۱۷ صفر ۱۴۱۸ قمری – ۲ تیر ۱۳۷۶ شمسی – شرح‌ عصمت‌ و تقوا و مراحل‌ آن‌

 شرح‌ عصمت‌ و تقوا و مراحل‌ آن‌ 17 صفر 1418

 اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌.

 الحمد لله‌ رب‌ العالمين‌ و الصلاة‌ و السلام‌ علي‌ اشرف‌ الانبياء و المرسلين‌. سيدنا و نبينا ابو القاسم‌ محمد. (اللهم‌ صل‌ علي‌ محمد و آل‌ محمد و عجل‌ فرجهم‌). و علي‌ آله‌ الطيبين‌ الطاهرين‌ لا سیما علي‌ سيدنا و مولانا حجة‌ ابن‌ الحسن‌ روحي‌ و ارواح‌ العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفداء. و اللعنة‌ الدائمة علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الآن‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

 اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. و اعتصموا بحبل‌ الله‌ جميعا و لا تفرقوا. و اذكروا نعمة‌ الله‌ عليكم‌ اذ كنتم‌ اعداء و الف‌ بين‌ قلوبكم‌ و اصبحتم‌ بنعمته‌ اخوانا و كنتم‌ علي‌ شفا حفرة‌ من‌ النار فانقضكم‌ منها.

 در شبهاي‌ گذشته‌ دربارة‌ اعتصام‌ بحبل‌ پروردگار و اعتصام‌ به‌ خداي‌ عزيز مطالبي‌ به‌ عرض‌ دوستان‌، عزيزان‌ رسوندم‌. فايدة‌ اعتصام‌ به‌ حبل‌ خدا اين‌ است‌ كه‌ انسان‌ را به‌ مقام‌ خلوص‌ مي‌رساند. مقام‌ خلوص‌ از مقامات‌ عالية‌ انسان‌ است‌ كه‌ اگر نگوئيم‌ هدف‌ نهائي‌ كمالات‌ روحي‌ انسان‌ خلوص‌ است‌، بايد بگوئيم‌ از مراحل‌ بالاي‌ كمالات‌ روحي‌ انسان‌ محسوب‌ ميشود. خلوص‌ خصوصياتي‌ دارد كه‌ بسيار در عرايضم‌ و در بعضي‌ از كتابها نوشته‌ام‌، و از آيات‌ شريفة‌ قرآن‌ استفاده‌ ميشود. آن‌ روزي‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ روح‌ بشر را خلق‌ كرد و حضرت‌ آدم‌ را در بدن‌ خاكي‌ قرار داد، ارواح‌ بشريت‌ تا روز قيامت‌ همه‌ جمع‌ بودند. شيطان‌ با آن‌ توسعة‌ احاطي‌ كه‌ بر آينده‌ و بر گذشتة‌ بشريت‌ پيدا كرده‌ بود و اين‌ مزدي‌ بود كه‌ خدا در اثر عبادتهاي‌ گذشته‌اش‌ به‌ او داده‌ بود. چون‌ شيطان‌ مدتي‌ در بين‌ ملائكه‌ جزء عبادت‌ كنندگان‌ بود. و لذا وقتي‌ كه‌ اخراجش‌ كردند و خداي‌ تعالي‌ فرمود اخرج‌ انك‌ رجيم‌، و ان‌ عليك‌ لعنتي‌ الي‌ يوم‌ الدين‌، يك‌ تقاضا در مقابل‌ زحمات‌ عبادي‌ كه‌ در گذشته‌ داشت‌ از خداي‌ تعالي‌ كرد. گفت‌ فانذرني‌ الي‌ يوم‌ يبعثون‌. خدايا به‌ من‌ مهلت‌ بده‌ تا روز قيامت‌. خداي‌ تعالي‌ به‌ او فرمود انك‌ من‌ المنذرين‌ الي‌ يوم‌ وقت‌ المعلوم‌. تا يك‌ زماني‌ كه‌ من‌ منظورمه‌ و تو مانعي‌ ندارد وجودت‌ در بين‌ مردم‌ باشد، من‌ به‌ تو مهلت‌ مي‌دهم‌ كه‌ در تفاسير و در و از آيات‌ قرآن‌ استفاده‌ ميشود كه‌ آن‌ روز معلوم‌، روز ظهور حضرت‌ بقية‌ الله‌ ارواحناه‌ فداه‌ است‌.(اللهم‌ صل‌ علي‌ محمد و آل‌ محمد و عجل‌ فرجهم‌) شيطان‌ مدتي‌ در بين‌ افراد بشر بوده‌. و الان‌ هم‌ هست‌. زماني‌ كه‌ پيغمبر اكرم‌ مبعوث‌ شد و بلكه‌ تا روز تولد رسول‌ اكرم‌ آن‌ روزي‌ كه‌ پيغمبر اكرم‌ متولد شد شياطين‌ را از آسمان‌ منع‌ كردند. اينها خوب‌ دقت‌ كنيد. يك‌ مطلبي‌ كه‌ از دهها روايت‌ و آيات‌ استفاده‌ شده‌ و استنباط‌ شده‌، عرض‌ مي‌كنم‌. شيطان‌ تا روز تولد پيغمبر اكرم‌ به‌ آسمانها مي‌رفت‌ و به‌ كرات‌ ديگر سر مي‌زد و شياطين‌ يك‌ چنين‌ حالاتي‌ داشتند. ولي‌ وقتي‌ كه‌ پيغمبر اكرم‌ متولد شدند، شيطان‌ را از آسمان‌ اول‌ ديگه‌ مانع‌ شدند. يعني‌ از همين‌ جو زمين‌. فاطبعه‌ شهاب‌ ثاقب‌. در عين‌ آنكه‌ اين‌ شهابهايي‌ كه‌ در شبها ملاحظه‌ مي‌كنيد حركت‌ مي‌كند، اينها سنگهاي‌ آسماني‌ است‌ كه‌ وقتي‌ به‌ جو زمين‌ مي‌رسد احتراق‌ پيدا ميكند، هيچ‌ منافاتي‌ ندارد كه‌ خداي‌ تعالي‌ مقدر كند كه‌ با همين‌ سنگها شياطين‌ را مانع‌ شود كه‌ به‌ آسمان‌ بروند. چرا از زمان‌ تولد پيغمبر اكرم‌ شياطين‌ ديگه‌ ممنوع‌ شدند به‌ آسمان‌ بروند؟ علتش‌ اين‌ است‌ كه‌ در يك‌ قسمت‌ از آسمان‌ و كرات‌ بالا بعضي‌ از ملائكة‌ مقرب‌ آنجا اجتماع‌ دارند و براي‌ مقدمات‌ ظهور حضرت‌ بقية‌ الله‌ ارواحنا فداه‌ طرح‌ مي‌ريزند. چون‌ هميشه‌ خداي‌ تعالي‌ دوست‌ داشته‌ كه‌ حكومت‌ زمين‌ در دست‌ يكي‌ از ائمه‌ عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ باشد و حاكميت‌ كرة‌ زمين‌ آنهم‌ حاكميت‌ واحده‌ بدست‌ امام‌ واحد آنهم‌ معصوم‌ آنهم‌ امامي‌ كه‌ در حد نهائي‌ از عصمت‌ است‌ باشد. لذا هميشه‌ يك‌ چنين‌ مجلسي‌ به‌ تعبير ما، يك‌ چنين‌ اجتماعي‌ از ملائكة‌ مقرب‌ و انبياء مرسل‌ در آسمان‌ تشكيل‌ ميشده‌ و ميشود تا از اول‌ بعثت‌ پيغمبر يا از اول‌ تولد پيغمبر اكرم‌ و چون‌ شيطان‌ مهلتش‌ تا زمان‌ ظهور امام‌ عصر ارواحنا فداه‌ هست‌، لذا خيلي‌ اصرار دارد كه‌ از اسرار آن‌ جلسه‌ اطلاع‌ پيدا كند و خداي‌ تعالي‌ هم‌ كاملا آن‌ جلسه‌ را سري‌ نگه‌ داشته‌ و چون‌ نبايد شيطان‌ اطلاع‌ پيدا كند كه‌ اگر اطلاع‌ پيدا كرد، چون‌ آخر عمرش‌ خواهد بود و طبعا فعاليتش‌ را زياد مي‌كند براي‌ اينكه‌ اين‌ مسئله‌ انجام‌ نشود كه‌ اين‌ هم‌ ضمنا عرض‌ كنم‌. بيشترين‌ فعاليت‌ شيطان‌ اين‌ است‌ كه‌ مردم‌ را از ياد امام‌ زمان‌ غافل‌ كند. مردم‌ طالب‌ فرج‌ نباشند. مردم‌ حالت‌ انتظار پيدا نكنند. مردم‌ آمادگي‌ براي‌ ظهور حجة‌ ابن‌ الحسن‌ نداشته‌ باشند تا خداي‌ تعالي‌ ظهور امام‌ زمان‌ را تأخير بيندازد تا در نتيجه‌ مهلت‌ شيطان‌ زيادتر بشود. و لذا تا زمان‌ ظهور شيطان‌ در بين‌ مردم‌ هست‌. اين‌ مطلبي‌ بود توي‌ پرانتز عرض‌ كردم‌.

  در آن‌ روز اول‌ شيطان‌ وقتي‌ كه‌ از خدا خواست‌ كه‌ انظرني‌ الي‌ يوم‌ يبعثون‌، خدايا مرا مهلت‌ بده‌ تا روز قيامت‌، خداي‌ تعالي‌ فرمود انك‌ من‌ المنذرين‌ الي‌ يوم‌ المعلوم‌. تا روزي‌ كه‌ پيش‌ ما معلومه‌. كه‌ البته‌ شيطان‌ هم‌ حالا فهميده‌ لااقل‌ كه‌ روز ظهور حضرت‌ حجة‌ ابن‌ الحسن‌ ارواحنا فداه‌ خواهد بود. در آنجا گفت‌ كه‌ رب‌ بما اغويتني‌. شيطان‌ در اينكه‌ عالم‌ به‌ عالم‌ ملك‌ هست‌، جاهل‌ به‌ تمام‌ معني‌ در مسائل‌ ملكوت‌ و اعتقاداته‌. چون‌ در روايات‌ او را جهل‌ مطلق‌ معرفي‌ كرده‌اند و پيغمبر اكرم‌ را عقل‌ مطلق‌ معرفي‌ كرده‌اند. به‌ مسائل‌ معنوي‌ و مسائل‌ واقعي‌ و اعتقادات‌ متأسفانه‌ يا خوشبختانه‌ صددرصد جاهله‌. لذا گفت‌ بما اغويتني‌ خدايا به‌ خاطر اينكه‌ تو مرا اغوا كردي‌. يكي‌ از چيزهايي‌ كه‌ خدا را خيلي‌ به‌ غضب‌ در مي‌آره‌ اين‌ است‌ كه‌ بدي‌ خودش‌ را انسان‌ نسبت‌ به‌ خدا بده‌. خدا به‌ من‌ توفيق‌ نداده‌، خدا مرا هدايت‌ نكرده‌، خدا مرا گمراه‌ كرده‌، شيطان‌ يك‌ چنين‌ جمله‌اي‌ را گفت‌. بما اغويتني‌. تو مرا اغوا كردي‌، تو مرا گول‌ زدي‌. و بعد نتيجه‌ گرفت‌. گفت‌ حالا كه‌ تو مرا اغوا كرده‌اي‌ منهم‌ لاغوينهم‌ اجمعين‌. همة‌ اين‌ بندگانت‌ كه‌ الان‌ مثل‌ موج‌ دريا در مقابل‌ چشم‌ من‌ هستند و نگاه‌ مي‌كنند كه‌ ملائكه‌ در مقابل‌ جسد حضرت‌ آدم‌ سجده‌ مي‌كنند، من‌ همة‌ اينها را اغوا مي‌كنم‌. الا عبادك‌ منهم‌ المخلصين‌. يك‌ نگاه‌ به‌ بندگان‌ مخلص‌ پروردگار كرد. بندگان‌ مخلص‌ يعني‌ آنهايي‌ كه‌ پاك‌ شدند براي‌ خدا. خودشون‌ را تزكيه‌ كردند براي‌ خدا. محبت‌ قلبشون‌ را از همه‌ چي‌ برداشته‌اند و تنها به‌ خداي‌ تعالي‌ متوجه‌ نموده‌اند. اينها مخلصند و اخلاص‌ مال‌ اينهاست‌. و در آياتي‌ كه‌ تلاوت‌ كردم‌ معتصمين‌ بالله‌ آنهائي‌ كه‌ اعتصام‌ به‌ خدا و اعتصام‌ به‌ حبل‌ خدا دارند، اينها بعد از اين‌ عمل‌ نوبت‌ به‌ اخلاصشون‌ ميرسد.

 لذا مي‌فرمايد الا الذين‌ تابوا و اصلحوا و اعتصموا لله‌ و اخلصوا دينهم‌ لله‌. ببينيد مرحلة‌ خلوص‌ بعد از اعتصامه‌. اگر كسي‌ توانست‌ خودش‌ را به‌ مقام‌ اعتصام‌ برساند، به‌ مقام‌ اخلاص‌ هم‌ ميرسد. بعد هم‌ به‌ مقام‌ خلوص‌ مي‌رسد. يكي‌ از فوائد خلوص‌ و پاك‌ شدن‌ كه‌ لازمة‌ اعتصام‌ به‌ حبل‌ خدا يا اعتصام‌ به‌ خداست‌ اين‌ است‌ كه‌ شيطان‌ ديگه‌ دست‌ به‌ تركيب‌ شما نمي‌زنه‌. يعني‌ آن‌ حالتي‌ كه‌ براي‌ مردم‌ بعد از ظهور حجة‌ ابن‌ الحسن‌ ارواحنا فداه‌ هست‌، براي‌ تو مخلص‌ قبل‌ از ظهور خواهد بود.

 لذا به‌ بعضي‌ از دوستانشون‌ وعده‌ كرده‌ بودند كه‌ اگر تو بتواني‌ جبران‌ كني‌ آنچه‌ را كه‌ از ضايعات‌ انجام‌ دادي‌ در گذشته‌ و عالم‌ ارواح‌ و عالم‌ زر، مزاياي‌ بعد از ظهور امام‌ زمان‌ قبل‌ از ظهور به‌ تو داده‌ ميشه‌. يكي‌ از مزاياي‌ مهمش‌ همينه‌ كه‌ شيطان‌ ديگه‌ به‌ تو كاري‌ نداره‌. يعني‌ از زير بار شيطان‌ خارجي‌. خداي‌ تعالي‌ يك‌ قدم‌ جلوتر گذاشته‌. مي‌فرمايد ان‌ عبادي‌ ليس‌ عليهم‌ السلطان‌. تو بر بندگان‌ من‌ تسلط‌ نداري‌. بندگي‌ پائين‌تر از خلوصه‌. به‌ جهت‌ اينكه‌ انسان‌ گاهي‌ بندگي‌ مي‌كند كه‌ ثواب‌ ببرد، بهشت‌ به‌ او بدهند، قلبش‌ هنوز صددرصد متوجه‌ پروردگار نيست‌. براي‌ خدا خالصانه‌ كار نميكنه‌. درسته‌ بهشت‌ هم‌ مال‌ خداست‌. نعيم‌ و هر چه‌ در نعمتهاي‌ قيامتي‌ هست‌ مال‌ خداست‌. اما گاهي‌ ميشه‌ انسان‌ هيچ‌ توجه‌ به‌ ثواب‌ و بهشت‌ و جهنم‌ نداره‌. اين‌ مقامي‌ است‌ بسيار پر عظمت‌ براي‌ يك‌ انسان‌. لذا اول‌ فايده‌اش‌ اينه‌ كه‌ ديگه‌ شيطان‌ كاري‌ نداره‌.

 دوم‌ اينكه‌ روز قيامت‌ همه‌ را حاضر مي‌كنند. انهم‌ لمحضرون‌. همه‌ بايد روز قيامت‌ توي‌ آن‌ صحراي‌ عجيب‌ جمع‌ بشوند. قيامت‌ عبارت‌ است‌ از همين‌ كرة‌ زمين‌ منتهي‌ آبهاش‌ خشك‌ شده‌. بعد از مدتها كه‌ بشر از روي‌ زمين‌ رفته‌ و ارواحشون‌ در فضا منتشرند و بدنشون‌ خاك‌ شده‌، شايد چند ميليون‌ سال‌ بگذره‌، آب‌ زمين‌ خشك‌ ميشه‌، در اثر خشك‌ شدن‌ آب‌ زمين‌، كوهها در هم‌ پاشيده‌ ميشه‌، خورد ميشه‌، مثل‌ شن‌ روان‌ ميشه‌، و تمام‌ گودالهايي‌ زمين‌ پر ميشه‌. يك‌ زمين‌ بسيار مسطح‌ زير پا هم‌ بسيار نرم‌. ولي‌ خشك‌ و داغ‌. آنقدر در قيامت‌ و روز قيامت‌ فشار روي‌ انسان‌ مي‌آيد كه‌ دست‌ به‌ دعا بر ميدارند ميگن‌ خدايا ما را از اين‌ صحرا نجات‌ بده‌ ولو الي‌ النار. ولو اينكه‌ ما را به‌ جهنم‌ ببري‌. مخلصين‌ و اينهايي‌ كه‌ يك‌ مختصر توي‌ اين‌ دنيا زحمت‌ كشيدند، به‌ اندازه‌اي‌ كه‌ براي‌ دنياشون‌ زحمت‌ كشيدند، براي‌ آخرتشون‌ هم‌ زحمت‌ كشيدند. خودشون‌ را به‌ مقام‌ خلوص‌ رساندند. اينها توي‌ آن‌ صحرا نمي‌آيند.

 مخلصين‌. اينها از توي‌ قبر كه‌ روحشون‌ وارد بدنشون‌ ميشه‌، يك‌ راه‌ كنارة‌ كمربندي‌ براي‌ اينها باز مي‌كنند، صاف‌ مي‌روند توي‌ بهشت‌ و علت‌ اينكه‌ سؤالي‌ هم‌ ازشون‌ نميشه‌. تمام‌ مردم‌ روز قيامت‌ صريح‌ اين‌ آيات‌ شريفه‌ است‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ مي‌فرمايد و ما تجزون‌ الا ما كنتم‌ تعملون‌. شما مردم‌ جزا داده‌ نمي‌شويد مگر آنچه‌ را كه‌ عمل‌ كرديد. هر چه‌ عمل‌ كردي‌ بيار جزات‌ را بگير. مزدت‌ را بگير. كل‌ نفس‌ بما كسب‌ رهينه‌. هر جاني‌، هر انساني‌ به‌ آنچه‌ كه‌ عمل‌ كرده‌ است‌، گرو آنه‌. در دنيا چه‌ كردي‌؟ نامة‌ اعمالت‌ به‌ دستت‌ مي‌آيد. اگر نامة‌ اعمالت‌ به‌ دست‌ راستت‌ رسيد، اول‌ حسابه‌. اگر به‌ دست‌ چپت‌ رسيد كه‌ خودت‌ هم‌ مي‌فهمي‌ بايد سرت‌ با پائين‌ بيندازي‌ بري‌ طرف‌ جهنم‌. اصحاب‌ الشمال‌ ما اصحاب‌ الشمال‌. معطلي‌ نداره‌. اصحاب‌ يمين‌ حساب‌ بايد پس‌ بدهند. في‌ حلالها حساب‌. در حلال‌ دنيا، هر كار حلالي‌ كه‌ كرده‌ باشي‌ حساب‌ داره‌. بايد حساب‌ پس‌ بدي‌. نماز شب‌ خوندي‌ براي‌ اينكه‌ مثلا روز قيامت‌ خدا تو را ببخشد، گناه‌ تو را بيامرزد، خداي‌ تعالي‌ مي‌گه‌ بيار ببينم‌ چند تا نماز شب‌ خوندي‌؟ نماز شبات‌ چقدر وزن‌ داره‌، چقدر قيمت‌ داره‌؟ و در مقابل‌ نماز شبت‌ چه‌ بايد بهت‌ بدهيم‌. خيلي‌ هم‌ اين‌ حساب‌ طول‌ ميكشه‌. نه‌ بخاطر اينكه‌ فكر كنيد خدا معطل‌ ميكنه‌. خدا سريع‌ الحسابه‌. قرآن‌ ميگه‌ ان‌ الله‌ سريع‌ الحساب‌. خدا سريع‌ الحسابه‌. اما ماها اشكال‌ داره‌ كارمون‌. يعني‌ عادت‌ به‌ دغل‌ بازي‌ كرديم‌ در دنيا، روحمون‌ هنوز حقه‌ بازه‌. روز قيامت‌ كه‌ ميشه‌ مي‌خوان‌ به‌ خدا هم‌ دروغ‌ بگن‌. خدايا ما مثلا كلي‌ عبادت‌ كرديم‌ چه‌ كرديم‌، چه‌ كرديم‌، خدا زيب‌ دهان‌ شما را ميكشه‌. اليوم‌ نختم‌ علي‌ افواههم‌ زبان‌ بسته‌. چون‌ اين‌ زبان‌ در اختيار توست‌ اما بقية‌ اعضا در اختيار تو نيست‌. و تكلمنا ايديهم‌. دستت‌ حرف‌ ميزنه‌. بابا اشاره‌ ميكني‌ به‌ دستت‌ اينها را نگو. اون‌ داره‌ ميگه‌. اين‌ ديگه‌ در اختيار تو نيست‌. و تشهد ارجلهم‌. پات‌ داره‌ صحبت‌ ميكنه‌. اينها مي‌آيند صحبت‌ مي‌كنند. علاوه‌ مگر ميشه‌ سر خدا را كلاه‌ گذاشت‌. مگر ميشه‌ انسان‌ خدايي‌ كه‌ همه‌ چيز در مقابلش‌ هست‌ و همه‌ چيز را ميدونه‌، مگر ميشه‌ با او هم‌ دغل‌ بازي‌ كرد. ابدا. تمام‌ حساب‌ شده‌. خيلي‌ هايش‌ را ميگذره‌ مي‌گذارند توي‌ كفة‌ ترازو باصطلاح‌ ما يا مثال‌ اين‌ حرف‌، يا حالا يك‌ معناي‌ خاصي‌ داره‌، مي‌گذارند مي‌كشند. اگر تو اعمالت‌ مساوي‌ باشه‌ مي‌برندت‌ به‌ بهشت‌. اگر مساوي‌ هم‌ نباشه‌ يك‌ خورده‌اي‌ كم‌ و زياد داشته‌ باشه‌ باز هم‌ مي‌برندت‌ به‌ بهشت‌. اما اگر توي‌ يك‌ كفة‌ ترازو تو يك‌ مثقال‌ عمل‌ داري‌، اين‌ طرف‌ صد كيلو وزن‌ معصيت‌هاته‌، اصلا قابل‌ توجه‌ نيست‌. همه‌ را حساب‌ مي‌كنه‌ خدا.

 حتي‌ بخاطر اينكه‌ آنها راهنما بودند، انبيا را هم‌ در حساب‌ مي‌كشونه‌. اول‌ كسي‌ كه‌ روز قيامت‌ خدا ميخواهدش‌ براي‌ حساب‌، حضرت‌ نوحه‌. حضرت‌ نوح‌. هل‌ بلغت‌. آيا تبليغ‌ رسالت‌ كردي‌؟ ميگه‌ بله‌. هزار سال‌ تقريبا، هزار سال‌ پنجاه‌ سال‌ كمتر، نهصد و پنجاه‌ سال‌ من‌ تبليغ‌ كردم‌. شاهدي‌ داري‌؟ پيغمبر اكرم‌. ببينيد معرفت‌، معرفت‌ نوح‌ چقدره‌. پيغمبر را شاهد ميگيره‌. پيغمبر اسلام‌ شاهد منه‌. برو بگو بياد شهادت‌ بده‌. مي‌آد مردم‌ را ميشكافه‌ مي‌آد خدمت‌ رسول‌ اكرم‌. پيغمبر اكرم‌ به‌ حضرت‌ حمزه‌ و حضرت‌ جعفر، حضرت‌ حمزة‌ سيد الشهدا و جعفر بن‌ ابيطالب‌ برادر امير المؤمنين‌ ميگه‌ بريد براي‌ يكصد و بيست‌ و چهار هزار پيغمبر شهادت‌ بديد، همه‌اشون‌ را وارد بهشت‌ ميكنه‌.

 اينجا اين‌ تيكه‌ را بگم‌. راوي‌ ميگه‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ مگر آنجا نيست‌. ايشان‌ چرا نمي‌روند؟ حضرت‌ مي‌فرمايد هو اعظم‌ شأنن‌. مقام‌ علي‌ بالاتر از اين‌ است‌ كه‌ روز قيامت‌ به‌ اين‌ كارهاي‌ جزئي‌ بپردازه‌. قربان‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌. حالا كه‌ حالي‌ پيدا كرديد ولو از مطلب‌ هم‌ دور ميشم‌ براتون‌ بگم‌. اين‌ دو تا روايت‌ را من‌ جمع‌ كردم‌ در يكي‌ از نوشته‌ها. يك‌ روز علي‌ نشسته‌ در مقابل‌ پيغمبر آن‌ تبسم‌ هميشگي‌ را نداره‌. پيغمبر اكرم‌ فرمود مي‌خواي‌ چيزي‌ بهت‌ بگم‌ كه‌ خوشحال‌ بشي‌؟ عرض‌ كرد بله‌ يا رسول‌ الله‌. حضرت‌ فرمود كه‌ روز قيامت‌ كه‌ ميشه‌، خداي‌ تعالي‌ هزار حاجت‌ تو را بر مي‌آوره‌. اول‌ حاجتت‌ چيه‌؟ مي‌دانيد چي‌ گفت‌؟ همين‌ علي‌ بن‌ ابي‌ طالبي‌ كه‌ مقامش‌ بالاتر از اين‌ است‌ كه‌ برود پيغمبران‌ اولوالعزم‌ را شفاعت‌ كند، ميگه‌ اول‌ حاجتم‌ اين‌ است‌ كه‌ شيعيانم‌ را شفاعت‌ كنم‌ و وارد بهشتشون‌ كنم‌. خوشا به‌ حالتون‌. خوشا به‌ حالمون‌ اگر شيعة‌ علي‌ باشيم‌.

 حساب‌ هست‌ روز قيامت‌ حتي‌ انبياء بايد بيان‌، چون‌ رهبران‌ بودند. با اينكه‌ مقام‌ مخلصين‌ را داشتند، در عين‌ حال‌ بايد بيان‌ حساب‌ كارهاشون‌ را بدهند به‌ پروردگار. تنها جمعيتي‌ كه‌ روز قيامت‌ حساب‌ نداره‌، صريح‌ قرآنه‌ اينها را من‌ روايت‌ براتون‌ نقل‌ نمي‌كنم‌. صريح‌ قرآنه‌ مي‌فرمايد كه‌ و ما تجزون‌ الا ما كنتم‌ تعملون‌ الا عباد الله‌ المخلصين‌. بندگان‌ خالص‌ خدا، آنهايي‌ كه‌ توي‌ دنيا گفتند خدا هر چه‌ ما قدرت‌ داريم‌ مال‌ تو، هر چه‌ ما كار مي‌كنيم‌ براي‌ تو، هر چه‌ در دلمون‌ محبت‌ پيدا ميشه‌، محبت‌ براي‌ تو و مال‌ تو. ما چيزي‌ هم‌ نمي‌خوايم‌، مزدي‌ هم‌ نمي‌خوايم‌. تو خداي‌ كريمي‌ هستي‌. هر چي‌ به‌ ما دادي‌ قبوله‌. اين‌ جور با خدا بشويد. و قلبتون‌ اينطوري‌ خالص‌ بشه‌، آنوقت‌ مي‌دونيد خدا هم‌ ميگه‌ من‌ هر چي‌ دارم‌ مال‌ تو. من‌ با تو حسابي‌ ندارم‌ بندة‌ عزيزم‌. خدا ميدونه‌ گاهي‌ بعضي‌ از جملات‌ دعاها آنچنان‌ انسان‌ را تكان‌ ميده‌ كه‌اي‌ كاش‌ همه‌اتون‌ عربي‌ مي‌دونستيد و اين‌ كتاب‌ صحيفة‌ سجاديه‌ را مطالعه‌ مي‌كرديد مي‌ديديد كه‌ خدا چقدر با بندگانش‌، همين‌ بندگانش‌ عشق‌ بازي‌ ميكنه‌. محبت‌ ميكنه‌. رحمانه‌ (قطع‌ صداي‌ نوار)

 بشه‌ خداي‌ تعالي‌ با بندگانش‌ محبت‌ ميكنه‌، ارحم‌ الراحمين‌ في‌ موضع‌ العفو و الرحمه‌. در وقتي‌ كه‌ بشه‌ عفو بكند، در وقتي‌ كه‌ بشه‌ اظهار محبت‌ بكند، ارحم‌ الراحمينه‌. ولي‌ اشد المعاقبين‌ في‌ موضع‌ المكان‌ و النقمه‌.

 شيطان‌ يكي‌ اينكه‌ شيطان‌ كاري‌ به‌ انسان‌ نداره‌. يكي‌ اينكه‌ انسان‌ اگر به‌ مقام‌ خلوص‌ برسد در قيامت‌ حاضر لازم‌ نيست‌ بشه‌. سوم‌ بدون‌ حساب‌ وارد بهشت‌ ميشه‌ و اين‌ مقام‌ مخلصينه‌. و بعد تا انسان‌ مراحل‌ توبه‌ و اصلاح‌ صفات‌ درونيش‌ را نكنه‌ كه‌ در شبهاي‌ گذشته‌ عرض‌ كردم‌ و اعتصام‌ به‌ خدا و حبل‌ خدا نكنه‌، به‌ مقام‌ خلوص‌ و اخلاص‌ نميرسه‌. حوصله‌ كنيد، يك‌ مدت‌ زماني‌ خيلي‌ كوتاه‌، من‌ همين‌ امشب‌ قبل‌ از جلسه‌ يك‌ جواني‌ از دوستان‌ پر سابقه‌امون‌ هست‌، ديدم‌ دورة‌ مراحل‌ تزكية‌ نفس‌ را گذرونده‌ هنوز شايد بيست‌ سال‌، بيست‌ و دوسال‌ بيشتر نداره‌. آنوقت‌ توي‌ مسن‌ هنوز به‌ فكر گناهي‌ نستجير بالله‌. توئي‌ كه‌ چهل‌ سال‌ از عمرت‌ گذشته‌ مثلا هنوز در حال‌ معصيتي‌ كه‌ شيطان‌ وقتي‌ كه‌ به‌ يك‌ فردي‌ ميرسه‌، ميگه‌ وجه‌ لا يفلح‌ ابدا. اين‌ صورتي‌ است‌ كه‌ ديگه‌ رستگار نميشه‌. خيلي‌ پناه‌ به‌ خدا ببريد. خدايا ما را جزء آنها شيطان‌ به‌ اين‌ آرزو بميره‌ كه‌ ما رستگار نشيم‌. خدايا ما را رستگار كن‌. خدايا همة‌ ما را در صراط‌ مستقيم‌ دين‌ قرارمون‌ بده‌. الهي‌ آمين‌.

 پس‌ اينها مراحل‌ كمالاته‌. تزكية‌ نفسه‌ مي‌بينيد انسان‌ به‌ كجا ميرسه‌؟ همه‌اتون‌ لب‌ گودي‌ آتش‌ بوديد. اين‌ جمله‌ را مي‌خوام‌ امشب‌ بحث‌ كنم‌ و كنتم‌ علي‌ شفا حفرة‌ من‌ النار. فانقضكم‌ منها. امام‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ يك‌ مقايسه‌اي‌ بين‌ امت‌ پيغمبر و حضرت‌ خليل‌ پيغمبر اولوالعزم‌ خليل‌ الرحمان‌ ميكنه‌. ميگه‌ خليل‌ الرحمان‌ را برداشتند توي‌ آتش‌، توي‌ آتش‌ دنياييي‌ انداختند، آتش‌ سرد شد، گلستان‌ شد. قضيه‌اش‌ را داريد كه‌ حضرت‌ ابراهيم‌ را وقتي‌ كه‌ ديدند بتها را شكسته‌، آن‌ بزرگترشون‌ صدا زد كه‌ ابراهيم‌ را آتش‌ بزنيد و انصروا آلهتكم‌. خداها را ياري‌ كنيد. آتش‌ زيادي‌ درست‌ كردند و حضرت‌ ابراهيم‌ را روي‌ منجنيق‌ قرار دادند و پرتش‌ كردند وسط‌ آتش‌. خداي‌ تعالي‌ فرمود يا نار كوني‌ بردا و سلاما علي‌ ابراهيم‌. قبل‌ از اينكه‌ حضرت‌ ابراهيم‌، ابراهيم‌، حضرت‌ ابراهيم‌ در مقام‌ مخلصينه‌، معتصم‌ بحبل‌ اللهه‌. معرفتش‌ به‌ امير المؤمنين‌ و خداي‌ تعالي‌ در آن‌ حد است‌ كه‌ باز يك‌ جمله‌اي‌ بگم‌.

 در آن‌ حده‌ كه‌ يك‌ روز نشسته‌ بود با قلب‌ سالمي‌ كه‌ داشت‌، اذ جاء ربه‌ بقلب‌ سليم‌. قلب‌ سالم‌ معتصم‌، خالص‌، در آسمان‌ يك‌ مسائلي‌ را ديد. ديد يك‌ خورشيدي‌ است‌ در ملكوت‌ آسمان‌. سؤال‌ كرد خدايا اين‌ نور پر عظمت‌ و اين‌ خورشيد تابان‌ كيست‌؟ خداي‌ تعالي‌ فرمود اين‌ روح‌ مقدس‌ امير المؤمنين‌ علي‌ بن‌ ابيطالبه‌. نگاه‌ كرد ديد يك‌ ستاره‌ هايي‌ مجذوب‌ اين‌ خورشيدند. گفت‌ اين‌ ستاره‌ها چيست‌؟ خداي‌ تعالي‌ فرمود اينها شيعيان‌ علي‌ بن‌ ابيطالبند. آية‌ قرآنه‌، گفت‌ خدايا من‌ را از شيعيان‌ علي‌ قرارم‌ بده‌. ببينيد مقام‌ معرفتش‌. خداي‌ تعاي‌ در قرآن‌ سورة‌ صافات‌ مي‌فرمايد و ان‌ من‌ شيعته‌ لابراهيم‌ اذ جاء ربه‌ بقلب‌ سليم‌. از شيعيان‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ ابراهيمه‌ وقتي‌ كه‌ با قلب‌ سالم‌ در خانة‌ خدا آمد. لذا وقتي‌ كه‌ روي‌ منجنيقه‌، داره‌ پرت‌ ميشه‌ توي‌ آتش‌ جبرئيل‌ آمد، به‌ من‌ كاري‌ داري‌. تو؟ تو نوكر آن‌ كسي‌ هستي‌ كه‌ من‌ شيعه‌اشم‌. تو خاك‌ پاي‌ آن‌ كسي‌ هستي‌ كه‌ من‌ پيروشم‌. به‌ تو نه‌. به‌ تو كاري‌ ندارم‌. معتصم‌ بحبل‌ الله‌ بود. اين‌ معناي‌ اعتصام‌ بحبل‌ الله‌. معتصم‌ بحبل‌ الله‌ بود. لذا با دلي‌ محكم‌، با خيالي‌ راحت‌، ميدونست‌ اگر امير المؤمنين‌ بخواد خداي‌ تعالي‌ بخواد كه‌ او در آتش‌ بسوزه‌، باشه‌. چون‌ كه‌ تو خواسته‌اي‌ باد فداي‌ ره‌ تو سر من‌، پيكر من‌، اكبر من‌، اصغر من‌. اگر هم‌ خدا آنقدر به‌ من‌ لياقت‌ نداده‌ كه‌ اين‌ اندازه‌ در راه‌ او كمك‌ بكنم‌، آتش‌ گلستان‌ ميشه‌ و آتش‌ گلستان‌ شد. آتش‌ گلستان‌ شد. اينجا امام‌ مي‌فرمايد ولي‌ براي‌ امت‌ پيغمبر خدا اين‌ آيه‌ را نازل‌ كرد. آنجا ميگه‌ يا نار كوني‌ بردا و سلاما علي‌ ابراهيم‌. در اينجا مي‌فرمايد و كنتم‌ علي‌ شفا حفرة‌ من‌ النار. شما خودتون‌ لب‌ گودي‌ آتش‌ خودتون‌ را رسانده‌ بوديد. ما بوسيلة‌ قرآن‌، بوسيلة‌ راهنمائيهاي‌ قرآني‌، بوسيلة‌ راهنمائيهايي‌ كه‌ شما خودتون‌ را به‌ مقام‌ مخلصين‌ برسانيد، بوسيلة‌ پيغمبر اكرم‌، بوسيلة‌ ائمة‌ اطهار عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ و انقضكم‌ منها. شما را خدا از آن‌ آتش‌ جهنم‌، از آن‌ آتش‌ پر سوز عظيم‌، نجاتتون‌ داد. و آتش‌ را براتون‌ بهشت‌ قرار داد كه‌ عرض‌ كردم‌ و بحثش‌ را كرديم‌.

 و كنتم‌ علي‌ شفا حفرة‌ من‌ النار فانقضكم‌ منها. اما اين‌ انسان‌ جهول‌ ظلوم‌ كه‌ البته‌ آنهائي‌ كه‌ لايق‌ بودند، استفادة‌ خودشون‌ را از اين‌ رهنمودهاي‌ خداي‌ تعالي‌ و ائمة‌ اطهار و پيغمبر اكرم‌ بردند. اما يك‌ عده‌ خواب‌. .و همة‌ اين‌ زحمات‌ و اين‌ منبرها براي‌ اينكه‌ از خواب‌ غفلت‌ محض‌ رضاي‌ خدا بيدار بشيد. ديگه‌ بسه‌. شايد امام‌ زمانمون‌ ظاهر بشه‌ و ما هنوز در خواب‌ باشيم‌. يك‌ خورده‌ خودمان‌ را تكان‌ بديم‌. يك‌ خورده‌اي‌ از خواب‌ غفلت‌ بيدار بشيم‌، دست‌ از گناه‌ بكشيم‌، دست‌ از معصيت‌ بكشيم‌. با خدا دشمني‌ نكنيم‌. و انقضكم‌ منها. خداي‌ تعالي‌ نجاتتون‌ داده‌ اگر يك‌ خورده‌اي‌ دقت‌ كنيد. بهترين‌ رهنمودها را قرآن‌ براي‌ رسيدن‌ به‌ مقام‌ خلوص‌ در صريح‌ آيات‌ قرآن‌ فرموده‌. نه‌ به‌ طرف‌ شرق‌ برويد نه‌ به‌ طرف‌ غرب‌. نه‌ به‌ طرف‌ اهل‌ باطل‌ و راههاي‌ كج‌ و انحرافي‌ بعضي‌ از فرق‌ صوفيه‌ بريد نه‌ راههاي‌ مختلفي‌ كه‌ در عقائد ممكنه‌ براتون‌ پيش‌ بياد بريد. بريد در خانة‌ خدا. خدا و پيغمبر و قرآن‌ و ائمة‌ اطهار و لاغير. بقيه‌ همه‌ اشتباه‌ مي‌كنند. اين‌ صراط‌ مستقيمه‌.

 لذا خداي‌ تعالي‌ ما را به‌ اين‌ وسيله‌ از لب‌ گودي‌ آتش‌ نجات‌ داده‌. حضرت‌ سجاد صلواة‌ الله‌ عليه‌ مي‌فرمايد كه‌ اين‌ آيه‌ را تلاوت‌ ميكنه‌. ميگه‌ مردم‌ اگر فرزندان‌ پيغمبر را حتي‌ روي‌ دوششون‌ سوار كنند و اينطرف‌ و آنطرف‌ ببرند، باز كم‌ انجام‌ دادند در مقابل‌ زحمات‌ پيغمبر. شايد در اين‌ موقع‌ امام‌ سجاد به‌ ياد آن‌ اسارتي‌ كه‌ فرزندان‌ ابي‌ عبد الله‌ الحسين‌ داشتند و از كوفه‌ به‌ شام‌ و از شام‌ به‌ كوفه‌ و از كوفه‌ به‌ مدينه‌، با آن‌ وضع‌ خاص‌ كه‌ انسان‌ گاهي‌ نميتونه‌، خدا ميدونه‌ من‌ كه‌ نمي‌تونم‌ تفوه‌ كنم‌ كه‌ اينها را با چه‌ نحوة‌ اسارت‌ به‌ طرف‌ شام‌ مي‌بردند. چه‌ جوري‌؟ آنجوري‌ كه‌ در كتابها نوشتند. ريسمون‌ را چطور بسته‌ بودند. چگونه‌ سوار شترشون‌ كرده‌ بودند. چگونه‌ اينها را در شام‌ پذيرايي‌ مي‌كردند. از امام‌ سجاد سؤال‌ شد كه‌ آقا از همه‌ جا سخت‌تر به‌ شما كجا گذشت‌؟ خيلي‌ عجيبه‌. روز عاشورا بوده‌ حضرت‌ امام‌ سجاد. در كوفه‌ بوده‌، سه‌ مرتبه‌ فرمود الشام‌ الشام‌ الشام‌.  ميدونيد امام‌ چرا اين‌ جمله‌ را فرمود؟ براي‌ اينكه‌ مردمي‌ كه‌ با امام‌ سجاد روبرو بودند در خواب‌ غفلت‌ به‌ تمام‌ معني‌ بودند و از اين‌ مسئله‌ امام‌ سجاد رنج‌ مي‌برده‌. حالا در كربلا يك‌ عده‌ بيدار، مثل‌ اصحاب‌ سيد الشهدا. يك‌ عده‌ هم‌ كافر مطلق‌، صفها از هم‌ جدا. اما يك‌ عده‌ دارند مسلمانند، اظهار اسلام‌ مي‌كنند ولي‌ اين‌ مقدار در غفلت‌ كه‌ سعيد به‌ مصيب‌ ميگه‌ من‌ وارد شام‌ شدم‌. ديدم‌ مردم‌ جشن‌ گرفتند. چراغاني‌ كردند. گفتم‌ چه‌ خبره‌. هر چي‌ تاريخ‌ را عقب‌ جلو كردم‌ ديدم‌ مثلا فرض‌ كنيد روز اول‌ ماه‌ صفر يا دوم‌ ماه‌ صفر عيدي‌ نيست‌. از يكي‌ آهسته‌ سؤال‌ كردم‌ چه‌ خبره‌ اينجا؟ گفت‌ مگر تو بياباني‌ هستي‌؟ اعرابي‌ يعني‌ بياباني‌. يعني‌ كسي‌ كه‌ هيچ‌ اطلاعي‌ از هيچ‌ چيزي‌ نداره‌. گفتم‌ من‌ سعيد بن‌ مصيبم‌، از اصحاب‌ پيغمبرم‌. من‌ راوي‌ حديثم‌. گفتند پس‌ بدان‌. كه‌ پسر پيغمبر را كشتند، اين‌ جشن‌ و سرور را گرفتند بخاطر اينكه‌ مي‌خواهند سر مقدس‌ او و فرزندان‌ و زن‌ و فرزندش‌ را امروز وارد شام‌ كنند. عجيبه‌ها. اين‌ اندازه‌ اينها در خواب‌ غفلت‌ بودند و چيزي‌ كه‌ اين‌ را بدانيد آقايون‌، امشب‌ خدا ميدونه‌ من‌ بعنوان‌ اتمام‌ حجت‌ عرض‌ مي‌كنم‌، چيزي‌ كه‌ همة‌ انبياء و اولياء را، همة‌ ائمه‌ را به‌ زحمت‌ انداخته‌ و از شما انتظار دارند و آنها را رنج‌ ميده‌، خواب‌ غفلت‌ شماهاست‌. چقدر مي‌خواهيد غافل‌ باشيد. از خواب‌ غفلت‌ بيرون‌ بيائيم‌ بريم‌ به‌ طرف‌ خدا، بريم‌ به‌ طرف‌ دين‌، برويم‌ به‌ طرف‌ ولايت‌ خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌. اينها اينقدر غافل‌ بودند.

 حضرت‌ سجاد مي‌فرمايد ما را سه‌ شبانه‌ روز، خيلي‌ حرفه‌، در دروازه‌ را بستند. سابق‌ شهرها دروازه‌ داشت‌. در دروازه‌ را بستند. چرا در را بستيد؟ هنوز آمادة‌ آن‌ جشن‌ و سرور نشده‌اند. رقاصه‌ها هنوز نيامده‌اند، آنهائي‌ كه‌ موسيقي‌ بايد بزنند، آنها هنوز نيامده‌اند. هنوز در و ديوار را كاملا آئين‌ بندي‌ نكردند، اينه‌ معناش‌. بعد از سه‌ روز حضرت‌ مي‌فرمايد در دروازه‌ را كه‌ باز كردند يك‌ فرقي‌ هست‌ بين‌ مردم‌ كوفه‌ در همين‌ جريان‌ و مردم‌ شام‌. مردم‌ كوفه‌ بيدار بودند ولي‌ از جريان‌ غافل‌ بودند. لذا مي‌بينيد چون‌ در مكتب‌ امير المؤمنين‌ تربيت‌ شده‌ بودند بهرحال‌. مردم‌ سست‌ عهدي‌ بودند، مردم‌ عهد شكني‌ بودند. اما در عين‌ حال‌ علي‌ شناس‌ بودند. لذا مي‌بينيد وقتي‌ كه‌ اسرا را وارد مي‌كنند مردم‌ نان‌ و خرما به‌ رسم‌ تصدق‌ مي‌آن‌ به‌ فرزندان‌ پيغمبر مي‌دهند. زني‌ يك‌ گوشه‌ ايستاده‌ گريه‌ ميكنه‌. ديگري‌ مي‌آيد به‌ اين‌ زن‌ اسير ميگه‌. تو اهل‌ كجائي‌؟ من‌ اهل‌ مدينه‌ هستم‌. ما در مدينه‌ يك‌ زينب‌ كبرايي‌ داريم‌. او را تو مي‌شناسي‌؟ اينجور مطالب‌ و اينجور برخوردها هست‌ در كوفه‌. اما در شام‌ اينها زير نظر معاويه‌ پرورش‌ پيدا كردند. حضرت‌ مجتبي‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ با معاويه‌ برخورد داشت‌ كه‌ اينگونه‌ ناراحت‌ بود. و خودش‌ را كنار كشيد. تربيت‌ غلط‌ عجيبه‌. اينها اصلا سر روي‌ نيزه‌ است‌، باشه‌، ما مشغول‌ سرورمون‌ باشيم‌. اسراي‌ كه‌ از راه‌ دور با شتر آمدند و خسته‌ هستند. باشند. حضرت‌ امام‌ سجاد به‌ منهال‌ فرمود منهال‌ ما را در جايي‌، در شام‌ جا دادند كه‌ شبها از سرما مي‌لرزيم‌ روزها از حرارت‌ آفتاب‌ ناراحتيم‌. بعد به‌ من‌ گفت‌ پارچه‌اي‌، دستمالي‌ داري‌، اين‌ زنجير روي‌ گردنش‌ را عقب‌ زد، ديدم‌ خون‌ مي‌آيد براي‌ اينكه‌ اين‌ خونها را. لا حول‌ و لا قوة‌ الا بالله‌.

 بخدا قسم‌ انسان‌ تعجب‌ ميكنه‌ كه‌ چقدر انسان‌ پست‌ باشه‌. در تاريخ‌ آقايون‌ ندارد كه‌ در آن‌ نيمه‌ شب‌ كه‌ حضرت‌ رقيه‌ از خواب‌ بيدار شده‌ بود، يك‌ نفر از مردم‌ شام‌ دلش‌ به‌ حال‌ رقيه‌ سوخته‌ باشه‌. دختر چهارساله‌ كه‌ خدا قسمتتون‌ كند برويد قبر مطهرش‌ را زيارت‌ كنيد. دختر چهارساله‌ در خواب‌ ديده‌ پدر را. مي‌آورند نوازشش‌ مي‌كنند، دست‌ به‌ سرش‌ مي‌كشند، بهش‌ محبت‌ مي‌كنند. در تاريخ‌ دارد آقايون‌ يزيد مي‌دونست‌ كه‌ اگر سر مقدس‌ ابي‌ عبد الله‌ را ببره‌ در خرابه‌ همة‌ اسرا ناراحت‌ مي‌شوند و اين‌ دختر هم‌ ممكن‌ است‌ از بين‌ بره‌. اين‌ را ميدونست‌. معلوم‌ بود. لذا دستور داد سر مقدس‌ ابي‌ عبد الله‌ را بردند در ميان‌ خرابه‌. اين‌ دختر با معرفت‌. اين‌ فرزند پيغمبر، اين‌ دختري‌ كه‌ شما الان‌ مي‌ريد حاجت‌ ازش‌ مي‌گيريد، خدا ميدونه‌ آنقدر حاجت‌ به‌ زائرينش‌ عنايت‌ ميكنه‌ كه‌ حساب‌ نداره‌. اين‌ دختر با معرفت‌، وقتي‌ سر مقدس‌ ابي‌ عبد الله‌ الحسين‌ را برداشت‌ روي‌ دست‌ نگه‌ داشت‌. من‌ الذي‌ ايتمني‌ صغر سني‌. پدر كدام‌ ظالم‌ من‌ را در اين‌ سن‌ يتيمم‌ كرده‌. پدر كي‌ رگهاي‌ گردند را بريده‌. هي‌ با پدر صحبت‌ كرد. پدر مهربانم‌ دستش‌ را گرفت‌. گفت‌ رقيه‌ به‌ زبان‌ حال‌، گفت‌ رقيه‌ تو اينجا بمان‌ و براي‌ مردم‌ دنيا عبرت‌ باش‌. تا يك‌ روزي‌ مردم‌ بيايند تو را هم‌ زيارت‌ كنند ببيند خاندان‌ بني‌ اميه‌ به‌ چه‌ نكبتي‌ مبتلا شدند. رقيه‌ از دار دنيا رفت‌. بدن‌ رقيه‌ را در آنجا دفن‌ كردند. يك‌ نشانه‌اي‌، يك‌ علمي‌ ابي‌ عبد الله‌ الحسين‌ در آنجا گذاشت‌ كه‌ هميشه‌ مردم‌ حتي‌ دشمنان‌ اهل‌ بيت‌ عصمت‌ و طهارت‌ از آن‌ وضع‌ عبرت‌ مي‌گيرند.

 خدايا به‌ آبروي‌ حضرت‌ وليعصر ما را از خواب‌ غفلت‌ بيدار كن‌. الهي‌ آمين‌. به‌ خاطر حضرت‌ رقيه‌ در اين‌ عبرت‌ خانه‌اي‌ كه‌ در دنيا مقرر كردي‌ كه‌ ما از خواب‌ غفلت‌ بيدار شويم‌ بهره‌مند بفرما. الهي‌ آمين‌. همه‌ با توجه‌ اسئلك‌ و ندعوك‌ باعظم‌ اسمائك‌ و بمولا صاحب‌ الزمان‌ يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌. يا الله‌ يا رحمان‌ و يا رحيم‌. يا غياث‌ المستغيثين‌، يا اله‌ العالمين‌، يا رباه‌، يا سيداه‌، عجل‌ لوليك‌ الفرج‌. الهي‌ آمين‌. عجل‌ لمولانا الفرج‌. الهي‌ آمين‌. خدايا ما را از ياران‌ خوب‌ امام‌ زمان‌ قرارمون‌ بده‌. الهي‌ آمين‌. پروردگارا گرفتاريهاي‌ مسلمين‌ بخاطر حجة‌ ابن‌ الحسن‌ برطرف‌ بفرما. الهي‌ آمين‌. قرض‌ مقروضين‌ ادا بفرما. الهي‌ آمين‌. حوائج‌ اين‌ جمع‌ فوق‌ رغبتشون‌ برآور. الهي‌ آمين‌. پروردگارا مرضهاي‌ روحيمون‌ شفا عنايت‌ فرما. الهي‌ آمين‌. مريضهاي‌ اسلام‌ شفاي‌ كامل‌ مرحمت‌ بفرما. الهي‌ آمين‌. خدايا دشمنان‌ دين‌، دشمنان‌ آئين‌ پيغمبر در هر لباسي‌ هستند ذليل‌ بفرما. الهي‌ آمين‌. خدمتگزاران‌ به‌ دين‌ خدمتگزاران‌ به‌ اين‌ اسلام‌ عزيز در هر لباسي‌ كه‌ هستند مؤيد و منصور بدار. الهي‌ آمين‌. مسئولين‌ صديق‌ اين‌ مملكت‌ به‌ آبروي‌ وليعصر در پناه‌ امام‌ زمان‌ حفظ‌ بفرما. الهي‌ آمين‌. رهبر عزيزمون‌ در پناه‌ امام‌ زمان‌ محفوظ‌ بدار. الهي‌ آمين‌. شهدامون‌ با شهداي‌ كربلا محشور بفرما. الهي‌ آمين‌. پروردگارا به‌ آبروي‌ وليعصر امام‌ راحلمون‌ غريق‌ رحمت‌ بفرما. الهي‌ آمين‌. پدر و مادرمون‌ ببخش‌ و بيامرز. الهي‌ آمين‌. عاقبتمون‌ ختم‌ به‌ خير بفرما. الهي‌ آمين‌. و عجل‌ لفرج‌ مولانا صاحب‌ الزمان‌.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *