۱۹ جمادی الثانی ۱۴۱۷ قمری – ۱۴ شهریور ۱۳۷۵ شمسی – معناي كوثر، محاسبه و مراقبه
معناي كوثر، محاسبه و مراقبه 19 ج2 1417
بسم الله الرحمن الرحيم.
الحمد لله و الصلاة و السلام علي رسول الله و علي آله آل الله لا سیما علي بقية الله روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه و اللعنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم. انا اعطيناك الكوثر، فصل لربك وانحر، ان شانئك هو الابتر.
اين شبها و اين ايام تعلق تامي به حضرت زهرا سلام الله عليها دارد. شهادت اون حضرت را پشت سر گذاشتيم و خدا خيرتون بدهند عزاداري كرديد. و هر چه اظهار ارادت به اين ملكة جهان هستي كرده باشيد كم است. و انشاء الله مزد عزاداري دو ماههاتون در روز ميلاد مسعودش كه روز شنبه طبق تقاويم هست خواهيد گرفت. و كوشش كنيد همة شماها عيدتون ظهور فرزندش حضرت بقية الله ارواحنا فدا باشد بخاطر اين كه هم بي بي و اين بانوي دو جهان از اين عيدي كه خداي تعالي به ما عنايت كند خوشحال ميشود و هم ما اگر عقل و فهم ودرك داشته باشيم بهترين عيديهاست كه هم دنيامون آباد ميشه، هم آخرتمون، هم عالم برزخمون و طرف نسبت نيست زندگي قبل از ظهور با زندگي بعد از ظهور. اونهايي كه اهل مادي هستند، مادياتشون رشد ميكنه. اونهايي كه اهل كمالات روحي هستند، كمالات روحيشون رشد ميكنه. اونهايي كه حتي اهل اين هستند كه طول عمر داشته باشند عمرشون زياد ميشه. كه اقل عمر افراد اون زمان سيصد ساله. خلاصه هر چي كه بخواهيد و براي هر چه دعا كنيد اگر براي ظهور حضرت دعا كنيد خداي تعالي در اون قرار داده. مطالب زياده دربارة فاطمة زهرا سلام الله عليها ولي من فكر ميكنم تا خود حضرت يعني خود ولي عصر تشريف نيارن كسي مقام حضرت زهرا را نميفهمد. اين راواياتي كه خوندند روايات عجيبي بود. انسان تعجب ميكنه. يك دختري كه هيجده سال بيشتر عمر نكرده و در اين هيجده سال تا زماني كه پيغمبر اكرم حيات داشتند ايشان مطرح نبودند به يك معنا چون با بودن پيغمبر و حكمت پيغمبر و اين خورشيد تابان وجود مقدس رسول اكرم و قرآن مجيد شايد مردم توجهي به فاطمة زهرا سلام الله عليها نداشتند. بعد از وفات پيغمبر اكرم هم كه ديديد ارتد الناس بعد النبي الي ثلاث يا ثبعه يا واحده، روايات مختلفه و مردم از خود اسلام و پيغمبر اكرم دور شدند تا چه برسد به فاطمة زهرا اون هم در اون مدت كم. يعني نود و پنج روز اين حد نهاييشه. والا چهل و پنج روز و هفتاد و پنج روز را عمر فاطمة زهرا را بعد از رسول اكرم نوشتهاند. در اين مدت از سن با اين همه گرفتاريها خداي تعالي نام مقدس فاطمة زهرا را كوثر گذاشته. تفسير كوثر زياده. حتي تا دوازده معنا براي كوثر در كتب تفسير نوشتهاند ولي تمامش برميگرده به فاطمة زهرا.
من اگر بخوام همين مطالب را شرح بدم شايد بايد چند شبي دربارهاش حرف بزنم. ولي هر چه كه هست، هر چه كه باشد اينها برمي گرده خلاصه به فاطمة زهرا و اين را بدانيد از ظاهر آيه هم استفاده ميشه كه منظور از كوثر فاطمة اطهره، بخاطر اين كه خداي تعالي ميفرمايد انا اعتيانك الكوثر فصّل لربك وانحر ان شانئك هو الابتر. از قضية شانئك هو الابتر يعني دشمنت اي پيغمبر مبتوره و مقطوعه و مقطوع النسله، استفاده ميشه از اين كه خدا به پيغمبر اكرم فرزند ميده و تنها فرزندي كه براي پيغمبر ماية خير كثير بوده كه يكي از خيرات كثيرة وجود مقدس فاطمة زهرا سلام الله عليها وجود مقدس حضرت بقية اللهه تنها اين دختره. پيغمبر اكرم نه تا همسر داشت و بلكه يازده همسر داشت. از يازده زن و همسر خداي تعالي چرا فقط يك دختر از اون حضرت باقي گذاشت بخاطر اين كه وقتي كه گفتند انا اعطيناك الكوثر اي پيغمبر ما به تو كوثر داديم ديگه هيچ از مسلمانها به فرزند ديگهاي غير از فاطمة زهرا متوجه نشه. همه بدانند كه كوثر فاطمة زهراست. حالا چرا اسم اين بانو را كوثر گذاشتهاند؟ كوثر اسم در عالم ملك و در عالم ظاهر اسم يك آشاميدني است كه در بهشته كه در حوضي به نام حوض كوثر هست. از يك طرف علم و حكمت، از يك طرف اون آشاميدني كه روز قيامت هم ما محتاجشيم وقتي كه وارد بهشت هم ميشيم محتاجشيم. وسقنا من حوض جده صل الله عليه و آله و بكاسه و بيده ريا، رويا، ساعقا لازم بعده اين آبي كه اين نوشيدني كه در اون حوض هست اين از يك طرف وارد ميشه از يك طرف خارج ميشه. به وسيلة ائمة اطهار عليهم الصلاة و السلام اين خارج ميشه و به مردم ميرسه اينها واسطهاند. لذا هر يك از شيعيان و دوستان خاندان عصمت عليهم الصلاة و السلام در زمان هر يك از ائمه كه از دار دنيا رفته باشند روز قيامت اون امام به اين شيعه از حوض كوثر، كوثر را عنايت ميكنه. و انشاء الله ما جزء اونهايي هستيم كه به وسيلة امام عصرمون به صريح اين جملة شريفة دعاي ندبه از اون حوض كوثر استفاده خواهيم كرد. اين در عالم ملكه اما در عالم ملكوت. ايني كه من ميگم مَلكوت و مُلك فكر نكنيد كه يك اصطلاح متصوفه را من عرض ميكنم. متصوفه يك مطالبي براي خودشون دارند يك اصطلاحاتي دارند ولي مُلك و مَلكوت از قرآن استفاده ميشه و بيده مَلكوت كل شي. در مَلكوت حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها اون حوضه و از قلب مقدس پيغمبر اكرم كه رابط بين ما و پروردگار متعاله اون علم و حكمت وارد ميشود از فاطمه به تمام ائمة اطهار عليهم الصلاة و السلام اون حكمت ميرسد لذا در تفسير كوثر هم گفتهاند كه كوثر منظور خير كثيره، خير كثير.
شما در كتاب لغت مراجعه كنيد كوثر به معناي خير كثيره بحث لغويش و ادبيش را نميخوام اينجا عرض كنم وقت ميگيره اما همه نوشتهاند خير كثير، يعني خوبي زياد، چقدر زياد. خدا ميگه خوبي زياد. با توجه به عظمت پروردگار خوبي زياد. اون هم خدا به پيغمبر عطا كرده و پيغمبر بخاطر اين عطيه بايد نحر كند در تفسير نحر، والنحر گفتهاند كه يا شتر بايد پيغمبر نظر كنه،آخه گاهي انسان يك چيزي خدا بهش عنايت ميكنه بخاطر اين كه چشمش نكنند، بخاطر اين كه مردم خيلي او را با چشمشون با حسادتشون نزنند يك قرباني ميكنه. قرباني معمولا گوسفنده. اگر يك خرده عظمتش بيشتر باشه شتره. اگر بيشتر باشه ديگه از گاو و شتر درشتر ما حيواني كه قابل قرباني باشد نداريم و انحر. اولا صل لربك، براي پروردگارت نماز يا نماز بخوان و نحر كن و دشمن توست كه اوست مقطوع النسله تو با همين دختر نسلت بار ميشه. علم حكمت در بين مردم به وسيلة اين دختر زياد ميشه. اون كوثري كه خداي تعالي در قرآن ميفرمايد فمن يوتي الحكمه فقد اوتي خيرا كثيرا. كسي كه بهش حكمت داده بشه، خير كثير داده شده، خيركثير يعني كه كوثر داده شده، اون حكمت اونچه كه تمام انبياء و بالاخص پيغمبر اكرم آمده بخاطر اين كه حكمت را به مردم تعليم بدهد. كه ميفرمايد در اون آية شريفه كه ما پيغمبر اكرم را فرستاديم ليذكيهم و يعلمهم الكتاب تا اينجا توجه كنيد، اول تزكية نفس، بعد تعليم كتاب كه در اينجا منظور قرآنه. تعليم قرآن با همين تمام ميشه نه. چون خيلي از افراد هستند كه پاكند و قرآن را هم خوب بلدند. حتي معاني قرآن را هم بلدند اما از حكمت استفاده نكردهاند. لذا ميفرمايد كه يعلمهم الكتاب، البته اين را بدونيد كه اگر خوب انسان قران را فهميده باشه و تدبر در قرآن كرده باشه حكمت هم لازم و ملزوم ميشه. لذا ميفرمايد كه ليعلمهم الكتاب و الحكمه. حكمت بهش تعليم داديم. حكمت به اونها تعليم بدهد. اين حكمت خير كثيره. خير كثير كوثره، كوثر كيست؟ به تفسير تمام مفسرين شيعه و سني فاطمة زهرا سلام الله عليهاست. فاطمة زهرا چي داره؟ يك دختر هيجده ساله جان همهامون، وقتي كه پيغمبر ميفرمايد فداها ابوها ما چي داريم، جون چه باشد كه نثار قدم دوست كنند، ما چي داريم؟ پيغمبر ميگه فداها ابوها. يك چنين دختري اين چي داره؟ همه چيز. هر چه حسن و حسين عليهم السلام دارند از طريق فاطمة زهراست. يك وقتي من دربارة يك روايت خيلي استبعاد كردم توي انوار زهرا هم نوشتهام اين استبعاد را. ولي بعد به يك مطلبي برخوردم كه الان تو ذهنم نشد، تو اين مجلس نميتون به اون مطلب اشاره كنم. روايتي هست كه پيغمبر اكرم ميفرمايد كه انما الفاطمة احسن الترحجها فحرم الله ذريتها علي النار خيلي عجيب اين روايت يعني خودش خيلي مهمه. اوني كه من ميخوام عرض كنم كه نميتونم عرض كنم تفسيري است كه حضرت رضا صلوات الله عليها فرمودهاند. ولي ميگه فاطمه دامنش چون پاكه، چون پاك است فاطمة زهرا هر چه فرزند تا روز قيامت داره خداي تعالي بدن اينها را بر آتش جهنم حرام كرده. فاطمه پاكه، ببينيد چقدر خدا بهش لطف داره. بخاطر پاكي او هر چه فرزند تا روز قيامت فاطمة زهرا، از روايت استفاده ميشه اين روايت را سني و شيعه هم نقل كردن خيلي هم معروف بود، مكرر هم آمدهاند خدمت امام عليه الصلاة و السلام هر يك از ائمه معناش را پرسيدهاند. چون براشون مشكل بوده فهمش. همانطوري كه براي شماها هم مشكله همش براي من هم فهمش مشكله. چون ما مقام فاطمة زهرا را نميدونيم.خداي تعالي را نميشناسيم. خداي تعالي را نميدونيم كه از بهانهاي ميخواد مردم را وارد بهشت كنه چه بهانهاي بالاتر از اين كه او پسر اين دختر فاطمة زهراست و لذا اين مطالبي است كه توش بحث داره باز ما ميافتيم توي بحث و گفتگو.
مطلبي كه ميخواستم عرض كنم اين بود كه زيد پسر موسي ابن جعفر و برادر علي ابن موسي الرضا عليه الصلاة و السلام يك مردي بود از اين مردان انقلابي كه زياد هم گوش به حرف رهبر نميدن هر كاري خودشون ميخوان ميكنند. ما اوايل انقلاب همچين افرادي داشتيم. ايشان خاندانهاي بن العباس و بن الاميه را در بغداد و كوفه و هر جا گير ميآورد آتش ميزد. اينقدر خانه آتش زده بود كه اسمش را زيد النار گذاشتند. يعني زيد آتش. هر كي ميديد فكر ميكرد الان يك آتشي ميياره يكي از خانههاي عباسيون يا بني اميه را آتش ميزنه. او را دستگير كرد مأمون آورد خدمت حضرت رضا صلوات الله عليه. حضرت زياد بهش اعتنا نكردند آمد اون طرف نشست و باز نشست با مردم صحبت كردن كه من از اولاد فاطمة زهرا هستم و پيغمبر اكرم فرموده كه فاطمه دامنش پاكه فحرم الله ذرية من النار، علي بن موسي الرضا شنيد. رو كردند به زيد النار خيلي با تندي در اون مجلس حضرت با تندي با اون برخورد كردند و در يك رواياتي هست كه اگر اين تندي را حضرت رضا نميكردند اون آتش مأمون را بيشتر شعله ور ميكرد و او را به قتل ميرسوند و لذا براي حفظ جانش اين تنديها را كردند. ائمة اطهار عليهم السلام گاهي بخاطر حفظ جان دوستانشون با اونها برخورد تندي داشتند براي اين كه مثلا بن العباس يا حكومت عباسي فكر نكنه كه ايشان خيلي آدم نزديكي است، وابستهاي است كه هر فشاري كه ميخواد روي، مثلا حضرت موسي ابن جعفر يا علي ابن موسي الرضا بياره روي اينها بياره. لذا حضرت خيلي به او تندي كردند بعد فرمودند كه يا زيد اي زيد اغرك، تو را مغرور كرده كلام روات كوفه، رواتي كه در كوفه بودند و هستند، كه از پيغمبر اكرم نقل ميكنند ان فاطمة….حضرت منكر روايت نميشن نميفرمايند اين روايت درست نيست ميفرمايند ان ذالك في ولد بتنها الحسن و الحسين و زينب و ام كلثوم اين روايت كه پيغمبر اكرم فرموده است مربوط به فرزند بلاواسطة فاطمة زهراست. كه منظور امام حسن و امام حسين و زينب و ام كلثومه.
گاهي اينجا شايد هم توي انوار زهرا باشه و نوشته باشيم كه خوب امام حسن بخاطر دامن پاكه حضرت زهرا خدا به جهنمش نميبره؟ يا مثلا امام حسين بخاطر حضرت زهرا به جهنم نميره؟ والا جهنم، نستجيب بالله. لذا يك خرده اينجا اين روايت مشكل ميشه. بعدها عرض كردم، ديگه از اينجاش را نميتونم عرض كنم براي اين كه اونها كه بسنجند روي نار، و روي بعضي از جملات اين روايت فكر كردم يك مطلبي به دستم آمد كه راز حتي حضرت امام حسن و امام حسين در بعضي از چيزها به فاطمة زهرا سلام الله عليها ميره. نميخوام حالا اونطور بگم كه منظور از نار، نار جهنمه يا نار ديگر هست. چون در روايات خيلي به اين مسئله توجه شده، يعني ماها تا كلمة نار ميشنويم خيال ميكنيم كه مثلا جهنم منظوره، نه گاهي ميشه نار غذاست، گاهي هم ميشه نار يك ذلته، گاهي ميشه نار، مثلا نارها همه آتشي كه به جان انسان بيافته چه معنوي، چه ظاهري اين را ميگن نار. عرض كردم هر چي بخوام توضيح بدم نميتونم اون نكتهاي را كه تو ذهنم آمده براي عموم عرض كنم. اجمالا از زيادي از روايات استفاده ميشه، من جمله همين رواياتي كه امشب خوندن كه ائمة اطهار حجت بر خلقند. ولي مادرشون فاطمه حجت بر اونها ست. واسطة رحمتند. علي بن ابيطالب وارد ميشوند بر فاطمة زهرا سلام الله عليها حضرت يك مطالبي ميفرمايد كه علي عليه الصلاة و السلام از همانجا برمي گرده خدمت رسول اكرم. عرض ميكنه يا رسول الله فاطمه اينها را گفت، يك خبرهاي جديدي به ما داد. اين طرز از كلام پيغمبر استفاده ميشه كه تعجب، تعجب اين نيست كه علي مثلا تعجب كرده كه اينها را مثلا فاطمة زهرا بلده! از اينكه چقدر فاطمه چقدر بالاست مقامش و به مردم بفهمانند مقام فاطمة زهرا سلام الله عليها را. لذا پيغمبر اكرم فرمود فاطمه از ماست، يعني در رديف ماست، والا نميخواست بگه كه فاطمه دختر منه. اين را كه همه ميدونستند.
فاطمة منا، يا فاطمة مني، فاطمه از منه. اين را همه ميدونن. اين معناش اينه كه كسي كه در بين زنها در ميان بشريت من و تو كه علي و پيغمبر اكرم هستيم من و تو كه معلوم كه فاطمه هم همسر ماست، هم دوش ماست، هم علم و قدرت ماست. لذا فرمود فاطمه مني، و به همين دليل من آباه فقط آذاني و به همين دليل من اغضبها فقط اغضبني و من و خدا هم يكي هستيم لذا و فمن اغضبني فقط اغضبها فقط آذ الله فقط آذ الله. ببينيد اينه مقام فاطمه سلام الله عليها. حوض از حوض كوثر نهرهاي كوثر، دوازده نهر منشعب ميشه كه يكي از نهرهاش نصيب ما شده الحمد الله كه خداي تعالي يك امام زمان داشت اون هم نصيب ما شد. خدا را شكر ميكنيم. عين اللا تراك، كور باد چشمي كه حضرت بقية الله ارواحنا فدا را نبينه. نه با اين كه با اين چشم سر، چشم سر كه به اصطلاح دان و خورش ميبينه، در و ديوار ميبينه. اين چشم سر كه لياقت ديدن حضرت بقية الله را نداره، چشم دل باز كن كه جان بيني. چشم دلت را باز كن به خدا قسم آقايون من يك وقتي فكر ميكردم، من مطالبي كه ميگم انشاء الله براي خداست و گاهي انسان فكر ميكنه، مينشينه توي خونه گاهي بهش يك مسائلي واقعا الهام بگم كه خوب و نفس و ما سويها فالهمها فجورها و تقواها به همة افراد الهام ميشه. همين وضع مملكت، هميني كه الان هست. شما يك مقايسهاي با افغانستان و همسايه اتون وضع مملكت را بكنيد. روحانيش كه به اصطلاح اون طالبان عليهما عليه كه به اصطلاح روحاني اونهاست ايشان ميخواد بگه كه من روحاني هستم و ايران هم كه روحانيت انقلاب كرده پس بياييد با هم هماهنگ بشيم. ما ميگيم اين ننگ روحانيته. ماية ننگ اسلام است. معنا نداره، آخه روحانيت كه ميگن، روحانيتي ارزش داره كه تو صراط مستقيم باشه. صراط مستقيم يعني چه؟ ان ربي علي صراط مستقيم انك لمن المرسلين علي صراط مستقيم اهدنا الصراط مستقيم كه همة مفسرين نوشتهاند منظور علي ابن ابيطالب (قطع نوار). اهل سنت وهابيت را به عنوان مسلمان قبول ندارند. اهل سنت حاضر نيستند يك عده وهابي اينها بگن ما مسلمانيم. چه اسلامي كه پيغمبر اكرم كه اون همه زحمت كشيد يك قبري ازش باقي مانده. آقا صحيحه شما انشاء الله مشرف بشيد ببينيد چقدر توهين به اين قبر ميشه.بوسيدن ممنوع، تو چطور شد فرزندت را ميبوسي رو محبت ما نميتونيم ضريح پيغمبر اكرم را روي محبت ببوسيم. تعصب به پيغمبر ممنوع. واسطه قرار دادن پيغمبر ممنوع بين خود و خدا و حال اين كه بر خلاف صريح قرآنه هر كس بگه كه واسطهاي بين خدا و خلق نيست و نبايد باشه اين نجسه و كافره. به جهتي كه قرآن به اين مطلب صراحت داره. قرآن ميفرمايد كه برادران يوسف وقتي كه آمدند پيش پدرشون گفتند يا ابا اسغفر لنا، اي پدر ما براي ما از خدا طلب مغفرت كن. اين وسيله قرار دادن نيست؟ آمدند خدمت پيغمبر، خود خدا در قرآن ميفرمايد از همه صريحتر كه ولو ان الظلم استغفر الله و الستغفر لهم الرسول طلب مغفرت بايد پيغمبر بكنه، واسطه بشه كه..رحيما. اون وقت اينها آمدن ادعا ميكنند به خاطر يك شال گندهاي كه به سرشون بستهاند ما روحاني هستيم. قوانين اسلام را تمامش را زير پا ميگذارند. هم حجابي كه دستور داده، هم كارهايي كه مطلقا كار ميكنه. يعني چه؟ تو روزنامهها لابد ديديد.
خوب چرا ما موفقيم؟ چرا ما بحمد الله اين حرفها را نداريم؟ شماها كه داريد ميبينيد فيلم امام علي عليه الصلاة و السلام را كه ما واقعا وقتي كه ميخواستيم اين مطالب را در منبر بعضي وقتها راجع به عثمان و معاويه بگيم يك خرده تقيه ميكرديم يك مملكت آزادي كه نميخوام تعريف بكن من از كي، نه حالا شايد اشتباهي و اشكالي هم گوشه و كنارش داشته باشه ولي بتونه اين همه معاويه و عثمان و افرادي را كه صيف الاسلام ميشناسن و اين قدر براشون عظمت قائلند و اين وهابيها در مكه مكرمه يك دونه بازار دارند به نام ابوسفيان اسم گذاشتند. ابوسفيان را تا آخر عمرش اون جور دربارهاش بحث كنه جدا ما بايد بباليم به دنيا كه ما يك چنين آدمهايي تو مملكت داريم. بايد باليد. خدا ميدونه، قدر به خاطر قدري، يك قدري نان گريان شد و نميدونم روغن چه شد و اينها اهل شكم بايد اين فكرها را بكنن. درسته اون هم انشاء الله درست ميشه. ولي معنويت، خدا ميدونه قدر تشيع را بدونيد. دست مقدس حضرت بقية الله را با چشم دلتون، دوستان ببينيد كه روي سرتونه و داره حفظتون ميكنه. ما يكي دو هفته قبل تو يك جادهاي ميرفتيم با خودم فكر ميكردم كه خوب اين جاده از اولي كه ما واردش شديم تا آخري حدودا شصت كيلومتر يا مثلا پنجاه كيلومتر بود يك نفر آدم پيدا نميشه. اما امنيت هست، با آرامش با خيال راحت نعمتان مجهولتان الصحت و الامان. من اينهايي كه عرض ميكنم نميخوام بگم كه مسئولين ما خيلي كار ميكنند و اين امنيت را بوجود آوردند اين را نميخوام بگم. ميخوام عرض كنم دست مقدس امام زمان رو اين مملكته. اين مملكت را انتخاب كرده حضرت براي اين كه يك روزي اگر سرباز هم ميخواد بگيره از همين مملكت بگيره و كوشش كنيد دوستان به وسيلة تهذيب نفس، به وسيلة پاكي، به وسيلة خدمت به يكديگر شما از بهترين اون افراد انشاء الله باشيد.
كوشش كنيد تا ميتونيد هر چه كه بدي است كنار بريزيد. اين توصية منه، هر چه بدي. انسان بنشينه شب دربارة خودش فكر كنه من چه بديهايي دارم؟ همه ميتونيم يك همچين كارهايي را بكنيم. خدا ميدونه حالا گفتنش شايد به اصطلاح مثلا از خودم تعريف كردنه ولي نه، خودم هر شب ميشينم من چه بدي دارم؟ و بديهام را ياد داشت ميكنم و كوشش ميكنم اونها را رفع كنم. شما هم اين كار را بكنيد. جوانيد، پيريد، متوسطيد، مرديد، زنيد همين كار. اين تزكية نفسه، اين پاك كردنه نفسه، اين تزكية نفسه. هر كدومتون دفتري بغلتون ميگيريد آقا بيا بنويس مرحله، آخه مگر با اين حرفها آدم پيشرفت ميكنه. از عمل كار برآيد به سخنداني نيست. نه تواضع بكن در مقابل كسي، نه خضوع بكن نه هم مسئلهاي داشته باش، خودت استاد خودت باش. خودت مرشد خودت باشن، نه اين كه خودت مرشد خودش باش، خودت چيزي را متوجه نميشي. خدا به پيغمبر و ائمه اطهار و حجت ابن الحسن راهنماي تو باشند و هر كس از اينها حرف بزنه، هر كسي از اونها حرف بزنه! بقيه را، به جان حجت ابن الحسن ارواحنا فدا قسم كه اگر ما بهتر از اين متوجه وجود مقدس اون حضرت و دست با كفايت اون حضرت ميبوديم، فرقي هم نميكنه ائم از مسئولين، ائم از علما، ائم از مردم، ائم از هر كي اگر اين را ما احساس ميكرديم امروز خيلي آقاتر از اينها بوديم. و انشاء الله اميدواريم كه همانطوري كه از ايران، از خراسان از تمام قسمتهاي اين مملكت شيعه نشين جواناني به عنوان ياران حجت ابن الحسن كه وقتي صدا مقدسش بلند شد، الا يا اهل العالم انا امامكم المنتظر اين گوش پاك شدة شما از جميع رزائل اول بشنوه. زبان پاك شدة شما از هر دروغي يا تهمت اول لبيك بگه و چشم پاك شدة شما از هر گناه معصيت و نگاه به اجنبي زودتر حجت ابن الحسن را ببينه و لبيك گويان بريم به طرف انشاء الله اوامرش و دستوراتش و انشاء الله دل فاطمة زهرا را خوشحال كنيم و اين قلبمون در اثر پاكي و ظرفيت اول قلبي باشد كه اون علم و حكمت كه از فاطمة زهرا سلام الله عليها سرازير شده از زبان حجت ابن الحسن خارج ميشود و قلب ما وارد ميشه. اين را من عرض ميكنم. البته بايد يكديگر را هم كمك كرد، راهنمايي كرد. بايد همديگر را اونكه بيشتر بلده، اون كه كمتر بلده ياد بده كه علي ابن ابيطالب فرمود من علمتني حرف فقط سيرني عبدا. انسان بايد خيلي براي اون كسي كه چيزي به او ياد داده احترام قائل باشه. عزت قائل باشه. انشاء الله اميدواريم كه من امشب هم تقاضا داشتم از جناب حاج آقاي افشار كه ايشون منبر تشريف ببرن ولي براي اين كه خوب ما بياييم و عرض كنيم كه آقايون قدر اين دوستانمون را بدونيد اينها بحمد الله خداي، البته قدر هم ميدونيد من ولو ممكنه در هفتهها از شما دور باشم ولي اونجا كه هستم كاملا از وضع اين مجلس مطلعم. از همهاتون تشكر ميكنيم و يك مطلبي هم راجع به اين مرحومة مغفورة تازه گذشته كه صرف نظر اين كه شوهر و فرزند و نزديكانش، دامادش و دخترشون اينها همه در راه تزكية نفس هستند خود ايشان اين را بهتون بگم، يك بشارتي است به شرط اين كه جدي باشيد، به شرط اين كه قدمتون استوار باشه، به شرط اين كه به من و امثال من تكيه نكرده باشيد،آخه انسان يك وقتي ميخواد ببينه كه يك كسي رو پاي خودش وايستاده يا بخاطر اين كه به ما تكيه داده وايستاده؟ پشتش را خالي ميكنه ميبينه افتاد.
يك عده از دوستان را با اين كارمون كه خوب حالا خيال ميكنند كه ما ولشون كرديم يك خرده پشتشون را خالي كرديم ديديم كه افتادند. از وقتي كه شما، يك كسي به من تلفن ميكرد، ولي من هيچ وقت همچين حرفي را نزدم كه شما كه دست ما را ميگذاريد تو دست امام زمان، پس چرا ولمون كرديد. من خيلي تعجب كردم، آخه آدم عاقل اين حرف را ميزنه! حالا من كي گفتم كه من دستتون را ميدم دست امام زمان؟ بعد هم منظور دستتون را بذارم تو دست امام زمان يعني بگيرم دست آقا را به زور بكشم، دست شما را به زور بكشم و بچسبونم اين كه منظور نيست. هر بچهاي ميفهمه. اون لحظهاي كه گفتي خدايا از اين ساعت به بعد من ديگه گناه نميكنم اين دستت تو دست امام زمان است مواظب باش كنده نشه، معناش اينه. فكر كنيد، من به تمام دوستان، همهاشون اونهايي كه دفتر براشون نوشتيم، اونهايي كه ننوشتيم من اول توصيهامون اينه كه آقا واجباتت را انجام بده، محرماتت را ترك كن. اگر تو، اين دست امام زمانه كه ترك محرمات و انجام واجبات اگر تو هم قبول كردي كه دستت را گذاشتي تو دست امام زمان. اگر غير از اينه كه خيلي چي بگه آدم؟ شما بگيد كه شما گفته باشيد. كم لطفي اينها آخه از اون بالاتر. خوب راهش اينطوره، آدم بايد تحمل داشته باشه. دست شما الان كه، اگر همان وقتي كه با پيغمبر اكرم بيعت ميكردند اينها دستشون كه تو دست پيغمبر نميموند. يك ظاهري درست ميكردند ولي حقيقتش اين بود كه هر چي پيغمبر ميگه من ميگم چشم، هر چي هم ميگه نكن من ميگم چشم. همينه، ما آتي كم الرسول فخذوه.. اگر انشاء الله از روزي كه قدم توي راه توبه گذاشتيد و توبه كرديد و گناهانتون را ترك كرديد، واجباتتون را انجام داديد، راستي، راستي اين كار را كرده باشيد، اگر اين كار را كرده باشيد، و همين طور داريد ميريد برسيد به خدا، به انس با پروردگار به بندگي كامل همين جور داريد قدم برمي داريد حالا يا با كمك ديگري كه من فكر ميكنم يك مقداري شماها متكاتون بيشتر از معمول بود. خيلي از دوستان هم هستند من در مقابل بگم كه وقتي كه تكيه گاهشون را خالي كردند با قشنگ ايستادند. خيلي مرتب. اگر اينجور بوديد و خدايي نكرده مرگ برسه قبل از ظهور، دلمون ميخواد ما تا زنده هستيم ببينيم اونچه را كه تمام انبياء و اولياء آرزوش را داشتند. اما حالا اگر نشد اين را بدونيد من مات في طلب العلم شهيدا كسي كه در راه طلب علم، اين طلب علم فقط و فقط، اين را بدونيد فقط و فقط كسب كمالات و علوم معرفت و رسيدن به مقام معرفت خداو امامه. من مات في طلب العلم مات شهيدا. شهيد مرده.
خوب شهيد چه خصوصياتي داره؟ شهيد به مجرد اين كه شهيد شد حالا هر چه هم آلوده باشه، اين را بدونيد، صفات رزيله زياد داره اين به كارش.. به مجرد اين كه شهيد شد خداي تعالي اين لطف را بهش ميكنه كه تمام صفات رزيله را از او دور ميكنه و به كمال تزكية نفس ميرسوندش و كسي هم كه تزكية نفس كرد اين را بدونيد اون كسي كه در راه رسيدن مثل شهيده. شهيد هم اين خصوصيات را داره پس بنابر اين هر كس در راه تزكية نفس و كمالات باشه وقتي از دار دنيا رفت خدا تطهيرش ميكنه. ميگه حالا تو مصلحت ايجاد نكرد كه خودت با پاي خودت به اون مقام برسي پس ما كمكت ميكنيم. حالا كه تو وارد شدي، اون مسافري كه حركت ميكنه بره پيش محبوبش مثلا فرض كنيد در يكي از شهرها اون توي راه ماشينش خراب ميشه، ماشينش خراب ميشه آقا چكار ميكنه اون دوست با كمال قدرتي هم كه داره؟ فورا يك ماشين ميفرسته خيلي از ماشين قبليش بهتر. از اين ماشين خدمت شما عرض شود پريشان و نميدونم پر دردسرش بهتر يك ماشين آخرين سيستم فورا ميرسوننش يك همچين كاري ذات مقدس پروردگار ميكنه. و براي كساني كه اهل كمالات و تزكية نفس هستند خيلي نگراني در وقتي كه از دار دنيا ميرن ندارند و اين بانوي محترمه اهل تزكية نفس بود، خدا رحمتشون كنه، مطمئنا روحشون آزاد بود. افراد مؤمن، افراد متدين براشون طلب مغفرت كرده اميدواريم خداي تعالي ايشان با فاطمة زهرا محشور كنه (الهي آمين).
خوب امشب نميدونم دلهاتون آماده هست؟ يك جمله از فاطمة زهرا بگم. اين مادر همهاتون. وقتي كه علي و پيغمبر پدر امت باشند فاطمة زهرا هم مادر امته. اين مادر بودن مخصوص سادات نيست. و از نظر بدامين ممكنه اين نظر داشته باشند والا از نظر روحي هر ميتونه پيرو فاطمة زهرا باشه. روز قيامت كه ميشه و امام صادق ميفرمايد كه وقتي قيامت همه جمع ميشن، تمام مردم جمع شدن براي حساب يك نادي ندا ميكنه كه يا اهل المحشر ابصائكم فاطمه بنت محمد صل الله عليه و آله، چشمها را ببنديد كه ميخواد فاطمه عبور كنه، بگذره. هفتاد هزار ملك جلو دارن مييارن اسكرت ميكنن به تعبير ما فاطمة زهرا سلام الله عليها را، هفتاد هزار ملك از عقب، هفتاد هزار از طرف راست، هفتاد هزار از طرف چپ ميرن ميرسونن فاطمة زهرا را در بهشت. فاطمه سلام الله عليها فرمود خدايا تو دنيا كه قدر ما را نشناختن اينجا هم فرمود چشمشون را بستند تا ما عبور كرديم مجهولت قبرا، خداي تعالي ميفرمايد يا فاطمه، روز محشر هر كس تو را دوست داشت و هر فرزندان تو را دوست داره و هر كس به فرزندان تو كمكي كرده اينها را شفاعت كن و وارد بهشت كن. همه را شفاعت ميكنه. اين معناي كوثره كه يكي از معاني كوثر شفاعته. تا اونجا كه يك نفر ميياد ميگه كه من هم حق دارم به تو. ايشان ميفرمايد چه حقي به من داري؟ معلومه هيچ حقي نداشته. ميگه من در يك شهري ديوار خونهام گرم بود سايهاي داشت يكي از فرزندان تو آمد در ساية خونة من نشست و استراحت كرد، حضرت زهرا او را هم شفاعت كرد. اون وقت اين فاطمه را خدا لعنتشون كنه اذيت كردند اين فاطمه مظلومه را شهيدش كردند. اين فاطمة اطهر را نگذاشتند در دنيا بيشتر از هيجده سال بمانه با پهلوي شكسته… اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم الهي عظم البلاء، الهي عظم البلاء و برح الخفا و و انكشف الغطاء و انقطع الرجاء ضاقت الارض و منعت السماء و انت المستعان و اليك المشتكي و عليك المعول في الشدة و الرخاء. اللهم صل علي محمد و آل محمد. اولي الامر الذين فرضت علينا طاعتهم و عرفتنا بذلك منزلتهم ففرج عنا بحق فرجا عاجلا قريبا كلمح البصر او هو اقرب من ذلك. يا محمد يا علي. اي رسول اكرم، اي علي ابن ابيطالب يا علي و يا محمد اكفياني فانكما كافيان. فانصراني فانكما ناصران. يا مولاي يا صاحب الزمان. يا مولا يا صاحب الزمان. يا مولا يا صاحب الزمان. الغوث الغوث الغوث ادركني ادركني ادركني الساعه الساعه الساعه العجل العجل العجل.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.