۱۹ ربیع الاول ۱۴۱۳ قمری – ۲۶شهریور ۱۳۷۱شمسی – معرفت امام علیه السلام
معرفت امام عليه السلام 26 شهريور 1371
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم.
الحمد لله و الصلاة و السلام علي رسول الله و علي آله آل الله لا سیما علي بقية الله روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه و اللعنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. ان الذين آمنوا و عمل الصالحات سيجعله لهم الرحمن ودا.
ما طبق برنامة شبهاي جمعه بايد بقية آياتي كه در هفتههاي گذشته بحث شد و مورد ترجمه و تفسير قرار گرفت همانها را بحث كنيم حالا به يك مناسبتي كه يك سؤالي از من شد و بايد هم اين مطالبي كه ميخوام عرض كنم به سمع دوستان برسانم دربارة اين آية شريفه مناسبت هم با ايام دارد. يك مقداري حرف بزنيم انشاء الله باز اگر فرصت شد از هفتههاي آينده دربارة آيات مورد بحثمون سخن بگوييم. ترجمة اين آية شريفه اين است كه ان الذين آمنوا كساني كه ايمان آوردهاند و عمل صالح كردهاند. خداي تعالي قرار ميدهد براي اينها يك محبوبيتي، ودا، دوستي. اين ترجمة آية شريفه است. در تفاسير آمده كه اين آيه دربارة علي ابن ابيطالب عليه الصلاة و السلام نازل شده حتي در كتب اهل سنت من ديدهام كه ميگويند منظور از ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات، علي ابن ابيطالب عليه الصلاة و السلام است. و يجعل لهم الرحمن ودا. محبوبيتي از علي عليه السلام در دلها قرار داده خداي تعالي كه با همة تبليغات سوئي كه عليه آن حضرت بوسيلة بني اميه و بالاخص معاويه و يزيد لعنة الله عليهما انجام شد در عين حال علي محبوبيت فوق العادهاي در قلوب مردم دارد. ولي بطور كلي آيات كلي كه در قرآن هست كه تفسير شده به ائمة اطهار بايد ما اينطوري منظور كنيم كه در رأس اين صفات حميده مسلما خاندان عصمت هستند. چون آنها سبقت بر تمام خوبيها گرفتهاند. فرزندان پيغمبر اكرم را وقتي خداي تعالي تقسيم ميكند ميفرمايد و منهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرات. يك دسته از اينها آدمهاي معصيتكاري هستند، ظالم به نفسند. يك عده مقتصدند، ميانهرو هستند. منظورم اين جملة آخره كه و منهم سابق بالخيرات. يك دسته از فرزندان پيغمبر، اينها سابق بالخيراتند. الف و لام الخيرات از نظر ادبي مسلمه كه منظور كل الخيراته. همة خوبيها. سبقت گرفتند آنها، حالا در عالم ارواح بوده، در عالم زر بوده، در اين دنيا بوده، فرقي نميكنه. اينها در تمام خوبيها بر ديگران سبقت گرفتهاند. و منهم سابق بالخيرات. از آيات ديگر هم استفاده ميشه كه اين آيه خيلي صراحت داره. آيات ديگه هم هست كه السابقون السابقون اولئك المقربون. يا مثلا… آيات مختلفي هست. حالا وقتتون را سر اين آيات صرف نكنم. چون يك كلمه هم توي قرآن باشه مثل اينه كه صد كلمه باشه. براي ما همين يك كلمه هم حجته. و چون آنها سابق بالخيراتند، اگر اسم خيري برده بشود در عالم ان ذكر الخير، اگر خير ياد بشه، هر چي شما خوبيهايي كه در عالم هست، هرچه كه از خوبيهايي كه در عالم هست، چه صفات خوب باشه، چه اعمال خوب باشه، آنها سابقند، يعني مسابقه را بردهاند. يعني آنها اول هستند. باصطلاح ما جام طلايي را آنها بردهاند. البته در مسابقه گاهي ميشه كه بالنسبه به ديگران آنها سبقت را گرفتهاند. ولي نه. نسبت به عالم وجود و تمام ماسوي الله، اين چهارده نور پاك نسبت به تمام انبياء، همة انبياء در اين مسابقه شركت كردهاند. بعضيهايشون دو سه كيلومتر عقبند، بعضيها جلويند. و بعضي از اين سبقت گيرندگان، آنهايي كه در مسابقه شركت كردهاند، اينها فرسخها جلوتر از آنهايي هستند كه سبقت را تازه ميبرند.
خوب. پس نتيجة بحث اين شد كه هر آيهاي در قرآن، اگر گفتند ان الذين آمنوا، كساني كه ايمان آوردهاند. من و شما را هم شامل ميشه، حضرت رسول اكرم كه آمن الرسول بما انزل اليه من ربه، او را هم شامل ميشه. اما تفاوت از زمين تا آسمان است. اگر گفتند مهربان، يك آدم مهرباني را هم شامل ميشه، و حجة ابن الحسن ارواحنا لتراب مقدمه الفداء را هم شامل ميشه. اما ميان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمين تا آسمان است. اگر گفتند سخي، حاتم طايي را هم شامل ميشه، و پيغمبر اكرم و حضرت مجتبي و حضرت جواد الائمه را هم شامل ميشه. اما گفت… چه عرض كنم؟ اصلا قابل مقايسه نيستند. لا يقاس بنا احد. خودشون فرمودند كه با ما احدي را قياس نكنيد. بعضي از اصحاب ائمه عليهم السلام ميآمدند خدمت ائمه. آيا شما بالاتريد يا حضرت آدم؟ خوب با يك فرد كم معرفت اينطوري، بايد كلم الناس علي قدر عقولهم. هر كسي را به اندازة عقلش بايد باهاش صحبت كرد. ميفرمودند كه ما بالاتريم. به جهت اينكه حضرت آدم تمام نعمتها برايش توي بهشت بود، فقط بهش گفتند گندم نخور. اين خورد. علي ابن ابيطالب هيچكس بهش نگفته بود گندم نخورد. و در فشار ظاهري هم بودند. اما فرمود تنها بخاطر اينكه يك عده در مملكت اسلامي ممكنه پيدا بشوند كه آنها گندم نداشته باشند بخورند، من در تمام عمر گندم نخوردم.
حضرت ابوالفضله علي ابن ابيطالب، وارد شريعة فرات ميشه. سه شبانهروزه آب نخورده، تشنگي بهش فشار آورده. نه خدا گفته بود آب نخور، نه پيغمبر، نه… همه هم راضي بودند. من يقين دارم امام حسين خوشحال هم ميشد ابوالفضل آب بخوره. ولي آب را روي آب ريخته و ميگه يا نفس هوني و الحسين معطشوا. اي نفس من خوار شو. حسين تشنه است تو ميخواهي آب بخوري! پس ببينيد. ابوالفضل علي ابن ابيطالب. شما مقايسهاش بكنيد با حضرت آدم توي بهشت. اصلا لا يقاس بنا احد. منتهي چون با ما ميخواستند زندگي بكنند، در مسابقات هم با ما شركت كردند و مثل اين ميمونه كه يك مرجع تقليد حالا رفته توي استاديوم. رفته ديگه حالا. آنجا نشسته و در مسابقات شركت كرده و از همه برده.
دربارة امام صادق عليه الصلاة و السلام دارد كه منصور وقتي حضرت برش وارد شد، داشتند تيراندازي ميكردند. اصرار كه تو… حضرت تير و كمان را گرفت. اينجور مسابقه استها. تير اول را به نشان زد، تير دوم را روي آن تير، يعني بالاي تير، تير سوم، چهارم، هفتم… هفت تا تير! اصلا محاله. باصطلاح تقريبا معجزه است. و در مسابقه برد. حالا بگيم امام تيرانداز خوبيه؟! نه. امام با جوانها نشسته. منصوري هست و يك عده تير انداز و تمام شخصيتشون و حيثيتشون به اين است كه كي تير را بهتر پرتاب ميكنه. و امام را هم مجبور كردند كه در بين آنها اين كارها را بكنه. و لذا تيراندازيه. خوب. در مسابقه بايد، حالا كه مجبوره شركت بكنه، سبقت را برده، مسابقه را برده. در همه چيز اينطوري هستند. اينها وقتي كه ميآيند توي ما مردم. من يك وقتي مثال زدم. گفتم تفاوت و فاصلة بين ما و حجة ابن الحسن يا هر يك از اين چهارده معصوم عليهم السلام، بيشتر از فاصلة يك مورچه است با حضرت سليمان. حالا اگر حضرت سليمان لباس مورچهاي پوشيد و آمد توي لونة مورچه، بايد تمام شرايط يك مورچه را هم داشته باشه. منتهي بهترش را. يعني توي لونة مورچه وقتي حضرت سليمان كوچك شد آمد رفت آنجا براي هدايت مورچگان، بايد غذاي مورچهاي هم بخوره، بايد مثل مورچهها ازدواج كنه. بايد با مورچهها زندگي كنه، خانهاش هم مثل مورچهها باشه. ائمة ما، اين را شما بدونيد، ميخواهم سطح معرفتتون را طبق آنچه در روايات هست، از اين جهت بالا ببرم كه آمدن امام زمان عليه الصلاة و السلام، آمدن پيغمبر اكرم و ائمة اطهار عليهم الصلاة و السلام در ميان ما، مثل آمدن حضرت سليمانه در بين مورچهها. غذا ميخوره، حتي ممكن هم هست غذاي بد درش اثر بد بگذاره. حتي ممكن است سم او را بكشه. چون همة شرايط مورچه را بايد داشته باشه تا حضرت سليمان بتونه با مورچهها زندگي كنه.
خلقكم الله انوارا و جعلكم بعرشه محدقين. خداي تعالي اگر پيغمبر اكرم و آلش نبودند، هيچي را خلق نميكرد. چي را خلق كنه؟! ماها را! ما نمونة هنر و صنع پروردگاريم؟! حيوانات را؟ جمادات را؟ نباتات را؟ چي را ميخواهد خلق كنه. گل سر سبدش ماها هستيم كه نفس امارة بالسوء برمون مسلط شده، هر چي دلمون ميخواهد انجام ميدهيم. اگر شيطون تازه بر روي نفس ما سوار نشه و ما را به سوي هلاكت نبره. اينقدر ضعيف و بيچارهايم كه شيطان كه دشمن آشكاراي ماست، اين ميآيد ما را گول ميزنه. پريروز بود گفتم يك نفري ديد، بقيهاش را چون نگفتهام عرض ميكنم. يك نفري ديد شيطان ريسمانهاي زيادي روي شانهاش هست. يكيش مال شيخ انصاري بود. اين را تا اينجا گفتم. و بعد اين شخص خواب بيننده گفت كه پس ريسمان من كو؟ اينش را نگفتم. شيطان گفت تو كه ريسمون نميخواهي. تو خودت عقب سر من ميدوي. واقعا اينطوره. كارهاي شيطاني ما ميكنيم كه شيطان شايد به فكرش هم، البته شيطان همه چيز را ميدونه. ولي بهرحال روز قيامت كه ميشه شيطان ميگه تو مرا نديدي. پيغمبري هم نداشتهام. كتابي هم نداشتهام. روي منبرها هم همه از من مذمت ميكردند و مبلغي نداشتم. چطور شد تو مطيع من شدي. مطيع خدايي كه يكصد و بيست و چهار هزار پيغمبر داشته، كتاب داشته، مردم، وعاظ، مبلغين، اينها تبليغ از طرف او ميكردند. چرا گوش به حرف او نكردي؟
اين انسان را خدا خلق كرده. اما خيلي ارزش نداره. حتي آنقدر ماها رو به پستي رفتهايم و در عالم پستي خودمون را احساس ميكنيم كه گاهگاهي خودمون سؤال ميكنيم خدا ماها را چرا خلق كرده؟! شما بيائيد توي اين كانون بحث و انتقاد ببينيد چقدر اينطور سؤال داريم. جوانها اكثرا سؤال ميكنند خدا چرا ما را خلق كرد؟ براي چي خلق كرد؟ راسته. اگر اين باشه كه هستيم و خدا اينجوري ما را خلق كرده باشه، چرا ما را خلق كرد. گاهي انسان توي اين دارالمجانين، تيمارستان كه بره من يك وقتهايي ميرفتم براي كمك به اينها گاه گاهي نگاه به اينها ميكردم، خوش به حال اينها، اينها همة خصوصيات ما را دارند عقل ندارند. چرا عقل ندارند؟ واقعا اينطوره. چون ما با يك ديونه فرقمون اينه كه ما غصة آينده و وضع فعليمون و وضع جا و مكانمون را هم ميخوريم. فقط فرقمون اينه. والا همة كارهاي يك ديونه، ديونه غذا ميخوره خوب ما هم ميخوريم. ديونه استراحت ميكنه ما هم ميكنيم. ديونه از ديونههاي ديگه به اصطلاح تحركاتي ميگن يك مشت ديونههارا، بعضي ديونهها هستند كه يك گوشه نشستند كار به كار كسي ندارند يك مشتشون تحركاتي، اصطلاحي عرض ميكنم اينها را بايد زنجيرشون كرد. اين صدام از اون ديونههاي تحركاتي كه كسي هم نميتونست زنجيرش كنه. يك مشت از اين ديونهها ريختند به جان هم. بيخود مردم آزاري ميكنند. فكر نكنيد اوني كه تو بازار نشسته و صد تا صبح تا غروب دروغ ميگه ومردم آزاري ميكنه و تمام مردم را به ضررهاي بزرگي مياندازه اين ديونة سالميه. ديونة آرامي نيست اين ديوانة تحركاتي است به اصطلاح اين ديوانة تحركاتي نميدونم حالا كدامه، اين ديونهاي است كه بايد زنجيرش كرد. من يك ديونهاي را ديدم واقعا دلم سوخت. خدا ميدونه بعضي از اعمال ما اگر چشم دل داشته باشيم عين اون ديونه است. يك شيشهاي را پيدا كرده بود، يك ليواني كه گذاشته بودند باهاش آب بخورند اين را زده بود شكسته بود تيزيش را خيلي ميكشيد به بدنش. خون هم ميريخت ماها با روحمون همين كار را ميكنيم. آخه اين روح نيست كه ما داريم. چشمت را به زن نامحرم دوختي الذت النظر سهم من سهام ابليس، تير ميياد ميخوره، كه هر چه ديده بيند دل كند ياد. ما يك ديونة سختي هم هستيم اگر طرف خدا نريم. اقدام عليه خودمون ميكنيم، ظلم به نفس ميكنيم. الظالم لنفسه. اين ذكر يونسيه كه اينقدر ارزش داره و خداي تعالي در قرآن ميفرمايد كه اگر كسي اين را بگه ممكن است از قلب اندوه نجات پيدا كنه بلكه نميگه ممكن است من عرض كردم و كذالك منجي المؤمنين، اين يك نمونهاش را براتون گفتم حضرت يونس خداي تعالي ميفرمايد و ذنون اذهب مقاضبا فذل الم نقدر عليه، ذنون اسم لقب حضرت يونسه. با حال غضب از بين مردم بيرون رفت و وظيفة تبليغاتي خودش را به خيال خودش كه درست انجام داده ولي يك خردهاي كوتاه آمد. فضلن الم نقدر عليه طبق دستور امام عرض ميكنم كه گمان كرد ما تنگ برش نميگيريم. سخت برش نميگيريم. الم نقدر عليه.
چكار كرد خدا؟ ديگه خدا نميگه چكار كرد، فنادا في الظلمات، در ظلمات شما تصور شكم ماهي را در توي دريا بكنيد كه چقدر تاريكه. فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت. خدايي نيست جز تو، مؤثري در وجود نيست جز تو، همة كارها را تو انجام ميدي. لا اله الا انت، حالا ميگه خوب پس اين بديهايي هم كه قائل به جبر بشيم پس لا مؤثرة وجود الا الله پس قائل به جبر بشيم. ميفرمايد كه بعدش گفت سبحانك، تو پاكي كه كار بد بكني، من را به اين گرفتاري مبتلا بكني، من را بي جهت تو دهن ماهي بياندازي، من را در فشار قرار بدي، سبحانك، اني كنت من الظالمين منم كه به خودم ظلم كردم. تمام مردم اين تاريكي الان، زمان غيبت اين حجت ابن الحسن ارواحنا فدا كه تشبيح به خورشيد شده يعني اگر نبود در بين شما ظلماني محضه، عالمه شما و همين طور هم هست. الان ما در ظلمات فوق العادهاي مبتلا شديم خوب اينجا چي بگيم، بگيم لا اله الا انت سبحانك خدايا اين غيبت امام زمان مربوط به تو نيست. يعني تو حجت ابن الحسن را در پردة غيبت قرار ندادي. انا ايجا البته آيه اينطور نيست ولي انا كنا من الظالمين اين ماييم كه بر خودمون ظلم كرديم.و الا خداي تعالي پيغمبر اكرم را ظاهرا در بين مردم گذاشت بعد هم علي ابن ابيطالب، بعد هم امام حسن، بعد همهاشون ظاهر، همه را كشتند، همه را كشتند. اين يكي را يك جا مخفيش كرده كه ما اين را دسترسي پيدا كنيم شما فكر ميكنيد شما به خودتون شما دوستان حجت ابن الحسن كه امروز اينجا نشستهايد نگاه نكنيد به خدا قسم يك مقداري زيادتر پيش بعضي از شيعيان اسم امام زمان را ببريد ميبينيد اين رگهاي گردنشون حركت ميكنه همچين عصباني ميشن كه اي آقاتو هم معلومه فلان، تو هم چه!
حجت ابن الحسن همين الان اگر تشريف بيارن، همين حالا زمان ما اينطور نيست حضرت را قطعه، قطعهاش ميكنند، همانطوري كه با امام حسين عمل كردند با ايشان هم ميكنند. ظلمت را ما خودمون به دست خودمون به وجود آورديم. شما در دعاي فرج ميخونيد كه عظم البلاء واقعا عظم البلاء. ميخوانيد و ذاقت الارض واقعا ذاقت الارض، دنيا تنگ شده، بلا عظيم شده. حالا شماها مقصر نيستيد، شماها طالب حجت ابن الحسنيد الحمد الله ولي امام عصر ارواحنا فدا براي يك عدة خاصي كه نميخواد بياد، يمل الارض قسطا و عدلا… دنيا را ميخواد پر از عدل و داد كنه بعد از اين كه پر از ظلم و جور شده باشه. پس تمام مردم بايد سرشون را بگذارند بگن سبحانك اني كنت من الظالمين خداي تعالي فستجبنا له ما جواب او را داديم و اجابتش كرديم، حاجتش را برآورديم. فستجبنا له و نجيناه من الغم او را از غم نجاتش داديم. تا اينجا مال حضرت يونسه، يك قصه نقل كرده براي ما. اينجاش مهمه و كذالك منجي المؤمنين، همين جوري، همينطوري كه حضرت يونس را از ميان اون تاريكي نجات داديم، از تاريك غم و اندوه نجاتش داديم و كذالك منجي المؤمنين نجات ميديم مؤمنين را، بعضي از اذكار هست كه احتياج به استاد و مرشد و قطب و از اين حرفها نداره. اين خدا دستورش را داده و هر وقت غم و غصهاي در دلتون پيدا شد كه در اثر گناه مخصوصا اين غم و غصه بوجود آمد سرتون را بگذاريد به سجده با همين توجه كه لا الا انت، سبحانك تو پاكي اين گرفتاري را تو، اگر به خدا نسبت بدي خدا ميكنه، اين را بهتون بگم. خداي تعالي از تهمت، از افترا خيلي بدش ميياد. گفتي خدا به من توفيق نداد نماز شب بخونم. چي توفيق نداد! امام رضا ما را نطلبيد بريم زيارت. تنبلي كرده نيامده زيارت امام رضا و همة گناهان را بيانداز گردن خودت. اني كنت من الظالمين. ما هر وقت به اين مقام، به اين مرحله رسيديم كه نشستيم هر چه بدي بهمون ميرسه يك مقدار فكر كنيم ببينيم كه چكار كرديم اينجوري شده؟ اگر فكرمون به جايي نرسيد، خوب من كاري نكردم چون خودش خيلي غروره اگر بگه كه من كاري نكردم. حالا نكردي، يك كاري بوده خدا نكرده، يقينا خدا نكرده. يك كاري بوده تو كردي به اين گرفتاري مبتلا شدي باز بگو خدايا سبحانك اني كنت من الظالمين. ببينيد چقدر صريح خداي تعالي رفع هم و غمتون را ميكنه. حضرت يونس تا روز قيامت زندان ابد بود، اون هم زندان ابد نميدونم پنجاه و شست ساله نهها، زندان ابد تا روز قيامت.
و لبث في بطنه الي يوم يك چنين زنداني خيلي بايد براش تخفيف قائل بشن، خيلي كار مهمي بايد كرده باشه. يك چنين زنداني كه يك ميليون سال، ده ميليون سال ميخواسته توي شكم ماهي توي زندان باشه و جاي مرطوب با اعمال شاقه. ببينيد چقدر اين كلام مؤثره. اين ذكر، ذكر لق لقة لسان هم نباشهها، اين ذكرهاي ما همهاش لق لقة لسانه. اين كلام ببينيد چقدر مؤثره كه خداي تعالي ميفرمايد كه ما او را نجات داديم و همين طور، سه روزه نجاتش داد خدا. زندان اينطوري سه روز خيليهها، چون خدا سريع الحسابه. خدا ميگه، پروندة انسان تو اين دادگاه حالا تا نوبت برسيش برسه و چه بشه، يك سال، دو سال، ده سال انسان علي الحساب زنداني بكشه و تا پروندهاش بياد رو و بعد ببينند چي ميشه نيست، خدا لحظه است. تو اقرار بكن فورا خداي تعالي نجاتت ميده. پس بنابر اين ميبينيد كه تا اينجا مطلب خيلي سريع بود. در اذكاري كه توي قرآن هست نمونههاي ديگه هم داره. يكي از اذكار استغفاره. و ان الستغفر ربكم ثم توبوا عليه، استغفار كنيد بعد به سوي خدا برگرديد. حالا همين استغفر الله ربي و اتوب عليه را زياد بگيد. يرسل السماء عليكم مدرارا و يمدكم باموال و بنين خيلي بركت داره. آسمان بر سر شما نعمتهاش را فرو ميريزه، آخه چه ارتباطي داره وسعت رزق به استغفار كردن؟ خيلي هم ارتباط داره. خدا براي هيچ كس روزي كم را نخواسته. همه ميخواد در وسعت باشيد. گناه كردي و من عرض عن ذكري فان لهم معيشت الذنكا، كسي كه اعراض ياد بكنه از ياد خدا از ائمة اطهار از محبت به خاندان عصمت معيشتش تنگ ميشه. حالا اين يكيشه، روز قيامت هم من القيامت اعوا، روز قيامت هم كور وارد صحرا ميشه.يتقل الله يجعل له مخرجا…كسي كه تقوا داشته باشه روزيش زياد ميشه و از جايي كه گمان نميكنه خداي تعالي بهش روزي ميده. خوب پس ميشه بگيم كه اگر فقيره انسان استغفار كنه واستغفر ربكم ثم توبوا عليه يرسل السماء عليكم مدرارا. يا دوم استغفاره، سوم صلواته. صلوات بر آل محمد و آل محمد (الهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم) اين صلوات بهترين اذكاره. من در خصوص صلوات يك جملهاي را براتون عرض كنم. اولا اين را مقدمتا بگم اولا صلوات از خصوصياتش اين است كه ولايت هست، دعا كه مخ عبادت هست، هست توش. ذكر خدا هم هست. اين سه چيز خيلي مهمه، يكي اظهار محبت به خاندان عصمته كه فما نودي بشي كما نودي بالولايه، اونقدري كه به ولايت ندا داده شده به هيچ چيز ندا داده نشده، يعني دعوت به هيچ چيز به اندازة ولايت نشده. دو، دعاست، دعا مغز عبادته. سه ذكر خداست. يا رحمن يا رحيم فقط ذكر خداست. ديگه ولايت و دعا توش نداره مثلا و همين طور اذكار ديگر و اين را بدونيد كه در نماز دعاي واجبي كه به قصد، به قصد دعايي خونده بشه جز صلوات تو نماز نيست. با دو شرط، يكي قصد دعايي انسان بخوانه يكي هم واجب باشه. هيچ دعايي سر تا سر نماز نيست مگر اين. شما اگر قنوت ميخونيد، قنوت مستحبه، هر چه هم ميخواييد بخونيد. اگر ميگيد اهدنا الصراط المستقيم به قصد قرآني بايد بخونيد نه به قصد دعايي، فقط در تشهده كه ميگيد الهم صل علي محمد و آل محمد اين هم سني و شيعه ميگن و مغز نماز هم همينه. چون دعا مخ عبادته در نماز هم جز صلوات دعاي ديگهاي نيست پس مغز نماز صلواته. لذا وقتي كه ميگن حي علي خير العمل تفسير شده خير العمل به ولايت. كه عمر نتونست اين را قبول كنه گفت كه خير العمل جهاده. و حي خير العمل را توي نماز نگيد از چيزهايي بود كه ايشان ممنوع كردند. حالا به هر حال و پس سوم صلواته.
اين سه تا ذكر را خيلي اهميت بديد. لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين، استغفار و صلوات. خيلي براي كساني كه اهل پيشرفتهاي روحي هستند اين سه تا ذكر خيلي ضروريه، خيلي حالا طبق اونچه كه محسور هم هست بگيم. همين طوري هم هر چه زيادتر بگيد بهتر. شب و روز جمعه يعني از غروب امروز تا فردا شب يك ملائكة مخصوصي هستند ميياد فقط و فقط ثواب كساني كه صلوات ميفرستند اونها را ميبرند. مربوط به اين جهت است. در شب و روز جمعه هزار صلوات وارد شده. خيلي مهمه. محبوبيت، من در اين موضوع داشتم صحبت ميكردم، انشعاب پيدا كرد رفتيم به اين طرف خوب اين هم بد نبود انشاء الله مفيد خواهد بود. محبوبيت، انسان اگر ميخواد توي مردم پيدا كنه، ميخواد مردم دوستش داشته باشند. همانطوري كه علي ابن ابيطالب را مردم دوست دارند. نگيد كه اي بابا تبليغات عليه ما زياد شده حسودها چه كردند، حالا نه هيچ كس نميتونه هيچ كاري بكنه. اگر كسي را ميخواست مردم به زمين بزنند علي ابن ابيطالب بود. هفتاد سال مسلمانها جزء برنامة عباديشون بود كه علي ابن ابيطالب را لعن كنند، خيلي عجيبهها و بعد هم فكر نكنيد كه دوستان علي ابن ابيطالب آمدند ديگه بعدش جبران كردند. نه تا همين الان كه هستيم شايد دشمنان علي ابن ابيطالب بيشتر از، دشمنان قلبيها، بيشتر از دوستانش باشند. اما يك محبوبيتي خداي تعالي از علي ابن ابيطالب در قلوب مردم قرار داده، به قول يكي از بزرگان خدا رحمتش كنه ميفرمود كه اون قدري كه شعر در مدح علي گفتهاند در مدح خود پيغمبر اكرم نگفتهاند. اون قدري كه روايت در مدح علي هست در مدح خود پيغمبر نيست. اون قدر كه آيين قرآن در مدح علي ابن ابيطالب نازل شده در مدح هيچ يك از بزرگان دنيا نازل نشده. عجيبه، سيصد آيه را همة سنيها متفقند كه در وصف علي نازل شده. و ان الذين آمنوا، اينها سبقت را بردند و السابقوان و السابقون اولائك المقربون. اينها پيشي گرفتهاند و بنابر اين وقتي كه ميگيم ان الذين آمنوا اول مؤمن پيغمبر اكرم. آمن الرسول بما انزل عليهم من ربه انسان گاهي كاري را ميكنه خودش ايمان به كارش نداره همين طور انجام ميده اين پيشرفتي نداره.
اول بايد خودش ايمان داشته باشه، آمن الرسول بما انزل عليه و عمل الصلاحات، ان الذين آمنوا و عمل الصالحات عمل شايسته در دنيا سبقت عمل شايسته را هم اينها بردهاند. اينها مسلط بودند. ان الذين آمنوا و عمل الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا، سيجعل معنيش اينه كه در آينده در مستقبل. خدا محبت او را در دلها قرار ميده. محبت او را در دلها قرار ميده. حالا هر كسي با قدر شخصيتش، الان شخصيتها فرق ميكنه، يك شخصيتش يك چند سالي است، يكي شخصيتش يك صد سالي است، يكي شخصيتش يك خدمت شما عرض شود هزار سالي است، يكي شخصيتش از اول عالم تا آخر عالمه. ايني كه در روايت داره كه روز قيامت خدا حسب و نسب را قطع نميكنه، حسب و نسب پيغمبر اكرم را قطع نميكنه شخصيت پيغمبر اكرم ايجاب ميكنه كه حسب و نصب پيغمبر اصلا قطع نشه. كل حسب و نصب من قطع اليوم القيامه الا حسبي و نصبي. خوب ببينيد علتش اينه، مثلا الان يك نفر پيدا بشه كه از اولا قاجاريه باشه. اولا يك سلطان بودند، شاه بودند اما حالا ديگه هم خودش خجالت ميكشه كه من از اولاد قاجارم هم خوب باش اولاد قاجار وقتي كه اجدادت روي كار بودند شما شاهزاده بوديد و ما قبولت داشتيم اما حالا ديگه تمام شد اين منقطع شد. مثلا اولا فلان مرجع تقليد خوب صد سال، دويست سال، اولاد نميدونم فلان شخصيت، اولاد فلان اينها همه ميبينيد كه ديگه آخرش هزار سال مثلا، بيشتر از اينها نميشه. كل حسب و نسب ديگه هر چه هم طول بكشه تا روز قيامت. اينجا ديگه به اصطلاح يوم يصر مرء من اخيه ديگه اصلا هيچ حسب و نسبي باقي نميمانه. من پسر كي هستم، من پدرم كي هست ولي چون شخصيته رسول اكرم اون قدر اهميت داره و اون قدر زياده كه از اول عالم چون خلقتش هم در اول عالم بوده اول چيزي كه خدا خلق كرد نور پاك پيغمبر اكرم بود. و تا آخر الي ابد هم اين شخصيت باقي است. فرزندانش هم منتصبينش هم حتي اين شخصيت را دارند. حالا اين سيجعل لهم الرحمن ودا اين عبارت يكي هست مثلا امروز كاشته فردا درو ميكنه، خيلي همچين حوصله نداره. يكي هست كه امروز بهش بد ميگن فردا ميياد تعريفش را ميكنند، ان مع العسر يسري و ان مع العسر يسري. در اينجا يك برداشت خوبي هست كه با هر سختي آساني هست. چون دو مرتبه تكرار ميشه ان مع العسر يسري فان معر العسر يسري حالا اين بحثش طولاني ميشه اگر من بخوام كه چطور در مقابل يك سختي دو تا آساني خدا در اينجا وعده كرده. هر سختي چون الف و لام داره العسر، دوتاييش يكي حساب ميشه، يسر چون الف و لام نداره دوتاش دو تا حساب ميشه. اين از نظر ادبي بحث داره. اونهايي كه اهل ادبيات هستند ميفهمند خودشون اونهايي هم كه نيستند كه خوب لزومي نداره ما براشون شرح بديم. و خلاصهاش اينه كه با هر سختي دو تا آساني هست.
شما امروز فحش شنيديد در راه امام زمان، گفتند اي بابا شما چه، فلان. خيلي انسان ميشنوه مسخره هم ميكنند، اذيت هم ميكنند يك آساني هست، يك روزي ميشه كه ما اونها را مسخره ميكنيم. ان مع العسر يسري. در دنيا اگر انسان سختيها را تحمل كرد، آسانيهاي زيادي خدا نسيبش ميكنه. اگر فحش شنيد يك روزي نفيش ميكنند. يك وقتي با يكي از علماي علم اخلاق داشتم توي بيابان رد ميشدم البته من كوچك بودم اون موقع سنم كم بود، دوست داشتم دانشمندان و اهل كمال و اينها را، به زبان بچهگي بعد ديدم روايت هم داره اتفاقا. براي من توضيح ميداد يك روز توي بياباني راه ميرفتيم صبحي بود، ميگفت پشت بكنيم به سايهامون سايه دنبال ما ميدوه اگر رو بكنيم به سايه ما بايد عقب سايه بدويم. مثل دنيا و مثل تعريفهاي مردم و مثل مردم و مثل دوستيها و همهاش هر چه غير خدا باشه اينطوره. تو برو عقبشون ازت فرار ميكنند. پشت كني بهشون و به خدا رو كني همهاشون عقب سرت ميدوند. دلت را محكم نگه دار. و لا تحزنوا و انتم… خدايي استها، سست باشيد اين آيه ميدونيد كي نازل شد؟ وقتي كه مردم از جنگ احد برمي گشتند. اكثرشون زخمي بودند و كشتة زيادي هم داشتند خيلي گرفتاري برشون بود، يعني سختترين جنگها، جنگ احد بود. آيه نازل شد و لا تهنوا سست نشيد، محزون هم نباشيد و انتم العلي شما آقاييد، شما علني هستيد، شما برتريد، شما بزرگيد شما با شخصيتيد. ميبينيد كه شخصيت پيغمبر اكرم امروز بر چه سطحي قرار گرفته. شب ميلاد رسول اكرم ديدم كه رئيس زرتشتيها آمده مدح پيغمبر اكرم را ميگه. بزرگترين اسقف ارامنة ايران آمده مدح پيغمبر اكرم را ميگه. نه اين كه اينها چون مجبورند خوب تو اين مملكت زندگي ميكنند نه ما الان بدگو به رسول اكرم نداريم. كتابهايي نوشته شده. يك كتابي هست مال قديم هم هست كه عذر تقصير به پيشگاه محمد، محمد از نظر ديگران، اينها كتابهايي هست كه ديگران نوشتهاند در وصف پيغمبر اكرم. شكل شما رهبر مكتب اصلا مسلمان نيست هيچ خدا را هم نميشناسه ميگه من بر فرض به دين پيغمبر اكرم كافر بشم آيا ميتونم آيات محكم قرآن را هم نديده بگيرم؟ آيا ميتونم اينها را نديده بگيرم؟
شما ببينيد پيغمبر يتيم توي خانة محقر در جزيرة العرب پر از فساد و پر از تباهي، پر از همه چيز يعني بدتر از مردم زمان تولد پيغمبر اكرم شايد در روي كرة زمين از نظر جهل و ناداني كسي نبوده. عادات بدشون، صريح قرآنه ديگه دخترهاشون را زنده زير خاك ميكردند، خيليهها دختر مخصوصا يك شيريني خاصي داره. پدر را خيلي تحت تأثير عواطف خودش قرار ميده. يك خصوصياتي داره غير از حتي پسر هم هست. اون را به دست خودشون زير خاك ميكردند. فرزندان پسرشون را هم زير خاك ميكردند لا تقرا اولادكم خشيه، ميكشتند. براي اين كه آخرش، شاعر ميفرموده كه هر آن كس كه دندان دهد نان دهد. يكي طفل دندان برآورده بود پدر سر بريد تا آخر اشعار كه… اينجور روحياتي داشتند. اون وقت يك پيغمبري آمده كلماتي گفته كه امروز بهترين كلماته، نه بهترين كلمات، يك ميليارد مسلمان ميگن معجزه است، يك آيهاش را نميتونيد، يك سورهاش را نميتونن اگر جن و انس پشت به پشت هم بدن مثلش را بيارن. حالا خوب بيارن ديگه! اين پيغمبر اكرم. ببينيد سيجعل لهم الرحمن ودا يعني چي؟ امروز حدود هزار و چهار صد و سيزده سال از هجرت پيغمبر و بيست و سه سال از بعثت پيغمبر، هزار و چهار صد و بيست و سه سال از هجرت پيغمبر اكرم ميگذره. ولي در عين حال هيچ بدگو نداره. سيجعل لهم الرحمن ودا در دلها محبت پيغمبر اكرم زياد شده و حتي غير مسلمانها هم معتقدند. علي بن ابيطالب، حالا دو تا سني نادان نفهمند و بگن علي در رديف عمر و ابابكر و عثمانه اما خوب پنج جلد كتاب در وصف علي نوشته اگر اين مساوي با اونهاست خوب هر كدوم يك جلد هم براي اينها خوب بود مينوشت. علي ابن ابيطال چند جلد كتاب به صورت نهج البلاغه و غرالحكم و چه و چه… اونها هم ميخواست يك جزوي كوچكي از كلمات دُر بارشون ميخواست در اختيار مردم بگذارند. آخه همين جور گفتند، من با يك وهابي در مكه اين سؤال را ميكردم گفتم علي افضل از اين سه نفر هست؟ گفت نه، گفت ابدا افضل ابي بكر بعد عمر بعد عثمان بعد علي و اين از علماشون بود. گفتم خوب افضلي از چه راهي به دست ميياد؟ از چه راهي؟ آيات قرآني كه در وصف اينها نازل شده؟ خوب سيصد آيه در وصف علي ديگه، هيچ چي را قبول نداشته باشند در وصف علي بن ابيطالب سورة هل آتي را همه متفقند. خوب سيصد آيه نه ده آيه، شما يك آيه بياريد در وصف جناب عمر. به ابي بكر اين آيه هست كه من به او گفتم كه خواهش ميكنم كه اين آيه را نخون چون پير مردي صحابي ضعيف الايمان معرفي ميكنه. آية…..شما را به خدا قسم اگر شماها، همين شماهايي كه اينجا نشستهايد كنار پيغمبر اكرم نشسته باشيد و بدونيد الان مييان ميكشنتون بگيد به به كنار پيغمبر ما را بكشند، ايمانتون يك خردهاي قوي باشه، بيان بكشن، من و پيغمبر هر دو با هم توي، بدن بنا كنه لرزيدن، دندانها به هم خوردن، پيغمبر دست كشيد به كلة عمر وضع خراب بود. اما علي ابن ابيطالب همان شب، اين هم باز مورد اتفاقه، كه علي ابن ابيطالب عليه السلام، علي ابن ابيطالب عليه الصلاة و السلام در همان شب جاي پيغمبر، آخه چراغ و برق و شب خواب و اين حرفها نبودهها، تاريك و همه هم نشون گرفتند كه اينجا را بزنند. و اين هم رفت، شما زمان موشك بارانهاي شهرهاي ايران اونهايي كه تو اون قسمتها بودند ديدند و هستند بعضيها تو اين مجلس، احتمال اين كه اين موشك بياد تو اين شهر تهران، احتمال اين كه بياد تو محلة ما، احتمال اين كه بياد رو پشت بام منزل ما، احتمال اين كه بياد به من بخوره تا صبح خوابشون نميبرد. ولي قطعا مييان اينجا، قطعا تو تاريكي ميخوان فوري كارشون را بكنند. قطعا ميخوان كسي نفهمه كه كي اين كار را كرد. علي ابن ابيطالب راحت، فمن الناس من يشري نفسه التقي مرضات الله حالا شما را به خدا همين دو تا آيهاي كه در يك شب هم نازل شده دربارة دو نفر، خوب آخه.
من يك وقتي دنبال تحقيقات اعتقادي بودم ميگفتم خدا و پيغمبر براي من ثابت بشه بقيهاش ثابته. واقعا هم اينطوره. مگر من، نستجيب بالله چي بگم مگر مغز الاغ تو سرمونه كه نفهميم بين اون كسي كه از كنار پيغمبر نشسته و خداي تعالي به پيغمبر وعده كرده كه تو خواهي ماند و اونجور ميلرزه و كسي كه تو جاي پيغمبر خوابيده و ميخوان بكشن، و همه هم به طرف او هجوم آوردن و او راحت كه خدا وصفش ميكنه. ميگيم شايد علي ابن ابيطالب ميترسيده ولي خدا تأييد ميكنه ميگه نترس. يشري من التقها نفسه حالا سيجعل الهم الرحمن ودا الان دلها مملو از محبت علي است. يا علي ميگند و تمام كارهاي پر اهميت را انجام ميدن. حسين ابن علي، فاطمة زهرا، امام حسن مجتبي، من نميخوام يكي بگم اينها را با هم مقايسه بكنم، نميشه به جهتي كه خيلي طول ميكشه. كه بگم قبر امام مجتبي در توي بقيع غريب است و هر چه هم تونستهاند وهابيهاي ملعون و كثيف اين قبر را بهش اهانت كردهاند. مگر با اين كه خاك روش باشه يا مثلا سنگ مرمر باشه مردم براشون فرقي، اين محبت قلبي هست كه چند هزار گاهي جمعيت دائما دور اين قبرها ميچرخند قبر عثمان اون طرف هستش يك نفر كنارش نايستاده. و همين طور هر يك از ائمه تا ميرسد به حضرت بقية الله روحي و اروحنا لتراب مقدم الفدا( الهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم) كه من به خدا قسم اخيرا خيلي اين را احساس كردم يك مقداري مطالعات داشتم يك مقداري برخوردهايي داشتم تمام دنيا، يعني الان پنج ميليارد يا شش ميليارد جمعيت كرة زمينه يك ميليارد و شايد سيصد ميليون مسلمانها هستند. همين مقدار مسيحيها. يك مقدار قابل توجهي زرتشتيها هستند. يك مقدار قابل توجهي تقريبا شايد ششصد ميليون به اصطلاح هندوها يا بت پرستها هستند همه معتقدند كه يك شخصي خواهد آمد و دنيا را پر از عدل و داد خواهد كرد و اساميشون هم تقريبا اسمهايي كه اونها ميگن با هم تطبيق ميكنه اگر جمع بزنيم حدودا از شش ميليارد چهار ميليارد مردم زمين كرة زمين انتظار آمدمن امام زمان را دارند و همه هم دوستش دارند. همه هم دوستش دارند، حالا من و شما دوستش نداشتيم خدايي نكرده نه اينطوري نيستها. شماها نديديد آقا را، يعني يك شب تو خواب ببينيد، ميبينيد چند روز نشاط داريد. صد برابرش بكنيد يك دفعه تو بيداري ببينيد. در موقعي كه ميبينيد هم بشناسيد. همهاتون دوستدارشيد. انسان تحت تأثير هوسش قرار ميگيره ايني كه ميبينيد اونطوري كه بايد امام زمان را دوست داشته باشيد دوست نداريد اين نيست چون نديديدش. دست از ترنج بشناسي روا بود كه ملامت كني… يك چند دقيقه آقا را ببيني و باهاش صحبت كني و در همان وقت هم يقين داشته باشي حجت ابن الحسنه. اثر اين دوستان كه آقا كه ملاقات نميكنند امام زمان را بخاطر اينه كه طاقت نمييارند به خدا قسم اينطوره. من مكرر افرادي را ديدم كه اينها تشرف پيدا كردند بعد حالت، اعصابشون به هم خورده، بعضيهاشون، يك نفر اظهار محبت به امام زمان ميكنه انسان ميخواد اين را بكشه تو بغلش كنه، پاشو ببوسه، دستش را ببوسه، راست ميگه دروغ ميگه تا چه برسه به اين كه خود آقا را ببينه.
من ديدم اشخاصي را، يك سيدي را ديدن حالا خودشون هم احتمال ميدن كه آقا نبودن، اينقدر حالشون عجيبه كه حساب نداره. محبت داريد، اين را بدونيد شما در تمام زبانتون، قلبتون مملو از محبت امام زمانه. منتهي خوب نديديد، نديديد وقتي هم كهانشاء الله مشرف شديد به محضر آقا و ديديد آقا را حتما بايد يك استعداد فوق العادهاي بهتون بده تا شما بتونيد خودتون، خودتون را كنترل كنيد. اگر استعداد ندن نميتونيد. ما كجا نام تو برب الاباب، ما كجا و اون آقا. ميگن يك نمونهاش همين، يك نفر آمده در خانة ما من ميخوام شما بگيد فوري، گريه ميكني تا ميشينيم صحبت، آقا من ديشب خواب امام زمان عليه الصلاة و السلام را ديدم از شدت شعف نميتونم خودم را كنترل كنم، چكار كنم؟ اينجوري، اين آقا علامت محبته، اما يك دشمن خاندان عصمت، (قطع نوار). اين نميدونم فلان، فلان شده را تو خواب ديدم حالا تعبير بر خلاف ممكنه داشته باشه، بله همين كه اظهار بخل بكني. اينجوري، اينها همش ارزش داره. اينها همش معناي اين است كه، معناي اين آيه است ان الذين آمنوا و عمل الصالحات و يجعل الهم الرحمن ودا، مرحوم استادمون حاج ملا آقاجان خدا رحتمش كنه در زمان خودش هيچ كس او را نميشناخت. هيچ نميشناخت، فقط او يك نفر را ميشناخت و يك نفر هم او را ميشناخت. و اون حجت ابن الحسن ارواحنا فدا بود. هيچ كس نميفهميد، تازه من هم اوني كه برخورد ميكردم ميفهميدم. الان شما ببينيد چقدر محبت او در دلها قرار گرفته. خيلي هم بودند از بزرگان حتي، از علما در زمان حياتشون فعاليت ميكردند مبادا فلان كار را بكنيم مردم بدشون بياد، مردم محبتشون از ما كم بشه، چه بشه، چه بشه، چه بشه هي مردم، مردم، مردم، مردم به عكس اونچه كه اينها ميخواستند بهشون بغض پيدا كردند. پس اين آية شريفه ان الذين آمنوا و عمل الصالحات سيجعل الرحمن ودا.
به اين آيه انشاءالله عمل كنيد. خوب ايام، ايام شادي خاندان عصمت و طهارته. اما خدا لعنت كنه دشمنان اهل بيت را براي ما شادي نگذاشتند. همين ايامي كه به حسب ظاهر ايام شادي است اگر برويم خانة فاطمة زهرا سلام الله عليها ميبينيم كه بي بي پهلويش شكسته در ميان بستر افتاده، روزهايي است كه با دومي درگيري دارد براي سند فدك. كه وقتي كه سند را گرفت، اون ورقه را گرفت آمد در كوچه دارد ميرد يك شعري نوشتهاند ميخوام اين عرايض را چراغها را خاموش كنند يك حالي پيدا كنيم انشاء الله شايد امام زمانمون به ما نظر لطفي كند امشب در اين مجلس كه دوستانش جمع شدهاند حضور پيدا كند. متي و نراك آقا وقتي كه تو ما را ببيني و ما هم تو را ببينيم. يا بقية الله عاجرك الله. به حضرت فاطمة زهرا با كمال جسارت رو به رو شد، سند فدك را گرفت پاره كرد من نميدونم چه كرد؟ بعضي از بزرگان نوشتهاند بعضي از علما در ضمن اشعارشون گفتهاند. من خودم يك خوابي ديدم يك وقتي مدينة منوره مشرف بودم، از در جبرئيل در عالم رؤيا ديدم وارد شدم. در جبرئيلي يك دري است كه اونجا، يعني طبق اونچه كه در احاديث هم داره و احتمال قوي داره اونجا مرقد مطهر فاطمة زهراست. ديدم بيرون اونجا ايستادهام. اون دست راستش را روي گونة راستش قرار داده، من سلام عرض كردم جواب دادند. تا وقتي ايشان را من ميديدم دستشون روي صورتشون بود. وقتي از خواب بيدار شدم با خودم نامفهوم. شايد هنوز صورت زهرا در اثر سيلي اون لعين كبوده، درد ميكنه. كه به صورت فاطمة عزير ما، مادر حجت ابن الحسن.
بسم الله الرحمن الرحيم، همه رو به قبله اميدواريم امشب مورد لطف آقا بقية الله الاعظم اون كسي كه جانمان به قربانش. جانمون قربان خاك پايش. يا بقية الله ز در درآ و شب سياه ما منور كن. اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم. الهي عظم البلاء الهي عظم البلاة، و برح الخفا وانكشف القطاء و انقطع الرجا و ذاقت الارض، منعت السماء و عليك المشتكي و عليك معول و شدت و الرخا الهم صل علي محمد و آل محمد اولي الامر الذين فرضت علينا طاعتهم و عرفتنا بذلك منزلتهم ففرج عنا بحق فرجا عاجلا قريبا كلمح البصر او هو اقرب من ذلك. يا محمد يا علي. يا محمد و يا علي، يا علي و يا محمد اكفياني فانكما كافيان. فانصراني فانكما ناصران. يا مولانا يا صاحب الزمان. يا مولانا يا صاحب الزمان. يا مولانا يا صاحب الزمان. الغوث الغوث الغوث ادركني ادركني ادركني الساعه الساعه الساعه العجل العجل العجل. مولا جان ما نميخواستيم اين شبها دل شما را به درد بياريم آقا. حالا كه در مقابلش در محضرش ايستادهايد با آقاتون با مولاتون حرف بزنيد همه با توجه، مثل كسي كه در محضر آقاش ايستاده، محبوبش را مييابه، دست به دامنش انداخته با توجه يا مولا يا صاحب الزمان، يا مولا يا صاحب الزمان…
معرفت امام عليه السلام 26 شهريور 1371
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم.
الحمد لله و الصلاة و السلام علي رسول الله و علي آله آل الله لا سیما علي بقية الله روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداه و اللعنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. ان الذين آمنوا و عمل الصالحات سيجعله لهم الرحمن ودا.
ما طبق برنامة شبهاي جمعه بايد بقية آياتي كه در هفتههاي گذشته بحث شد و مورد ترجمه و تفسير قرار گرفت همانها را بحث كنيم حالا به يك مناسبتي كه يك سؤالي از من شد و بايد هم اين مطالبي كه ميخوام عرض كنم به سمع دوستان برسانم دربارة اين آية شريفه مناسبت هم با ايام دارد. يك مقداري حرف بزنيم انشاء الله باز اگر فرصت شد از هفتههاي آينده دربارة آيات مورد بحثمون سخن بگوييم. ترجمة اين آية شريفه اين است كه ان الذين آمنوا كساني كه ايمان آوردهاند و عمل صالح كردهاند. خداي تعالي قرار ميدهد براي اينها يك محبوبيتي، ودا، دوستي. اين ترجمة آية شريفه است. در تفاسير آمده كه اين آيه دربارة علي ابن ابيطالب عليه الصلاة و السلام نازل شده حتي در كتب اهل سنت من ديدهام كه ميگويند منظور از ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات، علي ابن ابيطالب عليه الصلاة و السلام است. و يجعل لهم الرحمن ودا. محبوبيتي از علي عليه السلام در دلها قرار داده خداي تعالي كه با همة تبليغات سوئي كه عليه آن حضرت بوسيلة بني اميه و بالاخص معاويه و يزيد لعنة الله عليهما انجام شد در عين حال علي محبوبيت فوق العادهاي در قلوب مردم دارد. ولي بطور كلي آيات كلي كه در قرآن هست كه تفسير شده به ائمة اطهار بايد ما اينطوري منظور كنيم كه در رأس اين صفات حميده مسلما خاندان عصمت هستند. چون آنها سبقت بر تمام خوبيها گرفتهاند. فرزندان پيغمبر اكرم را وقتي خداي تعالي تقسيم ميكند ميفرمايد و منهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرات. يك دسته از اينها آدمهاي معصيتكاري هستند، ظالم به نفسند. يك عده مقتصدند، ميانهرو هستند. منظورم اين جملة آخره كه و منهم سابق بالخيرات. يك دسته از فرزندان پيغمبر، اينها سابق بالخيراتند. الف و لام الخيرات از نظر ادبي مسلمه كه منظور كل الخيراته. همة خوبيها. سبقت گرفتند آنها، حالا در عالم ارواح بوده، در عالم زر بوده، در اين دنيا بوده، فرقي نميكنه. اينها در تمام خوبيها بر ديگران سبقت گرفتهاند. و منهم سابق بالخيرات. از آيات ديگر هم استفاده ميشه كه اين آيه خيلي صراحت داره. آيات ديگه هم هست كه السابقون السابقون اولئك المقربون. يا مثلا… آيات مختلفي هست. حالا وقتتون را سر اين آيات صرف نكنم. چون يك كلمه هم توي قرآن باشه مثل اينه كه صد كلمه باشه. براي ما همين يك كلمه هم حجته. و چون آنها سابق بالخيراتند، اگر اسم خيري برده بشود در عالم ان ذكر الخير، اگر خير ياد بشه، هر چي شما خوبيهايي كه در عالم هست، هرچه كه از خوبيهايي كه در عالم هست، چه صفات خوب باشه، چه اعمال خوب باشه، آنها سابقند، يعني مسابقه را بردهاند. يعني آنها اول هستند. باصطلاح ما جام طلايي را آنها بردهاند. البته در مسابقه گاهي ميشه كه بالنسبه به ديگران آنها سبقت را گرفتهاند. ولي نه. نسبت به عالم وجود و تمام ماسوي الله، اين چهارده نور پاك نسبت به تمام انبياء، همة انبياء در اين مسابقه شركت كردهاند. بعضيهايشون دو سه كيلومتر عقبند، بعضيها جلويند. و بعضي از اين سبقت گيرندگان، آنهايي كه در مسابقه شركت كردهاند، اينها فرسخها جلوتر از آنهايي هستند كه سبقت را تازه ميبرند.
خوب. پس نتيجة بحث اين شد كه هر آيهاي در قرآن، اگر گفتند ان الذين آمنوا، كساني كه ايمان آوردهاند. من و شما را هم شامل ميشه، حضرت رسول اكرم كه آمن الرسول بما انزل اليه من ربه، او را هم شامل ميشه. اما تفاوت از زمين تا آسمان است. اگر گفتند مهربان، يك آدم مهرباني را هم شامل ميشه، و حجة ابن الحسن ارواحنا لتراب مقدمه الفداء را هم شامل ميشه. اما ميان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمين تا آسمان است. اگر گفتند سخي، حاتم طايي را هم شامل ميشه، و پيغمبر اكرم و حضرت مجتبي و حضرت جواد الائمه را هم شامل ميشه. اما گفت… چه عرض كنم؟ اصلا قابل مقايسه نيستند. لا يقاس بنا احد. خودشون فرمودند كه با ما احدي را قياس نكنيد. بعضي از اصحاب ائمه عليهم السلام ميآمدند خدمت ائمه. آيا شما بالاتريد يا حضرت آدم؟ خوب با يك فرد كم معرفت اينطوري، بايد كلم الناس علي قدر عقولهم. هر كسي را به اندازة عقلش بايد باهاش صحبت كرد. ميفرمودند كه ما بالاتريم. به جهت اينكه حضرت آدم تمام نعمتها برايش توي بهشت بود، فقط بهش گفتند گندم نخور. اين خورد. علي ابن ابيطالب هيچكس بهش نگفته بود گندم نخورد. و در فشار ظاهري هم بودند. اما فرمود تنها بخاطر اينكه يك عده در مملكت اسلامي ممكنه پيدا بشوند كه آنها گندم نداشته باشند بخورند، من در تمام عمر گندم نخوردم.
حضرت ابوالفضله علي ابن ابيطالب، وارد شريعة فرات ميشه. سه شبانهروزه آب نخورده، تشنگي بهش فشار آورده. نه خدا گفته بود آب نخور، نه پيغمبر، نه… همه هم راضي بودند. من يقين دارم امام حسين خوشحال هم ميشد ابوالفضل آب بخوره. ولي آب را روي آب ريخته و ميگه يا نفس هوني و الحسين معطشوا. اي نفس من خوار شو. حسين تشنه است تو ميخواهي آب بخوري! پس ببينيد. ابوالفضل علي ابن ابيطالب. شما مقايسهاش بكنيد با حضرت آدم توي بهشت. اصلا لا يقاس بنا احد. منتهي چون با ما ميخواستند زندگي بكنند، در مسابقات هم با ما شركت كردند و مثل اين ميمونه كه يك مرجع تقليد حالا رفته توي استاديوم. رفته ديگه حالا. آنجا نشسته و در مسابقات شركت كرده و از همه برده.
دربارة امام صادق عليه الصلاة و السلام دارد كه منصور وقتي حضرت برش وارد شد، داشتند تيراندازي ميكردند. اصرار كه تو… حضرت تير و كمان را گرفت. اينجور مسابقه استها. تير اول را به نشان زد، تير دوم را روي آن تير، يعني بالاي تير، تير سوم، چهارم، هفتم… هفت تا تير! اصلا محاله. باصطلاح تقريبا معجزه است. و در مسابقه برد. حالا بگيم امام تيرانداز خوبيه؟! نه. امام با جوانها نشسته. منصوري هست و يك عده تير انداز و تمام شخصيتشون و حيثيتشون به اين است كه كي تير را بهتر پرتاب ميكنه. و امام را هم مجبور كردند كه در بين آنها اين كارها را بكنه. و لذا تيراندازيه. خوب. در مسابقه بايد، حالا كه مجبوره شركت بكنه، سبقت را برده، مسابقه را برده. در همه چيز اينطوري هستند. اينها وقتي كه ميآيند توي ما مردم. من يك وقتي مثال زدم. گفتم تفاوت و فاصلة بين ما و حجة ابن الحسن يا هر يك از اين چهارده معصوم عليهم السلام، بيشتر از فاصلة يك مورچه است با حضرت سليمان. حالا اگر حضرت سليمان لباس مورچهاي پوشيد و آمد توي لونة مورچه، بايد تمام شرايط يك مورچه را هم داشته باشه. منتهي بهترش را. يعني توي لونة مورچه وقتي حضرت سليمان كوچك شد آمد رفت آنجا براي هدايت مورچگان، بايد غذاي مورچهاي هم بخوره، بايد مثل مورچهها ازدواج كنه. بايد با مورچهها زندگي كنه، خانهاش هم مثل مورچهها باشه. ائمة ما، اين را شما بدونيد، ميخواهم سطح معرفتتون را طبق آنچه در روايات هست، از اين جهت بالا ببرم كه آمدن امام زمان عليه الصلاة و السلام، آمدن پيغمبر اكرم و ائمة اطهار عليهم الصلاة و السلام در ميان ما، مثل آمدن حضرت سليمانه در بين مورچهها. غذا ميخوره، حتي ممكن هم هست غذاي بد درش اثر بد بگذاره. حتي ممكن است سم او را بكشه. چون همة شرايط مورچه را بايد داشته باشه تا حضرت سليمان بتونه با مورچهها زندگي كنه.
خلقكم الله انوارا و جعلكم بعرشه محدقين. خداي تعالي اگر پيغمبر اكرم و آلش نبودند، هيچي را خلق نميكرد. چي را خلق كنه؟! ماها را! ما نمونة هنر و صنع پروردگاريم؟! حيوانات را؟ جمادات را؟ نباتات را؟ چي را ميخواهد خلق كنه. گل سر سبدش ماها هستيم كه نفس امارة بالسوء برمون مسلط شده، هر چي دلمون ميخواهد انجام ميدهيم. اگر شيطون تازه بر روي نفس ما سوار نشه و ما را به سوي هلاكت نبره. اينقدر ضعيف و بيچارهايم كه شيطان كه دشمن آشكاراي ماست، اين ميآيد ما را گول ميزنه. پريروز بود گفتم يك نفري ديد، بقيهاش را چون نگفتهام عرض ميكنم. يك نفري ديد شيطان ريسمانهاي زيادي روي شانهاش هست. يكيش مال شيخ انصاري بود. اين را تا اينجا گفتم. و بعد اين شخص خواب بيننده گفت كه پس ريسمان من كو؟ اينش را نگفتم. شيطان گفت تو كه ريسمون نميخواهي. تو خودت عقب سر من ميدوي. واقعا اينطوره. كارهاي شيطاني ما ميكنيم كه شيطان شايد به فكرش هم، البته شيطان همه چيز را ميدونه. ولي بهرحال روز قيامت كه ميشه شيطان ميگه تو مرا نديدي. پيغمبري هم نداشتهام. كتابي هم نداشتهام. روي منبرها هم همه از من مذمت ميكردند و مبلغي نداشتم. چطور شد تو مطيع من شدي. مطيع خدايي كه يكصد و بيست و چهار هزار پيغمبر داشته، كتاب داشته، مردم، وعاظ، مبلغين، اينها تبليغ از طرف او ميكردند. چرا گوش به حرف او نكردي؟
اين انسان را خدا خلق كرده. اما خيلي ارزش نداره. حتي آنقدر ماها رو به پستي رفتهايم و در عالم پستي خودمون را احساس ميكنيم كه گاهگاهي خودمون سؤال ميكنيم خدا ماها را چرا خلق كرده؟! شما بيائيد توي اين كانون بحث و انتقاد ببينيد چقدر اينطور سؤال داريم. جوانها اكثرا سؤال ميكنند خدا چرا ما را خلق كرد؟ براي چي خلق كرد؟ راسته. اگر اين باشه كه هستيم و خدا اينجوري ما را خلق كرده باشه، چرا ما را خلق كرد. گاهي انسان توي اين دارالمجانين، تيمارستان كه بره من يك وقتهايي ميرفتم براي كمك به اينها گاه گاهي نگاه به اينها ميكردم، خوش به حال اينها، اينها همة خصوصيات ما را دارند عقل ندارند. چرا عقل ندارند؟ واقعا اينطوره. چون ما با يك ديونه فرقمون اينه كه ما غصة آينده و وضع فعليمون و وضع جا و مكانمون را هم ميخوريم. فقط فرقمون اينه. والا همة كارهاي يك ديونه، ديونه غذا ميخوره خوب ما هم ميخوريم. ديونه استراحت ميكنه ما هم ميكنيم. ديونه از ديونههاي ديگه به اصطلاح تحركاتي ميگن يك مشت ديونههارا، بعضي ديونهها هستند كه يك گوشه نشستند كار به كار كسي ندارند يك مشتشون تحركاتي، اصطلاحي عرض ميكنم اينها را بايد زنجيرشون كرد. اين صدام از اون ديونههاي تحركاتي كه كسي هم نميتونست زنجيرش كنه. يك مشت از اين ديونهها ريختند به جان هم. بيخود مردم آزاري ميكنند. فكر نكنيد اوني كه تو بازار نشسته و صد تا صبح تا غروب دروغ ميگه ومردم آزاري ميكنه و تمام مردم را به ضررهاي بزرگي مياندازه اين ديونة سالميه. ديونة آرامي نيست اين ديوانة تحركاتي است به اصطلاح اين ديوانة تحركاتي نميدونم حالا كدامه، اين ديونهاي است كه بايد زنجيرش كرد. من يك ديونهاي را ديدم واقعا دلم سوخت. خدا ميدونه بعضي از اعمال ما اگر چشم دل داشته باشيم عين اون ديونه است. يك شيشهاي را پيدا كرده بود، يك ليواني كه گذاشته بودند باهاش آب بخورند اين را زده بود شكسته بود تيزيش را خيلي ميكشيد به بدنش. خون هم ميريخت ماها با روحمون همين كار را ميكنيم. آخه اين روح نيست كه ما داريم. چشمت را به زن نامحرم دوختي الذت النظر سهم من سهام ابليس، تير ميياد ميخوره، كه هر چه ديده بيند دل كند ياد. ما يك ديونة سختي هم هستيم اگر طرف خدا نريم. اقدام عليه خودمون ميكنيم، ظلم به نفس ميكنيم. الظالم لنفسه. اين ذكر يونسيه كه اينقدر ارزش داره و خداي تعالي در قرآن ميفرمايد كه اگر كسي اين را بگه ممكن است از قلب اندوه نجات پيدا كنه بلكه نميگه ممكن است من عرض كردم و كذالك منجي المؤمنين، اين يك نمونهاش را براتون گفتم حضرت يونس خداي تعالي ميفرمايد و ذنون اذهب مقاضبا فذل الم نقدر عليه، ذنون اسم لقب حضرت يونسه. با حال غضب از بين مردم بيرون رفت و وظيفة تبليغاتي خودش را به خيال خودش كه درست انجام داده ولي يك خردهاي كوتاه آمد. فضلن الم نقدر عليه طبق دستور امام عرض ميكنم كه گمان كرد ما تنگ برش نميگيريم. سخت برش نميگيريم. الم نقدر عليه.
چكار كرد خدا؟ ديگه خدا نميگه چكار كرد، فنادا في الظلمات، در ظلمات شما تصور شكم ماهي را در توي دريا بكنيد كه چقدر تاريكه. فنادي في الظلمات ان لا اله الا انت. خدايي نيست جز تو، مؤثري در وجود نيست جز تو، همة كارها را تو انجام ميدي. لا اله الا انت، حالا ميگه خوب پس اين بديهايي هم كه قائل به جبر بشيم پس لا مؤثرة وجود الا الله پس قائل به جبر بشيم. ميفرمايد كه بعدش گفت سبحانك، تو پاكي كه كار بد بكني، من را به اين گرفتاري مبتلا بكني، من را بي جهت تو دهن ماهي بياندازي، من را در فشار قرار بدي، سبحانك، اني كنت من الظالمين منم كه به خودم ظلم كردم. تمام مردم اين تاريكي الان، زمان غيبت اين حجت ابن الحسن ارواحنا فدا كه تشبيح به خورشيد شده يعني اگر نبود در بين شما ظلماني محضه، عالمه شما و همين طور هم هست. الان ما در ظلمات فوق العادهاي مبتلا شديم خوب اينجا چي بگيم، بگيم لا اله الا انت سبحانك خدايا اين غيبت امام زمان مربوط به تو نيست. يعني تو حجت ابن الحسن را در پردة غيبت قرار ندادي. انا ايجا البته آيه اينطور نيست ولي انا كنا من الظالمين اين ماييم كه بر خودمون ظلم كرديم.و الا خداي تعالي پيغمبر اكرم را ظاهرا در بين مردم گذاشت بعد هم علي ابن ابيطالب، بعد هم امام حسن، بعد همهاشون ظاهر، همه را كشتند، همه را كشتند. اين يكي را يك جا مخفيش كرده كه ما اين را دسترسي پيدا كنيم شما فكر ميكنيد شما به خودتون شما دوستان حجت ابن الحسن كه امروز اينجا نشستهايد نگاه نكنيد به خدا قسم يك مقداري زيادتر پيش بعضي از شيعيان اسم امام زمان را ببريد ميبينيد اين رگهاي گردنشون حركت ميكنه همچين عصباني ميشن كه اي آقاتو هم معلومه فلان، تو هم چه!
حجت ابن الحسن همين الان اگر تشريف بيارن، همين حالا زمان ما اينطور نيست حضرت را قطعه، قطعهاش ميكنند، همانطوري كه با امام حسين عمل كردند با ايشان هم ميكنند. ظلمت را ما خودمون به دست خودمون به وجود آورديم. شما در دعاي فرج ميخونيد كه عظم البلاء واقعا عظم البلاء. ميخوانيد و ذاقت الارض واقعا ذاقت الارض، دنيا تنگ شده، بلا عظيم شده. حالا شماها مقصر نيستيد، شماها طالب حجت ابن الحسنيد الحمد الله ولي امام عصر ارواحنا فدا براي يك عدة خاصي كه نميخواد بياد، يمل الارض قسطا و عدلا… دنيا را ميخواد پر از عدل و داد كنه بعد از اين كه پر از ظلم و جور شده باشه. پس تمام مردم بايد سرشون را بگذارند بگن سبحانك اني كنت من الظالمين خداي تعالي فستجبنا له ما جواب او را داديم و اجابتش كرديم، حاجتش را برآورديم. فستجبنا له و نجيناه من الغم او را از غم نجاتش داديم. تا اينجا مال حضرت يونسه، يك قصه نقل كرده براي ما. اينجاش مهمه و كذالك منجي المؤمنين، همين جوري، همينطوري كه حضرت يونس را از ميان اون تاريكي نجات داديم، از تاريك غم و اندوه نجاتش داديم و كذالك منجي المؤمنين نجات ميديم مؤمنين را، بعضي از اذكار هست كه احتياج به استاد و مرشد و قطب و از اين حرفها نداره. اين خدا دستورش را داده و هر وقت غم و غصهاي در دلتون پيدا شد كه در اثر گناه مخصوصا اين غم و غصه بوجود آمد سرتون را بگذاريد به سجده با همين توجه كه لا الا انت، سبحانك تو پاكي اين گرفتاري را تو، اگر به خدا نسبت بدي خدا ميكنه، اين را بهتون بگم. خداي تعالي از تهمت، از افترا خيلي بدش ميياد. گفتي خدا به من توفيق نداد نماز شب بخونم. چي توفيق نداد! امام رضا ما را نطلبيد بريم زيارت. تنبلي كرده نيامده زيارت امام رضا و همة گناهان را بيانداز گردن خودت. اني كنت من الظالمين. ما هر وقت به اين مقام، به اين مرحله رسيديم كه نشستيم هر چه بدي بهمون ميرسه يك مقدار فكر كنيم ببينيم كه چكار كرديم اينجوري شده؟ اگر فكرمون به جايي نرسيد، خوب من كاري نكردم چون خودش خيلي غروره اگر بگه كه من كاري نكردم. حالا نكردي، يك كاري بوده خدا نكرده، يقينا خدا نكرده. يك كاري بوده تو كردي به اين گرفتاري مبتلا شدي باز بگو خدايا سبحانك اني كنت من الظالمين. ببينيد چقدر صريح خداي تعالي رفع هم و غمتون را ميكنه. حضرت يونس تا روز قيامت زندان ابد بود، اون هم زندان ابد نميدونم پنجاه و شست ساله نهها، زندان ابد تا روز قيامت.
و لبث في بطنه الي يوم يك چنين زنداني خيلي بايد براش تخفيف قائل بشن، خيلي كار مهمي بايد كرده باشه. يك چنين زنداني كه يك ميليون سال، ده ميليون سال ميخواسته توي شكم ماهي توي زندان باشه و جاي مرطوب با اعمال شاقه. ببينيد چقدر اين كلام مؤثره. اين ذكر، ذكر لق لقة لسان هم نباشهها، اين ذكرهاي ما همهاش لق لقة لسانه. اين كلام ببينيد چقدر مؤثره كه خداي تعالي ميفرمايد كه ما او را نجات داديم و همين طور، سه روزه نجاتش داد خدا. زندان اينطوري سه روز خيليهها، چون خدا سريع الحسابه. خدا ميگه، پروندة انسان تو اين دادگاه حالا تا نوبت برسيش برسه و چه بشه، يك سال، دو سال، ده سال انسان علي الحساب زنداني بكشه و تا پروندهاش بياد رو و بعد ببينند چي ميشه نيست، خدا لحظه است. تو اقرار بكن فورا خداي تعالي نجاتت ميده. پس بنابر اين ميبينيد كه تا اينجا مطلب خيلي سريع بود. در اذكاري كه توي قرآن هست نمونههاي ديگه هم داره. يكي از اذكار استغفاره. و ان الستغفر ربكم ثم توبوا عليه، استغفار كنيد بعد به سوي خدا برگرديد. حالا همين استغفر الله ربي و اتوب عليه را زياد بگيد. يرسل السماء عليكم مدرارا و يمدكم باموال و بنين خيلي بركت داره. آسمان بر سر شما نعمتهاش را فرو ميريزه، آخه چه ارتباطي داره وسعت رزق به استغفار كردن؟ خيلي هم ارتباط داره. خدا براي هيچ كس روزي كم را نخواسته. همه ميخواد در وسعت باشيد. گناه كردي و من عرض عن ذكري فان لهم معيشت الذنكا، كسي كه اعراض ياد بكنه از ياد خدا از ائمة اطهار از محبت به خاندان عصمت معيشتش تنگ ميشه. حالا اين يكيشه، روز قيامت هم من القيامت اعوا، روز قيامت هم كور وارد صحرا ميشه.يتقل الله يجعل له مخرجا…كسي كه تقوا داشته باشه روزيش زياد ميشه و از جايي كه گمان نميكنه خداي تعالي بهش روزي ميده. خوب پس ميشه بگيم كه اگر فقيره انسان استغفار كنه واستغفر ربكم ثم توبوا عليه يرسل السماء عليكم مدرارا. يا دوم استغفاره، سوم صلواته. صلوات بر آل محمد و آل محمد (الهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم) اين صلوات بهترين اذكاره. من در خصوص صلوات يك جملهاي را براتون عرض كنم. اولا اين را مقدمتا بگم اولا صلوات از خصوصياتش اين است كه ولايت هست، دعا كه مخ عبادت هست، هست توش. ذكر خدا هم هست. اين سه چيز خيلي مهمه، يكي اظهار محبت به خاندان عصمته كه فما نودي بشي كما نودي بالولايه، اونقدري كه به ولايت ندا داده شده به هيچ چيز ندا داده نشده، يعني دعوت به هيچ چيز به اندازة ولايت نشده. دو، دعاست، دعا مغز عبادته. سه ذكر خداست. يا رحمن يا رحيم فقط ذكر خداست. ديگه ولايت و دعا توش نداره مثلا و همين طور اذكار ديگر و اين را بدونيد كه در نماز دعاي واجبي كه به قصد، به قصد دعايي خونده بشه جز صلوات تو نماز نيست. با دو شرط، يكي قصد دعايي انسان بخوانه يكي هم واجب باشه. هيچ دعايي سر تا سر نماز نيست مگر اين. شما اگر قنوت ميخونيد، قنوت مستحبه، هر چه هم ميخواييد بخونيد. اگر ميگيد اهدنا الصراط المستقيم به قصد قرآني بايد بخونيد نه به قصد دعايي، فقط در تشهده كه ميگيد الهم صل علي محمد و آل محمد اين هم سني و شيعه ميگن و مغز نماز هم همينه. چون دعا مخ عبادته در نماز هم جز صلوات دعاي ديگهاي نيست پس مغز نماز صلواته. لذا وقتي كه ميگن حي علي خير العمل تفسير شده خير العمل به ولايت. كه عمر نتونست اين را قبول كنه گفت كه خير العمل جهاده. و حي خير العمل را توي نماز نگيد از چيزهايي بود كه ايشان ممنوع كردند. حالا به هر حال و پس سوم صلواته.
اين سه تا ذكر را خيلي اهميت بديد. لا اله الا انت سبحانك اني كنت من الظالمين، استغفار و صلوات. خيلي براي كساني كه اهل پيشرفتهاي روحي هستند اين سه تا ذكر خيلي ضروريه، خيلي حالا طبق اونچه كه محسور هم هست بگيم. همين طوري هم هر چه زيادتر بگيد بهتر. شب و روز جمعه يعني از غروب امروز تا فردا شب يك ملائكة مخصوصي هستند ميياد فقط و فقط ثواب كساني كه صلوات ميفرستند اونها را ميبرند. مربوط به اين جهت است. در شب و روز جمعه هزار صلوات وارد شده. خيلي مهمه. محبوبيت، من در اين موضوع داشتم صحبت ميكردم، انشعاب پيدا كرد رفتيم به اين طرف خوب اين هم بد نبود انشاء الله مفيد خواهد بود. محبوبيت، انسان اگر ميخواد توي مردم پيدا كنه، ميخواد مردم دوستش داشته باشند. همانطوري كه علي ابن ابيطالب را مردم دوست دارند. نگيد كه اي بابا تبليغات عليه ما زياد شده حسودها چه كردند، حالا نه هيچ كس نميتونه هيچ كاري بكنه. اگر كسي را ميخواست مردم به زمين بزنند علي ابن ابيطالب بود. هفتاد سال مسلمانها جزء برنامة عباديشون بود كه علي ابن ابيطالب را لعن كنند، خيلي عجيبهها و بعد هم فكر نكنيد كه دوستان علي ابن ابيطالب آمدند ديگه بعدش جبران كردند. نه تا همين الان كه هستيم شايد دشمنان علي ابن ابيطالب بيشتر از، دشمنان قلبيها، بيشتر از دوستانش باشند. اما يك محبوبيتي خداي تعالي از علي ابن ابيطالب در قلوب مردم قرار داده، به قول يكي از بزرگان خدا رحمتش كنه ميفرمود كه اون قدري كه شعر در مدح علي گفتهاند در مدح خود پيغمبر اكرم نگفتهاند. اون قدري كه روايت در مدح علي هست در مدح خود پيغمبر نيست. اون قدر كه آيين قرآن در مدح علي ابن ابيطالب نازل شده در مدح هيچ يك از بزرگان دنيا نازل نشده. عجيبه، سيصد آيه را همة سنيها متفقند كه در وصف علي نازل شده. و ان الذين آمنوا، اينها سبقت را بردند و السابقوان و السابقون اولائك المقربون. اينها پيشي گرفتهاند و بنابر اين وقتي كه ميگيم ان الذين آمنوا اول مؤمن پيغمبر اكرم. آمن الرسول بما انزل عليهم من ربه انسان گاهي كاري را ميكنه خودش ايمان به كارش نداره همين طور انجام ميده اين پيشرفتي نداره.
اول بايد خودش ايمان داشته باشه، آمن الرسول بما انزل عليه و عمل الصلاحات، ان الذين آمنوا و عمل الصالحات عمل شايسته در دنيا سبقت عمل شايسته را هم اينها بردهاند. اينها مسلط بودند. ان الذين آمنوا و عمل الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا، سيجعل معنيش اينه كه در آينده در مستقبل. خدا محبت او را در دلها قرار ميده. محبت او را در دلها قرار ميده. حالا هر كسي با قدر شخصيتش، الان شخصيتها فرق ميكنه، يك شخصيتش يك چند سالي است، يكي شخصيتش يك صد سالي است، يكي شخصيتش يك خدمت شما عرض شود هزار سالي است، يكي شخصيتش از اول عالم تا آخر عالمه. ايني كه در روايت داره كه روز قيامت خدا حسب و نسب را قطع نميكنه، حسب و نسب پيغمبر اكرم را قطع نميكنه شخصيت پيغمبر اكرم ايجاب ميكنه كه حسب و نصب پيغمبر اصلا قطع نشه. كل حسب و نصب من قطع اليوم القيامه الا حسبي و نصبي. خوب ببينيد علتش اينه، مثلا الان يك نفر پيدا بشه كه از اولا قاجاريه باشه. اولا يك سلطان بودند، شاه بودند اما حالا ديگه هم خودش خجالت ميكشه كه من از اولاد قاجارم هم خوب باش اولاد قاجار وقتي كه اجدادت روي كار بودند شما شاهزاده بوديد و ما قبولت داشتيم اما حالا ديگه تمام شد اين منقطع شد. مثلا اولا فلان مرجع تقليد خوب صد سال، دويست سال، اولاد نميدونم فلان شخصيت، اولاد فلان اينها همه ميبينيد كه ديگه آخرش هزار سال مثلا، بيشتر از اينها نميشه. كل حسب و نسب ديگه هر چه هم طول بكشه تا روز قيامت. اينجا ديگه به اصطلاح يوم يصر مرء من اخيه ديگه اصلا هيچ حسب و نسبي باقي نميمانه. من پسر كي هستم، من پدرم كي هست ولي چون شخصيته رسول اكرم اون قدر اهميت داره و اون قدر زياده كه از اول عالم چون خلقتش هم در اول عالم بوده اول چيزي كه خدا خلق كرد نور پاك پيغمبر اكرم بود. و تا آخر الي ابد هم اين شخصيت باقي است. فرزندانش هم منتصبينش هم حتي اين شخصيت را دارند. حالا اين سيجعل لهم الرحمن ودا اين عبارت يكي هست مثلا امروز كاشته فردا درو ميكنه، خيلي همچين حوصله نداره. يكي هست كه امروز بهش بد ميگن فردا ميياد تعريفش را ميكنند، ان مع العسر يسري و ان مع العسر يسري. در اينجا يك برداشت خوبي هست كه با هر سختي آساني هست. چون دو مرتبه تكرار ميشه ان مع العسر يسري فان معر العسر يسري حالا اين بحثش طولاني ميشه اگر من بخوام كه چطور در مقابل يك سختي دو تا آساني خدا در اينجا وعده كرده. هر سختي چون الف و لام داره العسر، دوتاييش يكي حساب ميشه، يسر چون الف و لام نداره دوتاش دو تا حساب ميشه. اين از نظر ادبي بحث داره. اونهايي كه اهل ادبيات هستند ميفهمند خودشون اونهايي هم كه نيستند كه خوب لزومي نداره ما براشون شرح بديم. و خلاصهاش اينه كه با هر سختي دو تا آساني هست.
شما امروز فحش شنيديد در راه امام زمان، گفتند اي بابا شما چه، فلان. خيلي انسان ميشنوه مسخره هم ميكنند، اذيت هم ميكنند يك آساني هست، يك روزي ميشه كه ما اونها را مسخره ميكنيم. ان مع العسر يسري. در دنيا اگر انسان سختيها را تحمل كرد، آسانيهاي زيادي خدا نسيبش ميكنه. اگر فحش شنيد يك روزي نفيش ميكنند. يك وقتي با يكي از علماي علم اخلاق داشتم توي بيابان رد ميشدم البته من كوچك بودم اون موقع سنم كم بود، دوست داشتم دانشمندان و اهل كمال و اينها را، به زبان بچهگي بعد ديدم روايت هم داره اتفاقا. براي من توضيح ميداد يك روز توي بياباني راه ميرفتيم صبحي بود، ميگفت پشت بكنيم به سايهامون سايه دنبال ما ميدوه اگر رو بكنيم به سايه ما بايد عقب سايه بدويم. مثل دنيا و مثل تعريفهاي مردم و مثل مردم و مثل دوستيها و همهاش هر چه غير خدا باشه اينطوره. تو برو عقبشون ازت فرار ميكنند. پشت كني بهشون و به خدا رو كني همهاشون عقب سرت ميدوند. دلت را محكم نگه دار. و لا تحزنوا و انتم… خدايي استها، سست باشيد اين آيه ميدونيد كي نازل شد؟ وقتي كه مردم از جنگ احد برمي گشتند. اكثرشون زخمي بودند و كشتة زيادي هم داشتند خيلي گرفتاري برشون بود، يعني سختترين جنگها، جنگ احد بود. آيه نازل شد و لا تهنوا سست نشيد، محزون هم نباشيد و انتم العلي شما آقاييد، شما علني هستيد، شما برتريد، شما بزرگيد شما با شخصيتيد. ميبينيد كه شخصيت پيغمبر اكرم امروز بر چه سطحي قرار گرفته. شب ميلاد رسول اكرم ديدم كه رئيس زرتشتيها آمده مدح پيغمبر اكرم را ميگه. بزرگترين اسقف ارامنة ايران آمده مدح پيغمبر اكرم را ميگه. نه اين كه اينها چون مجبورند خوب تو اين مملكت زندگي ميكنند نه ما الان بدگو به رسول اكرم نداريم. كتابهايي نوشته شده. يك كتابي هست مال قديم هم هست كه عذر تقصير به پيشگاه محمد، محمد از نظر ديگران، اينها كتابهايي هست كه ديگران نوشتهاند در وصف پيغمبر اكرم. شكل شما رهبر مكتب اصلا مسلمان نيست هيچ خدا را هم نميشناسه ميگه من بر فرض به دين پيغمبر اكرم كافر بشم آيا ميتونم آيات محكم قرآن را هم نديده بگيرم؟ آيا ميتونم اينها را نديده بگيرم؟
شما ببينيد پيغمبر يتيم توي خانة محقر در جزيرة العرب پر از فساد و پر از تباهي، پر از همه چيز يعني بدتر از مردم زمان تولد پيغمبر اكرم شايد در روي كرة زمين از نظر جهل و ناداني كسي نبوده. عادات بدشون، صريح قرآنه ديگه دخترهاشون را زنده زير خاك ميكردند، خيليهها دختر مخصوصا يك شيريني خاصي داره. پدر را خيلي تحت تأثير عواطف خودش قرار ميده. يك خصوصياتي داره غير از حتي پسر هم هست. اون را به دست خودشون زير خاك ميكردند. فرزندان پسرشون را هم زير خاك ميكردند لا تقرا اولادكم خشيه، ميكشتند. براي اين كه آخرش، شاعر ميفرموده كه هر آن كس كه دندان دهد نان دهد. يكي طفل دندان برآورده بود پدر سر بريد تا آخر اشعار كه… اينجور روحياتي داشتند. اون وقت يك پيغمبري آمده كلماتي گفته كه امروز بهترين كلماته، نه بهترين كلمات، يك ميليارد مسلمان ميگن معجزه است، يك آيهاش را نميتونيد، يك سورهاش را نميتونن اگر جن و انس پشت به پشت هم بدن مثلش را بيارن. حالا خوب بيارن ديگه! اين پيغمبر اكرم. ببينيد سيجعل لهم الرحمن ودا يعني چي؟ امروز حدود هزار و چهار صد و سيزده سال از هجرت پيغمبر و بيست و سه سال از بعثت پيغمبر، هزار و چهار صد و بيست و سه سال از هجرت پيغمبر اكرم ميگذره. ولي در عين حال هيچ بدگو نداره. سيجعل لهم الرحمن ودا در دلها محبت پيغمبر اكرم زياد شده و حتي غير مسلمانها هم معتقدند. علي بن ابيطالب، حالا دو تا سني نادان نفهمند و بگن علي در رديف عمر و ابابكر و عثمانه اما خوب پنج جلد كتاب در وصف علي نوشته اگر اين مساوي با اونهاست خوب هر كدوم يك جلد هم براي اينها خوب بود مينوشت. علي ابن ابيطال چند جلد كتاب به صورت نهج البلاغه و غرالحكم و چه و چه… اونها هم ميخواست يك جزوي كوچكي از كلمات دُر بارشون ميخواست در اختيار مردم بگذارند. آخه همين جور گفتند، من با يك وهابي در مكه اين سؤال را ميكردم گفتم علي افضل از اين سه نفر هست؟ گفت نه، گفت ابدا افضل ابي بكر بعد عمر بعد عثمان بعد علي و اين از علماشون بود. گفتم خوب افضلي از چه راهي به دست ميياد؟ از چه راهي؟ آيات قرآني كه در وصف اينها نازل شده؟ خوب سيصد آيه در وصف علي ديگه، هيچ چي را قبول نداشته باشند در وصف علي بن ابيطالب سورة هل آتي را همه متفقند. خوب سيصد آيه نه ده آيه، شما يك آيه بياريد در وصف جناب عمر. به ابي بكر اين آيه هست كه من به او گفتم كه خواهش ميكنم كه اين آيه را نخون چون پير مردي صحابي ضعيف الايمان معرفي ميكنه. آية…..شما را به خدا قسم اگر شماها، همين شماهايي كه اينجا نشستهايد كنار پيغمبر اكرم نشسته باشيد و بدونيد الان مييان ميكشنتون بگيد به به كنار پيغمبر ما را بكشند، ايمانتون يك خردهاي قوي باشه، بيان بكشن، من و پيغمبر هر دو با هم توي، بدن بنا كنه لرزيدن، دندانها به هم خوردن، پيغمبر دست كشيد به كلة عمر وضع خراب بود. اما علي ابن ابيطالب همان شب، اين هم باز مورد اتفاقه، كه علي ابن ابيطالب عليه السلام، علي ابن ابيطالب عليه الصلاة و السلام در همان شب جاي پيغمبر، آخه چراغ و برق و شب خواب و اين حرفها نبودهها، تاريك و همه هم نشون گرفتند كه اينجا را بزنند. و اين هم رفت، شما زمان موشك بارانهاي شهرهاي ايران اونهايي كه تو اون قسمتها بودند ديدند و هستند بعضيها تو اين مجلس، احتمال اين كه اين موشك بياد تو اين شهر تهران، احتمال اين كه بياد تو محلة ما، احتمال اين كه بياد رو پشت بام منزل ما، احتمال اين كه بياد به من بخوره تا صبح خوابشون نميبرد. ولي قطعا مييان اينجا، قطعا تو تاريكي ميخوان فوري كارشون را بكنند. قطعا ميخوان كسي نفهمه كه كي اين كار را كرد. علي ابن ابيطالب راحت، فمن الناس من يشري نفسه التقي مرضات الله حالا شما را به خدا همين دو تا آيهاي كه در يك شب هم نازل شده دربارة دو نفر، خوب آخه.
من يك وقتي دنبال تحقيقات اعتقادي بودم ميگفتم خدا و پيغمبر براي من ثابت بشه بقيهاش ثابته. واقعا هم اينطوره. مگر من، نستجيب بالله چي بگم مگر مغز الاغ تو سرمونه كه نفهميم بين اون كسي كه از كنار پيغمبر نشسته و خداي تعالي به پيغمبر وعده كرده كه تو خواهي ماند و اونجور ميلرزه و كسي كه تو جاي پيغمبر خوابيده و ميخوان بكشن، و همه هم به طرف او هجوم آوردن و او راحت كه خدا وصفش ميكنه. ميگيم شايد علي ابن ابيطالب ميترسيده ولي خدا تأييد ميكنه ميگه نترس. يشري من التقها نفسه حالا سيجعل الهم الرحمن ودا الان دلها مملو از محبت علي است. يا علي ميگند و تمام كارهاي پر اهميت را انجام ميدن. حسين ابن علي، فاطمة زهرا، امام حسن مجتبي، من نميخوام يكي بگم اينها را با هم مقايسه بكنم، نميشه به جهتي كه خيلي طول ميكشه. كه بگم قبر امام مجتبي در توي بقيع غريب است و هر چه هم تونستهاند وهابيهاي ملعون و كثيف اين قبر را بهش اهانت كردهاند. مگر با اين كه خاك روش باشه يا مثلا سنگ مرمر باشه مردم براشون فرقي، اين محبت قلبي هست كه چند هزار گاهي جمعيت دائما دور اين قبرها ميچرخند قبر عثمان اون طرف هستش يك نفر كنارش نايستاده. و همين طور هر يك از ائمه تا ميرسد به حضرت بقية الله روحي و اروحنا لتراب مقدم الفدا( الهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم) كه من به خدا قسم اخيرا خيلي اين را احساس كردم يك مقداري مطالعات داشتم يك مقداري برخوردهايي داشتم تمام دنيا، يعني الان پنج ميليارد يا شش ميليارد جمعيت كرة زمينه يك ميليارد و شايد سيصد ميليون مسلمانها هستند. همين مقدار مسيحيها. يك مقدار قابل توجهي زرتشتيها هستند. يك مقدار قابل توجهي تقريبا شايد ششصد ميليون به اصطلاح هندوها يا بت پرستها هستند همه معتقدند كه يك شخصي خواهد آمد و دنيا را پر از عدل و داد خواهد كرد و اساميشون هم تقريبا اسمهايي كه اونها ميگن با هم تطبيق ميكنه اگر جمع بزنيم حدودا از شش ميليارد چهار ميليارد مردم زمين كرة زمين انتظار آمدمن امام زمان را دارند و همه هم دوستش دارند. همه هم دوستش دارند، حالا من و شما دوستش نداشتيم خدايي نكرده نه اينطوري نيستها. شماها نديديد آقا را، يعني يك شب تو خواب ببينيد، ميبينيد چند روز نشاط داريد. صد برابرش بكنيد يك دفعه تو بيداري ببينيد. در موقعي كه ميبينيد هم بشناسيد. همهاتون دوستدارشيد. انسان تحت تأثير هوسش قرار ميگيره ايني كه ميبينيد اونطوري كه بايد امام زمان را دوست داشته باشيد دوست نداريد اين نيست چون نديديدش. دست از ترنج بشناسي روا بود كه ملامت كني… يك چند دقيقه آقا را ببيني و باهاش صحبت كني و در همان وقت هم يقين داشته باشي حجت ابن الحسنه. اثر اين دوستان كه آقا كه ملاقات نميكنند امام زمان را بخاطر اينه كه طاقت نمييارند به خدا قسم اينطوره. من مكرر افرادي را ديدم كه اينها تشرف پيدا كردند بعد حالت، اعصابشون به هم خورده، بعضيهاشون، يك نفر اظهار محبت به امام زمان ميكنه انسان ميخواد اين را بكشه تو بغلش كنه، پاشو ببوسه، دستش را ببوسه، راست ميگه دروغ ميگه تا چه برسه به اين كه خود آقا را ببينه.
من ديدم اشخاصي را، يك سيدي را ديدن حالا خودشون هم احتمال ميدن كه آقا نبودن، اينقدر حالشون عجيبه كه حساب نداره. محبت داريد، اين را بدونيد شما در تمام زبانتون، قلبتون مملو از محبت امام زمانه. منتهي خوب نديديد، نديديد وقتي هم كهانشاء الله مشرف شديد به محضر آقا و ديديد آقا را حتما بايد يك استعداد فوق العادهاي بهتون بده تا شما بتونيد خودتون، خودتون را كنترل كنيد. اگر استعداد ندن نميتونيد. ما كجا نام تو برب الاباب، ما كجا و اون آقا. ميگن يك نمونهاش همين، يك نفر آمده در خانة ما من ميخوام شما بگيد فوري، گريه ميكني تا ميشينيم صحبت، آقا من ديشب خواب امام زمان عليه الصلاة و السلام را ديدم از شدت شعف نميتونم خودم را كنترل كنم، چكار كنم؟ اينجوري، اين آقا علامت محبته، اما يك دشمن خاندان عصمت، (قطع نوار). اين نميدونم فلان، فلان شده را تو خواب ديدم حالا تعبير بر خلاف ممكنه داشته باشه، بله همين كه اظهار بخل بكني. اينجوري، اينها همش ارزش داره. اينها همش معناي اين است كه، معناي اين آيه است ان الذين آمنوا و عمل الصالحات و يجعل الهم الرحمن ودا، مرحوم استادمون حاج ملا آقاجان خدا رحتمش كنه در زمان خودش هيچ كس او را نميشناخت. هيچ نميشناخت، فقط او يك نفر را ميشناخت و يك نفر هم او را ميشناخت. و اون حجت ابن الحسن ارواحنا فدا بود. هيچ كس نميفهميد، تازه من هم اوني كه برخورد ميكردم ميفهميدم. الان شما ببينيد چقدر محبت او در دلها قرار گرفته. خيلي هم بودند از بزرگان حتي، از علما در زمان حياتشون فعاليت ميكردند مبادا فلان كار را بكنيم مردم بدشون بياد، مردم محبتشون از ما كم بشه، چه بشه، چه بشه، چه بشه هي مردم، مردم، مردم، مردم به عكس اونچه كه اينها ميخواستند بهشون بغض پيدا كردند. پس اين آية شريفه ان الذين آمنوا و عمل الصالحات سيجعل الرحمن ودا.
به اين آيه انشاءالله عمل كنيد. خوب ايام، ايام شادي خاندان عصمت و طهارته. اما خدا لعنت كنه دشمنان اهل بيت را براي ما شادي نگذاشتند. همين ايامي كه به حسب ظاهر ايام شادي است اگر برويم خانة فاطمة زهرا سلام الله عليها ميبينيم كه بي بي پهلويش شكسته در ميان بستر افتاده، روزهايي است كه با دومي درگيري دارد براي سند فدك. كه وقتي كه سند را گرفت، اون ورقه را گرفت آمد در كوچه دارد ميرد يك شعري نوشتهاند ميخوام اين عرايض را چراغها را خاموش كنند يك حالي پيدا كنيم انشاء الله شايد امام زمانمون به ما نظر لطفي كند امشب در اين مجلس كه دوستانش جمع شدهاند حضور پيدا كند. متي و نراك آقا وقتي كه تو ما را ببيني و ما هم تو را ببينيم. يا بقية الله عاجرك الله. به حضرت فاطمة زهرا با كمال جسارت رو به رو شد، سند فدك را گرفت پاره كرد من نميدونم چه كرد؟ بعضي از بزرگان نوشتهاند بعضي از علما در ضمن اشعارشون گفتهاند. من خودم يك خوابي ديدم يك وقتي مدينة منوره مشرف بودم، از در جبرئيل در عالم رؤيا ديدم وارد شدم. در جبرئيلي يك دري است كه اونجا، يعني طبق اونچه كه در احاديث هم داره و احتمال قوي داره اونجا مرقد مطهر فاطمة زهراست. ديدم بيرون اونجا ايستادهام. اون دست راستش را روي گونة راستش قرار داده، من سلام عرض كردم جواب دادند. تا وقتي ايشان را من ميديدم دستشون روي صورتشون بود. وقتي از خواب بيدار شدم با خودم نامفهوم. شايد هنوز صورت زهرا در اثر سيلي اون لعين كبوده، درد ميكنه. كه به صورت فاطمة عزير ما، مادر حجت ابن الحسن.
بسم الله الرحمن الرحيم، همه رو به قبله اميدواريم امشب مورد لطف آقا بقية الله الاعظم اون كسي كه جانمان به قربانش. جانمون قربان خاك پايش. يا بقية الله ز در درآ و شب سياه ما منور كن. اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم. الهي عظم البلاء الهي عظم البلاة، و برح الخفا وانكشف القطاء و انقطع الرجا و ذاقت الارض، منعت السماء و عليك المشتكي و عليك معول و شدت و الرخا الهم صل علي محمد و آل محمد اولي الامر الذين فرضت علينا طاعتهم و عرفتنا بذلك منزلتهم ففرج عنا بحق فرجا عاجلا قريبا كلمح البصر او هو اقرب من ذلك. يا محمد يا علي. يا محمد و يا علي، يا علي و يا محمد اكفياني فانكما كافيان. فانصراني فانكما ناصران. يا مولانا يا صاحب الزمان. يا مولانا يا صاحب الزمان. يا مولانا يا صاحب الزمان. الغوث الغوث الغوث ادركني ادركني ادركني الساعه الساعه الساعه العجل العجل العجل. مولا جان ما نميخواستيم اين شبها دل شما را به درد بياريم آقا. حالا كه در مقابلش در محضرش ايستادهايد با آقاتون با مولاتون حرف بزنيد همه با توجه، مثل كسي كه در محضر آقاش ايستاده، محبوبش را مييابه، دست به دامنش انداخته با توجه يا مولا يا صاحب الزمان، يا مولا يا صاحب الزمان…
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.