۱۴ ربیع الاول ۱۴۱۴- ۱۱ شهريور ۱۳۷۲ – تفسير سوره همزه
تفسير سورة همزه. 11 شهريور 1372
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله رب العالمين و الصلاة و السلام علي اشرف الانبياء و المرسلين. سيدنا و نبينا ابو القاسم محمد. (اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم) و علي آله الطيبين الطاهرين لا سیما علي سيدنا و مولانا حجة ابن الحسن روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء. و اللعنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدين.
اعوذبالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم.
ويل لكل همزة لمزه الذي جمع مالا و عدده يحسب انه ماله اخلده.
در هفتههاي گذشته دربارة اين سوره در همان جملة اول ويل يك چند كلمهاي صحبت كرديم. خداي تعالي در اين آيات و در اين سورة مباركه ميفرمايد، واي، يا ويل براي هر همزه و لمزهاي. ظاهرا معناي همزه كسي است كه غيبت ميكنه و لمزه هم كسي كه از ديگران عيبجويي ميكنه. غيبت چون ما اكثرا نميدونيم غيبت يعني چي؟ گاهي بعضي از افراد وقتي كه بهشون گفته ميشه غيبت نكن ميگه كه جلوي روش هم ميگم، يا ميگن صفتش است اين يا ميگه خودم ديدم. غيبت را به طور كلي از نظر فقهي معنا كنم براتون، قدر مسلم از غيبت اين است كه انسان از شخصي گناهي ديده باشد و اون شخص بنا داشته باشد كه اين گناه را مخفي كنه از ديگران. و شما بياييد به ديگري اين گناه را بگيد. اولا بايد گناه باشه ثانيا او علنيش نكرده باشه خودش گناهش را. مثلا اومده مشروب خورده توي خيابان بعد مستي كرده خوب اين ديگه آبروي خودش را خودش برده و گناهي كه خودش بنا داشته باشه مخفي كنه و اون كار را هم كرده باشه. يعني شما ديده باشيد كه اين گناه را كرده اين غيبته. اما اگر كه شما نديديد يك كسي گفت كه فلاني فلان گناه را كرده، اين علاوة بر اين است كه غيبت است احتمال را هم دارد كه تهمت هم باشد چون ممكن است نكرده باشد. يك روايتي است كه ميفرمايند كه كافي است به انسان در ملكوت اعلا دروغگو بگن اين شخص را، يك نفري را. بگن بهش دروغ گو اسمش تو دروغگوها نوشته بشه. هر چه شنيد نقل كنه. بدون كم و زيادها هر چي شنيدي دربارة ديگران نقل كردي تو نامت در زمرة دروغگوها نوشته شد. من هر چي؟ از كجا معلوم هر چي شنيدي درست باشه. امير المونين عليه السلام فرمود بين حق تا باطل چهار انگشته. هر چه كه باگوشت شنيدي باطلش عرض كن، اون هم در خصوص مردم و كسي كه باطل را نقل ميكنه اين دروغگو است. چيزي را كه ديدي يك معصيتي را ديدي از يك نفر، اينجا اگر نقل كردي غيبته. غيبتي كه اشد المن الزنا حتي بعضي از روايات خيلي تند دربارة غيبت حرف زدن. انسان با مادرش خودش در خانة كعبه زنا كنه اين بدي غيبته. قرآن چي ميفرمايد، ميفرمايد: كه ولا يقطع بعضكم بعضا ايحب احدكم اياكل اخيه منكا شما دوست داريد گوشت برادر مومنتون را در وقتي كه مرده بخوريد؟ يك تشبيه عجيبي است كه بحث مفصلي داره كه حالا اگر من وارد اين بشم طول ميكشه كه مثل گوشت مرده كه مثلا وقتي كه برادرتون فوت كرده شما بريد گوشتش را بجويد چقدر اين آدم پسته. بنابر اين اين غيبته.
ديديده باشيد و او هم اين كار را كرده باشه دائما هم ميكنه، دائما هم ميكنه منتها همين كه مخفي ميكنه، روزه نميگيره، نماز نميخونه، شما تصادفا يك چند روز رفتيد خونهاش ديديد اين آقا، مواظبش بوديد بله اين آقا صبح پا نميشه براي نماز صبح، رفتيد گفتيد فلاني تارك الصلات اين نماز صبحش را نميخونه، غيبته. اول اينكه او اين كار را هم كرده باشه ولو عادت كرده باشه حالا صفتش هم باشه، هادي هم باشه هر چه ميخواد باشه دوم اينكه مخفي كرده باشه. يعني نميخواد مردم بفهمند كه اين، اين گناه را داره ميكنه. درها را هم بسته و صبح يك جوري حركت ميكنه كه شما فكر كنيد كه بلند شده نماز صبح خونده، ولي شما به اصطلاح فال گوشي كرديد و موظبت كرديد ديديد كه نه نماز را نخوند بيدار هم بود و نماز نخوند. اگر خواب باشه كه تكليف نداره. يك فردي يك وقتي با ما همسفر بود، خدا رحمت كنه مرحوم حاج ملا آقاجان هم با ما بود و ايشان هم بود و خوب معلومه كساني كه با ايشان همسفر ميشن افراد خوب اهل معنا و از اوليا خدا نباشن ديگه اهل معصيت و گناه نبودند ايشان در مدت چهل روز كه ما با هم بوديم شايد هم بيشتر خودش ميگفت، ميگفت يك روز نماز صبحم را من ادا نخوندم، خوب خوابه، خوابش برده خواب هم تكليف نداره شما نميتوانيد فردي كه خوابه و به شما سفارش نكرده كه بيدار كن براي نماز صبح شما بيدارش كنيد مگر تحت تربيتتون باشه. فرزندتون است، زنتون است مثلا فرض كنيد كه بايد تربييتش كنيد و الا شما فرض كنيد كه شما رفتيد توي يك هتلي با يك آقايي اونجا آشنا شديد هم اطاق هستيد صبح خوابه واقعا خوابه. شما آيا وظيفه داريد بگيد آقا پاشو نمازت را بخون؟ نه. هيچ وظيفهاي نداري. او هم تكليف نداره. چون آدم خواب تكليف نداره اگر هم راضي نباشه كه شما بيدارش كنيد احتمال حرمتش هم هست.
كه شما گناه كرديد. ديگه اگر ديديد كه يك آدمي مثلا فرض كنيد ده روز صبح هر روز صبح باهاش بوديد از اول اذان صبح تا اول آفتاب و اين هميشه خواب بود اينكه گناه هم نكرده كه شما غيبتش را بكنيد. خواب بوده. و بخصوص اگر مخفي، بيدار باشه و نماز صبحش را نميخونه ولي اين نميخواد شما به مردم بگيد كه من ديدم كه نماز صبحش را نخوند. اينجا اگر گفتيد غيبت است.
اما اگر يك نفر علني، گناه علني كرده، در خصوص همان گناه علنيش شما ميتونيد بگيد، تازه باز هم واجب نيست بگيدها، يك نفر مشروب خورده يا توي بازار روزهاش را خورده، شما ميتونيد بگيد غيبت نيست اما واجب هم نيست باز بگيد. چون احتمال اينكه جزء تشييع فاحشه قرار بگيره ممكنه واقع بشه. پس غيبت اينه. حالا كرده باشه اين كار را و عادتش هم باشه و بناي اختفا هم داشته باشه اونوقت شما غيبت كرديد. غيبتي كه اون همه گناه داره. اما اگر نكرده باشه اينجا هم تهمت زديد، تهمت خيلي بالاتر از غيبته. ببينيد آقايون يك چيزي را من امشب، شب جمعه است من بهتون بگم بايد توجه به اينكه دو شب ديگه تولد حضرت رسول اكرم است و من بايد عرض ادب به پيشگاه مقدس رسول اكرم بكنم اما اين حرفها را بزنم به شما، ماها همش تو فكر اين هستيم كه چرا ما موفق به كمالات نميشيم اين همه من نماز شب خواندم، اين همه من نماز هامون را اول وقت خوندم هميشه من با وضو بودم، خوب من خيلي از شماها را ميشناسم كه هميشه با وضو هستيد، چرا من خوب، خدمت آقا امام زمان نميرسم چرا آقا يك وقتي هم كه خدمتشون رسيديم از ما رو برگرداندند؟ بعضي از گناهان از نظر ما خيلي حقير شده. خدا با اون شدت در قرآن نهي از غيبت كرده ما خيلي عادي، و خدا نكنه كه غيبت كننده يك نفر مقدس باشه يك نفر مثل من باشه كه اگر اينطوري شد يك راهي هم براي حلال بودنش، حكم الهي را ميگن، يكي از علما گفته بود هر كس از من غيبت بكنه من راضي هستم جز اونهايي كه من را اول فاسق معرفي ميكنند، جايز الغيربه معرفي ميكنند بعد هم غيبتم را ميكنند ميگن اين آقا جايز الغيبه است. چرا؟ براي اين كه من يكي از افراد تقريبا با سواد با علم ديديم مثل آب خوردن به بعضي از علما تهمت ميزنه، اصلا تهمتها. گفتم آقا چرا تهمته، گفتم من هم اون را ميشناسم تو هم او را ميشناسي. كي يك همچي كاري كرده. ايشان، ميخوام بگم كه چطور شيطان مسلط ميشه، ايشان به من گفت فلاني طالب دنياست، اولا ما از كجا بدانيم طالب دنياست ، و اگر ميبيني خونه داره، زندگي داره وضعش خوبه از كجا فهميدي كه محبت اينها هم در دلشه؟ چون طالب دنيا اون كسي است محبت دنيا در دلش باشه. بعد ميگفت كه چون عالم اگر محب دنيا بود در روايات هست كه فاتحموا اين معناي فاتحموا را خيال ميكرد تهمت بهش بزنيد، تهمت به هيچ وجه، حتي شما بدويندها تهمت زدن به بردترين خلق خدا غلطه، كار بدي است اصلا، تهمت بده. اين فالتحموا بدينكم يعني او را آدم متديني ندونيد آدم قرصيش ندونيد يك آدمي ندونيد كه مثلا بهش بشه تكيه كنيد اين محبت دنيا در دلش هست تا وقتي كه شما مفيد براي دنياش باشيد قبولتون داره، وقتي كه مفيد براي دنياش نبوديد ديگه شما را تردتون ميكنه. او را متهمش كنيد، يعني بدونيد كه او اهل خدمت شما عرض شود وفا نيست والا من بيام بگم كه فلان عالم زنا كرده نكرده، براي چي؟ براي اينكه من ديدم يك خونة خوبي داره و تشكيلات مفصلي داره پس اين آقا محبت دنيا در دلش هست پس اين آقا بايد تهمت بهش زد. اگر كاري را نكرده يا شنيديد از ديگري كه كرده اين تهمته. و تهمت دهها برابر از غيبت بدتره.
هر چي به زبانتون ميياد نگيد. شما ببينيد يك جوالي را پر از طلا بكنيد، پر از جواهرات بكنيد، خوب انداختيد روي دوشتون داريد ميبريد خونه، زندگيتون هم الحمدالله از اين راه روبه راه ميشه و همه چيز. يك قيچي برداريد ته جوال را سوراخ كنيد، يا ببريد تو راه همش ميريزه. بخدا قسم بعضي از شماها من را به اين عنوان قبول داريد كه من اينها را ميفهمم به خدا قسم يك دونه غيبت كردن اگر خدا يعفوا ان كثير نباشه، و عفو نكنه و خدا فورا سوزن و نخ دستش نباشه ته جوال را ندوزه يك دونه غيبت چهل سال نماز شب را از بين ميبره. معنويته چهل سال نماز شب را از بين ميبره. منتهي خوب، خداي تعالي مهربانه فورا ميگه بدوزيد نريزه، از بين نره و الا اين زيارتهايي كه ما ميكنيم. زيارت حضرت رضا عليه الصلاة والسلام هزار حج و هزار عمره، شما حساب كنيد اگر موفق بشيد به هزار حج و هزار عمره اين چقدر معنويت داره. چرا شما ميريد تو حرم و برمي گرديد هيچ فرقي نكرديد؟ هيچ تغييري در روحياتتون پيدا نشده؟ اين براي اينكه جولتون دو طرف داره يعني هم تهش بازه هم سرش بازه. از اون بالا ميريزه از اون ته هم شيطان ميگيره جمع ميكنه. باور كنيد. گاهي بعضي از افراد غيبت نميخوان بكنن اين بدتراز غيبت كردن است. فلاني چه عرض كنم آقا. خدا همه را هدايت كنه، اي بابا تو كه بدتري، خدا همه را هدايت كنه. آقا حرف اون را نزن زبونمون باز ميشه غيبت ميكنيم. اينجوري نكنيد اين مقدسها را اصلا، اينجور آدمي را اگر يك وقت برخورد كرديد اين بدتر از هر فاسق و جاجر غيبت كننده است. خوب چيزي داري بگو.
ما يك وقتي به يك كسي يك چيزي گفته بوديم بعد بهش گفتيم اين را به كسي نگو، اين تو هر مجلسي كه مينشست ميرسوند مطلب را تا همون ديوار به ديوار همون جريان بعد ميگفت كه فلاني گفته كه نگو. همه فهميدند، بيشتر از اوني كه من بهش گفته بودم نگو. بعضي اينجورند. اين چاه ويل كه مخصوص اشخاص معصيت كار مخصوص اونهايي است كه در به پهلوي فاطمة زهرا سلام الله عليها زدند لكل همزة لمزه. مال غيبت كننده هم هست مال تهمت زننده هم هست، كسي كه عيب جويي ميكنه، گاهي غيبت نيست تو عنوان غيبت وارد نميشه، تعيير ميگن، يعني عيب جويي كردن يك اشكالي در بدن شخص هست معصيت كه نكرده، يك عيبي داره در بدنش، در فرض كنيد در زندگيش، يك چيزي است كه نميخواد اين عنوان بشه. غيبت نيست ولي عيب جويي كردن. عيب جويي نبايد بكنيد، فلاني حسوده، تو كي هستي؟ يك وقتي يك كسي آمد پيش من گفت فلاني به شما فحش داده، گفتم من شك دارم كه راست ميگي يا دروغ ميگي؟ ولي تو خودت را الان دارم ميبينم كه نمامي داري ميكني، الان تو نمامي، همين الان، و تو فاسقي. به خدا قسم اگر غير دين بكنيد در صراط مستقيم نيستيد. تو داري به من ميگي كه فلاني پشت سر تو فحش داد حرف بد زد، با تو بده، دشمنه، اينها را داري ميگي تو الان داري گناه ميكني. و نمامي ميكني و آدم فاسق هم حرفش درست نيست چون خداي تعالي ميفرمايد كه ان جائكم فاسق بنباء فتبين اگر يك فاسقي براي شما يك خبري آورد اين را تحقيق كنيد، بهش اعتماد نكنيد پس او معلوم نيست كه به من فحش داده باشه ولي تو نمامي كردي. تو الان گنه كاري. اگر دو دفعه، خدا ميدوند فرهنگ ما مردم مسلمان اينطوري ميبود اين همه نماميها خدا ميدونه يك نفر از دوستان ما، اين شخص آمده بود يك شب اينجا روضه يك كسي بهش گفته بود كه فلاني با تو بده بيخود تو مييايي اينجا، اين هم قهر كرده بود رفته بود. من را نگفته بود يك كسي ديگر را گفته بود. كه به من مربوط نبود ولي او مرتب ميآمد اينجا گفتم كه، بهش گفتم كه آقا اولا اون كسي كه به تو اين حرف زده اون نمامه، از كجا ميگي كه او بده با تو؟ اون فحشت داده، تو با او رفتي صميمي شدي گفتي به به عجب رفيق خوبي داريم همة خبرها را ميياره براي من ميگه. نه اشتباه ميكني من خودم با يك دوستي كه خيلي صميمي بودم، منتهي آدم زرنگ و بافهمي بود، از علما بود يك نفر رفته بود خدمت ايشان مفصل بد من را گفته بود، در همون بيني كه هنوز نوبت او نشده بود كه هنوز بد او را پيش من بگه، چون بعضي از اين كار لذت ميبرند. از نمامي لذت ميبرند.
ميگن به يكي از، يكي از علما در قم براي من نقل ميكرد، ميگفت در يك مجمعي نشسته بوديم، علما بودند گفتيم اگر يكي از گناهان الهي حلال بشه چي را انتخاب ميكنيد؟ خوب هر كسي يك چيزي فكر ميكنه. ميگفت يك نفر گفت من غيبت كردن را انتخاب ميكنم، يك لذتي داره غيبت كردن و بد گويي پشت سر مردم كه اكثر مردم اون را ترد كردن. و اين را هم بدونيد كسي كه غيبت ميكنه و از غيبت كردن لذت ميبره اين يك آدم عقدهاي، خدمتون عرض شود كه ضعيفه بي ارزش است. چون ميخواد همه را بكوبه خودش را بياره بالا.
گاهي يك درخت در وسط كوهها واقع ميشه اين درخت خودش را ميكشه ميخواد از كوه خودش را ببره بالاتر گاهي دوست داره كوهها را بذراه پايين، و خودش را بالاتر نشون بده. اين آدم غيبت كنند اين آدم نمام، اين افرادي كه داراي اين صفات رزيله هستند اينها بي ارزشند، اينها عقدهاي هستند. بي ارزش، شما بدونيد هر كس غيبت كرد هر كس دوست داشت غيبت بكنه، هر كس پيش شما نمامي كرد بدونيد اين بيچاره ضعيفه اين بيچاره عقدهاي است اين محبت كم ديده اين ارزش نداره اينجوري.
اون آقا خيلي زرنگ بود و فورا به من تلفن زد فلاني آمده مدتي دربارة شما و بد شما را پيش من گفته اگر آمد پيش شما، من جوابش را دادم، اما اگر آمد پيش شما بدونيد كه اين پيش من هم بد شما را گفته. همينطور هم شد بعد از يكي دو روز آمد پيش من فلاني بد شما را ميگفت، چي ميگفت، گفتم آقاي فلان، ما با ايشان قوم و خويش هستيم و نسبتي داريم و يك جوري است كه نميشه بين ما و ايشان را بهم بزنه متاسفانه. يك كسي ديگهاي را پيدا كنيد براي اينكه بينشون را بهم بزنيد. آقا زرنگ باشيد افراد نمام را اصلا تو خودتون راه نديد. نمام يعني آدم بي آبرو معصيت كار كه چقدر فساد از اين راه بوجود آوردهاند.
عيب جويي كردن، افرادي هستند عيب جو، عقدهاي. افرادي هستندكه اينها كثر دارند. يعني كثر، افرادي هستند كه اينها واقعا نقص دارند، اين افراد را اصلا باهاشون ننشينيد، حرف نزنيد، بهشون اعتماد نكنيد. اگر ميتونيد باهاشون معاملهاي انجام نديد، دختر بهشون نديد، اصلا تردشون كنيد از توي جامعه. اگر اين كار را بكنيد، ديگر اين نماميها و اين دو بهم زنيها و اين غيبتها كم ميشه. اونوقت نه اينكه كثر دارند اگر يك پولي گيرشون بياد، خيلي آدمها هستند پول دار اصلا به فكر پولشون نيستند، اما ديديد اين بچهها قلك دارن اين قلكشون را هر روز تا وقتي نشكسته تكونش ميدن ببينن صدا ميده يا نه. قلك وقتي، پول اسكناس بچهاي بود قبول نميكرد ميگفتيم چرا؟ ميگفت اين وقتي مياندازيم تو قلك صدا نميكنه. ولي پول مثلا غير اسكناس با اينكه خيلي هم كمتر بود اون را قبول ميكرد.
يك افرادي هستند اينجوري همون حالات بچه را دارن. وقتي هم قلك شكست تازه اول شمردن ميشه، پولهاشون را ميشمرن چون نقص دارن. الذي جمع مالا و عدده. اين آدمهاي غيبت كن. اين آدمهاي خدمتون عرض شود كه به اصطلاح عيب جو اينهايي كه همه را ميخوان ترد كنند. همه را از بين ببرن خودشون باشن، اينها يك آدمهايي هستند كه يك مقدار كه پول جمع ميكنند هر شب ميشينند قبل از خواب اگر نشمرن خوابشون نميبره. جمع مالا و عدده. من بايك نفر يك مدتي زندگي ميكردم خيلي قديم. اين هر شب من ميديدم آخر شب گاو صندوقش را باز ميكرد پولهاش را ميشمرد. شما كه ديشب در گاو صندوق را كه قفل كردي كليدش هم كه تو جيب تو بوده، اين را چرا ميشمري؟ گفت: واقعش اين است كه تا نشمرم خوابم نميبره. بله اينجوري است. اين حالات را از خودتون دور كنيدها اينها يكي يكي از صفات رزيلهاي است كه خداي تعالي در قرآن بيان كرده، جمع مالا و عدده هي ميشمرن. حالا چرا بده شمردن پول؟ ميگن وقتي كه پول سكه خورد از اين صداي پول شيطان گفت كه خوب وسيلهاي هست، اين پوله كه من ميتونم خيلي از مردم را گمراه كنم به وسيلة اين. اين وسيلة فريب دادن شيطان به مردم است. پول انسان داشته باشه كسي نميگه نداشته باش اما دلت اينقدر وابسته به پولت نباشه. هي بشمار. هر روز صبح اون ورقة بانكي را بخواه بگو آقا صورتحساب چقدر توي حسابمون پوله. چقدر؟
يحسب ان ماله اخلده. خدا ميفرمايد كه اين آدم اينقدر ضعيفه اينقدر بيچاره است كه خيال ميكنه مالش او را مخلدش ميكنه. يعين هميشه تو دنيا ما كه پول داريم ديگه رشوه ميديم رد ميشيم، ازراييل هم اومد آقا چقدر ميخواي ما را ولمون كني؟ ديگه قبض روح نكني؟ خدمت شما عرض شود در خارج هم كه باشد مرضمون را معالجه ميكنيم. از اين افكار ما داريمها. خلاصه كم و بيش داريم.
يحسب ان ماله اخلده، كلا، خدا ميگه هرگز، هرگز اينجور نيست. مال انسان را تو زمين نگه نميداره، افرادي بودند پر پول، قارون ديگه، قارون همون مالش از بينش برد كليدهاي در گنج هاش، گاو صندوقهاش به اصطلاح ما، اينها را حمال بار ميكرد از اين شهر به اون شهر از اين محل به اون، چون ميخواست همراه خودش، نميشه كه تو جيبش بگذاره، البته كليدهاي اون موقع يك خرده بزرگتر از كليدهاي حالا بود، حالا كليدهاي سوئيجي شده و خيلي كوچك ولي اون موقعها كليدها، ولي خوب باز هم افراد مختلف اون هم افراد خيلي ورزشكار پر توان اين را ميخواست كليدهاي اموال او را حمل و نقل بكنه. حضرت موسي به زمين گفت بگيرش، مالش را هم بگير. وقتي كه نصف بدنش را گرفته بود به مردم گفت اين ميخواد من را از بين ببره پولهام را، اموالم را تصرف كنه. حالا بذار اموالش را هم با خودش ببره. واقعا اينطوره. همة دانشمندان علم روانشاس، به اصطلاح اونهايي كه در علم روح اطلاع دارند و مسلم هم شده اين كه من عرض ميكنم هم از نظر ديني و هم از نظر علمي كه افرادي كه محبت به مال دنيا دارن اينها بد جان ميدن. يعني جان بد ميكنن موقع مردن نميتونن خودشون را به اين آسونيها از دست بدنشون نجات بدن. همش چشمش به اون پولشه. همش به فكر اين دارايي است به تفكر اين ثروتش است. الذي جمع مالا و عدده يحسب ان ماله اخلده. گمان ميكند كه مالش او را مخلد است. اون را هميشه تو دنيا نگه ميدارد. هر جا ميره با رشوه روبرو ميشه.
به يك نفر گفتم آقا تو اين اداره بر طبق اين قوانين ظاهرا اين كار انجام نميشه گفت حلال مشكلات با من هست، اول واقعش درست نفهميدم حلال مشكلات، حالا دعايي، حرز جوادي چيزي داره، گفتم حلال مشكلات چيه؟ گفت پول. پول ميديم حل ميشه. حراشي و المرتشيم كليهما في النار شما نگيد ما رشوه داديم فلان فلان شده رشوه گرفت تو فلان فلان شدهاي كه روشوه دادي. هر چي او است فلان، فلان شده تو هم فلان، فلان شدهاي. حراشي والمرتشي كسي كه رشوه ميده و كسي كه رشوه ميگيره. هر دو را با هم خدا تو آتش جهنم مياندازه. كليهما في النار، اگر تو رشوه ندي او رشوه نميتونه بگيره. مجبور شديم. چرا مجبور شدي؟ يك خرده استفاده كمتر كن چيزي كه حقت نيست نگير. كارم را انجام نميده. نده. خدا كه، همين امشب يك كسي گفت كه مثلا يكي از رفقا البته او در مرحلة خوبي است گفت فلان كار را زودتر انجام بدهيم ممكن است مثلا فلان رييس اداره ممكنه معزول بشه يكي ديگه بياد جاش. گفتم خدا كه معزول نميشه. خداكه هست اگر كار خدايي است خدا هست اگر كار غير خدايي است كه بهتر است كه نشه. همين فكر را هميشه داشته باشيد. هر كاري كه ميكنيد براي خدا باشه اگر واقعا كارتون براي خدا بود هيچ احتياجي به رشوه دادن نيست. كار انجام ميشه اگر هم خدايي نبود كه انجام نشه بهتر. ميخواي، فرض كنيد كه ميخواي يك ساختمان بسازيد خيلي مرتفع همة همسايهها را اذيت بكني، چه فلان اينها و اگر فلان مثلا فرض كنيد مامور شهرداري پولي نديديد، رشوهاي نديد اين ميياد مزاحم ميشه. خوب بهتر اين كار شيطاني را تو نكن. لا تاخذه سنت و لا نوم اگر كارهامون براي خدا باشه خداي تعالي حتي چرت هم نميزنه. نگيد ما خدا ما اومديم شما چرت ميزديد، ما اونجا ادب كرديم نگفتيم، نه هر موقع شب، هر وقت بگي يا الله، خدا ميگه لبيك. منتهي اين گوشهاي ما گوش آدم كه نيست، گوش متاسفانه از گوش حيوانات هم پايينتر است بعضي از حيوانات خيلي صداها را ميشوند كه ما نميشنويم. اگر گوشمون گوش الهي باشه لهم اذان لا يسمعون بها اينها گوش دارند ولي صدا را نميشوند. و الا آواز خدا هميشه در گوش دل هست. خداي تعالي هميشه با انسان صحبت ميكنه. قرآن مجيد ميفرمايد كه در سورة والشمسه كه و نفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقواها. خدا دائما با الهام از طريق الهام با ما حرف ميزنه. فجور ما را ميگه بديها را ميگه. چكار بد است نكن و چه كار تو را حفظ ميكند از بديها و عقب افتادگيها. فجورها و تقواها قد افلح من زكيها. رستگار تنها و تنها كسي است كه اين نفسش را از رزائل اخلاقی درست كنه تا اينكه بتواند اين حجابها را برطرف كنه و صداي خداي تعالي را بشونه به هر حال اميدواريم كه از همين چند جمله اين ترجمة آية شريفه ما متنبه شده باشيم و لااقل اين دو تا كاري كه خداي تعالي در اين آيات فرمودهاند ما انجام نديم. يكي غيبت يكي هم عيب جويي. و الان شب جمعه است از اين ساعت به بعد تعهد كنيم خدايا ما از اين ساعت، تو كمكمون بكن ما غيبت نميكنيم. خدايا تو كمك كن ما اول عيوب خودمون را رفع ميكنيم بعد به عيب مردم. حالا انسان هيچ وقت هم وقتي عيباش تمام شد به عيب مردم توجه نميكنه. اگر هم خواست توجه كنه براي اينكه مردم را از عيوب نجاب بده مثل پيغمبر اكرم، مبعوث شد براي اينكه مردم را هدايت كنه. شب يكشنبه و روز يك شنبه ميلاد حضرت رسول اكرم و حضرت امام صادق عليهم السلام است و صل الله عليهماو آلهما. چون در دستورات كه از سني و شيعه نقل شده به ما فرمودهاند كه اگر به پيغمبر اكرم خواستيد سلام بفرستيد يا سلام بكنيد، حتما فرزندانش را از او جدا نكنيد. لا تصلوا عليه صلاة مبتوره يا سلاة بتره بر من، خود پيغمبر اكرم فرمود بر من صلوات كوتاه نفرستيد.
يا رسول الله، گفته شد كه اي رسول خدا صلات بتري و صلات مبتوره چيه؟ فرمود كه به من صلوات بفرستيد و آل من را ضميمة من نكنيد چون پيغمبر از اولادش جدانمي شه. كل حسب و نصب منقطع يوم القيامه الا حسبي و نصبي. من با فرزندانم هستم. پيغمبر بدون علي، پيغمبر خودش راضي نيست. پيغمبر بدون امام حسن و امام حسين و فاطمه زهرا و پيغمبر بدون امام بقية الله ارواحنا فدا و پيغمبر بدون امام صادق خود پيغمبر راضي نيست كه مايك چنين پيغمبري را قبول داشته باشيم. از فرزندانش جدا نميشه. يك كتاب ديدم به نام سعادت الدارين في صلات علي السيد الكونين يكي از اهل سنت نوشته بود در اين كتاب قطور كه شايد هشتصد صفحه يا بيشتر داشت در اينجا ثابت كرده بود، يك سنيها. كه هر وقت صلوات فرستاديد اگر آل پيغمبر را ضميمه نكنيد اين صلواتتون يا مكروهه يا حرام. يعني اين عملتون علاوه بر اينكه عملي نيست يا حرامه يا مكروه. يك سني هم نوشته كتابش هم تو اين كتابخانة آستان قدس هم هست به نام سعادت الدارين في الصلات علي السيد الكونين.
ببينيد از، پيغمبر از امام صادق نبايد جدا بشه، لذا روز تولد رسول اكرم روز تولد امام صادق هم هست. و انشاء الله چون بزرگترين عيد از اعياد خاندان عصمت و طهارته، خوشحال باشيد، مجلس جشني داشته باشيد،به هر حال تولي را اظهار كنيد تبري تون هم كه حتما، چون تبري مطابق با ميل بيشتر انسان بيشتر است و اينها را هم انجام داديد ديگر. حالا انشاء الله روز يكشنبه نوبت تولي است يعني اظهار محبت كردن. و اميدواريم خداي تعالي عيدي ما را فرج امام عصر ارواحنا فدا قرار بده. (الهي آمين). و فرج امام عصر انشاء الله به همين زودي، شايد هم اكثر دعا كنيد شب جمعه است فردا هم كه روز جمعه است. انشاء الله دعا بفرماييد خداي تعالي شايد اين عيد را در زمان ظهور حجت ابن الحسن عليه الصلاة و السلام قرار بده. چون خدا ميدونه همة گرفتاريهاي ما همة جهلها و دور از تزكية نفس. من كه زمان به اصطلاح ظلمت دوري از حجت ابن الحسن ارواحنا فداست. انشاء الله اميدواريم كه هر چه زودتر فرج اون آقا برسه و همة ما از اين بدبختيها و از اين گرفتاريها نجات پيدا كنيم. پيغمبر اكرم در روز هفدهم ماه ربيع الاول متولد شد. آثاري از تولد وجود مقدس اون حضرت در جهان بوجود آمد كه مفصلا نوشتهاند. واقعا تحولي شد.
دنيا يك تحولي در خودش احساس كرد تولد امام صادق عليه الصلاة و السلام را هم اكثرا بلكه متفق العليه است كه در روز هفدهم ماه ربيع الاول است و ماه ربيع الاول را ميگن ربيع المولود. به همين جهت اسمش را ربيع المولود گذاشتند. يك شنبه انشاء الله در كانون بحث و انتقاد ديني مجلس جشني انشاء الله بر پا خواهد بود به نام پيغمبر اكرم و به نام امام صادق و اميدواريم كه مشمول شفاعت اون حضرت واقع بشيم. من با اينكه از حضرت حجت الاسلام والمسلمين جناب حاج آقاي دعايي تقاضا كردم كه منبر تشريف بيارن و ايشان گفتند كه من خسته هستم و نمييام در عين حال اينجا كه من بگم انشاء الله در مقابل دوستانمون ما را شرمنده نميكنن يعني نميگن كه، ولو هر مقداري كه ممكنه انشاء الله در فضائل جد بزرگوارشون رسول اكرم، من سابقة عجيبي از ايشان دارم. پدر بزرگوارشون در خدمتشون بوديم از اولياء خدا بودند كسي بود كه بعضي از مشهديها ديدند كه در حرم به روي ايشان باز شد، خيليها نقل ميكنند فضائلي كه من ميترسم حالا اگر من بخوام نقل بكنم وقت ايشان را بگيرم و لذا تقاضا ميكنم كه ايشان تشريف بيارن و مجلس ما را امشب با اون انفاس گرمشون زينت ببخشن. من ديگه بيشتر از اين هم حرفي ندارم و حرف هم نميزنم و الان هم فكر كردم چي روضه بخونم باز با خودم فكر كردم كه بهتر است كه همينجا قطعش كنم و بخاطر اينكه ايشان تشريف بيارن اينجا بالاي منبر همه بلند شيد و سه تا صوات بفرستيد (الهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم).
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.