۱۴۲۷/۴/۳ قمری – فراز سوم – چهارمين گردهمايي مرحله صراط مستقيم در دفتر تهران

فراز سوم – چهارمين گردهمايي مرحله صراط مستقيم در دفتر تهران  

 

 

بسمه تعالي ……………….. معظم له در فراز سوم از فرمايشاتشان فرمودند : اگر كسي معتقد به اثر وضعي غذا باشد ، به نظر من مشرك است ، اثر وضعي يعني اينكه چه خدا بخواهد و چه نخواهد ، غذاي حرام در شما اثر مي گذارد . در حاليكه خداي تعالي به شما اجازه داده است غذايي را كه نمي دانيد آلوده به حرام است، بخوريد. نمي شود هم خداي تعالي اجازه دهد شما آن غذا را بخوريد و هم شما را از قربش دور كند . اعتقاد اينكه غذا ، مستقلا و « من دون الله » داراي قدرتي هست كه بدون اذن خدا مي تواند در شما اثر داشته باشد ، انسان را به كفر مي كشاند . خوردن سم يقينا حرام است، ولي اگر انسان سمي را با فشار ظالمي بخورد ، آيا اثر وضعي سم باعث مي شود انسان از خدا دور شود ؟ آيا ائمه اطهار عليهم السلام كه اكثرا توسط دشمنانشان مسموم مي شدند و با زور و فشار سم را مي خوردند ، پس از خوردن سم و بدليل اثر وضعي آن ، از خدا دور مي شدند ؟ اگر كسي ندانست كه در شيشه اي مشروب است و بجاي آب ، آن را خورد و تا صبح، مست و گيج خوابيد ، اين فرد در نماز صبح همان قرب و نزديكي را به خداي تعالي دارد كه در نماز مغرب و عشاء داشته، به جهت اينكه نمي دانسته و آن را خورده است . متاسفانه اين تفكر را صوفيه براي توجيه اعمال خود ترويج نموده اند ، چون وقتي عده اي نزد يكي از اقطاب صوفيه مي روند و مدتي به دستورات او عمل مي كنند و مي بينند اخلاقشان بهتر كه نشده ، بدتر هم شده است و به مكاشفات و روياهاي خوب كه اصل هدفشان نيز بوده نرسيده اند ، به قطبشان كه مراجعه مي كنند ، او مي گويد: شايد تو در بازار غذا خورده باشي و صاحب رستوران ، غذا را آلوده به نجاست كرده باشد ،يا شايد غذاي آلوده به حرام خورده اي و متوجه نبوده اي و لذا غذا در تو اثر وضعي داشته و تو را از خدا دور نموده است . بخاطر همين به جايي نرسيده اي! اما ائمه اطهار عليهم السلام اين طور نبودند ، با اينكه به همه چيز علم داشتند ولي مامور به ظاهر بودند…. در صراط مستقيم از هر گونه اسراف و تبذير دوري كنيد كه خداي تعالي فرموده است « إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ »اسراء/27، ديدگاهتان به اعمال بايد مطابق با ديدگاه خداي تعالي و خاندان عصمت و طهارت عليهم السلام باشد ، اگر آنها عملي را حرام و عمل ديگري را حرامتر دانستند، شما هم به همان معتقد باشيد. براي مثال فرموده اند: « الغيبة اشد من الزناء » حرمت غيبت از زناء شديدتر است . ولي آيا ما به همان اندازه كه از فرد زناكار متنفريم ، از كسي كه در مقابل ما غيبت نموده ، بدمان مي آيد ؟

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *