سوره مبارکه فرقان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ لِيَكُونَ لِلْعَالَمِينَ نَذِيرًا ﴿۱﴾ 

پر برکت است خدایى که بر بنده اش قرآن را نازل فرمود، تا آنکه براى جهانیان بیم دهنده باشد. ﴿۱﴾

«همه چیز را خدا خلق کرده است»

اَلَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَخَلَقَ كُلَّ شَيْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِيرًا ﴿۲﴾‏

آن کسى که حکومت آسمانها و زمین مال او است، نه فرزندى براى خود انتخاب کرده و نه شریکى در مُلکش براى او هست و همه چیز را او خلق کرده و دقیقا اندازه گیرى کرده است. ﴿۲﴾

وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ وَلَا يَمْلِكُونَ لِأَنْفُسِهِمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَلَا يَمْلِكُونَ مَوْتًا وَلَا حَيَاةً وَلَا نُشُورًا ﴿۳﴾ 

ولى آنها غیر از خدا، خدایانى را که نمى توانند چیزى را خلق کنند و بلکه خودشان خلق شده اند و نفع و ضررى یا مرگ و حیات و رستاخیزى را براى خود مالک نیستند، اتّخاذ نمودند. ﴿۳﴾

«افتراء به پیامبر صلی الله علیه و آله»

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْكٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَيْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ فَقَدْ جَاءُوا ظُلْمًا وَزُورًا ﴿۴﴾ 

و کسانى که کافر شده اند، گفتند: این قرآن جز تهمتى که از خود درآورده است و در تنظیمش گروهى از دیگران به او کمک کرده اند، چیزى نیست. پس قطعا کفّار ظلم کرده و سخن دروغى را گفته اند. ﴿۴﴾

وَقَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ اكْتَتَبَهَا فَهِيَ تُمْلَى عَلَيْهِ بُكْرَةً وَأَصِيلًا ﴿۵﴾ 

و گفتند که این همان قصّه هاى قدیمى است که آنها را او نوشته و هر صبح و شام بر او دیکته مى شود. ﴿۵﴾

قُلْ أَنْزَلَهُ الَّذِي يَعْلَمُ السِّرَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۶﴾ 

بگو: قرآن را کسى که اسرارِ آسمانها و زمین را مى داند، نازل فرموده است. قطعا او آمرزنده مهربانى بوده است. ﴿۶﴾

وَقَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ لَوْلَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَلَكٌ فَيَكُونَ مَعَهُ نَذِيرًا ﴿۷﴾ 

و مى گویند: این چگونه پیامبرى است که غذا مى خورد و در بازارها راه مى رود؟ چه مى شد که بر او مَلَکى نازل مى شد تا با او مردم را انذار مى کرد؟ ﴿۷﴾

أَوْ يُلْقَى إِلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ تَكُونُ لَهُ جَنَّةٌ يَأْكُلُ مِنْهَا وَقَالَ الظَّالِمُونَ إِنْ تَتَّبِعُونَ إِلَّا رَجُلًا مَسْحُورًا ﴿۸﴾ 

یا گنجى به او نشان داده مى شد یا براى او باغى مى بود که از آن بخورد. و (بالأخره) ظالمین گفتند: شما جز از مرد سحر شده اى تبعیت نمى کنید. ﴿۸﴾

اُنْظُرْ كَيْفَ ضَرَبُوا لَكَ الْأَمْثَالَ فَضَلُّوا فَلَا يَسْتَطِيعُونَ سَبِيلًا ﴿۹﴾ 

ببین آنها چگونه براى تو مثالها را مى زنند؟ پس آنها گمراه شدند و نمى توانند راه را پیدا کنند. ﴿۹﴾

تَبَارَكَ الَّذِي إِنْ شَاءَ جَعَلَ لَكَ خَيْرًا مِنْ ذَلِكَ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَيَجْعَلْ لَكَ قُصُورًا ﴿۱۰﴾ 

پر برکت است کسى که اگر بخواهد براى تو بهتر از آن را قرار مى دهد، بهشتهایى که از زیر درختهاى آن نهرها جارى است و براى تو قصرهایى قرار مى دهد. ﴿۱۰﴾

برداشت از آیات ۱۰ – ۴

تهمت به بزرگان

سالک الی اللّه نباید به دیگران مخصوصا به بزرگان و پیامبران تهمت بزند. زیرا این چنین شخصی ملحق به کسانی می شود که به پیغمبر تهمت زدند و گفتند: در تدوین قرآن دیگران به او کمک کرده اند و حال این که همه شرائط گویای آن بود که قرآن را خدایی که همه حقایق را می داند بر پیغمبر نازل فرموده است. یا می گفتند که این پیامبر چگونه است که غذا می خورد و در بازار راه می رود؟! چرا خدا ملکی را برای رهبری ما نازل نفرموده است؟ یا چرا به پیغمبر گنجی و پولی یا باغ بزرگی که از میوه اش مردم بخورند عنایت نکرده است؟ سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی طبق افکار مردم و تصوّرات آنها کارها را انجام نمی دهد. بلکه روی مصالح و حقایق کارها را می کند. مثلاً خدایی که بهشت دائمی دارد به باغها و گنجهای دنیایی که زودگذر است نمی خواهد بهترین بندگانش را مفتخر کند.

«تکذیب قیامت»

بَلْ كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ وَأَعْتَدْنَا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعِيرًا ﴿۱۱﴾‏

بلکه آنها قیامت را تکذیب کردند و ما براى کسى که قیامت را تکذیب کند، آتش شعله ور را آماده کرده ایم. ﴿۱۱﴾

إِذَا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظًا وَزَفِيرًا ﴿۱۲﴾ 

زمانى که آتش از جاى دور آنها را ببیند، صداى او را با غیظ و شعله کشیدن مى شنوند. ﴿۱۲﴾

وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا ﴿۱۳﴾ 

و وقتى که در جاى تنگ و محدودى از جهنّم در حالى که دست و پا بسته اند، انداخته مى شوند، مرگ خود را طلب مى کنند. ﴿۱۳﴾

لَا تَدْعُوا الْيَوْمَ ثُبُورًا وَاحِدًا وَادْعُوا ثُبُورًا كَثِيرًا ﴿۱۴﴾ 

امروز یک بار مرگ خود را نخواهید، بلکه زیاد طلب مرگ بکنید. ﴿۱۴﴾

«بهشتی که به متّقین وعده داده شده است»

قُلْ أَذَلِكَ خَيْرٌ أَمْ جَنَّةُ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ كَانَتْ لَهُمْ جَزَاءً وَمَصِيرًا ﴿۱۵﴾

بگو: آیا آن بهتر است یا بهشت خلدى که به اهل تقوى وعده داده شده است؟ (بهشتى که) مال آنها است، پاداش و قرارگاهشان خواهد بود. ﴿۱۵﴾

لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ خَالِدِينَ كَانَ عَلَى رَبِّكَ وَعْدًا مَسْئُولًا ﴿۱۶﴾ 

در آن بهشت براى آنها هر چه بخواهند جاودانه خواهد بود. این وعده اى است که پروردگارت مسئولیتش را بر عهده گرفته است. ﴿۱۶﴾

«عقاب پروردگار به مدّعیان خدایی»

وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَيَقُولُ أَأَنْتُمْ أَضْلَلْتُمْ عِبَادِي هَؤُلَاءِ أَمْ هُمْ ضَلُّوا السَّبِيلَ ﴿۱۷﴾ 

و روزى که مردم و آنچه را که غیر از خدا عبادت مى کردند جمع مى کند، پس به آنها مى گوید: آیا شما بودید که این بندگان مرا گمراه نمودید یا خود آنها بودند که راه را گم کرده بودند؟ ﴿۱۷﴾

قَالُوا سُبْحَانَكَ مَا كَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنْ مَتَّعْتَهُمْ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى نَسُوا الذِّكْرَ وَكَانُوا قَوْمًا بُورًا ﴿۱۸﴾ 

آنها مى گویند: تو پاکى. براى ما سزاوار نبود اینکه غیر از تو را براى خود صاحب اختیار بگیریم. ولى تو آنها و پدرانشان را از بهره هاى دنیا برخوردار نمودى تا جائى که یاد تو را فراموش کردند و قومى بودند که به تباهى و هلاکت رسیدند. ﴿۱۸﴾

فَقَدْ كَذَّبُوكُمْ بِمَا تَقُولُونَ فَمَا تَسْتَطِيعُونَ صَرْفًا وَلَا نَصْرًا وَمَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا ﴿۱۹﴾ 

پس قطعا آنچه را که مى گوئید، تکذیب کردند. پس نمى توانید عذاب خدا را از خود برطرف سازید یا یارى بطلبید. و کسى که از شما ستمگرى کند، به او عذاب بزرگى مى چشانیم. ﴿۱۹﴾

«پیغمبران غذا می خوردند و در بازارها راه می رفتند»

وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا ﴿۲۰﴾‏

و ما قبل از تو پیغمبرانى را نفرستادیم، مگر آنکه قطعا آنها غذا مى خوردند و در بازارها راه مى رفتند و ما بعضى از شما را براى بعضى دیگر وسیله امتحان قرار دادیم. آیا صبر مى کنید؟ و پروردگار تو بینا است. ﴿۲۰﴾

«چرا فرشتگان بر مردم نازل نشدند؟»

وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ وَعَتَوْا عُتُوًّا كَبِيرًا ﴿۲۱﴾ 

و کسانى که امید دیدار ما را ندارند، مى گویند: چرا بر ما ملائکه نازل نشد یا چرا پروردگارمان را نمى بینیم؟ آنها در نفس خود قطعا تکبّر کردند و طغیان بزرگى نمودند. ﴿۲۱﴾

برداشت از آیه ۲۱

لقاء پروردگار

سالک الی اللّه باید لقاء و دیدار خدا منظور و هدف او باشد نه این که تکبّر کند و سرکشی نماید.

يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلَائِكَةَ لَا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِينَ وَيَقُولُونَ حِجْرًا مَحْجُورًا ﴿۲۲﴾ 

روزى که ملائکه را مى بینند، براى مجرمین در آن روز بشارتى نخواهد بود و مى گویند: (شما از بهشت) ممنوعید، ممنوع. ﴿۲۲﴾

«اعمال کفّار از بین می رود»

وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا ﴿۲۳﴾ 

و ما متوجّه به عملى که آنها کرده اند مى شویم، پس تمام عملشان را همچون ذرّات در هوا نابود مى کنیم. ﴿۲۳﴾

«بهشتیها جای خوبی دارند»

أَصْحَابُ الْجَنَّةِ يَوْمَئِذٍ خَيْرٌ مُسْتَقَرًّا وَأَحْسَنُ مَقِيلًا ﴿۲۴﴾ 

در آن روز بهشتیها بهترین جایگاه و نیکوترین استراحتگاه را دارند. ﴿۲۴﴾

وَيَوْمَ تَشَقَّقُ السَّمَاءُ بِالْغَمَامِ وَنُزِّلَ الْمَلَائِكَةُ تَنْزِيلًا ﴿۲۵﴾ 

و روزى که آسمان با ابرى که دارد، شکافته مى شود و ملائکه نازل مى گردند. ﴿۲۵﴾

«سختی روز قیامت»

اَلْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ لِلرَّحْمَنِ وَكَانَ يَوْمًا عَلَى الْكَافِرِينَ عَسِيرًا ﴿۲۶﴾ 

آن روز سلطنت، حقِّ (خداى) بخشنده است. و روزى است که بر کافران بسیار سخت است. ﴿۲۶﴾

«روز حسرت ستمگران»

وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا ﴿۲۷﴾ 

و روزى که ستمگر دست خود را (با دندان) مى جود، مى گوید: اى کاش راهى را با پیغمبر اتّخاذ مى کردم. ﴿۲۷﴾

يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا ﴿۲۸﴾ 

اى واى، کاش من فلانى را براى خود دوست انتخاب نمى کردم. ﴿۲۸﴾

لَقَدْ أَضَلَّنِي عَنِ الذِّكْرِ بَعْدَ إِذْ جَاءَنِي وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِلْإِنْسَانِ خَذُولًا ﴿۲۹﴾ 

قطعا مرا از (حقایق قرآن) بعد از آن که قرآن براى من آمده بود، گمراه کرد و شیطان همیشه خوارکننده انسان بوده است. ﴿۲۹﴾

«شکایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله»

وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿۳۰﴾ 

و پیامبر گفت: اى پروردگار من، قطعا قوم من این قرآن را تنها گذاشتند. ﴿۳۰﴾

برداشت از آیات ۳۰ – ۲۷

معاشرت

سالک الی اللّه باید با افراد منحرف و کسانی که از قرآن و اهل بیت علیهم السلام روگردانند و قرآن را کنار گذاشته و به سخنان منحرفین توجّه می کنند معاشرت نکند زیرا در این صورت جزء ظالمین محسوب شده و روز قیامت بسیار تأسف می خورد.

«هر پیامبری دشمنی از گناهکاران دارد»

وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ وَكَفَى بِرَبِّكَ هَادِيًا وَنَصِيرًا ﴿۳۱﴾ 

و این گونه براى هر پیامبرى از مجرمین دشمنى قرار دادیم، و براى تو همین کفایت مى کند که پروردگارت راهنما و یاور تو است. ﴿۳۱﴾

«چرا قرآن یک جا نازل نشد؟»

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ الْقُرْآنُ جُمْلَةً وَاحِدَةً كَذَلِكَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤَادَكَ وَرَتَّلْنَاهُ تَرْتِيلًا ﴿۳۲﴾‏

و کسانى که کافر شدند، مى گویند: چرا قرآن بر پیامبر یک دفعه نازل نشد؟ این براى آن است که قلب تو را بوسیله قرآن ثابت نگه داریم و آن را تدریجا بر تو بخوانیم. ﴿۳۲﴾

وَلَا يَأْتُونَكَ بِمَثَلٍ إِلَّا جِئْنَاكَ بِالْحَقِّ وَأَحْسَنَ تَفْسِيرًا ﴿۳۳﴾ 

و آنها براى تو مثلى نمى آورند، مگر آنکه حقّش را و تفسیر بهترش را ما براى تو آورده ایم. ﴿۳۳﴾

«اهل جهنّم»

اَلَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَلَى وُجُوهِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ سَبِيلًا ﴿۳۴﴾ 

کسانى که بر صورتهایشان به طرف جهنّم محشور مى شوند، آنها بدترین محل (زندگى) را دارند و گمراه ترین مردم اند. ﴿۳۴﴾

«قضیه ای از حضرت موسی علیه السلام»

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَجَعَلْنَا مَعَهُ أَخَاهُ هَارُونَ وَزِيرًا ﴿۳۵﴾ 

و قطعا ما به موسى کتاب دادیم و با او برادرش هارون را به عنوان وزیر قرار دادیم. ﴿۳۵﴾

فَقُلْنَا اذْهَبَا إِلَى الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَدَمَّرْنَاهُمْ تَدْمِيرًا ﴿۳۶﴾ 

پس گفتیم: به طرف مردمى که آیات ما را تکذیب کرده اند بروید. پس ما آنها را به شدت درهم کوبیدیم. ﴿۳۶﴾

«قضیه ای از حضرت نوح علیه السلام»

وَقَوْمَ نُوحٍ لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً وَأَعْتَدْنَا لِلظَّالِمِينَ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۳۷﴾ 

و وقتى که قوم نوح پیامبران را تکذیب کردند، غرقشان نمودیم و براى مردم آنها را نشانه اى قرار دادیم و براى ستمگران عذاب دردناکى آماده کرده ایم. ﴿۳۷﴾

«قضیه ای از عاد و ثمود»

وَعَادًا وَثَمُودَ وَأَصْحَابَ الرَّسِّ وَقُرُونًا بَيْنَ ذَلِكَ كَثِيرًا ﴿۳۸﴾ 

و عاد و ثمود و اصحاب رس [۱] و اقوام بسیار دیگری که بین اینها بودند، (از بین بردیم). ﴿۳۸﴾

[۱]  ــ مردمى که درخت صنوبر را مى پرستیدند.

وَكُلًّا ضَرَبْنَا لَهُ الْأَمْثَالَ وَكُلًّا تَبَّرْنَا تَتْبِيرًا ﴿۳۹﴾ 

و براى همه آنها مثلهایى زدیم و همه آنها را به شدت نابود کردیم.﴿۳۹﴾

«قریه ای که بر او باران بدی نازل شد»

وَلَقَدْ أَتَوْا عَلَى الْقَرْيَةِ الَّتِي أُمْطِرَتْ مَطَرَ السَّوْءِ أَفَلَمْ يَكُونُوا يَرَوْنَهَا بَلْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ نُشُورًا ﴿۴۰﴾ 

و قطعا بر قریه اى که باران بدى بر آنها باریده بود، عبور کردند. آیا پس آنها آن را نمى دیدند؟ بلکه اینها انتظار روز رستاخیز را نداشتند. ﴿۴۰﴾

«استهزاء پیامبر صلی الله علیه و آله»

وَإِذَا رَأَوْكَ إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي بَعَثَ اللَّهُ رَسُولًا ﴿۴۱﴾ 

و وقتى که تو را مى بینند، جز به باد استهزاء تو را نمى گیرند. آیا همین است کسى که خدا او را به عنوان پیامبر مبعوث کرده است؟ ﴿۴۱﴾

إِنْ كَادَ لَيُضِلُّنَا عَنْ آلِهَتِنَا لَوْلَا أَنْ صَبَرْنَا عَلَيْهَا وَسَوْفَ يَعْلَمُونَ حِينَ يَرَوْنَ الْعَذَابَ مَنْ أَضَلُّ سَبِيلًا ﴿۴۲﴾ 

اگر ما در پرستش خدایانمان استقامت نمى کردیم، نزدیک بود ما را گمراه کند و به زودى مى دانند وقتى که عذاب پروردگار را ببینند، چه کسى گمراهتر است. ﴿۴۲﴾

أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا ﴿۴۳﴾‏

آیا دیدى کسى را که هواى نفس خود را خداى خود قرار داده است؟ آیا پس تو مى توانى وکیل او باشى؟ ﴿۴۳﴾

«گاهی انسان بدتر از حیوانات است»

أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا ﴿۴۴﴾ 

یا گمان کرده اى که اکثر اینها شنوا هستند یا عقل خود را به کار مى اندازند. اینها جز مانند چهارپایان بلکه گمراهتر از آنها چیزى نیستند. ﴿۴۴﴾

برداشت از آیات ۴۴ – ۴۳

جهاد با نفس

سالک الی اللّه باید جهاد با هوای نفسش بکند والا رفته رفته خدای او هوای نفسش خواهد شد و از حیوانات در پستی گمراهتر خواهد بود.

«خدای تعالی سایه را به روی زمین پهن می کند»

أَلَمْ تَرَ إِلَى رَبِّكَ كَيْفَ مَدَّ الظِّلَّ وَلَوْ شَاءَ لَجَعَلَهُ سَاكِنًا ثُمَّ جَعَلْنَا الشَّمْسَ عَلَيْهِ دَلِيلًا ﴿۴۵﴾ 

آیا ندیدى که پروردگارت چگونه سایه را روى زمین پهن مى کند؟ و اگر بخواهد آن را ساکن قرار مى دهد. سپس خورشید را بر آن راهنما قرار داده ایم. ﴿۴۵﴾

ثُمَّ قَبَضْنَاهُ إِلَيْنَا قَبْضًا يَسِيرًا ﴿۴۶﴾ 

سپس آن را به نرمى به طرف خودمان جمعش مى کنیم. ﴿۴۶﴾

«خدای تعالی خواب را دربرگیرنده قرار داده»

وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِبَاسًا وَالنَّوْمَ سُبَاتًا وَجَعَلَ النَّهَارَ نُشُورًا ﴿۴۷﴾ 

و خدا کسى است که شب را لباس و خواب را دربرگیرنده و روز را وسیله زندگى براى شما قرار داده است. ﴿۴۷﴾

«خدای تعالی باد را بشارت دهنده قرار داده»

وَهُوَ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا ﴿۴۸﴾ 

و خدا کسى است که باد را جلوى رحمتش بشارت دهنده قرار داده. و از آسمان آب پاک کننده نازل نمودیم. ﴿۴۸﴾

لِنُحْيِيَ بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا وَنُسْقِيَهُ مِمَّا خَلَقْنَا أَنْعَامًا وَأَنَاسِيَّ كَثِيرًا ﴿۴۹﴾

به خاطر اینکه سرزمین مرده اى را زنده کنیم و چهارپایان و انسانهاى بسیارى که خلق کرده ایم، از آن بیاشامانیم. ﴿۴۹﴾

وَلَقَدْ صَرَّفْنَاهُ بَيْنَهُمْ لِيَذَّكَّرُوا فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا ﴿۵۰﴾ 

و قطعا ما آب را بین مردم به جریان انداختیم تا متذکر شوند. پس اکثر مردم جز کفران، از کار دیگر اِبا مى کنند. ﴿۵۰﴾

برداشت از آیه ۵۰

نعمت الهی

سالک الی اللّه باید نعمتهای الهی را متذکر شود و کفران نعمت الهی را نکند.

وَلَوْ شِئْنَا لَبَعَثْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ نَذِيرًا ﴿۵۱﴾ 

و اگر مى خواستیم در هر قریه اى پیامبر بیم دهنده اى مبعوث مى کردیم. ﴿۵۱﴾

فَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا ﴿۵۲﴾ 

پس کافران را اطاعت نکن و بوسیله قرآن با آنها جهاد بزرگى بنما. ﴿۵۲﴾

«اظهار قدرت پروردگار در دریا»

وَهُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَجَعَلَ بَيْنَهُمَا بَرْزَخًا وَحِجْرًا مَحْجُورًا ﴿۵۳﴾ 

و آن خدا کسى است که دو دریا را در مجاورت هم قرار داد. این یکى گوارا و شیرین و آن شور و تلخ است و بین این دو فاصله و مانعى که با یکدیگر مخلوط نشوند، قرار داده است. ﴿۵۳﴾

«بدن بشر را از آب خلق فرمود»

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا ﴿۵۴﴾

و آن خدا کسى است که از آب، بشرى را خلق فرمود. پس او را نسب و داماد قرار داد و پروردگار تو همیشه توانا بوده است. ﴿۵۴﴾

وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُهُمْ وَلَا يَضُرُّهُمْ وَكَانَ الْكَافِرُ عَلَى رَبِّهِ ظَهِيرًا ﴿۵۵﴾‏

و غیر از خدا چیزى که نفع و ضررى براى آنها ندارد، عبادت مى کنند و کافر به پروردگار خود پشت مى کند. ﴿۵۵﴾

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا ﴿۵۶﴾ 

و ما تو را جز بشارت دهنده و ترساننده نفرستادیم. ﴿۵۶﴾

«اجر رسالت»

قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا ﴿۵۷﴾ 

بگو: من در مقابل رسالتم هیچ مزدى نمى خواهم، مگر کسى که مى خواهد راهى به سوى پروردگارش اتّخاذ کند. ﴿۵۷﴾

وَتَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لَا يَمُوتُ وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ وَكَفَى بِهِ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا ﴿۵۸﴾ 

و بر خداى زنده اى که نمى میرد، توکل کن و تسبیح با حمد او را بگو. و همین بس است که او به گناهان بندگان خود آگاه است. ﴿۵۸﴾

برداشت از آیات ۵۸ – ۵۷

اجر رسالت

سالک الی اللّه باید بداند که اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اجری برای رسالتش به امر پروردگار درخواست کرد برای این بود که مردم راه راست را به سوی خدا پیدا کنند و باید به خدایی که همیشه هست توکل کند و تسبیح و حمد الهی را بگوید و بداند که خدا به گناهان بندگان آگاه است.

«آسمانها و زمین را در شش روز آفرید»

اَلَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ الرَّحْمَنُ فَاسْأَلْ بِهِ خَبِيرًا ﴿۵۹﴾ 

خدایى که آسمانها و زمین و آنچه در بین آنها است، در شش روز آفرید. سپس قدرتش بر عرش رحمان مستقر شد. از او سؤال کن که آگاه است. ﴿۵۹﴾

«سجده برای خدا»

وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا ﴿۶۰﴾ 

و زمانى که به آنها گفته شد: براى خداى رحمان سجده کنید، گفتند: و رحمان کیست؟! آیا ما براى کسى که تو به ما فرمان مى دهى، سجده کنیم؟ و نفرتشان زیادتر مى شود. ﴿۶۰﴾

تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِيرًا ﴿۶۱﴾ 

پر برکت است کسى که در آسمان مدارها و برجهایى و در آن چراغ روشن و ماه درخشنده اى قرار داد. ﴿۶۱﴾

وَهُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرَادَ شُكُورًا ﴿۶۲﴾ 

و آن خدا کسى است که شب و روز را پشت سر هم براى کسى که مى خواهد به یاد خدا باشد یا کسى که مى خواهد شکرگزار او باشد، قرار داد. ﴿۶۲﴾

«بندگان خدایی که تزکیه نفس کرده اند»

وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا ﴿۶۳﴾ 

و بندگان خداى بخشنده کسانى هستند که بى تکبّر و بدون تشریفات به روى زمین راه مى روند و وقتى که نادانها (با حرف)، آنها را مخاطب قرار مى دهند، سلام مى گویند. ﴿۶۳﴾

وَالَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سُجَّدًا وَقِيَامًا ﴿۶۴﴾ 

و کسانى هستند که شبها براى پروردگارشان سجده و قیام مى کنند. ﴿۶۴﴾

وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصْرِفْ عَنَّا عَذَابَ جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا كَانَ غَرَامًا ﴿۶۵﴾ 

و کسانى هستند که مى گویند: پروردگار ما عذاب جهنّم را از ما بردار که قطعا عذاب جهنّم سختِ پر دوامى خواهد بود. ﴿۶۵﴾

إِنَّهَا سَاءَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۶۶﴾ 

قطعا جهنّم جایگاه و محل اقامت بدی است. ﴿۶۶﴾

وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا ﴿۶۷﴾‏

و کسانى هستند که وقتى انفاق مى کنند، نه اسراف کرده و نه سخت گیرى مى کنند و در بین این دو، راه اعتدال را پیشه خود کرده اند. ﴿۶۷﴾

وَالَّذِينَ لَا يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ وَلَا يَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا ﴿۶۸﴾ 

و کسانى هستند که خداى دیگرى را با خدا نمى خوانند و کسى را که خدا کشتنش را حرام کرده نمى کشند مگر به حق و زنا نمى کنند. که کسى که چنین کند، مجازات سختى خواهد داشت. ﴿۶۸﴾

يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا ﴿۶۹﴾ 

براى او در روز قیامت عذاب دوچندان مى گردد و همیشه با اهانت در آن عذاب خواهد بود. ﴿۶۹﴾

إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۷۰﴾ 

مگر کسى که توبه کند و ایمان بیاورد و کارى که مى کند، عمل صالحى باشد، پس اینها هستند که خدا گناهانشان را به حسنات مبدّل مى کند و خدا آمرزنده مهربانى است. ﴿۷۰﴾

وَمَنْ تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ يَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا ﴿۷۱﴾ 

و کسى که توبه کند و عمل شایسته انجام دهد، پس قطعا او به سوى خدا بازگشت خوبى نموده است. ﴿۷۱﴾

وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا ﴿۷۲﴾ 

و کسانى هستند که به باطل و زور شهادت نمى دهند و زمانى که به بیهودگى برخورد مى کنند، کریمانه از آن مى گذرند. ﴿۷۲﴾

وَالَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَمْ يَخِرُّوا عَلَيْهَا صُمًّا وَعُمْيَانًا ﴿۷۳﴾ 

و کسانى هستند که وقتى آیات پروردگارشان به آنها یادآورى مى شود، در مقابل آن کر و کور فرود نمى آیند. ﴿۷۳﴾

وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ﴿۷۴﴾ 

و کسانى هستند که مى گویند: پروردگار ما، از همسرانمان و فرزندانمان روشنى چشمى به ما عنایت کن و ما را براى متّقین پیشوا قرار بده. ﴿۷۴﴾

أُولَئِكَ يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِمَا صَبَرُوا وَيُلَقَّوْنَ فِيهَا تَحِيَّةً وَسَلَامًا ﴿۷۵﴾ 

آنها هستند که غرفه هاى بهشت را به خاطر صبرى که کرده اند، جزا داده مى شوند و در آن غرفه ها با تحیت و سلام برخورد مى کنند. ﴿۷۵﴾

خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا ﴿۷۶﴾ 

همیشه در آن خواهند بود، چه محل استقرار و جایگاه خوبى است. ﴿۷۶﴾

قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا ﴿۷۷﴾

بگو: اگر دعاى شما نباشد، پروردگار من به شما اعتنائى ندارد، پس قطعا شما تکذیب کردید، به زودى (عذاب) ملازم (شما) خواهد بود. ﴿۷۷﴾

برداشت از آیات ۷۷ – ۶۳

عباد الرحمان

بندگان خدا و کسانی که تزکیه نفس کرده اند صفات زیر به خوبی از آنها مشاهده می شود:

اوّل: در روی زمین بدون تشریفات و بدون تکبّر سهل و ساده راه می روند.

دوّم: وقتی با دشمن و افراد جاهل روبرو می شوند برای آنها جز سلامتی نمی خواهند.

سوّم: در شبها وقتی همه به خواب رفته اند آنها در مقابل پروردگارشان سجده می کنند و یا ایستاده با او حرف می زنند.

چهارم: در مناجاتهایشان بیشتر درباره نجات از عذاب های جهنّم سخن می گویند.

پنجم: آنها وقتی انفاق می کنند دقیقا به قدر نیاز دیگران عمل می کنند و کم و زیادی در انفاقشان وجود ندارد.

ششم: آنها به هیچ قدرتی و هیچ وسیله ای مستقلاً توجّه ندارند و فقط و فقط همه چیز را اصالتا از خدا می خواهند.

هفتم: هیچ کس را بدون آن که مجوزی از جانب خدای تعالی داشته باشند نمی کشند و یا عِرض و حیات او را از دست او نمی گیرند.

هشتم: آنها هیچ گاه زنا نمی کنند زیرا کسی که زنا کند گناه بزرگی کرده و روز قیامت عذابش مضاعف می شود و در آن عذاب همیشه با ذلّت می ماند.

نهم: آنها برای گناهانشان توبه می کنند و اعمالشان را شایسته قرار می دهند که خدای تعالی در این صورت گناهان آنها را به حسنات مبّدل می کند. زیرا خدای تعالی به اینها مهربانی خاصّی دارد و به طور کلی کسی که توبه کند و تزکیه نفس نماید و عمل صالح انجام دهد خدای تعالی توبه اش را قبول می کند.

دهم: آنها هیچ گاه شهادت باطل و به ناحق نمی دهند.

یازدهم: آنها وقتی با گفتار و رفتار بیهوده برخورد می کنند به آنها توّجه نمی نمایند بلکه کریمانه از لغو اعراض می کنند.

دوازدهم: آنها وقتی که آیات الهی را متذکر می شوند با دقّت و چشم باز و گوش باز در مقابل آن سر فرود می آورند.

سیزدهم: آنها در مناجاتشان برای دنیایشان از خدای تعالی می خواهند که همسران و فرزندان خوبی داشته باشند تا روشنایی چشم آنها باشند.

چهاردهم: آنها در مناجاتشان از خدای تعالی می خواهند که مقام امامت و مربّی بودن را برای اهل تقوی پیدا کنند و آنها را در مراحل تقوی به پیش ببرند.

پانزدهم: خدای تعالی توجّه به دعاهای آنها می کند و بندگان خوب خودش را به خاطر تحمّل مشقّاتی که در راه بندگی کشیده اند به غرفه های بهشت وارد می نماید و تحیت و سلام برای آنها می فرستد و همیشه در این بهشت خوب استقرار پیدا می کنند.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *