۲۵ شوال ۱۴۱۷ قمری – ۱۵ اسفند ۱۳۷۵ شمسی – شرح‌ آیاتی از سوره تکویر

 اعوذ بالله‌ من‌ الشیطان‌ الرجیم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌.

 الحمد لله‌ رب‌ العالمین‌ و الصلاة‌ و السلام‌ علی‌ اشرف‌ الانبیاء و المرسلین‌ سیدنا و نبینا ابوالقاسم‌ محمد و علی‌ آله‌ الطیبین‌ الطاهرین‌ لاسیما علی‌ سیدنا و مولانا حجة‌ ابن‌ الحسن‌ روحی‌ و ارواح‌ العالمین‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفداء و اللعنة‌ الدائمة‌ علی‌ اعدائهم‌ اجمعین‌ من‌ الآن‌ الی‌ قیام‌ یوم‌ الدین‌.

 اعوذ بالله‌ من‌ الشیطان‌ الرجیم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم‌. اذا الشمس‌ کورت‌. و اذا النجوم‌ انکدرت‌. و اذا الجبال‌ سیرت‌. (سوره تکویر)

 همانطوری‌ که‌ در شبهای‌ گذشته‌ عرض‌ شد ما بحثمان‌ درباره محبت‌ و محبت‌ به‌ خدا بخصوص‌ و آیاتی‌ که‌ در این‌ دو سوره‌ به‌ حسب‌ تصادف‌ پیش‌ آمده‌ مربوط‌ به‌ قیامت است‌. هر دو سوره‌ صفات‌ یا علائم‌ قیامت‌ را بیان‌ می کند‌. قیامت‌ وقتی‌ خواهد شد که‌ خورشید پیچیده‌ بشود. درهم‌ پیچده‌ شود. یعنی‌ این‌ فعالیتی‌ که‌ الان‌ دارد، این نوری‌ که‌ الان‌ به‌ عالم‌ از او منتشر می شود، این‌ از بین‌ برود. نورش‌ را از دست‌ بدهد. طبعا وقتی‌ که‌ خورشید نورش‌ را از دست‌ داد، ستاره‌های‌ منظومه‌ شمسی‌، اینها تاریک‌ می‌شوند و باصطلاح‌ آیه‌ شریفه‌ "انکدرت‌" مکدر میشوند. یعنی‌ گرفته‌ می‌شوند. بعد می‌فرماید "و اذا الجبال‌ سیرت"‌. آنوقتی‌ که‌ کوهها به‌ حرکت‌ بیفتند. اساسا افراد بشر و حتی‌ ما که‌ اینجا جمع‌ شدیم‌ و با هم‌ صحبت‌ می‌کنیم‌، فقط‌ همین‌ دو روز دنیایمان‌ را می‌بینیم‌. هرچه‌ فکر محدودتر باشد، دور را کمتر می‌بیند‌ و به‌ فکر دور کمتر هست‌. بچه‌ها و کودکان‌ خردسال‌ از خصوصیاتشان‌ این است‌ که‌ برای‌ فردا فکری‌ نمی‌کنند. برای‌ ده‌ روز دیگر فکر نمی‌کنند. بازی‌ میکنند، گرسنه‌ شان‌ میشود، همانجا حالا مادر، پدر، چیزی‌ داشته‌ باشد‌ یا نداشته باشد، همان‌ لحظه‌ای‌ که‌ گرسنه‌ میشود‌ می‌آید، دیگر‌ فکر اینکه‌ غذا آماده‌ است‌، آماده‌ نیست‌، فکر اینها را نمیکند‌. به‌ جهت‌ اینکه‌ دوراندیش‌ نیست‌. ما انسانها هم‌ متفاوتیم‌. شما اگر به‌ دعاهایی‌ که‌ خاندان‌ عصمت‌ در کتابهای‌ ادعیه‌ خوانده‌اند و گفته‌اند دقت‌ کنید، می‌بینید بیشتر از همه‌ به‌ قیامت‌ فکر می‌کنند. حتی‌ شب‌ قدر وقتی‌ که‌ قرآن‌ سر می‌گیرید می‌بینید که‌ امام‌ علیه‌ الصلاة‌ و السلام‌ حاجت‌ مهمی‌ که‌ دارد این است‌ که‌ خدایا ما را از آتش‌ نجات‌ بده‌. کلی‌ ائمه‌ اطهار در مناجاتهایشان‌ از روز قیامت‌ می‌ترسیدند، از آتش‌ جهنم‌ می‌ترسیدند. و حال‌ اینکه‌ ما اصلا به‌ این‌ فکرها نیستیم‌، حتی به‌ فکر مردن‌ نیستیم‌، به‌ فکر آینده‌ نیستیم‌. البته‌ در بین‌ ما هم افرادی‌ هستند که فرق‌ می‌کنند. یک‌ وقت‌ هست‌ یک‌ کارگر بیسواد هست‌. این‌ هر روز میرود سر گذر می‌ایستد‌ و او را برمیدارند می‌برند یک‌ کاری‌ به او‌ می‌دهند، شب‌ پول‌ را میگیرد‌ می‌آورد‌ خرج‌ میکند‌. باز فردا همین‌ برنامه‌ را تکرار میکند‌. اما یک‌ جوان‌ تحصیلکرده‌ از اول که‌ شروع‌ به‌ تحصیل‌ میکند‌ به‌ فکر این‌ است‌ که‌ مثلا دوره‌ دانشگاه‌ را بگذراند‌، دوره مدرسه‌ را بگذراند‌، از او‌ هر وقت‌ بپرسند که‌ چه‌ میکنی‌ و برای‌ چه‌ این همه‌ درس‌ میخوانی‌، کسی‌ به‌ تو مزدی‌ نمیدهد، میگوید‌ برای‌ اینکه‌ آینده‌ داشته‌ باشم‌، برای‌ اینکه‌ بعد از اینکه‌ لیسانسم‌ را مثلا گرفتم‌، یک‌ جا استخدام‌ بشوم‌، یک‌ حقوقی‌ داشته‌ باشم‌، حقوق‌ بازنشستگی‌ را حتی‌ فکر می‌کند‌. می‌بینید یک‌ مقدار به‌ بعدها فکر میکند‌. و همینطور در بین‌ جوامع‌ بشری‌ افراد مختلف‌ اینطوری‌ هستند. این‌ علامت‌ فکر آنهاست‌، علامت‌ ارزش‌ آنهاست‌، علامت‌ شخصیت‌ آنهاست‌. افرادی‌ که‌ جلوی‌ پایشون‌ را فقط‌ می‌بینند و به‌ فکر آینده‌شان‌ نیستند؛ اینها افراد طبعا کم‌ ارزش‌ و جاهلی‌ هستند. اگر افرادی‌ پیدا بشوند که‌ بیشتر از این‌ فکر کنند. یک‌ عده‌ همان روزی‌ را که‌ زندگی‌ می‌کنند همان روز را فکر می‌کنند. یک‌ عده‌ به‌ فکر آینده دنیایشان‌ هستند. یک‌ عده‌ به‌ فکر حتی‌ دوران‌ بازنشستگی شان‌ هستند. یک‌ عده‌ قدم‌ را از این‌ فراتر گذاشتند. به‌ فکر این‌ هستند که‌ حالا ما مردیم‌ چه‌ میشود‌؟ البته‌ در بین‌ مردم‌ خیلی‌ کمند این‌ افراد و کم‌ تحقیق‌ کردند از آینده‌ خودشان‌ و بعد از مرگشان‌. واقعا بعد از مرگ‌ چه‌ میشود‌؟ این‌ را بنشینیم‌ یک‌ مقدار فکر کنیم‌. آیا بکلی‌ نابود میشویم‌ و روی‌ قبرمان‌ باید بنویسند که‌ آخرین‌ منزل‌ هستی‌ این‌ است‌؟! آخرین‌ منزل‌ هستی‌ و بودن‌ همین است‌؟ یعنی‌ این‌ قبر است‌؟ یا اینکه‌ خبرهایی‌ هست‌ بعد از این‌ عالم‌ . نمیشود‌ یک‌ عاقل‌، یک‌ انسان‌ با فهم‌، یک‌ انسان‌ با درک‌، این‌ به‌ فکر آینده‌ قطعیش‌ نباشد‌. آخر‌ گاهی‌ هست‌ انسان‌ یک‌ آینده‌ای‌ داره‌ قطعی‌ نیست‌ ، خوب‌ چرا. مثلا بعضی‌ افراد در سنین‌ عمرشان‌ مریض‌ می‌شوند، ولی‌ قطعی‌ نیست،‌ ممکن‌ هم هست‌ که‌ مریض‌ نشوند. احتیاطا برای‌ اینکه‌ اگر مریض‌ شد انسان‌، با چند تا طبیب‌ رفیق‌ میشود‌، با مثلا فرض‌ کنید با بعضی‌ از برنامه‌ها دوری‌ میکند‌ و جدا میشود‌ که‌ مریض‌ نشود‌. با اینکه‌ احتمالی است‌. احتمال‌ دارد که‌ مریض‌ بشود‌ انسان. احتمال‌ دارد‌ که‌ فقیر بشود‌. اما برای‌ این‌ مسئله‌ احتمالی‌ که‌ رنج‌ آور است‌، خیلی‌ انسان‌ باصطلاح‌ فعالیت‌ میکند‌ و پیش‌بینی‌هایی‌ میکند‌. ولی‌ در مقابل‌ یک‌ مسئله‌ قطعی‌، آیا کسی‌ هست‌ که‌ فکر بکند‌ که‌ نمی میرد‌؟ احتمال‌ بدهد‌ که‌ نمی میرد‌؟ نه‌. قطعی است‌. چرا ما درباره‌ این‌ فکر نمی‌کنیم‌؟ یک‌ قدری‌ بنشینیم‌ مسئله‌ را حلش‌ کنیم‌. اگر خبری‌ نیست‌ بعد از این‌ عالم‌، راحت‌ هر کاری‌ که‌ می‌خواهی‌ بکن‌، هر دزدی‌ که‌ می‌خواهی‌ بکن‌، هر جنایتی‌ که‌ می‌خواهی‌ بکن‌. تا جایی که جامعه‌ات‌ به تو‌ اجازه‌ داده‌. هیچ‌. اگر هست‌، که‌ هست‌، یعنی‌ اگر دویست‌ سال‌ قبل‌، سیصد سال‌ قبل‌ ما آخرت‌ و عالم‌ ارواح‌ و قیامت‌ را از زبان‌ انبیاء و اولیاء و ائمه‌ اطهار و بزرگان‌ دین‌ می‌شنیدیم‌، الان‌ جنبه‌ علمی‌ پیدا کرده‌. یعنی‌ آنقدر کتاب‌ نوشته‌اند درباره‌ کسانی‌ که‌ اینها مرده‌اند و روحشان‌ تماس‌ گرفته‌اند با افراد زنده‌ که‌ حساب‌ ندارد‌. شما اگر این‌ کتابها را ملاحظه‌ بکنید، من‌ خودم‌ شاید حدود صد جلد کتاب‌ در این‌ ارتباط‌ دارم‌. اعم‌ از آنهایی‌ که‌ در خارج‌ و غیر مسلمانند چیز نوشته‌اند و یا افراد مسلمان،‌ منتهی‌ در ارتباط‌ با مسائل‌ علمی‌. نوشته‌اند. دیده‌اند. روح‌ باقیست‌. محال است‌ که‌ روح‌ انسان‌ با این‌ عظمت‌، این‌ با از بین‌ رفتن‌ بدن‌، از بین‌ برود‌. محال است‌. نمی‌خواهم‌ استدلال‌ علمیش‌ را اینجا برایتان‌ عرض‌ کنم‌. می‌خواهم‌ زودتر به‌ مطلبی‌ که‌ می‌خواهم‌ عرض‌ کنم‌ برسم‌. محال است که‌ روح‌ بعد از این‌ بدن‌ نباشد و از بین‌ برود‌. خوب‌ وقتی‌ که‌ انسان‌ مرد، بعد می‌آید به‌ قیامت‌. ببینید چقدر دوربین‌ هستند و چقدر به‌ آینده‌، خاندان‌ عصمت‌ علیهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ فکر می‌کنند و چقدر قرآن‌ شما را می‌خواسته‌ آینده‌نگر باشید. برده شما را به‌ قیامت‌. قیامت‌ چند سال‌ دیگر‌ است‌؟ یک‌ میلیون‌ سال‌ دیگر‌، ده‌ میلیون‌ سال‌ دیگر‌. نه‌. وقتی‌ که‌ خورشید نورش‌ را از دست‌ بدهد‌، وقتی‌ که‌ ستاره‌ها مکدر بشود. وقتی‌ که‌ آب‌ زمین‌ خشک‌ بشود‌. خوب‌ دقت‌ کنید. چون‌ به‌ سر زمین‌ ما چه می‌آید؟ آب‌ زمین‌ خشک‌ میشود‌. و اذا البحار سجرت‌. آب‌ زمین‌ خشک‌ میشود‌. این‌ دریاها که‌ دو سوم‌ کره‌ زمین‌ را آب‌ گرفته‌، اینها خشک‌ میشود‌. خیلی‌ طولانی است‌، خیلی‌ وقت‌ داریم‌. این‌ خشک‌ میشود‌. کوهها، اینها نرم‌ میشود‌. یعنی‌ در اثر تابش‌ خورشید و حرارت‌ و نبودن‌ آب‌ و هوا، کوهها خشک‌ میشود‌ و خرد میشود‌. می‌آید تمام‌ این‌ گودالهای‌ زمین‌ را میگیرد‌. یک وضع‌ خاصی‌. نمی‌دانم‌ در کویر رفتید، این‌ شنهای‌ سیار را دیدید. هرجا گودال است‌ می‌آید پرش‌ میکند‌. گودالهای‌ زمین‌ پر میشود‌ و اینها مقدمات‌ قیامت است‌. تمام‌ این‌ آیاتی‌ که‌ در اینجا هست‌، مقدمات‌ قیامت است،‌ تا به‌ آنجا که‌ میرسد‌ و اذا الموؤدة‌ سئلت‌. که‌ سؤال‌ شروع‌ میشود‌. کره‌ زمین‌ صاف‌ میشود‌. یعنی‌ پستی‌ و بلندی‌ دیگر‌ ندارد‌. نرم‌ هم‌ هست‌ زیر پا. آن وقت‌ بشر زنده‌ میشود‌. بشری‌ که‌ از زمان‌ حضرت‌ آدم‌ تا زمانی‌ که‌ قیامت‌ برپا میشود‌، اینها روی‌ کره‌ زمین‌ آمدند، اینها همه‌ می‌خواهند‌ زنده‌ بشوند‌. جا می‌خواهند‌. جای‌ اینها کجاست‌؟ وقتی‌ که‌ دریا خشک‌ شد و کوهها توی‌ دریاها، گودالهای‌ دریاها ریخت‌، روی‌ سطح‌ زمین‌ و دور کره‌ زمین‌ افراد می‌ایستند. حتی‌ جا برای‌ نشستن‌ شاید نباشد‌. آنقدر هم‌ در فشارند و آنقدر هم‌ گرما روی‌ سرشان‌ فشار می‌آورد‌. چون‌ جائی‌ که‌ آب‌ نباشد‌، هوای‌ مناسبی‌ نباشد‌، طبعا حرارت‌ زیاد میشود‌. اقل‌ حرارتی‌ که‌ ممکن است‌ همه‌ افراد، یعنی‌ دیگر همه‌ افراد 37 درجه‌ حرارت‌ دارند. این‌ اقل‌ حرارتی‌ است‌ که‌ اطراف‌ انسان‌ هست‌. عرق‌ می‌ریزند که‌ دارد کف‌ پای‌ انسان‌ آب‌ راه‌ می‌افتد‌. در یک‌ چنین‌ وضعی‌. البته‌ برای‌ همه‌ نیست‌. این‌ را برایتان‌ عرض‌ کنم‌. برای‌ آنهایی‌ که‌ در این‌ دنیا فکرش‌ را کردند، به‌ فکر آینده‌شان‌ بودند، این‌ مسئله‌ نیست‌. ولی‌ برای‌ عموم‌ هست‌. اینها بایستند. چقدر طول‌ میکشد‌؟ فی‌ حلالها حساب‌ و فی‌ حرامها عقاب‌. اگر انسان‌ تزکیه‌ نفس‌ نکرده‌ باشد‌، باید بماند‌ تا تزکیه‌ نفس‌ بکند‌. من‌ این‌ را مکرر گفتم‌، حتی‌ نوشتم.‌ چرا؟ برای‌ اینکه‌ توی‌ بهشت‌ جای‌ افراد دارای‌ صفات‌ رذیله‌ نیست‌. متعددی‌ از روایات‌ هست‌ که‌ شاید حدودا هفت‌ تا یا هشت‌ تا روایت‌ هست‌ که‌ اگر به‌ مقدار سر سوزنی‌ در وجود کسی‌ کبر باشد، توی‌ بهشت‌ راهش‌ نمی‌دهند. این‌ صفت‌ معمولی‌ که‌ "اخر ما یخرج‌ من‌ قلوب‌ الصدیقین‌ حب‌ الجاه"‌ آخر چیزی‌ که‌ از دل‌ آدمهای‌ خوب‌، صدیقین‌، پاکان‌، راستگویان‌، بیرون‌ میرود حب‌ جاه‌ و مقام‌ و همین‌ کبر و ریاست‌ و خودخواهیست‌. خوب‌ اگر اینطور باشد‌ پس‌ چکار میکنند؟ شیعه‌ علی‌ بن‌ ابیطالب‌ را می‌برند توی‌ جهنم‌؟ نه‌. بمان‌ تا درست‌ بشوی‌ وارد بهشت‌ بشوی‌. این‌ را بدانید. چون‌ ما سه‌ بخش‌ مسئله‌ داریم‌. یکی‌ عقائد‌. دوم‌ صفات، سوم‌ اعمال‌. عقائد اگر خراب‌ بود، کار انسان‌ راحتتر است‌. میرود‌ توی‌ جهنم‌ بدون‌ معطلی‌. اگر صفات‌ رذیله‌ای‌ انسان‌ داشت‌ ولی‌ عقائدش‌ درست‌ بود، اینها که‌ میگویم‌ خلاصه‌ شاید صدها روایت‌ یا اگر مبالغه‌ نباشد، شاید همه‌ روایات‌ و کلمات‌ خاندان‌ عصمت‌ و طهارت است‌. اگر دارای‌ عقائد باطل‌ بودید، بجای‌ علی‌، اولی‌ را قبول‌ داشتید مثلا، از همینجا شروع‌ میشود‌. بجای‌ پیغمبر مثلا یک‌ فرد دیگری‌ را قبول‌ کردی‌، پیغمبر را قبول‌ نکردی‌. بجای‌ خدا بت‌ پرستیدی‌. مثلا. عقائدت‌ خراب‌ بود. اینها، اینهایی‌ که‌ عقائدشان‌ خراب است کارشان‌ راحت است‌. یعنی‌ راحت‌ از نظر زمانی‌، زود کارشان‌ تمام‌ میشود‌. فریق‌ فی‌ الجنة و فریق‌ فی‌ السعیر. زود میروند‌ به‌ جهنم‌. دسته‌ دوم‌ کسانی‌ هستند که‌ عقائدشان‌ خوب است‌، درست است‌. اما صفات‌ رذیله‌ دارد‌. مثل‌ اکثر ما. توی‌ دنیا هم‌ همینطوریم‌، حب‌ دنیا، حب‌ جاه‌، حب‌ ریاست‌، کبر، غرور، خودخواهی‌، کینه‌توزی‌. این‌ مسائلی‌ که‌ در بین‌ ماها و اکثر ماها هست‌ که‌ همه‌ تزکیه‌ نفس‌ هم‌ در ارتباط‌ با همین‌ مسائل است. اینها را ما یقین‌ داریم‌ توی‌ بهشت‌ با این‌ حال‌ راهشان‌ نمی‌دهند. چون‌ بهشت‌ جای‌ این‌ نیست‌ که‌ باز دو مرتبه‌ دعواها شروع‌ بشود‌ و دادگستری‌ و نیروهای‌ انتظامی‌ دخالت‌ بکنند و این‌ مسائل‌ بخواهد باشد‌. تو از بالای‌ قصرت‌ به‌ زن‌ من‌ نگاه‌ کردی‌ و او بگوید‌ که‌ می‌خواستی‌ جلوی‌ پنجره‌ات‌ را ببندی‌ و امثال‌ اینها. اینها دیگر‌ آنجا نیست‌. و وقتی‌ این‌ مسائل‌ میتواند‌ نباشد‌ که‌ همه‌ سالم‌ باشند. ما داریم‌ افرادی را در همین‌ دنیا که‌ آنقدر این‌ فرد سالم است که‌ چه‌ عرض‌ کنم‌، اگر یک‌ خانه‌ای‌ داشته‌ باشد‌ که‌ مشرف‌ به تمام‌ اطاقهای‌ طرف‌، نگاهی‌ هم‌ نمیکند‌ یا اگر هم‌ نگاه‌ کند‌ به‌ خیانت‌ نگاه‌ نمیکند‌. داریم‌، صفاتش‌ پاک است‌. پیغمبر اکرم‌ را مثلا شما تصور کنید، سلمان‌ فارسی‌ را تصور کنید. سلمان‌ چند روز دیرتر می‌آید خدمت‌ حضرت‌ زهرا سلام‌ الله‌ علیها، حضرت‌ گله‌ میکند‌. اما آن‌ کور وقتی‌ که‌ وارد خانه‌ حضرت‌ زهرا میشود، حضرت‌ زهرا فرار میکند‌. در قرآن‌ خدای‌ تعالی‌ به‌ زنهای‌ پیغمبر می‌فرماید که‌ شما صداهایتان‌ را بلند نکنید. به‌ جهت‌ اینکه‌ بعضی‌ از افراد هستند که‌ فی‌ قلوبهم‌ مرض‌. اینها مرض‌ روحی‌ دارند و ممکن‌ است‌ از صدای‌ شما خوششان‌ بیاید. لذا جلوی‌ آنها صدایتان‌ را بلند نکنید. دقت‌ کردید. بنابراین‌ ممکن است‌ انسان‌ در همین‌ دنیا خودش‌ را طوری‌ بسازد‌ که‌ صفاتی‌ از صفات‌ رذیله‌ را نداشته‌ باشد‌. بنابراین‌ اینها هم‌، افرادی‌ که‌ صفات‌ رذیله‌ ندارند. اگر داشته‌ باشند باید در قیامت‌ بمانند، نه‌ توی‌ جهنم‌ میروند‌ نه‌ توی‌ بهشت‌. باید اینجا بمانند تا درست‌ بشوند. پنجاه‌ هزار سال‌ هم‌ که‌ طول‌ میکشد شاید بخاطر این است‌ که‌ این‌ جمعیت‌ تا بخواهند‌ خودشان‌ را درست‌ بکنند و جمع‌ و جور بکنند و گذرنامه شان‌ ویزا بشود‌، چون‌ یک‌ وقت‌ فکر نکنید این‌ گذرنامه‌ را ما اینجور میگوییم‌، نه،‌ همینطور هم‌ هست‌. به‌ جهت‌ اینکه‌ میگوید‌ "ربنا عجل‌ لنا قطنا قبل‌ یوم‌ الحساب" خدایا آن‌ باصطلاح‌ قط‌، چک‌، حالا مثلا ورقه‌ عبور، گذرنامه‌ ما را بده‌ قبل‌ از اینکه‌ روز حساب‌ برسد‌. اینطوری‌ میشود. و دسته‌ سوم‌ افراد معصیتکارند‌. افرادی‌ که‌ معصیتکارند. البته‌. افراد معصیتکار همان‌ افرادی‌ هستند طبعا که‌ تزکیه‌ نفس‌ نکردند. یعنی‌ نمیشود‌ یک‌ انسان‌ تزکیه‌ نفس‌ بکند‌ و گناه‌ هم‌ بکند‌. این‌ را بدانید. اگر یک‌ نفر که‌ دارد‌ گناه‌ میکند‌، میگوید آقا برو قلبت‌ را درست‌ کن‌، اینها حرف است‌. به او‌ بگویید اگر قلبت‌ درست‌ بود این رفتارت‌ هم‌ درست‌ میشد. در کوزه‌، چه میگویید؟ همان‌ تراود که‌ در اوست‌. تو که‌ داری‌ دروغ‌ میگویی‌، زبانت‌ دروغ‌ میگوید‌، چون‌ قلبت‌ مریض است‌. تو که‌ داری‌ ظلم‌ میکنی‌، چون‌ قلبت‌ مریض است‌. تو که‌ با این‌ وضع‌ خاص‌ رشوه‌ میگیری‌، با ترس‌ و لرز، بخاطر اینکه‌ قلبت‌ مریض است‌ و یا محبت‌ به‌ دنیا یا طمع‌ داری‌. برای‌ این است‌. اما اگر خواستیم‌ جدایش‌ کنیم‌، سهلتر و آسانتر از همه‌، اگر کسی‌ آمد و اعتقاداتش‌ خوب‌ بود، تزکیه‌ نفس‌ هم‌ کرده‌ بود. حالا آمد و چند تا گناه‌ هم‌ کرده‌. اینها را خدای‌ تعالی‌ زود می‌بخشد‌. یعنی‌ غفاریت‌ پروردگار همینجاست‌. گذشت‌ پروردگار همینجاست‌. شفاعت‌ مال‌ تزکیه‌ نفسی‌هاست‌، آنهایی‌ که‌ تزکیه‌ نفس‌ نکردند. و غفاریت‌ و عفو مال‌ معصیتکارهاست‌ و عذاب‌ هم‌ مال‌ آنهایی‌ است‌ که‌ نه‌ عقائدشان‌ درست است، نه‌ تزکیه‌ نفس‌ کردند، حالا تزکیه‌ نفس‌ هم‌ کرده‌ باشند، و هم‌ اعمال‌ بد دارند. خوب‌ پس‌ روی‌ کره‌ زمین‌ همه‌ جمع‌ میشوند "و اذا الجبال‌ سیرت" این‌ جبال‌ سیر میکند‌، حرکت‌ میکند‌، خرد میشود‌ می‌آید توی‌ گودالهای‌ زمین‌ را میگیرد‌. اینجا "علمت‌ نفس‌ ما احضرت "‌. اینجاست‌ که‌ آگاه‌ میشود‌. اینجاست‌ که‌ "و اذا الموؤدة‌ سئلت‌. بای‌ ذنب‌ قتلت‌." چرا ظلم‌ کردید‌؟ چرا به‌ این‌ موجودات‌ ضعیف‌ که‌ در اختیار شما بودند و مظلوم‌ بودند، شما این‌ ظلمها را کردید و آنها را کشتید؟ چرا به‌ نعمتهای‌ پروردگار و این‌ ودیعه‌های‌ پروردگار که‌ در اختیارتان‌ بود، شما فکر می‌کنید مثلا فرض‌ کنید، امام‌ عصر ارواحنا فداه‌ یا حضرت‌ ابی‌ عبدالله‌ الحسین‌ علیه‌ الصلاة‌ و السلام‌، اینها یک‌ افراد بشری‌ بودند ولی‌ خوب‌؟ نه‌. اینها در عرش‌ الهی‌ بودند. اینها در زیارت‌ جامعه‌ می‌خوانیم‌ که خلقکم‌ الله‌ انوارا. از جنس‌ ما اصلا نبودند. خدا لباسی‌ از جنس‌ ما به‌ آنها پوشانده‌ برای‌ اینکه‌ ما با ایشان‌ انس‌ بگیریم‌ و در بین‌ ما خدای‌ تعالی‌ قرارشان‌ داده‌. امام‌ حسین‌ یک‌ انسان‌ معمولی‌ نبوده‌. لا یقاس‌ بنا احد. با احدی‌ قیاس‌ نمیشود کرد. اینها را خدا از اینها خواسته‌، اینها هم‌ بنده‌ خدا هستند، که‌ از عرش‌ بیایند‌ پائین‌، چند روزی‌ با ما صحبت‌ بکنند، شاید ما هدایت‌ بشویم‌. در دعای‌ ندبه‌ که‌ از دعاهای‌ بسیار صحیح‌ است‌ که‌ مکرر هم‌ شاید عرض‌ کرده‌ باشم‌، می‌خوانیم‌ که‌، در خطاب‌ به‌ حضرت‌ ولی عصر صلواة‌ الله‌ علیه‌ که‌ خدای‌ تعالی‌ تو را خلق‌ کرده‌، "خلقته"‌، یعنی‌ خدایا تو او را خلق‌ کردی‌ "لنا عصمة‌ و ملاذا"، برای‌ ما عصمت‌، یعنی‌ نگهدارنده‌ از خطاها "و ملاذ"، یعنی‌ پناهگاه‌. اینها اینطورند. حالا که‌ خدا یک‌ چنین‌ ودیعه‌ای‌ را برای‌ ما آورده‌، در بین‌ ما گذاشته‌؛ اینهمه‌ به‌ ما محبت‌ کرده‌، آنها را نازل‌ کرده‌، پائینشان‌ آورده‌، ما چکار کردیم‌ با اینها؟ اول‌ چیزی‌ که‌ سؤال‌ میشود "و عن‌ حبنا اهل‌ البیت‌". از محبت‌ ما اهل‌ بیت است‌. چرا؟ به‌ جهت‌ اینکه‌ یک‌ چنین‌ نعمت‌ بزرگی‌ را به شما‌ دادیم.‌ چه‌ کردید؟ "بأی‌ ذنب‌ قتلت"‌. چه‌ گناهی‌ کرده‌ حضرت‌ صادق‌ صلواة‌ الله‌ علیه‌ که‌ کشتیدش‌؟ چه‌ گناهی‌ سید الشهدا کرده‌ بود که‌ شما او را کشتید. چه‌ گفته‌ بود؟ کدام‌ یک‌ از شما را کشته‌ بود؟ ارید حیاتک‌ و ترید قتلی‌. من‌ حیات‌ برای‌ شما می‌خواهم‌ تو کشتن‌ مرا می‌خواهی‌! حضرت‌ محسن‌، این‌ فرزند عزیز فاطمه‌ زهرا سلام‌ الله‌ علیها، که‌ در رحم‌ هست‌، بای‌ ذنب‌ قتلت‌. به‌ کدام‌ گناه‌ او را کشتید؟ فقط‌ برای‌ حب‌ جاه‌، حب‌ ریاست‌. می‌خواستید رئیس‌ بشوید، می‌خواستید دنیا پرست‌ بشوید. چند روزی‌ توی‌ دنیا جاهی‌ داشته‌ باشید، مقامی‌ داشته‌ باشید. ما امروز آقایان‌، میگوییم‌ خب آنها آن‌ کارها را کردند و خیلی‌ هم‌ آدمهای‌ بدی‌ بودند و … ،نخیر. ما هم‌ هستیم‌. امام‌ زمانتان‌، بای‌ ذنب‌، باید در بین‌ شما نباشد؟ مگه‌ برای‌ شما خدا خلقش‌ نکرده؟ چرا در بین‌ شما نیست‌؟ چرا امام‌ عسگری‌ به او‌ فرمود که‌ در میان‌ بیابانها زندگی‌ بکن‌ و توی‌ مردم‌ نیا؟ چون‌ سیزده‌ نفر اینها تجربه‌ شد که‌ کشتیدشان‌. فاطمه‌ اطهر سلام‌ الله‌ علیها که‌ یک‌ پارچه‌ محبت‌ به‌ بشریت است‌. چرا در به‌ پهلویش‌ زدید؟ چرا در سن‌ هیجده‌ و نوزده‌ سالگی‌ کشتیدش‌. بأی‌ ذنب‌ قتلت‌. خدا میداند‌ آقایان‌، من‌ امشب‌ شب‌ شام‌ غریبان‌ امام‌ صادق‌ علیه‌ الصلاة‌ و السلام‌ دارم‌ عرض‌ میکنم‌. روز قیامت‌ از یک‌ یک‌ من‌ و شما سؤال‌ میشود‌ که‌ چرا به‌ فکر امام‌ زمانتان‌ نبودید؟ آخر‌ کره‌ زمین‌، آنهم‌ یک‌ سومش‌، چقدر وسعت‌ دارد‌ که‌ این‌ آقا هزار و صد و چند سال‌ توی‌ این‌ کره‌ باشد،‌ تازه‌ حالا صحبت‌ این‌ است‌ که‌ آیا میشود‌ دیدش‌ یا نمیشود‌ دید؟ هر کس‌ بگوید من‌ او را دیدم‌ بگویند‌ تو دروغ‌ میگویی؟ بسیار خوب‌. بسیار خوب‌. هنیئا لارباب‌ النعیم‌ نعیمهم‌. آنهایی‌ که‌ نعمتی‌ را یافتند بهتر همین است‌ که‌ به‌ کسی‌ هم‌ نگویند. من‌ هم‌ الان‌ دارم‌ به شما‌ میگویم‌ که‌ اگر یک‌ وقتی‌ تشرفی‌ برایتان‌ حاصل‌ شد به‌ کسی‌ نگویید. چون‌ لیاقت‌ ندارند به آنها‌ گفته‌ بشود‌. یک‌ وجود مقدسی‌ در بین‌ ما باشد‌، "بنفسی‌ انت‌ من‌ مغیب‌ لم‌ یخل‌ منا". آقا تو از بین‌ ما خالی‌ نیستی‌، بیرون‌ نیستی‌. هیچوقت‌ نگفتند امام‌ زمان‌ برای‌ یک‌ چند روزی‌ رفته‌ در ستاره‌ها و کرات‌ دیگر زندگی‌ کرده‌. این‌ هزار و چند، هزار و صد و چند سال‌، تمامش‌ توی‌ این‌ کره‌ زمین‌ بوده‌. این‌ را هیچکس‌ نمیتواند‌ منکر بشود‌. شما چه‌ ارتباطی‌ دارید؟ چه‌ رفت‌ و آمدی‌ با حضرت‌ دارید؟ باز من‌ به‌ شما توصیه‌ میکنم‌ که‌ ارتباط‌ ظاهری‌ لازم‌ نیست‌ داشته‌ باشید‌. آن‌ ارتباط‌ روحیتان‌ چقدر است‌؟ بای‌ ذنب‌، به‌ کدام‌ گناه‌ امام‌ زمان‌ را اینطور کنار گذاشتید؟ چه‌ کرده‌ با شما؟ به‌ خدا قسم‌ آقایان‌ اگر چشم‌ واقع‌ بین‌ باشد، من‌ مکرر این‌ را حتی‌ با بعضی‌ از مسئولین‌ وقتی‌ صحبت‌ می‌کردم‌ گفتم‌ این‌ مملکت‌ نگهدارنده‌اش‌ امام‌ زمان‌ صلواة‌ الله‌ علیه است‌. ماها! ماها می‌توانیم‌؟ با اینهمه‌ تضاد فکری‌ که‌ داریم‌. این‌ مملکت‌ را امام‌ زمان‌ نگه‌ داشته‌. چرا؟ به‌ جهت‌ همین‌ گریه‌های‌ شما. همین‌ اظهار محبت‌ شما، همین‌ محبتهایی‌ که‌ شما اظهار می‌کنید که‌ اگر یک‌ شب‌ در خواب‌ امام‌ زمان‌ را ببینید، تا چند روز، بلکه‌ تا مدتها خوشحالید که‌ ما فلان‌ شب‌، گاهی‌ بعضی‌ از جوانها می‌آیند‌ پیش‌ من‌. می‌بینم‌ اشک‌ میریزد، حالش‌ منقلب است‌. چه شده‌؟ میگوید‌ دیشب‌ خواب‌ امام‌ زمان‌ را دیدم‌. این‌ علامت‌ محبت‌ شماست‌. به‌ خاطر این‌ محبتهایی‌ که‌ توی‌ ایران‌ هست‌ و عمومیت‌ هم‌ تا حدی‌ دارد، این‌ وجود مقدس‌، این‌ مملکت‌ را نگه‌ میدارد و هر چه‌ ناراحتی‌ هم‌ پیش‌ می‌آید مال‌ آن‌ نکبتهایی‌ هست‌ که‌ توی‌ این‌ جامعه‌ هستند و منکر وجود مقدس‌ امام‌ عصر یا بی‌ توجه‌ به‌ وجود مقدس‌ امام‌ زمان‌ هستند. بای‌ ذنب‌، با کدام‌ گناه‌، چه‌ کرده‌ امام زمان ؟ جدا آقایان‌. این‌ را سؤال‌ میکنند. "و اذا الموؤدة سئلت‌". منتهی‌ "بای‌ ذنب‌ قتلت"‌، چون‌ سیزده‌ نفر اینها، بلکه‌ فرزندانشان‌، بلکه‌ عائله شان‌، بعضی‌ از خلفای‌ اموی‌ و عباسی‌ درباره‌شان‌ نوشته‌اند که‌ اینها تصمیم‌ داشتند نسل‌ فاطمه‌ زهرا را قطع‌ کنند. نگذارند یک‌ نفر از ذراری‌ زهرا در کره‌ زمین‌ باشد‌. این‌ تصمیم‌ را داشتند. هر طوری‌ بود، متوکل‌ عباسی‌ با اینکه‌ عباسی‌ بود، عباس‌ عموی‌ پیغمبر است، اینها پسر عموهای‌ بنی‌ هاشمند و خودشان‌ از بنی‌ هاشمند. در عین‌ حال‌. خدا نیاورد‌ برای‌ انسان‌. خدایا قبل‌ از اینکه‌ یک‌ چنین‌ ریاستهایی‌ که‌ بخواهد دین‌ ما را از دست‌ ما بگیرد، متوجه‌ ما بشود‌، خدایا مرگ‌ ما را برسان‌. (الهی‌ آمین) منصور دوانیقی‌ معروف‌ بود که‌ این‌ محب‌ اهل‌ بیت است‌. ولی‌ وقتی‌ به‌ ریاست‌ رسید، چه‌ بغضی‌ اظهار کرد. که‌ منصور و متوکل‌ و هارون‌ الرشید و امثال‌ اینها، اگر می‌توانستند و تصمیم‌ هم‌ داشتند که‌ نسل‌ خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ را از بین‌ ببرند. حمید بن‌ قحطبه‌ میگوید‌ در یک‌ شب‌ به‌ امر هارون‌ الرشید من‌ شصت‌ نفر از سادات‌ را کشتم‌ و ریختم‌ توی چاه‌. فلذا دیگر مأیوسم‌ که‌ من‌ را خدا ببخشد‌ و بیامرزد. بیائیم‌ محبت‌ کنیم‌ به‌ خدا و امام‌ زمان‌. بیائیم‌ راه‌ محبت‌ را پیش‌ بگیریم‌، دوستشان‌ داشته‌ باشیم‌. این‌ دوستیهای‌ سرسری‌ فایده‌ای‌ ندارد‌. من‌ رسما عرض‌ کنم‌. این که‌ ما بعله‌، من‌ عرض‌ کردم‌ همه تان‌ اهل‌ محبتید و حتی‌ مملکتتان‌ محفوظ‌ مانده‌ بخاطر محبتتان‌ به‌ خاندان‌ عصمت‌ و طهارت است‌. ما در این‌ جهت‌ معروفیم‌. در زیارت‌ جامعه‌ هم‌ میگوییم‌ "والمعروفین‌ بتصدیقنا ایاکم"‌. ما ایرانیها، ما شیعیان‌، ما ارادتمندان‌ شما خاندان‌ عصمت‌ معروفیم‌ که‌ شما را دوست‌ داریم‌، قبول‌ داریم‌. درست‌. ولی‌ از این‌ یکخورده‌ عمیقتر، شما لااقل‌. شما جمع‌، شما دوستان‌ امام‌ زمان‌، یک‌ خورده‌ عمیقتر. خوب‌ چکار کنیم‌؟ بیائیم‌ محبتهایمان‌ را از همه‌ جا جمع‌ کنیم‌ به‌ خدا متوجه‌ کنیم‌. برای‌ خدا این‌ گناه‌ را نکنید. برای‌ خاطر امام‌ زمان‌ این‌ گناه‌ را نکن‌. من‌ یک‌ وقتی‌ یک‌ روایت‌ خواندم‌. تقریبا تا یکی‌ دو شبانه‌ روز هر وقت‌ یادم‌ می‌آمد این‌ روایت‌ را، گریه‌ می‌کردم‌. با اینکه‌، الان‌ هم‌ اگر برای‌ شما بگویم‌، چون‌ نمی‌توانم‌ همه‌ روایت‌ را بگویم‌، در بعضی‌ اثر سوء دارد. ما یکی‌ از تأسفهایمان‌ این است‌ که‌ توی مجلسمان‌ افراد مختلف‌ هستند. مخصوصا بچه‌ هایی‌ که‌ در سن‌ مثلا فرض‌ کنید هشت،‌ نه‌ سالگی‌ که‌ مطالب‌ را می‌فهمند و نمی‌توانند درست‌ حل‌ و فصلش‌ کنند. مجبورم‌ که‌ یک‌ خورده‌ای‌ محدود صحبت‌ کنم‌. یک‌ روایت‌ هست‌ که‌ علی‌ بن‌ ابیطالب‌ می‌فرماید اگر کسی‌ آن‌ گناه‌، گناه‌ کوچکی‌ از نظر ما هست‌ در مقابل‌ گناهان‌ بزرگ‌، کسی‌ که‌ آن‌ گناه‌ را بکند‌، فکانما‌ قتل‌ علیا سبعین‌ مرة‌ مثل‌ این‌ است‌ که‌ علی‌ را هفتاد مرتبه‌ کشته‌ باشد‌. شما میگویید که‌ مگر چه‌ گناهی‌ است‌؟ نه‌، به‌ گناه‌ فکر نکن‌. گناه‌ کوچک‌ هم‌ اینطور است‌. چون‌ برای‌ خدا ارزش‌ قائلند. برای‌ خدا احترام‌ قائلند. علی‌ خدا را می‌شناسد‌. و لذا هر گناه‌ کوچکی‌ بی‌ محبتی‌ کردن‌ به‌ خداست‌. حتی‌ کار مکروه‌. این‌ را به شما‌ عرض‌ کنم‌. مأیوس‌ هم‌ نشوید، این‌ را چون‌ گاهی‌ میشود‌ این‌ مسائل‌ را که‌ من‌ بحث‌ میکنم‌، میبینم‌ که‌ بعضی‌ها میگویند‌ آقا ما که‌ نمی‌توانیم‌. این‌ اشتباه است‌. بس‌ که‌ به‌ ما گفتند ما نمی‌توانیم‌، بس‌ که‌ روی‌ منبرها گفتند که‌ همه مان‌ بدیم‌، باید بگوییم‌ بدیم‌، خرابیم‌، از این‌ حرفها. نه‌. می‌توانید. من‌ مکرر گفته‌ام‌ که‌ ترک‌ گناه‌ آسانتر از انجام‌ گناه است‌. شما دروغ‌ بگویید آسانتر است‌ برایتان‌ یا راست‌ بگویید؟ غیبت‌ بکنید و مردم‌ را با خودتان‌ بد بکنید یا سکوت‌ کنید؟ کدامش‌ برایتان‌ آسانتر است‌؟ نه‌ راستی‌ بیائیم‌ بنشینیم‌ یکی‌ یکی‌ از گناهان‌ را بررسی‌ کنیم‌. هر گناهی‌ را که‌ تصور بکنید ترکش‌ آسانتر از انجامش است‌. خوب‌ نکنید. اول‌ گناه‌ نکنید. کار مکروه‌ هم‌ انجام‌ ندهید. مکروه‌ یعنی‌ خدا میگوید‌ اگر میتوانی‌ نکن‌، عزیزم‌ نکن‌، برایت‌ ضرر دارد. پدر مهربانی‌ به‌ فرزندش‌ میگوید‌ که‌ دستت‌ را نمیگیرم‌، کتکت‌ هم‌ نمی‌زنم‌، اما این‌ کار را دوست‌ ندارم‌ بکنی‌. اگر بچه‌ فهم‌ داشته‌ باشد‌ میگوید‌ چشم‌. نکنید، مکروه‌ یعنی این. ولی‌ مستحب‌. من‌ دوست‌ دارم‌ این‌ کار را بکنی‌. دوست‌ دارم‌. نمیگویم‌ که‌ حتما بکن‌. اما دوست‌ دارم‌. لذا انسان‌ در روایتی‌ که‌ دیشب‌ عرض‌ کردم‌، انسان‌ بوسیله‌ مستحبات‌ و نوافل‌ به‌ جائی‌ میرسد که‌ خدای‌ تعالی‌ دوستش‌ دارد. و اظهار محبت‌ میکند‌. شما اگر خواستید به‌ خدا اظهار محبت‌ کنید، باید بیشتر به‌ وسیله‌ نوافل‌، نافله‌، نافله‌ ی نماز باشد‌، نافله‌های‌ دیگر‌ باشد‌. خوب‌ داری‌ راه‌ میروی‌، بیکاری‌، صلوات‌ بفرست‌. آقا هر صلواتی‌ که‌ تو بفرستی‌، خدای‌ تعالی‌ ده‌ مرتبه‌ به تو‌ صلوات‌ میفرستد‌. و صلوات‌ هم‌ معنیش‌ این است‌ که‌ یخرجکم‌ من‌ الظلمات‌ الی‌ النور. هو الذی‌ یصلی‌ علیکم‌ و ملائکته لیخرجکم‌ من‌ الظلمات‌ الی‌ النور. از ظلمت‌ به‌ روشنایی‌ واردت‌ میکند‌. میگویید آخر ما که‌ توی‌ تاریکی‌ اطاق‌ بودیم‌ و چراغی‌ روشن‌ نشد. نه‌. تو الان‌ نمی‌دانی‌ چکار باید بکنی‌. می‌بینی‌ کارها در مقابلت‌ روشن‌ شد. عقلت‌ فعال‌ شد. فهمت‌، درکت‌، بیشتر شد. اینطوری‌ می شود‌. لیخرکم‌ من‌ الظلمات‌ الی‌ النور. و صل‌ علیهم‌. به‌ پیغمبر اکرم‌ فرموده‌ که‌ صلوات‌ بر اینها بفرست‌. خیلی مهم هست. ان‌ صلاتک‌ سکن‌ لهم‌. آرامش‌ به تو‌ میدهد‌. صلوات‌ بفرست‌. میگوید‌ که‌ "اذا حییتم‌ بتحیة"‌ آیه‌ شریفه‌ قرآن است،‌ اگر یک‌ کسی‌ به تو یک‌ سلامی‌ کرد، یک‌ هدیه‌ای‌ داد، یک‌ اظهار محبتی‌ به تو کرد، تو یا بهترش‌ را جواب‌ بده‌ یا مثل‌ او را جواب‌ بده‌. تو بر پیغمبر و آل‌ پیغمبر صلوات‌ فرستادی‌. آیا میشود‌ که‌ آنها بر تو صلوات‌ نفرستند؟ حتما بهترش‌ را می‌فرستند. خوب‌ آقا این‌ حرفها چه هست‌ میزنی‌؟ یک‌ چیزی‌ شنیده‌ است‌ که‌ یک‌ نفری‌ یک‌ چیزی‌ درباره‌ یک‌ کسی گفته‌، این‌ ده‌ تا بالایش‌ گذاشته‌ آمده‌ برای‌ رفیقش‌ دارد‌ میگوید‌. چرا‌؟ لذت‌ دارد میبرد‌. لذت‌ را چه کسی در ذائقه‌ات‌ گذاشته‌؟ شیطان‌. این‌ جور وقتها فکر کنید. امام‌ زمانتان‌ را نرجانید. خیلی‌ ساده‌ است‌. اگر در یک‌ جایی‌ هستی‌ که‌ می‌توانی‌ خودت‌ را مثلا اگر صلوات‌، حالا بعضی ها هم هستند که‌ مثلا متوجه‌ مجالس‌ نیستند، توی‌ مجالس‌، این‌ را بدانید آداب‌ مجلس‌ این‌ است‌ که‌ وقتی توی جامعه هستید صدایتان‌ را  بلند نکنید که حواس‌ طرف‌ را پرت‌ نکنید. یا اگر وارد مجلسی‌ شدید، مثلا اگر کسی‌ وارد این‌ مجلس‌ می‌شود کراهت‌ دارد‌ سلام‌ کردن‌ حتی‌، سلام‌ کردن‌ مستحب‌، یکی‌ الان‌ اگر از در وارد بشود‌ بگوید‌ سلام‌ علیکم‌، هم شما برمی‌ گردید نگاهش‌ می‌کنید، این‌ کراهت‌ دارد‌. آداب‌ معاشرت‌ را بلد باشید. در یک‌ جمعی‌ دارید نماز می‌خوانید یک نفر‌ بلند بلند نخواند،‌ بخاطر اینکه‌ حواس‌ طرف‌ پرت‌ می‌شود‌. ماچند روز قبل‌ در مسجد جمکران‌ بودیم،‌ متوجه‌ نبودم،‌ شروع‌ کردیم‌ به‌ نماز امام‌ زمان‌ صلوات‌ الله‌ علیه‌، یک‌ نفر پهلوی‌ ما ایستاده‌ بود، بلند بلند دعا می‌خواند. خوب‌ حواس‌ انسان‌ را پرت‌ می‌کند‌. حواس‌ افراد را پرت‌ نکنید، کراهت‌ دارد‌. ببینید وقتی‌ که‌ نماز جماعت‌، این‌ را من‌ مکرر مثال‌ زدم‌ به‌ این‌ مسئله‌، که‌ رکعت‌ دوم‌ شماست‌ و رکعت‌ سوم‌ امام‌. حمد و سوره‌ باید در نماز مغرب و عشاء باید بلند خوانده‌ بشود‌، بله‌؟ ولی‌ در نماز جماعت‌ که‌ بودید می‌گویند‌ آهسته‌ بخوانید، همان‌ واجب‌ می‌شود‌ اینجا حرام‌، آهسته‌ بخوانید. این‌ اخلاقیات‌ اجتماعیتان‌ را حفظ‌ کنید. اگر می‌بینید صلوات‌ فرستادن‌ لبهایتان‌ تکان‌ می‌خورد‌، حالا صاد را مخصوصا بعضیها خیلی‌ پر می‌گویند،‌ اینجا لا اله‌ الا الله‌ بگویید. لا اله‌ الا الله‌ حتی‌ لب‌ انسان‌ تکان‌ نمی‌خورد‌. تجربه‌ کنید. لا اله‌ الا الله‌. ببینید هیچ‌ لبتان‌ هم‌ تکان‌ نمی‌خورد‌. که‌ کسی‌ که‌ در روز صد مرتبه‌ بگوید‌ لا اله‌ الا الله‌ از آن‌ آدم‌ بهتر روی‌ کره‌ زمین‌ نیست‌، مگر کسی‌ که‌ بیشتر از این گفته‌ باشد‌. خوب‌ روزی‌ صد تا لا اله‌ الا الله‌ را بگویید دیگر،‌ مستحب‌ هم‌ هست‌، بعد از تعقیب‌ نماز صبح‌ مستحب‌ است‌. مدام می آ‌یند‌ به‌ ما می‌گویند‌ آقا یک‌ ذکری‌ به‌ ما بگو، خوب‌ این‌ همه‌ ذکرهای‌ به‌ این‌ خوبی‌ هست،‌ بکن‌،بخوان،‌ عمل‌ کن‌. اینطوری‌ است‌. با خدا ارتباطتان‌ را برقرار کنید، محبوبیت‌ ایجاد کنید. کلمه‌ مستحب‌ معنایش‌ این‌ است‌ که‌ شما به‌ وسیله‌ این‌، محبوب‌ خدا می‌شوید، بوسیله‌ این‌ اذکار. افوض امری‌ الی‌ الله‌ هر کاری‌ می‌خواهی‌ بکنی‌ بکن،‌ افوض امری الی‌ الله‌ . ان‌ الله‌ بصیر بالعباد . خود خود خدا می‌فرماید: فوقاه‌ الله‌ سیئات ما مکروا هر کس‌ بخواهد به‌ تو بدی‌ بکند‌ خدا جلویش‌ را می‌گیرد‌. اگر این‌ کلمه‌ را گفتی‌ و این‌ فکر را در خودت‌ ایجاد کردی‌. شما وارد یک‌ اداره‌ می‌شوید، فلانی‌ که‌ با من‌ دشمن‌ بوده‌ اینجا نشسته‌، کار هم‌ دست‌ این است‌. بگو افوض امری‌ الی‌ الله‌ ان‌ الله‌ بصیر بالعباد. خدا می‌فرماید فوقاه الله سیئات‌ ما مکروا هر چه‌ او بخواهد علیه‌ تو کار بکند خدا توی دهانش‌ می‌زند‌. خدای‌ مقلب‌ القلوب‌ قلبش‌ را عوض‌ می‌کند‌. می‌بینی‌ قلبش‌ را برگرداند، مهربان‌ شد به‌ تو. امام‌ صادق‌ علیه‌ الصلاة‌ و السلام‌ خودش‌ هم‌ می‌دانست،‌ به او‌ هم‌ خبر دادند که‌ منصور دوانیقی‌ یک‌ پارچه‌ غضب‌ شده‌ بر امام صادق، این‌ منصور دوانیقی‌ مهربان‌ شد. عرض‌ کرد که‌ هر چه‌ می‌خواهید از من‌ بخواهید. حاجتت‌ را از من‌ بخواه،‌ مهربان‌ می‌کند‌ خدا. منتهی‌ یک‌ قدری‌ تو با خدا رابطه‌ ات‌ را برقرار کن‌. محبتت‌ را با خدا زیاد کن‌. و راه‌ محبت‌ به‌ خدای‌ تعالی‌ هم‌ تنها و تنها از راه‌ مستحبات است،‌ البته‌ قبل‌ از آن‌ تزکیه‌ نفس‌. چون‌ اگر تزکیه‌ نفس‌ نباشد‌ اینها را انسان‌ صوری‌ انجام‌ می‌دهد‌ و بعد هم‌ مستحبات‌ و ترک‌ مکروهات‌. خدایا ما را طوری‌ قرار بده‌ که‌ امام‌ زمانمان‌ از ما راضی‌ باشد ‌(الهی‌ آمین‌). خدایا ما را در صراطی‌ قرار بده‌ که‌ به‌ معرفت‌ حجت‌ ابن‌ الحسن‌ ما برسیم‌ و محبت‌ آن‌ حضرت‌ در دلهایمان‌ زیاد بشود‌ و رضایت‌ آن‌ حضرت‌ از ما ان شاء الله‌ باشد‌ (الهی‌ آمین‌). خوب‌، شب‌ شام‌ غریبان‌ امام صادق است‌، برویم‌ برای‌ تسلیت‌ موسی‌ بن‌ جعفر. آن قدر آقا در فشار بود، در تقیه‌ بود که‌ برای‌ خودش‌ شش‌ نفر جانشین‌ قرار داد، چون‌ منصور گفته‌ بود که‌ هر کس‌ جانشین‌ امام‌ صادق‌ باشد‌ بروید بکشیدش‌. گفتند آقا یکی‌ خودت هستی‌، یکی‌ از آن‌ افراد خودش‌ بود. مردم‌ نمی‌دانستند امام‌ زمانشان‌ که هست. یک‌ عده‌ به‌ طرف‌ اینکه‌ اسماعیل‌ پسر امام‌ صادق‌ او شاید باشد‌، واقفیه‌ از همینجا بوجود آمدند، شش‌ امامیها که‌ آن‌ زمان‌ اسمشان‌ را می‌گفتند واقفیه‌، وقف‌ کردند، توقف‌ کردند. یک‌ عده‌ معتقد شدند اسماعیل‌ با اینکه‌ اسماعیل‌ را حضرت‌ صادق‌ صلوات‌ الله‌ علیه،‌ در زمان‌ حضرت‌ صادق‌ از دنیا رفت‌، اسماعیل‌ امام‌ ماست‌. یک‌ عده‌ خیلی‌ خواص‌ متوجه‌ حضرت‌ موسی‌ بن‌ جعفر علیه‌ الصلاة‌ والسلام‌ شدند. مظلومیت‌ خاندان‌ عصمت،‌ بای‌ ذنب‌ قتلت‌، توجه‌ داشته‌ باشید، آن قدر زیاد بود که‌ من‌ یک‌ وقتی‌ در کاظمین‌ بودم،‌ دیدم‌ یک‌ عده‌ از این‌ واقفیه‌ و این‌ شش‌ امامیها آمدند رویشان‌ را از گنبد حضرت‌ موسی‌ بن‌ جعفر می‌گرداندند. و اظهار تبری‌ می‌کردند. ببینید چقدر مظلوم است‌. حضرت‌ علی‌ بن‌ موسی‌ الرضا را، بضعه‌ پیغمبر را در روایات‌ دارد‌ لا یزورها الا الخواص‌ من‌ الشیعة. خواص‌ از شیعه‌ فقط‌ زیارت‌ می‌کند‌ حضرت‌ رضا را. چون‌ متفرق‌ شدند، یک‌ عده‌ سه‌ امامی‌ شدند یک‌ عده‌ چهار امامی‌ شدند، یک‌ عده‌ شش‌ امامی‌ شدند و الان‌ هم‌ هست‌ زیدیه‌، تقریبا می‌شود‌ گفت‌ یک‌ مملکتی‌ قسمتهای‌ یمن‌ بیشترش‌ زیدیه‌ هستند و خاندان‌ عصمت‌ را منکرند، با اینکه‌ اسمشان‌ شیعه‌ است‌. خدا را شکر کنید که‌ شما دوازده‌ امامی‌ هستید. الحمدلله‌ الذی‌ هدانا لهذا و ماکنا لنهتدی لولا ان‌ هدانا الله‌ شما چه‌ زحمتی‌ کشیدید؟ مذهب‌ حقی‌ که‌ خدای‌ تعالی‌ به‌ شما عنایت‌ کرد. خدا رحمت‌ کند مرحوم‌ آیت‌ الله‌ کوهستانی‌ می‌گفت‌ برای‌ آن‌ پدر اولم که‌ مذهب‌ دوازده‌ امامی‌ و تشیع‌ را پذیرفته‌ و کار من‌ را راحت‌ کرده‌ من‌ مرتب‌ طلب‌ مغفرت‌ می‌کنم‌، خدا را شکر می‌کنم‌. حالا که‌ خدا نعمت‌ را داده‌ کوشش‌ کنید که‌ ان شاء الله‌ لحظه‌ به‌ لحظه‌ محبت‌ خدا را به‌ خودتان‌ جلب‌ کنید، با اعمال‌ مستحبه‌، با بندگی‌ خدا. و لحظه‌ به‌ لحظه‌ کاری‌ کنید که‌ خدای‌ تعالی‌ از شما روی‌ نگرداند‌. بگویید الهی‌ لا تصرف‌ عنی‌ وجهک. خدایا صورت‌ از من‌ برنگردان‌. خدایا به‌ من‌ لطف‌ داشته‌ باش‌. همین‌ که‌ در دعاها هست‌. امام‌ صادق‌ علیه‌ الصلاة‌ والسلام‌ را امروز در بقیع‌ به‌ خاک‌ سپردند، البته‌ این‌ را هم‌ به شما‌ عرض‌ کنم‌ که‌ بدن‌ امام‌ علیه‌ السلام‌ در زیر خاک‌ نمی‌ماند. روایات‌ متعددی‌ دارد که‌ بدن‌ امامها را می‌برند‌ به‌ عرش‌ در محضر رسول‌ اکرم‌ هستند. ولی‌ خوب‌ به‌ صورت‌ ظاهر آوردند دفن‌ کردند‌. شما هم‌ اگر الان‌ بروید بقیع‌، خدا می‌داند‌ بالاترین‌ مصیبت‌ زنده‌ حاضر قبور ائمه‌ بقیع‌ است‌. آنهایی‌ که‌ رفتند می‌دانند. آنهایی‌ که‌ نرفتند بدانید یک‌ مقدار زمین‌ بلندتر از جاهای‌ دیگر زمین‌ است،‌ یک‌ سنگی‌‌، شاید در عکسها دیدید دیگر، یک‌ سنگی‌ هم‌ بالاسر هر یک‌ از این‌ قبرها فرو کردند در زمین‌ که‌ نشانه‌اش‌ از بین‌ نرود‌ و هر چه‌ هم‌ آشغال،‌ باد و اینها می‌آورد‌ می‌ریزد‌ آنجا. که‌ من‌ یک‌ وقتی‌ پارسال‌ بود می‌گفتم‌ این‌ بی‌ انصافها حتی‌ اینجا را تمیز هم‌ نمی‌کنند، جاهای‌ دیگر را تمیز می‌کنند ولی‌ اینجا را تمیز نمی‌کنند. برای‌ اینکه‌ شیعه‌ را ناراحت‌ کنند. برویم‌ کنار قبرستان‌ بقیع امشب‌. السلام علیک یا اباعبدالله یا جفر بن‌ محمد ایها الصادق‌ یابن‌ رسول‌ الله‌. آن‌ همه‌ زحمت‌ کشید. چهار هزار شاگرد تربیت‌ کرد، آخر آنهایی‌ که‌ اسمشان‌ مسلمان است حتی به قبر مطهرش این همه بی احترامی می کنند. امیدواریم ان شاء الله همین امسال زیارت قبرش نصیب همه ما بشود‌. و خدای تعالی ما را از یاران حجة بن الحسن قرار بدهد که زیر سایه امام زمان ان شاء الله طلب خون این عزیزان را از دشمنانشان بکنیم. فرمودند که اگر خواستید به چیزی گریه کنید بر جد غریبمان ابی عبد الله الحسین گریه کنید. برویم کنار گودی قتلگاه، آن لحظه ای که زینب کبری آمد، دست برد زیر بدن برادر، صدا زد أأنت أخی؟ أأنت ابن والدی؟ آیا تو برادر منی؟

 

جهت دانلود و یا پخش آنلاین کلیک کنید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *