۳ جمادی الثانی ۱۴۱۴ – معرفت‌ حضرت‌ زهرا سلام‌ عليها

 معرفت‌ حضرت‌ زهرا سلام‌ عليها 3 ج‌ 2 1414

 اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌.

 الحمد لله‌ رب‌ العالمين‌ و الصلاة‌ و السلام‌ علي‌ اشرف‌ الانبياء و المرسلين‌. سيدنا و نبينا ابو القاسم‌ محمد. (اللهم‌ صل‌ علي‌ محمد و آل‌ محمد و عجل‌ فرجهم‌). و علي‌ آله‌ الطيبين‌ الطاهرين‌ لا سیما علي‌ سيدنا و مولانا حجة‌ ابن‌ الحسن‌ روحي‌ و ارواح‌ العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفداء. و اللعنة‌ الدائمة علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الان‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

 شب‌ گذشته‌ است‌ و فرصت‌ كم‌ است‌ و ولي‌ شب‌ شهادت‌ حضرت‌ صديقة‌ كبري‌، فاطمة‌ زهراست‌ و سخن‌ زياد. آنجا كه‌ نشسته‌ بودم‌ به‌ مناسبتي‌ در فكر افتادم‌ كه‌ يك‌ جمله‌اي‌ را كه‌ گاهي‌ ناقص‌ برايتون‌ عرض‌ كرده‌ام‌ اگر آمادگي‌ داشته‌ باشيد و خسته‌ نباشيد به‌ مناسبت‌ معرفت‌ و شناخت‌ روح‌ مقدس‌ فاطمة‌ زهرا اين‌ مطلب‌ را عرض‌ كنم‌.

 چون‌ اكثرا دوستاني‌ كه‌ در جلسه‌ هستند خواصند. افرادي‌ هستند كه‌ تا يك‌ حدي‌ معرفت‌ به‌ مقام‌ مقدس‌ خاندان‌ عصمت‌ را دارند. ولي‌ يك‌ مطلب‌ اينجا هست‌. خاندان‌ عصمت‌ اين‌ چهارده‌ نور پاك‌ داراي‌ دو بعد كاملا متفاوت‌ از يكديگر هستند. يك‌ بعد روحي‌ و يك‌ بعد بدني‌. از نظر بعد بدني‌ امام‌ يا پيغمبر اكرم‌ و حتي‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها و عليهم‌ السلام‌ صددرصد مثل‌ افراد بشر معمولي‌ هستند. يعني‌ بدنشون‌ همانطوري‌ كه‌ ما احتياج‌ به‌ غذا داريم‌، آنها هم‌ احتياج‌ به‌ غذا دارند. همانطوري‌ كه‌ سرما و گرما ممكن‌ است‌ در ما مؤثر باشد در آنها هم‌ مؤثر است‌ و بطور كلي‌ اجسامكم‌ في‌ الاجسام‌. بدنهاي‌ شما، جسمهاي‌ شما در ميان‌ جسمهاست‌ و چون‌ با بشر بايد زندگي‌ كنند، همانند ما هستند.

 اين‌ لازمة‌ معرفت‌ ما نيست‌ كه‌ فكر كنيم‌ امام‌ يا پيغمبر مثلا لازم‌ است‌ زيباترين‌ افراد باشد يا خوش‌ خط‌ترين‌ افراد باشد. يا خوش‌ قيافه‌ترين‌ افراد باشد. نه‌. پيغمبر اكرم‌ در ميان‌ جمع‌ كه‌ مي‌نشست‌ مخصوصا با يك‌ تواضع‌ خاصي‌ كه‌ مي‌نشستند، فرد غريبي‌ كه‌ مي‌آمد نمي‌دانست‌ كداميك‌ از اينها پيغمبره‌. اگر قيافة‌ فوق‌ العاده‌ مثل‌ حضرت‌ يوسف‌ ميداشت‌ خوب‌ طبعا مشخص‌ بود. الان‌ در زمان‌ خودمون‌، حضرت‌ بقية‌ الله‌ ارواحنا فداه‌ اگر در بين‌ جمعي‌ باشند شما از شكل‌ و قيافه‌ نمي‌تونيد امام‌ زمانتون‌ را بشناسيد.

 يك‌ شبي‌ كسي‌ تشرفي‌ پيدا كرده‌ بود. دو نفر بودند. صددرصد نشانه‌هاي‌ تشرف‌ و وجود مقدس‌ امام‌ زمان‌ از قبيل‌ انجام‌ معجزه‌ و اينها بود. بحث‌ اين‌ دو نفر كه‌ مشرف‌ شده‌ بودند و نزد من‌ آمده‌ بودند سر اين‌ بود كه‌ امام‌ زمان‌ چرا خال‌ نداشت‌. سر اين‌ مسائل‌. اگر بنا بشد كه‌ شما امام‌ زمان‌ را مجبور بدونيد كه‌ حتما بايد خال‌ روي‌ گونه‌ داشته‌ باشد اين‌ درست‌ نيست‌. حضرت‌ وليعصر در زمان‌ غيبت‌ كبري‌ بخصوص‌ هيچ‌ مشخصه‌اي‌ كه‌ همه‌ بتونند از اين‌ طريق‌ امامشون‌ را بشناسند نداره‌. لااقل‌ در چشمها تصرف‌ ميكنه‌ كه‌ هر كسي‌ آنطوري‌ كه‌ فكر ميكنه‌ و در مغز خودش‌ قيافه‌اي‌ براي‌ امام‌ زمان‌ ساخته‌، حضرت‌ خودش‌ را با آن‌ فكر و آن‌ تصور او تطبيق‌ نده‌.

 حالا بهرحال‌ از نظر بعد بدني‌ امام‌ و پيغمبر و فاطمة‌ زهرا با ما فرقي‌ ندارند. البته‌ نقصي‌ در خلقت‌ داشته‌ باشند، اينطور نيستند. مثلا چشم‌ كوري‌ نعوذ بالله‌، گوش‌ كري‌ داشته‌ باشند يا اينكه‌ يك‌ زشتي‌ در قيافه‌ وجود داشته‌ باشه‌ كه‌ موجب‌ تنفر بشه‌. نه‌ بدن‌ سالم‌ از همة‌ قوا به‌ حد كامل‌ بهره‌ برداشته‌ شده‌. ولي‌ خيلي‌ معمولي‌ و حتي‌ خط‌ امام‌، خط‌ متوسطي‌ است‌. خط‌ فوق‌ العاده‌ زيبايي‌ نيست‌. در خطهايي‌ كه‌ از ائمه‌ رسيده‌ يا از امام‌ زمان‌ به‌ دست‌ رسيده‌، خطي‌ است‌ متوسط‌. نه‌ خيلي‌ خوب‌ نه‌ خيلي‌ بد. البته‌ غلط‌ نمي‌نويسه‌.

 اين‌ از نظر بعد بدني‌. همانطوري‌ كه‌ ما ممكن‌ است‌ سرما بخوريم‌، امام‌ هم‌ سرما ميخوره‌. همانطوري‌ كه‌ زهر در ما تأثير ميكنه‌، در امام‌ هم‌ تأثير ميكنه‌. همانطوري‌ كه‌ شمشير يا وسايل‌ قتاله‌ در ما مؤثره‌ در امام‌ هم‌ مؤثره‌. همانطوري‌ كه‌ ما دردمون‌ مي‌آد ايشون‌ هم‌ دردشون‌ مي‌آد. اين‌ از نظر بعد بدني‌. اين‌ را خوب‌ متوجه‌ باشيد. اگر خواستيد از امام‌ تعريف‌ كنيد، اينها تعريف‌ نيست‌. امام‌ خودش‌ را كوچك‌ كرده‌ كه‌ با ما انس‌ بگيره‌، با ما مأنوس‌ باشه‌. من‌ يك‌ وقت‌ تشبيه‌ كردم‌ حضرت‌ سليمان‌ فرض‌ كنيد با همة‌ عظمتش‌ اين‌ بخواد مورچه‌ها را هدايت‌ كنه‌. بدن‌ مورچه‌اي‌ براي‌ خودش‌ درست‌ كرده‌ فرض‌ كنيد. وارد لانة‌ مورچه‌ شده‌. خوب‌ بايد در همان‌ لانة‌ مورچه‌ بخوابه‌، در همان‌ لانة‌ مورچه‌ زندگي‌ كنه‌، از همان‌ غذاي‌ مورچه‌ها بخوره‌. چون‌ بدن‌ بهرحال‌ بدن‌ اينطوريه‌.

 از نظر روح‌ و عظمت‌ روحي‌ ما هر چه‌ مي‌خواهيم‌ بشناسيم‌ امام‌ يا پيغمبر را بايد از اين‌ بعد بشناسيم‌. بعد بدني‌ زياد مسئله‌اي‌ نيست‌. از نظر بعد روحي‌. روح‌ امام‌ و پيغمبر با خدا فرقي‌ نداره‌. مگر در دو چيز. يعني‌ خداي‌ تعالي‌ قادر است‌ كه‌ يك‌ موجودي‌ كه‌ مثل‌ اعلاي‌ خودش‌ باشه‌ خلق‌ بكنه‌ كه‌ تمام‌ صفات‌ خدائي‌ در او وجود داشته‌ باشه‌ بغير از دو صفت‌ كه‌ طبيعي‌ است‌ نميتونه‌ وجود داشته‌ باشه‌. يكي‌ ازليت‌ يعني‌ بهرحال‌ اينها مخلوق‌ خدا هستند و خدا مخلوق‌ نيست‌ و هميشه‌ بوده‌ و يكي‌ هم‌ از نظر بندگي‌. يعني‌ اينها مطيع‌ خدا هستند. اينطور نيست‌ كه‌ حالا كه‌ قدرت‌ دارند حالا كه‌ همة‌ صفات‌ الهي‌ را دارند، مستقلا براي‌ خودشون‌ يك‌ خدائي‌ باشند و در مقابل‌ خدا عرض‌ اندام‌ كنند. نه‌. بندة‌ خدا هستند، تحت‌ فرمان‌ الهي‌ هستند و اين‌ جمله‌ در دعاي‌ رجبيه‌ هست‌ لا فرق‌ بينك‌ و بينهم‌ الا انهم‌ عبادك‌ و خلقك‌. يكي‌ بنده‌اند. مطيع‌، يعني‌ هر چه‌ خدا اراده‌ كنه‌ اينها هم‌ اراده‌ ميكنند و ما تشائون‌ الا ان‌ يشاء الله‌. ارادة‌ ربي‌ في‌ مقادير اموره‌ تحبت‌ اليكم‌ و تصدر من‌ بيوتكم‌. معناي‌ اين‌ دو جمله‌اي‌ كه‌ خوندم‌ اين‌ است‌ كه‌ خدا هر چه‌ اراده‌ بكنه‌، شما هم‌ همون‌ را اراده‌ ميكنيد. بنده‌ هستيد، تحت‌ فرمان‌ الهي‌ هستيد. و لذا خداي‌ تعالي‌ تمام‌ قدرت‌ پروردگار البته‌ قدرت‌ الهي‌ بينهايته‌ ولي‌ چون‌ اينها محو خدا هستند قدرت‌ و علم‌ الهي‌ در غالب‌ محدود، يعني‌ در ظرف‌ محدود به‌ اينها داده‌ شده‌. در اينجا يك‌ بحثي‌ كه‌ مي‌خوام‌ عرض‌ كنم‌، اينها مقدمشه‌. علم‌ الهي‌ نامحدوده‌. بي‌ منتهاست‌. آني‌ كه‌ اختيار خاندان‌ عصمت‌ يعني‌ اين‌ چهارده‌ معصوم‌ گذاشته‌ شده‌، اينها را بفهميد. اگر متوجه‌ نشيد براتون‌ خيلي‌ گرفتاري‌ پيش‌ مي‌آد. يعني‌ اين‌ مطلبي‌ را كه‌ مي‌خوام‌ امشب‌ براتون‌ عرض‌ كنم‌ اگر خوب‌ متوجه‌ نباشيد، قاطي‌ مي‌كنيد. خلاصه‌ براتون‌ عرض‌ كنم‌. هي‌ ميگيد چرا امام‌ حسين‌ خوب‌ چرا كشته‌ شد؟ چرا حضرت‌ زهرا اينقدر فشار ديد؟ چرا علي‌؟ همه‌اش‌ چرا چراها، سرتاسر چراست‌. اگر اين‌ مطلبي‌ را كه‌ مي‌خوام‌ عرض‌ كنم‌ خوب‌ بهش‌ دقت‌ نكنيد و اين‌ را به‌ عنوان‌ يك‌ درس‌ تعليم‌ نگيريد.

 علم‌ الهي‌ بي‌ نهايته‌. يعني‌ نميشه‌ حدي‌ برايش‌ تعيين‌ كرد. اما علمي‌ كه‌ به‌ پيغمبر داده‌ شده‌ بخاطر اينكه‌ خود پيغمبر مخلوق‌ خداست‌، طبعا در ظرف‌ مخلوق‌ علم‌ محدود مي‌ريزند. علم‌ محدود كه‌ در اينجا عرض‌ مي‌كنيم‌ منظور اين‌ نيست‌ كه‌ مثلا دو سه‌ تا از علم‌، يكي‌ علم‌ طب‌ بلده‌، يكي‌ علم‌ دين‌ را بلده‌، يكي‌ هم‌ علم‌ چه‌. نه‌. علم‌ بر تمام‌ موجوداتي‌ كه‌ در عالم‌ خدا خلق‌ كرده‌، چون‌ هر چي‌ را خدا خلق‌ كرده‌، همة‌ چيزها بهرحال‌ محدوده‌، مخلوق‌ محدوده‌. اينها احاطة‌ علمي‌ به‌ همة‌ مخلوق‌ الهي‌ دارند. از آسمانها، كهكشانها، هر چي‌ خدا خلق‌ كرده‌ اين‌ چهارده‌ معصوم‌ طبق‌ احاديث‌ و روايات‌، علوم‌ اينها، خصوصيات‌ اينها، يك‌ اتم‌، اتم‌ چه‌ چه‌ خصوصيت‌ داره‌، در بالا پائين‌، آسمانها، كهكشانها، چقدر در كهكشانها موجودات‌ زنده‌ هست‌. در دل‌ اينها چه‌ ميگذره‌. يك‌ وادي‌ نمل‌ كه‌ حضرت‌ امير عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ ديد در خرابه‌هاي‌ ثابات‌ و مدائن‌، در آنجا دولة‌ بن‌ مجير ميگه‌ آيا كسي‌ هست‌ كه‌ تعداد اينها را بدانه‌؟ حضرت‌ مي‌فرمايد كه‌ علاوة‌ بر اينكه‌ تعداد اينها را ميدانه‌، نر و ماده‌اشون‌ را هم‌ مي‌شناسه‌، و حتي‌ در قلوب‌ اينها چه‌ خاطره‌اي‌ خطور ميكنه‌، اينها را هم‌ مي‌دانه‌، اين‌ تنها مورچه‌هاي‌ كرة‌ زمين‌ نيست‌، تمام‌ مورچه‌هايي‌ كه‌ در هر چه‌ از كرات‌، در عالم‌ وجود داره‌ امام‌ ميدونه‌. ولي‌ در عين‌ حال‌ محدوده‌ و خداي‌ تعالي‌ يك‌ علم‌ را هم‌ از آنها حفظ‌ كرده‌. مي‌خوام‌ به‌ يك‌ نتيجه‌اي‌ برسيم‌. علم‌ آينده‌ را. يعني‌ تا امروز هر چي‌ خدا خلق‌ كرده‌ و هر چي‌ گذشته‌، پيغمبر، امام‌، فاطمة‌ زهرا همه‌ را مي‌دونند. مربوط‌ به‌ آينده‌ هم‌ باز دو دسته‌ است‌. آنچه‌ مربوط‌ به‌ وعده‌هاست‌، چون‌ ان‌ الله‌ لا يخلف‌ الميعاد اين‌ را هم‌ اين‌ چهارده‌ معصوم‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ مي‌دانند. چون‌ از اين‌ باب‌. باب‌ اينكه‌ خدا خلف‌ وعده‌ نميكنه‌. يعني‌ ما الان‌ مي‌دونيم‌ كه‌ متقين‌ به‌ بهشت‌ مي‌روند. شما ميگيد كه‌ پس‌ ما از آينده‌ اطلاع‌ داريم‌. بعله‌ اينطوري‌ اطلاع‌ داريد كه‌ خدا خلف‌ وعده‌ نميكنه‌ و بهشت‌ را خلق‌ كرد و اهل‌ تقوي‌ حتما به‌ بهشت‌ مي‌روند. اما از اين‌ موضوع‌ كه‌ گذشت‌، خدا علم‌ آينده‌ را مخصوص‌ خودش‌ قرار داده‌. چرا؟ به‌ جهت‌ اينكه‌ بشر، ولو ائمة‌ اطهار باشند، دست‌ خدا ديگه‌ بسته‌ نشه‌. اگر هر چه‌ از علوم‌ آخرين‌ هم‌، يعني‌ علوم‌ آينده‌ هم‌ در اختيار ائمة‌ بگذارند، ديگه‌ چيزي‌ در ارتباط‌ با مخلوق‌ براي‌ خدا باقي‌ نيست‌ و دست‌ خدا بسته‌ ميشه‌. يعني‌ اينها مي‌دونند كه‌ فلان‌ كار ميشه‌، خدا طبعا بخاطر احترام‌ اينها هم‌ كه‌ شده‌، از دخل‌ و تصرف‌ در مخلوق‌ خودش‌ باز مي‌مانه‌ و اين‌ عقيده‌ را يك‌ عده‌ از يهوديها داشتند كه‌ خداي‌ تعالي‌ واگذار كرده‌ به‌ طبيعت‌ تمام‌ آنچه‌ را كه‌ مربوط‌ به‌ آينده‌ است‌.

 خداي‌ تعالي‌ مي‌فرمايد كه‌ قالت‌ اليهود يد الله‌ مغلوله‌ غلت‌ ايديهم‌. دست‌ خدا بسته‌ است‌ يهود ميگن‌. دست‌ خودشون‌ بسته‌ باد. غلت‌ ايديهم‌. و قلت‌ يعلن‌ ايد الله‌ مبسوطتان‌. خدا لعنت‌ كنه‌ يهود را كه‌ هم‌ كرده‌. دست‌ خدا بازه‌. و علي‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ مي‌فرمايد اگر يك‌ آيه‌ در قرآن‌ نبود، من‌ به‌ شما تا روز قيامت‌ خبر مي‌دادم‌ به‌ شما كه‌ چه‌ خواهد شد و آن‌ يمح‌ الله‌ ما يشاء و يثبت‌، يعني‌ خدا محوش‌ ميكنه‌، كمش‌ ميكنه‌، زيادش‌ ميكنه‌، فردا قراره‌ فلان‌ كار بشه‌. نه‌. ممكنه‌ خدا نگذاره‌ انجام‌ بشه‌، حضرت‌ عيسي‌ از كنار يك‌ عروسي‌ رد ميشد ديد كه‌ آنجا عروسيه‌. خوب‌ از نظر جريانات‌ علم‌ كليش‌ به‌ اصحابش‌ فرمود كه‌ فردا شب‌ اينجا عزاداري‌ خواهد بود و فردا شب‌ آمدند ديدند كه‌ عزاداري‌ نميشه‌ و همون‌ جشنه‌. حضرت‌ عيسي‌ وارد شدند كه‌ جريانش‌ را لااقل‌ خود من‌ براتون‌ مكرر گفتم‌. حضرت‌ عيسي‌ وارد شدند. ديدند كه‌ بعله‌ عروس‌ نشسته‌ خيلي‌ هم‌ راحت‌. تشكش‌ را عقب‌ زدند ديدند يك‌ افعي‌ زير تشكش‌ هست‌. حضرت‌ عيسي‌ به‌ اصحابش‌ فرمود كه‌ بنا بود اين‌ افعي‌ روي‌ قرار طبيعت‌، آن‌ علمي‌ كه‌ خدا در اختيار ما گذاشته‌، بنا بود اين‌ افعي‌ بره‌ اين‌ خانم‌ را زهر بزنه‌، طبعا وقتي‌ عروس‌ مرد، خواهي‌ نخواهي‌ اينجا عروسي‌ ديگه‌ نيست‌.

 فلاسفة‌ بشري‌ مطلقا با اين‌ حرفها مخالفند. ولي‌ قرآن‌ صراحت‌ داره‌. خوب‌ دقت‌ كنيد. در آينده‌ خبرهايي‌ كه‌ مي‌خواد بشه‌ خاندان‌ عصمت‌ آيا اطلاع‌ دارند يا ندارند؟ اين‌ را شما بدانيد بطور قطع‌ از آينده‌ هر كس‌ ادعاي‌ اطلاع‌ بكنه‌ دروغ‌ ميگه‌. هر كس‌. مگر عرض‌ كردم‌ وعده‌ها، وعده‌هاي‌ الهي‌. آن‌ استثناست‌. و الا هر كس‌ بگه‌ من‌ ميدونم‌ فردا چي‌ ميشه‌ يا توي‌ پيشانيت‌ همچين‌ حرفي‌ نوشته‌ شده‌، يا كف‌ دستت‌ اين‌ خط‌ نشانگر اين‌ حرفهاست‌، اين‌ دروغگويه‌. به‌ همين‌ جهت‌ در روايت‌ داريم‌ المنجم‌ كذاب‌. منجم‌ دروغ‌ ميگه‌. اگر گفتند فردا صبح‌ فلان‌ ساعت‌ فلان‌ كس‌ مي‌آد در خانه‌ات‌ يا شيطان‌ بهش‌ خبر داده‌ يا دروغ‌ ميگه‌ يا اينكه‌ خدمتتون‌ عرض‌ شود كه‌ يك‌ جرياني‌ است‌ كه‌ اين‌ حرفها را ميزنه‌. غيبگوئي‌ مطلقا در اسلام‌ نيست‌. اين‌ را شما بدونيد. پيشگوئي‌ها. يعني‌ پيشگوئي‌ غير از غيبگوئيه‌. گاهي‌ پشت‌ ديوار را من‌ ميگم‌ چه‌ خبره‌. اين‌ ممكنه‌. اين‌ روي‌ يك‌ علومي‌ ممكنه‌. اما پيشگوئي‌ مطلقا در اسلام‌ نيست‌. هر كس‌ پيشگوئي‌ كرد غير از وعده‌ باشه‌، غير از وعده‌هاي‌ الهي‌ باشه‌ اين‌ دروغه‌ و كذبه‌ و حرفي‌ هم‌ درش‌ نيست‌ كه‌ اين‌ شخص‌ تابع‌ شيطانه‌. هر كي‌ هم‌ مي‌خواد باشه‌. و خداي‌ تعالي‌، دقت‌ كنيد، خداي‌ تعالي‌ پيشگو را مفتضحش‌ ميكنه‌ اگر دوستش‌ داشته‌ باشه‌. يعني‌ مثل‌ حضرت‌ عيسي‌ بهش‌ ميگه‌ ما هم‌ آبروت‌ را برديم‌ اما ديگه‌ نگو. پيشگوئي‌ نكن‌.

 لذا ائمة‌ اطهار پيشگوئي‌ نمي‌كردند. حتي‌ خبر از ظهور كه‌ مي‌خوان‌ بدهند علائم‌ ظهور را ميخوان‌ بيان‌ كنن‌، ميگن‌ احتماليه‌. علائم‌ احتمالي‌. علائم‌ قطعي‌ اصلا لوازمه‌، جزء لوازم‌ ظهوره‌ و خود ظهور جزء وعده‌هاي‌ الهي‌ كه‌ ان‌ الله‌ لا يخلف‌ الميعاد. دقت‌ كرديد و اينطور نيست‌ كه‌، خود ظهورها. لذا ميگه‌ اگر كي‌ روز از عمر دنيا باقي‌ بمانه‌ چون‌ خدا وعده‌ كرده‌ حتما اين‌ كار انجام‌ خواهد شد. در اين‌ بينها، شبهاي‌ دوشنبه‌، شبهاي‌ جمعه‌، در شبهاي‌ قدر، در يك‌ شبهاي‌ متبركي‌ از آينده‌اي‌ كه‌ باز دير شده‌ و خداي‌ تعالي‌ تصميم‌ جدي‌ گرفته‌ كه‌ انجام‌ بده‌، اينها از آن‌ علم‌ غيبها، از آن‌ آينده‌ها، به‌ ائمه‌ها اطهار و به‌ امام‌ هر زماني‌ خبر ميده‌. و اسم‌ اين‌ خبر دادن‌ را حديث‌ ميگند يعني‌ خبر جديد. و كسي‌ كه‌ خبر را ميده‌، محدثه‌. يعني‌ كسي‌ كه‌ خبر جديد را بيان‌ كرد. كسي‌ كه‌ خبر را دريافت‌ ميكنه‌، محدث‌. شما الان‌ اينجا نشستيد يك‌ مشت‌ اخبار جديدي‌ امروز توي‌ روزنامه‌ نوشته‌ بودند، شما اطلاع‌ نداشتيد. براي‌ شما آوردند. يك‌ اخبار تازه‌، خبر تازه‌. خبر تازه‌ چيه‌؟ مثلا كي‌ چي‌ شد. فلان‌ مملكت‌ كودتا شد، فلانجا چي‌ شد. يك‌ خبرهاي‌ اينطوريه‌. ايني‌ كه‌ خبر را براي‌ شما آورده‌ محدثه‌ يعني‌ حديث‌ را نقل‌ ميكنه‌. حديث‌ هم‌ به‌ معناي‌ خبر تازه‌ است‌. شما كه‌ دريافت‌ مي‌كنيد محدَثيد. حضرت‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها، حالا اينها را براي‌ اين‌ جهت‌ گفتم‌، و ائمة‌ اطهار اينها محدث‌ و محدثه‌ هستند. اخبار را كي‌ براي‌ اينها مي‌فرسته‌؟ محدِث‌ كيه‌؟ خدا. خدا يك‌ اراده‌هايي‌ كرده‌. تا امروز شما سعادتمند بوديد، در اثر گناهتون‌ مي‌خواهيد شقاوتمند بشيد. هيچكس‌ هم‌ نميدونه‌، حتي‌ امام‌ هم‌ نمي‌دونه‌. اينجا خبر باصطلاح‌ در علم‌ الهي‌ مي‌گذره‌، خبرش‌ را به‌ امام‌ زمان‌ در شب‌ قدر مي‌دهند، در شب‌ دوشنبه‌ مي‌دهند، در شب‌ جمعه‌ مي‌دهند و اين‌ معناي‌ محدث‌ بودنه‌. بايد بدونيد هر هفته‌ اخبار جديد من‌ و شما كه‌ خودمون‌ هم‌ اطلاع‌ نداريم‌، چه‌ طرف‌ سعادت‌ بريم‌ چه‌ طرف‌ شقاوت‌ برويم‌ اين‌ خبرش‌ را به‌ امام‌ زمان‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ مي‌دهند. مثلا ميگويند اين‌ شخص‌ بخاطر يك‌ مشت‌ گناهي‌ كه‌ اين‌ هفته‌ كرده‌ اين‌ بدبخته‌. شما اسمش‌ را توي‌ اشقيا بنويس‌. امام‌ زمان‌ هم‌ محزون‌ ميشه‌. قلب‌ مقدسش‌ هم‌ محزون‌ ميشه‌. باز يك‌ مشت‌ كارهاي‌ خوبي‌ كرديد انشاء الله‌. يك‌ ترقياتي‌ كرديد، يك‌ كمالاتي‌ را پيموديد. خبرش‌ را خدمت‌ امام‌ زمان‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ مي‌آورند كه‌ اين‌ شخص‌ چون‌ كارهاي‌ اينطوري‌ خوبي‌ كرده‌، تا حالا ما نامش‌ را توي‌ اشقياء نوشته‌ بوديم‌، حالا جزء سعادتمندانه‌. سعيد و شقي‌ هم‌ معناش‌ يعني‌ خوشبخت‌ و بدبخت‌، همچين‌ معناي‌ فوق‌ العاده‌ عربي‌ نداره‌ كه‌ شما خيال‌ كنيد يك‌ معناي‌ فوق‌ العاده‌اي‌ است‌. از حالا اين‌ حالا بايد بدبخت‌ باشه‌. كارهاش‌ گير ميكنه‌، طلبكارها مي‌ريزند سرش‌ پدرش‌ را در مي‌آورند، زندانش‌ مي‌اندازند، پدرش‌ را در مي‌آورند و امثال‌ اينها. و از حالا به‌ بعد اين‌ آقا ديگه‌ نه‌ خوشبخته‌. چون‌ چند قلم‌ كارهاي‌ خوب‌ كرده‌. اين‌ را اول‌ خبرش‌ را به‌ امام‌ هر زماني‌ در هر زماني‌ مي‌دهند.

 شما مي‌توانيد از يك‌ راه‌ وارد بشيد و اين‌ سعادت‌ و شقاوت‌ را جبران‌ كنيد. يعني‌ در هر روز به‌ امام‌ زمان‌، ساعت‌ آخر روز، ساعت‌ آخر روز بالاخص‌ ساعت‌ امام‌ زمانه‌ و روز جمعه‌ هم‌ روزش‌ متعلق‌ به‌ امام‌ زمان‌، هم‌ ساعتش‌. متوسل‌ بشيد آقا ما بالاخره‌ كارهاي‌ بدي‌ كرديم‌، اگر اسم‌ ما را در اشقياء نوشتند، اين‌ را يك‌ كاريش‌ بكنيد. چون‌ شما دعا كنيد مستجاب‌ ميشه‌. ولذار هر روز متوسل‌ شدن‌ به‌ امام‌ زمان‌ صلواة‌ الله‌ عليه‌ از لوازم‌ زندگي‌ ماست‌. يعني‌ يك‌ وقت‌ ممكنه‌ خبر رسيده‌ باشه‌ امام‌ زمان‌ هم‌ تا بندة‌ خداست‌. تا گفت‌ بسيار خوب‌ ديگه‌ ثابته‌. كوشش‌ بكنيم‌ كه‌ متوسل‌ باشيم‌ تا امام‌ عصر ارواحنا فداه‌ شفيع‌ ما باشه‌.

 حضرت‌ زهرا هم‌ جزء محدثه‌ها هست‌. با يك‌ امتياز. من‌ اين‌ امتياز را عرض‌ مي‌كنم‌ تا معرفتمون‌ امشب‌ نسبت‌ به‌ مقام‌ مقدس‌ مادرمون‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها زياد بشه‌. گاهي‌ اين‌ اخبار دست‌ اول‌ به‌ امام‌ هر زمان‌ ميرسه‌. براي‌ اينكه‌ نظم‌ كارها را بدانه‌. خوب‌ امام‌ زمانه‌ ديگه‌. در زمان‌ پيغمبر، اول‌ به‌ پيغمبر مي‌رسيد. در زمان‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ اول‌ بن‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌، تا زمان‌ ما الان‌ هر خبر تازه‌اي‌ دربارة‌ همة‌ الان‌ امام‌ زمان‌ بنا بشه‌ فردا ظهور كنه‌، اول‌ خبرش‌ به‌ خودش‌ داده‌ ميشه‌. دقت‌ كرديد؟ و تمام‌ كائنات‌ اخبار دست‌ اول‌ ميرسه‌ خدمت‌ ايشان‌. حتي‌ به‌ ملائكه‌ هم‌ ما نداريم‌ كه‌ گفته‌ بشه‌. يعني‌ ملائكه‌ اطلاع‌ قبل‌ از اينكه‌ امام‌ زمان‌ مطلع‌ بشه‌. نه‌. خدا و امام‌ زمان‌. در زمان‌ پيغمبر خبر اول‌ به‌ پيغمبر اكرم‌ مي‌رسيد. بايد هم‌ اينطور باشه‌. بعد به‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌. از ناحية‌ پيغمبر هم‌ مي‌رسيد. يعني‌ خبر مي‌آمد مي‌رسيد به‌ پيغمبر اكرم‌، پيغمبر اكرم‌ هم‌ براي‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ بيان‌ مي‌كرد. البته‌ عرض‌ كردم‌ها در امور تكويني‌ و اطلاع‌ از ماسوي‌ الله‌ اينها علم‌ داشتند. اين‌ خبرها تازه‌، اين‌ خبرهاي‌ جديد، اراده‌هاي‌ الهي‌ اول‌ به‌ پيغمبر بعد به‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌. شايد زمان‌ امام‌ حسن‌ و امام‌ حسين‌ هم‌ اگر تشريف‌ داشتند، بعد به‌ امام‌ حسن‌ و امام‌ حسين‌.

 اما در اين‌ بين‌ گاهگاهي‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ مي‌ديدي‌ قبل‌ از اينكه‌ پيغمبر يك‌ خبر تازه‌اي‌ برايش‌ نقل‌ كنند از همون‌ علم‌ خبري‌ باشه‌ اول‌ ميرسه‌ به‌ پيغمبر بعد به‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ بلافاصله‌ ميرسه‌، فاطمة‌ زهرا يك‌ اطلاعاتي‌ داره‌. خدا بهش‌ وحي‌ كرده‌. حالا در اينجا من‌ نمي‌دونم‌ يعني‌ اين‌ را ترديد دارم‌ كه‌ قبل‌ از پيغمبر يا فقط‌ قبل‌ از علي‌ بن‌ ابيطالب‌. قبل‌ از علي‌ بن‌ ابيطالب‌. خيلي‌ مهمه‌، خيلي‌ امتيازه‌. يعني‌ فضيلتي‌ بالاتر از اين‌ فضيلت‌ براي‌ فاطمة‌ زهرا اين‌ معرفت‌ هم‌ معرفت‌ خاص‌ الخاصه‌. معرفت‌ همه‌ نيست‌. يعني‌ همه‌ كس‌ نمي‌تونند درك‌ كنند. چون‌ يك‌ بحث‌ علمي‌ است‌ كه‌ فلاسفه‌ تويش‌ مانده‌اند. معرفت‌ خاص‌ الخاصه‌ كه‌ اول‌ به‌ فاطمة‌ زهرا بعد به‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌. علي‌ وارد ميشه‌ مي‌بينه‌ حضرت‌ زهرا داره‌ از اخباري‌ ميگه‌ كه‌ هنوز پيغمبر به‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ نگفته‌. اخبار عالم‌ تكوين‌، مثلا فرض‌ كنيد بهشت‌ براي‌ فلان‌ جمعيتي‌ كه‌ در فلان‌ كرة‌ از آسمان‌ هست‌، الان‌ آماده‌ شده‌، در كجا بايد ظهور بشه‌، يك‌ چيزهاي‌ تازه‌ عرض‌ كردم‌، يك‌ اخبار جديد تازه‌ را اينها را حضرت‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها مي‌دونه‌. نميدونم‌ خوب‌ متوجه‌ شديد يا نه‌؟ يا بيشتر احتياج‌ به‌ توضيحه‌. اين‌ اخبار علي‌ بن‌ ابيطالب‌ وارد ميشه‌ توي‌ خونه‌ مي‌بينه‌ حضرت‌ زهرا داره‌ اين‌ خبرها را براش‌ ميگه‌. بيا علي‌ يك‌ خبرهاي‌ تازه‌اي‌ از جانب‌ خدا رسيده‌ كه‌ اطلاع‌ نداري‌. بيا من‌ برات‌ بگم‌. اينها مربوط‌ به‌ علمي‌ است‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ همين‌ الان‌ جلوي‌ پاي‌ تو به‌ من‌ وحي‌ كرده‌. كه‌ علي‌ تعجب‌ ميكنه‌. آخه‌ بناست‌ اول‌ به‌ پيغمبر باشه‌ بعد به‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌. عقب‌ عقب‌ ميره‌ توي‌ مسجد. پيغمبر سري‌ تكان‌ ميده‌. مي‌فرمايد كه‌ فاطمة‌ مني‌ و انا منه‌. يعني‌ فاطمه‌ جاي‌ من‌ نشسته‌، شايد همزمان‌ با اطلاعاتي‌ كه‌ پيغمبر اكرم‌ از خدا دريافت‌ ميكنه‌، در همان‌ زمان‌ با فاطمة‌ زهرا خدا در ارتباطه‌. يعني‌ با يك‌ وحي‌. فاطمه‌ از ماست‌ منهم‌ از فاطمه‌ام‌. اين‌ فضيلت‌ كه‌ امشب‌ من‌ توضيح‌ دادم‌، بالاترين‌ فضائل‌ فاطمة‌ زهراست‌ كه‌ انشاء الله‌ اميدورايم‌ شرح‌ صدري‌ خداي‌ تعالي‌ به‌ همه‌اتون‌ عنايت‌ كنه‌ كه‌ فاطمة‌ زهرا را اينطور بشناسيد و اين‌ روايتي‌ هم‌ كه‌ نقل‌ كردند كه‌ لولاك‌ لما خلقت‌ افلاك‌. چون‌ اينها مربوط‌ به‌ اينكه‌ طفيلي‌ پيغمبر خلق‌ شده‌ باشه‌، طفيل‌ فاطمة‌ زهرا يا طفيل‌ علي‌ بن‌ ايطالب‌، اينها نيست‌ معناش‌. گاهي‌ ميشه‌ يك‌ مطلبي‌ برداشت‌ طفيليه‌. اگر پيغمبر نبود خلق‌ افلاك‌ بي‌ فايده‌ بود. خدا براي‌ يك‌ مشت‌ حيوانات‌، جمادات‌، نباتات‌، براي‌ اينها كه‌ نمي‌آد عالم‌ را خلق‌ كنه‌. براي‌ شناخت‌ خودشه‌، براي‌ اينكه‌ خليفة‌ الله‌ خلق‌ كنه‌، اينها هم‌ همه‌، همة‌ افلاك‌ فداي‌ سر بشر، فداي‌ سر انسانها تا انسانها بندگي‌ خدا را بكنند و خليفة‌ الله‌ بشوند. بشر خليفة‌ الله‌ نميشه‌ و اين‌ افلاك‌ خلقتش‌ بيفايده‌ است‌ اگر وجود پيغمبر نباشه‌. يعني‌ يك‌ راهبر، يك‌ راهنما، همة‌ موجودات‌ لازم‌ دارند كه‌ او از خدا بگيره‌ و به‌ خلق‌ بده‌ و اگر پيغمبر تنها بود و علي‌ بن‌ ابيطالب‌ نبود، علي‌ بن‌ ابيطالب‌ نبود، خوب‌ ارتد النبي‌. بعد از پيغمبر قطع‌ ميشد همه‌ چيز. يك‌ نفر بي‌ هواتر از علي‌ بن‌ ابيطالب‌ شما پيدا كنيد كه‌ يك‌ چنين‌ شجاعتي‌، بندگي‌ داشته‌ باشه‌ كه‌ زنش‌ را، فاطمة‌ زهرا را جلوي‌ چشمش‌ كتك‌ بزنند، تمام‌ وجودش‌ هم‌ قدرت‌ باشه‌، طبق‌ دستور الهي‌ دست‌ از پا خطا نكنه‌. خيلي‌ بندگي‌ مي‌خواد. در قلبش‌ هم‌ تكان‌ نخوره‌، اينكه‌ در روايت‌ ارتد الناس‌ بعد النبي‌ الا الثلاث‌ كه‌ فلاني‌ چطور؟ حضرت‌ مي‌فرمايد، امام‌ صادق‌ مي‌فرمايد در قلبش‌ يك‌ تكاني‌ خورد. چون‌ خيلي‌ طوفان‌ شديد بود. تنها كسي‌ كه‌ هيچ‌ تكان‌ نخورد و بندگي‌ خدا را مي‌كرد و معرفت‌ فاطمة‌ زهرا را هم‌ داشت‌ در آن‌ حد عالي‌، علي‌ بن‌ ابيطالب‌. و لولا انت‌ يا علي‌ لم‌ يعرفون‌ المؤمنون‌ بعدي‌. اگر علي‌ نبود اصلا اسلامي‌ باقي‌ نبود. آمدن‌ پيغمبر بيفايده‌ بود و وجودش‌ هم‌ بيفايده‌ بود در كرة‌ زمين‌.

 و لذا لولا علي‌ لما خلقت‌، يعني‌ در كرة‌ زمين‌ تو را خلقت‌ نمي‌كرديم‌. نمي‌آورديمت‌ در كرة‌ زمينه‌. اين‌ خلقت‌ هم‌ منظور خلقت‌ بدني‌ در اين‌ كره‌ است‌. چون‌ دربارة‌ حضرت‌ وليعصر هم‌ داريم‌ كه‌ خلقته‌ لنا عصمة‌ و ملاذا. تو خدا خلق‌ كردي‌ حضرت‌ بقية‌ الله‌ را براي‌ ما كه‌ پناهگاه‌ ما و ملاذ ما و نگهدارندة‌ ما باشه‌. البته‌ منظور در كرة‌ زمينه‌. و الا خلقت‌ اوليه‌ منظور نيست‌. ماها آنقدر ارزش‌ نداريم‌ كه‌ براي‌ امام‌ زمان‌ را در عرش‌، در آن‌ اول‌ خلقت‌ بياد براي‌ ما خلقتش‌ كنه‌. نه‌ توي‌ اين‌ كرة‌ زمين‌ نگهش‌ داشته‌، اين‌ بدنش‌ را خلق‌ كرده‌ براي‌ اينكه‌ ملاذ و پناهگاه‌ ما باشه‌. حضرت‌ رسول‌ اكرم‌ را كه‌ خلق‌ كرده‌ مي‌فرمايد كه‌ و لولا علي‌ لما خلقتك‌. اگر علي‌ نبود من‌ تو را خلق‌ نمي‌كردم‌. يعني‌ توي‌ كرة‌ زمين‌ آمدني‌ نداشتي‌. مي‌آمدي‌ يك‌ مشتي‌ زحمت‌ مي‌كشيدي‌، بيست‌ و سه‌ سال‌ زحمت‌ مي‌كشيدي‌ بعد هم‌ از بين‌ مي‌رفت‌. بعد هم‌ ابوبكر و عمر مي‌آمدند و اين‌ راهي‌ كه‌ اينها درست‌ كردند مي‌رسيد به‌ يزيد به‌ معاويه‌ و وليد بن‌ زيد و چيزي‌ از دين‌ باقي‌ نمي‌ماند. و لولا فاطمه‌، ببينيد اگر فاطمه‌ نبود، لما خلقتكم‌. شما دو تا وجودتون‌ بيفايده‌ بود. يعني‌ علي‌ و پيغمبر بيفايده‌ بودند. به‌ جهت‌ اينكه‌ همين‌ روز بيعت‌ به‌ فرمايش‌ شما، روز بيعت‌ كلك‌ كنده‌ بود. علي‌ را مي‌بردند، ازش‌ خدمتتون‌ عرض‌ شود بيعت‌ مي‌گرفتند و هيچ‌ فايده‌اي‌ نداشت‌. من‌ امشب‌ از جملة‌ ايشان‌، من‌ نديده‌ بودم‌ اين‌ قضيه‌ را از مرحوم‌ درچه‌اي‌ نقل‌ كردند. ولي‌ در كتاب‌ شبهاي‌ مكه‌ من‌ اين‌ را خوب‌ استدلال‌ كردم‌ كه‌ مخفي‌ بودن‌ قبر فاطمة‌ زهرا به‌ خدا قسم‌ بالاترين‌ دليل‌ بر بطلان‌ خلافت‌ اينهاست‌. بالاترينه‌ها. شايد حالا ايشان‌ فرصت‌ نبود كه‌ توضيح‌ بدهد. ببينيد سؤال‌. دو دو تا به‌ قول‌ يكي‌ چهارتا. فاطمة‌ زهرا از دو حال‌ خارج‌ نيست‌. يا خلفا، شخصيتها، مهاجر و انصار، اصحاب‌ رسول‌ الله‌، يا آنقدر بي‌ اعتنا به‌ فاطمة‌ زهرا بودند كه‌ حاضر نشدند براي‌ تشييع‌ جنازه‌اش‌. رفتند دنبال‌ كارشون‌ و علي‌ تنها ماند و خودش‌ برد جنازه‌ را دفن‌ كرد و علي‌ هم‌ به‌ كسي‌ حتي‌ نپرسيدند كه‌ قبر فاطمة‌ زهرا كجاست‌ و به‌ دست‌ فراموشي‌ سپرده‌ شده‌. اگر اين‌ باشه‌ بر خلاف‌ صريح‌ قرآنه‌. همه‌اشون‌ بر باطلند. يعني‌ يك‌ نفر غير از علي‌ باقي‌ نمي‌مانه‌ كه‌ دختر، تنها دختر پيغمبر از دنيا بره‌ و آنهمه‌ سفارشاتي‌ كه‌ پيغمبر كرده‌ اجرا الا مودة‌ في‌ القربي‌ و قدر مسلم‌ فاطمة‌ زهراست‌. حالا ايشون‌ از دار دنيا رفته‌. خيلي‌ خوب‌. خيلي‌ هم‌ مدتي‌ نگذشته‌ كه‌ بگيم‌ فراموش‌ كردند. نود و پنج‌ روز گذشته‌ نهايتا. شما اگر محبت‌ داريد مي‌خواهيد به‌ اين‌ دستور قرآن‌ عمل‌ بكنيد، اقل‌ كاري‌ كه‌ مي‌تونيد بكنيد بيائيد جنازة‌ فاطمه‌ را روي‌ دست‌ بلند كنيد ببريد دفنش‌ بكنيد، جاي‌ حساس‌، اين‌ اظهار محبتي‌ كه‌ مي‌تونيد بكنيد همينهاست‌. پس‌ معلومه‌ كه‌ اينها محبت‌ نداشتند و كسي‌ كه‌ عمل‌ به‌ دستور قرآن‌ نكنه‌ در اين‌ موقع‌ حساس‌، به‌ درد خلافت‌ نميخوره‌. و اگر نه‌ آنطوريه‌ كه‌ شيعه‌ ميگه‌. آنطوريه‌ كه‌ شيعه‌ ميگه‌ كه‌ گفته‌ است‌ مثل‌ امشبي‌ ديگه‌ حالا يا امشب‌ باشه‌ يا فردا شب‌ باشه‌ يا شب‌ قبل‌ باشه‌، حالا كار نداريم‌. خوب‌ دارد علي‌ بن‌ ابيطالب‌ به‌ وصيت‌ فاطمه‌ عمل‌ ميكنه‌. شيعه‌ چي‌ ميگه‌؟ ميگه‌ كه‌ فاطمه‌ خودش‌ وصيت‌ كرد. چرا وصيت‌ كرد؟ بشينيم‌ اين‌ را تحليلش‌ كنيم‌. چرا اين‌ را وصيت‌ كرد؟

 من‌ با يك‌ سني‌ صحبت‌ كردم‌. به‌ من‌ گفت‌ كه‌ ايشان‌ خانم‌ احساساتي‌ بود و ناراحت‌ بود از اينها. دوست‌ داشت‌ كه‌ شوهرش‌ خليفه‌ بشه‌. با همين‌ تعبيرات‌. و لذا اينجور وصيت‌ كرد. و حال‌ اينكه‌ آية‌ تطهير به‌ ما ميگه‌ كه‌ فاطمة‌ زهرا قدر مسلم‌ از كساني‌ است‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ او را تطهيرش‌ كرده‌. اگر يك‌ زني‌ باشه‌ كه‌ خداي‌ نكرده‌ ايشان‌ اسلام‌ را در نظر نگيره‌، خليفة‌ مسلمين‌ را در نظر نگيره‌، اينهمه‌ دردسرها را در نظر نگيره‌ و روي‌ احساسات‌ بگه‌ كه‌ هيچ‌ كس‌ پاي‌ جنازة‌ من‌ نياد، اگر يك‌ همچين‌ زني‌ باشه‌، خدا ميگه‌ و يطهركم‌ تطهيرا؟ او را از اين‌ احساسات‌ ناپاك‌ تطهيرش‌ نميكنه‌؟ فاطمة‌ زهرايي‌ كه‌ همه‌اتون‌ ميگيد پيغمبر اكرم‌ فرمود فاطمة‌ بضعة‌ مني‌. خود پيغمبر زير سؤال‌ ميره‌، كه‌ اگر پيغمبر اكرم‌ اگر پيغمبر اكرم‌ يك‌ چنين‌ وضعي‌ را احساس‌ ميكرد در خصوص‌ فاطمه‌ سلام‌ الله‌ عليها كه‌ كسي‌ كه‌ او را اذيت‌ كنه‌، بايد اذيتش‌ كرد. كسي‌ كه‌ او را اذيت‌ كرده‌ مرا اذيت‌ كرده‌. پس‌ اين‌ كاري‌ را كه‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها كرده‌، اين‌ روي‌ احساسات‌ نبوده‌، روي‌ عصمت‌ بوده‌. و آنقدر اينها مورد تنفر بودند كه‌ فاطمه‌ حاضر نبوده‌ اينها پاي‌ جنازه‌اش‌ بيان‌ و گفته‌ كه‌ شب‌ من‌ را دفن‌ بكنيد، شب‌ مرا به‌ خاك‌ بسپاريد. و از همين‌ جهته‌ كه‌ الان‌ قبرش‌ مجهوله‌. و الا خواص‌ قبر فاطمة‌ زهرا را مي‌دونند كجاست‌. خدا نمي‌خواد كه‌ براي‌ همه‌ معلوم‌ باشه‌. امام‌ صادق‌ گاهي‌ پا ميشد مي‌رفت‌ سر قبر فاطمة‌ زهرا. ائمة‌ اطهار مي‌دونستند. ولي‌ براي‌ اينكه‌ اين‌ خودش‌ يك‌ حجتي‌ است‌ كه‌ بايد باقي‌ باشه‌. المخفية‌ قبرها. قبر امير المؤمنين‌ هم‌ تا زمان‌ هارون‌ الرشيد مخفي‌ بود. در زمان‌ هارون‌ الرشيد ظاهر شد و ائمة‌ اطهار هم‌ ظاهرش‌ كردند. به‌ جهت‌ اينكه‌ دليلي‌ نداشت‌ كه‌ قبر ايشون‌ مخفي‌ بمونه‌. تا وقتي‌ كه‌ خوارج‌ بودند، قبر حضرت‌ هم‌ مخفي‌ بود دليل‌ بود. ولي‌ بعدش‌ ديگه‌ دليلي‌ نداشت‌.

 بهرحال‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها اينها فضائلي‌ است‌ كه‌ ما بايد درباره‌اش‌ معتقد باشيم‌. فاطمه‌ سلام‌ الله‌ عليها همدوش‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌، گاهي‌ هم‌ يك‌ دلايلي‌ داريم‌ كه‌ يك‌ خورده‌اي‌ جلوتر. يك‌ خورده‌ جلوتر. محدثه‌ است‌. علي‌ كه‌ قلب‌ عالم‌ امكانه‌. شايد مثل‌ امشبي‌ بوده‌. چراغها را خاموش‌ كنيد. خيلي‌ وقت‌ گذشت‌. من‌ زياد وقت‌ عزاداريتون‌ را نگيرم‌. امشب‌ حالا من‌ حاج‌ آقاي‌ حسيني‌ را مي‌شناسم‌. اهل‌ اين‌ نحوه‌ اظهارات‌ نيستند. كه‌ امشب‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ قطعا توي‌ اين‌ مجلس‌ هستند. حضرت‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا هستند. طبعا وقتي‌ كه‌ در مكاشفه‌اي‌ به‌ ايشان‌ اين‌ مطلب‌ را بگند، صاحب‌ عزائي‌ كه‌ در بدن‌ ظاهري‌ خداي‌ تعالي‌ قرارش‌ داده‌ كه‌ با ما باشد او نيست‌؟ او هم‌ هست‌. لااقل‌ براي‌ تسليت‌ گفتن‌ به‌ جد بزرگوارش‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ حتما تشريف‌ دارند. خيلي‌ با ادب‌ باشيد توي‌ اين‌ مجلس‌. اميدواريم‌ چشمهاي‌ باز، دلهاي‌ روشن‌، قلوب‌ آگاه‌، جمال‌ مقدسش‌ را زيارت‌ كنيم‌. آقاجان‌ اول‌ تسليت‌ به‌ شما عرض‌ مي‌كنيم‌. يا صاحب‌ الزمان‌. يكي‌ از بزرگان‌ مي‌گفت‌ كه‌ حضرت‌ وليعصر خودشون‌ كنار آن‌ در بودند. بعله‌ اينطوره‌. اگر چه‌ از نظر ظاهر و بدن‌ ظاهري‌ هنوز متولد نشده‌ اما روح‌ مقدسش‌ احاطة‌ بر همه‌ جا داره‌. هر دوازده‌ امام‌ بودند. آن‌ وضع‌ را مي‌ديدند. آن‌ حالت‌ را مشاهده‌ مي‌كردند. شما آقاجان‌ يا بقية‌ الله‌ آيا مي‌ديديد همينطوره‌ كه‌ براي‌ ما نقل‌ كرده‌اند؟ اگر اينطوري‌ نيست‌ زبان‌ ما را به‌ زبان‌ ما نياريد تا اين‌ روضه‌ها را نخوانيم‌. ما زبانمون‌ را امشب‌ در اختيار شما مي‌گذاريم‌.

 نقل‌ مي‌كنند كه‌ وسائل‌ آتش‌زا آوردند. گذاشتند پشت‌ در خانة‌ فاطمة‌ زهرا. ميگه‌ من‌ صداي‌ نفس‌ فاطمة‌ زهرا را مي‌شنيدم‌. متوجه‌ بودم‌ كه‌ آن‌ بي‌بي‌ كاملا پشت‌ در ايستاده‌. در كه‌ نيم‌ سوخته‌ شد با توجه‌ به‌ اينكه‌ در وقتي‌ از جا كنده‌ بشود و آنطرف‌ هم‌ ديوار است‌. در به‌ پهلوي‌ فاطمة‌ زهرا مي‌خورد. اين‌ مانع‌ سر راهمون‌ را بايد برداريم‌. آقاجان‌ يا بقية‌ الله‌ آيا صحيح‌ است‌. من‌ يك‌ جمله‌اي‌ به‌ نظرم‌ آمده‌. نمي‌دونم‌ عرض‌ كنم‌ يا بقية‌ الله‌ اينها قصد كشتن‌ فاطمة‌ زهرا را داشتند. وقتي‌ هم‌ كه‌ روي‌ زمين‌ افتاد، آنها فكر كردند فاطمه‌ از دار دنيا رفته‌. لذا وقتي‌ آمد توي‌ مسجد ديدند زنده‌ است‌. جمعي‌ ريختند به‌ سر فاطمة‌ زهرا. همه‌ او را مي‌زدند. قنفذ ميزد، چهل‌ نفر يا پنجاه‌ نفر همه‌ فاطمة‌ زهرا را كتك‌ زدند. همانطوري‌ كه‌ در نظر داشتند، فاطمه‌ را كشتند، شهيدش‌ كردند. اما فاطمة‌ زهرا در همين‌ مدت‌ نود و پنج‌ روز كار خودش‌ را كرد. ضربة‌ مهلك‌ را به‌ آنها زد. با آن‌ خطبة‌ غرايش‌. با آن‌ رو گرداندنش‌ از آنها و با آن‌ وصيتي‌ كه‌ امشب‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ عمل‌ كرد. يا علي‌ غسلني‌ بالليل‌، علي‌ مرا شب‌ غسل‌ بده‌، كفني‌ بالليل‌، شب‌ مرا كفن‌ كن‌. دفني‌ بالليل‌، شب‌ مرا دفن‌ كن‌ و لا تعلم‌ احدا. احدي‌ را خبر نكن‌. من‌ از همه‌ بيزارم‌. و قرأ ولدي‌ السلام‌ الي‌ يوم‌ القيامه‌. فرزندان‌ زهرا امشب‌ مادرتون‌ به‌ شما سلام‌ گفته‌. شما راحت‌ شب‌ شهادت‌ آن‌ بي‌بي‌ اينجا نشسته‌ايد. همه‌ بزنيد به‌ سر و سينه‌ صداي‌ بلند از شما سادات‌ كه‌ يا فاطمه‌، يا فاطمه‌، يا فاطمه‌ يا فاطمه‌، اي‌ پهلو شكسته‌، يا فاطمه‌ يا فاطمه‌ سلام‌ ما سلام‌ ما به‌ صورت‌ كبود تو سلام‌ ما سلام‌ ما به‌ صورت‌ كبود تو سلام‌ ما سلام‌ ما به‌ صورت‌ كبود تو. سلام‌ ما سلام‌ ما به‌ صورت‌ كبود تو. دقت‌ كن‌ امشب‌ شب‌ شهادت‌ مادرتونه‌. اين‌ تشريفات‌ را بگذاريد به‌ كنار بزنيد به‌ سر و صورتتون‌. واي‌ من‌ و واي‌ من‌ و واي‌ من‌، ميخ‌ در و سينة‌ زهرا من‌  واي‌ من‌ و واي‌ من‌ و واي‌ من‌، ميخ‌ در و سينة‌ زهرا من‌  واي‌ من‌ و واي‌ من‌ و واي‌ من‌، ميخ‌ در و سينة‌ زهرا من‌  واي‌ من‌ و واي‌ من‌ و واي‌ من‌، ميخ‌ در و سينة‌ زهرا من‌

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *