جزء ۱۷

سوره مبارکه انبیاء

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«نزدیک بودن قیامت»

اِقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ ﴿۱﴾

نزدیک شده است براى مردم حسابشان و حال آنکه آنها در غفلت اند و روى گردانند. ﴿۱﴾

«بی توجّهی ستمگران به حقایق»

مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ ﴿۲﴾

هیچ یادى که تازه باشد از طرف پرودگارشان براى آنها نمى آید، مگر آنکه آن را شنیدند و آنها مشغول بازى بودند. ﴿۲﴾

لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ ﴿۳﴾

در حالى که دلهاشان مشغول بود و آنهائى که ظالم بودند در پنهانى نجوا مى کردند که آیا این جز بشرى مانند شما است؟ آیا به طرف سِحر و جادو مى روید و حال اینکه شما بینشى دارید؟ ﴿۳﴾

«خدا سخنان را می داند»

قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۴﴾

پیامبر فرمود: پروردگار من در آسمان و زمین همه سخنان را مى داند و او شنواى دانا است. ﴿۴﴾

«پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شاعر نبوده است»

بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ ﴿۵﴾

بلکه آنها گفتند: خوابهاى آشفته اى است. بلکه آن را (به خدا) افترا زده است. بلکه او شاعر است. پس همان گونه که پیامبران پیشین فرستاده شدند براى ما هم نشانه اى بیاورد. ﴿۵﴾

مَا آمَنَتْ قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ ﴿۶﴾

تمام آبادیهائى که قبل از اینها هلاک کردیم، ایمان نیاورده بودند. آیا اینها ایمان مى آورند؟ ﴿۶﴾

«از اهل قرآن سؤال کنید»

وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۷﴾

و ما قبل از تو نفرستادیم، مگر مردانى که به آنها وحى مى کردیم. پس اگر نمى دانید، از اهل ذکر سؤال کنید. ﴿۷﴾

«خصوصیات پیامبران»

وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ ﴿۸﴾

و ما آنها را جسدى که غذا نخورند، قرار ندادیم و آنها جاویدان نبودند. ﴿۸﴾

ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَيْنَاهُمْ وَمَنْ نَشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ ﴿۹﴾

سپس وعده را براى آنها راست قرار دادیم، پس آنها را و کسى را که مى خواستیم نجات دادیم و اسراف کنندگان را هلاک نمودیم. ﴿۹﴾

«نزول کتابی که یادی از انبیاء شده بود»

لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۱۰﴾

قطعا بر شما کتابى را که در آن کتاب یادى از شما هست نازل کردیم. آیا تعقّل نمى کنید؟ ﴿۱۰﴾

«درهم شکسته شدن ستمگران»

وَكَمْ قَصَمْنَا مِنْ قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنْشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ ﴿۱۱﴾

و ما چه آبادیهاى بسیارى که ستمگر بوده است، درهم شکستیم و بعد از آنها قوم دیگرى را بوجود آوردیم. ﴿۱۱﴾

فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُمْ مِنْهَا يَرْكُضُونَ ﴿۱۲﴾

پس وقتى که ستمگران عذاب ما را احساس کردند، ناگهان آنها از آن عذاب فرار نمودند. ﴿۱۲﴾

لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ ﴿۱۳﴾

فرار نکنید و به سوى زندگى که در آن ناز و نعمت داشتید و به خانه هایتان برگردید، شاید شما سؤال شوید. ﴿۱۳﴾

قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۱۴﴾

گفتند: ای وای بر ما، قطعا ما ستمگر بوده ایم. ﴿۱۴﴾

فَمَا زَالَتْ تِلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا خَامِدِينَ ﴿۱۵﴾

پس دائما این سخن را مى گویند تا وقتى که آنها را درو شده و خاموش قرار دهیم. ﴿۱۵﴾

«آسمان و زمین بیهوده خلق نشده است»

وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ ﴿۱۶﴾

و ما آسمان و زمین و آنچه بین آنها است را در حالى که بازى کرده باشیم خلق نکرده ایم. ﴿۱۶﴾

لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْوًا لَاتَّخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿۱۷﴾

اگر ما می خواستیم سرگرمی برای خود بگیریم، آن را از جانب خود انتخاب می کردیم، اگر کننده این کار بودیم.[۱] ﴿۱۷﴾

[۱] ــ منظور انتخاب زن و فرزند است براى خدا.

بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ ﴿۱۸﴾

بلکه ما حقّ را بر باطل مى کوبیم و حقّ باطل را هلاک مى نماید. پس ناگهان آن باطل محو و نابود مى شود. و واى بر شما از آنچه توصیف مى کنید. ﴿۱۸﴾

«فرشتگان در بندگی خدا تکبّر نمی کنند و خسته نمی شوند»

وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِنْدَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ ﴿۱۹﴾

و هر کس در آسمانها و زمین است، مال خدا است و کسانى که نزد او هستند، از عبادت پروردگار تکبّر نمى کنند و خسته نمى شوند. ﴿۱۹﴾

يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ ﴿۲۰﴾

آنها شب و روز تسبیح می کنند و سست نمی شوند. ﴿۲۰﴾

أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنْشِرُونَ ﴿۲۱﴾

آیا آنها خدایانى را از زمین (براى خود) گرفته اند که آنها مردم را (در قیامت زنده و) نشر مى کنند؟ ﴿۲۱﴾

«دلیل وحدانیت خدا»

لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ ﴿۲۲﴾

اگر در زمین و آسمان خدایانى غیر از خداى یکتا مى بود، زمین و آسمان فاسد مى شدند. پس پاک است خدا پروردگار عرش، از آنچه که آنها توصیف مى کنند. ﴿۲۲﴾

لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ ﴿۲۳﴾

از آنچه (خدا) مى کند، سؤال نمى شود ولى آنها از آنچه مى کنند، سؤال خواهند شد. ﴿۲۳﴾

أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَنْ مَعِيَ وَذِكْرُ مَنْ قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُمْ مُعْرِضُونَ ﴿۲۴﴾

آیا آنها غیر از خدا خدایانى (براى خود) گرفته اند؟ بگو: دلیلتان را بیاورید. این مطالب یادآورنده مال کسى است که با من بوده و کسى که قبل از من بوده است، بلکه اکثر اینها حقّ را نمى دانند، پس آنها از حقّ اعراض مى کنند. ﴿۲۴﴾

«خدا را عبادت کنید»

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ ﴿۲۵﴾

و ما نفرستادیم قبل از تو پیامبرى را مگر آنکه به او وحى کردیم که خدائى جز من نیست، پس مرا عبادت کنید. ﴿۲۵﴾

«ملائکه بندگان محترم خدایند»

وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُكْرَمُونَ ﴿۲۶﴾

و آنها مى گویند: خداى رحمان فرزندى انتخاب کرده است. منزّه است خدا، بلکه آنها بندگان محترم و شایسته خدایند. ﴿۲۶﴾

لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ ﴿۲۷﴾

در کلام بر او پیشى نمى گیرند و آنها به فرمان او عمل مى کنند. ﴿۲۷﴾

برداشت از آیات ۲۷ – ۲۵

تسبیح خدا

سالک الی اللّه باید خدا را تسبیح کند و از هر عیب و نقصی پاک بداند و خود را بنده محترم خدای تعالی قرار دهد. زیرا وقتی ملائکه که خدّام سالکین الی اللّهند بندگان محترم الهی می باشند و وقتی آنها در کلام بر خدای تعالی پیشی نگیرند و طبق دستور او عمل می کنند سالکین الی اللّه که مخدوم آنها هستند به طریق اولی باید این گونه باشند.

يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُمْ مِنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ ﴿۲۸﴾

خدا آنچه را که در جلو آنها است و آنچه را که در پشت سر آنها است، مى داند و آنها جز براى کسى که خدا راضى است، شفاعت نمى کنند و آنها از هیبت او ترس آمیخته با تعظیم دارند. ﴿۲۸﴾

«جزای مدّعیان خدائی، جهنّم است»

وَمَنْ يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلَهٌ مِنْ دُونِهِ فَذَلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِمِينَ ﴿۲۹﴾

و کسى که از آنها بگوید: قطعا من خدائى غیر از خدا، هستم، پس جزاى او را جهنّم قرار مى دهیم. این چنین ستمگران را جزا خواهیم داد. ﴿۲۹﴾

أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ﴿۳۰﴾

آیا کسانى که کافرند ندیدند که قطعا ما آسمانها و زمین را که به هم چسبیده بودند، پس از هم جدایشان کردیم و هر چیز زنده اى را از آب، قرار دادیم؟ آیا پس ایمان نمى آورند؟ ﴿۳۰﴾

«فایده کوهها در زمین»

وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ ﴿۳۱﴾

و در زمین کوههایى قرار دادیم که مبادا زمین آنها (مردم) را بلرزاند و در زمین راههاى پهنى قرار دادیم، شاید آنها هدایت شوند. ﴿۳۱﴾

وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ ﴿۳۲﴾

و آسمان را (مانند) سقف نگهبانى قرار دادیم ولى آنها از نشانه هاى آسمان روگردانند. ﴿۳۲﴾

«ماه و خورشید به امر خدا در حرکتند»

وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ ﴿۳۳﴾

و آن خدا کسى است که شب و روز و خورشید و ماه را که هر یک در مدارى در حرکتند، خلق فرمود. ﴿۳۳﴾

«بشر در دنیا جاودان نخواهد بود»

وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ ﴿۳۴﴾

و ما براى بشرى قبل از تو مخلّد بودن (در دنیا) را قرار ندادیم. پس چگونه تو بمیرى و آنها جاودان باشند؟ ﴿۳۴﴾

كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ ﴿۳۵﴾‏

هر انسانى مرگ را مى چشد و ما شما را با آزمایش به بدى و خوبى امتحان مى کنیم و عاقبت به سوى ما برگردانده مى شوید. ﴿۳۵﴾

«کافران پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را استهزاء کردند»

وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَهُمْ بِذِكْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ كَافِرُونَ ﴿۳۶﴾

و زمانى که تو را کسانى که کافر شده اند مى بینند، تو را جز به مسخره نمى گیرند. (آنها مى گویند:) آیا این است کسى که حرف از خدایان شما مى زند؟ در حالى که آنها یاد خداى رحمان را انکار مى کنند. ﴿۳۶﴾

برداشت از آیه ۳۶

مسخره کردن

سالک الی اللّه نباید کسانی را که خیرخواه اویند مسخره کند و احیانا دستورات آنها را به بازی بگیرد زیرا این چنین کاری خدای تعالی را به غضب می آورد.

«انسان از عجله خلق شده است»

خُلِقَ الْإِنْسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ ﴿۳۷﴾

انسان از عجله خلق شده است. به زودى آیات خودم را به شما نشان خواهم داد، پس عجله نکنید. ﴿۳۷﴾

برداشت از آیه ۳۷

عجله

سالک الی اللّه باید در خود صفت عجله را که از شیطان است کنترل کند و منتظر نشانه های خدای تعالی باشد.

وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۳۸﴾

و مى گویند: چه وقت این وعده انجام مى شود اگر شما راست مى گفتید؟ ﴿۳۸﴾

لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَنْ وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَنْ ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۳۹﴾

اگر کسانى که کافر شده اند، بدانند وقتى مى رسد که نمى توانند از صورتها و از پشتشان، آتش را دور کنند و نه آنها یارى مى شوند. ﴿۳۹﴾

بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنْظَرُونَ ﴿۴۰﴾

بلکه آتش ناگهانى به سراغشان مى آید. پس مبهوتشان مى کند و توانائى رد آن را ندارند و به آنها مهلت داده نمى شود. ﴿۴۰﴾

وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُمْ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿۴۱﴾

و قطعا پیامبران قبل از تو هم استهزاء شدند. پس کسانى که از آنها مسخره مى کردند، آنچه را استهزاء مى کردند دامنگیرشان گردید. ﴿۴۱﴾

«چه کسی شما را از عذاب الهی نگه می دارد؟»

قُلْ مَنْ يَكْلَؤُكُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِمْ مُعْرِضُونَ ﴿۴۲﴾

بگو: چه کسى در شب و روز شما را از خداى بخشنده نگه مى دارد؟ ولى آنها از یاد پروردگارشان اعراض مى کنند. ﴿۴۲﴾

أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُمْ مِنْ دُونِنَا لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنْفُسِهِمْ وَلَا هُمْ مِنَّا يُصْحَبُونَ ﴿۴۳﴾

آیا آنها خدایانى غیر از ما دارند که (آنها مى توانند) آنان را (از عذاب) نگه دارند؟ آنها که نمى توانند خودشان را کمک کنند و نه آنها از طرف ما پناه داده مى شوند. ﴿۴۳﴾

بَلْ مَتَّعْنَا هَؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۴۴﴾

بلکه ما آنها و پدرانشان را بهره مند ساختیم تا آنکه عمرشان طولانى شد. آیا پس نمى بینند که قطعا ما به سراغ زمین آمده (که) از اطراف آن کم مى کنیم؟ آیا آنها غلبه کننده هستند؟ ﴿۴۴﴾

«آنچه پیغمبر صلی الله علیه و آله می گوید وحی است»

قُلْ إِنَّمَا أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ وَلَا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاءَ إِذَا مَا يُنْذَرُونَ ﴿۴۵﴾

بگو: جز این نیست که من بوسیله وحى شما را از آینده خطرناکتان مى ترسانم. و(لى) آنهائى که گوشهایشان کر است، وقتى که از آینده خطرناکشان ترسانده مى شوند، گفتار را نمى شنوند. ﴿۴۵﴾

وَلَئِنْ مَسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِنْ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۴۶﴾

و اگر کمى از عذاب پروردگارت به آنها برسد، قطعا مى گویند: اى واى بر ما، همگى ظالم بوده ایم. ﴿۴۶﴾

«روز قیامت به هیچ کس ظلم نمی شود»

وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَإِنْ كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَى بِنَا حَاسِبِينَ ﴿۴۷﴾

و ما میزانهاى عدالت را در روز قیامت مى گذاریم، پس به کسى چیزى ظلم نمى شود و اگر به مقدار سنگینى یک دانه خردل باشد، ما آن را مى آوریم و کفایت مى کند که ما حسابرس باشیم. ﴿۴۷﴾

«به حضرت موسی و هارون علیهماالسلام فرقان عطا شد»

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِلْمُتَّقِينَ ﴿۴۸﴾

و قطعا ما به موسى و هارون «فرقان» و نور و ذکرى براى پرهیزکاران عنایت کردیم. ﴿۴۸﴾

اَلَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ وَهُمْ مِنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ ﴿۴۹﴾

آنهائى که از پروردگارشان در پنهانى مى ترسند و آنها از قیامت با محبّتى که دارند مى ترسند. ﴿۴۹﴾

«قرآن ذکر مبارکی است»

وَهَذَا ذِكْرٌ مُبَارَكٌ أَنْزَلْنَاهُ أَفَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ ﴿۵۰﴾

و این قرآن ذکر مبارکى است که آن را نازل نمودیم. آیا پس شما آن را منکر مى شوید؟ ﴿۵۰﴾

«قصّه حضرت ابراهیم علیه السلام»

وَلَقَدْ آتَيْنَا إِبْرَاهِيمَ رُشْدَهُ مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا بِهِ عَالِمِينَ ﴿۵۱﴾

و قطعا ما به ابراهیم رشدش را از قبل دادیم و به او دانا بودیم. ﴿۵۱﴾

إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا هَذِهِ التَّمَاثِيلُ الَّتِي أَنْتُمْ لَهَا عَاكِفُونَ ﴿۵۲﴾

زمانى که ابراهیم به پدرش و قومش گفت: این مجسمه هایى که شما در کنار آنها معتکف شده اید چیست؟ ﴿۵۲﴾

قَالُوا وَجَدْنَا آبَاءَنَا لَهَا عَابِدِينَ ﴿۵۳﴾

گفتند: پدرانمان را مى دیدیم که آنها را عبادت مى کردند. ﴿۵۳﴾

قَالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ ﴿۵۴﴾

ابراهیم گفت: قطعا شما و پدرانتان در گمراهى آشکارائى بوده اید. ﴿۵۴﴾

قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ ﴿۵۵﴾

گفتند: آیا تو به حقّ نزد ما آمده ای، یا تو از بازیگرانی؟ ﴿۵۵﴾

قَالَ بَلْ رَبُّكُمْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الَّذِي فَطَرَهُنَّ وَأَنَا عَلَى ذَلِكُمْ مِنَ الشَّاهِدِينَ ﴿۵۶﴾

گفت: بلکه پروردگار شما پروردگار آسمانها و زمین است، آن کسى که آنها را خلق کرد و من بر این کارتان از گواهانم. ﴿۵۶﴾

وَتَاللَّهِ لَأَكِيدَنَّ أَصْنَامَكُمْ بَعْدَ أَنْ تُوَلُّوا مُدْبِرِينَ ﴿۵۷﴾‏

و به خدا قسم، بعد از اینکه پشت کردید و بیرون رفتید، حتما براى بتهاى شما نقشه اى مى کشم. ﴿۵۷﴾

فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ ﴿۵۸﴾

پس همه آنها را قطعه قطعه کرد مگر بزرگترشان را، شاید آنها به او مراجعه کنند. ﴿۵۸﴾

قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۹﴾

گفتند: چه کسى با خدایان ما چنین عملى انجام داده؟ قطعا او از ستمگران است. ﴿۵۹﴾

قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ ﴿۶۰﴾

گفتند: جوانى را شنیده ایم که درباره بتها (چیزى) مى گفت که گفته مى شود نام او ابراهیم است. ﴿۶۰﴾

قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَى أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ ﴿۶۱﴾

گفتند: او را در مقابل چشمهای مردم بیاورید، شاید آنها شهادت دهند. ﴿۶۱﴾

قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ ﴿۶۲﴾

گفتند: ای ابراهیم، آیا تو این کار را با خدایان ما کرده ای؟ ﴿۶۲﴾

قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ ﴿۶۳﴾

گفت: بلکه این کار را بزرگشان کرده است. از آنها سؤال کنید اگر آنها می توانند حرف بزنند. ﴿۶۳﴾

فَرَجَعُوا إِلَى أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۶۴﴾

پس آنها به خودشان مراجعه کردند، پس گفتند: قطعا شما همان ظالمین هستید. ﴿۶۴﴾

ثُمَّ نُكِسُوا عَلَى رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَؤُلَاءِ يَنْطِقُونَ ﴿۶۵﴾

سپس سرافکنده شدند ﴿و گفتند﴾ که تو می دانی اینها حرف نمی زنند. ﴿۶۵﴾

قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ ﴿۶۶﴾

ابراهیم گفت: آیا پس عبادت مى کنید غیر از خدا چیزى را که نه نفعى براى شما دارد و نه ضررى براى شما خواهد داشت؟ ﴿۶۶﴾

أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۶۷﴾

اُف بر شما و به آن چه را که غیر از خدا عبادت می کنید. پس آیا تعقّل نمی کنید؟ ﴿۶۷﴾

قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ ﴿۶۸﴾

گفتند: او را بسوزانید و خداهای خود را یاری کنید، اگر شما کننده هستید. ﴿۶۸﴾

قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ ﴿۶۹﴾

ما گفتیم: ای آتش، بر ابراهیم سرد و سلامت باش. ﴿۶۹﴾

وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ ﴿۷۰﴾

و آنها خواستند برای او نقشه ای بکشند، پس ما آنها را زیانکارتر قرار دادیم. ﴿۷۰﴾

وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ ﴿۷۱﴾

و ما ابراهیم و لوط را به زمینى که در آن براى همه جهانیان برکت دادیم، نجات دادیم. ﴿۷۱﴾

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ ﴿۷۲﴾‏

و اسحاق و یعقوب را به عنوان عطیه اى افزون به او عنایت کردیم و همه آنها را صالح قرار دادیم. ﴿۷۲﴾

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ ﴿۷۳﴾

و آنها را امامانى که به دستور ما هدایت مى کنند، قرارشان دادیم و به آنها انجام کارهاى خوب و اقامه نماز و دادن زکات را وحى نمودیم و آنها بندگان ما بودند. ﴿۷۳﴾

برداشت از آیات ۷۳ – ۵۱

حضرت ابراهیم علیه السلام

سالک الی اللّه باید به حضرت ابراهیم علیه السلام و آن چه آن حضرت عمل کرد توجه کند تا از این الگو بتواند راه و روش صحیح خود را انتخاب نماید و به این چند مورد توجه داشته باشد:

۱ – باید خودش و مردم را از عادات و رسوماتی که پیشینیان انجام داده اند و برخلاف حقّ است برحذر دارد و تا می تواند از آنها پیروی نکند.

۲ – باید کوشش کند که سخنان حقّش آن چنان قاطعانه باشد که کسی فکر نکند که او می خواهد با آنها بازی کند.

۳ – نباید در مقابل افراد منحرف دست از مبارزه بکشد، بلکه باید به هر وسیله ای که شده با آنها مبارزه کند.

۴ – سالک الی اللّه باید ریشه فساد را از جامعه نابود کند و از تهدیدهای دشمنان نترسد.

۵ – باید در میان جامعه به آن چه معقول است سخن بگوید و آنها را به رشد و کمال برساند.

۶ – سالک الی اللّه باید بداند که اگر دل به کمک خدای تعالی ببندد خدا او را دستگیری می کند و از میان آتش نجاتش می دهد.

۷ – سالک الی اللّه اگر دقیقا به سیرش ادامه دهد و با خدای تعالی سازش کند و اوامر او را انجام دهد خدای تعالی او و حتّی فرزندان او را توفیق هدایت شدن و کارهای خوب انجام دادن و نماز خواندن و زکات دادن و بنده واقعی خدا شدن را به آنها عنایت می کند.

«قضیه حضرت لوط علیه السلام»

وَلُوطًا آتَيْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْقَرْيَةِ الَّتِي كَانَتْ تَعْمَلُ الْخَبَائِثَ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَاسِقِينَ ﴿۷۴﴾

و ما به لوط شناخت حقایق اشیاء و علم عطا کردیم و از شهرى که مردمش اعمال بدى مى کردند، نجاتش دادیم. قطعا قوم لوط قوم بدِ فاسقى بودند. ﴿۷۴﴾

وَأَدْخَلْنَاهُ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۷۵﴾

و ما لوط را در رحمت خود وارد کردیم. قطعا او از صالحین بود. ﴿۷۵﴾

برداشت از آیات ۷۵ – ۷۴

صراط مستقیم

سالک الی اللّه اگر درست حرکت کند و از صراط مستقیم خارج نشود، خدای تعالی او را از میان مردم فاسق نجات می دهد و او را با آنها عذاب نمی کند.

«قضیه حضرت نوح علیه السلام»

وَنُوحًا إِذْ نَادَى مِنْ قَبْلُ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ ﴿۷۶﴾

و وقتى که نوح قبل از این خواند، پس ما اجابتش کردیم و او و اهلش را از غمى بزرگ نجات دادیم. ﴿۷۶﴾

وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ ﴿۷۷﴾

و بر مردمى که آیات ما را تکذیب مى کردند، یاریش نمودیم. قطعا قوم نوح، قوم بدى بودند. پس همه آنها را غرق نمودیم. ﴿۷۷﴾

برداشت از آیات ۷۷ – ۷۶

استقامت

سالک الی اللّه باید بسیار صبور و با استقامت باشد تا خدای تعالی او را یاری کند و همراهان او را نیز از ناراحتی نجات دهد.

«قضیه حضرت داوود و سلیمان علیهماالسلام»

وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ ﴿۷۸﴾

و داوود و سلیمان آن وقتى که درباره زراعتى که گوسفندان قوم در آن چریده بودند، حکم مى کردند و ما بر حکمشان شاهد بودیم. ﴿۷۸﴾

فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ وَكُنَّا فَاعِلِينَ ﴿۷۹﴾

ما حکم را به سلیمان فهماندیم. و به همه آنها حکمت و علم دادیم. و با «داوود» کوهها و پرندگان را که تسبیح مى کردند، مسخّر نمودیم. و ما کننده این کار بودیم. ﴿۷۹﴾

وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاكِرُونَ ﴿۸۰﴾

و به داوود ساختن لباس جنگ را به نفع شما تعلیم دادیم تا شما را در (خطرات) جنگ تان نگه دارد. پس آیا شما شکرگزارید؟ ﴿۸۰﴾

وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ عَاصِفَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ ﴿۸۱﴾‏

و براى سلیمان باد تند را مسخّر کردیم که به فرمان او به سوى زمینى که در آن زمین برکت قرار دادیم، حرکت کند و ما به هر چیزى دانائیم. ﴿۸۱﴾

وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَلِكَ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ ﴿۸۲﴾

و از شیاطین کسانى بودند که براى سلیمان غوّاصى مى کردند و غیر از این کارهایى براى او انجام مى دادند و ما آنها را حفظ مى کردیم. ﴿۸۲﴾

برداشت از آیات ۸۲ – ۷۸

تسلّط بر همه چیز

سالک الی اللّه اگر طبق دستور الهی عمل کند و بنده واقعی خدای تعالی باشد، خدا او را بر همه چیز مسلّط می کند و دست خدا و چشم خدا و مظهر قدرت الهی می شود و علم و حکمت به او تعلیم می دهد. کوهها مسخّر او می شوند، پرنده ها با او حرف می زنند، آهن در دستش ملایم می شود، باد در اختیارش قرار می گیرد و خدا حافظ او می شود.

«قضیه حضرت ایوب علیه السلام»

وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ ﴿۸۳﴾

و ایوب آن وقتى که به درگاه پروردگارش عرضه داشت که مرا ناراحتى و بدحالى گرفته است و تو مهربانترین مهربانهائى. ﴿۸۳﴾

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ ﴿۸۴﴾

پس ما (دعاى) او را اجابت کردیم و آنچه از ناراحتى در او بود، برطرف نمودیم و اهلش را به او برگرداندیم و مِثل آنها را همراه آنها، به او برگرداندیم تا از جانب ما مهربانى و یادى براى عبادت کنندگان باشد. ﴿۸۴﴾

برداشت از آیات ۸۴ – ۸۳

مبارزه

سالک الی اللّه اگر با شیطان مبارزه کند و صبور باشد خدای تعالی ناراحتی های او را برطرف می کند و نعمتهای از دست رفته اش را به او باز می گرداند.

«قضیه اسماعیل و ادریس و ذوالکفل علیهم السلام»

وَإِسْمَاعِيلَ وَإِدْرِيسَ وَذَا الْكِفْلِ كُلٌّ مِنَ الصَّابِرِينَ ﴿۸۵﴾

و اسماعیل و ادریس و ذوالکفل، همه اینها از بردباران و صابرین بودند. ﴿۸۵﴾

وَأَدْخَلْنَاهُمْ فِي رَحْمَتِنَا إِنَّهُمْ مِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۸۶﴾

و ما همه آنها را در رحمت خود داخل کردیم. آنها از شایستگان بودند. ﴿۸۶﴾

برداشت از آیات ۸۶ – ۸۵

مقام انسانیت

سالک الی اللّه باید دارای صبر باشد و باید بکوشد که اعمال و رفتارش شایسته مقام انسانیت باشد تا با انبیاء محشور شود.

«قضیه حضرت یونس علیه السلام»

وَذَا النُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ ﴿۸۷﴾

و ذاالنون (حضرت یونس) در آن وقتى که در حال غضب رفت، پس گمان مى کرد که ما هرگز بر او تنگ نخواهیم گرفت. پس در تاریکى صدا زد اینکه خدائى جز تو نیست، تو پاکى، قطعا من از ظالمین بوده ام. ﴿۸۷﴾

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ ﴿۸۸﴾

پس ما (دعاى) او را اجابت کردیم و از غم نجاتش دادیم. و این گونه مؤمنین را هم نجات مى دهیم. ﴿۸۸﴾

برداشت از آیات ۸۸ – ۸۷

نجات از غم

سالک الی اللّه باید همه مصائبی را که به او می رسد از جانب خودش بداند و خدا را پاک و منزه بشناسد و دائما بگوید:«» تا خدای تعالی او را از غم نجات دهد.

«قضیه حضرت زکریا علیه السلام»

وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنْتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ ﴿۸۹﴾

و آن وقتى که زکریا پروردگارش را خواند که پروردگارِ من، مرا تنها نگذار و تو بهترین دریافت کننده چیزى هستى که از دیگرى باقى مانده است. ﴿۸۹﴾

فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ ﴿۹۰﴾

پس ما دعاى او را اجابت کردیم و به او یحیى را عنایت نمودیم و زنش را براى او شایسته نمودیم. قطعا آنها در خوبیها سرعت داشتند و با ترس و امید ما را مى خواندند و در مقابل ما خاضع و خاشع بودند. ﴿۹۰﴾

برداشت از آیات ۹۰ – ۸۹

دعا

سالک الی اللّه باید هر چه می خواهد چه مادی باشد و چه معنوی از خدای تعالی بخواهد و با دعا همه خوبیها را برای خود اختصاص دهد و در مقابل پروردگارش خاشع باشد.

«قضیه حضرت مریم علیهاالسلام»

وَالَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهَا مِنْ رُوحِنَا وَجَعَلْنَاهَا وَابْنَهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ ﴿۹۱﴾

و آن خانمى که دامنش را پاک نگه داشت، پس ما از روح خودمان در او دمیدیم و او و پسرش را نشانه اى براى جهانیان قرار دادیم. ﴿۹۱﴾

برداشت از آیه ۹۱

عفّت

خانم هایی که سالکین الی اللّهند باید بدانند که اگر عفّت خود را حفظ کنند و دامن خود را پاک نگه دارند خدای تعالی آنها را الگوی دیگران قرار می دهد و بهتر از مردها می توانند به کمالات برسند.

«همه پیغمبران یکی بودند»

إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ ﴿۹۲﴾

قطعا این دین شما، دین واحدى است و من پروردگارتان هستم، پس مرا عبادت کنید. ﴿۹۲﴾

«بعضی از پیروان ناآگاه پیامبران»

وَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ كُلٌّ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ ﴿۹۳﴾

و آنها کار خود را به جدائى در میان خود رساندند. همه آنها به سوى ما بر مى گردند. ﴿۹۳﴾

فَمَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ ﴿۹۴﴾

پس کسى که کارى از اعمال شایسته انجام دهد و او مؤمن باشد، سعى و کوشش او را کفران نمى کنیم و حتما ما نویسنده اعمال او هستیم. ﴿۹۴﴾

برداشت از آیات ۹۴ – ۹۲

عبودیت

سالکین الی اللّه باید خود را به مقام عبودیت برسانند و بدانند که همه به طرف خدای تعالی بر می گردند و اگر کارهای شایسته کنند اجرشان ندیده گرفته نمی شود و همه آنها در حسابشان واریز می شود.

«حرام است که مهلکین به دنیا برگردند»

وَحَرَامٌ عَلَى قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ ﴿۹۵﴾

و بر قریه اى که ما آن را هلاک کردیم، حرام است (که به دنیا برگردند) زیرا قطعا آنها بر نمى گردند. ﴿۹۵﴾

حَتَّى إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُمْ مِنْ كُلِّ حَدَبٍ يَنْسِلُونَ ﴿۹۶﴾

تا آن وقتى که یأجوج و مأجوج (راهشان) باز شود و آنها از هر ارتفاعى با شتاب بیرون مى آیند (سرازیر مى شوند). ﴿۹۶﴾

«قیامت نزدیک است»

وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿۹۷﴾

و وعده حقّ نزدیک شد. پس در آن زمان چشمهاى کسانى که کافر شدند، از حرکت مى ایستد. اى واى بر ما، ما از این غافل بودیم، بلکه ما از ستمگران بودیم. ﴿۹۷﴾

إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ ﴿۹۸﴾

شما و آنچه را که غیر از خدا عبادت مى کنید، هیزم جهنّمید. شما وارد آن جهنّم خواهید شد. ﴿۹۸﴾

لَوْ كَانَ هَؤُلَاءِ آلِهَةً مَا وَرَدُوهَا وَكُلٌّ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۹۹﴾

اگر اینها خدایانى مى بودند، وارد جهنّم نمى شدند ولى همه در آن جهنّم جاودان خواهند بود. ﴿۹۹﴾

لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَهُمْ فِيهَا لَا يَسْمَعُونَ ﴿۱۰۰﴾

براى آنها در جهنّم ناله و فریادهائى است و آنها در جهنّم چیزى نمى شنوند. ﴿۱۰۰﴾

إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنَى أُولَئِكَ عَنْهَا مُبْعَدُونَ ﴿۱۰۱﴾‏

قطعا کسانى که براى آنها از جانب ما نیکى پیشى گرفته است، آنها از جهنّم دورند. ﴿۱۰۱﴾

لَا يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَهُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ ﴿۱۰۲﴾

آنها صداى جهنّم را نمى شنوند و آنها در آنچه دلشان مى خواهد دائمى هستند. ﴿۱۰۲﴾

لَا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَذَا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۱۰۳﴾

وحشت بزرگ روز قیامت آنها را محزون نمى کند و ملائکه با آنها ملاقات مى کنند که امروز روز شما است که به شما وعده داده شده بود. ﴿۱۰۳﴾

«حالت آسمانها در قیامت»

يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿۱۰۴﴾

روزى که آسمان را مى پیچیم، آنچنان که ورق کتابها پیچیده مى شود. همان طورى که خلقت را در ابتدا ایجاد کردیم، آن را برمى گردانیم. این وعده اى است که بر عهده ما است. حتما ما کننده این کاریم. ﴿۱۰۴﴾

«دنیا متعلّق به صالحین خواهد بود»

وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ ﴿۱۰۵﴾

و قطعا در زَبُور بعد از تورات نوشتیم که زمین را بندگان صالحمان به ارث خواهند برد. ﴿۱۰۵﴾

إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغًا لِقَوْمٍ عَابِدِينَ ﴿۱۰۶﴾

قطعا در این ابلاغی است برای گروهی که عبادت کننده اند. ﴿۱۰۶﴾

«پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله رحمت برای جهانیان است»

وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ ﴿۱۰۷﴾

و ما تو را جز رحمت برای جهانیان نفرستادیم. ﴿۱۰۷﴾

برداشت از آیات ۱۰۷ – ۱۰۵

جدیت و شایستگی

سالک الی اللّه باید مراحل سیر و سلوک را با جدیت کامل بگذراند تا جزء صالحین محسوب بشود که در این صورت از یاران امام عصر روحی فداه خواهد بود و جزء بندگان واقعی خدا و مورد مهربانی خدای تعالی و رسول اکرم صلی الله علیه و آله خواهد بود.

قُلْ إِنَّمَا يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ ﴿۱۰۸﴾

بگو: جز این نیست که به من وحى مى شود که جز این نیست خداى شما خداى واحدى است. آیا شما تسلیم هستید؟ ﴿۱۰۸﴾

فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ آذَنْتُكُمْ عَلَى سَوَاءٍ وَإِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ أَمْ بَعِيدٌ مَا تُوعَدُونَ ﴿۱۰۹﴾

پس اگر پشت کردند، بگو: من بر همه شما یکسان اعلام مى کنم و نمى دانم که آیا آنچه به شما وعده داده شده است، نزدیک یا دور است؟ ﴿۱۰۹﴾

إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ مِنَ الْقَوْلِ وَيَعْلَمُ مَا تَكْتُمُونَ ﴿۱۱۰﴾

حتما او سخنان بلند شما را مى داند و نیز آنچه را که شما کتمان مى کنید مى داند. ﴿۱۱۰﴾

وَإِنْ أَدْرِي لَعَلَّهُ فِتْنَةٌ لَكُمْ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ ﴿۱۱۱﴾

و من نمى دانم، شاید آن آزمایشى براى شما باشد و تا مدّتى براى شما بهره اى داشته باشد. ﴿۱۱۱﴾

قَالَ رَبِّ احْكُمْ بِالْحَقِّ وَرَبُّنَا الرَّحْمَنُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ ﴿۱۱۲﴾

عرض کرد: پروردگارِ من، حکم به حقّ فرما و پروردگار ما خداى رحمان است که بر آنچه شما و در مقابل آنچه توصیف مى کنید، از خدا یارى گرفته خواهد شد. ﴿۱۱۲﴾

سوره مبارکه حج

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«زلزله روز قیامت»

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ ﴿۱﴾

اى مردم، تقواى پروردگارتان را رعایت کنید. زیرا قطعا زلزله روز قیامت چیز بزرگى است. ﴿۱﴾

يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُمْ بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ ﴿۲﴾

روزى که آن زلزله را مى بینید که هر زن شیردهى فرزند شیرخوارش را فراموش مى کند و هر زن حامله اى فرزندش را مى زاید و مردم را حیرت زده و مست مى بینى و حال آنکه آنها مست نیستند ولى عذاب خدا شدید است. ﴿۲﴾

برداشت از آیات ۲ – ۱

تقوی

سالک الی اللّه اگر تقوی را رعایت کند، مبتلا به عذابهای روز قیامت نمی شود و در آن روز ناراحتی ندارد.

«مجادله بدون علم درباره خدای تعالی»

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَرِيدٍ ﴿۳﴾

و بعضى از مردم کسانى هستند که بدون علم و دانشى درباره خدا مجادله مى کنند و از هر شیطان گمراه کننده اى پیروى مى نمایند. ﴿۳﴾

كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ ﴿۴﴾

بر او نوشته شده است کسى که ولایت او را قبول کند، پس قطعا آن شیطان گمراهش خواهد نمود و او را به عذاب سوزانى راهنمائیش مى نماید. ﴿۴﴾

برداشت از آیات ۴ – ۳

قول به غیر علم

سالک الی اللّه نباید در مسائلی که به آن علمی ندارد وارد شود و به خصوص درباره آن ها بحث و جدل کند که در این صورت پیرو شیطان خواهد شد و مسلم است که اگر کسی از شیطان پیروی کند، شیطان او را به عذاب سوزنده ای راهنمایی می کند.

«استدلال برای اثبات قیامت»

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ ﴿۵﴾‏

ای مردم، اگر شما درباره روز قیامت که زنده می شوید شک دارید، پس قطعا ما شما را از خاک خلقتان کردیم، سپس از نطفه،[۱] سپس از علقه،[۲] سپس از گوشتی صورت گرفته و صورت نگرفته [۳] آفریدیم، تا برای شما بیان کنیم. و تا وقت معینی هر چه را بخواهیم، در رحمها نگه می داریم. سپس شما را کودکی بیرون می آوریم. سپس به حدّ بلوغ و رشد بدنى خود مى رسید و بعضى از شما مى میرند و بعضى از شما (آن قدر مى مانند تا) به پست ترین مرحله عمر مى رسند. آنچنان که بعد از علم و دانش چیزى نمى دانند. و زمین را مى بینى که خشک و مرده است. پس وقتى که آب را بر آن نازل مى کنیم، به حرکت در مى آید و (گیاهانش رشد مى کند) و زمین از هرگونه گیاه خوبى مى رویاند. ﴿۵﴾

[۱] ــ منظور نطفه زن و مرد است، یعنى اسپرم و اوول.

[۲] ــ علقه یعنى خون بسته شده.

[۳] ــ مضغه مخلقه یعنى طفل بعد از آنکه روح در او دمیده شود و در عالم ذر وجود داشته است و معنى مضغه غیر مخلقه گوشت بوجود آمده از نطفه و علقه‏اى است که قبل از آنکه در او روح دمیده بشود، سقط مى‏گردد و روحى براى او در عالم ذر نبوده است. این چنین معنائى از روایات استفاده مى‏شود.

ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۶﴾

آن به خاطر این است که قطعا آن خدا حقّ است و قطعا او مردگان را زنده مى کند و حتما خدا بر هر چیزى قدرت دارد. ﴿۶﴾

وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ ﴿۷﴾

و قطعا قیامت مى رسد، شکى در آن نیست و حتما خدا کسى را که در قبرها است، مبعوثش مى کند. ﴿۷﴾

«مجادله بدون علم درباره خدای تعالی»

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ ﴿۸﴾

و بعضى از مردم کسى است که درباره خدا بدون علم و بدون راهنما و بدون کتاب نوردهنده اى مجادله مى کند. ﴿۸﴾

ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿۹﴾

در حالى که با تکبّر کمر را گردانده به خاطر آنکه مى خواهد مردم را از راه خدا گمراه کند، براى او در دنیا رسوائى است و در روز قیامت عذاب سوزنده اى به او مى چشانیم. ﴿۹﴾

برداشت از آیات ۹ – ۸

دلیل و برهان

سالک الی اللّه اگر می خواهد در مسأله اعتقادی وارد بحث شود، باید حتما علم و دانش کاملی خودش داشته باشد و راهنمایی ائمه اطهار علیهم السلام و کتاب الهی را مورد توجّه قرار دهد تا از صراط مستقیم خارج نشود. و اگر این چنین نبود و تکبّر کرد و مردم را از راه خدا باز داشت هم در دنیا رسوایی ببار می آورد و هم در روز قیامت به عذاب سوزنده ای مبتلا می گردد.

ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ ﴿۱۰﴾

این به خاطر آن چیزى است که پیش فرستاده اى و قطعا خدا ظلم کننده به بندگانش نخواهد بود. ﴿۱۰﴾

«بعضی خدا را به زبان عبادت می کنند»

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ ﴿۱۱﴾

و از مردم کسى است که خدا را به زبان عبادت مى کند. پس اگر به او خیرى برسد، به آن آرامش پیدا مى کند و اگر بلائى و آزمایشى به او برسد، صورتش دگرگون مى گردد. دنیا و آخرت را ضرر کرده است. آن همان ضرر آشکارى است. ﴿۱۱﴾

يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنْفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ ﴿۱۲﴾

او غیر از خدا چیزى را مى خواند که ضررى و نفعى به او نمى رساند، این همان گمراهى دور است. ﴿۱۲﴾

يَدْعُو لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ ﴿۱۳﴾

او کسى را مى خواند که ضررش از نفعش نزدیکتر است، چه بد فرماندهى و چه بد معاشرى است. ﴿۱۳﴾

برداشت از آیات ۱۳ – ۱۱

بندگی واقعی

سالک الی اللّه باید بندگی خدا را روی حقیقت انجام دهد نه آن که اگر نیکی به او رسید آرامش داشته باشد ولی اگر امتحانی برای او منظور شد روی برگرداند که در این صورت هم در دنیا ضرر می کند و هم در آخرت خسران بر می دارد. بلکه باید همه کارهایش مفید باشد و کاری که ضرر دارد نکند.

«خدا هر چه را بخواهد انجام می دهد»

إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ ﴿۱۴﴾

قطعا خدا کسانى را که ایمان آوردند و عمل صالح نمودند، به بهشتهائى که از دامن آن نهرهایى جارى است داخل مى کند. قطعا خدا آنچه را بخواهد، انجام مى دهد. ﴿۱۴﴾

«خدا همه را یاری می کند»

مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ ﴿۱۵﴾‏

کسى که گمان مى کند که خدا هرگز او را در دنیا و آخرت یارى نمى کند، ریسمانى به جاى بلندى ببندد. سپس (زیر پاى خود را خالى کند و) ریسمان را قطع کند، آن وقت نگاه کند که آیا (این خودکشى و) مکرش غیظ و ناراحتى او را از بین مى برد؟ ﴿۱۵﴾

برداشت از آیه ۱۵

یأس از رحمت خدا

سالک الی اللّه نباید از رحمت خدا مأیوس باشد و باید همیشه خدا را یار و یاور خود بداند و الا مثل کسی است که خود را حلق آویز کرده و زیر پای خود را خالی کرده باشد.

وَكَذَلِكَ أَنْزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يُرِيدُ ﴿۱۶﴾

و این چنین ما نازل کردیم آیات روشن قرآن را و قطعا خدا هدایت مى کند کسى را که مى خواهد. ﴿۱۶﴾

«خدا روز قیامت بین فِرَق مختلف جدائی می اندازد»

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ﴿۱۷﴾

قطعا کسانى که ایمان آورده اند و کسانى که یهودى هستند و ستاره پرستان و مسیحیها و زرتشتیان و مشرکان، حتما خدا بین آنها روز قیامت فرق مى گذارد. قطعا خدا بر هر چیزى شاهد است. ﴿۱۷﴾

«سجده همه موجودات برای خدا»

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ ﴿۱۸﴾

آیا ندیدى قطعا خدا است که براى او کسى که در آسمانها و کسى که در زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درخت و جنبندگان و بیشترى از مردم سجده مى کنند؟ و زیادى هم هستند که عذاب، حقّ او است و کسى که به خدا اهانت کند، براى او اکرام کننده اى نخواهد بود. قطعا خدا هر چه را که بخواهد انجام خواهد داد. ﴿۱۸﴾

«عذاب مخالفین خدای تعالی»

هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِنْ نَارٍ يُصَبُّ مِنْ فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ ﴿۱۹﴾

این دو دسته که دشمنان یکدیگرند، درباره پروردگارشان مخاصمه مى کنند. پس کسانى که کافر شدند، براى آنها لباسهائى از آتش بریده شده است و از بالاى سرشان مایع گداخته اى ریخته مى شود. ﴿۱۹﴾

يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ ﴿۲۰﴾

این مایع گداخته آنچه را که در شکمشان است و پوست بدنشان را آب مى کند. ﴿۲۰﴾

وَلَهُمْ مَقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ ﴿۲۱﴾

و برای آنها گرزهائی از آهن است. ﴿۲۱﴾

كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ ﴿۲۲﴾

هر وقت مى خواهند از غم و ناراحتى جهنّم خارج شوند، آنها به جهنّم برگردانده مى شوند و (گفته مى شود) بچشید عذاب سوزنده را. ﴿۲۲﴾

«لباس اهل بهشت»

إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ ﴿۲۳﴾‏

قطعا خدا کسانى را که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، در بهشتهائى که از دامن آن بهشتها نهرها جارى است داخلشان مى کند. آنها در آن بهشت ها با دستبندهایى از طلا و مروارید زینت شده اند و لباس آنها در بهشت حریر است. ﴿۲۳﴾

وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ ﴿۲۴﴾

و به سخن پاک هدایت شده اند و آنها به راه پسندیده ای هدایت گردیده اند. ﴿۲۴﴾

«اهمیت مسجدالحرام»

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ وَمَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۲۵﴾

قطعا کسانى که کافر شدند و راه خدا را بسته اند و مسجدالحرامى که ما براى همه مردم قرار دادیم، چه آنهائى که در آنجا زندگى مى کنند و چه کسانى که از جاى دیگر به آنجا مى آیند، مانع مى گردند. و هر کس بخواهد در این مسجدالحرام با ظلم منحرف گردد، ما به او از عذاب دردناکى مى چشانیم. ﴿۲۵﴾

«دستوراتی از جانب خدای تعالی به حضرت ابراهیم علیه السلام»

وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَنْ لَا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ ﴿۲۶﴾

و زمانى که براى ابراهیم جاى خانه را مساوى و آماده کردیم بر اینکه چیزى را با من شریک قرار نده و خانه مرا براى طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع و سجودکنندگان پاک کن. ﴿۲۶﴾

«اعلام برای حجّ»

وَأَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ ﴿۲۷﴾

و در میان مردم براى حج اعلام کن، پیاده و بر هر شتر لاغرى به سوى تو بیایند. آنها از هر راه دورى به طرف تو خواهند آمد. ﴿۲۷﴾

لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ ﴿۲۸﴾

تا شاهد منافعى که براى آنها هست، باشند به خاطر آنکه از گوشت حیوانات چهارپا، آنها را روزى فرمود، نام خدا را در روزهاى معلومى یاد کنند. پس بخورید از آنها و به فقیر بیچاره هم اطعام کنید. ﴿۲۸﴾

ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ ﴿۲۹﴾

سپس آلودگیهاى خود را از بین ببرند و به نذرهایشان وفا کنند و به خانه قدیمى کعبه طواف نمایند. ﴿۲۹﴾

«مناسک حج»

ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ ﴿۳۰﴾

(مناسک حج) آن است و کسى که حُرُمات خدا را بزرگ بشمارد، پس آن براى او نزد پروردگارش بهتر است. و براى شما چهارپایان حلال شده است، مگر آنچه بر شما (ممنوعیتش) خوانده مى شود. پس از پلیدیهاى بتها اجتناب کنید و از حرف بیهوده بپرهیزید. ﴿۳۰﴾

حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ ﴿۳۱﴾

(همگى شما) خالص براى خدا باشید. و به او مشرک نگردید و کسى که به خدا مشرک شود، مثل این است که از آسمان افتاده، پس پرندگان او را مى ربایند و یا باد تندى او را به جاى دوردستى پرتاب کند. ﴿۳۱﴾

برداشت از آیات ۳۱ – ۲۵

وظیفه حج

سالک الی اللّه باید به خاطر انجام وظیفه حج به مسائل زیر توّجه کاملی داشته باشد:

۱ – با گفتار و اعمالش مردم را از رفتن به حج دلسرد نکند.

۲ – در مسجد الحرام کارهای ملحدانه انجام ندهد.

۳ – از قربانی خود، هم خودش بخورد و هم به فقراء بدهد.

۴ – تعظیم شعائر الهی را رعایت کند.

۵ – از سخنان بیهوده مخصوصا در آن مکان مقدس بپرهیزد.

«تعظیم شعائر الهی»

ذَلِكَ وَمَنْ يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ ﴿۳۲﴾

(مناسک حج) آن است و کسى که شعائر الهى را بزرگ بشمارد، پس قطعا این عمل از تقواى دلها است. ﴿۳۲﴾

لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ ﴿۳۳﴾

در آن براى شما منافعى تا زمان معینى است. سپس پایان احرام خانه قدیمى (کعبه) است. ﴿۳۳﴾

«همه امّتها مناسکی داشتند»

وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ ﴿۳۴﴾

و از براى هر امّتى منسکى قرار داده ایم، براى اینکه اسم خدا را بر آنچه از چهارپایان روزیشان کرده یاد کنند. پس خداى شما خداى واحدى است، پس در مقابل او تسلیم باشید و به تسلیم شدگان متواضع بشارت بده. ﴿۳۴﴾

«اوصاف مخبتین»

اَلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿۳۵﴾

مخبتین آنهائى هستند که وقتى یاد خدا مى شود، دلهایشان مى ترسد و بر آنچه به آنها مى رسد، صبر مى کنند و برپادارندگان نمازند و از آنچه به آنها روزى داده ایم، انفاق مى کنند. ﴿۳۵﴾

برداشت از آیات ۳۵ – ۳۲

شعائر الهی

سالک الی اللّه باید شعائر الهی را اهمیت بدهد که این علامت تقوای قلب او است.

سالک الی اللّه باید در مقابل خدای تعالی متواضع باشد و زمانی که خدای تعالی را کسی نزد او یاد می کند دلش بترسد و بر مصائب صبور باشد و نماز را تنها بخواندنش اکتفا نکند. بلکه آن را بپا دارد و برای رشد بیشتر روحی اش از آن چه دارد انفاق کند.

«قربانی شتر در حج»

وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُمْ مِنْ شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۳۶﴾

و قربانى شترهاى چاق را براى شما از شعائر خدا قرار داده ایم. براى شما در آن خیر و برکت است. پس اسم خدا را در وقت قربانى، آن زمان که همه در صف ایستاده اند، بر آنها یاد کنید و زمانى که آنها به پهلو افتادند، از گوشت آنها بخورید و افراد قانع و فقیر را اطعام کنید. این چنین ما شترها را براى شما رام کرده ایم، شاید شما شکرگزار باشید. ﴿۳۶﴾

لَنْ يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِنْ يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنْكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ ﴿۳۷﴾

گوشتها و خونهاى آنها هرگز به خدا نمى رسد و لکن تقواى شما به خدا مى رسد. این چنین آنها را خدا مسخّر شما کرده و به خاطر آنکه (خدا) شما را هدایت کرده خدا را تکبیر بگویید و به نیکوکاران بشارت بده. ﴿۳۷﴾

«خدای تعالی مدافع مؤمنین است»

إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ ﴿۳۸﴾‏

قطعا خدا از کسانى که ایمان آورده اند، دفاع مى کند. حتما خدا هیچ خیانتکار ناشکرى را دوست ندارد. ﴿۳۸﴾

«اجازه جهاد برای مظلومین»

أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ ﴿۳۹﴾ 

براى کسانى که جنگ بر آنها تحمیل شده، اذن داده شده (که بجنگند)، زیرا قطعا به آنها ظلم شده و قطعا خدا بر یارى آنها قادر است. ﴿۳۹﴾

برداشت از آیات ۳۹ – ۳۸

ایمان

سالک الی اللّه باید بداند که اگر ایمان به خدا و روز قیامت داشته باشد و خیانتکار و نا شکر نباشد خدا در هر صورت از او دفاع می کند و او را از مشکلات حفظ می فرماید.

اَلَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۴۰﴾ 

آن کسانى که از شهر و دیارشان به ناحق اخراج شدند، (علّتش) چیزى جز آن نبود که مى گفتند: پروردگار ما خدا است و اگر خدا بعضى از مردم را بوسیله بعض دیگر دفع نمى کرد، صومعه ها و دیرها و معابد یهودیان و مسجدهائى که در آن اسم خدا بسیار برده مى شود، خراب مى شد و خدا حتما کسى که او را یارى کند، یارى خواهد کرد. خدا تواناى عزیزى است. ﴿۴۰﴾

اَلَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ ﴿۴۱﴾

آنها کسانى هستند که اگر امکاناتى در روى زمین به آنها بدهیم، نماز را بر پاى مى دارند و زکات را مى دهند و امر به معروف و نهى از منکر مى کنند و عاقبت کارها بدست خدا است. ﴿۴۱﴾

برداشت از آیات ۴۱ – ۴۰

کمک پروردگار

سالک الی اللّه اگر مورد طرد مردم واقع شود و مردم او را اذیت کنند خدای قوی عزیز او را یاری می کند و به او در روی زمین امکاناتی می دهد که بتواند نماز را بر پا دارد و زکات بدهد و امر به معروف و نهی از منکر کند زیرا همه کارها در دست خدا است.

«تکذیب پیامبران الهی»

وَإِنْ يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ ﴿۴۲﴾

و اگر تو را تکذیب می کنند، قبل از اینها هم قوم نوح و قوم عاد و ثمود ﴿۴۲﴾

وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوطٍ ﴿۴۳﴾

و قوم ابراهیم و قوم لوط. ﴿۴۳﴾

وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ وَكُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ ﴿۴۴﴾

و اصحاب مدین (پیامبرانشان) را تکذیب کردند و نیز موسى تکذیب شد. و من به کفّار مهلت دادم، سپس آنها را گرفتم. پس (آیا) چگونه است انتقام من؟ ﴿۴۴﴾

فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَشِيدٍ ﴿۴۵﴾

پس چه بسیار قریه هایى را که هلاکشان کردیم در حالى که آنها ستمگر بودند، به طورى که سقف فرود آمد و دیوارها بر آن ریخت و چه بسیار چاهى که معطّل مانده و چه قصرهاى محکمى (که بى صاحب مانده است). ﴿۴۵﴾

«استحباب سیر و سفر»

أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ ﴿۴۶﴾

آیا آنها در زمین سیر نمى کنند تا براى آنها دلهایى باشد که با آن تعقّل کنند یا گوشهایى باشد که با آن (حقیقت را) بشنوند؟ پس چشمهاى آنها نابینا نمى شود ولى دلهایى که در سینه ها است، کور مى گردد. ﴿۴۶﴾

«خدا وعده خود را تخلّف نمی کند»

وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ ﴿۴۷﴾

و تو را در عذاب وادار به عجله مى کنند و خدا هرگز وعده خود را تخلّف نخواهد کرد. و قطعا روزى که نزد پروردگار تو هست، مانند هزار سال به حساب شما خواهد بود. ﴿۴۷﴾

وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَيَّ الْمَصِيرُ ﴿۴۸﴾

و چه بسیار از قریه هایى که به آنها مهلت دادم و حال آنکه ستمگر بودند، سپس آنها را گرفتم. و بازگشت تنها به سوى من خواهد بود. ﴿۴۸﴾

برداشت از آیات ۴۸ – ۴۵

سیر و سفر

سالک الی اللّه با چشمی باز و گوشی شنوا و دلی آگاه باید در روی زمین مسافرت کند و ببیند که چگونه خدای تعالی مردم ظالم قدرتمند را هلاک فرموده و چگونه قصرهای مستحکم و چاههای پر آب را معطّل و بی صاحب گذاشته است ولی بعضی از مردم چشمهایشان به ظاهر بینا است ولی دلهایشان فهم و درک و بینایی ندارد و آن قدر بدبخت اند که برای عذاب عجله می کنند و خدای تعالی به آنها مهلت داده ولی بالاخره برگشت همه به سوی خدا است.

«پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله ترساننده آشکارایی است»

قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۴۹﴾

بگو: اى مردم، جز این نیست که من براى شما ترساننده آشکارى هستم. ﴿۴۹﴾

فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ ﴿۵۰﴾

پس کسانى که ایمان بیاورند و اعمال شایسته کنند، براى آنها آمرزش و رزق خوبى خواهد بود. ﴿۵۰﴾

وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿۵۱﴾

و کسانى که سعى مى کنند در آیات ما که آنها را ناتوان کنند، اینها اصحاب جهنّمند. ﴿۵۱﴾

برداشت از آیات ۵۱ – ۴۹

آیات الهی

سالک الی اللّه اگر ایمان به خدا و روز قیامت داشته باشد و عمل شایسته مقام انسانیت را دقیقا انجام دهد خدای تعالی او را می بخشد و روزی خوبی به او خواهد داد و بالعکس کسانی که فکر می کنند آیات الهی نمی توانند مردم را هدایت کنند و آنها را ضعیف تصوّر می کنند، جهنّمی هستند.

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ ﴿۵۲﴾

و ما قبل از تو رسول و نبیى را نفرستادیم، مگر آنکه وقتى که آرزوئى مى کرد، شیطان در آرزوهاى او القائاتى مى نمود. ولى خدا القائات شیطان را از بین مى برد، سپس خدا آیات خود را محکم مى فرماید و خدا داناى حکیمى است. ﴿۵۲﴾

برداشت از آیه ۵۲

طمع شیطان

سالک الی اللّه باید بداند که شیطان به قدری طمّاع است که اگر خدای تعالی از انبیاء و اولیائش دفاع نمی کرد و وسوسه های او را به آنها نمی فهماند شیطان در آرزوهای انبیاء وسوسه می نمود و آنها را در موفقیت شان تضعیف می کرد.

«القائات شیطان برای امتحان است»

لِيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ ﴿۵۳﴾

به خاطر اینکه آنچه را که شیطان القاء کرده، امتحانى براى کسانى که در دلهایشان مرض است و قلبشان را قساوت گرفته قرار دهد و قطعا ستمگران در دشمنى شدید و جدائى دورى خواهند بود. ﴿۵۳﴾

وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۵۴﴾

و براى اینکه دانشمندان بدانند که قطعا آن حقّى است از جانب پروردگارت که پس باید به آن ایمان بیاورند و در مقابل آن دلهایشان تسلیم و خاضع شود و حتما خدا هدایت کننده کسانى که ایمان آوردند، به راه راست مى باشد. ﴿۵۴﴾

برداشت از آیات ۵۴ – ۵۳

امراض روحی

سالک الی اللّه باید از امراض روحی و قساوت قلب که شیطان ممکن است به او القاء کند بپرهیزد و الا به شقاوت عجیبی مبتلا می شود.

سالک الی اللّه باید علم به حقایق اشیاء را از جانب پروردگار دریافت کند و ایمان به آن داشته باشد و دلش در مقابل پروردگارش خاضع باشد تا خدای تعالی او را در راه راست حفظ کند.

وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ ﴿۵۵﴾

و(لى) کسانى که کافر شدند، دائما درباره آن در شک اند تا آنکه لحظه قیامت براى آنها ناگهان برسد یا عذاب روزى که فردا ندارد، به سراغشان بیاید. ﴿۵۵﴾

«سلطنت روز قیامت مال خدا است»

اَلْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿۵۶﴾

فرمانروائى روز قیامت مال خدا است. خدا در بین آنها حکم مى کند. پس کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح نمودند، در باغهاى پر نعمت اند. ﴿۵۶﴾

وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ ﴿۵۷﴾

و کسانى که کافر شدند و آیات ما را تکذیب نمودند، پس براى آنها عذاب خوارکننده اى خواهد بود. ﴿۵۷﴾

«هجرت و جنگ در راه خدا»

وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ ﴿۵۸﴾

و کسانى که در راه خدا هجرت کرده اند، سپس کشته شوند یا بمیرند، خداى تعالى رزق نیکویى براى آنها روزى خواهد فرمود. و قطعا خدا، آن خدا بهترین روزى دهندگان است. ﴿۵۸﴾

لَيُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلًا يَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ ﴿۵۹﴾

قطعا خدا آنها را در جایى داخل مى کند که از آن خشنود گردند. و قطعا خدا داناى بردبارى است. ﴿۵۹﴾

ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿۶۰﴾

این چنین است، کسى که مجازات کند به مثل آنچه که به او ستم شده است، سپس بر او تعدّى گردد، خدا او را یارى مى کند. حتما خدا عفوکننده آمرزنده اى است. ﴿۶۰﴾

برداشت از آیات ۶۰ – ۵۸

جهاد و هجرت

سالک الی اللّه باید در راه خدا تا آخرین نفس جهاد کند و هجرت نماید تا خدای تعالی در آخرت رزق نیکویی به او بدهد و او را در جایی که خشنودی خدای تعالی در آن است واردش نماید.

ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿۶۱﴾

آن یارى به خاطر این است که خدا شب را در روز و روز را در شب داخل مى کند و قطعا خدا شنواى بینایى است. ﴿۶۱﴾

ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ ﴿۶۲﴾

آن به خاطر این است که قطعا خدا حقّ است و آنچه را که غیر از خدا مى خوانند، باطل است و قطعا خدا، آن خداى بلندمرتبه بزرگى است. ﴿۶۲﴾

«بوسیله باران زمین سبز می شود»

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ ﴿۶۳﴾

آیا ندیدى که خدا از آسمان آب را نازل فرمود، پس زمین سرسبز گردید؟ حتما خدا لطف کننده آگاهى است. ﴿۶۳﴾

لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۶۴﴾

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، مال خدا است و قطعا خدا همان بى نیاز ستوده است. ﴿۶۴﴾

«آنچه در زمین است مسخّر بشر است»

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿۶۵﴾

آیا ندیدى که خدا براى شما آنچه در زمین است و کشتیهایى که به امر پروردگار در دریا راه مى روند، مسخّر شما قرار داد و آسمان را نگه داشته که به روى زمین مگر به اذن او نیفتد؟ حتما خدا به مردم رئوف مهربانى است. ﴿۶۵﴾

«انسان ناسپاس است»

وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَكَفُورٌ ﴿۶۶﴾

و خدا آن کسى است که شما را زنده کرد، سپس شما را مى میراند، سپس زنده تان مى کند. قطعا انسان بسیار ناسپاس است. ﴿۶۶﴾

«برای هر مردمی یک نوع عبادتی است»

لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنْسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُسْتَقِيمٍ ﴿۶۷﴾

براى هر امّتى عبادتى را که آنها آن عبادت را انجام مى دهند، قرار دادیم. پس نباید در این موضوع با تو نزاع کنند. و تو مردم را به طرف پروردگارت دعوت کن. قطعا تو بر هدایت صحیحى هستى. ﴿۶۷﴾

وَإِنْ جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۶۸﴾

و اگر با تو جدل کردند، پس بگو: خدا به آنچه مى کنید، داناتر است. ﴿۶۸﴾

اَللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۶۹﴾

خدا روز قیامت بین شما در آنچه که در آن اختلاف مى کردید، حکم خواهد کرد. ﴿۶۹﴾

«خدا آنچه در آسمان و زمین است می داند»

أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿۷۰﴾

آیا نمى دانى که خدا آنچه که در آسمان و آنچه که در زمین است، مى داند. قطعا آن در کتابى ثبت است. حتما آن بر خدا آسان است. ﴿۷۰﴾

«ستمگران یاوری ندارند»

وَيَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُمْ بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ نَصِيرٍ ﴿۷۱﴾

و آنها غیر از خدا چیزى را که هیچ گونه دلیلى براى آن نازل نشده، عبادت مى کنند و چیزى را که براى آنها به آن علمى نیست، مى پرستند و براى ظالمین یاورى نخواهد بود. ﴿۷۱﴾

«کفّار آیات خدا را انکار می کنند»

وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنْكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۷۲﴾‏

و وقتى که آیات روشن ما بر آنها تلاوت مى شود، از صورت کسانى که کافرند، انکارشان را مى شناسى. آن چنانکه نزدیک است در مقابل کسانى که آیات ما را بر آنها تلاوت مى کنند، برخیزند و حمله کنند. بگو: آیا شما را به بدتر از این خبر دهم؟ آتش وعده خدا است به کسانى که کافر شده اند و آن بد جایگاهى است. ﴿۷۲﴾

«بتها حتّی مگسی را نمی توانند خلق کنند»

يَا أَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَنْ يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِنْ يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَا يَسْتَنْقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ ﴿۷۳﴾

اى مردم، مَثلى زده شده است، به آن گوش بدهید. قطعا کسانى را که شما آنها را غیر از خدا مى خوانید، نمى توانند مگسى را خلق کنند ولو آنکه همه شان با هم براى خلقت آن جمع شوند و اگر مگسى چیزى را از آنها ببرد، نمى توانند آن را از او پس بگیرند. طالب و مطلوب هر دو ضعیف اند. ﴿۷۳﴾

مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۷۴﴾

عظمت حقّ خدا را ادا نمى کنند. حتما خدا قوىّ عزیزى است. ﴿۷۴﴾

«پیامبران الهی از ملائکه و مردم»

اَللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ ﴿۷۵﴾

خدا از میان ملائکه و از میان مردم پیامبرانى اختیار مى کند، قطعا خدا شنواى بینائى است. ﴿۷۵﴾

يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿۷۶﴾

مى داند آنچه را که در جلوى آنها است و آنچه را که پشت سر آنها است و به سوى خدا همه امور بر مى گردد. ﴿۷۶﴾

«آنچه مایه رستگاری است»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۷۷﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، رکوع کنید و سجده کنید و پروردگارتان را عبادت کنید و کارهاى خیر انجام دهید، شاید شما رستگار شوید. ﴿۷۷﴾

وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِنْ قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿۷۸﴾

و در راه خدا آن چنانکه حقّ جهاد است، جهاد کنید. او شما را انتخاب کرده و براى شما در دین هیچ تنگنایى قرار نداده است. این دین پدرتان ابراهیم است. او شما را از قبل و الآن مسلمان نامیده تا پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید. پس نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید و بوسیله (معرفت) خدا، خود را (از بدیها) نگه دارید. آن خدا مولاى شما است. پس چه مولاى خوبى و چه یار خوبى است. ﴿۷۸﴾

برداشت از آیات ۷۸ – ۷۷

بندگی خدا

سالک الی اللّه باید ایمانش را تقویت کند رکوع و سجود را برای خدا انجام بدهد و بالاخره بنده خدا باشد و کارهای خوب انجام بدهد که در این صورت امید است به رستگاری کامل برسد.

سالک الی اللّه باید مرحله جهاد با نفس را جدّی بگیرد تا جزو افراد ممتاز که از زمان حضرت ابراهیم علیه السلام نامش در زمره مسلمانان واقعی نوشته شده باشد و اقامه نماز کند و زکات بدهد و به وسیله معرفت خدای تعالی و شناخت حقیقت گناه خود را به مقام عصمت برساند. زیرا خدای تعالی در این صورت خوب فرمانده ای است و بسیار خوب یاری کننده است.