جزء ۶

«صدا را بلند نکنيد مگر به شما ظلم شده باشد»

لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا ﴿۱۴۸﴾

خدا دوست ندارد که صدا به بدى در کلام بلند شود، مگر کسى که به او ظلم شده باشد و خدا شنواى دانائى است. (۱۴۸)

إِنْ تُبْدُوا خَيْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَنْ سُوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا ﴿۱۴۹﴾

اگر خوبى را آشکار یا مخفى نمائید یا از بدى گذشت نمائید، پس خداوند بخشنده توانائى است. (۱۴۹)

برداشت از آيات ۱۴۹ ـ ۱۴۸

غيبت و بدگويی

يکی از گناهان کبيره غيبت و بدگويی نسبت به مؤمنين است. مگر آنکه به انسان ظلم شده باشد که در نزد قاضی می تواند کارهای بد ظالم را برای دادخواهی بگويد و اگر نسبت به مردم علنی خوبی کند، يا با آنها در خفا محبّت نمايد يا از بدی های آنها بگذرد متّصف به صفتی از صفات الهی شده است. زيرا خدای تعالی در عين آنکه بی نهايت قدرت دارد، از ديگران و بدی های آنها می گذرد.

«فرق مؤمن و کافر»

إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا ﴿۱۵۰﴾

قطعا کسانى که به خدا و پیامبران او کافر مى شوند و مى خواهند میان خدا و پیامبرانش جدائى بیندازند و مى گویند: به بعضى از پیامبران ایمان مى آوریم و بعضى را منکریم و مى خواهند در میان آن دو، راهى براى خود انتخاب کنند. (۱۵۰)

أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُهِينًا ﴿۱۵۱﴾

آنها کافران (واقعى و) حقیقى هستند و ما براى کفّار عذاب خوارکننده اى آماده کرده ایم. (۱۵۱)

وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولَئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا ﴿۱۵۲﴾

و کسانى که ایمان به خدا و رسولانش آورده اند و بین یکى از آنها را جدائى نمى اندازند، خدا به زودى اجرشان را مى دهد و خدا غفور رحیمى است. (۱۵۲)

برداشت از آيات ۱۵۲ ـ ۱۵۰

دلی صاف و قلبی سليم

سالک الی اللّه بايد با دلی صاف و قلبی سليم به سوی خدا برود و نبايد به بعضی از دستورات دين که به نفع او است ايمان داشته باشد و به بعضی ديگر کافر باشد و يا بخواهد راهی در اين وسط برای خود انتخاب کند که راحتّی او در آن باشد.

«سؤال اهل کتاب»

يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَنْ تُنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِنْ ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَنْ ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُبِينًا ﴿۱۵۳﴾

اهل کتاب از تو درخواست مى کنند که بر آنها کتابى از آسمان نازل کنى. قطعا اینها از موسى بزرگتر از آن را تقاضا کردند و گفتند: خدا را آشکارا به ما نشان بده. صاعقه آنها را به خاطر این ظلمشان گرفت، سپس گوساله را پس از آن همه دلائل روشن که براى آنها آمد، (براى پرستش) اتّخاذ کردند. ولى ما از آن اعمال بدشان درگذشتیم و به موسى برهان و سلطه آشکارى دادیم.  (۱۵۳)

«سجده بنی اسرائيل»

وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا  فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا ﴿۱۵۴﴾

و کوه طور را بالاى سر آنها بلند کردیم و در آن حال از آنها پیمان گرفتیم و به آنها گفتیم که در حال سجده از در (بیت المقدّس) داخل بشوید و گفتیم به آنها که در روز شنبه تجاوز نکنید و از آنها میثاق محکمى گرفتیم. (۱۵۴)

«عذاب خدا به خاطر اعمال زشت بنی اسرائيل»

فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِمْ بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الْأَنْبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۱۵۵﴾

ولى به خاطر پیمان شکنى آنها و کفرشان به آیات خدا و کشتن آنها، انبیاء را، بدون حقّى و به خاطر گفتنشان که بر قلوب ما پرده افتاده، بلکه خدا دلهاى آنها را به کفرشان مُهر کرده و جز کمى از آنها ایمان نمى آورند. (۱۵۵)

وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا ﴿۱۵۶﴾

و به خاطر کفرشان و به خاطر گفتارشان که تهمت بزرگى بر مریم زدند. (۱۵۶)

وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِنْ شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا ﴿۱۵۷﴾

و به خاطر گفتارشان که ما مسیح، عیسى بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم، در حالى که نه او را کشتند و نه او را به دار آویختند، بلکه (حقیقت) بر آنها مشتبه شد و قطعا کسانى که در مورد او اختلاف کردند، از آن در شک هستند و علم آن را ندارند و تنها از گمان خود پیروى مى کنند و یقینا اورا نکشتند. (۱۵۷)

بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿۱۵۸﴾

بلکه خدا او را به سوى خود بالا برد. و خدا عزیز حکیمى است. (۱۵۸)

وَإِنْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا ﴿۱۵۹﴾

و هیچ یک از اهل کتاب نبوده، مگر اینکه قبل از مرگش حتماً به آن کتاب ایمان مى آورد و روز قیامت بر آنها شاهد خواهد بود. (۱۵۹)

فَبِظُلْمٍ مِنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا ﴿۱۶۰﴾

پس به خاطر ظلمى از طرف کسانى که یهودى هستند و به خاطر اینکه آنها راه خدا را بسیار مانع شدند، ما حرام کردیم بر آنها، چیزهاى پاکیزه اى را که براى آنها حلال بود. (۱۶۰)

وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۱۶۱﴾

و به خاطر آنکه ربا مى گرفتند و حال آنکه از آن نهى شده بودند و به خاطر اینکه اموال مردم را به باطل (و بدون جهت) مى خوردند و ما آماده کرده ایم براى کافرین آنها عذاب دردناکى را. (۱۶۱)

«خوبان از بنی اسرائيل»

لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا ﴿۱۶۲﴾

ولى راسخین در علم از آنها و مؤمنینى که ایمان مى آورند به آنچه بر تو نازل شده و آنچه قبل از تو نازل گردیده و به پاى دارندگان نماز و زکات دهندگان و ایمان آورندگان به خدا و روز قیامت، به همه آنها به زودى پاداش عظیمى خواهیم داد. (۱۶۲)

«وحی به پيامبران»

إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ﴿۱۶۳﴾

قطعا ما به تو وحى کردیم همان طورى که به نوح و پیغمبرانى که بعد از او بودند وحى نمودیم و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسى و ایوب و یونس و هارون و سلیمان نیز وحى نمودیم و به داود، زبور دادیم. (۱۶۳)

وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِنْ قَبْلُ وَرُسُلًا لَمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا ﴿۱۶۴﴾

و پیامبرانى که قطعا سرگذشت آنها را پیش از این براى تو گفته ایم و پیامبرانى که سرگذشت آنها را بیان نکرده ایم و خداوند با موسى به نحو واضحى سخن گفت. (۱۶۴)

«اتمام حجّت برای مردم»

رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا ﴿۱۶۵﴾

فرستادگانى که بشارت دهنده و ترساننده از عاقبت بدى بودند، (ما آنها را فرستادیم) براى اینکه مردم بر خدا حجّتى بعد از (آمدن) پیامبران نداشته باشند و خدا عزیز حکیمى است. (۱۶۵)

لَكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنْزَلَ إِلَيْكَ أَنْزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلَائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا ﴿۱۶۶﴾

ولى خدا شهادت مى دهد بر اینکه آنچه بر تو نازل کرده است از علمش سرچشمه گرفته و ملائکه هم شهادت مى دهند، ولى شهادت خدا کافى است. (۱۶۶)

«گمراهی کفّار»

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِيدًا ﴿۱۶۷﴾

قطعا کسانى که کافر شده اند و راه خدا را سدّ کرده اند، حتما گمراهند، آنچنان گمراهى که آنها را از هدایت دور انداخته است. (۱۶۷)

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَظَلَمُوا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقًا ﴿۱۶۸﴾

قطعا کسانى که کافر شده اند و ظلم کرده اند، هرگز این طور نیست که خدا آنها را ببخشد و خدا آنها را به راه (صحیحى) هدایتشان نمى کند. (۱۶۸)

إِلَّا طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا ﴿۱۶۹﴾

مگر راه جهنّم که همیشه و ابدى در آن خواهند بود و آن بر خدا آسان است. (۱۶۹)

برداشت از آيات ۱۶۹ ـ ۱۶۷

اعتقادات

سالک الی اللّه بايد بکوشد که اعتقاداتش را به عنوان زيربنای سير و سلوکش تصحيح کند و به هيچ وجه در هيچ چيز کافر نباشد و بدتر از آن اين، است که راه خدا را سد کند و به مردم ظلم کند که در اين صورت خدای تعالی نه او را می آمرزد و نه او را به راه راست هدايت می کند و تنها او را به راه جهنّم که هميشه در آن خواهد ماند، می فرستد.

«نعمت وجود پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله»

يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الرَّسُولُ بِالْحَقِّ مِنْ رَبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْرًا لَكُمْ وَإِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا﴿۱۷۰﴾

اى مردم، قطعا پیامبرى به سوى شما آمده که حق را از جانب پروردگارتان براى شما آورده است. پس ایمان بیاورید، آن براى شما بهتر است و اگر کافر شوید، پس قطعا آنچه در آسمانها و زمین است، مال خدا است و خدا داناى حکیمى است. (۱۷۰)

«غلوّ نکنيد»

يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا ﴿۱۷۱﴾

اى اهل کتاب، در دین خود غلوّ نکنید و درباره خدا غیر از آنچه حقّ است نگوئید. جز این نیست که مسیح، عیسى بن مریم، رسول خدا و کلمه او است که به مریم القاء شده است و روحى از او است. پس ایمان بیاورید به خدا و رسولان خدا و نگوئید خدا سه تا است. بس کنید، براى شما بهتر است. جز این نیست که خدا واحد است، او پاک است از اینکه براى او فرزندى باشد، آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است مال او است. و کفایت مى کند که خدا وکیل باشد. (۱۷۱)

لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْدًا لِلَّهِ وَلَا الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَنْ يَسْتَنْكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا ﴿۱۷۲﴾

مسیح از اینکه بنده خدا باشد هرگز سرپیچى نکرده و همچنین فرشتگان مقرّب (خدا) از این موضوع سرپیچى نکرده اند و آنهائى که از بندگى خدا رو مى گردانند و کسانى که تکبّر مى کنند، (خدا) همه آنها را روز قیامت نزد خود محشورشان مى کند. (۱۷۲)

فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدُهُمْ مِنْ فَضْلِهِ وَأَمَّا الَّذِينَ اسْتَنْكَفُوا وَاسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَلَا يَجِدُونَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا ﴿۱۷۳﴾

و امّا کسانى که ایمان آورده اند و عمل صالح کرده اند، پس خدا اجر آنها را کاملاً مى دهد، بلکه از فضلش زیادتر (از آنچه مزد آنها است) به آنها خواهد داد و امّا کسانى که از عبادت و بندگى سرپیچى کرده اند و کسانى که تکبّر کرده اند، پس خدا آنها را عذاب دردناکى خواهد نمود و اینها غیر از خدا دوست و یاورى براى خود نخواهند یافت. (۱۷۳)

يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا ﴿۱۷۴﴾

اى مردم، براى شما دلیلى از طرف پروردگارتان آمد و ما نازل کردیم به سوى شما نور آشکارى. (۱۷۴)

«اعتصام باللّه»

فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُسْتَقِيمًا ﴿۱۷۵﴾

پس امّا کسانى که به خدا ایمان آوردند و طلب عصمت بوسیله معرفت او کردند، خدا به زودى آنها را داخل رحمت و فضلش خواهد کرد و خدا در صراط مستقیم به سوى خودش هدایتشان مى کند. (۱۷۵)

برداشت از آيه ۱۷۵

اعتصام

سالک الی اللّه بايد به مسأله اعتصام کاملاً توجّه داشته باشد و همان طوری که از کلمه «اعتصام» استفاده می شود، اين کلمه از عصمت به معنای پاکی کامل که از معرفت خدا و شناختن حقيقت گناه بدست می آيد گرفته شده، بايد بکوشد که خود را به اين مرحله برساند تا مهربانی و فضل خدا شامل حالش گردد و خدای تعالی او را در صراط مستقيم به مقصد برساند.

«پاسخ درباره کلاله»

يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَا إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهَا وَلَدٌ فَإِنْ كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِنْ كَانُوا إِخْوَةً رِجَالًا وَنِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَنْ تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۱۷۶﴾

از تو نظرخواهی می کنند. بگو: خدا جواب شما را درباره «کلاله» [۱] می دهد. اگر مردی از دنيا برود که فرزند نداشته باشد و تنها برای او يک خواهر باشد، نصف اموالی را که بعد از خود گذاشته به او می رسد.

و اگر خواهر (بميرد و برادر داشته باشد و) او فرزندی نداشته باشد، (تمام اموالی را که گذاشته است، به برادر می رسد.)

و اگر دو خواهر داشته باشد، دو سوّم اموالی را که گذاشته، آن دو خواهر ارث می برند.

و اگر برادران و خواهران با هم باشند، (تمام اموال را ميان خود تقسيم می کنند) و برای هر مردی دو برابر سهم زنها خواهد بود. خدا برای شما (حقايق را) بيان می کند تا گمراه نشويد و خدا به همه چيز دانا است.(۱۷۶)

[۱]  ــ خواهران و برادران.

 

 

سوره مبارکه مائده

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«وفای به عهد و پیمان»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ أُحِلَّتْ لَكُمْ بَهِيمَةُ الْأَنْعَامِ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ غَيْرَ مُحِلِّي الصَّيْدِ وَأَنْتُمْ حُرُمٌ إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ مَا يُرِيدُ ﴿۱﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، به عقدها و قراردادها وفا کنید.

گوشت حیوانات چهارپا براى شما حلال شده است، مگر آنچه براى شما (بعدا حکمش) تلاوت خواهد شد و در وقتى که احرام بسته اید، صید را حلال ندانید. قطعا خدا حکم مى کند هر چه را بخواهد. (۱)

«احکام احرام و غیره»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، مخالفت با شعائر خدا و ماه حرام و قربانى بى قلاده و با قلاده نکنید و همچنین با حرمت آنهائى که به قصد خانه خدا براى بدست آوردن فضل پروردگارشان و خشنودى او مى آیند، (مخالفت نکنید. امّا) و وقتى از احرام بیرون آمدید، صید بکنید مانعى ندارد.

و دشمنى جمعیتى که از آمدن به مسجدالحرام (در گذشته) مانعتان شدند، نباید شما را وادار به ظلم (و تعدّى و تجاوزتان) نماید و (همیشه در راه خدا) به یکدیگر با نیکى و پرهیزکارى کمک کنید و در (راه) گناه و تعدّى با هم همکارى ننمائید. و از خدا بپرهیزید که قطعا خدا داراى مجازات سختى است. (۲)

«گوشتهای حرام»

حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَنْ تَسْتَقْسِمُوا بِالْأَزْلَامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۳﴾

گوشت مردار و خون و گوشت خوک و (گوشت) حیواناتى که اسم خدا در موقع ذبح بر آنها برده نشده و (گوشت) حیواناتى که خفه شده اند یا به زجر کشته شده اند و آن حیواناتى که در اثر پرت شدن از بلندى مرده اند و آنهائى که به ضرب شاخ حیوان دیگرى کشته شده اند و باقى مانده صید حیوان درنده، مگر آنکه آن را سر ببرید و حیواناتى که در مقابل بتها ذبح مى شوند، همه بر شما حرام شده است و قسمت کردن گوشت حیوانات بوسیله چوبهاى تیز براى بخت آزمائى، تمام این اعمال فسق و گناه است.

«روز عید غدیرخم»

امروز کافران از (دستبرد به) دینتان مأیوس شده اند. بنابراین از آنها نترسید و از من بترسید. امروز دین شما را براى شما کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و راضى شدم که اسلام دین شما باشد. پس کسى که مضطر باشد و به غذائى دسترسى پیدا نکند و اهل گناه نباشد (مى تواند از آن گوشتها بخورد). قطعا خدا آمرزنده مهربانى است. (۳)

«چه چیز حلال است؟»

يَسْأَلُونَكَ مَاذَا أُحِلَّ لَهُمْ قُلْ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَمَا عَلَّمْتُمْ مِنَ الْجَوَارِحِ مُكَلِّبِينَ تُعَلِّمُونَهُنَّ مِمَّا عَلَّمَكُمُ اللَّهُ فَكُلُوا مِمَّا أَمْسَكْنَ عَلَيْكُمْ وَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ﴿۴﴾

از تو سؤال مى کنند که چه چیز براى آنها حلال شده است؟ بگو آنچه پاکیزه است، طیب است، براى شما حلال گردیده است و از شکار سگهائى که آنها را تعلیم داده اید و طبق دستور و تعلیم پروردگار آنها را تربیت کرده اید و یاد مى دهید و از آنچه این حیوانات براى شما نگه مى دارند بخورید و نام خدا را بر آن ببرید و از خدا پرهیز کنید که قطعا خدا سریع الحساب است. (۴)

الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذَا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ وَمَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۵﴾

امروز براى شما چیزهاى پاکیزه حلال شده است و طعام اهل کتاب براى شما حلال است و غذاى شما هم براى آنها حلال است و زنان پاکدامن از مؤمنان و زنان پاکدامن از اهل کتاب که قبل از شما بوده اند، وقتى که مَهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید و نه زناکار و نه داراى دوست پنهانى (و نامشروع) باشید، براى شما حلال است و کسى که انکار کند و کافر شود به آنچه که باید به آن ایمان بیاورد، قطعا عمل او از بین مى رود و او در روز قیامت از زیانکاران خواهد بود. (۵)

«آداب وضو و تیمّم»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۶﴾

ای کسانی که ایمان آورده اید، وقتی به نماز می ایستید، صورتتان و دستهایتان را تا مرفق بشوئید و سر و پاهایتان را تا بلندی پا مسح کنید و اگر جُنب بودید، (خود را) پاک نمائید و اگر مریض بودید یا در سفر بودید یا یکی از شما از محلّ پستی آمده [۱] یا با زنها تماس گرفته [۲] و آب (برای غسل و وضو) پیدا نکردید، با خاک پاک تیمّم کنید و از آن صورت و دستها را مسح کنید. خدا نمی خواهد مشکلی برای شما بوجود بیاورد، بلکه می خواهد شما را پاکتان کند و نعمتش را بر شما تمام کند، شاید شما شکر کنید. (۶)

[۱]  ــ منظور بيت الخلاء است.

[۲]  ــ منظور آميزش جنسى است.

«به یاد نعمت و عهد الهی باشید»

وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۷﴾

به یاد بیاورید نعمتهاى خدا را که به شما عنایت کرده و پیمانى را که با تأکید از شما گرفته، آن وقتى که گفتید: شنیدیم و اطاعت کردیم و از خدا بپرهیزید که قطعا خدا از (آنچه در) درون سینه ها (است)، آگاه است. (۷)

برداشت از آیه ۷

نعمت های الهی

سالک الی اللّه اگر بخواهد همیشه خوشحال و بانشاط به سیر و سلوکش ادامه.دهد،

اوّل: باید نعمت های الهی را در همه وقت متذکر باشد.

دوّم: آن که عهد و پیمانی که در عالم ذر با خدا بسته است و گفته است: شنیدیم و اطاعت می کنیم، را فراموش نکند و بکوشد که مراحل تقوی را بپیماید.

«عدالت را رعایت کنید»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَاءَ بِالْقِسْطِ وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلَّا تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿۸﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، براى خدا قیام کنید و با عدالت و قسط شهادت دهید و نباید دشمنى جمعى، شما را وادار کند که عدالت نکنید، (بلکه در هر حال) عدالت کنید، قطعا عدالت به پرهیزکارى نزدیکتر است. و از (معصیت) خدا بپرهیزید که قطعا خدا از آنچه انجام مى دهید با خبر است. (۸)

برداشت از آیه ۸

استقامت

سالک الی اللّه باید آنچنان دارای استقامت و پایداری باشد و حقایق را محکم حفظ کند که دشمنی های دیگران او را روی تعصب به بی عدالتی، ظلم به آنها و اعتراف نکردن به حق، وادار نکند.

سالک الی اللّه باید آنچنان عادل و میانه رو باشد که به هیچ وجه انحراف نداشته باشد که این به تقوی نزدیکتر است.

وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ﴿۹﴾

خدا براى کسانى که ایمان آورده و عمل صالح کرده اند، بخشش و اجر عظیمى را وعده کرده است. (۹)

وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿۱۰﴾

و کسانى که کافر شده اند و آیات ما را تکذیب کرده اند، آنها اهل جهنّمند. (۱۰)

«دست دشمن کوتاه شد»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ هَمَّ قَوْمٌ أَنْ يَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ فَكَفَّ أَيْدِيَهُمْ عَنْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱۱﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، نعمت خدا را بر خودتان به یاد بیاورید، آن زمانى که جمعى قصد داشتند به طرف شما دست درازى کنند و خدا دست آنها را از شما کوتاه کرد و از خدا بپرهیزید. و مؤمنان فقط بر خدا توکل مى کنند. (۱۱)

برداشت از آیه ۱۱

نعمت های الهی

سالک الی اللّه باید نعمت های الهی را دائماً متذکر باشد، بخصوص نعمت نجات از بلاها و دشمن هایی که متوجّه او بوده اند و خدا او را از آنها نجات داده است. لذا به شکرانه آن نعمت ها باید تقوی را اهمیت بیشتری بدهد و در تمام امور به خدا توکل کند.

«دوازده بزرگ از بنی اسرائیل مبعوث شد»

وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ ﴿۱۲﴾

و قطعا خدا از بنى اسرائیل پیمان گرفت و دوازده نقیب از بنى اسرائیل مبعوث نمودیم و خدا فرمود: من با شما هستم اگر اقامه نماز کنید و زکات بدهید و ایمان به پیامبران من بیاورید و آنها را یارى کنید و به خدا قرض نیکوئى بدهید، قطعا گناهان شما را مى پوشانم و به بهشتى که از زیر درختان آن نهرها جارى است، حتما داخلتان مى کنم و کسى که بعد از این از شما کافر بشود، قطعا راه راست را گم کرده است. (۱۲)

فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَى خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ﴿۱۳﴾

ولى به خاطر پیمان شکنى شان، آنها را لعنت کردیم و دلهاى آنها را سخت نمودیم. آنها سخنان خدا را از جایگاه خود منحرف مى کنند و حظّى از آنچه را که به آنها گوشزد شده بود، فراموش کردند و تو همیشه از خیانت آنها آگاه مى شوى، مگر عدّه کمى از آنها که خیانت نمى کنند. پس (به هر حال) آنها را عفو کن و (از اعمال آنها) صرف نظر نما که قطعا خدا نیکوکاران را دوست مى دارد. (۱۳)

برداشت از آیه ۱۳

عهد و پیمان

سالک الی اللّه باید همیشه متوجّه عهد و پیمانی که با خدا بسته باشد والاّ خدای تعالی او را از رحمت خود دور می کند، او را لعنت می نماید و دل او را آنچنان مبتلا به قساوت می کند که کلام خدا را به نفع خود تحریف می کند و از آن لذتی که باید مؤمنان از کلام خدا ببرند او را بی نصیب می فرماید و آنها آنچنان خیانتکار می گردند که آبرویشان می رود. امّا آنهایی که رعایت عهد و پیمان خدا را می کنند، مورد عفو و گذشت الهی واقع می شوند که قطعاً خدا محسنین و نیکوکاران را دوست می دارد.

«عهد و پیمان از بنی اسرائیل»

وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَسَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ ﴿۱۴﴾

و از کسانى که گفتند: ما نصرانى هستیم، پیمانشان را گرفتیم ولى آنها بخش مهمّى از آنچه به آنها تذکر داده شده بود را فراموش کردند. لذا در میان آنها تا روز قیامت دشمنى و کینه انداختیم. و به زودى خدا آنها را از آنچه انجام مى دادند آگاه مى سازد. (۱۴)

«نور هدایت به سوی شما آمد»

يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ كَثِيرًا مِمَّا كُنْتُمْ تُخْفُونَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ﴿۱۵﴾

اى اهل کتاب، قطعا پیامبر ما به سوى شما آمد. (او) بسیارى از حقایق کتاب آسمانى را که شما آنها را کتمان مى کردید، براى شما روشن نمود و از بسیارى از مطالب آن صرف نظر کرده. قطعا از طرف خدا نور و کتاب واضحى براى شما آمده است. (۱۵)

يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۱۶﴾

خدا کسانى را که در کارها رضایت الهى را مى طلبند، بوسیله کتاب به سوى راههاى سلامتى (و درستى) هدایت مى کند و آنها را از تاریکیها به سوى نور با خواست خودش خارج مى نماید و آنها را به راه راست هدایت مى کند. (۱۶)

برداشت از آیات ۱۶ ـ ۱۵

صراط مستقیم

خدای تعالی برای عموم مردم پیامبرانی که آنها را هدایت کنند و آنچه از کلام خدا را بعضی از دشمنان مخفی نموده اند واضح نماید بخصوص رسول اکرم   صلی الله علیه و آلهو قرآن کریم که نور است و معلوم است که کلام خدا است نازل فرموده. پس باید سالک الی اللّه رضایت خدای تعالی را با تبعیت از قرآن و مفسران آن یعنی اهل بیت عصمت   علیهم السلامبدست بیاورد و قلب سلیم پیدا کند، از تاریکی های جهل و نادانی طبق برنامه الهی به سوی نور، علم و حکمت بیرون بیاید و به صراط مستقیم هدایت شود.

«مسیح پسر خدا نیست»

لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ قُلْ فَمَنْ يَمْلِكُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا إِنْ أَرَادَ أَنْ يُهْلِكَ الْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۷﴾

قطعا کسانى که مى گویند: خدا همان مسیح، پسر مریم است، کافرند. بگو: اگر خدا اراده کند که مسیح، پسر مریم و مادرش و همه کسانى را که در روى زمین اند هلاک کند، و چه کسى مى تواند مالک اراده خدا در چیزى بشود؟ و مُلک آسمانها و زمین و آنچه در بین آنها است، مال خدا است. هر چه را بخواهد خلق مى کند. و خدا بر هر چیزى قدرت دارد. (۱۷)

وَقَالَتِ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّهِ وَأَحِبَّاؤُهُ قُلْ فَلِمَ يُعَذِّبُكُمْ بِذُنُوبِكُمْ بَلْ أَنْتُمْ بَشَرٌ مِمَّنْ خَلَقَ يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ ﴿۱۸﴾

یهود و نصارا گفتند: ما فرزندان خدا و دوستان او هستیم. بگو: پس چرا به خاطر گناهانتان عذابتان مى کند؟ بلکه شما هم بشرى هستید از آنچه خدا خلق کرده است. کسى را که بخواهد مى بخشد و هر که را بخواهد عذاب مى کند و مُلک آسمانها و زمین و آنچه بین آنها است، مال خدا است و برگشت به سوى خدا است. (۱۸)

«فاصله بین انبیاء علیهم السلام»

يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۱۹﴾

اى اهل کتاب، رسول ما بعد از آنکه فاصله اى بین پیامبران واقع شده بود، نزد شما آمد تا براى شما (مطالب را) بیان کند و به خاطر اینکه نگوئید: پیغمبرى که بشارت دهنده و ترساننده باشد براى ما نیامده است. (حالا) قطعا ترساننده و بشارت دهنده براى شما آمده است. و خدا بر هر چیزى قادر است. (۱۹)

«نعمتهای الهی به بنی اسرائیل»

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ وَجَعَلَكُمْ مُلُوكًا وَآتَاكُمْ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ ﴿۲۰﴾

و وقتى که موسى به قومش گفت: اى قوم من، به یاد بیاورید نعمت خدا را که به شما عنایت کرد. آن وقتى که در بین شما انبیائى را قرار داد و خدا شما را حاکم و صاحب اختیار قرار داد و به شما چیزهائى داد که به هیچ یک از مردم جهان (آنها را) نداده است. (۲۰)

يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ ﴿۲۱﴾

اى قوم من، به زمین مقدّسى که خدا براى شما مقدّر فرموده است، وارد شوید و به عقب برنگردید که از ضررکرده ها قرار مى گیرید. (۲۱)

قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ﴿۲۲﴾

گفتند: اى موسى، قطعا در این (زمین مقدّس،) یک دسته مردم ظالم و جبّارى هستند و ما هرگز داخل آنجا نمى شویم تا آنها از آنجا خارج شوند. پس اگر از آن خارج شدند، ما داخل خواهیم شد. (۲۲)

«بنی اسرائیل در تیه»

قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۲۳﴾

دو مرد [۱] از کسانی که می ترسیدند نعمت خدا از دستشان برود، گفتند که وارد بر آنها از این «در» بشوید. وقتی که داخل شدید، شما غلبه پیدا خواهید کرد و بر خدا توکل کنید، اگر ایمان دارید.(۲۳)

[۱]  ــ منظور «يوشع» و «كاليب» است.

قَالُوا يَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ ﴿۲۴﴾

گفتند: اى موسى، قطعا ما تا وقتى که آنها در آن سرزمین هستند، داخل آن درب هرگز و ابدا نمى شویم. پس تو و پروردگارت بروید و جنگ کنید، ما اینجا نشسته ایم. (۲۴)

قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿۲۵﴾

موسى گفت: پروردگار من، قطعا من جز مالک نفس خود و برادرم نیستم، بین ما و بین قوم فاسق جدائى بینداز. (۲۵)

قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ ﴿۲۶﴾

خدا به موسى فرمود: قطعا این سرزمین تا چهل سال براى آنها حرام است، دائما در زمین سرگردان خواهند بود و درباره این جمعیت فاسق، (غمگین مباش و) تأسّف مخور. (۲۶)

«قصّه پسران حضرت آدم  علیه السلام»

وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ابْنَيْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ ﴿۲۷﴾

و نقل کن براى مردم قضیه راستى که براى پسران حضرت آدم اتّفاق افتاد. زمانى که هر کدامشان کارى براى تقرّب به خدا انجام دادند. پس، از یک نفر آنها پذیرفته شد و از دیگرى پذیرفته نشد.(آن یکى) گفت: من حتما تو را مى کشم. (این یکى) گفت: جز این نیست که خدا کارها را فقط از اهل تقوى قبول مى کند. (۲۷)

لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَيَّ يَدَكَ لِتَقْتُلَنِي مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِيَ إِلَيْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ ﴿۲۸﴾

اگر تو براى کشتن من دست به طرف من دراز کنى، من براى کشتن تو دستم را به طرف تو دراز نمى کنم، (چون) من قطعا از پروردگار عالمیان مى ترسم. (۲۸)

إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَإِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ وَذَلِكَ جَزَاءُ الظَّالِمِينَ ﴿۲۹﴾

قطعا من مى خواهم تو با گناه من و گناه خودت به سوى خدا برگردى و از اصحاب آتش باشى و آن جزاى ستمکاران است. (۲۹)

فَطَوَّعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخَاسِرِينَ ﴿۳۰﴾

بالاخره نفس سرکش او، او را به کشتن برادرش وادار کرد و او را کشت. پس (عاقبت، او) از ضرردیدگان گردید. (۳۰)

فَبَعَثَ اللَّهُ غُرَابًا يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُوَارِي سَوْءَةَ أَخِيهِ قَالَ يَا وَيْلَتَا أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ فَأُوَارِيَ سَوْءَةَ أَخِي فَأَصْبَحَ مِنَ النَّادِمِينَ ﴿۳۱﴾

خدا کلاغى را فرستاد که زمین را گود مى کرد تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را دفن کند. (او) گفت: واى بر من، آیا من ناتوانترم از اینکه مثل این کلاغ باشم که جسد برادرم را دفن کنم؟ و بالاخره روز بعد، از کار خود پشیمان شد و از نادمین گردید. (۳۱)

برداشت از آیات ۳۱ ـ ۲۷

حسادت

سالک الی اللّه باید از جریان پسران حضرت آدم علیه السلام عبرت بگیرد و به هیچ کس حسادت نکند. زیرا بعضی از مردم که مورد لطف الهی واقع شده اند ممکن است با قلبی پاک و تقوای کامل بوده و این لطف به آنها شده است که اگر با دشمن و حتّی با قاتل خود روبرو شدند به طرف دشمن برای کشتن او نروند مگر آنکه خدای تعالی راضی باشد و دستور دفاع داده باشد، زیرا بالاخره دشمن هر چه بکند ضرر کرده و خدای تعالی او را عذاب می کند، عاقبت پشیمان خواهد شد و نامش تا ابد از ستمگران محسوب می شود.

«حکم قصاص در بنی اسرائیل»

مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ﴿۳۲﴾

به همین جهت براى بنى اسرائیل نوشتیم که هر کس، انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد، مثل این است که همه انسانها را کشته و هر کس انسانى را زنده کند، قطعا مثل این است که همه مردم را زنده کرده است. و قطعا پیامبران ما با دلائل روشنى براى بنى اسرائیل آمدند، سپس بیشتر آنها پس از آن در روى زمین (تعدّى و) اسراف کردند. (۳۲)

«حکم جنگ با خدا»

إِنَّمَا جَزَاءُ الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا أَنْ يُقَتَّلُوا أَوْ يُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلَافٍ أَوْ يُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴿۳۳﴾

جز این نیست جزاى کسانى که با خدا و پیامبرش به جنگ بر مى خیزند و در روى زمین سعى در فساد مى کنند، این که کشته شوند یا به دار آویخته شوند یا دست و پاى آنها بعکس یکدیگر بریده شوند یا از محل خود تبعید گردند. این عذاب و رسوائى آنها در دنیا است و در آخرت براى آنها مجازات عظیمى خواهد بود. (۳۳)

إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ قَبْلِ أَنْ تَقْدِرُوا عَلَيْهِمْ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴿۳۴﴾

مگر کسانى که قبل از آنکه بر آنها مسلّط شوید، توبه کنند. پس بدانید که قطعا خدا بخشنده مهربانى است. (۳۴)

برداشت از آیات ۳۴ ـ ۳۳

جلسه امتحان

سالک الی اللّه در زمین که در حقیقت جلسه امتحانی برای او است، باید تمام فکر و هوشش را به امتحانش بدهد و اگر بخواهد با خدای تعالی و رسولش جنگ کند و فساد کند، باید او را از جلسه امتحان بیرون کرد و به دار آویخت و یا از آن مکانی که امکان فساد کردن برای او هست دورش نمود تا در دنیا او پست بماند و در عالم دیگر هم برای او عذاب بزرگی خواهد بود. مگر آنکه توبه کند که در این صورت خدای تعالی بخشنده و مهربان است.

«تقوی و جهاد»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳۵﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، از خدا بپرهیزید و وسیله اى براى تقرّب به او داشته باشید و در راه خدا جهاد کنید، شاید شما رستگار شوید. (۳۵)

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۳۶﴾

قطعا کسانى که کافر شده اند، اگر تمام آنچه در روى زمین است، دو برابر آن با آن، مال آنها باشد (و همه آنها را) براى نجات از عذاب قیامت بدهند، از آنها قبول نخواهد شد و براى آنها مجازات دردناکى خواهد بود. (۳۶)

برداشت از آیات ۳۶ ـ ۳۵

توسل به اهل بیت علیهم السلام

سالک الی اللّه باید همیشه متوسل به اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و سخنان آنها برای رسیدن به مقصد و سیر الی اللّه باشد و کسانی که از این وسیله نمی خواهند استفاده کنند، این را بدانند که اگر آنچه در زمین هست مال آنها باشد و یک برابر هم بر آن اضافه کنند و فدا بدهند و بخواهند از عذاب قیامت نجات پیدا کنند، به خاطر این کارشان از آنها قبول نمی شود و بلکه عذاب دردناکی هم در انتظار آنها خواهد بود.

يُرِيدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنْهَا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُقِيمٌ ﴿۳۷﴾

آنها دوست دارند (مى خواهند) از آتش خارج شوند و حال آنکه آنها هرگز از آتش خارج نمى شوند و براى آنها عذاب پایدارى خواهد بود. (۳۷)

«حکم دزد و توبه او»

وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ﴿۳۸﴾

دستهاى مرد دزد و زن دزد را قطع کنید. (این) به خاطر عملى است که انجام داده اند. این به خاطر مجازاتى است از طرف خدا و خدا عزیز حکیمى است. (۳۸)

فَمَنْ تَابَ مِنْ بَعْدِ ظُلْمِهِ وَأَصْلَحَ فَإِنَّ اللَّهَ يَتُوبُ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴿۳۹﴾

امّا کسى که پس از ظلمش توبه کند و خود را اصلاح نماید، پس قطعا خدا توبه او را مى پذیرد، زیرا خدا بخشنده مهربانى است. (۳۹)

«همه کارها و حکومتها از خدا است»

أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَيَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۴۰﴾

آیا نمى دانى که سلطنت آسمانها و زمین قطعا مال خدا است؟ کسى را که بخواهد عذاب مى کند و کسى را که بخواهد مى بخشد و خدا بر هر چیزى قادر است. (۴۰)

«جاسوسی برای دیگران»

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ﴿۴۱﴾

اى رسول، آنهائى که در مسیر کفر شتاب مى کنند، از میان کسانى که با زبان مى گویند: ایمان آورده ایم و حال آنکه به دل ایمان نیاورده اند، تو را اندوهگین و محزون نکنند و همچنین گروهى از یهودیان که خوب به سخنان تو گوش مى دهند تا بتوانند وسیله اى براى تکذیب تو پیدا کنند. آنها خوب گوش داده اند که جاسوسانى براى گروه دیگرى که خودشان نزد تو نیامده اند، باشند. آنها سخنان تو را از معناى اصلیش تحریف مى کنند. آنها مى گویند: اگر مطالب این گونه آورده شد، آن را بگیرید والاّ اگر آن گونه نبود، قبول نکنید و دورى نمائید. و کسى را که خدا بخواهد او را مبتلا کند، تو هرگز نمى توانى از او در مقابل خدا دفاع کنى. آنها کسانى هستند که خدا نمى خواهد دلشان را پاک کند. براى آنها در دنیا رسوائى و ذلّت است و در آخرت براى آنها عذاب بزرگى خواهد بود. (۴۱)

سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿۴۲﴾

آنها سخنان تو را خوب و زیاد گوش مى دهند، براى آنکه تو را تکذیب کنند. آنها زیاد حرام مى خورند. پس اگر نزد تو آمدند، بین آنها حکم کن و یا از آنها دورى نما. ولى اگر از آنها اعراض کنى، هرگز به تو هیچ ضررى نمى رسانند و اگر خواستى بین آنها قضاوت کنى، با عدالت داورى کن. قطعا خدا عادلها را دوست مى دارد. (۴۲)

«اهمیت تورات»

وَكَيْفَ يُحَكِّمُونَكَ وَعِنْدَهُمُ التَّوْرَاةُ فِيهَا حُكْمُ اللَّهِ ثُمَّ يَتَوَلَّوْنَ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَمَا أُولَئِكَ بِالْمُؤْمِنِينَ ﴿۴۳﴾

و چگونه تو را به قضاوت مى خواهند و حال آنکه در نزد آنها توراتى است که در آن حکم خدا است. پس از حکم تو نیز بعد از آن رو مى گردانند و آنها داراى ایمان نیستند. (۴۳)

إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ ﴿۴۴﴾

قطعا ما تورات را که در آن راهنمائى و نور بود، نازل کردیم تا بوسیله آن پیامبرانى که در مقابل خدا تسلیم بودند، براى کسانى که یهودى بودند، حکم کنند و نیز براى دانشمندان و علماى یهود به آنچه از کتاب خدا حفظ شده و بر حقّانیت آن شهادت داده اند. پس از مردم نترسید و از من بترسید و آیات مرا به قیمت کمى نفروشید و کسى که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکند، پس آنها همان کافرانند. (۴۴)

«حکم قصاص»

وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴿۴۵﴾

و در تورات براى بنى اسرائیل نوشتیم که نفس را در مقابل نفس قصاص کنید و چشم را در مقابل چشم و بینى را در مقابل بینى و گوش را در مقابل گوش و دندان را در مقابل دندان و هر جراحتى را قصاصى خواهد بود. پس اگر کسى پولى و یا چیزى عوض بدهد، کفّاره براى عمل قاتل و غیره خواهد بود و کسى که به آنچه خدا نازل کرده، حکم نکند، پس آنها همان ظالمانند. (۴۵)

«حضرت عیسی علیه السلام تصدیق کننده تورات قبل از خود بود»

وَقَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ فِيهِ هُدًى وَنُورٌ وَمُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْرَاةِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ ﴿۴۶﴾

و پشت سر آثار آنها عیسى بن مریم را که تصدیق کننده کتاب توراتى بود که قبل از او آمده بود فرستادیم و به او کتاب انجیل را که در او هدایت و نور و تأییدکننده و تصدیق کننده کتاب تورات بود، دادیم و (کتاب تورات) هدایت و موعظه اى براى اهل تقوا است. (۴۶)

وَلْيَحْكُمْ أَهْلُ الْإِنْجِيلِ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيهِ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿۴۷﴾

و اهل انجیل باید به آنچه خدا در آن نازل کرده، حکم کنند و کسى که به آنچه خدا نازل کرده حکم نکند، پس آنها همان فاسقین اند. (۴۷)

«قرآن نگهبان کتب آسمانی است»

وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۴۸﴾

و ما بر تو قرآن را به حقّ نازل کردیم، در حالى که تصدیق کننده و تأییدکننده بعضى از آن کتابها است که در قبل بوده اند و حاکم بر آنها است. پس بین آنها به آنچه خدا نازل کرده است، حکم کن و هواى نفس آنها را در مقابل آنچه از حقّ و حقیقت به تو رسیده است، پیروى نکن.

«بر خوبیها سبقت بگیرید»

ما براى هر کدام از شما آئین و دینى و طریقه اى قرار داده ایم. و اگر خدا بخواهد، حتماً همه شما را امّت واحده اى قرار مى دهد. ولى خدا مى خواهد با آنچه که بر شما نازل کرده است امتحانتان کند. پس به سوى خوبیها بر یکدیگر سبقت بگیرید. برگشت همه شما به طرف خدا است که در آن موقع خدا به شما خبر مى دهد به آنچه در آن اختلاف داشته اید. (۴۸)

برداشت از آیه ۴۸

قرآن راهنمای سالکان

قرآن برای سالک الی اللّه بهترین راهنما به سوی حق و حقیقت است به شرط آنکه از آن به خوبی پیروی شود و به وسیله آن به حق حکومت شود، از خواسته ها و هوای نفس مردم پیروی نشود، بر همه خوبی هایی که قرآن راهنمایی کرده بر دیگران سبقت گیرد و به هیچ وجه اختلاف ایجاد نکند.

«از هوای نفسانی مردم پرهیز کنید»

وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ ﴿۴۹﴾

و اینکه در میان اهل کتاب طبق آنچه خدا نازل کرده است، حکم کن و از هواهاى نفسانى آنها متابعت نکن و از آنها بر حذر باش. مبادا تو را از بعضى احکامى که خدا بر تو نازل کرده، دور نمایند. و اگر روگردان شدند و اعتنائى نکردند، پس بدان جز این نیست که خدا مى خواهد آنها را به خاطر بعضى از گناهانشان مجازات کند و قطعا بیشترى از مردم فاسقند. (۴۹)

أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ﴿۵۰﴾

آیا آنها حکم زمان جاهلیت را مى خواهند؟ چه کسى بهتر از خدا براى کسانى که اهل یقینند، حکم مى کند؟ (۵۰)

«کفّار نباید سرپرست مسلمانان باشند»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴿۵۱﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، یهود و نصارا را سرپرست و فرمانده خود قرار ندهید. آنها بعضى شان سرپرست و فرمانده بعضى دیگرند و کسى که از شما آنها را سرپرست و فرمانده خود قرار دهد، پس قطعا او از آنها است. قطعا خدا هیچگاه مردم ستمگر را هدایت نمى کند. (۵۱)

«دلهای مریض»

فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ﴿۵۲﴾

تو مى بینى کسانى را که در دلهاشان مرضى است، بر یکدیگر در ارتباط با آنها پیشى مى گیرند. مى گویند: مى ترسیم حادثه اى براى ما اتّفاق بیفتد. شاید خدا پیروزى و فتح یا حادثه دیگرى از سوى خود پیش بیاورد و این دسته از آنچه در دلهایشان پنهان داشته اند، پشیمان شوند. (۵۲)

وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا أَهَؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ إِنَّهُمْ لَمَعَكُمْ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَأَصْبَحُوا خَاسِرِينَ ﴿۵۳﴾

و کسانى که ایمان آورده اند مى گویند: آیا اینها همان کسانى هستند که با تأکید به خدا قسم یاد کرده اند که با شما باشند؟ اعمال آنها بى فایده شد پس زمانى براى آنها پیش آمد که خسارت و زیان کردند. (۵۳)

برداشت از آیات ۵۳ ـ ۵۱

دل های مریض

اگر انسان تزکیه نفس نکند و دلش مریض باشد، غرب زده می شود، یهود و نصاری را سرپرست خود قرار می دهد، از آنها می ترسد، خدا را در نظر نمی گیرد و حتّی اگر زمامدار باشد، جامعه اسلامی را به آنها می سپارد و فتح و پیروزی را از وابستگی به آنها می خواهد، خدا را نمی شناسد و آنها به او قطعاً خیانت می کنند و بالاخره پشیمان می شود.

«یاران امام عصر روحی فداه»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿۵۴﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، کسى که از شما در دینش مرتد شود، خدا به زودى جمعیتى را مى آورد که آنها را خدا دوست مى دارد و آنها هم خدا را دوست مى دارند، در مقابل مؤمنین، متواضع و در مقابل کفّار، سرسخت و قدرتمندند، آنها در راه خدا جهاد مى کنند و از سرزنش هیچ ملامتگرى نمى ترسند. آن فضل خدا است که به هر کس بخواهد، مى دهد و فضل خدا شامل همه مى شود و او دانا است. (۵۴)

برداشت از آیه ۵۴

جدیت کامل

سالک الی اللّه به هیچ وجه نباید از خود سستی نشان ندهد و با جدیت به سوی خدا برود والاّ ممکن است از دینش برگردد و مبغوض خدا شود که در این صورت خدای تعالی دیگران را که هم آنها خدا را دوست دارند و هم خدا آنها را دوست دارد و در مقابل مردمان با ایمان فروتن هستند و در مقابل کفّار از خود عزّت نشان می دهند، می آورد.

سالک الی اللّه باید در راه خدای تعالی قدم در مرحله جهاد بگذارد و از ملامت مردم نترسد که این قدرت و شرح صدر فضل الهی است که به هر کس بخواهد می دهد.

«سرپرست شما خدا و رسول صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله و على بن ابيطالب عليه ‏السلام است»

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ﴿۵۵﴾

جز این نیست که ولىّ شما خدا و رسول او و کسانى که ایمان آورده و نماز را بپا مى دارند و در حال رکوع زکات مى دهند، (یعنى على بن ابیطالب) مى باشند. (۵۵)

وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۵۶﴾

و کسى که ولایت خدا و رسول او و کسانى که ایمان آورده اند (یعنى على بن ابیطالب) را قبول کند، پس قطعا حزب خدا همانها غلبه کنندگانند. (۵۶)

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴿۵۷﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، از آنهائى که قبل از شما به آنها کتاب داده شده که دینتان را به مسخره و بازى مى گیرند و کفّار را براى خود سرپرست انتخاب نکنید و از خدا بپرهیزید، اگر ایمان دارید. (۵۷)

وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ﴿۵۸﴾

و وقتى که شما مردم را براى نماز مى خوانید، آنها این کار شما را به مسخره و بازى مى گیرند. این عمل آنها به خاطر آن است که آنها جمعیتى هستند که عقلشان را به کار نمى اندازند. (۵۸)

برداشت از آیات ۵۸ ـ ۵۷

با کفّار دوستی نکنید

سالک الی اللّه اگر بخواهد دوستی برای خود انتخاب کند، بخصوص اگر آن دوست حالت برتری و فرماندهی بر این داشته باشد، باید از کسانی باشد که راه و روش او را بی ارزش و بازی تصور نکند و منکر راه صحیح او نباشد و تقوی را پیشه کند. اینها رفتن به مسجد و نماز و عبادت را مسخره و بازی تصور می کنند و ارتباط با خدا را اهمیت نمی دهند. این به خاطر آن است که تعقّل و تفکر نمی کنند.

قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ هَلْ تَنْقِمُونَ مِنَّا إِلَّا أَنْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلُ وَأَنَّ أَكْثَرَكُمْ فَاسِقُونَ﴿۵۹﴾

بگو: اى اهل کتاب، شما از ما انتقام مى گیرید؟ آیا غیر از این است که ما به خداى یگانه و به آنچه بر ما از طرف او نازل شده و به آنچه قبل از این نازل گردیده، ایمان آورده ایم؟ و قطعا بیشتر شما فاسقید. (۵۹)

«بدترین مجازاتها»

قُلْ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ بِشَرٍّ مِنْ ذَلِكَ مَثُوبَةً عِنْدَ اللَّهِ مَنْ لَعَنَهُ اللَّهُ وَغَضِبَ عَلَيْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿۶۰﴾

بگو: آیا به شما خبر دهم بدتر از آن پاداش در نزد خدا چیست؟ کسى که خدا لعنتش کرده باشد و بر او غضب نموده باشد و از آنها میمونها و خوکهاى مسخ کرده باشد و آنها پرستش طاغوت نموده باشند، آنها موقعیتشان بدتر است و از راه راست گمراهترند. (۶۰)

«اعمال منافقانه بنی اسرائیل»

وَإِذَا جَاءُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَقَدْ دَخَلُوا بِالْكُفْرِ وَهُمْ قَدْ خَرَجُوا بِهِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا كَانُوا يَكْتُمُونَ ﴿۶۱﴾

و زمانى که نزد شما مى آیند، مى گویند: ما ایمان آورده ایم و حال آنکه اینها قطعا با کفر نزد شما وارد شده اند و قطعا با کفر خارج مى شوند و خدا داناتر است به آنچه که آنها کتمان مى کنند. (۶۱)

وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۶۲﴾

و زیادى از اینها را مى بینى که بر یکدیگر در گناه و اظهار دشمنى و خوردن مال حرام سرعت مى گیرند. قطعا چقدر اینها بد عمل مى کنند. (۶۲)

برداشت از آیه ۶۲

پرهیز از بدی ها

افرادی که اعتقادات صحیحی ندارند و تزکیه نفس نکرده اند با سرعت عجیبی به طرف گناه، دشمنی با یکدیگر و صفات رذیله می روند، به خوردن مال حرام می پردازند و طبعاً اعمال بدی می کنند. مسلمانان بخصوص سالکین الی اللّه باید از این کارها بپرهیزند.

لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ ﴿۶۳﴾

چرا دانشمندان نصارا و دانشمندان یهود آنها را از سخنان گناهشان و خوردن مال حرامشان نهى نمى کنند؟ قطعا چه بد کارهائى مى کنند. (۶۳)

«دست خدا باز است»

وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشَاءُ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا وَأَلْقَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ كُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ﴿۶۴﴾

و یهود مى گوید: دست خدا بسته است. دست خودشان بسته باد و لعنت بر آنها به خاطر این گفتارشان باد. بلکه دستان خدا باز است، هر طور بخواهد انفاق مى کند. ولى قطعا این آیات که از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر طغیان و کفر بسیارى از آنها مى افزاید و ما در میان آنها تا روز قیامت عداوت و بغض و کینه را قرار داده ایم. هر زمان آتش جنگى مى افروزند، خدا آن را خاموش مى کند و آنها براى فساد در زمین سعى مى کنند. و خدا فسادکنندگان را دوست نمى دارد. (۶۴)

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأَدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿۶۵﴾

و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند و تقوا داشته باشند، ما گناهان آنها را جبران مى کنیم و در بهشت پر نعمت آنها را وارد مى سازیم. (۶۵)

«احکام تورات و انجیل واقعی درست است»

وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا يَعْمَلُونَ﴿۶۶﴾

و اگر آنها احکام تورات و انجیل و آنچه را که براى آنها از جانب پروردگارشان نازل شده بر پا بدارند، از آسمان و زمین روزى خواهند خورد. جمعى از اینها مقتصد و میانه رو هستند ولى بیشتر اینها اعمال بدى انجام مى دهند. (۶۶)

«اهمیت تبلیغ ولایت علی علیه السلام»

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ ﴿۶۷﴾

اى فرستاده، تبلیغ کن آنچه بر تو از جانب پروردگارت (درباره خلافت على بن ابیطالب  علیه السلام) نازل شده است که اگر این کار را نکنى، تبلیغ رسالتت را (از جانب خدا) نکرده اى و خدا تو را از (شرّ) مردم نگه مى دارد، قطعا خدا مردم کافر را هدایت نمى کند. (۶۷)

قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَسْتُمْ عَلَى شَيْءٍ حَتَّى تُقِيمُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَلَيَزِيدَنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ طُغْيَانًا وَكُفْرًا فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ ﴿۶۸﴾

بگو: اى اهل کتاب، شما پایبند به چیزى و بر چیزى استوار نیستید، تا زمانى که احکام تورات و انجیل و آنچه از طرف پروردگارتان بر شما نازل شده را (فعّال کنید و) بر پا بدارید. ولى آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده، بر بیشتر آنها چیزى جز طغیان و کفر نمى افزاید. پس تأسّف بر قوم کافر مخور. (۶۸)

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئُونَ وَالنَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۶۹﴾

قطعا کسانى که ایمان آورده اند و کسانى که یهودى و ستاره پرست و نصارا هستند، از اینها کسانى که ایمان به خدا و روز قیامت بیاورند و عمل شایسته کنند، پس خوفى بر آنها نخواهد بود و محزون نمى شوند. (۶۹)

«عهد و پیمان از بنی اسرائیل»

لَقَدْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَأَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ رُسُلًا كُلَّمَا جَاءَهُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنْفُسُهُمْ فَرِيقًا كَذَّبُوا وَفَرِيقًا يَقْتُلُونَ ﴿۷۰﴾

قطعا ما عهد و پیمان بنى اسرائیل را گرفتیم و به سوى  آنها پیامبرانى فرستادیم. ولى هر وقت پیغمبرى نزد آنها مى آمد و بر خلاف هواى نفس آنها سخنى مى گفت، جمعى (او را) تکذیب مى کردند و جمعى (او را) مى کشتند. (۷۰)

وَحَسِبُوا أَلَّا تَكُونَ فِتْنَةٌ فَعَمُوا وَصَمُّوا ثُمَّ تَابَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ ثُمَّ عَمُوا وَصَمُّوا كَثِيرٌ مِنْهُمْ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ ﴿۷۱﴾

فکر مى کردند که امتحانى (که سبب مجازات شود،) در کار نخواهد بود. آنها کور و کر شدند، سپس خدا توبه آنها را قبول کرد، سپس بیشترى از آنها کر و کور شدند و خدا به آنچه مى کنند، بینا است. (۷۱)

لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ ﴿۷۲﴾

کسانى که گفتند: خدا همان مسیح بن مریم است، حتما کافر شده اند و حال آنکه مسیح گفت: اى بنى اسرائیل، خدا را بندگى کنید که پروردگار من و پروردگار شما است. قطعا کسى که به خدا شرک بیاورد، قطعا خدا بهشت را بر او حرام مى کند و جایگاه او آتش است و براى ستمگران، از یارى کنندگان کسى نیست. (۷۲)

«تثلیث باطل و غلط است»

لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ ثَالِثُ ثَلَاثَةٍ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنْ لَمْ يَنْتَهُوا عَمَّا يَقُولُونَ لَيَمَسَّنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۷۳﴾

قطعا کسانى که گفتند: خدا یکى از سه خدا است، کافر شده اند و حال آنکه خدائى جز خداى واحد نیست و اگر از آنچه مى گویند دست نکشند، حتما عذاب دردناکى به کافران آنها خواهد رسید. (۷۳)

أَفَلَا يَتُوبُونَ إِلَى اللَّهِ وَيَسْتَغْفِرُونَهُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۷۴﴾

چرا اینها به طرف خدا بر نمى گردند و توبه نمى کنند و از او طلب بخشش نمى نمایند؟ و (حال آنکه) خدا بخشنده مهربانى است. (۷۴)

«مسیح کیست؟»

مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كَانَا يَأْكُلَانِ الطَّعَامَ انْظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الْآيَاتِ ثُمَّ انْظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴿۷۵﴾

مسیح پسر مریم، جز رسولى که قبل از او پیامبرانى گذشته اند چیزى نبوده و مادرش زن درستى بوده. اینها غذا مى خوردند. نگاه کن، ببین چطور ما براى آنها آیاتمان را بیان مى کنیم سپس ببین آنها چگونه از حقّ رو برمى گردانند. (۷۵)

قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا وَاللَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿۷۶﴾

بگو: آیا غیر از خدا چیزى را مى پرستید که مالک ضرر و نفعى براى شما نیست؟ و خدا شنواى دانائى است. (۷۶)

«غلوّ در دین»

قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ ﴿۷۷﴾

بگو: اى اهل کتاب در دینتان بدون حقّى غلو نکنید و از هواهاى نفسانى جمعیتى که قبلاً قطعا گمراه شده اند و بسیارى از دیگران را گمراه کرده اند و از راه راست منحرف شده اند، پیروى نکنید. (۷۷)

لُعِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ ذَلِكَ بِمَا عَصَوْا وَكَانُوا يَعْتَدُونَ﴿۷۸﴾

لعنت شده اند کافران بنى اسرائیل به زبان داود و عیسى بن مریم. آن بخاطر این است که معصیت کردند و متجاوز بودند. (۷۸)

«نهی از منکر»

كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ ﴿۷۹﴾

اینها یکدیگر را از منکرى که انجام مى دادند، نهى نمى کردند. چه بد کارى انجام مى دادند. (۷۹)

تَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يَتَوَلَّوْنَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَبِئْسَ مَا قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَفِي الْعَذَابِ هُمْ خَالِدُونَ ﴿۸۰﴾

بیشتر آنها را مى بینى که کافران را ولىّ خود قرار مى دهند. آنها چه بد چیزى را براى خودشان جلو فرستاده اند. سِخط خدا بر آنها باد و آنها در عذاب، همیشه خواهند بود. (۸۰)

«ولایت مشرکین»

وَلَوْ كَانُوا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالنَّبِيِّ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مَا اتَّخَذُوهُمْ أَوْلِيَاءَ وَلَكِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۸۱﴾

و اگر اینها ایمان به خدا و پیغمبر و آنچه بر پیغمبر نازل شده است مى آوردند، مشرکین را صاحب اختیار خود قرار نمى دادند، ولى بیشترى از آنها فاسقند. (۸۱)