۱۰ محرم ۱۴۱۶ – ۱۹ خرداد ۱۳۷۴ – شب عاشورا

 

@ متن سخنراني شب 10 محرم 1416 مصادف با 19 خرداد 1374 و 9 ژوئن 1995

 

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمْدُ للهِ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَي رَسُولِ اللهِ وَ عَلَي آلِهِ آل الله لَاسِيَّمَا عَلَي بَقِيَّةِاللهِ رُوحِي وَ اَرْوَاحُ الْعَالَمِينَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفَدَاءُ وَ اللَّعْنَةُ الدَّائِمَةُ عَلَي اَعْدَائِهِمْ اَجْمَعِينَ مِنَ الْآنِ اِلَي قِيَامِ يَوْمِ الدِّينِ.

 

«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنْ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرْ الصَّابِرِينَ، الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَ أُوْلَئِكَ هُمْ الْمُهْتَدُونَ»([1])

 

خوشا به‌ حال‌تان‌! من‌ هيچي‌ نمي‌توانم‌ امشب‌ بگويم. چون‌ هر چه‌ بخواهم‌ امشب‌ عرض‌ كنم‌ شما به‌ نتيجة‌ آن رسيده‌ايد دربارة‌ هر مسئله‌اي‌ بخواهم‌ صحبت‌ كنم‌ شما به‌ نتيجة‌ آن امشب‌ رسيده‌ايد ان‌شاءالله‌ اين‌ عاشورا غير از عاشورا‌هاي‌ گذشته‌ است. چراغ‌ها را خاموش‌ كنيد. امشب‌ آي‌ ياحجة‌الله‌يا صاحب‌ الزمان‌! شما امشب‌ در همة‌ مجالس‌ يك سري‌ مي‌زنيد، صاحب‌ عزائيد، تنها فرزند حسين‌ بن‌ علي‌ هستيد، الان‌ كجا هستيد نمي‌دانيم‌؟ ولي‌ دوستان‌ بدانيد بدانيد اگر بنا باشد آقا در تمام‌ دنيا امشب‌ به‌ شيعيان‌ سري‌ بزند، در يك‌ لحظه‌ در همه‌ جا ممكن‌ است‌ تشريف‌ داشته‌ باشد. اين‌ صاحب‌ عزاي‌ بزرگ‌، اين‌ نمايندة‌ پروردگار، اين‌ آقائي‌ كه‌ متواضع‌ است‌، محبتي‌ دارد حتي‌ به‌ مجلس‌ كوچك‌ ما هم‌ ان‌شاءالله‌ قدم‌ گذاشته‌ و مي‌گذارد. «يا بقية‌الله‌ آجرك الله‌ في‌ مصيبة‌ جدك‌ ابي‌عبدالله‌الحسين‌».

در روز جمعه‌، در زيارت‌ حضرت‌ بقية‌الله‌الاعظم‌، حجة‌بن‌الحسن‌،جان‌ همه‌مان به‌ قربان‌ خاك‌ پاي‌ دوستانش‌!، آمده‌ كه‌ «اَلْمُتِوَقِعُ فِيهِ‌ ظُهُورُكَ‌»([2]) روز جمعه‌ ما توقع‌ ظهورت‌ را داريم‌ آقا! روز عاشورا هم چون شب‌ عاشورا حضرت‌ بقية‌الله‌خواب‌ ندارد. طبق‌ فرمودة‌ حضرت‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا به‌ پسر شبيب‌ فرمود: «يا ابن‌ شبيب‌» اين‌ هلال‌ ماه‌ محرم‌ كه‌ ظاهر مي‌شود قلب‌ ما اهل بيت محزون‌ مي‌شود، حزن‌مان‌ زياد مي‌شود، روز به‌ روز تا شب‌ عاشورا ديگر قرار ندارد سر روي‌ خاك‌ مي‌گذاريم‌ اشك‌ مي‌ريزيم‌.([3]) يا حجة‌بن‌الحسن‌!در كجا الان‌ سرت‌ را روي‌ زمين‌ گذاشتي‌ و داري‌ در مصيبت‌ ابي‌عبدالله‌الحسين‌ گريه‌ مي‌كني‌؟ روز عاشورا چون‌ قرار نداري‌. امام‌ زمان‌مان قرار ندارد، خداي‌ تعالي‌ صلوات‌ و رحمتش‌ را بر حجة‌بن‌الحسن‌نازل‌ مي‌كند، به‌ او روز عاشورا اجازة‌ ظهور مي‌دهد لذا به‌ خاطر روز عاشورا هم ما فردا توقع‌مان‌ بيشتر است.‌ ان‌شاءالله‌ صبح‌ از خواب‌ بلند بشويم.

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا اَبَا عَبْدِاللهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ نُوحٍ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُوسَى كَلِيمِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِيسَى رُوحِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ … السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ فَاطِمَةَ سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ»([4])

اين‌ زيارت‌ را چرا خواندم‌؟

چند كلمه‌اي‌ در معرفت‌ امام‌ بايد حرف‌ بزنيم‌. اي‌ كاش‌! ما امام‌ شناس‌ بوديم‌. در همين‌ چند جملة‌ زيارت‌، معنايش‌ اين است كه‌ حسين‌ بن‌ علي‌ عليه السلامتمام‌ علوم‌ انبياء، يكصد و بيست‌ و چهار هزار پيغمبر و تمام‌ علوم‌ پيغمبر و فاطمة‌ زهرا و علي‌ بن‌ ابيطالب‌ و علوم‌ امام‌ مجتبي‌ را دارا است‌. اين‌ معناي‌ اين‌ چند جمله‌ زيارت‌ بود. زيارت‌هايي‌ كه‌ به‌ ما دستور مي‌دهند بخوانيم‌، براي‌ اين‌ است‌ كه‌ مرحله‌ معرفت‌ ما را نسبت‌ به‌ امام‌ بالا ببرند. در زيارت‌ حضرت‌ ابي‌عبدالله‌ دارد: «بِكُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ »([5]) باران‌ كه‌ از آسمان‌ مي‌آيد با يد قدرت‌ امام‌ است؛ هر چيزي‌ كه‌ باز مي‌شود، هر در رحمتي‌ كه‌ باز مي‌شود به‌ سوي‌ ما به‌ وسيلة‌ امام است، در عين‌ حال‌ ائمه‌ خودشان‌ را پائين‌ آوردند پائين‌ آوردند مي‌آيند با ما مي‌نشينند با ما حرف‌ مي‌زنند و آن‌قدر به‌ دوستان‌شان‌ اظهار محبت‌ مي‌كنند كه‌ گاهي‌ دوستان‌شان‌ هم‌ نمي‌شناسند امام‌شان‌ را، مي‌آيند در مقابل‌ امام‌ صادق‌ مثلاً مي‌گويند: «أَصْلَحَكَ اللَّهُ»([6]): خدا اصلاحت‌ كند؛ اين‌ دوستانند.

يك عده‌‌اي كه‌ مزاحم‌ مي‌دانند امام‌ را براي‌ خودشان‌، اين‌ها به‌ فكر از بين‌ بردن‌ امام‌ مي‌افتند. قدرتمندان‌ دشمنان‌ خاندان‌ عصمت‌ آن عملي‌ را كه‌ نسبت‌ به‌ ابي‌عبدالله‌الحسين‌، آقايان‌، به خدا قسم! از اول‌ عالم‌ تا آخر عالم‌ هيچ‌ مصيبتي‌ مانند مصيبت‌ كربلا نبوده‌!! آن‌قدر براي‌ ما خوانده‌اند كه‌ براي‌مان‌ حالا عادي‌ شده‌ وإلا مصيبت‌ زده‌، همان‌ حالاتي‌ كه‌ شما از سر شب‌ تا به‌ حال‌ داشتيد، همين‌ حالات‌ را بايد داشته‌ باشد.

يك گوشه‌اي‌ بنشيند‌ يا توي‌ جمع‌ بنشيند‌ بگويد: «حسين‌ جان‌ حسين‌ جان‌ حسين‌ جان‌». خود كلمة‌ «حسين‌» يك حالتي‌ در انسان‌ ايجاد مي‌كند كه‌ انسان‌ ناخودآگاه‌ اشكش‌ مي‌ريزد اگر قلب‌ پاكي‌ انسان‌ داشته‌ باشد، اگر تزكيه‌ نفس‌ كرده‌ باشد، هيچ‌ لازم‌ نيست‌ مصيبت‌هاي‌ تند خوانده‌ بشود. حتي‌ غير شب‌ عاشورا و روز عاشورا يك گوشه‌ بنشين‌ يك چند مرتبه‌ با توجه‌ بگو: «يا حسين‌» ببين‌ اشكت‌ جاري‌ مي‌شود يا نه‌؟! اگر قلبت‌ پاك‌ باشد، اگر قلبت‌ با ولايت‌ باشد، اگر امام‌ شناس‌ باشي‌ با همين‌ چند كلمه‌ با همين‌ چند جمله‌ به‌ خدا قسم‌! انسان‌ اشكش‌ مي‌ريزد.

ايني كه‌ اول‌ جلسه‌ عرض‌ كردم‌، اول‌ عرايضم‌ عرض‌ كردم‌ شما به‌ نتيجه‌ رسيديد، امشب‌ چي‌ مي‌خواهيد از خدا، امشب‌ چرا اين‌جا جمع‌ شديد مي‌گوييد: آمديم‌ كه‌ چند قطره‌ اشك‌ براي‌ ابي‌عبدالله‌الحسين‌ بريزيم‌. خوب‌، ريختيد همين‌ قطرات‌ اشك‌ شما به‌ خداي‌ لا شريك‌ له‌ قسم‌! همين‌ قطرات‌ اشك‌ شما ولو به‌ مقدار بال‌ مگسي‌ باشد تمام‌ گناهان‌ شما را شسته‌ به‌ شرطي‌ كه‌ ديگر گناه‌ نكنيد، به‌ شرط‌ آن‌كه ديگر امام‌ حسين‌ را از خودتان رنجيده‌ نكنيد، به‌ شرط‌ آن‌كه ديگر امام‌ زمان‌تان را نرنجانيد. اگر حاجتي‌ داريد، اگر صلاح‌ بوده‌ به‌ خدا قسم‌! بدون‌ اين‌كه شما بگوييد امشب‌ حاجت‌تان‌ را گرفته‌ايد اگر بهشت‌ را مي‌خواستيد بهشت‌ را به‌ شما خداي‌ تعالي‌ داد.

شنيديد اين‌ آقاي‌ محترم‌ فرمودند كه‌ در سال‌ گذشته‌ در همين‌ مجلس‌ يك ورق‌هايي‌ به‌ شما مي‌دادند آزادي‌ از آتش‌ جهنم‌، من‌ خودم‌ نمي‌خواهم بعضي‌ از مطالب‌ را در مجالس‌ عمومي‌ عرض‌ نمي‌كنم‌. من‌ مي‌بينم‌ با چشم‌ دل‌ مي‌بينم‌ كه‌ شما تا صبح‌ هم‌ كه‌ گريه‌ كنيد به‌ همين‌ نتيجه‌اي‌ كه‌ الان‌ رسيديد به‌ همين‌ نتيجه‌ مي‌رسيد. شب‌ عاشورا است‌، يك خرده‌ افكارتان‌ را از دنيا و از زخارف‌ دنيا و از محبت‌ دنيا فارغ‌ كنيد. اگر از كسي‌ ناراضي‌ هستيد از او‌ راضي‌ شويد، اگر به‌ كسي‌ ظلم‌ كرده‌ايد الان تصميم‌ بگيريد كه‌ در اولين فرصت او را راضي‌اش‌ كنيد، اگر خداي‌ نكرده‌ عادت‌ به‌ گناهي‌ داريد الان‌ تصميم‌ بگيريد آن گناه‌ را ترك‌ كنيد، اگر صفت‌ زشتي‌ داريد تصميم‌ بگيريد تزكيه‌ كنيد.

خيلي‌ در يك‌ مركزي‌ نشسته‌ايد كه‌ كوتاهي‌ كردنش‌ به‌ خود ابي‌عبدالله‌الحسين‌ امشب‌ ضرر است‌ و روز قيامت‌ حسرت‌. خدايا! من‌ اين‌كه امشب‌ گفتم‌: چراغ‌ها را خاموش‌ كنند، به‌ ياد خيمه‌هاي‌ ابي‌عبدالله‌الحسين‌ امشب‌ افتادم‌. امروز عصر وقتي‌ كه‌ حمله‌ كردند به‌ خيام‌ ابي‌عبدالله‌الحسين‌ عليه‌ السلام‌و ديشب‌ گفتم‌: حضرت‌ اباالفضل‌ رفت‌ در مقابل‌ اين‌ها ايستاد، از اين‌ها مهلت‌ گرفتند يك‌ شب‌ ديگر با خداي‌ تعالي‌ در اين‌ دنيا مناجات‌ كنم‌، يك خرده هم‌ تصفيه‌ كنند افراد را و تزكيه‌ كنند افرادي‌ كه‌ ماندني‌ هستند، بسازند آن‌ها را، افرادي‌ كه‌ رفتني‌ هم‌ هستند بروند من‌ امشب‌ امام‌ زمان‌ ما همه‌ جا حاضر است‌ ها! روايت‌ هم‌ دارد كه‌ هر كجا ذكر مصيبت‌ حضرت‌ سيدالشهدا مي‌شود خيمة‌ امام‌ حسين است، پس‌ اين‌جا خيمة‌ امام‌ حسين‌، امام‌ زمان‌ ما هم‌ كه‌ مسلم‌ بر ما احاطه‌ دارد و وضع‌ ما را ملاحظه‌ مي‌كند، حتي‌ از ارادة‌ دل‌ ما اطلاع‌ دارد، ابي‌عبدالله‌الحسين‌ اين‌ كار را كرد، يقيناً حجة‌بن‌الحسن‌هم‌ اگر فردا روز قيامش‌ باشد، همان‌طوري‌ كه‌ حضرت‌ سيد الشهداء كه‌ فردا روز عاشورا بود روز قيامش‌ بود اگر آن‌طور باشد كه‌ حتماً بايد تصفيه‌ كند ما را، افراد ناباب‌ بروند بيرون‌، افرادي‌ كه‌ مي‌خواهند بعد هم‌ معصيت‌ بكنند، ظلم‌ بكنند، دزدي‌ بكنند، خيانت‌ كنند، دروغ‌ بگويند، غيبت‌ كنند اين‌ها بروند، اين‌ها لايق‌ محضر امام‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌نيستند.

چراغ‌ها را ابي‌عبدالله‌الحسين‌ خاموش‌ كرد، فرمود: هر كس‌ اين‌جا باشد از مردها، فردا كشته‌ مي‌شود. هر كس‌ به‌ اميد دنيا آمده‌ برود، هر كس‌ مي‌خواهد از كنار ما آخورش‌ را مرتب‌ كند، ما امام‌ حيوانات‌ نيستيم‌، امام‌ انسان‌ها هستيم‌. هر كي‌ مي‌خواهد روحش‌ را زنده‌ كند بماند،‌ هر كس‌ مي‌خواهد تغذيه‌ روح‌ بشود.

خداي‌ تعالي‌ در قرآن‌ فرموده‌ است‌: «وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»([7]) «إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ» خدا جان‌ شما را، اين‌ بدن‌ شما را مي‌خرد،‌ اين‌ بدني‌ كه‌ مي‌خواهد ده‌ سال‌ ديگر، بيست‌ سال‌ ديگر با مرض‌هاي‌ مختلف‌ از دنيا مفت‌ برود و يك پول‌ هم‌ ارزش‌ نداشته‌ باشد، خدا الان‌ مي‌خرد‌ «بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ»([8]) بهشت‌ به شما مي‌دهد،‌ مطالب‌ عجيبي‌ دارد در آن خطبه‌اي‌ كه‌ ابي‌عبدالله‌الحسين‌ امشب‌ خواند. خلاصه‌اش‌ اين است كه‌ هر كس‌ با ما است‌ باشد، هر كس‌ با ما نيست‌ برود بلكه‌ به‌ همه‌ فرمود: «من‌ بيعت‌ را از شما برداشتم‌» تعهد را از شما برداشتم‌ برويد، برويد اين‌ها با من‌ كار دارند اين‌ها خون‌ مرا مي‌خواهند‌ بريزند، هر كس‌ نمي‌خواهد خونش‌ مخلوط‌ خون‌ ابي‌عبدالله‌الحسين‌ بشود «سر گيرد و برون‌ رود از كربلاي‌ ما»([9]).

ام‌ كلثوم‌ مي‌گويد: من‌ نگاه‌ مي‌كردم‌، دسته‌ دسته‌ مي‌رفتند. بيش‌ از هزار نفر اصحاب‌ سيدالشهداء را تا امشب‌ نوشتند، چقدر باقي‌ ماند؟ هفتاد و دو نفر. سيدالشهداء سرش‌ را پايين‌ انداختند؛ هيچي‌ نمي‌گويند. چشم‌ دلت‌ را باز كن‌ امام‌ زمانت‌ هم‌ همين‌ كار را مي‌كند. سرش‌ را آقا پايين‌ انداخته‌، تصميمت را بگير.

رفتن‌ تو همين‌ است‌ كه‌ تصميم‌ نگيري‌، تعهد نكني‌ كه‌ از اين‌ به‌ بعد ديگر گناه‌ نكني‌، از اين‌ به‌ بعد ديگر بد نباشي‌. تصميم‌ بگير، بيا توي اين‌ هفتاد و دو نفر. چون‌ امام‌ زمان‌ ما مي‌خواهد دنيايي‌ را اصلاح‌ كند خيلي‌ يار و ياور مي‌خواهد، هفتاد و دو نفر كمش است،‌ همة‌ شما را مي‌پذيرد.‌ چشم‌ دلت‌ و باز كن‌ ببين‌ طوماري‌ در دستش‌ گرفته‌، كي‌ است كه‌ بماند و تعهد بكند كه‌ ديگر آقا حجة‌الله‌!من‌ از زبان‌ اكثر و بيشتر اين‌ مردم‌ عرض‌ مي‌كنم‌، آقا! اگر ديگر قطعه‌قطعه‌مان‌ كنند، اگر با قيچي‌، با مقراض‌ بدن‌مان‌ را قطعه‌قطعه‌ كنند، دست‌ از ياري‌ تو برنمي‌داريم‌. حضرت‌ ابي‌عبدالله‌ سرش‌ را بلند كرد، يك نگاهي‌ به‌ اين‌ جمع‌ كرد، چرا تو نرفتي‌؟ چرا تو نرفتي‌؟ آقا! يك‌ عمر آرزو داشتيم‌ به‌ محضرت‌ باشيم‌ حالا كجا برويم‌؟؟؟ يا صاحب‌ الزمان‌، آقاجان‌! ما يك‌ عمر آرزو مي‌كشيديم‌ كه‌ جمال‌ تو را ببينيم‌، حالا دست‌ از دامنت‌ برداريم‌ ابداً.

آقا! اگر هفتاد مرتبه‌ ما را بكشند، بدن‌مان‌ را بسوزانند، دو مرتبه‌ زنده‌مان‌ كنند، دست‌ از ياريت‌ برنمي‌داريم‌.

امشب‌ يك عدّه توي آن تاريكي، يك عده‌ اين‌ها را گفتند، فردا هم‌ نشان‌ دادند. شما هم‌ به‌ خدا قسم‌! اگر با كمال‌ قاطعيت‌ و جديت‌ قول‌ بدهيد به‌ امام‌ زمان‌تان كه‌ از اين‌ به‌ بعد از ياران‌ آن حضرت‌ باشيد همان‌ عملي‌ كه‌ امشب‌ ابي‌عبدالله‌الحسين‌ با اصحاب‌ و يارانش‌ كرد آقا، امام‌ زمان‌، هم‌ با شما مي‌كند. مي‌دانيد چه‌ كرد؟ گفت‌: حالا بيايد جاي‌تان‌ را در بهشت‌ ببينيد. وقتي‌ انسان‌ يك معامله‌اي‌ مي‌كند مي‌خواهد يك خانه‌اي‌ بخرد‌ پول‌ را همين‌قدر كه‌ حاضر كرد كه‌ بدهد مي‌گويند: پس‌ خانه‌ را هم‌ ببين‌. بيايد نگاه‌ كنيد امشب‌ حبيب‌ بن‌ مظاهر، مسلم‌ بن‌ عوسجه‌، بُرَيْر، ظُهير اين‌ها آمدند نگاه‌ كردند اين‌ باغ‌ پر اهميت‌ در كنار پيغمبر اكرم‌، در كنار فاطمة‌ زهرا، در كنار ابامحمد حسن‌ بن‌ علي‌ اين‌ مال‌ ما است‌؟ بله‌، مال‌ شما است‌. فردا شب‌ اين‌ موقع‌ آن‌جا هستيد.

يا بقية‌الله‌!مي‌شود ما هم‌ در بهشت‌ ظهور تو فردا شب‌ باشيم‌؟! سر را بلند كنيم‌ بگوييم: «اَلَا يَا اَهْلَ‌ الْعَالَم» اي‌ مردم‌ دنيا! ديديد راست‌ گفتيم‌، اي‌ دشمنان‌ امام‌ زمان‌! ديديد ما مولا داريم‌، ديديد ما آقا داريم‌، اي‌ مردم‌ دنيا! ديديد ما يك روز عزيز شديم‌، ديديد شما چگونه‌ ذليل‌ شديد. يا بقية‌الله‌!ما هم‌ الان‌ در خيمة‌ شما نشستيم‌، «ان‌شاءالله‌» از ياران‌ آن حضرت‌ محسوب‌ بشويم‌. خداي‌ تعالي‌ اصحاب‌ حجة‌بن‌الحسن‌را وصف‌ كرده‌ در كتابش‌، در قرآنش‌ «نَعَتَّ اَهْلَهُ‌ فِي‌ كِتَابِكَ‌ فَقُلْتَ‌ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنيَانٌ مَرْصُوصٌ»([10]) اصحاب‌ امام‌ زمان‌ مثل‌ يك‌ كسي‌ هستند، يك‌ صفي دارند مثل‌ ديوار بتوني‌ تكان‌ نمي‌خورند. نمونه‌اش‌ هفتاد و دو نفر فردا صبح‌ «لما افتح‌ الحسين‌ يوم‌ عاشورا و صلي‌ باصحابه‌ صلاة»([11]) خوب‌ صبح‌ كرده‌ ابي‌عبدالله‌الحسين‌ امشب‌. نماز صبح‌ را خواند، اصحابش‌ پشت‌ سرش‌ اقتدا كردند. اي‌ خدا! مي‌شود ما هم‌ فردا صبح پشت‌ سر مولامان‌ حجة‌بن‌الحسن‌اقتدا كنيم‌؟!

«قَامَ خَطِيبًا» حضرت‌ سيد الشهدا ايستاد براي‌ اصحابش‌ خطبه‌ خواند. «قَامَ خَطِيبًا» يك‌ خطبة‌ قرّايي‌ خواند: «خُطَّ الْمَوْتُ عَلَى وَلَدِ آدَمَ » مرگ‌ براي‌ فرزندان‌ حضرت‌ آدم‌ مانند «قلاده‌» است‌ مانند گردنبند است كه‌ به‌ گردن‌ انسان‌ افتاده‌ همه‌ مي‌ميريم‌، بعضي‌ها با ذلت‌ مي‌ميرند، بعضي‌ها با عزت‌([12]).

از اول‌ كرة‌ زمين‌ كه‌ خدا حيات‌ را خلق‌ كرده‌ تا روزي‌ كه‌ بشريت‌ از روي‌ كرة‌ زمين‌ برداشته‌ بشود، بهترين‌ مُردن‌ها در ركاب‌ ابي‌عبدالله‌الحسين‌ بوده‌ و بعدش‌ هم‌ در ركاب‌ حضرت‌ بقية‌الله‌.آن يكي‌ را كه‌ حضرت‌ حجة‌بن‌ الحسن‌مي‌گويد: آقا نبودم‌ نبودم‌ كه‌ جان‌مان فدات‌ كنم‌([13]) ما هم‌ در زيارت‌ حضرت‌ سيد الشهدا عرض‌ مي‌كنيم‌ ما نبوديم‌.

ارواح‌ مؤمنين‌ و اجنه‌ و ملائكه‌ همه‌ آمدند ما هم‌ شايد آمده‌ بوديم‌ همه‌ آمدند حضرت‌ فرمود: نه‌ از شما تكليف‌ برداشته‌ شده‌، آن‌هايي‌ كه‌ در بدن‌ ظاهري‌ هستند منظورند اما در زيارت‌ عاشورا فردا ان‌شاءالله‌ مي‌خوانيم‌، در زيارت‌ عاشورا «وَ اَنْ‌ يَرْزُقَنِي‌ وَ اَنْ‌ يَرْزُقَنِي‌» اگر مصيبت‌ ابي‌عبدالله‌ را تحمل‌ كرديد «طَلَبَ ثَارِيكُمْ» خدا روزي‌ كند كه‌ ما طلب‌ خون‌ شما را زير ساية‌ امام‌ منصور، زير ساية‌ حجة‌بن‌الحسن‌،زير ساية‌ امام‌ مهدي‌ ان‌شاءالله‌ بگيريم‌. خدايا، خدايا!‌ اين‌ آرزو را در دل‌هاي‌ ما مگذار.

حضرت‌ فرمود: بيايد حالا معامله‌اي‌ كه‌ كرديد و قراري‌ كه‌ بسته‌ شد جاهاي‌تان‌ را ببينيد. فردا كه‌ ثمن‌ اين‌ باغ‌ بهشت‌ را داديد، تحويل‌تان‌ داده‌ بشود. نگاه‌ كردند، همه‌شان‌ ديدند. خوشا به‌ حال‌شان!‌ آن شخص‌ با ديگري‌ شوخي‌ مي‌كند، مي‌خندد امشب. آن ديگري‌ مي‌گويد كه‌ امشب‌ شب‌ خنده‌ است‌؟! مرحله‌اش‌ پايين‌تر بوده‌، آن مرحله‌اش‌ بالاتر؛ مي‌گويد: به‌ خدا قسم‌! من‌ تمام‌ عمرم‌ اهل‌ شوخي‌ و مزاح‌ نبودم‌ ولي‌ امشب‌ من‌ خوشم‌، فردا با امام‌ زمانم‌ وارد بهشت‌ مي‌شوم‌، چه‌ از اين‌ بهتر كه‌ كسي‌ يك‌ راهي‌ را با امام‌ زمانش‌ برود! ابي‌عبدالله‌الحسين‌ و من‌ و ساير شهدا در يك‌ راه‌ قرار مي‌گيريم‌. اي‌ خدا، اي‌ خدا، اي‌ خدا! آيا مي‌شود ما هم‌ با امام‌ زمان‌مان در يك‌ راه‌ قرار بگيريم‌.

ياالله‌ ياالله‌ ياالله‌! آيا مي‌شود ما هم‌ با حجة‌بن‌الحسن‌در يك‌ راه‌، در يك‌ مسير قرار بگيريم‌.

امشب‌ تا صبح‌ اصحاب‌ ابي‌عبدالله‌ مشغول‌ عبادت‌ بودند مشغول‌ راز و نياز با پروردگار بودند، ما هم‌ بايد به‌ تناوب‌ با خداي‌ عزيزمان‌ حرف‌ بزنيم‌.

اسم‌ اعظم‌ پروردگار، اين‌ را آقايان‌ بدانند به‌ خود حسين‌ قسم‌، «يا حسين» است. يا حسين‌ يا حسين‌.

حسينم‌ وا حسينم‌ وا حسينا حسينم‌ وا حسينم‌ وا حسينا حسينم‌ وا حسينم‌ وا حسينا



[1]بقره/155-157

[2]بحار: 99 / 215، جمال‏الأسبوع: 37

[3]عيون‏: 1 / 299، امالى صدوق: 129، بحار الانوار: 98 / 102

[4]مستدرك: 10 / 299، بحار: 98 / 63

[5]«… بِكُمْ يَبَاعِدُ نَائِبَاتُ الزَّمَانِ الْكَلْبُ وَ بِكُمْ فَتَحَ اللهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الرَّحْمَةَ وَ بِكُمْ يَمْسِكُ الْأَرْضُ أَنْ تَسِيخَ بِأَهْلِهَا وَ بِكُمْ يُثَبِّتُ اللهُ جِبَالَهَا عَلَى مُرْاسَيهَا وَ قَدْ تَوَجَّهْتُ إِلَى رَبِّي بِكَ يَا سَيِّدِي فِي قَضَاءِ حَوَائِجِي وَ مَغْفِرَةِ ذُنُوبِي …» بحارالأنوار: 98 / 212، كتاب‏المزار: 111 / 52

[6]«عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرْقِيِّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى الْخَزَّازِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ قَالَ حَضَرْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام وَ قَالَ لَهُ رَجُلٌ أَصْلَحَكَ اللَّهُ ذَكَرْتَ أَنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام كَانَ يَلْبَسُ الْخَشِنَ يَلْبَسُ الْقَمِيصَ بِأَرْبَعَةِ دَرَاهِمَ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِكَ وَ نَرَى عَلَيْكَ اللِّبَاسَ الْجَدِيدَ فَقَالَ لَهُ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عليه السلام كَانَ يَلْبَسُ ذَلِكَ فِي زَمَانٍ لَا يُنْكَرُ عَلَيْهِ وَ لَوْ لَبِسَ مِثْلَ ذَلِكَ الْيَوْمَ شُهِرَ بِهِ فَخَيْرُ لِبَاسِ كُلِّ زَمَانٍ لِبَاسُ أَهْلِهِ غَيْرَ أَنَّ قَائِمَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ عليهم السلام إِذَا قَامَ لَبِسَ ثِيَابَ عَلِيٍّ ع وَ سَارَ بِسِيرَةِ عَلِيٍّ عليه السلام» كافي: 1 / 411

[7]توبه/41

[8]توبه/111

[9]«… ثُمَّ جَاءَ اللَّيْلُ فَجَمَعَ الْحُسَيْنُ عليه السلام أَصْحَابَهُ فَحَمَد اللهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْهِمْ فَقَالَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي لَاأَعْلَمُ أَصْحَابًا أَصَلَحَ مِنْكُمْ وَ لَا أَهْلَ بَيْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَفْضَلَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَجَزَاكُمُ اللهُ جَمِيعًا عَنِّي خَيْرًا وَ هَذَا اللَّيْلُ قَد غَشِيَكُمْ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلًا وَ لْيَأْخُذْ كُلُّ رَجُلٍّ مِنْكُمْ بِيَدِ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ تَفَرَّقُوا فِي سَوَادِ هَذا اللَّيْلِ وَ ذَرُونِي وَ هَؤُلاءِ الْقَوْمِ فَإِنَّهُمْ لَايُرِيدُونَ غَيْرِي» لهوف: 90

[10]بحار: 99/110

[11]«اِنَّ الْحُسَيْنَ عليه السلام صَلَّى بِأَصْحَابِهِ الْغَدَاةً ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ إِنَّ اللهَ قَدْ أَذِنَ فِي قَتْلِكُمْ فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ» بحار: 45 / 86، كامل‏الزيارات: 73؛ «اِنَّ الْحُسَيْنَ صَلَّى بِأَصْحَابِهِ يَوْمَ أَصِيبُوا ثُمَّ قَالَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ أَذِنَ فِي قَتْلِكُمْ يَا قَوْمُ فَاتَّقُوا اللهِ وَ اصْبِرُوا»بحار: 45 / 87، كامل‏الزيارات: 73

[12]«وَ رُوِيَ أَنَّهُ صلوات الله عليه لَمَّا عَزَمَ عَلَى الْخُرُوجِ إِلَى الْعَرَاقِ قَامَ خَطِيبًا فَقَالَ الْحَمْدُ للهِ وَ مَا شَاءَ اللهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ سَلَّمَ خُطَّ الْمَوْتُ عَلَى وَلَدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلَّادَةِ عَلَى جِيْدِ الْفَتَاةِ وَ مَا أَوْلَهَنِي إَلَى أَسْلَافِي اِشْتِياقَ يَعْقُوبَ إِلَى يُوسُفَ وَ خَيْرَ لِي مَصْرَعٌ أَنَا لَاقِيهِ كَأَنِّي بِأَوصَالِي يَتَقَطَّعُهَا عُسْلَانُ الْفَلَوَاتِ بَيْنَ النَّوَاوِيسِ وَ كَرْبَلاءَ فَيَمْلَأَنَّ مِنِّي أَكْرَاشًا جُوَّفًا وَ أَجْرِبَةً سَغْبًا لَا مَحِيصَ عَنْ يَوْمِ خُطَّ بِالْقَلَمِ رَضَي اللهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْتِ نَصْبِرُ عَلَى بَلَائِهِ وَ يُوَفِّينَا أُجُورَ الصَّابِرِينَ لَنْ تَشُذَّ عَنْ رَسُولِ اللهِ لَحْمَتُهُ وَ هِي مَجْمُوعَةٌ لَهُ فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ تَقَرُّ بِهِمْ عَيْنُهُ وَ تُنْجَزُ لَهُمْ وَعْدُهُ. مَنْ كَانَ فِيْنَا بَاِذلًا مُهْجَتَهُ مُوَطِّنًا عَلَى لِقَاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنِّي رَاَحِلٌ مُصْبِحًا إِنْ شَاءَ اللهُ»بحار: 44 / 366، كشف الغمه:2 / 29، لهوف: 60

[13]«فَلَئْنْ أَخَّرْتَنِي الدُّهُورُ وَ عَاقَنِي عَنْ نَصْرِكَ الْمَقْدُورِ وَ لَمْ أَكُنْ لِمَنْ حَارَبَكَ مُحَارَبًا وَ لِمَنْ نَصَبَ لَكَ الْعَدَاوَةَ مُنَاصِبًا فَلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحًا وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ لَكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَمًا حَسْرَةً عَلَيْكَ وَ تَأَسُّفًا عَلَى مَا دَهَاكَ وَ تَلَهُّفًا حَتَّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمَصَابِ وَ غُصَّةِ الْاِكْتَيَابِ» بحار: 98 / 320

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *