شب ۱۳ جمادی الاول ۱۴۱۶ – فضائل‌ حضرت‌ زهرا (سلام الله علیها)

 فضائل‌ حضرت‌ زهرا (س‌) 12 ج‌ 1 1416

 اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌. الحمد لله‌ و السلام‌ و الصلاة‌ علي‌ رسول‌ الله‌ و علي‌ آله‌ آل‌ الله‌. لا سیما علي‌ بقية‌ الله‌ روحي‌ و ارواح‌ العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفدا. و اللعنة‌ الدائمة‌ علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الان‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

 بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌. انا اعطيناك‌ الكوثر. فصل‌ لربك‌ و انحر. ان‌ شانئك‌ هو الابتر.

 شب‌ گذشته‌ دربارة‌ اجمال‌ از فضائل‌ فاطمة‌ اطهر سلام‌ الله‌ عليها فهرستي‌ عرض‌ كردم‌. امشب‌ كه‌ احتمالا شب‌ شهادت‌ آن‌ حضرت‌ هست‌ يك‌ مقداري‌ مايلم‌ دوستان‌ حال‌ توجهي‌ به‌ حضرت‌ بقية‌ الله‌ ارواحنا فداه‌ داشته‌ باشند تا شايد مستقيما بتوانيم‌ تسليتي‌ به‌ محضر مقدسش‌ به‌ خاطر شهادت‌ مادر بزرگوارش‌ عرض‌ كنيم‌. يكي‌ از كلمات‌ اين‌ سورة‌ مباركه‌ كه‌ محور كلام‌ در اين‌ سوره‌ است‌، كلمة‌ كوثر است‌. كوثر در لغت‌ به‌ معناي‌ خير كثيره‌. خير كثير آنهم‌ اگر خداي‌ تعالي‌ اين‌ بيان‌ را بفرمايد بايد بسيار زياد باشد.

 بزرگي‌ اگر چيزي‌ را بزرگ‌ دانست‌ طبعا او بزرگتر از آن‌ چيزي‌ است‌ كه‌ ديگران‌ آن‌ را بزرگ‌ مي‌دانند. هر چه‌ حجم‌ انساني‌ يا موجودي‌ كوچكتر باشد، اشياء را بزرگتر مي‌بيند. و هر چه‌ يك‌ فردي‌ بزرگتر باشد، اشياء را كوچكتر مي‌بيند. حتي‌ اين‌ از نظر رواني‌ خيلي‌ مسئلة‌ مهمي‌ است‌ كه‌ مثلا اشخاص‌ بزرگسال‌ حتي‌ محسوساتشون‌ را كوچكتر از افراد خردسال‌ مشاهده‌ مي‌كنند. اگر شما در سنين‌ مثلا شش‌ سالگي‌، هفت‌ سالگي‌، توي‌ يك‌ كوچه‌اي‌ يا محلي‌ رفته‌ باشيد، بعد از چهل‌ سال‌ كه‌ آنجا برويد ميگيد من‌ فكر مي‌كردم‌ اينجا خيلي‌ بزرگتر از اين‌ باشه‌.

 و هر چه‌ فكر طرف‌، وسعت‌ علمي‌ طرف‌، احاطة‌ طرف‌، قدرت‌ طرف‌، بالاتر ميره‌ اشياء را كوچكتر ميبينه‌. تا برسد به‌ ذات‌ مقدس‌ پروردگار كه‌ تمام‌ ما سوي‌ الله‌ در مقابل‌ عظمت‌ و قدرت‌ او بسيار ناچيزه‌. تا جائي‌ كه‌ مثلا مي‌فرمايد ان‌ كيد الشيطان‌ كان‌ ضعيفا. كيد شيطان‌ خيلي‌ ضعيفه‌. با همة‌ اين‌ كيدهايي‌ كه‌ او دارد. من‌ در يك‌ روايت‌ ديدم‌ امام‌ مي‌فرمايد آن‌ مقداري‌ كه‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ عليه‌ السلام‌ راههاي‌ هدايت‌ را مي‌دانست‌، در همان‌ اندازه‌ و به‌ همان‌ اندازه‌، شيطان‌ راههاي‌ ضلالت‌ را ميدانه‌. خيلي‌ مهمه‌. اما در عين‌ حال‌ پروردگار متعال‌ مي‌فرمايد كيد شيطان‌ ضعيفه‌. به‌ جهت‌ اينكه‌ عظمت‌ و بزرگي‌ پروردگار همه‌ چيز در مقابل‌ او كوچكه‌.

 اما در اين‌ سوره‌ خداي‌ تعالي‌ با آن‌ مطالبي‌ كه‌ ديشب‌ عرض‌ كردم‌ كه‌ انا اعطيناك‌ ما عطا كرديم‌. با اين‌ كلمة‌ ما و كلمة‌ عطيه‌ و كلمة‌ ماي‌ بعد از اين‌ عطا كردن‌. با اين‌ تشريفات‌ ميگه‌، در عين‌ حال‌ آن‌ مطلبي‌ كه‌ مي‌خواد، آن‌ چيزي‌ كه‌ مي‌خواد به‌ پيغمبر اكرم‌ عنايت‌ كرده‌، بيان‌ كرده‌، تحت‌ عنوان‌ خير كثير، خداي‌ با عظمت‌ اين‌ خير را زياد ميدانه‌. من‌ و شما نيستيم‌ كه‌ هر چيزي‌ را زياد بدانيم‌. خداي‌ با عظمت‌ كه‌ در مقابل‌ او همه‌ چيز كوچك‌ است‌، مي‌فرمايد انا اعطيناك‌ الكوثر. و اين‌ را اي‌ پيغمبر قدر بدان‌. فصل‌ لربك‌. بايد تعظيم‌ كني‌، خضوع‌ كني‌، نماز بخواني‌ براي‌ پروردگارت‌. فصل‌ لربك‌ و انحر. و شتر نحر كن‌. ان‌ شانئك‌ هو الابتر. اين‌ كلمة‌ كوثر همة‌ مفسرين‌ نوشته‌اند كه‌ خير كثيره‌. خير كثير را به‌ پيغمبرش‌ عنايت‌ كرده‌ اين‌ چيه‌؟ دوازده‌ معنا براي‌ خير كثير، آخه‌ چون‌ جملة‌ خير كثير يا كوثر اين‌ مبهمه‌. دوازده‌ معنا مفسرين‌ سني‌ و شيعه‌ مخصوصا يادمه‌ يك‌ وقتي‌ مطالعه‌ مي‌كردم‌ تفسير كبير فخر رازي‌ اين‌ دوازده‌ معني‌ را گفته‌. كه‌ سه‌ معناي‌ اون‌ در روايات‌ ما هست‌. يك‌ معناي‌ آن‌ از خود ظاهر آيه‌ استفاده‌ ميشه‌. احتياج‌ به‌ روايت‌ نداره‌ و بقيه‌اش‌ را مفسرين‌ اهل‌ سنت‌ بيان‌ كرده‌اند.

 ما به‌ آنچه‌ كه‌ مفسرين‌ اهل‌ سنت‌ بيان‌ كردند كاري‌ نداريم‌. به‌ جهت‌ اينكه‌ نقل‌ تفسير به‌ رأي‌ مثل‌ تفسير به‌ رأيه‌. در روايات‌ ما آمده‌ كسي‌ كه‌ قرآن‌ را به‌ رأي‌ خودش‌ تفسير كنه‌، فليتبوع‌ مقعده‌ من‌ النار. جايگاهش‌ را خدا در روز قيامت‌ از آتش‌ قرار ميده‌. در يك‌ روايت‌ ديگه‌ فمن‌ فسر القرآن‌ برأيه‌ فقد كفر. كسي‌ كه‌ برأيش‌ قرآن‌ را تفسير كنه‌ كافره‌. در يك‌ روايت‌ ديگر هست‌ كه‌ من‌ فسر القرآن‌ برأيه‌ ان‌ أصاب‌ فقد اخطاء اگر درست‌ هم‌ تفسير كنه‌، خطا كرده‌. به‌ جهت‌ اينكه‌ نبايد خودسرانه‌ كلام‌ پروردگار را اين‌ كمال‌ بي‌ ادبيست‌ كه‌ كسي‌ خودسرانه‌ بدون‌ ارتباط‌ با پيغمبر و اهل‌ بيت‌ پيغمبر، قرآن‌ و كلام‌ خدا را تفسير كنه‌. اين‌ بي‌ ادبيست‌.

 انما يعرف‌ القرآن‌ من‌ خوطب‌ به‌. قرآن‌ را كي‌ مي‌فهمه‌؟ كسي‌ كه‌ بهش‌ خطاب‌ شده‌. من‌ در پرانتز اين‌ مطلب‌ را مختصر براي‌ بعضي‌ از دوستان‌ توضيح‌ بدم‌. قرآن‌ حاوي‌ جميع‌ علوم‌ اولين‌ و آخرينه‌. خودش‌ مي‌فرمايد تبيان‌ كل‌ شي‌ء. بيانگر همه‌ چيزه‌ قرآن‌. و در اين‌ حجم‌ بسيار مختصر طبعا طوري‌ بيان‌ بشه‌ كه‌ همة‌ مطالب‌ گفته‌ بشه‌، نمي‌گنجه‌. بنابراين‌ با اجمال‌ و با اشاره‌ كلمات‌ قرآن‌ بيان‌ شده‌ و به‌ مسائل‌ بسيار عميق‌ و علمي‌ تا جائي‌ كه‌ امام‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ مي‌فرمايد ان‌ للقرآن‌ بطن‌. براي‌ قرآن‌ يك‌ ظاهريست‌ و يك‌ باطني‌ و از براي‌ بطنش‌، هفتاد، در يك‌ روايت‌ هفتاد و در بعضي‌ از روايات‌ هفت‌، و كلمة‌ هفت‌ و هفتاد، منظور زياد بودن‌ بطون‌ قرآنه‌ كه‌ يك‌ روايت‌ در كتاب‌ مجمع‌ البحرين‌، كتاب‌ مجمع‌ البحرين‌ يك‌ كتاب‌ لغته‌ كه‌ از دو بحر علم‌ استفاده‌ كرده‌ و لغات‌ اين‌ دو بحر علم‌ را ترجمه‌ كرده‌. يكي‌ قرآن‌ يكي‌ روايات‌. در اين‌ كتاب‌ در كتاب‌ مجمع‌ البحرين‌ يك‌ وقتي‌ ديدم‌، براي‌ هر حرفي‌ از قرآن‌ هفتاد هزار معناست‌. شما فكر مي‌كنيد چطور ميشه‌ يك‌ حرف‌، يك‌ باء، هفتاد هزار معنا داشته‌ باشه‌؟ من‌ يك‌ وقتي‌ اين‌ را شايد در جلسات‌ ديگه‌ براي‌ بعضي‌ از دوستان‌ ديگه‌ گفته‌ باشم‌. در هندوستان‌ يك‌ كتابي‌ من‌ ديدم‌ در يكي‌ از كتابخانه‌هاي‌ معروف‌ هند كه‌ اين‌ معنا براي‌ خود من‌ جا افتاد و خودم‌ احساس‌ كردم‌ كه‌ اين‌ معنا درسته‌. اين‌ كتاب‌ يك‌ قصيدة‌ دو صفحه‌اي‌ مثلا در مدح‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ در اولش‌ بود. و بعد، اين‌ كتاب‌ قطور بيانگر اين‌ قصيده‌ بود. يعني‌ نوشته‌ بود كه‌ حرف‌ اول‌ هر فرد شعر را مثلا شما جمع‌ بزنيد، اينطور كه‌ من‌ جمع‌ مي‌زنم‌ يك‌ مدحي‌ دربارة‌ فاطمة‌ زهرا ميشه‌. اگر حرف‌ دومش‌ را جمع‌ بزنيد، يك‌ مدحي‌ دربارة‌ امام‌ مجتبي‌ ميشه‌. و اينها را بيان‌ كرده‌ بود. من‌ حساب‌ كردم‌ آنجوري‌ كه‌ اون‌، مثل‌ جدول‌ ضرب‌ اينها را خانه‌ خانه‌ كرده‌ بود و حروف‌ را معنا كرده‌ بود، حدودا هر حرفي‌ ده‌ تا معنا داشت‌. يعني‌ يك‌ باء گاهي‌ در شعري‌ كه‌ در مدح‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ بود يك‌ معنا داشت‌، در مدح‌ حضرت‌ زهرا يك‌ معناي‌ ديگه‌، آنجا من‌ متوجه‌ شدم‌ وقتي‌ يك‌ بشر بتونه‌ يك‌ چنين‌ مطلبي‌ را در يك‌ قصيدة‌ دو صفحه‌اي‌ بگنجانه‌، خداي‌ با عظمت‌، نه‌ حالا اينطوري‌ كه‌ اين‌ انجام‌ داده‌ به‌ هر نحوي‌، خداي‌ با عظمت‌ مي‌خواد علوم‌ اولين‌ و آخرين‌ را يعني‌ حتي‌ حجة‌ ابن‌ الحسن‌ ارواحنا لتراب‌ مقدمه‌ الفدا وقتي‌ مي‌آد باز كتاب‌ درسيش‌ همين‌ قرآنه‌. تمام‌ ائمة‌ اطهار و پيغمبر اكرم‌ كتابي‌ كه‌ در دانشگاه‌ اين‌ خاندان‌ تدريس‌ ميشه‌ قرآنه‌. هر كدامشون‌ يك‌ بطني‌ از قرآن‌ را باز كردند. هر كدامشون‌ يك‌ معنايي‌ از حروف‌ قرآن‌ را بيان‌ كردند و حضرت‌ بقية‌ الله‌ ارواحنا فداه‌ وقتي‌ تشريف‌ مي‌آورد از بيست‌ و هشت‌ حرف‌ علم‌، يعني‌ اگر علم‌ را تقسيم‌ كنيم‌ به‌ بيست‌ و هشت‌ قسمت‌، تمام‌ انبياء و اولياء دو قسمتش‌ را بيشتر موفق‌ نشدند، يعني‌ بشر لياقتش‌ را نداشته‌، يعني‌ سواد و استعداد بشر بيشتر از اين‌ نميكشيده‌ كه‌ ياد بگيرند. و بيست‌ و شش‌ بخش‌ ديگرش‌ را حضرت‌ حجت‌ ابن‌ الحسن‌ ارواحنا لتراب‌ مقدمه‌ الفدا بيان‌ خواهد كرد.

 لذا من‌ در كلماتم‌ زياد اين‌ جمله‌ را گفتم‌ گذشته‌ها كه‌ نادانترين‌ افراد در زمان‌ ظهور از داناترين‌ افراد در زمان‌ غيبت‌، داناتر است‌. حالا ببينيد آن‌ كسي‌ كه‌ در خانة‌ علي‌ را بست‌، آن‌ كسي‌ كه‌ در به‌ پهلوي‌ فاطمة‌ زهرا زد، چه‌ ظلمي‌ به‌ بشريت‌ كرده‌ و همين‌ ديروز با كسي‌ صحبت‌ بود، من‌ گفتم‌ كه‌ ظلم‌ و جور از همانروز دنيا را فرا گرفت‌ و به‌ همة‌ افراد ظلم‌ شد و به‌ همة‌ افراد ظلم‌ شد. و دنيا پر از ظلم‌ و جور شده‌. منتهي‌ چون‌ دو پايه‌ داره‌ ظهور حضرت‌ وليعصر، دو جهت‌ بايد داشته‌ باشه‌. يكي‌ مردم‌ زير بار ظلم‌ باشند، يكي‌ هم‌ بفهمند مردم‌ كه‌ ظلمي‌ بهشون‌ شده‌. يك‌ آدم‌ خوابي‌ كه‌ استراحت‌ كرده‌ اگر يك‌ دزدي‌ بياد جيبش‌ را خالي‌ كنه‌، اين‌ به‌ دادگاه‌ نميره‌ تا خوابه‌، داد هم‌ نميزنه‌، تقاضاي‌ مثلا فرض‌ كنيد دادخواهي‌ هم‌ نداره‌. اما اگر بيدار بود. ديد جيبش‌ را خالي‌ كردند، ظلم‌ بهش‌ شده‌، داد ميزنه‌. مردم‌ وقتي‌ فهميدند كه‌ باصطلاح‌ از علم‌ و دانشي‌ كه‌ خدا منظور كرده‌ براي‌ آنها تهي‌ هستند و تهي‌ شدند آنوقت‌ داد مي‌زنند. داد زدند، دادخواه‌ مي‌آد. ظهور حجة‌ ابن‌ الحسن‌ در آن‌ وقتي‌ است‌ كه‌ شما مردم‌ بدونيد كه‌ چه‌ ظلمي‌ بهتون‌ آن‌ اولي‌ و دومي‌ و آنهايي‌ كه‌ در خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ را بستند. آنهايي‌ كه‌ نگذاشتند امام‌ صادق‌، نگذاشتند امام‌ باقر، نگذاشتند ساير ائمه‌ عليهم‌ السلام‌ سخن‌ بگند و كلامشون‌ را بيان‌ كنند، من‌ اين‌ جمله‌ را با يك‌ مرد سني‌ يك‌ وقتي‌ صحبت‌ مي‌كردم‌. مي‌گفتم‌ كه‌ ما آنچه‌ كه‌ از كلمات‌ علي‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ چهار سال‌ در خانه‌اش‌ باز بود. در اين‌ چهار سال‌ سه‌ تا جنگ‌ براش‌ مسلمانها پيش‌ آوردند كه‌ گرفتاري‌ اين‌ سه‌ جنگ‌ بود. در عين‌ حال‌ آنقدر سخن‌ گفته‌. نهج‌ البلاغه‌ يك‌ دهم‌ سخنان‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلامه‌ و روي‌ اين‌ اصل‌ اگر بيست‌ و پنج‌ سال‌ ديگر هم‌ در خانه‌اش‌ باز بود، اگر در خانة‌ امام‌ مجتبي‌ هم‌ باز بود، اگر در خانة‌ سيد الشهدا هم‌ باز بود، اگر امام‌ ما در اين‌ هزار و صد و شصت‌ سال‌ در غيبت‌ نبود، ببينيد بشريت‌ چه‌ رشدي‌ مي‌كرد. و امروز چه‌ ظلمي‌ به‌ ما شده‌. ما همة‌ ظلممون‌ نبايد بخاطر مثلا فرض‌ كنيد نفتمون‌ را ببرند، مال‌ دنيامون‌ را چپاول‌ كنند، سياستمون‌ را در خطر بيندازند، تنها ظلم‌ اين‌ نيست‌. مهمتر از همة‌ ظلمها اين‌ است‌ كه‌ جلوي‌ معارف‌ انسان‌ را بگيرند. انسان‌ نداند چه‌ كند. الان‌ از آن‌ روزي‌ كه‌ حجة‌ ابن‌ الحسن‌ ارواحنا لتراب‌ مقدمه‌ الفدا در غيبت‌ بسر ميبره‌، همين‌ غايب‌ بودنش‌ و آن‌ كسي‌ كه‌ سبب‌ غيبت‌ ايشان‌ شده‌، به‌ همة‌ بشريت‌ ظلم‌ كرده‌ و همه‌ زير بار ظلم‌ رفتند. دنيا را پر از ظلم‌ و جور شده‌. منتها ما هر وقت‌ فهميديم‌ كه‌ يك‌ چنين‌ ظلمي‌ به‌ ما شده‌ و داد زديم‌. لذا افضل‌ الاعمال‌ انتظار الفرج‌. افضل‌ اعمال‌ انتظار فرجه‌. چرا؟ بخاطر اينكه‌ انسان‌ اگر بفهمد ظلمي‌ بهش‌ شده‌، منتظر فرجه‌ و فرج‌ را مي‌خواد. و اكثر الدعاء بتعجيل‌ الفرج‌. زياد دعا كنيد براي‌ تعجيل‌ فرج‌ به‌ همين‌ جهته‌. يعني‌ بيدار بشيد از خواب‌. بفهميد كه‌ بهتون‌ ظلم‌ شده‌. بفهميد كه‌ به‌ شماها درهاي‌ علم‌ و دانش‌ به‌ روي‌ شماها بسته‌ شده‌. اين‌ را هر وقت‌ فهميديد حضرت‌ بقية‌ الله‌ ارواحنا فداه‌ بياد. البته‌ ممكنه‌ بگيد ما كه‌ مي‌فهميم‌، بايد تمام‌ كرة‌ زمين‌ تا حدي‌، لااقل‌ هشتاد درصد نود درصدشون‌ اين‌ را متوجه‌ بشند.

 آن‌ دانشمند غير مسلمان‌ در مقدمة‌ كتاب‌ صوت‌ العدالة‌ الانسانيه‌ كه‌ نويسنده‌اش‌ جرج‌ جرداق‌ مسيحيه‌، يك‌ دانشمندي‌ از قول‌ او نقل‌ ميكنه‌، ميگه‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ وقتي‌ كه‌ توي‌ مسجد كوفه‌ مي‌فرمود سلوني‌ قبل‌ ان‌ تفقدوني‌ كساني‌ پاي‌ صحبتش‌ بودند اون‌ سخنگوهايشون‌، اون‌ باصطلاح‌ حساب‌ شده‌هاشون‌، اينهايي‌ كه‌ مي‌توانستند حرف‌ بزنند مثل‌ سعد وقاص‌ بود كه‌ مي‌گفت‌ در سر و صورت‌ من‌ چند تا مو داره‌؟ سؤال‌ بالاش‌ اين‌ بود. اي‌ كاش‌ در زمان‌ ما مي‌بود. اي‌ كاش‌ در عصر ما آقا سخن‌ ميگفت‌ و مي‌فرمود سلوني‌ قبل‌ ان‌ تفقدوني‌. حضرت‌ داره‌ خودش‌ بيان‌ ميكنه‌ انا اعلم‌ بطرق‌ السماء .من‌ به‌ راههاي‌ آسمان‌ آگاهم‌. داناتر از شما به‌ طرق‌ زمينم‌ و اگر مي‌بود حضرت‌، الان‌ اگر باشه‌، ببينيد همين‌ زمينة‌ انتظاره‌، اين‌ معناي‌ انتظاره‌. اگر الان‌ مي‌بود و اين‌ كلام‌ را مي‌فرمود، ما لااقل‌ باصطلاح‌ مشكلات‌ فضائيمون‌ را ازش‌ سؤال‌ مي‌كرديم‌ كه‌ در فضا، از فضا چه‌ استفاده‌اي‌ بكنيم‌. اگر به‌ اين‌ دانشمند بگند كه‌ الان‌ كسي‌ هست‌ كه‌ جوابگوي‌ اين‌ جهت‌ باشه‌، كسي‌ هست‌ كه‌ اجازه‌ داره‌ از جانب‌ خدا حتي‌ بالاتر از امير المؤمنين‌ اظهار علم‌ و دانش‌ بكنه‌. ايني‌ كه‌ ميگم‌ بالاتر از امير المؤمنين‌ نه‌ اينكه‌ علم‌ و دانشش‌ بالاتر از امير المؤمنين‌ باشه‌. اما در اظهار او دستش‌ بازتره‌.

 آمدند خدمت‌ حضرت‌ رضا عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ گفتند أأنت‌ صاحب‌ هذا الامر. آيا شما هستي‌ كه‌ صاحب‌ اين‌ امر فرج‌ هستي‌ و دنيا را مي‌خواي‌ منقلب‌ كني‌؟ حضرت‌ فرمود نه‌ او كس‌ ديگري‌ است‌. وقتي‌ اسمش‌ برده‌ ميشد در حضور علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا، حضرت‌ دستش‌ رامي‌ گذاشت‌ روي‌ سرش‌، بلند مي‌شد مي‌ايستاد ادب‌ مي‌كرد در مقابل‌ نام‌ حضرت‌ بقية‌ الله‌ و تعظيم‌ مي‌كرد و مي‌فرمود صلي‌ الله‌ عليه‌ صلي‌ الله‌ عليه‌ صلي‌ الله‌ عليه‌. در دو روايت‌ يكي‌ از حضرت‌ سيد الشهدا عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌. سيد الشهدائي‌ كه‌ باصطلاح‌ ديگه‌ امامي‌ است‌ كه‌ همه‌امون‌ ارادت‌ بهش‌ داريم‌. ايشان‌ وقتي‌ نام‌ حضرت‌ بقية‌ الله‌ را، امام‌ زمان‌ را در حضورشون‌ مي‌بردند، مي‌فرمود لو ادركته‌ لخدمته‌ ايام‌ حياتي‌، من‌ اگر در آن‌ زمان‌ باشم‌، مي‌بودم‌ تمام‌ عمرم‌ خدمتگزار ايشان‌ بودم‌. ببينيد خدا به‌ ما چه‌ امامي‌، ما را در چه‌ زماني‌ قرار داده‌؟ امام‌ صادق‌ هم‌ از ايشان‌ اين‌ روايت‌ نقل‌ شده‌ لو ادركته‌ لخدمته‌ ايام‌ حياتي‌. لذا ايشان‌ چون‌ دستشون‌ بازه‌، اجازه‌ صادر شده‌. به‌ ايشان‌ خداي‌ تعالي‌ اجازه‌ داده‌ كه‌ بيان‌ علوم‌ را بكنه‌. چرا؟ بخاطر اينكه‌ رشد فكري‌ مردم‌. زمان‌ ما زماني‌ است‌ كه‌ كاملا اين‌ را محسوس‌ مي‌بينيم‌. سواد مردم‌، تحصيلات‌ مردم‌، رشئد فكري‌ مردم‌، منتهي‌ در خصوص‌ دنيا پيشرفت‌ كرده‌اند. چون‌ دنيا در سرازيريست‌. انسان‌ بدون‌ حتي‌ مثل‌ يك‌ ماشيني‌ كه‌ توي‌ سرازيري‌ هست‌، بدون‌ گاز دادن‌ و بدون‌ روشن‌ كردن‌، خودش‌ ميره‌. به‌ طرف‌ دنيا ما خودمون‌ ميريم‌. اختراعاتي‌ كرديم‌، اينهمه‌ فضا را حتي‌ داريم‌ كشف‌ مي‌كنيم‌ ولي‌ در معنويات‌ يك‌ خورده‌اي‌ عقبيم‌. نه‌ يك‌ خورده‌. زياد هم‌ عقبيم‌. آقا انشاء الله‌ تشريف‌ مي‌آورد. بيست‌ درصد ماديات‌ كه‌ خيلي‌ زياده‌ براي‌ آن‌ روز بشر بجايي‌ انسان‌ ميرسه‌ كه‌ نه‌ احتياجي‌ به‌ تلفن‌ داره‌، نه‌ احتياج‌ به‌ راديو داره‌، نه‌ احتياج‌ به‌ تلويزيون‌. از نظر اختراعات‌، و اخرجت‌ الارض‌ اثقالها. خدا در قرآن‌ مي‌فرمايد كه‌ اذا زلزلت‌ الارض‌ زلزالها. وقتي‌ كه‌ زمين‌ تكانش‌ را بخوره‌ و اخرجت‌ الارض‌ اثقالها، زمين‌ آن‌ ثقلها، آن‌ چيزهاي‌ پر قيمتش‌ را، آن‌ معادن‌ پر قيمتش‌ را، آن‌ كشفيات‌ پر ارزشش‌ را بيرون‌ بريزه‌ و كنترلش‌ با انسان‌ كامله‌. و قال‌ الانسان‌ مالها. يوم‌ اذا. يك‌ نمونه‌ در اين‌ سوره‌ خداي‌ تعالي‌ از پيشرفت‌ علم‌ كه‌ هنوز بشر آرزوش‌ را ميكشه‌. از پيشرفت‌ علم‌ بيان‌ ميكنه‌ و ميفرمايد يوم‌ اذا تحدث‌ اخبارها. زمين‌ در آن‌ روزي‌ اخبارش‌ را از زمان‌ حضرت‌ آدم‌ يا قبلش‌ يا هر وقت‌، هر چه‌ در او ضبط‌ شده‌، هر چه‌ در اين‌ اتمهاي‌ در و ديوار ضبط‌ شده‌، اينها را همه‌ را حديث‌ ميكنه‌. يوم‌ اذا. خيلي‌ صريحه‌ آيات‌. مي‌بينيد كه‌ يوم‌ اذا تحدث‌ اخبارها. بأنه‌ ربك‌ اوها لها. چرا حديث‌ ميكنه‌؟ هر چي‌ كه‌ پروردگارت‌ اي‌ پيغمبر بهش‌ وحي‌ كرده‌. يوم‌ اذا يصدر الناس‌ اشتاتا ليروا اعمالهم‌. بشر حالا مي‌آد اعمالش‌ را ببينه‌. ببينه‌ چيكاره‌ هست‌؟ فمن‌ يعمل‌ مثقال‌ ذرة‌ خيرا يره‌ و من‌ يعمل‌ مثقال‌ ذره‌ شرا يره‌. البته‌ اگر شما به‌ تفاسير و ترجمة‌ آيات‌ مراجعه‌ كنيد، ببينيد كه‌ اين‌ مربوط‌ به‌ روز قيامته‌. ولي‌ رواياتي‌ هست‌ كه‌ مربوط‌ به‌ قيامت‌ صغري‌ و ظهور حضرت‌ بقية‌ الله‌ ارواحنا فداه‌ هم‌ هست‌ و كاملا هم‌ تطبيق‌ ميكنه‌.

 بنابراين‌ ظلم‌ پر شده‌. دنيا پر از ظلم‌ و جوره‌، اما ما انشاء الله‌ بفهميم‌ درك‌ بكنيم‌ از نظر مادي‌ هم‌ پيشرفت‌ مي‌كنيم‌ آنوقت‌، از نظر معنوي‌ كه‌ بقية‌ باصطلاح‌ بيست‌ درصد، يعني‌ هشتاد درصد از نظر معنوي‌ پيش‌ مي‌ريم‌. آنروز كه‌ ديگه‌ احتياج‌ به‌ اين‌ زحمات‌ و از چشمه‌هاي‌ غير زلال‌ و شك‌ و ترديد استفاده‌ نمي‌كنيد. بلكه‌ از دو لب‌ وجود مقدس‌ حضرت‌ بقية‌ الله‌، از چشمة‌ اصلي‌ كه‌ يكي‌ از معاني‌ كوثر مي‌خواستم‌ عرايضم‌ را برسونم‌ به‌ معني‌ كوثر، كه‌ يكي‌ از معاني‌ كوثر اينه‌. كوثر. كوثر يعني‌ خير كثير. خير كثير آنهم‌ خداي‌ تعالي‌ ميگه‌ ما به‌ تو اي‌ پيغمبر خير كثير داديم‌. بعضي‌ از مفسرين‌ گفته‌اند كه‌ خير كثير، كثرت‌ نسله‌. كثرت‌ نسل‌ پيغمبر اكرم‌ كه‌ واقعا از معجزات‌ پيغمبره‌. كه‌ ديشب‌ يك‌ اشاره‌اي‌ كردم‌. ولي‌ امشب‌ مي‌خوام‌ يك‌ كلامي‌ از يكي‌ از علماي‌ اهل‌ سنت‌ و اي‌ كاش‌ ما شيعيان‌ هم‌ اين‌ حرفها را بزنيم‌. يكي‌ از علماي‌ اهل‌ سنت‌ ميگه‌ سادات‌ و فرزندان‌ و ذراري‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها عديل‌ قرآنند. پيغمبر اكرم‌ فرمود اني‌ تاركم‌ فيكم‌ الثقلين‌، من‌ دو چيز ثقيل‌ و سنگين‌ در بين‌ شما مي‌گذارم‌. يكي‌ كتاب‌ خداست‌ يكي‌ عترت‌ منه‌. ما معمولا به‌ ائمة‌ اطهار معنا مي‌كنيم‌. او معنا ميكنه‌ كه‌ تمام‌ فرزندان‌ فاطمة‌ زهرا را تا روز قيامت‌ اين‌ عترت‌ شامل‌ ميشه‌. همانطوري‌ كه‌ در ميان‌ آيات‌ قرآن‌ و كلمات‌ قرآن‌، كلمة‌ كافر، شيطان‌، مثلا كلب‌، امثال‌ اينها هست‌، در بين‌ ذرية‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها هم‌ كافر هست‌، افراد باصطلاح‌ منحرف‌ هستند و افراد غير مسلمان‌ هستند. اتفاقا اين‌ آياتي‌ كه‌ امشب‌ تلاوت‌ ميكردم‌ كه‌ بدون‌ برنامة‌ قبلي‌ بود، به‌ يك‌ آيه‌ برخورد كردند خيلي‌ آية‌ عجيبي‌ است‌. من‌ شايد يك‌ بخش‌ مهم‌ از كتاب‌ انوار زهرا را به‌ اين‌ آيه‌ اختصاص‌ دادم‌. ثم‌ اورثنا الكتاب‌ الذين‌ اصطفينا من‌ عبادنا. امشب‌ مي‌خوندند. من‌ آنجا نشسته‌ بودم‌ داشتم‌ گوش‌ مي‌دادم‌. خوشا به‌ حالتون‌ كه‌ يك‌ چنين‌ حالت‌ استماعي‌ در مقابل‌ قرآن‌ و اين‌ از خصائص‌ دوستان‌ ما و مجلس‌ ماست‌ كه‌ يك‌ حتي‌ فكر مي‌كنند بعضي‌ها كه‌ اينها نفس‌ هم‌ شايد نمي‌كشند و اين‌ دستور قرآنه‌. اذا قرء القرآن‌ فاستمعوا له‌ و انصتوا. من‌ به‌ يكي‌ از دوستان‌ داشت‌ ذكر مي‌گفت‌. اشاره‌ كردم‌ نگو. صلوات‌ مي‌فرستاد. نفرست‌. چون‌ دو تا جمله‌ است‌. يكي‌ گوش‌ بديد. يكي‌ هم‌ ساكت‌ باشيد. چيزي‌ نخونيد. اگر گوشة‌ مجلس‌ داره‌ قاري‌ قرآن‌ مي‌خونه‌، شما هم‌ قرآن‌ مي‌خونيد، اين‌ خلافه‌ اين‌ انصتوا. اذا قرء القرآن‌ فاستمعوا له‌ و انصتوا. همه‌اتون‌ اين‌ آيه‌ را يقينا گوش‌ دادي‌. چون‌ هم‌ استماع‌ كرديد هم‌ ساكت‌ بوديد.

 ثم‌ اورثنا الكتاب‌. ما به‌ ارث‌ داديم‌ كتاب‌ را به‌ كساني‌ كه‌ آنها را اختيار كرديم‌ از ميان‌ بندگانمون‌. خوب‌ تا اينجاش‌ شامل‌ هر كس‌ برخورد بكنه‌ خيال‌ ميكنه‌ شامل‌ ائمة‌ اطهار ميشه‌. بعد مي‌فرمايد و منهم‌ اينهايي‌ كه‌ ما اختيارشون‌ كرديم‌، جمعي‌ از اينها ظالم‌ لنفسه‌. يعني‌ ظلم‌ به‌ نفسشون‌ كردند. شايد چهل‌ تا روايت‌ من‌ در كتاب‌ انوار زهرا نقل‌ كردم‌ كه‌ منظور از ظالم‌ لنفسه‌ الذي‌ لا يعرف‌ الامام‌ كساني‌ هستند كه‌ امام‌ زمانشون‌ را نمي‌شناسند. و منهم‌ مقتصد. جمعي‌ هستند كه‌ اينها مقتصدند. باز امام‌ تفسير ميكنه‌ در همان‌ روايات‌ كه‌ اينها كساني‌ هستند كه‌ يعرف‌ الامام‌ ولي‌ معصيتكارند. و منهم‌ سابق‌ بالخيرات‌ كه‌ به‌ عقيدة‌ من‌ بزرگترين‌ فضيلت‌ ائمة‌ اطهار عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ در قرآن‌ اين‌ جمله‌ است‌. بزرگترين‌ها، يعني‌ هر چه‌ شما در فضائل‌ اهل‌ بيت‌ بگيد، از اين‌ بزرگتر نميشه‌. مفسرين‌ هم‌ گفتند. يك‌ جمعي‌ از ذراري‌ فاطمة‌ زهرا هستند كه‌ اينها سابق‌ بالخيرات‌، اهل‌ ادب‌ مي‌دونند كه‌ الخيرات‌، الف‌ و لامش‌ كل‌ خيراته‌. به‌ معناي‌ كله‌. جمعي‌ هستند كه‌ بر همة‌ خوبيها پيشي‌ گرفته‌اند. يعني‌ هر چه‌ خوبي‌ شما تصور كنيد، تفسير اين‌ را زيارت‌ جامعه‌ ميگه‌. ان‌ ذكر الخير. خوب‌ دقت‌ كنيد. اگر خيري‌ ياد بشه‌ اي‌ اهل‌ بيت‌ پيغمبر كنتم‌ شما اولشيد، اصلشيد، فرعشيد، معدنشيد مأواشيد، خيلي‌ عجيبه‌ كه‌ بعضي‌ از علما ميگن‌ صد مرتبه‌ قبل‌ از زيارت‌ جامعة‌ كبيره‌ الله‌ اكبر بگيد كه‌ دچار غلو نشيد. به‌ جهت‌ اينكه‌ اين‌ جملات‌ انسان‌ را دچار غلو ميكنه‌. و اگر اصل‌ همة‌ خوبيها اينها باشند، براي‌ خدا ميگن‌ چيزي‌ باقي‌ نمي‌مونه‌. اما بايد اول‌ بگيم‌ الله‌ اكبر يعني‌ ما هر چي‌ اينجا ميگيم‌ خدا بزرگتر از اينه‌. خدا بزرگتر، يعني‌ اينها هر چي‌ دارند از خداست‌.

 بنابراين‌ اين‌ آيه‌ خيلي‌، و منهم‌ سابقا بالخيرات‌ باذن‌ الله‌. خداي‌ تعالي‌ بعد مي‌فرمايد باذن‌ الله‌. براي‌ اينكه‌ همون‌ باز دچار غلو نشيد. نگيم‌ علي‌ خداست‌. نگيم‌ حسين‌ اللهيي‌ نشيم‌. امام‌ زماني‌ اللهي‌ نشيم‌ باصطلاح‌. اينجوري‌ نشيم‌. بعد آيات‌ خيلي‌ عجيبه‌ كه‌ نمي‌خوام‌ در اين‌ زمينه‌ صحبت‌ كنم‌. تمام‌ آنچه‌ كه‌ در اين‌ آية‌ شريفه‌ از فضيلت‌ هست‌، براي‌ هر يك‌ از خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ يا براي‌ ذراري‌ ديگرشون‌. يعني‌ مقتصدشون‌ و ظالمشون‌ كه‌ واقعا من‌ الان‌ يا بايد يك‌ زمينة‌ زيادي‌ يك‌ دوساعتي‌ فرصت‌ داشته‌ باشم‌ كه‌ اين‌ آيه‌ را خوب‌ جاش‌ بندازم‌ يا اصلا حرفش‌ را نزنم‌. در كتاب‌ انوار زهرا اين‌ را من‌ نوشتم‌. اما زحمت‌ داره‌ كه‌ توضيحش‌ بدم‌ كه‌ چقدر خداي‌ تعالي‌ در اين‌ آيه‌ اظهار لطف‌ به‌ فرزندان‌ فاطمة‌ زهرا كرده‌. همه‌اش‌ بخاطر فاطمة‌ زهراست‌. عجيبه‌. همه‌اش‌ بخاطر فاطمة‌ زهراست‌. فضائل‌ سادات‌ كه‌ شايد متجاوز از چهل‌ فضيلت‌ پر ارزش‌ كه‌ هر يكيش‌ بيشتر از ميلياردها قيمتشه‌، همة‌ اكثرش‌ مربوط‌ به‌ اولاد فاطمه‌ و بخاطر دامن‌ پاك‌ فاطمه‌ كه‌ پيغمبر اكرم‌ فرمود ان‌ فاطمة‌ احسنت‌ فرجها و حرم‌ الله‌ ذريتها علي‌ النار. ان‌ الله‌ حرم‌ لحم‌ ولد فاطمة‌ علي‌ النار. همه‌ اينها بخاطر فاطمة‌ زهراست‌. آنهم‌ در بعد بدني‌ تنها. اگر يك‌ ارتباط‌ محبتي‌ و روحي‌ باشه‌ با فاطمة‌ زهرا كه‌ ديشب‌ عرض‌ كردم‌ كه‌ روز قيامت‌، مخصوصا همين‌ امروز هم‌ توي‌ بحار مي‌ديديم‌ اين‌ روايت‌ را، روز قيامت‌ كه‌ ميشه‌ احدي‌ از محبين‌ فاطمه‌ در قيامت‌ سرگردان‌ نمي‌شوند. معطل‌ نميشوند. حتي‌ محبين‌ محبينشون‌. يك‌ روايت‌ عجيبي‌ داره‌ كه‌ باز عرض‌ كردم‌ بعضي‌ از روايات‌ را نميشه‌ هضمش‌ كرد. ولي‌ خوب‌ اگر مي‌خواستند نگيم‌ نمي‌گفتند. روز قيامت‌ كه‌ ميشه‌ فاطمة‌ زهرا همه‌ را داره‌ شفاعت‌ ميكنه‌. يك‌ نفر مي‌آد ميگه‌ بي‌بي‌ من‌ يك‌ حقي‌ به‌ يكي‌ از فرزندان‌ تو دارم‌. من‌ را هم‌ شفاعت‌ كن‌. حضرت‌ مي‌فرمايد تو چه‌ حقي‌ داري‌؟ معلومه‌ يك‌ آدمي‌ است‌ كه‌ هيچ‌ حقي‌ نداره‌. ميگه‌ من‌ در فلان‌ شهر در فلان‌ محل‌ يك‌ خانه‌اي‌ داشتم‌ ديوارش‌ بلند بود و اين‌ سايه‌ انداخته‌ بود توي‌ كوچه‌ و خيابان‌. يكي‌ از فرزندانت‌ يكي‌ دو ساعت‌ يا نيم‌ ساعت‌ يا كمتر يا زيادتر، آمد زير ساية‌ ديوار من‌ توي‌ كوچه‌ نشست‌. من‌ حق‌ دارم‌. حضرت‌ زهرا شفاعتش‌ ميكنه‌. ببينيد معناي‌ شفاعت‌ كبري‌ و ارتباط‌ آخه‌ ضعيفتر از اين‌ ارتباط‌ ديگه‌ نميشه‌، و ارتباط‌ با فاطمة‌ اطهر چقدر اهميت‌ داره‌.

 و لذا يكي‌ از تفاسير اين‌ كلمه‌، كوثر حوضي‌ است‌ كه‌ در بهشته‌. و در او آب‌ كوثر جمع‌ ميشه‌. اسمش‌ كوثره‌. يكي‌ ديگه‌ از اسامي‌ كه‌ اينهايي‌ كه‌ عرض‌ مي‌كنم‌ توي‌ روايات‌ ما هست‌. يك‌ نهري‌ است‌ در بهشت‌ كه‌ اين‌ نهر كوثره‌. و ظاهر آيه‌ به‌ خود فاطمة‌ زهرا بر ميگرده‌. چون‌ ان‌ شانئك‌ هو الابتر ديشب‌ توضيح‌ دادم‌. و يكي‌ از معاني‌ و تفاسير شيعه‌ هم‌ ميگه‌ كه‌ كثرت‌ نفس‌. حالا ما روي‌ همان‌ دو يا سه‌ روايت‌ يا سه‌ تفسيري‌ كه‌ عرض‌ كردم‌ بحث‌ مي‌كنيم‌. فاطمة‌ زهرا كوثره‌. يعني‌ وجودش‌ خير كثيره‌. من‌ ديشب‌ گفتم‌ كه‌ سورة‌ كوثر در ميان‌ سوره‌هاي‌ قرآن‌ كوتاهترين‌ سوره‌هاست‌ ولي‌ پرمحتواترين‌ و معجزه‌آميزترين‌ سوره‌هاست‌ كه‌ دانشمندان‌ ادبي‌ مطالبي‌ بحث‌ كردند. من‌ در اين‌ كتاب‌ دو مقاله‌ يك‌ مقداري‌، خيلي‌ مختصر شرح‌ دادم‌. كه‌ اين‌ سوره‌ با حجم‌ كوچك‌، همينطوري‌ كه‌ فاطمة‌ زهرا با اين‌ سن‌ كم‌، آخه‌ هيجده‌ سال‌ بيشتر نوشتند عمر فاطمة‌ زهرا، كه‌ ديشب‌ گفتم‌ اف‌ بر اين‌ دنيا عايشه‌ هشتاد سال‌ توي‌ دنيا عمر كنه‌، فاطمة‌ زهرا هيجده‌ سال‌. عايشه‌ همه‌ جا خوش‌ و خرم‌ باشه‌ ولي‌ فاطمة‌ زهرا جزء بكائين‌ دنيا باشه‌. اين‌ مسئله‌ در اين‌ دنيا جبران‌ نميشه‌ مگر با ظهور حضرت‌ بقية‌ الله‌ ارواحنا فداه‌.

 لذا اول‌ كاري‌ كه‌ حضرت‌ ميكنه‌، يكي‌ اشاره‌ به‌ شهادت‌ حضرت‌ سيد الشهدا مي‌فرمايد الا يا اهل‌ العالم‌ ان‌ جدي‌ الحسين‌ قتلوها عطشانا. جدم‌ حسين‌ را با لبهاي‌ تشنه‌ كشتند. و يكي‌ هم‌ مي‌آد در مدينه‌ و عملي‌ انجام‌ ميده‌ كه‌ شنيديد كه‌ دل‌ شيعه‌ يك‌ مقداري‌ خشنود بشه‌. حضرت‌ جواد در سنين‌ خردسالي‌ از نظر حجم‌ بدني‌ هست‌، شايد دو ساله‌ بودند. دستها را گذاشتند روي‌ زمين‌ و به‌ آسمان‌ نگاه‌ مي‌كنند، اشك‌ از گوشه‌هاي‌ چشمهايشون‌ جاريه‌. حضرت‌ رضا فرمودند فرزندم‌ چرا گريه‌ مي‌كني‌؟ عرض‌ كرد يادم‌ آمد از مصائبي‌ كه‌ بر مادرم‌ زهرا متوجه‌ شده‌. امام‌ است‌ مي‌بيند، فرمود به‌ خدا قسم‌ اين‌ جمله‌ را مي‌خواستم‌ بگم‌، اينها را از قبر بيرون‌ مي‌آورم‌، به‌ دارشون‌ مي‌آويزم‌، آتششون‌ مي‌زنم‌. اين‌ عجيبه‌ها از امام‌ جواد. و اين‌ كار را حضرت‌ بقية‌ الله‌ خواهد كرد. كوثر معناي‌ عجيبي‌ داره‌. يعني‌ اين‌ خير كثيري‌ كه‌ در مقابل‌ آن‌ ناراحتيهايي‌ كه‌ مي‌خواد بني‌ اميه‌، يك‌ روز پيغمبر اكرم‌ آمدند مسجد ديدند حضرت‌ محزونه‌. عرض‌ كردند حزن‌ شما براي‌ چيست‌؟ فرمود ديشب‌ در عالم‌ رؤيا ديدم‌ كه‌ بوزينه‌ها، آيه‌ فورا نازل‌ شد و جعلنا الرؤية‌ الا فتنة‌ للناس‌ و شجرة‌ المعلونة‌ في‌ القرآن‌. اين‌ خوابي‌ را كه‌ ما ديشب‌ به‌ تو نشان‌ داديم‌، اين‌ بخاطر امتحان‌ مردمه‌. و لولا انت‌ يا علي‌ لم‌ يعرف‌ المؤمنون‌ بعدي‌. اگر علي‌ تو نبودي‌، فرزندان‌ تو نبود، فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها نبود، مؤمنين‌ بعد از من‌ شناخته‌ نمي‌شدند. چون‌ تمام‌ منافقين‌ در كنار سلمان‌ و ابي‌ ذر و مقداد و عمار و اينها نشسته‌ بودند. همه‌ قيافه‌ها، همه‌ اهل‌ نماز، همه‌ اهل‌ عبادت‌. اگر امتحان‌ پيش‌ بياد انسان‌ شناخته‌ ميشه‌ كه‌ چيكاره‌ است‌. و لولا انت‌ يا علي‌ لم‌ يعرف‌ المؤمنون‌ بعدي‌. و كان‌ بعده‌ هدي‌ من‌ الضلال‌ و نورا من‌ الاماء و حبل‌ الله‌ المتين‌ و صراطه‌ المستقيم‌. خوشحال‌ باشيد كه‌ صراط‌ مستقيم‌ عليست‌. عليست‌ كه‌ بعد از پيغمبر حبل‌ الله‌ المتينه‌. علي‌ است‌ كه‌ بعد از پيغمبر نور است‌ از ظلمت‌ مردم‌ را از ميان‌ ظلمت‌ ميكشه‌ و صراطه‌ المستقيم‌ (قطع‌ صداي‌ نوار)

 پشت‌ سر پيغمبر حركت‌ ميكنه‌ و قاله‌ علي‌ التأويل‌ روي‌ حساب‌ جنگ‌ ميكنه‌، آدم‌ ميكشه‌. فرمود رسول‌ اكرم‌ به‌ عمار سيقتلك‌ فئة‌ الباقيه‌. اي‌ عمار بدان‌ كه‌ تو را فئة‌ يعني‌ جمعيت‌ تجاوزكار مي‌كشندت‌. در جنگ‌ وقتي‌ كه‌ عمار را معاويه‌ كشت‌، خالد بن‌ وليد بود ظاهرا آمد پيش‌ معاويه‌ گفت‌ كه‌ مي‌دوني‌ چه‌ كردي‌؟ عمار كشته‌ شد و اين‌ روايت‌ هم‌ همه‌ شنيده‌اند. گفت‌ ميگيم‌ علي‌ كشته‌دش‌. چرا علي‌ بايد اين‌ پيرمرد را بياره‌ توي‌ جنگ‌ كه‌ كشته‌ بشه‌؟ خوب‌ اگر اينجور باشه‌ پس‌ حضرت‌ حمزه‌ را هم‌ پيغمبر كشته‌. جعفر طيار را هم‌ پيغمبر كشته‌. و صراط‌ المستقيم‌. صراط‌ مستقيم‌ دين‌، پيروي‌ از علي‌ بن‌ ابيطالب‌ و علي‌ بن‌ ابيطالب‌ هم‌ يحزو حزو الرسول‌. پشت‌ سر پيغمبره‌. كوثر معناش‌ اين‌ است‌ كه‌ بازهم‌ دارم‌ وقت‌ نمي‌كنم‌ كه‌ معناي‌ كوثر را خوب‌ براتون‌ شرح‌ بدم‌. كوثر معناش‌ اين‌ است‌ كه‌اي‌ پيغمبر يك‌ دختري‌ بهت‌ داديم‌. اين‌ دختر اينقدر وجودش‌ پر بركته‌، آنقدر پر قيمته‌، آنقدر آينده‌ را اصلاح‌ ميكنه‌ كه‌ يكي‌ از فرزندانش‌، آنهم‌ نهمين‌ پشت‌ از فرزندانش‌ دنيا را پر از عدل‌ و داد ميكنه‌ بعد از آني‌ كه‌ پر از ظلم‌ و جور شده‌ باشه‌. شما يك‌ چيزي‌ مي‌شنويد از دنياي‌ بعد از ظهور. من‌ هر چه‌ بگم‌، البته‌ من‌ مثل‌ بعضي‌ها غلو نمي‌كنم‌ دربارة‌ اينكه‌ دنياي‌ بعد از ظهور مثلا فرض‌ كنيد كرة‌ زمين‌ تغيير ميكنه‌، عوض‌ ميشه‌، از نظر حجم‌، از نظر اندازه‌. نه‌. ولي‌ از نظر پيشرفتهاي‌ علمي‌ آنقدر پيشرفت‌ ميكنه‌ كه‌ شايد از حساب‌ خارج‌ باشه‌ و نمي‌تونيم‌ تصورش‌ را بكنيم‌.

 و شما آقايون‌ يك‌ مطلبي‌ را بهتون‌ بگم‌. بخدا قسم‌ عيبه‌ كه‌ اين‌ همت‌ را در اين‌ زمان‌ نداشته‌ باشيد. يعني‌ بايد بگم‌ هر كس‌ اين‌ همت‌ را نداشته‌ باشه‌ خوابه‌ و يا اينكه‌ اگر خواب‌ نباشه‌ و تحت‌ تأثير هيچ‌ حرفي‌ قرار نگيره‌، اين‌ عرايض‌ ما قرار نگيره‌، خداي‌ نكرده‌ مرده‌ است‌. چون‌ بايد يك‌ تكاني‌ انسان‌ بخوره‌ و آن‌ اينه‌ كه‌ يك‌ مكاشفه‌اي‌ يك‌ شخصي‌ داشت‌، اين‌ را مقدمتا عرض‌ كنم‌، مي‌گفت‌ كه‌ من‌ يك‌ شب‌ گله‌ كردم‌. گفتم‌ خدايا ما چه‌ كرده‌ بوديم‌ كه‌ در اين‌ زمان‌ متولد شديم‌ كه‌ اشكوا اليك‌ فقد نبينا و غيبة‌ امامنا و كثرة‌ عدونا و قلة‌ عددنا و تظاهر الزمان‌ علينا. يك‌ زماني‌ كه‌ پيغمبرمون‌ را نمي‌بينيم‌، امام‌ زمانمون‌ غايبه‌، دشمنمون‌ زياده‌، دوستمون‌ كمه‌، دنيا عليه‌ ما تظاهر ميكنه‌، ما چه‌ كرديم‌ كه‌ در اين‌ زمان‌ واقع‌ شديم‌؟ حالا مفصله‌ جريان‌ كه‌ من‌ هيچوقت‌ هم‌ آن‌ جريان‌ مفصل‌ او را نگفتم‌. تشرفي‌ براش‌ حاصل‌ ميشه‌ يا ارتباطي‌ برقرار ميشه‌ بهش‌ ميگن‌ كه‌ بخاطر اينكه‌ در عالم‌ قبل‌ از اين‌ عالم‌ تو اشتباهاتي‌ داشتي‌ و تو را در اين‌ زمان‌ آوردم‌. حالا اين‌ بحثي‌ داره‌ كه‌ من‌ در كتاب‌ محضر استاد و كتاب‌ عالم‌ عجيب‌ ارواح‌ اين‌ مطلب‌ را توضيح‌ دادم‌. بعد اين‌ شخص‌ ميگه‌ آيا راهي‌ هست‌ كه‌ ما جبران‌ آنجا، آخه‌ دنيا دار جبران‌ گذشته‌ است‌. حتي‌ عالم‌ برزخ‌ هم‌ دار جبران‌ دنياست‌ و در قيامت‌ هم‌ انسان‌ مي‌تونه‌ يك‌ قدري‌ كارهاي‌ دنياش‌ را جبران‌ بكنه‌. گفتند بله‌. با ذكر يونسيه‌، ذكر يونسيه‌ كلمه‌اي‌ است‌ كه‌ حضرت‌ يونس‌، البته‌ به‌ اين‌ شخص‌ گفته‌ بودند، شايد خاصيت‌ اين‌ ذكر فقط‌ اين‌ نباشه‌، يعني‌ براي‌ همه‌ كس‌ نباشه‌، ذكر يونسيه‌ ذكري‌ است‌ كه‌ حضرت‌ يونس‌ وقتي‌ افتاد توي‌ دهن‌ ماهي‌ بخاطر خطائي‌ كه‌، اشتباهي‌ كه‌، يا ترك‌ اولايي‌ كه‌ كرده‌ بود گفت‌ كه‌ لا اله‌ الا انت‌ سبحانك‌ اني‌ كنت‌ من‌ الظالمين‌. قرآن‌ ميگه‌ فاستجبنا له‌. ما براش‌ اجابت‌ كرديم‌ و نجيناه‌ من‌ الغم‌ از غم‌ نجاتش‌ داديم‌ و كذلك‌ ننجي‌ المؤمنين‌. خيلي‌ جالبه‌. ميگه‌ همينطور، قرآن‌ ميگه‌ها، همينطور مؤمنين‌ را نجات‌ مي‌ديم‌ اگر يك‌ غمي‌ براشون‌ پيش‌ آمد. و اين‌ را من‌ براتون‌ توصيه‌ مي‌كنم‌، يك‌ غمي‌ اگر در غير راه‌ گناهه‌، اگر براتون‌ پيش‌ آمد حالا چه‌ مربوط‌ به‌ دنيا باشه‌ چه‌ مربوط‌ به‌ آخرت‌ با گفتن‌ اين‌ ذكر بخصوص‌ در سجده‌، خيلي‌ مؤثره‌، رفع‌ غم‌ ميشه‌. چون‌ صريح‌ قرآنه‌ و كذلك‌ ننجي‌ المؤمنين‌ با اين‌ ذكر شما مي‌تونيد جبران‌ عالم‌ زرت‌ را بكني‌. عالم‌ قبل‌ از اين‌ عالمت‌ را بكني‌. جبران‌ حالا مثلا چطور ميشه‌ حالا جبران‌ كنم‌. مثلا فرض‌ كنيد كه‌ ظهور ميشه‌ براي‌ يك‌ نفر من‌؟ فرموده‌ بودند كه‌ تمام‌ مزاياي‌ بعد از ظهور قبل‌ از ظهور برات‌ بوجود مي‌آد. اين‌ خيلي‌ حرف‌ داره‌. يعني‌ هر چي‌ كه‌ مي‌خواد براي‌ همه‌ باشه‌، براي‌ تو اختصاصي‌، ما آن‌ را قرار ميديم‌. آن‌ چيزي‌ كه‌ من‌ مي‌تونم‌ اينجا براي‌ شما عرض‌ كنم‌ در اين‌ مجلس‌ اينه‌. كه‌ مزاياي‌ بعد از ظهور يقينا اول‌ كاري‌ كه‌ بعد از ظهور انجام‌ ميشه‌ اين‌ است‌ كه‌ انسان‌ بايد تزكية‌ نفس‌ كنه‌، پاك‌ باشه‌. چون‌ در زمان‌ ظهور اگر كسي‌ تزكية‌ نفس‌ نكرده‌ باشه‌ هيچ‌ ارزشي‌ نداره‌. اصلا نمي‌تونه‌ در حكومت‌ امام‌ عصر زندگي‌ بكنه‌. چون‌ عين‌ عالم‌ قيامته‌، عين‌ بهشته‌. بنا بشه‌ يك‌ نفر بخواد بعنوان‌ رياست‌طلبي‌ بخواد بر سر مردم‌ ظلم‌ بكنه‌. خوب‌ بنا شد ظلم‌ از بين‌ بره‌. يملأ الارض‌ قسطا و عدلا. كارهايي‌ كه‌ از يك‌ انسان‌ دور از تزكية‌ نفس‌ بوجود مي‌آد. دقت‌ كنيد. مثلا محبت‌ دنيا داره‌، مردم‌ هم‌ كه‌ حالا همه‌ تسليم‌ امام‌ زمانند. اين‌ آقا ميداني‌ پيدا كرده‌ كه‌ توسعه‌اي‌ به‌ رياستش‌ بده‌، توسعه‌اي‌ مثلا به‌ وسعت‌ املاكش‌ بده‌، هي‌ دزدي‌ بكنه‌، هي‌ تقلب‌ بكنه‌، بخاطر محبت‌ به‌ دنيا، بخاطر حرص‌، به‌ خاطر طمع‌، خلاصه‌ اگر در زمان‌ غيبت‌، در زمان‌ حضور تزكية‌ نفس‌ نكرده‌ باشه‌ توي‌ حكومت‌ امام‌ زمان‌ نمي‌تونه‌ زندگي‌ كنه‌. اول‌ تزكية‌ نفس‌.

 و لذا اگر راهي‌ باشه‌ براي‌ اينكه‌ آن‌ مزايايي‌ بعد از ظهور كه‌ خيلي‌ زياده‌ و متأسفانه‌ كمتر گفته‌ ميشه‌. حتي‌ علائم‌ ظهور زياد گفته‌ ميشه‌ اما عالم‌ بعد از ظهور را، زندگي‌ بعد از ظهور را كمتر گفتند. شايد هم‌ بعضي‌ها ميگن‌ چه‌ فايده‌اي‌ داره‌. حالا كه‌ ظهور نشده‌ ما چي‌ را بگيم‌. اما تمام‌ آن‌ مزايا را خدا خصوصي‌ به‌ شما ميده‌. امامتون‌ را مي‌بينيد، نه‌ براي‌ بيان‌ كردن‌. يك‌ نفري‌ مي‌گفت‌ بنا بود ما در حجر اسماعيل‌ خدمت‌ امام‌ زمان‌ برسيم‌. شرط‌ كردند باهامون‌ كه‌ به‌ شرطي‌ كه‌ نقل‌ نكنيد. آخه‌ به‌ من‌ داشت‌ مي‌گفت‌. چون‌ من‌ مصرم‌ كه‌ نقل‌ بشه‌ هر كس‌ خدمت‌ حضرت‌ ميرسه‌. بعد ايشان‌ گفت‌. گفتم‌ ميداني‌ چرا؟ گفت‌ نه‌. گفتم‌ تو به‌ اين‌ وسيله‌ مي‌خواي‌ يك‌ تفوقي‌ بر ديگران‌ پيدا بكني‌. بگي‌ من‌ كسي‌ هستم‌ كه‌ خدمت‌ امام‌ زمان‌ مي‌رسم‌ و امام‌ زمان‌ را وسيلة‌ شخصيت‌ خودت‌ قرار بدي‌. از اين‌ جهت‌ شرط‌ باهات‌ كردند. اين‌ مسائل‌ بايد معلوم‌ باشه‌.

 و لذا خدمت‌ امام‌ زمان‌ ميرسي‌ در قبل‌ از ظهور. از محضرش‌ استفاده‌ ميكني‌، اينهايي‌ كه‌ ميگم‌ خدا ميدونه‌ مثل‌ روز برام‌ روشنه‌. از حتي‌ سلامتي‌، با همة‌ اين‌ دودهايي‌ كه‌ توي‌ شهر تهران‌ و خدمتتون‌ عرض‌ شود كه‌ آلودگي‌ هوا و مسئلة‌ محيط‌ زيست‌ و اينها هست‌، خدا از تو دفع‌ ميكنه‌ همانطوري‌ كه‌ از خود حضرت‌ وليعصر صلواة‌ الله‌ عليه‌ دفع‌ ميكنه‌. از نعمت‌ فراوان‌ و از بركت‌ فراوان‌ برخوردار ميشي‌ و تمام‌ مزاياي‌ بعد از ظهور را بالاخره‌ دارا هستي‌.

 اما آن‌ اندازه‌ كه‌ من‌ مي‌تونم‌ بگم‌ راهش‌ چيه‌ يقينا و صددرصد اول‌ قدمش‌ تزكية‌ نفسه‌. بايد انسان‌ خودش‌ را پاك‌ كنه‌. هواي‌ نفس‌ برش‌ مسلط‌ نباشه‌. قد افلح‌ من‌ زكاها و قد خاب‌ من‌ دساها.

 شب‌ شهادت‌ حضرت‌ زهراست‌. بيشتر از اين‌ وقتتون‌ را نگيرم‌. اميدوارم‌ كه‌ همة‌ ما آينة‌ قلبمون‌ آنچنون‌ براق‌ و زلال‌ بشه‌ و آنقدر بفهميم‌ كه‌ اين‌ آينة‌ قلب‌ را در مقابل‌ سيماي‌ مقدس‌ خاندان‌ عصمت‌ قرار بديم‌، و وجه‌ الله‌ الاكبر سيمايش‌ توي‌ قلبمون‌ منعكس‌ بشه‌ و بخصوص‌ وجه‌ الله‌ الاكبر فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليه‌ كه‌ جانمون‌ به‌ قربانش‌. جان‌ ما كه‌ لياقت‌ نداره‌. پيغمبر فرمود فداها ابوها. پدرش‌ به‌ قربانش‌. پيغمبر دستش‌ را مي‌بوسيد. مي‌فرمود بوي‌ بهشت‌ را ازش‌ استشمام‌ مي‌كنم‌. يعني‌ وقتي‌ مي‌آم‌ كنار فاطمه‌ متوجه‌ بهشت‌ و مردمان‌ بهشتي‌ و آنهم‌ نه‌ در سطح‌ پائين‌، در سطح‌ بالا ميشم‌. پيغمبر اكرم‌ عشق‌ به‌ فاطمه‌ مي‌ورزيد. لذا به‌ او اجازه‌ نداد كه‌ بيشتر از هفتاد و پنج‌ روز، نودو پنج‌ روز در دنيا بماند.

 پيغمبر اكرم‌ در بستر افتاده‌. اصحاب‌ دورش‌ نشستند. كنار بستر پيغمبر نزاع‌ كردند. نگذاشتند وصيت‌ كنه‌. پيغمبر همه‌ را بيرون‌ كرد از خانه‌ بعد فاطمة‌ زهرا از پشت‌ پرده‌ آمد پائين‌ پاي‌ پيغمبر نشست‌. اشك‌ ميريزه‌ گريه‌ ميكنه‌. پيغمبر چشمهايش‌ را باز كرد، صداش‌ زد. بيا در گوشت‌ يك‌ چيزي‌ بگم‌. علي‌ و امام‌ حسن‌ و امام‌ حسين‌ و فرزندان‌ فاطمة‌ زهرا و اينها هم‌ دارند نگاه‌ مي‌كنند. خيلي‌ خودماني‌ها بودند. ديدند يك‌ جمله‌اي‌ پيغمبر فرمود. فاطمة‌ زهرا تبسمي‌ كرد، اشكش‌ را پاك‌ كرد، راحت‌ نشست‌، عرض‌ كردند بي‌بي‌ چه‌ فرمود پيغمبر؟ فرمود كه‌ پدرم‌ به‌ من‌ فرمود كه‌ اول‌ كسي‌ كه‌ از اهل‌ بيت‌ من‌ به‌ من‌ ملحق‌ ميشه‌ تو هستي‌. فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها در ميان‌ بستر افتاده‌، آن‌ دو نفر آمدند خدمت‌ امير المؤمنين‌. همه‌ با هم‌ نشستند صحبت‌ كردند كه‌ بده‌ يك‌ دختر از پيغمبر مانده‌ از نظر اجتماعي‌ خوب‌ نيست‌. و الا آنها بدي‌ نمي‌فهميدند كه‌ او با ناله‌ و ناراحتي‌ و لعنت‌ و نفرين‌ بر ما از دار دنيا بره‌. بريم‌ ازش‌ رضايت‌ بگيريم‌. آمدند از علي‌ بن‌ ابيطالب‌ اجازه‌ گرفتند. آمدند كنار بستر فاطمة‌ زهرا نشستند. فاطمه‌ سلام‌ الله‌ عليها رويش‌ را از آنها گردوند. با آنكه‌ طبق‌ آنچه‌ كه‌ من‌ تحقيق‌ كردم‌ پرده‌اي‌ بوده‌ كه‌ مستقيم‌ هم‌ نبوده‌. آنها هم‌ شايد فاطمة‌ زهرا را نمي‌ديدند. اما مي‌خواست‌ به‌ آنطرف‌ پرده‌، كساني‌ كه‌ اطرافش‌ هستند بفهمانه‌ كه‌ من‌ از اينها متنفرم‌. بعد فرمود شما شنيديد از پدرم‌ كه‌ پدرم‌ فرمود فاطمه‌ پارة‌ تن‌ منه‌. كسي‌ كه‌ فاطمه‌ را اذيت‌ كنه‌ مرا اذيت‌ كرده‌. گفتند خدا را شاهد ميگيريم‌ كه‌ اين‌ را شنيديم‌. فرمود خدايا تو شاهد باش‌ اين‌ دو نفر مرا اذيت‌ كردند، اين‌ دو نفر مرا آزار دادند. اسم‌ اولي‌ را برد فرمود بعد از هر نماز تو را نفرين‌ مي‌كنم‌، دومي‌ گفت‌ بلند شو بريم‌ بگذار يك‌ زن‌ هم‌ از ميان‌ زنها از ما راضي‌ نباشه‌. لعنت‌ بر تو باد و بر پيروان‌ تو، بر كساني‌ كه‌ مثل‌ تو فكر مي‌كنند. فاطمة‌ زهرا يك‌ زن‌ معموليست‌؟ مثل‌ امشبي‌ شايد شب‌ آخر عمر فاطمة‌ زهراست‌. دوستان‌ لابد دوست‌ دارند چراغها خاموش‌ بشه‌ حال‌ عزاي‌ بهتري‌ پيدا كنند. مانعي‌ نداره‌. اميدواريم‌ خداي‌ تعالي‌ امشب‌، امشب‌ گذرنامة‌ ما را براي‌ ورود به‌ بهشت‌ براي‌ ورود به‌ معنويات‌، براي‌ ورود به‌ مقام‌ خليفة‌ اللهي‌ امضاء بكنه‌. اميدواريم‌ ما را امشب‌ به‌ خاطر فاطمة‌ زهرا از ياران‌ خوب‌ امام‌ زمان‌ قرار بده‌. اين‌ چشمهامون‌، اين‌ گوشهامون‌ را بخاطر فاطمة‌ زهرا لايق‌ ملاقات‌ حضرت‌ بقية‌ الله‌ و شنيدن‌ صداي‌ عزيز آن‌ حضرت‌ قرار بده‌. قلبمون‌ را بخاطر فاطمة‌ زهرا مملو از محبت‌ حجة‌ ابن‌ الحسن‌ و معرفت‌ آن‌ حضرت‌ قرار بده‌. امشب‌ شب‌ آخر عمر فاطمه‌ است‌. بيائيد بريم‌ كنار بستر فاطمه‌ شايد ما را راه‌ بدهند. شايد امشب‌ علي‌ بن‌ ابيطالبي‌ كه‌ اولي‌ و دومي‌ را راه‌ ميده‌ براي‌ عيادت‌ فاطمه‌، ما را هم‌ راه‌ خواهد داد. بريم‌ كنار بستر فاطمة‌ اطهر بنشينيم‌. بي‌بي‌ اين‌ جمع‌ براي‌ تو گريه‌ مي‌كنند. اين‌ جمع‌ از اهل‌ بيت‌ پيغمبر شنيده‌اند كه‌ شما را پهلويت‌ را شكسته‌اند، سيلي‌ به‌ صورتت‌ زدند، بازويت‌ را شكستند، و الاّ تو كه‌ به‌ فرزندانت‌ لااقل‌ نشان‌ نمي‌دادي‌ كه‌ چه‌ بر سرت‌ آمده‌. از كلمات‌ حضرت‌ مجتبي‌ در مجمعي‌ كه‌ به‌ وجود آمده‌ استفاده‌ ميشه‌ وقتي‌ كه‌ دومي‌ به‌ قنفذ گفت‌ دست‌ زهرا را كوتاه‌ كن‌، نميدونم‌ ديديد بعضي‌ها مي‌خوان‌ در اول‌ هر كاري‌، خودشيريني‌ كنند و خودشون‌ را وابسته‌ كنند و جائي‌ براي‌ خودشون‌ باز كنند؟ او وقتي‌ كه‌ با غلاف‌ شمشير بوده‌، با هر چي‌ بوده‌ به‌ بازوي‌ فاطمة‌ زهرا زد، ميدونيد بقيه‌ چه‌ كردند؟ بقيه‌ هم‌ ريختند، حدود چهل‌ نفر بودند، فاطمه‌ را زدند كه‌ امام‌ مجتبي‌ به‌ مغيره‌ ميگه‌ تو هم‌ مادر مرا كتك‌ زدي‌.

 خدايا به‌ آبروي‌ فاطمة‌ زهرا حالا ديگه‌ فرج‌ مولاي‌ ما امام‌ زمان‌ را برسان‌. الهي‌ آمين‌. ما را از بهترين‌ يارانش‌ قرار بده‌. الهي‌ آمين‌. خدايا به‌ آبروي‌ حجة‌ ابن‌ الحسن‌ موانع‌ راهمون‌ را به‌ كمالات‌ برطرف‌ بفرما. الهي‌ آمين‌.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *