۱۰ محرم۱۴۱۵ – تعهد با امام زمان
الحمد لله رب العالمين و الصلاة و السلام علي اشرف الانبياء و المرسلين. سيدنا و نبينا ابو القاسم محمد. (اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم). و علي آله الطيبين الطاهرين لا سیما علي سيدنا و مولانا حجة ابن الحسن روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء. و اللعنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدين.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. ولنبلونكم بشيء من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات و بشر الصابرين. الذين اذا اصابتهم مصيبة قالوا انا لله و انا الیه راجعون. اولئک عليهم صلوات من ربهم و رحمة و اولئك هم المهتدون.
شب عاشوراي ابي عبد الله الحسين است. قلب شيعه امشب و فردا محزونه. محال است يك شيعهاي موردش پاك باشد، آلودگي گناه و حجابها را نداشته باشد بتواند براي حتي براي يك لحظه امشب و فردا خوشحال باشه. قلبهاي شيعيان اينهايي كه نور ولايت در قلوبشون تابيده امشب و فردا محزون است. خدا رحمت كند بزرگان، پدران ما را به ما سفارش ميكردند كه فلاني مبادا شب و روز عاشورا يك لحظه چشمت از گريه خشك باشد. من امشب يك مطلبي را از يكي از اولياء خدا شنيده بودم نگفتم روي منبر تا به حال ولي امشب به قلبم اشاره شد كه بگم و اون جمله اين است كه در روي كرة زمين هر مجلسي كه امشب و فردا به نام مقدس ابي عبد الله الحسين برپا بشود امام زمان اون زمان به عنوان صاحب عزا تو اون مجلس تشريف مييارد. همه جا هستند. همانطوري كه جد بزرگوارش امير المؤمنين در يك شب چهل جا بود، حضرت بقية الله روحي فداء هم امشب در همه جا تشريف دارن خيلي امشب مؤدب باشيد با آقا هم ناله باشيد. چراغها را تخفيف بديد من امشب دوست دارم، منظرة خيمههاي ابي عبد الله الحسين را براي شما مجسم كنم. چراغها را خاموش كنيد. از شما پير و جوان و اونهايي هم كه بيرون نشستهاند حواسشون را جمع كنند. خانمها هم حواسشون را جمع كنند. آرام ميتونيد تصور كنيد، چون در حديث است كه فرمودهاند كل يوم عاشورا، و كل ارض كربلا. امشب، خانمها توجه كنيد من ميخوام از اين تاريكي استفاده كنم. هر كس نميخواد با ما هم عهد و متعهد باشد از مجلس بيرون بره. ما الان در محضر آقامون حجت ابن الحسن هستيم. آرام، آرام توجه كنيد، همانطوري كه در شب عاشورا اصحاب سيد الشهدا كه در بعضي از تواريخ هست متجاوز از هزار نفر بودند اينها نشسته بودند آقا سيد الشهد براي اينها خطبه خوند. بعد به اونها مطالبي فرمود، الان شما فكر كنيد، من اين كه گفتم چراغها خاموش بشه بخاطر اين بود كه شما را آماده كنم براي اين كه منظرة خيمههاي سيد الشهدا و اون چراغ خاموش كردن ابي عبد الله الحسين و كنار امام زمانشون تصميم گرفتنشون را براي شما مجسم كنم.
شما الان اونهايي كه پردهها و حجابهاي زيادي دارند فرض كنند، تصور كنند اونهايي كه پردهها حجابهاي گناه و معصيت و محبت دنيا را از دل بيرون كردهاند ببينند، احساس كنند. امام زمانشون را در كنار خودشون مشاهده كنند. همان مطالبي كه اون شب سيد الشهدا براي اصحابش فرمود به خدا قسم امشب امام زمان اگر گوش دلتون را باز كنيد براي شما بيان ميكند. ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم. خدا از مؤمنين جانشون را ميخرد. و ان لهم الجنه. بهشت را در مقابل به اونها ميدهد. امشب ما چكار بايد بكنيم؟ اينجاست كه عرض ميكنم اونهايي كه خودشون را آماده نميبينند، اونهايي كه اهل گناه ميخوان بعد از اين هم باشند سربگيرد و برون رود از كربلاي ما. آقا حجت ابن الحسن ميفرمايد كه از مجلس بيرون برود. برود مشغول گناه و معصيت خودش بشود. اونهايي كه تعهد ميبندند. اونهايي كه از اين لحظه با امام زمانشون هم پيمان ميشوند آقاجان يا صاحب از زمان من از اينجا از زبان اين مردم حرف ميزنم. ما همان مردمي هستيم كه بخاطر تو، بخاطر نام تو، بخاطر نام مقدس شما جوانهامون را فرستاديم در جبهههاي جنگ، و شهيد شدند و كشته شدند و يا صاحب الزمان گفتند. آقا ما اگر هزار مرتبه كه سهل است، هر كس اين حرفها را با من نميخواد بزنه گوشش را بگيره. ما داريم با امام زمانمون حرف ميزنيم. آقاجون حرفها را جدي بگيريد. خدا شاهده توجه كنيد، خداي من شاهده من اين حرفها را بخاطر اين كه شما حال پيدا كنيد نميزنم. بخاطر اين كه شما مجلس را گرم كنيد نميزنم. آقا حجت ابن الحسن خودشون شاهد هستند.
فقط و فقط ميخوام همتون حسيني باشيد، همتون حبيب ابن مظاهر باشيد. همتون مغير و ظهير باشيد. همين امروز مجلسي داشتيم براي خانمها من به خانمها گفتم و چه مردي بود از زني كم بود. شماها بايد در كنار خيمة حضرت حجت ابن الحسن خيمه بزنيد. همتون از اصحاب و ياران حجت ابن الحسن باشيد. بالاخره يك روزي ظهور ميكند و انتخابتون ميكند، به فكر باشيد به ياد آقاتون باشيد. حالا روي اين حساب من از زبان شما آقايون محترم شب عاشوراست. اول يك سلامي خدمت آقامون عرض كنيم. آقاجان سلام عرض ميكنيم خدمتتون. السلام عليك يا بقية الله. يا صاحب الامر و رحمت الله و بركاته. عاجركم الله. آقا سر شما سلامت باشه، باقي عمر شما باشد. خدا به شما طول عمر عنايت كند. ساية شما بر سر ما مستدام باشد. آقاجان ما هم ميخواييم جزء اونهايي باشيم كه خداي تعالي در قرآنش اونها را وصف كرده. سدا كانهم بنيان مرصوص. دو دسته از اصحاب ائمه خيلي پر قدرت، با استقامت بودند. يكي اصحاب حسين ابن علي همان هفتاد و دو نفري كه باقي موندند. يكي هم اصحاب شما بقية الله. اصحاب شما هم اين آيه در وصفشون نازل شده. ميشه ما هم جزء اونها باشيم. ما الان در محضر شما كيف ميكنيم مولا. تعهد ميكنيم قرارداد امضاء ميكنيم. اون خانمهايي كه نميخوان، ميخوان گناه كنن، بگن. كه اگر براي رضايت شما هزار مرتبه ما را قطعه، قطعه كنند. با آتش بسوزانند يا بقية الله، يا صاحب الامر ما كاري كه شما را ناراضي كند انشاء الله نخواهيم كرد. انشاء الله نخواهيم كرد. آقاجان ولي، ولي ذاقت الارض، دنيا بر ما تنگه. ما را به گناه ميكشانه. شيطان ما را به سوي گناه دعوت ميكنه. نفس امارة بالسوء ما را به طرف بدي ميكشانه. آقاجان شما كمكمون كنيد. شما محبت كنيد به خودتون قسم، به خاك پاتون قسم آقا اگر شما دست محبتتون همانطوري كه در شب گذشته عنايت كرديد هميشه بر سر ما باشد به جان شما قسم ما هيچگاه گناه نميكنيم، هيچ وقت معصيت نميكنيم. كوچكترين كاري كه شما را ناراحت كنه نخواهيم كرد. و از شما ميخواييم همانطوري كه اصحاب سيد الشهدا فردا نشان دادند كه چگونه در راه سيدالشهد فداكاري ميكنند كه فرمود ما رأيت اصحاب من اصحابي. من اصحابي را نديدم كه بهتر از اصحاب خودم باشد.
اقا ميشه زير ساية شما باشيم و شما دستي به سر ما بكشيد و بفرماييد ما رأيت اصحاب من اصحابي. اي واي. يا مولاي، همه بگيد. دست به دامن امام زمانتون بياندازيد. خيلي گناه كرديم، خيلي معصيت كرديم. مولاي يا مولاي، مولاي يا مولاي…قربانت بريم مولاي. آقا امام زمان به قدري مهربانه كه در يكي از توضيحات به يكي از دوستانش ميفرمايد جعل الله..من نميتونم اين جمله را عرض كنم در محضر شما. جان همة فداي عالميان خاك پاي شما، شما اظهار محبت بكنيد. شما آقاييد، شما بزرگيد، آقاجون ما آمادهايم ما حاضريم در ركابت باشيم. قول ميديم معصيت نكنيم ديگه. قول ميديم واجباتمون را انجام بديم. آقا جان قول ميديم تزكية نفس كنيم قول ميديم آقاجان يا صاحب الامر قول ميديم با دشمنانت انس نداشته باشيم. قول ميديم با معصيت كارها رفت و آمد نكنيم. آقاجان قول ميديم، قول ميديم. آه. ميدونيد آقا چي در جوابتون ميفرمايد، ميفرمايد من هم قول ميدم كه در دنيا و آخرت سعادتمند باشيد. بندة خوب خدا باشيد. زير حمايت من، به مام سعادتها برسيد. من هم قول ميدم كه شما در دنيا با من و در شب اول قبر با من، و در عالم برزخ با من و در بهشت با من باشيد. خوشا به حالتون. شب عاشوراي خوبي داريد امشب. همين طوري كه شما الان زمزمه داريد با امام زمانتون داريد حرف ميزنيد. اصحاب حسين ابن علي هم توي خيمه هايش جمع بودند. حسين ابن علي وقتي چراغها را خاموش كرد مردم اون وقت مثل شما با معرفت نبودند، مردم اون وقت محبتشون به امام زمانشون اين قدر كه شما داريد نداشتند. لذا وقتي كه چراغها را روشن كردند ديدند هفتاد و دو نفر بيشتر باقي نماندند. اما شماها يا بقيه الله، من ميدون لا اقل. ببينيد اگر خلاف من را بگيد. لااقل هشتاد در صد شما جمعيت اين تعهدات را داديد اين قولها را داديد. و از فردا ديگه به طرف گناه و معصيت نخواهيد رفت. آقاجان ما آمادهايم. جانمون به قربانت. جان چه باشد كه نثار قدم دوست كنم. اين مطاعي است كه هر بي سر و پايي داريد.
روحي الرواح العالمين لتراب مقدمه الفدا يا بقية الله. خانمها شما بدانيد امشب فاطمة زهرا در ميان شماست، زينب كبري در ميان شماست. شماها همين تعهدات را به خاطر احترام روي فرزندش حسين بن علي به فاطمة زهرا بدهيد. بگيد بي بي زينب امشب تو از نظر ظاهر يك احترامي داشتي، گريه ميكرد زينب كبري. برادرش نشسته در خيمهها، امشب است شمشيرش را جلوي زانوش گذاشته، زينب هم داره گوش ميده. اين اشعار را ميخونه.يا تحبت اللك خليلي. زينب گريان پاره كرد برادر اين چه اشعاري است كه ميخواني. فردا كه روز عاشوراست، زينب كبري آمده كنار گودي قتلگاه. خانمها اينطور زن مسلمان را دوست دارن.نگاه كرد ديد برادر رو به روي زمين افتاده. سر در بدن نداره. اين شمشير شكستهها را كناري زد، سنگها را كناري ريخت. بدن ابي عبد الله را بداشت. روي دست بلند كرد صدا زد خدايا اين قرباني را از آل محمد قبول بفرما. من ديگه حرفهام تمام شد. من همين چند جملهاي كه با آقا حجت ابن الحسن ميخواستم حرف بزنم زدم. حسينم واي، حسينم واي، حسينا…حسين، حسين، حسين…
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.