۱۱ صفر ۱۴۱۸ قمری – ۲۷ خرداد ۱۳۷۶ شمسی – شرح آيه واعتصموا بحبل الله
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم. الحمد لله و السلام و الصلاة علي رسول الله و علي آله آل الله. لا سیما علي بقية الله روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء. و اللعنة دائمة علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين.
اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم. واعتصمو بحبل اللّه جمیعا ولا تفرقوا واذكرو نعمة اللّه عليكم اذ كنتم اعدائا فالف بين قلوبكم فاصبحتم بنعمته اخوانا و كنتم علي شفا حفرة من النار فانقذكم منها. به توفيق پروردگار آرزوداريم كه انشاء للّه در اين ده شب دربارة اعتصام به حبل پروردگار و توجه به اين معنايي كه ذات مقدس پروردگار در اين آية سورة آل عمران، به اين امري كه خداي عزوجل به مردم مسلمان فرموده كه ترجمة تحت لفظي اين آياتي كه تلاوت كردم اين است كه و اعتصمو بحبل اللّه جميعا همتون اي مسلمانها اي مومنين به اعتصام به حبل خدا كنيد بدونيد كه اين جمله را ترجمه نميكنم چون دربارة همين جمله ميخوام اين شبها عرايضي عرض كنم .
اعتصام به حبل خدا كنيد همتون. و تفرقه بين شما وجود نداشته باشد و به ياد بياوريد نعمت پروردگار را وقتي كه همه باهم دشمن بوديد قبل از اسلام مردم همه با يكديگر دشمن بودند اسمش زمان جاهليت بود. در اثر جهل و ناداني در نداشتن صراط مستقيم و نظام و الگو طبعا هر كدام راي مختص به خودشون داشتند و چون ديگري اينطور فكر نميكرد طبعا با او دشمن ميشدند. اذ كنتم اعداء فالف بين قلوبكم خداي تعالي به وسيلة اسلام به وسيلة بعثت رسول اكرم دلهاي شما را با هم مانوس كرد همه با هم يكي شديد فاستحتم بنعمته اخوانا يك زمان چشم باز كرديد ديديد همه با هم برادريد و كنتم علي شفا اخرة من النار شما كنار گلة آتش بوديد چون در همين دنيا انسان در اثر جهل و ناداني در اتش ناداني و جهل ميسوزد و همين آتش منجر به ورود به جهنم ميگردد. لذا پروردگار ميفرمايد: شما در لب گودي آتش بوديد و كنتم علي حفرة من النار فانقذكم منها خداي تعالي شما را از اين كنار گودي آتش بودن نجاتتون داد. اين ترجمة تحت لفظي اين آيات، مطلبي را كه انشاء للّه ميخواييم دربارهاش بحث كنيم اين است كه پروردگار متعال در دو جاي از قرآن ميفرمايد واعتصموا، واعتصموا يكي در اين جاست يكي هم در سورة حج است كه ميفرمايد واعتصموا باللّه اينجا ميگد واعتصموا بحبل للّه اونجا ميفرمايد واعتصموا باللّه، غالبا مفسرين كلمة واعتصموا را اينطور معنا كردند كه تمسك كنيد. ترجمه بعضي كه كردهاند گفتهاند چنگ بزنيد. چنگ بزنيد به حبل خدا، تمسك كنيد به حبل خدا، يا در اون آيه تمسك كنيد به خدا و يا چنگ بزنيد به دين خدا چون انجا با اين ترجمه چنگ بزنيد معنا پيدا نميكنه. لذا كلمة دين را مفسرين اضافه كردهاند.
ولي وقتي كه ما به روايات مراجعه ميكنيم مخصوصا امام سجاد عليه الصلاة والسلام از ايشان سوال شد كه معني واعتصموا باللّه چيست؟ يا معني معصوم چيست؟ چون اينها همه از يك ريشهاست واعتصموا باللّه يا واعتصموا بحبل اللّه يا كلمة معصوم آسان، اعتصام اينها همه يك معنا و از يك ريشه است به همة ما دستور دادهاند كه اعتصام بكنيم اگر به معناي چنگ زدن باشد يا به معناي تمسك باشد كه البته ميشود اين معنا را هم توجيح كرد و درستش كرد اما معناي واضحتر كه همان معناي عصنه است معناي واعتصموا است، اين نيست كه بگوييم معصمه به معناي منعه است اين در كتاب لغت هم هست در كلمات معصومين هم هست، واعتصموا يعني طلب ممنوعيت كنيد. نام خودتون را مانع شويد از چه؟ از چه چيز خودمون را مانع شويم؟ در روايات هست از گناه از معصيت خودتون را مانع شويد واعتصموا باللّه يعني اتقل اللّه در دو روايت در سه روايت از معصوم عليه الصلاة والسلام اين طور ترجمه شده كه واعتصموا باللّه يعني اتقل للّه يعني خودتون را مانع از گناه شويد به طور كلي بحثمون در اين شبها انشاء للّه براي مقدمه دربارة عصمت و معني عصمت خواهد بود. عصمت يك حقيقتي است به معناي ممنوعيت به معناي اين كه انسان يك ممنوعيتي داشته باشد اين را ميگن عصمت. عصمت مراكب و مراحلي دارد اين را دقت كنيد اين مقدار ممكن است، با اينكه من كوشش ميكنم مطلبم را ساده بيان كنم اما چون جنبة علمي دارد يك مقدار براتون خسته كننده باشد عصمت مراحلي دارد مراحل اول عصمت و مرتبة اول عصمت ترك گناهان است اگر شما توانستيد خودتون را جوري بسازيد كه گناه نكنيد يعني به هيچ وجه حاضر نباشيد كه گناه نكنيد .اونچنان روح شما تربيت شده باشد كه اگر گناه به طرف شما بيايد مانند ظرف سمي باشد كه به شما ارائه كنند.
اين مرتبة اول و معناي لازمة عصمته. مرحلة آخر عصمت كه مخصوص پيغمبر اكرم و ائمة اطهارو فاطمة اطهر سلام اللّه عليهم اجمعين است اين است كه از جهل مادامي آنها ممنوع باشند. يعني سر سوزني جهل، ناداني تاريكي در تمام افكارشون در روحيهاشان نباشد لذا اين وسط هم انبيايي بودند كه معصومند، معصوم از گناه معصوم از خطاء معصوم از اشتباه معصوم از نسيان و آخريش همين بود كه عرض كردم معصوم از جهل.
يك چند جمله دربارة عصمت از جهل عرض بكنم و انشاء للّه در اين شبها اگر خداي منان توفيق عنايت كردند مشروحا دربارة عصمت از جهل كه ائمة اطهار و پيغمبر اكرم و فاطمة زهرا صلواة للّه عليهم اجمعين دارند عرض خواهم كرد. عصمت از جهل يعني اينكه، جملهاي كه در دعاي ندبه است دربارة رسول اكرم واودعة من علم ما كان و ما يكون عليك خلقك خدايا تو بر پيغمبر اكرم گذاشتي علم اونچه گذشته است علم اونچه آينده است و علم اونچه الان موجود است تا عندنا من خلق اين معناي عصمت از جهله. ما ميگيم اين جهل در وجود مثلا در امام عصر شما وجود نداره شما فكر كنيد كه اگر رفتيد در يك اطاقه خلوتي و سلامي به خدمت امام زمانتون عرض كرديد اين ممكن است نداند ملائكه سلام شما را بگيرند ببرند خدمت اين حضرت تقديم كنند و والاّ خود ايشان متوجه نميشه اين نيست، به هيچ وجه جهلي در وجود مقدس امام عصر عليه الصلاة والسلام وجود ندارد اين مرحلة از عصمت اونقدر عظمت دارد و اونقدر مهم است كه انشاء اللّه توضيحاتي دربارهاش ميدهيم كه در آيات قرآن هست و در روايات فراوان ديده ميشود. در آيات قرآن اينطوري تعبير دارد كه لو كان البحر مدارا لكلمات ربي و مطلل بحر قبل ان كنت لكلمات ربي اگر دريا اون درياي آزاد بلكه در آية ديگري هست كه اگر صد اتبعهد هفت دريا اضافه بشود بر اين دريا و اينها براي كلمات خدا كه در روايات متواترهاي حتي اهل سنت نوشتهاند كه كلمات اللّه الائمة الاثنا عشر، ائمة اثناعشرند اگر اين باصطلاح كلمات خدا را بخوان در وصفش در شانش در عظمت علميشون بنويسند دريا تمام ميشه و خسته ميشن ملائكه ولي كلمات پروردگار تمام نميشه. يعني اون پروردگاري كه علمش بي نهايته و داناييش بدون پايانه اون پروردگار علمش را به خاندان عصمت عنايت كرده يعني در آية شريفة قرآن دربارة پيغمبر هست ووجدك ذالا فهدا و وجدك عائلا فاغنا خداي تعالي به تو علمي داد كه اگر اين علم را نداده بود چون مخلوق بودي راه را گم ميكردي نه اين راهي كه من شما داريم. راه در تمام خصوصيات عالم هستي.
علي عليه الصلاة والسلام ميفرمايد سلام قبل ان تفقدوني قبل از اينكه من را نبينيد از من سوال كنيد من به طرق آسمانها داناترم از طرق زمين. به هر حال اين معناي عصمته و فوق العاده و مرحلة اعلاي عصمته كه عصمت از جهل به هيچ كس حتي انبياء اولي العظم نداند و منحصر است به رسول اكرم فاطمة زهرا و ائمة اثنا عشر عليهم الصلاة والسلام.
و اما اونچه كه ما مكلفيم بايد به اون برسيم و خداي تعالي در دو آيه فرموده است واعتصموا، كلمة واعتصموا امره، يعني اعتصام كنيد، طلب عصمت كنيد خودتون را نگه بداريد بوسيلة حبل خدا و بوسيلة خود خدا. اين يعني چه؟ اگر انسان خدا را بشناسه خدا را بشناسه و بداند كه پروردگار متعال احاطة علمي بر او دارد، اين را بدونيد خدا را لب المرصاد بشناسه، خدا را اغرب عليه من حبل الوريد بداند لب المرصاد يعني چه؟ يعني در كمين توست تو او را نميبيني او تو را ميبيند از رگ گردن به تو نزديكتره اين طوري خدا را بشناسيد چطور ممكن است اين جور اگر معرفتي داشته باشد گناه بكند؟ اين معناي اعتصام به خداست. همة علت اينكه ما گناه ميكنيم اگر گناه اشتباهي و خطائي و بعد توبه درش باشد اين معناش غفلته، به خاطر غفلت و اگر خداي ناكرده اصرار بر گناه باشد و توبه بعد از گناه نباشد اين معناي بي ايماني و نداشتن اعتقاد به پروردگاره. اگر كسي خدا را قبول داشته باشد چطور ممكن است كه در محضر پروردگار گناه بكنه اينيكه به شما گفتم، واعتصموا باللّه يعني خدا را اول در نظر بگير خدا را بشناس، خدا اون حقيقتي است كه همة عالم را در يك نظام خاصي كشيده. اون حقيقتي است كه به همة هستيها هستي ميدهد همة موجودات را ايجاد ميكند اگر الان قلب دارد مشغول كار است و دارد به شما جان ميده رگ در رگهاي بدنتون خون را در جريان مياندازد با ارارة پروردگاره. نه با ارادة توست نه با خواست طبيبه نه با خواست طبيعته اگر با ارادة توست خواست بعضي از رگهاي قلبت مثلا مسدود بشه نگذار مسدود بشه اگر با ارادة طبيعته تو طبيعت را چي ميداني مگر؟ طبيعت چيه؟ امام صادق فرمود اون طبيعتي كه تو ميگي اگر فهم و شعور دارد و اگر درك و علم دارد همان خداست. ما چيز ديگهاي دربارة، تو اسمش را گذاشتهاي طبيعت ما ميگيم خدا، اگر شعور ندارد چطور ميتواند ذات نايافته از هستي بخش، كي تواند كه شود هستي بخش چطور ميتواند اين عقل و شعور را خلق كند اينجاد كند؟
يكي از دانشمندان به نام كرسي موريسم در يك كتابي داره ترجمه شده به فارسي به نام راز آفرينش انسان. در اونجا مثلهايي براي اين مسئله ميزنه كه تصادف نيست شما اگر فرض كنيد تمام عالم هستي همين يك كرة زمين اين مخلوق را داره و تصادف هم اشكال نداره اين قدر باشه ميگه نه اينطور نيست. شما يك كتاب صد صفحهاي را صد تا سكه را در ميان جيبتون بريزيد شماره بگذاريد، اين كتاب صد صفحهاي بهتر ميتونه روشن بكنه مثال را به طور او ميگه اين را باصطلاح متفرقش كنيد، با احساس سر انگشت هم شخص كور نتونه بفهمه كه اين صفحه، صفحة اوله يا دوم اينها را اينجا مخلوط بريزيد يك كور اگر بخواد صفحة اول را بدون ديدن و بدون احساس سر انگشت چون گاهي ميشه از سر انگشت يك ديدي بوجود ميياد كه بعضي از دانشمندان نوشتهاند بدون اينها طبيعي طبيعي بخواد صفحة اول را در اولين مرتبه برداره از صد احتمال يك احتماله چون احتمال داره دوم باشه احتمال داره سوم باشه احتمال داره چهارم باشه. و همينطور، و صفحه دوم را بعد از صفحة اول بخواد برداره از ده هزار احتمال يك احتماله حساب بكنيد صفحة سوم اوج ميگيره چهارم، پنجم تقريبا ده صفحه را بخواد پشت سر هم بدون اعمال شعور برداره محاله محاله، محاله اونوقت شما بياييد در خلقت يكي از دانشمندان ميگه صد صفحة كتاب را مرتب كردن آيا اهميّتش بيشتره كه تصادف نيست؟ يا الان شايد شش ميليارد جمعيت كرة زمينه اين نقشه سر انگشتان شما؟ با تمام اين شش ميليارد جمعيته كرة زمين تفاوت داره اگر تفاوت نداشته باشه علم انگشت نگاري بهم ميخوره. چون اگر دو نفر نقش سر انگشتانشون مثل هم باشه اين دزدي كرده ميرن اون را ميگيرند. محاله ت=نه تنها اين شش ميليارد بلكه ميلياردها مردمي كه از دنيا رفتهاند و ميلياردها مردمي كه ميخوان بيان حتي نقش سر انگشت شمابا اونها هم تطبيق نميكنه. آيا اين كار را شما فكر ميكنيد طبيعت ميتونه انجام بده؟ طبيعت بر فرض حالا طبيعت يك مثلا فرض كنيد موزائيك كه ميخواييد بسازيد همش اندازه در ميياد تصادفا دوتاش مثل هم در ميياد محاله كه دو تاش مثل هم درنياد اون هم در دهها ميليارد بعضيها معتقدند كه از اول خلقت تا آخر خلقت محاله كه نقش سر انگشتان شما با اينها تطبيق بكنه. در شكلها در قيافهها در تن صداها، اونهايي كه حساسند حتي تن صدا ميگن دو نفر نميشه تن صداشون مثل هم باشه، دو نفر نميشه قيافه هاشون شبيه هم باشه بنابر اين چطور ميشه يك همچين نظام عجيبه اجتماع اين نظام عجيب خلقت اين بي خالق باشه؟ بادي حركت كرده و بشري خلق كرده و نميدونم زن و شوهري با هم ازدواج كردهاند و بچهاي متولد كردهاند همينه خداي تعالي ميفرمايد: انتم تخلقون ام نحن خالقون، شما ميگيد بچة من، من اينجادش كردم تو چه، اگر ميتوني اين همه دوست داري خدا بهت پسر بده بعد از پنج تا دختر خوب پسرش كن. اگر تو خالقي نحن الخالقون انتم تذرعونه ام نحن الزارعون تو زراعت ميكني خوب بكن، تو گندم را پاشيدي در ميان بيابان خوب بعد از مدتي برو درو كن ميري ميبيني كه، باران ميگي نيامده باران هم آمده خراب شده باران هم كه ميياد سيل برميداره ميبره، نحن الزارعون به ما متكي باشيد انتم ان شعتم شجرتها ام نحن المنشعون تو درخت را ميكاري يا ما؟ تو درخت را رشد ميدي يا ما؟ چرا ما از خدا غافليم؟ خدايي كه همه جا هست اين سلولهاي بدن شما تمامش تحت ارادة پروردگاره.
اين خوني كه در رگهاي شما حركت ميكنه تمامش تحت ارادة پروردگاره اين آبي كه از (قطع نوار) پروردگاره. از اون موجوده ريزي كه در دل سنگه تا اون مخلوقي كه هست حالا هر چه هست تمام را خدا روزي ميده و مانلدابة في الارض الاّ علي اللّه رزقها و يعلم مستقرها اين جملهاش مهمه. و يعلم مستقرها و مستوبعها كل في كتاب مبين كتاب مبين هم همة مفسرين نوشتهاند در تعبيرش منظور امام مبينه علي بن ابي طالبه علي عليه الصلاة والسلام، بنابر اين خدا را نزديك خودتون بدانيد اين معناي واعتصموا باللّه است من مكرر مثال زدم در يك مجلسي رفتيد يك آقايي شما را خيلي احترام كرده سفره براتون انداخته محبت كرده، مرد بزرگي است عالمه دانشمنده پاكه، احترامتون هم كرده شما اينجا ميتونيد يك سيلي به صورت اون بزنيد؟ خوب بله خيلي ساده است اما ميزنيد؟ معصوميد از سيلي زدن به صورت اين چنين ميزباني اينچنين مرد بزرگي، معصوميد. معناي نگه داشته شدن انسان در اثر معرفت همينه.
لذا خدا در دو جا، بيشتر هم نيست دو جاي ديگر هست به معناي، معناش باصطلاح جنبة ماضي داره كه الا الذين تابوا و اصلحوا واعتصموا باللّه ولي در دو جا يكي ميگه واعتصموا بحبل للّه يكي ميگه واعتصموا باللّه. يعين هم حبل خدا، حبل خدا چيه؟ در كتب اهل سنت ديدم، من اين جمله را مخصوصا از كتب اهل سنت نقل ميكنم آدرسش را هم خيلي روشن عرض ميكنم كتابي است به نام احقاق الحق مرحوم آيت اللّه مرعشي زحمت كشيدند اين كتاب را از كتب اهل سنت جمع كردند. حالا مفصله بحثش. در اين كتاب به اين آيه واعتصموا بحبل اللّه جميعا كه ميرسد سنيها همه ميگين منظور از حبل خدا ولايت علي و خاندانش است حبل خدا، بوسيلة معرفت حبل خدا. چرا خدا اين را كه ولايت را حبل اسمش را گذاشتند؟ حبل به خاطر اين است كه شما وقتي يك چيزي را ميخواييد بگيريد از يك جايي نجات پيدا كنيد ريسماني تو چاه افتاده باشيد با ريسمان ميياييد بيرون. در دريا داشته باشيد غرق ميشيد كشتي نجات كه همين ولايت خاندان عصمته وقتي كه ميياد ريسمون را مياندازند پايين كشتي نجاته توي دريا ريسمون را مياندازند شما ريسمون را بگيريد بياييد بالا و بعد هم اگر تمام مردم به يك ريسمون به يك طناب بخوان متوسل بشن اون را بگيرند يك همبستگي فوق العادهاي درشون ايجاد ميشه از اين جهت حبل گفتهاند اسمش را.
حبل للّه عليست، حبل اللّه حسين بن عليست حبل للّه حجة بن الحسن ارواحنا لتراب مقدم الفدا است اگر شما به اين حبل اعتصام كرديد يعني خودتون را از گناه نگه داشتيد. چطور ميشه؟ بدونيد امامتون پيشتونه، امام زمانتون همين الان تو همين مجلس بدونيد تمام يك شما را ميبينه، باز فكر نكنيد من ميگم امام زمان اومده اين گوشة مجلس نشسته و داره شماها را نگاه ميكنه. نه، هر كجاي عالم كه باشد با اون علم احاطي خودش در يك خطبهاي از علي بن ابي طالب وقتي كه از آينده و گذشته بياناتي ميفرمايد، ميفرمايد: كل ذالك علم احاططي اين همهاي كه من ميگم علمي است كه احاطه دارم محيطم همان طوريكه خدا ما را ميبينه اونها هم ما را ميبينند منتهي فرق اينها با خدا اين است كه اونچه كه اينها دارند از خدا گرفتهاند خدا ذاتي است از خودشه كل ذالك علم احاطة لاخواة الان شما در اين مجلس نشستيد هر چي تو دلتون باشه هر ارادهاي بكنيد حتي آيندة امشبتون حتي گذشتة امروزتون همه را امام زمان ميدونه. اين معناي اين است كه شما اينچنين فردي را ببينيد كنار خودتون.
شما وقتي كه زيارت عاشورا را ميخونديد خوب به حضرت سيدالشهدا داشتيد سلام عرض ميكرديد اون هم دسته جمعي اگر بنا بشه كه حضرت سيدالشهدا نشنود چه فايده كارتون بي فايده است، اگر بعضي تون را بشنوه صداي شما را بعضيتون را نشنوه باز همان بحث كارش بي فايده است شما من حتي به يكي از علماي اهل سنت گفتم، گفتم: پيغمبر اكرم در نماز ما هم ميگيم السلام عليك ايها النبي و رحمة للّه و بركاة نميگيم؟ سنيها هم چون ميگن. تمام مسلمانها هر كس نماز ميخونه اين كلمة السلام عليك ايها النبي و رحمة اللّه و بركاة را ميگه. كاف هم كافه خطابه سلام بر تو. اگر پيغمبر نميشنود اين كار تو عبثه بي فايده است و خدا چون دستور داده خدا كار بي فايده به ما دستور داده. اگر نه ميشنوه. پس ميشنود در زيارت حضرت معصومه سلام اللّه عليها زيارت اينطوريه السلام علي آدم صفوة اللّه به عنوان غايب اينجوري سلام ميگيم السلام علي ابراهيم خليل اللّه السلام علي موسي كليم اللّه السلام علي عيسي روح اللّه كه اينجا به طور غايبه از اينجا به بعد ميگيم السلام عليك يا رسول اللّه و به يك يك از ائمه با خطاب سلام عرض ميكنيم اين خطاب معناش اين است كه اينها حاضرند.
اگر حاضرند و طبق دو آية شريفة قرآن يكي ميفرمايد ويعملوا فسير للّه عملكم و رسوله و المومنون هر چي ميخواييد بكنيد بكنيد حتي اعمال قلبيتون را خدا ميبينه پيغمبرش ميبينه؟ والمومنون كه اگر بگيم تمام مومنين هم كه درست نيست پس معلومه كه ائمة اطهار عليه الصلاة والسلامند اينها هم ميبينند. خوب بنابر اين آدم در هر كجا كه ميخواد گناه بكنه ميبينيد هم معني واعتصموا بحبل اللّه و هم معني واعتصموا باللّه درسته. هر جا انسان ميخواد گناه بكنه چهارده نفر اطرافش هستند اون هم به اين عظمت و خداي تعالي هم هست ميتونيد گناه بكنيد اگر اين معرفت را داشته باشيد اعتصام به خدا و اعتصام به حبل اللّه پيدا كرديد.
حالا چرا ما اينطور نيستيم؟
چرا ما با اين روشني مطلب با اين واضحي كه در آيات قرآن به صراحت بيان شده و اعتقاد ما هست حالا دربارة ائمه حالا يك فرده وهابي مسلكي عقيده نداشته باشه دربارة خدا كه نميتونه عقيده نداشته باشه. خدايي كه داره ما را ميبينه چرا ما در حضورش گناه ميكنيم؟ عليش اينه كه تذكية نفس نكرديم خودمون را پاك نكرديم اين باصطلاح حجاب را از رو چشممون بر نداشتيم در آيات قرآن ميفرمايد خطم اللّه علي قلوبهم و علي سمعهم وعلي ابصارهم غشاوة و لهم عذاب عليم. اينه كه جلوي چشممون غشاوه است، لذا در اين آيه ميفرمايد خداي تعالي كه، الا الذين تابوا البته اين الا استثنا از ان المنافقين في الدرك في الاصفل من النار و لن تجد مسيرا منافقين در اون طبقة پايين داغ پر حرارته آتش جهنمند و اينها يار و ياوري ندارند فورا ميفرمايد الا الذين تابوا ببينيد از كجا شروع كرد، از منافقيني كه در درك اصفلند از اونها گرفته نه از شما شيعيان علي بن ابي طالب كار براي شما شيعيان علي بن ابي طالب خيلي ساده است اين را بدونيد ميفرمايد الا الذين تابوا مگر كساني كه توبه كنند همان مراحل سير و سلوكي كه هست كه خداي تعالي بحمد اللّه لطفي كرده و روشن كرده براي شما ميگه الا الذين تابوا توبه كنيد و واصلحوا اصلاح كنيد كه اين كلمة اصلاح كنيد تا مرحلة ششم مراحل تزكية نفس را باصطلاح كنترل ميكنه واعتصموا و اصلحوا و اعتصموا به يا باللّه و اخلصوا دينهم للّه اعتصام پيدا كنيد يعني بعد از اينكه تزكية نفس پيدا كرد انسان چشمش باز ميشه خدا را ميبينه . بعضي به علي بن ابي طالب گفتند: آيا پروردگارت را ديدي؟ هل رايت ربك؟ قال لم اعبد ربم لم اره من خدايي را كه نبينم عبادتش را نميتونم بكنم. عبادتش را نميكنم تو خودت را به مرحلة عبوديت برسان، خودت را بندة خالص پروردگار قرار بده، تو بندة خدا و شيطان هر دو نباش، تو مشرك نباش هم مردم را عبادت كني هم خدا را هم قوم و خويشان را عبادت كني هم خدا را. هم رسومات را عبادت كني هم خدا را اينجوري نباش.
ببين خدا را ميبيني يا نه؟ ميبينه انسان خدا را. حضرت سيدالشهدا ميفرمايد ام يت كور باد چشمي كه تو را نبينه. در دعاي عرفه هست كور باد چشمي كه خدا را نبينه يعني كور هست، كوره كه خدا را نميبينه. به كجا ميخواي نگاه كني كه خدا اونجا نباشه و خدا ارادهاش قدرتش در اونجا نباشه. خدا را ميبيني واعتصموا باللّه اينها اعتصام ميكنند به خدا و بعد به مرحلة خلوص ميرسند پس بنا بر اين انشاء للّه من درباره مطالب امشب در شبهاي آينده توضيحاتي كه خيلي اهميّت داره و انشاء اللّه اميد واريم آقايون با توجه بيشتر. من به يكي از دوستان گفتم خيلي براي من رياضت داره اين شبها بيام اينجا برم منبر نه بخاطر مجلس. مجلس خيلي الحمدللّه پر نورو پر بركته بخاطر وضع مزاجي خودم چون من با گرما خيلي سازگار نيستش اين وضع مزاجيم ولي خوب حالا انشاء للّه قصد قربت هم شما ميكنيد هم اگر خدا به من توفيق بده من و اميدواريم انشاء للّه بتونيم اونچه كه خدا راضيه انجام بديم و عرايضي كه براي شما مفيد باشه خدا به زبان من انشاء للّه جاري بكنه به هر حال ذكر مصيبتي از خاندان عصمت عليهم الصلاة والسلام كردم.
ما ساعتي هم در مقابل چشممون نيست كه بدونيم چقدر صحبت كرديم. به هر حال واقعا انسان وقتي كه بيند كه معرفتش به خدا كم ميشه به ائمة اطهار كم ميشه حالت يزيد را پيدا ميكنه انسان گاهي ميشه حتي در شرارت هم عرضه نداره والا همان، بعضيها هستند عرضة شرارت ندارند مثل يزيدند ولي يزيد عرضة شرارت داشت اينها اين عرضه را هم ندارند اين قدرت را هم ندارند موجودات بي ارزش كسي كه با خدا ارتباط نداشته باشه بي ارزشترين افراده اين را بدونيد حالا هر كي ميخواد باشه. ميخواد قدرتمند باشه ميخواد عالم باشه ميخواد با شخصيت باشه ميخواد هم يك فرد باصطلاح معمولي باشه، فرقي نميكنه بي ارزشه، در حقيقت بي ارزشه. شما وارد يك خانهاي بشيد ببينيد سفرهاي انداختند خيلي احترامتون كردند خيلي پذيرايتون كردند اينها وقتي بيرون ميريد از خونه ازتون بپرسند صاحب خانه كي بود؟ بگيد من نشناختم چقدر بده. و بدونيد هم همة اين محبتها را به خاطر شما كرده تو دنيا اومدي خدا را بشناس ولي نعمتت را بشناس بعد از هر غذا بگو خدايا شكرت چند جمله دعا بكن، وقتي كه ميخواي غذا بخوري بسم اللّه الرحمن الرحيم بگو. به ياد خدا باش.
ميشه يزيد، يزيد تيشه به ريشة خودش در مرحلة اول زد. جوان بود وقتي به درك واصل شد آخرتش كه معلوم دنياش هم كه بدبختي در يك رواياتي دارد بعيد نيست چون انسان به هر حال هر چه هم بد باشه يك مقداري وجدانش او را سرزنش ميكنه ولو وجدانش را از دست داده باشه كه شبها در اون اواخر شبها به سر خودش ميزد سر خودش را به ديوار ميكوبيد چرا من حسين بن علي را بكشم؟ چرا من سبب قتل حسين بن علي بشم؟ دربارة ابن ملجم داره جوري اين مرد و اين اشقل اشقيا در مقابل حضرت امام مجتبي ايستاده بود و اونچنان اظهار پشيماني و اونچنان وجدانش او را تحت فشار قرار داده بود كه حضرت مجتبي دلش به حال او سوخت.
اينجوري ميشه انسان چرا انسان يك خرده به خودش نياد؟ چه ميكنه انسان؟ سر مقدس ابي عبدللّه الحسين. يك چيزي ميشنويم و يك چيزي ميگيم زياد هم چون شنيديم شايد زياد توجه نكنيم. شما تصور كنيد سر مقدس امام زمانتون زبانم لال اگر ببينيد يك ظالمي گذاشته اون هم با يك چوب خيس بر لب و دندان. ما غالبا غافليم روضه كه ميخونم متوجه نيستيد والا همين جمله انسان را بايد شبها و روزها آتش بزنه آيا ميشه كسي كه داره قرآن ميخوانه اون همه معجزه از خودش نشان ميده در حضور زن وبچهاش در حضور دوستانش با چوب خيزران دارن ميزنن دندانش. لا حول و لا قوة باللّه العلي العظيم.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.