۲۴ محرم ۱۴۱۴- ۲۴ تیرماه ۱۳۷۲- تفسیر سوره ایلاف
تفسير سورة ايلاف. 24 تير 1372
الحمد لله رب العالمين و الصلاة و السلام علي اشرف الانبياء و المرسلين. سيدنا و نبينا ابو القاسم محمد. (اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم) و علي آله الطيبين الطاهرين لا سیما علي بقية الله في العالمين روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء. و اللعنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدين.
بسم الله الرحمن الرحيم. ليلاف القريش ايلافهم رحلة الشتاء والصيف، فاليعبدوا رب هذه البيت الذي من جوع و آمنهم من خوف.
شب شهادت حضرت امام سجاد عليه الصلاة و السلام است. شب عزاي شيعه است، شبي است كه دربارة اون چهار علي كه در بين ائمة عليهم السلام هستند يكي از اون چهار نفر كه خداي تعالي سفارش زيادي دربارة اونها كرده و در قرآن مجيد به اون اشاره فرموده است. امشب شب رحلت اون بزرگوار است. انشاء لله اميد واريم كه اين شب جمعه همان شب جمعهاي باشد كه دعاهامون دربارة امام زمانمون مستجاب شود و خود اون حضرت از خدا فرجش را تقاضا كند و انشاء لله فردا كه صبح جمعه است، المتقق فيه، كه توقع حضور اون حضرت را داريم امام سجاد عليه الصلاة والسلام در طول عمر، كار مهمي كه اين امام بزرگوار از نظر تشريح داشت، والا از نظر تكريم اينها دست خدا هستند و عالم را حفظ ميكنند و همة موجودات بوسيلة اونها ايجاد ميشود ولي از بعد تشريح. يعني اعمال معمولي و خدماتي نسبت به بشر. عمده كار اين امام بزرگوار در طول زندگيش بيدار كردن مردم از خواب غفلت بود. چون مردم زمان حضرت سجاد عليه الصلاة والسلام در كمال غفلت و در نهايت درجه خواب عميق روحي بودند. اونقدر اينها خواب بودند، خوبانشون، اونقدر بي توجه به حقايق بودند كه امام سجاد عليه الصلاة السلام را تنها گذاشته بودند و حضرت سيدالشهدا را در كربلا به دست دشمن داده بودند و يزيد و بني اميه را در اوج قدرت قرار داده بودند. اين در اثر غفلت و خواب مردم زمان بود. اگر در زماني ديديد كه يك آدمي هيچ امتيازي ندارد بماند، يا رضائلي هم دارد كه هيچ براي او نميتوان ارزش وجودي قائل شد مثل يزيد بن معاويه.
اين در اوج قدرته در راس كار واقع شده و زمام امور مردم دنيا، يا مردم مسلمان را بعهده گرفته، و مردم هم فرقي بين امام سجاد و يزيد بن معاويه و حسين بن علي نميگذارند اينها. در تول تاريخ اگر به تاريخ نگاه كنيد هر زمان كه يك چنين وضعي را احساس كرديد ديديد، بدونيد مردم اون زمون، حالا چرا؟ اين چراش مختلفه، گاهي ميشه بخاطر يك جنبههاي مادي، گاهي ميشه بخاطر يك تبليغات ضد علم و انساني است بالاخره مردم اون زمان خوابند غافلند. و اين خواب غفلت همينطور ادامه داره تا وقتي كه مردم صد در صد اون امام معصوم پر قدرتي كه بتواند دين را براي اون حفظ كند طالب بشن. در طول عمر حضرت سجاد عليه الصلاة والسلام به وسيلة دعا بوده يا به وسيلة گريه كردن يا بوسيلة تربيت غلامان و كنيزان و اونها را در ميان مردم فرستادن تمام همتش اين بوده كه مردم از خواب غفلت بيدار بشن چون در روزي كه جريان كربلا برقرار شد در نهايت درجة غفلت مردم مسلمان بودند. چون انسان چقدر بايد غافل باشه بيهوش باش، بي توجه باشه كه دزد خونخوار رو بياره توي خونش بر تمام اموالش حاكم كنه.
بر جان و مال خودش حاكم كنه. توي يك خونهاي دزد وارد شد فعال مايشاء شد اينجا صاحب خانه يا خوابه يا مرده و يا اينكه خيلي ضعيفه. اينجوريه ديگه خوب دزد آمده، چرا دزد نبايد از تو بترسه تو بايد از دزد بترسي؟ اينها بني اميه از روز اولي كه پيدايشون در اسلام بوجود آمد اينها دزدان معرفي شده از طرف پيغمبر اكرم بودند. پيغمبر اكرم روزي در مسجد تشريف آورد خيلي محزون بود خيلي گرفته بود از وجود مقدسش سوال كردند چرا اينطور گرفتهايد؟ ديشب خوابي ديدم، خواب ديدم روي اين منبر من بوزينهها نشستهاند و مردم هم پاي منبر اين بوزينهها دارن حرف گوش ميكنن. آيه نازل شد كهاي پيغمبر اين خوابي كه تو ديدي و ما جعلنالرويا التي اريناك الا فتنة لناس اين خوابي را كه ما به تو نشان داديم كه خواب پيغمبر عين واقعيته، اين براي خاطر آزمايش ماست. امروز بعد از هزار و چهارصد سال تقريبا امروز ميفهميم كه اون زمان خواب بودند و ماهم اگر امروز به خواب بريم همين گرفتاريها را داريم. اگر ما امروز خواب رفتيم امام زمان ما رو ميكشن. مثل اونكه حسين بن علي عليه الصلاة والسلام را كشتند. و بدنش را قطعه قطعه ميكنند و نميگذارند نامي از امام زمانمون باقي بمونه.
اگر دسترسي به خود وجود مقدسش نداشته باشن نميگذارند لااقل نام حضرت پخش بشه. همين امروز يكي از علما جرياني را براي من نقل ميكرد، ميگفت يك نفر وهابيها بهش پول دادند، شيعه كه بيا عليه امام زمان كتاب بنويس و اين نوشته. نام مقدس حجت بن الحسن را ما سختمون باشه ببريم زياد اظهار محبت بهش نكنيم اين چه فرقي داره، ماها اگر يك همچين مسئلهاي را ديديم و بهش تن داديم مثل همون مردمان كوفه و شام هستيم كه حسين بن علي عليه الصلاة والسلام را از بين بردند و نام مقدسش را هم از بين بردند و مردم هيچ توجهي نكردند. خواب بودن بالاخره فرقي نميكنه، ماها خوابيم. خواب غفلت. امام سجاد باقي مونده كه مردم را از خواب غفلت بيدار كنه. يكي از چيزهايي كه خيلي اهميت داره براي هر بشري اين است كه غافل نباشه. شما غافل باشي بري تو حرم حتي جيبت را ميزنن. شما غافل باشي در ماشينت را باز بزاري مييان هر چي تو ماشينت هست بر ميدارن، ماشينت را هم برمي دارن ميبرن.
غفلت خيلي كار به دست انسان ميده، براي رفع غفلت تمام انبياء و اولياء آمدهاند. از خدا غافل نشيد. يك. دو از دينتون غافل نشيد. سه از شيطان غافل نشيد. چهار از رفيق بد غافل نشيد، پنج از محبت دنيا كه در دلتون رخنه كرده غافل نشيد و اگر بخوام بشمرم خيلي زياده. انبياء همشون براي همين جهت آمدهاند. بعضي از انبيا خيلي ظاهر بوده اين كارشون. بعضيها نه. حضرت موسي وقتي آمد بني اسرائيل غافل نبودند سرشون فشار آورده و دنبال يك عادلي ميگشتند كه اين بياد رفع ظلم ازشون بكنه. و خدا هم فرستاد با عجله هم فرستاد. حتي تاخير كه نشد بماند زودتر از موعد خودش هم حضرت موسي را رسوند. طبق روايت چهل سال بعد بنا بود حضرت موسي بياد، سي سال جلو افتاد چرا؟ بجهت اينكه مردم غافل نبودند.مردم ظلم و فشار روي سرشون آمده و داد ميزنن داد فرج ميزنن.
صدا ميزنن موسي را. توي بيابانها جمع ميشن گريه ميكنن، زاري ميكنن و در روايت داره كه در يك شبي در مهتاب شبي جمع شده بودند در وسط بيابان عادلشون براشون قضاياي بعد از ظهور را براشون ميگفت، كه حضرت موسي خواهد آمد اين يوسف را خبر بده. و او ما را نجات خواهد داد. شكلش اينه، قيافش اينه چون وصف العيش نصف العيش. نگيد حالا ما دربارة امام زمان چي بگيم آخه؟ به يك منبري گفته بودند دربارة امام زمان صحبت كنيد يك شب صحبت كرده بود ديگه ده شب، نه شبه ديگشو نتونسته بود صحبت كنه بمن ميگفت كه من چي بگم؟ بيشتر از يك شب حرف ندارم. آخه چي بگم؟ از چشم و ابروش بگو از اخلاقش بگو از اوصافش بگو اونچه خوبان همه دارند اون تنها داره شما در دنيا يك خوبي پيدا بكن كه وجود داشته باشه و در امام زمان وجود نداشته باشه.
ان ذكرالخير، اين در زيارت جامعه هست. اگر اسم خوبي در عالم برده بشه انفاق خوبه. امام زمان در راس منفقينه دنيا قرار گرفته از همه بيشتر انفاق ميكنه. من چند روز قبل ميگفتم شايد ولي من آمار درستي ندارم ولي حدودا حدسا ده ميليون، بيست ميليون، صد ميليون در ماه سهم امامه يعني مال امامه، از اين خمسي كه شما ميديد. خمس شش تقسيم ميشه توي آية قرآن هم هست. اول مال خداست يعني يك بخشش مال خداست، يك بخشش مال پيغمبره يك بخشش هم مال امامه. خدا كه خوب احتياجي به پول ما نداره. تشريفاتي خودش را كنار اين سفره نشونده كه باصطلاح اهمييت اين مال را بدونن. داده ميشه به پيغمبر، پيغمبر هم كه از دار دنيا رفته داده ميشه به امام. خب. نصف از خمس شما مال امامه سهم امام هم اسمش را ميگذارند. شايد هفت، هشت ده ميليون، نميدونم خلاصه يك رقم خيلي، اگر همة خمسهارا بدن كه همين ايران شايد، خوب معادن يكي از چيزهايي است كه خمس داره، همين نفت يك پنجمش را بايد بدن، طلا را، نقره را، هر چه معدن هست. حالا به هر حال.
اين سهم امام، امام خودش در ماه چقدر ميگيره؟ نه جدا. يا هيچي يا خيلي كم. بقيهاش را اين سخي سخيات، اين انفاق كنندهتري انفاق كنندهها ميده مردمي ميخوردند كه بعضيهاشون اصلا ياد امام زمان هم نيستند. هيچ آقايي تو دنيا اينجور بزرگوار ديديد كه اينطوري باشه. ايشان با همة اين، هر چه خوبي در عالم هست، اخلاقش چطوره؟ براي ما دشمنها فقط شمشير بدست گرفتن حضرت بقية لله را، به خدا قسم آقايون اينها تبليغاته. دشمنان امام. امام زمان خيلي دشمن داره اين را بدونيد لااقل همان احزاب سياسي كه به اسم دين خودشون را در بين مردم جا زدند، در بين انسانها قرار دادن. اينها دشمن امام زمان هستند. اينهابه شماي شيعة محب خاندان عصمت نمييان بگن امام زماني نيست. ميزنيد تو دهنشون اما چي ميگن؟ ميگن برو دعا كن امام زمان نياد اول گردن من و تو را ميزنه. يك امام خونخوار بد اخلاقه تنده كه همه را ميكشه و خونم تا ركابش ميياد بالا. آخه امام زمانه، اخلاقه پيغمبر را داره در يك روايت ميفرمايد به عموي من جعفر، ما او را عفوش كرديم. وورثنالعفو من آل يعقوب. نه اينكه اينها آل انبياء هستند ما يعقوب يعني همينطور. كه برادراش را عفو كرد خوب ما هم اين را عفوش ميكنيم. بما اذيت وارد كرده نگيد، جعفر كذاب، بگيد جعفر طائب كه من يك وقتي يك حالي داشتم گفتم كه آقا حضرت يوسف شاگرد هفت جد خوان عفو شماست. عفو داره، بزرگواره، نديده ميگيره خيلي از چيزها رو. يك كسي به من گفت دعا كن امام زمان بياد والا رو عادت البته، گردن من و تو را، گفتم من كه حضرت گردن من را نميزنه ولي تو رو با اين عقيده مثل اينكه خودت ميفهمي؟
اينها را تبليغ نكنيد. امام زمان بياد بزار گردن من را بزنه. بزار تمام مردم راحت بشن تبليغات دشمنان اينطوريه. جدا هر يك از ائمه را جز امام سجاد را وقتي در ميآوردند تو مشهد يك ترياكي را پيدا ميكردند كه رنگ و رو نداشته باشه اين را امام سجادش ميكردند. آيا امام سجاد يك شبانه روز در كربلا، يا دو شبانه روز يا الي سه شبانه روز ايشان مريض بودند روي يك مصالحي ديگه تا آخر عمر كه مريض نبود.
امام بيمار اسمشه، دشمن كارهايي ميكنه. حضرت ولي عصر را امام خونخواري معرفي ميكنه، اگر محبت پدر و مادر شما را صد ميليارد اضافش كنند باز محبت امام زمان بيشتره نسبت به شما. اونقدر مهربانه كه حساب نداره. من نميخوام قضايايي در اين ارتباط براتون نقل كنم تو كتابها مطالعه كنيد. بقدري با محبته، چند تا هي تو ذهنم قضايايي ميياد منتهي هي پرت ميشم از بحث امشب كه ميخوام دربارة امام سجاد صحبت كنم. امام مهربان، امام سجاد مهربانيش اينكه ان ذكر الخير انكنتم اوله و اصله و فرعه و معويه و منتهي بابي انتم و امي. پدر و مادرم به قربان تو. و نفسي و اهلي. هم جانم، هم اهلم هم مالم و عصرتي هر چه دارم بقربان شما. اگر اسم خوبي برده بشه اخلاق، بهترين اخلاق را داره هيچ كس تا بحال امام زمان عليه الصلاة والسلام را با اخم و تخم نديده. هر كس به حضرت رسيده اول امام زمان سلام كرده هميشه متبسم بوده. اين همون چيزهايي است كه در كتابها نوشتهاند.
حضرت سجاد صلوات الله عليه كه يكي از همين شجريات طيبه است، يكي از همين دوازده نور پاكه، يكي از همين يدها و ايدالله. دست خداست. حضرت سجاد صلوات الله عليه را اصحابش باهاش بودند با كمال ادب. يك عده از اصحاب بودند كه اينها ادب داشتند در مقابل امامشون. لا يسبقونه بالقول. در كلام بر او پيشي نميگرفتند، كار نميكردند كه اجازة او نباشه داشتند با حضرت ميرفتند. يك نفر از اين بني اعمامشون آمد جلو يك چاقو هم دستش بود حمله كرد به امام سجاد، جسارت كرد به امام سجاد، جلوش را گرفتند اصحاب و اين برگشت. حضرت تشريف آوردند منزل، به دوستانشون فرمودند كه اينجا باشيد ميخواييم بريم جواب يك شخص را بديم. با اينكه امام سجاد را ميشناختند اما چون او خيلي بي حيايي كرده بود اينها فكر كردند كه حضرت ميخواد بره اونجا باهاش درگير بشه. وضو گرفتند، قدمهارا آهسته آهسته برمي داره، اون كسي كه راويه ميگه من نزديك حضرت بودم، ديدم با خودش اين آيه را ميخونه والكاظمين الغيظ و العافين عن الناس . هر وقت غيضتون گرفت هر وقت ناراحت شديد، يكي از اين آيات را، تو قرآن هست از اين آيات را با خودتون بخونيد كلام خدا را به خودتون تلقين كنيد روحيتون خيلي عوض ميشه. اگر ديديد كينهاي از كسي در دلتون هست بگيد كه ربنا لا تجعل في قلوبنا قلل للذين آمنوا، اگر ديديد كه ميخواييد از يك كسي انتقام بگيريد، بگيد كه والكاظمين الغيظ والعافين عن الناس.
آياتي هست كه اينها عين كلام خداست. درسته كه شما داري ميخوني ولي لب و دهن مال خداست كه به تو داده اين حروف را هم خداي تعالي از آسمان نازل كرده اصل كلام هم كه مال خداست از زبان تو درمي ياد و تو هم كه مومني و بندة خدا، پس خدا داره الان با تو صحبت ميكنه. بگو الكاظمين، ميگه ديدم حضرت ميگه والكاظمين الغيظ و العافين عن الناس. آهسته ميگه من خوب گوش دادم فهميدم كه حضرت داره ميره اون را عفوش كنه ميگه وقتي رسيد در منزل او بهش خبر دادند امام سجاد عليه الصلاة و السلام آمده او باز رفت چاقو را برداشت آمد، حضرت بهش يك پاكت پول دادند. فرمودند كه خوب تو در اثره فقره، ناراحتيه حق داري ما بي توجه شايد شديم بهت، شايد غفلت كرديم خلاصه، آقاها بزرگان اينطورند كه هميشه تقصير را به گردن خودشون مياندازند هيچ وقت طرف را مقصر معرفي نميكنند.
ماها بعكسيم ماها ولو اينكه ميدونيم تقصير با خودمونه ميخواييم يك كسي را پيدا كنيم تقصير را بندازيم به گردنش. من مكرر گفتم، نماز شب نخونده ميگه خدا توفيق نداده. خب تو نماز شب نخوندي، مشهد نيامده ميگه امام رضا نطلبيده. فرض كنيد كه، همينطور. يك گناهي كرده، با رفقيش بوده ميگه او من را به اينجا كشونده. اين همه هروئيني و ترياكي يك نفر پيدا نميكنيد كه اون اساسي كه همه را هروئيني كرده، همه ميگن رفيق بد. كو اين رفيق بد كجاست. اينها همش مال اينه كه انسان ميخواد گناهش را بياندازه گردن ديگري. خيلي آدم خوبي باشه ميگه شيطون. شيطون را ميكشه شيطان من را گول زد، همش نه آقا خودت. گناه را بگير به گردن حضرت يونس را خداي تعالي وقتي نجاتش داد كه گفتاني كنت من الظالمين. سبحانك، تو به من ظلم نكردي تو من را ننداختي تو دهن ماهي من خودم به دست خودم، اين دسترنج خودم هست. حضرت فرمود كه چون بزرگترها، ما خيلي بخواييم همت كنيم و بزرگي كنيم گناه خودمون را به گردن ميگيريم. اما اونهايي كه خيلي بزرگن اونها اصلا نميزارن طرف به روش بياد. كه بد كرده ميگن نه ما. تو حق داري. اينجور دروغها حتي اشكالي نداره فكر نكنيد، براي رفع خصومت البته امام سجاد مطلبي، حالا روايت يك جوري هست كه دروغ نيست. فرمود كه شما دستتون تنگه. خدا لعنت كنه بني اميه را كه شما سادات را نذاشت به حقتون برسيد چون پسر عموي حضرت سجاد بود، يك پاكت پول بهش داد گفت هر وقت كه ناراحت شدي بيا پيش من، من در خدمتتم حتي او افتاد به پاي حضرت سجاد. آقا من، ببخشيد. هر چي خوبان همه دارند امام زمان شما، امام هر زماني تنها داره. اينطوريه ما هم كوشش بكنيم از امام زمانمون غافل نشيم. من مات ولم يعرف امام زمانه مات ميتتل الجاهليه امام زمانش را هر كس نشناسه و بميره اين مثل زمان جاهليته. امام سجاد ميخواد مردم زمانش را از خواب غفلت بيدار كنه. سه تا برنامه من مطالعاتم اينطوري بوده كه سه تا برنامه امام سجاد در طول عمرش براي بيدار كردن مردم از خواب غفلت كه تا همين امروز حتي اثرات اون زحمات وجود داره يكي ايشان برنامشون اين بود كه غلام و كنيز ميخريدند، غلام و كنيزها معمولا اينها را از بلاد كفر ميگرفتند ميآوردند به عنوان غلام يا كنيز توي خونه نگه ميداشتند ميفروختند حضرت هم ميفرستاد ميخريدند. خيلي هم ميخريد. ميخريد ميآورد منزل اينها راتربيت ميكرد. خيلي هم خوب تربيتشون ميكرد يك نمونه از تربيتش سعيد بن مصيب ميگه مردم مدينه آمدند براي دعاي باران و هر چه دعا كردند هيچ خبري نشد. ميگه من در جايي بودم كه مشرف بودم يك وقت ديدم كه يك غلام سياهي آمد، سرش را گذاشت روي زمين و گفت: خدايا باران رحمتت را ببار.
ابرها آمدند، هوا تاريك شد باران شروع شد من عقبش راه افتادم ببينم اين كيه؟ ديدم رفت خانة امام سجاد گفتم پس پيداش كردم اين تربيت شدة امام سجاده.
ميگه فردا آمدم خدمت حضرت، عرض كردم كه آقا من يكي از غلامان شما را آمدم كه بخرم، حضرت فرمود من غلام نميفروشم هر كدام هست تو بردار ببر غلامها آمدند رژه رفتند ديدم نه اونيكه من ميخوام نيست. حضرت فرمودند كس ديگري اين گوشه كنار نيست، توي اسطبل اونجا يك غلام هست، گفتن او هم بياد ديدم آمد همونه. حضرت فرمود، غلام از اين به بعد آقاي تو ايشانه. بردمش او هم اطاعت كرد و آمد توي كوچه مثلا گفت چي باعث شد كه من را از آقا و مولايم جدا كردي؟ گفتم از اين به بعد تو آقاي مني و من غلام تو، من نگفتم كه تو غلام من باشي تو آقاي من باش همة زندگيم رو به تو ميبخشم خودمم هم غلام تو هستم. گفت، چرا؟ گفتم ديروز ديدم كه با خدا چه انسي داشتي. چگونه بندة خدا بودي چگونه خدا گوش به حرفت داد. گفت خدايا من اين را نميخواستم سري كه بين من و تو هست بر ملاء بشه حالا پس وقتش رسيده كه مرگ من را برسوني، من بهش گفتم آقا ناراحت نشو، برگرد، برگرد خدمت امام سجاد. گفت، حضرت سجاد چون غلام را به من بخشيده بود فرداش فرستاد كه بيا غلامت از دار دنيا رفته بيا تشيع جنازهاش بكن و بردار ببر، يك همچي تربیتی.
اين غلامان را حضرت تربيت ميكرد، سالي يك دفعه آزادشون ميكرد. آزاد يعني بايد بگيم كه تو زندان ميانداختشون چون آزادي اونها وقتي بود كه اونها خدمت امام سجاد بودند.تربيت شدن فشار و ظلم بني اميه نميگذاره اسم علي بن ابيطالب و خاندان عصمت و طهارت برده بشه. اينها هم امام سجاد را ديدهاند. حضرت سجاد هم چند روز به آخر ماه رمضان كه ميرسيد اينها را جمعشان ميكرد، فلاني تو فلان جا فلان اشتباه را كردي. بله آقا قبوله. هر كدوم خبر ميده يك كار بدي كرده بودند حضرت ميفرمود شما دعا كنيد كه خدا امام سجاد را از جهنم آزاد كنه و نجات بده، عفوش كنه تا من همتون را عفو ميكنم. دست بلند ميكردند خدايا امام سجاد را عفو كن حضرت هم الهي آمين ميفرمود و حضرت ميفرمود همتون را عفو كردم.
چند روز مونده به عيد فطر حضرت به اينها اموالي ميداد، سرمايهاي ميداد و روز عيد فطر هم همشون را آزاد ميكرد اونها ميآمدند توي مردم، سرمايه دارند، تربيت فكري شدند، شيعة واقعي شدند. كه بعضي از موريخين نوشتهاند كه عمدة سرنگوني اين غلامها كنيزاني بود كه حضرت سجاد تربيت كرده بود و توي مردم پخش بودند. مردم را از خواب غفلت بيدار ميكردند. آقا اين يزيد و ولي بن يزيد و امثال اينهايي كه مشروب ميخورند قمار ميزنند، اين وضع را دارند، خليفه و جانشين باشن؟ امام سجاد را با اون عظمت اون گوشة خونه نشسته باشه. اين يكي از كارهاي امام سجاد بود. عمل دومي كه امام سجاد داشت. دعا، آقا دعا خوندن اشكالي نداره. نصفههاي شب مشغول دعا. كتابهاي صحيفة سجاديه. شماها اكثرتون ميدونيد اين دعاها مربوط به امام سجاد صلوات الله عليهه. اين دعاها را شما فكر نكنيد خيلي ساده است. در اين دعاها من يك جرياني را ديدم مسئله را لمس كردم. چون گاهي ميشه كه انسان يگ چيزي را از نظر علمي قبول داره ولي گاهي ميشه و وجدان ميكنه. من در مسجد النبي در مدينه نشسته بودم يك سال. ديدم كه يك نفر آمد و گفت تو عربي گفت بنده سيد حسن ابطحي هستم. گفتم بله. نشست پهلوي من و گفت كه آقاي شيخ مجتبي قزويني خدا رحمتش كنه از اساتيد بزرگ ما بودند و بسيار مرد بزرگواري بودند، ايشان امسال مكه آمده يا نه؟ گفتم، نه نيامده چون مريض بودند، اتفاقا همان سال ايشان فوت كردند. بهش گفتم كه خوب. خيلي تاسف خورد. بهش گفتم بگو ببينم تو من را از كجا شناختي آخر من با تو؟ گفت اونجا چند تا ايراني معرفي كردند كه تو اهل مشهدي و ايشان را ميشناسند. خوب اين كه معلوم شد. گفتم حالا ايشان را از كجا ميشناسي؟ گفت من استاد دانشگاه اسلامي مدينه هستم. سال قبل در همين روزها من تو همين مسجد ديدم يك پيرمردي نشسته داره يك كتابي ميخونه، نگاه كردم ديدم عجب متانتي. بخدا قسم ما شيعه يك فطرت بزرگي كه از همين دعاها داريم كه يك قطرهاش را اهل سنت و ساير ندارند.
هشت تا كتاب صحيفة سجاديه، هشت جلد. يكيش در بين ما معروفه، دعاي ابوحمزة ثمالي و مناجات خمس العشر امثال اينهاست اضافه بر اون صحيفههاي سجاديه. ميگه من سرم را بردم توي كتاب گفتم آقا عجب دعايي است اين كتاب چيه؟ ايشان به من فرمود اينها مناجاتهايي است كه امام سجاد ما در نيمههاي شب در همين مدينه در همين شهر داشته. و اون را به من هديه كردند. و من سال گذشته تا حالا روز نميشه يكي از اين دعاها را نخونم. و هر روز مييام روز قبر امام سجاد در بقيع فاتحه ميخونم و طلب رحمت براي ايشون ميكنم. اين دعاهاي امام سجاد از نظر ابعاد خداشناسي اگر كسي دعاي صحيفة سجاديه را دقت كنه خداشناس واقعي ميشه. به مسائل علمي وارد ميشه. يكي از دانشمندان ميگه در صحيفة سجاديه من خوندم، الهم امزج مياههو باوبا، خدايا اينهايي را كه دشمن اسلامند آلوده كن آب اينها را به وبا. اون دانشمند ميگه، اگر ميگفت كه آب اينها را به طاعون آلوده كن ما ميفرموديم كه هيچ اطلاعي از سرايت ميكروب به مسائل مختلف نداره. اما تنها ميكربي كه بيشتر از هر چيز به اشخاص سرايت ميكنه وباست در آب. كه شما خوب اين را اطلاع داريد ديگه.
اونوقت امام سجاد ميكروب وبا را تشخيص داده. طرز سرايتش را تشخيص داده و ميفرمايد كه الهم المزج مياههم بالوبا. خيلي عجيبه. اينها را دانشمندان مثلا علم ميكروبشناسي ميفهمند چي گفته امام سجاد؟ چه معجزهاي كرده. حالا در ابعاد مختلف در اختيار مردم، نصف شب بلند شده نه با سياست مبارزه كرده در ظاهر نه با اهل دنيا. هيچ. كاري كرده دعاها را نوشته بعد داده دست اين پسرش، دست او پسرش. يكي را داد به امام باقر يكي را هم داد به زيد بن علي بن الحسين، زيد هم داد به يحيي، يحيي هم داد به متوكل بن هارون و متوكل بن هارون هم آمد در بين ما پخش كرد شد صحيفة سجاديه. يكي هم دست امام زمان عليه الصلاة والسلام. جزء ميراث امامته. اين هم يك كار. كار سومي كه مردم اون زمان و هم الان اين مردم را از خواب غفلت بيدار ميكنه زنده نگه داشتن قضية كربلاست. ما الان فكر نكنيد كه ما زندهايم بخاطر زنده بودن عاشورا و محرم، والا شيعه را از بين برده بودن شيعه باقي مونده بخاطر بقاء عاشورا. يعني يك تكيه گاه شيعه داشته و اون عاشورا بوده عاشورا خيلي عجيبه و اين را حضرت سجاد زنده نگه داشته والا همون زمان از بين برده بودن مردم كوفه. كوفه تا كربلا فاصلهاي نداره. كوفه تا كربلا از نظر مسافت شايد بعله هفتاد هشتاد، كيلومتر الي صد كيلومتر بيشتر فاصله نيست. مردم كوفه خبر نداشتند كربلا چه خبر بوده؟ اونوقتها روزنامه و راديو و تلويزيون نبود. يك گوشه دنيا يك كاري انجام ميشد مخصوصا اگر يك جمعيت زيادي بر يك جمعيت كمي غلبه ميكردند و از بين ميبردن و سر و صداش را هم از بين ميبردند. لذا ميبينيد در قضاياي كوفه ميگه هذا رأس من؟اين سر كيه؟ هذا رأس الخارجي. خارجي در اينجا به معناي خروج كننده نه حالا خارجي. آخه به اصطلاح ما يك نفر مثلا اروپايي غير ايراني نه. اين خروج كندهاي است بر امير المومنين يك نفر خروج كرده اين را كشتنش.
كار هر حكومتي هم همينطوره كه اونهايي را كه خروج ميكنند ياغي ميشن را بكشتشون. بعد هم براي عبرت ديگران بيارتشون، مسئلهاي نيست. خوب آوردند تو كوفه هيچ نيست. امام سجاد وقتي كه به رسم تصدق نان و خرما ميدن به دست اهل بيت پيغمبر امام سجاد به مردم ميگه كه صدقه بر ما حرامه. چرا؟ ما از اولاد پيغمبريم. كدوم پيغمبر؟ همين پيغمبر خودمون، پيغمبر اسلام. اينجوري بوده. اونوقت امام سجاد در دوران كوفه و شام خوب محدود نميتونست خيلي تليغ كنه. در عين حال رسوند مطلب را. در مجلس يزيد نشسته، سران مملكتهاي مختلف آمدهاند دعوت كرده كه بگم دشمنم را از بين ببرم، حضرت سجاد فرمود ميزاري من برم روي اين چوبها، منبر هم نميگه.روي اين چوبها حرف بزنم، بعضيها كه متوجه بودند اينها چكاره هستند من جمله خود يزيد ميخواست اجازه نده از اون شخصي كه اسير بوده مريض بوده، وضعش طوري نيست كه خيلي بتونه حرف بزنه، بزار عقدة دلش را بگه رفت همونجا كار يزيد را يكسره كرد. موذن صدا ميزنه الله اكبر. يك كلماتي اينجا داره كه به همة مردم ميگه كه اوني كه موحده توي شماها، خداشناسه، خدا پرسته منم نه بقيه.
اشهد ان لا اله الا الله. باز همينطور. مطالبي دربارة خدا ميگه وقتي كه اين كلمة اشهد ان محمد رسول الله (الهم صل علي محمد و آل محمد) به يزيد رو ميكنه به موذن ميگه ساكت شد، اين ساكت نميشه حضرت يك چيزي را پرت ميكنه بهش ساكت ميشه. بعد رو ميكنه به يزيد اين شخص جد تو است يا من؟ اگر بگي كه جد من است كه دروغ گفتهاي، افترا بستي چرا كه تو هيچ ارتباطي را پيغمبر نداري. اگر جد منه چرا فرزندانش را اينجور اسير كردي؟ چرا اينجور عمل كردي؟ چرا اين وضع را؟ مطالبي عجيب. خدا ميدونه آبروي يزيد را برد. حالا اين مربوط به قسمتهاي مختلف شام و كوفه و اينها. كه بعد يزيد مجبور شد اينها را برگردونه و اونجا نگرشون نداره و اظهار حتي پشيماني بكنه و اظهار اينكه من چگونه ممكن است حتي خدا من را عفو كنه؟ خدا لعنت كنه پسر مرجانه را او اين وضع را درست كرده و اين حرفها.
علاوه بر اين در مدينه مردم يك شهر بالاخره كوچك و بزرگ حقيقت را بفهمند بعد پخش ميشن تمام مردم مسلمان حقيقت را ميفهمند. در مدينه شنيديد ديگه به عنوان روضه براتون خوندن ولي خب به عنوان اينكه چه كار عظيمي حضرت سجاد كرده؟ بشنويد. ميرسيم به يك نفر قصاب داره گوسفند ميكشه خوب اين معلومه اونوقتها قصاب خونه و صلاخ خونه نبوده هر كسي، الان هم شايد در بعضي جاها جلوي مغازهاش ميكشت و ميفروخت. حضرت ميفرمود آي دست نگه دار اين را آبش دادي يا نه؟ آقاجان ما عادتمون اينه. احتمال داره گوسفند تشنه باشه، احتمالا بهش آب ميديم و نه ترك نكرديم آب دادن را سيرابش كرديم حضرت ميايستاد مردم هم جمع ميشدند ميفرمود كه پدر من را در كنار گودال با لبهاي تشنه كشتند. ببينيد چه ميكنه؟ عروسي حضرت را دعوت ميكردند. حضرت ميفرمود كه ما از وقتي كه جريان كربلا پيش آمده ما نميياييم توي اين جور مجالس. ما هم شيعه هستيم ما توي مجالسمون باز هم اشعار مصيبت ميخونيم روضه ميخونيم حضرت ميفرمود خوب اگر اينطوره مييام. اگر ميگيد كه يك غريبي را ميديد، يك اسيري را ميديد، حضرت اونجا ميايستاد براي صحبت كردن و بالاخره زنده نگه ميداشت جريان كربلا را. و در ضمن جريانات را همه را نقل ميكرد. اكثر روايات مربوط به سيد الشهدا را ما از امام سجاد عليه الصلاة والسلام شنيديم و كربلا را زنده نگه داشت، قضية عاشورا را زنده نگه داشت.
كه الان ميبينيد زندهترين مراسم در دنياها، باور كنيد، در دنيا زندهترين مراسم، مراسم عاشوراست. در دنيا ما مراسمي نداريم كه اينقدر زنده باشه. در تمام ممالك هر جا يك نفر شيعه باشه، من يك نفر شيعه را در هندوستان بود ديدم ميگفت آقا من در يك قريهاي هستم كه تنها من يك نفر شيعه هستم بقيه هندو هستند حتي سني هم نداره، هندو. اونجا زندگي ميكنم. ميگه شبهاي عاشورا خودم براي خودم سينه ميزنم، قمه ميزنم، و نشون دادن ضرب قمهاي كه خودش به خودش زده. يك نفر شيعه باشه يك جا نميتونه راحت باشه. زيارت عاشورا، شيعيان همه. باور كنيد من اين را حالا اگر تجربه نكرديد از سالهاي بعد تجربه كنيد اون فاسقترين افراد اون فاجرترين افراد اون كسي كه حتي هيچ ارتباطي با خدا نداره روز عاشورا حالش يك جور ديگه است.
يك حال حزني داره يك حال گريهاي داره، بالاخره فرق ميكنه با روزهاي ديگر. خدا رحمت كنه يكي از علماي مشهد را ميگفت كه من يك تربتي دارم كه اين در روز عاشورا تبديل به، البته قرمز شده. و اين را بدانيد كه در دنيا، چون همة عوالم وجود زير نظر امام هر زمانه اين را بدونيد، يعني اگر. مثل كليد برق فرض كنيد كه اگر اين كليد زديد خاموش شه تمام برقها خاموش ميشه، بالا زديد روشن ميشه. اگر امام هر زماني محزون باشه، خيلي آدم بايد پرت باشه از انسانيت و باصطلاح جز آدم بودن پرت باشه تا اين محزون نشه والا محزون ميشه. حتي افراد غير مسلمان هم محزون ميشن. خوب شب شهادت امام سجاده بيشتر از اين وقتتون را نگيرم، انشاء لله اميدواريم كه هممون از شيعيان خالص اين خاندان باشيم و ما هم بتونيم در خدمت امام زمانمون انشاء لله براي اسلام عزيز بيشتر اين خدمت كنيم.
چراغها را خاموش كنيد حال عزايي به خودمون بگيريم. السلام عليك يا مولاي، يا ابوالحسن يا علي بن الحسين ايهاالسجاد يابن الرسول لله، يا حجة لله علي خلقه يا سيدنا و مولانا، انا توجهنا و استشفعنا و توسلنا بك الي الله و قدمناك بين يدي حاجاتنا. يا وجيه عند الله اشفعلنا عند الله.
فكر ميكنم با اين تاريكي مجلس حتما به ياد قبرستان بقيع افتادهايد. خدا لعنت كنه وهابيت را. برويم كنار قبر امام سجاد. مثل فردايي ثار المدينه ضجة واحده. تمام اهل مدينه مشغول گريه كردن شدند وقتي كه خبر وفات حضرت سجاد و شهادت آن حضرت را مردم شنيدند. جنازة امام سجاد را برداشتند آوردند كنار قبر عمويش حسن بن علي دفن كردند. اما همين امام سجاد وقتي كه از كنار گودي قتلگاه عبور ميكند، زينب كبري ميگه من نگاه كردم ديدم چشمهاي امام سجاد به بدن پدر انداخته، دارد جانش را از دست ميدهد. گفتم يابن اخي مالي اراك تهلك بنفسك. آي پسر برادر، مرا چه ميشود ميبينم تو داري با جانت بازي ميكني و جان از كف ميدهي. تو حجت خدايي. صدا زد عمه مگر اين بدن حجت خدا نيست؟
بسم الله الرحمن الرحيم. يا صاحب الزمان. آجرك الله في مصيبت جدك امام السجاد. يا بقية الله. يك نظر لطفي امشب به اين مجلس ما، يقينا نظر لطف به همه جا داري و اظهار محبت به همه ميكني. اما اين جمع تقاضا دارد يك نظر لطف خاصي به اين مجلس داشته باشي. بسم الله الرحمن الرحيم. الهي عظم البلاء و برح الخفاء و انكشف الغطاء و انقطع الرجاء ضاقت الارض و منعت السماء و انت المستعان و اليك المشتكي و عليك المعول في الشدة و الرخاء. اللهم صل علي محمد و آل محمد. اولي الامر الذين فرضت علينا طاعتهم و عرفتنا بذلك منزلتهم ففرج عنا بحق فرجا عاجلا قريبا كلمح البصر او هو اقرب من ذلك. يا محمد يا علي. يا علي و يا محمد اكفياني فانكما كافيان. فانصراني فانكما ناصران. يا مولا يا صاحب الزمان. يا مولا يا صاحب الزمان. يا مولا يا صاحب الزمان. الغوث الغوث الغوث ادركني ادركني ادركني الساعه الساعه الساعه العجل العجل العجل.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.