۲۶ شوال ۱۴۱۹ قمری – نحوة ادامة سير و سلوك
نحوة ادامة سير و سلوك 26 شوال 1419
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم.
الحمد لله و الصلاة و السلام علي رسول الله و علي آله آل الله لا سیما علي بقية الله روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه و اللعنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. و ما تجزون الا ما كنتم تعملون الا عباد الله مخلصين اولئك لهم رزق معلوم.
هدف نهايي از خلقت بشر همان چيزي است كه پروردگار متعال قبل از خلقت حضرت آدم به ملائكه فرمود. كه اني جائل في الارض خليفه. من در روي زمين خليفه، جانشين، اون كسي كه بتواند مُظهر و مظهر صفات الهي باشد، ميخوام قرار بدهم، مطالبي بين ملائكه و خداي تعالي رد و بدل شد كه از اون ميگذريم و در شرح اين آية شريفه كه امشب تلاوت شد و شما شايد همهاتون اين آيات را اين روزها تلاوت ميكنيد عرايضي عرض كنم. براي رسيدن به اين هدف نهايي حركت لازم است، جديت لازم است، استقامت لازم است، در صراط مستقيم بودن لازم است و به طور كلي يك عمر در دنيا انسان بايد تلش كند تا برسد به مرحلة تقوا يا محبت. و يا توأما با هم. تقوا خيلي اهميت دارد. شايد توصية عمومي كه براي همة مردم و وسيلة كمال براي تمام مردم روي زمين حتي بعد از ظهور حضرت بقية الله پيش ميآيد و توصيه ميشود تقواست. مكرر در كلمات خاندان عصمت و طهارت به تقوا توصيه شده و در قرآن براي تقوا در آيات زيادي فوايدي نقل شده و خداي تعالي بيان كرده است كه مردم را تشويق به تقوا كند. تقوا گاهي براي رسيدن به ثواب الله است. انسان تقوا پيشه ميكند تا از معاصي محفوظ بماند و به اجرهايي كه، ثوابهايي كه پروردگار براي بشر منظور فرموده به اونها برسد. در خطبة حمام كه از اول تا به آخرش مربوط به تقواست آقا امير المؤمنين علي عليه الصلاة و السلام دربارة متقين ميفرمايد و لو الاذان التي كتب الله لهم اگر اون اجلهاي مقدري كه خدا تقدير فرموده نبود اهل تقوا لمات شوقا الي ثواب بخاطر شوق به رسيدن به ثوابهايي كه پروردگار براي اهل تقوا منظور فرموده اينها جانشون را از دست ميدادند. شوق به ثواب، شوق به رسيدن به نعمتهايي خدا در قيامت براي انسانها منظور فرموده. بهشتي كه ارضه السموات و الارض. حور العيني كه در آيات و مسائلي كه جدا اونچنان انسان را جذب ميكند كه نعمتهاي دنيا در مقابل اونها خيلي بي ارزشه. شما هر چه تصور كنيد در دنيا از نعمتها از ثوابها، از ثروتها و قصرها و مكنتها هيچ كدام به پاية اونچه را كه خداي مهربان، خداي رحمن براي بشر منظور فرموده نميرسد. اهميت نعمتهاي بهشت و بلكه نعمتهايي كه خدا در عالم برزخ به انسان عنايت ميكند خود مفصل بايد دربارهاش صحبت كرد كه با يك جلسه و ده جلسه نميشود اونها را بيان كرد. در قرآن هم زياد روي اين مسئله توجه شده. ولي همة اينها همة اين ثوابها در مقابل بندگي و اطاعته.
گاهي ميشه يك گناه تمام ثوابهايي كه انسان جمع كرده براي عالم آخرتش اين گناه از بين ميبرد. مثالي كه گاهي من براي بعضي از دوستان ميزنم عرض ميكنم اگر انسان يك گوني جواهر از هر كجا مدت عمر جمع كرده و انداخته دوشش مثلا ببره جايي ته اين گوني را سوراخ كرده باشه، يك موشي آمده باشه ته اين گوني را سوراخ كرده. شما تا به مقصد برسي همهاش تو راه ميريزه از بين ميره. حبط عمل ميشه، اعمال انسان حبط ميشه و خيلي كوشش كنيد كه بعد از اونكه نماز شبها خونديد، عبادتها كرديد، قرآن خونديد كه هر حرفي از قرآن ده تا حسنه تو اين انبارتون تو اين جوالتون، تو اين گوني ميريزند. پر ميكنند. و خداي تعالي با هر لا اله الا اللهي كه بگوييد يك درخت در بهشت از همان درختاني كه اكل دائم خردنيهاش هميشگي است، هيچ درختي در عالم پيدا نميشه كه به اصطلاح هميشه ميوه داشته باشه. دائما ميوه داشته باشه. اون هم بعضي از درختها هست كه دو جور از يك نوع ميوه ميده. مثلا توت و شاه توت. ولي اينطور نيست كه يك درخت همه جور ميوه داشته باشه. اكلها دائم و اونقدر نعمت هست كه نميتونم عرض كردم در اين جلسه عرض كردم و همانچه كه در صريح آيات قران هست خيلي زياده. اينها براي كساني است كه اهل عبادتند. اهل تقوا هستند. شخصي جواني پاي منبر پيغمبر اكرم نشسته بود، پيغمبر اكرم نگاه كرد ديد سيماي اون جوان به قدري منور و پر معنويته كه حساب نداره اين تعبير منه. بهش فرمود كيف اصبح؟ تو چگونه صبح كردي؟عرض كرد اصبحت موئنا من با حال يقين، خيلي مسئلة يقين مهمه. با حال يقين صبح كردم. فرمود فما علامت يقينك؟ علامت يقينت چيه؟ گفت آقا ديشب خواب از چشمم پريده بود. مثل اين كه مردم بهشتي را در بهشت ميديدم كه متنعل به نعمتهاي الهي هستند و مردم اهل جهنم را مشاهده ميكردم كه معذب به عذابهاي الهي هستند. اين علامت يقينه منه. كه پيغمبر به اصحابشون فرمودند كه اينطور يقين پيدا كنيد. و اين چنين است كه اگر انسان با اون يقين به نعمتهايي كه خداي تعالي براي متقين بيان كرده در قرآن اگر با اين يقين به اونها فكر كنند اگر اجلهاي مقدرشون نبود، روحشون از بدنشون خارج ميشد و اينها جان ميدادند براي رسيدن به اين ثوابها. خيلي اهميت داره ثواب الله و انسان بايد اين را بداند و اين قسم پروردگار را يقين كند كه والعصر ان الانسان لفي خسر. همة انسانها در خسرانند. خسران، زيان، ضرر. معني خسران كسي است كه خسارت از يك عملش، از يك بودنش، از يك تجارتش برداشته ور شكست به اصلاح ما بوده. همه ورشكستيم. ان الذين آمنوا.
مگر كساني كه ايمان داشته باشند و با اين ايمان عمل صالح كنند ان الذين آمنوا و عمل الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر. اين مطلب را عرض كردم بخاطر اين كه مرحلة تقوا براتون خيلي اهميت داشته باشه و بايد تقوا را داشته باشيد. چه براي ثواب الله كه عموم مردم حتما بايد اون مرحله را داشته باشند، تقوا داشته باشند. تقوا خيلي اهميت داره. گاهي هست كه مربوط به اين آيه است و چون ميخواستم اين آيه را شرح بدم اين مطلب را عرض ميكنم. ماها غالبا اينطوري هستيم، فكر ميكنيم اون برنامة ديگه بهتر از اين برنامه است. نه براي يك عده اون برنامه، براي يك عده اين برنامه. اون نشد اين، اين نشد اون. همه بايد تقوا داشته باشند اين را بدونيد. در كنار اون براي خواص و يا خاص الخاص يك عده هستند كه، شما مثلا دوست و رفيق زياد داريد ولي اين رفيقهاتون فرق ميكنند. يك رفيق داريد كه كمك شما هست، خونة شما ميياد، مهمان شما ميشه و شرطش هم اينه كه شما هم باهاش رفاقت كنيد، مهمانش بشيد. گفت كه بله كاسه اونجا رود كه قدح برگردد، بالاخره آقا من ده دفعه آمدم تو هم ميخواست يك دفعه بياي. داد و ستد در كاره، تجارت در كاره. يعني شما يك هديه برديد او يك هدية بزرگتر براي شما آورده. شما محبت كرديد او بيشتر به شما محبت كرده قائدة اسلاميش هم همينه. اذا هنيت بتحيت فحي احسن منها اردوها. اين مال همه هست رفقاي شما هم اينطوريند. آقا ده دفعه من آمدم خونهات تو هم ده دفعه بايد بياي. اين دفعة آخر من آدم تو هنوز نيامدي، منتظرم باز تو بياي تا من بيام. اين يك حالتي است انسان با رفقا داره. اكثر رفقا هم همين طورند. قائدهاش هم همينه و بايد همين طور باشه. رفت آمد. رفت و آمد باشد به اصطلاح باشد. دوستي اينطوري باشد اين برنامهاش براي، اما در ميان اينها يك دوستي داريد نگاه نميكنه شما آمديد يا نيامديد. نگاه به اين نميكنه كه شما بهش هديه داديد يا ندادي اون شما را دوست داره. چه بهش محبت بكنيد، چه بهش محبت نكنيد. بدانيد آقايون، من ديشب و پريشب چون چند نفر بودند، چند نفر اينجا باشند در قم بحث استقامت و صراط مستقيم را گفتم فوري نريد روي محبت، نگيد كه مرحلة بعدي محبته. نه مرحلة بعدي براي همه محبت نيست. چون تو با رفيقت نميتوني محبت واقعي داشته باشي، صميميت واقعي داشته باشي. فلاني مدتي است با من سرسنگينه پس من هم از حالا تصميم ميگيرم باهاش سر سنگين باشم. فلاني مدتي است احوال ما را نميپرسه پس من هم احوالش را نميپرسم. اينجوري بوده، همه نميتونند جزء خواص بشن. نگيد ما بايد بشيد. نه. شما اگر توانستيد در زندگيتون يك مورد با يك دوست اين محبت را پياده بكنيد اميدوار باشيد كه شما هم تو اين مرحله وارد شديد والا نميتونيد.
مسئلة محبت يك مسئلهاي است كه به اين سادگيها نصيب هر كسي نميشه و لذا عرض ميكنم و برنامهها را اينطوري تشكيل ميديم كه اكثرمون از راه تقوا و جهاد با نفس و بعد عبوديت بايد برسيم به مقام خلوص به مقام اخلاص، خلوص هم نه. يك راه ميره ميرسه به مقام اخلاص بعد هم جزء مخلصين ميشيد بسيار هم پر ارزشيد خدا هم خيلي دوستتون داره. و هر چه هم نعمت از پروردگار خواستيد بهتون عنايت ميكنه اما يك جمله را متوجه باشيد اگر نميتونيد محبت را در دلتون با خدا در اون فرد كه خدايا اگر به من سر تا پام را مرض، مريض كني همة امراض را دارم همة فقرها و بيچارگيها را داره. همة خلاصه نكبتها را توي دنيا دارم اما چون كه تو خواستهاي. فداي ره تو پاي من پيكر من، اكبر من، اصغر من. اينجور هر كسي طمعش را هم نميتونه بكنه. اينها براي هر كسي ممكن نيست نميخوام بگم امكان نداره، خيلي زحمت داره. خيلي مهمه. كه انسان با خدا، از خدا هيچ توقعي نداشته باشه و تمام وظايفش را،تمام كارهاش را نه براي ثواب بلكه براي محبتي كه به خدا داره انجام بده. خدايا ما اين همه نماز شب خونديم باز هم اين مرض سخت را به من متوجه كردي. ببينيد عشق به پررودگار يعني چه؟ حضرت ابراهيم وقتي كه بلندش كردند و حضرت را به وسيلة منجنيق ميخوان بياندازنش توي آتش نميگه خدايا اين همه كار برات كردم حالا ما اين شد سزامون. جبرئيل ميياد ميگه هل لك حاجه تو حاجتي داري؟ ميگه به تو نه، محبوبم، خليل خدايم. من دوست خدايم بيام محبتم را تقسيم كنم. يك بخشش را به خودم اختصاص بدم، نه. در ميان انبياء و در ميان همة اولياء دو نفر يكي حضرت ابراهيم خليل الله شد يكي پيغمبر اكرم حبيب الله شد. مسئلة محبت يك مسئلهاي نيست كه ماها فكر كنيم كه نه آقا ما مرحلة محبت را گذرونديم خيلي برام پيش ميياد مييان دوستان، ميگن. راست هم ميگن دو ساله، سه ساله، يك ساله تو مرحلة محبت بودن. خوب خيلي ظريف بدون اين كه متوجه بشن ميبينيم نخير محبت به خودشون را گذروندن. ماها غالبا به خودمون محبت داريم. تا جايي دوستمون را دوست داريم كه بهمون محبت كنه. كمكمون بكنه. تاجايي دوستمون را دوست داريم كه قدرت داشته باشه، تا جايي دوستمون را دوست داريم كه پول داشته باشه در حقيقت اين محبت، محبت به طرف نيست، محبت به قدرتشه. محبت به پولشه، محبت به جمالشه، محبت به بعضي از صفات خوبشه اين حد اكثرش.
محبت به خدا آقايون خيلي اهميت داره. يعني من هم نميخوام شماها را مأيوستون كنم چون همه لايقند والا خدا اعلامية عمومي نميداد و هم خيلي مشكله. اين صراط مستقيم كه انسان عبور ميكنه كه از مو باريكتر از شمشير تيزتر براي رسيدن به محبته. واقعا از مو باريكتر از شمشير تيزتر. يعني مشكله. نميتونه انسان خودش را حاضر كنه با رفيق خودش صفا داشته باشه، صميمت داشته باشه، يگانگي داشته باشه يكي باشه. به فكر اين نباشه كه تو چون اينجور كردي، من اون جور كردم. بده بستون نباشه تو كارش، يك فرد با تقوايي پيدا كردي اگر به تمام معنا آسمان جله، هيچي نداره، اين را دوستش داشته باشي و بهش كمك بكني و هيچ وقت هم انتظار اين كه هيچ وقت اين به تو كمك بكنه نداشته باشي. قربانت برويم علي ابن ابيطالب. در سورة هل عطي ميفرمايد كه پروردگار متعال دربارهاش ميفرمايد انما نطئمكم لوجه الله، لا نريد منكم جزاء و لا شكورا. براي خدا، خدا را چون دوست داري، بر توي اسير، توي مسكين، توي به اصطلاح يتيم بهت ايثار ميكنيم. بر خودمون مقدمت ميداريم. تو سير باش، من و فاطمة زهرا و امام حسن و امام حسين گرسنه باشيم، تو راحت باش ما در فشار باشيم. نه بخاطر اين كه يتيم را دوست دارد، اسيري كه معلوم نيست مسلمان باشد، او را دوست داشته باشد يا مثلا فرض كنيد مسكين را دوست داشته باشه نه خدا را دوست داشت. اجري در مقابلش نميخواد، مزدي در مقابلش نميخواد. خيلي اهميت داره. اين قصه، كه حالا وصفشون را ميكنيم، وصف العيش نصف العيش. شايد ما هم خدا بهمون توفيق بده وارد اين افراد خاص بشم در زمرة اين افراد خاص الخاص واقع بشيم اينها از اول عمرشون تا آخر، با اين كه امام است، معصوم است، تمام بهشت كليدش در دستشه اما وقتي كه اون همه عبادت ميكند مطابق فكر طرف ميفرمايد آيا من بندة شكور خدا نباشم؟ خوب نعمتهاي خدا را كه ميبيني به من داده، در مقابل همين نعمتها اين همه عبادت بكنم باز كاري نكردم. اينجوريند.
در مقابل خدا محبت پيدا كنيد، محبت يعني يك صميميتي كه هيچ به فكر پاداش نباشيد، ميشه! بگيم خدايا يعني اونهايي كه ميگن، اونهايي كه اهل محبتند، اونهايي كه جزء مخلصين هستند جزء مخلَصين هستند اونها ميگن كه خدايا يك وصل و يكي هجران پسندند، يكي درد و يكي درمان پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم اونچه را جانان پسندند. فكر نكنيد مرحلة محبت ساده، بعضيهاتون عبور كرديد و بعضيهاتون هم داريد عبور ميكنيد و بعضيهاتون هم ميخواييد عبور كنيد، خيلي ساده است. جابر ابن عبد الله انصاري ميدونيد كيه؟ از اصحاب پيغمبر اكرمه، يك مرد با استقامت با وفا تو صراط مستقيم. استقامتش اينه كه وقتي كه در خانة علي ابن ابيطالب جمع شدند و تمام امت عليه علي ابن ابيطالب تظاهر كردند اين، وقتي كه حضرت سيد الشهدا را با اون وضع شهيد كردند، حضرت مجتبي را اونطور، حضرت امام سجاد اونطور، اين همين طور مانده با كمال استقامت. پشت سر صراط مستقيم كه علي ابن ابيطالب و حضرت امام مجتبي و حضرت سيد الشهدا و حضرت امام سجاد آمده تو صراط مستقيم آمده، تكان نخورده. در اين مدت عمر اين تو جاده بوده، يك لغزش هم پيدا نكرده، كوچكترين انحراف هم پيدا نكرده. روز عاشورا ميياد سر قبر مطهر حضرت سيد الشهدا اونطور اشك ميريزي و ميگه حبيبي يا حسين، به خودش جرأت ميده كه بگه حبيب من، اين حسين. و انتظار داره كه احبيبه لا يجيب حبيبه؟ دوست جواب دوستش را نميده. من فكر ميكنم حضرت سيد الشهدا اون حسين ابن عليي كه ابراهيم پسر موسي ابن جعفر را جواب داد و معروف شد به ابراهيم منجي، يعني ابراهيم جواب داده شده. سر مقدسش در كوفه و شام قرآن ميخونه، حرف ميزنه. جوابش را ميداد، فرمود از نگيد از شيعياني، بگيد از محبينه. محبت هم باز مراحلي داره. در خصوص به اصطلاح جابر ابن عبد الله انصاري اگر حضرت سيد الشهدا اون محبتي كه بايد بعد از صراط مستقيم انسان داشته باشه ميداشت حضرت سيد الشهدا جوابش را ميداد. اين درس را بايد امام باقر بهش تعليم بدن. پيغمبر اكرم فرمود اي جابر تو فرزند من را به محمد ابن علي ابن الحسين باقر العلوم خواهي ديد و سلام من را به او برسان.
يك روز در خانة امام سجاد نشسته بود، ديد كه يك آقازادهاي دارد در اين خانه رفت و آمد ميكند. فرمود اسمت چيه؟ فرمود كه اسمم محمده، گفت لقبت چيه؟ باقر، پسر كه هستي؟ پسر امام سجاد. عرض كرد پيغمبر اكرم به تو سلام رسونده و من سلام را براي شما از پيغمبر آوردم. اينجا را داشته باشيد يك همچين شخصي است. ولي در صراط مستقيمه، بايد آخرين درس را بگيره، درس محبته و از دنيا بره. مريض شد، توي بستر افتاده بود حضرت باقر صلوات الله عليه تشريف آوردند به عيادتش فرمودند حالت چطوره؟ عرض كرد كه من به وضعي رسيدم كه مرض را بهتر از صحت ميخوام، حالا اينجا معنا داره، فقر را بهتر از ثروت ميخوام يك همچين حالتي پيدا كردم. فرمود ما اهل بيت عصمت اينطور نيستيمها، اين درست تا اينجا خوبه، تو صراط مستقيم بودي، از اينجا اينجور ما نيستيم، ما چطور هستيم؟ فرمود هر چه خدا بخواد ما اون را ميخواييم. اگر براي ما فقر بخواد، ما هم فقر ميخواييم، اگر براي ما مرض بخواد، مرض ميخواييم، اگر ميخواد ما ثروتمند باشيم، ثرومتند هستيم اگر هم بخواد كه فقير باشيم، فقير ميشيم. ببينيد اينجا هستند، هر چه او بخواد. انسان در مقام كمالات به مرحلة رضا نميرسه مگر يك همچين محبتي را داشته باشه. رضا ميدونيد يعني چه؟ يك مرحلهاي است از مراحل كمالات كه تا مرحلة محبت را خوب انجام نديد به مرحلة رضا نميرسيد. مرحلة رضا چيه؟ يعني هم من تو را دوست دارم و از تو خوشنودم و هم تو من را دوست داري و از من خوشنودي. خدا خوشنوده كه يك چنين بندة خوبي داره، و هم خوشنوده كه يك چنين خداي خوبي داره. رضي الله عنهم و رضوا عنه. هم اينها از خدا راضيند و هم خدا از اونها راضي است.
اگر نه ماها اصلا همين سر شب يك دو، سه نفر از دوستان اينجا نشسته بودند عرض كردم به يك مناسبتي كه گاهي يك طبيب واقعا دست خداست. يك امام اين البته اين يد الله علي ابن ابيطالب، امام دست خداست يعني خدا بخواد يك كاري را بكنه به دست امام انجام ميده. خدا ميخواد يك بندهاي را ببينه با چشم دل ميبينه. خدا يك بندهاي را ميخواد باهاش حرف بزنه با زبان او حرف ميزنه. پيغمبر وقتي كه معراج رفته بود هر جا خدا باهاش صحبت كرد تن صدا صداي علي ابن ابيطالب بود. علي اين طرفها، چون هم من علي را دوست دارم، هم تو علي را دوست داري با اين تن صدا با تو صحبت ميكنم. بله. اگر شما ميخواييد با خدا دوست بشيد، محبت پيدا كنيد، چشمتون بايد چشم خدا باشه، دستتون دست خدا باشه. دست خدا به طرف ظلم دراز نميشه، دست تو هم نبايد دراز بشه، چشم خدا گناه نميكنه، تو هم چشمت نبايد گناه بكنه. يعني معناي اينها شايد اين است كه انسان چشمش، گوشش، زبانش تمام اعضاء و جوارحش پاك بشه تا خدا اينها را استخدام كنه. شما اگر توي يك ادارهاي وارد ميشيد اگر احتمال بدن كه تو در اون اداره خيانت ميكني ميپذيرنت! اگر بندة خدا يك دونه خيانت بخواد بكنه خدا از دلش اطلاع داره، ممكنه تو اداره ندونه كه تو خائني يا اميني اما خدا كه ميدونه. اين را استخدام نميكنند، دست تو را استخدام نميكنند. چشمت تو را استخدام نميكنه. شما ميبينيد اولياء خدا يك همچنين حالتي دارند. اولياء خدا را من ديدم بعضيهاشون را در همين افراد معموليها يك مرض سختي را يك دست ميكشند من گاهي فكر ميكردم اون وقتها كه اين با اين دعايي كه ميخونه يك تأثيري هست، در اين چشمش يك تأثيري هست، بعدها ديديم نه بندة خدا همين دعايي كه ما هم ميخونيم ميخونه بسم الله ميگه، يك حمد ميخونه، همين تأثيري نداره يا اين كه من اين دستم كه به سر اين مريض ميكشم معصيت كاره، خوب دست خدا نيست اين دست معصيت كار كه دست خدا نميشه اين كار انجام نميشه، شفا دست خداست. الذي خلقني فهود يهدي. بايد دست خدا انا علينا للهدا. شما بدانيد زبان و بيان كسي كه اين زبانش معصيت كاره، تأثير نداره، كسي را هدايت نميكنه اونقدر ما ديديم ديگه پاي منبرها شماها اكثرا بزرگ شديد. خيلي از منبريها هستند از اون ور نشستند پايين منبر يك مجلسي ما در يكي از شهرها رفتيم ديديم اونهايي كه معممن ميرن اون اطاق، سه نفر البته بيشتر، خوب لابد اونجا خبر بهتري هست، رفتيم ديديم بله اين آقايون نشستن اونجا دارن روضه ميخونن، وقتي كه انسان زبانش معصيت كار بود، زبانش غيبت كننده بود، زبانش مثله گو و مردم آزار بود اون زبان، زبان خدا ديگه نميشه. ميگيد اين زبان، زبان خداست! وقتي كه زبان خدا نشد، حالا بهترين حرفها را هم بزنيد تأثير نداره. تأثير نميكنه. پس زبان بايد پاك باشه.
ايني كه ميبينيد ما اينقدر حرف ميزنيم براي شماها باز هم خوب الحمد الله نميدونم آقاي بختياري خبر دادن، انشاء الله هر هفته اينطوريه. ايني كه ميبينيد تأثير، حرف خودم را عرض كردم همين آقاي نعمتي… اين تأثير نميكنه فراري هستند براي اين كه زبان، زبان خدا نيست. من اينجا نشستم چه حرف نزنم، چه خودم عمل نكرده باشم خدايي نكرده از اين زبان چشم وقتي كه چشم خدايي نشد اين چشم معصيت كار، آيات الهي را نميبينه، قرآن ميخونه ولي چيزي نميفهمه. متوجه حقايق قرآن و حكمت قرآن نميشه. بايد ما كاري بكنيم كه با خداي تعالي يكي بشيم و اون از راه محبت باشه. خيلي وقتتون را نگيرم از راه محبت. بايد بتونيم خودمون را به جايي برسونيم ولو در بين شماها يك نفر، ده نفر اينطوري باشند واقعا ارزش داره كه سالها انسان روي صدها هزار نفر جمعيت زحمت بكشه تا ده نفر اينجوري بشن. چون همة ارزش خلقت بشر به همين ده نفره. كه چه؟ كه بگن خدايا هر چه تو بخواي. تسليما لامرك، رضا لرضاك لا معبود سواك. به مرحلة رضا رسيده. اين آية شريفه ميفرمايد. همين آيهاي كه شما امشب خونديد و گوش داديد ميفرمايد و ما تجزون الا ما كنتم تعملون، اي اهل تقوا، اي اهل عمل، اي اهل عبادت جزا داده نميشيد، مگر به اونچه كه عمل بكنيد. هر كاري بكنيد جزاتون را ميگيريد. انسان مرحون گرو اعمالشه، اگر اعمال خوب انجام بديد بهتون ثواب داده ميشه دقيق عمل، فمن يعمل مثقال ذرة خير يره فمن يعمل مثقال ذرة شر يره. چه در دنيا روي حساب، يك مقدار هم اضافه بهت ميديم. تو مثلا فرض كنيد كه تمام عمرت نمازهات را خوب خوندي، عبادتهات را خوب انجام دادي براي همة اينها در مقابل هم يك جزاي خيلي زيادي به اندازهاي كه ده ميليون سال تو بهشت راحت باشي بهت ده ميليون سال، در مقابل مثلا شصت سال عبادت، خيليه ديگه، از اين هم بيشتر. تا ابد، اولئك اصحاب الجنة فيها خالدون تا ابد بهت راحتي ميده. اما بدون مزد، اگر شما بريد از يك صبح تا غروب براي يك كسي كار بكنيد يك ميليون تومن بهتون بده، ميگيد عجب مرد سخييه. مزد خوب داديد. يك هميچين مزدي. يك روز بيا كار كن تا يك ميليون مزد بهت بدن، يك دو ركعت نماز بخون تا مثلا يك باغ بهشت بهت بدن اينجوري. عبادت بكن تا روزيت زياد بشه.
ديشب عرض ميكردم حضرت سلمان، دلش درد ميكرد حضرت فرمود پاشو نماز بخون. هفت تا حمد بخون مرضت رفع ميشه. هفتاد تا حمد بخون، اينها هست! تجربه هم شده، كسي كه حمد خوبش نكنه، هيچي خوبش نميكنه. هفتاد تا حمد بخون تا خوب بشي. شفا پيدا كني. اما اون كسي كه توي مرحلة محبت قرار گرفته ميگه خدا تو دوست داري من مريض بشم، بشم. تو دوست داري من فقير باشم، هستم. اينها را تحميلي هم نهها از ته دل. من ديدم افرادي شبيه به اين حالات را داشتند. مرضهاي سخت پر دردي كه اون طبيب ميگفت كه اگر اين درد در افراد معمولي باشه نميتونن طاقت بيارن ما با مرفين و چيزهاي مسكن اينها را ساكتشون ميكنيم ولي گاه گاهي ميگه آه قربانت برم. ازش ميپرسيديم چته؟ ميگفت اگر انسان به محبوبي رسيده باشه حالا محبوب گرفته يك قدري فشارش ميده او ميديگه ناراحت نيست از اين فشار دردي كه او گرفته توي بغل داره فشارش ميده. اينجوري ميشه انسان. و ما تجزون الا ما كنتم تعملون. بياييم با خدا اين طرح را بريزيم اين، ولو هر چي هم مشكل باشه، ميارزه خدا ميدونه. الا عباد الله المُخلصين. او بندگان مُخلص من كه در دنيا همة كارها را كردند، هر چه من خواستم، زياد هم ديگه خدا از شما كار نميخواد. اصلا عبادت زياد هم نميخواد خوب باشه تو همة عبادتها براي اين است كه تو خوب بشي به مرحلة خلوص برسي. و ما تجزون الا ما كنتم تعملون الا عباد الله المُخلصين اولئك لهم رزق معلوم. اينها از قبل رزقشون معلوم شده، ديگه حالا بياييد حساب بكنيم آقا اينقدر گلابي مثلا در بهشت بخاطر اون اندازه نماز، نميدونم اينقدر به خاطر چند تا حوريه بخاطر چند روز روزه، و امثال اينها نيست تو كار. رزق معلوم اون بهشت و اون مسائل مال توست وقتي تو دنيا بودي و با ما صفا كردي و محبت كردي و يگانگي با ما پيدا كردي ما اونجا را براي تو خلق كرديم. خيلي مهمه و انسان بايد محبوبهاي الهي را دوست داشته باشه. كه اين راهي كه عرض ميكنم كه بعد از صراط مستقيم به مقام جابر ابن عبد الله انصاري و اون درس را از امام باقر گرفتن و بعد توي جهاد با نفس و عبوديت و بعد رسيدن به كجا ميرسه انسان؟ خُلوص، اخلاص هم هست. خُلوص، مهمش خُلوصه.
خُلوص منتهي به چي ميشه؟ به بندگان مُخلَص خدا، اون وقت خالص ميشي. صفات را ميگذارند پشت يك ميكروب كوب قوي كوچكترين آلودگي نيست. زلاله، زلال. شما اگر ميريد آبليمو بخريد ميگيد خالص باشه. انسان اصلا به اصطلاح دوستدار خالصه. هر چي خالصش خوبه مخصوصا اگر نجاست قاطيش باشه. كثافت قاطيش باشه، ميكروب قاطيش باشه. در روايت دارد يك كسي به قدر سر سوزن در وجودش كبر باشد تو بهشت راهش نميدن براي اين كه كبر يا هر يك از صفات رزيله اينها بدتر از هر نجاستي كه از اون نجستر نباشه. اين نميشه. قلبي كه توش كبره، بيارن آب زلال كوثر را وارد كنند و آلودهاش كنند! ابدا. اصحاب حضرت ابي عبد الله الحسين عليه السلام، گاهي انسان يك شبه خالص ميشه گاهي يك كار، با يك اقدام كه اقدام بسيار مهمي هم باشه خالص ميشه. خداي تعالي هم اجرشون را به اندازهاي ميده كه حساب نداره. خالص، خالص. مُخلص، در همين سورة صافات شيطان ديگه بهشون كاري نداره، ديگه خدمتون عرض شود كه حساب اعمالشون را خدا نميكنه، همه بايد در قيامت حاضر بشن. انهم لمحضرون الا عباد الله المخلصين. شما كه انشاء الله از بندگان مخلص خدا اگر بشيد سر از قبر درمي ياريد يك سره از اون كنار، يك كوچه براتون باز ميكنند ملائكه هم آمدن استقبال مستقيم ميبرنتون تو بهشت. تو بهشت هم ديگه به فكر، البته همة گلابيها، همة سيبها هم مال شما هم هست به طريق اولي مال شما هست. اما ميگي محبوبم كجاست؟ پيغمبر كجاست؟ در يك اگر الان يك جايي دعوتتون بكنند به شما بگن كه فلان جا دعوتيد امام زمان هم هست. شما از در كه وارد ميشيد ميبينيد، نگاه ميكنيد كجا غذاش بهتره اونجا بنشينيد، يا ببينيد آقا كجا نشسته؟ من ميخوام برم جوري بنشينم كه چشمم تو صورت امامم، مولام باشه. وارد بهشت ميشن، عند ملك مقتدر پيغمبر اكرم ميگه بيا، بيا دستت را بگيرم به دست خدا برسانم با خدا بنشين، با امام زمانت بنشين، با اهل بيت عصمت و طهارت بنشين. يا علي و شيعتك علي منابر من نور وجوه تو دعاي ندبه ميخونيد شيعيان تو همان مخلصين اينها در بهشت صورتها سفيد، مثل چه عرض كنم مثل ماه. مهمش اين جمله است، قولي في الجنه، اين وعدة كمي است! نميارزه! فمن يطي يري، جان فداي كلام دلجويت كاش روزي هزار مرتبه، هزار مرتبه هم مردم و تا ببينم اين رويت. يا بقية الله جمعه امون هم گذشت. ما خالص نبوديم كه جمال مقدست را امروز هم حتي نديديم. خودت عنايتي كن. سيد ابن طاوس ميكه در سرداب مطهر بودم، آقا داره دعا ميكنه براي شيعيانش حتي براي گنهكاران از شيعيانش كه خدايا گناهان اونها را بخاطر كارهاي خوبي كه در مقابل ما ميكنيم بگذر.
السلام عليك يا ابا عبد الله، اين كه به ما گفتند در هر مجلسي چون نامي از ابا عبد الله الحسين و اصحابش ببريد بخاطر اخلاصي است كه اونها داشتند. حتي اونها هم، امام سجاد ميياد در مقابل قبور شهدا ميگه و ابي انتم و امي، پدر و مادرم به قربانتون، شما پاكيد، پاك شديد، خالص شديد، در درگاه پروردگار پر ارزش شديد، جانتون را در راه خدا داديد و قابت الارض التي في هذا، پاكي شما اونچنان تأثير كرد كه زميني كه شما در اون دفن كردند پاك شده، يك سر سوزن تربت كربلا را بخور ببين چقدر در بدنت حتي تأثير ميكنه و شفا في تربته خدا شفا را در تربت ابي عبد الله الحسين قرار داده. استجابت دعا را هم زير بقعة مباركش قرار داده. خدايا نصيبمان بفرما برويم زير اون بقعة مباركه و مناجات كنيم، اخلاصمون را تجديد كنيم، بيعتمون را با تو تجديد كنيم، پروردگارا. (قطع نوار).
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.