۳۰ صفر ۱۴۱۵ قمری – اهميت‌ ولايت‌ و توسلات‌ به‌ ائمه‌

 اهميت‌ ولايت‌ و توسلات‌ به‌ ائمه‌ 30 صفر 1415 

 اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌.

 الحمد لله‌ رب‌ العالمين‌ و الصلاة‌ و السلام‌ علي‌ اشرف‌ الانبياء و المرسلين‌. سيدنا و نبينا ابو القاسم‌ محمد. (اللهم‌ صل‌ علي‌ محمد و آل‌ محمد و عجل‌ فرجهم‌). و علي‌ آله‌ الطيبين‌ الطاهرين‌ لا سیما علي‌ سيدنا و مولانا حجة‌ ابن‌ الحسن‌ روحي‌ و ارواح‌ العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفداء. و اللعنة‌ الدائمة علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الآن‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

 بموالاتكم‌ علم‌ الله‌ تعالي‌ معالم‌ ديننا و اصلح‌ ما كان‌ فسد من‌ دنيانا. و بموالاتكم‌ تمت‌ الكلمه‌ و عظمت‌ نعمه‌ و ائتلفت‌ الفرقه‌. و بموالاتكم‌ تقبل‌ الطاعة‌ المفترضه‌ و لكم‌ المودة‌ الواجبه‌.

 شبها كوتاه‌ است‌ و اگر چه‌ اين‌ شبها، شبهاي‌ خواب‌ نيست‌. شبهايي‌ است‌ كه‌ ما در اين‌ شبها بايد كسب‌ معارف‌ و حقايق‌ دينمون‌ را از مجالس‌ عزداري‌ خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ بكنيم‌. من‌ فقط‌ چند جمله‌ بعنوان‌ اينكه‌ عرض‌ ادبي‌ به‌ محضر مقدس‌ حضرت‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا روحي‌ فداه‌ بكنم‌ بسيار كوتاه‌ انشاء الله‌ بعد مشغول‌ عزاداري‌ خواهيد شد. اميد است‌ فاطمة‌ زهرا امشب‌ كه‌ انشاء الله‌ در مشهد كنار علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا ديگه‌ تشريف‌ بياورند به‌ مجلس‌ ما هم‌ سري‌ بزنند. دو ماه‌ عزاداري‌ كرديم‌، حضرت‌ بقية‌ الله‌ ارواحنا فداه‌ در مجلس‌ تشريف‌ داشته‌ باشند و عرض‌ تسليت‌ به‌ پيشگاه‌ مقدسشون‌ بكنيم‌. بموالاتكم‌ علم‌ الله‌ تعالي‌ معالم‌ ديننا. من‌ يك‌ وقتي‌ روي‌ اين‌ جمله‌ فكر مي‌كردم‌ كه‌ شيعه‌ بخاطر موالات‌ ائمة‌ اطهار، بخاطر ولايت‌ آنها، آنقدر دانشمند شده‌ در اعتقادات‌ به‌ كمال‌ رسيده‌ كه‌ گاهي‌ من‌ فكر مي‌كردم‌ كه‌ يك‌ شيعة‌ عامي‌ از بعضي‌ از علماي‌ اهل‌ سنت‌ بافهمتر، عالمتر، استدلالي‌تر و عميقتره‌. همين‌ مجالسي‌ كه‌ برپا ميشه‌، همين‌ محافلي‌ كه‌ برگزار ميشه‌، اينها معارف‌ دين‌ را بوسيلة‌ خاندان‌ عصمت‌ عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ به‌ ما تعليم‌ داده‌ ميشود. اگر ولايت‌ اينها را ما نمي‌داشتيم‌، باور كنيد هيچ‌ از معارف‌ حقه‌ برخوردار نبوديم‌. نمونه‌هايش‌ هست‌. در بين‌ دانشمندان‌ اهل‌ سنت‌ هستند كساني‌ كه‌ خيلي‌ هم‌ زحمت‌ كشيدند. درس‌ خوندند. ولي‌ چون‌ از سرچشمة‌ زلال‌ ولايت‌ استفاده‌ نكردند، خيلي‌ عامي‌ هستند. در مسائل‌ خيلي‌ جزئي‌ گاهي‌ ميشه‌ نمي‌تونند بفهمند و استدلال‌ بكنند.

 شما مكه‌ برويد كه‌ مركز علم‌ و دانش‌ اهل‌ سنته‌ و علماي‌ بزرگي‌ در آن‌ مركز هستند، همين‌ اعمال‌ غلطشون‌ كه‌ نمي‌گذارند انسان‌ متوسل‌ به‌ پيغمبر اكرم‌ بشود و يا به‌ خاندان‌ عصمت‌ متوسل‌ بشود، از نظر علمي‌ بقدري‌ اين‌ كار، بقدري‌ اين‌ كار جاهلانه‌ است‌ كه‌ هم‌ با قرآن‌ منافات‌ داره‌، هم‌ با روايات‌ اهل‌ سنت‌ منافات‌ داره‌ هم‌ با عقل‌. من‌ به‌ يك‌ عالم‌ سني‌ گفتم‌ كه‌ من‌ قبل‌ از آمدنم‌ به‌ مكه‌ از يك‌ كارخانة‌ قندي‌ ديدن‌ ميكردم‌. مديرعامل‌ كارخانه‌ توي‌ اطاقش‌ ما را پذيرائي‌ كرد. كارگرها هر چه‌ به‌ او مراجعه‌ مي‌كردند، او مي‌گفت‌ من‌ گفتم‌ به‌ شما كه‌ از آقاي‌ مهندس‌ صالح‌ بپرسيد. همة‌ كارها را به‌ ايشان‌ من‌ ارجاع‌ دادم‌. حتي‌ حقوق‌ ماهانه‌اتون‌ را هم‌ بايد از ايشون‌ بگيريد. من‌ حس‌ كنجكاويم‌ تحريك‌ شد. گفتم‌ كه‌ اين‌ آقاي‌ مهندس‌ صالح‌ كيه‌ كه‌ شما اينقدر نسبت‌ به‌ او اظهار علاقه‌ مي‌كنيد؟ مديرعامل‌ با اينكه‌ همة‌ كارخانه‌ مال‌ او يا در اختيار او بود، گفت‌ كه‌ اين‌ آقاي‌ مهندس‌ صالح‌ از روز اول‌ كه‌ خواستيم‌ اين‌ كارخانه‌ را بسازيم‌ بوده‌. به‌ همة‌ جزئيات‌ اين‌ كارخانه‌ آشناست‌. همه‌ چيز را مي‌داند و بعد هم‌ آنقدر مورد اعتماده‌ كه‌ من‌ تعبير او را عرض‌ مي‌كنم‌، كه‌ من‌ به‌ چشم‌ خودم‌ آنقدر اعتماد ندارم‌ كه‌ به‌ او دارم‌. لذا و اضافه‌ كرد كه‌ هميشه‌ هم‌ ايشان‌ نسبت‌ به‌ اين‌ تشكيلات‌ وفادار بوده‌ و با محبت‌ كار كرده‌. لذا براي‌ اينكه‌ يك‌ اجر امانتداري‌ و محبت‌ او را داده‌ باشم‌، دو براي‌ اينكه‌ كارگرها بدونند در اين‌ كارخانه‌، امانتداري‌ و محبت‌ و اطاعت‌ ارزش‌ داره‌ و سه‌ براي‌ اينكه‌ نظم‌ امور برقرار باشه‌ و تمام‌ كارها به‌ من‌ مراجعه‌ نشه‌، مردم‌ او را بشناسند، من‌ ميگم‌ همة‌ كارها را به‌ او مراجعه‌ كنيد. اين‌ مطلب‌ را وقتي‌ من‌ به‌ او گفتم‌ گفت‌ بسيار مردم‌ ايران‌ باهوشند. كارها را روي‌ حساب‌ انجام‌ ميدن‌. گفتم‌ خدا هم‌ همين‌ مقدار لااقل‌ بايد حكيم‌ باشه‌. طبق‌ روايات‌ خودتون‌ روح‌ پيغمبر اكرم‌ و ارواح‌ ائمة‌ اطهار عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ از قبل‌ از خلقت‌ بوده‌اند و تمام‌ علوم‌ اولين‌ و آخرين‌ در اختيار پيغمبر و اهل‌ بيتش‌ بوده‌ و اينها آنقدر امانتدارند كه‌ كوچكترين‌ كاري‌ برخلاف‌ خواستة‌ پروردگار نمي‌كنند. لا يسبقونه‌ بالقول‌ و هم‌ بامره‌ يعملون‌. بنابراين‌ خدا هم‌ همين‌ كار ساده‌اي‌ كه‌ ما انجام‌ ميديم‌، انجام‌ داده‌. براي‌ اينكه‌ تشكر كرده‌ باشد خدا از بندگي‌ پيغمبر و اهل‌ بيتش‌، چون‌ خدا شكوره‌، و اجر آنها را داده‌ باشد و براي‌ اينكه‌ مردم‌ عقب‌ سر اين‌ صالحين‌ و معصومين‌ حركت‌ كنند و براي‌ اينكه‌ مردم‌ بدانند در دستگاه‌ خلقت‌ اجر هر كسي‌ به‌ حد خودش‌ محفوظه‌، خداي‌ تعالي‌ ما را وادار كرده‌ كه‌ برويم‌ در خاندان‌ عصمت‌ و الباب‌ مبتلا به‌ الناس‌. دري‌ كه‌ مردم‌ همه‌ نياز به‌ اون‌ در دارند. به‌ موالاتكم‌ علم‌ الله‌ معالم‌ ديننا. ببينيد يك‌ مطلب‌ به‌ اين‌ سادگي‌ را وهابيت‌ نمي‌فهمه‌. علماشون‌ نمي‌فهمند. آن‌ محمد بن‌ عبد الوهاب‌ ملعون‌ نمي‌فهمه‌. ابن‌ تيميه‌ نفهميده‌. اين‌ علماي‌ بزرگي‌ كه‌ در تمام‌ جامعة‌ اهل‌ سنت‌ برگزيده‌ هستند، نمي‌فهمند. اما شما شيعيان‌ اين‌ را فهميديد، درك‌ كرديد. بموالاتكم‌ علمن‌ الله‌ تعالي‌ معالم‌ ديني‌. هر كدامتون‌ مقروض‌ ميشيد، مريض‌ داريد، گرفتاري‌ پيدا مي‌كنيد، بريم‌ امشب‌ مجلس‌ عزاداري‌ ابي‌ عبد الله‌ الحسين‌. برويم‌ حرم‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا، برويم‌ يك‌ توسلي‌ به‌ ائمة‌ اطهار كنيم‌، دعاي‌ توسل‌ بخوانيم‌ و مشكلمون‌ را حل‌ كنيم‌.

 من‌ يادمه‌ روزهاي‌ آخري‌ كه‌ شاه‌ در اوج‌ قدرت‌ بود، يك‌ دعاي‌ توسلي‌ در دار السياده‌ مردم‌ برپا كرده‌ بودند. نيتشون‌ وقتي‌ مي‌گفتند حاجاتنا، نيتشون‌ اين‌ بود كه‌ اين‌ رژيم‌ سرنگون‌ بشه‌. رژيم‌ با آن‌ قدرت‌ را با همين‌ دعاي‌ توسل‌ سرنگون‌ كردند. شما داراي‌ يك‌ گنج‌، يك‌ ثروت‌، يك‌ عظمت‌ معنوي‌ هستيد كه‌ خدا ميدونه‌ اگر هر كه‌ داشته‌ باشه‌، آسمان‌ را ميتونه‌ به‌ زمين‌ بياره‌. بموالاتكم‌ علمن‌ الله‌ معالم‌ ديننا. اين‌ مربوط‌ به‌ معالم‌ دين‌. و اصلح‌ ما كان‌ فسد من‌ الدنيانا. اگر به‌ موالات‌ آنها توجه‌ كنيد، تحت‌ فرمان‌ آنها باشيد، آنها را ولي‌ خودمان‌ بدانيم‌ كه‌ متأسفانه‌ در اين‌ جهت‌ لنگيم‌ و محبت‌ دنيا بر ما نمي‌گذاره‌ صددرصد ما به‌ موالات‌ خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ توجه‌ كنيم‌. اگر در جهت‌ دنيامون‌ هم‌ تحت‌ برنامه‌ و تعليمات‌ آنها باشيم‌، خداي‌ تعالي‌ تمام‌ كارهامون‌ را اصلاح‌ ميكنه‌. و بموالاتكم‌ علم‌ الله‌ تعالي‌ معالم‌ ديننا و اصلح‌ فسد من‌ دنيانا. اگر يك‌ گوشة‌ دنياي‌ ما يك‌ فسادي‌ پيدا بشه‌، يك‌ مرضي‌ پيدا بشه‌، يك‌ ورشكستگي‌ پيدا بشه‌، يك‌ لنگي‌ داشته‌ باشه‌، به‌ موالات‌ آنها برطرف‌ ميشه‌. هر وقت‌ يك‌ گرفتاري‌ پيدا كرديد، فورا برويد در خانة‌ خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌. من‌ يك‌ وقتي‌ براي‌ شما عرض‌ كردم‌ كه‌ پيغمبر اكرم‌ با همة‌ عظمتش‌ ميگه‌ اني‌ لاجد في‌ بدني‌ ضعفا. حضرت‌ زهرا بهش‌ عرض‌ ميكنه‌ اعيذك‌ بالله‌ يا ابتا من‌ الضعف‌. من‌ تو را پناه‌ ميدم‌ به‌ خدا اي‌ پدر از ضعف‌. اين‌ معناش‌ مي‌دونيد چيه‌؟ اگر ضعفي‌ داشتيد، اگر كسالتي‌ داشتيد، اگر مرضي‌ داشتيد بريد در خانة‌ فاطمة‌ زهرا بگيد يا فاطمه‌ اني‌ لاجد في‌ بدني‌ ضعفا. اني‌ لاجد في‌ مثلا كسبي‌، كاري‌ مثلا در زندگيم‌ يك‌ ضعفي‌ پيدا شده‌، در روحياتم‌ يك‌ ضعفي‌ پيدا شده‌. ببينيد با كلمة‌ يا مولاتي‌ يا فاطمة‌ اغيثيني‌، اين‌ ضعفتون‌ برطرف‌ ميشه‌ يا نميشه‌؟ ميشه‌. تجربه‌ شده‌ كه‌ ميشه‌. تجربه‌ نمي‌خواد. وقتي‌ كه‌ در پيغمبر اكرم‌ اثر بگذاره‌. حضرت‌ زهرا خودش‌ ميفرمايد من‌ برگشتم‌ وقتي‌ كه‌ كساء را روي‌ پدرم‌ كشيدم‌، برگشتم‌ نگاهش‌ كردم‌. ديدم‌ صورتش‌ مثل‌ ماه‌ شب‌ چهارده‌ كأنه‌ البدر في‌ ليلة‌ تمامه‌ و كماله‌ ميدرخشه‌. اين‌ همان‌ آقائي‌ بود كه‌ وقتي‌ وارد خانة‌ فاطمة‌ زهرا شد، ضعف‌ داشت‌. پيغمبر كه‌ بره‌ در خانة‌ فاطمة‌ زهرا، ماها معلوميم‌.

 بخدا قسم‌ مكرر تجربه‌ شده‌. من‌ يكي‌ دو تا معجزه‌ از حضرت‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا خودم‌ به‌ چشم‌ خودم‌ ديدم‌. البته‌ معجزات‌ زياد. ولي‌ اين‌ دو تا را ديگه‌ هيچ‌ نمي‌تونم‌ اصلا به‌ هيچ‌ چيز حملش‌ كنم‌. يك‌ شب‌ در صحن‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا با يكي‌ از دوستان‌ مي‌رفتيم‌. يك‌ مردي‌ روي‌ چرخ‌ بود. اين‌ پاهاش‌ فلج‌ بود. نمي‌دونم‌ ديديد بعضي‌ فلجها هستند كه‌ فقط‌ استخواني‌ از پاهاش‌ هست‌. اصلا گوش‌ نداره‌. اين‌ خودش‌ جمع‌ مي‌كرد مي‌گذاشت‌ روي‌ زانوش‌. و خيلي‌ ما متأثر شديم‌. آن‌ دوستمون‌ يك‌ پولي‌ مي‌خواست‌ به‌ ايشان‌ بده‌، ايشان‌ رد كرد گفت‌ من‌ فقير نيستم‌. گذشتيم‌. فردا شب‌ شايع‌ شده‌ بود كه‌ در صحن‌ مطهر كه‌ يك‌ نفر را، يك‌ فلجي‌ را حضرت‌ رضا صلوات‌ الله‌ عليه‌ شفا دادند. ما خيلي‌ دوست‌ داشتيم‌ ببينيم‌ آن‌ شخص‌ را. جوانهايي‌ بودند كه‌ آنوقت‌ هم‌ در كانون‌ بحث‌ و انتقاد مي‌آمدند به‌ ما گفتند كه‌ آقا ما اين‌ فلج‌ را از دست‌ مردم‌ نجات‌ داديم‌. برديمش‌ توي‌ اين‌ مثلا رستوراني‌ اينجا هست‌ كه‌ مزاحمش‌ نشن‌. چون‌ اذيتش‌ مي‌كردند. شما مي‌خوايد او را ببينيد. براي‌ شما مانعي‌ نداره‌. ما را برداشتند بردند. من‌ ديدم‌ اين‌ خيلي‌ به‌ چشمم‌ آشناست‌. من‌ بهش‌ گفتم‌ ما شما را كجا ديديدم‌؟ گفت‌ ديشب‌ من‌ روي‌ چرخ‌ كه‌ آن‌ آقا مي‌خواست‌ پول‌ به‌ من‌ بده‌ من‌ نگرفت‌. اِ توئي‌. خدا ميدونه‌ من‌ براي‌ يك‌ لحظه‌ اصلا دچار حيرت‌ شدم‌. گفتم‌ پات‌ را ببينم‌. پاهاش‌ مثل‌ پاهاي‌ معمولي‌، مناسب‌ تنه‌اش‌، گوشت‌ داشت‌. بلند شد يك‌ مقدار جلوي‌ ما راه‌ رفت‌. لا اله‌ الا الله‌. عمي‌ العين‌ لا تراك‌. كور باد چشمي‌ كه‌ تو را نبينه‌.

 حالا نقل‌ زياده‌. من‌ از روابط‌ عمومي‌ آستان‌ قدس‌ رضوي‌ يك‌ وقت‌ سؤال‌ كردم‌ كه‌ شما اين‌ معجزاتي‌ كه‌ اينجا انجام‌ ميشه‌، شما ثبت‌ مي‌كنيد؟ گفتند بله‌. گفتم‌ بطور متوسط‌ در ماه‌ چند تا ثبت‌ مي‌كنيد. ايشان‌ به‌ من‌ گفت‌ كه‌ چون‌ اكثرا ممكنه‌ دروغ‌ بگويند، ما توي‌ پنجاه‌ تا، صدتا، شايد چندتايي‌ را ثبت‌ كنيم‌. چون‌ پولي‌ از ناحية‌ آستانه‌ بهشون‌ داده‌ ميشه‌. خيلي‌ احترام‌ ميشه‌، ثبت‌ ميشه‌. ممكنه‌ يك‌ عده‌ ادعا كنند. آنهائي‌ كه‌ براي‌ ما ثابت‌ ميشه‌، سابقة‌ قبليشون‌ را داريم‌، ثابت‌ ميشه‌ بطور متوسط‌ ماهي‌ دو تا معجزه‌ در اين‌ دفتر ثبت‌ ميشه‌. خيلي‌ عجيبه‌. آنوقت‌ شما اگر در دنياتون‌ گرفتاري‌ داشته‌ باشيد لااقل‌، حالا كه‌ ما اهل‌ معنا و اهل‌ آخرت‌ نيستيم‌، لااقل‌ در دنيامون‌ برويم‌ در خانة‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌. و اصلح‌ ما كان‌ فسد من‌ دنيانا و بموالاتكم‌ تمت‌ الكلمه‌. شما اين‌ را بدونيد كلام‌ خدا وقتي‌ تمام‌ ميشه‌ كه‌ با عترت‌ توأم‌ باشه‌. پيغمبر اكرم‌ فرمود اني‌ تاركم‌ فيكم‌ الثقلين‌ كتاب‌ الله‌ و عترتي‌ ما ان‌ تمسكتم‌ بهما لن‌ يفترقا هر كس‌ بگه‌ من‌ را قرآن‌ بسه‌ و اقتدا بكنه‌ به‌ همان‌ كسي‌ كه‌ گفت‌ حسبنا كتاب‌ الله‌، اين‌ كلام‌ براش‌ تمام‌ نيست‌ و هر كسي‌ هم‌ بگه‌ ما فقط‌ روايات‌ را مي‌خوايم‌، قرآن‌ را نمي‌خوايم‌؛ باز كلام‌ تمام‌ نيست‌. به‌ موالاتكم‌، به‌ درسي‌ كه‌ شما به‌ ما مي‌ديدي‌، به‌ تعليماتي‌ كه‌ شما به‌ ما مي‌ديد، به‌ پيروي‌ از شما، به‌ محبت‌ از شما، تمة‌ الكلمه‌ و عظمت‌ النعمه‌. آنوقت‌ ما عظمت‌ نعمت‌ ولايت‌ را مي‌فهميم‌. آنوقت‌ مي‌فهميد كه‌ زيارت‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا امشب‌ شب‌ شهادتشه‌، ما مردم‌ خراسان‌ كه‌ خيلي‌ به‌ آقا اذيت‌ وارد كرديم‌. انشاء الله‌ شما زوار جزء آنهائي‌ نباشيد كه‌ مردم‌، جزء مردمي‌ نباشيد كه‌ اذيت‌ وارد كرده‌ باشيد.

 خدا رحمت‌ كنه‌ مرحوم‌ آشيخ‌ حبيب‌ الله‌ گلپايگاني‌ ايشون‌ براي‌ من‌ يك‌ خوابي‌ نقل‌ كردند. فرمودند كه‌ من‌ وارد حرم‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا شدم‌. ديدم‌ بدن‌ حضرت‌ در وسط‌ حرم‌ يك‌ پارچة‌ سفيدي‌ هم‌ روي‌ بدنشون‌ كشيدند و مثل‌ اينكه‌ از دار دنيا رفته‌اند. در همين‌ بين‌ يك‌ بادي‌ حركت‌ كرد اين‌ پارچه‌ را از روي‌ بدن‌ حضرت‌ دور كرد. ديدم‌ بدن‌ حضرت‌ سوراخ‌ سوراخه‌. گفتم‌ آقا من‌ شنيده‌ بودم‌ شما را با سم‌ شهيد كردند. شما اين‌ بدنتون‌ چرا اينطوره‌؟ البته‌ در اينجا يك‌ گناهي‌ را فرموده‌ بودند. ولي‌ بطور كلي‌ زواري‌ كه‌ مي‌آن‌ گناهكارند، هر وقت‌ گناه‌ مي‌كنند مثل‌ تيري‌ است‌ كه‌ به‌ بدن‌ من‌ مي‌زنند.

 من‌ يك‌ وقتي‌ در معناي‌ اللهم‌ ان‌ قتلت‌ امير المؤمنين‌ گفتم‌ تنها ابن‌ ملجم‌ كشندة‌ امير المؤمنين‌ نبود. ماها اگر گناه‌ بكنيم‌، معصيت‌ بكنيم‌، علي‌ بن‌ ابي‌ طالب‌ را كشته‌ايم‌. يك‌ گناه‌ ديگري‌ است‌ حضرت‌ مي‌فرمايد، خود امير المؤمنين‌، مي‌فرمايد اگر كسي‌ اين‌ گناه‌ را بكنه‌ فكأنه‌ قتل‌ علي‌ سبعين‌ مرة‌. مثل‌ اين‌ است‌ كه‌ علي‌ را هفتاد مرتبه‌ كشته‌ باشه‌. خيلي‌ بايد مواظب‌ اعمالمون‌ باشيم‌. تمة‌ الكلمه‌ و عظمت‌ النعمه‌ و بموالاتكم‌ و اعتلفت‌ الفرقه‌، بموالات‌ خاندان‌ عصمت‌ اين‌ تفرقه‌ها، همه‌ بايد از بين‌ بره‌. همه‌ يكي‌ باشند. همه‌ در يك‌ راه‌ قرار بگيرند. همه‌ تحت‌ فرمان‌ يك‌ فرمانده‌ باشند. و بموالاتكم‌ تقبل‌ الطاعة‌ المفترضه‌. به‌ موالات‌ شما اعمال‌ واجبمون‌ حتي‌ قبول‌ ميشه‌. يعني‌ اگر موالات‌ شما را نداشته‌ باشيم‌، اعمال‌ واجبمون‌ هم‌ قبول‌ نميشه‌. يعني‌ اگر موالات‌ خاندان‌ عصمت‌ نباشه‌، اگر تحت‌ فرمان‌ آنها ما نباشيم‌، اگر تحت‌ برنامة‌ آنها نباشيم‌، نه‌ توحيدمون‌ قبوله‌، نه‌ امام‌ شناسيمون‌، نه‌ پيغمبر شناسيمون‌. حتي‌ در روايت‌ داره‌ كه‌ اگر كسي‌ شب‌ تا صبح‌ مشغول‌ عبادت‌ باشه‌ و همة‌ روزهاي‌ دورة‌ سال‌ را روزه‌ بگيره‌ و در بين‌ ركن‌ و مقام‌ كشته‌ بشه‌، مظلوم‌ هم‌ كشته‌ بشه‌ و ولايت‌ خاندان‌ عصمت‌ را نداشته‌ باشه‌ فاكب‌ الله‌ في‌ النار. خدا به‌ رو او را در آتش‌ جهنم‌ مي‌اندازه‌. شما ممكنه‌ بگيد چرا؟ چرا نداره‌. وقتي‌ كه‌ خدا شما يك‌ مثال‌ خيلي‌ ساده‌. يك‌ سرباز در يك‌ لشگري‌ باشه‌. اين‌ طبق‌ دستور فرمانده‌ عمل‌ نميكنه‌. براي‌ خودش‌ گاهي‌ قدم‌ راست‌ ميره‌، گاهي‌ به‌ چپ‌ برميگرده‌، براي‌ خودش‌ كار داره‌ ميكنه‌. اين‌ را مي‌گيريدش‌ مي‌زنيدش‌ بيرون‌ مي‌كنيد. ميگيد اين‌ بيشتر از بقية‌ سربازها زحمت‌ كشيده‌. زحمتش‌ توي‌ سرش‌ بخوره‌. به‌ چه‌ درد ميخوره‌. اسباب‌ دردسر هم‌ درست‌ كرده‌. اگر تحت‌ فرمان‌ فرماندهان‌ الهي‌ و تحت‌ ولايت‌ آنها ما نباشيم‌، فايده‌اش‌ چيه‌؟ مثل‌ همون‌ سربازه‌. بايد تحت‌ فرمان‌ باشيم‌. هرچي‌ دلم‌ ميخواد دستام‌ را روي‌ هم‌ بگذارم‌ نماز بخونم‌. دلم‌ ميخواد سلام‌ نماز را قبل‌ از تشهد بدم‌، دلم‌ مي‌خواد. كاش‌ خودش‌ دلش‌ مي‌خواست‌. هواي‌ نفسش‌ اقلا نفسش‌ را از خودش‌ راضي‌ كرده‌. ابو حنيفه‌ دلش‌ اينجوري‌ خواسته‌. اين‌ خيلي‌ بدتره‌. آخه‌ بعضي‌ افراد هستند كه‌ هواي‌ نفس‌ خودشون‌ را عمل‌ ميكنند. بعضي‌ هستند هواي‌ نفس‌ ديگران‌ را پياده‌ مي‌كنند. بدبختي‌ اينه‌. هواي‌ نفس‌ نمي‌دونم‌ سلطان‌ زمانشون‌ را عملي‌ ميكنند.

 علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ كه‌ جان‌ همه‌امون‌ بقربانش‌، در نيشابور حتي‌ شرط‌ توحيد و خداشناسي‌ را ولايت‌ دونسته‌. ميگه‌ بشرطها و انا من‌ شروطها. همانطوري‌ كه‌ روايت‌ داريم‌ كه‌ كلمة‌ لا اله‌ الا الله‌ حصني‌ فمن‌ دخل‌ في‌ حصني‌ امن‌ من‌ عذابي‌، همانطور داريم‌ ولاية‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ حصني‌ فمن‌ دخل‌ في‌ حصني‌ امن‌ من‌ عذابي‌. بجهت‌ اينكه‌ لا اله‌ الا الله‌ بي‌ ولايت‌ نميشه‌. ولايت‌ هم‌ بدون‌ لا اله‌ الا الله‌ نميشه‌. و بموالاتكم‌ تقبل‌ الطاعة‌ المفترضه‌ و لكم‌ المودة‌ الواجبه‌. واجبه‌ كه‌ همه‌امون‌ اين‌ خاندان‌ را دوست‌ داشته‌ باشيم‌. حتي‌ فرزندانشون‌ را.

 مرحوم‌ شيخ‌ صدوق‌ در اعتقاداتش‌ مي‌فرمايد اعتقاد ما دربارة‌ سادات‌ انهم‌ آل‌ رسول‌ الله‌. اول‌ اينكه‌ همه‌اشون‌ جزء آل‌ پيغمبرند. و ان‌ مودتهم‌ واجبه‌. دوستيشون‌ واجبه‌. چرا؟ به‌ جهت‌ اينكه‌ اجر رسالته‌. و ان‌ لمحسنهم‌ ضعفين‌ من‌ الحسنات‌ و من‌ المسيئات‌ ضعفين‌ من‌ العذاب‌. اگر محبت‌ همه‌اشون‌ واجبه‌، همه‌ را بايد دوست‌ داشته‌ باشيم‌. بدهايشون‌ دو برابر عذاب‌ مي‌بينند. يعني‌ عذاب‌ دارند و خوبهايشون‌ دو برابر اجر دارند. اين‌ وضع‌ ماست‌ در مقابل‌ خاندان‌ عصمت‌ عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌. و بموالاتكم‌ تقبل‌ الطاعة‌ المفترضه‌ و لكم‌ الموده‌ الواجبه‌ و الدرجات‌ الرفيعه‌ و المقام‌ المحمود. مقام‌ محمودي‌ كه‌ خدا به‌ پيغمبر اكرم‌ وعده‌ داده‌ كه‌ با تهجد شب‌، و تهجد بك‌ نافلة‌ لك‌ عسي‌ ربك‌ ان‌ يبعثتك‌ مقام‌ محمودا. اين‌ مقام‌ محمود مال‌ ائمة‌ اطهار عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ هم‌ هست‌ كه‌ تفسير مقام‌ محمود به‌ شفاعت‌ كبري‌ پيغمبر اكرم‌ گفته‌ شده‌ است‌.

 خوب‌ الحمد لله‌. خدايتعالي‌ اين‌ نعمت‌ را به‌ ما داده‌. الحمد لله‌ الذي‌ هانا لهذا و ما كنا لنهتدي‌ لولا ان‌ هدان‌ الله‌. خدا را شكر مي‌كنيم‌. مرحوم‌ آية‌ الله‌ كوهستاني‌ مي‌فرمود من‌ براي‌ آن‌ پدر اولي‌ كه‌ تشيع‌ را قبول‌ كرده‌، هر روز يا بعد از هر نماز يك‌ فاتحه‌ مي‌خونم‌. زحمت‌ ما را كم‌ كرده‌. ما را از ظلمات‌ به‌ نور وارد كرد. يخرجونهم‌ من‌ الظلمات‌ الي‌ النور. به‌ نور وارد كرده‌. لذا حق‌ دارند به‌ ما.

 كوشش‌ بكنيد مصائبي‌ كه‌ به‌ قبر حضرت‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا وارد ميشه‌، ما هم‌ جزء آنها نباشيم‌. جزء آنهائي‌ كه‌ مصيبت‌ وارد مي‌كنند، جزء آنها نباشيم‌. مصائب‌ ظاهري‌ كه‌ هست‌، مصيبت‌ كنار قبر علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا كه‌ هيچ‌ يك‌ از ائمه‌ عليهم‌ السلام‌ حتي‌ ائمة‌ بقيع‌ كه‌ قبرشون‌ خراب‌ شد اينطور نبوده‌ كه‌ كنار قبرشون‌ افرادي‌ كشته‌ بشن‌ آنهم‌ مظلوما. و حال‌ اينكه‌ در كنار قبر علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا چهار مرتبه‌ زوارش‌، آنهائي‌ كه‌ بهش‌ پناهنده‌ شده‌ بودند، كشته‌ شدند. يكي‌ جريان‌ عبد المؤمن‌ ازبكه‌، يكي‌ جريان‌ شورويها بوده‌، يكي‌ هم‌ جريان‌ رضاخان‌ ملعون‌ بود. و يكي‌ هم‌ كه‌ ديديد عاشوراي‌ گذشته‌.

 السلام‌ علي‌ الامام‌ الرؤف‌ الذي‌ هيج‌ بهي‌ احزان‌ . جمعي‌ كشته‌ شدند. جمعي‌ به‌ خاك‌ و خون‌ كشيده‌ شدند. شب‌ شهادت‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضاست‌. بر اين‌ پارة‌ تن‌ پيغمبر اشك‌ بريزيم‌ و حال‌ عزا به‌ خودمون‌ بگيريم‌. چراغها را خاموش‌ كنيد. انشاءالله‌ امشب‌ بايد مزد دوماهة‌ عزاداريمون‌ را بر خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ از امام‌ هشتم‌ و از حجة‌ ابن‌ الحسن‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ بگيريم‌. يا بقية‌ الله‌ آجرك‌ الله‌. امشب‌ انشاء الله‌ فاطمة‌ زهرا در مجلسمون‌ تشريف‌ مي‌آورد. خانمها خيلي‌ مؤدب‌ باشيد. خيلي‌ با توجه‌. زير بغل‌ فاطمة‌ زهرا را بگيريد. اين‌ بي‌بي‌ علاوة‌ بر آنكه‌ در پشت‌ در و ديوار پهلويش‌ شكسته‌، بازويش‌ ورم‌ كرده‌، محسنش‌ سقط‌ شده‌، اين‌ شبها هم‌ حسنش‌ را از دست‌ داده‌. هم‌ پدرش‌ را از دست‌ داده‌، هم‌ فرزند عزيزش‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا را از دست‌ مي‌دهد. لذا كمك‌ كنيد فاطمة‌ زهرا در مجلستون‌ تشريف‌ بياورد. زير بغلش‌ را بگيريد. احترامش‌ كنيد. شما هم‌ آقايان‌ انشاء الله‌ آقامون‌ حضرت‌ بقية‌ الله‌ را در مجلس‌ تشريف‌ آورده‌اند. به‌ ايشان‌ عرض‌ ادب‌ كنيم‌. يا بقية‌ الله‌. يا صاحب‌ الزمان‌. آجرك‌ الله‌ في‌ مصيبة‌ جدك‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا. علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا همان‌ آقائي‌ است‌ كه‌ وقتي‌ اسم‌ شما را مي‌شنيدند، دست‌ روي‌ سر مي‌گذاشتند، از جا بلند ميشدند، مي‌فرمودند صلي‌ الله‌ عليك‌، صلي‌ الله‌ عليك‌، صلي‌ الله‌ عليك‌. حالا شما نمي‌خوايد به‌ مجلس‌ عزاشون‌ تشريف‌ آورده‌ باشيد؟ يا بقية‌ الله‌ يك‌ مشت‌ معصيتكار، يك‌ مشت‌ محتاج‌، يك‌ مشت‌ دوستان‌ خاندان‌ عصمت‌ به‌ اميدي‌ به‌ در خانه‌اتون‌ آمده‌اند.

 اباصلت‌ ميگه‌ در وسط‌ منزل‌ ايستاده‌ بودم‌. درها را هم‌ بسته‌ بودم‌. يك‌ وقت‌ ديدم‌ يك‌ جواني‌ كه‌ شبيه‌ترين‌ مردم‌ است‌ به‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا وارد منزل‌ شد. گفتم‌ آقا من‌ درها را بسته‌ بودم‌. شما از كجا وارد شديد؟ فرمود آن‌ كسي‌ كه‌ من‌ را از مدينه‌ به‌ طوس‌ به‌ يك‌ چشم‌ بهم‌ زدن‌ آورده‌، مي‌تواند از در بسته‌ هم‌ وارد كند. دانستم‌ امام‌ جواده‌. وارد حجره‌ شد. پدري‌ كه‌ يتململ‌ تململ‌ الصئير. پدري‌ كه‌ مثل‌ مارگزيده‌ دارد به‌ خود مي‌پيچيد. از جا برخاست‌ فرزندش‌ را به‌ بغل‌ گرفت‌. گريه‌ كردند. من‌ ايستاده‌ بودم‌ در وسط‌ خانه‌. يك‌ وقت‌ ديدم‌ امام‌ جواد از ميان‌ حجره‌ بيرون‌ آمد. صدا زد اباصلت‌ پدرم‌ از دار دنيا رفت‌. پدرم‌ از دار دنيا رفت‌. مولاي‌ يا مولاي‌ يا علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا. همه‌ با توجه‌ مي‌خواهيد هم‌ به‌ سر و سينه‌ بزنيد، من‌ مقيدم‌ با ادب‌ نام‌ خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ برده‌ بشه‌. بد نيست‌ همينطور، هر جوري‌ كه‌ مي‌تونيد. حالا لازم‌ نيست‌ شعري‌ باشه‌ و قافيه‌اي‌ داشته‌ باشه‌. همه‌ به‌ سر و صورت‌ بزنيد بگيد مولاي‌ يا مولاي‌. يا علي‌ بن‌ موسي‌. مولاي‌ يا مولاي‌. مولاي‌ يا مولاي‌. مولاي‌ يا مولاي‌. مولاي‌ يا مولاي‌. مولاي‌ يا مولاي‌.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *