرآن و چیزهای خوبی که از جانب پروردگار نازل شده است پیروی کند زیرا ممکن است عذاب پروردگار ناگهان برسد و او فرصت کارهای خیر را نداشته باشد و حسرت بخورد که چرا در کنار معرفت پروردگار و رحمت واسعه او بوده است و از آنها استفاده نکرده است یا بگوید اگر خدا مرا هدایت می کرد من اهل تقوی بودم و سستی و گناه خود را به گردن نگیرد یا بگوید که اگر خدا مرا دوباره به دنیا برگرداند من از نیکوکاران خواهم بود.

۷ – نباید در مقابل آیات الهی که از طرف پروردگار نازل شده تکبر کند و خود را در زمره کافرین قرار دهد.

وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْمُتَكَبِّرِينَ ﴿۶۰﴾

و روز قیامت کسانى را که بر خدا دروغ بسته اند، مى بینى که صورتهایشان سیاه شده. آیا در جهنّم براى متکبّرین جائى نیست؟ ﴿۶۰﴾

«متّقین از جهنّم نجات پیدا می کنند»

وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۶۱﴾

و خدا کسانى را که تقوى دارند، با رستگاریشان نجات مى دهد، هیچ بدى به آنها نمى رسد و آنان (هرگز) محزون نخواهند شد. ﴿۶۱﴾

اَللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ﴿۶۲﴾

خدا خالق هر چیزی است و او وکیل هر چیزی می باشد. ﴿۶۲﴾

برداشت از آیات ۶۲ – ۶۰

دروغ بستن به خدای تعالی

سالک الی اللّه باید کوشش کند که به خدای تعالی دروغ نبندد و بزرگی را به خود نسبت ندهد و بکوشد درجه اعلای تقوی را در خود پیاده کند تا بدیهای روز قیامت متوجه او نشود و به هیچ وجه محزون نگردد.

«کلیدهای آسمانها و زمین مال خدا است»

لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۶۳﴾

کلیدهاى آسمانها و زمین مال خدا است و کسانى که به آیات خدا کافر شده اند، آنها همان زیانکارانند. ﴿۶۳﴾

قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ ﴿۶۴﴾

بگو: آیا به غیر خدا اى نادانان، مرا امر مى کنید که عبادت کنم؟ ﴿۶۴﴾

«شرک اعمال انسان را ضایع می کند»

وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۶۵﴾

و قطعا به تو و به کسانى که قبل از تو بوده اند، وحى شده است که اگر مشرک شوى، (تمام) اعمالت از بین مى رود و تو حتما از زیانکاران خواهى بود. ﴿۶۵﴾

بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ ﴿۶۶﴾

بلکه تنها (تو) خدا را عبادت کن و از شکرگزاران باش. ﴿۶۶﴾

برداشت از آیات ۶۶ – ۶۴

بندگی خدا

سالک الی اللّه نباید تحت اوامر جهال قرار بگیرد زیرا آنها انسان را به شرک دعوت می کنند و اگر کسی مشرک شد اعمال خوبش هم بی ارزش می شود و ضرر زیادی می کند پس باید فقط خدا را عبادت کند و از خدا متشکر باشد.

وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۶۷﴾

و آنچنان که شایسته خدا است، خدا را نشناخته اند، در حالى که تمام زمین روز قیامت در قبضه او است و آسمانها در دست او پیچیده شده اند. منزّه و برتر است او، از آنچه براى او شریک قائلند. ﴿۶۷﴾

«نفخ صور در روز قیامت»

وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنْظُرُونَ ﴿۶۸﴾

و در صور دمیده مى شود. پس هر کس که در آسمانها و هر کسى که در زمین است، جز آنکه خدا بخواهد، بیهوش مى افتد. سپس یک بار دیگر در صور دمیده مى شود، پس همه آنها ناگهان مى ایستند و نگاه مى کنند. ﴿۶۸﴾

وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ ﴿۶۹﴾

و زمین به نور پروردگارش روشن مى شود و نامه (اعمال) گذاشته مى شود و پیامبران و شهداء آورده مى شوند و به حقّ بینشان قضاوت مى گردد و بر آنها ظلمى نخواهد شد. ﴿۶۹﴾

وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿۷۰﴾

و هر کس هر چه انجام داده است، دریافت مى کند و خدا به آنچه مى کنند، داناتر است. ﴿۷۰﴾

«کفّار به طرف جهنّم رانده می شوند»

وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿۷۱﴾

و کسانى که کافرند، به طرف جهنّم دسته دسته رانده مى شوند تا وقتى که مقابل آن (جهنّم) مى آیند، درهاى آن (جهنّم) باز مى شود. نگهبانان آن (جهنّم) به آنها مى گویند: آیا فرستادگانى از خود شما براى شما نیامدند که بر شما آیات پروردگارتان را تلاوت مى کردند و از دیدار امروزتان شما را مى ترساندند؟ گفتند: بله. ولکن کلمه عذاب بر کافرین تحقّق پیدا کرد. ﴿۷۱﴾

قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ ﴿۷۲﴾

(به آنها) گفته مى شود: از درهاى جهنّم که همیشه در آن خواهید بود، وارد شوید. پس چقدر جایگاه متکبّرین بد است. ﴿۷۲﴾

«متّقین به طرف بهشت سوق داده می شوند»

وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ ﴿۷۳﴾

و کسانى که تقواى پروردگارشان را رعایت کرده اند، دسته دسته به سوى بهشت سوق داده مى شوند تا زمانى که به آن مى رسند و درهاى آن (بهشت) باز مى شود و نگهبانان آن (بهشت) به آنها مى گویند: درود بر شما، پاکید، پس داخل بهشتى که همیشه در آن خواهید بود، بشوید. ﴿۷۳﴾

وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ ﴿۷۴﴾

و (بهشتیها) مى گویند: حمد خدائى را که وعده اش به ما راست بود و زمین را به ما ارث داد و از هر جاى بهشت که مى خواهیم، مکانى براى خود انتخاب مى کنیم. پس چه خوب است اجر عمل کنندگان. ﴿۷۴﴾

«ملائکه دور عرش تسبیح می کنند»

وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۷۵﴾

و ملائکه را مى بینى که گرداگرد و اطراف عرش مى چرخند، تسبیح با حمد پروردگارشان مى کنند و بین آنها به حقّ قضاوت مى شود و گفته مى شود: الحمدللّه ربّ العالمین. ﴿۷۵﴾

سوره مبارکه ص

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«قرآن مایه یادآوری است»

ص وَالْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ ﴿۱﴾

«ص» قسم به قرآنی که دارای تذکراتی است. ﴿۱﴾

بَلِ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي عِزَّةٍ وَشِقَاقٍ ﴿۲﴾

ولی کسانی که کافر شده اند، خود را در عزّت و جدائی می دانند. ﴿۲﴾

كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ فَنَادَوْا وَلَاتَ حِينَ مَنَاصٍ ﴿۳﴾

چقدر ما از مردم را قبل از آنها هلاک کردیم، که آنها فریاد زدند و دیگر وقتى براى نجات آنها نبود. ﴿۳﴾

«پیامبران را تکذیب کردند»

وَعَجِبُوا أَنْ جَاءَهُمْ مُنْذِرٌ مِنْهُمْ وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ ﴿۴﴾

و تعجّب کردند که از خود آنها پیامبرى برایشان آمده است و کافران گفتند: این ساحر دروغگوئى است. ﴿۴﴾

أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَهًا وَاحِدًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ ﴿۵﴾

آیا خدایان را یک خدا قرار داده؟ قطعا این چیز عجیبى است. ﴿۵﴾

وَانْطَلَقَ الْمَلَأُ مِنْهُمْ أَنِ امْشُوا وَاصْبِرُوا عَلَى آلِهَتِكُمْ إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ يُرَادُ ﴿۶﴾

و بزرگانشان رفتند (و گفتند:) که بروید و بر خدایان خود ایستادگى (را تحمّل)کنید، حتما این همان چیزى است که هدف است. ﴿۶﴾

مَا سَمِعْنَا بِهَذَا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هَذَا إِلَّا اخْتِلَاقٌ ﴿۷﴾

ما این نحوه چیزى در آیین جدیدمان نشنیده ایم، این جز (یک دین) ساختگى (چیزى) نیست. ﴿۷﴾

أَأُنْزِلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِنْ ذِكْرِي بَلْ لَمَّا يَذُوقُوا عَذَابِ ﴿۸﴾

آیا از میان ما فقط بر او قرآن نازل شده؟ بلکه آنها درباره قرآن من در شکند. بلکه هنوز عذابم را نچشیده اند. ﴿۸﴾

أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَحْمَةِ رَبِّكَ الْعَزِيزِ الْوَهَّابِ ﴿۹﴾

یا مگر خزائن رحمت پروردگارت که عزیز وهّابى است، نزد آنها است؟ ﴿۹﴾

أَمْ لَهُمْ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبَابِ ﴿۱۰﴾

یا براى آنها مالکیت آسمانها و زمین و آنچه در بین آنها است مى باشد؟ پس با هر وسیله اى به بالا (آسمانها) بروند. ﴿۱۰﴾

جُنْدٌ مَا هُنَالِكَ مَهْزُومٌ مِنَ الْأَحْزَابِ ﴿۱۱﴾

لشگر کوچک شکست خورده اى، از حزبها در آنجا (در جنگ بدر) هستند؟ ﴿۱۱﴾

برداشت از آیات ۱۱ – ۱

تکذیب انبیاء

از آیات فوق که بیشتر درباره تکذیب پیامبران الهی است مطالب زیر برداشت می شود:

۱ – قرآن دارای تذکراتی است که باید انسان از آنها متذکر شود.

۲ – کفار مغرور، خود را در عزت، متفاوت و برتر از سایر مردم می دانند.

۳ – آنهایی که تزکیه نفس نکرده اند و تنها به دنیا فکر می کنند و آخرت را فراموش کرده اند ناگهان هلاک می شوند و فرصتی برای نجات آنها وجود ندارد.

۴ – افراد ظاهر بین، به تقوی و معنویت انسانها که اصل انسان همان است فکر نمی کنند و اگر کار خارق العاده ای از آنها ببینند آنرا سحر و جادو تصور می کنند.

۵ – این افراد خداهای دروغین را قبول دارند و از خدای احد و واحد که انبیاء معرفی می کنند تعجب می نمایند.

۶ – آنهایی که با زور و قلدری خودشان را بزرگتر از دیگران می دانند و به مستضعفین فرمان می دهند به آنها می گویند که همین کارهای باطل را انجام دهید، هدف همین دنیا است و آخرتی در کار نیست.

۷ – آنها خدا و دین را تکذیب می کنند و دین را ساخته دست بشر می دانند.

۸ – آنهایی که تزکیه نفس نکرده اند حسادت و غرورشان مانع از اعتقاد به قرآن می شود و در اعتقاداتشان دچار شک و تردید می گردند.

۹ – غرور آنها نباید به حدی برسد که گمان کنند رحمت پروردگار فقط مخصوص آنها است و مالکیت آسمانها و زمین متعلّق به آنها است و حال آن که آنها بیچاره اند.

۱۰ – نباید غرور آنها باعث گردد که وقتی از طریق اسباب به آسمانها پرواز کردند خود را مستقل بدانند و خدا را منظور نکنند زیرا گاهی از چیزهای بسیار ضعیف و کوچک ضربه می خورند و حتی گاهی از بین می روند.

«قبل از اینها انبیاء را تکذیب کردند»

كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ ﴿۱۲﴾

قبل از اینها قوم نوح و عاد و فرعونِ صاحب میخها (که با آنها شکنجه مى کرد) تکذیب کردند. ﴿۱۲﴾

وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الْأَيْكَةِ أُولَئِكَ الْأَحْزَابُ ﴿۱۳﴾

و ثمود و قوم لوط و اهل ایکه، آنها هم حزبهائى بودند. ﴿۱۳﴾

إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ ﴿۱۴﴾

هیچ یک از اینها نبودند جز آنکه پیامبران را تکذیب کردند، پس عقوبتِ من بر آنها تحقّق پیدا کرد. ﴿۱۴﴾

وَمَا يَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً مَا لَهَا مِنْ فَوَاقٍ ﴿۱۵﴾

و این گروه انتظارى نمى کشند، جز آنکه صیحه واحده اى (که به آنها برسد، و) براى آن بازگشتى وجود ندارد. ﴿۱۵﴾

وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّلْ لَنَا قِطَّنَا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسَابِ ﴿۱۶﴾

و گفتند: پروردگار ما، کارنامه ما را براى ما تعجیل کن قبل از آنکه روز حساب برسد. ﴿۱۶﴾

«یادی از حضرت داوود علیه السلام»

اِصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۱۷﴾

بر آنچه مى گویند صبر کن و یاد کن بنده ما داوود را، او صاحب قدرت بود و قطعا او بسیار توبه کننده بود. ﴿۱۷﴾

إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِشْرَاقِ ﴿۱۸﴾

ما کوهها را براى او مسخّر کردیم که شب و صبح تسبیح مى گفتند. ﴿۱۸﴾

وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ ﴿۱۹﴾

و پرنده ها (با او) محشور بودند و همه (در همه کارها) به او مراجعه مى کردند. ﴿۱۹﴾

وَشَدَدْنَا مُلْكَهُ وَآتَيْنَاهُ الْحِكْمَةَ وَفَصْلَ الْخِطَابِ ﴿۲۰﴾

و سلطنتش را محکم کردیم و به او حکمت و فصل الخطاب عنایت فرمودیم. ﴿۲۰﴾

برداشت از آیات ۲۰ – ۱۲

مقام اولیاء خدا

سالک الی اللّه باید از آیات فوق کاملاً استفاده کند که تکذیب انبیاء به ضرر او است و او را از موفقیت باز می دارد و به مطالب زیر توجه کند:

۱ – عقوبت پروردگار بر انسان به خاطر تکذیب انبیاء و عمل نکردن به دستورات آنها تحقق پیدا می کند.

۲ – عقوبت پروردگار به زودی می رسد و کارنامه آنها قبلاً برای آنها روشن می گردد.

۳ – سالک الی اللّه باید به حرفهای نامربوط دشمنان توجه نکند و از اذیتی که دیگران به او می کنند رنج نبرد و بردبار باشد.

۴ – اگر انسان مراحل تزکیه نفس را بگذراند و توبه و انابه نزد پروردگار بکند و از اولیاء خدا شود خدای تعالی اگر صلاح بداند کوهها را مسخر او می کند که صبح و شام برای او تسبیح کنند.

۵ – حتی پرندگان را با او مأنوس می کند و در خدمت او قرار می دهد.

۶ – سلطه و حکمفرمایی او را محکم می کند و به او حکمت و فصل الخطاب عنایت می فرماید.

«قضیه قضاوت حضرت داوود علیه السلام»

وَهَلْ أَتَاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرَابَ ﴿۲۱﴾

و آیا جریان شاکیانى که از محراب بالا رفتند، به تو رسیده است؟ ﴿۲۱﴾

إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاءِ الصِّرَاطِ ﴿۲۲﴾

که ناگهان بر داوود وارد شدند. (داوود) از آنها وحشت کرد. گفتند: نترس، دو نفر دعوائى هستیم که یکى بر دیگرى تجاوز کرده، پس بین ما به حقّ قضاوت کن و ظلم نکن و ما را به راه راست هدایت فرما. ﴿۲۲﴾

إِنَّ هَذَا أَخِي لَهُ تِسْعٌ وَتِسْعُونَ نَعْجَةً وَلِيَ نَعْجَةٌ وَاحِدَةٌ فَقَالَ أَكْفِلْنِيهَا وَعَزَّنِي فِي الْخِطَابِ ﴿۲۳﴾

این برادر من است که داراى نود و نه میش است و براى من یک رأس میش بیشتر نیست. او گفته است که آن یک میش را هم به من بده و با سخن و خطابش به من فشار آورده است. ﴿۲۳﴾

قَالَ لَقَدْ ظَلَمَكَ بِسُؤَالِ نَعْجَتِكَ إِلَى نِعَاجِهِ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْخُلَطَاءِ لَيَبْغِي بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَقَلِيلٌ مَا هُمْ وَظَنَّ دَاوُودُ أَنَّمَا فَتَنَّاهُ فَاسْتَغْفَرَ رَبَّهُ وَخَرَّ رَاكِعًا وَأَنَابَ ﴿۲۴﴾

داوود گفت: قطعا با این درخواست که یک میش تو را بر میشهاى خودش بیفزاید، به تو ظلم نموده و بسیارى از دوستان بعضیشان بر بعض دیگر تجاوز مى کنند، مگر کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند. و چقدر عدّه آنها کم است. و داوود گمان کرد که جز این نیست که ما او را امتحان کردیم، پس از پروردگارش طلب بخشش کرد و خاشعانه به رکوع رفت و توبه نمود. ﴿۲۴﴾

فَغَفَرْنَا لَهُ ذَلِكَ وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿۲۵﴾

پس ما آن را بر او بخشیدیم و او نزد ما داراى مقام خوبى است و عاقبت خوبى خواهد داشت. ﴿۲۵﴾

يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَى فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ ﴿۲۶﴾

اى داوود، قطعا ما تو را خلیفه در روى زمین قرار دادیم، پس بین مردم به حقّ داورى کن و از هواى نفس خود پیروى نکن که تو را از راه خدا گمراه مى کند. حتما کسانى که از راه خدا گمراه شوند، براى آنها عذاب سختى به خاطر آنکه روز حساب را فراموش کرده اند، خواهد بود. ﴿۲۶﴾

«آسمان و زمین بیهوده خلق نشده اند»

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ ﴿۲۷﴾

و ما آسمان و زمین و آنچه در بین اینها است، بیهوده خلق نکرده ایم. این گمان کسانى است که کافر شده اند، پس واى بر کسانى که کافر شده اند از آتش. ﴿۲۷﴾

أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ ﴿۲۸﴾

آیا ما کسانى را که ایمان آوردند و عمل صالح انجام داده اند، مانند فسادکنندگان در زمین قرارشان مى دهیم؟ یا اهل تقوى را مانند معصیت کاران قرار مى دهیم؟ ﴿۲۸﴾

«تدبّر در قرآن»

كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۲۹﴾

کتابى که آن را به تو نازل کردیم، مبارک است براى این است که آیات او را تدبّر کنند و صاحبان مغزها متذکر شوند. ﴿۲۹﴾

برداشت از آیات ۲۹ – ۲۱

قضیه حضرت داود علیه السلام

از قضیه حضرت داود علیه السلام این مطالب برداشت می شود:

۱ – سالک الی اللّه باید همیشه در بین دو دست که نزاع می کنند به حق قضاوت کند و به یکی از دو طرف ظلم نکند و عادلانه به آنها رفتار کند.

۲ – سالک الی اللّه باید با دقت بیشتری در قضاوتهایش عمل کند و حرف ناپسند نزند.

۳ – خدای تعالی را باید بخشنده و مهربان بداند و اگر درست در راه کمالات حرکت کند عاقبت خوبی خواهد داشت.

۴ – از هوای نفس پیروی نکند زیرا پیروی از هوای نفس انسان را گمراه می کند و دچار عذاب سختی از جانب پروردگارش می گردد.

۵ – سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی آسمان و زمین را بیهوده خلق نکرده و خود را به خاطر این فکر جهنّمی نکند.

۶ – سالک الی اللّه باید بداند که شخص مؤمن و کسی که دارای اعمال شایسته است مانند اهل فساد نیست.

۷ – سالک الی اللّه باید بین افراد فاجر و اهل تقوی فرق بگذارد و تا می تواند با متقین زندگی کند.

۸ – سالک الی اللّه باید در قرآن و آیات الهی تدبر کند تا جزء صاحبان مغز و دل و روح سالم محسوب شود.

«خدا حضرت سلیمان علیه السلام را به حضرت داوود علیه السلام عنایت کرد»

وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۳۰﴾

و ما سلیمان را به داوود عنایت کردیم. چه بنده خوبى بود. قطعا او به سوى خدا بازگشت مى کرد. ﴿۳۰﴾

إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ ﴿۳۱﴾

آن وقتى که نزدیک غروب اسبهاى چابک تندرو بر او عرضه داشته شد. ﴿۳۱﴾

فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ ﴿۳۲﴾

گفت: قطعا من محبّت اسبها را بر یاد پروردگارم ترجیح دادم (تا وقت نماز گذشت و خورشید) در حجاب رفت. ﴿۳۲﴾

رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ ﴿۳۳﴾

اسبها را بار دیگر براى من بیاورید. پس دست به پاها و گردنهاى آنها کشید. ﴿۳۳﴾

«امتحان حضرت سلیمان علیه السلام»

وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ ﴿۳۴﴾

و قطعا ما سلیمان را امتحان کردیم و بر تخت او جسدى را انداختیم، سپس او توبه کرد. ﴿۳۴﴾

قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لَا يَنْبَغِي لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ﴿۳۵﴾

گفت: پروردگارِ من، مرا ببخش و سلطنتى به من عطا کن که بعد از من براى احدى سزاوار نباشد، قطعا تنها تو بسیار عطاکننده هستى. ﴿۳۵﴾

فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ ﴿۳۶﴾

پس ما باد را مسخّر او کردیم. به فرمان او به آرامى حرکت مى کرد که به هر جا مى خواهد برود. ﴿۳۶﴾

وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاءٍ وَغَوَّاصٍ ﴿۳۷﴾

و شیاطین را مسخّر او کردیم. همه بنّا و غوّاص بودند. ﴿۳۷﴾

وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الْأَصْفَادِ ﴿۳۸﴾

و بقیه شیاطین در غل و زنجیر بودند. ﴿۳۸﴾

هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۳۹﴾

این عطاى ما است. پس مى خواهى منّت گذار و ببخش یا اگر مى خواهى بدون حساب نگهدار. ﴿۳۹﴾

وَإِنَّ لَهُ عِنْدَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ ﴿۴۰﴾

و حتما براى او در نزد ما قرب و منزلت و عاقبت خوبى خواهد بود. ﴿۴۰﴾

برداشت از آیات ۴۰ – ۳۰

حضرت سلیمان علیه السلام

سالک الی اللّه باید مانند حضرت سلیمان آن چنان مورد لطف پروردگار قرار بگیرد که خدای تعالی بگوید او چه بنده خوبی بوده است و او به سوی خدا برگردد. و اگر متوجه دنیا و مادیات شد و امتحان گردید و در امتحان کوتاهی نمود از خدا طلب بخشش کند و خدا را آن قدر کریم و عطوف بداند که از او هر حاجتی را که می خواهد بتواند طلب کند تا خدای تعالی به او همه چیز را عنایت فرماید، باد را مسخّر او گرداند، شیاطین را برای بنایی و غوّاصی در اختیار او قرار دهد و شیاطین سرکش را در غل و زنجیر برای او ببندد و در نزد پروردگار مقرب و عاقبت بخیر باشد.

«یادی از حضرت ایوب علیه السلام»

وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ ﴿۴۱﴾

و به یاد بیاور بنده ما ایوب را آن وقتى که پروردگارش را صدا زد که شیطان مرا به رنج و عذاب مبتلا نموده است. ﴿۴۱﴾

اُرْكُضْ بِرِجْلِكَ هَذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ ﴿۴۲﴾

با پاى خود به زمین بکوب. این چشمه اى است براى شستشو، سرد و آشامیدنى است. ﴿۴۲﴾

وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ ﴿۴۳﴾

و خانواده اش را و مانند آنها را با آنها به خاطر مهربانیمان بر او عنایت کردیم و این تذکرى براى صاحبان مغزها بود. ﴿۴۳﴾

وَخُذْ بِيَدِكَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَلَا تَحْنَثْ إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ ﴿۴۴﴾

و دسته اى از ساقه ها(ى گندم) را به دستت بگیر، پس با آن بزن و قسم خود را نشکن. حتما ما ایوب را صابر یافتیم. خوب بنده اى بود. قطعا او توبه کننده است. ﴿۴۴﴾

برداشت از آیات ۴۴ – ۴۱

جدّیت سالک الی اللّه

سالک الی اللّه باید آن قدر جدی به سوی خدا حرکت کند تا خدا در کتاب جاویدانش از او یادی کند و او را از امراض بدنی و روحی نجات دهد و اهل و عیالش را در کنارش با مهربانی قرار دهد و پروردگار متعال او را مدح کند و بگوید: خوب بنده ای است زیرا او توبه کننده بوده.

«یادی از حضرت ابراهیم و اسحاق و یعقوب علیهم السلام»

وَاذْكُرْ عِبَادَنَا إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَالْأَبْصَارِ ﴿۴۵﴾

و یاد کن بندگان ما ابراهیم و اسحاق و یعقوب را که صاحبان قدرت و بینش بودند. ﴿۴۵﴾

إِنَّا أَخْلَصْنَاهُمْ بِخَالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ ﴿۴۶﴾

ما آنها را بوسیله مرحله خلوص، خالصشان کردیم و آن یادآورى خانه آخرت بود. ﴿۴۶﴾

وَإِنَّهُمْ عِنْدَنَا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيَارِ ﴿۴۷﴾

و قطعا آنها در نزد ما از انتخاب شدگان و خوبان بودند. ﴿۴۷﴾

برداشت از آیات ۴۷ – ۴۵

ارتباط با خدا

سالک الی اللّه باید آن چنان با خدا در ارتباط باشد که خدای تعالی به او قدرت و بینش عنایت فرماید و خود را به این وسیله به مرحله خلوص برساند و به یاد خانه آخرتش باشد و از اختیار شدگان و خوبان گردد.

«یادی از اسماعیل و یسع و ذوالکفل علیهم السلام»

وَاذْكُرْ إِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَذَا الْكِفْلِ وَكُلٌّ مِنَ الْأَخْيَارِ ﴿۴۸﴾

و یاد کن اسماعیل و یسع و ذوالکفل را که همه آنها از اخیار بودند. ﴿۴۸﴾

«نعمتهای اهل بهشت»

هَذَا ذِكْرٌ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ ﴿۴۹﴾

این یادآوری است و قطعا برای اهل تقوی نیکو بازگشتی خواهد بود. ﴿۴۹﴾

جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوَابُ ﴿۵۰﴾

درهای بهشتهای دائمی برای آنها باز است. ﴿۵۰﴾

مُتَّكِئِينَ فِيهَا يَدْعُونَ فِيهَا بِفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَشَرَابٍ ﴿۵۱﴾

در آن بهشتها تکیه مى کنند (و) میوه هاى زیادى و آشامیدنیهائى را در آن مى خواهند. ﴿۵۱﴾

وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ أَتْرَابٌ ﴿۵۲﴾

و در کنار آنها همسران خمارچشم و هم سنّ و سالی هستند. ﴿۵۲﴾

هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ ﴿۵۳﴾

این چیزی است که برای روز حساب به شما وعده داده می شود. ﴿۵۳﴾

إِنَّ هَذَا لَرِزْقُنَا مَا لَهُ مِنْ نَفَادٍ ﴿۵۴﴾

قطعا این روزی ما است که برای آن پایانی نیست. ﴿۵۴﴾

«عذابهای اهل جهنّم»

هَذَا وَإِنَّ لِلطَّاغِينَ لَشَرَّ مَآبٍ ﴿۵۵﴾

این است. و قطعا برای طغیانگران بد بازگشتی است. ﴿۵۵﴾

برداشت از آیات ۵۵ – ۴۸

تقوی

سالک الی اللّه باید تقوی را پیشه کند تا دارای بازگشت خوبی به سوی خدا باشد، درهای بهشتی که همیشگی است به روی او باز شود و او وارد آن بهشتها گردد. و از میوه ها و آشامیدنی های آن استفاده کند و از همسران خمار چشم و هم سنّ و سال بهره ببرد و وعده های الهی را دریافت کند و از روزی معنوی بی پایان استفاده نماید.

جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا فَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۵۶﴾

به جهنّم می افتند. پس چه بد آسایشگاهی است. ﴿۵۶﴾

هَذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ ﴿۵۷﴾

این آب سوزان و خون و چرکی است، پس باید آن را بچشند. ﴿۵۷﴾

وَآخَرُ مِنْ شَكْلِهِ أَزْوَاجٌ ﴿۵۸﴾

و به این شکل مجازاتهای دیگری دارند. ﴿۵۸﴾

«مخاصمه اهل جهنّم»

هَذَا فَوْجٌ مُقْتَحِمٌ مَعَكُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ ﴿۵۹﴾

اینها گروهی هستند که با شما وارد جهنّم می شوند. خوشامدی برای آنها نیست. قطعا همه آنها به آتش می روند. ﴿۵۹﴾

قَالُوا بَلْ أَنْتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ أَنْتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ ﴿۶۰﴾

آنها مى گویند: بلکه خوشامد بر شما نباشد، شما آن (عذاب) را براى ما از پیش بوجود آوردید، پس چه بد قرارگاهى است. ﴿۶۰﴾

قَالُوا رَبَّنَا مَنْ قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ ﴿۶۱﴾

مى گویند: پروردگار ما، کسى که این عذاب را براى ما مقدّم داشته، در آتش عذابش را چندین برابر زیاد کن. ﴿۶۱﴾

وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُمْ مِنَ الْأَشْرَارِ ﴿۶۲﴾

و آنها مى گویند: چرا مردانى را که ما آنها را از اشرار حسابشان مى کردیم، نمى بینیم؟ ﴿۶۲﴾

أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ ﴿۶۳﴾

آیا ما آنها را به مسخره گرفتیم یا چشمها آنها را نمی بیند؟ ﴿۶۳﴾

إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ ﴿۶۴﴾

حتما آن حقیقت است که اهل آتش خصمانه با هم گفتگو مى کنند. ﴿۶۴﴾

«خدا یکی است»

قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنْذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ ﴿۶۵﴾

بگو: جز این نیست که من یک بیم دهنده هستم و خدائی جز خدای واحد قهّار نیست. ﴿۶۵﴾

رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ ﴿۶۶﴾

پروردگار آسمانها و زمین و آنچه در بین آنها است که او عزیز بخشنده ای است. ﴿۶۶﴾

قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ ﴿۶۷﴾

بگو: آن خبر بزرگی است. ﴿۶۷﴾

أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ ﴿۶۸﴾

که شما از آن اعراض می کنید. ﴿۶۸﴾

مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ يَخْتَصِمُونَ ﴿۶۹﴾

من علمی به ملأ اعلی وقتی که آنها مخاصمه می کردند، ندارم. ﴿۶۹﴾

إِنْ يُوحَى إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۷۰﴾

به من چیزی جز آنکه من ترساننده آشکاری هستم، وحی نمی شود. ﴿۷۰﴾

«جریانی از خلقت حضرت آدم علیه السلام»

إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِنْ طِينٍ ﴿۷۱﴾

آن وقتى که پروردگار تو به ملائکه گفت: قطعا من خالق بشرى که از گِل است، مى باشم. ﴿۷۱﴾

فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ ﴿۷۲﴾

پس زمانى که او را درست کردم و در او از روحم دمیدم، براى او به سجده بیفتید. ﴿۷۲﴾

فَسَجَدَ الْمَلَائِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ ﴿۷۳﴾

پس ملائکه، همه آنها با هم سجده کردند. ﴿۷۳﴾

إِلَّا إِبْلِيسَ اسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ ﴿۷۴﴾

مگر ابلیس که تکبّر کرد و از کافران بود. ﴿۷۴﴾

قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَنْ تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنْتَ مِنَ الْعَالِينَ ﴿۷۵﴾

(خدا) گفت: اى ابلیس، چه چیز تو را مانع شد از اینکه سجده کنى براى چیزى که من با دو دستم خلقش کرده ام؟ آیا تکبّر کردى یا از برترى جویان بودى؟ ﴿۷۵﴾

قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ ﴿۷۶﴾

(ابلیس) گفت: من بهتر از او هستم، تو مرا از آتش خلق کردى ولى او را از گِل آفریدى. ﴿۷۶﴾

قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ ﴿۷۷﴾

(خدا) فرمود: از اینجا خارج شو، قطعا تو رانده شده اى. ﴿۷۷﴾

وَإِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتِي إِلَى يَوْمِ الدِّينِ ﴿۷۸﴾

و بر تو لعنت من تا روز جزا خواهد بود. ﴿۷۸﴾

قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۷۹﴾

(ابلیس) گفت: پروردگارِ من، مرا تا روزى که (مردم در قیامت) مبعوث مى شوند، مهلت بده. ﴿۷۹﴾

قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ ﴿۸۰﴾

خدا فرمود: تو حتما از مهلت داده شده ها هستی. ﴿۸۰﴾

إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ ﴿۸۱﴾

تا روز وقت معلوم. ﴿۸۱﴾

قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۸۲﴾

(شیطان) گفت: به عزّتت قسم، حتما همه آنها را گمراه مى کنم. ﴿۸۲﴾

إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ ﴿۸۳﴾

مگر بندگان تو را، از بین آنها، عدّه ای که پاک و منزّه اند. ﴿۸۳﴾

قَالَ فَالْحَقُّ وَالْحَقَّ أَقُولُ ﴿۸۴﴾

(خدا) فرمود: پس حقّ است و حقّ را مى گویم. ﴿۸۴﴾

لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَمِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۸۵﴾

جهنّم را از تو و از همگى آنها که از تو پیروى کنند پُر خواهم کرد. ﴿۸۵﴾

«پیغمبر صلی الله علیه و آله اجر و مزدی نمی خواهد»

قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ ﴿۸۶﴾

بگو: من بر این کارم از شما اجرى سؤال نمى کنم و من از تحمیل کنندگان نیستم. ﴿۸۶﴾

إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ ﴿۸۷﴾

آن ﴿قرآن﴾ جز تذکری برای جهانیان نیست. ﴿۸۷﴾

وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ ﴿۸۸﴾

و قطعا خبر آن (توضیح مطالبش) را بعد از مدّتى خواهید دانست. ﴿۸۸﴾

 

برداشت از آیات ۸۸ – ۷۱

جریان حضرت آدم علیه السلام

سالک الی اللّه باید از قضیه خلقت انسان و جریان حضرت آدم علیه السلام و مخالفت ابلیس با خدای تعالی چند پند بگیرد:

۱ – آن که خدای تعالی با بندگان پاکش کارهایی را که می خواهد بکند در میان می گذارد.

۲ – آن که به آنها اجازه می دهد اظهار نظر بکنند و آن چه می فهمند اظهار نمایند.

۳ – آن که روح مستقلاً خلق شده و قبل از بدن دارای صفات الهی بوده است.

۴ – آن که شیطان و ابلیس به خاطر تکبّرش در زمره کفار قرار گرفت.

۵ – کبر و برتری جویی انسان را از خدا دور می کند.

۶ – سالک الی اللّه نباید به ظاهر ملکی بیشتر از علم و دانش و معنویات ملکوتی توجه داشته باشد.

۷ – اگر کبر و برتری جویی و به ظاهر ملکی انسان توجه داشت علاوه بر آن که رانده درگاه پروردگار می شود لعنت خدا بر او خواهد بود و از رحمت خدا دور می گردد.

۸ – اگر انسان عبادتی انجام داد مزدش در نزد خدا محفوظ می ماند.

۹ – تا می تواند در مقابل پروردگار تسلیم باشد و با خدای تعالی لجبازی نکند زیرا همه قدرت در دست خدا است و اگر این چنین کند خدای تعالی او را در روز قیامت به عذابهای دردناکی معذّب می کند.

۱۰ – اگر بخواهد سخنش در دیگران تأثیر بکند باید برای اجر و مزدی سخن نگوید و چیزی بر دیگران تحمیل نکند.

سوره مبارکه صافات

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

وَالصَّافَّاتِ صَفّاً ﴿۱﴾

قسم به ملائکه ای که صف در صف ایستاده اند. ﴿۱﴾

فَالزَّاجِرَاتِ زَجْراً ﴿۲﴾

و قسم به بازدارندگان که به اجبار باز می دارند. ﴿۲﴾

فَالتَّالِیاتِ ذِکْراً ﴿۳﴾

پس تلاوت کنندگان ذکر (قرآن). ﴿۳﴾

إِنَّ إِلَهَكُمْ لَوَاحِدٌ ﴿۴﴾

قطعا خدای شما یکی است. ﴿۴﴾

رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ ﴿۵﴾

پروردگار آسمانها و زمین و آنچه بین آنها است و پروردگار مشرقها است. ﴿۵﴾

«آسمان دنیا به ستارگان زینت شده است»

إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ ﴿۶﴾

قطعا ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان زینت کرده ایم. ﴿۶﴾

وَحِفْظًا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ مَارِدٍ ﴿۷﴾

و آن را از هر شیطان سرکشی نگاه داشته ایم. ﴿۷﴾

لَا يَسَّمَّعُونَ  إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ ﴿۸﴾

که نمى توانند به ملأ اعلى گوش دهند و به سوى آنها از هر طرف پرتاب مى شوند. ﴿۸﴾

برداشت از آیات ۸ – ۱

مقّدمات ظهور

سالک الی اللّه باید به مسائل زیر توجّهی کامل هم از نظر اعتقادی و هم از نظر اخلاقی داشته باشد:

۱ – باید بداند که خدای تعالی امور دنیا را در آسمانها که خالی از شیاطین است، با ملائکه تدبیر می فرماید.

۲ – برای این که شیاطین مبادا به آسمانها بروند و به تدبیرات الهی گوش دهند، از هر طرف به آنها سنگهای آسمانی پرتاب می شود.

۳ – آن چه برای شیاطین از اهمیت زیادتری برخوردار است، مسأله ظهور حضرت بقیه اللّه ارواحنا فداه که با تدبیر الهی چه وقت انجام خواهد شد، می باشد.

۴ – خدای تعالی زمان ظهور حضرت بقیه اللّه ارواحنا فداه را به کسی جز به اولیاء خودش اطلاع نمی دهد.

۵ – اگر نزدیک ظهور حضرت ولی عصر ارواحنا فداه خدای تعالی به خاطر آماده شدن مقدمات ظهور به اولیاء خود اطلاع دهد، با الهامات قلبی خواهد بود و آنها حقّ ندارند به یکدیگر آن را بگویند.

دُحُوراً وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ ﴿۹﴾

دور می شوند و برای آنها عذاب دائمی است. ﴿۹﴾

إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ﴿۱۰﴾

مگر کسی که بخواهد استراق سمع کند که شهاب ثاقب پشت سر او می رود. ﴿۱۰﴾

«خلقت انسان از گِل چسبنده»

فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمْ مَنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِينٍ لَازِبٍ ﴿۱۱﴾

پس از آنها بپرس، آیا خلقت آنها سخت تر است یا کسانى را که (ما) آفریدیم؟ قطعا ما آنها را از گِل چسبنده خلق نمودیم. ﴿۱۱﴾

بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ ﴿۱۲﴾

بلکه تو تعجّب نمودی و آنها مسخره کردند. ﴿۱۲﴾

وَإِذَا ذُكِّرُوا لَا يَذْكُرُونَ ﴿۱۳﴾

و زمانی که یادآوری می شوند، متذکر نمی گردند. ﴿۱۳﴾

وَإِذَا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ ﴿۱۴﴾

و زمانی که نشانه ای را می بینند، به مسخره می گیرند. ﴿۱۴﴾

وَقَالُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۱۵﴾

و می گویند: این جز سِحر آشکاری نیست. ﴿۱۵﴾

برداشت از آیات ۱۵ – ۱۱

عظمت خلقت

سالک الی اللّه باید به عظمت خلقت و کهکشانها نگاه کند و آنها را با خلقت بدن خود بسنجد و بداند که همه عظمت او و اکرام پروردگار به خاطر روح تزکیه شده او خواهد بود. بنابراین از مسخره کردن اهل معنی بپرهیزد و از کسانی که به روح و اهمیت آن بی توجه اند، دوری کند. زیرا آنها با همه تذکرات الهی متوجّه به حقیقت روح نمی شوند و حتی ممکن است حقایق را سحر و جادو تصوّر نمایند.

«معاد و روز قیامت»

أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿۱۶﴾

مى گویند: آیا ما وقتى مُردیم و خاک شدیم و استخوانهایمان از بین رفت، آیا ما دوباره برگردانده مى شویم؟ ﴿۱۶﴾

أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿۱۷﴾

و آیا پدران گذشته ما نیز (بر مى گردند)؟ ﴿۱۷﴾

قُلْ نَعَمْ وَأَنْتُمْ دَاخِرُونَ ﴿۱۸﴾

بگو: بله و شما در آن موقع خوار و ذلیلید. ﴿۱۸﴾

فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنْظُرُونَ ﴿۱۹﴾

پس جز این نیست که آن صیحه واحده است، پس ناگهان همه آنها نگاه می کنند. ﴿۱۹﴾

وَقَالُوا يَا وَيْلَنَا هَذَا يَوْمُ الدِّينِ ﴿۲۰﴾

و می گویند: ای وای بر ما، این روز جزا است. ﴿۲۰﴾

هَذَا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ ﴿۲۱﴾

این همان روز جدائی است که شما آن را تکذیب می کردید. ﴿۲۱﴾

اُحْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ ﴿۲۲﴾

محشور کنید کسانی را که ظلم کردند و همدوشانشان را و آنچه را که عبادت می کردند. ﴿۲۲﴾

مِنْ دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ ﴿۲۳﴾

غیر از خدا و آنها را به طرف راه جهنّم راهنمائی کنید. ﴿۲۳﴾

وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ ﴿۲۴﴾

و آنها را متوقّف کنید، باید آنها بازپرسی شوند. ﴿۲۴﴾

مَا لَكُمْ لَا تَنَاصَرُونَ ﴿۲۵﴾

شما را چه شده که از یکدیگر کمک نمی گیرید؟ ﴿۲۵﴾

بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ ﴿۲۶﴾

بلکه آنها در آن روز تسلیم خواهند بود. ﴿۲۶﴾

وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿۲۷﴾

و بعضی از آنها بر بعضی رو می کنند و از هم سؤال می نمایند. ﴿۲۷﴾

قَالُوا إِنَّكُمْ كُنْتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْيَمِينِ ﴿۲۸﴾

جمعی از آنها می گویند: شما بودید که از طرف راست بر ما وارد شدید. ﴿۲۸﴾

قَالُوا بَلْ لَمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿۲۹﴾

می گویند: بلکه شما مؤمن نبودید. ﴿۲۹﴾

وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ بَلْ كُنْتُمْ قَوْمًا طَاغِينَ ﴿۳۰﴾

و ما بر شما تسلّطی نداشتیم، بلکه شما جمعیت طغیانگری بودید. ﴿۳۰﴾

فَحَقَّ عَلَيْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ ﴿۳۱﴾

پس سخن (و فرمان او بر عذاب) پروردگارمان بر ما تحقّق پیدا کرد و قطعا همه ما (آن عذاب را) مى چشیم. ﴿۳۱﴾

فَأَغْوَيْنَاكُمْ إِنَّا كُنَّا غَاوِينَ ﴿۳۲﴾

پس ما شما را گمراه کردیم و ما حتما (خودمان هم) گول خورده بودیم. ﴿۳۲﴾

فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ ﴿۳۳﴾

پس آنها در آن روز در عذاب با یکدیگر شریکند. ﴿۳۳﴾

إِنَّا كَذَلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ ﴿۳۴﴾

ما این چنین با مجرمین عمل می کنیم. ﴿۳۴﴾

إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ ﴿۳۵﴾

آنها کسانی بودند که وقتی به آنها گفته می شد: خدائی جز خدای یکتا نیست، تکبّر می کردند. ﴿۳۵﴾

وَيَقُولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَجْنُونٍ ﴿۳۶﴾

و می گفتند: آیا ما خدایانمان را به خاطر شاعر دیوانه ای ترک کنیم؟ ﴿۳۶﴾

بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۳۷﴾

ولى (پیامبر) به حقّ آمده است و پیامبران را تصدیق مى کند. ﴿۳۷﴾

إِنَّكُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِيمِ ﴿۳۸﴾

قطعا شما عذاب دردناکی را خواهید چشید. ﴿۳۸﴾

«همه جزای عمل خود را می بینند»

وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۳۹﴾

و شما جزا داده نمی شوید، جز در مقابل آنچه عمل کرده اید. ﴿۳۹﴾

إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ﴿۴۰﴾

مگر بندگان خالص شده خدا. ﴿۴۰﴾

أُولَئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَعْلُومٌ ﴿۴۱﴾

که آنها دارای رزق معلومی هستند. ﴿۴۱﴾

فَوَاكِهُ وَهُمْ مُكْرَمُونَ ﴿۴۲﴾

میوه هایی و آنها محترمند. ﴿۴۲﴾

فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ ﴿۴۳﴾

در باغهای پر نعمتند. ﴿۴۳﴾

عَلَى سُرُرٍ مُتَقَابِلِينَ ﴿۴۴﴾

بر تختهائى که روبروى یکدیگر قرار گرفته، (نشسته اند). ﴿۴۴﴾

يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِكَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ ﴿۴۵﴾

به دور آنها با پیاله هائی از شراب طواف می شود. ﴿۴۵﴾

بَيْضَاءَ لَذَّةٍ لِلشَّارِبِينَ ﴿۴۶﴾

سفید و لذّت بخش برای نوشندگان است. ﴿۴۶﴾

لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنْزَفُونَ ﴿۴۷﴾

شرابی که زائل کننده عقل نیست و آنها از آشامیدن آن مست نمی شوند. ﴿۴۷﴾

وَعِنْدَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِینٌ ﴿۴۸﴾

و در کنار آنها همسران زیباچشمی است که نگاه خود را محدود ﴿به ازواجشان﴾ کرده اند. ﴿۴۸﴾

كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَكْنُونٌ ﴿۴۹﴾

آنها در سفیدی مثل تخم مرغ دست نخورده اند. ﴿۴۹﴾

فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿۵۰﴾

بعضی از آنها بر بعضی رو می کنند و از یکدیگر می پرسند. ﴿۵۰﴾

قَالَ قَائِلٌ مِنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ ﴿۵۱﴾

گوینده ای از آنها می گوید: حتما برای من همنشینی بود. ﴿۵۱﴾

يَقُولُ أَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُصَدِّقِينَ ﴿۵۲﴾

می گفت: آیا تو از تصدیق کنندگانی؟ ﴿۵۲﴾

أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِينُونَ ﴿۵۳﴾

که وقتی ما مردیم و خاک و استخوانهایی شدیم، آیا ما جزا داده می شویم؟ ﴿۵۳﴾

قَالَ هَلْ أَنْتُمْ مُطَّلِعُونَ ﴿۵۴﴾

می گوید: آیا شما از آن اطّلاع دارید؟ ﴿۵۴﴾

فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاءِ الْجَحِيمِ ﴿۵۵﴾

پس مطّلع می شود و او را نگاه می کند که در میان جهنّم است. ﴿۵۵﴾

قَالَ تَاللَّهِ إِنْ كِدْتَ لَتُرْدِينِ ﴿۵۶﴾

می گوید: به خدا قسم، چیزی نمانده بود که تو مرا به هلاکت بیندازی. ﴿۵۶﴾

وَلَوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنْتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ ﴿۵۷﴾

و اگر نعمت پروردگارم نبود، من هم از احضارشدگان بودم. ﴿۵۷﴾

أَفَمَا نَحْنُ بِمَيِّتِينَ ﴿۵۸﴾

آیا پس ما دیگر نمی میریم؟ ﴿۵۸﴾

إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ﴿۵۹﴾

بجز همان مرگ اوّلی، و دیگر ما عذاب نخواهیم شد؟ ﴿۵۹﴾

إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿۶۰﴾

حتما این همان فوز عظیم است. ﴿۶۰﴾

لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ ﴿۶۱﴾

برای مثل این باید عمل کنندگان عمل کنند. ﴿۶۱﴾

أَذَلِكَ خَيْرٌ نُزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ﴿۶۲﴾

آیا آن برای پذیرائی بهتر است یا درخت زقوم؟ ﴿۶۲﴾

إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِلظَّالِمِينَ ﴿۶۳﴾

قطعا ما آن را برای ستمگران عذابی قرار داده ایم. ﴿۶۳﴾

إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ ﴿۶۴﴾

آن درختی است که از قعر جهنّم بیرون می آید. ﴿۶۴﴾

طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ ﴿۶۵﴾

شکوفه اش گوئی که سرهای شیاطین است. ﴿۶۵﴾

فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿۶۶﴾

پس حتما اهل دوزخ از آن می خورند و شکمهای خود را از آن پر می کنند. ﴿۶۶﴾

ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْهَا لَشَوْبًا مِنْ حَمِيمٍ ﴿۶۷﴾

سپس برای آنها روی آن خوراک، آب داغ متعفّنی خواهد بود. ﴿۶۷﴾

ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِیمِ ﴿۶۸﴾

سپس حتما برگشت آنها به سوی جهنّم است. ﴿۶۸﴾

إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّينَ ﴿۶۹﴾

قطعا اینها پدران خود را گمراه یافتند. ﴿۶۹﴾

فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ يُهْرَعُونَ ﴿۷۰﴾

پس آنها به دنبال پدرانشان کشانده می شوند. ﴿۷۰﴾

وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ ﴿۷۱﴾

و قطعا قبل از آنها بیشتر گذشتگان گمراه شدند. ﴿۷۱﴾

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ ﴿۷۲﴾

و قطعا ما در میان آنها پیامبران ترساننده ای فرستاده بودیم. ﴿۷۲﴾

فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ ﴿۷۳﴾

پس نگاه کن عاقبت مردمی را که ترسانده شده بودند، چگونه شد. ﴿۷۳﴾

إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿۷۴﴾

مگر بندگان خالص شده خدا. ﴿۷۴﴾

«سلام بر حضرت نوح علیه السلام»

وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِیبُونَ ﴿۷۵﴾

و قطعا نوح ما را ندا داد و ما چه خوب اجابت کننده ای بودیم. ﴿۷۵﴾

وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿۷۶﴾

و ما او و اهلش را از حزن و اندوه بزرگی نجات دادیم. ﴿۷۶﴾

وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ ﴿۷۷﴾

و ما ذریه او را آنچنان قرار دادیم که باقی بمانند. ﴿۷۷﴾

وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿۷۸﴾

و در میان آیندگان (نام) او را نگه داشتیم. ﴿۷۸﴾

سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِی الْعَالَمِینَ ﴿۷۹﴾

سلام بر نوح در میان همه جهانیان. ﴿۷۹﴾

إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۸۰﴾

قطعا ما اینگونه نیکوکاران را پاداش می دهیم. ﴿۸۰﴾

إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿۸۱﴾

حقیقتا او از بندگان مؤمن ما بود. ﴿۸۱﴾

ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِینَ ﴿۸۲﴾

سپس دیگران را غرق کردیم. ﴿۸۲﴾

«سلام بر حضرت ابراهیم علیه السلام»

وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ ﴿۸۳﴾

و حقیقتا از شیعیان او ابراهیم بوده است. ﴿۸۳﴾

إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿۸۴﴾

آن وقتی که با قلبی سالم نزد پروردگارش آمد. ﴿۸۴﴾

إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ ﴿۸۵﴾

آن وقتی که به پدرش و قومش گفت: چه چیزی را عبادت می کنید؟ ﴿۸۵﴾

أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ ﴿۸۶﴾

آیا به دروغ خدایانی غیر از خدا را اراده کرده اید؟ ﴿۸۶﴾

فَمَا ظَنُّكُمْ بِرَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸۷﴾

گمان شما به پروردگار جهانیان چیست؟ ﴿۸۷﴾

فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ ﴿۸۸﴾

پس نظری به ستارگان انداخت. ﴿۸۸﴾

فَقَالَ إِنِّی سَقِیمٌ ﴿۸۹﴾

و گفت: من کسالت دارم. ﴿۸۹﴾

فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِینَ ﴿۹۰﴾

پس آنها در حالی که پشت به او کرده بودند، رفتند. ﴿۹۰﴾

برداشت از آیات ۹۰ – ۷۵

قضیه حضرت نوح و حضرت ابراهیم علیهم السلام

سالک الی اللّه باید از آیات فوق این برداشتها را داشته باشد:

۱ – اگر انسان با اخلاص به سوی خدا حرکت کند و تزکیه نفس نماید، خدا پاسخ او را در نیازمندی هایش بسیار خوب می دهد.

۲ – خدای تعالی اهل تزکیه نفس و متعلقینش را از حزن و اندوه بزرگ در دنیا و آخرت نجات می دهد.

۳ – اگر به دستورات الهی عمل کند و تزکیه نفسش را به کمال برساند، نامش و ذریه اش و خوبیهایش باقی می ماند.

۴ – سلامتی از ناحیه پروردگار برای روح او می رسد و با قلب سلیم خدا را ملاقات می کند.

۵ – اگر بنده واقعی و مؤمن به خدا باشد، خدای تعالی جزای خوبی به او عنایت می کند.

۶ – دشمنانش را از بین می برد و آنها را نابود می کند.

۷ – اگر با دلی پاک و تزکیه شده و سالم به محضر پروردگار برسد، خدای تعالی او را به عنوان مربّی و رهبر برای اقوام و خویشاوندان و نزدیکانش قرار می دهد.

۸ – اگر از مؤمنان تزکیه شده که دارای قلب سالمی هستند باشد، خدا او را موفّق به امر به معروف و نهی از منکر و شکستن بتها و استدلال بر وحدانیت خدا می فرماید.

فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ ﴿۹۱﴾

او مخفیانه به طرف خدایان آنها رفت. به خدایان آنها گفت: آیا (غذا) نمی خورید؟ ﴿۹۱﴾

مَا لَكُمْ لَا تَنْطِقُونَ ﴿۹۲﴾

شما را چه شده که حرف نمی زنید؟ ﴿۹۲﴾

فَرَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْبًا بِالْيَمِينِ ﴿۹۳﴾

پس به طرف آنها رفت، با دست راستش ضربتی بر آنها زد. ﴿۹۳﴾

فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ ﴿۹۴﴾

مردم با شتاب به طرف او رفتند. ﴿۹۴﴾

قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ ﴿۹۵﴾

(ابراهیم) گفت: آیا آنچه را که مى تراشید، عبادت مى کنید؟ ﴿۹۵﴾

وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ ﴿۹۶﴾

و حال آنکه خدا شما و آنچه را که می سازید، خلق فرموده است. ﴿۹۶﴾

قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ ﴿۹۷﴾

گفتند: کوره ای از آتش برای او بنا کنید و او را در آن جهنّم بیندازید. ﴿۹۷﴾

فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ ﴿۹۸﴾

و خواستند به او نیرنگی بزنند، ما آنها را از پست ترینها قرارشان دادیم. ﴿۹۸﴾

وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ ﴿۹۹﴾

و ابراهیم گفت: من به سوى پروردگارم مى روم. (پروردگارم) به زودى مرا راهنمایى مى کند. ﴿۹۹﴾

رَبِّ هَبْ لِی مِنَ الصَّالِحِینَ ﴿۱۰۰﴾

پروردگارِ من! به من فرزندی عنایت کن که از صالحین باشد. ﴿۱۰۰﴾

فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِیمٍ ﴿۱۰۱﴾

پس ما او را به پسری بردبار بشارت دادیم. ﴿۱۰۱﴾

فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ ﴿۱۰۲﴾

و چون (ابراهیم) با فرزندش به «سعى» رسید، گفت: اى پسرم، من در خواب دیده ام که تو را ذبح مى کنم. پس دقّت کن، نظر و رأى تو چیست؟ پسر گفت: اى پدرم، آنچه را که امر شده اى، انجام بده. به زودى مرا، انشاءاللّه از بردباران خواهى یافت. ﴿۱۰۲﴾

فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِینِ ﴿۱۰۳﴾

پس وقتى که هر دو تسلیم شدند و (ابراهیم) پیشانى او را به خاک گذاشت. ﴿۱۰۳﴾

وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿۱۰۴﴾

و ما او را ندا دادیم که ای ابراهیم! ﴿۱۰۴﴾

قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۰۵﴾

قطعا تو به رؤیایت تحقّق بخشیدی. ما نیکوکاران را اینگونه جزا می دهیم. ﴿۱۰۵﴾

إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ ﴿۱۰۶﴾

قطعا این همان امتحان آشکار بود. ﴿۱۰۶﴾

وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ ﴿۱۰۷﴾

و فدای او قربانی بزرگی کردیم. ﴿۱۰۷﴾

وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿۱۰۸﴾

و او را برای آیندگان باقی گذاشتیم. ﴿۱۰۸﴾

سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِیمَ ﴿۱۰۹﴾

سلام بر ابراهیم. ﴿۱۰۹﴾

كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۱۰﴾

این گونه ما نیکوکاران را جزا می دهیم. ﴿۱۱۰﴾

إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۱﴾

قطعا او از بندگان مؤمن ما بود. ﴿۱۱۱﴾

وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۱۱۲﴾

و ما او را به اسحاق، پیغمبری که از شایستگان بود، بشارت دادیم. ﴿۱۱۲﴾

وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِنَفْسِهِ مُبِينٌ ﴿۱۱۳﴾

و به او و به اسحاق برکت دادیم. و از نسل ابراهیم و اسحاق، نیکوکار و ستمگر به خود، آشکار بودند. ﴿۱۱۳﴾

برداشت از آیات ۱۱۳ – ۹۱

بقیه قضیه حضرت ابراهیم علیه السلام

سالک الی اللّه باید از قضیه حضرت ابراهیم علیه السلام پندهایی بیاموزد:

۱ – حضرت ابراهیم علیه السلام آن چنان استقامتی داشت که وارد بتخانه شد و بتها را درهم کوبید با آن که می دانست همه مردم علیه او قیام می کنند.

۲ – سالک الی اللّه باید در مقابل دشمنان انبوه آن چنان استقامتی داشته باشد که امر به معروف و نهی از منکرش را ترک نکند.

۳ – در مقابل دشمنان باید عقایدی که برای او قطعی شده اظهار کند و برای آنها استدلال نماید و از هیچ چیز نترسد.

۴ – سالک الی اللّه باید در مقابل محکومیت های قضاوت جور، خود را به خدا واگذار کند تا خدا کید آنها را به خود آنها برگرداند.

۵ – سالک الی اللّه باید همیشه به سوی خدا برود و خود را از شایستگان قرار دهد.

۶ – اگر سالک الی اللّه کاملاً توانست استقامت کند و به راه انحرافی نرود و از خدای تعالی خواست که به او در رسیدن مقام صالحین کمک کند، خدا به او دوستان و فرزندان صالحی عنایت می فرماید.

۷ – سالک الی اللّه اگر به مقام صالحین رسید و رشد کاملی کرد، برای این که به خود او خدای تعالی بفهماند که به مقام خوبی رسیده، امتحان سختی برای او قرار می دهد.

۸ – سالک الی اللّه اوامر الهی را با جدیت و دقّت ولو آن که حکمتش را نفهمد انجام می دهد.

۹ – وقتی که سالک الی اللّه از امتحان خوب بیرون آمد، خدای تعالی کارها را برای او آسان می کند و آن قدر به او مقام و درجه می دهد که از نیکوکاران محسوب شود.

۱۰ – سالک الی اللّه اگر از امتحان خوب بیرون آمد، خدای تعالی سلامتی او را از جهت روح و بدن تأمین می کند و او را می ستاید. زیرا خدای تعالی شکور است.

۱۱ – سالک الی اللّه اگر از امتحان خوب بیرون بیاید، خدای تعالی حتی به فرزندانش توفیق بیشتری عنایت می کند تا آنها از خوبان باشند.

«سلام بر حضرت موسی و هارون علیهماالسلام»

وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ﴿۱۱۴﴾

و قطعا ما به موسی و هارون منّت گذاشتیم. ﴿۱۱۴﴾

وَنَجَّيْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿۱۱۵﴾

که آنها و قومشان را از اندوهی بزرگ نجات دادیم. ﴿۱۱۵﴾

وَنَصَرْنَاهُمْ فَكَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ ﴿۱۱۶﴾

و آنها را یاری کردیم تا آنها غلبه کنند. ﴿۱۱۶﴾

وَآتَيْنَاهُمَا الْكِتَابَ الْمُسْتَبِينَ ﴿۱۱۷﴾

و به آن دو کتاب روشنگرى عنایت کردیم. ﴿۱۱۷﴾

وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿۱۱۸﴾

و آن دو را به راه راست هدایت نمودیم. ﴿۱۱۸﴾

وَتَرَكْنَا عَلَيْهِمَا فِي الْآخِرِينَ ﴿۱۱۹﴾

و آن دو را برای مردم باقی گذاشتیم. ﴿۱۱۹﴾

سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ ﴿۱۲۰﴾

سلام بر موسی و هارون ﴿۱۲۰﴾

إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۲۱﴾

ما این چنین نیکوکاران را جزا می دهیم. ﴿۱۲۱﴾

إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۲۲﴾

آن دو از بندگان مؤمن ما بودند. ﴿۱۲۲﴾

برداشت از آیات ۱۲۲ – ۱۲۰

سلام الهی

خدای تعالی برای پیامبران اولوالعزم آن چنان احترامی قائل است که به آنها سلام گفته و همیشه باید سلام از بزرگتر به کوچکتر باشد، چنان که به حضرت موسی و هارون علیهم السلام خدای تعالی در این آیات عمل فرموده است. زیرا آنها از بندگان مؤمن خدای تعالی بودند.

«حضرت الیاس علیه السلام از پیامبران بود»

وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۲۳﴾

و قطعا الیاس از پیامبران بوده است. ﴿۱۲۳﴾

إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿۱۲۴﴾

زمانی که به قومش گفت: آیا تقوی پیشه نمی کنید؟ ﴿۱۲۴﴾

أَتَدْعُونَ بَعْلاً وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِینَ ﴿۱۲۵﴾

آیا بعل [۱] را می خوانید و بهترین خلقت کنندگان را از دست می دهید؟ ﴿۱۲۵﴾

[۱] ــ اسم بتى است که قوم الیاس مى ‏پرستیدند.

اَللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۲۶﴾

خدایی که پروردگار شما و پروردگار پدران گذشته تان بوده است. ﴿۱۲۶﴾

فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ﴿۱۲۷﴾

پس او را تکذیب کردند. همه آنها ﴿در قیامت﴾ حاضر می شوند. ﴿۱۲۷﴾

إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿۱۲۸﴾

مگر بندگان خالص شده خدا. ﴿۱۲۸﴾

وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ ﴿۱۲۹﴾

و ما او را برای مردم باقی گذاشتیم. ﴿۱۲۹﴾

برداشت از آیات ۱۲۹ – ۱۲۳

قضیه حضرت الیاس علیه السلام

سالک الی اللّه باید معتقد باشد که حضرت الیاس علیه السلام از پیامبران بود و قومش را وادار به تزکیه نفس می کرد و در مرحله اول تقوی را به آنها پیشنهاد می نمود و اعتقادات صحیح را به آنها راهنمایی می کرد و خدای تعالی به خاطر این که او از بندگان خالص شده خدا بود، او را برای دیگران باقی گذاشت.

«سلام خدا بر آل محمّد صلی الله علیه و آله»

سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ ﴿۱۳۰﴾

سلام بر آل یاسین. ﴿۱۳۰﴾

إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۳۱﴾

این گونه ما نیکوکاران را جزا می دهیم. ﴿۱۳۱﴾

إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۳۲﴾

قطعا او از بندگان مؤمن ما بود. ﴿۱۳۲﴾

برداشت از آیات ۱۳۲ – ۱۳۰

سلام بر آل محمد صلی الله علیه و آله

سالک الی اللّه باید بداند که آل پیامبر صلی الله علیه و آله یعنی ذریه آن حضرت از نسل حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام به قدری مورد لطف پروردگارند که در ردیف پیامبران اولوالعزم به آنها سلام گفته تا این گونه جزای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اجر رسالت او را عنایت کند. زیرا آن حضرت از بندگان مؤمن خدای تعالی بود. آنجا که فرموده: «آمن الرسول بما انزل الیه من ربّه».

«حضرت لوط علیه السلام از فرستادگان الهی بود»

وَإِنَّ لُوطًا لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۳۳﴾

و حتما لوط از رسولان بود. ﴿۱۳۳﴾

إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿۱۳۴﴾

آن وقتی که ما او و همه اهلش را نجات دادیم. ﴿۱۳۴﴾

إِلَّا عَجُوزاً فِی الْغَابِرِینَ ﴿۱۳۵﴾

مگر پیرزنی را که از بازماندگان بود. ﴿۱۳۵﴾

ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِینَ ﴿۱۳۶﴾

سپس دیگران را هلاک کردیم. ﴿۱۳۶﴾

وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِمْ مُصْبِحِينَ ﴿۱۳۷﴾

و قطعا شما بر آنها صبحگاهان می گذرید. ﴿۱۳۷﴾

وَبِاللَّیلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۳۸﴾

و (همچنین) شب. پس (چرا) تعقّل نمى کنید؟ ﴿۱۳۸﴾

«حضرت یونس علیه السلام از فرستادگان الهی بود»

وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۳۹﴾

و قطعا یونس از پیامبران بود. ﴿۱۳۹﴾

إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿۱۴۰﴾

آن وقتى که به طرف کشتى پر (از مسافر) فرار کرد. ﴿۱۴۰﴾

فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ ﴿۱۴۱﴾

آنها قرعه انداختند، پس یونس بیرون انداختنی شد. ﴿۱۴۱﴾

فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ ﴿۱۴۲﴾

پس ماهی بزرگی او را بلعید و او خود را ملامت می کرد. ﴿۱۴۲﴾

فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ ﴿۱۴۳﴾

و اگر او غیر از این بود که از تسبیح کنندگان بود، ﴿۱۴۳﴾

لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿۱۴۴﴾

تا روز قیامت در شکم آن ماهی می ماند. ﴿۱۴۴﴾

فَنَبَذْنَاهُ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ سَقِيمٌ ﴿۱۴۵﴾

پس ما او را در حالی که بیمار بود، به زمین خشکی انداختیم. ﴿۱۴۵﴾

وَأَنْبَتْنَا عَلَيْهِ شَجَرَةً مِنْ يَقْطِينٍ ﴿۱۴۶﴾

و بر او درختی از کدو رویاندیم. ﴿۱۴۶﴾

وَأَرْسَلْنَاهُ إِلَى مِائَةِ أَلْفٍ أَوْ يَزِيدُونَ ﴿۱۴۷﴾

و ما او را به طرف صد هزار نفر یا بیشتر فرستادیم. ﴿۱۴۷﴾

فَآمَنُوا فَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ ﴿۱۴۸﴾

پس آنها ایمان آوردند و ما تا مدّتی آنها را از زندگی بهره مند نمودیم. ﴿۱۴۸﴾

برداشت از آیات ۱۴۸ – ۱۳۹

قضیه حضرت یونس علیه السلام

سالک الی اللّه باید از آیاتی که خدای تعالی درباره حضرت یونس علیه السلام در اینجا بیان فرموده استفاده های زیر را بکند:

۱ – کوچکترین کوتاهی درباره انجام وظایفی که به او محوّل شده ننماید.

۲ – با خود فکر نکند که خدای تعالی ممکن است از همه تقصیرات انسان بگذرد و او را به هیچ وجه مؤاخذه نکند.

۳ – گناهان خود را به گردن بگیرد و به دیگران نسبت ندهد.

۴ – خدای تعالی قادر است که همه نوع عذابی را برای انسانی که ظلم به صدها هزار جمعیت ولو ناخود آگاه کرده، انجام دهد.

۵ – با تسبیح پروردگار و توجّه به حقیقت تسبیح می تواند از عذابهای بسیار سخت الهی نجات پیدا کند.

۶ – اگر خدا را از هر عیبی و هر ظلمی منّزه نمود و به آن اعتقاد پیدا کرد، خدا او را از عذابهای سخت نجات می دهد و بلکه به او مهربانی می کند و حتی از ناراحتی های بدنی او را حفظ می فرماید.

۷ – اگر با نیکوکاری و با عهده گرفتن ظلمها و با سلامت نفس خواست زندگی کند. باید تبلیغات و راهنمایی های مردم را نیز به عهده بگیرد. زیرا خدای تعالی مهربان است.

«برای خدا دختر و پسری نیست»

فَاسْتَفْتِهِمْ أَلِرَبِّكَ الْبَنَاتُ وَلَهُمُ الْبَنُونَ ﴿۱۴۹﴾

از آنها سؤال کن آیا برای پروردگارت دخترانی و برای آنها پسرانی هست؟ ﴿۱۴۹﴾

أَمْ خَلَقْنَا الْمَلَائِكَةَ إِنَاثًا وَهُمْ شَاهِدُونَ ﴿۱۵۰﴾

یا ما ملائکه را زن خلق کردیم و آنها شاهد بودند؟ ﴿۱۵۰﴾

أَلَا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ ﴿۱۵۱﴾

همه بدانید، آنها با این تهمتشان می گویند: ﴿۱۵۱﴾

وَلَدَ اللَّهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ ﴿۱۵۲﴾

خدا فرزند آورده و قطعا آنها دروغگویند. ﴿۱۵۲﴾

أَصْطَفَى الْبَنَاتِ عَلَى الْبَنِينَ ﴿۱۵۳﴾

آیا خدا دختران را بر پسران ترجیح داده؟ ﴿۱۵۳﴾

مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴿۱۵۴﴾

شما را چه شده؟ چگونه قضاوت می کنید؟ ﴿۱۵۴﴾

أَفَلَا تَذَكَّرُونَ ﴿۱۵۵﴾

آیا پس چرا متذکر نمی شوید؟ ﴿۱۵۵﴾

أَمْ لَكُمْ سُلْطَانٌ مُبِينٌ ﴿۱۵۶﴾

آیا برای شما دلیل آشکاری هست؟ ﴿۱۵۶﴾

فَأْتُوا بِكِتَابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۵۷﴾

پس اگر راستگو هستید، نوشته تان را بیاورید. ﴿۱۵۷﴾

«انتساب نداشتن خدا به اجنّه»

وَجَعَلُوا بَيْنَهُ وَبَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَبًا وَلَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ ﴿۱۵۸﴾

و بین خدا و جنّها نسبى قرار دادند و حال آنکه قطعا جنّها مى دانند که آنها احضار خواهند شد. ﴿۱۵۸﴾

سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۱۵۹﴾

پاک است خدا از آنچه آنها توصیف می کنند. ﴿۱۵۹﴾

إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ ﴿۱۶۰﴾

مگر بندگان پاک و خالص شده خدا. ﴿۱۶۰﴾

فَإِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ ﴿۱۶۱﴾

پس حتما شما و آنچه را می پرستید. ﴿۱۶۱﴾

مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ بِفَاتِنِينَ ﴿۱۶۲﴾

نمی توانید آنها را گمراه کنید. ﴿۱۶۲﴾

إِلَّا مَنْ هُوَ صَالِ الْجَحِیمِ ﴿۱۶۳﴾

مگر کسی که خود به سوی جهنّم می رود. ﴿۱۶۳﴾

وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ ﴿۱۶۴﴾

و هیچ کس از ما نیست، مگر اینکه برای او مقام معلومی است. ﴿۱۶۴﴾

وَإِنَّا لَنَحْنُ الصَّافُّونَ ﴿۱۶۵﴾

و ما همگی به صف ایستاده ایم. ﴿۱۶۵﴾

وَإِنَّا لَنَحْنُ الْمُسَبِّحُونَ ﴿۱۶۶﴾

و قطعا ما تسبیح کنندگان هستیم. ﴿۱۶۶﴾

وَإِنْ كَانُوا لَيَقُولُونَ ﴿۱۶۷﴾

و اگر چه آنها می گفتند: ﴿۱۶۷﴾

لَوْ أَنَّ عِنْدَنَا ذِكْرًا مِنَ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۶۸﴾

اگر در نزد ما کتابی از گذشتگان می بود، ﴿۱۶۸﴾

لَكُنَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ ﴿۱۶۹﴾

حتما ما بندگان پاک و خالص خدا بودیم. ﴿۱۶۹﴾

فَكَفَرُوا بِهِ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ ﴿۱۷۰﴾

پس به آن کافر شدند و به زودی خواهند دانست. ﴿۱۷۰﴾

وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۷۱﴾

و قطعا سخن ما برای بندگان فرستاده شده مان از پیش مسلّم گردیده. ﴿۱۷۱﴾

إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ﴿۱۷۲﴾

که قطعا آنها همان یاری شدگانند. ﴿۱۷۲﴾

وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۱۷۳﴾

و حتما لشگر ما غلبه کنندگانند. ﴿۱۷۳﴾

فَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ ﴿۱۷۴﴾

پس از آنها تا مدّتی رو بگردان. ﴿۱۷۴﴾

وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ ﴿۱۷۵﴾

و آنها را نگاه کن که آنها هم به زودی خواهند دید. ﴿۱۷۵﴾

أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ﴿۱۷۶﴾

آیا برای عذاب ما عجله می کنند؟ ﴿۱۷۶﴾

فَإِذَا نَزَلَ بِسَاحَتِهِمْ فَسَاءَ صَبَاحُ الْمُنْذَرِينَ ﴿۱۷۷﴾

پس وقتى که عذاب ما به ساحت آنها فرود آمد، پس بدصبحى انذارشدگان دارند. ﴿۱۷۷﴾

وَتَوَلَّ عَنْهُمْ حَتَّى حِینٍ ﴿۱۷۸﴾

از آنها تا مدّتی رو بگردان. ﴿۱۷۸﴾

وَأَبْصِرْ فَسَوْفَ يُبْصِرُونَ ﴿۱۷۹﴾

و (آنها را) نگاه کن که به زودى آنها هم خواهند دید. ﴿۱۷۹﴾

سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۱۸۰﴾

منزّه است پروردگار تو، پروردگار عزّت، از آنچه وصف مى کنند. ﴿۱۸۰﴾

وَسَلَامٌ عَلَى الْمُرْسَلِینَ ﴿۱۸۱﴾

و سلام بر پیامبران. ﴿۱۸۱﴾

وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ﴿۱۸۲﴾

و حمد برای خدایی که پروردگارِ جهانیان است. ﴿۱۸۲﴾

سوره مبارکه یس

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«پیغمبر صلی الله علیه و آله در راه راست است»

یس ﴿۱﴾

یس (محمّد) ﴿۱﴾

وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ ﴿۲﴾

قسم به قرآنِ پر از حکمت ﴿۲﴾

إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۳﴾

قطعا تو از پیامبرانی ﴿۳﴾

عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۴﴾

در راه راستی ﴿۴﴾

تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ ﴿۵﴾

از سوی خدای عزیز مهربان قرآن نازل شده است. ﴿۵﴾

لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿۶﴾

براى آنکه بترسانى قومى را همان طور که پدرانشان ترسانده شدند. پس آنها غافلند (از انذارها). ﴿۶﴾

«صفات غافلین»

لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۷﴾

قطعا فرمان درباره اکثر آنها تحقّق یافته و آنها ایمان نمى آورند. ﴿۷﴾

إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ ﴿۸﴾

ما در گردنهاى آنها غلهائى قرار دادیم که آن غلها تا به چانه هاى آنها رسیده پس سر آنها به بالا نگه داشته شده است. ﴿۸﴾

وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ ﴿۹﴾

و از پیش روى آنها و از پشت سر آنها سدّى قرار داده ایم. پس دیده آنان را پوشانده ایم که آنها نمى بینند. ﴿۹﴾

وَسَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۰﴾

و یکسان است براى آنها که بترسانى آنها را یا نترسانى، (آنها) ایمان نمى آورند. ﴿۱۰﴾

إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿۱۱﴾

جز این نیست که تو مى ترسانى کسى را که از ذکر (قرآن) تبعیت کند و از خداى رحمان در پنهانى بترسد، پس او را به مغفرت و اجر خوبى بشارت بده. ﴿۱۱﴾

«علم هر چیزی در قلب امام مبین ثبت شده است»

إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ ﴿۱۲﴾

حتما ما مرده ها را زنده مى کنیم و آنچه را که جلو فرستاده اند و آثار آنها را ثبت مى نماییم و (علم) هر چیزى را در امامى مبین احصاء کرده ایم. ﴿۱۲﴾

«قصّه فرستادگان حضرت عیسی علیه السلام به انطاکیه»

وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۳﴾

و براى آنها مَثَل اصحاب قریه را بزن، آن زمانى که فرستادگان به طرف آنها آمدند. ﴿۱۳﴾

إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ ﴿۱۴﴾

زمانى که ما به سوى آنها دو نفر را فرستادیم، پس آنها را تکذیب کردند و ما آنها را به سوّمى یارى کردیم (عزیز نمودیم)، پس آنها گفتند که ما حتما به سوى شما فرستادگانى هستیم. ﴿۱۴﴾

قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ﴿۱۵﴾

مردم آن قریه گفتند: شما جز بشرى مثل ما نیستید و خداى بخشنده چیزى نازل نکرده. شما جز دروغگو چیزى نیستید. ﴿۱۵﴾

قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿۱۶﴾

گفتند: پروردگار ما مى داند که ما قطعا به سوى شما فرستاده شده ایم. ﴿۱۶﴾

وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿۱۷﴾

و بر ما جز ابلاغ صریح چیزی نیست. ﴿۱۷﴾

قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۸﴾

گفتند: ما به شما فال بد زده ایم که اگر بس نکنید، حتماً شما را سنگسار مى کنیم و از طرف ما عذاب دردناکى به شما مى رسد. ﴿۱۸﴾

قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿۱۹﴾

گفتند: فال بد شما با شما است، اگر شما بفهمید و متذکر شوید؟ آیا شما متذکر مى شوید؟ بلکه شما قوم اسرافکارى هستید. ﴿۱۹﴾

«گفتار حبیب نجّار»

وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ ﴿۲۰﴾

و مردى از دورترین نقطه شهر با شتاب آمد، گفت: اى قومِ من، از پیامبران پیروى کنید. ﴿۲۰﴾

اِتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۲۱﴾

پیروى کنید از کسانى که از شما اجرى نمى خواهند و آنها هدایت شدگانند. ﴿۲۱﴾

برداشت از آیات ۲۱ – ۱۳

قضیه اصحاب قریه

سالک الی اللّه باید از قضیه ای که در اول سوره یس خدای تعالی مثل زده است، مطالب زیر را تعلیم بگیرد،

۱ – آن که راه تبلیغات دینی را به طور صحیح یاد بگیرد و اشتباه نکند.

۲ – با سیاست خاصی طوری موعظه کند که دیگران را عزیز کرده و ضمنا سخنان خودش را به مردم بفهماند.

۳ – به تبلیغ دین اکتفا کند و به سخنان بیهوده گویان توجه نکند.

۴ – از تهدید دیگران اگر خدا پشتیبان او است نترسد.

۵ – از اسراف کنندگان نباشد.

۶ – به کمک دین و رسالت پیامبران علیهم السلام برخیزد.

۷ – انصاف داشته باشد و حرف حق را به خصوص از کسانی که اجر و مزدی از او طلب نمی کنند، بپذیرد؟

وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۲﴾

و مرا چه شده که عبادت نکنم کسى را که خلقم کرده و به سوى او برمى گردید. ﴿۲۲﴾

أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ ﴿۲۳﴾

آیا غیر از او خدایانى را (براى عبادت) بگیرم؟ که اگر خداى رحمان ضررى را براى من بخواهد، شفاعت آنها، از چیزى مرا بى نیاز نکرده و مرا نجات نخواهد داد. ﴿۲۳﴾

إِنِّي إِذًا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۴﴾

که قطعا من در آن وقت در گمراهی آشکاری هستم. ﴿۲۴﴾

إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿۲۵﴾

من حتما ایمان به پروردگار شما آوردم، پس ﴿سخن﴾ مرا بشنوید. ﴿۲۵﴾

قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾

گفته شد که داخل بهشت شو. گفت: ای کاش قوم من می دانستند. ﴿۲۶﴾

بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ﴿۲۷﴾

که پروردگارم مرا بخشید و مرا از گرامی شدگان قرار داد. ﴿۲۷﴾

وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ ﴿۲۸﴾

و ما بر قوم او بعد از او لشگرى از آسمان نازل نکردیم و ما هرگز از فرستندگان نبوده ایم. ﴿۲۸﴾

إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿۲۹﴾

جز یک فریاد چیزی نبود، پس ناگهان همه آنها خاموش شدند. ﴿۲۹﴾

«حسرت خدا بر عمل بندگانش»

يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۳۰﴾

اى حسرت بر بندگان. پیامبرى نزد آنها نیامد، مگر آنکه آنها او را مسخره مى کردند. ﴿۳۰﴾

أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۳۱﴾

 آیا ندیدند چقدر از جمعیتهائى قبل از آنها را هلاک کردیم؟ قطعا آنها به سوى اینها بر نمى گردند. ﴿۳۱﴾

وَإِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۳۲﴾

و اینکه همه آنها به نزد ما احضار خواهند شد. ﴿۳۲﴾

برداشت از آیات ۳۲ – ۳۰

استهزاء

سالک الی اللّه علاوه بر این که ناصحین و پیامبران را استهزاء نمی کند، به سخنان آنها باید دقیقا گوش دهد تا هدایت شود و گمراه نگردد که روز قیامت وقتی به محضر پروردگارش رسید سرافراز باشد.

«زمین مرده زنده می شود»

وَآيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ ﴿۳۳﴾

و نشانه اى براى آنها، زمین مرده اى است که آن را زنده مى کنیم و از آن دانه اى بیرون مى آوریم که مردم از آن مى خورند. ﴿۳۳﴾

وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنَ الْعُيُونِ ﴿۳۴﴾

و در آن باغهائى از درختان خرما و درختان انگور قرار دادیم و در آن باغها چشمه هائى جارى نمودیم. ﴿۳۴﴾

لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ﴿۳۵﴾

براى اینکه از میوه هاى آن و آنچه را که با دستهایشان در آن باغها کار کرده اند، بخورند. آیا پس (چرا) تشکر نمى کنند؟ ﴿۳۵﴾

سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۶﴾

منزّه است خدائى که همه زوجها را از آنچه زمین مى رویاند و از (دسترنج) خودشان و از آنچه نمى دانند، آفرید. ﴿۳۶﴾

وَآيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿۳۷﴾

و نشانه دیگر براى آنها شب است که ما روز را از آن مى گیریم، ناگهان آنها در ظلمت قرار مى گیرند. ﴿۳۷﴾

«حرکت خورشید»

وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۳۸﴾

و (آیه دیگر) خورشیدى که براى رسیدن به قرارگاهش در حرکت است. این تقدیر خداى قادر دانا است. ﴿۳۸﴾

وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿۳۹﴾

و براى ماه منزلهائى تقدیر کردیم تا به صورت شاخه خشکیده قوسى شکل درخت خرما برگردد. ﴿۳۹﴾

لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿۴۰﴾

نه براى خورشید سزاوار است اینکه به ماه برسد و نه شب بر روز پیشى مى گیرد و هر کدام در مدار خود شناورند. ﴿۴۰﴾

«کشتی یکی از نشانه های خدا است»

وَآيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿۴۱﴾

و نشانه (دیگرى) براى آنها این است که نسل آنها را در کشتیهائى که پر از بارها است، حمل مى کنیم. ﴿۴۱﴾

وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ ﴿۴۲﴾

و براى آنها مِثل آن (کشتى) مرکبهائى که سوار مى شوند، خلق کردیم. ﴿۴۲﴾

وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِيخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ يُنْقَذُونَ ﴿۴۳﴾

و اگر بخواهیم آنها را به طورى که نه فریادرسى داشته باشند و نه نجات داده شوند، غرقشان مى کنیم. ﴿۴۳﴾

إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ ﴿۴۴﴾

مگر آنکه رحمتى از طرف ما شامل حالشان شود و (بنا شود که) مدّتى در دنیا بهره مند گردند. ﴿۴۴﴾

وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۴۵﴾

و وقتى که به آنها گفته مى شود: به خاطر آنچه که پیش روى شما و آنچه که پشت سر شما قرار گرفته، تقوى داشته باشید تا شاید مورد رحمت پروردگار واقع شوید. ﴿۴۵﴾

وَمَا تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿۴۶﴾

و هیچ نشانه اى از نشانه هاى پروردگارشان براى آنها نمى آید، مگر آنکه آنها از آن اعراض مى کنند. ﴿۴۶﴾

«دستور انفاق»

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۴۷﴾

و وقتى که به آنها گفته مى شود: از آنچه خدا روزیتان کرده انفاق کنید، کسانى که کافر شده اند، به کسانى که ایمان آورده اند، مى گویند: آیا ما کسى را اطعام کنیم که اگر خدا بخواهد، او را اطعام مى کند؟ شما جز در گمراهى آشکارى نیستید. ﴿۴۷﴾

برداشت از آیات ۴۷ – ۴۵

صفات حسنه

سالک الی اللّه باید به خاطر آن چه برایش پیش خواهد آمد از اعمال گذشته اش بترسد، شاید مورد مهربانی خدا واقع گردد و از آیات الهی اعراض نکند و به آنها دقّت عملی نماید و از آن چه خدای تعالی به او روزی فرموده انفاق کند و عاطفه انسانی داشته باشد و چون در این جهت باید امتحان بدهد، با خود نگوید که اگر خدا می خواست به فقرا هم خودش روزی کاملی عنایت می کرد که اگر این چنین فکری کرد، در گمراهی و اشتباه کاملی خواهد بود.

وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۴۸﴾

و مى گویند: اگر شما راست مى گویید، این وعده چه وقت انجام خواهد شد؟ ﴿۴۸﴾

مَا يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ ﴿۴۹﴾

انتظارى نمى کشند، مگر اینکه یک صیحه آنها را مى گیرد، در حالى که آنها مشغول مخاصمه و جنجال هستند. ﴿۴۹﴾

فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ ﴿۵۰﴾

آنها نمى توانند وصیتى کنند و نه به خانواده شان برگردند. ﴿۵۰﴾

«درباره روز قیامت»

وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ ﴿۵۱﴾

و در صور دمیده مى شود. پس ناگهان آنها از قبرهاى خود به محضر پروردگارشان با شتاب مى آیند. ﴿۵۱﴾

قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿۵۲﴾

مى گویند: اى واى بر ما، چه کسى ما را از مرقدمان (خوابگاه مان) بیرون آورد؟ این همان وعده خداى رحمان است و پیغمبران راست گفتند. ﴿۵۲﴾

إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۵۳﴾

چیزى جز یک صیحه نبود. ناگهان همه آنها نزد ما احضار مى شوند. ﴿۵۳﴾

فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۵۴﴾

پس امروز چیزى از ظلم به کسى نمى رسد و جزا داده نمى شوید مگر آنچه که عمل مى کردید. ﴿۵۴﴾

إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ ﴿۵۵﴾

قطعا اهل بهشت امروز مشغول و مسرورند. ﴿۵۵﴾

هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ ﴿۵۶﴾

آنها و همسرانشان در سایه ها روی تختها تکیه زده اند. ﴿۵۶﴾

لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُمْ مَا يَدَّعُونَ ﴿۵۷﴾

براى آنها در آن بهشتها میوه هاى خوبى است و هر چه بخواهند در اختیارشان خواهد بود. ﴿۵۷﴾

سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ ﴿۵۸﴾

سلام کلامی است از طرف پروردگار مهربان. ﴿۵۸﴾

وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۵۹﴾

و اى گناه کاران، امروز (از میان مردم) شما جدا شوید. ﴿۵۹﴾

أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۶۰﴾

آیا من با شما، اى فرزندان آدم، (در عالم ذر) عهد نبستم که شیطان را عبادت نکنید؟ که قطعا او براى شما دشمن آشکارى است. ﴿۶۰﴾

وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ﴿۶۱﴾

و اینکه مرا عبادت کنید که راه راست همین است. ﴿۶۱﴾

وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿۶۲﴾

و قطعا شیطان از شما گروه زیادی را گمراه کرد. آیا شما تعقّل نمی کنید؟ ﴿۶۲﴾

برداشت از آیات ۶۲ – ۶۰

تعهّدات

سالک الی اللّه باید به تعهّداتی که در عالم میثاق و عالم ذر با خدا بسته عمل کند که من جمله بندگی خدا که همان صراط مستقیم است و ترک بندگی شیطان که پیروی از دشمن است، می باشد.

هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۶۳﴾

این جهنّمی است که شما وعده داده می شدید. ﴿۶۳﴾

اِصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿۶۴﴾

به خاطر آنچه که کفران می کردید، امروز داخل آن شوید. ﴿۶۴﴾

«روز قیامت دست و پای انسان شهادت می دهند»

اَلْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۶۵﴾

امروز ما بر دهانهاى آنها مُهر مى زنیم و دستهایشان با ما سخن مى گویند و پاهایشان به آنچه که به دست آورده بودند، شهادت مى دهند. ﴿۶۵﴾

وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ ﴿۶۶﴾

و اگر ما بخواهیم چشمهاى آنها را کور مى کنیم. پس در راه پیشى بگیرید. پس آیا آنها چگونه مى بینند (که پیشى بگیرند)؟ ﴿۶۶﴾

وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ ﴿۶۷﴾

و اگر بخواهیم، در جاى خودشان آنها را مسخ مى کنیم تا نتوانند بروند و نه برگردند. ﴿۶۷﴾

وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ ﴿۶۸﴾

و کسى را که عمر طولانى مى دهیم، در خلقت او را مى شکنیم. آیا پس (چرا) تعقّل نمى کنند؟ ﴿۶۸﴾

«شعر گفتن برای پیامبر صلی الله علیه و آله سزاوار نیست»

وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ ﴿۶۹﴾

و ما به او (پیغمبر) شعر تعلیم ندادیم و شعر سزاوار او نیست. این چیزى جز یادآورى و قرآن آشکارى نیست. ﴿۶۹﴾

لِيُنْذِرَ مَنْ كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿۷۰﴾

به خاطر آنکه بترساند کسى را که زنده است و بر کافران عذاب الهى تحقّق پیدا کند. ﴿۷۰﴾

«خلقت چهارپایان»

أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ ﴿۷۱﴾

آیا ندیدند که ما براى آنها با قدرت خود چهارپایان را خلق کردیم، پس آنها آن چهارپایان را مالک شدند؟ ﴿۷۱﴾

وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ ﴿۷۲﴾

و چهارپایان را براى آنها رام کردیم تا بعضى از آنها مرکبشان باشد و بعضى از آنها را بخورند. ﴿۷۲﴾

وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ﴿۷۳﴾

و در این چهارپایان براى آنها منفعتها و نوشیدنیهائى است (شیر). آیا پس (چرا) شکر نمى کنند؟ ﴿۷۳﴾

«خدا یکی است»

وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۷۴﴾

و غیر از خدا، خدایانى را براى عبادت مى گیرند که شاید آنها یارى شوند. ﴿۷۴﴾

لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ ﴿۷۵﴾

آنها نمى توانند اینها را یارى کنند و حال آنکه اینها براى آنها لشگر آماده اى هستند. ﴿۷۵﴾

فَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿۷۶﴾

پس کلام آنها تو را محزون نکند. قطعا ما آنچه را که پنهان مى کنند و آنچه را که علنى مى کنند، مى دانیم. ﴿۷۶﴾

«خلقت انسان»

أَوَلَمْ يَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ ﴿۷۷﴾

آیا انسان نمى بیند که ما قطعا او را از نطفه خلق کردیم، پس ناگهان او دشمن آشکارى مى گردد. ﴿۷۷﴾

«معاد جسمانی»

وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ ﴿۷۸﴾

و براى ما مثالى زد و خلقت خودش را فراموش کرد. گفت: چه کسى استخوان ها را زنده مى کند و حال آنکه این پوسیده است؟ ﴿۷۸﴾

قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ ﴿۷۹﴾

بگو: آن کسى که اوّل مرتبه آن را بوجود آورد، زنده اش مى کند و او به هر خلقتى دانا است. ﴿۷۹﴾

برداشت از آیات ۷۹ – ۷۶

سرزنش دشمنان

سالک الی اللّه نباید از سخنان بیهوده دشمنان دین و راه و مسلکش ناراحت شود، بلکه باید آنها را به خدای تعالی وابگذارد. زیرا خدای تعالی پاسخ او را خواهد داد.

اَلَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ ﴿۸۰﴾

آن کسى که از درخت سبز براى شما آتشى قرار مى دهد پس شما از آن درخت آتش روشن مى کنید. ﴿۸۰﴾

أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ ﴿۸۱﴾

آیا خدائى که آسمانها و زمین را خلق کرد، قادر نیست بر اینکه مثل آنها را خلق کند؟ چرا و حال آنکه او خالق دانائى است. ﴿۸۱﴾

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۸۲﴾

جز این نیست که امر او وقتى چیزى را اراده کند، اینکه بگوید به او که باش، پس مى باشد. ﴿۸۲﴾

فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾

پس منزّه است آن کسى که بدست او ملکوت هر چیزى است و به سوى او شما برگردانده مى شوید. ﴿۸۳﴾

سوره مبارکه فاطر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«قدرت ملائکه به سه بخش تقسیم می شود»

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱﴾

تمام ستایشها مال خدائى است که خالق آسمانها و زمین است. ملائکه را رسولانى قرار داده که صاحب دو بال و سه بال و چهار بال اند. و هر چه خدا بخواهد، در خلقت زیاد مى کند. قطعا خدا بر هر چیزى قادر است. ﴿۱﴾

مَا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۲﴾

هر چه را خدا براى مردم از رحمت خود بگشاید، کسى نمى تواند از آن جلوگیرى کند و هر چه را که جلوگیرى کند، کسى نمى تواند آن را بعدا آزاد کند. و او عزیز حکیمى است. ﴿۲﴾

«به یاد نعمتهای خدا باشید»

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ ﴿۳﴾

اى مردم، نعمت خدا را براى خودتان به یاد بیاورید. آیا خالقى غیر از خدا که شما را روزى از آسمان و زمین بدهد هست؟ هیچ خدائى جز او نیست. پس چگونه (از خدا) جدا مى شوید. ﴿۳﴾

وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِكَ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿۴﴾

و اگر تو را تکذیب کردند، پس قطعا پیامبرانى که قبل از تو بودند، آنها را هم تکذیب نمودند. و به سوى خدا همه کارها بر مى گردد. ﴿۴﴾

«وعده خدا حقّ است»

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿۵﴾

اى مردم، قطعا وعده خدا حقّ است. پس شما را زندگى دنیا مغرور نکند و (شیطان) فریبنده شما را (به کرم خدا) مغرور ننماید. ﴿۵﴾

«شیطان دشمن شما است»

إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ ﴿۶﴾

قطعا شیطان دشمن شما است، پس او را به عنوان دشمن خود بگیرید. جز این نیست که او حزب خود را مى خواند براى اینکه آنها اهل آتش سوزنده باشند. ﴿۶﴾

برداشت از آیات ۶ – ۵

غرور

سالک الی اللّه باید بداند که وعده الهی حقّ است و زندگی حقیقی انسان بعد از مرگ است و زندگی دنیا او را مغرور نکند و شیطان او را به کرم خدا مغرور ننماید.

اَلَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ ﴿۷﴾

کسانى که کافر شده اند، براى آنها عذاب شدیدى خواهد بود و کسانى که ایمان آورده اند و اعمال صالحه انجام داده اند، براى آنها بخشش و اجر بزرگى خواهد بود. ﴿۷﴾

«اشتباه مردم درباره اعمال خودشان»

أَفَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ ﴿۸﴾

آیا کسى که عمل بدش براى او زینت داده شده، پس عمل خود را نیکو مى بیند؟ پس حتما خدا کسى را که بخواهد گمراه مى کند و کسى را که بخواهد هدایت مى کند، پس به خاطر حسرتهایت بر آنها جانت را از دست ندهى. حتما خدا به آنچه مى کنند، دانا است. ﴿۸﴾

برداشت از آیه ۸

اعمال بد

سالک الی اللّه باید کوشش کند که اعمال بدش در نظرش جلوه نکند و حسرت اعمال زشت خودش و دیگران را نبرد.

«تشکیل ابرها»

وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ ﴿۹﴾

و خدا کسى است که بادها را فرستاد، پس بادها ابرها را حرکت مى دهند و به سوى شهرِ مرده اى ابرها را فرستادیم. پس بوسیله آن زمین را بعد از آنکه مرده بود، زنده اش نمودیم. نشر (در قیامت) همین طور خواهد بود. ﴿۹﴾

«همه عزّت مال خدا است»

مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُولَئِكَ هُوَ يَبُورُ ﴿۱۰﴾

کسى که عزّت را مى خواهد، پس همه عزّت مال خدا است. به سوى او کلام پاکیزه بالا مى رود و عمل شایسته آن را بالا مى برد. و کسانى که نقشه هاى بدى مى کشند، براى آنها عذاب شدیدى است و مکر اینها از بین مى رود. ﴿۱۰﴾

برداشت از آیه ۱۰

عزّت

سالک الی اللّه اگر در دنیا و آخرت بخواهد عزّت داشته باشد، باید بداند که آن در دست خدا است و تنها عمل صالح است که او را بالا می برد و به کمال می رساند.

«خلقت بدن انسان»

وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنْثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَلَا يُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿۱۱﴾

و خدا شما را از خاک خلق کرد، سپس از نطفه، سپس شما را جفتهائى قرار داد. و هیچ ماده اى باردار نمى شود و هیچ وضع حملى واقع نمى گردد، مگر با علم خدا. و هیچ عمرکننده اى عمر زیاد نمى کند و هیچ کس از عمرش کم نمى شود، مگر در کتاب ثبت شده است. قطعا آن بر خدا آسان است. ﴿۱۱﴾

«دو دریا با هم مخلوط نمی شوند»

وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِنْ كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۲﴾

و دو دریا با هم مساوى نیستند. این دریا شیرین و گوارا است و آشامیدنى اش  خوشگوار و آن دریا شور و تلخ است و از همه (این دریاها) شما گوشت تازه اى مى خورید و وسائل زینت براى پوشیدنتان استخراج مى کنید و کشتیها را در آن مى بینى که دریا را مى شکافند تا از فضل خدا بهره بگیرید و شاید شما تشکر کنید. ﴿۱۲﴾

«ماه و خورشید حرکت می کنند»

يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُسَمًّى ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِنْ قِطْمِيرٍ ﴿۱۳﴾

شب را در روز و روز را در شب داخل مى کند و خورشید و ماه را مسخّر کرده که هر یک تا وقت معینى حرکت مى کنند. این است خداى شما که پروردگار شما است، براى او مالکیت است. و کسانى را که غیر از خدا مى خوانید، به اندازه پوست هسته خرما مالکیت ندارند. ﴿۱۳﴾

«بیچارگی بتها»

إِنْ تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ﴿۱۴﴾

اگر شما آنها را بخوانید، صداى شما را نمى شنوند و اگر هم شنیده اند، به شما جواب نمى دهند و روز قیامت آنها شرک شما را منکر مى شوند. و هیچ کس مانند (خداىِ) دانا تو را با خبر نمى کند. ﴿۱۴﴾

«همه مردم فقرای درگاه خدا هستند»

يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۱۵﴾

اى مردم، شما نیازمندان به درگاه خدا هستید و خدا او است که بى نیاز ستوده اى است. ﴿۱۵﴾

إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَأْتِ بِخَلْقٍ جَدِيدٍ ﴿۱۶﴾

اگر بخواهد، شما را از بین مى برد و خلق تازه اى بوجود مى آورد. ﴿۱۶﴾

برداشت از آیات ۱۶ – ۱۵

فقر

سالک الی اللّه باید بداند که سرتاپا نیازمند و محتاج پروردگار است و تنها او است که از همه کس و همه چیز بی نیاز است و اگر خدای تعالی بخواهد، همه را نابود می کند و مخلوق جدیدی روی کار می آورد.

وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِيزٍ ﴿۱۷﴾

و آن بر خدا مشکل نیست. ﴿۱۷﴾

«گناه هیچ کس بر عهده دیگری نخواهد بود»

وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى وَإِنْ تَدْعُ مُثْقَلَةٌ إِلَى حِمْلِهَا لَا يُحْمَلْ مِنْهُ شَيْءٌ وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى إِنَّمَا تُنْذِرُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَمَنْ تَزَكَّى فَإِنَّمَا يَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ ﴿۱۸﴾

و گناهکارى گناه دیگرى را به عهده نمى گیرد. و اگر کسى بار سنگینِ دیگرى را براى حمل گناه خود بخواند، چیزى از آن را بر عهده نخواهد گرفت و اگر چه از نزدیکان او باشد. جز این نیست که تو کسانى را مى ترسانى که به پنهانى از پروردگارشان در خشیت اند و نماز را بر پا مى دارند. و کسى که تزکیه (نفس) کند، جز این نیست که به نفع خود تزکیه مى کند. و برگشت به سوى خدا است. ﴿۱۸﴾

برداشت از آیات ۱۸ – ۱۷

تزکیه نفس

سالک الی اللّه باید بداند که هیچ کس گناه دیگری را در نزد خدا به دوش نمی کشد ولو از نزدیکان و اقربای انسان باشد و اگر کسی مشغول به تزکیه نفس می شود، به نفع خودش تزکیه نفس کرده و خود را از مهالک نجات داده و رستگار گردیده است.

«کور و بینا یکسان نیستند»

وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ ﴿۱۹﴾

و کور و بینا با هم یکسان نیستند. ﴿۱۹﴾

وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ ﴿۲۰﴾

و نه تاریکیها و نور ﴿۲۰﴾

وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ ﴿۲۱﴾

و نه سایه و حرارت ﴿۲۱﴾

وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ ﴿۲۲﴾

و زنده ها و مرده ها با هم مساوى نیستند. قطعا خدا به هر کسى بخواهد، مى شنواند ولى تو کسانى را که در قبرها هستند، نمى توانى بشنوانى. ﴿۲۲﴾

برداشت از آیات ۲۲ – ۱۹

بد و خوب با هم مساوی نیستند

سالک الی اللّه باید بداند همان گونه که کور با بینا و تاریکی با نور و سایه با آفتاب و زنده با مرده مساوی نیستند افراد غافل از خدا با سالکین الی اللّه مساوی نخواهند بود و کسانی که غافل اند اگر غفلت شان ادامه پیدا کند، منتهی به مرگ روحی شان خواهد شد که حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هم نمی توند به آنها چیزی بشنواند.

«اوصاف رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِيرٌ ﴿۲۳﴾

تو جز ترساننده ای نیستی. ﴿۲۳﴾

إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِيهَا نَذِيرٌ ﴿۲۴﴾

حتما ما تو را به حقّ بشارت دهنده و ترساننده فرستادیم. و هیچ امّتى نیست، مگر آنکه در میان آنها ترساننده اى بوده است. ﴿۲۴﴾

وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالزُّبُرِ وَبِالْكِتَابِ الْمُنِيرِ ﴿۲۵﴾

و اگر تو را تکذیب کرده اند، پس قطعا کسانى که قبل از آنها هم بوده اند، تکذیب نموده اند. پیامبرانشان با دلائل و پندها و با کتاب روشنائى دهنده به نزد آنها آمدند. ﴿۲۵﴾

ثُمَّ أَخَذْتُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ﴿۲۶﴾

سپس کافران را من اخذ کردم، پس مجازات من (نسبت به آنها) چگونه بوده است؟ ﴿۲۶﴾

«بوسیله باران میوه های رنگارنگ بیرون می آید»

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ ﴿۲۷﴾

آیا ندیدى که خدا از آسمان آب را نازل فرمود، پس بوسیله آن آب، میوه هائى که رنگهاى مختلف داشت، بیرون آورد. و از کوهها رگه هائى سفید و سرخ با رنگهاى مختلف و سیاه پر رنگ آفریدیم؟ ﴿۲۷﴾

«جانداران رنگارنگ»

وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ كَذَلِكَ إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ غَفُورٌ ﴿۲۸﴾

و همچنین از مردم و جنبندگان و چهارپایان رنگهایشان مختلف مى باشد. جز این نیست که از میان بندگان خدا، علماء هستند که از خدا مى ترسند. قطعا خدا عزیز بخشنده اى است. ﴿۲۸﴾

«انفاق، تجارت پر منفعتی است»

إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ ﴿۲۹﴾

قطعا کسانى که کتاب خدا را تلاوت مى کنند و نماز را بر پا مى دارند و از آنچه به آنها روزى داده ایم، در پنهان و علنى انفاق مى کنند، اینها امید به تجارتى دارند که هرگز پایان پذیر نیست. ﴿۲۹﴾

لِيُوَفِّيَهُمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدَهُمْ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّهُ غَفُورٌ شَكُورٌ ﴿۳۰﴾

تا اجرهایشان را کاملاً به آنها عنایت کند و براى آنها از فضل خودش زیادتر بدهد. حتما او بخشنده شکورى است. ﴿۳۰﴾

برداشت از آیات ۳۰ – ۲۸

اهمیت علم و دانش دینی

سالک الی اللّه باید بداند که علم و دانش دینی به قدری پر ارزش است که خدای تعالی کسانی را که تحصیل علوم دینی می کنند، اهل خشیت و عبادت دانسته و نام آنها در قرآن علماء گذاشته شده است. و کسانی که قرآن می خوانند و نماز را بر پا می دارند و از آن چه خدا به آنها انفاق کرده علنی و پنهانی انفاق می کنند، اینها تجارتی کرده اند که هرگز پایانی نخواهد داشت و خدای تعالی اجر آنها را کاملاً عنایت می کند و از آن چه وعده فرموده بیشتر هم به آنها خواهد داد.

«آنچه خدا وحی کرده حقّ است»

وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿۳۱﴾

و آنچه ما به تو از کتاب وحى کردیم، همان حقّ است و تصدیق کننده آنچه قبل از خود بوده، مى باشد. قطعا خدا به بندگانش آگاه بینائى است. ﴿۳۱﴾

«فضیلت بزرگ اهل البیت علیهم السلام»

ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ﴿۳۲﴾

سپس ما کتاب را به ارث به کسانى که از میان بندگانمان اختیارشان کردیم، دادیم. پس جمعى از این اختیارشدگان کسانى هستند که ظلم کننده به خود مى باشند و بعضى از آنها میانه رو هستند و بعضى از آنها بر جمیع خوبیها به اذن خدا پیشى گرفته اند. این همان فضیلت بزرگ است. ﴿۳۲﴾

جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ﴿۳۳﴾

بهشتهاى جاویدانى که داخل آنها مى شوند و در آن بهشت ها به دستبندهائى از طلا و مروارید زینت مى گردند و لباسشان در آن بهشتها حریر است. ﴿۳۳﴾

وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ ﴿۳۴﴾

و آنها مى گویند: حمد مال خدائى است که حزن را از ما برد. حتما پروردگار ما آمرزنده شکورى (حق شناس) است. ﴿۳۴﴾

اَلَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ ﴿۳۵﴾

آن خدائى که از فضل خود ما را در خانه دائمى واردمان کرد که در این خانه نه رنجى و نه سستى و ضعفى به ما مى رسد. ﴿۳۵﴾

«جزای کافران»

وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقْضَى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ ﴿۳۶﴾

و براى کسانى که کافر شدند، آتش جهنّم خواهد بود. هرگز درباره آنها اجازه داده نمى شود که بمیرند و عذاب جهنّم از آنها تخفیف داده نمى شود. این چنین ما هر کفران کننده اى را جزا مى دهیم. ﴿۳۶﴾

وَهُمْ يَصْطَرِخُونَ فِيهَا رَبَّنَا أَخْرِجْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ أَوَلَمْ نُعَمِّرْكُمْ مَا يَتَذَكَّرُ فِيهِ مَنْ تَذَكَّرَ وَجَاءَكُمُ النَّذِيرُ فَذُوقُوا فَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ ﴿۳۷﴾

و آنها در جهنّم فریاد مى کنند که پروردگار ما، ما را از جهنّم بیرون بیاور تا عمل صالح کنیم، غیر از آنچه که قبلاً عمل کرده بودیم. آیا ما شما را به اندازه کسى که متذکر شود، عمر ندادیم (که در آن متذکر شوید و حال آنکه) ترساننده نزد شما آمد؟ حالا بچشید، براى ظالمین یاورى نخواهد بود. ﴿۳۷﴾

إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۳۸﴾

قطعا خدا پنهانى آسمانها و زمین را مى داند. و حتما به درون دلها آگاه است. ﴿۳۸﴾

«خدا شما را در روی زمین خلیفه قرار داد»

هُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلَّا مَقْتًا وَلَا يَزِيدُ الْكَافِرِينَ كُفْرُهُمْ إِلَّا خَسَارًا ﴿۳۹﴾

آن خدا کسى است که شما را خلیفه هائى در زمین قرار داد، پس کسى که کافر شود، کفرش به ضرر خودش خواهد بود و کفر کافرین، جز غضب خدا چیزى را براى آنها در نزد پروردگارشان زیاد نمى کند و کفر کافرین چیزى را مگر ضرر و خسران نمى افزاید. ﴿۳۹﴾

«بتها چه چیز را در روی زمین خلق کرده اند؟»

قُلْ أَرَأَيْتُمْ شُرَكَاءَكُمُ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا فَهُمْ عَلَى بَيِّنَتٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ يَعِدُ الظَّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا إِلَّا غُرُورًا ﴿۴۰﴾

بگو: آیا دیدید بتهایتان را، آنهائى را که غیر از خدا مى خوانید؟ به من نشان بدهید چه چیز را از زمین خلق کرده اند؟ یا براى آنها شرکتى در آسمانها است، یا به آنها کتابى داده ایم؟ پس آنها چه دلیلى براى شرکت خود دارند؟ بلکه ظالمین بعضیشان به بعضى جز فریب وعده اى نمى دهند. ﴿۴۰﴾

«خدا آسمان و زمین را نگه داشته است»

إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولَا وَلَئِنْ زَالَتَا إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا ﴿۴۱﴾

خدا آسمانها و زمین را از اینکه زائل شوند، قطعا نگه مى دارد و اگر آنها زائل شدند، احدى بعد از خدا نمى تواند آنها را نگه دارد. حتما خدا بردبار بخشنده اى است. ﴿۴۱﴾

«انسان بر تعهّداتش باقی نمی ماند»

وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَهُمْ نَذِيرٌ لَيَكُونُنَّ أَهْدَى مِنْ إِحْدَى الْأُمَمِ فَلَمَّا جَاءَهُمْ نَذِيرٌ مَا زَادَهُمْ إِلَّا نُفُورًا ﴿۴۲﴾

و با سوگند مؤکدشان به خدا قسم مى خورند که اگر ترساننده اى نزد آنها بیاید، آنها یکى از هدایت یافته ترین امّتها خواهند بود و زمانى که انذارکننده اى نزد آنها آمد، جز ابراز نفرت چیزى بر آنها زیاد نکرد. ﴿۴۲﴾

اِسْتِكْبَارًا فِي الْأَرْضِ وَمَكْرَ السَّيِّئِ وَلَا يَحِيقُ الْمَكْرُ السَّيِّئُ إِلَّا بِأَهْلِهِ فَهَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا سُنَّتَ الْأَوَّلِينَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَبْدِيلًا وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللَّهِ تَحْوِيلًا ﴿۴۳﴾

(اینها) به خاطر تکبّرشان در زمین و مکر بدشان بود و مکر بد بر نمى گردد مگر به اهلش. پس آیا آنها جز سنّت قبلى ها را انتظار دارند؟ پس هرگز براى سنّت الهى تبدیلى نمى یابى و هرگز براى سنّت خدا تغییرى نخواهى یافت. ﴿۴۳﴾

«سیر و سفر برای عبرت»

أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَكَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعْجِزَهُ مِنْ شَيْءٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ عَلِيمًا قَدِيرًا ﴿۴۴﴾

آیا (چرا) در زمین سیر نمى کنند تا ببینند عاقبت کسانى که قبل از آنها بوده اند، چگونه است؟ و حال آنکه آنها قوّتشان از اینها بیشتر بود. و این چنین نبوده است که خدا ناتوان در مقابل چیزى در آسمانها و یا در زمین باشد. قطعا خدا عالم قادرى بوده است. ﴿۴۴﴾

«خدا به مردم سخت گیری نمی کند»

وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِمَا كَسَبُوا مَا تَرَكَ عَلَى ظَهْرِهَا مِنْ دَابَّةٍ وَلَكِنْ يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِعِبَادِهِ بَصِيرًا ﴿۴۵﴾

و اگر خدا مردم را به آنچه به دست مى آورند مؤاخذه کند، به روى زمین جنبنده اى را باقى نمى گذارد. ولى تا وقت معینى آنها را به تأخیر مى اندازد. پس زمانى که وقت آنها رسید، پس حتما خدا به بندگانش بینا است. ﴿۴۵﴾

برداشت از آیات ۴۵ – ۴۴

امتحان

سالک الی اللّه باید برای عبرت گرفتن در روی زمین سیر و سفر کند و عاقبت کسانی که قبلاً بوده و قدرت و قوّتشان بیشتر از اینها بوده است را ببیند و عبرت بگیرد و بداند که خدای تعالی قادر است نگذارد در روی زمین کسی زنده بماند ولی بخاطر امتحانی که از آنها باید بگیرد، به آنها مهلت می دهد.

سوره مبارکه سبأ

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«ستایش و سپاس مخصوص خدا است»

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ ﴿۱﴾

سپاس و ستایش براى خدائى است که آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، مال او است و براى او در آخرت حمد و سپاس است. و او حکیم آگاهى است. ﴿۱﴾

يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ ﴿۲﴾

آنچه در زمین فرو مى رود و آنچه از زمین بیرون مى آید و آنچه از آسمان نازل مى شود و آنچه به آسمان بالا مى رود، همه را خدا مى داند و او مهربانِ آمرزنده اى است. ﴿۲﴾

«کفّار، منکر قیامت اند»

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَأْتِينَا السَّاعَةُ قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتَأْتِيَنَّكُمْ عَالِمِ الْغَيْبِ لَا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَلَا أَصْغَرُ مِنْ ذَلِكَ وَلَا أَكْبَرُ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ ﴿۳﴾

و کسانى که کافر شده اند، مى گویند که ساعت قیامت به ما نخواهد رسید. بگو: چرا، به پروردگارم قسم که حتما براى شما خواهد آمد. او داناى پنهانى است. از او به قدر سنگینى ذرّه اى نه در آسمانها و نه در زمین و نه کوچکتر از آن و نه بزرگتر از آن پوشیده نخواهد بود، مگر آنکه در کتاب آشکارى وجود دارد. ﴿۳﴾

لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿۴﴾

به خاطر آنکه جزا دهد کسانى را که ایمان آورده و اعمال شایسته کرده اند. اینها هستند که براى آنها آمرزش و روزى پر ارزشى خواهد بود. ﴿۴﴾

«آیات خدا از کار نمی افتند»

وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِيمٌ ﴿۵﴾

و کسانى که سعى مى کنند که آیات ما را از کار بیندازند، آنها هستند که براى آنها عذابى از بلاى دردناکى خواهد بود. ﴿۵﴾

«آیات خدا حقّ است»

وَيَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِي أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ هُوَ الْحَقَّ وَيَهْدِي إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ﴿۶﴾

و کسانى که به آنها علم داده شده، مى بینند آنچه بر تو از جانب پروردگارت نازل گردیده، همان حقّ است و هدایت مى کند به سوى راه خداى عزیزِ ستوده. ﴿۶﴾

«گفتار کفّار درباره پیامبر صلی الله علیه و آله»

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ نَدُلُّكُمْ عَلَى رَجُلٍ يُنَبِّئُكُمْ إِذَا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ ﴿۷﴾

و کسانى که کافر شده اند، گفتند: که آیا ما شما را دلالت کنیم بر مردى که شما را با خبر مى کند که وقتى کاملاً درهم کوبیده شدید، که شما حتما خلقت جدیدى خواهید یافت؟ ﴿۷﴾

أَفْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَمْ بِهِ جِنَّةٌ بَلِ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ فِي الْعَذَابِ وَالضَّلَالِ الْبَعِيدِ ﴿۸﴾

بر خدا دروغ بسته است یا او را جنون گرفته است. بلکه کسانى که ایمان به آخرت ندارند، در عذاب و گمراهى دورى هستند. ﴿۸﴾

أَفَلَمْ يَرَوْا إِلَى مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنْ نَشَأْ نَخْسِفْ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ نُسْقِطْ عَلَيْهِمْ كِسَفًا مِنَ السَّمَاءِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِكُلِّ عَبْدٍ مُنِيبٍ ﴿۹﴾

آیا پس نمى بینند آنچه در مقابلشان است و آنچه پشت سرشان از آسمان و زمین است؟ اگر ما بخواهیم آنها را در زمین فرو مى بریم یا بر سر آنها سنگهائى از آسمان مى اندازیم. قطعا در آن نشانه اى براى هر بنده توبه کننده اى خواهد بود. ﴿۹﴾

«قضیه ای از حضرت داود علیه السلام»

وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ ﴿۱۰﴾

و قطعا از ناحیه خودمان فضیلتى به «داود» عنایت کردیم. اى کوهها و اى پرندگان، با او همراه باشید و آهن را براى او نرم قرار دادیم. ﴿۱۰﴾

أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۱۱﴾

اینکه زره کاملى با بافت یکنواخت بساز و شایسته عمل کنید. قطعا من به آنچه مى کنید، بینایم. ﴿۱۱﴾

«قضیه ای از حضرت سلیمان علیه السلام»

وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَرَوَاحُهَا شَهْرٌ وَأَسَلْنَا لَهُ عَيْنَ الْقِطْرِ وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَمَنْ يَزِغْ مِنْهُمْ عَنْ أَمْرِنَا نُذِقْهُ مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿۱۲﴾

و به سلیمان باد را (عنایت کردیم). صبح به مدّت یک ماه و عصر به مدّت یک ماه او را مى برد و چشمه مس را براى او جارى کردیم و از اجنّه کسى که در مقابل او به اذن پروردگارش کار مى کرد و اگر کسى از آنها از فرمان ما سرپیچى مى نمود، به او از عذاب آتش سوزنده مى چشاندیم. ﴿۱۲﴾

يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاءُ مِنْ مَحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ ﴿۱۳﴾

آنها هر چه سلیمان مى خواست، از محرابها و پیکرها و ظرفهاى بزرگ مانند حوض و دیگهاى ثابت براى او مى ساختند. اى آل داود، شکر بجا آورید. و کم اند از بندگان من که شاکر باشند. ﴿۱۳﴾

فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَى مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَيَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ الْغَيْبَ مَا لَبِثُوا فِي الْعَذَابِ الْمُهِينِ ﴿۱۴﴾

پس وقتى که مرگ را بر او قطعى نمودیم، چیزى بر مرگ او جز جنبنده اى از زمین که عصاى او را مى خورد مردم را راهنمائى نکرد. وقتى که به زمین افتاد، براى اجنّه آشکار شد که اگر غیب را مى دانستند، در عذاب پست کننده اى باقى نمى ماندند. ﴿۱۴﴾

«قضیه قوم سبا»

لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَالٍ كُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّكُمْ وَاشْكُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَرَبٌّ غَفُورٌ ﴿۱۵﴾

قطعا براى قوم سبا در محل زندگیشان نشانه اى بوده است، دو باغ از طرف راست و چپ. از روزى پروردگارتان بخورید و او را شکر کنید. شهرى پاک و پاکیزه و پروردگارى بخشنده. ﴿۱۵﴾

فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُمْ بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَيْ أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِيلٍ ﴿۱۶﴾

پس آنها (از پروردگارشان) روى گرداندند و ما سیل ویران کننده اى را برایشان فرستادیم و بجاى دو باغشان، دو باغ دیگر با میوه هاى تلخ و درختان گز و کمى از درخت سدر مبدّل ساختیم. ﴿۱۶﴾

ذَلِكَ جَزَيْنَاهُمْ بِمَا كَفَرُوا وَهَلْ نُجَازِي إِلَّا الْكَفُورَ ﴿۱۷﴾

این جزاى ما به آنها به خاطر کفرانشان بود و آیا ما جز کفران کننده را مجازات مى کنیم؟ ﴿۱۷﴾

وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّامًا آمِنِينَ ﴿۱۸﴾

و در میان آنها و قریه هائى که در آنها برکت دادیم، قریه هائى را که آشکار بودند قرار دادیم و سیر و سفر در میان آنها مقرّر نمودیم. شبها و روزها در این قریه ها با کمال امنیت مسافرت کنید. ﴿۱۸﴾

فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَمَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴿۱۹﴾

پس گفتند: پروردگار ما، بین مسافرتهاى ما دورى بینداز. و به خود ظلم کردند. پس ما آنها را افسانه هائى قرار دادیم و کاملاً آنها را درهم کوبیدیم. در آن نشانه هائى براى هر صبرکننده سپاسگزارى مى باشد. ﴿۱۹﴾

وَلَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِيقًا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۲۰﴾

و قطعا شیطان گمان خود را درباره آنها درست تصوّر کرد. پس از او، همه، جز عدّه اى از مؤمنین تبعیت کردند. ﴿۲۰﴾

وَمَا كَانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْهَا فِي شَكٍّ وَرَبُّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَفِيظٌ ﴿۲۱﴾

و شیطان بر آنها تسلّطى نداشت، مگر براى اینکه ما بدانیم چه کسى ایمان به آخرت دارد از کسى که او نسبت به آخرت در شک است. و پروردگار تو نگهدار هر چیزى است. ﴿۲۱﴾

«مشرکین پشتیبانی ندارند»

قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا يَمْلِكُونَ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلَا فِي الْأَرْضِ وَمَا لَهُمْ فِيهِمَا مِنْ شِرْكٍ وَمَا لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ ﴿۲۲﴾

بگو: کسانى را که غیر از خدا گمان کرده اید، بخوانید. آنها به وزن ذرّه اى در آسمانها و در زمین مالکیت ندارند و براى آنها در آسمانها و در زمین شرکتى نیست و براى او از آنها پشتیبانى نخواهد بود. ﴿۲۲﴾

«شفاعت بدون اذن خدا فایده ای ندارد»

وَلَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ حَتَّى إِذَا فُزِّعَ عَنْ قُلُوبِهِمْ قَالُوا مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا الْحَقَّ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿۲۳﴾

و شفاعتى نزد پروردگار جز براى کسى که اذن داده است نفعى ندارد، حتّى وقتى که اضطراب از دلهاى آنها برطرف گردد. (به آنها) مى گویند: پروردگارتان چه فرموده؟ مى گویند: حقّ را فرموده و او بلندمرتبه بزرگى است. ﴿۲۳﴾

«هدایت مال ما است یا مال شما است؟»

قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۴﴾

بگو: چه کسى از آسمانها و زمین شما را روزى مى دهد؟ بگو: خدا و قطعا ما یا شما بر هدایت یا در گمراهى آشکارى هستیم. ﴿۲۴﴾

قُلْ لَا تُسْأَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنَا وَلَا نُسْأَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۲۵﴾

بگو: شما از آنچه ما گناه کرده ایم، سؤال نمى شوید و ما هم از آنچه شما عمل کرده اید، سؤال نخواهیم شد. ﴿۲۵﴾

«خدا به حقّ داوری می کند»

قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ ﴿۲۶﴾

بگو: پروردگار ما، میان ما را جمع مى کند. سپس در بین ما حقّ را باز مى فرماید و او فتّاح دانائى است. ﴿۲۶﴾

قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ أَلْحَقْتُمْ بِهِ شُرَكَاءَ كَلَّا بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۲۷﴾

بگو: آن کسانى را که به عنوان شریکهایى به خدا ملحق نموده اید، به من نشان دهید. هرگز، بلکه او خداى عزیز حکیمى است. ﴿۲۷﴾

«رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله بر همه مردم دنیا است»

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۲۸﴾

و ما تو را جز براى همه مردم که بشارت دهنده و ترساننده باشى، نفرستادیم و لکن اکثر مردم نمى دانند. ﴿۲۸﴾

وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۲۹﴾

و مى گویند: این وعده چه وقت انجام خواهد شد اگر راست مى گویید؟ ﴿۲۹﴾

قُلْ لَكُمْ مِيعَادُ يَوْمٍ لَا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ ﴿۳۰﴾

بگو: براى شما وعده روزى است که یک ساعت از آن نه تأخیر مى کنید و نه جلو خواهید افتاد. ﴿۳۰﴾

«کفّار می گویند: ما به این قرآن ایمان نمی آوریم»

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَنْ نُؤْمِنَ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَلَا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِمُونَ مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ الْقَوْلَ يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْلَا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ ﴿۳۱﴾

و کسانى که کافر شده اند، مى گویند که ما هرگز به این قرآن و به آنچه قبل از آن بوده، ایمان نخواهیم آورد و اگر ظالمین را ببینى که در نزد پروردگارشان نگه داشته شده اند و بعضى از آنها به بعض دیگر سخن را بر مى گردانند. کسانى که مستضعف اند، به کسانى که مستکبرند، مى گویند: اگر شما نبودید، ما از مؤمنین بودیم. ﴿۳۱﴾

قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَى بَعْدَ إِذْ جَاءَكُمْ بَلْ كُنْتُمْ مُجْرِمِينَ ﴿۳۲﴾

کسانى که مستکبرند، به کسانى که مستضعف اند، گفتند: آیا ما شما را بعد از اینکه هدایت به سوى شما آمد، از هدایت مانع شدیم؟ بلکه خودتان گناهکار بودید. ﴿۳۲﴾

وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَنْ نَكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ أَنْدَادًا وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۳۳﴾

و کسانى که مستضعف اند. به کسانى که مستکبرند، گفتند: بلکه مکر شب و روز شما آن وقتى که ما را فرمان مى دادید که به خدا کافر شویم و براى او ضدّهایى قرار دهیم (ما را گمراه کرد). و وقتى که آنها عذاب را مى بینند، پشیمانى خود را مخفى مى کنند و ما غلها را بر گردنهاى کسانى که کافر شده اند، قرار مى دهیم. آیا جز به آنچه کرده اند، جزا داده مى شوند؟ ﴿۳۳﴾

«مرفّه ها غالبا کافر می شوند»

وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُمْ بِهِ كَافِرُونَ ﴿۳۴﴾

و ما در هیچ قریه اى رسول ترساننده اى نفرستادیم، مگر آنکه مرفّه هاى آن قریه گفتند: قطعا ما به آنچه شما براى آن فرستاده شده اید، کافریم. ﴿۳۴﴾

وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ﴿۳۵﴾

و گفتند: ما اموال و اولادمان زیادتر است و ما به هیچ وجه از معذّبین نخواهیم بود. ﴿۳۵﴾

قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۶﴾

بگو: قطعا پروردگار من روزى کسى را که بخواهد، وسیع و کسى را که بخواهد، تنگ مى کند ولى بیشتر مردم نمى دانند. ﴿۳۶﴾

وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ ﴿۳۷﴾

و اموال و اولاد شما چیزى نیست که شما را (آنچنان) نزد ما مقرّب سازد، مگر کسى که ایمان بیاورد و عمل صالح کند، پس آنها گروهى هستند که جزاى مضاعف به خاطر آنچه که عمل کرده اند، براى آنها خواهد بود و آنها در غرفه هاى (بهشت) در امان هستند. ﴿۳۷﴾

وَالَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ ﴿۳۸﴾

و کسانى که سعى مى کنند که نشانه هاى ما را از کار بیندازند، آنها براى عذاب حاضر مى شوند. ﴿۳۸﴾

«هر چه انفاق شود، خدا جبران می کند»

قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ﴿۳۹﴾

بگو: حتما پروردگار من براى کسى که بخواهد از بندگانش، روزى را وسیع مى کند و براى هر کس که بخواهد، (روزى را) تنگ مى نماید و آنچه را که شما از چیزى انفاق کنید، خدا عوضش را مى دهد و او بهترین روزى دهندگان است. ﴿۳۹﴾

«روز حشر همه مردم»

وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ ﴿۴۰﴾

و روزى که همه مردم را محشور مى کند، سپس به ملائکه مى گوید: آیا اینها بودند که شما را مى پرستیدند؟ ﴿۴۰﴾

قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنَا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ ﴿۴۱﴾

(ملائکه) مى گویند: تو پاکى، تو ولىّ ما هستى نه آنها، بلکه آنها جنّ را مى پرستیدند، بیشترشان به جنّها ایمان داشتند. ﴿۴۱﴾

فَالْيَوْمَ لَا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعًا وَلَا ضَرًّا وَنَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿۴۲﴾

پس امروز بعضى تان براى بعضى مالک نفع و ضررى نیست و به کسانى که ظالمند، مى گوئیم: عذاب آتشى که شما آن را تکذیب مى کردید، بچشید. ﴿۴۲﴾

«کفّار قرآن را دروغ و سحر می پندارند»

وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَنْ يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ ﴿۴۳﴾

و زمانى که آیات روشن ما بر آنها تلاوت مى شود، مى گویند: این جز مردى که مى خواهد شما را از آنچه که پدرانتان عبادت مى کردند مانع گردد، چیزى نیست و مى گویند: این قرآن جز تهمتى که بسته است، چیزى نیست. و کسانى که کافر شده اند وقتى که حقّ به طرفشان آمد، مى گویند: این جز سحرى آشکار چیزى نیست. ﴿۴۳﴾

وَمَا آتَيْنَاهُمْ مِنْ كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِنْ نَذِيرٍ ﴿۴۴﴾

و ما چیزى از کتابهائى که آن را درس بگیرند، به آنها نداده ایم و ما قبل از تو به سوى آنها ترساننده اى نفرستاده ایم. ﴿۴۴﴾

وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ﴿۴۵﴾

و کسانى که قبل از آنها بودند، تکذیب کردند و حال آنکه اینها به یک دهم آنچه به آنها (اقوام قبلى) داده ایم، نمى رسند، پس آنها پیامبران مرا تکذیب کردند. پس چگونه بوده است کیفر من؟ ﴿۴۵﴾

«برای خدا قیام کنید»

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿۴۶﴾

بگو: جز این نیست که من شما را به یک چیز موعظه مى کنم، اینکه براى خدا دو نفرى و یک نفرى قیام کنید. سپس تفکر کنید، اینکه با شما مصاحب بوده، هیچ گونه دیوانگى ندارد. او جز بیم دهنده براى شما در مقابل عذاب شدید (چیز دیگرى) نیست. ﴿۴۶﴾

«اجر زحمات پیغمبر صلی الله علیه و آله با خدا است»

قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿۴۷﴾

بگو: آنچه را که من از اجر از شما خواسته ام، پس آن به نفع خود شما است. اجر من جز بر عهده خدا نخواهد بود و او بر همه چیز شاهد است. ﴿۴۷﴾

قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَّامُ الْغُيُوبِ ﴿۴۸﴾

بگو: قطعا پروردگار من حقّ را (بر دل من) مى اندازد. بسیار به پنهانیها دانا است. ﴿۴۸﴾

«حقّ آمد»

قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ ﴿۴۹﴾

بگو: حقّ آمده است و باطل آغازگر (چیزى) نبوده و نه تجدیدکننده چیزى است. ﴿۴۹﴾

قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِي وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ ﴿۵۰﴾

بگو: اگر من گمراه باشم، پس جز این نیست که بر ضرر خودم گمراه مى شوم و اگر هدایت شوم، پس به خاطر وحى است که از طرف پروردگارم به من شده است. قطعا خدا شنواى نزدیکى است. ﴿۵۰﴾

«روز قیامت فراری در کار نیست»

وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ ﴿۵۱﴾

و اگر وقتى را ببینى که فریادشان بلند است، امّا نمى توانند فرار کنند و از جاى نزدیکى آنها گرفته مى شوند. ﴿۵۱﴾

وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ ﴿۵۲﴾

و مى گویند: به حقّ ایمان آوردیم. ولى چگونه مى توانند از راه دور به آن دسترسى پیدا کنند؟ ﴿۵۲﴾

وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِنْ قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ ﴿۵۳﴾

و آنها قطعا از قبل به حقّ و حقیقت کافر شدند و از مکان دور نسبتهاى ناصحیحى غائبانه (به حقّ) مى دادند. ﴿۵۳﴾

وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ ﴿۵۴﴾

و بین آنها و بین آنچه را که مى خواستند جدائى افتاد، همان گونه که با هم کیشان آنها از قبل عمل شد. قطعا آنها در شک فریب دهنده اى بودند. ﴿۵۴﴾

سوره مبارکه احزاب

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«سخنان خدا به پیامبر صلی الله علیه و آله که منظور مردمند»

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا ﴿۱﴾

اى پیامبر، تقواى خدا را داشته باش و از کفّار و منافقین اطاعت نکن. که قطعا خدا داناى حکیمى است. ﴿۱﴾

وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا ﴿۲﴾

و از آنچه به تو از جانب پروردگارت وحى مى شود، پیروى کن. قطعا خدا به آنچه مى کنید، آگاه است. ﴿۲﴾

وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿۳﴾

و بر خدا توکل کن و کافی است که خدا وکیل باشد. ﴿۳﴾

برداشت از آیات ۳ – ۱

تقوی

سالک الی اللّه باید تقوی را کاملاً رعایت کند و کفّار و منافقین را اطاعت نکند، بلکه پیرو وحی الهی باشد و بر خدا توکل کند.

«انسان در باطن دو دل ندارد»

مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَكُمُ اللَّائِي تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِكُمْ وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءَكُمْ أَبْنَاءَكُمْ ذَلِكُمْ قَوْلُكُمْ بِأَفْوَاهِكُمْ وَاللَّهُ يَقُولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ ﴿۴﴾

خدا برای هیچ کس دو قلب در درونش قرار نداده. و همسرانی که شما آنها را ظهار [۱] می کنید، خدا مادرهای شما قرار نداده است. و فرزند خوانده های شما را فرزندان شما قرار نداده است. این سخنی است که شما به دهانتان گفته اید و خدا حقّ را می گوید و او است که به راه حقّ هدایت می کند. ﴿۴﴾

[۱]  ــ ظهار یعنى مرد دست روى پشت زنش بگذارد و بگوید: «ظهرک کظهر امّى».

«فرزند خوانده ها را به نام پدرانشان یاد کنید»

اُدْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ فَإِنْ لَمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُمْ بِهِ وَلَكِنْ مَا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۵﴾

آنها را منتسب به پدرانشان بخوانید. آن در نزد خدا عادلانه تر است. پس اگر پدرانشان را نمى شناسید، آنها برادران شما در دین و موالیان شما هستند. و در آنچه که به آن خطا کرده اید، باکى بر شما نیست. ولى آنچه را که از دلهایتان تعمّدا مى گویید (مشکل است). و خدا بخشنده مهربانى بوده است. ﴿۵﴾

«ولایت تامّه رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

اَلنَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَنْ تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُمْ مَعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿۶﴾

پیامبر بر مؤمنین از خودشان (در تصرّف) سزاوارتر است و زنهاى او مادرهاى مؤمنین اند و خویشاوندان بعضى از آنها بر بعض دیگر در کتاب خدا از مؤمنین و مهاجرین سزاوارترند، مگر آنکه بخواهید به اولیائتان نیکى کنید. که آن در کتاب نوشته شده است. ﴿۶﴾

«گرفتن پیمان از پیامبران در عالم ذر»

وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنْكَ وَمِنْ نُوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا ﴿۷﴾

و زمانى که ما از پیامبران و از تو و از نوح و ابراهیم و موسى و عیسى بن مریم پیمان گرفتیم و از آنها پیمان محکمى اخذ نمودیم. ﴿۷﴾

لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۸﴾

براى اینکه خدا از راستگویان، از صداقتشان سؤال کند. و براى کافرین عذاب دردناکى مهیا نموده است. ﴿۸﴾

«کمکهای خدای تعالی به مؤمنین»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا ﴿۹﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، به یاد بیاورید نعمت خدا را به شما، آن وقتى که لشگرهائى به سوى شما آمدند. پس ما بر آنها باد و لشگرهائى که شما آنها را نمى دیدید، فرستادیم. و خدا به آنچه مى کنید، بینا بوده است. ﴿۹﴾

إِذْ جَاءُوكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا ﴿۱۰﴾

زمانى که آنها از ارتفاعات شما و از پایین شما به شما هجوم آوردند و آن وقتى که چشمها خیره شد و قلوب (و جانها) به حنجره رسید و به خدا گمانهاى بدى مى بردید. ﴿۱۰﴾

برداشت از آیات ۱۰ – ۹

نعمتهای الهی

سالک الی اللّه باید نعمتهای خدا را همیشه متذکر باشد، بخصوص نعمتهایی که مخفی است و با چشم دیده نمی شود و برای انسان بسیار مفید است.

هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا ﴿۱۱﴾

آن وقت بود که مؤمنین امتحان شدند و تکان بسیار سختى خوردند. ﴿۱۱﴾

وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا ﴿۱۲﴾

و زمانى که منافقین و کسانى که در دلهایشان مرض بود، گفتند: خدا و پیغمبرش چیزى جز گول زدن به ما وعده اى نداده اند. ﴿۱۲﴾

«اهل مدینه همه باید حرکت کنند»

وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا ﴿۱۳﴾

و زمانى که جمعى از آنها گفتند: اى اهل مدینه، براى شما توقّفى نیست، پس برگردید. و جمعى از آنها از پیامبر اجازه مى خواستند و مى گفتند: قطعا خانه هاى ما حفاظى ندارد. در حالى که حفاظ داشت و آنها مقصودى جز فرار کردن نداشتند. ﴿۱۳﴾

وَلَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِمْ مِنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهَا وَمَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلَّا يَسِيرًا ﴿۱۴﴾

و اگر بر آنها از اطراف مدینه هجوم مى شد، سپس از آنها درخواست فتنه مى شد، قطعا به سوى آن مى رفتند و جز کمى براى آن درنگ نمى کردند. ﴿۱۴﴾

برداشت از آیات ۱۴ – ۱۲

سخنان خدا و رسولش حقّ است

سالک الی اللّه باید از این آیات این مسائل را یاد بگیرد:

اول: دستورات خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله را فریب تصوّر نکند.

دوم: باید در کارهای اساسی خود از خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله اجازه بگیرد.

سوم: با فریب از دستورات پیغمبر فرار نکند.

چهارم: در مقابل هجوم دشمن با استقامت باشد.

وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لَا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا ﴿۱۵﴾

و قبل از این با خدا عهد کرده بودند که پشت نکنند و برنگردند. و عهد خدا مورد سؤال خواهد بود. ﴿۱۵﴾

قُلْ لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لَا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلً ﴿۱۶﴾

بگو: اگر از مرگ یا کشته شدن فرار کنید، هرگز فرارتان براى شما نفعى نخواهد داشت و در آن زمان جز کمى بهره نخواهید برد. ﴿۱۶﴾

قُلْ مَنْ ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُمْ مِنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿۱۷﴾

بگو: چه کسى مى تواند شما را از خواست خدا نگه دارد، اگر خدا براى شما بدى یا مهربانى را بخواهد؟ و هرگز براى آنها غیر از خدا ولىّ و یاورى نخواهند یافت. ﴿۱۷﴾

«خدا همه حالات مردم را می داند»

قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنْكُمْ وَالْقَائِلِينَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا وَلَا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۱۸﴾

قطعا خدا کسانى از شما را که مردم را از جنگ باز مى دارند و همچنین کسانى را که به برادران خود مى گفتند: به سوى ما برگردید، مى شناسد و جز کمى از آنها به سوى جنگ نمى روند. ﴿۱۸﴾

أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُمْ بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿۱۹﴾

آنها بر شما بخل مى کنند. پس زمانى که ترس بیاید، آنها را خواهى دید که به طرف تو با چشمهائى که در حدقه دور مى زند، به تو نگاه مى کنند، مثل کسى که مى خواهد با مرگ قالب تهى کند و زمانى که ترس از بین رفت، با زبان تند با شما ملاقات مى کنند، در حالى که بر خوبیها بخل مى ورزند. اینها ایمان نمى آورند، پس خدا اعمال آنها را نابود مى کند و این بر خدا آسان خواهد بود. ﴿۱۹﴾

يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِنْ يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُمْ بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنْبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِيكُمْ مَا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا ﴿۲۰﴾

گمان مى کنند که (جنگجویان) حزبها نرفته اند و اگر (جنگجویان) حزبها برگردند، دوست دارند که آنها در میان اعراب بادیه پراکنده شوند و از اخبار شما سؤال کنند و اگر در میان شما باشند، جز کمى از آنها جنگ نمى کنند. ﴿۲۰﴾

برداشت از آیات ۲۰ – ۱۵

تعهّدات با پروردگار

سالک الی اللّه باید با جدّیت کامل به دستورات اخلاقی الهی که در زیر گفته می شود عمل کند:

۱ – به تعهّداتی که در عالم ذر با پروردگار بسته پشت نکند، زیرا از او سؤال خواهد شد.

۲ – بداند که نباید در راه خدا از مرگ و کشته شدن فرار کند، زیرا بالاخره خواهد مرد ولی با عصیان الهی با خدا روبرو می شود.

۳ – بداند که از رحمت و غضب پروردگار کسی او را نجات نمی دهد و ولی و ناصری در مقابل خدای تعالی برای خود پیدا نمی کند.

۴ – بداند که خدای تعالی به همه کارها آگاهی دارد و اعمال منافقین را می شناسد.

۵ – اگر دشمن به خاطر تزکیه نفس او و یا هر کار خوبی که می کند حسادت ورزید، بداند که خدای تعالی آنها را به خوف و ترسی می اندازد و اعمال آنها را نابود می کند و این کار بر خدا آسان است.

۶ – نباید سالکین الی اللّه ساده لوح باشند و دشمن را ندیده بگیرند تا مخفیانه به آنها صدمه وارد کنند.

۷ – در عین حال آنها را ضعیف بداند و با شرح صدر به آنها توجّه نکند.

«رسول خدا صلی الله علیه و آله سرمشق نیکوئی است»

لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا ﴿۲۱﴾

قطعا براى شما در رسول خدا الگوى نیکوئى بوده است، براى کسى که امید به خدا و روز قیامت را دارد و بسیار خدا را یاد مى کند. ﴿۲۱﴾

«استقامت مؤمنین در مقابل احزاب»

وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا ﴿۲۲﴾

و چون مؤمنین (جنگجویان) احزاب را دیدند، گفتند: این همان چیزى است که خدا و رسول او به ما وعده داده بودند و خدا و رسولش راست گفته اند و این دیدار جز ایمان و تسلیم بر آنها چیزى نیافزود. ﴿۲۲﴾

برداشت از آیات ۲۲ – ۲۱

اقتدا به پیامبر صلی الله علیه و آله

سالک الی اللّه اگر می خواهد خدا و روز قیامت را باور کند و به یاد خدا زیاد باشد، باید در اعمالش به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اقتدا نماید. زیرا وعده های خدای تعالی و رسولش حقّ است و آنها وقتی درستی و صداقت خدای تعالی و رسولش را ببینند، ایمانشان زیاد می شود و در مقابل آنها بیشتر تسلیم می گردد.

مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا ﴿۲۳﴾

از مؤمنین مردانى هستند که صادقانه بر آنچه که خدا با آنها عهد بسته است، ایستاده اند. پس بعضى از آنها مدّتشان گذشت و بعضى از آنها منتظرند و در پیمانى که بسته اند، تغییرى نداده اند. ﴿۲۳﴾

لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِنْ شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۲۴﴾

به خاطر اینکه خدا راستگویان را به خاطر صداقتشان جزا دهد و منافقین را اگر بخواهد، عذاب کند یا اینکه توبه آنها را قبول نماید. قطعا خدا بخشنده مهربانى بوده است. ﴿۲۴﴾

«جنگ برای موفّقیت مؤمنین کافی است»

وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَكَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا ﴿۲۵﴾

و خدا کافران را با غیظشان برگرداند بدون آنکه به خیرى برسند. و خدا مؤمنین را از جنگ کفایت کرد. و خدا قوىّ عزیزى بوده است. ﴿۲۵﴾

برداشت از آیات ۲۵ – ۲۳

صداقت

سالک الی اللّه باید در مقابل تعهداتی که با خدا بسته است، روی ایمان، مردانه تا زمان مرگش صداقت داشته باشد تا خدا جزای راستگوییش را به او بدهد و در مقابل، کسانی که دروغ گفته اند عذابشان کند و اگر توبه کردند، خدا همیشه بخشنده است و مهربانی خاصّی به توبه کنندگان دارد. ولی اگر توبه نکردند و کافر شدند خدا آنها را به همان غیظشان بر می گرداند و نمی گذارد به خوبی برسند و اگر مؤمنین با آنها جنگ کنند، خدا کمکشان می کند.

وَأَنْزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِنْ صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا ﴿۲۶﴾

و خدا جمعى از اهل کتاب را که از آنان (مشرکین) حمایت مى کردند، از کمینگاههاى محکمشان پایین آورد و در دلهاى آنها رعب انداخت که گروهى را مى کشتید و جمعى را اسیر مى کردید. ﴿۲۶﴾

وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَمْ تَطَئُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا ﴿۲۷﴾

و زمینهاى آنها و خانه ها و اموالشان را و حتّى زمینهائى را که شما در آن قدم نگذاشته بودید، خدا به شما به ارث داد (عنایت کرد). و خدا بر هر چیزى قادر بوده است. ﴿۲۷﴾

«سفارشاتی به زنهای پیغمبر صلی الله علیه و آله»

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿۲۸﴾

اى پیامبر، به زنهایت بگو: اگر شما زندگى دنیا و زینت دنیا را مى خواهید، بیایید تا شما را بهره مند کنم و به نحو نیکوئى رهایتان سازم. ﴿۲۸﴾

وَإِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۲۹﴾

و اگر شما خدا و رسولش و خانه آخرت را مى خواهید، پس قطعا براى نیکوکاران از شما (خدا) اجر عظیمى آماده کرده است. ﴿۲۹﴾

يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿۳۰﴾

اى زنهاى پیامبر، هر کس از شما مرتکب کار بد علنى شود، براى او عذاب دو برابر خواهد شد. و این کار بر خدا آسان است. ﴿۳۰﴾

وَمَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا ﴿۳۱﴾

و کسى که از شما در مقابل خدا و رسولش خضوع کند و عمل شایسته انجام دهد، پاداش او را دو برابر مى دهیم و روزى خوبى براى او آماده کرده ایم. ﴿۳۱﴾

يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا ﴿۳۲﴾

اى زنهاى پیغمبر، شما مانند زنهاى دیگر اگر تقوى داشته باشید، نیستید. پس با ناز و کرشمه سخن نگویید که مبادا کسى که قلب او مریض است به طمع بیفتد و به طور معمول و صحیح سخنتان را بگویید. ﴿۳۲﴾

وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ﴿۳۳﴾

و در خانه هایتان بمانید و مانند زمان جاهلیت گذشته خودنمائى نکنید و نماز را بر پاى دارید و زکات بدهید و خدا و پیغمبرش را اطاعت کنید.

«آیه تطهیر»

جز این نیست که خدا خواسته از شما اهل بیت (پیغمبر) پلیدى را رفع و دفع کند و شما را کاملاً پاک نماید. ﴿۳۳﴾

وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا ﴿۳۴﴾

و آنچه در خانه هایتان از آیات خدا و حکمتى را که بر شما تلاوت مى شود، یاد بیاورید. که قطعا خدا لطف کننده آگاهى است. ﴿۳۴﴾

برداشت از آیات ۳۴ – ۲۸

زنهای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله

خانمهایی که از سالکین الی اللّه هستند، بدانند که زنهای پیامبر صلی الله علیه و آله به خاطر انتسابشان به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله خیلی اهمیت دارند.

حتی خدای تعالی آنها را مادرهای مؤمنین معرفی کرد و کسی حق ندارد بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با آنها ازدواج کند. ولی با آن که آنها تا این حدّ اهمیت دارند، مسائل زیر را به آنها دستور داده و طبعا به طریق اولی زنهای سالک الی اللّه بیشتر باید به این دستورات عمل کنند:

۱ – زنهای پیامبر صلی الله علیه و آله و تمام سالکین الی اللّه اگر دنیا و زینت دنیا را طالب باشند و خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله را فراموش کنند، باید از پیغمبر صلی الله علیه و آله جدا شوند و راهشان را ادامه ندهند.

۲ – اگر زنهای پیغمبر صلی الله علیه و آله و تمام سالکین الی اللّه، خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله و آخرتشان را بیشتر منظور کنند، برای آنهایی که موفّق شده اند، خدای تعالی اجر زیادی منظور فرموده است.

۳ – زنهای پیامبر صلی الله علیه و آله و زنهای سالکین الی اللّه اگر کارهای زشتی بکنند، خدا دو برابر آنها را عذاب خواهد کرد.

۴ – زنهای پیغمبر صلی الله علیه و آله و زنهای سالکین الی اللّه اگر کارهای شایسته ای انجام دهند، خدای تعالی اجر آنها را دو برابر عنایت می کند و برای آنها کمالات خوبی منظور می فرماید.

۵ – زنهای پیغمبر صلی الله علیه و آله و زنهای سالکین الی اللّه مثل سائر زنهایی که بی بند و بارند، نیستند. بلکه آنها به خاطر انتسابشان به پیغمبر صلی الله علیه و آله و حرکتشان به سوی خدا بر دیگران فضیلت دارند.

۶ – زنهای پیغمبر صلی الله علیه و آله و زنهای سالکین الی اللّه باید به خاطر بدست آوردن کمالات تقوای کاملی را رعایت کنند.

۷ – زنهای پیغمبر صلی الله علیه و آله و زنهای سالکین الی اللّه نباید با ناز و کرشمه با دیگران سخن بگویند. زیرا مردهایی که تزکیه نفس نکرده اند و قلبشان مریض است، ممکن است به طمع بیفتند و از صدای آنها لذّت ببرند.

۸ – زنهای پیغمبر صلی الله علیه و آله و زنهای سالکین الی اللّه باید با دیگران به طور ساده حرف بزنند و به ضرورت اکتفا کنند.

۹ – زنهای پیغمبر صلی الله علیه و آله و زنهای سالکین الی اللّه باید در خانه بنشینند و به تربیت فرزند و شوهر داری اکتفا کنند.

۱۰ – نباید مانند زنهای بی بند و بار نادان در کوچه و بازار خودنمایی کنند و به کارهایی که مختص مردها است وارد شوند.

۱۱ – زنهای پیغمبر صلی الله علیه و آله و زنهای سالکین الی اللّه باید به نماز و حقیقت آن و زکات و حقیقت آن و اطاعت خدا و رسولش و حقیقت آن بپردازند و خود را به کمالات برسانند.

۱۲ – زنهای پیغمبر صلی الله علیه و آله و زنهای سالکین الی اللّه باید در خانه تحصیل علم کنند و به یاد خدا باشند و اعتقاداتشان را صحیح کرده و تزکیه نفس کنند و خود را به کمالات برسانند و از نشانه های خدا و حکمت الهی در خانه هایشان استفاده کنند و تحصیلات علوم دینی را در خانه انجام دهند.

«خدای تعالی برای خوبان اجر و مغفرت قرار داده است»

إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿۳۵﴾

قطعا مردهاى مسلمان و زنان مسلمان و مردهاى مؤمن و زنان مؤمنه و مردان مطیع خدا و زنان مطیع خدا و مردان راستگو و زنان راستگو و مردان بردبار و زنان بردبار و مردان با خشوع و زنان با خشوع و مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده و مردان روزه دار و زنان روزه دار و مردانى که دامن خود را پاک نگه مى دارند و زنانى که دامن خود را پاک نگه مى دارند و مردانى که خدا را زیاد یاد مى کنند و زنانى که خدا را زیاد یاد مى کنند، خدا براى آنها آمرزش و اجر بزرگى آماده کرده است. ﴿۳۵﴾

وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا ﴿۳۶﴾

و زمانى که خدا و رسولش امرى را حتمى قرار داد، براى هیچ مرد مؤمن و زن مؤمنه اى اختیارى از جانب خودشان نمى باشد و کسى که خدا و رسولش را معصیت کند، پس قطعا به گمراهى آشکارى گمراه شده است. ﴿۳۶﴾

«جریان زید بن حارثه»

وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا ﴿۳۷﴾

و زمانى که تو گفتى به آن کسى که خدا به او نعمت داده و تو هم به او نعمت داده بودى، همسرت را براى خودت نگهدار و تقواى الهى را پیشه کن و در دلت مخفى نگه مى داشتى آنچه را که خدا آن را آشکار مى کند و از مردم مى ترسى و حال آنکه خدا سزاوارتر است اینکه از او بترسى. پس چون «زید» نیازش را از آن زن گرفت، ما آن زن را به ازدواج تو درآوردیم، براى اینکه بر مؤمنین در (ازدواج) همسران فرزند خوانده هایشان در آن وقتى که از آنها جدا مى شوند، مشکلى نباشد. و فرمان خدا انجام خواهد شد. ﴿۳۷﴾

برداشت از آیات ۳۷ – ۳۵

زن و مرد سالک الی اللّه

سالکین الی اللهی که صفات زیر را دارند و یا آن را کسب خواهند کرد، چه زن باشند و چه مرد خدای تعالی برای آنها بخشایش و مزد زیادی قائل شده است:

۱ – مسلمان و تسلیم در مقابل حقایق اسلام باشند.

۲ – ایمان کاملی به خدا و روز قیامت داشته باشند.

۳ – مطیع خدا و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله باشند.

۴ – راستگو و درستکار باشند.

۵ – بردبار و جدّی باشند.

۶ – در مقابل پروردگار خاشع و خاضع باشند.

۷ – صدقه دهنده و به دیگران مهربان باشند.

۸ – روزه بگیرند.

۹ – دامن خود را از آلودگی ها پاک نگه دارند.

۱۰ – زیاد به یاد خدا باشند.

۱۱ – در مقابل قضاوت پروردگار درباره چیزی خود را مختار ندانند.

۱۲ – آن چنان به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله محبت داشته باشند که اگر دیدند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تمایل به چیزی که در دست آنها است دارد، بدون معطّلی به او تقدیم کنند.

مَا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَقْدُورًا ﴿۳۸﴾

بر پیامبر مشکلى در آنچه خدا بر او واجب کرده است، نمى باشد. سنّت خدا در کسانى که قبلاً بوده اند، قرار دارد. و فرمان خدا تحت تقدیر دقیقى است. ﴿۳۸﴾

اَلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا ﴿۳۹﴾

آن کسانى که رسالتهاى الهى را ابلاغ کرده و از او مى ترسند و از احدى جز خدا نمى ترسند و کافى است که خدا حساب گر باشد. ﴿۳۹﴾

«خاتمیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۴۰﴾

محمّد پدر احدى از مردان شما نبوده است ولى رسول خدا و ختم کننده پیامبران است و خدا به هر چیزى دانا است. ﴿۴۰﴾

«دستور ذکر و تسبیح»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا ﴿۴۱﴾

ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را با ذکر زیادی یاد کنید. ﴿۴۱﴾

وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿۴۲﴾

و او را صبح و شام تسبیح بگویید. ﴿۴۲﴾

هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا ﴿۴۳﴾

خدا آن کسى است که بر شما با ملائکه اش صلوات مى فرستد، براى اینکه شما را از تاریکیها به سوى نور بیرون ببرد. و خدا به مؤمنین مهربان است. ﴿۴۳﴾

برداشت از آیه ۴۳

جهاد با نفس

سالک الی اللّه باید جهاد با نفس کند تا از رحمت خاص الخاص پروردگار استفاده نماید و ملائکه آن رحمت را به او برسانند، تا صد درصد خدای تعالی او را از تاریکی به نور وارد کند و به او مهربان باشد.

تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا كَرِيمًا ﴿۴۴﴾

تحیت آنها روزى که او را ملاقات مى کنند، سلام است. و براى آنها اجر خوبى آماده ساخته است. ﴿۴۴﴾

«اوصاف پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله»

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿۴۵﴾

اى پیامبر، قطعا ما تو را شاهد و بشارت دهنده و ترساننده فرستادیم. ﴿۴۵﴾ 

وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِيرًا ﴿۴۶﴾

و دعوت کننده به سوى خدا با اجازه خدا و چراغى نوردهنده قرار داده ایم. ﴿۴۶﴾

وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا ﴿۴۷﴾

و به مؤمنین بشارت بده به اینکه از جانب خدا براى آنها فضیلت بزرگى خواهد بود. ﴿۴۷﴾

وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿۴۸﴾

و از کافران و منافقان اطاعت نکن و به اذیتهاى آنها توجّه ننما و بر خدا توکل کن. و کفایت مى کند اینکه خدا وکیل باشد. ﴿۴۸﴾

برداشت از آیه ۴۸

شرح صدر

سالک الی اللّه نباید از کفّار و منافقین اطاعت کند و شرح صدری داشته باشد که به اذیتهای کفار و منافقین توجّه نکند و بر خدا توکل کند، زیرا خدا او را کفایت خواهد کرد.

«احکام طلاق»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿۴۹﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، وقتى که با زنهاى مؤمنه ازدواج کردید، سپس قبل از اینکه با آنها همبستر شوید طلاقشان دادید، پس براى شما بر عهده آنها عدّه اى نیست که بخواهید حساب آن را نگه دارید. پس آنها را بهره مند کنید و به طور خوبى آنها را رها نمایید. ﴿۴۹﴾

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۵۰﴾

اى پیامبر، قطعا ما براى تو همسرانى که مَهر آنها را داده اى، حلال کرده ایم و همچنین کنیزانى که خدا از راه غنائم به تو بخشیده و دختران عمویت و دختران عمّه هایت و دختران دائى هایت و دختران خاله هایت که با تو هجرت کرده اند و زن مؤمنه اى که اگر خودش را به پیغمبر هبه کرده باشد، اگر پیغمبر خواسته باشد، اینکه با او ازدواج کند غیر از مؤمنین، مخصوص تو است. قطعا ما مى دانیم که چه حکمى بر آنها در خصوص همسران و کنیزانشان واجب کرده ایم. این به خاطر آن است که مشکلى بر تو نباشد و خدا آمرزنده مهربانى است. ﴿۵۰﴾

تُرْجِي مَنْ تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَنْ تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا ﴿۵۱﴾

هر یک از همسرانت را که بخواهى، مى توانى منتظرش گذارى و هر یک را که بخواهى، نزد خود جاى دهى و هر کدام را که دور کرده اى، اگر بخواهى نزد خود جاى دهى، بر تو باکى نیست. این حکم براى آن است که چشم آنها روشن شود و محزون نباشند و همه آنها به آنچه به آنها داده اى، راضى گردند. و خدا به آنچه در دلهاى شما است، دانا است. و خدا داناى بردبارى است. ﴿۵۱﴾

لَا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَقِيبًا ﴿۵۲﴾

بعد از این براى تو زنها حلال نیستند و نباید همسرانت را به همسران دیگرى تبدیل کنى، ولو اینکه زیبائى آنها تو را به تعجّب آورد. مگر آنچه به عنوان کنیز در اختیار تو قرار گیرد و خدا بر هر چیزى مراقبت مى کند. ﴿۵۲﴾

«بدون اذن داخل خانه پیغمبر صلی الله علیه و آله نشوید»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا ﴿۵۳﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، داخل خانه هاى پیغمبر نشوید، مگر اینکه براى خوردن طعام اجازه داده شده باشید، بدون آنکه منتظر وقت غذا باشید. ولى زمانى که دعوت شدید، پس داخل شوید و وقتى که غذا خوردید، پراکنده گردید و با یکدیگر، با صحبت کردن در آنجا مأنوس نشوید. زیرا قطعا این کار پیغمبر را اذیت مى کند و او از شما حیا مى کند ولى خدا از حقّ حیا نمى کند. و زمانى که از زنهاى پیغمبر چیزى از وسائل را سؤال مى کنید، از پشت پرده از آنها سؤال کنید. این کار شما براى دلهاى شما و دلهاى آنها پاکیزه تر است. و به شما نمى رسد که رسول خدا را اذیت کنید و نباید بعد از او هرگز با همسران او ازدواج کنید. زیرا حتما این کارتان در نزد خدا (گناه) بزرگى است. ﴿۵۳﴾

برداشت از آیه ۵۳

آداب مهمانی

سالک الی اللّه باید مسائل اخلاقی زیر را کاملاً رعایت کند:

۱ – بدون اذن داخل خانه بزرگان و محترمین نشود.

۲ – وقتی برای غذایی دعوت شد، به موقع برود.

۳ – وقتی که غذا خورد، برای صحبت کردن و وقت گذراندن ننشیند و پراکنده شود و به خانه خود برود.

۴ – صاحبخانه را اذیت نکند، زیرا ممکن است او از شما حیا کند که شما را از خانه بیرون نماید.

۵ – اگر چیزی از زن صاحبخانه خواست، از پشت پرده با او حرف بزند.

إِنْ تُبْدُوا شَيْئًا أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۵۴﴾

اگر چیزى را ابراز کنید یا مخفى نمایید، پس خدا به هر چیزى دانـا است. ﴿۵۴﴾

«مردانی که بر زنها محرمند»

لَا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ وَاتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا ﴿۵۵﴾

مشکلى بر آنها (که بدون حجاب در مقابل آنها ظاهر شوند) نیست، در خصوص پدرانشان و پسرانشان و برادرانشان و پسران برادرانشان و پسران خواهرهایشان و زنان (هم جنس) خود و بردگانشان. و تقواى خدا را پیشه کنید. قطعا خدا بر هر چیزى شاهد است. ﴿۵۵﴾

برداشت از آیه ۵۵

میهمانی اقوام

سالکین الی اللّه اگر به مهمانی اقوامشان رفتند، پدران و فرزندان و برادران و فرزندان اینها، می توانند بدون حجاب با زنهای آنها حرف بزنند و در عین حال باید تقوی را رعایت کنند، زیرا خدا بر اعمالی که انجام می دهند ناظر و شاهد است.

«دستور صلوات بر محمّد و آل محمّد»

إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا ﴿۵۶﴾

قطعا خدا و ملائکه اش بر پیغمبر صلوات مى فرستند. اى کسانى که ایمان آورده اید، بر او صلوات بفرستید و سلام بگویید و کاملاً تسلیم باشید. ﴿۵۶﴾

«لعنت خدا بر اذیت کنندگان خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله»

إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُهِينًا ﴿۵۷﴾

خدا حتما در دنیا و آخرت کسانى که خدا و پیغمبرش را اذیت مى کنند، لعنت مى کند و خدا براى آنها عذاب پست کننده اى را آماده کرده است. ﴿۵۷﴾

برداشت از آیات ۵۷ – ۵۶

صلوات

سالک الی اللّه باید صلوات زیاد بفرستد و در مقابل پیغمبر صلی الله علیه و آله تسلیم باشد. و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را با اعمال ناپسندش اذیت نکند. زیرا اگر پیغمبر صلی الله علیه و آله را آزرده نمود، لعنت خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله در دنیا و آخرت بر او خواهد بود و خدا برای او عذاب پست کننده ای آماده کرده است.

وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا ﴿۵۸﴾

و کسانى که مردهاى مؤمن و زنهاى مؤمنه را به خاطر کارى که نکرده اند اذیت مى کنند، پس قطعا تهمت و گناه آشکارى را تحمّل مى کنند. ﴿۵۸﴾

برداشت از آیه ۵۸

تهمت

سالک الی اللّه نباید مردهای مؤمن و زنهای مؤمنه را به کاری که نکرده اند متهّم کند. زیرا این کار بار گناه آنان را سنگین می کند.

«دستور داشتن روسری بلند و حجاب برای زنهای مسلمان»

يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۵۹﴾

اى پیامبر، به همسرانت و دخترانت و زنهاى مؤمنین بگو که پوششهاى (چادرهاى) خود را به خود نزدیک کنند. این نزدیکتر است به اینکه (به عفّت) شناخته شوند و مورد اذیت واقع نشوند و خدا همیشه آمرزنده مهربانى است. ﴿۵۹﴾

برداشت از آیه ۵۹

چادر

زنهای سالک الی اللّه نباید لباسی بپوشند که حجم بدنشان دیده شود. بلکه پوششهای بلندی ﴿یعنی چادر﴾ روی لباسشان بیندازند تا به عفّت شناخته شوند و افراد بد آنها را اذیت نکنند.

«منافقین باید دست از اذیت بردارند»

لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا ﴿۶۰﴾

اگر منافقین و کسانى که در قلبهایشان مرض است و شایعه سازان در مدینه دست از کار خود بر ندارند، ما تو را بر آنها مسلّط مى کنیم، سپس جز کمى نمى توانند در مدینه در کنار تو بمانند. ﴿۶۰﴾

مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا ﴿۶۱﴾

از رحمت و مهربانیها دور هستند و هر جا پیدا شوند، باید گرفته شوند و جدّا کشته شوند. ﴿۶۱﴾

سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا ﴿۶۲﴾

این سنّت خدا در اقوام گذشته بوده است و هرگز براى سنّت خدا تغییرى نخواهى یافت. ﴿۶۲﴾

برداشت از آیات ۶۲ – ۶۰

امراض روحی

سالک الی اللّه نباید بگذارد که در قلبش و روحش مرضی باقی بماند و باید به فکر علاج امراض روحی خود باشد و شایع سازی نکند تا بتواند در کنار پیامبر صلی الله علیه و آله و مؤمنین زندگی کند و اگر این چنین نبود، از مهربانی و رحمت جدا می شود و اگر مایه فساد بود، باید دستگیر شود و کشته شود. زیرا این دستور الهی در اقوام گذشته هم بوده است و قوانین الهی هیچ گاه تغییرپذیر نخواهد بود.

«سؤال مردم از قیامت»

يَسْأَلُكَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيبًا ﴿۶۳﴾

مردم از تو سؤال مى کنند از ساعت قیامت. بگو: جز این نیست که علم آن نزد خدا است. و چه مى دانى، شاید ساعت قیامت نزدیک باشد. ﴿۶۳﴾

«عذاب کفّار در قیامت»

إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا ﴿۶۴﴾

قطعا خدا کافرین را از رحمت خود دور کرده و براى آنها آتش سوزنده اى آماده ساخته است. ﴿۶۴﴾

خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا لَا يَجِدُونَ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿۶۵﴾

که در آن همیشه مى مانند و یار و یاورى نخواهند یافت. ﴿۶۵﴾

يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا ﴿۶۶﴾

روزى که صورتهاى آنها در آتش دگرگون مى شود، مى گویند: اى کاش ما خدا را اطاعت مى کردیم و پیامبر را فرمانبردار مى بودیم. ﴿۶۶﴾

وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا ﴿۶۷﴾

و مى گویند: پروردگار ما، قطعا ما از آقاهایمان و بزرگانمان اطاعت مى کردیم، پس آنها ما را گمراه کرده اند. ﴿۶۷﴾

رَبَّنَا آتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا ﴿۶۸﴾

پروردگار ما، عذاب آنها را دو برابر کن و آنها را لعنت کن و بسیار از رحمت خود دورشان فرما. ﴿۶۸﴾

«مانند کسانی که حضرت موسی علیه السلام را اذیت کردند نباشید»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ آذَوْا مُوسَى فَبَرَّأَهُ اللَّهُ مِمَّا قَالُوا وَكَانَ عِنْدَ اللَّهِ وَجِيهًا ﴿۶۹﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، مانند کسانى که موسى را اذیت کردند نباشید که خدا موسى را از آنچه (درباره اش) مى گفتند، تبرئه کرد و در نزد خدا موسى آبرومند بود. ﴿۶۹﴾

«تقوی داشته باشید و حرف حقّ بگویید»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا ﴿۷۰﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، تقواى الهى پیشه کنید و گفتار محکم و استوار و به حقّ را بگوئید. ﴿۷۰﴾

يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا ﴿۷۱﴾

تا خدا اعمالتان را براى شما اصلاح کند و گناهانتان را به نفع شما بیامرزد و کسى که خدا و رسولش را اطاعت کند، قطعا به رستگارى بزرگى رسیده است. ﴿۷۱﴾

برداشت از آیات ۷۱ – ۶۹

اذیت خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله

سالک الی اللّه نباید کاری بکند که خدا و پیغمبر صلی الله علیه و آله را اذیت کند و بلکه باید تقوی داشته باشد و گفتارش حق باشد تا اعمالش شایسته گردد و گناهانش آمرزیده شود.

«عرضه امانت»

إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا ﴿۷۲﴾

قطعا ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم. پس آنها از تحمّل آن با شفقتى که از آن داشتند، اِبا کردند و انسان آن را حمل کرد. قطعا او ستمگر و جاهل بود. ﴿۷۲﴾

لِيُعَذِّبَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ وَيَتُوبَ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۷۳﴾

براى اینکه خدا مردهاى منافق و زنهاى منافق و مردهاى مشرک و زنهاى مشرکه را عذاب کند و توبه مردهاى مؤمن و زنهاى مؤمنه را قبول نماید و خدا بخشنده مهربانى است. ﴿۷۳﴾

سوره مبارکه سجدة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«قرآن به حقّ از طرف پروردگار نازل شده است»

الم ﴿۱﴾

الم ﴿۱﴾

تَنْزِيلُ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۲﴾

کتابى است که از جانب پروردگار عالمیان نازل شده و در آن شک و تردیدى نیست. ﴿۲﴾

أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أَتَاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿۳﴾

آیا آنها مى گویند که این قرآن را به خدا افتراء زده است؟ بلکه آن از جانب پروردگارت حقّ است تا بترسانى قومى را که قبل از تو ترساننده اى براى آنها نیامده است، شاید آنها هدایت شوند. ﴿۳﴾

«آسمانها و زمین در شش روز آفریده شده»

اَللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ ﴿۴﴾

خدا آن کسى است که آسمانها و زمین و آنچه در بین اینها است، در شش روز آفرید. سپس قدرتش بر عرش استیلاء گرفت و براى شما غیر از خدا ولىّ و شفیعى نخواهد بود. آیا پس چرا متذکر نمى شوید؟ ﴿۴﴾

يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴿۵﴾

کار را از آسمان به سوى زمین تدبیر مى کند. سپس در روزى که مقدار آن هزار سال از سالهائى که شما مى شمارید مى باشد، به طرف او بالا مى رود. ﴿۵﴾

ذَلِكَ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ﴿۶﴾

آن خدا عالم به پنهانی و آشکارِ عزیز مهربان است. ﴿۶﴾

«خلقت بدن انسان»

اَلَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ ﴿۷﴾

او کسى است که خلقت هر چیزى را نیکو کرده و خلقت (بدن) انسان را از گِل شروع فرموده است. ﴿۷﴾

ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ ﴿۸﴾

سپس نسل انسان را از خالص از آبِ بى مقدارى قرار داده است. ﴿۸﴾

ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِنْ رُوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَا تَشْكُرُونَ ﴿۹﴾

سپس او را موزون کرده و در او از روح خودش دمیده و براى شما گوش شنوا و چشمهاى بینا و دلهائى قرار داده است. کمتر شکر او را مى کنید. ﴿۹﴾

«انکار قیامت»

وَقَالُوا أَإِذَا ضَلَلْنَا فِي الْأَرْضِ أَإِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُمْ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ كَافِرُونَ ﴿۱۰﴾

و مى گویند: آیا وقتى که ما در زمین ناپدید شدیم، آیا دوباره آفرینش جدیدى خواهیم یافت؟ بلکه آنها ملاقات پروردگارشان را انکار مى کنند. ﴿۱۰﴾

قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ ﴿۱۱﴾

بگو: ملک الموتى که بر شما مأمور شده، جانتان را مى گیرد، سپس به سوى پروردگارتان برگردانده مى شوید. ﴿۱۱﴾

وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِحًا إِنَّا مُوقِنُونَ ﴿۱۲﴾

و اگر ببینى آن وقتى را که گناهکاران در نزد پروردگارشان سرهایشان را به زیر انداخته، (مى گویند:) پروردگار ما، ما دیدیم و شنیدیم. پس ما را برگردان تا عمل صالح کنیم که حتما ما اهل یقینیم. ﴿۱۲﴾

«جهنّم از جنّ و انس پر خواهد شد»

وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿۱۳﴾

و اگر ما مى خواستیم، به هر کسى هدایت او را مى دادیم. ولى سخن من محقّق گردید که (گفتیم:) جهنّم را از جنّ و انس همگى پر خواهم کرد. ﴿۱۳﴾

فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا إِنَّا نَسِينَاكُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۴﴾

پس بچشید به خاطر آنکه دیدار امروزتان را فراموش کردید و ما هم شما را فراموش نمودیم و بچشید عذاب دائمى را به خاطر آنچه عمل کرده اید. ﴿۱۴﴾

«آیه سجده واجب و صفات مؤمنین»

إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ ﴿۱۵﴾ 

جز این نیست کسانى به آیات ما ایمان مى آورند که وقتى متذکر آیات ما مى شوند، به سجده مى افتند و به ستایش (تسبیح و حمد) پروردگارشان تسبیح مى گویند و آنها تکبّر نمى کنند. ﴿۱۵﴾

تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿۱۶﴾

از رختخوابها بیرون مى روند. پروردگارشان را با ترس و طمع مى خوانند و از آنچه به آنها روزى داده ایم، انفاق مى کنند. ﴿۱۶﴾

برداشت از آیه ۱۶

خضوع در مقابل پروردگار

سالک الی اللّه باید وقتی که خدا نزد او یادآوری می شود، کمال خضوع را در مقابل پروردگارش داشته باشد و او را تسبیح و حمد کند و تکبّر نکند. در نیمه های شب از رختخوابش بیرون بیاید و خدا را به خاطر ترس از جزای گناهانش بخواند و طمع به الطافش داشته باشد و از آن چه خدا به او عنایت کرده انفاق کند.

فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۷﴾

پس هیچ کس نمى داند چه نور چشمى براى آنها در خفاء نگه داشته شده، جزائى است براى آنچه عمل کرده اند. ﴿۱۷﴾

«مؤمن و فاسق نزد خدا مساوی نیستند»

أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا لَا يَسْتَوُونَ ﴿۱۸﴾

آیا پس کسى که مؤمن بوده است، مانند کسى است که فاسق بوده؟ اینها مساوى نیستند. ﴿۱۸﴾

أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى نُزُلًا بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۱۹﴾

امّا کسانى که ایمان آوردند و عمل صالح کردند، پس براى آنها بهشتهائى محل نزولشان به خاطر آنچه عمل کرده اند، مى باشد. ﴿۱۹﴾

وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ ﴿۲۰﴾

و امّا کسانى که معصیت کرده اند، پس جایگاهشان آتش است. هر وقت بخواهند از آن بیرون بیایند، به آن برگردانده مى شوند و به آنها گفته مى شود: بچشید عذاب آتشى را که آن را تکذیب مى کردید. ﴿۲۰﴾

وَلَنُذِيقَنَّهُمْ مِنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ﴿۲۱﴾

و قطعا بچشانیم آنها را از عذاب نزدیک دنیا، غیر از عذاب بزرگ آخرت، شاید آنها برگردند. ﴿۲۱﴾

«اعراض از آیات خدا»

وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنْتَقِمُونَ ﴿۲۲﴾

و چه کسى ظالم تر از آن کسى است که آیات پروردگارش به او تذکر داده مى شود، سپس از آنها اعراض مى کند. قطعا ما از گناهکاران انتقام مى گیریم. ﴿۲۲﴾

«یادی از حضرت موسی علیه السلام»

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلَا تَكُنْ فِي مِرْيَةٍ مِنْ لِقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِبَنِي إِسْرَائِيلَ ﴿۲۳﴾

و قطعا ما به موسى کتاب دادیم. پس تو شکى نداشته باش از اینکه آن کتاب را او دریافت کرد و ما آن کتاب را براى بنى اسرائیل هدایت قرار دادیم. ﴿۲۳﴾

وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ ﴿۲۴﴾

و ما از آنها پیشوایانى که به فرمان ما هدایت مى کردند، در آن وقتى که صبر کردند و به آیات ما یقین مى نمودند، قرار دادیم. ﴿۲۴﴾

إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ﴿۲۵﴾

حتما پروردگار تو در روز قیامت بین آنها به خاطر آنچه که در آن اختلاف کرده اند، فاصله مى اندازد. ﴿۲۵﴾

«هلاکت اقوامی در گذشته»

أَوَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ أَفَلَا يَسْمَعُونَ ﴿۲۶﴾

آیا آنها را این موضوع هدایت نمى کند که چقدر ما قبل از آنها در قرنهاى گذشته هلاک کردیم؟ اینها در مساکن آنها راه مى روند. قطعا در آن نشانه هائى است. آیا پس (چرا) نمى شنوند؟ ﴿۲۶﴾

«فایده آب در زمین خشک»

أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنْفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ ﴿۲۷﴾

آیا (چرا) نمى بینند که ما آب را به طرف زمینهاى خشک آنها جریان مى دهیم تا بوسیله آن زراعت را بیرون بیاوریم تا از آن چهارپایانشان و خودشان بخورند؟ آیا پس (چرا) بصیرت پیدا نمى کنند؟ ﴿۲۷﴾

«روز پیروزی»

وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْفَتْحُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۲۸﴾

و مى گویند: این فتح و پیروزى چه وقت خواهد بود اگر شما راستگو هستید؟ ﴿۲۸﴾

قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لَا يَنْفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمَانُهُمْ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ ﴿۲۹﴾

بگو: روز پیروزى، ایمان کسانى که کافر شدند، برایشان فایده اى ندارد و به آنها مهلت داده نمى شود. ﴿۲۹﴾

فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانْتَظِرْ إِنَّهُمْ مُنْتَظِرُونَ ﴿۳۰﴾

پس از آنها اعراض کن و منتظر باش که حتما آنها هم انتظار مى کشند. ﴿۳۰﴾

سوره مبارکه لقمان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

الم ﴿۱﴾

الم ﴿۱﴾

تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْحَكِيمِ ﴿۲﴾

این آیات کتاب پر از حکمت است. ﴿۲﴾

هُدًى وَرَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ ﴿۳﴾

هدایت و رحمت برای نیکوکاران است. ﴿۳﴾

«صفات نیکوکاران»

الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿۴﴾

کسانى که نماز را برپا مى دارند و زکات را مى دهند و آنها به آخرت یقین دارند. ﴿۴﴾

أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾

آنها از جانب پروردگارشان بر هدایت اند و آنها همان رستگارانند. ﴿۵﴾

«خریداران اخبار بیهوده»

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۶﴾

و بعضى از مردم کسانى هستند که اخبار و مطالب بیهوده اى را مى خرند، براى آنکه مردم را از راه خدا بدون علم گمراه کنند و راه خدا را به مسخره بگیرند. این گروهند که براى آنها عذاب خوارکننده اى خواهد بود. ﴿۶﴾

وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّى مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۷﴾

و زمانى که آیات ما بر او تلاوت مى شود، با تکبّر پشت مى کند، مثل آنکه آیات ما را نشنیده است. مثل آنکه گوشهایش سنگین است. پس او را به عذاب دردناکى مژده بده. ﴿۷﴾

«بهشتهای پر نعمت»

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ ﴿۸﴾

قطعا کسانى که ایمان آوردند و عمل شایسته انجام دادند، بهشتهاى پر نعمت مال آنها خواهد بود. ﴿۸﴾

خَالِدِينَ فِيهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۹﴾

آنها در آن بهشتها همیشه مى مانند. وعده خدا حقّ است. و او عزیز حکیمى است. ﴿۹﴾

برداشت از آیات ۹ – ۱

پندهایی از آیات اول سوره لقمان

سالک الی اللّه باید از آیات اول سوره لقمان این استفاده ها را بکند:

۱ – بداند که آیات قرآن پر از حکمت است.

۲ – اگر نیکوکار و لایق باشد، قرآن برای او هدایت و رحمت است.

۳ – نماز را که عبادت فردی است، اول وقت با توجه اقامه کند.

۴ – زکات را که عبادت اجتماعی است، به موقع بدهد.

۵ – با فکر کردن در آیات الهی به روز قیامت اعتقاد قوی داشته باشد.

۶ – هدایت کامل را از جانب پروردگار بداند و دریافت کند تا رستگار باشد.

۷ – کوشش کند که از مطالب بیهوده که از راه خدا او را منحرف می کند، دوری نماید تا مبادا به عذاب خوار کننده ای از جانب پروردگارش مبتلا گردد.

۸ – کوشش کند آیات کتاب الهی را با خضوع و خشوع استماع نماید و جزء آنهایی که گوششان در مقابل آیات الهی سنگین است واقع نشود.

۹ – ایمان و عمل صالح داشته باشد تا به بهشت پر نعمت وارد شود و در آن جاویدان بماند.

۱۰ – باید بداند که وعده های الهی همه اش حق و حقیقت است و خدای تعالی حکیم است.

«خلقت آسمانها بدون پایه ای که دیده شود»

خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنْبَتْنَا فِيهَا مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ ﴿۱۰﴾

خدا آسمانها را بدون پایه اى که آن را ببینید، خلق فرموده و در روى زمین کوههائى انداخته تا براى شما آرام باشد و در زمین از هر جنبنده اى قرار داده است. و از آسمان آب را نازل کردیم. پس در آن از هرگونه اى گیاه زوج خوبى رویاندیم. ﴿۱۰﴾

هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِنْ دُونِهِ بَلِ الظَّالِمُونَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۱۱﴾

این خلقت خدا است. پس به من نشان بدهید، کسانى که غیر از خدا هستند چه چیزى را خلق کرده اند؟ بلکه ستمکاران در گمراهى آشکارى هستند. ﴿۱۱﴾

«سخنان حکمت آمیز حضرت لقمان علیه السلام»

وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ ﴿۱۲﴾

و قطعا ما به لقمان حکمت دادیم اینکه خدا را شکر کن. و کسى که خدا را شکر کند، جز این نیست که به نفع خودش او را شکر کرده و کسى که کفران کند، پس قطعا خدا بى نیاز ستوده اى است. ﴿۱۲﴾

وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ ﴿۱۳﴾

و آن وقتى که لقمان به پسرش گفت در حالى که او را موعظه مى کرد: اى پسرم، به خدا مشرک نشو که حتما شرک ظلم بزرگى است. ﴿۱۳﴾

«احترام به پدر و مادر»

وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ ﴿۱۴﴾

و ما انسان را درباره پدر و مادرش توصیه کردیم. مادرش با بى حالى روى بى حالى او را حمل کرد و دوران شیرخوارگى او در دو سال بود. براى من و براى پدر و مادرت شکر کن که به سوى من برگشت است. ﴿۱۴﴾

برداشت از آیات ۱۴ – ۱۲

شکر

سالک الی اللّه باید در مرحله اول فرزندان و نزدیکانش را موعظه کند و اول چیزی که به آنها تعلیم می دهد این باشد که آنها به خدای تعالی مشرک نشوند و شرک به خدا را ظلم بزرگی بدانند. و پدر و مادر را شاکر باشند و همه نعمتهایی را که خدای تعالی به آنهاداده شکرگزار باشند.

وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۵﴾

و اگر پدر و مادرت بر تو فشار آورند که تو آنچه را که به آن علم ندارى شریک من قرار دهى، اطاعتشان را نکن ولى در دنیا به خوبى با آنها کنار بیا و از راه کسى که به سوى من برگشته است، پیروى کن. سپس برگشت همه شما به سوى من است و من شما را به آنچه کرده اید، خبر مى دهم. ﴿۱۵﴾

برداشت از آیه ۱۵

اطاعت غیر خدا

سالک الی اللّه نباید اطاعت پدر و مادری که او را به سوی بندگی شیطان و هوای نفس دعوت می کنند، بنماید و بکوشد پیرو کسانی باشد که به سوی خدا حرکت کرده اند.

«تذکرات لقمان علیه السلام به پسرش»

يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ ﴿۱۶﴾

اى پسر من، قطعا چنین است که اگر به وزن دانه خردلى که در دل صخره اى یا در آسمانها یا در زمین باشد، خدا آن را حاضر مى کند. قطعا خدا لطف کننده دانائى است. ﴿۱۶﴾

يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ ﴿۱۷﴾

اى پسر من، نماز را بپاى دار و امر به معروف کن و نهى از منکر نما و به آنچه به تو مى رسد، صبر کن. قطعا آن از تصمیم گیرى در کارها است. ﴿۱۷﴾

وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﴿۱۸﴾

و صورتت را با تکبّر از مردم برنگردان و در روى زمین با غرور راه نرو. قطعا خدا هیچ متکبّر مغرورى را دوست نمى دارد. ﴿۱۸﴾

وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ ﴿۱۹﴾

و در راه رفتنت اعتدال را پیشه کن و آرام حرف بزن. قطعا نکره ترین صداها، صداى خرها است. ﴿۱۹﴾

برداشت از آیات ۱۹ – ۱۶

سفارشات حضرت لقمان علیه السلام

سالک الی اللّه باید از سفارشاتی که حضرت لقمان به پسرش فرموده پند بگیرد:

اول: بداند که اگر به وزن خردلی کار بد یا خوب انجام دهد، خدای تعالی آن را در محاسباتش ظاهر می کند.

دوم: نماز بخواند و امر به معروف و نهی از منکر کند و در مقابل مصائب صبر داشته باشد تا بتواند دارای استقامت باشد.

سوم: در مقابل مردم اظهار تکبّر نکند و در روی زمین با غرور راه نرود تا خدا او را دوست داشته باشد.

چهارم: در راه رفتن و روش زندگی اعتدال و میانه روی را پیشه کند.

پنجم: آرام حرف بزند و مانند حیوانات صدای نامفهومش را بلند نکند.

«فراوانی نعمت ظاهری و باطنی پروردگار»

أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ ﴿۲۰﴾

آیا نمى بینید که خدا براى شما آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، مسخّر فرموده و نعمتهاى ظاهرى و باطنى خود را براى شما فراوان قرار داده؟ و بعضى از مردم کسى است که بدون علم و راهنما و بدون کتاب روشنگرى درباره خدا جدل مى کند. ﴿۲۰﴾

وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿۲۱﴾

و زمانى که به آنها گفته مى شود: از آنچه خدا نازل فرموده، پیروى کنید. مى گویند: بلکه ما از آنچه پدرانمان را بر آن دیده ایم، پیروى مى کنیم. آیا ولو اینکه شیطان آنها را به عذاب آتش برافروخته دعوت کرده باشد؟ ﴿۲۱﴾

«تمسّک به ریسمان محکم خدا»

وَمَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿۲۲﴾

و کسى که روى خود را به سوى خدا تسلیم کند و او نیکوکار باشد، قطعا به ریسمان محکمى چنگ زده و عاقبت کارها با خدا است. ﴿۲۲﴾

برداشت از آیات ۲۲ – ۲۱

پیروی از اشتباهات گذشتگان

سالک الی اللّه نباید به آن چه پدرانش در اشتباه بوده اند و به آن عمل می کرده اند، تحّجر داشته باشد و شیطان او را به طرف آتش جهنّم بکشاند. بلکه باید روی خود را به سوی خدا کند و نیکوکار باشد که در این صورت تمسّک به ریسمان محکم خدا و واسطه الهی با بندگانش کرده و عاقبت تمام کارها در دست خدا است.

وَمَنْ كَفَرَ فَلَا يَحْزُنْكَ كُفْرُهُ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُمْ بِمَا عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۲۳﴾

و کسى که کافر شود کفر او تو را محزون نکند. به سوى ما برگشت آنها خواهد بود. پس ما آنها را به آنچه عمل کرده اند، خبر خواهیم داد. قطعا خدا به آنچه در سینه ها است، دانا است. ﴿۲۳﴾

نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلًا ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلَى عَذَابٍ غَلِيظٍ ﴿۲۴﴾

آنها را کمى بهره مند خواهیم کرد، سپس آنها را با عذاب شدیدى بیچاره شان خواهیم کرد. ﴿۲۴﴾

«آسمان و زمین را چه کسی خلق کرده؟»

وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۲۵﴾

و اگر از آنها سؤال کنى: چه کسى آسمانها و زمین را خلق کرده؟ حتما مى گویند: خدا. بگو: الحمدللّه. ولى بیشتر آنها نادانند. ﴿۲۵﴾

لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۲۶﴾

آنچه در آسمانها و زمین است، مال خدا است. قطعا خدا همان بى نیاز شایسته است. ﴿۲۶﴾

«کلمات خدا پایان ناپذیر است»

وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۷﴾

و اگر آنچه در زمین از درخت وجود دارد، قلمهائى شوند و به دریا هفت دریا بعد از آن اضافه شود، باز هم کلمات خدا پایان نمى پذیرد. قطعا خدا عزیز حکیمى است. ﴿۲۷﴾

مَا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿۲۸﴾

خلقت شما و زندگى دوباره شما جز مثل یک فرد بیشتر نیست. قطعا خدا شنواى بینائى است. ﴿۲۸﴾

«تسخیر خورشید و ماه»

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى وَأَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۲۹﴾

آیا ندیدى که خدا شب را در روز و روز را در شب وارد مى کند و خورشید و ماه را که هر یک به سوى وقت معینى در حرکتند، مسخّر فرموده و قطعا خدا به آنچه مى کنید، آگاه است. ﴿۲۹﴾

ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿۳۰﴾

آن به خاطر این است که خدا، حتما حقّ است و قطعا آنچه را که آنها غیر از خدا مى خوانند، باطل است و قطعا خدا بلندمرتبه و بزرگ است. ﴿۳۰﴾

أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُمْ مِنْ آيَاتِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ ﴿۳۱﴾

آیا ندیدى که کشتى ها در دریا به نعمت خدا حرکت مى کنند، براى اینکه از نشانه هاى خدا به شما نشان دهد؟ قطعا در آن براى هر صبرکننده و شکرگزارى نشانه هائى است. ﴿۳۱﴾

«در دریا خدا را می خوانند»

وَإِذَا غَشِيَهُمْ مَوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ ﴿۳۲﴾

و زمانى که موج دریا مانند ابرها آنها را مى پوشاند، خدا را در حالى که دینشان را براى او خالص کرده اند، مى خوانند. و چون خدا آنها را به خشکى نجات مى دهد، بعضى از آنها معتدل بوده. و به آیات ما جز هر پیمان شکنِ کفران کننده اى، انکار نمى کند. ﴿۳۲﴾

«ترس از قیامت»

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمًا لَا يَجْزِي وَالِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَنْ وَالِدِهِ شَيْئًا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿۳۳﴾

اى مردم، تقواى پروردگارتان را پیشه کنید و بترسید از روزى که نه پدر جزاى اعمال فرزندش را تحمّل مى کند و نه فرزند چیزى از جزاى اعمال پدرش را تحمّل مى کند. قطعا وعده خدا حقّ است. پس زندگى دنیا مغرورتان نکند و گول زننده اى شما را به (کرم و رحمت) خدا مغرور ننماید. ﴿۳۳﴾

«علم در نزد خدا است»

إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿۳۴﴾

قطعا در نزد خدا علم ساعت قیامت است و باران را نازل مى کند و مى داند چه چیز در رحمها است و کسى نمى داند فردا چه به دست خواهد آورد و کسى نمى داند به کدام سرزمین خواهد مُرد. قطعا خدا داناى آگاهى است. ﴿۳۴﴾