۹ صفر ۱۴۱۶ – ۱۷ تيرماه ۱۳۷۴ – مراحل اولية تزكية نفس
مراحل اوليه تزكيه نفس 17 تيرماه 1374
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، بسم الله الرحمن الرحيم.
الحمد لله و الصلاة و السلام علي رسول الله و علي آله آل الله لا سیما علي بقية الله روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه و اللعنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم، إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ.
آياتي كه تلاوت كردم كه ديروز هم خوندم و خيلي من از اين پشتكار شماها خوشحالم، خوب است كه هفتهاي سي آيه را هر روز ميخوانيد و به معناش توجه ميكنيد و حتي جلساتي هم كه تشكيل ميشه باز همان سي آيه را تكرار ميكنيد.
اين بهترين راه براي فهميدن حقايق قرآنه و خوندن صحيح قرآن و اونچه كه در اين آيات ميتوانيد دنبال كنيد و انشاء الله كوشش كنيد كه هر روز كه اين آيات را ميخونيد هر روز يك برداشت داشته باشيد از اين آيات. ديروز درباره اين بخش آخر آيات كه در خصوص قارون خداي تعالي مطالبي به پيغمبر اكرم صلی الله علیه وآله وحي كرده و آياتي را نازل فرموده، به مقدار فرصت عرائضي عرض كردم.
امروز اين آيه جلب توجه من را كرد كه انك لا تهدي من احببت. ماها خيلي دوست داريم كه همه هدايت بشيم. پيغمبر اكرم هم اين محبت را داشت. خيلي دوست داشت مردم بيان به سوي خدا. حتي آياتي نازل شد در اين خصوص كه «طه ما انزلنا عليك القرآن لتشقي»، اي پيغمبر ما قرآن را بر تو نازل نكرديم كه خودت را به مشقت بياندازي.
پيغمبر اكرم از خصوصياتش اين بود كه حريص عليكم. خدا دربارهاش ميفرمايد:
لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ يك ناراحتي مختصري شما داشته باشيد، برایش سخت ميگذره. بچه تون مريض شده شما بيشتر ناراحت هستيد تا خود بچه! عزيز علیه ما عنتم. پيغمبر اونقدر شماها را دوست داره، نه اين كه مردم اون زمان را دوست داشته شماها را دوست نداشته باشه، همين الان پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله را اگر در نظر بگيريد ميبينيد با يك محبتي به شماها داره نگاه ميكنه، با يك محبتي شماها را ميخواهد به طرف خدا بكشاند، دعوتتون بكنه. حريص عليكم. حرص داره، حريصه كه شماها زود خوب بشيد. آخه دير ميشه.
پيغمبر اكرم فرمود عجلوا بالتوبه قبل الموت. آقا مرگ كي ميرسه؟ كي ميتونه بگه من حالا پنجاه سال ديگه زنده هستم، چهل و نه سال و شش ماه بعدش مثلا من توبه ميكنم. اين حرف مال عمر سعده. ميگفت من حالا ميروم جنگ با امام حسين عليه الصلاة و السلام ميكنم بعد هم حكومت ري را ميگيرم بعدش هم وقتي كه خواستم بميرم توبه ميكنم. اينجور نيست. هر لحظه احتمال مرگ هست. پس قبل از هر لحظه توبه.
كه شما ميدونيد توبه معناش طلب مغفرت نيست، طلب بخشش نيست. توبه يعني حركت به سوي خدا. بازگشت به سوي پروردگار. بنابر اين پيغمبر اكرم فرمود عجلوا بالتوبه قبل الموت. قبل از اين كه بميريد توبه كنيد. پيغمبر ميدانه كه چه نفعي را شماها از دست ميديد. ميداند كه اگر هدايت نشيد چقدر به خودتون صدمه وارد كردهايد. لذا حريص عليكم بالمؤمنين رئوف رحيم.
اما خداي تعالي يك مقدار با پيغمبرش يك مطالبي ميفرمايد كه ما بفهميم والا پيغمبر اكرم خودش ميدانست كه چه بكنه. و اون اين است كه شماها فكر نكنيد كه تا خود طرف تصميم جدي نگيره با دعا با خواهش با تضرع و زاري بتوانيد كسي را به سوي خدا بپذيريد. يك آقايي بود در مشهد به من ميگفت كه من شبها بلند شدم، يك پسر بيشتر ندارم دعا كردهام كه خدا اين را هدايتش كنه. اين روز به روز بدتر ميشه. گفتم اگر تا آخر عمرت هم دعا كني كه خدا هدايتش كنه تا خود طرف از خواب غفلت بيدار نشه واختيار، چون خدا بهش داده با اختيار خودش راه خدا را انتخاب نكنه دعاي تو مستجاب نميشه. هر دعايي ممكنه مستجاب بشه اما اين دعا يك شرط داره خود طرف هم بخواد.
لذا گاهي بعضي از افراد اونچنان مرده هستند كه صداي پر توان رسول اكرم اونها را از خواب بيدار نميكنه. چرا؟ بخاطر اين كه اينها خواب نيستند مردهاند. خداي تعالي به پيغمبر اكرم ميگه انك لا تسمع الموتی، تو مرده را نميتوني چيز بشنوني.
شما نميتونيد هر كسي را كه دوست داريد هدايتش كنيد. و لیكن الله يهدي من يشاء. و از آيات شريفه قرآن استفاده ميشه كه اين من يشاء يعني كسي را كه خدا ميخواد اون كسي است كه خودش يك قدمهايي در راه كمالات برداره.
در يك آية ديگر ميفرمايد كه والذين جاهدوا فينا ليهدینهم سبلنا. يك جهادي طرف بكنه، يك گذشتي در راه خدا داشته باشه، يك قدمي به سوي خدا برداره تا خدا دستش را بگيره. انك لا تهدي من احببت، تو هر كي را دوست داري، همه را پيغمبر دوست داشت، رئوف به همه بود.
در همين آيهاي كه تلاوت كردم كه حريص عليكم اين كلمه حريص عليكم درباره كفار و درباره غير مسلمانهاستها كه حرص داشته پيغمبر كه اونها هدايت بشن و الا بعدش ميفرمايد به همين دليل بعدش ميفرمايد بالمؤمنون رئوف الرحيم. به مومنين مهربان است و رأفت داره. در خصوص غير مؤمنين لقد جائكم رسول من انفسكم عزيز عليه ما عنبتم. يعني حتي ابولهب را، ابوجهل را ناراحته كه يك مشكلي براش به وجود بياد. يك ناراحتي سر راهش باشه. به دليل اين كه بعدش ميفرمايد بالمؤمنين رئوف الرحيم. حريص است براي حتي مثل ابولهب و ابوجهل و دشمنان خاندان عصمت و طهارت. احدي نبايد اهل جهنم باشه. ولي در عين حال خداي تعالي ميفرمايد تو اي پيغمبر نميتوني كسي را كه دوست داري، همه دوستانت را بخواي به طرف خدا بياد تو نميتوني. چرا نميتوني؟ به جهتي كه خودشون نميخوان. به جهتي كه با اختيار خودشون، خودشون انتخاب نميكنند.
انك لا تهدي من احببت و لیکن الله يهدي من يشاء. خدا هر كي را بخواد هدايت ميكنه. خدا حكيمه و اون كسي را هدايت ميكنه كه خود اون كسي يك قدمهايي در راه هدايت خودش برداره. من عرض كردم مكرر اين جلمه را كه به دوستان كه خداي تعالي اگر هدايتش صد مرحله داشته باشه پنجاه مرحلهاش بايد خود انسان انجام بده، پنجاه مرحله ديگرش را خدا. اون پنجاه مرحله اول را بايد خود انسان انجام بده. و در همين آياتي كه تلاوت كرديد اين آيه هم به چشم ميخورد. فَأَمَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا كسي كه توبه بكنه، اگر توي قرآن بگرديد آقايون اين مراحلي كه براي تزكيه نفس براي شماها گفته شده شايد متجاوز از صد مورد رديفش را هم حتي ذات مقدس پروردگار درست كرده. توبه، فاما من تاب، توبه. و آمن، آمن يعني چه؟ يعني از ايمن ميياد. از امن ميياد از آرامش ميياد. اين جز با استقامت از هيچ راه ديگري اون آرامش به جود نميياد. ايمان كامل را اون كسي دارد كه از غير خدا نترسه. و لا تخافوهم و خافون ان كنتم مؤمنين. از هيچ چيز نترسيد از من بترسيد. اگر مؤمنيد.
ببينيد ايمان نتيجه نترسيدن از غير خداست. اما كسي كه از همه چي ميترسه اين ايمان نداره. يعني اگر ايمان هم داره، ايمانش ضعيفه. كسي كه ميترسد حقوقش مثلا فرض كنيد پايمال بشه، شغلش از دستش گرفته بشه خدمتون عرض شود كه رفقاش از دورش بپاشند. مردم بهشون اعتراض بكنند، حرف بزنند اين آدمي كه از همه چي ميترسه. اين ايمان نداره. اين ايمن نيست. اين ايماني كه شما ميگيد ايمان به خدا، ايمان به خدا يك اسمي داريم با همه. اما اگر خداي تعالي در قرآن ميفرمايد كه اگر ايمان داريد و لا تخافوهم و خافون از هيچ چيز نترسيد از من بترسيد ان كنتم مؤمنين. اگر مؤمنيد. و لا تهنوا و لاتحزنوا ببينيد باز مربوط به استقامته. سستي نكنيد. محزون نباشيد.
چه كسي محزون ميشه براي امورش؟ كسي كه استقامت نداره. وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ شما شخصيت هستيد. شما يك روزي از همه برتريد. ان كنتم مؤمنين. همهاش آمده روي ايمان. اگر كسي توانست چهار مطلبي كه در استقامت گفته شده، صبر، نترسيدن از غير خدا، قاطعيت و عدم اعتماد به غير خدا، اين چهار چيز را در خودش به وجود بياره اين شخص مؤمنه.
لذا خداي تعالي ميفرمايد من تاب و آمن تا اينجا معنا معلوم شد. و عمل الصالحا عمل صالح چيه؟ عمل صالح صراط مستقيمه. چه كسي بهتر عرض كنيم، كسي كه در صراط مستقيم است عمل صالح ميكنه؟ تمام اعمال يك انسان صالح ميشه. يعني تمام كارهاي انسان در صراط مستقيم ميشه. عمل صالح مساوي است با صراط مستقيم. صراط مستقيم مساوي است با عمل صالح. بلكه صراط مستقيم يك چيزي هم اضافه داره. و اون چيز چيه؟ اون اين كه قلب و روحت هم از هرگونه افراط و تفريط دور باشه. اعمال صالح داشته باش. اونقدري كه بهت گفتهاند عبادت كن. اونقدري كه بهت گفتهاند كار كن، اونقدري كه بهت گفتند در خانه با زن و فرزندت محبت كن، اونقدري كه بهت گفتند با مردم معاشرفت كن. يك آخوندي باش كه همه چيزت صالح باشه.
من مكرر مثال زدم، هر چيزي اگر براي جهتي اين را ساخته باشند و خلقش كرده باشند اگر در همان جهت خودش قرار گرفت صالحه. اين را بدونيد. فرش براي زير پاست. اگر زير پا افتاد و ازش استفاده شد اين فرش صالحي است، اسب براي سواري است اگر سواري خوب داد و سرعت سير داشت صالحه. اسب صالحي است، شايستهاي است. گاو براي شير دادنه، اگر شير خوبي داد گاو خوبي است ولو ندوه، يك گوشه خوابيده باشه، روزي نه من شير بده بسيار گاو خوبي است. اما اگر آمدند اين دو تاجاشون را با هم عوض كردند. گاوه خوب ميدوه اما اسبه خوب نميدونه بجاش شير خوب ميده. هيچ كدامشون صالح نيستند. هيچ كدومشون صالح نيستند. اي بابا شما شير ميخواي اين آقا شير ميده ديگه، ميخواي هم بدوه اون گاو ميدوه. ميگن نه گاو شير بده چون خدا اون را براي شير دادن، يا هر چيز، يا طبيعت هر چي ميخواييد اسمش را بگذاريد براي شير دادن خلق كرده و اون را هم براي دويدن.
انسان را خدا براي چي خلق كرده؟ براي بكس زدن، براي فوتبال بازي كردن، نه انصافا براي پول درآوردن. براي چي انسان را خدا خلق كرده؟ به خودش قسم اگر تمام آيات قران و روايات را تحقيق كنيد و بخواهيد بفهميد كه خدا انسان را براي چي خلق كرده در دو چيز كه باز از خود قرآن استفاده ميشه خلاصه ميشه. يكي براي عبادت يكي براي خليفة الهي.
اني جاعل في الارض خليفه. خليفه يعني چي؟ يعني جانشين. جانشين كي؟ جانشين خدا. كيه جانشين خدا؟ اون كسي كه كار خدايي بكنه. كي كار خدايي ميكنه؟ اون كسي كه صفات خدايي داشته باشه. كي صفات خدايي داره؟ اون كسي كه متخلق به اخلاق الله باشه. كه پيغمبر اكرم فرمود:
انَّما بُعِثتُ لِاُتمِمَّ مکارم الأخلاق، من مبعوث شدم كه مكارم اخلاق را، يا در اون آيه ديگر ميفرمايد ليزكيهم تزكيه تون كنم. مكارم اخلاق را به شما تعليم بدم. از چه راه؟ از راه بندگي. ميگه و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون. پس بشر براي اين كه جاي خدا بنشينه در روي زمين. كار خدايي بكنه. از چه راه؟ از راه بندگي.
بندگي چيه؟ هر كسي بندگي را يك جوري تصور ميكنه. يكي ميگه عبادت بجز خدمت خلق نيست. به تسبيح و سجاده و دهر نيست. يكي ديگه ميگه مردم را چكار داريم اينها همه، بهشون نبايد كمك كرد اين مردم فاسق و فاجر، يك گوشهاي را انسان بايد بگيره فقط سجاده و تسبيح و مهر بزرگي و اينها. ميبينيد تفاسير مختلفي داريم. كه در همين عبادت هم بايد از صراط مستقيم حركت كنيم. صراط مستقيم كيه؟ ان ربي علي صراط مستقيم. انک لمن المرسلين علي صراط مستقيم. اينها را من مختصر رد ميشم چون اكثرش را واقعا آقاي مهندس براتون توضيح دادن.
يا، صراط علي مستقيم. خوب پس ما صراط مستقيم عبادتمون معلوم شد. خدا، گفتار خدا. قرآن، گفتار پيغمبر اكرم كه سنت پيغمبره اكرمه و گفتار خاندان عصمت و طهارت. اگر به آسمان بريد به اعماق زمين بريد غير از اين راهي ديگهاي به رسيدن به بندگي خدا نيست و راه منحصر به فرده، نه خدا تو خانقاه پيدا ميشه، نه تو كليسا پيدا ميشه، نه تو كنيسه پيدا ميشه حتي توي مسجدي كه اين مسجد صراط مستقيم را به انسان نشان نده پيدا نميشه.
خيلي از مساجد بوده كه، پيغمبر اكرم در زمان خودش يك مسجدي ساخت يك عده آمدند گفتند آقا مردم يك محلهاي راهشون دوره يك مسجد هم ما ساختيم. گاهي اونجا تشريف بياريد نماز بخونيد، گاهي اونجا. خداي تعالي دستور فرمود كه برو اون مسجدش را خرابش كن. مسجد ضرار، براي تفرقة بين مسلمانهاست. يا مسجد قبا هست و لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَىٰ مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ . مسجدي كه از اول با تقوا ساخته شده، خداي تعالي انما يقبل الله من المتقين. هر مسجدي را نميپذيره. با تقوا ساخته شده،
يك كسي داشت مسجد ميساخت زمان بهلول. بهلول هم آمد گفت كه آقا اسم ما را اون بالا بنويس كه به سعي و كوشش جناب آقاي بهلول مسجد ساخته شد. گفت مسجد را من ساختم به اسم تو. گفت پس به اسم خودت ميخواي بذاري، بله. مسجد را ساخته كه اينجا اسمش بمونه. مسجد را ساخته كه اين دوستان اين محل تو اين مسجد نماز بخونند با هم باشند اون مسجد نرن. حالا الحمد الله اين حرفها كم شده ولي از يك جهت هم زياد شده، اما سابقها مشهد ما يك حيدري و نعمتي بود كه اينها با هم دعوا داشتند. تفريق بين المسلمين در همين آيه ميفرمايد كه مسجد ضرار براي تفرقه بين مسلمانها بود. حتي اينجور مسجدي خدا توش پيدا نميشه بايد خراب بشه. هيچ جا خدا پيدا نميشه جز در لسان خود خدا و در لسان پيغمبر خدا و در لسان خاندان عصمت و طهارت عليهم الصلاة و السلام. هيچ جا ديگه خبري نيست. نه از لابه لاي مثنوي، نه از لا به لاي حافظ.
من با اين كه به حافظ نسبتا علاقه دارم اما خدا از صحيفة سجاديه، خدا رحمت كنه استادمون مرحوم حاج ملا آقاجان يك شب جمعهاي بود يك چند تا از اين افراد متصوفه تقريبا بودند اينها آمده بودند به ايشان گفتند كه يك شعر حافظي بخونيم يك حالي پيدا بكنيم. اين حال هم خودش يك مسئلهاي است. ايشان گفت كه امام سجاد، شب جمعه شعر حافظ ميخونيد. گفتند چكار كنيم؟ گفت دعا كنيد. دعا كنيد. إِلَهِي أَلْبَسَتْنِي الْخَطَايَا واقعا اين دعاهاي خمسه عشر هر كدامش پر از معارفه. خيلي اهميت داره.
بعضي از اين دعاها را ما حتي ميگيم فايدهاي نداره. يعني شايد طرف دروغ باشه كه بگه. يا نعيمي و جنتي، اي نعمت من و اي بهشت من. اين را هر كسي نميتونه بخونه، هر كسي نميتونه اين دعاي ندبه را بخوانه. دعاي ندبه ديروز عرض كردم چهار صفحهاش اصلا مطلبي كه گريه توش داشته باشه نداره. چهار صفحه، شش صفحه همش هست. اونجا كه ميرسه فعلی الاطائب من اهل بیت ، كه اسم دعا را به همين جهت دعاي ندبه گذاشتند. كه در فراغ امامتون، در فراغ اون صراط مستقيم، اگر يك كسي توي بيابان گم شده باشه و خطرات از اطراف به طرف حمله ور شده باشند. چي ميخواهد؟ راه ميخواد راهي كه انسان را به مقصود برسونه، هيچي ديگه نميخواد. ميگه اين الحسن، اين الحسين. يعني كجاست اون صراط مستقيم. كجاست امام حسن كه همه اعمالش و همه گفتارش و حتي سكوتش صراط مستقيم بود. كجاست حسين ابن علي كه همه اعمالش صراط مستقيم بوده. كجاست ابناء حسين، امام صادق، امام باقر، امام سجاد علیهم السلام
شما صحيفه سجاديه را برداريد بخونيد ببينيد طرز مناجات با پروردگار چگونه است. من با شعر خوندن و شعر و اينها مخالف نيستم اما بدونيد يك كلماتي كه همان مشروب خور، قمار باز با اعمال خودش تطبيق ميدهد و هم تو ميخواي با خدا او را تطبيق بدي. ولو اين كه حق هم با تو باشه، اين در شأن پروردگار نيست. اما شما ميتونيد كلمات امام سجاد را با چيز ديگري، با عشقهاي مجازي خودتون تطبيق بديد؟
مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ كسي كه تو را يافته چي گم كرده، كسي كه تو را داره چي نداره! خدايا مظلت در اثر خطاياي من به صورت يك لباسي در بدن من ظاهر شده. يك صراط مستقيم و لذا خداي تعالي ميفرمايد كه عمل صالحا اين سه تا برنامه خيلي مهمه. تاب، آمن. كه آمن اين را بدونيد استقامت را به اضافه يك چيز، و عمل صالح صراط مستقيم به اضافه يك چيزي. خوب بعدش ديگه ضمينه شروع ميشه فراهم ميشه. اينجا كسي كه اين سه تا مرحله را انجام داد راهنماي عشق و محبت و علاقه است، اون را نميخوام زياد شرح بدم چون شما را از اين راه ميخواييم ببريم.
يك راه اين است كه انسان ميگه خدايا دو ركعت صبح نماز خوندم در مقابلش اين قدر مزدم را بده. محبت تو كار نيست. عمل ميكنم مزد ميگيرم. شما يك كارگر افغاني را ميياريد به مذهبش هم كار نداريد، به دينش هم كار نداريد صبح ميگيد تا غروب كار كنه اينقدر هم مزدشه. اين يك راهه. با اين كه صراط مستقيمهها خدا هم قبول داره. و ما تجزون الا ما كنتم تعملون. جزا داده نميشيد، خدا رحمت كنه استادمون وقتي اين مسئله را براي ما شرح ميداد ميگفت حرف اون را اصلا براي دوستان نزن، به فكر اون طرف نيافت. نميافتاديم الحمد الله. اينجا دو تا راه ميشه. يكي از همين جا شروع ميشه، نماز شب ميخوني، ديروز گفتم براي اين كه روزيتون زياد بشه، چهل روز اگر كسي نماز شب بخونه، عمل براي اين جهت نكنيدها. چهل روز اگر نماز شب بخونه صورتش نوراني ميشه هر كس ميبينه دوستش داره. خوب نماز شب براي اين شد.
نماز اول وقت وسعت رزق ميياره. نماز توي مسجد نميدونم چقدر ثواب داره. خلاصه از همين جا از وسعت رزق شروع ميشه تا نعمتهاي بهشت. از اينجا رفتيد تا تو بهشت، تو بهشت هم ميريدها. منتهي از اين راه. كه علي ابن ابيطالب عليه الصلاة و السلام اونهايي كه يك قدري مرحلشون بالا رسيدن به اون لذائذ محبت ميفهمند كه من چي ميگم، علي ابن ابيطالب ميگه من جزء اونها نيستم. ما عبدتك خوفا من نارك ولا طمعا في جنتك.
از اون راه علي نرفته. راه هر دو هست، صراط مستقيم هم هست. صراطي است كه تو بهشت هم ميرسوندتون. اما هيچ وقت ولي خدا نميشيد كسي كه از اين راه رفته باشه. هميشه كارگريد. يك كسي توي يك اداره ميره هميشه از اول عمرش تا آخر عمرش فراش اون اداره بود. براي اينكه صبح آمده جارو كرده، شب هم پول گرفته. كوشش هم اين بوده كه از اداره بيرونش نكنند. اما يكي يك كارهايي كرده اين را كم كم خدمت شما عرض شود كه معاونش كردند، كم كم هم رئيسش كردند كم كم محبوب شده، كم كم هم رفته اون بالا بالا. دو تاره داره. اين راه هم ميره به بهشت كنار هم داره حركت ميكنه. صراط مستقيم هم هست. اين را فكر نكنيد كه صراط مستقيم نيست. صراط مستقيم هست. خدا هم تأييد كرده. درگيري ما هم با، بخاطر شماهاها ميخوام چون كه شماها بتونيد از اون راه بريد با همه اين كساني كه به اين برنامهها دارند همين جاست. از همين جا به بعده. كه كي گفته، يك كسي گفت كه ما در يك جلسهاي شبي گفتيم كه بهشت گلابي خوران، بهشت نميدونم حور العينها. راست ميگه گلابيهايي داره كه يك دونهاش تو دنيا پيدا نميشه. ميخواييد براتون بگم، حور العيني داره كه چه، نميدونم آيات شريفه قرآن را براتون بخونم چون همه هم از اين راه نميكشه كه برنها. خيال نكنيد كه، پس چرا خدا دو تا راه درست كرده؟ براي اين كه همه نميتونن از اين راه برن. اصحاب امام عصر بايد از اين راه برن. اونها رعيتند. يك انقلابي كه ميشه يك عده اينها رهبرانند. زمامدارانند، انقلابيونند.
يك عده هم فرقي براشون نميكنه، اين زمان، اون زمان. اون زمان اما يك خرده وضع بهتر شده مثلا فرض كنيد اين نق نقهايي كه هستش كه چرا قيمتها بالا رفته چرا پول كم شده، نميدونم اين حرفها همهاش دور ميزنه كه پنير كيلويي چقدر بود، حالا چقدره، كره كيلويي چقدر بود، حالا چقدره. تو مجالسشون همش از همين حرفهاست. يك عده نشستن روي يك صحبت كلي دارن مملكت را ميچرخونند. در مقابل اين همه دشمنان. اينها اونها رعيت اسمشونه، اينها مسئولين، زمامدارها اينها هستند. بعد در زمان عصر ارواحنا فدا يك عده مسئولينند. اونهايي كه از اين راه رفتند. ببينيد خداي تعالي ميفرمايد و ما تجزون الا ما كنتم تعملون. جزا داده نميشيد مگر به اونچه كه عمل كرديد. مزدتون را بگيريد بريد. محبتي هم تو كار نيست.
دو تا آدم آمدن توي خونه شما كار كردند يكي از رفقاست خيلي هم دوستش داريد و او هم شما را خيلي دوست داره و اصلا هم مزد منظور نكرده يك كارگر هم آمده. حالا هر دوشون پهلوي هم ايستادند او دوستتون را وقتي كه ظهر ميشه ميگي آقا بيا تو. ولي اون كارگره را پول ممكنه بيشتر بهش بدي اگر آدم خوبي، او را ديگه تو خونه و زندگيت راهش نميدي.
وَ ما تُجْزَوْنَ إِلّا ما کُنْتُمْ تَعْمَلونَ إلّا عَبادَ اللهِ الْمُخْلَصینَ، جزا داده نميشيد مگر اونچه عمل كرديد. كل نفس بما كسب رهينه هر انساني به اونچه كه عمل كرده، به اونچه كه كسب كرده گروه، گرو اون چيزي است كه كسب كرده. الا اصحاب اليمين. ببينيد اصحاب يمين را استثنا ميكنه. اين اصحاب يمين. ببينيد دو تا جاده است، يكي طرف چپ ميره، يكي طرف راست. و السابقون السابقون اولئك المقربون
كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ هر كسي مرحونه عملشه. شما اگر بخواييد مزد بيگريد. هيچ مشكلي نيست. از صراط مستقيم راهتون را جدا كنيد. پاتون را تو مرحله محبت نگذاريد. مزدتون را هم مرتب ميگيريد. هر يك لا اله الا اللهي كه بگيد يك درخت تو بهشت براتون ميكارند. روايت هم داره. روايات هست. شما ميگيد چرا اينجوري؟ براي اين كه همه مردم لايق اين نيستند. همه نبايد مسئولين باشند تو مملكت. همه نبايد جزء انقلابيها باشند. همه نبايد از اصحابي باشند كه صَفًّا كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصوصٌ همه نميتونند جز مخلصين باشند. اين يك راه ديگه است. و انشاءالله شماها را ما از خدا خواستيم حالا تا چه اندازه بتونيم كه از اين راه ببريم.
محبت اينجا جدا ميشه راهها. تا اينجا را، فاما من تاب و آمن و عمل صالحا در آيات زيادي اين هست. والعصر ان الانسان لفي خسر، الا الذين آمنوا و عمل الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر. زياد آيات داريم در اين ارتباط. اما براي يك عده خاصي كه انشاء الله من دلم ميخواد شماها جزء اونها باشيد. با خدا به اصطلاح حساب نداشته باشيد. بدون حساب كار كنيد. اگر كاري بناست بكنيد، بكنيد. اگر اظهار محبته بكنيد. اگر اظهار چه عرض كنم. براي اين كه اگر براي خدا حساب باز كرديد خدا هم براي شما حساب باز ميكنه.
ما لهذا الكتاب! روز قيامت به افرادي كه از اون راه رفتند، وقتي كه نامه عملشون را ميدن اونچنان خدا حسابشون را دقيق رسيدگي كرده كه ميگي چه جور كتابيه، لا يقادر صغيره پول تاكسي را هم كه از خونه نشسته آمده اين را هم حساب كرده. پول فلفل و زرچوبهاش را هم حساب كرده. همه را حساب كرده لا يقادر صغيرة و لا كبيرة الا احصاها. اما همين خدا در قرآن درباره همين دسته ميفرمايد كه تمام مردم روز قيامت حاضر بايد باشند. انهم لمحضرون الا عباد المخلصين. بندگان مخلص اينهايي كه دلشون فقط متوجه خداست. محبت خدا. چقدر آقا نماز خوندي؟ نميدونم. چقدر دستگيري از مردم كردي؟ نميدونم. براي اين كه دفتر و حساب نداشته. خدا دوست داشته گفتم چشم. گفتم خدايا هر چه تو ميخواي همان كار را ميكنم. اصلا حسابي ما نداريم. چقدر از خدا طلب داري؟ خدا، از خدا من، هيچي. اين شخصي كه به اين مقام رسيده حضرت سلمان بود.
حضرت امير آمد روي قبرش نوشت كه وَفَدْتُ عَلَی الْکَریمِ بِغَیْرِ زادٍ من بر كريم وارد شدم هيچي هم ندارم، هيچي نياوردم. اين همه عبادت كردي، چهار صد سال عبادت، من عبادت! من چكار كردم! فراموش كردم هر كار، چون خدا را دوست داشتم گفت بكن گفتم چشم، گفته نكن، گفتم چشم. با يكي از علما كه خيال ميكردم از اولياء خداست هشتاد سال عمرش بود رفتم اونجا خوب ايشان هم اظهار محبت به من كرد و گفت كه من از اول تكليف تا حالا يك روز روزه ماه رمضان را نخوردم. گفتم شما مريض نشديد در اين مدت تو ماه رمضان روزه نخواسته يا مسافرت، گفت نه مريض هم شدم ولي نخوردم. تو بيمارستان هم بودم. گفت بسيار خوب. فهميدم كه نه اون ولي خدايي كه من فكر ميكردم اين آقا نيست. ولي خدا اون كسي است كه گفتند روزهات را بخور بگه چشم، گفتن نخور بگه چشم. هيچي فرقي براش نكنه كه روزه را ميخوره با دستور خدا و روزه ميگيره به دستور خدا. هيچي فرقي براش نكنه. اين ميشه ولي خدا.
و اگر از اون راه رفتيد شما هيچ وقت اسمه، ايني كه ميبينيد ميگم الان اگر بگم فلاني ولي خداست، من ولي خدام تعجب ميكنند اصلا توي افراد بشر ميگن ولي خدايي پيدا نميشه. راست هم ميگن خيلي كمه. براي اين كه همه از اون راه رفتند. آقا اون كار را بكن، چه ثوابي داره؟ بله، كم برخورد كرديد. آقا صد تا صلوات بفرست. براي چي؟ بگيد براي اين كه خدا دوست داره خيلي كم ميفرستند. اما اگر گفتيد كه روزيت را زياد ميكنه، قرضت را ادا ميكنه. راست ميگي. حاجتت برآورده ميشه. چشم. زياد داريمها. يعني اصلا اينوريش را خيلي كم داريم. ولي اولياء خدا ميرن ثوابها را ميسنجند. خوب دقت كنيد. ثوابها را ميسنجند چه كاري بيشتر ثواب داره. از همان استفاده ميكنند كه پس خدا اين را بيشتر دوست داره. پس چون خدا دوست داره ما اين كار را انجام ميديم. ترك اولي نميكنند. اين ميسنجه ببينه كدوم كار ثوابش بيشتره و كدوم كار جيبش را پر پول ميكنه اين ميسنجه ببينه كدوم كار را خدا بيشتر دوست داره اون را انجام ميده. از همين جا راه پيدا ميشه، مرحله محبت.
شما الان توتون زياد هست كه شايد از مرحله محبت عبور كرديد. اما اين حرفها را براتون نزدم. بايد كه حالا بياندازمتون تو اون راه، از اون راه بريد. اين راه را كار نداشته باشيد. مال شما نيست انشاء الله و الا شما بعدش ميشيد رعييت. در زمان ظهور آقا چي ميشه؟ جنسها ارزون ميشه،به به. مريضي كم ميشه، عجب. خدمتون عرض شود كه ظلم و جور ميشه، همين هايي كه الان ميگيم ديگه. الان من انشاء الله اون بحث را كردم شما براتون يك خردهاي فكرت عوض شده. همه اينها درست ميشه. خوب بقيهاش ديگه چيزي، نه ديگه زمان ظهور خوبه و اخرجت الارض اثقالها. تمام نعمتهاي زمين بيرون ميريزه، آدم پولدار ميشه. صلوات ميفرستي ميبيني كه نون بهش دادند، خدمت شما عرض شود كه كارها رو به راه است همهاش درست. اما اوني كه اهل عشقه، اهل محبته ميگه با آقا ميشه ديگه ما مرتب صحبت كنيم؟ آيا ميشه ما بنشينيم محضرشون ديگه غيبت از بين ميره؟ ديگه اين به اصطلاح هجران و دوري تمام ميشه. ما از گرسنگي بميريم اما آقا را ببينيم. مظهر پروردگار را مشاهده كنيم. بدترين وضع زندگي را داشته باشيم اما محبوبمون در كنارمون باشه.اينجوري ميشه. ببينيد چقدر، هيچ وقت يك منتظر امام زمان را كه از اين راه رفته باشه هيچ وقت به فكر اين كه آيا اون وقت بازار پر از ميوه هست يا نيست نميافته. يعني اصلا فكرش بالاتر از اين حرفهاست. اصلا يك معدني داشته باشه در يك دهي. ميگه هر چي باشه ميخوريم اصلا فكرش را نكن من. اينجوري ميشه. و انشاء الله شما كوشش كنيد از همين راه، ايني كه من گفتم بخاطر اين كه شما را وسوسه اتون كنيم كه از اون راه نريد. والا اون راه انسان هيچ وقت به مقام صالحين، به مقام اولياء خدا نميرسونه. اون راه خيلي هم نزديكه. شما بندگي و محبت را داشته باش ميشي ولي خدا. كه براتون بحثش را كردم. شما مراحل تزكيه نفس را بپيماي اسمي اگر داشته باشي ولي خدا هستي. أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ
نميفرمايد اولياء خدا اينها پولدارند، اولياء خدا اهل مثلا فرض كنيد رفاه و آسايشند، اولياء خدا ثروتمندند، فقيرند. هيچي، شرايطي براي اولياء خدا نيست. علي ان اولياء الله خوف ندارند. حزني ندارند. چون كنار محبوبشونند. ببينيد ابي بكر از اولياء خدا نيست. كنار پيغمبر اونچنان ترسيد كه در غار. اذ هما بالغار اذ يقول لصاحبه لا تذهب. به ابي بكر پيغمبر گفت كه نترس لا تحزن ان الله معنا. اصلا خود پيغمبر صورت كامله آيينه تمام نماي پروردگاره. حالا بايد تحليل بكنه كه خدا باماست. بالاخره ما از شر اين دشمنان نجات پيدا ميكنيم. لا تحضر. اما الا ان اولياء الله لا خوف عليهم و لا هم يحزنون. انشاء الله از اولياء خدا باشيد. اولياء خدا اطراف حجت ابن الحسن هستند. من مكرر گفتم دو چيز قطعي و يك چيز احتمالي. اين سبب ميشه كه انسان با كمال كوشش به طرف تزكيه نفس و كمالات حركت كنه. دو چيز قطعي يكي اين كه امام زماني هست. يكي هم اين كه قطعا يك روزي ظهور ميكنه. احتماليش هم اين است كه شايد در زمان ما باشه. چون سبب ميشه كه انسان خودش را به جايي برسونه كه اگر اون حضرت در زمان ما ظهور كردند اگر يك عده از ياران خوبي خواستند كه داشته باشند از چند نفري از ما انتخاب كنند. اين را انشا الله توجه داشته باشيد و از اين راه بريد. راه شما كوشش كنيد اينهايي كه در مراحل پايينتر هستند كوشش كنند خودشون را برسونند. اگر اين وسطها يعني در استقامت و صراط مستقيم مونديد ممكنه كه كسي نباشد از اون راه راهنماييتون بكنه.
اينهايي كه آمدند تو مرحله محبت و صفا و صميميت و يگانگي كه هم با خدا و هم با بندگان خدا و هم با اولياء خدا محبت داشتند اينها ديگه از خطر جستند و رد شدند. و خدا را شكر الان به يكي از دوستان ميگفتيم كه جمعي از دوستان بحمد الله كه كمتر من سابقه دارم كه يك جمعي مجتمع باشند كه الحمد الله اقل چيزي كه دارند اين باشد كه واجباتشون را انجام ميدن و محرمات را ترك ميكنند. خدا را شكر ميكنيم. خدايا خودت ميدوني امروز روز پيغمبر اكرمه. روزي است كه ما مهمان رسول اكرميم و بزرگترين روز هفته است بعد از جمعه. چون مهمان رسول اكرم بوديم روز شنبه. مهمان رسول اكرم بوديم. خدايا به آبروي پيغمبر به جان رسول الله و جان فرزند پاكش فاطمه زهرا قسمت ميدهيم ما را از بهترين اصحاب و ياران حجت ابن الحسن قرار بده(الهي آمين). از اولياء خودت ما را قرار بده( الهي آمين). خدايا ما را در اون صفی كه نَعَتَّ أَهْلَهُ فِي كِتَابِكَ فَقُلْتَ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيانٌ مَرْصُوصٌ، خدايا ما را قرار بده (الهي آمين).
نام فاطمه زهرا سلام الله عليها را به زبانم جاري كرد خداي تعالي فاطمه اطهر سلام الله عليها به تعبير يكي از بزرگان كوثره اين وجود مقدس، حوض كوثره. و كوثر در قرآن به معناي خير كثير. خير كثير هم به معناي تمام حكمت و علم و معارفي است كه پروردگار براي بشر تصويب فرموده كه بايد به اونها برسيم. از جانب پيغمبر و علي ابن ابيطالب كه صاحب كوثرند اين علم و حكمت در اين حوض كوثر ريخته ميشه و از او يازده چشمه خارج ميشه كه بهترين و پر آبترين و پر از حكمت ترينش ذات مقدس پروردگار نسيب ما كرده كه در دعاي ندبه عرض ميكنيم كه خداي تعالي ما رااز حوض كوثر وسقنا من حوض جده صل الله عليه و آله باكسه و بيده، ريا، ربي، حميعا، لا زمع بعده يا ارحم الراحمين. از دست مبارك امام زمان اون علم و حكمتي كه اون محدثه، اون كسي كه خداي تعالي حتي قبل از علي ابن ابيطالب به او خبرهاي تازه را ميداد. و او را مملو از علم و حكمت قرارش داده بود. اهل دنيا فكر ميكردند كه بايد طبعا يك چنين كسي عمر زيادي داشته باشه، ثروت زيادي داشته باشه. دنيا در پستيش و در قناعت همين بس كه عايشه هشتاد سال تو اين دنيا زندگي كرد ولي فاطمه زهرا هيجده سال. در اين مدت هم وقتي از دار دنيا ميره هم پهلوش شكسته هم محسنش سقط شده، هم بازويش ورم كرده، كه علي ابن ابيطالب منبع صبر و استقامت نقطه پرگار صبر و استقامت ميديدند ميفرمود اي فاطمه زهرا من گريه ميكنم اشك چشمم كه از چشمم بيرون ميياد اي كاش جان علي هم با اشك چشمش خارج ميشد. لا خير بعدك في الحيات. زندگي بعد از تو يا فاطمه هيچ خيري نداره. و انما ابكي مقامت بتول حياتي. من گريه ميكنم بخاطر اين كه مبادا من بعد از تو زياد در دنيا بمانم. خود فاطمه هم فرمود اف بر مردم دنيا صُبَّــــــتْ عَلَیَّ مَصَائِــبُ لَوْ أَنَّهَا
صُبَّـتْ عَلَـى الْأَیَّـامِ صِـرْنَ لَیَالِیَا
يك مسائلي بر من وارد شدكه اگر بر روزهاي عالم اين مصيبتها وارد ميشد شب ميشد. فاطمه زهرا بخاطر پهلويش بخاطر محسنش، به اين جهات اشك نميريخت. بخاطر اين كه چرا علي ابن ابيطالب مركز همه معارف و حقايق بايد در خانه بنشينه و مركز جهل و ناداني جاي پيغمبر براي مردم بنشينه. خدايا به آبروي امام زمان حالا كه ما را موفق به اين كه در رأس اين مملكت يك فقيه عاليقدري نشسته باشه اين مقدار به ما نعمت دادي، خدايا به آبروي فاطمه زهرا أَتْمِمْ نِعْمَتَكَ بِتَقْدِیمِكَ إِیَّاهُ أَمَامَنَا. نعمتت را بر ما تمام كن. امام معصومي را، امام زمانمون را برسان. خدايا به آبروي دوستانت به آبروي اوليائت … (قطع صداي نوار).
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.