۸ جمادی الثانی ۱۴۲۶ قمری – ۲۴ تیر ۱۳۸۴ شمسی – فضائل حضرت زهرا (سلام الله علیها) و ارتباط ایشان با شب قدر

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله و صلی الله علی رسول الله  و علی آله آل الله لاسیما علی بقیة الله روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و اللعنة الدائمة علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم انّ ربّک یقضی بینهم بحکمه و هو العزیز العلیم  و توكّل علی الله انك علی الحقّ المبین (آیه ۷۸ سوره مبارکه نمل).

ایّامی است كه تعلّق شدیدی به حضرت فاطمه ی اطهر سلام الله علیها دارد. در گذشته به نقلِ بزرگان دین و مورخین شهادت آن حضرت در چهل و پنج روز بعد از وفات پیغمبر وهفتاد  وپنج روز بعد از وفات آن حضرت و نود و پنج روز بعد از رحلت رسول اكرم مورخیّن نوشته اند. و در آینده میلاد مسعود فاطمه ی زهرا را در پیش داریم كه ان شاءاللّه بهره های كافی و كاملی از این میلاد مبارك خواهیم برد. روایتی دیدم كه پیغمبراكرم و یا هر یك از ائمه – درپرانتز عرض كنم كه اگر روایتی از یكی از ائمه اطهار علیهم السلام نقل شد و شما نسبت به پیغمبراكرم دادید درست است و اشكالی ندارد. چون بالاخره ائمه اطهار علیهم الصلوة و السلام همه شان راویان احادیثی كه از پیغمبر باید نقل شود بودند. فرمود: من ادرك فاطمه فقد ادرك لیلة القدر (بحار الأنوار 42: 105). كسی كه فاطمه را درك كند، بفهمد، بشناسد، شب قدر را درك كرده و شناخته است. درباره ی این حدیث یك مقداری امروز صحبت می كنم و انشاءاللّه برای شما دوستان هم تحكیم اعتقاداتتان به وجود مقدس فاطمه ی زهرا باشد و هم از نظر اخلاقی و تزكیه نفس بتوانید از این وجود مقدس بهره بردارید. بحث این كلاس امروز بسیار بحثِ پرمعنا و پرمحتواست. در شهرهای مختلف كه الان صدای مرا می شنوند خوب با دقّت این مطلب را و این بحث را یاد بگیرند چون ممكن است به خاطر كمالاتشان به خاطر رشد فكریشان مورد امتحان واقع شوند.  اگر یادتان باشد و مكرّر من در عرایضم در بحثهایی كه در شبهای قدر داشته ام عرض كرده ام كه در شب قدر قرآن نازل شده این معنا را قرآن در دو جا بیان كرده یكی در سوره ی قدر. اگر چه در سوره قدر اسم قرآن برده نشده و با ضمیری كه همه ی مفسرین و ائمه اطهار علیهم الصلاة و السلام توضیح داده اند. که «انّا انزلناه فی لیلة القدر» این ضمیر«انزلناه» را به قرآن برگردانده اند. ولی در سوره ی دخان خدای تعالی می فرماید: « كتاب مبین»، آنجا هم كلمه ی قرآن گفته نشده، ولی یك مقدار روشنتر است. اسم كتاب برده شده،« فیها یفرق كل امر حكیم» این كتاب مبین در شب پربركتی كه بركتش را در سوره ی قدر بیان كرده كه «لیلة القدر خیر من الف شهر»، و در هر دو سوره فرموده است و اشاره دارد كه فیها یفرق كل امر حكیم، در سوره ی قدر هم می فرماید لیلة القدر خیر من الف شهر تنزل الملائكة و الروح، این جدا كردن هر مساله ی بسیار محكم و قطعی را این نحوه كه بوسیله ملائكه و روح كه نازل می شوند تنزل الملائكة و الروح فیها در آن شب، درباره ی مسائل مختلفی كه باید در عالم انجام شود یفرق كل امر حكیم امرا من عندنا، تمام این امور از جانب پروردگار است تنزل الملائكة و الروح فیها باذن ربهم، در سوره ی قدر هم می فرماید همه ی اینها با اذن پروردگار و از جانب پروردگار است. من كل  امر، ولی این را بدانید كه سلام هی، همه ی آنچه كه از جانب پروردگار نازل شده تمام سلامتی است، راحتی است، خوشحالی و خوشی است و در آیات زیادی از قرآن خدای تعالی می فرماید كه هر چه بدی به شما می رسد دست آورد خود شماست و هر چه نیكی به شما می رسد از جانب پروردگار است، خدا بشر را خلق نكرده كه در نكبت و ناراحتی او را قرار بدهد، نكبت ها، ناراحتی ها از جانب خود انسان است و دستاورد خود انسان است و انسان خودش برای خودش مشكل درست می كند، اگر در صراط مستقیم حركت كند، راهی را كه خدای تعالی تعیین فرموده در همان راه برود هیچگاه در میانِ دره های  وحشتناك، و دره های پر از جانورها و بیهودگیها و از بین رفتنها قرار نمی گیرد. در این باره من زیاد نمی خواهم صحبت كنم. این دو آیه و دو سوره را با یكدیگر خواستم تطبیق بدهم. شب قدر آن شبی بود كه قرآن نازل شد، چرا قرآن نازل شد؟ ایا قرآن بر پیغمبراكرم نازل شده یا بر ما نازل شده، و یا بر جهان هستی نازل شده؟ اگر یادتان باشد حقیقت قرآن كه معلوماتی است كه منشعب شده از ذات مقدس پروردگار -كه او علم محض است- بر قلب پیغمبر در ابتدای خلق و در وقتی كه خدای تعالی به وسیله ی انوارِ مقدسه ی خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام كه در راس آنها رسول اكرم بود بر عالم هستی، آن وقتی كه عالم هستی را خلق كرد و خلقتِ اصلی و اوّلیه تمام شد شبِ قدر قرار داد. شب قدر یعنی هر چیزی در جای خودش قرار بگیرد نظام عالم بر پا شود، نظم جهان هستی آنچنان كه خدا دوست  دارد مقرّر گردد. این همه كهكشانها، این همه عوالم خلقت همه در كنار هم، منظم، بدون كوچكترین فسادی قرار بگیرد. وقتی كه خدای تعالی همه ی موجودات را خلق كرد اندازه گیری كرد، اندازه گیری معنایش اینست كه خورشید در فاصله ی بین زمین در چه اندازه فاصله قرار بگیرد تا كره ی زمین دارای حیات بشود و بشر بتواند در آن زندگی كند. این را از باب مَثل عرض كردم باید شب و روز داشته باشد که  در آن وقتی كه خدا این تقدیر را انجام داد در كره ی زمین شب بیست و سوم ماه رمضان در محاسباتی كه بعداً به وجود آمد بود.لذا سالگرد آن شب پر اهمیت را ما هر سال  در ماه رمضان داریم و خواهی نخواهی در پرتو آن شب قدر اوّل یك فوائدی هم نصیب ما در میلیونها و میلیاردها سال بعد خواهد شد و بسیار این فوائد در مقابل عالم هستی كوچك است. شما فكر نكنید كه شب قدر را خدا فقط برای من و شما خلق كرده در كره ی زمین، همانطوری كه خورشید وقتی نور می دهد اگر هوا ابر باشد ما فكر می كنیم خورشید پشت ابر است و حال آنكه ما پشت ابریم، خورشید تمام منظومه ی شمسی را دارد نور می دهد او پشت ابر نیست. ما پشت ابریم، همین طور ممكن است ما فكر كنیم كه شب قدر را خدا فقط برای ما قرار داده، و این آیات فقط برای ما نازل شده. این اشاره ای بود برای اینكه این فكر را از سرمان بیرون كنیم. ولی همانطوری كه خورشید برای هر نفری مفید است، هر وقتی كه نور بدهد مفید است، هر جا كه نور پخش كند مفید است همانطور شب قدر اوّل و شب قدر ماه رمضان 1425 كه گذشت برای ما به همان اندازه مفید است. این یك مطلب علمی بود كه از نظر احادیث و روایات و قرآن لازم بود بیان كنم. و بعد از آن نزول دوم، قرآن در قالب عربی و در قالب زبان عربی نازل شد، پایین آمد كه ما بفهمیم، مردم كره ی زمین هم از این قرآن استفاده كنند و بعد هم كه می دانید به ترتیب وقتی كه پیغمبراكرم مبعوث شدند خدای تعالی در ابتدا به او فرمود و لا تعجل بالقران من قبل ان یقضی الیک  وحیه (آیه ۱۱۴ سوره طه)، قبل از اینكه وحی قرآن به تو برسد عجله نكن و آن را بیان نكن. و لذا گاهی تا چهل روز پیغمبراكرم منتظر می ماند تا یك آیه بر او نازل شود. نه اینكه قرآن را نداند. اینها بحثهایی بود كه در گذشته داشتم. به عنوان مقدمه آنچه را كه عرض كردم این بود كه یادآوری كنم كه در شب قدر چه اتفاقی افتاده و چگونه با فاطمه ی زهرا تطبیق می كند. كه فرمود: من ادرك فاطمه كسی كه درك كند فاطمه را، نه بشناسد، نه آنكه بداند چند سال عمر كرده، نه آنكه بداند پدرش كه بوده و مادرش كه بوده نه آنكه در چه سالی متولد شده و در چه سالی وفات كرده. همانطوری كه شب قدر همیشه هست. شما بدانید آنکه ما عرض كردیم که وقتی نظام عالم را، لیلة القدر را تنظیم می كند و تنظیم كرده، فیها یفرق كل امر حكیم، با حكمتش پروردگار متعال همه ی امور را از هم جدا كرده و در جای خودش قرار داده، وقتی این جمله را گفتیم معنیش این است كه وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها، به وجود آمد خدای تعالی او را خلق كرده، همیشه در كنار عالم خلقت باید فاطمه باشد اگر قوانینی را یك قانون گذار وضع كرد و در یك ساعتی او را مقرر نمود آنكه این قوانین را اجرا می كند، مجری  آن قوانین است. اگر مجری باشد قانون نباشد، اگر قانون باشد مجری نباشد این دو باید با هم باشند اگر از هم جدا شدند یكی بود، یكی نبود هیچگاه نظم به وجود نمی آید. درست است پیغمبراكرم و ائمه اطهار همه شان اینها مجریان قوانین الهی هستند ولی آن كسی كه را كه به عنوان شب قدر تعیین كرده اند و همانطوری كه قوانین آمده و تمام موجودات عالم را منظم كرده، همانطور باید مجری قانون آن كسی كه قانون را اجرا می كند یعنی ماه و ستاره را، خورشید و ماه را در جای خودش قرار می دهد و- در پرانتز باز خدای تعالی خودش قادر بر همه چیز هست ولی ابی الله ان یجری  الامور الا باسبابها (الكافي : 1/183/7)، اسباب تنظیم احكام الهی بر عالم هستی فاطمه ی زهرا سلام الله علیهاست. مجری است، مجری احكام است. حالا شاید -دوستان خوب دقت كنند- حالا شاید یك نفر بگوید شما شیعیان برای یك دختر كه از پیغمبر باقی مانده این ادّعاها را دارید من می خواهم عرض كنم این مطلبی است كه هر عاقلی اگر فكر كند به این مطلب معتقد می شود تا چه رسد كه مسلمان باشد یا شیعه علی بن ابیطالب علیه الصلوة و السلام و آن مطلب اینست : فاطمه ی زهرا طرز تولدش برخلاف تولد همه ی مردم دنیاست. یعنی پیغمبراكرم رفته به معراج، این را برای مسلمانها می گویم همه هم قبول دارند میوه بهشتی خورده، آمده در كره ی زمین، -اینها مورد اتفاق مسلمانهاست- آمده در كره ی زمین دستور دارد كه چهل شبانه روز خودش را پاكتر از آنچه هست در ارتباط با توالد و تناسل قرار دهد، جدای از زن، كسی كه نُه تا زن دارد چهل شب باید جدا باشی البته آن زمان حضرت رسول اكرم كه چهل شب جدا بود تنها حضرت خدیجه زنش بود ولی این استعداد جنسی در او هست، كمال مطلق را دارد. چهل شب باید جدا باشی، یعنی خودت را خوب پاك كنی، هر شب در این چهل شب غذا علی ابن ابی طالب برای او بیاورد. شب آخر باز از طریق ظاهر نباشد. جبرئیل نازل شد، میوه بهشتی آورده این میوه بهشتی خیال نكنید كه میوه های معمولی منتها یك مقدار بهتر، نه! ما همین الان هم معتقدیم كه بهشت در عالم خلقت خلق شده و اعدّت للمتقین، آماده برای اهل تقواست و این برای خدا كاری ندارد. حالا می گوییم که این سالهاست خلق شده، شاید ساختمانش خراب بشود، باران خرابش بكند، اینها مال این دنیای  دنی و پست ماست والاّ همانطوری كه میوه هایش را خدای تعالی می فرماید لم یتغیر، تغییر پیدا نمی كند، آب آنجا مزّه اش عوض نمی شود همان طور ساختمانهایش هم همانگونه است و نعمتهایش هم همانگونه است والاّ آقایان بدانید اگر ما معتقد به بهشت نباشیم، معتقد به نعمتهای بعد از مرگ تا روز قیامت نباشیم چه بخواهیم چه نخواهیم یك آدم پوچی هستیم. بخواهیم كه یك فرد فعّال بگویند آقا! ریاست جمهوری كره ی زمین تا زنده  هستی مال تو، این آدم پوچی هست، به جهت اینکه چقدر انسان زنده است؟ چند روز زنده است؟ می گوییم ما از خدا تعهد گرفته ایم كه صد و ده سال، صد و بیست سال زنده باشیم، باز هم تمام می شود. آخرش هیچی! هر چیزی كه آخرش هیچ باشد آقا تو دارای ثروت فوق العاده ای هستی. خوب مردی چه؟ هیچ! ببینید این كلمه ی هیچ پشت سر همه ی اینها هست. ولی خدا تو را برای هیچ خلق نكرده. برای زندگی ابدی خلق كرده. خالدین فیها ابداً، همیشه خواهی بود و همیشه هم اگر از راه راست بروی به مقصد خوبی خواهی رسید. بین راه یك مشكلاتی دارد، انسان فكر می كند من اگر فرض كنید یك آدم باتقوایی شدم، دست از همه ی گناهان كشیدم و عبادت پروردگار را كردم چقدر مشكل است؟ این مشكل را حلّ كن، تو اگر بخواهی از اینجا به مشهد بروی خوب طبعاً یك مشكلاتی دارد حتی هواپیمایش در فرودگاه اگر تأخیر داشته باشد یك مدتی منتظر بشوی، اعصابت خورد بشود، مشكلات در راه هست. امّا اگر رسیدی به جایی كه دیدی این صاحب خانه، آن جایی كه تو می خواهی مقرّراً، دارالقرار توست می خواهی آنجا بمانی، ببینی سر راهت، در بیابان، من عرض كردم یك وقتی یك دهی ما را دعوت كرده بودند، در خارج ده یك كیلومتر تقریباً مانده بود به آن ده كه می خواستم پیاده بقیّه را برویم حدوداً شاید سی تا گوسفند آنطوری كه نقل می كردند، من نشمردم، جلوی پای ما كشتند. حالا اگر انسان اینقدر بی عقل باشد بگوید این مردم من را می برند در  ده، مرا می اندازند در گودال آتش، و آنجا من را می سوزانند! این علامت چه هست؟علامت بی عقلیت هست. آقا این همه از تو احترام كردند. خدای تعالی در این قنطره در این راه رفتنت به آخرت که دنیا باشد گلها همه رنگ هر چه تو تصور کنی سر راهت ریخته ؛ این بی عقلی نیست که آدم بگوید خدا می خواهد مرا به بهشت نبرد احترامم نکند ! به خدایی خدا قسم ! به جان فاطمه اش قسم ! که خدای تعالی دوست ندارد که یک نفر از افراد بشر به جهنم بروند . همه را مورد  رحمت خودش قرار داده، جهنمیها خودشان خودشان را جهنمی می كنند. یعنی نه اینکه با گناهان مختلف با عقاید باطل – چند روز بنشین خیلی راحت عقائدت را درست کن شیعه علی محسوب بشو من تعهد می دهم – شاید بگویید تو را از کجا پیدایت کنیم روز قیامت ؟! – عرض می کنم خدا تعهد داده ، خدا را که باید پیدا بکنی ، خدا تعهد داده تو تقوی داشته باش ببین تو را به بهشت می بریم  یا نه! « لأغوینّهم اجمعین » شیطان گفت همه را اغوا می کنم « الا عبادک منهم المخلصین » مگر بندگان پاکت را .

بنده پاک چه خصوصیتی دارد ؟  بنده پاک ؛ «إن المتقین فی جنات و عیون » (آیه ۱۵ سوره ذاریات) اینها وعده های الهیست.روز قیامت كه می شود یك نفر آنقدر بد است كه دارند می برندش جهنم، می گوید خدایا من در دنیا بودم به امید عفو تو گناه می كردم، خدای تعالی می فرماید ای ملائكه من! این دروغ می گوید، در دنیا اصلاً به یاد ما نبود، باور نمی كرد اصلا بهشتی باشد، مهربانی ما را باور نمی كرد، امّا برای همین حرفش ببریدش به بهشت. خیلی عجیب است! حضرت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها این مجری تمامِ قوانین و احكام الهی است در ماسوی الله. چون ابی الله  ان یجری الامور الا باسبابها. بنابراین یك خدای تعالی به رسول اكرم در معجزه آمیزتر از همه ی سوره های قرآن – چون سوره ی كوثر اعجازش از همه ی آیات قرآن بیشتر است. و كوچكترین سوره ها و بزرگترین حقیقت می فرماید: انّا اعطیناك الكوثر، ای پیغمبر ما به تو كوثر دادیم. تفسیر قرآن در دست همه است، صوفی تفسیر می كند، فیلسوف تفسیر می كند، فقیه تفسیر می كنند، سنّی هم تفسیر می كند، شیعه هم تفسیر می كند. ولی امام معصوم، امام معصوم هم حتّی به تفسیر هم نیازی نیست وقتی که می گوید انّا اعطیناك الكوثر آخرش این جمله را امام فرمود كه تفسیر می كند انّ شانئك هو الابتر، دشمن تو او مقطوع النسل است، تو نسل داری، نسل پیغمبر كه بود؟ چرا پیغمبر با داشتن نُه تا زن یك فرزند بیشتر از او باقی نماند؟ برای اینكه ان شانئك هو الابتر، كوثر را تفسیر بكند. خوب می فهمید این مطلب را؟ طبعاً از این واضحتر نمی شود گفت، انّا اعطیناك الكوثر، ای پیغمبر! ما،  وقتی كه یك نفر یك چیز بزرگی به یك كسی هدیه می دهد با ما عنوانش می كند. والاّ اگر چیز كوچكی به كسی هدیه بدهد ما و اعطیناك و این حرفها ندارد. یك: انّا، دو: اعطیناك، از عطا می آید، از لطف می آید در مقابل كاری كه كردی نیست، عطیه است، هدیه است. سوم: كلمه ی كوثر را خدای تعالی روی این چیزی كه به پیغمبر داده اطلاق كرده، كوثر را ترجمه اش را همه می توانید از روایات و كتاب لغت پیدا كنید. كوثر به معنای كثیر است. كثیر چیزی كه خدا با این مقدمه عطا كرده به پیغمبر، شرّ كسی یقیناً نیست، شرّ زیادی نیست، چیز معمولی زیادی هم نیست. باید حتما خیر كثیر باشد و این طور هم تفسیر كرده اند و در یك آیه ی قرآن می فرماید:« و من یؤت الحكمه فقد اوتی خیراً كثیرا» (آیه ۲۶۹ سوره بقره) كسی كه حكمت به او داده بشود خیر كثیر داده شده، پس معلوم است خیر كثیر حكمت است. حكمت یعنی شناختن حقایق و آن هم جمیع حقایق كه خدا به پیغمبر داده و این همان معلوماتی است كه خدای تعالی در روز اول وقتی كه پیغمبر را خلق فرمود به او عنایت كرد. ببینید در واقع فاطمه ی زهرا سلام الله علیها آن معلوماتی است كه حضرت رسول اكرم از ذات مقدس پروردگار دریافت كرده. لازمه ی این علم و حكمت چه هست؟ لازمه ی این علم و حكمت چه هست؟ صلّ لربّك، تقاضای رحمت خاصه را از خدا بكن. نماز دو ركعت خواندن شاید در ضمنش بوده ولی این منظور نیست. صلّ،  رحمت كه من گفتم در یك بحث مفصلی – من این بحثها را دیگر انشاءاللّه كم كم تمامش می كنم و این جلسه هم شاید دوامی نداشته باشد ولی همانها را دارم جمع و جور می كنم.- صلّ لربك، دو جمله یكی طلب رحمت از پروردگار است. رحمت خاصّه، گفتم رحمت عام رحمان است، رحمت خاص رحیم است، رحمت خاص الخاص صلوات است. صل لربك، كلمه ی لربك ای پیغمبر برای آنكه تو را ساخته و تربیتت كرده، مرّبی تو بوده، وانحر، وانحر را تفسیر كرده اند حالا همانی كه اكثراً تفسیر كرده اند كه قربانی كن. حالا تفاسیر مختلف را نمی  توانم وقت نیست عرض کنم. یعنی بزرگترین حیوان حلال گوشت را در راه خدا نحر كن. نگفت واذبح، ذبح كن كه بگوییم گوسفند را هم شامل می شود، نحر مخصوص شتر است. وانحر، ان شانئك هو الابتر، یكی سوره ی قدر را همیشه در نمازهایتان ولو در یك ركعت بخوانید یكی هم سوره ی كوثر را. شما مرتبط می شوید با حكمت الهی، این دو سوره خیلی مهم است. هر  دویش هم مربوط به فاطمه ی زهراست. یعنی یكی  اشاره به مجری شب قدر است یكی معرّفی شب قدر است. خوب فاطمه ی زهرا را شناختید؟ اگر بشناسید شب قدر را می شناسید. اگر بشناسید همه ی حقایق را می شناسید. می بینید فاطمه ی اطهر تا ما می گوییم فاطمه فكر می كنید یك دختر خانم هجده ساله ای كه پهلویش را شكستند و از بین بردندش. تمام! خدا ما را نمی آمرزد با این فكر. فاطمه ی زهرا آن روح مقدسی است که ببینید در تولد بدن ظاهریش كه چون لباسی است برای حضرت زهرا آن هم در آن هجده سالی كه در دنیا بوده است، برای تولدش كه چون ما اهل ظاهر هستیم میوه بهشتی است. جدا بودن از خدیجه، غذای خاصّ كه باصطلاح بدن انسان است، فرقی نمی كند بدن انسان باید از نطفه بوجود بیاید این هم نباید از همین دنیای دنی باشد. و بعد هم پیغمبراكرم – من زیاد نمی توانم زیر بار این حرفها بروم همه را قبول دارم،فذره  فی بقعة الامکان  ولی اینكه- فاطمه از پیغمبر جدا شد، در فراق پیغمبر فاطمه ی زهرا گریه می كرد، جزء بكّائین شد. مردم مدینه را به عذاب در آورده بود بس كه گریه می كرد، اگر هم گریه می كرد چرا در این دنیا مانده، برای این بود. یك دانشمند بسیار بزرگی را – نمی توانم مثال بزنم، گفت خاك بر فرق من و تمثیل من، یك دانشمند بسیار بزرگی را – بگیرند در یك اتاق تنگ و تاریكش بكنند، یك عده ابله هم انجا باشند اذیتش كنند، ابله، خدا رحمت كند یكی از دوستان را به زندان برده بودند مرد فاضلی بود می گفت نمی دانی چه گذشت بر من در آن اتاق مثلا یك ساعت خوابیدی، استراحت كردی. گفت: نه! استراحت نبود، هم اطاقیهای ما یكی شان می گفت من مامانم را كشته ام! یكی دیگر می گفت من همسرم را ده تا چاقو زدم! یك آدم های عجیب و غریبی كنار ما بودند به هیچ وجه  مرا درك نمی كردند كه آخر یك چیزهایی از من بپرسید، استفاده كنید از من. اینجا است كه می گوید من ادرك فاطمه، ما  فاطمه ی زهرا را درك نمی كنیم. خیال می كنید اولی و دومی فاطمه ی زهرا را درك می كردند، ابله تر از اینها كسی بود در عالم؟ شما فكر می كنید حتی سلمان فاطمه ی زهرا را درك می كرد آن طوری  كه باید درك كند. بعد از سالها آمدند  ابا ذر و سلمان خدمت علی بن ابیطالب، كه  یا علی خودت را به ما معرفی كن، به نورانیّت.-یك قدم از ما بالاتر- به نورانیت معرفی كن. درجه دهم ایمان از این جهت بودند كه از ما بالاتر بودند. حالا آیا درك فاطمه می شود؟ خدای تعالی فاطمه را شناخت، فاطمه خدا را شناخت، و فاطمه پیغمبر و علی بن ابیطالب را شناخت. و علی بن ابیطالب و پیغمبر فاطمه را شناختند. به همین دلایلی كه الان از قرآن و مطالب برایتان عرض كردم. ما كجاییم؟! یك فاطمه ای شنیده ایم! ظرف ما، ظرفی كه ما داریم چقدر ظرفیّت دارد، این اندازه ظرفیّت دارد -ببخشید چون صدایم همه جا پخش می شود می ترسم که بعضی برایشان سخت باشد، نتوانند هضم کنند.- فهمی كه، ظرفی كه ما برای فاطمه ی زهرا سلام الله علیها داریم اینست كه سیدة نساء العالمین، اینست كه كوثر بدون توجه به این معنایی كه عرض كردم. اینست كه فاطمه شیعیانش را از جهنّم جدا كرده، امثال اینها، همانهایی كه روی منابر از زبان شیعیان شنیده اید. دشمنان كه هر چه توانستند گفتند. فاطمه زهرا سلام الله علیها همانطوری هم كه قبلا دراین مجلس بود گفتم -یا در مجلس دیگری بود چون گاهی برایم شك می شود در این مجلس گفتم  تكرار نكنم. ولی حالا می گویم اشكالی ندارد- فاطمه ی زهرا سلام الله علیها این نود و پنج روز كه حداكثر بود، در بین مردم بود یك ورقه امتحان بود، این یكی از چیزهاست. تمام مردم كره ی زمین باید امتحان بدهند. روز قیامت كه می شود ورقه های امتحانی از طرف پروردگار به سر مردم می ریزد، دستها بی اختیار حركت می كند. ورقه را بگیرد. یكی دست چپش می رود بالا، یكی دست راستش می رود بالا. خدای تعالی آن روز را روزی قرار داده كه اختیارات را سلب كند چون ما همه مان دروغگوییم. زبانمان را می بندد چون ما از این زبان عادت كرده ایم دروغ بگوییم. زبانمان را می بندد. «فاما من اوتی كتابه بیمینه» (آیه ۱۹ سوره حاقه) اگر اختیار داشت كه همه با دست راست، مگر چپ دستها، گاهی می شود دست چپها بهتر از آنهایی هستند كه راست دستند. از نظر تقوا، اینجا معلوم است كه اختیار از آدم سلب می شود. «فمن اوتی كتابه بیمینه» (آیه ۷۱ سوره اسراء) كتاب می آید به دست راست. و یك عدّه هم هستند كه كتابشان، آن نوشته شان، نامه ی اعمالشان به دست چپشان می افتد. از همانجا می فهمند چكاره هستند. اصحاب الیمین، یك عده اصحاب راستند. یا از یُمن بگیریم، حالا همان طور كه شما در ذهنتان هست. بنابراین اینها وقتی كه روز قیامت می  شود همه ی مردم جمع شدند. یوم الجمع است، یك عدّه با فاطمه ی زهرا می روند در بهشت بدون معطلی، بدون معطلی، حالا یك عدّه شان بدون شفاعت، یعنی شفاعتی لازم ندارند چون خوبند، یك عّده شان با شفاعت فاطمه ی زهرا سلام الله علیها، اول شفیعه است. اول كسی است كه مردم را به بهشت راهنمایی می كنند. در همین دنیا هم همینطور است. عجیب است من هر وقت به این جمله می رسم كه پیغمبراكرم آمد انی وجدت فی بدنی ضعفا، یا ضُعفا، هر دویش درست است. من در بدنم یك ضعفی احساس می كنم. ببینید مربوط به بدن هم فاطمه زهرا  كار دارد. مربوط به روح انسان هم كه مهم كارش است و اهمّ كارش است كار دارد. روحت را بسپار به فاطمه، بدنت را بسپار به فاطمه ی زهرا سلام الله علیها. خدا می داند این را تجربه كردم و تجربه لازم نیست.  بی حیایی است انسان بگوید كلام خدا را، كلام ائمه را تجربه كردم. كه وقتی انسان مریض می شود بگوید یا فاطمه خودم را به تو سپردم. می برندش، عملش می كنند، می برند، می دوزند، خدا می داند كوچكترین ناراحتی برای انسان پیش نمی آید. در سجده ای كه برای خداست می گوید سرت را بگذار صد مرتبه بگو: یا مولاتی یا فاطمة اغیثینی، ای مولای من، ای خانم بزرگواری كه مجریِ احكام الهی هستی اغیثینی، به من پناه بده. اگر روی اعتقاد انسان -همه اش سر ایمان انسان است كه كار گیر است- روی اعتقاد بگو، بلند شو اگر تو از همه ی بدی هایی که به وسیله خودت این بدیها برایت بوجود آمده نجات پیدا نكردی من دارم صریحاً می گویم آب دهن به صورتم بینداز. این فاطمه است. پیغمبر، آقا پیغمبر فكر نكنید یك فرد عادی بوده، بعد از هزار و چهارصد سال هنوز میلیارد مسلمان و بلكه بالاتر دارند بندگی اش را می كنند، اطاعتش را می كنند. این پیغمبر خسته شده،بین  مردم راه رفته، مردم اذیتش كرده اند، سنگ به او زدند، خلاصه اذیّتهایی كه نوشته اند در تاریخ در اثر جهل مردم برای پیغمبراكرم بوجود می آمد كه  فرمود: ما اوذی نبی بمثل ما اوذیت (بحارالانوار، ج 39، ص 56) ، آن چنان كه من اذیّت شدم هیچ پیغمبری اذیّت نشد. خسته شده. لاجد فی بدنی ضعفا، ای فاطمه من در بدنم یك ضعفی احساس می كنم. فاطمه ی زهرا نمی گوید که پدرجان! قربانت بروم؛ چرا اینطوری می شود، بنشیند پای او گریه كند، نه! با كمال بزرگواری، شب قدر است و لیله القدر است و نمودار این یعنی باید بگوییم كه ملكوتِ لیله قدر است این لیله قدر اندازه گیری می كند. نه، پدرم نباید اینطوری باشد. انی اعیذك بالله یا ابتاه من الضعف، من تو را پناهت می دهم، من تو را پناهت می دهم. حالا بیایند دنیا این معنا را بفهمند. تو فاطمه پیغمبر را پناه بدهی به خدا، یعنی من واسطه ی خدا هستم با تو. من كوثری هستم كه خدا به تو عطا كرده، من ملكوت شب قدرم، اعیذك بالله یا ابتاه من الضعف، می دانید چقدر طول كشید از وقتی كه فاطمه پیغمبر را پناه داد به خدا تا وقتی كه نگاهش كرد. شاید یك دقیقه، یك لحظه، فصرت  انظر الیه اذا وجهه یتلألو  كانه البدر فی  لیلة تمامه و کماله، آقایان فكر نكنید رنگ پیغمبر مثلاً پریده بود حالا رنگش به جا آمد. نه! از آن بالاتر، مثل ماه شب چهارده صورتش می درخشید. یك بشّاشیتی پیدا كرده . یك حالی پیغمبراكرم پیدا كرده بود، حال نشاط. این را شما بدانید وقتی آدم خیلی خسته و افسرده و بی حال می شود دوست ندارد كسی دور و برش بیاید می خواهد یك قدری استراحت كند. امّا امام حسن امد حضرت را در بغل گرفت، به به! به فاطمه هم نفرمود كسی نیاید دور و بر من، فاطمه گفت كه پدر بزرگتان زیر آن عبا خوابیده، آنها هم رفتند پیشش، در بغلش، امام حسین آمد رفت در بغلش، علی بن ابیطالب آمد رفت در بلغش، همه  را در بغل گرفت جبرئیل به طمع افتاد از آن بالا كه اجازه بدهید ما هم برویم. كه آیا اجازه می دهید من ششمی شما باشم؟ لكم سادساً؟ برای آنها هدیه آورد، پروردگارتان سلام به شما می رسد یقرئک  السلام و یخصّك، مخصوص شما یك تحیت و اكرامی قرار داده. اجازه بدهید ما هم خدمتتان برسیم. خوب تو جا نمی گیری -به تعبیر ما- بیا، تو هم ملك هستی دیگر، جبرئیل هم كم كسی نیست، خیلی شخصیت است. بین ملائكه همان موقعیتی را دارد كه پیغمبر در بین بشر آن موقعیت را داشت. جبرئیل خیلی مهم است ولی خادمِ خاندان عصمت و طهارت است. افتخار خدمتگزاری را دارد. می گوید وقتی من خلق شدم خدای تعالی از من پرسید تو كه هستی؟ -امتحان است دیگر-، گفت من منم، تو هم تویی! فوراً علی بن ابیطالب آمد فرمود ای جبرئیل این طور صحبت نكن با پروردگارت، بگو من بنده ی تو جبرئیلم. -این ادب را از آن روز خدای تعالی به مردم حتی آموخت- من بنده ی تو جبرئیلم، تو پروردگار و ربّ جلیل منی، اگر این حرف را من نمی زدم لیاقت پیدا نمی كردم كه جبرئیل باشم. جبرئیل هم آمده وارد شده. خوب چه آورده ای جبرئیل؟ اولاً سلام خدا را، تحیّت و اكرام خدا را. سلام خدا خیلی مهم است. وقتی كه پیغمبراكرم از دار دنیا رفت جبرئیل آمد بر فاطمه ی زهرا كه خدای تعالی به تو سلام می رساند. فرمود: او سلام هست، علیك السلام نمی گوییم به خدا، و منه السلام، سلامتی ها از اوست، و الیه یعود السلام و سلام به خود او بر می گردد. دوّم، جبرئیل چه آورده ای؟ خدای تعالی یك كار بسیار مهمی كرده كه ای كاش می توانستم حقیقتش را برایتان بگویم. ولی ظاهرش را می گویم و آن اینست كه انّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا، خدا خواسته، اراده كرده و انجام هم داده. تمام شد كه اهل بیت تو را از همه ی نجاستها و كثافتها و رجس ها پاك كند. لیذهب عنكم الرجس اهل البیت و یطهركم تطهیرا،(سوره احزاب آیه ۳۳) پاكتان می كند. یك پاك كردن خیلی عالی، انشاءاللّه سادات ابی و امی  قدر خودشان را می دانند. اینقدر در نجاستهای دنیا خودشان را نغلطانند و بدانند پاك هستند چون جزء اهل بیت پیغمبرند. یا رسول الله! ما لیاقت این ورقه ی امتحانی  تو را نه ما، نه اهل سنت، نه سایر مردم كره زمین نداشتیم. البته حالا ما با این عرض ارادتمان به فاطمه ی زهرا شاید یكی دو نمره به ما بدهند ولی بقیه صفر و زیر صفر. خدایا به آبروی فاطمه از همین جا عرض ارادتی به آن وجود مقدس می كنیم. السلام علیك یا امّاه یا فاطمة الزهرا، یا بنت رسول اللّه، ای کاش ما تو را درک می کردیم . ای کاش شب قدر را درک می کردیم . ای کاش می فهمیدیم خدا ما را در این دنیا برای چه خلق کرده و چرا آمده ایم . السلام علیک یا فاطمة البتول یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجّهنا و استشفعنا و توسّلنا بک الی الله و قدمناک بین یدی حاجاتنا یا وجیهة عند الله اشفعی لنا عند الله فی الدنیا و الاخره.

  نسئلک اللهم و ندعوک بأعظم اسمائک و بمولاتنا فاطمة الزهراء یا الله  یا الله  یا الله  یا الله  یا الله  یا الله  یا الله  پروردگارا به آبروی حجة ابن الحسن میزبان عزیزمان هر چه زودتر فرجش را نزدیک بفرما . –آمین را بهتر بگویید- خدایا به آبروی آقایمان حجةابن الحسن همه ما را از بهترین اصحاب و یارانش قرار بده . پروردگارا به آبروی آقایمان حجة ابن الحسن توفیق تزکیه نفس به همه مان عنایت بفرما. صراط مستقیم دین را به همه مان عنایت بفرما . امراض روحی مان برطرف بفرما. پروردگارا به آبروی آقایمان حجة ابن الحسن ؛فاطمه اطهر را از ما راضی بفرما . خدایا به آبروی مولایمان امام زمان این مملکت ، کسانی که به این مملکت برای خدا خدمت می کنند زیر سایه امام زمان حفظ بفرما . مرضهای روحیمان شفا مرحمت بفرما . مریض منظور الساعه لباس عافیت بپوشان . امواتمان غریق رحمت بفرما . عاقبتمان ختم به خیر بفرما . و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان. 

 

 

لینک ویدیو در آپارارت : 

کلیک کنید

 

جهت دانلود صوت و یا پخش آنلاین کلیک کنید

 
 
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *