سوره مبارکه یس

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«پیغمبر صلی الله علیه و آله در راه راست است»

یس ﴿۱﴾

یس (محمّد) ﴿۱﴾

وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ ﴿۲﴾

قسم به قرآنِ پر از حکمت ﴿۲﴾

إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۳﴾

قطعا تو از پیامبرانی ﴿۳﴾

عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۴﴾

در راه راستی ﴿۴﴾

تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ ﴿۵﴾

از سوی خدای عزیز مهربان قرآن نازل شده است. ﴿۵﴾

لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿۶﴾

براى آنکه بترسانى قومى را همان طور که پدرانشان ترسانده شدند. پس آنها غافلند (از انذارها). ﴿۶﴾

«صفات غافلین»

لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۷﴾

قطعا فرمان درباره اکثر آنها تحقّق یافته و آنها ایمان نمى آورند. ﴿۷﴾

إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِيَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ ﴿۸﴾

ما در گردنهاى آنها غلهائى قرار دادیم که آن غلها تا به چانه هاى آنها رسیده پس سر آنها به بالا نگه داشته شده است. ﴿۸﴾

وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ ﴿۹﴾

و از پیش روى آنها و از پشت سر آنها سدّى قرار داده ایم. پس دیده آنان را پوشانده ایم که آنها نمى بینند. ﴿۹﴾

وَسَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۱۰﴾

و یکسان است براى آنها که بترسانى آنها را یا نترسانى، (آنها) ایمان نمى آورند. ﴿۱۰﴾

إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ ﴿۱۱﴾

جز این نیست که تو مى ترسانى کسى را که از ذکر (قرآن) تبعیت کند و از خداى رحمان در پنهانى بترسد، پس او را به مغفرت و اجر خوبى بشارت بده. ﴿۱۱﴾

«علم هر چیزی در قلب امام مبین ثبت شده است»

إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ ﴿۱۲﴾

حتما ما مرده ها را زنده مى کنیم و آنچه را که جلو فرستاده اند و آثار آنها را ثبت مى نماییم و (علم) هر چیزى را در امامى مبین احصاء کرده ایم. ﴿۱۲﴾

«قصّه فرستادگان حضرت عیسی علیه السلام به انطاکیه»

وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۳﴾

و براى آنها مَثَل اصحاب قریه را بزن، آن زمانى که فرستادگان به طرف آنها آمدند. ﴿۱۳﴾

إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُمْ مُرْسَلُونَ ﴿۱۴﴾

زمانى که ما به سوى آنها دو نفر را فرستادیم، پس آنها را تکذیب کردند و ما آنها را به سوّمى یارى کردیم (عزیز نمودیم)، پس آنها گفتند که ما حتما به سوى شما فرستادگانى هستیم. ﴿۱۴﴾

قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَيْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ﴿۱۵﴾

مردم آن قریه گفتند: شما جز بشرى مثل ما نیستید و خداى بخشنده چیزى نازل نکرده. شما جز دروغگو چیزى نیستید. ﴿۱۵﴾

قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿۱۶﴾

گفتند: پروردگار ما مى داند که ما قطعا به سوى شما فرستاده شده ایم. ﴿۱۶﴾

وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ ﴿۱۷﴾

و بر ما جز ابلاغ صریح چیزی نیست. ﴿۱۷﴾

قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۸﴾

گفتند: ما به شما فال بد زده ایم که اگر بس نکنید، حتماً شما را سنگسار مى کنیم و از طرف ما عذاب دردناکى به شما مى رسد. ﴿۱۸﴾

قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿۱۹﴾

گفتند: فال بد شما با شما است، اگر شما بفهمید و متذکر شوید؟ آیا شما متذکر مى شوید؟ بلکه شما قوم اسرافکارى هستید. ﴿۱۹﴾

«گفتار حبیب نجّار»

وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ ﴿۲۰﴾

و مردى از دورترین نقطه شهر با شتاب آمد، گفت: اى قومِ من، از پیامبران پیروى کنید. ﴿۲۰﴾

اِتَّبِعُوا مَنْ لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۲۱﴾

پیروى کنید از کسانى که از شما اجرى نمى خواهند و آنها هدایت شدگانند. ﴿۲۱﴾

برداشت از آیات ۲۱ – ۱۳

قضیه اصحاب قریه

سالک الی اللّه باید از قضیه ای که در اول سوره یس خدای تعالی مثل زده است، مطالب زیر را تعلیم بگیرد،

۱ – آن که راه تبلیغات دینی را به طور صحیح یاد بگیرد و اشتباه نکند.

۲ – با سیاست خاصی طوری موعظه کند که دیگران را عزیز کرده و ضمنا سخنان خودش را به مردم بفهماند.

۳ – به تبلیغ دین اکتفا کند و به سخنان بیهوده گویان توجه نکند.

۴ – از تهدید دیگران اگر خدا پشتیبان او است نترسد.

۵ – از اسراف کنندگان نباشد.

۶ – به کمک دین و رسالت پیامبران علیهم السلام برخیزد.

۷ – انصاف داشته باشد و حرف حق را به خصوص از کسانی که اجر و مزدی از او طلب نمی کنند، بپذیرد؟

وَمَا لِيَ لَا أَعْبُدُ الَّذِي فَطَرَنِي وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۲﴾

و مرا چه شده که عبادت نکنم کسى را که خلقم کرده و به سوى او برمى گردید. ﴿۲۲﴾

أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ يُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا وَلَا يُنْقِذُونِ ﴿۲۳﴾

آیا غیر از او خدایانى را (براى عبادت) بگیرم؟ که اگر خداى رحمان ضررى را براى من بخواهد، شفاعت آنها، از چیزى مرا بى نیاز نکرده و مرا نجات نخواهد داد. ﴿۲۳﴾

إِنِّي إِذًا لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۲۴﴾

که قطعا من در آن وقت در گمراهی آشکاری هستم. ﴿۲۴﴾

إِنِّي آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿۲۵﴾

من حتما ایمان به پروردگار شما آوردم، پس ﴿سخن﴾ مرا بشنوید. ﴿۲۵﴾

قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾

گفته شد که داخل بهشت شو. گفت: ای کاش قوم من می دانستند. ﴿۲۶﴾

بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ﴿۲۷﴾

که پروردگارم مرا بخشید و مرا از گرامی شدگان قرار داد. ﴿۲۷﴾

وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ ﴿۲۸﴾

و ما بر قوم او بعد از او لشگرى از آسمان نازل نکردیم و ما هرگز از فرستندگان نبوده ایم. ﴿۲۸﴾

إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿۲۹﴾

جز یک فریاد چیزی نبود، پس ناگهان همه آنها خاموش شدند. ﴿۲۹﴾

«حسرت خدا بر عمل بندگانش»

يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۳۰﴾

اى حسرت بر بندگان. پیامبرى نزد آنها نیامد، مگر آنکه آنها او را مسخره مى کردند. ﴿۳۰﴾

أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۳۱﴾

 آیا ندیدند چقدر از جمعیتهائى قبل از آنها را هلاک کردیم؟ قطعا آنها به سوى اینها بر نمى گردند. ﴿۳۱﴾

وَإِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۳۲﴾

و اینکه همه آنها به نزد ما احضار خواهند شد. ﴿۳۲﴾

برداشت از آیات ۳۲ – ۳۰

استهزاء

سالک الی اللّه علاوه بر این که ناصحین و پیامبران را استهزاء نمی کند، به سخنان آنها باید دقیقا گوش دهد تا هدایت شود و گمراه نگردد که روز قیامت وقتی به محضر پروردگارش رسید سرافراز باشد.

«زمین مرده زنده می شود»

وَآيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ ﴿۳۳﴾

و نشانه اى براى آنها، زمین مرده اى است که آن را زنده مى کنیم و از آن دانه اى بیرون مى آوریم که مردم از آن مى خورند. ﴿۳۳﴾

وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنَ الْعُيُونِ ﴿۳۴﴾

و در آن باغهائى از درختان خرما و درختان انگور قرار دادیم و در آن باغها چشمه هائى جارى نمودیم. ﴿۳۴﴾

لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ﴿۳۵﴾

براى اینکه از میوه هاى آن و آنچه را که با دستهایشان در آن باغها کار کرده اند، بخورند. آیا پس (چرا) تشکر نمى کنند؟ ﴿۳۵﴾

سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ ﴿۳۶﴾

منزّه است خدائى که همه زوجها را از آنچه زمین مى رویاند و از (دسترنج) خودشان و از آنچه نمى دانند، آفرید. ﴿۳۶﴾

وَآيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿۳۷﴾

و نشانه دیگر براى آنها شب است که ما روز را از آن مى گیریم، ناگهان آنها در ظلمت قرار مى گیرند. ﴿۳۷﴾

«حرکت خورشید»

وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۳۸﴾

و (آیه دیگر) خورشیدى که براى رسیدن به قرارگاهش در حرکت است. این تقدیر خداى قادر دانا است. ﴿۳۸﴾

وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ ﴿۳۹﴾

و براى ماه منزلهائى تقدیر کردیم تا به صورت شاخه خشکیده قوسى شکل درخت خرما برگردد. ﴿۳۹﴾

لَا الشَّمْسُ يَنْبَغِي لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿۴۰﴾

نه براى خورشید سزاوار است اینکه به ماه برسد و نه شب بر روز پیشى مى گیرد و هر کدام در مدار خود شناورند. ﴿۴۰﴾

«کشتی یکی از نشانه های خدا است»

وَآيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿۴۱﴾

و نشانه (دیگرى) براى آنها این است که نسل آنها را در کشتیهائى که پر از بارها است، حمل مى کنیم. ﴿۴۱﴾

وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ ﴿۴۲﴾

و براى آنها مِثل آن (کشتى) مرکبهائى که سوار مى شوند، خلق کردیم. ﴿۴۲﴾

وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِيخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ يُنْقَذُونَ ﴿۴۳﴾

و اگر بخواهیم آنها را به طورى که نه فریادرسى داشته باشند و نه نجات داده شوند، غرقشان مى کنیم. ﴿۴۳﴾

إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ ﴿۴۴﴾

مگر آنکه رحمتى از طرف ما شامل حالشان شود و (بنا شود که) مدّتى در دنیا بهره مند گردند. ﴿۴۴﴾

وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۴۵﴾

و وقتى که به آنها گفته مى شود: به خاطر آنچه که پیش روى شما و آنچه که پشت سر شما قرار گرفته، تقوى داشته باشید تا شاید مورد رحمت پروردگار واقع شوید. ﴿۴۵﴾

وَمَا تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ ﴿۴۶﴾

و هیچ نشانه اى از نشانه هاى پروردگارشان براى آنها نمى آید، مگر آنکه آنها از آن اعراض مى کنند. ﴿۴۶﴾

«دستور انفاق»

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۴۷﴾

و وقتى که به آنها گفته مى شود: از آنچه خدا روزیتان کرده انفاق کنید، کسانى که کافر شده اند، به کسانى که ایمان آورده اند، مى گویند: آیا ما کسى را اطعام کنیم که اگر خدا بخواهد، او را اطعام مى کند؟ شما جز در گمراهى آشکارى نیستید. ﴿۴۷﴾

برداشت از آیات ۴۷ – ۴۵

صفات حسنه

سالک الی اللّه باید به خاطر آن چه برایش پیش خواهد آمد از اعمال گذشته اش بترسد، شاید مورد مهربانی خدا واقع گردد و از آیات الهی اعراض نکند و به آنها دقّت عملی نماید و از آن چه خدای تعالی به او روزی فرموده انفاق کند و عاطفه انسانی داشته باشد و چون در این جهت باید امتحان بدهد، با خود نگوید که اگر خدا می خواست به فقرا هم خودش روزی کاملی عنایت می کرد که اگر این چنین فکری کرد، در گمراهی و اشتباه کاملی خواهد بود.

وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۴۸﴾

و مى گویند: اگر شما راست مى گویید، این وعده چه وقت انجام خواهد شد؟ ﴿۴۸﴾

مَا يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ ﴿۴۹﴾

انتظارى نمى کشند، مگر اینکه یک صیحه آنها را مى گیرد، در حالى که آنها مشغول مخاصمه و جنجال هستند. ﴿۴۹﴾

فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ ﴿۵۰﴾

آنها نمى توانند وصیتى کنند و نه به خانواده شان برگردند. ﴿۵۰﴾

«درباره روز قیامت»

وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ ﴿۵۱﴾

و در صور دمیده مى شود. پس ناگهان آنها از قبرهاى خود به محضر پروردگارشان با شتاب مى آیند. ﴿۵۱﴾

قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿۵۲﴾

مى گویند: اى واى بر ما، چه کسى ما را از مرقدمان (خوابگاه مان) بیرون آورد؟ این همان وعده خداى رحمان است و پیغمبران راست گفتند. ﴿۵۲﴾

إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَدَيْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۵۳﴾

چیزى جز یک صیحه نبود. ناگهان همه آنها نزد ما احضار مى شوند. ﴿۵۳﴾

فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۵۴﴾

پس امروز چیزى از ظلم به کسى نمى رسد و جزا داده نمى شوید مگر آنچه که عمل مى کردید. ﴿۵۴﴾

إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْيَوْمَ فِي شُغُلٍ فَاكِهُونَ ﴿۵۵﴾

قطعا اهل بهشت امروز مشغول و مسرورند. ﴿۵۵﴾

هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ ﴿۵۶﴾

آنها و همسرانشان در سایه ها روی تختها تکیه زده اند. ﴿۵۶﴾

لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُمْ مَا يَدَّعُونَ ﴿۵۷﴾

براى آنها در آن بهشتها میوه هاى خوبى است و هر چه بخواهند در اختیارشان خواهد بود. ﴿۵۷﴾

سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ ﴿۵۸﴾

سلام کلامی است از طرف پروردگار مهربان. ﴿۵۸﴾

وَامْتَازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۵۹﴾

و اى گناه کاران، امروز (از میان مردم) شما جدا شوید. ﴿۵۹﴾

أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۶۰﴾

آیا من با شما، اى فرزندان آدم، (در عالم ذر) عهد نبستم که شیطان را عبادت نکنید؟ که قطعا او براى شما دشمن آشکارى است. ﴿۶۰﴾

وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ﴿۶۱﴾

و اینکه مرا عبادت کنید که راه راست همین است. ﴿۶۱﴾

وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿۶۲﴾

و قطعا شیطان از شما گروه زیادی را گمراه کرد. آیا شما تعقّل نمی کنید؟ ﴿۶۲﴾

برداشت از آیات ۶۲ – ۶۰

تعهّدات

سالک الی اللّه باید به تعهّداتی که در عالم میثاق و عالم ذر با خدا بسته عمل کند که من جمله بندگی خدا که همان صراط مستقیم است و ترک بندگی شیطان که پیروی از دشمن است، می باشد.

هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۶۳﴾

این جهنّمی است که شما وعده داده می شدید. ﴿۶۳﴾

اِصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿۶۴﴾

به خاطر آنچه که کفران می کردید، امروز داخل آن شوید. ﴿۶۴﴾

«روز قیامت دست و پای انسان شهادت می دهند»

اَلْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴿۶۵﴾

امروز ما بر دهانهاى آنها مُهر مى زنیم و دستهایشان با ما سخن مى گویند و پاهایشان به آنچه که به دست آورده بودند، شهادت مى دهند. ﴿۶۵﴾

وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ ﴿۶۶﴾

و اگر ما بخواهیم چشمهاى آنها را کور مى کنیم. پس در راه پیشى بگیرید. پس آیا آنها چگونه مى بینند (که پیشى بگیرند)؟ ﴿۶۶﴾

وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ ﴿۶۷﴾

و اگر بخواهیم، در جاى خودشان آنها را مسخ مى کنیم تا نتوانند بروند و نه برگردند. ﴿۶۷﴾

وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ ﴿۶۸﴾

و کسى را که عمر طولانى مى دهیم، در خلقت او را مى شکنیم. آیا پس (چرا) تعقّل نمى کنند؟ ﴿۶۸﴾

«شعر گفتن برای پیامبر صلی الله علیه و آله سزاوار نیست»

وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ ﴿۶۹﴾

و ما به او (پیغمبر) شعر تعلیم ندادیم و شعر سزاوار او نیست. این چیزى جز یادآورى و قرآن آشکارى نیست. ﴿۶۹﴾

لِيُنْذِرَ مَنْ كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ ﴿۷۰﴾

به خاطر آنکه بترساند کسى را که زنده است و بر کافران عذاب الهى تحقّق پیدا کند. ﴿۷۰﴾

«خلقت چهارپایان»

أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ ﴿۷۱﴾

آیا ندیدند که ما براى آنها با قدرت خود چهارپایان را خلق کردیم، پس آنها آن چهارپایان را مالک شدند؟ ﴿۷۱﴾

وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ ﴿۷۲﴾

و چهارپایان را براى آنها رام کردیم تا بعضى از آنها مرکبشان باشد و بعضى از آنها را بخورند. ﴿۷۲﴾

وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ ﴿۷۳﴾

و در این چهارپایان براى آنها منفعتها و نوشیدنیهائى است (شیر). آیا پس (چرا) شکر نمى کنند؟ ﴿۷۳﴾

«خدا یکی است»

وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۷۴﴾

و غیر از خدا، خدایانى را براى عبادت مى گیرند که شاید آنها یارى شوند. ﴿۷۴﴾

لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ ﴿۷۵﴾

آنها نمى توانند اینها را یارى کنند و حال آنکه اینها براى آنها لشگر آماده اى هستند. ﴿۷۵﴾

فَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ﴿۷۶﴾

پس کلام آنها تو را محزون نکند. قطعا ما آنچه را که پنهان مى کنند و آنچه را که علنى مى کنند، مى دانیم. ﴿۷۶﴾

«خلقت انسان»

أَوَلَمْ يَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُبِينٌ ﴿۷۷﴾

آیا انسان نمى بیند که ما قطعا او را از نطفه خلق کردیم، پس ناگهان او دشمن آشکارى مى گردد. ﴿۷۷﴾

«معاد جسمانی»

وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ ﴿۷۸﴾

و براى ما مثالى زد و خلقت خودش را فراموش کرد. گفت: چه کسى استخوان ها را زنده مى کند و حال آنکه این پوسیده است؟ ﴿۷۸﴾

قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ ﴿۷۹﴾

بگو: آن کسى که اوّل مرتبه آن را بوجود آورد، زنده اش مى کند و او به هر خلقتى دانا است. ﴿۷۹﴾

برداشت از آیات ۷۹ – ۷۶

سرزنش دشمنان

سالک الی اللّه نباید از سخنان بیهوده دشمنان دین و راه و مسلکش ناراحت شود، بلکه باید آنها را به خدای تعالی وابگذارد. زیرا خدای تعالی پاسخ او را خواهد داد.

اَلَّذِي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ ﴿۸۰﴾

آن کسى که از درخت سبز براى شما آتشى قرار مى دهد پس شما از آن درخت آتش روشن مى کنید. ﴿۸۰﴾

أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ ﴿۸۱﴾

آیا خدائى که آسمانها و زمین را خلق کرد، قادر نیست بر اینکه مثل آنها را خلق کند؟ چرا و حال آنکه او خالق دانائى است. ﴿۸۱﴾

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۸۲﴾

جز این نیست که امر او وقتى چیزى را اراده کند، اینکه بگوید به او که باش، پس مى باشد. ﴿۸۲﴾

فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾

پس منزّه است آن کسى که بدست او ملکوت هر چیزى است و به سوى او شما برگردانده مى شوید. ﴿۸۳﴾

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *