جزء ۲

«سؤال ابلهان از قبله»

سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۱۴۲﴾

به زودى ابلهان از مردم مى گویند: چه چیز مسلمانان را از قبله شان که به طرف آن مى ایستادند(بر آن بودند)، برگرداند؟ بگو: مشرق و مغرب مال خدا است. هر که را بخواهد به راه راست هدایت مى کند. (۱۴۲)

«تغییر قبله برای امتحان مردم بود»

وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِنْ كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿۱۴۳﴾

و این چنین ما شما را امّت وسط و میانه قرار دادیم تا شما گواه بر مردم باشید و پیامبر بر (احوال) شما گواه باشد و ما قبله اى را که تو به سوى آن مى ایستادى براى تو قرار نداده بودیم، مگر بخاطر آنکه بدانیم چه کسى از پیامبر تبعیت مى کند و چه کسى به عقب و سابقه اش برمى گردد،  و اگر چه این دستور بر غیر کسانى که خدا هدایتشان کرده سخت بود و خدا ایمان شما را ضایع نمى کند و خدا نسبت به مردم رأفت و مهربانى دارد. (۱۴۳)

قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ ﴿۱۴۴﴾

قطعا ما مى بینیم صورتت را که به سوى آسمان برگردانده اى پس حتما ما هم تو را به طرف قبله اى که از آن خشنودى، بر مى گردانیم. پس رویت را برگردان به طرف مسجدالحرام و شما هم در هر کجا که هستید، رویتان را به طرف مسجدالحرام برگردانید و قطعا کسانى که به آنها کتاب داده شده، حتما مى دانند که قطعا همین حقّ است از طرف پروردگارشان و خدا از آنچه مى کنند غافل نیست. (۱۴۴)

وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَمَا أَنْتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُمْ بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۱۴۵﴾

و به خدا قسم، [۱] اگر برای آنهائی که کتاب داده شده هر دلیل و نشانه ‏ای بیاوری، آنها از قبله تو تبعیّت نمی کنند و تو هم که از قبله آنها پیروی نمی‏ کنی و هیچ یک از آنها از قبله دیگری تبعیّت نمی ‏نمایند. و اگر تو پس از آنکه این علم را پیدا کردی از هوای نفس آنها پیروی کنی، قطعا تو آن وقت از ظالمین خواهی بود.(۱۴۵)

[۱] ــ جمله «لَئِنِ اتَّبَعْتَ اَهْوائَهُمْ» مفهوم قسم در بردارد.

اَلَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۱۴۶﴾

کسانى که به آنها کتاب داده ایم، او (رسول اکرم) را مى شناسند آنچنان که فرزندان خود را مى شناسند و قطعا عدّه اى از آنها البتّه حقّ را کتمان مى کنند و حال آنکه مى دانند. (۱۴۶)

اَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ ﴿۱۴۷﴾

این کلام حقّى است که از طرف پروردگارت مى رسد و تو به هیچ وجه از شک کنندگان مباش. (۱۴۷)

«تعیین قبله»

وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۴۸﴾

و براى هر دسته اى از مردم قبله اى است که رو به سوى آن مى کنند. پس در خوبیها بر یکدیگر سبقت بگیرید. هر کجا که باشید، خدا همه شما را مى آورد. قطعا خدا بر هر چیزى قدرت دارد. (۱۴۸)

برداشت از آیات ۱۴۸ ـ ۱۴۶

کتمان حق

سالک الی اللّه نباید حقی را که به آن معتقد است کتمان کند، باید همیشه پیرو راستی و درستی باشد، شک و تردیدی به خود راه ندهد، در همه خوبی ها گوی مسابقه را بر سایرین ببرد و بکوشد همیشه از بهترین ‏ها باشد.

وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ ﴿۱۴۹﴾

و از هر کجا که خارج شدى، پس روى خود را به طرف مسجدالحرام برگردان و قطعا این دستور حقّ صحیحى از طرف پروردگار تو است. و خدا از آنچه مى کنید غافل نیست. (۱۴۹)

وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ﴿۱۵۰﴾

و از هر کجا رفتى، روى خود را به طرف مسجدالحرام کن و هر کجا که باشید، صورتتان را (در نماز) به طرف مسجدالحرام برگردانید تا مبادا براى مردم دلیلى علیه شما وجود داشته باشد، غیر از کسانى از آنها که ظالم اند (که آنها به هر حال علیه شما حرف مى زنند). پس از آنها نترسید و تنها از من بترسید و براى اینکه من مى خواهم نعمت خود را بر شما تمام کنم. و شاید شما هدایت شوید. (۱۵۰)

«پیامبر صلی‏ الله ‏علیه‏ و ‏آله برای تزکیه نفس»

كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ ﴿۱۵۱﴾

آنچنان رسولى که از خود شما بود، ما در میان شما فرستادیم تا آیات ما را براى شما تلاوت کند و شما را تزکیه نفس کند و به شما کتاب و حکمت را تعلیم دهد و به شما یاد بدهد آنچه را که نمى دانید. (۱۵۱)

فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ ﴿۱۵۲﴾

پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و از من تشکر کنید و کفران نکنید. (۱۵۲)

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۱۵۳﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، از صبر و نماز کمک بگیرید. قطعا خدا با صابرین است. (۱۵۳)

«شهداء زنده ‏اند»

وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِنْ لَا تَشْعُرُونَ ﴿۱۵۴﴾

و به کسانى که در راه خدا کشته مى شوند، نگوئید مرده اند، بلکه آنها زنده اند ولى شما درکش را ندارید. (۱۵۴)

«امتحانات الهی»

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ ﴿۱۵۵﴾

و قطعا ما شما را به چیزى از ترس و گرسنگى و کم شدن از اموال و از جانها و از محصولها امتحان مى کنیم و بشارت بده به صبر کنندگان. (۱۵۵)

اَلَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ﴿۱۵۶﴾

آنهائى که وقتى به آنها مصیبتى مى رسد، گویند: ما ملک خدائیم و ما به سوى او برمى گردیم. (۱۵۶)

أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ ﴿۱۵۷﴾

بر اینها از طرف پروردگارشان صلوات و رحمت است و آنها هدایت شدگانند. (۱۵۷)

برداشت از آیات ۱۵۷ ـ ۱۵۱

صبر و استقامت

برداشت ‏هایی از این آیات که باید سالکین الی اللّه به آن متوجّه باشند:

۱ – انبیاء و اولیاء خدا برای تعلیم کتاب خدا و تذکر نشانه ‏های خدا آمده ‏اند.
۲ – آنها برای تزکیه نفس مردم و معرفی حقایق کتاب الهی مبعوث شده ‏اند.
۳ – آنها حکمت را که همان شناخت حقایق اشیاء است و مردم آنها را نمی‏ دانستند به مردم تعلیم می ‏دهند، آمده ‏اند.
۴ – آنها به مردم باید بگویند که اگر می ‏خواهید خدا شما را منظور کند باید به یاد او باشید و نعمت ‏های او را تشکر کنید و هیچ گاه کفران نکنید.
۵ – اگر این کارها را کردید یعنی کتاب را یاد گرفتید و نشانه‏ های خدا را مشاهده کردید، تزکیه نفس نمودید، حقایق کتاب را فهمیدید، در قلب تان نور علم و حکمت تابید، نعمت‏ های خدا را شکر کردید، از خواندن نماز و گرفتن روزه کمک گرفتید و در تمام ابتلائات استقامت نمودید از طرف پروردگار به شما بشارتی خواهد رسید و معرفت اینکه آنها مال خدا هستند و به سوی او بر می ‏گردند به آنها داده خواهد شد. از همه مهم تر در ردیف پیامبر اکرم صلی‏ الله ‏علیه ‏و‏آله و آل او خدای تعالی بر آنها هم صلوات که رحمت خاص الخاص او است و نیز رحمت خاصش را که در معنی رحیمیّت گنجانده شده می‏ فرستد و نام آنها را در زمره هدایت شدگان وارد می‏ کند.
«کوه صفا و مروه»

إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ ﴿۱۵۸﴾

قطعا صفا و مروه از نشانه هاى خدا است، پس کسى که به حجّ خانه خدا رود و یا عمره اى انجام دهد و براى او عیبى ندارد که بر آنها طواف و بین آنها سعى کند و کسى که کار خیر را با رغبت انجام دهد، پس قطعا خدا شاکر دانائى است. (۱۵۸)

«کتمان حقّ»

إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿۱۵۹﴾

قطعا کسانى که آنچه را ما از دلائل و راهنمائیها نازل کرده ایم کتمان مى کنند، بعد از آنکه ما در کتاب آن را براى مردم بیان نموده بودیم، آن گروه را خدا لعنت مى کند و همه لعنت کنندگان، آنان را لعنت مى کنند. (۱۵۹)

إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۱۶۰﴾

مگر کسانى که توبه کنند و خود را اصلاح نمایند و (آنچه را که مى دانند براى مردم) بیان کنند، پس من توبه آنها را مى پذیرم، و من توبه پذیر مهربانى هستم. (۱۶۰)

برداشت از آیات ۱۶۰ ـ ۱۵۹

توبه

سالک الی اللّه باید حقایق و دلایلی را که از جانب خدای تعالی نازل شده کتمان نکند و تنها آنها را وسیله هدایت مردم قرار دهد و اگر بخواهد با دلایل و سخنانی که از طرف خدا نازل نشده مردم را به حقیقت تصوری خود برساند و مردم را منحرف کند بالاخره روزی می ‏رسد که خدا و همه مردم او را لعنت کنند مگر آن که از این کار توبه کند و آنهایی را که منحرف کرده از انحراف نجات دهد، کارهای گذشته ‏اش را اصلاح کند و حقیقت را بگوید که خدای تعالی در این صورت توبه او را قبول می‏ کند زیرا فرموده من بسیار بسیار توبه پذیر و مهربانم.

«لعنت خدا بر کافران»

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ ﴿۱۶۱﴾

قطعا کسانى که کافر شده اند و با همان کفر مرده اند، لعنت خدا و ملائکه و همه مردم بر آنها خواهد بود. (۱۶۱)

خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ ﴿۱۶۲﴾

همیشه در آن لعنت باقى مى مانند و در عذاب آنها تخفیف داده نخواهد شد و به آنها مهلت داده نمى شود. (۱۶۲)
«خدای یکتا»

وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ ﴿۱۶۳﴾

و خداى شما همان خداى یکتا است که خدائى جز او وجود ندارد. او بخشنده و مهربان است. (۱۶۳)

«نشانه ‏های پروردگار»

إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴿۱۶۴﴾

قطعا در خلقت آسمانها و زمین و پشت سر هم آمدن شب و روز و کشتیهائى که در دریا به نفع مردم در حرکت اند و آنچه خدا از آسمان آب نازل کرده است که بوسیله آن زمین را زنده کرده بعد از آنکه (در زمستان) مرده بود و آنچه در زمین از همه جانداران پخش کرده است و در گردش بادها و ابرهائى که بین آسمان و زمین مسخّر شده اند، قطعا نشانه هایى است براى مردمى که عقلشان را بکار مى اندازند. (۱۶۴)

«محبّت به خدا»

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ ﴿۱۶۵﴾

و از میان مردم کسانى هستند که غیر از خدا، خدایانى براى خود اتّخاذ مى کنند و آنها را مانند محبّتشان به خدا دوست دارند. ولى کسانى که ایمان آورده اند، محبّتشان به خدا شدیدتر است. و اگر ستمگران ببینند وقتى که عذاب را مشاهده مى کنند، قطعا همه قدرت و قوّت مال خدا است و قطعا خدا داراى عذاب سختى است. (۱۶۵)

برداشت از آیه ۱۶۵

مرحله محبّت

سالک الی اللّه پس از مراحل یقظه و توبه، استقامت و صراط مستقیم باید روی مرحله محبّت به خدا کار کند و محبّت غیر خدا را در دل نداشته باشد و هر قدر درجه ایمانش بالا می‏ رود محبتش به خدا بیشتر بشود. بلکه باید تنها و تنها خدا را دوست داشته باشد و اگر به هر چه غیر از خدا محبّت دارد برای خدا باشد.

إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ  ﴿۱۶۶﴾

آن زمان کسانى که فرمانده بوده اند، از فرمانبرداران خود بیزارى مى جویند، و عذاب را مى بینند و از همه وسیله ها، دستشان بریده شده است. (۱۶۶)

وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ ﴿۱۶۷﴾

و فرمانبرداران مى گویند: اگر براى ما به دنیا باز گشتنى مى بود، پس ما هم از آنها ابراز بیزارى مى کردیم، همان گونه که آنها از ما اظهار بیزارى مى کنند. این چنین پروردگار اعمال آنها را که مایه حسرتشان هست، به آنها نشان مى دهد و اینها به هیچ وجه از آتش خارج نمى شوند. (۱۶۷)

«خوردنی های پاک»

يَا أَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ  الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۱۶۸﴾

اى مردم، از آنچه در زمین از خوردنیها است، حلال و طیب و طاهر بخورید. و پیروى از گامهائى که شیطان (به طرف بدبختى) بر مى دارد نکنید. زیرا او دشمن آشکاراى شما است. (۱۶۸)

«فعّالیّت شیطان»

إِنَّمَا يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۱۶۹﴾

جز این نیست، شیطان شما را به بدى و فحشاء امر مى کند و از شما مى خواهد که آنچه را درباره خدا نمى دانید، بگوئید. (۱۶۹)

وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ ﴿۱۷۰﴾

و زمانى که به آنها گفته شد که از آنچه خدا براى شما نازل فرموده، پیروى کنید، گفتند: بلکه ما از راه و روش پدرانمان که ما بر آن مأنوسیم،  پیروى مى کنیم. اگر چه پدرانشان تعقّل چیزى را نکرده و هدایت نشده باشند؟! (۱۷۰)

برداشت از آیات ۱۷۰ ـ ۱۶۸

پیروی نکردن از شیطان

سالک الی اللّه نباید از شیطان به هیچ وجه پیروی کند زیرا هیچ گاه دشمن به انسان راه خیر و خوبی را نشان نمی‏ دهد بلکه او همیشه به بدی و کارهای زشت فرمان می‏ دهد و شما را وادار می‏ کند که وقتی درباره خدا و معارف حقّه می‏ خواهید بحث کنید چیزی را بگویید که از آن اطّلاعی ندارید بلکه به گفته‏ های پدران و سنتهای قدیمی و حتّی دانشمندان گذشته که از قرآن استفاده نکرده و معصوم از خطا نبوده و راهنمایشان عقل و معصومین نبوده ‏اند اکتفا کنید که واضح است این عمل سالک الی اللّه را از صراط مستقیم منحرف می‏ کند و به لقای پروردگار نمی‏ رسد.

وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ ﴿۱۷۱﴾

و مَثَل کسانى که کافرند، مانند کسى است که حیوان را صدا مى زند، ولى او چیزى جز خواندن و صدا نمى فهمد. کران، گنگان، کورانند و آنها تعقّل نمى کنند. (۱۷۱)

«رزق حلال و حرام»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِنْ كُنْتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ ﴿۱۷۲﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، از رزق پاکى که ما به شما داده ایم بخورید و خدا را شکر کنید اگر فقط او را بندگى مى کنید. (۱۷۲)

برداشت از آیه ۱۷۲

مرحله شکر

وقتی سالک الی اللّه مراحل تزکیه نفس را به پایان رساند و مرحله عبودیت را کامل کرد باید برای نجات از صفات رذیله که خدا به او توفیقش را مرحمت فرموده شکر کند و در مرحله شکر مدتی را بگذراند و از غذاهای بدنی و روحی استفاده کند.

«گوشت های حرام»

إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۷۳﴾

جز این نیست که خدا بر شما گوشت مرده و خون و گوشت خوک و آنچه از حیوانات حلال گوشت که در وقت ذبح اسم غیر خدا بر آنها برده مى شود، حرام کرده است. و کسى که مضطر باشد و تجاوزگر و ستمگر نباشد پس گناهى بر او نیست، قطعا خدا با گذشتِ مهربانى است. (۱۷۳)

«کتمان حقّ»

إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۷۴﴾

قطعا کسانى که آنچه خدا از کتاب نازل فرموده کتمان مى کنند و آنها را به قیمت کمى مى فروشند، آنها چیزى نمى خورند و در شکمشان جز آتش نخواهد بود و خدا روز قیامت با آنها حرف نمى زند و آنها را در آن روز تزکیه نفس نمى کند و براى آنها عذاب دردناکى خواهد بود. (۱۷۴)

برداشت از آیه ۱۷۴

شرط تزکیه نفس

یکی از شرایط برای آن‏که خدای تعالی روز قیامت در تزکیه نفس به آنهایی که در دنیا تزکیه نفس نکرده ‏اند کمک کند این است که آنچه خدا از حقایق در قرآن نازل فرموده برای مردم بگویند که اگر این حقایق را نگویند خدا روز قیامت با آنها حرف نمی‏ زند و تزکیه‏ شان نمی‏ کند بلکه عذاب دردناکی متوجّه آنها خواهد فرمود.

أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ ﴿۱۷۵﴾

اینها کسانى هستند که گمراهى را به هدایت و عذاب را به بخشش خریده اند. پس آیا آنها را چه چیز در مقابل آتش متحمّل و صبور نموده است؟ (۱۷۵)

ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتَابِ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۱۷۶﴾

آن بخاطر این است که قطعا خدا کتاب را به حقّ و راستى و درستى نازل فرموده و قطعا کسانى که در(باره) کتاب اختلاف مى کنند در پراکندگى و دورى از حقّ اند. (۱۷۶)

«خوبی در چیست؟»

لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ  مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾

نیکى در این نیست که صورت به طرف مشرق و مغرب بگردانید. ولى خوبى و نیکى این است که کسى ایمان به خدا و روز قیامت و ملائکه و کتابهاى آسمانى و پیامبران بیاورد و از مال خود با همه محبّتى که به آن مال دارد، به نزدیکان و یتیمها و شکست خوردگان و در راه ماندگان و سؤال کنندگان و در راه آزادى غلام و کنیزها بدهد و نماز را بپا دارد و زکات بدهد و وقتى که عهدى با کسى بستند، وفا کنند و در مقابل محرومیتها و مریضیها و در میدان جنگ، صبر و استقامت داشته باشند. اینها کسانى هستند که راستگو و اینها همان اهل تقوایند. (۱۷۷)

«مسأله حیاتی قصاص»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَى بِالْأُنْثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۷۸﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، براى شما حکم قصاص در قتل نوشته شده است که هر شخص آزاد در مقابل آزاد و برده در مقابل برده و زن در مقابل زن مى باشد. و اگر به کسى از طرف برادر دینیش چیزى داده شود، باید از راه خوبى پیروى شود و او به نیکى به این بپردازد. حکم دیه، تخفیف (در مجازات قاتل) و رحمتى از طرف پروردگارتان بوده و کسى که بعد از آن باز هم تجاوز کند، پس براى او عذاب دردناکى خواهد بود. (۱۷۸)

وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۷۹﴾

و براى شما اى صاحبان مغز، در قصاص زندگى و حیات است، شاید شما تقوى پیشه کنید. (۱۷۹)

«دستور وصیّت کردن»

كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ ﴿۱۸۰﴾

براى شما نوشته شده است که وقتى براى یکى از شما زمان مرگ مى رسد، اگر چیز خوبى از خود باقى گذاشته است، آن را براى پدر و مادر و نزدیکان به طور نیکوئى وصیت کند. این حقّى است که بر عهده متّقین است. (۱۸۰)

فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۱۸۱﴾

پس کسى که آن وصیت را بعد از آنکه شنیده است تبدیل کند، پس جز این نیست که گناهش به گردن کسانى است که آن را عوض مى کنند. قطعا خدا شنواى دانائى است. (۱۸۱)

فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۸۲﴾

پس کسى که از انحراف یا گناه وصیت کننده در قوانین الهى بترسد، پس بین آنها را اصلاح کند و گناهى بر او نیست. قطعا خدا بخشنده مهربانى است. (۱۸۲)

«دستور روزه در ماه رمضان»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ﴿۱۸۳﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، بر شما روزه نوشته شده، آنچنان که بر مردم قبل از شما نوشته شده بود. شاید شما اهل تقوى گردید. (۱۸۳)

أَيَّامًا مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ  فَمَنْ تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ وَأَنْ تَصُومُوا خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۸۴﴾

چند روز معلوم و شمرده شده اى و اگر کسى از شما مریض یا در سفر باشد، همان تعداد در زمان دیگر روزه بگیرد و کسانى که روزه براى آنها طاقت فرسا است، فدیه بدهند، مسکینى را اطعام کنند و کسى که کار خوبى انجام دهد، براى او بهتر است و اگر روزه بگیرید، براى شما بهتر است اگر مى دانستید. (۱۸۴)

شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَنْ كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۱۸۵﴾

ماه رمضانى که قرآن در آن نازل شده، آن قرآن که هدایت است براى مردم و بیناتى از هدایت است و جداکننده حقّ و باطل است و هر کس از شما در وطن بود و ماه رمضان را درک کرد، پس آن ماه را روزه بگیرد و کسى که مریض یا در مسافرت است، پس روزه هایش را در روزهاى دیگرى بگیرد. خدا براى شما آسانى را خواسته و براى شما سختى را نخواسته است. به هر حال عدد روزه ها را تکمیل کنید و به خاطر آنکه خدا شما را هدایت کرده است، تکبیر بگوئید  (و بزرگى او را متوجّه باشید) و شاید شما تشکر کنید. (۱۸۵)

«دستور دعا کردن»

وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ ﴿۱۸۶﴾

و زمانى که بندگان من درباره من از تو سؤال کردند، پس قطعا من نزدیکم و جواب کسى را که دعا کند و مرا بخواند مى دهم. پس باید مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند، شاید ارشاد شوند. (۱۸۶)

«بقیّه قوانین ماه رمضان»

أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴿۱۸۷﴾

در شبِ روزه، آمیزش جنسى با زنهایتان براى شما حلال است. آنها لباس (مایه حفظ و زینت) شمایند و شما لباس (مایه حفظ و زینت) آنهائید. خدا مى دانست که شما به خودتان خیانت مى کنید. پس خدا توبه شما را قبول کرد و از شما گذشت. پس حالا با زنهایتان آمیزش کنید و آنچه را خدا براى شما مقدّر فرموده، همان را بخواهید و بخورید و بیاشامید تا براى شما در وقت طلوع فجر، خط سفید از خط سیاه روشن گردد. سپس روزه را تا شب نگه دارید و با زنهایتان همبستر نشوید در حالى که شما در مساجد معتکفید. این حدود خدا است، پس به آن حدود نزدیک نشوید. این چنین خدا نشانه هاى خود را براى مردم بیان مى کند. شاید آنها بپرهیزند. (۱۸۷)

«دستور اخلاقی»

وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ ﴿۱۸۸﴾

و اموال یکدیگر را بین خودتان به باطل نخورید تا براى خوردن قسمتى از اموال مردم به گناه، مجبور شوید آن اموال را به (حکومتها و) قاضیها بدهید و حال آنکه شما مى دانید. (۱۸۸)

«هلال ماه ‏ها»

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ  مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۱۸۹﴾

مردم درباره هلالها از تو سؤال مى کنند. بگو: آنها براى تعیین وقتهاى مردم و حج است. و کار خوبى نیست آنکه از پشت خانه ها وارد شوید. ولى خوبى در کسى است که تقوى داشته باشد و از درهاى خانه ها وارد شوید و از خدا بپرهیزید، شاید شما رستگار گردید. (۱۸۹)

«دستورات جنگ با کفّار»

وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ ﴿۱۹۰﴾

و جنگ کنید در راه خدا با کسانى که با شما در جنگ اند. و تجاوز نکنید. قطعا خدا متجاوزین را دوست نمى دارد. (۱۹۰)

وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ ﴿۱۹۱﴾

و آنها را هر جا که پیدایشان کردید، بکشید و همان گونه که بیرونتان کردند، شما هم آنها را بیرونشان کنید. و فتنه بدتر از قتل است. و با آنها در کنار مسجدالحرام جنگ نکنید، مگر آنکه آنها با شما همان جا جنگ کنند. پس اگر آنها با شما در آنجا جنگ کردند، پس با آنها جنگ کنید که جزاى کافرین این چنین است. (۱۹۱)

فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۹۲﴾

پس اگر خود را از این کار نگه داشتند، قطعا خدا بخشنده مهربانى است. (۱۹۲)

وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ ﴿۱۹۳﴾

و با کفّار جنگ کنید تا فتنه اى وجود نداشته باشد و دین (در سراسر جهان) مال خدا باشد. پس اگر از عمل زشتشان دست کشیدند، پس تعدّى و دشمنى جز براى ظالمین روا نمى باشد. (۱۹۳)

اَلشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۱۹۴﴾

ماه حرام در مقابل ماه حرام قرار مى گیرد و تمام کارهاى حرام قصاص مى شود. پس کسى که بر شما تجاوز کرد، شما بر او تجاوز کنید، مانند تجاوزى که بر شما کرده است و از خدا بپرهیزید و بدانید که قطعا خدا با اهل تقوى است. (۱۹۴)

وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۹۵﴾

و در راه خدا انفاق کنید و خود را با دست خود به هلاکت نیندازید و نیکى کنید که قطعا خدا نیکوکاران را دوست مى دارد. (۱۹۵)

برداشت از آیه ۱۹۵

جلب محبّت خدای تعالی

سالک الی اللّه باید تا می‏ تواند در راه خدا انفاق کند و خود را به مهلکه نیندازد، به مردم نیکی کند تا به این وسیله خود را به خدای تعالی نزدیک کند و به جایی برساند که خدا او را بیش از دیگران دوست داشته باشد.

«دستورات حجّ و عمره»

وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَنْ كَانَ مِنْكُمْ مَرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِنْ رَأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِنْ صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۱۹۶﴾

و حجّ و عمره را براى خدا تمام کنید و اگر محدود و محصور شدید، آنچه از قربانى ممکن شود بکشید و سر خود را تا قربانى به محلّش نرسیده نتراشید. پس کسى که از شما مریض و یا در سرش ناراحتى باشد، باید کفّاره اى از قبیل روزه یا صدقه یا قربانى بدهد. پس وقتى راحت و آرام شدید، پس کسى که با تمام کردن عمره به حج مشغول شده، آنچه از قربانى براى او میسّر است بکشد و کسى که قربانى پیدا نکرد، سه روز در حجّ و هفت روز در وقتى که به وطن برگشتید، روزه بگیرد که آن ده روز کامل مى شود. آن دستور مال کسى است که اهل و عیال او در مسجدالحرام و اطراف آن حاضر نباشند (یعنى اهل مکه نباشد). و بپرهیزید از خدا و بدانید که قطعا خدا عقابش سخت است. (۱۹۶)

اَلْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ ﴿۱۹۷﴾

حجّ در ماههاى معلومى است. پس بر کسى که در این ماهها حج واجب شده است، پس فحش و فسق و جدال و نزاعى در حجّ نیست و هر چه از کارهاى خوب انجام بدهید، خدا آن را مى داند و مخارج سفر آخرت را تهیه کنید و قطعا بهترین زاد و توشه تقوى است. پس اى صاحبان مغز، از من بپرهیزید. (۱۹۷)

لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَنْ تَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِنْدَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ ﴿۱۹۸﴾

براى شما اشکالى ندارد اینکه (در حج) از فضل پروردگارتان چیزى طلب کنید و دعا نمائید. و زمانى که از عرفات کوچ کردید، در مشعرالحرام به یاد خدا باشید و آنچنان که خدا شما را هدایت کرده، پس او را به یاد بیاورید، اگر چه قبل از این هدایت، شما از گمراهان بودید. (۱۹۸)

ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۱۹۹﴾

سپس از همان جا که مردم کوچ مى کنند، شما هم کوچ کنید و از خدا طلب بخشش کنید. قطعا خدا بخشنده مهربانى است. (۱۹۹)

فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ ﴿۲۰۰﴾

و وقتى که مناسکتان را ادا کردید، پس خدا را یاد کنید آنچنان که پدرانتان را یاد مى کنید و یا بیشتر از آن یاد کنید. پس بعضى از مردم کسانى هستند که مى گویند: پروردگار ما، در دنیا به ما بده و براى این چنین کسى در آخرت بهره اى نخواهد بود. (۲۰۰)

وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ  ﴿۲۰۱﴾

و بعضى از مردم کسانى هستند که مى گویند: پروردگار ما، به ما در دنیا نیکى و خوبى عطا کن و در آخرت هم نیکى و خوبى عطا کن و ما را از عذاب آتش نگهدار. (۲۰۱)

أُولَئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ ﴿۲۰۲﴾

اینها هستند که براى آنها از آنچه بدست مى آورند، نصیب و بهره اى خواهد بود. و خدا سریعا به حسابها رسیدگى مى کند. (۲۰۲)

وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَعْدُودَاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَنْ تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ﴿۲۰۳﴾

و در روزهای شمرده شده و معلوم [۱] خدا را به یاد بیاورید. پس کسی که عجله کند و در دو روز [۲] اذکار و اعمال را انجام دهد، بر او گناهی نیست و بر کسی که تأخیر بیندازد و اهل تقوی باشد، نیز گناهی نخواهد بود. و از خدا بپرهیزید و بدانید که قطعا شما به سوی او محشور می‏ شوید.(۲۰۳)

[۱] ــ منظور سه روز تشریق است.

[۲] ــ یعنى روز اوّل و دوّم.

«حالات بد قدرتمندان»

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴿۲۰۴﴾

و از مردم کسانى هستند که حرفها و سخنانشان در زندگى دنیا تو را به تعجّب مى اندازد. و خدا را به آنچه در دل دارد شاهد مى گیرد و او سرسخت ترین دشمنان است. (۲۰۴)

وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ ﴿۲۰۵﴾

و زمانى که او در پشت سر وقتى رو مى گرداند و یا ولىّ مردم مى شود، (و قدرت را به دست مى گیرد) سعى مى کند که در زمین فساد کند و زراعتها و دامها را از بین ببرد و حال آنکه خدا فساد را دوست نمى دارد. (۲۰۵)

وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ ﴿۲۰۶﴾

و زمانى که به او گفته شد: از خدا بپرهیز، او را عزّت طلبى وادار به گناه مى کند. پس او را جهنّم کافى است و جهنّم بد جایگاهى است. (۲۰۶)

«علی علیه ‏السلام تنها مرد خدا است»

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ ﴿۲۰۷﴾

و از میان مردم کسى هست که جان خود را در راه بدست آوردن رضایت خدا مى دهد. و خدا به بندگان مهربانى و رأفت دارد. (۲۰۷)

برداشت از آیات ۲۰۷ ـ ۲۰۳

یقظه

کسانی که می ‏خواهند به کمالات روحی برسند باید قلب و دلشان با ظاهرشان یکی باشد، نه آنکه در دل با کسی دشمن سرسخت بوده و در ظاهر با او اظهار دوستی کنند. ولی اگر این ‏گونه نبودند و مایه فساد و از بین بردن منافع مردم شدند هیچ گاه به کمالات روحی نمی ‏رسند زیرا خدا فساد و مردم مفسد را دوست ندارد و به آنها برای رسیدن به کمالات کمک نمی‏ کند. اینها به سخنان و مواعظ صحیح توجّه ندارند و آن قدر نادانند که با راهنمایی‏ های صحیح به سوی تقوی که در همه جا گفته شده آن را رعایت کنید لجاجت می‏ کنند و این لجاجت، آنها را به گناه می‏ کشاند و از حقیقت دورشان می‏ نماید.کسانی که بخواهند در راه کمالات موفّق شوند باید از حضرت امیرالمؤمنین علیه‏ السلام پیروی کنند و جان خود را در راه رضایت خدا تقدیم نمایند چنان که آن حضرت در «لیله المبیت» این کار را انجام دادند.

«دستور تسلیم در مقابل اوامر الهی»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ ﴿۲۰۸﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، همه در مقام تسلیم وارد شوید و از گامهاى شیطان پیروى نکنید، قطعا او براى شما دشمن آشکارى است. (۲۰۸)

فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ  ﴿۲۰۹﴾

پس اگر بعد از آنکه دلائل واضحى براى شما آمد لغزش پیدا کردید، پس بدانید که قطعا خدا عزیز حکیمى است. (۲۰۹)

برداشت از آیات ۲۰۹ ـ ۲۰۸

مرحله تسلیم

بر همه مردم واجب است که تزکیه نفس کنند و خود را به مقام تسلیم برسانند، با یکدیگر صلح و محبّت داشته باشند، از وسوسه‏ های شیطان که دشمنی او با بشر واضح است بپرهیزند و از هدایت‏های الهی دور نشوند تا موفّق به تزکیه نفس گردند.

«انتظارات بی‏ جا»

هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ  ﴿۲۱۰﴾

آیا آنها غیر از این انتظار دارند که خدا و ملائکه در پرده هائى از ابرها بر آنها نازل شوند و کار تمام شود؟ ولى به سوى خدا همه کارها بر مى گردد. (۲۱۰)

«گله از بنی ‏اسرائیل»

سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَمَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲۱۱﴾

از بنى اسرائیل سؤال کن که ما چقدر براى آنها از نشانه هاى روشن و واضح فرستادیم؟ و کسى که نعمت الهى را پس از آنکه آن را دریافت نموده تبدیل کند، پس قطعا خدا عقاب سختى دارد. (۲۱۱)

«زندگی دنیا برای کفّار»

زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ ﴿۲۱۲﴾

زندگى دنیا براى کفّار زینت داده شده است و آنها مؤمنین را مسخره مى کنند. و کسانى که تقوى دارند، در روز قیامت بالاتر از آنها هستند. و خدا هر کس را بخواهد، بدون حساب روزى مى دهد. (۲۱۲)

برداشت از آیه ۲۱۲

تقوی

برای سالک الی اللّه نباید دنیا و زندگی در دنیا زیباتر از تقوی و زندگی در آخرت باشد که اگر این چنین نباشد خدای تعالی بی‏ حساب روزی مادی و معنوی او را می ‏رساند.

«اختلافات مردم»

كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۲۱۳﴾

مردم همه یکى بودند (یعنى از حقیقت و معنویت چیزى درک نمى کردند و همه فقط به همان چه که مى دیدند، معتقد بودند) پس خدا پیامبرانى را که بشارت دهنده و ترساننده بودند، مبعوث فرمود و با آنها کتابى که به حقّ و حقیقت دعوت مى کرد، نازل نمود تا در میان مردم در اختلافاتشان حکم کند. و کسى در آن اختلاف نکرد، مگر کسانى که کتاب به آنها داده شد، بعد از آنکه دلائلى بر حقّانیت آن برایشان آمد، به خاطر تجاوزاتى که بین خودشان بود اختلاف کردند. ولى خدا به فرمان خودش کسانى را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف آنها بود هدایت نمود و خدا هر که را بخواهد به راه راست هدایت مى کند. (۲۱۳)

«یاری خدا»

أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُولَ  الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ ﴿۲۱۴﴾

آیا شما گمان کرده اید وارد بهشت مى شوید و مثل آنچه از حوادث به مردمى که قبل از شما بودند رسید به شما نمى رسد؟ به آنها به قدرى گرفتارى و ناراحتى رسید و متزلزل شدند، تا جائى که پیامبر و آنهائى که به او ایمان آورده بودند گفتند: پس کى کمک و یارى خدا خواهد بود؟ همه بدانند که قطعا یارى خدا نزدیک است. (۲۱۴)

«چه چیز و به چه کسی انفاق کنیم؟»

يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ ﴿۲۱۵﴾

از تو سؤال مى کنند که چه چیز را انفاق کنند؟ بگو: آنچه از خوبى انفاق مى کنید، پس به پدر و مادر و اقوام و نزدیکان و یتیمها و مسکینها و در راه ماندگان باشد و آنچه از کارهاى خوب را که شما انجام مى دهید، پس قطعا خدا به آن علم دارد. (۲۱۵)

«دستوراتی در خصوص جنگ»

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۲۱۶﴾

جنگ با دشمنان براى شما نوشته شده است و آن را شما کراهت دارید و چه بسا چیزى را شما کراهت دارید و حال آنکه آن برایتان بهتر است و چه بسا شما چیزى را دوست دارید و حال آنکه براى شما شرّ است. و خدا مى داند ولى شما نمى دانید. (۲۱۶)

برداشت از آیات ۲۱۶ ـ ۲۱۴

استقامت

سالک الی اللّه باید آن‏ قدر برای مشکلات دنیا خود را مهیا کند که اگر همه عالم بلا شود و بر سر او فرود آید تکان نخورد و حوادث غیر مترقبه برای او مترقبه باشد، تمرین کند که بتواند آنها را تحمل نماید و از خدای تعالی یاری بخواهد که در این صورت یاری خدا به او نزدیک است.

سالک الی اللّه باید برای خیرخواهی و کمک به مردم خود را بسازد و بخصوص به نزدیکان، یتیمها، شکست خورده ‏ها و در راه ماندگان کمک بیشتری بکند.

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَنْ يَرْتَدِدْ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۲۱۷﴾

از تو سؤال مى کنند: جنگ، در ماه حرام چگونه است؟ بگو: جنگ در آن گناه بزرگى است، ولى سدّ کردن راه خدا و کفر به خدا و مسجدالحرام و بیرون کردن اهل آن از آن، در نزد خدا بزرگتر است و فتنه و ایجاد آشوب از کشتن بالاتر است و مشرکین دائما با شما مى جنگند تا اگر بتوانند، شما را از دین و آئینتان برگردانند و کسى که از شما مسلمانان مرتدّ شود و از دینش برگردد و او بمیرد در حالى که کافر باشد، پس آنها تمام اعمال نیکشان در دنیا و آخرت از بین مى رود و این افراد اهل آتش اند، آنها همیشه در آن خواهند بود. (۲۱۷)

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۱۸﴾

قطعا کسانى که ایمان آورده اند و کسانى که هجرت کرده و جهاد در راه خدا نموده اند، اینها امید رحمت خدا را دارند و خدا بخشنده مهربانى است. (۲۱۸)

برداشت از آیه ۲۱۸

استقامت

علامت کسانی که به سوی خدا حرکت می‏ کنند و امید دیدار خدای تعالی و رحمت او را دارند این است که می‏ توانند اگر لازم باشد از وطن خود مهاجرت کنند و در راه خدا جهاد نمایند. اینها مورد بخشش و مهربانی خاص خدای تعالی هستند.

«حرمت خمر و قمار»

يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ ﴿۲۱۹﴾

از تو سؤال مى کنند از خمر و قمار. بگو: در این دو گناه بزرگى است و منافعى (ممکن است) براى مردم داشته باشند. ولى گناه آنها از منفعتشان بزرگتر است و از تو سؤال مى کنند که چه چیز انفاق کنند؟ بگو: مازاد بر احتیاجاتتان را انفاق کنید. خدا این چنین نشانه هاى خود را براى شما بیان مى کند، شاید فکرتان را بکار بیندازید. (۲۱۹)

«در خصوص ایتام»

فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ وَإِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۲۰﴾

براى آسایش دنیا و آخرت انفاق کنید. و از تو سؤال مى کنند از یتیمها. بگو: اصلاح امورشان برایشان بهتر است و اگر با آنها مخلوط شدید، پس آنها برادران شما هستند (مثل برادر با آنها رفتار کنید) و خدا مفسد را از اصلاح کننده مى شناسد و اگر خدا مى خواست، بر شما سخت مى گرفت. قطعا خدا عزیز حکیمى است. (۲۲۰)

«ازدواج مسلمان با غیر مسلمان»

وَلَا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۲۲۱﴾

و با زنهاى مشرک ازدواج نکنید تا آنکه ایمان بیاورند. و همان زن کنیزى که مؤمنه باشد، بهتر از زن مشرک است، اگر چه  (زیبائیش) شما را متعجّب کند و شما زنهاى خود را به ازدواج مردان مشرک درنیاورید، مگر آنکه ایمان بیاورند و بنده مؤمن بهتر از مشرک است ولو آنکه (آن قدر خوش قیافه باشد که) شما را متعجّب کند. این مشرکین به آتش دعوتتان مى کنند ولى خدا با اراده خودش شما را به بهشت و بخشش دعوت مى کند و آیات و نشانه هاى خود را براى مردم بیان مى فرماید، شاید آنها متذکر شوند. (۲۲۱)
«حکم زن حائض»

وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ ﴿۲۲۲﴾

و از تو سؤال مى کنند از حیض. بگو: آن ناراحتى و کسالتى است پس در حال حیض از زنان کناره گیرى کنید و به آنها تا پاک نشده اند، نزدیک نشوید. پس وقتى که پاک شدند، از آنجا که خدا شما را دستور داده به نزد آنها بروید.قطعا خدا توبه کنندگان و پاک کنندگان (روح) را دوست مى دارد. (۲۲۲)

نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ مُلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۲۲۳﴾

زنان شما مزرعه شمایند. پس به مزرعه خود در هر زمان که خواستید بیائید و براى خود پیش بفرستید و از خدا بپرهیزید و بدانید که قطعا با او ملاقات مى کنید و به مؤمنین بشارت بده. (۲۲۳)

«قسم خوردن»

وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۲۴﴾

و خدا را در معرض قسمهاى خود براى آنکه نیکى کنید و تقوى پیشه نمائید و بین مردم اصلاح کنید، قرار ندهید و خداوند شنواى دانائى است. (۲۲۴)

لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۲۲۵﴾

خدا شما را به خاطر قسمهائى که بدون توجّه مى خورید، مؤاخذه تان نمى کند. ولى به خاطر آنچه از دلتان قسم بخورید، مؤاخذه تان مى کند و خدا بخشنده بردبارى است. (۲۲۵)

«درباره ایلاء زنها»

لِلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِنْ فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۲۶﴾

براى کسانى که همسران خود را «ایلاء» مى نمایند (یعنى قسم مى خورند که با آنها همبستر نشوند) تا مدّت چهار ماه مى توانند منتظر بمانند. پس اگر به زندگى خود برگشتند، قطعا خدا بخشنده مهربانى است. (۲۲۶)

وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۲۷﴾

و اگر تصمیم به طلاق گرفتند، (بدانند که) پس قطعا خدا شنواى دانائى است. (۲۲۷)

«درباره طلاق»

وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَنْ يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِنْ كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۲۸﴾

و زنانى که طلاق گرفته اند، باید خود را تا مدّت سه مرتبه پاک شدن از حیض، نگه دارند (یعنى با دیگرى ازدواج نکنند) و اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند، براى آنها حلال نیست که آنچه خدا در رحمهایشان خلق فرموده، مخفى کنند و شوهرهایشان در این مدّت ذیحقّ تر از دیگرانند که به سوى آنها برگردند اگر بناى اصلاح داشتند و براى زنها مانند آنچه بر دوششان از وظائف هست، حقوق خوبى باید باشد و براى مردها بر زنها برترى و درجه اى مى باشد و خدا عزیز حکیمى است. (۲۲۸)

اَلطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَنْ يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۲۹﴾

طلاق دو بار است. پس در این مدّت مرد زنش را یا به خوبى نگه مى دارد و یا او را به نیکى رها مى کند و براى شما حلال نیست که چیزى از آنچه به آنها داده اید پس بگیرید، مگر آنکه آن زن و شوهر بترسند، حدود الهى را حفظ نکنند. پس اگر ترسیدید که آنها حدود الهى را حفظ نکنند، مانعى براى آنها نیست که زن به شوهر از مهر خود ببخشد. این حدود الهى است، از آن تجاوز نکنید و کسى که از حدود الهى تجاوز کند، پس آنها همان ظالمین اند. (۲۲۹)

فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِنْ بَعْدُ حَتَّى تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِنْ طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يَتَرَاجَعَا إِنْ ظَنَّا أَنْ يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿۲۳۰﴾

پس اگر زن را (براى بار سوّم) طلاق داد، بعد از آن براى او حلال نمى شود، مگر آنکه آن زن با مرد دیگرى ازدواج کند و اگر بعد از ازدواج آن زن را طلاق داد، براى آنها اشکالى ندارد که دوباره با یکدیگر ازدواج و رجوع کنند، در صورتى که آنها امیدوار باشند که این بار حدود الهى را حفظ مى نمایند و بالاخره این حدود الهى است که خدا آن را براى قومى که دانا هستند، بیان مى کند. (۲۳۰)

وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُمْ بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۲۳۱﴾

و زمانى که زنها را طلاق دادید و عدّه را گذراندند، از آن به بعد یا خوب از آنها نگهدارى کنید و یا آنها را با مهربانى و نیکى رهایشان نمائید و هیچگاه آنها را به قصد ظلم کردن و ضرر زدن نگاه ندارید و کسى که این کار را بکند، پس به خودش ظلم کرده و آیات خدا را به مسخره نگیرید و به یاد بیاورید نعمتهاى الهى را که براى شما بوده و آنچه خدا بر شما از کتاب و حکمت نازل کرده و به وسیله کتاب، خدا موعظه تان مى کند و تقواى الهى را پیشه کنید و بدانید که قطعا خدا به هر چیزى دانا است. (۲۳۱)

وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَنْ يَنْكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُمْ بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَنْ كَانَ مِنْكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۲۳۲﴾

و وقتى زنانتان را طلاق دادید و عدّه آنها تمام شد، آنها را از ازدواج با شوهران خود مانع نشوید، اگر به نحو خوبى بین آنها رضایت برقرار شود. آن چیزى است که بوسیله آن کسى که از شما به خدا و روز قیامت ایمان دارد، موعظه مى گردد. این دستور براى تزکیه بیشتر و طهارت نفس شما مؤثّرتر است و خدا مى داند ولى شما نمى دانید. (۲۳۲)

«شیر دادن به فرزند»

وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَنْ يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَنْ تَرَاضٍ مِنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدْتُمْ أَنْ تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُمْ مَا آتَيْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۲۳۳﴾

و مادرها به فرزندان خود دو سال کامل شیر مى دهند. این براى کسى است که مى خواهد دوران شیر دادن را کامل کند و بر عهده کسى که فرزند براى او تولّد یافته (یعنى پدر) مى باشد که آذوقه و لباس به طور شایسته و مطابق شئونات زنها به آنها بدهد. هیچ کس جز به قدر وسعش تکلیف نمى شود. مادر نباید به فرزندش ضرر برساند (و یا از طریق فرزند ضرر بکشد) و همچنین آن کسى که فرزند براى او متولّد شده است (یعنى پدر) نباید به فرزندش ضرر برساند (و یا از طریق فرزند ضررى ببیند) و بر وارث او نیز لازم است که این کار را انجام دهد (و این احکام را عملى کند) و اگر آن دو تصمیم گرفتند که فرزندشان را از شیر بگیرند، باید با رضایت طرفین و مشورت از یکدیگر باشد که در این صورت بر آنها اشکالى نیست. و اگر خواستید فرزندانتان را به دایه بدهید که آنها را شیر دهد، پس اشکالى بر شما نیست. این در صورتى است که حقّ مادرش را به نحو صحیح و شایسته بپردازید. و تقواى الهى را رعایت کنید و بدانید که قطعا خدا به آنچه مى کنید، بینا است. (۲۳۳)
«عدّه وفات»

وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۲۳۴﴾

و کسانى که از شما فوت مى کنند و زنهائى را مى گذارند، باید آن زنها چهار ماه و ده روز عدّه نگه دارند. و وقتى عدّه آنها پایان یافت، بر شما گناهى نیست در آنچه آنها در حقّ خودشان از کارهاى خوب مى کنند و خدا به آنچه مى کنید، آگاه است. (۲۳۴)

«پیشنهاد ازدواج به زنهای شوهر مرده»

وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُمْ بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنْتُمْ فِي أَنْفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَكِنْ لَا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَنْ تَقُولُوا قَوْلًا مَعْرُوفًا وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ ﴿۲۳۵﴾

و بر شما گناهى نیست اگر بطور کنایه بگوئید و یا در دل تصمیم بگیرید که از زنها خواستگارى کنید. خدا مى داند که شما بالاخره به یاد آنها خواهید افتاد. ولى با آنها مخفیانه قرارى نگذارید، مگر آنکه با آنها به نحو خوبى حرف بزنید. و تصمیم و عزم بر ازدواج با آنها نگیرید تا آنکه زمان عدّه به سر آید. و بدانید که قطعا خدا مى داند آنچه را که در دل دارید. پس از مخالفت با خدا حذر کنید و بدانید که قطعا خدا بخشنده بردبارى است. (۲۳۵)

«حکم طلاق قبل از عمل زناشوئی»

لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِنْ طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ  وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ  مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ ﴿۲۳۶﴾

بر شما دِینى و چیزى نیست اگر خواستید زنانتان را قبل از عمل زناشوئى و یا قبل از آنکه، براى آنها به چیزى خود را ملزم کرده باشید، طلاق دهید. ولى آنها را بهره مند کنید، کسانى که در وسعت اند به قدر وُسْع خود و کسانى که در تنگدستى هستند به قدر امکانات خود، هدیه خوبى به آنها بدهند و این کار براى نیکوکاران الزامى است. (۲۳۶)

وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ  ﴿۲۳۷﴾

و اگر زنهاى خود را قبل از آنکه عمل زناشوئى با آنها بکنید طلاق دادید، در حالى که براى آنها چیزى بر خود واجب کرده بودید (مثل مَهْر) که به آنها بدهید، باید نصف آن را بدهید. مگر آنکه آنها خودشان یا کسى که عقد نکاح در دست او است (یعنى ولىّ شان) گذشت کند و اینکه گذشت کنید، به تقوى و پرهیزگارى نزدیک تر است و بزرگى و فضیلت را در بین خودتان هیچگاه فراموش نکنید.قطعا خدا به آنچه مى کنید، بینا است. (۲۳۷)

«سفارش به نماز»

حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ ﴿۲۳۸﴾

بکوشید بر حفظ نمازها و بخصوص «نماز وسط» و با خضوع و خشوع براى خدا برخیزید. (۲۳۸)

برداشت از آیه ۲۳۸

خشوع در نماز

سالک الی اللّه باید نمازش را صحیح و اول وقت بخواند و قلبش را متوجّه خدا کند، بخصوص نماز عصر را بیشتر مواظب باشد و در نماز که وسیله تقرب به خدا است و بلکه معراج مؤمن است خضوع و خشوع کامل داشته باشد تا موفّق به کمالات روحی گردد.

فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ ﴿۲۳۹﴾

و اگر ترسیدید پس پیاده و یا سواره (همان گونه که حرکت مى کنید، نماز را بخوانید) و وقتى امنیت خود را بدست آوردید، خدا را یاد کنید (و نماز بخوانید)، همان گونه که خدا به شما تعلیم داد آنچه را که نمى دانستید. (۲۳۹)

«دستوراتی برای زن بعد از وفات شوهر»

وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ مِنْ مَعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۲۴۰﴾

و کسانى که از شما مى میرند و همسران خود را باقى مى گذارند، براى آنها باید وصیت کنند که مخارج یک سال آنها را ورثه بدهند، به شرط آنکه آنها را از خانه شوهر خارج نکنند و اگر خارج شوند، بر شما گناهى نیست در آنچه آنها درباره خود از کارهاى خوب مى کنند و خدا عزیز حکیمى است. (۲۴۰)

«توصیه مجدّد برای زنهای طلاق داده شده»

وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ ﴿۲۴۱﴾

و براى زنهائى که طلاق داده شده اند، هدیه خوبى لازم است که به آنها داده شود. این حقّى است براى آنهائى که پرهیزکارند. (۲۴۱)

كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۲۴۲﴾

این چنین خدا آیات خود را براى شما بیان مى کند، شاید شما تعقّل کنید. (۲۴۲)

«فرار از ترس مرگ»

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ ﴿۲۴۳﴾

آیا ندیدى کسانى را که از ترس مرگ از دیار خود خارج شدند؟! در حالى که آنها هزاران نفر بودند، خدا به آنها فرمود: بمیرید (مُردند). سپس آنها را خدا زنده کرد. قطعا خدا صاحب تفضّل بر مردم است ولى اکثر مردم از خدا تشکر نمى کنند. (۲۴۳)

«دستور جهاد»

وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۴۴﴾

و در راه خدا مقاتله و جهاد کنید و بدانید که قطعا خدا شنواى دانائى است. (۲۴۴)

«فوائد قرض ‏الحسنه»

مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْسُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۴۵﴾

چه کسى از شما مردم به خدا قرض الحسنه اى مى دهد تا خدا آن را براى او چندین برابر زیادش کند؟ و خدا قبض و بسط مى کند و همه به سوى او برگردانده مى شوید. (۲۴۵)

برداشت از آیه ۲۴۵

قبض و بسط

از این آیه استفاده می‏ شود با اینکه همه چیز حقیقتاً ملک خدا است ولی خدای تعالی با بشر مانند کسی که مستقلاً در مقابل او قرار گرفته عمل فرموده و از او قرض الحسنه می‏ خواهد این به خاطر کرامتی است که خدای تعالی به او فرموده و او را یک موجود مستقل قرار داده و ضمناً به سالک الی اللّه فهمانده که قبض و بسط در دست خدا است تا انسان به خاطر این قبض و بسط به خدا برسد و با او ملاقات کند.

«قضیه طالوت»

أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِنْ دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ﴿۲۴۶﴾

آیا ندیدى جمعى از بنى اسرائیل را که بعد از موسى وقتى که به پیامبر خود گفتند: براى ما پادشاهى را تعیین کن که ما زیر نظر او در راه خدا جنگ کنیم، آن پیامبر گفت: آیا امیدى دارید که اگر به شما دستور جهاد داده شود، شما به دستور جهاد عمل نکنید؟ گفتند: مگر ما را چه شده که در راه خدا جنگ نکنیم؟ و حال آنکه ما و فرزندانمان از شهر و دیارمان بیرون شده ایم. ولى وقتى براى آنها دستور جنگ نوشته شد، به جز اندکى از آنها، بقیه نافرمانى کردند و خدا دانا به احوال ظالمین است. (۲۴۶)

وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۲۴۷﴾

و پیامبرشان به آنان گفت: قطعا خدا «طالوت» را سلطان و فرمانروا براى شما تعیین فرموده. آنها گفتند: چطور او مى تواند بر ما حکومت کند؟ و حال آنکه ما براى این کار از او بهتریم و حال آنکه به او ثروت و پول زیادى داده نشده است. پیامبرشان گفت: قطعا خدا او را براى حکومت و سلطنت بر شما انتخاب کرده و به او علم زیاد و بدن قدرتمندى داده و خدا به هر کس بخواهد، سلطنتش را عنایت مى کند و خدا فضل و رحمتش وسیع است و دانا است. (۲۴۷)

وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۲۴۸﴾

و پیامبرشان به آنها گفت: قطعا نشانه پادشاهى او این است که صندوقى براى شما مى آید که در آن آرامشى از طرف پروردگارتان خواهد بود. در آن صندوق آنچه را که خاندان موسى و هارون باقى گذاشته و ملائکه آن را حمل کرده اند، وجود دارد و در آن نشانه اى براى شما خواهد بود، اگر ایمان داشته باشید. (۲۴۸)

فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۲۴۹﴾

پس زمانى که طالوت لشگر را بیرون برد، به آنها گفت: قطعا خدا شما را با نهر آبى آزمایش مى کند. هر کس از آن آب بخورد، از من نیست و کسى که از آن آب نخورد، از من خواهد بود. مگر کسى که به اندازه کف دستش از آن آب بخورد. ولى همه الاّ کمى از آنها از آن آب خوردند. پس وقتى که او و کسانى که با او ایمان آورده بودند از نهر آب گذشتند، گفتند: ما امروز در مقابل جالوت و لشگرش طاقت نداریم. کسانى که یقین مى دانند که با خدا ملاقات مى کنند، گفتند: چقدر جمعیتهاى کمى بوده اند که بر جمعیتهاى زیادى به اذن پروردگار غلبه کرده اند و خدا با صابرین است. (۲۴۹)

وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۲۵۰﴾

و چون با جالوت و لشگرش در مبارزه روبرو شدند، گفتند: پروردگارمان، به ما بردبارى و صبر عنایت کن و قدمهاى ما را (در راهمان) ثابت نگهدار و ما را بر جمعیت کفّار یارى فرما. (۲۵۰)

فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾

بالاخره آنها با اذن پروردگار، جالوت و لشگرش را درهم کوبیدند و داوود جالوت را کشت و خدا به او پادشاهى داد و به او حکمت آموخت و هر چه را که مى خواست، خدا به او تعلیم داد. و اگر این چنین مقدّر نبود که خدا بعضى از مردم را بوسیله بعضى دفع کند (یا جمعى را بوسیله جمعى از بین ببرد)، حتما زمین فاسد مى شد. ولى خدا صاحب تفضّل بر جهانیان است. (۲۵۱)

تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿۲۵۲﴾

این آیات خدا است که آن را بر تو به حقّ تلاوت مى کنیم و قطعا تو از رسولان هستى. (۲۵۲)