۲۳ ذی القعده ۱۴۱۵ قمری – نكات اخلاقی و اجتماعي اخلاق ۹۹
نكات اخلاقی و اجتماعي اخلاق 99
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم.
الحمد لله رب العالمين و الصلاة و السلام علي اشرف الانبياء و المرسلين. سيدنا و نبينا ابو القاسم محمد. (اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم). و علي آله الطيبين الطاهرين لا سیما علي سيدنا و مولانا حجة ابن الحسن روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء و اللعنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدين
متأسفانه دوستان با همة رنج و زحمتي كه من نه رفقاي من ميكشند از اونها قدرداني نميشه. يكي از دستوراتي كه قاطعانه بايد عمل بشه نظم در زندگي است. در تمام مسائل زندگيتون بايد نظم خاصي كه از صراط مستقيم خارج نباشه داشته باشيد. اين نمازي كه اينجا خونده ميشه حالا غير از مسجده اونجا افراد متفرقه ميرن، اينجا خود شما هستيد. همان آرامش و همان توجهي كه وقتي قرآن خونده ميشه داريد بايد در نماز هم داشته باشيد.
نماز يك نفر از مأمومين نبايد صداش را بلند كنه كه پهلوييش برسه. تمرين كنيد نماز مغرب و عشاء را كه ميخونيد نماز اين ان الله و ملائكه و يصلون علي النبي به اين معني كه ميگن درست نيست. روايتي هم نداره. اين جوري انشاء الله بعد از اين بگيد. شما مدتي بگيد تا بقيه ياد بگيرند. اين كه وارد شده اينه كه ان الله و ملائكته يصلون علي النبي يا ايها الذين آمنوا صلو و صلم علي تسليما بعدش بگيد الهم صل علي محمد و ذرية. يك دفعه هم كافيه. بعد از اين تسبيح حضرت زهرا را همه ميگن. يك نفر تخلف نكنهها. بعد از تسبيح حضرت زهرا. دعاي الهم كل وليك حجت ابن الحسن را همه با حال توجه نه آهنگ خوب. فرق بين آهنگ خوب داشتن و توجه خوب داشتن. بايد تا آخر دعا اشكتون جاري بشه. حالا من نميگم حتما بايد اشكتون جاري بشه و بخواييد گريه بكنيد اين نميشه ولي حالي بايد داشته باشيد كه اگر اهل گريه هستيد اشكتون جاري بشه. و بعد هم اگر بعد از نماز مغرب هست، نماز غفليه ميخواييد بخونيد، نافله ميخواييد بخونيد، و بعد هم از نماز عشاء همين امشب پهلوي من يك آقايي بود ديدم همه دارم دعاي الهم كل وليك را، ايشان داره نماز غفليه را ميخونه. بعد از اين كه اين دعا را خونديد همه اهل درك بوديد همه فهميديد كه وجود امام عصر ارواحنا فدا ضروريترين حتي ظهورش نه وجودش ظهورش ضروريترين چيزهاي زندگي بشر در كرة زمينه و براي اون دعا كرديد بعد ميخواييد نماز غفليه بخونيد هر كاري ميخواييد بكنيد، بكنيد. و همتون با هم از همين جا وحدتون را اتحادتون را، صميميتتون را، برادريتون را حفظ كنيد. اينهايي هم كه اهمييت نميدن. اين كه ميبينيد امام جعفر صادق عليه السلام فرمود در موقع مرگش كه كسي كه نماز را سبك بشمره شفاعت ما بهش نميرسه. اين نه اين كه حالا مثلا اين قدر مسئله سخت باشه و اين سبك شمردن سبك شمردن نماز، علامت اين است كه آدم بي ارادة بي حالي است. يا بي اعتقاد و كم اعتقاد اونجا خرابه. كسي كه در شهر مشهد يك شب دوشنبه زودتر حركت نميكنه و اول مغرب خودش را نميرسونه، اينجا خودش را نميرسونه نهايت توي اين جمع دو نفر عذر موجه داشته باشند من بيشترش را قبول نميكنم. اگر زودتر حركت نكنه، تو ترافيك گير نكنه. خودش را سر وقت برسونه اگر اين كار را نكنه اين علامت اين است كه يك آدم بي حاله، بي ارزش، چه عرض كنم كسي است كه ما واقعا باهاش جدي برخورد نميكنيم. فكر نكنيد حالا دفتر داره فلان داره، تشكيلات داره به درد ما نميخوره. من خودم افرادي را ديدم كه بي نظم بودن و ديدم سايرين را بي نظمشون ميكنند حتي دعا كردم كه نتونن، خدا توفيقشون نده بيان اينجا و نيامدن هم.
افراد كم اراده، كم ظرفيت اونهايي كه قاطعانه به وظايفشون عمل نميكنند، گفتم اين مجلس، مجلس موعظه نيست. مجلس عمله. با مجالس ديگه، من شب جمعه هيچ وقت اين جور حرف نميزنم ديديد. بايد انشاءالله بايد حتما ولو من نباشم. به من ميگفتن در هفتههاي گذشته سستر آقايون ميآمدند. اين جلسه براي جلسة، براي تربيته. همه بايد پير و جوان، كوچك و بزرگ همه بايد تربيت بشن هر كي هم ميخواد نياد ما اصراري نداريم. بايد تحت تربيت كامل. همة كارهاتون روي حساب باشه. بي نظمي در كارتون نباشه. شما بي نظمي را از وضع مجلس ما ياد نگيريد. هنوز بخاري ما اينجا هست ببينيد اين مال بي نظمي ماست. اين فرش توي اون اطاق جمع شده يك كنار حالا تقصير آقاي نعمتي نيستها، آقاي نعمتي از نظر من خيلي قيمتيه. تقصير رفقاست كه مسئوليت جلسه را دارند ولي وضع را مرتب نميكنند. و من جدا ازشون متأثرم. كارهاتون روي حساب باشه، خونه هاتون روي نظم و ترتيب باشه. اين يك مطلب. نماز ميياييد اول وقت نكنه باز مجبور بشيم در را ببنديم و هي تق و تق راه بياندازيد راهتون ندن و توهين بهتون بشه. ما به فرهنگ خودتون واگذاشتيم. و انشاء الله جدي باشيد در اين جهت. و ترتيب هم، ترتيب نماز هم همانطور كه گفتيم حتي شب جمعه هم اگر نمازي بر پا شد چون اكثريت شما داريد ميتونيد بقيه را هم تحت تربيت خودتون و محيطتون و جوتون قرار بديد. ما بخاطر اين جلسه خيلي رنج البته بر من خيلي تأثيري انشاء الله نداره. ولي خيلي حرف ميشنويم، رنج ميبينيم، اذيت ميبينيم. من اگر بنشينم براي شما آقايون اونچه كه از شما از همين دوستان اين جلسه به من فشار ميياد اذيت ميرسه براتون نقل كنم همتون گريه ميكنيد. ولي در عين حال من خم به ابرو نمييارم و ميخوام انشاء الله همين امروز يكي از دوستان ميگفت كه، يك عده گفتن فلاني ميگه فساد كنيد روي زمين تا امام زمان ظهور كنه. پشت سر ما اين حرف را ميزنند. ما ميگيم اين حرفها را گفتيم. يك نفر از شماها و جمعيتي كه اينجا هستند و يك سال لااقل به ما بدن و ما يك سال ما قبولشون كرديم من خودم پشت سرشون نماز ميخونم بس كه آدمهاي خوبيند. ميگيم فساد كنيد؟ حرفهايي كه به ديگران گفتند و اساسي هم نداشته به ما ميخوان بگن؟ در ايران اگر شما جمعيتي پيدا كرديد به اين تعداد كه صد در صد در صراط مستقيم باشند اون را در اين جلسه به من نشان بديد. اين را جدي بدونيد. شما مرحلة توبه را ميگذرونيد همتون عادليد. حالا يك چندتاتون اشتباهي، هميشه اين هست. شما فقط مگر توي بهشت بريد، والا توي باغي كه صد در صد سم پاشي شده، صد در صد ميوه هاش رسيدگي شده صد در صد آب صحيح داده شده، اين در همه جهت شده توي ميوه هايي كه داره دو سه تا كرمي هم پيدا ميشه. اين هم براي چشم زخمشه. مگر چند تا متأسفانه افراد دغل و بابي توي ما رخنه ميكنند اين مسئلهاي نيست. با لطف حضرت بقية الله ارواحنا فدا نود و نه و نيم بلكه بيشتر درصد ما همين قدر عرض ميكنم. من الان به همتون كه نگاه ميكنم ميبينم هيچ بي نظمي، بي حسابي در كارتون نيست. اگر يك وقتي يك كسي ميياد من سال گذشته كه از مكه برگشتم ديدم يك افرادي، يك فردي يك تهمتي به امام عصر به خدا و پيغمبر بستهاند همانجا به خودشون گفتم كتكش را خواهيد خورد، كتكش را خواهي خورد. و الان داره كتكش را ميخوره.
حواستون جمع باشه اين جلسه اگر من چيزي نگم، امام زمان صلوات الله عليه چيزي ميگه چون شماها آبروي امام زمانيد. و خيلي مواظب اعمالتون باشيد. شماها تك تكتون بايد جمعي را به طرف دين و تقوا و امام زمان رهبري كنيد. قيافة شماها بايد متذكر كند افراد را به خدا. كه هست الحمد الله. اعمال شما بايد مردم را متوجه خدا بكنه. گفتار شما تو اين مجالس، بعضي از شماها مينشينيد همون حرفهاي بيهودهاي كه همه ميزنند شما هم ميزنيد. بعضيهاتون البته. توي مجلسي نشستيد هر مجلسي هست حرف، حرف خدا، سخن از تقوا، و تمام فكر و هوشتون تزكية نفس. بايد اين طور باشه آقايون. نباشيد اين را بدونيد من هيچي نگم خدا شاهده حاضرم همين امشب اين را اعلام كنم تجربه كنيد امام زمان صلوات الله عليه تمام توفيقاتتون را ميده. تمام حالتون را ميبينه. امام زمانه. شما فكر كرديد كه دل من خوشه بيام اين جا بنشينم منبر برم براتون، حرف بزم چه فايدهاي براي من داره. ميخوام انشاء الله دوستان تربيت بشن. من اگر جايز بود روي جهتي نصف افراد را ببرم ميگفتم كه بعضيها عمل نكردن و كتكش را خوردند.
كه اكثر شماها هم متوجه هستيد. شما بايد منطقتون سبب باشه. اهل تقوا،بخونيد در نهج البلاغه، ترجمة نهج البلاغه هست خطبة حمام دربارة متقين علي عليه الصلاة والسلام بيان كرده كه منطق هم الثواب سخنشون حقه، يك كلمه اگر ميتونيد حرف بيهوده نزنيد. در مجالس جشن، سرور و روضه هر چي ميخواد باشه شما را بشناسن به عنوان اين كه يك فردي هستيد كه وقتي كه وارد ميشيد شما يك زنداني را ديديد، يك دلال ملك را ديديد يا نه، يا دلال ماشين. هر جا ميشينه از ملك صحبت ميكنه يا از ماشين صحبت ميكنه. شما هم دلال خدا هستيد. هر جا مينشينيد بايد از خدا صحبت كنيد. هل عدولكم تجارت من تلجيكم من عذاب عليم. بدونيد زماني است الان كه اگر غير از اين را بكنيد از صراط مستقيم خارجيد و اگر متعمد باشيد آل امام عصريد. اين مسلمه. در مجلس مينشينيد هيچ مشكلي نداره اين روايات را يك روايت اخلاقی را برداريد پيدا بكنيد براي دوستانتون ترجمه بكنيد بگذاريد، بگن اين متجدد كافره بهتره يا متدين خدمتون عرض شود مقدس! ما الان چهار هفته است اعلام كردم دفترهاتون را بياريد هنوز اين آقاي نعمتي به من يك صورت داده كه ده، بيست نفر دفترهاشون را نياوردن. خوب نميخواييد بياييد نياييد اينجا. اينها آزمايشاتي است كه ما گاه داريم از شما. اسمهاشون را بخونم.
آخه اين قدر آدم بي نظم. يكي از مسائلي كه من در چند هفتة قبل اعلام كردم، چند ماه قبل اعلام كردم كه اگر عمل ميكرديد الان اكثر شماها قسمتي از قرآن را خوب بلد بوديد. معانيش را هم بلد بوديد همان سي آيهاي است كه تلاوت ميشه. از اين هفته به بعد شما اين آيه را تمرين بكنيد كه تا كجا خونديد تمامتون اين جديتر از گذشته است اين مرحله جلو ميياد. بايد اين آيات سي آيهاي كه شب دوشنبه آقاي معلم ميخونند شما بايد هم معناش را بدونيد هم آيه را هر روز خونده باشيد. اين سي آيه را هر روز خونده باشيد. اينجا جزء برنامتونه، جزء برنامة عموميتونه. اگر قرآن را ميگيد بلد نيستيم خوب بلد باشيد. همين تكرار سي آيه را هر روز، اين سي آيه را كه ميخونند هر روز شما اگر يك هفته هفت مرتبه اين سي آيه را بخونيد هم روان ميشيد اونها كه حافظشون خوبه شايد يك مقدارش را حفظ كنند هم معناش را بلد ميشيد. از اين هفته آية چنده؟ بيست سه تا پنجاه و سه سورة مؤمنون، از پنجاه و سة سورة مؤمنون يادتون نرهها، يادداشت كنيد. من نگاهتون كه ميكنم ميشناسمتون كه كي اهل عمله، كي اهل عمل نيست. از اوني كه اهل عمل نيست ميپرسم و جدا تند برخورد ميكنم باهاش اينجا كلاسه، اينجا دانشگاهه، اينجا مدرسه است، اينجا منبر و روضه نيست كه خواستيد بكنيد، نخواستيد نكنيد. شما اين را بدونيد اگر كه ميخواييد برنامهها را انجام نديد. آيهاي كه از هفتة آينده بايد خونده بشه يعني از فردا صبح شروع ميكنيد فتقع امرهم بينهم زبرا تا آية، از آية پنجاه بخونيد تا هشتاد. خيلي هم آياتش كوتاهه، بعضي وقتها هست آيات بلندهها. اين خيلي هم كم ميشه. هر روز بايد بخونيد معناهاش را هم ياد بگيريد من هفتة آينده سؤال ميكنم.
ما كه نگفتيم نخونيدها الان اين كه داريم ميگيم بخاطر اين كه اكثرتون عمل نكرديد. فتقته امرهم بينهم زبرا كل حب از همين پنجاه و دو تا هشتاد و دو كه آيه اينه. زياد نيست دو صفحه بيشتر نيستش. حالا زياد هم باشه بايد بخونيد. انشاء الله اين مرحلة دومه و جديهها. مرحلة سوم ديگه ما نداريم. اونهايي هم كه نميتونن قران را خوب بخونند بايد ياد بگيرند. عذري در اينجا موجه نيست. اين مسئله ترجمهاش هم، اين قدر همت داشته باشيد يك قرآن ترجمه دار بگيريد بهترين ترجمهها اونچه كه من به نظرم ميياد ترجمة مرحوم آقاي الهة قميشيه خوبه اون را بگيريد و اطمينايش بيشتره اگر اون پيدا نشد حالا هر ترجمهاي، ترجمهاش را بايد بلد باشيد. ترجمة تحت لفظيش را. اين هم يك موضوع. كوشش بكنيد انشاء الله كه در خانه و زندگيتون خيلي مهربان به زير دستاتون باشيد. اينهايي كه ميگم چيزهايي به من گفتن كه دارم عرض ميكنم. شما حق نداريد نسبت به زنتون خيلي فرمان بديد. فرمانده نيستيد. زن يك شريك زندگي شماست و واجب است كه شما مكان بهش بديد، نفقه بهش بديد، لباس بهش بديد مهر هم كه يا داديد يا خورديد يا خدمتون عرض شود كه اگر خورديد بايد حتما بپردازيد و اگر او مطالبه بكنه و تا شما اول وقت باشه، اول وقت نماز باشه مطالبه بكنه و شما تا آخر وقت احتمال بديد كه ميتونيد بريد تلاش بكنيد و مهر او را بپردازيد نمازتون را نبايد اول وقت بخونيد بايد بگذاريد بعد از اين كه پرداختيد مثل طلب كار معمولي. هيچ هم بدتون نبايد ازش بياد. اينجا چون زنها نيستند من عرض ميكنم. دقت كرديد جلسات ما حساب شده است اين حرفهايي كه ميزنم. زنتون هيچ شما حق، رفاقت يك حرف ديگه است. صميميت و صفا يك حرف ديگه است. صميميت و صفاتون هم حالت استعماري و استحماري و استثماري نداشته باشه. واقعا محبت داشته باشيد. كوچكترين اوقات تلخي توي خونه. اوقات تلخيتون را ببريد بيرون خونه، بيرون هم نبايد بكنيد. كوچكترين اوقات تلخي، عصبانيت توي خونه سبب ميشه كه در اون اولين مرحلهاي كه انسان با خداي تعالي برخورد ميكنه و با خدا ملاقات ميكنه خدا او را عذابش كنه. دربارة شخص داريم كه پيغمبر اكرم در تشييع جنازهاش بود خيلي حضرت سر انگشت پا تقريبا راه ميرفتند، فرمودند اين قدر ملائكه آمدهاند براي تشييع جنازة اين شخص كه جا نيست مثلا. بعد وقتي كه پيغمبر خودشون جنازه را گذاشتند توي قبر مادرش اونجا ايستاده بود گفت خوشا به حالت. حضرت فرمود كه نه هم چين هم خيلي خوشا به حالش نيست. الان يك فشاري برش وارد شد، يك عذابي برش وارد شد كه، يعني يك حدي را فرمودند. بعد گفت چرا آقا؟ حضرت فرمود براي اين كه توي خونه اخلاقش بد بوده. با زنهاتون اخلاق خوب داشته باشيد. كوشش بكنيد كه كوچكترين كاري كه غير از دستور اسلامه در خانه نداشته باشيد.
بگيد بخنديد، خوش باشيد، تبسم كنيد. اگر ميخواييد بفهميد تبسم چه ارزشي داره هر وقت اوقاتتون تلخه يك آيينه برداريد جلوتون نگه ميداريد يك تبسم هم به خودتون بكنيد. ببينيد چي ميشه؟ ميبينيد خودتون خوشحال ميشيد. آدم متبسم را هر كس ببينه خوشحال ميشه. متبسم باشيد، گرم باشيد، مخصوصا با زير دست. با زنتون با بچه هاتون . هر روز نيان شكايت كنن كه آقا شما چه جور شاگرد شماست كه توي خونه دعوا ميكنه، اخلاقش بده. من قلبا اگر از اين ساعت به بعد اگر يك شكايت رد بشه، شما نگيد اين، بعضي از آقايون، دو سه تا از هستند كه اخلاق بد من را اطلاع نداشته باشند اين عجب آدميه، ولي شماها ميدونيد من چي ميگم. يك شكايت رد بشه به من، من بهتون كم محبت ميشم. حالا بعضيها ممكنه بگن بشو، ولي بعضيها نميگن. بعضيها اون قدر به ما محبت دارن كه خدا ميدونه وقتي من ميرم مسافرت يك وقت تلفن ميكنند به من ميبينم پشت تلفن دارن اظهار محبت ميكنند و بعضيشون گريه ميكنند. و من هم به دوستان خودم كه گوش به حرف خدا و پيغمبر ميدن خيلي علاقه دارم. خيلي علاقه دارم. خدا ميدونه مييام مشهد دلم در تهران و شهرستان و رفقاست مييام اينجا دلم اونجاست. همة اون دل اينجا و اون جا بودن هم در حقيقت براي خداست. اين را شما بدونيد. خودتون هم ميدونيد شما هم كه به من محبت داريد بخاطر همان خداست. پس بنابر اين براي بعضي اونهايي كه لطفي به من دارند بدترين چيز براشون اينه كه من بهشون بگم كه محبتتون در دلم كم ميشه. ميدونم بعضيها ميگيرند كه چي ميگم.
اخلاقتون تو خونه انشاء الله خوب كنيد. با زنتون، با بچتون، اگر پدر و مادر داريد امر و به معروف و نهي از منكر خواستيد پدر و مادرتون را بكنيد چه جوري امر به معروف ميكنيد؟ بابا اين كار را نكن، اين كارهايي كه تو تلويزيون و بعضي از كتابها يادتون ميدن اونها را ياد نگيريد. اونها همان با بچه هايي هستند كه با تجدد بزرگ شدن. با اسلام بزرگ نشدن. بچة مسلمان ميدونه چكار ميكنه. حالا بچهاي باشه چهل ساله عيبي نداره، پدر تا داره اين بچة پدرشه. ميره دست باباش را ميبوسه، دستش را ميبوسه، صورتش را ميبوسه. قربون صدقهاش ميره ميگه آقاجون اين كار را نكن گناه داره. شما الان اين حرف را به من ميزني. به اين دليل، به اين دليل پدر چون خيلي دوستت دارم روز قيامت ميترسم خدا تو را، خداي نكرده عذاب بكنه و اون وقت تو من اونجا بيشتر غصه بخورم. همين جور به همين راحتي. ولا تقل لهما افو به پدر و مادر اف نگيد و لا تنهر هما، و قل لهما قول ميسورا همين معنايي است كه الان عرض كردم. دست پدرتون را ببوسيد. قربون صدقهاش بشيد. به خدا قسم اين طوري هم بهتر اثر ميكنه تا امر به معروف و نهي از منكر شما. اگر بدشون آمد از اين كار بگيد فلاني گفته. فلاني به ما دستور داده كه من بيام دست شما را ببوسم قربون صدقتون بشم بگم اين كار را نكنيد. انشاء الله. فرزندانتون. پدر بايد در خانه جوري حركت بكنه كه بچهها يك بيمي ازش داشته باشن نه اين كه اوقات تلخي و بد اخلاقی و اينها بكنه. راهش ميدونيد چيه؟ راهش اينه كه انسان توي خونه وقتي ميبينه بچهاش توي خونه كارهاي اشتباهي ميكنه. ده تاش را نديده بگيره، يكيش را تند برخورد بكنه. كه اون فكر كنه كه اون ده تايي كه ايشان برخورد نكرده اون نفهميده كه حال اين كه فهميده. يك جايي سر به زنگاه برخوردش نكنيد، كتك و اين حرفها نه. يك خرده خودش را بگيره. ايجاد محبت بكنيد توي خونه با فرزندانتون. كه اگر ديد شما اخمتون رفت توي هم او ديگه براش خيلي فشار داشته باشه.
مادر هم بايد مهرباني در مقابل بكنه. مهرباني مال مادر، ادب كردن و ابهت مال پدر. بچه هايي كه اينها وقتي كه مادر بهشون تند ميشه ميدوند تو دامن پدر، پدر باهاشون تند ميشه مييان تو دامن مادر و هر دوش هم مهرباني ميكنند و لوس بار مييان اينها چيزي نميشن. امام صادق عليه الصلاة و السلام روايت داره، و امام سجاد هم روايت داره كه فرمودند، كه نسبت به برادران دينيتون، لااقل شما آقايون، نسبت به يكديگر به بزرگترهاتون احترام كنيد، سنشون بيشتر از شماست. چرا؟ براي اين كه او بيشتر در عبادت پروردگار بوده و تو كمتر بودي. بزرگترها به كوچكترها مهرباني كنند به خاطر اين كه تو بيشتر گناه كردي، او كمتر گناه كرده. اينها دستورهها. دستور امام صادق و امام سجاد. اونهايي كه باهات هستند با تو مساوي هستند. به رفيقت احترام كن به خاطر اين كه گناهانت يقيني گناهان او را شك داريد. گناه يقيني هيچ وقت ترجيح بر گناه مشكوك پيدا نميكنه. دقت كرديد. به طور كلي هر كه مراحلش، ديگه حالا شما همديگر را ميشناسيد. ما خيلي ميخواستيم مقطوع نگه داريم نشد. هر كي مراحلش بالاتره، تواضعش طبعا بيشتره، و بايد اونهايي كه مراحلشون كمتره نسبت به اونها احترام بگذارند. من بي احترامي بعضي را نسبت به اونها نميتونم واقعا صرف نظر كنم.
يك عده هستند كه جدي نيستند در برنامهها بي نظمند، حالا اگر ما من اخلاقم اين نيست كه بيام افراد بد را مرفي بكنم، به جلسه. چون خدا بهتر از من معرفيشون ميكنه. اينها را شماها كار نداشته باشيد. پشت سر يكديگر يك وقتي خداي نكرده حرفي نزنيد كه نسبت به اون شخص مردم بد بين بشن. ما علمايي را داريم كه متأسفانه در همين مشهد خيلي عجيبه خدا ميدونه من گاهي تعجب ميكنم. يك نفر از جوآنها آمده بود اينجا شب جمعه هم بود روضه ديدم رفيقه. به من فلان آقا گفته كه خونة فلاني نرو. گفتم خوب نيا. حالا نپرسيدي كه چرا؟ گفتش نه گفته به خودش هم نگو. خيلي خوب نيا. به جهت اين كه اون آقا نميدونه كه اصلا جلسة ما در چه وضعي هست. فقط چرا ميدونه كه جمعيت ما زياد مييان ناراحتند. آخه نسبت به يكديگر كمال مهرباني را بايد داشته باشيد. ما ميخواييم انشاء الله به جايي برسانيم كه همان طوري كه آية شريفة قرآن ميگه، اين آيه را شما يادتونه كجاست؟ پيدا كنيد به من بديد. كه آية شريفة قرآن ميگه كه طوري باشيد كه زندگيهاتون همه مال هم باشيد. من در سفرهاي گذشته كه رفته بودم اصفهان. يك عده از دوستان قبل از من رفته بودند به اصفهان اومده بودند اظهار محبت كردند، استقلالي و چه، چون بگم دوستانتون را بشناسيد اونجا دوستاني داشتم خيلي محبت كردند، خيلي دوستان اصفهان هم دوستان. ما را برداشتند از راه مخصوصي بود كه از قمصر ميگذشت برداشتند آوردند براي كاشان. ما قصد داشتيم يك لحظهاي تو كاشان باشيم چون زياد نمونيم اونجا. ديديم كه اينها جمعيتشون خيلي زياده الحمد الله اينها ناهار درست كردن و ميگن ولو قبل از ظهر هم كه شده بايد ناهار را بخوريد و بريد. من اينجا اين مطلب را گفتم. چون صفا و صميميت فوق العادهاي بحمد الله ديدم كه بعضي از رفقا درشون به وجود آمده. شماها همتون بايد مثل آقاي كاشان باشيد. ايشان خيلي امتيازي بر شماها نداره منتهي او خيلي همت داره. كوشش داره. آقا حدود چهل و پنجاه نفر افراد با صفا با صميميت را اونجا جمع كرده دور خودش و همه جور مهمان آمد، حضرت بقية الله را ميدانم. يا مثلا در اصفهان همين طور ببينيد اين آية شريفه چي ميگيه، اين بايد باشيد انشاء الله.
ميفرمايد من ترجمه ميكنم براتون. ليس علي ما ارك و لا اعلم ارك و لا ارك اينش تو برنامة ما نيست. انفسكم از اينجا حرجي نيست عيبي نداره. بر خودتون. ان تأكول من بيوتكم. اين را وقتي ميريد تو خونتون، رفتيد سر يخچال خورديد خونة خودتونه. بله. آقا به تو چه خونة خودمه. رفتيد يك چيزي را برداشتيد اون ور گذاشتيد زنتون آمد كه اعتراض كنه ميگيد آقا خونة خودمه. من بيوتكم. درست شد. ابجدوا آبائكم خونة پدرانتون را گرفتيد. پسره رفته خونة باباش، يك چيزي اونجا هست اين هم گرسنه اشه. بخور ابجدوا امهاتكم، اين آبائكم مال پدر و پدر بزرگ و پدر پدر انسان تا هر جا كه زنده باشند. اين آباء چون انسان يك دونه پدر كه بيشتر نداره. آباء جمع پدرهاست. پدر زن را هم فرمودند حكم پدر را دراه ما اين سومي را نميگيم كه شماها خونة خراب نكنيد. چون الآباء ثلاثه. پدران سه تا هستند. ابوالعلمك، ابوالزوجك، ابوالولدك. يك پدر هست كه اين چيز به ما ياد داده، يك پدر هست كه زن بهت داده، يك پدر هم هست كه از او بوجود آمدي. حالا اين آباء در اينجا شامل همه بايد بشه اشكالي هم نداره. ولي در اينجا ظاهرش اينه كه پدر والدك اون پدري كه انسان ازش بوجود آمده. اون بيوت امهاتكم، مادرهاتون. مادر، مادربزرگ، مادر زن خدمت شما عرض شود كه اينها. اون بيوت اخوانكم برادرهاتون، ماها برادرهامون برادر نيستند كه كلي دشمني با هم دارند. برادر يعني برابر. هر چي اين داره اون هم داشته باشه، هر اون داره اين هم داشته باشه. مثل آقاي معلم و اخويش. ماشاء الله.
دو تا برادر خوب. او بيوت اخواتكم ، خواهرهاتون، او بيوت اعماكم، عمههاتون. او بيوت اماتكم، عموهاتون، او بيوت اخوانكم، خونة دايي، او بيوتكم خالاتكم، خونة خاله. اينها اشكالي نداره اگر رفتيد اگر دعواتون نميشه و مچتون را نميگيرند و بعد كلي براتون دردسر درست نميكنند و اونجا اگر چيزي ديديد بدون اجازه بخوريد. اينجاست حرف ما اما ملكت مفاتححه ام ملكتم مفاتعه يكي كسي كليدش را داده دست شما. ما يكي از اين شاگردهاي محترممون يك روزي ديدم دو كليد ميده به من توي كاغذ گذاشته آدرسش را هم نوشته ميگم اين چيه؟ گفت كه اين كليد در خونة ماست اين هم آدرسش شما هر وقت خواستيد بريد. ميدونيد كه من وقتش را ندارم نه اين كه مثلا اين جور دوستاني هستندها. من نميگم فردا كليد رديف كنيد، حالا يك نمونهاي بود. كليد خونه را داريد. آقا كليدش را داده بهت اين قدر بهت ايمان داره، ميگه وقتي وارد ميشي به اونجا نه به زنش نگاه بد ميكنه نه به اثاثيهاش با نظر بد نگاه ميكني، خدا واقعا از شر بعضي افراد انسان را حفظ كنه. تو خونة انسان مييان اگر يك قدري زندگي انسان را خوب ببينند. ديگه نميتونند تحمل كنند. اما دو تا برادر، دو تا دوست هر چه ببينه كه يك كسي وضعش بهتره، زندگيش بهتره، مالش بهتره ميگه الحمد الله. خدا را شكر كه تو داري و حتي تقاضا هم نميكنه خدايا پس من داشته باشم. در اونجا لااقل تقاضا نميكنه. نه اين كه چشم حسودش را باز بكنه، فلاني فلان جور، فلان طور، نه. خودش را بلكه ميخواد فداي دوستش بكنه. كسي كه كليدش در دست، كليد خانهاش در دست شماست. يا صديقتون، كه همان صديقه با شما. رفتي در خونهاش بازه رفتي تو. يا الله، ما اينها را داشتيمها اين جور نمونهها داشتيم منتهي روي جمع نميشه اين جور پياده كرد. ولي انشاء الله زمان ظهور حتما خواهد شد و تمرين زمان ظهور را بايد الان بكنيد شما، بايد تمرين بكنيد. ما داشتيمها، من دوستي، دوستاني بلكه چند تا دوست داشتم.
ميرفتم اونجا اطاق مهمان خانهامان روشنه، آماده زنگ زده نشسته منتظر تا من آمدم. داشتيم. حالا با بعضي از خواص خيلي يكي بوديم اينها بمانه. شما اين را بدونيد همه نسبت به هم، هر كس خونه داره بدونه كه خونهاش تنها مال خودش نيست. مال همه است. مرام كمونيستي را نميخوام ترويج كنم، مرام اسلامي را ميخوام تبليغ كنم. مرامي كه اگر مرام مساوات اسلام تبليغ ميشد كمونيستي به وجود نمييامد. اون حالتي كه حضرت (قطع نوار).
شما كه دختر داريد يك جواني را ميبيني كه اون هم دنبال زن ميگرده چرا نميريد بهش پيشنهاد بديد؟ بده. نه بد نيست. شما كه پسر داريد چرا خودت نميري به اوني كه دختر داره بگي كه دخترت را بده به پسر من. هيچ توقع هم نداشته باشي. اينها را ما ديديم كه عرض ميكنيم. منتهي اونها جمعيتشون كم بوده، سه چهار نفر مثل حاج ملا آقاجان. آمده ميگفت كه من خودم در يك جريان بودم، ميگفت كه تو فلاني دخترت چند سالشه. گفت كه پانزده سال، شانزده سال. تو پسرت چند سالشه؟ بيست سال، بيست و يك سال، دخترت را فردا ميدي به اين. چشم. همين جور به همين مختصريها. اون هم فردا ميآورد ايشان را عقدش را ميخوند تمام ميشد. حالا جهازيه چي ميشه؟ مهر چي ميشه؟ ما از اون شبي كه گفتيم كه جوانها بايد زن داشته باشند هنوز دو تا ازدواج انجام نشده. كلاه ما پشم نداره، حرف ما تأثير نداره. شايد هم من به اصطلاح قاطعيت ندارم. عدم قاطعيت من هم اينه كه شماها خيلي نيستيد. اين جوان، اين جوان پاك متدين خوب،فقير يا غني فرقي نميكنه، كاري داره يا نداره فرقي نميكنه، سواد داره يا نداره فرقي نميكنه. اينها با فرهنگ جامعة ما، من كه ميگم اين جلسه خصوصي باشه براي همينه براي اين كه بعضيها ميگن اين حرفه چيه؟
نخير اسلام ميگه فرقي نميكنه. فقط دين داشته باشه، معصيت كار نباشه، اخلاق داشته باشه، عفت داشته باشه، همين چيزي كه شرطه در اسلام همينه. حتي ميفرمايد ان يكون فقراء اگر اينها فقرا باشند يومنون الله من فضله. از فقرش خدا ثروتمندش ميكنه. تمومش كنيد ديگه. سن دختر من كمه، سن اون زياده. حالا يك تناسبي را البته بايد رعايت بكنيد و اين اختيار را دادن دست پدر تناسبش را بايد رعايت كنه. يك تناسباتي. والا عمده اينه. شماها هم كه خواستيد زن بگيريد بايد حتما عفت و ايمان را رعايت كنيد هيچي ديگه نميخواد. اگر شما گفتيد اين جهاز نداره، وسايل زندگي نداره، پدرش ثروتمند نيست شخصيت نداره از صراط مستقيم خارجيد از برنامه بيرونيد، خودتون از برنامه بيرونيد اصلا. مسئلهاي نيست. اين هم يك موضوع خيلي مهمي است من اشخاصي را ميشناسم كه دختر دارند هم اشخاصي را ميشناسم كه پسر دارند. اينها تمام كنيد كار را. نگيد به من كه، يكي از آقايون چند مورد بهش معرفي شد گفتم بره اونجوري كه خانمها ميگن فلان دختر خوبه، رفته با اين دختره آره، مادر پدرش، ميرن مز مزه ميكنن مييان فلان آقا اين حرفها چيه ديگه. ايمان، حتي روايت داره وجاهت را بعد خدا بهتون ميده اگر به خاطر ايمان بريد جلو. ثروت را خدا بهتون ميده. خيلي از دخترها بودن كه اينها خيلي زيبا بودند بعد زشت شدند. خيلي از دخترها بودند كه اول زشت بودند بعد زيبا شدند. خدا ميده. بعد هم تو زن ميخواي براي زندگيت. براي اين كه صبح كه ميري دلواپس اين نباشي كه زنت چكار كرد. ميشه ديگه. شما سؤال بكنيد ما داريم افرادي كه اين جهات را رعايت نكردند و گرفتار شدند. رفته، داماد آمده پيش من، خيلي داماد خوبيه اجازه نديد اين دختر من شاگرد شماست با او ازدواج كنه. چه خوبي داره؟ مثلا خوبيهاش را بگو. ميگيد ميگن نماز ميخونه، گاهي صبحها نمازش را مثلا ترك ميكنه. خيلي خوب. پس خيلي خوبه. خدمتون عرض شود كه مشروب هم بله يك خردهاي، ازدواج كرد دخترش را داد، الان هم ترياك ميكشه حالا اون چيزي كه من ميبينم. هم روزي يك بار كتك دختره را ميزنه. هم به بابا و ننش فحش ميده هم هم نماز اصلا نميخونه، هيچي. و داريم. من اگر بخوام از اون طرفش زياد داريم. كه رعايت هيچ جهت را نكردن. همه رضايت دادن متدينه رفتن ازدواج كردن. تو همين مجلس اگر بخوام معرفي كنم شايد هفت، هشت تا معرفي كنم. اين كار را نكردن و فقط به خاطر ديانتش رفتن ازدواج كردن و صاحب همه چيز شدن.
آرامش بهشون داده، حالا بعضي از چيزها را من اطلاع ندارم ولي يقين دارم اونهاي ديگهاش را هم بهشون داده. اينها شما با ديگران حالا من پرت شدم از مطلب. اگر ما ملكت او صديقكم، صديق يعني با دوستتون صداقت داشته باشيد. صادق باشيد، صميميت داشته باشيد. اين قدر دروغ بهش نگيد. اين قدر نخواسته باشيد كه خودتون را بهتر از اونچه كه هستيد به او معرفي كنيد. نه خوب خودتون را معرفي كنيد نه بد. بعضي از اين ور ميافتند ما آدم بدي هستيم فلان. نه. صديق، اوني كه ارزش داره صديقه. اون هر چي هست خودش را به دوستش نشان بده. اگر عيبي داره دوستش بهش تذكر بده اون عيبها رفع بشه. اگر عيبي هم نداره كه چه بهتر. اين را بايد انشاء الله رعايت كنيد. ببينيد من ميخوام انشاء الله، نه من خدا، ميبينيد خدا هم ميگه، خدا امام زمان شما دوست داره كه شماها به جايي برسيد كه ليس عليكم جناح ان تأكول جميع او اشتادا. وارد او خونه شديد، خونه رفيقتون، خونة صادقتون شديد اول ميگه هر چي هست بخوريد. هر چي، هر چي هست. اون جعبة گز را هم آن بالا گذاشته اون را هم بخوريم؟ بله ميتوني بخوريم. اون شكلاتي كه تو اشكاف گذاشته درش بازه و كليدش در دست شما هست. اون را هم ميشه؟ بله. همينجور. يك طرفههم نباشهها هر چي تو داري مال من، هر چي من دارم مال خودم. اين را من به همه دارم ميگم. ان تأكلوا جميعا او اشتادا. يا اينكه بعضيهايش را. فاذا دخلتم بيوتا فصموا ان انفسكم. حالا اگر خوب كسي نبود، يك آداب ديگري را هم خداي تعالي ميفرمايد. از نزد خودتون سلام كنيد، ولو كسي هم نيست سلام كنيد. اينجا كسي نيست كه بهتون بخنده. اگر كسي بود كه جواب سلامتون را ميده. اگر كسي هم نبود كه هيچي. كسي نيست كه بهتون بخنده. خودتون هم كه اشكال نداره به خودتون بخنديد. خيلي كارها داريد خودتون ميدونيد و بايد صبح تا شام بنشينيد به خودتون بخنديد. تحية من عند الله. مباركا تيما سلام به خودتون سلام كه توي اطاق، توي خونة رفيقتون كه درش بازه و خاليه و هيچكس نيست. اين سلام را بكنيد تا سلامتي را بياريد توي اين خونه. با سلامتي برخورد بكنيد با آن خانه و با هر چه توي آن خانه هست با سلامتي برخورد بكنيد. مباركتا، ماية بركته، پاكه. كذلك آنوقت خداي تعالي ببينيد ميگه كذلك يبين الله آيات، يعجل الله لكم الآيه. اين نشانههاي خدا را كه واقعا صداقت، صميمت، اگر در انساني پيدا بشه نشانة خداست. حيوانها هستند كه يكديگر را با هم صميميت ندارند. اين از خصوصيات صفات الهيه كه رحمان باشه، رحيم باشه. ميري توي خونة طرف ميبيني هيچي نداره. بخر برايش بگذار آنجا. ميبيني كه يك چيزي زيادي داره، بردار ببر خونهات. اونهم بدش نياد. دو تا بخاري داره يكيش بيكار گذاشته مونده. تو هم بخاري نداري خوب بردار يكيش را از اينجا ببر خونه. بعله. ان تأكلوا جميعا او اشتاتا. كذلك يبين الله لكم الآيات. لعلكم تهتدون. ببينيد اين آيه.
خوب انشاء الله همينهايي كه امشب گفتم عمل بكنيد. كوشش بكنيد كه جدي باشيد. ما دفترهايتون را امشب ميخواستيم تحويلتون بديم، يك بررسي بيشتري بناست بشه. اين چند نفري هم كه دفترهايشون را نياوردهاند يا هفتة ديگه اصلا نيايند يا دفترهايشون را در وسط هفته به آقاي نعمتي برسونند. و اگر گم شده بيارند تجديد كنند چون خيلي به اين مسئله ما اهميت ميديم. و در عين اينكه اينهايي كه نياوردند نمرههايشون پائيين آمده بهرحال.
خوب. امروز روز زيارتي مخصوص حضرت علي بن موسي الرضا عليه الصلاة و السلام بوده. حالا اين زيارتي چه جهتي داره فعلا خيلي معروف شده و احتمالاتي هم علما دادهاند. ولو روايت نداره امروز روز زيارتي مخصوصه. بعضي از علماي بزرگ كه قولشون حجته، گفتهاند. ولي خوب بهرحال زيارتي مخصوص است و همهاتون هم انشاء الله به زيارتي امروز رفتهايد و خيلي آدم بايد بيحال باشه كه امروز ديگه زيارت نرفته باشه. و بعضي گفتهاند روزي بوده كه حضرت رضا صلواة الله عليه وارد خراسان شده. بعضي گفتند كه روزي بوده كه از مدينه حركت كرده. بعضي گفتند كه روزي بوده كه حضرت ولايتعهدي را قبول كرده. حالا هر چي بوده بعضيها هم شهادت كه بعيده اين قول سوم، چون آنها تاريخهايش معلوم نيست، ولي اين قول سوم شهادت چون تاريخش معلومه و روز بيست و نهم يا آخر ماه صفر، وفات علي بن موسي الرضاست، آن احتمالش خيلي ضعيفه كه وفات باشه. بهرحال اين ماه تعلق شديدي به حضرت علي بن موسي الرضا داره. انشاء الله اميدواريم كه خداي تعالي ما را از زائرين خوب آن حضرت قرار داده باشه. و آن ثوابهايي كه كسي كه آن حضرت را زيارت كند ثواب هزار حج، هزار عمره، كه فرمود من و آبائم شفعاء او هستيم روز قيامت. شفاعت آنها و زيارت حضرت، سه جا به درد انسان ميخوره. بلكه خود حضرت ميآيند به زيارت اين شخص كه زائر حضرت رضاست. عند الصراط و عند الميزان و عند وفاء الكتب. و كسي كه حضرت رضا را زيارت كنه گناهانش بخشيده ميشه ولو كان مثل عدد النجوم و قطر الامطار و ورق الاشجار. هر چي گناه داشته باشه آمرزيده ميشه. يك نفر يك مكاشفهاي داشت شايد هم براتون گفته باشم. ميگفت كه حضرت رضا را من در عالم مكاشفه ديدم وقتي من وارد حرم شدم مثل يك خدمتتون عرض شود زرگري كه يك جواهري را به دستش داديم كه آن جواهر قلب شماست. وقتي كه به دست آن جواهرساز يا جواهر شناس داده شد، او فورا برد اول تميزش كرد. شما انگشتري را خيلي كثيفش كرده باشيد؛ ببريد پيش يك مغازة انگشترفروش، اين شما بخواهيد يا نخواهيد اول تميزش ميكنه، كثافتهايش را پاك ميكنه. بعد حضرت گفت كه اين خيلي قيمتيه! خيلي قيمتيه! اين جواهري كه تو داري خيلي قيمتيه. ميدوني قيمتش چيه؟ ان الله اشتري من المؤمنين انفسهم بان لهم الجنه. بهشت را ميدهند بهتون. بهشت چند متر زمين داره؟ متري چنده قيمتش؟ و جنت عرضها السماوات و الارض. خيلي، بينهايت از صد هكتار و هزار هكتار و يك ميليون هكتار بيشتره، خيلي بيشتر. زمينهايش هم به قدري گرونه كه اگر ميلياردها تومان غير از آنهايي كه جانشون را دادند در راه خدا، بدهند يك مترش را بهشون نميدهند. خيلي پرارزشه. اين انگشتر را تميز كردند و گفتند آقا اين خيلي قيميته. قدرش را بدون. مشتري خوبي من برايش دارم. حالا نه دست خودم باشه، برميداري ميآري از توي حرم بيرون. باز مشغول آن كثافتكاريها و گناهها باز كثافت و چربي بهش ميزنيد باز دو باره ميبردش. ان عاقبة الذين اساء السوء ان كذبوا بآيات الله. آخرش ميبيني يك آدم بيعقيدة بي ارزش بيفايدة يك پول نميارزه ميشه و ميره. تا كي ميخواي هواس نفست را اينقدر به كار ببري؟ تا كي ميخواي اينقدر معصيت كني؟ تا كي ميخواي اين جواهر قيمتي كه خدا روز اول اينجوري ميگه و نفخت فيه من روحي، اينقدر تميز بوده كه مثل خدا بوده، اين را در اختيار تو قرار داده. حالا تو با كارهاي هواي نفس، دلم ميخواد، دلم ميخواد اين را كثيفش كردي و از بين برديش. يك پول هم نميارزه. آن شخص ميگفت قيامت را در خواب ميديدم. اعمالم هم مثل چند تا گوني ميوه برده بوديم براي زندگي كه ميخواهيم اينجا بكنيم. يك ملكي آمد در كيسهها را باز كرد هي دونه دونه اينها را ميريزه بيرون، ميگه اينها پوسيده است. هي ريخت ريخت، گوني اول را خالي كرد گفت بيا گونيش مال خودت. دومي هم همينطور. گفتم آخه ما اينجا زندگي داريم، ميخواهيم زنده بمونيم. گفت نه فايده نداره اين اعمال پوسيدة تو، آن نماز بي توجه تو و اين افكار پريشان تو و اين عقايد نيمبند تو و اين خدمتتون عرض شود، چه عرض كنم؟ اين اخلاق بد تو، كدوم كيسه اين باصطلاح زاد و توشهاي كه آوردهاي اينجا به درد ميخوره؟ هيچيش. هيچيش. همه را ريخت و كيسههاي خالي را داد دست ما. ما اينجوري هستيم. هل ادلكم علي تجارة تنجيكم من عذاب اليم تؤمنون بالله. ايمان به خدا داشته باشيد. جهاد با نفس كنيد. چقدر آقا عمر ميكنيد؟ چقدر؟ صد سال. بيشتر كه نميشه. صد سال رياضت بكش، صد سال هر چي خدا ميخواد انجام بده، صد سال گناه نكن، بينهايت، يك ميليارد سال، باز هم بيشتر، بينهايت راحت باش. تويي كه بيست و پنج سال درس ميخوني تا مدرك بگيري بگند آقاي دكتر بهت. بعد چند سال با اين مدرك زندگي ميكني؟ بعله بيست و پنج سال، هفت سال هم آنجا، خدمت شما عرض شود، سي و دو سال. بعد از سي و دو سال تا صد سال چند سال ميمونه؟ شصت و هشت سال. شصت و هشت سال ميخواي زندگي بكني. راحت و خوب هم آنوقت اگر زندگي كردي واقعا حقوقت هم مكفي هست، همه چيزش درست. اما تو بي انصاف براي شصت و هشت سال زندگي، بيست و پنج سال زحمت كشيدي، براي بينهايت زندگي نميخواهي ده سال زحمت بكشي؟! بخدا قسم اگر ده سال تزكية نفس بكنيد ديگه اصلا نخواسته باشي هم، كه گناه بكني، نخواسته باشي اگر ولت كنند، نميكني. يعني نميتوني گناه بكني، نميتوني پاك نباشي. ده سال! آقا اين برنامه ده سال طول ميكشه نهايتش و شما در اين ده سال همه چي داريد. حتي توي اين دنيا هم. يك دوستي از دوستانمون همين ديشب ميهمان ما بودند. دلم ميخواست شما هم گوش ميداديد. يكيشون مديرعامل يك كارخانه و تشكيلاتي بود. به آن يكي ميگفت. آن يكي هم مرد معمولي. ميگفت حاج آقا، به من ميگفت، اين آدم اينقدر اعتبار توي بازار داره كه اگر من الان صد ميليون تومان، صد ميليارد تومان بهش داشته باشم، بدون هيچ مدركي به دست اين ميسپارم. جلوي خودش ميگفت. ولي اون قبول نميكنه. خوب عجيبه. ايمان. ايشان هم بعله راست ميگه، منهم قبولش دارم. از رفقاي خودمونه، قبولش دارم. يعني الان هر چه پول بدون هيچ مدركي بهش بدهند هيچ كم و زياد نميشه. تصرف بيجا نميكنه. امانتدار كامليست. انسان با اعتبار توي دنيا زندگي ميكنه. بعله.
وقتي كه شما پاك و پاكيزه شديد، فروختيد خودتون را به خدا، ان الله اشتري من المؤمنين انفسكم، توي حرم كه رفتيد بگيد يا علي بن موسي الرضا، من اومدم توي آن معامله شما دلال خدا هستي ديگه، اين معامله را انجام بده. من جانم و مالم و هر چه دارم به تو ميبخشم، تو هر جور بگي ما همانجور عمل ميكنيم. ديگه وقتي كه انسان جانش را بخشيد به خدا ديگه فكر، مال او نيست ديگه، طبق دستور خدا بايد ديگه با اين جان و با اين مال عمل بكنه. اينجوري ميشه. اما ماها برميداريم ميآريم، نه. مال خودمونه، لازمش داريم. هي آلودهاش ميكنيم.
انشاء الله امروز شما اين كار را كرديد و كوشش بكنيد انشاء الله موفق باشيد و به خدا جانتون را فروخته باشيد و اختيار جانتون در دست خدا باشه و اميدواريم خداي تعالي شماها را در قيامت با علي بن موسي الرضا عليه الصلاة و السلام مشهور كنه.
السلام عليك يا مولاي يا ابا الحسن يا علي بن موسي الرضا بابي انت و امي يابن رسول الله. يتململ تململ السرير. اين يتململ تململ السرير من در روضه خوندن مقيدم همينهايي كه هست، نوشتند، بگم. خيلي نميخوام زياد آب و تابش بدم كه شما گريه بكنيد و گريه نكنيد. ميخواهيد گريه بكنيد ميخواهيد گريه نكنيد. ولي اين حالت را حضرت رضا داشته كه وقتي زهر را خورده بود، آمد در ميان خانه، يك وقتي كه انسان مريضه، نه دوست داره دوستش ببينه در آن حال، نه دشمن. چون دشمن ممكنه شاد بشه، دوست هم ناراحت بشه. ميره در اطاق خلوتي خودش را قرار داد. به اباصلت هم آنطوري كه روايت داره، فرمود كسي را راه نده. اباصلت ميگه نگاه كردم يتململ تململ السرير، مثل مارگزيده به خودش ميپيچيد. نزديك ظهر شد. ظهر شد. فرمود غلامها غذا خوردهاند يا نه؟ گفتم آقا با اين حال شما كي ميل به غذا داره. حضرت نشستند، خودشون را كنترل كردند، سر سفره نشستند با غلامها غذا خوردند. بعد كه غلامها رفتند اباصلت ميگه ديدم باز به همان حال اول افتاد.
خدايا به آبروي علي بن موسي الرضا به خاطر محبتت به علي بن موسي الرضا و حب علي بن موسي الرضا به تو خدايا فرج امام زمان ما را برسان. الهي آمين.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.