۲۶ ربیع الاول ۱۴۱۳ قمری – ۲ مهر ۱۳۷۱ شمسی – لعنت شده ها در قرآن

 لعنت‌ شده‌ها در قرآن‌ 2 مهرماه‌ 1371

 اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌.

 الحمد لله‌ و الصلاة‌ و السلام‌ علي‌ رسول‌ الله‌ و علي‌ آله‌ آل‌ الله‌ لا سیما علي‌ بقية‌ الله‌ روحي‌ و ارواح‌ العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفداه‌ و اللعنة‌ الدائمة علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الان‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

 اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. و قالوا قلوبنا غلف‌ بل‌ لعنهم‌ الله‌ بكفرهم‌ و قليلا ما يؤمنون‌.

 در هفته‌هاي‌ گذشته‌ دربارة‌ اين‌ آية‌ شريفه‌ و اين‌ آياتي‌ كه‌ مربوط‌ به‌ بني‌ اسرائيل‌ است‌ عرايضي‌ عرض‌ كردم‌. يك‌ جمله‌ و يك‌ مطلب‌ باقي‌ ماند و اون‌ دربارة‌ لعن‌ و لعنت‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ لعنتي‌ كه‌ مي‌كند يعني‌ چه‌؟ و ما كه‌ لعنت‌ مي‌كنيم‌ يعني‌ چه‌؟ لعنت‌ ملائكه‌ به‌ چه‌ معناست‌؟ و اساسا” معناي‌ لعنت‌ چيه‌؟ و چه‌ اثري‌ دارد؟ و چه‌ كساني‌ را انسان‌ مي‌تواند لعنت‌ كند. خود لعن‌ به‌ معناي‌ ترك‌ كردن‌ و از رحمت‌ خدا دور كردن‌ و مشمول‌ رحمت‌ خدا نشدن‌ است‌. شخص‌ ملعون‌ اون‌ كسي‌ است‌ كه‌ مرحوم‌ نيست‌. مرحوم‌ اون‌ كسي‌ است‌ كه‌ ملعون‌ نيست‌. لعنت‌ خدا معناش‌ اين‌ است‌ كه‌ خدا اون‌ كسي‌ را لعنت‌ كند و لعنهم‌ الله‌. لعنه‌ الله‌ اين‌ جملات‌ در قرآن‌ هم‌ زياد آمده‌ و در ضمن‌ كلمات‌ ما هم‌ آمده‌ است‌. كه‌ لعنت‌ خدا يعني‌ چه‌ كه‌ خدا لعنت‌ بكند. فلاني‌ را فلان‌ .كس‌ را. اين‌ معناش‌ اين‌ است‌ كه‌ خدا مي‌فرمايد از رحمت‌ ما دوره‌. و برحمتك‌ التي‌ وسعت‌ كلي‌ شي‌. رحمت‌ خدايي‌ كه‌ بر هر چيزي‌ وسعت‌ دارد و بر هر چيزي‌ احاطه‌ دارد و شامل‌ همة‌ چيزها مي‌شود گاهي‌ بعضي‌ از انسانها اين‌ قدر خبيث‌ مي‌شن‌ بد مي‌شن‌ كه‌ نه‌ رحمت‌ خاص‌ و نه‌ رحمت‌ عام‌ شاملشون‌ مي‌شه‌. هيچ‌ كدوم‌. البته‌ در دنيا رحمت‌ عام‌ شامل‌ همة‌ كساني‌ كه‌ مورد لعنتند مي‌شه‌. خود وجود رحمت‌ عامه‌، رزقي‌ كه‌ مي‌خورند رحمت‌ عامه‌. حتي‌ سلامتي‌ كه‌ دارند، عيوبشون‌ را كه‌ ستر مي‌كند اينها جزء رحمت‌ عامه‌ پروردگاره‌. اين‌ در دنياست‌. خدا در دنيا ستار العيوبه‌. يعني‌ عيبهاي‌ ما را ستر مي‌كنه‌. مي‌پوشونه‌. يكي‌ از صفات‌ الهي‌ ستار العيوب‌ بودنه‌ كه‌ اولياء خدا هم‌ بايد ستارالعيوب‌ باشند. نگذارند عيوب‌ ديگران‌ آشكار بشه‌ مگر شخص‌ خودش‌ عيبش‌ را ظاهر كرده‌ باشه‌. كسي‌ كه‌ فسق‌ علني‌ مي‌كنه‌، معصيت‌ علني‌ مي‌كنه‌ اين‌ عيب‌ باطن‌ خودش‌ را ظاهر كرده‌. يك‌ كوزه‌اي‌ كه‌ سوراخه‌ از باطنش‌ اگر سركه‌اي‌ توش‌ باشه‌ ترشيش‌ مي‌زنه‌ بيرون‌. شخصي‌ كه‌ گناه‌ علني‌ مي‌كنه‌ اين‌ خودش‌ بي‌ ايماني‌ خودش‌ را، جرأتش‌ را بر پروردگار و بي‌ حياييش‌ را ظاهر كرده‌.

 اين‌ هيچ‌ شما غيبت‌ شخصي‌ كه‌ معصيت‌ علني‌ كرديد. احتياطش‌ اينه‌ كه‌ در همان‌ كاري‌ كه‌ انجام‌ داده‌ و علني‌ كرده‌ بگيم‌ كه‌ اين‌ شخص‌ غيبت‌ نداره‌. اولياء خدا كساني‌ كه‌ مي‌خوان‌ راه‌ خدا را در پيش‌ بگيرند و صفات‌ الهي‌ در وجودشون‌ ظاهر بشه‌ و متخلف‌ به‌ اخلاق‌ الله‌ بشن‌ اينها بايد ستار العيوب‌ باشند يك‌ عيبي‌ از يك‌ كسي‌ ديديد به‌ ديگران‌ بگيد. سابقها مي‌گفتند كه‌ تا نباشيد چيزكي‌ مردم‌ نگويند چيزها. حالا بايد بگيم‌ تا نباشيد چيزها مردم‌ بگويند چيزها. گاه‌ گاهي‌ انسان‌ يك‌ حرفهايي‌ براي‌ افراد درست‌ مي‌كنه‌ كه‌ آدم‌ مي‌مونه‌ اصلش‌ چي‌ بوده‌. مدتي‌ هم‌ فكر مي‌كنه‌ هيچي‌ هم‌ نبوده‌. خداي‌ تعالي‌ يكي‌ از صفات‌ بارزش‌ كه‌ هممون‌ لمسش‌ مي‌كنيم‌ و از رحمت‌ واسعة‌ پروردگاره‌ اين‌ است‌ كه‌ ستارالعيوبه‌. در دعاي‌ كميل‌ مي‌گيم‌ كه‌ و كم‌ من‌ ثناء جميل‌ لست‌ اهلا له‌ نشرته‌. خدايا چقدر از ثناء جميل‌ كه‌ من‌ اصلا اهلش‌ نبودم‌، اهل‌ نماز شب‌ نبودم‌ من‌ را نماز شب‌ خون‌ معرفي‌ كردي‌، من‌ آدم‌ رسمي‌ نبودم‌، من‌ را رسمي‌ معرفي‌ كردي‌. من‌ مورد اعتماد نبودم‌، مردم‌ به‌ من‌ اعتماد كردند. تو من‌ را اينجور معرفي‌ كردي‌. اين‌ معناي‌ كم‌ من‌ ثناء جميل‌ لست‌ اهل‌ له‌ نشرته‌. خداي‌ تعالي‌ اينطوره‌. شما حالا نمي‌خواييد اينطور باشيد. مي‌گيد حالا دروغ‌ كه‌ من‌ نمي‌تونم‌ بگم‌، شما اگر رفتيد گفتيد فلاني‌ اهل‌ عبادته‌، اهل‌ نماز و اينهاست‌، اتفاقا بعضي‌ از دروغها خوبه‌. يك‌ جواني‌ آمد يك‌ روزي‌ پيش‌ من‌ يكي‌ را زده‌ بود. جوان‌ شروري‌ بود. گفتم‌ كه‌ چرا اين‌ را زديش‌؟ به‌ اون‌ جوان‌ شرور من‌ گفتم‌. گفت‌ اين‌ ريشش‌ را تراشيده‌ بود من‌ زدمش‌. من‌ گفتم‌ بارك‌ الله‌. بعضي‌ از اشخاص‌ به‌ قدري‌ با غيرتند، به‌ قدري‌ متعصبه‌، به‌ قدري‌ با ايمانه‌ كه‌ براي‌ يك‌ چنين‌ كاري‌ كتك‌ زده‌. اين‌ باورش‌ بالاش‌ رفت‌ كم‌ كم‌. كم‌ كم‌ اين‌ باورش‌ خودش‌ آمد كه‌ باايمانه‌ و با غيرت‌ است‌ و مؤمن‌ است‌ و متقي‌ هست‌ و چون‌ گاهي‌ مي‌شه‌ كه‌. من‌ مي‌دونستم‌ كه‌ دروغ‌ مي‌گه‌. گاهي‌ مي‌شه‌ كه‌ تربيت‌ افراد به‌ اين‌ است‌ كه‌ بگن‌ خوبه‌. شما اگر دوستانتون‌ را هي‌ گفتيد خوبند. اين‌ كه‌ سوء ظن‌ پيدا نكنيد، حمل‌ بر صحت‌ بكنيد چه‌ بكنيد، اين‌ دستورات‌ را كه‌ هست‌. عذر افراد را زود بپذيريد. مي‌گن‌ فلان‌ شب‌ چرا نيامدي‌ مجلس‌؟ مي‌گه‌ مثلا من‌ دير رسيدم‌. خيلي‌ خوب‌ چشم‌. البته‌ تا حدي‌ كه‌ نگن‌ اين‌ خوله‌، نمي‌فهمه‌ اين‌ حرفها را اندازه‌اي‌. بايد عذر را بپذيريد. اساسا كلمة‌ عذر، مؤمن‌ هيچ‌ وقت‌ كاري‌ را نمي‌كنه‌ كه‌ عذر بخواد. يك‌ روايت‌ تندي‌ داره‌ چون‌ بعضي‌ رفقا خيال‌ كردند كه‌ ما به‌ اونها داريم‌، مي‌ترسم‌ اين‌ روايت‌ را بخونم‌ ولي‌ نه‌ خدا مي‌دونه‌ نظرم‌ به‌ كسي‌ نيست‌. روايت‌ تندي‌ هست‌ كه‌ مي‌فرمايد كه‌ المؤمن‌ لا يصني‌ و لا يتعذر. مومن‌ هيچ‌ وقت‌ بدي‌ نمي‌كنه‌ و عذر خواهي‌ هم‌ نمي‌كنه‌. اگر هي‌ انسان‌ گفت‌ آقا ببخشيد خوب‌ چرا بايد اين‌ قدر ببخشيد بگي‌. نكن‌. والمنافق‌ يصير الحق‌. منافق‌ هي‌ بدي‌ مي‌كنه‌ هي‌ هم‌ عذر ميخواد. اين‌ علامته‌. انسان‌ بايد كارهاش‌ روي‌ حساب‌ باشه‌ ولي‌ عذر هم‌ بايد پذيرفته‌ بشه‌. يك‌ كسي‌ عذر آورد آقا نتونستم‌. خيلي‌ خوب‌. انشاء الله‌ بعد از اين‌ مي‌توني‌. اما اگر بهش‌ گفتي‌ كه‌ مي‌تونستي‌ نيامدي‌، مي‌گه‌ تو كه‌ برات‌ فرق‌ نمي‌كنه‌ كه‌ من‌ عذر داشته‌ باشم‌، نداشته‌ باشم‌ پس‌ همين‌ طوره‌ كه‌ تو مي‌گي‌. اخلاق‌ حتي‌ در تربيت‌ افراد تا مي‌تونيد كوشش‌ بكنيد كه‌ ستار العيوب‌ باشيد. بديهاي‌ فرزندانتون‌ را خيلي‌ به‌ رخشون‌ نكشيد. اگر گناهي‌ كرد خودتون‌ يك‌ كاري‌ بكنيد اين‌ گناهش‌ را در عين‌ اين‌ كه‌ بهش‌ مي‌فهمونيد كه‌ بد كردي‌ در عين‌ حال‌ پرده‌ پوشي‌ كنيد غفار باشيد.

 غفار يعني‌ پرده‌ پوش‌، يا غفار الذنوب‌. اي‌ خدايي‌ كه‌ پرده‌اي‌ روي‌ گناهان‌ من‌ مي‌اندازي‌ همين‌ تقريبا معناي‌ ستارالعيوبه‌. ستار العيوب‌ اعم‌ از غفار الذنوبه‌. خداي‌ تعالي‌ ستار العيوبه‌. عيب‌ انسان‌ را كه‌ مي‌پوشونه‌ هيچي‌ انسان‌ را خوب‌ هم‌ معرفي‌ مي‌كنه‌. چقدر ماها گناه‌ مي‌كنيم‌. همين‌ گناهاني‌ كه‌ ما كرديم‌ هر كسي‌ تو فكر خودش‌ بياد اگر كه‌ مردم‌ بفهمند چه‌ عكس‌ العملي‌ دارند، اگر كه‌ خدا فهميده‌ كه‌، نمي‌تونيم‌ بگيم‌ كه‌ ندونسته‌. چه‌ عكس‌ العملي‌ داشته‌. در اين‌ دعاي‌ بعد از زيارت‌ حضرت‌ علي‌ ابن‌ موسي‌ الرضا مي‌خونيم‌ لو علمت‌ ارض‌ بذنوبي‌ و ساعتي‌ او الجبا محبت‌ او السماوات‌ اگر زمين‌ بدونه‌ كه‌ من‌ چقدر گناه‌ كردم‌، زمين‌ خوب‌ چيزي‌ نمي‌فهمه‌. من‌ را در خودش‌ فرو مي‌بره‌. كوهها بر سر من‌ فرود مي‌يان‌. آسمان‌ من‌ را خفه‌ مي‌كنه‌ حالا اينجور تعبير مي‌كنيم‌. قد تكرر بقوفي‌ لضيافتك‌ خدايا مكرر من‌ در ضيافت‌ مهماني‌ تو قرار گرفتم‌. فلا تحملني‌ ما بعبد متعرضين‌ بمسئلتك‌. اين‌ حالت‌ بايد در انسان‌ باشه‌. يعني‌ خداي‌ تعالي‌ ستار العيوبه‌. شماها هم‌ اگر مي‌خواهيد يكي‌ از صفات‌ الهي‌ در شما پيدا بشه‌، ستار العيوب‌ باشيد. گناهان‌ اشخاص‌ را ده‌ تا نكنيد رويش‌ بگذاريد. يك‌ روايت‌ داره‌ كه‌ كلمة‌ دروغگو براي‌ كسي‌ كه‌ هرچه‌ شنيد و گفت‌ و نقل‌ كرد صادقه‌. من‌ شنيده‌ام‌، من‌ شنيده‌ام‌ همچين‌ شده‌. بيخود. بين‌ حق‌ و باطل‌ چهار انگشت‌ حضرت‌ امير در نهج‌ البلاغه‌ مي‌فرمايند كه‌ حق‌ آن‌ چيزي‌ است‌ كه‌ ديدي‌. حالا مثلا هر چه‌ كه‌ ديده‌ايد بايد بگيد. نه‌. شما اگر ديديد كسي‌ زنا كرد بايد بيائيد بگيد به‌ مردم‌؟ نه‌. شراب‌ خورد؟ نه‌. پس‌ چيكار كنيم‌ همچين‌ آدمي‌ را؟ خيلي‌ بهش‌ اعتماد داري‌، تو بهش‌ اعتماد نكن‌. برو. آنهم‌ نه‌ يك‌ جوري‌ كه‌ عملا غيبت‌ بكني‌. يك‌ غيبتهاي‌ عملي‌ هست‌. چون‌ غيبتهاي‌ عملي‌ گاهي‌ ميشه‌ گناهش‌ از غيبتهاي‌ خدمتتون‌ عرض‌ شود كه‌ لفظي‌ بيشتره‌. ما ديديم‌. بعضي‌ از مقدسها مي‌خواهند غيبت‌ نكنند. ميگه‌ آقا فلاني‌ را مي‌شناسي‌؟ بعله‌. چطور آدميه‌؟ دهنم‌ را باز نكن‌ به‌ غيبت‌ مي‌افتم‌. اين‌ غيبت‌ كردي‌ ده‌ برابر آني‌ كه‌ يك‌ كلمه‌ ميگفتي‌ به‌ او. يا بعضي‌ها خيال‌ مي‌كنند ميگويند غيبتش‌ نباشه‌، ديگه‌ غيبتش‌ نيست‌! اينها يك‌ حرفهايي‌ است‌ كه‌ واقعا از روي‌ جهل‌ انسانه‌. يا هيچي‌ نميگيد. فلاني‌. چه‌ عرض‌ كنم‌. خدا همه‌ را هدايت‌ كنه‌. اينها هم‌ غيبته‌، خيال‌ نكنيد كه‌ ديگه‌ راحت‌ شديد. عجب‌ آدم‌ خوبيه‌ غيبت‌ نكرده‌. يك‌ كسي‌ يك‌ وقتي‌ از همين‌ افراد پشت‌ سر من‌ يك‌ چيزي‌ ميگفت‌. ميگفت‌ فلاني‌ يك‌ جوريه‌ كه‌، يكي‌ از علما ميگفت‌ آقا شما برو ازش‌ خواهش‌ بكن‌ آن‌ كاري‌ را كه‌ شما كرده‌اي‌ بگه‌ توي‌ مردم‌. چون‌ اينجوري‌ كه‌ اين‌ ميگه‌ خيلي‌ بدتر از اون‌، هر كاري‌ كه‌ كردي‌. چون‌ انسان‌ همه‌ جور احتمال‌ ميده‌. فلان‌ عالم‌ را ميگي‌! بعله‌. خدا همه‌ را از شر شيطان‌ حفظ‌ كنه‌. خدا محبت‌ دنيا را از دل‌ همه‌، يعني‌ محبت‌ دنيا داره‌، خدا رياست‌، حب‌ جاه‌ و رياست‌ را از ما دور كنه‌. حالا داره‌ دعا ميكنه‌. اينها خيلي‌ بده‌. ستار العيوب‌ باشيد. رحمت‌ واسعة‌ پروردگار شامل‌ حال‌ ما ميشه‌. و الاّ گاهي‌ بعضي‌ نيتهايي‌ كه‌ ما داريم‌، آنها را خدا علنيش‌ كنه‌ ماها بيچاره‌ايم‌. يا ستار العيوب‌. يا غفار الذنوب‌. اينها رحمت‌ واسعة‌ پروردگاره‌. لعنت‌ خدا كه‌ دوري‌ از رحمت‌ پروردگاره‌ اين‌ مربوط‌ به‌ روز قيامته‌.

 روز قيامت‌ يكي‌ از اسماء قيامت‌ يوم‌ تبلي‌ السرائر. روزي‌ كه‌ همة‌ باطنها ظاهر ميشه‌. خدا آنجا سترش‌ را برميداره‌. خداي‌ تعالي‌ آنجا، آنها هم‌ براي‌ آنهايي‌ كه‌ مشمول‌ لعنت‌ شدند. مشمول‌ دوري‌ از رحمت‌ پروردگار شدند. آنجا خداي‌ تعالي‌ سترش‌ را برميداره‌. ديگه‌ خدا در روز قيامت‌ ستار العيوب‌ نيست‌. نه‌ اينكه‌ اين‌ صفت‌ را نداشته‌ باشه‌. نه‌. يك‌ عمر خدا در دنيا بهش‌ مهلت‌ داده‌ و سترش‌ كرده‌. حالا روز جزاست‌. آخه‌ يكي‌ از اسماء روز قيامت‌، روز جزاست‌. حالا اينجا هم‌ اگر بخواهد ستر بكنه‌ كه‌ جزا داده‌ نميشه‌. كسي‌ كه‌ مشمول‌ لعنت‌ پروردگار ميشه‌، ديگه‌ روز قيامت‌ رحمت‌ الهي‌ مشمول‌ او نميشه‌، شامل‌ او نميشه‌. ميگيم‌ كه‌ حضرت‌ امير صلواة‌ الله‌ عليه‌ در دعاي‌ كميل‌ مي‌فرمايد كه‌ هبني‌ يا الهي‌ صبرت‌ علي‌ حر نارك‌ و كيف‌ اصبر علي‌ فراقك‌. خدايا اگر من‌ به‌ حرارت‌ آتش‌ جهنم‌ كه‌ فوق‌ العاده‌ عجيبه‌، بر فرض‌ صبر كردم‌؛ چطور بر فراق‌ از رحمت‌ تو صبر كنم‌. رحمت‌ تو شامل‌ حال‌ من‌ نشه‌. كوشش‌ بكنيد كه‌ مشمول‌ رحمت‌ خدا در دنيا و آخرت‌ باشيد. رحمت‌ پروردگار هم‌ يك‌ رحمت‌ عامه‌ كه‌ شامل‌ همه‌ ميشه‌. حتي‌ در دنيا شامل‌ شمر هم‌ شده‌، شامل‌ يزيد هم‌ شده‌، شامل‌ همة‌ بدهاي‌ عالم‌ شده‌ و يك‌ عرض‌ كردم‌، يك‌ مسئله‌اش‌ همين‌ ستار العيوب‌ بودن‌ پروردگاره‌. اما اگر آمد و مشمول‌ لعنت‌ پروردگار انسان‌ شد، ديگه‌ در قيامت‌ پرده‌ها كنار ميره‌. تبلي‌ السرائر. الهي‌ لا تفضحني‌ بين‌ خلقك‌. خدايا مرا مفتضح‌ نكن‌ بين‌ خلقت‌. واقعا يكي‌ از دعاهايمون‌ هميشه‌ بايد اين‌ باشه‌ كه‌ خدايا ما را آبرويمون‌ را نريز.

 يك‌ شخصي‌ را آوردند خدمت‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌. دزدي‌ كرده‌ بود. حضرت‌ بهش‌ فرمودند كه‌ چند دفعه‌ است‌ دزدي‌ ميكني‌؟ گفت‌ دفعة‌ اولمه‌. حضرت‌ يك‌ تأملي‌ كردند و خوب‌. طبق‌ قانون‌ اسلام‌ بايد دستش‌ بريده‌ بشه‌. خواستند دستش‌ را ببرند. گفت‌ حالا كه‌ مي‌خواهيد دستم‌ را ببريد، من‌ هفتاد مرتبه‌ دزدي‌ كرده‌ام‌. حضرت‌ فرمود من‌ تأملم‌ همين‌ بود كه‌ خداي‌ مهربان‌، خداي‌ ستار العيوب‌، چطور در دفعة‌ اول‌ تو را مفتضح‌ كرده‌. خداي‌ مهربان‌ دفعة‌ اول‌ كسي‌ را مفتضح‌ نميكنه‌. تو معلومه‌ كه‌… من‌ همين‌ را فكر ميكردم‌ كه‌ چطور تو دفعة‌ اوله‌ ميگي‌ من‌ دزدي‌ كردم‌ و آوردنت‌ اينجا و دستت‌ را ميخواهيم‌ قطع‌ بكنيم‌.

 لعنت‌ معنايش‌ اينه‌ كه‌ رحمت‌ الهي‌ شاملش‌ نميشه‌. كه‌ عمدة‌ رحمت‌ هم‌ روز قيامته‌. دنيا اين‌ رحمتهاي‌ عامه‌ مسئله‌اي‌ نيست‌. به‌ مورچه‌ داده‌، به‌ همه‌ جاندارها، به‌ همة‌ موجودات‌، خدا ديگه‌ صريح‌ دعاي‌ كميله‌ كه‌ و برحمتك‌ التي‌ وسعت‌ كل‌ شي‌ء. اين‌ رحمت‌ عامه‌ است‌. رحمت‌ خاصه‌ البته‌ مشمول‌، شامل‌ افراد مؤمن‌ ميشه‌. مؤمنين‌ خاصه‌. كه‌ وقتي‌ در تفسير رحمان‌ و رحيم‌ امام‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ مي‌فرمايد كه‌ رحمان‌ بالجميع‌ خلائق‌. خدا مهربانه‌ به‌ جميع‌ خلائق‌. و الرحيم‌ بالمؤمنين‌ خاصه‌. رحمت‌ خاصة‌ پروردگار كه‌ يك‌ بخشش‌ صلواته‌. يكي‌ صلوات‌، مربوط‌ به‌ افراد خاصي‌ است‌. اول‌ پيغمبر و آل‌ پيغمبر. بعد صابرين‌. و نبلونكم‌ بشي‌ء من‌ الخوف‌ و الجوع‌ و نقص‌ من‌ الاموال‌ و الانفس‌ و الثمرات‌ و بشر الصابرين‌ الذين‌ اذا اصابتهم‌ مصيبه‌ قالوا انا لله‌ و انا اليه‌ راجعون‌. اولئك‌ عليهم‌ صلواة‌ من‌ ربهم‌ و رحمه‌. اينجا صلوات‌ شامل‌ افرادي‌ كه‌ صابرند، آنهم‌ در زمان‌ غيبت‌. چون‌ آية‌ و لنبلونكم‌ يك‌ بعد تفسيريش‌ مربوط‌ به‌ مردماني‌ است‌ كه‌ در غيبت‌ كبري‌ واقع‌ شده‌اند. در زمان‌ غيبت‌. خدا شما را امتحانتون‌ ميكنه‌، مبتلايتون‌ ميكنه‌. و نبلونكم‌ بشي‌ء من‌ الخوف‌ و الجوع‌ و نقص‌ من‌ الاموال‌ و الانفس‌ و الثمرات‌ كه‌ خيلي‌ مفصله‌ بخواهم‌ درباره‌اش‌ صحبت‌ كنم‌. بشر الصابرين‌. و صلوات‌، اولئك‌ عليهم‌ صلواة‌ من‌ ربهم‌، صلوات‌ خدا بر اين‌ افراد. صلوات‌ پيغمبر اكرم‌ هم‌ هم‌ بر پيغمبر و آلش‌ هست‌ و هم‌ بر كساني‌ كه‌ خذ من‌ اموالهم‌ صدقه‌ و تطهرهم‌ و تزكيهم‌ بها و صل‌ عليهم‌. دستوره‌ كه‌ صلوات‌ بر اينها بفرستيد. رحمت‌ خاصه‌ را براي‌ آنهايي‌ كه‌ تزكية‌ نفس‌ مي‌كنند، براي‌ آنهايي‌ كه‌ پاك‌ ميشوند، تطهرهم‌ و تزكيهم‌ و صل‌ عليهم‌. ان‌ الصلاتك‌ سكنن‌ لهم‌. صلوات‌ تو ماية‌ آرامش‌ آنهاست‌. اگر انسان‌ مشمول‌ رحمت‌ الهي‌، آن‌ رحمت‌ خاصه‌، بشه‌ يك‌ آرامش‌ عجيبي‌ داره‌. راحت‌. يك‌ آرامش‌ فوق‌ العاده‌اي‌ داره‌. سكن‌ به‌ معناي‌ آرامش‌، آرامشي‌ كه‌ در مقابل‌ هيچ‌ دشمني‌ كوچكترين‌ ترسي‌ نداره‌. در مقابل‌ هيچ‌ فردي‌ خضوع‌ نداره‌. اعتماد به‌ نفس‌، استقلال‌، با شخصيت‌. براي‌ چي‌؟ براي‌ اينكه‌ مشمول‌ صلوات‌ خدا شده‌، صلوات‌ پيغمبر. يك‌ آرامش‌ فوق‌ العاده‌اي‌. ايمان‌، ايمان‌ كامل‌ بايد پيدا بكنه‌ طبعا تا اين‌ آرامش‌ را پيدا بكنه‌. قاطعيت‌ داره‌. آدمي‌ كه‌ باصطلاح‌ يك‌ آرامشي‌ داره‌ و يك‌ سكوني‌ دارد و اينها، اون‌ با قاطعيت‌ حرف‌ ميزنه‌. از هيچي‌ نميترسه‌. به‌ هيچكس‌ تكيه‌ نكرده‌. ماها كه‌ مي‌بينيد زبونيم‌، گاهي‌ ترس‌ مي‌گيرتمون‌، من‌ آخوند ممكنه‌ كه‌ اعتماد به‌ مريد كرده‌ باشم‌، ميگم‌ اينها بدشون‌ مي‌آيد اگر فلان‌ حرف‌ را بزنم‌. اگر امر بمعروف‌ و نهي‌ از منكر كردم‌ از من‌ بدشون‌ مي‌آيد از دور من‌ پراكنده‌ مي‌شوند. من‌ اعتماد به‌ اينها كرده‌ام‌. يك‌ نفر اعتماد به‌ اداره‌اش‌ كرده‌. رئيس‌ بدش‌ مي‌آيد. اين‌ امضاء را نكنم‌ رئيس‌ بدش‌ مي‌آيد. اعتماد به‌ اوست‌. اعتماد به‌ حقوقش‌. اعتماد مثلا به‌ پدر مادرش‌. يك‌ فرد مؤمن‌، اين‌ فقط‌ اعتماد به‌ خدا داره‌ و از هيچ‌ چيز نمي‌ترسه‌. و لا تخافوهم‌ و خافوهم‌ ان‌ كنتم‌ مؤمنين‌. از من‌ بترسيد، به‌ من‌ اعتماد كنيد. اياك‌ نعبد و اياك‌ نستعين‌. نستعين‌. ياري‌ از خدا بخواهيد. ان‌ كنتم‌ مؤمنين‌. علامت‌ ايمان‌ اينه‌. اعتماد به‌ خدا.

 اگر انساني‌ مورد لعنت‌ واقع‌ شد، اين‌ اعتمادش‌ را بكلي‌ از دست‌ داده‌. حالا در همين‌ دنيا. يك‌ آدم‌ ناثبات‌ متزلزل‌ ناراحت‌. به‌ هيچ‌ چيز نميتونه‌ اعتماد كنه‌. به‌ همه‌ سوء ظن‌ داره‌. همه‌ را فكر ميكنه‌ دشسمنانش‌ هستند. و دائما به‌ فكر اين‌ هست‌ كه‌ يك‌ كاري‌ بكنه‌ مردم‌ خوششون‌ بيايد، رياكار ميشه‌ انسان‌. باصطلاح‌ كارهاي‌ مختلف‌ بدي‌ كه‌ شماها حالا بخواهم‌ شرح‌ بدهم‌ خيلي‌ زياده‌، اين‌ علامت‌ ملعون‌ شدن‌ انسانه‌. انسان‌ اگر ايمان‌ به‌ خدا پيدا نكرد و مشمول‌ صلوات‌ الهي‌ نشد و مشمول‌ رحمت‌ خاصة‌ الهي‌ نشد اين‌ طبعا ملعونه‌. آدم‌ ملعون‌ هم‌ هميشه‌ در تزلزله‌. آيا من‌ ميتونم‌ كاري‌ را انجام‌ بدهم‌؟ ضعف‌ از خودش‌ نشان‌ ميده‌، استقامت‌ نداره‌. يك‌ فردي‌ است‌ هر روزي‌ به‌ يك‌ صورتي‌ در مي‌آيد. همج‌ الرعاء، اطواء كل‌ ناعق‌. يميلون‌ مع‌ كل‌ ريح‌. با هر بادي‌ حركت‌ ميكنه‌. يك‌ استقلالي‌ نداره‌. اين‌ علامت‌ اين‌ است‌ كه‌ از رحمت‌ الهي‌ دوره‌. شما فكر نكنيد بعضي‌ از معصيتكارها، از آنهايي‌ كه‌ ظالمين‌ به‌ آل‌ پيغمبرند، اينها مشمول‌ لعنت‌ خدا نيستند. يكي‌ از چيزهايي‌ كه‌ لعنت‌ الهي‌ آمده‌ شامل‌ اين‌ شخص‌ شده‌ بوسيلة‌ آن‌ لعنت‌، باصطلاح‌ اين‌ شخص‌ ملعون‌ شده‌، همين‌ تزلزلي‌ است‌ كه‌ داره‌، همين‌ ناآرامي‌، نا اطميناني‌. نه‌ نماز شب‌ او را آرام‌ ميكنه‌، نه‌ اعمال‌ خوب‌ او را آرام‌ ميكنه‌، نه‌ اعمال‌ بد او را آرام‌ ميكنه‌. يك‌ روز بطرف‌ شهوترانيهاي‌ مي‌بينه‌ آرام‌ نميشه‌. يك‌ روز طرف‌ ايمان‌ ميره‌، مي‌بينه‌ آرام‌ نميشه‌. هيچوقت‌ هيچ‌ چيز درش‌ استقرار پيدا نميكنه‌. اينها معناي‌ در اين‌ آية‌ شريف‌ ثاني‌ اثنين‌ في‌ الغار اذ يقول‌ لصاحبه‌ لا تحزن‌ ان‌ الله‌ معنا، فانزل‌ الله‌ سكينته‌ علي‌، حالا اينجا بحثه‌ كه‌ سني‌ها مي‌گويند كه‌ اين‌ آرامش‌، چون‌ الف‌ با ضمير مفرد آمده‌، كه‌ اين‌ سكينت‌ و آرامش‌ بر ابي‌ بكر نازل‌ شده‌ يا بر پيغمبر؟ كه‌ به‌ دلائل‌ متقني‌ بر پيغمبر و خداي‌ تعالي‌ به‌ او آن‌ آرامش‌ را نداد. حالا بر فرض‌، بر او هم‌ وارد شده‌ باشه‌، معلومه‌ قبلا سكينت‌ نداشته‌، آرامش‌ نداشته‌. كنار پيغمبر كسي‌ نشسته‌ باشه‌. خيلي‌ عجيبه‌ها. من‌ فكر نمي‌كنم‌ توي‌ اين‌ مجلس‌ يك‌ كسي‌ نشسته‌ باشه‌ كه‌ همچين‌ حالتي‌ داشته‌ باشه‌. كنار پيغمبر انسان‌ نشسته‌ باشه‌ و در غار، غار ثور را من‌ ديده‌ام‌. غار بزرگي‌ نيست‌ كه‌ بگيم‌ يكي‌ اون‌ سر نشسته‌ باشه‌ يكي‌ اون‌ سر. طبعا اگر بخواهند پهلوي‌ هم‌ بنشينند بايد چسبيدة‌ به‌ هم‌ باشند. آنوقت‌ آنقدر بترسه‌ كه‌ پيغمبر مجبور بشه‌ بگه‌ بهش‌ كه‌ لا تحزن‌ ان‌ الله‌ معنا. نترس‌، محزون‌ نشو، خدا با ماست‌، غصه‌ نخور. بعد خدا سكينه‌ را بر او نازل‌ بكنه‌. بر فرض‌ تفسير آنها. و الا سكينت‌ بر پيغمبر نازل‌ شده‌. و ايدهم‌ بجنود لم‌ تروها و جعل‌ كلمة‌ الله‌ هي‌ العليا. اينها همه‌اش‌ مربوط‌ به‌ پيغمبره‌. نميشه‌ كه‌ مربوط‌ به‌ ابي‌ بكر باشه‌. حالا هر چي‌.

 آرامش‌ بايد انسان‌ داشته‌ باشه‌. شماها در يك‌ بعد آرامش‌ داريد. الان‌ اگر حضرت‌ بقية‌ الله‌ اروحنا فداه‌ (اللهم‌ صل‌ علي‌ محمد و آل‌ محمد و عجل‌ فرجهم‌) ملاقات‌ كنيد و ببينيد و حضرت‌ بهتون‌ اطمينان‌ بدهند كه‌ من‌ همه‌ جا پشتيبان‌ تو هستم‌ و با تو خواهم‌ بود، شما ببينيد چه‌ آرامشي‌ داريد. خيلي‌ آرامش‌ خواهد بود. بعضي‌ها توي‌ خواب‌ هم‌ كه‌ مي‌بينند آرامش‌ پيدا مي‌كنند. يك‌ جوان‌ نسبتا معصيتكاري‌ آمده‌ بود. اين‌ خيلي‌ يك‌ گرفتاري‌ برايش‌ پيش‌ آمده‌ بود. خيلي‌ متزلزل‌ بود. خيلي‌ زياد. مبلغ‌ زيادي‌ بدهكاري‌ پيدا كرده‌ بود و طلبكارها هم‌ خيلي‌ بهش‌ فشار آورده‌ بودند. ايشون‌ ميگفت‌ ده‌ ميليون‌ تومان‌ من‌ بدهكاري‌ دارم‌. طلبكارها بهش‌ فشار آورده‌ بودند. فرار كرده‌ بود. اين‌ از تهران‌ به‌ من‌ تلفن‌ ميزد. ميگفت‌ شبها در كنار مرقد امام‌ مي‌مانم‌. چون‌ آنجا امنه‌. الان‌ هم‌ هنوز تهرانه‌. ولي‌ ميگفت‌ يك‌ شب‌ امام‌ زمان‌ صلواة‌ الله‌ عليه‌ را در خواب‌ ديدم‌. حضرت‌ به‌ من‌ فرمودند كه‌ ناراحت‌ نباش‌. همين‌ يك‌ كلمه‌. من‌ يك‌ آرامشي‌ پيدا كردم‌ كه‌ مثل‌ اينكه‌ صدها ميليون‌ تومان‌ پول‌ توي‌ بانك‌ كنار گذاشته‌ داشت‌. يك‌ همچين‌ حالتي‌. اين‌ علامت‌ ايمان‌ شماست‌. ايمان‌ شما. در خواب‌ ديده‌ امام‌ زمان‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ بهش‌ گفته‌اند ناراحت‌ نباش‌. بسيار آدم‌ خوبي‌ هم‌ هست‌. تقصير نداره‌ در اين‌ وضعي‌ كه‌ برايش‌ پيش‌ آمده‌. خدا انشاء الله‌ فرجي‌ براي‌ ايشان‌ برساند. و جدا حالا كه‌ اسم‌ ايشان‌، يعني‌ به‌ ياد ايشان‌ من‌ افتادم‌ من‌ خيلي‌ دعايش‌ كردم‌. بسيار مرد خوبيست‌. از رفقاي‌ نزديكمون‌ نيست‌. من‌ قيافه‌اش‌ را هم‌، يك‌ دفعه‌ خودش‌ ميگه‌ من‌ را ديديد. يعني‌ ايشان‌ در ضمن‌ يك‌ خواب‌ ديگري‌ كه‌ بعد از اون‌ خوابهاي‌ زيادي‌ هم‌ ديده‌، به‌ اون‌ پيغمبر اكرم‌ سه‌ مرتبه‌ سفارش‌ كرده‌ بودند كه‌ از فلاني‌ مثلا بخواه‌ كه‌ دعايت‌ بكنه‌. حالا خواب‌ ديده‌ بهرحال‌. روي‌ اين‌ دليل‌ با من‌ تماس‌ گرفته‌، صحبت‌ كرده‌، نامه‌اي‌ برايم‌ نوشته‌ بود. من‌ الان‌ فكر نمي‌كنم‌ بشناسمش‌. ولي‌ اينها را ميگم‌ بخاطر اينكه‌ چون‌ نظائر اين‌ جريان‌ توي‌ بعضي‌ از رفقا هست‌، فكر نكنند او را من‌ دارم‌ ميگويم‌. مي‌خواهم‌ خصوصياتش‌ را خوب‌ ذكر كنم‌ كه‌ ذهنها به‌ اشخاصي‌ كه‌ اطرافمون‌ هستند منتقل‌ نشه‌. منظورم‌ اين‌ بود. كه‌ در خواب‌ حجة‌ ابن‌ الحسن‌ ارواحنا فداه‌ بهش‌ فرموده‌اند كه‌ ناراحت‌ نباش‌، اين‌ آرامشه‌. اما اگر كسي‌ در بيداري‌ كنار پيغمبر اكرم‌ نشسته‌ باشه‌، پيغمبر اكرم‌ بهش‌ بفرمايند كه‌ لا تحزن‌ ان‌ الله‌ معنا. خدا با ماست‌، خدا كمك‌ ماست‌. اين‌ بازهم‌ بترسه‌ خيلي‌…

 لذا من‌ به‌ يكي‌ از علماي‌ اهل‌ سنت‌، در مدينه‌ بود. چون‌ من‌ اين‌ آيه‌ را كنار قبر ابي‌بكر در حرم‌ پيغمبر تابلو كرده‌اند و زده‌اند كه‌ يك‌ آيه‌ در شأن‌ ايشان‌ نازل‌ شده‌ و آن‌ آيه‌ اينه‌. اذا صاحبه‌، لذا ميگويند رفيق‌ غار پيغمبر. خيلي‌ من‌ به‌ او سفارش‌ ميكردم‌ اين‌ آيه‌ را براي‌ ايشان‌ نخون‌ و اين‌ پيرمرد صحابي‌ را ضعيف‌ الايمان‌ معرفي‌ نكن‌. سفارش‌ ميكردم‌ توصيه‌ ميكردم‌ كه‌ اينجوري‌، اين‌ گناهه‌ كه‌ تو يك‌ پيرمرد صحابي‌، آنهم‌ پدرزن‌ پيغمبر اكرم‌، اينجور باهاش‌ صحبت‌ بكني‌ كه‌ بگي‌ ترسيد. كنار پيغمبر! اين‌ آيه‌اي‌ است‌ كه‌ ديگه‌ مي‌گويند سيصد آيه‌ در شأن‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ اگر نازل‌ شده‌، يك‌ آيه‌ هم‌ در شأن‌ خليفة‌ اول‌ نازل‌ شده‌ كه‌ خيلي‌ قيمت‌ داره‌. خوب‌ چيه‌ اين‌؟ ثاني‌ اثنين‌، دومي‌ از دو تا كه‌ هر دويشون‌ در غار بودند، هما في‌ الغار اذ يقول‌، اين‌ نفر كه‌ پيغمبر اكرمه‌، خوب‌ معلومه‌. اذ يقول‌ لصاحبه‌، به‌ همصحبتش‌، به‌ رفيقش‌، به‌ كسي‌ كه‌ باهاش‌ بود. لا تحزن‌. محزون‌ نباش‌. ان‌ الله‌ معنا. خدا با ماست‌. اين‌ واقعا مشكله‌ كه‌ انسان‌ يك‌ چنين‌ آيه‌اي‌ را براي‌ آنهم‌ عظمت‌ شخص‌، بيان‌ كنه‌.

 ناآرامي‌ علامت‌ لعنته‌. منتهي‌ لعنت‌ گاهي‌ خيلي‌ قويه‌ خيلي‌ انسان‌ را مفتضح‌ ميكنه‌. گاهي‌ ضعيفشه‌. قلبي‌. ناآرامي‌ قلبي‌. كساني‌ كه‌ مي‌گويند قلوبنا غلف‌. نمي‌آيند توي‌ راه‌ بهرحال‌. يا خوابند، يا مرده‌ هستند. و مأيوس‌ از رحمت‌ پروردگارند؛ اينها مي‌گويند قلوب‌ ما قفله‌. درش‌ باز نميشه‌. آقا چيكار كنيم‌؟ زياد هم‌ به‌ من‌ مراجعه‌ مي‌كنند در اين‌ باره‌ كه‌ آقا چيكار كنيم‌ حرف‌ حق‌ به‌ مغز ما فرو نميره‌. ما يك‌ ساعت‌ پاي‌ روضه‌ بشينيم‌ مي‌بينيم‌ رفيق‌ پهلوي‌امون‌ همچين‌ تحت‌ تأثير واقع‌ شده‌ كه‌ بدنش‌ داره‌ مي‌لرزه‌ و اشك‌ مي‌ريزه‌. اما ما هيچي‌، هيچي‌. كسل‌ هم‌ شده‌ايم‌، خسته‌ هم‌ شده‌ايم‌. معلومه‌ كه‌ من‌ بايد مأيوس‌ از رحمت‌ الهي‌ باشيم‌. و قالوا قلوبنا غلف‌. هيچكس‌ قلبش‌ قفل‌ نيست‌. مگر انسان‌ خودش‌ معصيتهايي‌ بكنه‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ ختم‌ الله‌ علي‌ قلوبهم‌ و علي‌ سمعهم‌ و علي‌ ابصارهم‌ غشاوه‌. خدا مهرش‌ بكنه‌. بگه‌ تو ديگه‌ به‌ درد نميخوري‌. خداي‌ مهربان‌، خداي‌ رحيم‌. و الاّ اين‌ كلام‌ اصلا درست‌ نيست‌. قلوبنا غلف‌. بل‌ لعنهم‌ الله‌ بكفر. كفر هم‌ ضد شكره‌، در اين‌ آيه‌ بخصوص‌. خداي‌ تعالي‌ همه‌ جور بهت‌ لطف‌ كرده‌. عقل‌ بهت‌ داده‌، فكر بهت‌ داده‌. در مملكت‌ اسلامي‌ متولدت‌ كرده‌، در دامن‌ پدر و مادر شيعه‌ تو را بزرگت‌ كرده‌. تمام‌ توفيقات‌ را برايت‌ فراهم‌ كرده‌. خوب‌ چي‌ مي‌خواهي‌ ديگه‌؟ وقتي‌ كه‌ باز هم‌ پشت‌ پا به‌ تمام‌ اين‌ نعمتهاي‌ الهي‌ زدي‌، بخاطر اين‌ كفرت‌ خداي‌ تعالي‌ لعنتت‌ ميكنه‌. بل‌ لعنهم‌ الله‌ بكفرهم‌. خود اينكه‌ انسان‌ بگه‌ قلوبنا غلف‌، همينكه‌ انسان‌ بگه‌ كه‌ من‌ قابل‌ هدايت‌ نيستم‌. من‌ چرا پيشرفت‌ نمي‌كنم‌؟ چرا به‌ كمال‌ نميرسم‌؟ چرا در راه‌ تزكية‌ نفس‌ نمي‌تونم‌ قدم‌ بردارم‌ و نمي‌تونم‌ بردارم‌. مأيوس‌ بشه‌. خداي‌ تعالي‌ بخاطر اين‌ ناشكريش‌، بخاطر اين‌ كفرش‌، لعنتش‌ ميكنه‌. ميگه‌ حالا تو كه‌ لياقت‌ نداري‌، ملعون‌ باش‌. و از رحمت‌ خودش‌ دورش‌ ميكنه‌. خداي‌ تعالي‌ بحمد الله‌ به‌ همه‌اتون‌ الطاف‌ زيادي‌ كرده‌، مهربانيهاي‌ زيادي‌ فرموده‌. ديگه‌ از همون‌ اول‌ تولد تا آخر. اينها مهربانيهاي‌ خداست‌. يك‌ مقداري‌ انسان‌ همت‌ كنه‌، اقدام‌ داشته‌ باشه‌، اقدام‌ كنه‌، براي‌ تزكية‌ نفس‌ قدم‌ برداره‌. و البته‌ موفق‌ خواهد شد. بل‌ لعنهم‌ الله‌ بكفرهم‌ و قليل‌ ما يؤمنون‌.

 خوب‌ شب‌ گذشته‌. انشاء الله‌ اميدواريم‌ كه‌ ساعتها چون‌ يك‌ خورده‌اي‌ عقب‌ كشيده‌ شده‌. بعله‌. از طرفي‌ هم‌ شبها بلند شده‌، فرصت‌ بيشتري‌ هست‌ الحمد لله‌. و من‌ جدا از اين‌ مجالس‌ دلم‌ مي‌خواهد كه‌ بهره‌برداري‌ بكنيد. مجلسي‌ نباشه‌ كه‌ بشينيم‌ و حرفي‌ بزنيم‌ و گفتند كه‌ روايت‌ هست‌ معروفه‌ اين‌ جمله‌ كه‌ هست‌ كه‌ نشستيم‌ و گفتيم‌ و برخاستيم‌. اين‌ نباشه‌. سالها بعضي‌ها پاي‌ منبرها باصطلاح‌ پير شدند و مواعظ‌ را خوب‌ شنيدند، همين‌ حرفهايي‌ را كه‌ من‌ امشب‌ زدم‌ فكر نمي‌كنم‌ در بين‌ شما كسي‌ باشه‌ كه‌ بالاخره‌ يا مكرر يا نشنيده‌ باشه‌. همة‌ حرفها تذكره‌. انما انت‌ مذكر. اي‌ پيغمبر تو مذكري‌. انا نحن‌ نزلنا الذكر. خدا به‌ انسان‌ يك‌ فطرتي‌ داده‌ كه‌ همة‌ حرفها را ميدونه‌. منتهي‌ بايد تذكرات‌ دائما باشه‌. و انشاء الله‌ اميدواريم‌ كه‌ از اين‌ مجالس‌ بهره‌اي‌ كه‌ برميداريد اين‌ باشد كه‌ از رحمت‌ پروردگار لااقل‌ مأيوس‌ نشيد. دلهايمون‌ متوجه‌ ذات‌ مقدس‌ پروردگار باشه‌. امام‌ زمان‌ ما يك‌ آقايي‌ است‌ كه‌ مظهر رحمت‌ پروردگاره‌. يك‌ وقتي‌ اين‌ سه‌ جمله‌ را من‌ در كنار هم‌ در يك‌ رؤيايي‌ ديدم‌. بعد هم‌ نشستم‌ رويش‌ فكر كردم‌. فكر مي‌كنم‌ توي‌ يكي‌ از اين‌ كتابهايم‌ هم‌ نوشته‌ام‌. سه‌ جمله‌. السلام‌ عليكم‌ يا اهل‌ البيت‌ النبوه‌ تا ميرسه‌ و معدن‌ الرحمه‌. ائمة‌ اطهار معدن‌ رحمت‌ خدا هستند. شما هر چيزي‌ را بخواهيد كه‌ داراي‌ معدن‌ باشه‌، بايد از معدنش‌ بگيريد. فيروزه‌اي‌ كه‌ از معدن‌ نياد هيچي‌. خدمت‌ شما عرض‌ شود طلايي‌ كه‌ از معدن‌ طلا نيايد، هيچي‌. اينها معدن‌ رحمت‌ خدا هستند. و معدن‌ الرحمه‌. جملة‌ دوم‌ و برحمتك‌ التي‌ وسعت‌ كل‌ شي‌ء. قسم‌ ميدهيم‌ خدا را به‌ رحمت‌ خدا كه‌ شامل‌ همه‌ چيز ميشه‌. جملة‌ سوم‌، اين‌ جمله‌ البته‌ شايد معروفه‌، اون‌ دو جمله‌ خوب‌ همه‌اتون‌ زيارت‌ جامعه‌ خونديد و دعاي‌ كميل‌ هم‌ كه‌ مي‌خونيد. ولي‌ جملة‌ سوم‌ يا مرسل‌ الرحمه‌ من‌ معادنها. اين‌ در دعاهاي‌ ماه‌ رجبه‌. اي‌ خدايي‌ كه‌ رحمت‌ را از معدنش‌ براي‌ ما مي‌فرستي‌. اين‌ سه‌ جمله‌ ببينيد خيلي‌ حرف‌ داره‌. من‌ خودم‌ با همة‌ كم‌ بضاعتيم‌، با همة‌ بيسواديم‌، چي‌ بگم‌ حالا؟ من‌ حوصلة‌ اينكه‌ خيلي‌ شكسته‌ نفسي‌ هم‌ بكنم‌ ندارم‌ها، با همة‌ اينها مي‌تونم‌ ده‌ پانزده‌ تا منبر خيلي‌ مفصل‌ دربارة‌ همين‌ سه‌ جمله‌ بروم‌. خيلي‌ حرف‌ داره‌. معدن‌ رحمت‌ ائمة‌ اطهارند. خدا هم‌ از معدن‌ رحمت‌ را براي‌ ما مي‌فرسته‌ و رحمت‌ خدا شامل‌ همه‌ چيز هم‌ ميشه‌. خيلي‌ عجيبه‌. شامل‌ همه‌ چيز. حتي‌ شامل‌ شيطان‌ هم‌ ميشه‌. حتي‌ شامل‌ همه‌ چيز. حالا چه‌ رحمت‌ عامه‌ باشه‌ چه‌ رحمت‌ خاصه‌. آنوقت‌ يكي‌ از اين‌ معادن‌ رحمت‌ حجة‌ ابن‌ الحسن‌ ارواحنا لتراب‌ مقدمه‌ الفداء (اللهم‌ صل‌ علي‌ محمد و آل‌ محمد و عجل‌ فرجهم‌) كه‌ ما در تمام‌ دنيا او از افتخاراتمون‌ اين‌ است‌ كه‌ ما مأموم‌ اين‌ اماميم‌. و فرداي‌ روز جمعه‌ و امشب‌، چون‌ شب‌ قدر متعلق‌ به‌ روز بعده‌ از نظر اسلام‌. از نظر ما ميگيم‌ جمعه‌ شب‌. شب‌ بعد را ملحق‌ مي‌كنيم‌. ولي‌ اين‌ درست‌ نيست‌. به‌ جهت‌ اينكه‌ شب‌ اول‌ ماه‌ رمضان‌ كيه‌؟ شب‌ بعدش‌ شب‌ قبل‌ ميشه‌. شب‌ اول‌ ماه‌ را انسان‌ وقتي‌ كه‌ هلال‌ رؤيت‌ ميشه‌. حالا اين‌ بحثي‌ داره‌. شب‌ قدر، شب‌ جمعه‌ و روز جمعه‌ تعلق‌ دارد به‌ حضرت‌ بقية‌ الله‌ ارواحنا لتراب‌ مقدمه‌ الفداء. در زيارتش‌ ميگيم‌ كه‌ هذا يومك‌ و انا فيه‌ ضيفك‌ و جارك‌. و انت‌ يا مولاي‌ كرموني‌ من‌ اولاد الكرام‌ و مأمور بالضيافة‌ و الاجاره‌ و اضفني‌ و اجرني‌ صلواة‌ الله‌ عليك‌ و علي‌ آل‌ بيتك‌ و انتظر ظهورك‌ و ظهور الحق‌ علي‌ يديك‌. معنايش‌ را مي‌فهميد كه‌ حالتون‌ منقلب‌ شد. من‌ در امروز كه‌ روز توست‌ در پناه‌ توام‌. در كنار توام‌. و تو اي‌ آقاي‌ من‌، اي‌ مولاي‌ من‌، كريمي‌ از اولاد كرام‌ هستي‌. مأموري‌ به‌ ضيافت‌، مأموري‌ كه‌ از طرف‌ خدا امر شدي‌ كه‌ مرا مهماني‌ بكني‌. و به‌ من‌ پناه‌ بدهي‌. پس‌ پناهم‌ بده‌، پس‌ مرا مهماني‌ كن‌. فاضفني‌ فاجرني‌. صلوات‌ خدا بر تو باد، آن‌ رحمت‌ خاصة‌ پروردگار بر تو باد. صلواة‌ الله‌ عليك‌ و علي‌ آل‌ بيتك‌. بر فرزندانت‌ صلوات‌ خدا باد، بر زن‌ و فرزندت‌ صلوات‌ خدا باد. و انتظر ظهورك‌. ما در روز جمعه‌ انتظار ظهور تو را داريم‌. و ظهور الحق‌ علي‌ يديك‌. ظهور حق‌ به‌ دست‌ توست‌. تمام‌ انبياء، يكصد و بيست‌ و چهار هزار پيغمبر، ائمة‌ اطهار عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌، اينها همه‌ آمدند نتونستند صددرصد، نه‌ آنكه‌ آنها قدرتش‌ را نداشتند، زمينه‌ نبود، مردم‌ آمادگيش‌ را نداشتند؛ كه‌ حق‌ را صددرصد ظاهر بكنند و در اختيار مردم‌ بگذارند. اما حجة‌ ابن‌ الحسن‌ ارواحنا لتراب‌ مقدمه‌ الفداء از خصوصياتش‌ اين‌ است‌ كه‌ ظهور حق‌ به‌ دستش‌ است‌. مي‌آيد دنيا را پر از عدل‌ و داد ميكنه‌ بعد از آنكه‌ پر از ظلم‌ و جور شده‌ باشه‌. و ان‌ يجعلني‌ من‌ المنتظرين‌ لك‌. حالت‌ انتظار را داشته‌ باشيد. ماها بايد جزء منتظرين‌ باشيم‌. منتظرين‌ ميدونيد منتظر كيه‌؟ چون‌ انسان‌ يك‌ محبوب‌ خيلي‌ عزيزي‌ داشته‌ باشه‌ و تعيين‌ هم‌ نكرده‌ باشه‌ كه‌ كي‌ مي‌آيد. خانه‌ را مرتب‌ كرده‌ انسان‌، خانة‌ دلش‌ را از تمام‌ صفات‌ رذيله‌ پاك‌ كرده‌، سفره‌ را پهن‌ كرده‌. تمام‌ مقدمات‌ آمدنش‌ را فراهم‌ كرده‌. نشسته‌ به‌ در نگاه‌ ميكنه‌ كه‌ بيايد. من‌ منتظر ظهور تو هستم‌. و انتظر ظهورك‌ و ظهور الحق‌ علي‌ يديك‌. من‌ انتظار دارم‌. خدايا من‌ را از جزء منتظرين‌ قرار بده‌. و اسئل‌ الله‌ ان‌ يجعلني‌ من‌ المنتظرين‌ لك‌ و التابعين‌ لك‌. از پيروان‌ تو خدا مرا قرار بده‌. بعد از اين‌ اين‌ شعر را مرحوم‌ آشيخ‌ عباس‌ قمي‌ در مفاتيح‌ نقل‌ ميكنه‌. خيلي‌ شعر مناسبي‌ است‌. نظيرك‌، اين‌ را نسبت‌ مي‌دهند ظاهرا به‌ سيد بحر العلوم‌. نظيرك‌ ان‌ دجت‌ ركابي‌، من‌ هر جا كه‌ هست‌ بيايم‌ بر تو وارد بشوم‌. دنيا مال‌ توست‌. آخرت‌ مال‌ توست‌. هر چه‌ خدا داره‌ در اختيار تو گذاشته‌. نزيلك‌ حيث‌ من‌ اتجهت‌ ركابي‌ و ضيفك‌ ان‌ كنت‌ من‌ البلادي‌. من‌ ميهمان‌ تو هستم‌ در هر جائي‌ از بلاد دنيا كه‌ باشم‌ مهمان‌ تو هستم‌. بيمنه‌ رزق‌ الوري‌ و بوجوده‌ ثبت‌ الارض‌ و السماء.

 خوب‌ حالا كه‌ اينطوره‌، شب‌ جمعه‌ است‌، شب‌ زيارتي‌ مخصوص‌ ابي‌ عبد الله‌ الحسينه‌. شايد امام‌ زمان‌ ما الان‌ كنار قبر شش‌ گوشة‌ سيد الشهدا باشند و شايد هم‌، چون‌ ايام‌ ديگه‌ بايد كم‌كم‌ تعلق‌ به‌ فاطمة‌ زهرا داشته‌ باشد، كنار قبرستان‌ بقيع‌، يا كنار قبر پيغمبر اكرم‌. يا فاطمة‌ البتول‌. يا مولاتي‌ يا فاطمة‌ اغيثيني‌. برويم‌ امشب‌ در خانة‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها. شايد اين‌ مادر مهربان‌ از خدا امشب‌ بخواهد فرج‌ فرزندش‌ را پروردگار متعال‌ برساند. اين‌ ايام‌ فاطمة‌ زهرا دست‌ فرزندانش‌ را ميگرفت‌. از شهر بيرون‌ مي‌آمد. زير يك‌ درختي‌ مي‌نشست‌. مشغول‌ گريه‌ كردن‌ ميشد. چون‌ گفته‌ بودند اهل‌ مدينه‌ كه‌ فاطمه‌ يا روز گريه‌ كند شب‌ آرام‌ داشته‌ باشد. يا شب‌ گريه‌ كند روز آرام‌ داشته‌ باشد. فاطمة‌ زهرا احساس‌ ندامت‌ كرد. از شهر خارج‌ ميشد زير اين‌ درخت‌ مي‌نشست‌. با فرزندانش‌ اشك‌ مي‌ريخت‌. آمدند درخت‌ را قطع‌ كردند. چراغها را خاموش‌ كنيد، حال‌ عزايي‌ بگيريم‌. انشاء الله‌ اميدواريم‌ امشب‌ حضرت‌ زهراي‌ مرضيه‌ به‌ ما نظر لطفي‌ بفرمايد. شنيده‌ايد هنوز سه‌ روز بيشتر از وفات‌ پيغمبر نگذشته‌ بود كه‌ پهلويش‌ را شكستند. و ظاهرا اين‌ قساوت‌ و قساوتي‌ كه‌ امام‌ صادق‌ مي‌فرمايد سبب‌ وفات‌ مادر ما زهرا، ان‌ قنفذ كنت‌ مولا عمر، قنفذ با غلاف‌ شمشير به‌ بازوي‌ مادر ما زهرا زد و سبب‌ وفاتش‌ شد. پس‌ بايد گفت‌ كه‌ فاطمة‌ زهرا هم‌ بازويش‌ شكسته‌ بوده‌، هم‌ پهلويش‌ شكسته‌ بوده‌. شايد اين‌ روزها سيلي‌ هم‌ خورده‌ بود. با اين‌ حال‌ مي‌آمد مي‌نشست‌ اشك‌ مي‌ريخت‌. و گاهي‌ هم‌ مي‌آمد كنار قبر پدر با پدرش‌ رازو نياز ميكرد. خدايا به‌ آبروي‌ آقامون‌ حجة‌ ابن‌ الحسن‌ اين‌ فرزند زهرا را، اين‌ فرزند عزيز زهرا را، از پس‌ پردة‌ غيبت‌ خارجش‌ بكن‌ و در مقابل‌ چشم‌ شيعيان‌ دشمنان‌ فاطمة‌ زهرا را آتش‌ بزند. اينها را بسوزاند تا دل‌ فرزندان‌ شيعيان‌ فاطمة‌ زهرا خنك‌ شود.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *