۱۰ محرم ۱۴۲۱ قمری – ۲۶ فروردين ۱۳۷۹ شمسی – شب عاشورا
1- خطبه
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمْدُ للهِ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَي رَسُولِ اللهِ وَ عَلَي آلِهِ آل الله لَاسِيَّمَا عَلَي بَقِيَّةِاللهِ رُوحِي وَ اَرْوَاحُ الْعَالَمِينَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفَدَاءُ وَ اللَّعْنَةُ الدَّائِمَةُ عَلَي اَعْدَائِهِمْ اَجْمَعِينَ مِنَ الْآنِ اِلَي قِيَامِ يَوْمِ الدِّينِ.
2- عبارت قرآني آغازين (بقره/155-157)
«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنْ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرْ الصَّابِرِينَ، الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»([1]).
3- تسليت شهادت سيدالشهداء عليه السلامدر شب عاشوراء به امام زمان ارواحنا فداه
«يَا بَقِيَّةَاللهِ آجَرَكَ اللهُ فِي مُصِيبَةِ جَدِّكَ الْحُسَينِ عليه السلام».
4- خصوصيات اصحاب سيدالشهداء عليه السلام
شب عاشوراي ابيعبداللهالحسين است. شب شهادت اصحاب و ياران اسلام، اصحاب و ياران پيغمبر اسلام، اصحاب و ياران امير المؤمنين، اصحاب و ياران ابيعبداللهالحسين، كه فرمود: «من بهتر و نيكوتر از اصحاب خودم، اصحابي نديدم»([2]). اصحاب با وفا، اصحابي كه حاضر نبودند يك لحظه از حسينبنعلي جدا شوند. اصحابي كه «حَلَّتْ بِفَنَائِكَ»([3])، اصحابي كه آنچنان خودشان را به مقام وصل رساندند كه حياتشان با حسين عليه السلامبود و شهادتشان هم با حسين بود. اصحابي كه حاضر نشدند حتي بني هاشم شهيد شوند و آنها زنده باشند؛ اصحاب ابيعبداللهي كه امشب وقتي چراغها را سيدالشهداء خاموش كرد كه خجالت نكشند اگر خواستند بروند، آنهايي كه غربال شدند و رفتند، آنها هيچ. آنهايي كه باقي ماندند. گفتند: اگر ما را قطعه قطعه بكنند، هفتاد مرتبه بكشند، در هر مرتبه آتش بزنند و خاكستر ما را به باد بدهند و باز ما را زندهمان بكنند بازهم با توايم. «مَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ غَيْرِكُمْ مَعَكُمْ، مَعَكُمْ لَا مَعَ عَدُوِّكُمْ»([4]). ما با شمائيم. ما با شما بايد باشيم اي خاندان عصمت.
Cسعادت و شقاوت دنيا و آخرت منوط به بودن با امام زمان ارواحنا فداهاست
اگر با آنها بوديم دنيامان، آخرتمان، قبرمان، تمام سعادتمان تأمين ميشود. اما اگر از آنها جدا شديم، «خَابَ وَ خَسِرَ»([5]) كسي كه از آنها جدا بشود بيچاره است. بدبخت است.
cبودن با امام زمان ارواحنا فداهيعني تطبيق در صفات با آن حضرت
حتي در يك صفت از صفات انساني يا حيواني يا شيطاني اگر با آنها صفتش تطبيق نكند، از آنها فاصله دارد. شما فكر نكنيد كه منظور از دور نبودن از آنها اين است كه مكاناً دور نباشد. هميشه انسان كنار ابيعبداللهالحسين بنشيند. اما اين را بدانيد. قرب و تقرب و بودن با خاندان عصمت عليهم السلامكه در زيارت جامعه ميگوييد: «مَعَكُمْ مَعَكُمْ»، اين نيست كه انسان پهلوي امامش، امام زمانش حتي نشسته باشد. جمعي بودند خدمت ائمة اطهار عليهم الصلاة و السلام، در خدمت پيغمبر اكرم؛ شايد خبيثترين مردم، هر روز پيغمبر را ميديد و هر روز در كنارش بود. و شايد بهترين مردم كمتر پيغمبر اكرم يا يكي از ائمه را ميديد ولي با آنها بود.
5- منتظران ظهور و مصيبات عصر غيبت (مضاميني از دعاي شريف افتتاح و فرج)
شما مردم امروز، مردمي كه خداي تعالي در اين آيه، در اين آيهاي كه تلاوت كردم، دربارة شما فرموده: «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ »([6])، در زمان غيبت حضرت بقيةالله ارواحنا فداه كه در دعاي افتتاح ميگوييد: «اَللَّهُمَّ اِنَّا نَشْكُوا اِلَيْكَ». خدايا! ما شكايت ميكنيم. چرا اينطور بايد ما بيچاره باشيم، بدبخت باشيم. پيغمبرمان كه نيست، از دنيا رفته. «فَقْدَ نَبِيِّنَا». اماممان هم غايب است. امام ما ظاهر نيست. «فَقْدَ نَبِيِّنَا وَ غَيْبَةَ اِمَامِنَا». در نتيجة نداشتن امام و سرپرست، دشمنمان زياد شده «وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا».
افراد واقعي كه بتوانند كه آنگونه كه خاندان عصمت دوست دارند و امام زمان عليه الصلاة و السلامميخواهد باشند، خيلي كم هستند. «وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا». و زمان هم كه عليه ما تظاهر كرده «وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا». جرأت نداريم در بين مردم آنجوري كه امام زمان دوست دارد، آنجور حركت كنيم. آنجوري كه قرآن دستور فرموده، آنطور حركت كنيم. در صراط مستقيم دين حركت كنيم. دقيقا آنگونه كه ائمة اطهار بودهاند ما حركت كنيم. لذا «تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا»([7]). اگر چشم دلتان را باز كنيد، اگر فكر كنيد ميبينيد كه همان جملاتي كه در دعاي فرج هست، كه «عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْاَرْضُ ». دنيا بر ما تنگ شده. شما اگر بخواهيد تصميم جدي بگيريد كه هر چه حق است عمل كنيد و هر چه باطل است ترك كنيد، شايد تنها بمانيد. دنيا برايتان تنگ بشود. با اقوام و خويشاوندان و دوستان نتوانيد رفت و آمد كاملي داشته باشيد «وَ ضَاقَتِ الْاَرْضُ » به آسمان هم كه نميگذارند برويد «وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ»([8]). پس بايد به خدا شكايت كرد. خدايا! آنچنان بلاء اطراف ما را گرفته در زمان غيبت كه ما نميتوانيم راه صحيحمان را ادامه بدهيم.
Cمصيبات عصر غيبت براي امتحان و شناساندن افراد به خودشان است
لذا بايد عرض كنيم همان مطلبي كه در دعاها هم هست. در زيارتها هم هست. و در اين آية شريفه «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ » يك بلايي، يك فشاري بخاطر امتحان شما، بخاطر اين كه خودتان بدانيد كه چقدر در مقابل پروردگارتان ارزش داريد! خوف در شما ايجاد ميكند. «بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ» ميترسيم، از همه چيز ميترسيم. وحال اين كه يك ولي خدا نبايد از هيچ چيز بترسد. با تأكيد امام عليه الصلاة و السلامميفرمايد: «لَايَخَافُ أَحَدُكُمْ إِلَّا ذَنْبَهُ»([9]). هيچ كس از شما هرگز از هيچ چيز نترسد جز از گناهش. خداي مهربان كه ترس ندارد. خدايي كه همه جا اسمش را رحمن، رحيم، رئوف اينطور اسمش را گذاشته. يك كسي سؤال كرد از امام عليه السلام كه روز قيامت حساب دسته كيست؟ حضرت فرمود: دست خداي مهربان. گفت: خيالم راحت شد. وقتي كه حساب كننده يك فرد رحمن و رحيم و مهرباني باشد و «يَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ»([10])باشد و از بيشتر گناهان بگذرد و نديده بگيرد ترسي ندارد اين خدا. پس چرا به ما گفتهاند از خدا بترسيد. در حقيقت از گناهمان بايد بترسيم كه گناهمان سبب بشود كه خدا را به غضب بياورد كه وقتي خدا به غضب آمد ديگر بدبختيم، بيچارهايم.
لذا «لَايَخَافُ أَحَدُكُمْ إِلَّا ذَنْبَهُ» «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ». فشارهايي در روزهاي، در ايام و سالهاي قبل از ظهور روي مردم مسلمان ميآيد كه اين فشارها وسيلة امتحان ما است. وسيلهاي است كه ما خودمان، خودمان را بشناسيم. نگوييم كه ما خيلي احترام داريم. خيلي شخصيت داريم «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنْ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ»؛ گرسنگي، قحطي «وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ »، اموالتان، دوستانتان، ميوهجات و ثمرات كشاورزيتان اينها همه كم ميشود؛ روزيتان كم ميشود
Cصابر كيست كه بشارت بر او باد
«وَبَشِّرْ الصَّابِرِينَ»؛ در اين ميان يك عده هستند كه اينها هر طوري بخواهد بشود دست از دين و ايمانشان برنمي دارند. صابر كيست؟ صابر آن كسي كه بردبار باشد در راه رسيدن به هدف. مشكلاتي دارد رسيدن به خدا. مشكلاتي دارد رسيدن به لقاء الله. مشكلاتي دارد رسيدن به اهل بيت عصمت و طهارت و ولايت آنها. بشارت بده اي پيغمبر! به صابرين. آنهايي كه مشكلات را تحمل ميكنند. علامت آنهايي كه مشكلات را تحمل ميكنند چيست؟ «الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ». وقتي كه يك فشاري رويشان ميآيد. مصيبتي ميبينند.
6- فايده و اهميت قضيه عاشوراء، امتحان و انتخاب اهل محبت است
امشب ميدانيد چه قضيهاي اتفاق افتاد؟ به خدا قسم اگر هيچ فايدهاي شب عاشوراء نميداشت جز همين قضيهاي كه اتفاق افتاده و ما هم بايد به اين قضيه توجه كنيم و اعمالمان را درست كنيم، اهميت داشت. امشب يك كاري حضرت سيدالشهداء كرد كه به نظر من هر سال امام عصر ارواحنا فداهاين كار را ميكند و در همين مجلس كه سالها است توفيق شب عاشوراء و بودن با شما دوستان را داشتيم و در همين جا ناظر بوديم. آن كاري كه ابيعبداللهالحسين كرد. آن كاري كه هر سال حضرت ولي عصر ميكند و شما هم در مجلس حجت ابن الحسن هستيد. ذهنتان فورا نرود روي بدن مقدس امام زمان.
Cامام عصر ارواحنا فداهبر تمام ماسويالله احاطه علمي دارند و برنامه و هدف ايشان با حضرت سيدالشهداء عليه السلاميكسان است
امام عصر طبق عقايد شيعه و طبق عقيدة همهمان احاطة علمي بر همة افراد دارد. اگر اينطور نيست چرا زيارت ميخوانيد. چرا هر جا ميايستيد ميگوييد: «السلام عليك يا بقيةالله». همه جا هستند و در هر حال ما را ميبينند. چند آيه قرآن اين مطلب را تأييد ميكند. حضرت بقيةالله همين الان در بين ما هستند. من حالا تا ميگويم: «حضرت ولي عصر تو اين مجلس هستند»، شما نگوييد كه بدن مقدسشان اينجا هست شايد شب عاشوراء است بدن مقدسشان كنار قبر شش گوشه ابيعبداللهالحسين باشد. اما احاطة علمي آن وجود مقدس در اين مجلس هست. خوب امامش كه هست. ماها هم كه جور واجور هستيم. الحمد الله تا حدي مجلسمان يك دست است و توجهي به مقام مقدس ابيعبداللهالحسين دارند. حضرت ابيعبداللهالحسين طبق روايات با امام زمان يك هدف دارند. يك روحند. اگر شما معتقد بشويد كه يك تفاوت جزئي بين حجةابنالحسنعليه الصلاة و السلامو حضرت سيدالشهداء هست، مجبوريد بگوييد كه اين دو تا يكيشان معصوم نيست، يكي ديگر معصوم است. دو تا معصوم يك فكر دارند يك هدف دارند، يك مطلب را تعقيب ميكنند. خُب، احاطة روحي امام زمان كه مسؤول ما است كه امام ما است، كه دائماً بر ما احاطه دارد خوب اين روح مقدس در مجلس هست. الان تا بگوييد: «يا صاحب الامر» و از ايشان حاجت بخواهيد همهمان اين كار را يك كار عاقلانه ميدانيم. مسألهاي نيست هستند خوب ايشان كه تشريف دارند. شما هم كه هستيد. شب عاشوراء هم كه هست.
cبرنامه شب عاشوراء خاموش كردن چراغها است تا رفتنيها بروند و خود را از دامان پر مهر امام حسين عليه السلامجدا كنند
برنامه هم كه سيدالشهداء داده. چهكار كرده؟ چراغها را خاموش كردند، شما چون نميخواهيد برويد من نميگويم چراغها را خاموش كنيد چون شما همهتان انشاءالله هستيد. همهتان مؤمنيد. همهتان دليلش اين است كه ما خيلي از سالها شب عاشوراء گفته بوديم كه چراغها را خاموش كنند و تعهد كنيم و جزء برنامه باشيم. كسي نرفت نميرويد، كجا ميخواهيد برويد؟ آنهايي كه رفتند شب عاشوار آن قدر پشيمان شدند، آنقدر به بدبختي افتادند و فلاكت ديدند كه حساب نداشت. كجا ميخواهيد برويد؟ از آقا ابيعبداللهالحسين مهربانتر! از سيدالشهداء در قيامت كسي پر محبتتر!
#در اثبات والايي مقام سيدالشهداء عليه السلامهمين بس كه يك قطره اشك در مصيبت ايشان براي نجات هر كسي كافي است
آنقدر محبت دارد كه اگر به قدر بال مگسي اشك از اين چشمهاي شما جاري بشود روز قيامت ميآورند شما را ميزان اعمال را هم ميگذارند. اين يك قطره اشك چشم شما را ميگذارند تو كفة ترازو. آنچنان سنگين ميشود كه اصلاً تمام حسنات، تمام سيئات همه اينها در مقابل اين نميتوانند عرض اندام كنند.
مرحوم شيخ جعفر شوشتري رحمةاللهعليهيك كتابي دارد به نام «خصائصالحسينيه». ميگويد: توي عبادات گشتم، آني كه صد در صد مفيد بود و حرفي توش نبود عزاداري بر ابي عبدالله الحسين است. «باب الحسين اوسع». دري كه متعلق به ابي عبد الله الحسين است چون رحمة الله الواسعهاست اين وسيع است. روز قيامت كه ميشود درهاي بهشت ديده ميشود از دور. آن دري كه همه بدون چون چرا، بدون معطلي وارد ميشوند دري است كه بالايش شايد نوشته شده باشد يا همه ميدانند «باب الحسين».
#در قيامت روضهخوانها از درب «باب الحسين» وارد بهشت ميشوند (نقل از مرحوم حاج شيخ محمد رازي در خصوص شخصي از مجتهدين برجسته)
خدا رحمت كند همين امروز بعضي از دوستانم تشريف آورده بودند، من تشكر ميكنم براي تشييع جنازة استادمان، مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد رازي، براي آنها اين قضيه را در بعد از دفن گفتم. همين ايشان براي من نقل ميكردند. يكي از علماي بزرگ نجف آمده بود مشهد، معروفند ايشان، معروف بودند ايشان، آمده بودند مشهد دوست داشتند هفتهاي يك جلسهاي روضهاي باشد، استفاده كنند از روضه و گرية بر ابيعبداللهالحسين. ميگويد رفتم توي يك مجلسي و ديدم گاهي شوخي ميكنند، گاهي خنده ميكنند. شأن يك پيرمرد عالم مجتهد نيست كه توي اينها بنشيند. و بعد هم روضه ميخوانند. من نرفتم. شب در عالم رؤيا ديدم. ميگفتند ايشان كه مخصوصاً يك نفري بود يك سيدي بود زيادتر از همه شوخي ميكرد من خوشم هم نيامد از او ميگفت شب در عالم رؤيا ديدم كه قيامت است. صحراي قيامت است و همه گرفتارند و «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ»([11]). روزي كه انسان از برادرش فرار ميكند. تا ميفرمايد: «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ»([12]). آن روز هر كسي يك گرفتاري دارد كه ديگر به خودش برسد كافي است. از دوستان فرار ميكند كه مبادا اينها مزاحمش بشوند. در آن روز، همه گرفتارند. ميگويد: در مقابلم ديدم كه يك كوهي صيقلي. بايد اين كوه را من بروم بالا. از سر كوه بايد سرازير بشوم باز آن طرف بهشت است. ديدم همان روضهخوان ابيعبداللهالحسين كه در مجلس بود و يك خرده هم من خوشم نميآمد از او و يك خرده هم شوخي ميكرد اين ميآيد بعضي از افراد را بغل ميكند بعضي از افراد را بغل ميكند ميبرد آن طرف. من به او گفتيم كه ما را هم ببر. ما را هم با حركت گذاشت آنجا. گفت: اينجا در بهشت است. از مسألة مشكلات قيامت و جهنم نجات پيدا كرديم. اينها درهاي بهشت است. اين در مال امام صادق است، حالا خواب است ديگر. آن در مال حضرت ابي عبداللهالحسين است. ميگويد: من نگاه كردم پشت در امام صادق علما ايستادهاند صف طولاني. خيلي طول ميكشد تا ما وارد بهشت بشويم. اما در بهشتي كه به نام ابي عبداللهالحسين است خلوت است هيچ كس نيست. گفتم: اگر ميشود ما را از اينجا ببر. تو صف نايستيم. گفت: روضه خواندي هيچ وقت. گفتم: نه. گفت: آنجا روضه هر كس خوانده باشد از اينجا ميبرند. به او گفتم: حالا من چهكار كنم. من يك فكري به نظرم رسيد. اين گوشة صحراي محشر مينشينيم. شما روضه بخوان من هم گوش ميدهم. يك كاري شايد بكنيم. ما هم نشستيم روي يك سنگي آنجا و اين آقا هم پاي زمين آنجا نشست. ما هم همين چيزهايي كه ياد گرفته بوديم خوانديم و گفتيم. او هم يك تباكي كرد، يك قدري به پيشانيش زد و گفت بلند شو برويم درست شد. ما را آورد از در وارد كرد. حضرت ابيعبداللهالحسين روي يك تختي نشستهاند. يك دفتر بزرگي جلويشان است. آن آقا به حضرت سيدالشهداء عرض كرد: آقا يك روضهخوان آوردهايم. عالم بزرگي كه من نميخواهم اسمشان را ببرم. يك عالم مجتهد، شايد يك مرجع تقليد. گفت: من يك روضه خوان آوردهام. حضرت سيدالشهداء توي دفتر نگاه كردند، فرمودند: به اين نام ما روضهخوان نداريم. اين شخص گفت: آقا به جان خودتان من خودم پاي روضهاش بودهام. حضرت تبسمي كردند گفتند: وارد بشو. روضه خواندن، روضة صحيح را، من را اكثر شماها ميشناسيد. هيچوقت دوست ندارم روضههاي تند و سخت بخوانم.
$روضهخواني و گريه بر سيدالشهداء عليه السلاماز علائم ايمان است
اگر امشب كسي شيعه باشد كه نميتواند گريه نكند. اگر قلبش پر از ايمان باشد، «اِنَّ لِلْحُسَيْنِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ»([13])، براي ابيعبداللهالحسين در دلهاي اهل ايمان يك محبت مكنونه است كه اصلا متحولشان ميكند. شما مردم شهر را ببينيد. همه سياه پوشيدهاند، همه متوجه ابيعبداللهالحسينند امشب. اگر توي خانهتان خودتان، من افرادي را ميشناسم توي دوستانمان كه سالها است هر صبح و شب براي ابيعبداللهالحسين گريه ميكنند. حتي من به آنها ميگويم، استراحت نميكنند. اول مينشينند چند كلمه براي خودشان روضه ميخوانند و گريهشان را ميكنند بعد ميروند ميخوابند. و يكي از بزرگان ميگفت: چون آن روش روش حضرت بقيةالله عليه الصلاة و السلاماست، هر كس اين كار را يكسال بكند، خيلي اميدوار باشد كه خدمت امام زمان برسد.
#هيچ مصيبتي مانند مصيبت حضرت سيدالشهداء عليه السلامنميشود
در اين آية شريفه ما ميگوييم كه «وَبَشِّرْ الصَّابِرِينَ، الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ». چه مصيبتي بالاتر از مصيبت شب عاشوراء است. امام صادق فرمود: بر هر چيزي كه ميخواستيد گريه كنيد، پدرتان از دنيا رفته، مادرتان از دنيا رفته، برادرتان از دنيا رفته، اگر خواستيد بر او گريه كنيد، «فَابْكِ عَلَي جَدِّيَ الْحُسَيْنِ». بر جدم ابيعبداللهالحسين گريه كنيد. به جهت اينكه مصيبت ابيعبداللهالحسين آنقدر بالا است كه هيچ مصيبتي به پاية اين مصيبت نميرسد. شما مصيبتهاي زيادي در اين جنگ تحميلي ديديد. افراد مختلفي بودند، جوانهايشان را از دست دادند. اما هيچ وقت شده مثلاً همان خبيثترين افراد سر يك جوان را از اين شهر به آن شهر به عنوان تحفه و هديه بفرستند. هيچ شما شنيدهايد كه طفل شيرخوار را بياورند در مقابل اين جمعيت، نشانش بدهند. آنهايي كه دورند ممكن است نبينند. خود آقا ابيعبداللهالحسين بفرمايد: «اَ مَا تَرَوْنَهُ كَيْفَ يَتَلَظَّي عَطَشًا». شما نميبينيد كه چگونه اين طفل زبان به دور دهان ميچرخاند در اثر تشنگي. خبيثترين مردم زمان ما، يا هر زمان، اين كار را نميكنند كه با تير سه شعبة زهرآلود، كه امام صادق بفرمايد: «ذُبِحَتِ الطِّفْلُ ذُبِحَتِ الطِّفْلُ» معناش اين است كه ذبح شد. تير كارش سوراخ كردن است. نه اينكه از گوش تا به گوش علي اصغر را پاره كند. چه مصيبتي بالاتر!
#اگر متوجه عظمت شب عاشوراء باشيم بايد به مقام عبوديت كامل و لقاء پروردگار برسيم
شب عاشوراء است، همهتان بگوئيد: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»([14]). اين جمله يعني چه؟ يعني ما همهمان مال خدا هستيم. همهمان ملك خدا هستيم. هر چه داريم مال خدا است. انسان را شب عاشوراء اگر يك خردهاي همت كنيد و امشب را عظمت بدهيد و خودتان را در خيمة ابيعبداللهالحسين بدانيد يا در خيمة حضرت بقيةالله بدانيد. امشب خيلي پيشرفت ميكنيد. «إِنَّا لِلَّهِ» مرحلة عبوديت كامل است. حضرت صادق عليه الصلاة و السلامبه «عنوان بصري» فرمودند: «اَنْ لَايَرَى الْعَبْدُ»، عبد براي خودش چيزي قائل نباشد، «يَرُونَ الْمَالُ مَالُ اللهِ يَضَعُونَهُ حَيْثُ أَمَرَهُمُ اللهُ»([15]). هر چي هست مال را مال خدا بداند، اموالش را اموال خدا بداند، خودش را مال خدا بداند. هر چه هست مال خدا است و در جائي كه خدا دوست دارد اموالش را ميگذارد، وقتش را ميگذارد، ديدش را، زبانش را، همة اعضاء و جوارحش را در آن راه قرار ميدهد. «إِنَّا لِلَّهِ»، معنايش مرحلة كامل عبوديت است. مرحلهاي است كه در نماز ميگوئيد كه «إِيَّاكَ نَعْبُدُ»([16])، خدايا! تنها تو را عبادت ميكنيم، «إِنَّا لِلَّهِ».
جملة بعدي، اگر خوب از اين امتحان بيرون بيائيم، به لقاء پروردگار ميرسيم. جملة بعدي ميگويد: «إِلَيْهِ رَاجِعُونَ». بهسوي خدا ما داريم بر ميگرديم. ما ميخواهيم به محضر خدا برسيم.
$صابرين در مصائب مورد صلوات پروردگار هستند
كيها را راه ميدهند؟ «بَشِّرِ الصَّابِرِينَ». آنهايي كه در مصيبت بردبارند، استقامت دارند. در همين آيه نميخواهم در اين باره توضيح بدهم، شب عاشوراء شب مصيبت است، منتهي ما ميخواهيم از همين امشب بهترين بهره را و بهترين استفاده را بكنيم انشاءالله. «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ». خداي تعالي بر كه صلوات فرستاده؟ «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ»([17]). در اينجا ميفرمايد: «أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ». ببينيد چقدر انسان پيشرفت ميكند! يك استقامت و يك صراط مستقيم، اينجوري ميكند انسان را كه «صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ»([18])، رحمت خداوند بر اينها خواهد بود. كمكتان ميكند.
cشب عاشوراء در هر مجلس عزاداري محرم كه هستيد خود را در همان خيمه شب عاشوراء سيدالشهداء عليه السلامبدانيد
بيائيد امشب برنامة همه جور علائم و علامت و از ميبينيد ديگر، در و ديوار، در اين مجلس اگر كمتر باشد، همه جا هست. شمايل گلدستههاي حضرت ابي عبد الله. شمايل گنبدش هست. حتي حضرت ابو الفضل با اسب توي شريعه. همه جور هست. يك شمايل ديگر هم ما درست كنيم. يك باصطلاح چي بگويم، يك وضعي هم براي خودمان درست كنيم. امشب مجلسمان را در عالم معنا صورت خيمههاي ابيعبداللهالحسين بدانيم. در روايت دارد: هر جا مجلس عزا براي سيدالشهداء برپا ميشود، آنجا مثل زير گنبد حضرت سيدالشهداء است، مثل خيمههاي حضرت سيدالشهداء است. خوب مجلس عزاء است. من آنقدري كه از باني و گوينده و مستمع اطلاع دارم، انشاءالله اخلاص است.
#شب عاشوراء در يك لحظه و با يك تصميم جدي به پيشرفتهاي روحي بزرگي ميتوان دست يافت
من خودم خدا ميداند اگر شب عاشوراء نبود، اصلا حال حرف زدن نداشتم. از صبح رفتيم آنجا تشييع جنازه و اينها و بعضي از دوستان هم بودند. ولي امشب را نميشود آسان از دست داد. شب بسيار بزرگي است. كاري كه شايد به ده سال انسان ممكن است در كمالات روحي معمولي انجام بدهد امشب ميتواند با يك تصميم جدي انجام بده. يك لحظه.
cبرنامه ديگر شب عاشوراء، از يك سو برداشتن بيعت از ناحيه امام عليه السلامنسبت به مردم و از سوي ديگر كمك خواستن حضرت از مردم بر ياريشان ميباشد
پس انشاءالله خيمههاي ابيعبداللهالحسين فرض بكنيد هستيم. فرض هم نميخواهد بكنيد. امام فرموده است كه هست. مجلس با اخلاصي برپا شده. شما هم از راه دور و نزديك. من در مقابل چشمم نگاه ميكنم. حالا آنهايي كه از تهران از راههاي دور آمدهاند، بماند. از شهرستانها هستند توي مجلس. خوب. با اخلاص آمديد. چهكار كنيم حالا؟ امام زمانتان هم هست. از قضاياي روز عاشوراء يا شب عاشوراء هم كاملا اطلاع داريد. كاملا اطلاع داريد. چهكار كرد حضرت سيدالشهداء؟ چراغها را خاموش كرد. حالا ما نميگوييم چراغها را خاموش كنيد. به جهت اينكه ما انشاءالله اميدواريم يك نفر شما بيرون نرود. آنجا آمده بودند به طمع غنيمت و به طمع حكومت و اينها. اما شماها آمدهايد فقط روي محبت به ابيعبداللهالحسين و محبت به امام زمان دور هم جمع شدهايد؟ چهكار كنيم حالا. حضرت سيدالشهداء چه فرمود؟ فرمود: اينها، اين مردم با من كار دارند، من با آنها طرفم. من كه اسلام واقعي هستم، اين حرفها را امام زمان هم خواهد فرمود، الان هم ميگويد: «هَلْ مِنْ نَاصِرٍ يَنْصُرُنِي»([19]) را حضرت ابي عبد الله اگر فرمود، امام زمان هم بخدا قسم گوش دلتان را باز كنيد. حضرتش دائماً به شما مردم بخصوص ميگويد كه «هَلْ مِنْ نَاصِرٍ يَنْصُرُنِي». آيا كسي هست كه به من كمك بدهد.
#بايد براي ياري امام زمان ارواحنا فداهدر امر ظهور آماده شويم
شماها كمك كنيد تا ظهور حضرت جلو بيفتد. شما جوري حركت بكنيد كه، تمرين بكنيد كه اگر الان صداي حضرت بقيةالله بلند شد كه بيائيد مرا ياري كنيد، همهتان حاضر باشيد. نگوييد كه حالا من مثلا جعبة سيگارم را برنداشتهام از خانه. نميدانم زندگيم هنوز بهم ريخته است، وضعم ناجور است. من نميتوانم با اين شكل و قيافه با امام زمان عليه الصلاة و السلامروبرو بشوم. اينجوري نباشيد.
$ياري امام زمان ارواحنا فداهترك هر عملي است كه قلب مقدس آن حضرت را رنجور نمايد
خوب. امشب شب عاشوراءست. من شماها را آسان ول نميكنم. بايد، بايد امشب تصميم بگيريد. هر كس ميخواهد فردا باز برود دنبال گناه و معصيت، قلب امام زمان و حضرت سيدالشهداء را برنجاند، ما ميخواهيم تصميم بگيريم، نميدانم چي بگويم. تصميم بگيريد. ميخواهيد با خاندان عصمت باشيد يا نه؟ ميخواهيد كمك امام زمانتان باشيد يا نه؟ همهتان ميتوانيد الان در دل با امام حسين صحبت كنيد، با حجة ابن الحسن صحبت كنيد، با خدا قرارداد ببنديد. يا بقيةالله من از زبان شما ميخواهم چند كلمه با اين مردم صحبت كنم. خدا ميداند اجل در تعقيب ما است. بالاخره خواهيم مرد، بالاخره از بين ميرويم. كاري بكنيم كه تا از دنيا رفتيم حضرت سيدالشهداء بغل باز بكند. عزيزم آمدي؟ خوش آمدي. حضرت بقيةالله يك ظرف آب، تو تشنهاي؟ از راه دوري آمدهاي؟ «بِكَأْسِهِ وَ بِيَدِهِ رَيًّا رَوِيًّا سَائِغًا لاظَمَأَ بَعْدَهُ»([20]). هر كس هم كه، من دلم نميآيد بگويم هر كس كه نميخواهد از مجلس برود بيرون. نه. همه بايد امشب اين تصميم را بگيريد. همهمان. من خودم خدا شاهد است در قلب اين تصميم را ميگيرم. شما هم اين تصميم را بگيريد كه ما با حضرت ولي عصر بايد باشيم با سيدالشهداء بايد باشيم.
$تولي و تبري داشتن يعني با امام زمان ارواحنا فداهماندن و او را تنها نگذاشتن و به سعادت رسيدن
«مَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ عَدُوِّكُمْ. مَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ عَدُوِّكُمْ آمَنْتُ بِكُمْ ». ما به شما ايمان داريم. همانطوري كه اولين نفرتان را دوست داشتيم، امير المؤمنين را دوست داشتيم همانطوري كه سيدالشهداء را دوست داريم؛ همانطور آخرين نفرتون كه امام عصر باشد دوستش داريم. «آمَنْتُ بِكُمْ وَ تَوَلَّيْتُ آخِرَكُمْ بِمَا تَوَلَّيْتُ بِهِ أَوَّلَكُمْ وَ بَرِئْتُ مِنَ الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ». خدايا تو شاهدي كه از جبت و طاغوت كه اولي و دومي هستند ما بيزاريم. يك لحظه نميخواييم با آنها باشيم، و شياطين و بني اميه. كه منظور از شياطين در زيارت جامعه بنياميهاند. «وَ الشَّيَاطِينِ وَ حِزْبِهِمُ الظَّالِمِينَ لِكُمْ»([21]). و حزبشان، همة جمعيتشان انشاءالله فردا ميخوانيد در زيارت عاشوراء كه «اَللَّهُمَّ الْعَنْ بَنِي اُمَيَّةَ قَاطِبَةً»([22]) اينها چقدر ظلم كردند به اسلام و دين و امام حسين عليه السلام و ائمة اطهار عليهم الصلاة و السلام.«وَ أَبْرَأُ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ مِنْ دُونَكُمْ»([23]). ما بيزاريم از هر كسي كه به غير شما متوسل باشد. روش غير شما را پيش بگيرد. «كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَكُمْ وَ كُلِّ مُطَاعٍ سِوَاكُمْ»([24]). هر كس كه غير از شما را اطاعت كند. ما از همة اينها بيزاريم. اين، هستيد شما اينجور مردمي هستيد و بايد هم باشيد. انشاءالله وقتي كه حضرت بقيةالله ظهور كند آنجا خودتان را نشان خواهيد داد. صلوات خدا بر شما خواهد بود. رحمت خدا بر شما خواهد بود. رستگارانيد شما.
cتعهدات شب عاشوراء و مطابق با فطرت بودن آنها
خوب، حالا دلهايتان را متوجه ابيعبداللهالحسين بكنيد. چراغها را هم خاموش بكنيد. يك حالي انشاءالله پيدا كنيم. من ميخواهم توي تاريكي از شما امشب از به ياد شب عاشوراء در روز الست «بلي» گفتيد، «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ»([25]). يا ابا عبد الله. صداي شما در گوش ما زنگ ميزند. كه هر كس ميخواهد با ما باشد بماند. هر كس ميخواهد با ما نباشد برود. ام كلثوم ميگويد: من نگاه ميكردم ميديدم دسته دسته دارند ميروند و برادر مرا تنها ميگذارند. يا بقيةالله ما انشاءالله نميرويم. تعهد ميكنيم كه مطيع شما باشيم. حاضريد اين جملاتي كه آنها گفتند شما هم خطاب به امام زمانتان بگوييد؟ يا ولي الله، يا بقيةالله، اگر ما را قطعه قطعه كنند، بدنمان را آتش بزنند، دو باره و سه باره، هفتاد مرتبه اين كار را تكرار بكنند؛ دست از دامن تو برنميداريم. يا ولي الله. يا صاحب الزمان. در زيارت ابي عبد الله ميخوانيم «لَبَّيْكَ دَاعِيَ اللهِ »([26])، همه بگوييد: «لَبَّيْكَ دَاعِيَ اللهِ ، لَبَّيْكَ دَاعِيَ اللهِ ». آقاجان ما به اين وسيله اعلام ميكنيم انشاءالله تا زنده باشيم غير از اطاعت شما و راه شما، راه ديگري نرويم. خيلي زحمت ندارد آقايان. كار بسيار آسان و بلكه طبق فطرت است كه انسان صفات رذيله را دور بريزد، معصيت نكند، واجباتش را انجام بدهد. ما به اين مسأله با امام زمانمان امشب كه شب عاشوراءست قرار ميگذاريم. هفتاد و دو نفر ماندند. چراغ روشن شد. سيدالشهداء در اين مدت سرشان را پائين انداخته بودند كه هر كه ميخواهد برود برود و خجالت نكشد.
#مناجات با پروردگار و قرائت قرآن از اعمال مستحب شب عاشوراء است
صبح عاشوراء شد. «لما اصبح الحسين يوم عاشوراء» وقتي كه حضرت سيدالشهداء صبح كرد عاشوراء را امشب، امشب مشغول عبادت بودند. مشغول ذكر خدا بودند. چون «إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» را ميفهميدند. با خدا مناجات ميكردند. مشغول خواندن قرآن بودند. مستحب است امشب دوستان مشغول مناجات با پروردگار و خواندن قرآن باشيد همانطوري كه اصحاب خوب ابيعبداللهالحسين امشب مشغول بودند.
7- وقايع صبح عاشوراء
اذان صبح را گفتند. حضرت ابي عبد الله نماز را با اصحابشان خوندند. «و صلي باصحابه صلاة الصبح».
Cخطبه حضرت سيدالشهداء عليه السلامدر صبح عاشوراء مبني بر نصيحت اصحاب
بعد از نماز ايستاد «قَامَ خَطِيبًا». با مردم صحبت كرد. به مردم گفت فرمود كه براي همة بني آدم مرگ حتمي است. «خُطَّ الْمَوْتُ عَلَى وَلَدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلَّادَةِ عَلَى جِيْدِ الْفَتَاةِ»([27]). اين جملات را فرمود. مردم را اين دوستانش را، اين اصحاب خاصش را، اينهايي كه ديشب تا صبح منتظر شهادت بودند، اينها را صحبت كرد برايشان. نصيحتشان كرد كه صحبتهاي آن حضرت، نصيحتهاي آن حضرت، خطبة آن حضرت امروز به ما برسد و ما تصميممان را بگيريم.
Cعمر سعد لعنه الله اولين تير را به سوي اصحاب سيدالشهداء عليه السلامپرت كرد و اطرافيانش از او تبعيت نمودند
در همين اول صبح از آنطرف، پسر سعد رو كرد به لشگرش، صدا زد كه شاهد باشيد اول تيري كه به طرف اصحاب ابيعبداللهالحسين انداخته شد، من انداختم. تمام تيراندازها از او تبعيت كردند.
Cذكر مصيبت و نحوه شهادت اصحاب و خود سيدالشهداء عليهم السلام
همان اول صبح پنجاه نفر از اينها شهيد شدند و كشته شدند. بعد نوبت به اصحاب باقيمانده رسيد. بني هاشم را نگذاشتند، اصحاب خوب ابي عبد الله، كه قبل از آنها بروند. گفتند: ما زنده باشيم بني هاشم كشته بشوند؟! رفتند يكي يكي كشته شدند، شهيد شدند. افرادي مثل حبيب ابن مظاهر و مسلم ابن عوسجه و برير و ظهير و اينها همه كشته شدند. اينها كه روي خاك افتادند، حضرت علي اكبر آمد جلو. پدر به من اجازة ميدان بده. سيدالشهداء بدون معطلي او را روانة ميدان كرد. بني هاشم هم يك يك شهيد شدند. تا خودش ماند و ابوالفضل العباس. با يكديگر گفتند كه يكي از طرف راست لشگر حركت ميكنيم، يكي هم از طرف چپ و با تكبير به هم ميرسانيم كه زنده هستيم و پيشرفت ميكنيم. حضرت ابيعبداللهالحسين از يك طرف شمشير ميزد. الله اكبر ميگفت. حضرت ابو الفضل عليه السلام شمشير ميزد الله اكبر ميگفت. تا آنكه حضرت ابو الفضل روي زمين افتاد كه ديشب گفتيم. اما حضرت سيدالشهداء. وقتي كه از بالين ابوالفضل بلند شد «بال الانكسار في وجه الحسين»، همه ديدند كه حضرت سيدالشهداء شكسته شد، دست به كمر گرفته. صدا ميزند «اَلآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي»([28])، الان كمرم شكست. سيدالشهداء حركت كرد حمله به لشگر كرد، طبعا يك فرد شجاعي كه از نظر ظاهري آنهمه جنگ ميكند حالت خستگي به او دست داد. آمد روي يك بلندي ايستاد. هم بايد مواظب اطراف باشد. هم مواظب خيمههايش باشد. نيزه را به زمين فرو كرد. به نيزه تكيه داده. «ليستريح الساعه». براي اينكه يك لحظه استراحت كند. شما همه ميدانيد كه چه شد. سنگي آمد به پيشاني ابا عبد الله الحسين. يا حسين، يا حسين، يا حسين. خون از پيشاني نازنينش جاري شد. محاسنش به خون پيشاني آلوده شد. حضرت سيدالشهداء دامن را بالا زدند خون پيشاني را پاك كنند، جلوي چشمشان را باز كنند. ميدانيد حرمله چه كرد؟ خدا لعنت كند حرمله را! تيري رها كرد به قلب نازنين ابيعبداللهالحسين. بلند مرتبه شاهين به صدر زين افتاد.
cذوالجناح خبر شهادت امام حسين عليه السلامرا به خيمهها رساند
طبق آنچه كه در زيارت ناحيه هست «اَسْرَعَ فَرَسَكَ شَارِدًا إِلَى خِيَامِكَ قَاصِدًا مُحَمْحَمًا بَاكِيًا»([29]). ذوالجناح آمد دوان دوان به طرف خيمهها. چون ابيعبداللهالحسين دستور فرموده بود: تا من زندهام از ميان خيمهها بيرون نيائيد، گريه نكنيد، ناله نكنيد. اما اينجا ذوالجناح يك همهمهاي دارد. امام زمانتان ميگويد اين ذوالجناح ميدانيد چي ميگفت؟ «وَ هُوَ يَقُولُ الظَّلِيمَةُ الظَّلِيمَةُ لِأُمَّةٍ قَتَلَتْ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّهَا»([30]). واي بر امتي كه كشتند پسر دختر پيغمبرشان را. هشتاد نفر زن و بچه از خيمهها بيرون ريختند. آنچه من ميگويم اگر تصورش را بكنيد نميتوانيد طاقت بياوريد. دور ذوالجناح را گرفتند. با ذوالجناح امام حسين دارند حرف ميزنند. سكينه صدا زد: ذوالجناح پدرم وقتي به ميدان ميرفت تشنه بود، آيا به او آب دادند يا با لبهاي تشنه شهيدش كردند؟ حسينموا حسينموا حسينا. حسينموا حسينموا حسينا. حسينموا حسينموا حسينا.
[1]بقره/155-157
[2]«… ثُمَّ جَاءَ اللَّيْلُ فَجَمَعَ الْحُسَيْنُ عليه السلامأَصْحَابَهُ فَحَمَد اللهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْهِمْ فَقَالَ أَمَّا بَعْدُ فَإِنِّي لَاأَعْلَمُ أَصْحَابًا أَصَلَحَ مِنْكُمْ وَ لَا أَهْلَ بَيْتٍ أَبَرَّ وَ لَا أَفْضَلَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَجَزَاكُمُ اللهُ جَمِيعًا عَنِّي خَيْرًا وَ هَذَا اللَّيْلُ قَد غَشِيَكُمْ فَاتَّخِذُوهُ جَمَلًا وَ لْيَأْخُذْ كُلُّ رَجُلٍّ مِنْكُمْ بِيَدِ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ تَفَرَّقُوا فِي سَوَادِ هَذا اللَّيْلِ وَ ذَرُونِي وَ هَؤُلاءِ الْقَوْمِ فَإِنَّهُمْ لَايُرِيدُونَ غَيْرِي» لهوف: 90
[3]«… السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ الصِّدِّيقُ الْأَكْبَرُ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَصِيُّ الْبَرُّ التَّقِيُّ السَّلَامُ عَلَى الْأَرْوَاحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنَائِكَ وَ أَنَاخَتْ بِرَحْلِكَ …» تهذيب: 6 / 58، بحار: 97 / 336
[4]«… اَنَا مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ مُتِرَقِّبٌ لِدَولَتِكُمْ مَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ غَيْرِكُمْ وَ إِلَيْكُمْ لَا إِلَى عَدُوِّكُمْ آمَنْتُ بِكُمْ وَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ وَ أَبْرَأُ إِلَى اللهِ مِنْ عَدُوِّكُمْ …» بحارالأنوار: 97 / 345، «فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ غَيْرِكُمْ وَ إِلَيْكُمْ إِلَيْكُم لَا إِلَى عَدُوِّكُمْ آمَنْتُ بِكُمْ وَ تَوَلَّيْتُ آخِرَكُمْ بِمَا تَوَلَّيْتُ بِهِ أَوَّلَكُمْ وَ بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ مِنْ أَعْدَائِكُمْ» بحارالأنوار: 99 / 152، «فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ عَدُوِّكُمْ آمَنْتُ بِكُمْ وَ تَوَلَّيْتُ آخِرَكُمْ بِمَا تَوَلَّيْتُ بِهِ أَوَّلَكُمْ وَ بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَعْدَائِكُمْ» فقيه: 2 / 613
[5]«لَقَدْ فَازَ مَنْ تَوَلاَكَ وَ خَابَ وَ خَسِرَ مَنْ عَادَاكَ» بشاره المصطفى: 210، بحار: 7 / 339
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَوَلَاكَ وَ خَابَ وَ خَسِرَ مَنْ تَخْلَاُكَ» بحار: 40 / 16، يقين: 219
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ وَالَاكَ وَ خَابَ وَ خَسِرَ مَنْ خَلَاكَ» أماليطوسي: 604، بحار: 18 / 267
«مَنْ أَقَرَ بِوِلَايَتِي فَقَدْ فَازَ وَ مَنْ أَنْكَرَ وِلَايَتِي فَقَدْ خَابَ وَ خَسِرَ» احتجاج: 1 / 228، بحار: 10 / 83
«قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكَ وَ قَدْ خَابَ وَ خَسِرَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْكَ» بحار: 27 / 37
«فَازَ مُتَّبِعُكَ وَ نَجَا مُصَدِّقُكَ وَ خَابَ وَ خَسِرَ مُكَذِّبُكَ وَ الْمُتِخَلِّفُ عَنْكَ» بحار: 99 / 272
«اَشْهَدُ أَنَّكَ حُجَّةُ اللهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ بَابُهُ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ فَمَنْ أَتَى مِنْ غَيْرِكَ خَابَ وَ خَسِرَ وَ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً» بحار: 46 / 233، أماليطوسي: 410
«مَنْ انْتَكَسَ فِي أَمْرِهِ فَقَدْ خَابَ وَ خَسِرَ»بحار: 64 / 245
[6]«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنْ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنْ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرْ الصَّابِرِينَ» بقره/155
[7]«اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا وَ غَيْبَةَ إِمَامِنَا وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَكْشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْكَ تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِيَةٍ مِنْكَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ» تهذيب: 3 / 110، بحار: 94/331، امالي طوسي: 432
[8]«… عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْكَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْاَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ …»مصباح كفعمي: 176
[9]مستدرك: 11 / 224
[10]مائده/15، شوري/30
[11]عبس/34
[12]عبس/37
[13]«نَظَرَ النَّبِيُّ صلي الله عليه و آله إِلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عليه السلاموَ هُوَ مُقْبِلٌ فَأَجْلَسَهُ فِي حِجْرِهِ وَ قَالَ إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَداً ثُمَّ قَالَ عليه السلامبِأَبِي قَتِيلُ كُلِّ عَبْرَةٍ قِيلَ وَ مَا قَتِيلُ كُلِّ عَبْرَةٍ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ لَا يَذْكُرُهُ مُؤْمِنٌ إِلَّا بَكَى» مستدركالوسائل: 10 / 318
[14]بقره/156
[15]«… اَنْ لَايَرَى الْعَبْدُ لِنَفْسِهِ فِيمَا خَوَلَهُ…يَرَوْنَ الْمَالُ مَالُ اللهِ يَضَعُونَهُ حَيْثُ أَمَرَهُمُ اللهُ بِهِ» بحارالأنوار ج : 1 ص : 226-224
[16]حمد/5
[17]أحزاب/56
[18]بقره/157
[19]زهد/47
[20]بحار: 99/108
[21]«فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ عَدُوِّكُمْ آمَنْتُ بِكُمْ وَ تَوَلَّيْتُ آخِرَكُمْ بِمَا تَوَلَّيْتُ بِهِ أَوَّلَكُمْ وَ بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ مِنَ الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الشَّيَاطِينِ وَ حِزْبِهِمُ الظَّالِمِينَ لِكُمْ» فقيه: 2 / 613، بحار: 99 / 131
[22]«لَعَنَ اللهُ بَنِياُمَيَّةَ قَاطِبَةً»بحار: 98/292، مفاتيح الجنان، زيارت عاشوراء
[23]«أَتَوَلَّى آخِرَهُمْ بِمَا تَوَلَّيْتُ بِهِ أَوَّلَهُمْ وَ أَبْرَأُ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَهُمْ» فقيه: 2 / 604، بحار: 97 / 206
[24]فقيه: 2 / 615، بحار: 99 / 131
[25]يس/60
[26]«سَبَّحَ اللهُ سَبْعًا وَ أَجَبَهُ سَبْعًا تَقُولُ لَبَيْكَ دَاعِيَ اللهِ إِنْ كَانَ لَمْ يَجِبْكَ بَدَنِي فَقَدْ أَجَابَكَ قَلْبِي وَ شَعْرِي وَ بَشَرِي وَ رَأْيِي وَ هَوايَ عَلَى التَّسْلِيمِ لِخَلْفِ النَّبِيِ الْمُرْسَلِ وَ السِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ» بحار: 98 / 168
[27]«وَ رُوِيَ أَنَّهُ صلوات الله عليه لَمَّا عَزَمَ عَلَى الْخُرُوجِ إِلَى الْعَرَاقِ قَامَ خَطِيبًا فَقَالَ الْحَمْدُ للهِ وَ مَا شَاءَ اللهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ سَلَّمَ خُطَّ الْمَوْتُ عَلَى وَلَدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلَّادَةِ عَلَى جِيْدِ الْفَتَاةِ وَ مَا أَوْلَهَنِي إَلَى أَسْلَافِي اِشْتِياقَ يَعْقُوبَ إِلَى يُوسُفَ وَ خَيْرَ لِي مَصْرَعٌ أَنَا لَاقِيهِ كَأَنِّي بِأَوصَالِي يَتَقَطَّعُهَا عُسْلَانُ الْفَلَوَاتِ بَيْنَ النَّوَاوِيسِ وَ كَرْبَلاءَ فَيَمْلَأَنَّ مِنِّي أَكْرَاشًا جُوَّفًا وَ أَجْرِبَةً سَغْبًا لَا مَحِيصَ عَنْ يَوْمِ خُطَّ بِالْقَلَمِ رَضَي اللهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْتِ نَصْبِرُ عَلَى بَلَائِهِ وَ يُوَفِّينَا أُجُورَ الصَّابِرِينَ لَنْ تَشُذَّ عَنْ رَسُولِ اللهِ لَحْمَتُهُ وَ هِي مَجْمُوعَةٌ لَهُ فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ تَقَرُّ بِهِمْ عَيْنُهُ وَ تُنْجَزُ لَهُمْ وَعْدُهُ مَنْ كَانَ فِيْنَا بَاِذلًا مُهْجَتَهُ مُوَطِّنًا عَلَى لِقَاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنِّي رَاَحِلٌ مُصْبِحًا إِنْ شَاءَ اللهُ»بحار: 44 / 366، كشف الغمه:2 / 29، لهوف: 60
[28]بحار: 45/44
[29]«… اَسْرَعَ فَرَسَكَ شَارِدًا إِلَى خِيَامِكَ قَاصِدًا مُحَمْحَمًا بَاكِيًا فَلَمَّا رَأَيْنَ النِّسَاءُ جَوَادَكَ مَخْزِيًّا وَ نَظَرْنَ سِرْجَكَ عَلَيْهِ مَلْوِيًّا بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ نَاشِرَاتُ الشُّعُورَ عَلَى الْخُدُودِ لَاطِمَاتُ الْوُجُوهِ …» بحار: 98 / 322، زيارت ناحيه مقدسه
[30]«اَنَّهُ سَيَقْتُلُ عَطْشَانًا بِطَفِّ كَرْبَلاءَ حَتَّى يَنْفَرَ فَرَسَهُ وَ يُحَمْحِمُ وَ يَقُولُ الظَّلِيمَةُ الظَّلِيمَةُ لِأُمَّةٍ قَتَلَتْ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّهَا»بحار: 44 / 266
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.