۲۶ جمادی الثانی ۱۴۱۵ قمری – شرح‌ آياتي‌ از سورة‌ مريم‌ . اخلاق‌ خ‌ ۶۹

 

 شرح‌ آياتي‌ از سورة‌ مريم‌ اخلاق‌ خ‌ 69

 اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌.

 الحمدلله‌ و الصلاة‌ و السلام‌ علي‌ رسول‌ الله‌ و علي‌ آله‌ آل‌ الله‌ لا سیما علي‌ بقية‌ الله‌ روحي‌ و ارواح‌ العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفداه‌ و اللعنة‌ الدائمة علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الان‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

 يكي‌ از پيغمبران‌ اولي‌ العظم‌ در آياتي‌ كه‌ تلاوت‌ شد هفتة‌ قبل‌ و اين‌ هفته‌ و شرح‌ حالي‌ از اونها گفته‌ شد حضرت‌ عيسي‌ ابن‌ مريم‌ است‌. كه‌ سورة‌ مريم‌ در قرآن‌ به‌ نام‌ مادر اين‌ پيغمبر بزرگ‌ است‌ و از الطاف‌ پروردگار در ميان‌ بشر نسبت‌ به‌ زنها دو تا سوره‌ به‌ نام‌ دو زن‌، در قرآن‌ آمده‌. كه‌ اگر خانمها قدر خودشون‌ را بدونند دربارة‌ مردها به‌ اين‌ نحوه‌ دو تا سورة‌ مستقل‌ نيامده‌. يكي‌ سورة‌ مريمه‌، يكي‌ هم‌ سورة‌ كوثر. سورة‌ مريم‌ به‌ نام‌ حضرت‌ مريم‌ و سورة‌ كوثر به‌ نام‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها. اين‌ دو نفر دو الگو براي‌ خانمها هستند. حضرت‌ مريم‌ به‌ عنوان‌ يك‌ خانم‌ بي‌ شوهري‌ كه‌ دختر بود و خودش‌ را پاك‌ نگه‌ داشت‌ و حضرت‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها براي‌ خانمهاي‌ شوهر دار كه‌ با شوهر چگونه‌ بايد رفتار كرد و چگونه‌ بايد شوهر را احترام‌ كرد خدا در قرآن‌ نام‌ مقدسش‌ را آورده‌ و سوره‌اي‌ به‌ نام‌ اون‌ بي‌ بي‌ حضرت‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها به‌ عنوان‌ سورة‌ كوثر نازل‌ فرموده‌ است‌. حضرت‌ مريم‌ زني‌ بسيار پاك‌، دختري‌ بسيار پاك‌. استادي‌ دارد به‌ نام‌ زكريا.

 كه‌ متكفل‌ امور اوست‌. زندگي‌ او تحت‌ مراقبت‌ كامل‌ حضرت‌ زكرياست‌. حضرت‌ زكريا مريم‌ را تكفل‌ كرد تا وقتي‌ كه‌ خود حضرت‌ مريم‌ مادر شد و استاد، استاد و مربي‌ شد. حضرت‌ عيسي‌ متولد شد و مركز علم‌ و دانش‌ و كتاب‌ و نبوت‌ در زمان‌ خودش‌ بود. عيسي‌ ابن‌ مريم‌ از انبيائي‌ است‌ كه‌ تنها شايد اين‌ پيغمبره‌ كه‌ امروز در دنيا بيشترين‌ پيروان‌ را دارد. و در عالم‌ هم‌ مسلمانها او را دوست‌ دارند و هم‌ مسيحيها. با اين‌ كه‌ عمر زيادي‌ در دنيا نكرد. بعضي‌ گفته‌اند بيست‌ ونه‌ سال‌ بيشتر عمرش‌ نبود. ولي‌ در تمام‌ اين‌ مدت‌ تعليمات‌ خوبي‌ به‌ مردم‌ داد. بعضيها هستند عمرشون‌ كوتاهه‌ ولي‌ خيلي‌ مفيدند. حضرت‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها هيجده‌ سال‌ بيشتر عمر نداشت‌. ولي‌ وجود پر فايده‌اش‌ اون‌ قدر پر عظمت‌ بود كه‌ خداي‌ تعالي‌ مب‌ فرمايد و لو لا فاطمه‌، اگر فاطمه‌ نبود خداي‌ تعالي‌ پيغمبر و علي‌ را ديگه‌ خلق‌ نمي‌كرد يعني‌ در اين‌ كرة‌ زمين‌ نمي‌آورد چون‌ اونها نمي‌تونستند اون‌ طور كاري‌ كه‌ به‌ وسيلة‌ فاطمة‌ زهرا و فرزندانش‌ انجام‌ شد و مي‌شود انجام‌ بشه‌. انسان‌ گاهي‌ مي‌شه‌ عمرش‌ كمه‌ و مفيده‌. گاهي‌ هم‌ عمر زياد و مفيد باز. خدا رحمت‌ كنه‌ و به‌ همتون‌ تسليت‌ عرض‌ مي‌كنم‌ مرحوم‌ آيت‌ الله‌ العظمي‌ اراكي‌، كه‌ ديشب‌ فوت‌ كردند عمر زيادي‌ داشتند پر بركت‌. هميشه‌ مورد توجه‌ علما و دانشمندان‌ بودند و به‌ تقوا و تزكية‌ نفس‌ معروف‌ بودند و انشاء الله‌ اميدواريم‌ ديگه‌ با از دنيا رفتن‌ اين‌ بزرگاني‌ كه‌ در اين‌ چند سال‌ رحلت‌ كردند آقامون‌ حجت‌ ابن‌ الحسن‌ روحي‌ فداء تشريف‌ بيارن‌ و مردم‌ مسلمان‌ را از اين‌ نابسامانيها نجات‌ مرحمت‌ بفرمايند. حضرت‌ عيسي‌ علي‌ نبينا و آله‌ عليه‌ السلام‌، پيغمبري‌ است‌ كه‌ مردم‌ درباره‌اش‌ مختلف‌ حرف‌ زندند. يك‌ عده‌ در همان‌ زمان‌ خودش‌ گفتند كه‌ او فرزند خداست‌. چون‌ نمي‌دانستند كه‌ خدا خصوصيات‌ يك‌ بشر را نداره‌. ماها هميشه‌ هر كاري‌ كه‌ مي‌كنيم‌ با مقياس‌ فكري‌ و عقلي‌ خودمون‌ انجام‌ مي‌ديم‌. اين‌ يك‌ مطلب‌ اخلاقی‌ است‌ كه‌ من‌ مي‌خوام‌ در ضمن‌ اين‌ مطالب‌ عرض‌ كنم‌.

 و خيلي‌ بدترين‌ صفات‌ همين‌ صفته‌. كه‌ انسان‌ همه‌ چيز را با خودش‌ با افكار خودش‌ مقايسه‌ بكنه‌. و انشاء الله‌ شما كه‌ در صراط‌ مستقيم‌، در راه‌ كمالات‌ قدم‌ برمي‌ داريد اين‌ طور نباشيد. مثلا اگر كسي‌ از يك‌ ارتفاعي‌ بيافته‌ و بدنش‌ قطعه‌، قطعه‌ بشه‌ ما مي‌گيم‌ بد مردني‌ كرد. يا اگر يك‌ دفعه‌ زير ماشيني‌ بياد مي‌گيم‌ بد مردني‌ كرد. ولي‌ اگر شش‌ ماه‌، هفت‌ ماه‌ توي‌ بستر ناله‌ بكنه‌ مي‌گيم‌ طبيعي‌ مرد. ببينيد و حال‌ اين‌ كه‌ اگر فكر بكنيم‌ بهترين‌ مردن‌ را اون‌ كسي‌ كه‌ يك‌ دفعه‌ مرده‌، يك‌ دفعه‌ از دنيا رفته‌، فجعتا اون‌ زود راحت‌ شده‌ و اين‌ بد مردني‌ كرده‌. ولي‌ فكر ما، عقل‌ ما اينطوري‌ مي‌گه‌. براي‌ او دلمون‌ بيشتر مي‌سوزه‌ تا براي‌ اين‌ كه‌ توي‌ بستر پنج‌ شش‌ ماه‌ درد كشيده‌ و مرده‌. مي‌خوام‌ عرض‌ كنم‌ كه‌ يك‌ نمونه‌اي‌ از افكار ماست‌ يا مثلا وقتي‌ كه‌ از دنيا مي‌رود مجالس‌ فاتحه‌ و اطعام‌ و شب‌ هفت‌ و چهلم‌ و سالش‌ را و دعوت‌ كردن‌ اقوام‌ و خويشاوندان‌ و اينها خيلي‌ مهم‌ برگزار مي‌كنيم‌ مي‌گيم‌ تجليل‌ از مرده‌ كرد. خدا رحمتش‌ كنه‌ كه‌ خيلي‌ خوب‌ بازماندگاني‌ دارد. اما به‌ فكر اين‌ كه‌ گرفتاريهاي‌ اين‌ شخص‌ متوفي‌ را رفع‌  كنيم‌ نيستيم‌. همان‌ كه‌ خودمان‌ مي‌بينيم‌ و فكر مي‌كنيم‌، يك‌ غذايي‌ بديم‌ به‌ مردم‌ بخورند، آبروي‌ خودمونه‌. با اين‌ كه‌ مي‌دونيم‌ همين‌ پول‌ را به‌ قفرا بديم‌ ثوابش‌ بيشتره‌، براي‌ او بيشتر مفيده‌. حالا مي‌گيم‌ آبروم‌ چي‌ مي‌شه‌ باز هم‌ به‌ فكر خودمونيم‌. وقتي‌ كه‌ فاتحه‌اي‌ توي‌ مسجد گرفته‌ مي‌شه‌ و در مقابل‌ قرآن‌ صدها بي‌ ادبي‌ مي‌شود يك‌ عده‌ مي‌يان‌ اونجا مي‌نشينند، حلوا مي‌خورند، خرما مي‌خورند، چايي‌ مي‌خورند، قرآن‌ هم‌ ضمنا مي‌خونند، مي‌گيم‌ فاتحة‌ خيلي‌ مفصلي‌ بود. اما همين‌ آدم‌ اگر يك‌ مقدار رد مظالم‌ به‌ گردنش‌ باشه‌ يا استحبابااقوامش‌ حاضر نيستند رد مظالمش‌ را رد كنند همين‌ها حاضر نيستند كه‌ اگر خمسي‌ به‌ گردنش‌ هست‌، خمسش‌ را بدن‌. چون‌ ميت‌ اگر خمس‌ نداده‌ باشه‌ مديونه‌. و وقتي‌ كه‌ از دار دنيا رفت‌ بايد دينش‌ را ادا كنند و ورثه‌ حق‌ نداره‌ در اون‌ خمس‌ تصرف‌ كنند. اما به‌ فكر نيستند. نمونه‌ هايي‌ مي‌خوام‌ عرض‌ كنم‌ به‌ خاطر اين‌ كه‌ شما بدونيد اينها با افكار خودمون‌ با حقايق‌ روبه‌ رو مي‌شيم‌. اگر ما يك‌ قبري‌ را بريم‌ ببينيم‌ خرابه‌، براي‌ اون‌ بدني‌ كه‌ در زير خاك‌ خوابيده‌ يا اون‌ كسي‌ كه‌ اون‌ زير هست‌ احترامي‌ قائل‌ نيستيم‌ . اما اگر ديديم‌ خيلي‌ مرتب‌ ساختن‌ و اطرافش‌ را اهميت‌ دادن‌ احترام‌ قائليم‌. هميشه‌ با ديد خودمون‌ با فكر خودمون‌ با حقايق‌ روبه‌ رو مي‌شيم‌. عيسويها كه‌ خوب‌ با افكار خودشون‌ با حقيقت‌ رو به‌ رو شدند. افكار اونها اين‌ بود، افكار ماها هم‌ شايد اين‌ باشه‌ كه‌ مگر مي‌شه‌ يك‌ دختر در ميان‌ مسجد با مردي‌ تماس‌ نداشته‌ باشه‌ و حامله‌ بشه‌. پس‌ حتما ما قبول‌ مي‌كنيم‌ دختر خيلي‌ پاكه‌، خيلي‌ به‌ اصطلاح‌ عابده‌ است‌، كار گناه‌ نكرده‌ ولي‌ خوب‌ خدا، خدا را مخصوصا نشناسن‌. بگن‌ تو خانة‌ خدا بوده‌ پس‌ با خدا ازدواج‌ كرده‌. و اين‌ فرزند خداست‌ رو افكار خودشون‌. تا جايي‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ به‌ حضرت‌ عيسي‌ مي‌گه‌ كه‌ يا عيسي‌ انت‌ قلت‌ لناس‌ اتخذوني‌ و امي‌ الاه‌، تو به‌ مردم‌ گفتي‌ كه‌ من‌ و مادرم‌ دو تا خداهستيم‌ در مقابل‌ خدا. حضرت‌ عيسي‌ مي‌گه‌ كه‌ اگر من‌ گفته‌ بودم‌ كه‌ تو مي‌دونستي‌. تعلم‌ ما في‌ قلبي‌ من‌ در دل‌ من‌ هر چه‌ هست‌ تو مي‌دوني‌، حتي‌ داره‌ توي‌ دل‌ من‌ را، من‌ كه‌ مي‌دوني‌ نگفتم‌، خداي‌ تعالي‌ هم‌ همين‌ را مي‌خواد، بدونه‌ مردم‌ بدونن‌ كه‌ حضرت‌ عيسي‌ اين‌ جور فكري‌ نداشته‌. و اين‌ كلام‌ را نگفته‌. اگر يك‌ وقتي‌ با يك‌ مسئله‌اي‌ روبرو شديد كه‌ عقلتون‌ نتونست‌ تحليلش‌ كنه‌ حمل‌ بر صحت‌ باز هم‌ بايد بكنيد. منتظر باشيد ببينيد حقيقت‌ چيه‌؟ خيلي‌ ار اوقات‌ هست‌ كه‌ انسان‌ يك‌ چيزي‌ را فكر مي‌كنه‌ و حقيقت‌ غير از اون‌ فكري‌ است‌ كه‌ اون‌ كرده‌. خيلي‌ از اوقات‌.

 مخصوصا دربارة‌ تهمتهايي‌ كه‌ به‌ مردم‌ زده‌ مي‌شه‌. دربارة‌ ديگران‌ خيلي‌ مواظب‌ باشيد. من‌ يكي‌ از چيزهايي‌ كه‌ متأسفم‌، متأسفانه‌ خانمها نتونستن‌ هنوز خودشون‌ را در اين‌ جهت‌ درست‌ كنند و جدا ازتون‌ مي‌خوام‌ اين‌ را در خودتون‌ اصلاح‌ كنيد حرف‌ زدن‌ بي‌ خود. حرف‌ زدنهاي‌ بيهوده‌. حضرت‌ مريم‌ را خدا گفت‌ كه‌ من‌ اصلا حرف‌ نمي‌زنم‌ امروز. شما هم‌ يك‌ خرده‌ خودتون‌ را تمرين‌ بديد حرف‌ كمتر بزنيد. واسه‌ اين‌ كه‌ بعضيها سختشونه‌ بنشينند حرف‌ نزنن‌. كه‌ فكر خدا و به‌ ياد خدا باشند. شما نگيد ما شماها را مي‌گم‌، من‌ صحبتهاي‌ شما را مي‌گم‌. ما نيامديم‌ مردم‌ كوچه‌ و بازار را اصلاح‌ كنيم‌. ما اينجا مي‌خواييم‌ شماها را اصلاح‌ كنيم‌. خانمي‌ كه‌ الان‌ شما گفتيد همين‌ بر خلاف‌ اون‌ عرضي‌ بود كه‌ من‌ كرد. صحبت‌ كم‌ بكنيد. اگر افراد به‌ شما مي‌گن‌ شما اشتباه‌ مي‌كنيد شما يك‌ فكري‌ بكنيد ببينيد اگر اشتباه‌ مي‌كنيد، اشتباه‌ نكنيد. بعضيها مي‌گن‌ دشمن‌ انسان‌ را بهتر تربيت‌ مي‌كنه‌ تا دوست‌. به‌ جهت‌ اين‌ كه‌ دشمن‌ ذره‌ بين‌ گذاشته‌ روي‌ يك‌ كار اشتباه‌ بكنيد فورا تذكر بهتون‌ مي‌ده‌، سرزنشتون‌ بكنه‌، به‌ رختون‌ بكشه‌، و دوست‌ نه‌ همة‌ بديهاي‌ شما را به‌ رختون‌ نمي‌كشه‌ و شما متوجه‌ نمي‌شيد. پس‌ دشمن‌ را انسان‌ بايد دوست‌ داشته‌ باشه‌ حتي‌! كه‌ اوست‌ كه‌ عيب‌ من‌ را ظاهر مي‌كنه‌. اگر در دست‌ شما جواهري‌ باشد يك‌ نفر مي‌ياد مي‌گه‌ اين‌ چيه‌ تو دستت‌؟ بيانداز، شما مي‌اندازيد. بيشتر محكم‌ نگهش‌ مي‌داريد. تا مي‌تونيد كم‌ حرف‌ بزنيد. بدتر از اون‌ خانمهايي‌ كه‌ به‌ شما اعتراض‌ مي‌كنند و سرزنشتون‌ مي‌كنند شما هستيد كه‌ در كاري‌ كه‌ مربوط‌ به‌ شما نيست‌ وارد بشيد. من‌ يك‌ وقتي‌ يادمه‌ با يكي‌ از خوبان‌ زندگي‌ مي‌كردم‌ شايد سالها زندگي‌ مي‌كردم‌. گفتم‌ تو مي‌دوني‌ فلاني‌ با من‌ چه‌ نسبتي‌ داره‌؟ گفت‌ كه‌ ضرورت‌ نداشته‌ من‌ تحقيق‌ كنم‌. يكي‌ از نزديكان‌ ما بود. گفتم‌ مي‌دوني‌ اين‌ كه‌ مي‌ياد اينجا مي‌ره‌، مثلا صحبت‌ مي‌كنه‌ با من‌ چه‌ نسبتي‌ داره‌؟ گفت‌ من‌ ديدم‌ لازم‌ نيست‌ بدونم‌، گفت‌ كه‌ لازم‌ نيست‌ كه‌ من‌ بدونم‌. براي‌ شما چه‌ لزومي‌ داره‌ كه‌ بدونيد كي‌ چه‌ كاره‌ است‌. دربارة‌ يكي‌ از زهاد ثمانيه‌ مي‌گن‌ كه‌ مدتها گريه‌ مي‌كرد در خانة‌ خدا، توبه‌ مي‌كرد. گفتند چرا گريه‌ مي‌كني‌، توبه‌ مي‌كني‌، چي‌ مي‌گي‌، چرا ناراحتي‌ تو كه‌ گناه‌ نمي‌كني‌؟ گفت‌ كه‌ شاگردي‌ داشتم‌ اين‌ مادرش‌ فوت‌ كرد من‌ پرسيدم‌ ازش‌ كه‌ مادرت‌ كه‌ فوت‌ كرد پدرت‌ ازدواج‌ كرد ديگه‌ يا نه‌؟ بعد با خودم‌ گفتم‌ به‌ تو چه‌ ارتباطي‌ داره‌. اين‌ حرف‌ لغو را چرا زدي‌. و براي‌ اين‌ گريه‌ مي‌كنم‌.

 خيلي‌ كوشش‌ بكنيد آية‌ شريفة‌ قرآن‌ را عمل‌ كنيد كه‌ مي‌فرمايد و لا تجسسوا. تجسس‌ از حال‌ همديگر ضرورت‌ نداره‌، همچي‌ كه‌ ضرورت‌ داره‌ فقط‌ بپرسيد. اين‌ كه‌ مي‌خواي‌ بنشينيد با يك‌ هم‌ مسلكت‌، هم‌ راهت‌، هم‌ فكرت‌، با اين‌ خانمي‌ كه‌ اهل‌ تزكية‌ نفسي‌ بگي‌ كه‌ فلاني‌ چكارة‌ توئه‌، فلاني‌ كيه‌ توئه‌؟ بجاي‌ اين‌ بپرس‌ بگو من‌ گاهي‌ تو نماز توجهم‌ سلب‌ مي‌شه‌ چكار كنم‌ تو كه‌ بزرگتري‌، تو كه‌ بيشتر از من‌ كار كردي‌. چه‌ فايده‌ داره‌ بعضي‌ حرفها. به‌ خدا قسم‌ شماها اگر يك‌ كلمه‌ از اين‌ حرفها بزنيد بدتر از غيبتي‌ است‌ كه‌ ديگران‌ مي‌كنند. شماها خيلي‌ حواستون‌ جمع‌ باشه‌ در عين‌ اين‌ كه‌ خيلي‌ از شماها همين‌ طوريد خدا حفظتون‌ كنه‌ من‌ جمع‌ زيادي‌ از شماها را مي‌شناسم‌ كه‌ كوچكترين‌ حرف‌ لغو، حرف‌ بيهوده‌ نمي‌زنيد. و من‌ اين‌ مجلس‌  كه‌ صحبت‌ مي‌كنم‌ نواقص‌ را مي‌گم‌ و براي‌ اونهايي‌ كه‌ نواقصي‌ دارند عرض‌ مي‌كنم‌. اين‌ معناش‌ اين‌ نيست‌ كه‌ همهتون‌ اينطوريد. نه‌، اما اگر يك‌ نفر توي‌ شماها باشه‌ كه‌ چيزي‌ را كه‌ نمي‌خواد، روايت‌ دارد، كه‌ ترك‌ مالا يعني‌، يعني‌ اونچه‌ را كه‌ قصد نداره‌. همينجور آقا چرا خانم‌ اين‌ را پرسيدي‌؟ همين‌ طوري‌، هميني‌ كه‌ گفتي‌ همين‌ طوري‌ يعني‌ لغو حرف‌ زدي‌، بيهوده‌ حرف‌ زدي‌. يعني‌ تو از صراط‌ مستقيم‌ خارج‌ شدي‌. يعني‌ تو مؤمن‌ نيستي‌. قد افلح‌ المؤمنون‌ الذينهم‌ عن‌ اللغو معرضون‌. مؤمن‌ نيستي‌ ديگه‌. فلان‌ خانم‌ چيكارة‌ توئه‌؟ به‌ تو چه‌. چون‌ همين‌ تجسسها سبب‌ ميشه‌ كه‌ غيبت‌ بوجود بياد. ببينيد و لا تجسسوا، جملة‌ بعد خدا فوري‌ ميگه‌ و لا يغتب‌ بعضكم‌ بعضا. غيبت‌ نكنيد. چون‌ شما وقتي‌ كه‌ پرسيديد كه‌ فلاني‌ چطوره‌، كيه‌؟ آن‌ جواب‌ دهنده‌ هم‌ كه‌ مخصوصا اگر يك‌ فرد عادي‌ باشه‌، پر حرف‌. مي‌نشينه‌ از زندگي‌ آن‌ فرد صحبت‌ ميكنه‌. بالاخره‌ يك‌ جمله‌اي‌ آخرش‌ ميگه‌ غيبت‌ ميشه‌. و تو او را به‌ غيبت‌ انداخته‌اي‌. تجسس‌ كه‌ مي‌كنيد همينطوري‌ ميشه‌.

 در عين‌ اينكه‌ بايد از گرفتاريهاي‌ اشخاص‌ تجسس‌ كنيد. يك‌ نفري‌ هست‌ مثلا فرض‌ كنيد يك‌ مشت‌ گرفتاري‌ داره‌. اين‌ را هيچ‌ اهميت‌ نميدي‌ با اينكه‌ ميدوني‌. اما مي‌خواي‌ فقط‌ بدوني‌ كه‌ توي‌ خونه‌ چيكار ميكنه‌؟ چه‌ حركتي‌ داره‌؟ چند تا بچه‌ داره‌؟ شوهرش‌ چيكاره‌ است‌؟ به‌ شما چه‌. خيلي‌ كوشش‌ بكنيد كه‌ يكي‌ از تعليماتي‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ در قرآن‌ در ارتباط‌ با حضرت‌ مريم‌ ميده‌ اينه‌ كه‌ انسان‌ يك‌ قدري‌ خودش‌ را بسازه‌ در كم‌ حرف‌ زدن‌ و بلكه‌ حرف‌ نزدن‌. اني‌ نظرت‌ الي‌ الرحمن‌ صما و لم‌ يكلم‌ يوما انسيا. من‌ امروز با هيچكس‌ صحبت‌ نمي‌كنم‌. بزرگترين‌ رياضت‌ براي‌ بعضي‌ از خانمها اينه‌ كه‌ نيم‌ ساعت‌ صحبت‌ نكنند. گاهي‌ تنهايي‌ هم‌ با خودشون‌ صحبت‌ ميكنند. مي‌فرمايد اگر سخن‌ نقره‌ باشه‌، سكوتش‌ طلاست‌! مگر اينكه‌ صددرصد طلا باشه‌ حرفهايتون‌. در اثر حرف‌ زدن‌ همة‌ تهمتها، حسادتها، غيبتها، دروغها، اينها بوجود مي‌آيد. در اثر حرف‌ زدن‌. من‌ خدمت‌ يكي‌ از اولياء خدا رفتم‌ نشستم‌. ايشان‌ يك‌ ساعت‌ تقريبا من‌ پيشش‌ بودم‌. يك‌ كلمه‌ حرف‌ نزد. بعد نشستم‌ فكر كردم‌ گفتم‌ در اين‌ تربيت‌ من‌ اين‌ يك‌ ساعت‌ حرف‌ نزدن‌ او بهتر از چند ساعت‌ صحبت‌ كردن‌ فلان‌ استاد ديگه‌اي‌ كه‌ ما داشتيم‌ بود. حالا نمي‌خوام‌ او را شرح‌ بدم‌ كه‌ چطور ميشه‌ با حرف‌ نزدن‌ مرا تربيت‌ كرد. خيلي‌ كوشش‌ بكنيد كه‌ حرف‌ زياد نزنيد. به‌ كار كسي‌ هم‌ كار نداشته‌ باشيد. تجسس‌ هم‌ در زندگي‌ مردم‌ نكنيد. اذا كنت‌ في‌ بيت‌ الغير، يك‌، حضرت‌ لقمان‌ يكي‌ از تعليماتش‌ اينه‌ كه‌ بهتر از همة‌ جواهرات‌ عالم‌ بوده‌، اينجور تعبير دارم‌. حالا روايتش‌ مفصله‌. مي‌فرمايد اذا كنت‌ في‌ بيت‌ الغير فاحفظ‌ عينيك‌. وقتي‌ توي‌ خونة‌ مردم‌ بودي‌ حتي‌ چشمت‌ را حفظ‌ كن‌. اينور آنور نگاه‌ نكن‌. لازم‌ نباشه‌ نگاه‌ بكني‌ ببيني‌ پشت‌ اين‌ پرده‌ چي‌ هست‌. يكي‌ از كارهاي‌ غلط‌ همينه‌. يك‌ كسي‌ دخترش‌ را عروس‌ ميكنه‌. بريم‌ ببينيم‌ جهازش‌ چيه‌؟ به‌ تو چه‌ كه‌ جهازش‌ چيه‌؟! چشم‌ و هم‌ چشمي‌ اونهم‌ مجبور ميشه‌ بره‌ يك‌ مقداري‌ اثاثيه‌ براي‌ خانه‌اش‌ كرايه‌ بكنه‌ كه‌ روز اول‌ كه‌ مي‌آيند خانة‌ اونها، بگه‌ اين‌ جهازيه‌ است‌ و آبرو براي‌ خودش‌ حفظ‌ بكنه‌. چه‌ لباسي‌ پوشيده‌؟ بره‌ چند هزار تومان‌ پول‌ كراية‌ يك‌ پيراهن‌ بده‌ كه‌ يك‌ شب‌ مي‌خواد… حرامه‌ بر هر زني‌ چه‌ ثروتمند باشه‌ چه‌ كم‌ پول‌. كه‌ اين‌ پيراهن‌ مخصوصي‌ كه‌ عروسها برشون‌ مي‌كنند و فقط‌ به‌ درد يك‌ شب‌ ميخوره‌، آن‌ را چه‌ كرايه‌ بكنه‌ چه‌ تهيه‌ بكنه‌ براي‌ آن‌ خانواده‌. چه‌ خانوادة‌ عروس‌ باشه‌ چه‌ خانوادة‌ داماد. حرامه‌ تهيه‌اش‌، اسرافه‌. چرا اينقدر حواستون‌ پرته‌. تجسس‌ وقتي‌ كه‌ وارد خونة‌ كسي‌ ميشيد، به‌ ما چه‌، ما كه‌ نمي‌خواهيم‌ در زندگي‌ آنها شريك‌ باشيم‌. چقدر جهازيه‌ داره‌؟ بريم‌ جهازيه‌اش‌ را ببينيم‌. آن‌ هم‌ بيچاره‌ مجبور ميشه‌ يا خجالت‌ بكشه‌ يا اينكه‌ تفاخر كنه‌ كه‌ هر دويش‌ بده‌، براي‌ اونهم‌ بده‌. گردنش‌ را راست‌ مي‌گيره‌، ما اينجور چيز تهيه‌ كرديم‌. پدر شوهرمون‌ را درآورديم‌. يا اينجوري‌ گردن‌ را اينجوري‌ بگيره‌ يا خجالت‌ بكشه‌ كه‌ يك‌ چند تا دروغ‌ بگه‌ كه‌ ما بعله‌، خودمون‌ نخواستيم‌ مثلا. مادر داماد بگه‌ من‌ خودم‌ نخواستم‌ كه‌ جهازيه‌ بياورند. بايد بهش‌ گفت‌ كه‌…. واقعاها. اينقدر پستي‌ براي‌ يك‌، البته‌ شماها كه‌ انشاء الله‌ همينجور داريد تربيت‌ ميشيد و پيش‌ ميريد. اما حواستون‌ جمع‌ باشه‌، حتي‌ نريد. بريم‌ ببينيم‌ كه‌ جهازيه‌ چي‌ داره‌؟ همين‌ سبب‌ ميشه‌ كه‌ آنها را به‌ گناه‌ بيندازيد. به‌ شما چه‌؟ هيچي‌ ندارم‌. يا همه‌ چيز دارم‌ به‌ شما چي‌ ميرسه‌؟ بريم‌ ببينيم‌ زندگي‌ فلاني‌ چطوريه‌؟ اذا كنت‌ في‌ بيت‌ الغير فاحفظ‌ عينيك‌. چشمت‌ را حفظ‌ كن‌. من‌ يك‌ نفر از اولياء خدا را منزلمون‌ دعوت‌ كردم‌ يك‌ وقتي‌. اون‌ از در وارد شد سرش‌ پائين‌ بود آمد يك‌ گوشه‌اي‌ نشست‌. رفتيم‌ غذا آورديم‌، فلان‌ و اينها، همه‌ چي‌. بعد يكي‌ از دوستان‌ از او سؤال‌ كرده‌ بود كه‌ ملاحظه‌ كرديد فلاني‌ فرشش‌ چه‌ جوري‌ بود؟ ما آنوقت‌ طلبه‌ بوديم‌ در قم‌. گفت‌ نه‌ من‌ نگاه‌ نكردم‌، فرش‌ زير پايش‌ها، گفت‌ نه‌ من‌ توجه‌ نكردم‌. من‌ خودمم‌ هم‌ يك‌ همچين‌ برخوردي‌ با يكي‌ داشتم‌. رفته‌ بوديم‌ با يكي‌ از اساتيد، با يكي‌ از اولياء خدا در خانة‌ يك‌ طلبه‌اي‌. زندگيش‌ يك‌ خورده‌اي‌ مرفه‌ بود بحمدالله‌. آن‌ سرش‌ پائين‌، رفت‌ آنجا نشسته‌ بود. و ما هم‌ داشتيم‌ صحبت‌ مي‌كرديم‌. يعني‌ ايشان‌ براي‌ من‌ حرف‌ ميزد. وقتي‌ آمديم‌ بيرون‌ مثل‌ اينكه‌ اصلا از اطاق‌ نيامده‌. واقعا نيامده‌ بودها. مثل‌ اينكه‌ اصلا نديده‌ بود. گفتم‌ ديديد عكس‌ فلاني‌ را ايشان‌ زده‌ بود توي‌ اطاقش‌؟ گفت‌ نه‌ من‌ توجه‌ نكردم‌. ديديد توي‌ طاقچه‌اي‌ چي‌ گذاشته‌ بود؟ گفت‌ نه‌، من‌ نديدم‌. چشمش‌ را انسان‌ حفظ‌ ميكنه‌. برعكس‌ بعضي‌ها هستند آقا اين‌ فرش‌ را چند خريدي‌؟ اين‌ دستبافه‌ يا ماشينيه‌؟ آن‌ يكي‌ نميدونيم‌ چي‌ چطوره‌. آن‌ چيز چطوره‌. همة‌ مسائل‌ را مي‌خواهند در ظرف‌ چند دقيقه‌اي‌ كه‌ آمده‌اند مهماني‌، همه‌ را تحقيق‌ كنند و بعد هم‌ بروند به‌ شوهرشون‌ بگويند. خانمها يك‌ عده‌ هستند اين‌ اخلاق‌ بد را ممكنه‌ داشته‌ باشند كه‌ خصوصيات‌ زنهاي‌ ديگه‌ را به‌ شوهرهايشون‌ بگند. بدترين‌ گناهه‌، نكنيد. خانم‌ فلاني‌ اخلاقش‌ اينطوره‌. اينطور جواهرات‌ داره‌، اينطور زينت‌ آلات‌ داره‌، حيف‌ گوشت‌ و برنج‌ كه‌ به‌ دست‌ اين‌ خانم‌ دادند، غذا را خراب‌ كرده‌. اين‌ چي‌ بود امشب‌ به‌ ما داد. حالا رفته‌، اين‌ نمك‌ شناسيشه‌. يك‌ وقت‌ خداي‌ نكرده‌ يك‌ همچين‌ چيزهايي‌ براي‌ شماها، ببينيد مثل‌ يك‌ هواپيما كه‌ داره‌ با سرعت‌ ميره‌. يكدفعه‌ چهار پنج‌ هزار پا خودش‌ را بيندازه‌ پائين‌. چه‌ وضعي‌ بوجود مي‌آيد؟! اينجوري‌ شماها مي‌ريد پائين‌. كارهاي‌ عاديتون‌ هم‌ شايد بعضي‌هاتون‌ باشه‌. خيلي‌ ساده‌، كه‌ بعله‌ ما خوب‌ رفتيم‌ آنجا غذا خورديم‌. عجب‌ غذايي‌ درست‌ كرده‌ بود. نمك‌ نداشت‌، شور بود، نميدونم‌ گوشتش‌ نپخته‌ بود. در دستورات‌ اينه‌ كه‌ اگر شما توي‌ ظرف‌ غذاتون‌ فضلة‌ موش‌ ديديد، شما حق‌ نداريد به‌ ديگران‌ بگيد. بگيد اين‌ فضلة‌ موش‌ اينجا هست‌. خودت‌ نخور. من‌ پهلوي‌ يكي‌ از اولياء خدا نشسته‌ بودم‌ در يك‌ مجلس‌ مهماني‌. اين‌ روزه‌ بود. روز بود اين‌ دعوت‌ كرده‌ بود. من‌ ميدونستم‌ ايشان‌، گفتم‌ شما روزه‌ هستيد چطور اينجا دعوتيد؟ گفت‌ خوب‌ اين‌ اصرار كرده‌ من‌ نميتونم‌. من‌ خيال‌ كردم‌ اين‌ روزه‌اش‌ را ميخواد بخوره‌. من‌ رفتم‌ سر سفره‌ حالا همة‌ جمعيت‌ هم‌ دارند غذا مي‌خورند و هستند. اين‌ برنجها را هي‌ برميداشت‌ هي‌ كود ميكرد هي‌ پخشش‌ ميكرد، مشغول‌ بود. همه‌ هم‌ مشغول‌ غذا خوردن‌. فقط‌ من‌ متوجه‌ شدم‌ يك‌ سر سوزن‌ غذا نخورد و جوري‌ رفتار كرد كه‌ صاحبخانه‌ خيال‌ كرد غذا خورده‌. شما اينقدر بعضي‌ها ملاحظه‌ مي‌كنند صاحبخانه‌ را كه‌ اون‌ دلش‌ نياد كه‌ چرا فلاني‌ روزه‌ است‌ روزي‌ كه‌ ما او را دعوت‌ كرديم‌؟ شما غذايش‌ را خوردي‌ آمدي‌ توي‌ خانه‌ از او مذمت‌ ميكني‌؟ از غذايش‌ مذمت‌ ميكني‌؟!

 زبانتون‌ را حفظ‌ كنيد در شئون‌ مختلف‌. من‌ اگر بخوام‌ اين‌ ريزه‌ كاريها را بگم‌ كه‌ همه‌اش‌ سقوط‌، سقوطه‌ براي‌ شماها حاصل‌ ميشه‌. يعني‌ اگر گوش‌ نديد سقوط‌ مي‌كنيد. راه‌ خدا از اين‌ جهت‌ سخته‌، از مو باريكتره‌. و از جهتي‌ هم‌ از هر چيزي‌ آسونتره‌. خوبيهاي‌ دوستتون‌ را بايد هميشه‌ بگيد. گاهي‌ ما مثلا يك‌ جائي‌ غذا خورديم‌ واقعا گاهي‌ مثلا يكي‌ مي‌پرسه‌ غذا چي‌ بود؟ ميگم‌ يادم‌ نيست‌. واقعا يادم‌ نبوده‌. مكرر پيش‌ آمده‌. بايد بنشينم‌ فكر كنم‌ ما امروز چي‌ خورديم‌ تا بتونم‌ بگم‌ كه‌ بعله‌، فلان‌ غذا. انسان‌ رفته‌ شكمش‌ سير شده‌ آمده‌، چيكار داره‌ كه‌ غذاش‌ خوب‌ بود يا بد بود. البته‌ اگر خوب‌ بود تعريف‌ كنيد. آنهم‌ لازم‌ نيست‌، واجب‌ نيست‌ تعريف‌ كنيد. بعضي‌ها يك‌ جوري‌ تعريف‌ مي‌كنند كه‌ ديشب‌ رفتم‌ يك‌ جا شام‌، امروز هم‌ رفتم‌ يك‌ جا. امروز عجب‌ غذاي‌ خوبي‌ بود. ديشب‌ حالا غذايش‌ بد بود. اين‌ امروز خوب‌ بود، اين‌ معنايش‌ اونه‌. خيلي‌ حواستون‌ جمع‌ باشه‌ در هميني‌ كه‌ ميگيد امروز بهتر بود يا خوب‌ بود. فلاني‌ آدم‌ خوبيه‌. من‌ از يكي‌ از آدمهاي‌ مقدس‌ پرسيدم‌ كه‌ فلاني‌ چطوره‌؟ گفت‌ فلانكس‌ خوبه‌. من‌ دارم‌ از اين‌ سؤال‌ ميكنم‌، ميگم‌ اين‌ چطور آدميه‌، اون‌ داره‌ يكي‌ ديگه‌ را ميگه‌. يعني‌ فلاني‌ بد آدميه‌. اينجور برخوردها نداشته‌ باشيد. به‌ فكر عيوب‌ خودتون‌ باشيد به‌ فكر عيوب‌ مردم‌ نباشيد. شما خودتون‌ عيبهايتون‌ را بسنجيد ببينيد چيه‌؟ مردم‌ زياد حرف‌ ميزنند. خوب‌ بزنند، به‌ شما چه‌؟ مردم‌ غيبت‌ مي‌كنند، به‌ شما چه‌؟ اينجا بگو كه‌ من‌ نبايد غيبت‌ بكنم‌، من‌ نبايد حرف‌ زيادي‌ بزنم‌.

 حضرت‌ عيسي‌ علي‌ نبينا و آله‌ و عليه‌ السلام‌، از روز اول‌ حرف‌ ميزد منتهي‌ حرفهاي‌ حكمت‌آميز. همه‌اش‌ طلا. اني‌ عبد الله‌. من‌ بندة‌ خدا هستم‌. اول‌ اين‌ را تثبيت‌ ميكنه‌. كسي‌ كه‌ بندة‌ خداست‌ اين‌ دو تا لبش‌ بدون‌ اذن‌ خدا نبايد حركت‌ بكنه‌، حرف‌ بيخود بزنه‌. اني‌ عبد الله‌. آتاني‌ الكتاب‌. من‌ روي‌ مدرك‌ حرف‌ ميزنم‌. همينجوريه‌ها. من‌ كتاب‌ دارم‌. آتاني‌ الكتاب‌. به‌ من‌ خدا كتاب‌ عنايت‌ كرده‌. و جعلني‌ نبيا. از روي‌ كتاب‌ كه‌ حرف‌ ميزنم‌ بمانه‌. من‌ را خداي‌ تعالي‌ نبي‌ خودش‌ قرار داده‌ يعني‌ از طرف‌ خدا هم‌ حرف‌ ميزنم‌. و جعلني‌ نبيا و جعلني‌ مباركا. من‌ را خداي‌ تعالي‌ پر بركت‌ قرار داده‌، حرفهايم‌ هر كس‌ عمل‌ بكنه‌ بركت‌دار ميشه‌. وجودم‌ با بركته‌. هر كجا پا بگذارم‌ آنجا پر بركت‌ ميشه‌. و جعلني‌ مباركا. و بعد ميگه‌ خدا به‌ من‌، حالا چي‌ گفته‌ كه‌ كتاب‌ دارم‌ و خدا به‌ من‌ وحي‌ كرده‌ و اينها. چي‌ گفته‌ خداي‌ تعالي‌؟ و اوصاني‌ بالصلاة‌. اول‌ گفته‌ نماز بخون‌. عبادت‌ فردي‌، عبادت‌ تكي‌، عبادت‌ تنهايي‌. نماز بهترين‌ كارهاست‌. الصلاة‌ خير موضوعا. نماز بهترين‌ موضوعاته‌. كسي‌ كه‌ مي‌خواد زياد بخونه‌ كسي‌ هم‌ كه‌ نمي‌خواد كمتر بخونه‌. خسته‌ شدي‌، كم‌ بخون‌. حالش‌ را داري‌ زياد بخون‌. و الزكاة‌. عبادت‌ اجتماعي‌. للصلاة‌ و الزكاة‌ ما دمت‌ حيا. آقا اين‌ مرحله‌امون‌ كي‌ تمام‌ ميشه‌؟ هر وقت‌ خودت‌ تمام‌ شدي‌؟ مرحله‌، بعضي‌ها فكر مي‌كنند مراحلشون‌ تمام‌ شد. رفته‌ رسيده‌ به‌ مرحلة‌ بالا. حالا تازه‌ شروع‌ كرده‌ به‌ ترس‌. از مرحلة‌ استقامت‌ هم‌ پائين‌تر. اعوجاجي‌ در راهش‌ داره‌. از صراط‌ مستقيم‌ حتي‌ پائين‌تر. انسان‌ يك‌ مرحله‌اي‌ را كه‌ انجام‌ ميده‌ فكر نكنه‌ اين‌ مرحله‌ را بايد تركش‌ كنه‌. نخير اين‌ را هي‌ بايد تقويتش‌ كنه‌. شما توبه‌ كه‌ كرديد به‌ سوي‌ خدا حركت‌ كردي‌، بايد بعدش‌ اين‌ توبه‌ات‌ را تقويت‌ كني‌. اگر بنا باشه‌ متوقف‌ بشي‌، باز دو مرتبه‌ كه‌ بايد مرحلة‌ توبه‌ را بگذروني‌. توبه‌ و استقامت‌ و اينها را بايد با قدرت‌، تا پايان‌ امر داشته‌ باشي‌. هي‌ زياد بشه‌. نميشه‌ بگيم‌ ما پاية‌ ديوار را كه‌ درست‌ كرديم‌، پاية‌ ديوار را مي‌كنيم‌ آن‌ بالايش‌ را درست‌ مي‌كنيم‌. نه‌ پايه‌ را كه‌ بكني‌ آن‌ بالايش‌ هم‌ خراب‌ ميشه‌. تقويت‌ كنيد خودتون‌ را. ما دمت‌ حيا. تا من‌ زنده‌ هستم‌ بايد اين‌ كارها را بكنم‌. يعني‌ عبادت‌ فردي‌ و عبادت‌ اجتماعي‌. ما دمت‌ حيا. و برا بوالدتي‌. به‌ مادرم‌ مهرباني‌ بكنم‌، نيكي‌ بكنم‌. دربارة‌ حضرت‌ يحيي‌ كه‌ اول‌ سوره‌ بود، و برا بوالديه‌. يعني‌ نيكي‌ به‌ پدر و مادر. حضرت‌ عيسي‌ چون‌ پدر نداشت‌، و برا بوالدتي‌. كوشش‌ بكنيد به‌ مادرتون‌ محبت‌ كنيد. گفتم‌ بهتون‌ مادر شوهر هم‌ مثل‌ مادر خودتونه‌. مادر خودتون‌ هم‌ مثل‌ مادر خودتونه‌. معلمتون‌ هم‌، ما يك‌ پيرزني‌ بود براي‌ ما درس‌ قرآن‌ داد. من‌ را در سن‌ پنج‌ سالگي‌ فرستادنم‌ درس‌ قرآن‌، به‌ ما يك‌ دوره‌ درس‌ قرآن‌ داد. تا وقتي‌ كه‌ زنده‌ بود من‌ مي‌رفتم‌ مثل‌ مادر ازش‌ احوال‌ مي‌پرسيدم‌، احترامش‌ مي‌كردم‌. بهش‌ مي‌گفتند ملاباجي‌. خوب‌ بايد انسان‌ معلمينش‌ را، من‌ علمني‌ حرفا فقد صيرني‌ عبدا. كسي‌ يك‌ كلمه‌ به‌ من‌ حرف‌ تعليم‌ بده‌ من‌ را بندة‌ خودش‌ كرده‌. امير المؤمنين‌ داره‌ اين‌ جمله‌ را مي‌فرمايد. آنوقت‌ شما، افرادي‌ هستند كه‌ تحت‌ تعليمات‌ آنها هستيد، چيزهايي‌ به‌ شما تعليم‌ دادند. خيلي‌ كوشش‌ بكنيد كه‌ به‌ آنها هم‌ مثل‌ مادر و مثل‌ مادرشوهر احترام‌ كنيد. و برا بوالدتي‌. و لم‌ اك‌ جبارا شقيا. من‌ خدا بهم‌ وصيت‌ كرده‌ كه‌ من‌ جبار نباشم‌. جبار اگر شديد، جبار يعني‌ چي‌؟ يعني‌ مجبور كننده‌. كسي‌ را انسان‌ مجبور بكنه‌ كه‌ يك‌ كاري‌ برايش‌ بكنه‌. جبار آن‌ كسي‌ است‌ كه‌ يك‌ جوري‌ حركت‌ كنه‌ كه‌ مردم‌ خيال‌ كنند بايد بهش‌ خدمت‌ كنند. بايد كمكش‌ كنند. جبار آن‌ كسي‌ است‌ كه‌ يك‌ كسي‌ را مجبور به‌ يك‌ كار بكنه‌، ته‌ دلش‌ راضي‌ نباشه‌. به‌ رو گرفت‌ ما را مجبورمون‌ گرفت‌ فلان‌ كار را بكنيم‌. ما را به‌ رو گرفت‌. ما را مثلا فرض‌ كنيد توي‌ مجلسي‌ يك‌ كاري‌ بكنه‌ كه‌ يك‌ كسي‌ يك‌ كاري‌ كه‌ نمي‌خواد مجبور بشه‌ بكنه‌. اين‌ ميشيد جبار، جابر. شقي‌ هم‌ نباشه‌. انسان‌ وقتي‌ جبار شد، شقي‌ هم‌ هست‌. شقي‌ يعني‌ چي‌؟ يعني‌ بدبخت‌. ماها خيال‌ ميكنيم‌ عجب‌ خوب‌ شده‌! من‌ تا به‌ يك‌ كسي‌ نگاه‌ ميكنم‌ مي‌فهمه‌ من‌ يك‌ توقعي‌ ازش‌ دارم‌، فورا توقع‌ ما را عملي‌ ميكنه‌. چه‌ شخصيتي‌! نخير. تو شقي‌ترين‌ افراد هستي‌. بخاطر اينكه‌ مردم‌ نمي‌تونند با صفا با تو زندگي‌ بكنند. جبارا شقيا. و السلام‌ علي‌، سلام‌ بر من‌، يعني‌ سلامتي‌، يعني‌ رحمت‌ پروردگار. روزي‌ كه‌ متولد شدم‌. چه‌ خوبه‌ انسان‌ از روز تولد تا روز قيامت‌ سالم‌ باشه‌، قلب‌ سالم‌، دل‌ سالم‌. و السلام‌ علي‌ يوم‌ ولدت‌ و يوم‌ اموت‌ و يوم‌ ابعث‌ حيا. خدا آنوقت‌ مي‌فرمايد ذلك‌ عيسي‌ بن‌ مريم‌. اينه‌ عيسي‌ بن‌ مريم‌. بندة‌ خداست‌ عيسي‌ بن‌ مريم‌ نه‌ فرزند خدا.

 اين‌ سورة‌ مباركه‌ را همه‌اتون‌ معناهايش‌ را ديديد و با حسن‌ ظن‌ البته‌ اين‌ حرف‌ را ميزنم‌. و الاّ بخوام‌ با سوء ظن‌ صحبت‌ بكنم‌ بايد از همه‌اتون‌ بپرسم‌. ببينم‌ معناي‌ اين‌ آيات‌ را خونديد يا نه‌؟ حالا انشاء الله‌ از اول‌ سورة‌ طه‌ دقت‌ بكنيد معناهايش‌ را خوب‌ متوجه‌ باشيد تا ضمنا كم‌كم‌ معناي‌ قرآنمون‌ هم‌ كه‌ يك‌ مقداري‌ در اطراف‌ مطالبش‌ صحبت‌ ميكنم‌. انشاء الله‌ موفق‌ بشيد كه‌ به‌ حقيقت‌ برسيد. سي‌ تا آيه‌ از اول‌ سوره‌ از قرآن‌ خونده‌ ميشه‌. شماها هم‌ بايد در ضمن‌ هفته‌ اين‌ سي‌ تا آيه‌ را، اگر بتونيد حفظش‌ بكنيد كه‌ خيلي‌ بيشتر ازتون‌ ممنونيم‌. اگر نتونستيد حفظش‌ بكنيد اقلا معناهايش‌ را خوب‌ روان‌ بشيد، معناهايش‌ را خوب‌ متوجه‌ بشيد و كم‌كم‌ هم‌ انشاء الله‌ ازتون‌ سؤال‌ ميشه‌. حالا يك‌ خورده‌اي‌ عادت‌ بكنيد به‌ اين‌ كار. معناهايش‌ را متوجه‌ بشيد. بعد هم‌ وقتي‌ معناهايش‌ را متوجه‌ شديد منهم‌ يك‌ مقداري‌ درباره‌اش‌ صحبت‌ مي‌كنم‌. ما هميشه‌ بايد با خدا در ارتباط‌ باشيم‌. اينها را بخونند. اين‌ مربوط‌ به‌ آن‌ برنامه‌ نيست‌. اين‌ مربوط‌ به‌ همه‌ است‌. اين‌ آيات‌ را هم‌ اضافه‌ بخونند و متوجه‌ معنايش‌ بشوند. من‌ بيشتر براي‌ تعليمات‌ معناشه‌.

 خوب‌. امروز با اينكه‌ شايد بعضي‌ فكر كردند شايد تعطيل‌ باشه‌. وليكن‌ من‌ فكر كردم‌ كه‌ شماها خوب‌ بالاخره‌ مي‌آئيد. و منهم‌ كه‌ دسترسي‌ نداريم‌ كه‌ اطلاعتون‌ بديم‌ و مجلس‌ هم‌ منافات‌ نداره‌ با، اگر جمع‌ بشيد اقلا طلب‌ رحمتي‌ مي‌كنيد، فاتحه‌اي‌ مي‌خونيد براي‌ اين‌ مرحوم‌ و اين‌ مرجع‌ تقليد. لذا خيلي‌ هم‌ ممنونيم‌ كه‌ مثل‌ آنهايي‌ كه‌ دنبال‌ بهانه‌ مي‌گردند به‌ يك‌ دليلي‌ تعطيل‌ كنند نبوديد. و لذا صبح‌ زود از ما سؤال‌ كردند گفتم‌ نه‌. يك‌ عده‌اي‌ تلفن‌ نمي‌كنند و مي‌آيند و ممكنه‌ زحمت‌ بشه‌ برايشون‌. بهرحال‌ براي‌ اين‌ مرحوم‌ همينطور كه‌ نشسته‌ايد يك‌ حمد و سه‌ قل‌ هو الله‌ بخوانيد.

 نسئلك‌ الله‌ و ندعوك‌ باعظم‌ اسمائك‌ و بمولانا صاحب‌ الزمان‌، يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌. يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌. پروردگارا به‌ آبروي‌ وليعصر فرج‌ آن‌ حضرت‌ را برسان‌. الهي‌ آمين‌. ما را از ياران‌ خوب‌ آن‌ حضرت‌ قرار بده‌. الهي‌ آمين‌. قلب‌ مقدسش‌ را از ما راضي‌ بفرما. الهي‌ آمين‌. پروردگارا به‌ آبروي‌ آن‌ حضرت‌ گرفتاريهاي‌ مسلمين‌ برطرف‌ بفرما. الهي‌ آمين‌. امواتمون‌ غريق‌ رحمت‌ بفرما. الهي‌ آمين‌. خدايا مرحوم‌ تازه‌ گذشته‌، مرحوم‌ آية‌ الله‌ العظمي‌ اراكي‌، خدايا با خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ محشورش‌ بفرما. الهي‌ آمين‌. پروردگارا، يكي‌ از دوستان‌ هم‌ پدرشون‌ از دار دنيا رفته‌ است‌، آقاي‌ مهندس‌ عقيلي‌، براي‌ ايشان‌ هم‌ طلب‌ مغفرت‌ كنيد. خدايا ايشان‌ را هم‌ با مواليانش‌، با خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ محشور بفرما. الهي‌ آمين‌. خدايا پدر و مادرمون‌، تمام‌ اقواممون‌، خويشاوندانمون‌ كه‌ از دار دنيا رفته‌اند غريق‌ رحمتشون‌ بفرما. الهي‌ آمين‌. خدايا به‌ آبروي‌ وليعصر ساية‌ علما، بزرگان‌، مراجع‌ تقليد، رهبر انقلاب‌ بر سرمون‌ مستدام‌ بدار. الهي‌ آمين‌. امواتمون‌ بالاخص‌ امام‌ راحلمون‌ غريق‌ رحمت‌ بفرما. الهي‌ آمين‌. و صلي‌ الله‌ عليه‌ و آلي‌ اجمعين‌. يك‌ فاتحه‌ هم‌ همينجور كه‌ نشسته‌ايد براي‌ پدر آقاي‌ عقيلي‌ بخونيد. و عجل‌ اللهم‌ في‌ فرج‌ مولانا. يك‌ حمد هم‌ براي‌ برادر خانم‌ اصغري‌ كه‌ مريضند بخونيد.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *