۱۳ شعبان ۱۴۱۶ – ۱۵ دي ۱۳۷۴ – ماه شعبان مقدمه ضیافة الله
@ متن سخنراني شب 13 شعبان 1416 مصادف با 15 دي 1374 و 4 آوريل 1995
1- خطبه
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمْدُ للهِ وَ الصَّلاةُ وَالسَّلامُ عَلَي اَشْرَفِ الْاَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا اَبِي الْقَاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلَي آلِهِ الطَّيبِينَ الطَّاهِرِينَ لَا سِيَّمَا عَلَي سَيِّدَنَا وَ مَوْلانَا حُجَّةِ ابْنِ الْحَسَنِ رُوحِي وَاَرْوَاحُ الْعَالَمِينَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفَدَاءُ وَ اللَّعْنَةُ الدَّائِمَةُ عَلَي اَعْدَائِهِمْ اَجْمَعِينَ مِنَ الْآنِ اِلَي قِيَامِ يَوْمِ الدِّينِ.
2- عبارت قرآني آغازين(يس/61)
«اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ»([1])
3- خصوصيات ماه معظم شعبان
شب جمعه است. ماه شعبان است.
Cماه پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آلهاست
ماهي كه به دلائلي اختصاص به پيغمبر اكرم دارد و در دعاهايي كه در اين ماه خوانده ميشود گفته شده كه «وَ هَذَا شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ». اين ماه، ماه پيغمبر تو است خدا! سيد و آقاي پيامبران. در فراز ديگر اين دعا ميخوانيم كه پيغمبر اكرم «وَ الَّذِي كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله يَدْأَبُ فِي صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ»([2]) دأبشان اين بود كه اين ماه را روزه ميگرفتند و شبها را مشغول عبادت بودند.
Cماه خودسازي و آماده شدن براي ضيافت الله است
در اين ماه ما بايد انشاءالله خودمان را بسازيم، آماده كنيم براي ضيافت الله، ميهماني خدا.
cرمضان ماه بركت و رحمت و مغفرت است
ماه رمضان كه «دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ»([3])، ماهي است كه خدا ما را دعوت كرده به رحمت و مغفرت و نعمت و بركت. شما ميتوانيد در ماه مبارك رمضان توشهي رحمت دوره سالتان را برداريد. مغفرت گذشتهي از عمرتان را بدست بياوريد و بركت زندگي دنيا و آخرتتان را تأمين كنيد. ماه شعبان؛ بايد انسان خودش را به هر وسيلهاي كه هست پاك كند.
Cنگاهي حكيمانه به اعياد ماه معظم شعبان
در اولِ ماه، خداي تعالي تولد رحمة الله الواسعه، حضرت سيد الشهدا، را قرار داده. و در روز پنجم اين ماه، ميلاد مسعود حضرت امام سجاد، چون بعد از توبه و بعد از طلب رحمت و مغفرت، انسان بايد عبادت كند خداي تعالي را و بهترين مُظهِر و مَظهَر عبادت امام سجاد عليه الصلاة و السلاماست و در چهارم اين ماه ميلاد مسعود حضرت ابو الفضل العباس را قرار داده براي اينكه آن حضرت را ما الگو قرار بدهيم از پيروي از ولايت و امامت و معرفت امام و از همه بالاتر در نيمهي اين ماه، ميلاد مسعود حضرت بقيةالله كه جانمان به قربانش.
Cسالروز تولد حضرت ولي عصر ارواحنا فداه، آغاز غيبت صغراي آن حضرت و نيز آغاز غيبت كبراي ايشان روز جمعه بودهاست
من چند شب قبل مطالعه ميكردم. روز تولد حضرت در اولين نيمة شعباني كه حضرتش متولد شد، روز جمعه بوده. غيبت صغراي آن حضرت هم در روز جمعه بوده. غيبت كبراي امام عصر عليه الصلاة و السلامهم روز جمعه بوده و “انشاءالله” روز جمعه از خدا ميخواهيم، خدا خودش ميداند حتي تا فردا صبح هم براي عشاق، براي محبين، صبر كردن مشكل است.
يك وقتي يك كسي خواب ديده بود كه در عالم رؤيا، رؤياي صادقه هم بود، به من گفت كه در خواب ديدم كه چهارده سال ديگر امام زمان ظاهر ميشود. من خيلي ناراحت شدم. گفتم: منظور چهارده روز ديگر بوده؛ تعبير كردم. خودم خوابم برد. چون در قطار بوديم ميآمديم، گاهي ميخوابيديم گاهي بيدار ميشديم. خودم خوابم برد. ديدم همان آقايي كه به او فرموده بود كه چهارده سال ديگر، به من گفتند: “تو اگر عاشق بودي، تو اگر مُحِب بودي، چهارده روز هم حاضر نبودي صبر كني”. اما “انشاءالله” اميدواريم فردا صبح كه از خواب بلند ميشويم، بشارت ظهورش را به ما بدهند.
4- مطابقت دقيق امت پيغمبر خاتم صلي الله عليه وآلهو قوم بني اسرائيل
«وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِينَ … وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ»([4]). در تفسير اين آيهي شريفه امام صادق عليه الصلاة و السلامميفرمايند: هر كاري كه در بني اسرائيل انجام شد، «طَابَقَ النَّعْلَ بِالنَّعْلِ»([5]) عيناً در امت پيغمبر هم انجام خواهد شد.
Cعذاب دردناك و فشار زياد در قبل از ظهور
بعد يك مطلبي را مفصلاً امام عليه الصلاة و السلامميفرمايد كه بني اسرائيل از حضرت يوسف شنيده بودند كه مدتها در فشار و شكنجهي فرعون و فرعونيان قرار خواهند گرفت. چهارصد سال تقريباً طول كشيد. خداي تعالي در قرآن ميفرمايد كه عذاب دردناكي متوجه اينها شده بود: «يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ». پسر بچهها را ميكشت و دخترها را نگه ميداشت براي خدمتگزاري «وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ»([6]). اينها تمامشان منتظر ظهور حضرت موسي بودند. فشار زياد است، شما خواهيد گفت: فشاري روي ما اينطور نيامده. من عرض ميكنم كه اگر يك دقتي روي بشر امروز در كرهي زمين بشود، ميبينيد كه اگر فرعون آن روز بچههاي پسر را آنهم از نظر بدني ميكشت و دخترها را نگه ميداشت، در زمان ما در جهان، چهار ديواري ايران كه انشاءالله اين انقلاب مقدمهي ظهور حضرت ولي عصر است صرفنظر كنيد، ما هم قبل از شانزده سال حالمان همين حالت بود. در دنيا روح چون اهميتش از بدن بيشتر است، اين فشار را، آن تبليغات ضد دين كه در دنيا شروع شده و مردم را از فرهنگ اسلامي دور ميكنند، صد برابر اين را بدانيد آقايان، از كشتن بچهها در مقابل مادرها و پدرها سختتر است. انسانهايي كه در دنيا امروز هستند؛ شما يك قدم از ايران پايتان را بيرون بگذاريد، ببينيد چقدر فساد در عالم هست. يك جوان نميتواند درست راه دين را حركت كند.
من يك دوستي داشتم در يكي از ممالك غربي، دانشجو بود آنجا، به من ميگفت: فلاني من هر چه زور ميزنم، هر چه همت ميكنم كه خودم را از فساد نگه دارم نميتوانم. و جداً اينطور است آقايان! شماها اگر يك مطالعهاي در زندگي مردم در دنياي امروز بكنيد به اين حقيقت ميرسيد كه همانطوري كه ما قبل از انقلاب واقعاً مالك فرزندانمان نبوديم، حتي مالك خودمان نبوديم، دنيا امروز همينطور است. «يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَ نِسَاءَهُمْ». ذبح هم ذبح روح است نه ذبح بدن. فساد عالم را گرفته.
Cيوسف بني اسرائيل و يوسف امت آخر الزمان، خبر از ظهور منجي دادهاند
حتماً بايد ما از خواب غفلت بيدار بشويم تا همانطوري كه بني اسرائيل بخاطر آن وعدهي الهي بوسيلهي حضرت يوسف كه يك روزي شخصي بهنام موسي خواهد آمد و دنيا را لااقل محيط بني اسرائيل را پر از عدل و داد ميكند و ظالم را از شما دور ميكند، همينطور به ما پيغمبر اكرم وعده كرده. “يوسف يوسفها”، اگر حضرت يوسف از نظر ظاهر زيباترين بود، رسول اكرم از نظر روح خدا مثلش را غير از دوازده نور پاك، اوصيائش، علي بن ابي طالب و يازده فرزندش، خلق نكرده. اين يوسف ما، اين يوسف اسلام، اين يوسف خدا به ما وعده كرده و احدي از مردم مسلمان، اين را بدانيد، مسلمان باشد همانطوري كه به «لاَ اِلَهَ اِلاَّ اللهُ» معتقد است، به رسالت رسول اكرم معتقد است، حتماً به وجود مقدس حضرت بقيةالله هم معتقد است. چون صدها بلكه هزارها حديث از ناحيهي پيغمبر اكرم رسيده كه آيات قرآن هم خيلي زياد، ما از قرآن شروع كنيم.
cبشارت منجي آخرالزمان در انجيل
در قرآن صد و سي و سه آيه كه بعضيش صراحت دارد و بعضي از اين آيات تأويل شده و در كتاب انجيل، همين انجيل تحريف شدهي زمان خودمان، حدود پنجاه جمله، خود انجيل پنجاه صفحه بيشتر نيست، پنجاه جمله دربارهي آن شخصي كه حضرت عيسي ميگويد: من از جانب پدر او را ميفرستم؛ بعضي از مسيحيها ميگويند: خود حضرت عيسي بر ميگردد اين اشتباه است. اگر خود حضرت عيسي ميخواست برگردد ميگفت كه من خواهم آمد. ميگويد: نه؛ “روح راستي، اسامي عجيبي است! روح راستي، روح درستي، روح كمال و در زبانهاي مختلف به اسم فارقليتا، بركليتوس و «محمد» اسم شريفشان” را مأذون نيستيم در مجالس عمومي مگر خودشان گفته باشند ببريم، در كتاب انجيل نوشته شده و الان همين انجيل هست در بين مردم.
#انجيل نيز مانند قرآن منجي آخرالزمان را فرزند عليبنابيطالب عليه السلاميعني پسر انسان ميداند
روح راستي، روح درستي، پسر انسان؛ آخر مسيحيها حضرت عيسي را پسر خدا ميدانند، آنجا ميگويد: پسر انسان؛ يعني پسر علي بن ابيطالب. چون انسان كامل علي است. انسان كامل كه خدا در قرآن نامش را انسان ذكر كرده، حضرت سيد الشهداء عليه السلام«وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا»([7]) كه تمام مفسرين گفتهاند: منظور از اين آيه حضرت ابي عبد الله الحسين است. پسر علي بن ابيطالب، حسين بن علي، اتفاقاً در رواياتي هم كه دربارهي حضرت بقيةاللهآمده، اول ميگويند كه فرزند علي بن ابيطالب، بعد ميگويند: نهمين فرزند ابي عبد الله الحسين است پسر انسان، حضرت بقيةاللهپسر خدا نيست. ما براي خدا پسر قائل نيستيم. پسر معنايش اين است كه بايد زاد و ولد معمولي، جنبهي انساني بايد داشته باشد تا از او چيزي توليد بشود و خداي تعالي مجرد است. چيزي از خدا توليد نميشود. «لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ»([8]). خداي تعالي خلق ميكند، ايجاد ميكند، ميگويد: باش، هست. «إِذَا أَرَادَ اللهُ لشَيْءٍ أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»([9]). ميفرمايد: باش هست. ديگر لازم نيست كه فرزندي خداي تعالي داشته باشد؛ پسر انسان.
cنام منجي آخرالزمان در كتب تمام مذاهب دنيا اگرچه تحريف نيز شده باشند محفوظ مانده چرا كه خداي تعالي بايد از طريق ايشان شناخته شود
در قرآن و انجيل و تورات انسان شخص اول انسانيت است. آن كسي كه در صفات يك انسان كامل است، اين تعابير از وجود مقدس حضرت بقيةالله شده و همه هم قبولش دارند. شما اين را آقايان بدانيد، مسيحي در عالم – مگر بيسواد باشد، مثل مسلمانهاي بي اطلاع ما – مسيحي در عالم پيدا نميشود جز آنكه معتقد است اين شخص، ما اصلاً با اسم كار نداريم، من با يك مسيحي صحبت كردم گفتم: اگر شما به كتاب انجيل خيانت نميكرديد، اسم خاص را ترجمه نميكرديد، اسم خاص را نميشود ترجمه كرد، مثلاً شما اگر اسمتان “احمد” است فارسي هم ميگويند: “احمد”، عربي هم ميگويند: “احمد”، انگليسي هم وقتي ميخواهند بگويند، ممكن است حروفش عوض بشود، به لاتين نوشته بشود ولي همان “احمد” است.
“روح راستي”، اين فارسي است. “فارقليتا”، اين سرياني است. “هركليتوس” اين يوناني است يعني عبري است و “احمد” عربي است.
اگر اسمش كدام يكي از اينها. شما اگر نميخواستيد عوض كنيد و مردم را سردرگم بكنيد، اين اسم را ترجمه نميكرديد. ترجمه كردن غلط است. مثل اينكه كسي اسمش حسن است بگويند: “آقاي نيكو”. بخواهند ترجمهاش بكنند نيكو است ديگر، حسن يعني نيكو. بياييد دنبال آقاي نيكو ميگرديد پيدايش هم نميكنيد. غلط است ترجمهي بهاصطلاح اسم خاص. اسم خاص را نميشود ترجمه كرد. اينها ترجمه كردند.
در عين حال، حالا ما به اسم كار نداريم، ما بندهي اسم نيستيم. نشانيها درست است. خداي تعالي حفظ كرده در كتاب تورات و انجيل. در كتاب اوستا حتي حفظ كرده. در كتب هندوها كه اصلاً خدا را قبول ندارند حفظ كرده. چون اين وجود بايد باشد تا همهي مردم خداشناس بشوند. اين خدا را نشناختند بعد ميشناسند. اما اگر امام زمانشان را مردم نشناختند «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»([10]). كسي كه امام زمانش را نشناسد، مُردنش مثل مردن زمان جاهليت است به جهت اينكه حتي خدا را اگر از اين طريق نشناسيد آن خدا نيست. اگر پيغمبر را از اين طريق نشناسيد، حقايق را از اين طريق نشناسيد، آنچه كه شناختيد حقيقت نيست. يك ميزان ما بيشتر نداريم و روي اين اصل خدا خواسته كه هندوها يعني نه اينكه خدا را نشناسند، مهم نيست، بعد ميشناسند ولي امام زمان بايد نامش باشد. توي كتاب زرتشتيها بايد باشد، توي كتاب بودائيها بايد باشد. نگاه كنيد، من جمع آوري كردم در اين كتاب مصلح آخر الزمان كه تجديد طبع شده همين روزها، تمام اينها را من از كتبشان نقل كردم. مسيحيت مكرر در مكرر گفته اين را. يهوديها گفتند. شما جمع بزنيد، اسلام همه ميگويند. يهوديها همه ميگويند، مسيحيها همه ميگويند، زرتشتيها همه ميگويند، بودائيها همه ميگويند، هنديها هم همه ميگويند. ببينيد چه جمعيتي اگر ما بخواهيم اينها را جمع بزنيم، تقريباً حدود چهار ميليارد امروز در كرهي زمين معتقد به امام زمان عليه الصلاة و السلاماند كه اين تعداد معتقد به پيغمبر اكرم نيستند. اين وجود مقدس بايد باشد، بايد هم بيايد. پيغمبر اكرم هم خبر داده و بحمدالله و المنة يك مطالبي را كه اي كاش! يك خردهاي فكر بكنيم ما.
cآنقدر پديدار شدن وجود مقدس منجي آخرالزمان نزديك شده كه دوست و دشمن نسبت به مسأله هوشيار و فعال هستند بجزء ما مسلمانها
من يك چيزي را خيلي وحشت دارم و آن وحشتم اين است كه آقا ظهور كند هنوز بعضي خودشان را نساخته باشند. عقب بيفتند. اينقدر اين خورشيد تاباني كه پيغمبر اكرم تشبيه كرده به خورشيد، اينقدر پشت افق نزديك شده و روشنائيش تمام عالم را گرفته كه من فكر ميكنم، آخر گاهي انسان صبح زود از خواب پا ميشود به آسمان نگاه ميكند ميگويد: آفتاب زده يا نزده، اينجوري. شما ميدانيد. يك توجهي مردم به حضرت ولي عصر كردند. ما خوابيم. دنيا امروز متوجه شده. دشمنان دارند كار ميكنند كه شايد بتوانند جلوي اين پديدهاي كه ميخواهد بوجود بيايد و به قول آنها ضد مسيحيت است و يا ضد قدرت آنها است، جلويش را بگيرند. به آنجا خودشان را رساندند، ما هنوز در خم يك كوچهايم. ما هنوز توي افكارمان، يكي از اعتقاداتمان است. هنوز جدي نگرفتيم مسأله را.
سالهاي خيلي قبل، خيلي قبل، يعني چون هر سال دارد نور مقدسش جلوهگرتر ميشود. ماها متأسفانه تا خودش را نبينيم باورمان نميآيد. آنجا ديگر فايدهاي ندارد.
cتوجه وافر اقشار گوناگون جامعه به امام زمان ارواحنا فداهاز علائم آمادگي مردم براي پذيرش منجي آخرالزمان است
يك وقتي، يك زماني بود كه من خوب يادم است كه مردم به ياد امام زمان اصلاً نبودند.
#نام گذاري اماكن به نام “صاحب الزمان” و مراجعه بسيار زياد مردم به مسجد مقدس جمكران
شما يك مسجد، يك خيابان، يك محل كه دويست سال قبل به نام امام زمان باشد پيدا كنيد؟ اين مسجد جمكران بود آنهم به عنوان مسجد جمكران، نه به عنوان مسجد “صاحب الزمان” كه من شخصاً خودم شب جمعه تا صبح تنها بودم. مردم آنجا مراجعه نميكردند. وسط بياباني بود كه من رفته بودم فكر نميكردم شب جمعه آنجا تنها باشم. خادمش گفت: فرشها توي، شما توي مسجد ميمانيد كليد در را از داخل ببند فرشها را نبرند. نه برقي داشت. مرحوم آيت الله بروجردي دستور فرموده بودند به يك نفر كه اين را تعميرش كند يك تعمير جزئي كرده بود. حالا شما شب جمعه برويد به مسجد جمكران، شب چهارشنبه برويد مسجد جمكران؛ اين چيست معنايش؟ اين معنايش غير از اين است كه نور مقدس حضرت در دلها جلوه كرده؟ اينهمه مساجد در دنيا، توي همين مشهد ما شايد شش هفت مسجد بنام مسجد صاحب الزمان، حالا مسجد حجت كه خيلي زياد داريم.
#برگزاري راهپيماييها
پارسال تا امسال، دو سال قبل بود من به يكي از مسئولين محترم كه خدا “انشاءالله” حفظش كند، به او گفتم – با هم در هواپيما بوديم – گفتم: اگر بشود يك راهپيمائي روز تولد حضرت ولي عصر صلواة الله عليهبشود، ما استفادهي خوبي كرديم. راهپيمائي آنقدر كرديم تا حضرت امام از خارج آمدند در ايران. خوب راهپيمائي بكنيم تا امام زمانمان هم بيايد. تجربه است ديگر. يك فكري ايشان كرد گفت: يك قدري زود است، مردم حرف ميزنند. امسال اينجور كه معلوم است زود نيست. حالا من معتقد بودم تمام ايران، تمام شهرها راهپيمائي كنند و ميشود اين كار انشاءالله. در تلويزيون، در راديو، در همه جا اعلام كردند كه مردم قم كه يقيناً يك راهپيمائي خيلي خوبي خواهد شد، از حرم حضرت معصومه ميخواهند راهپيمائي كنند تا مسجد جمكران، راه هم خيلي زياد است.
#برگزاري اجلاس مهدويت
چند سال قبل بود گفتم: يك كنفرانسي، براي همه چيز كنفرانس، سمينار، اجلاس، هر چي اسمش را ميخواهيد بگذاريد، گذاشتيد؛ براي امام زمان هم بگذاريد. بيايند مردم اگر ما اشتباه ميكنيم اشتباهمان را رفع كنيم، اگر آنها اشتباه ميكنند آنها اشتباهشان رفع بشود و اعتقاد پيدا بكنيم، جدي بگيريم. گوشه و كنار مملكت الحمد لله دارد اين كارها ميشود و حتي در يكي از شهرها آن دعوت را كردند و عدهأي از دوستان ما براي آنها مقالاتي نوشتند و بحمدالله برنده هم شدند يعني دعوتشان كردند و كار دارد انجام ميشود، تا اينجا رسيده. نام مقدس حضرتش در همه جا سيطره پيدا كرده.
#تاليف كتب علمي درباه امام زمان ارواحنا فداه
حدود هزار جلد كتاب علمي دربارهي اثبات وجود مقدس حضرت نوشته شده. ديگر از اين بهتر؟ از اين نزديكتر؟!
Cخاصان امت به عشق «همنوع دوستي و كمالات» انتظار قدوم منجي را دارند
و خدا كند كه يك عده از بني اسرائيل بودند ها! كه همان وقت كه بچههايشان را ميكشتند، فرزندانشان را جلوي چشمشان سر ميبريدند، اينها در عين حال در خواب غفلت بودند. از كجا معلوم حضرت موسي بيايد؟! ولي يك عده خواص، اينها خودشان را شستشو ميكردند، پاك ميكردند.
دو عشق آنها را وادار به اين كار ميكرد. يكي “عشق به مردم”، آخر اگر انسان انسان باشد بايد به همنوعش عشق داشته باشد. اينها اينطور در فشارند، نخواسته باشد كه مردم در فشار باشند. يكي هم “عشق به امام عصر و به كمالات”.
cدور هم بنشينيم و از امام زمان ارواحنا فداهو خوبيهاي عصر ظهورش سخن بگوييم و گريه كنيم و دعا نماييم
اين دو چيز اينها را وادار ميكرد كه با فقيهشان، تعبير روايات اين است كه با فقيهشان، با همان كسي كه بهتر از آنهاي ديگر ميفهميد، اطلاع داشت، ميرفتند در بيابان؛ دور از چشم ظالمين، مينشستند او براي اينها صحبت ميكرد، آخر «وصف العيش نصف العيش» بنشينيم دور هم از امام زمانمان، كارهاي آن حضرت و چه كارها بعد از ظهورش خواهد كرد و چه خواهد شد، اين خودش انسان را بالاخره آرامش ميدهد، ميگفت آنها هم مينشستند يك مقدار گريه ميكردند، يك مقدار دعا ميكردند.
cاگرمتوجه فشارهاي زمانه بشويم، چنان خواهان وجود مقدس منجي ميگرديم كه خود ايشان نويد تشريف فرمائييشان را ميدهند
در يك شب مهتابي شايد مثلاً شب چهاردهم ماه بود، شايد هم شب پانزده ماه شعبان بوده كه انشاءالله ما هم اين شبهاي مهتابي را قدر بدانيم، انشاءالله در اين شبهاي مهتابي خورشيدمان، خورشيد پيغمبر، خورشيد فاطمهي زهرا از افق بيرون بيايد؛ يك شب مهتابي يك جواني را ديدند از گوشهي بيابان دارد ميآيد. اول يك قدري وحشت كردند. شايد يكي از آن جاسوسهاي فرعوني باشد. بعد فقيهشان نگاه كرد به قد و قامت اين گفت:
آقا اسم شما چيست؟
گفت: موسي. بدون تقيه.
پسر كي هستي؟
پسر عمران.
خصوصياتش را سؤال كرد. ميشود ما هم سؤال كنيم:
آقا! اسم شما چيست؟
مهدي.
پسر كه هستي؟
پسر امام حسن عسگري. فرزند نرجس، آن بانوي دو عالم، آن كسي كه حكيمه به او ميگويد:«بَلْ اَنْتَ سَيِّدَتِي»([11]) تو خانم و بانوي من هستي.
گفتش كه آقا! شما پس كي ميخواهي ظهور كني؟ ما كه مُرديم. «وَ ضَاقَتِ الْاَرْضُ ، عَظُمَ الْبَلاءُ»([12]) بلا بر ما عظيم شده، دنيا برمان تنگ شده، يا بقيةالله!شب جمعه است ميبيني دوستانت چطور اشك ميريزند در فراقت اي …
«ز در در آي و شبستان ما منور كن
ز در در آي و شبستان ما منور كن»
آقاجان! كي تشريف ميآوريد؟
حضرت موسي گفت: چهل سال ديگر من ميآيم.
به خدا اگر ماها بفهميم كه در چه وضعي هستيم چهل دقيقهاش هم برايمان زياد است؛ چهل سال ديگر.
cجلو انداختن ظهور منجي را از بني اسرائيل بياموزيم
اينها مشغول دعا شدند، آن فقيهشان نشست، حضرت موسي هم نشست، دست به دعا برداشتند، اشك ريختند، خداي مهربان، خداي عزيز، خداي قاضي الحاجات، خداي تعالي به حضرت موسي فرمود كه ده سال تخفيف داديم. همين دعايشان ده سال. اينها شكر كردند. خدايا! ممنونتيم.
اينها همهاش براي اين است كه به ما راهنمايي كنند و الاّ حضرت موسي با آن جمعيت كم، زياد اهميت نداشت. “مسألهي مهم مسألهي ظهور حضرت بقيةاللهاست”. دنيا را ميخواهد انقلاب كند و تغيير بدهد.
باز دعا كردند خدا ده سال ديگر هم تخفيف داد. براي شكرشان ده سال، براي دعاي دومشان ده سال. سي سال تخفيف گرفتند از اين چهل سال. در همين مدت هم حضرت موسي رفت خدمت شعيب و برنامهاش را تمام كرد و آمد و خداي تعالي ميفرمايد: . «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِينَ … وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ»([13]).
خوب راه را به شما ياد دادند. شما نگويد: ما اينقدر دعا كرديم خبري نشد. به خدا قسم خداي تعالي خودش به شما ميدهد، به حضرت موسي هم لازم نيست بگويد. خودش با عملش، با به اصطلاح ملاقاتهايي كه شده، من يك وقت حساب ميكردم از زمان غيبت كبري تا اين هفتاد هشتاد سال قبل، شايد صد تا، دويست تا ملاقات، آنهم بعضيهايش ملاقات درست و حسابي نبوده، مردم مسلمان داشتند. توي اين كتاب نجم الثاقب مرحوم حاجي نوري جمع كرده. اما باور ميكنيد در زمان ما آنقدر ملاقات زياد شده، آنقدر ميبينند، من افرادي را سراغ دارم كه نميتوانم به آنها بگويم ولي با حسن ظن لااقل بعضي چهل مرتبه، آدم، باور كنيد. يك شخصي ميگفت: در يك مسافرت نُه مرتبه خدمت حضرت رسيدم. من الان توي همين جمع ميبينم افرادي كه خودشان قضيهشان را براي من گفتند. اگر به آنها بگويم: بلند شويد قضايايتان را نقل كنيد، قضاياي عجيب، تشرفات عجيب. يك آقايي از شيراز هزار تا قضيه جمع كرده بود آورده بود به من داد گفت: شما قلمتان نميدانم چطور است، هر چند تا ميخواهيد از اين قضاياي ملاقات با امام زمان جمع كنيد.
پيغامها، پيغامهاي مرتب؛ “دعا كنيد براي من”، بوسيلهي خوابها، هر كسي به اندازهي فهم و دركش و به اندازهي ظرفيتش، مرتب ميگويند: به فكر درست كردن خودتان باشيد. دست از گناه و معصيت بكشيد.
#بايد خودمان را هر چه سريعتر آماده كنيم چون امر ظهور منجي آخرالزمان ناگهاني ميرسد و ايشان مأمور به باطن هستند
«يَأْتِي بَغْتَةً»([14])، اين آيهي شريفهي قرآن است و عين اين عبارت در كتابهاي غير مسلمانها هم هست. حضرت يك دفعه ميآيد. آنوقت شما ببينيد چرا «يَأْتِي بَغْتَةً»؟ چرا ما را غافل گير ميكند؟ براي اينكه هميشه درست باشيد. اگر ميگفت كه من پنج سال ديگر ميآيم شما ميگويد كه خوب ما تا پنج سال ديگر گناه ميكنيم بعدش هم توبه ميكنيم([15]). اينجوري ميگفتيد. ولي اگر يك كسي باورش بشود، مسلمان باشد، انسان باشد، چون عرض كردم مربوط به مسلمانها نيست، اگر انسان انسان باشد احتمال لااقل به اين بدهد كه اين همه مذاهب دنيا كه حدود چهار ميليار طرفدار مجموعاً دارد اينها، گتره حرف نميزند كه «يَأْتِي بَغْتَةً» يك دفعه ميآيد، يك دفعه ميآيد. تو دزد هستي، تو كه ميگويم به آن كسي كه خودش را درست نكرده، به شما دوستان امام زمان كه نميگويم. تو دزد هستي، خائن هستي، دروغگو هستي، غيبت كن هستي، اين همه گناهان را برفانبار كردي، چطور ميخواهي سرت را بلند كني در مقابل امام زمان؟! چطور ممكن است برايت؟ چطور ميشود آدمي كه، من يكي از دوستانم وقتي كه از من شنيد حالا شايد هم ما همينطوري گفتيم، شنيد كه امام زمان از كسي كه دهانش بوي سيگار بدهد خوشش نميآيد. خدا ميداند با اينكه بيست سال، سي سال تقريباً اين سيگار كش عجيبي بود! بوده، انداخت، گفت: من يك وقت ممكن است همين الان آقا خواستند با من معانقه كنند من بگويم: آقا! باشد يك سال ديگر بوي دهانم تمام بشود! تا اين حد مردم بعضيها آمادهاند. ماها همينجور مشغول خوردن، عين – نستجير بالله – حيوانات. سرش مشغول آخورش است. “دنيا را آب ببرد اين را خواب ميبرد”. تا كي؟ ما تا كي ميخواهيم خودمان را درست نكنيم؟
بنشينيم كارمان اين بشود:
كي چهكار كرده؟
بد كاري كرده.
كي چهكار كرده؟
خوب كاري كرده.
پشت سر مردم حرف بزنيم، توي فكر زندگي مردم برويم. مردم را از خودمان ناراضي كنيم، خدا را از خودمان ناراضي كنيم.
به خودت برس. خدا ميداند من اينجور تند حرف ميزنم از جوش دلم است. يك قدري هم ميخواهم براي خودم بگويم. ما قبل از اينكه ميخواهيم بگوييم آقا فلاني فلان اشتباه را كرده، فلاني فلان كار را كرده، فلان…، دقيق شويم توي زندگي مردم، توي زندگي خودت دقيق بشو. تا كي ميخواهي حرف مردم را بزني حرف خودت را نزني؟! تا كي ميخواهي پيش تو مردم مطرح بشوند و تو خودت مطرح نباشي، عيوب خودت را نبيني؟! مثل آدمي ميماند كه آينه را گرفته جلوي صورتش ميخواهد ببيند كه صورتش كثيف است يا كثيف نيست؟ نگيرد در مقابل خودش، بگيرد در مقابل صورت ديگري و او را، بديهاي او را ببيند توي آيينه. چه فايده؟ چه درد انسان ميخورد؟ يك خردهاي تكان بخوريد. از قول من شما به آنهايي كه تكان نميخورند باز بگوييد اين حرف را. شما الحمد لله يك تكاني خورديد. ولي بايد زود، عجله كنيد.«يَوْمَ لَا يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ »([16]).
امام زمان مأمور به باطن است بر خلاف همهي ائمه عليهم السلام. چون آنها مردمشان هنوز با آن بچهاي كه بايد با او رفتار ملايم كرد، موظف بودند، خود پيغمبر اكرم، ائمهي اطهار موظف بودند كه ملايم با آنها برخورد كنند. چون فكرشان كوتاه بود، رشد نداشتند. لذا پيغمبر اكرم ميبينيد كنارش اباسفيان و ابا بكر و عمر و عثمان و خيلي از منافقين آنجا نشستند به روي آنها نميآورد. اما امام زمان نه با مردان، با آدمهاي حسابي روبرو است. شما ببينيد چقدر ترقي كرديد از نظر بشريت. الان يك جوان بيست ساله من پيدا نميتوانم بكنم كه بيسواد باشد. آنجا آن زمانها هفتاد سالههايش هم بيسواد بودند. يك آدم نميتوانيم پيدا كنيم يك چيزي سرش نشود. مردم همه تحصيلات كردند. فكرشان همه رشد كرده و فكر حتي… حواستان جمع باشد، به فكر اختراعات و اكتشافات اند. به فكر كمالات اند. تو هنوز به فكر خوردن؛ من از كجا درآورم، درآمدم. بمير؛ از گرسنگي بمير و آدم بشو. اين است ديگر آخرش. انسان از گرسنگي بميرد و آدم باشد بهتر از اين است كه زنده باشد و الاغ باشد. «حُمُرٌ مُسْتَنْفِرَةٌ»([17]).
اميدواريم انشاءالله اين حرفهاي، لااقل در خود من تأثير داشته باشد. در شماها كه الحمد لله تأثير دارد. به جهت اينكه من از زبان خودم نميگويم اينها را. تا كي انسان ميخواهد همانطور صفات رذيله در وجودش باشد و به فكر اصلاح خودش نباشد. سرتاپاي وجود رذائل، اينجوري باشد انسان. امام عصر «بَغْتَةً» ميآيد، دفعتاً؛
5- نام اصحاب خاص امام زمان ارواحنا فداهمفقودين است
و اصحابش، آنهايي كه خوب اند، آنها “مفقودين” است اسمشان. همه كه موقع به اصطلاح فرمان حضرت نميآيند به طرف حضرت. يك عده را حضرت انتخاب ميكند، ميگويد بياييد. جوري بلند ميشود از خانه ميرود كه زنش نميفهمد. همه ميگويند: گم شده فلاني، مفقودين. اين، يك جوري ميرود كه بچههايش نميفهمند. وقتي كه امام امر كند كه بيا ميخواهيم ما يك عدهاي را انتخاب كنيم براي ارتش جهاني با عظمت، اين ديگر معطل نميشود، اصلاً نميشود. اصحابش هم اينطوري ميروند. نميخواهيد شما از اصحابش باشيد؟ «كَأَنَّهُمْ بُنيَانٌ مَرْصُوصٌ»([18]) مثل يك بنيان، مثل ديوار بتني كه هر چي گلولهي توپ به او ميزنند تكان نميخورد، اينجوري نميخواهي باشي؟ «كَأَنَّهُمْ بُنيَانٌ مَرْصُوصٌ».
6- اگر صبح جمعه ظهور حضرتش انجام نگيرد، بايد عصر جمعه دعاي ندبه بخوانيم و گريه كنيم
اميدواريم انشاءالله فردا كه جمعه است كه «اَلْمُتِوَقِّعُ فِيهِ ظُهُورُكَ»([19]). توقع ما اين است كه ظهور آقا هم روز جمعه باشد و انشاءالله هست. روز جمعه انشاءالله اگر نشد، بايد بنشينيم عصر جمعه گريه كنيم. «هَلْ إِلَيْكَ يَا ابْنَ أَحْمَدَ سَبِيلٌ فَتُلْقَى هَلْ يَتَّصِلُ يَوْمُنَا مِنْكَ بِعِدَةٍ فَنَحْظَى» آقا! آيا ميشود «مَتَي نَرِدُ مَنَاهِلَكَ الرَّوِيَّةَ فَنَرْوَى مَتَى نَنْتَفِعُ مِنْ عَذْبِ مَائِكَ فَقَدْ طَالَ الصَّدَى مَتَى نُغَادِيكَ وَ نُرَاوِحُكَ فَنَقِرُّ مِنْهَا عَيْنًا مَتَى تَرَانَا وَ نَرَاكَ». چون يك طرفش الان درست است او ما را ميبيند، ما او را نميبينيم. ايني كه ما هم حضرت را نميبينيم – نستجير بالله – نه اينكه مثل ملكي باشد ديده نشود، نه؛ نميشناسيمش، با چشم دل نميبينيم يعني نميشناسيم. پهلويت ممكن است نشسته باشد تو نداني كه اين آقا است. ولي يك روزي هم «تَرَانَا وَ نَرَاكَ». من چشمهايم را توي صورت تو دوختم، تو هم به من داري نگاه ميكني؛ «وَ قَدْ نَشَرْتَ لِوَاءَ النَّصْرِ تُرَى اَ تَرانَا نَحُفُّ بِكَ». آقا! آيا ميشود، ميشود ما همهمان دورت نشسته باشيم، دورت جمع شده باشيم «وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلأ» اين مال خواص است ها! كه ما دورش باشيم و او بر تمام مردم حكومت كند «وَ قَدْ مَلَأَتِ الْأَرْضَ عَدْلاً وَ أَذَقْتَ أَعْدَاءَكَ هَوَاناً وَ عِقَاباً وَ أَبَرْتَ الْعُتَاةَ وَ جَحَدَةَ الْحَقِّ وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتْكَبِّرِينَ وَ اجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِينَ» ريشهي ظلم و ظالم را بكند، در دنيا ظلم و ظالمي نباش «وَ نَحْنُ نَقُولُ» ما كه دوستانتايم چهكار ميكنيم آنجا؟ ميگوييم «اَلْحَمُدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»([20])، الحمد لله كه اين روز را ما ديديم. أي خدا! يكصد و بيست و چهار هزار پيغمبر، اينها همه آرزو ميكشيدند، پيغمبر اكرم آرزو ميكشيد، همانطوري كه گفتند ماها كي هستيم، چه ارزشي داريم كه خدمتگزارش باشيم. حضرت سيد الشهداء ميگويد: اگر من زمانش را درك ميكردم، خدمتگزارش بودم تا به آخر عمر. حضرت صادق عليه السلامهم همين فرمايش را دارد. «وَ نَحْنُ نَقُولُ اَلْحَمُدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ». أي خدا! اين «اَلْحَمُدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» را فردا به زبان ما جاري كن. نيمه شعبانمان در خدمت امام زمانمان باشيم.
Cامام زمان ارواحنا فداهخودشان دارند زمينه ظهور را تدريجاً مهيا ميكنند
اگر چه تدريجاً حضرت دارد ظهور ميكند، اگر چه تدريجاً دارد دوستانش را آگاه ميكند، اگر چه خودش دست به كار شده دارد مردم را به طرف خودش جذب ميكند، اما ما هم جزء همانهايي باشيم كه آقا را، و مورد لطف حضرتش باشيم.
7- امام زمان ارواحنا فداهبه هنگام زيارت جدشان ابي عبد الله الحسين عليه السلامدر كدام قسمت حرم مينشينند
شب جمعه است شايد الان كنار قبر ابي عبد الله الحسين باشد – خدا رحمت كند – مرحوم حاج ملا آقاجان آنوقت در حرم حضرت سيد الشهدا خدمتش بودم. از ايشان پرسيدم، چون ايشان زياد براي ما آنوقتها نميگفت كه تشرفاتش را نميگفت، حرفي از امام زمان زياد نميزد. ولي كاري ميكرد كه ما يك پارچه عشق و علاقه به حضرت بقيةالله باشيم. از او پرسيدم كه در حرم سيد الشهدا كه آقا را در اين حرم در كجا بيشتر مينشينند؟ اول يك خرده چيز شد كه چرا اين سؤالات را ميكني؟ چه سؤالي است؟! گفتم: خوب حالا شما از گوشه و كنار چي حدس ميزنيد؟ ايشان فرمودند: من حدس ميزنم اينجا، يك جائي را نشان دادند كه وقتي انسان رو به قبله بنشيند آنجا، طرف راستش، قبر مطهر حضرت سيد الشهداست، طرف چپش قبر مطهر حضرت علي اكبر يا مقابلش قبر مطهر حضرت علي اكبر است و طرف چپ، قبور شهدا است. آنجا مينشيند. حالا بياييد با هم برويم آنجا.
Cزيارت حضرت سيد الشهداء عليه السلام
«نَطُوفُ بِكَ». ما دورش بگرديم. قربانت برويم آقاجان! ارتباط روحي فرمودند بايد داشته باشد انسان. روحمان را روانهي به كربلا بكنيم. كنار قبر ابي عبد الله. با توجه يك چند دقيقه يك انقطاعي داشته باشيد، عزاداري ميكنيم. چراغها را خاموش بكنيد. شايد توي اين جمعيت يكي پيدا بشود دل سوختهاي داشته باشد، از خداي تعالي، از ابي عبد الله الحسين، چون يكي از كارهايي كه انسان را به امام زمان نزديك ميكند، گريه بر سيد الشهدا عليه الصلاة و السلاماست. آنجا اگر خودتان را رسانديد من زيارت را بخوانم. اگر رسيديد به آنجايي كه در مقابلتان قبر مطهر ابي عبد الله است و علي اكبر و اصحاب باوفاي آن حضرت، من عرض كنم «اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا اَبَا عَبْدِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا اَوْلِيَاءَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا اَصْفِيَاءَ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ بِاَبِي اَنْتُمْ وَ اُمِّي وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ».ميخواهيد يك قدم بلندتري برداريد برويم كنار گودي قتلگاه. آن لحظهاي كه زينب كبري ايستاده.
cمهرباني حضرت سيد الشهداء عليه السلام
الان به دلم افتاد براي اينكه شما بدانيد كه حسين بن علي چقدر مهربان است، يكي از علماء نقل ميكرد ميگفت طلبه بودم توي مدرسهي هندي كربلا، شب يك دفعه، هيچي هم نداشتم، پول هم نداشتم، يك عده از همشهريهاي ما از ايران آمدند ميهمان ما شدند.
من از اينها پرسيدم شام خورديد؟ گفتند: نه. با خودم گفتم: به عنوان تهيهي إذا از اطاق ميروم بيرون من كه پول ندارم، شب هم خيلي دير شده ميروم، صبح ميآيم، اينها هر كاري باشد ميكنند، نهار هم يك فكري ميكنم، آمدم توي “تل زينبيه” آنوقتها كه آنجا نبود، ديدم يك مغازهي سوپر بزرگ هست، از او پرسيدم، از صاحب مغازه پرسيدم: شما نسيه هم ميدهيد گفتند: بله! گفتم: نان داريد؟ چه داريد …هر چي من گفتم، گفتند: بله! زياد شد، گفتم: شما باز هستيد من ببرم به منزل دوباره برگردم؟ گفتند: الان من چند نفر را صدا ميزنم بيايند كمكت كنند. آمد سر صحن صدا زد: “علي اكبر، قاسم، عون، جعفر بياييد كمك كنيد”. گفت: چند تا جوان پيدا شدند نوراني اينها را با من آوردند مدرسه. گفت: آمدم ديدم يك همچين مغازهاي اصلاً نيست.
«اَلسَّلَامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْاِمَامُ الرَّحِيمُ» بايد عرض به ابيعبد اللهالحسين آقاجان! كي از ما …
زينب آمده كنار گودي قتلگاه ميبيند ابيعبداللهالحسين دشمنش را هم محروم نميكند. ساربان آمده انگشتر را به او نشان داده، ساربان هم دست را از بدن ابيعبدالله قطع كرده.
8- دعاي فرج
«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ» همه رو به قبله. اميدواريم كه انشاءالله امشب اين مجلسمان مجلسي باشد كه فردا و پس فردا و روز نيمه “انشاءالله” در محضر آقا حجة ابن الحسنباشيم.
«اِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ» بلاي فراغ امام زمانمان خيلي مشكل شده.
«بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اِلَهِي عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْاَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ اَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ اِلَيْكَ الْمُشْتَكَي وَ عَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَةِ وَ الرَّخَاءُ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدً اُولِي الْاَمْرِ الَّذِينَ فَرَضْتَ عَلَيْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَفْتَنَا بِذَلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ وَ فَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجًا عَاجِلاً قَرِيبًا كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ مِنْ ذَلِكَ يَا مُحَمَّدُ يَا عَلِيُّ يَا عَلِيُّ يَا مُحَمَّدُ اكْفِيَانِي فَاِنَّكُمَا كَافِيَانِ وَ انْصُرَانِي فَاِنَّكُمَا نَاصِرَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ يَا مَوْلانَا يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ اَلْغَوْثُ اَلْغَوْثُ اَلْغَوْثُ اَدْرِكْنِي اَدْرِكْنِي اَدْرِكْنِي اَلسَّاعَةُ اَلسَّاعَةُ اَلسَّاعَةُ اَلْعَجَلُ اَلْعَجَلُ اَلْعَجَلُ»([21]).
[1]يس/61
[2]«وَ هَذَا شَهْرُ نَبِيِّكَ سَيِّدِ رُسُلِكَ شَعْبَانُ الَّذِي حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ الَّذِي كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلي الله عليه و آله يَدْأَبُ فِي صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ فِي لَيَالِيهِ وَ أَيَّامِهِ» وسائل: 10/492؛ إقبالالأعمال: 687 بلدالأمين: 185 ؛مصباحكفعمي:544؛ مصباحالمتهجد: 828
[3]«هُوَ شَهْرٌ دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِيهِ مِنْ أَهْلِ كَرَامَةِ اللَّهِ» وسائل: 10/313؛بحار:93/356؛ أمالي صدوق: 89؛ عيونأخبارالرضا عليه السلام:1/295 مصباحكفعمي:633
[4]قصص/5-6
[5]«صَنَعَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام بِأَهْلِ الْبَصْرَةِ حَيْثُ ظَفِرَ بِهِمْ مِثْلَ مَا صَنَعَ النَّبِيُّ صلي الله عليه و آله بِأَهْلِ مَكَّةَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ» كافي:8/179؛«قَالَ النَّبِيُّ صلي الله عليه و آله يَكُونُ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ كُلُّ مَا كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ حَذْوَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ» فقيه:1/203؛«عن الصادق عن آبائه ع قال قال رسول الله ص كل ما كان في الأمم السالفة فإنه يكون في هذه الأمة مثله حذو النعل بالنعل» بحار:28/10«و الله لتركبن طبقا عن طبق حذو النعل بالنعل و القذة بالقذة»احتجاج:1/110؛«و اللّه لَتَرْكَبُنَّ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ على سنة بني إسرائيل، حذو النعل بالنعل و القذّة بالقذّة» بحار:29/79
[6]بقره/49؛ ابراهيم/6
[7]أحقاف/15
[8]إخلاص/3
[9]«إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»يس/82
[10]وسائل:16/246؛ مستدرك: 18/187؛ بحار: 8/368؛ كمالالدين:2/409
[11]بحار:51/2؛ كمال الدين: 2/424؛ منتخب الاثر: 60
[12]مصباح كفعمي: 176
[13]قصص/5-6
[14]«…إِذَا جَاءَتْهُمْ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا…»أنعام/31، «يَسْأَلُونَكَ عَنْ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ رَبِّي لَا يُجَلِّيهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَةً…»أعراف/187، «بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ»أنبياء/40، «فَيَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ»شعراء/202، «وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمْ العَذَابُ بَغْتَةً وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ» زمر/55، «هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِيَهُمْ بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ» زخرف/66؛
[15]«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام قَالَ إِنَّكُمْ فِي آجَالٍ مَقْبُوضَةٍ وَ أَيَّامٍ مَعْدُودَةٍ وَ الْمَوْتُ يَأْتِي بَغْتَةً مَنْ يَزْرَعْ خَيْراً يَحْصُدْ غِبْطَةً وَ مَنْ يَزْرَعْ شَرّاً يَحْصِدْ نَدَامَةً»كافي:2/453؛ «وَ قَالَ ص لَا تُؤَخِّرِ التَّوْبَةَ فَإِنَّ الْمَوْتَ يَأْتِي بَغْتَةً» مستدرك:12/124؛ «و قال لقمان يا بني لا تؤخر التوبة فإن الموت يأتي بغتة» بحار:71/307؛ «يا أبا ذر، إنكم في ممر الليل و النهار في آجال منقوصة و أعمال محفوظة، و الموت يأتي بغتة ، فمن يزرع خيرا يوشك أن يحصد رغبة، و من يزرع شرا يوشك أن يحصد ندامة، و لكل زارع ما زرع» امالي طوسي:527
[16]بحار: 53/117، احتجاج:2/492؛ «… لَا يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلْ انتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ» أنعام/158
[17]مدثر/50
[18]صف/4
[19]بحار:99/215، جمالالأسبوع:37
[20]بحار:99/108؛ إقبالالأعمال:298
[21]مصباح كفعمي: 176
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.