۶ رجب ۱۴۱۲ قمری- معرفت‌ امام‌ عليه‌ السلام‌ اخلاق‌ ۱۱

 اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌.

 الحمد لله‌ رب‌ العالمين‌ و الصلاة‌ و السلام‌ علي‌ اشرف‌ الانبياء و المرسلين‌. سيدنا و نبينا ابو القاسم‌ محمد. (اللهم‌ صل‌ علي‌ محمد و آل‌ محمد و عجل‌ فرجهم‌). و علي‌ آله‌ الطيبين‌ الطاهرين‌ لا سیما علي‌ سيدنا و مولانا حجة‌ ابن‌ الحسن‌ روحي‌ و ارواح‌ العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفداء و اللعنة‌ الدائمة علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الآن‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

 اللهم‌ انا نشكوا اليك‌ فقد نبينا و غيبة‌ ولينا و قلة‌ عددنا.

 قلت‌ عدد. به‌ خدا قسم‌ اگر بدونيد كه‌ چقدر امام‌ زمان‌ غريبه‌! چقدر طرفداران‌ حق‌ قليلند. قدر خودتون‌ را مي‌دونيد كه‌ با يك‌ فكر، با يك‌ نيت‌، چند تا خواب‌ و رؤيا بحمدالله‌ ديده‌ شده‌ كه‌ انشاء الله‌ همة‌ اين‌ جمع‌ از ياران‌ امام‌ زمان‌ هستيد و انشاء الله‌ همه‌ دسته‌جمعي‌ براي‌ استقبالشون‌ خواهيم‌ رفت‌. و انشاء الله‌ آنهايي‌ كه‌ يك‌ خورده‌اي‌ ضعيفند، كوشش‌ كنند كه‌ از قافله‌ عقب‌ نمونند، خوابشون‌ نبره‌، آن‌ روزي‌ كه‌ رجعت‌ شروع‌ ميشه‌ و انه‌ رجعتكم‌ حق‌ لا ريب‌ فيها، رجعت‌ كه‌ شروع‌ ميشه‌ يعني‌ همون‌ ظهور حضرت‌، ظهور حضرت‌ وليعصر كه‌ انجام‌ شد و دنيا پر از عدل‌ و داد شد، يوم‌ لا ينفع‌ نفس‌ ايمانها لم‌ تكن‌ آمنت‌ من‌ قبل‌. ديگه‌ آنجا ايمان‌ كسي‌ به‌ درد نميخوره‌ كه‌ قبلا ايمان‌ نياورده‌ باشه‌. آخه‌ بعضي‌ها هستند كه‌ همج‌ الرعا هستند. حكومت‌ حكومت‌ اسلامي‌ شده‌، همه‌ مسلمانند. حكومت‌ كفر باشه‌ همه‌ كافرند. وقتي‌ امام‌ عصر ارواحنا فداه‌ تشريف‌ مي‌آورد چون‌ دنيا پر از عدل‌ و داد شده‌ و هر كس‌ وابستگي‌ به‌ اين‌ حكومت‌ داشته‌ باشه‌ يك‌ كسي‌ ميشه‌، يك‌ شخصيتي‌ ميشه‌. در حكومت‌ امام‌ زمان‌ صلواة‌ الله‌ عليه‌ اينطور نيست‌. اين‌ آيه‌ ميگه‌ها. لم‌ تكن‌ آمنت‌ من‌ قبل‌ او كسبت‌ ايمانه‌ خيرا. اين‌ كسي‌ كه‌ به‌ اصطلاح‌ قبلا، يعني‌ وقتي‌ كه‌ جنگه‌، چون‌ تقريبا هشت‌ سال‌ طول‌ ميكشه‌ تا عدل‌ و داد برقرار ميشه‌. در اين‌ مدت‌ اگر ايمان‌ نياورده‌ باشه‌ و خيري‌ كسب‌ نكرده‌ باشه‌ ديگه‌ در موقع‌ رجعت‌، بعضي‌ها خيال‌ ميكنند يعني‌ موقع‌ ظهوره‌. نه‌. و ان‌ رجعتكم‌ حق‌ لا ينفع‌ ايمانكم‌. رجعت‌ روز رجعت‌ ديگه‌ خدمتتون‌ عرض‌ شود كه‌، يعني‌ بعد از استقرار حكومت‌، الان‌ خيلي‌ها هستند. در زمان‌ شاه‌ مثلا فرض‌ كنيد كه‌ اصلا با انقلاب‌ اسلامي‌ و همه‌ چيز مخالف‌ بودند، حالا انقلابي‌ حسابي‌ و دو آتشه‌ شدند. اين‌ خوب‌ چون‌ مرجع‌ تقليد، رهبر، رئيس‌ جمهور اينها متوجه‌ نيستند. شايد هم‌ حتي‌ نزديكترين‌ افرادشون‌ همينطوري‌ باشند و بعد هم‌ كلاه‌ سرشون‌ بره‌. اما امام‌ عصر ارواحنا فداه‌ اينطور نيست‌. به‌ واقعيات‌ حكومت‌ ميكنه‌. آنجا اگر كسي‌ يك‌ سر سوزن‌ دغلي‌ داشته‌ باشه‌ توي‌ دلش‌، اين‌ خدمتتون‌ عرض‌ شود كه‌ مطرود ميشه‌. اين‌ باصطلاح‌ يوم‌ لا ينفع‌، ببينيد آيه‌ چي‌ ميگه‌، يوم‌ لا ينفع‌ نفس‌ ايمانها. آن‌ روز هيچكس‌ ايمانش‌ فايده‌ برايش‌ نداره‌. هي‌ ميگه‌ من‌ ايمان‌ دارم‌. ميگه‌ اين‌ بدرد نميخوره‌، مي‌خواستي‌ زودتر ايمان‌ بياري‌. ايمان‌ ما، لم‌ تكن‌ آمنت‌ من‌ قبل‌. ايمانش‌ به‌ دردش‌ نميخوره‌ مگه‌ اينكه‌ قبلا ايمان‌ پيدا كرده‌ باشه‌. لو كسبت‌ ايمانها خيرا.

 پس‌ بنابراين‌ انشاء الله‌ ما كوشش‌ بكنيم‌ كه‌ حتي‌ قبل‌ از ظهور حضرت‌، قبل‌ از، يعني‌ جزء مؤمنين‌ به‌ غيب‌ باشيم‌، كه‌ جزء برادران‌ پيغمبر باشيم‌. پيغمبر اكرم‌، پيغمبر اكرم‌ هيچ‌ كسي‌ را به‌ برادري‌ انتخاب‌ نكرد جز دو كس‌. يكي‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ را كه‌ انت‌ اخي‌ فرمود. يكي‌ هم‌ مؤمنيني‌ كه‌ در زمان‌ غيبت‌ اينها ايمان‌ واقعي‌ آوردند و تزكية‌ نفس‌ كردند و بسوي‌ خدا حركت‌ كردند. اين‌ دو دسته‌.

 خوب‌ اين‌ انشاء الله‌ مقدمه‌اي‌ بود براي‌ اينكه‌ قدر خودتون‌ را بدونيد و كوشش‌ بكنيد كه‌ انشاء الله‌ جزء آنهايي‌ نباشيد كه‌ امام‌ زمان‌ را برنجونيد. يك‌ شخصي‌ ميگفت‌ كه‌ من‌ در عالم‌ رؤيا البته‌، حضرت‌ بقية‌ الله‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ را ديدم‌. ايشان‌ سرشون‌ را گذاشتند روز شانة‌ من‌ و هي‌ گريه‌ مي‌كردند و از دست‌ دوستان‌ بي‌ تقوايشون‌ اشك‌ مي‌ريختند. مي‌گفتند اينها اظهار دوستي‌ به‌ من‌ مي‌كنند ولي‌ غيبت‌ مي‌كنند، تهمت‌ ميزنند. اظهار دوستي‌ به‌ من‌ مي‌كنند ولي‌ بي‌ جهت‌ مردم‌ و دوستان‌ من‌ را امر به‌ بدي‌ مي‌كنند. اينها اظهار دوستي‌ با من‌ مي‌كنند و با خدا مخالفت‌ مي‌كنند. به‌ خدا قسم‌ حضرت‌ فرمود، به‌ خدا قسم‌ كه‌ اينها را من‌ مؤاخذه‌اشون‌ ميكنم‌. شما ببينيد از هر كسي‌ بدي‌ بده‌. ولي‌ از دوستان‌ امام‌ زمان‌ صلواة‌ الله‌ عليه‌ بدتره‌. انشاء الله‌ كه‌ حالا كه‌ بناست‌ اين‌ قافله‌ حركت‌ بكنه‌ و به‌ خدا و امام‌ زمان‌ برسه‌، يك‌ جوري‌ باشه‌ كه‌ همه‌امون‌ پاك‌ باشيم‌، همه‌امون‌ خوب‌ باشيم‌، همه‌امون‌ باصفا باشيم‌، باوفا باشيم‌. من‌ از اول‌ زندگي‌ تابحال‌ يك‌ چيز را هميشه‌ آرزو داشتم‌ و انشاء الله‌ اميدوارم‌ بهش‌ برسيم‌. آن‌ اينكه‌ يك‌ عده‌ دوستاني‌ داشتيم‌ كه‌ يك‌ روح‌ باشيم‌ توي‌ چند بدن‌. واقعاها. يكي‌ باشيم‌. يك‌ جوري‌ باشيم‌ كه‌ هر چه‌، هر چه‌ خدا مي‌خواد همه‌امون‌ بخواهيم‌. هر چي‌ امام‌ زمان‌ ميخواد همه‌امون‌ بخواهيم‌. از خودمون‌ رأيي‌ نداشته‌ باشيم‌، همه‌امون‌ يك‌ چيز مي‌خواهيم‌. همه‌امون‌ يك‌ هدف‌ خواهيم‌ داشت‌.

 مسئلة‌ ديگه‌اي‌ كه‌ قبل‌ از اينكه‌ من‌، اين‌ كتاب‌ را نتونستم‌ گير بيارم‌ ولي‌ هر بوده‌ نوشته‌ بخاطر اينكه‌ يادمون‌ بياد در تعقيب‌ روايت‌ هفتة‌ قبل‌، هفتة‌ قبل‌ كه‌ نبود، هفتة‌ قبلترش‌. ولي‌ يك‌ جملة‌ ديگه‌ هم‌ بگم‌. اعياد بزرگي‌ در پيشه‌. تولد امام‌ جواد عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌. تولد امير المؤمنين‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌. مبعث‌ پيغمبر اكرم‌ صلواة‌ الله‌ عليه‌ و سلامه‌ عليه‌ و آله‌. هيچوقت‌ راجع‌ به‌ پيغمبر نكنيد و راضي‌ نيست‌ رسول‌ اكرم‌ كه‌ بگيد كه‌ عليه‌ السلام‌ يا صلواة‌ الله‌ عليه‌. بگيد كه‌ آل‌ را ضميمه‌ كنيد، بگيد صلي‌ الله‌ عليه‌ و آله‌. يا صلواة‌ الله‌ عليه‌ و علي‌ آله‌. و بعد در ماه‌ شعبان‌ تولد حضرت‌ سيد الشهدا هست‌، حضرت‌ ابو الفضل‌ العباس‌ هست‌، حضرت‌ امام‌ سجاد عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ هست‌ كه‌ پنجم‌ ماه‌ شعبانه‌ و از همه‌ مهمتر، نيمة‌ ماه‌ شعبان‌، تولد آقامون‌ حضرت‌ صاحب‌ الزمان‌. انشاء الله‌ تا جايي‌ كه‌ در اين‌ مجالس‌ اين‌ شبها و اين‌ جشنها، بودجه‌ داريم‌، يعني‌ باني‌ داريم‌، مثلا شب‌ تولد امام‌ جواد باني‌ هست‌، كه‌ از بانيها استفاده‌ ميكنيم‌. وقتي‌ نشد از صندوق‌. چون‌ مي‌خواهيم‌ همه‌ انشاء الله‌ استفاده‌ بكنند و همه‌ از اين‌ صندوق‌ به‌ كمال‌ برسند. اين‌ را شما بدونيد، يك‌ وقتي‌ فكر نكنيد كه‌ پول‌ مگه‌ آدم‌ را به‌ كمال‌ ميرسونه‌؟! نه‌. ميگم‌ من‌ براتون‌ خوندم‌. آية‌ شريفة‌ قرآن‌. خذ من‌ اموالهم‌ صدقه‌ تطهرهم‌. از اموالشون‌ بگير براي‌ خيرات‌ و براي‌ مبرات‌ و براي‌ كارهاي‌ خوب‌. تطهرهم‌. طاهرشون‌ ميكنه‌. تو اي‌ پيغمبر بوسيلة‌ اين‌ پيغمبر طاهرشون‌ ميكني‌. و تزكيهم‌، تزكية‌ نفس‌ شدند. و بخاطر اينكه‌ آنهايي‌ كه‌ اين‌ گذشت‌ را كردند، و صل‌ عليهم‌، خيليه‌ها، ما بزرگترين‌ كاري‌ كه‌ براي‌ بزرگترين‌ فرد عالم‌ بشريت‌ مي‌كنيم‌ اين‌ است‌ كه‌ بر او صلوات‌ مي‌فرستيم‌. صلوات‌ بر پيغمبر مي‌فرستيم‌. بزرگترين‌ كار، يعني‌ اگر بزرگترين‌ كار، بزرگترين‌ كار از اين‌ كار مي‌بود، خداي‌ تعالي‌ براي‌ پيغمبرش‌ دستور مي‌داد توي‌ نماز انجام‌ بديم‌. بزرگترين‌ كاري‌ كه‌ يك‌ انسان‌ ميتونه‌ براي‌ پيغمبر بزرگ‌ انجام‌ بده‌ چيه‌؟ اينكه‌ بر او صلوات‌ بفرسته‌. خدا هم‌ صلوات‌ ميفرسته‌. پيغمبر، ملائكه‌ هم‌ صلوات‌ مي‌فرستند. شما هم‌ بايد صلوات‌ بفرستيد. و اين‌ بزرگترين‌ كاري‌ است‌ كه‌ انسان‌ نسبت‌ به‌ پيغمبر بزرگ‌ انجام‌ ميده‌. حالا پيغمبر بزرگ‌ خدا ميگه‌ به‌ پيغمبر بزرگ‌ كه‌ براي‌ اينها صلوات‌ بفرست‌. خيلي‌ عجيبه‌. در هيچ‌ جاي‌ قرآن‌ نداريم‌ كه‌ كسي‌، پيغمبر بر كسي‌ صلوات‌ بفرسته‌ جز اينجا. و صل‌ عليهم‌. خوب‌. صلوات‌ پيغمبر خدمتتون‌ عرض‌ شود كه‌ خيلي‌ مهمه‌. و بايد واقعا براي‌ همديگه‌ دعا كنيم‌. من‌ نميگم‌ اين‌ آيه‌ اينجوريه‌ها، و صل‌ عليهم‌. و نتيجة‌ اين‌ آيه‌ اينجوريه‌ كه‌ و سكن‌ عليهم‌ لهم‌. خيلي‌ عجيبه‌ها. صلوات‌ تو ماية‌ آرامش‌ آنها ميشه‌. يك‌ آرامشي‌! بخدا قسم‌ من‌ به‌ بعضي‌ از رفقا، دلم‌ نمي‌خواد حالا، چون‌ بعضي‌ها خيال‌ ميكنند من‌ كاره‌اي‌ بودم‌. لذا به‌ روشون‌ نمي‌آورم‌. و الاّ اين‌ را، خودتون‌ را خالص‌ كنيد، خدا هدايتتون‌ ميكنه‌. من‌ هيچكاره‌ام‌. پيغمبرش‌ حتي‌ كه‌ مي‌فرمايد كه‌ انك‌ لم‌ تهتدي‌ من‌ احبب‌. توي‌ پيغمبر هرگز نميتوني‌ هدايت‌ كني‌ كسي‌ را كه‌ دوستش‌ داري‌. من‌ در همين‌ منزل‌، در همين‌ جا، جواني‌ را روي‌ جنبه‌هايي‌ كه‌ مغز باصطلاح‌ نادرست‌ من‌ فكر ميكرد، آنقدر اصرار داشتم‌ كه‌ توي‌ اين‌ مراحل‌ واردش‌ كنم‌. من‌ اصرار داشتم‌. هر دفعه‌ كه‌ مي‌آمدم‌ حرف‌ ميزدم‌ مثل‌ يك‌ پتكي‌ مي‌زدند روي‌ سرم‌ كه‌ نكن‌. خدا ميدونه‌. هر چي‌ فكر ميكردم‌ علتش‌ چيه‌ نمي‌فهميدم‌. هيچ‌ نمي‌فهميدم‌. گاهي‌ ميگفتم‌ شايد شيطانه‌. بعد مي‌ديدم‌ نه‌، رحمانه‌. بعدها متوجه‌ شدم‌ كه‌ علتش‌ چي‌ بود و به‌ نتيجه‌، يعني‌ معلوم‌ شد حالا. ايني‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌، ميخوام‌ اين‌ را عرض‌ كنم‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ هدايت‌ ميكنه‌. به‌ ما مربوط‌ نيست‌. ولي‌ به‌ هر يك‌ از شماها، زن‌ و مرد، صحبت‌ مي‌كنيم‌ گاهي‌. صحبت‌ مي‌كنيم‌. همين‌ امروز صبح‌ جناب‌ آقاي‌ مولوي‌، كه‌ از تهران‌ تشريف‌ مي‌آورند، با ايشون‌ صحبت‌ مي‌كرديم‌. تفاوت‌ شما الان‌ با قبل‌ از اين‌ برنامه‌ چقدره‌؟ نه‌ جدا. چقدر فرق‌ كرديد؟ اگر دنيا را شما خرج‌ مي‌كرديد كه‌ همين‌ حالت‌ فعلي‌ شما به‌ دست‌ شما بود، چون‌ نديدند حقيقت‌ ره‌ افسانه‌ زدند، اين‌ حالت‌ براتون‌ حاصل‌ ميشد؟ من‌ اينقدر الحمد لله‌ مي‌بينم‌ كه‌ هر كدامتون‌ مثل‌ اينكه‌ همه‌اتون‌ قبول‌ داريد. هر كس‌ قبول‌ نداره‌ بگه‌ من‌ قبول‌ ندارم‌. اگر دنيا را تمام‌ مال‌ دنيا را خرج‌ مي‌كرديد كه‌ اين‌ آرامش‌، اين‌ خيال‌ راحت‌، اين‌ نفس‌ مطمئنه‌، خيلي‌ حرفه‌، اين‌ بهتون‌ دست‌ داده‌ بشه‌، باور كنيد كه‌ براتون‌ حاصل‌ نميشد. اين‌ آرامش‌. در بين‌ شما افرادي‌ هستند كه‌ گرفتاريهاي‌ دنيايي‌ شايد داشته‌ باشند ولي‌ براشون‌ هيچي‌ نيست‌. در بين‌ شما افرادي‌ هستند كه‌ مثلا معيشتشون‌ مجهوله‌، وضعشون‌ مجهوله‌، چه‌ چه‌ چه‌، هيچ‌ اينها مطرح‌ نيست‌. و يك‌ آرامشي‌. ان‌ الصلاتك‌ سكنن‌. شما يقين‌ بدونيد كه‌ پيغمبر اكرم‌ به‌ شما صلوات‌ ميفرسته‌. من‌ دليل‌ قرآني‌ دارم‌. ائمة‌ اطهار عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ به‌ شما صلوات‌ مي‌فرستند. نميخوام‌ بگم‌ كه‌ شما حالا بهترين‌ خلق‌ خدا هستيد يا مثلا حالا، نه‌، همين‌ دو سه‌ قدمي‌ كه‌ برداشتيد. همين‌ دو سه‌ قدم‌. و آية‌ قرآنه‌. مي‌فرمايد كه‌ و لنبلونكم‌ من‌ الشي‌ء بالخوف‌ و الجوع‌ و نقص‌ من‌ الاموال‌ و الانفس‌ و الثمرات‌ و بشر الصابرين‌. شما اكثرتون‌ در مرحلة‌ ديگه‌ شايد، مثلا يكي‌ دو نفري‌ باشند توي‌ جلسة‌ ما كه‌ استقامت‌ را نگذرونده‌ باشند. مرحلة‌ استقامتيد. يكي‌ از مسائلش‌ صبره‌. صبر. در اين‌ آيه‌ مي‌فرمايد و بشر الصابرين‌ يعني‌ كسي‌ كه‌ صبر ميكنه‌، بچشه‌. الذين‌ اذا اصابتهم‌ مصيبه‌ قالوا انا لله‌ و انا اليه‌ راجعون‌. آنهايي‌ كه‌ مرحلة‌ استقامت‌ را گذروندند و صابرند، اينها وقتي‌ مصيبتي‌ بهشون‌ ميرسه‌ ميگن‌ انا لله‌ و انا اليه‌ راجعون‌. ما اين‌ انا لله‌ و انا اليه‌ راجعون‌ را به‌ عنوان‌ فحش‌ ميگيم‌. ولي‌ واقعش‌ اينه‌ كه‌ انا لله‌ يعني‌ ما مال‌ خدا هستيم‌ و همه‌امون‌، همه‌امون‌ ميريم‌ به‌ سوي‌ خدا. اولئك‌ منظوم‌ اين‌ تيكه‌ است‌، اولئك‌ عليهم‌ صلواة‌ من‌ ربهم‌. صلواة‌ از جانب‌ خداست‌. ان‌ الله‌ و ملائكته‌ يصلون‌ علي‌ النبي‌. ببينيد خدا و ملائكه‌ صلوات‌ مي‌فرستند بر پيغمبر. اينجا هم‌ مي‌فرمايد و بشر الصابرين‌ ان‌ الذين‌ اذا اصابتهم‌ مصيبه‌ قالوا انا لله‌ و انا اليه‌ راجعون‌ اولئك‌ عليهم‌ صلواة‌ من‌ ربهم‌ و رحمه‌. صلوات‌ خدا، اين‌ صلوات‌ خداست‌. آنهم‌ صلوات‌ پيغمبر، وقتي‌ صلوات‌ خدا و صلوات‌ پيغمبر بر شماها وارد بشه‌، شماها نمي‌خواهيد آرامش‌ داشته‌ باشيد؟ شما نمي‌خواهيد راحت‌ باشيد. تمام‌ دنيا به‌ شما فحش‌ بدهند، گاهگاهي‌ خدا ميدونه‌ مي‌آيند به‌ من‌ ميگند فلاني‌ بهت‌ بد گفته‌، حالت‌ مرحوم‌ شيخ‌ بهائي‌ را من‌ پيدا ميكنم‌. كه‌ شيخ‌ بهائي‌ بهش‌ گفتند كه‌ فلاني‌ غيبتت‌ را كرده‌. گفت‌ خيلي‌ خوب‌. يك‌ طبقي‌ آوردند تويش‌ ميوه‌ چيد و شيريني‌ چيد و خلاصه‌ خيلي‌ مفصل‌. گذاشت‌ روي‌ سر يكنفر گفت‌ ببريد در خونة‌ او بدهيد. اين‌ گفت‌ چيه‌ اين‌؟ شيخ‌ بهائي‌ پيغام‌ داد كه‌ تو تمام‌ اعمال‌ حسنه‌ات‌ را توي‌ طبق‌ گذاشتي‌ براي‌ من‌ فرستادي‌، ما هم‌ در مقابل‌ نتونستيم‌ كاري‌ بيشتر از اين‌ بكنيم‌. اين‌ اندازه‌ تونستيم‌. ان‌ الهدايا علي‌ المقدار معطيها. بعله‌. چقدر خوبه‌. روز قيامت‌ شما مي‌بينيد شما نماز شب‌ اينقدر نخونده‌ بوديد. آخه‌ شما مثلا فرض‌ كنيد كه‌ در فلان‌ سال‌، سال‌ هزار و سيصد و هفتاد، شما بعضي‌ شبها نماز شب‌ خونديد. ولي‌ هر شبي‌ براتون‌ دو تا نماز شب‌ نوشته‌اند. آخه‌ اينها از كجاست‌؟ معلوم‌ ميشه‌ آن‌ آقاي‌ متدين‌ مقدس‌ كه‌ توي‌ صراط‌ مستقيم‌ نبوده‌، اين‌ نماز شب‌ مي‌خونده‌. بعد روزش‌ غيبت‌ شما را ميكرده‌، نمازهاي‌ شب‌ او را گذاشتند توي‌ نامة‌ اعمال‌ شما. اينجا خوشحالي‌ داره‌. چيه‌ اين‌ دنيا؟ اصلا تمام‌ دنيا به‌ آدم‌ فحش‌ بدهند، انسان‌ را تف‌ و لعنت‌ كنند، تموم‌ ميشه‌. آني‌ كه‌ مهمه‌ آن‌ عالمه‌. و بشر الصابرين‌. الذين‌ اذا اصابتهم‌ مصيبه‌ قالوا انا لله‌ و انا اليه‌ راجعون‌ و لهم‌ صلواة‌ من‌ ربهم‌. اين‌، انسان‌ بايد اين‌ مقدار مختصري‌ كه‌ بوده‌، عرض‌ كردم‌ من‌ روز اول‌ بهتون‌ گفتم‌ كه‌ رسما بهم‌ نندازيد كه‌ كسي‌ حرفي‌ نداشته‌ باشه‌. ولي‌ خوب‌ هم‌ حسابش‌ دستمونه‌ هم‌ صددرصد نيست‌، هم‌ اينكه‌ خدمتتون‌ عرض‌ شود خرجهايش‌ را خواهيد ديد. و انشاء الله‌ براي‌ جشنهاي‌ آينده‌ از اين‌ پول‌ انشاء الله‌ استفاده‌ ميكنيم‌ كه‌ همه‌امون‌ انشاء الله‌ بتونيم‌ در اين‌ جشنها شريك‌ باشيم‌ و آرامشي‌ برامون‌ پيدا بشه‌. اين‌ از اين‌. و لذا انشاء الله‌ شب‌ تولد، يعني‌ شب‌ بعد از تولد ميشه‌، امام‌ جواد صلواة‌ الله‌ كه‌ شب‌ جمعة‌ آينده‌ است‌، اينجا مجلس‌ هست‌ و ما باني‌ داريم‌. شب‌ تولد حضرت‌ امير، چندم‌ ميشه‌ تولد حضرت‌ امير؟ يكشنبه‌؟ شب‌ يكشنبه‌ انشاء الله‌ اينجا مجلس‌ خواهد بود و چون‌ باني‌ نداريم‌ از اين‌ پولها استفاده‌ مي‌كنيم‌. و انشاء الله‌ مجلس‌ جشني‌ در همينجا خواهد بود. اين‌ فعلا تا تولد حضرت‌ امير. كه‌ شماها، يك‌ جملاتي‌ بگم‌، بخدا قسم‌ گاهي‌ گفت‌ كه‌ همت‌ زنها خيلي‌ بيشتر از همت‌ مردهاست‌. منتهي‌ الان‌ خيلي‌ خانمها زياد نيستندها. شما زيادتريد. آنها شايد سه‌ چهار نفر، هفت‌ هشت‌ نفر باشند. تا الان‌ سه‌ نفر از خانمها ماهي‌ چهار هزار تومان‌ مي‌دهند. ماهي‌ چهار هزار تومان‌! نه‌. اتفاقا اين‌ سه‌ نفري‌ را كه‌ من‌ ميگم‌ آنهايي‌ كه‌ كم‌ مي‌دهند از مردها مي‌دهند. چون‌ مردها در فشارشون‌ مي‌گذارند. اين‌ سه‌ نفر، چون‌ دارند حرفمون‌ را مي‌شنوند، ببينيد يكنفر، دو نفر، سه‌ نفر. اين‌ سه‌ نفر از پول‌ شخصي‌ خودشون‌ مي‌دهند. بعله‌. اينهايي‌ كه‌ يكي‌ چهار هزار تومان‌ دادند. و، بعله‌. البته‌ يك‌ علت‌ ديگري‌ داره‌. نگيد از پول‌ ما مي‌دهند. مردها خرجشون‌ زياده‌ و زنها خرجشون‌ كمه‌. اين‌ شايد باشه‌. بهرحال‌. خوب‌ اين‌ مطلب‌ هم‌ گفته‌ شد. پس‌ انشاء الله‌ آقاي‌ فاني‌، رفقايي‌ كه‌ در شهرستان‌ هستند بعضي‌هايشون‌ فرستادند، بعضي‌هايشون‌ موفق‌ نشديم‌ باهاشون‌ ارتباط‌ پيدا كنيم‌، هنوز نفرستادند. آنها هم‌ مي‌فرستادند. بهرحال‌ شايد ماهي‌ حدودا پنجاه‌ هزار توماني‌ صندوق‌ درآمد بايد داشته‌ باشه‌ انشاء الله‌، حالا سي‌ چهل‌ تومان‌ كه‌ داره‌. و انشاء الله‌ اين‌ كارهاي‌ خير را انجام‌ ميدم‌ فعلا. چون‌ تولدهاي‌ مختلفي‌ در پيش‌ هست‌ و جشنهاي‌ مختلفي‌ و بعدش‌ اگر ديديم‌ زياد مي‌آيد آنوقت‌ بعدش‌ ازش‌ استفاده‌هاي‌ زيادي‌، يعني‌ هرچه‌ به‌ ما بدهند انشاء الله‌، هر چه‌ پيش‌ بيايد، هر چه‌ دستور باشه‌ انشاء الله‌ انجام‌ ميديم‌.

 حالا با توجه‌، همانطوري‌ كه‌ عرض‌ شد، با توجه‌ يك‌ صلوات‌ بفرستيد. اللهم‌ صل‌ علي‌ محمد و آل‌ محمد و عجل‌ فرجهم‌.

 روايت‌ را تا اينجا خونديم‌ كه‌ حضرت‌ امير عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ فرمودند كه‌ روايتي‌ صعب‌ مستصعب‌. روايت‌ ما سخت‌ است‌ و سختگير. خيلي‌ سخت‌. كه‌ تحملش‌ را نميكنه‌ مگر ملك‌ مقرب‌ يا نبي‌ مرسل‌ يا مؤمني‌ كه‌ امتحن‌ الله‌ قلبه‌ للايمان‌. فالملك‌ اذا لم‌ يكن‌ مقربا لم‌ يتحمل‌. ملك‌ وقتي‌ كه‌ مقرب‌ نباشه‌ نميتونه‌ تحمل‌ بكنه‌. خوب‌ از دائرة‌ ما خارجه‌. او نبي‌ لم‌ مرسلا، فرق‌ پيغمبر با پيامبر، يعني‌ آن‌ را پيامبر نميگند، فرد نبي‌ مرسل‌ با نبي‌ غير مرسل‌ اين‌ است‌ كه‌ بهش‌ اينقدر لياقت‌ مي‌دهند، به‌ نبي‌، كه‌ مرسلش‌ مي‌كنند. يعني‌ وادارش‌ مي‌كنند آنچه‌ كه‌ بهش‌ تعليم‌ دادند به‌ ديگران‌ بده‌. اگر مرسل‌ نباشه‌ نميتونه‌ اين‌ را تحمل‌ بكنه‌. يعني‌ هنوز اين‌ لياقت‌، رسالت‌ را نداشته‌ باشه‌ اين‌ را نميتونه‌ تحمل‌ بكنه‌. حالا آن‌ دو تا از موضوع‌ بحث‌ ما خارجه‌ و المؤمن‌ اذا لم‌ يكن‌ امتحن‌ لم‌ يتحمل‌. مؤمن‌. مؤمن‌ به‌ هر كسي‌ ميگند. ولي‌ آن‌ كسي‌ كه‌ درجات‌ ايمان‌ را پيموده‌، آنكه‌ مراحل‌ ايمان‌ را پيموده‌ و بعد از هر مرحله‌ امتحاني‌ داده‌، اگر كه‌ امتحان‌ نداده‌ باشد و از امتحانها خوب‌ بيرون‌ نيامده‌ باشد، اين‌ نميتونه‌ ولايت‌ ما را تحمل‌ كنه‌. قلت‌ يا امير المؤمنين‌، حضرت‌ سلمان‌ ميگه‌ كه‌ من‌ گفتم‌ يا امير المؤمنين‌. من‌ المؤمن‌؟ مؤمن‌ كيه‌؟ و ما نهايته‌ و ما حده‌ حتي‌ اعرفه‌. مؤمن‌ چه‌ شخصي‌ است‌؟ حد مؤمن‌ چيه‌؟ چه‌ خصوصياتي‌ داره‌ مؤمن‌؟ آخرين‌ درجة‌ ايمان‌ چي‌ هست‌؟ اينها را بفرمائيد ما بشناسيمش‌. قال‌ يا ابا عبد الله‌. امير المؤمنين‌ فرمودند اي‌ ابا عبد الله‌. قلت‌ لبيك‌ يا اخ‌ رسول‌ الله‌. قال‌ المؤمن‌ ممتحن‌ هو الذي‌ لا يعظ‌ من‌ امرنا شي‌ء الا شرطه‌ لقبوله‌ و لا يؤمن‌ و لا يرتد. خيلي‌ عجيبه‌. مؤمن‌ آن‌ كسي‌ است‌ كه‌، مؤمني‌ كه‌ قلبش‌ به‌ كمال‌ رسيده‌ و امتحان‌ شده‌، هر چه‌ از امر ما، امر ما يعني‌ مربوط‌ به‌ ما باشه‌، از فضائل‌، از دستورات‌، از برنامه‌ها و خلاصه‌ آنچنان‌ در صراط‌ مستقيمه‌ و خداي‌ تعالي‌ شرح‌ صدر به‌ او عنايت‌ كرده‌ كه‌ همه‌ را قبول‌ ميكنه‌، شكي‌ هم‌ نداره‌، ترديدي‌ هم‌ نداره‌. ديگه‌ نميگه‌ كه‌ من‌ سليقه‌ام‌ اينه‌ كه‌ اينجوري‌ باشه‌. من‌ فكر ميكنم‌ آنطوري‌ باشه‌. نه‌. آنچنان‌ اين‌ در راه‌ راست‌ حركت‌ ميكنه‌ كه‌ هيچ‌ سليقه‌اي‌ از خودش‌ اعمال‌ نميكنه‌. شرح‌ صدر داره‌. شرح‌ صدر يكي‌ از چيزهايست‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌، يكي‌ از نعمتهايي‌ است‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ در قرآن‌ به‌ پيغمبرش‌ با منت‌ عنايت‌ كرده‌ كه‌ الم‌ نشرح‌ لك‌ صدرك‌. آيا من‌ به‌ تو شرح‌ صدر ندادم‌. شرح‌ صدر همينه‌ كه‌ انسان‌ آنقدر وسعت‌ نظر داشته‌ باشه‌ كه‌ هر چيزي‌ را تعبدا قبول‌ كنه‌. يعني‌ تنگ‌ نظري‌ نسبت‌ به‌ اعتقاداتش‌ نداشته‌ باشه‌. اگر گفتند علي‌ بن‌ ابيطالب‌ با يك‌ چشم‌ بهم‌ زدن‌ تمام‌ عوالم‌ وجود را ممكنه‌ ايجاد كنه‌، اين‌ نگه‌ كه‌اي‌ بابا، امير المؤمنين‌، اون‌ بشري‌ خوب‌ مثل‌ شما بشريست‌. گفتند حضرت‌ سليمان‌ اگر با همان‌ مقام‌ نبوتش‌ اگر به‌ صورت‌ مورچه‌ دربيايد و بره‌ توي‌ لونة‌ مورچه‌ و بخواد مورچه‌ها را هدايت‌ كنه‌، مورچه‌ها ميگند اي‌ بابا اينهم‌ كه‌ مورچه‌ است‌. اين‌ خودش‌ را مثل‌ ما درآورده‌. اين‌ نمايندة‌ الهيه‌، اين‌ خليفة‌ اللهه‌. شما هم‌ اگر به‌ حقيقت‌ خودتون‌ پي‌ ببريد از اين‌ قيافة‌ مورچه‌اي‌ بيرون‌ مي‌آئيد. فاصلة‌ بين‌ ما و امام‌ زمان‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ بيشتر از فاصلة‌ بين‌ يك‌ مورچه‌ است‌ با حضرت‌ سليمان‌. يعني‌ ما كوچكتر از مورچه‌ هستيم‌. و وقتي‌ ماها به‌ اصطلاح‌، وقتي‌ ماها به‌ آن‌ حقيقت‌ معرفت‌ مي‌رسيم‌ كه‌ اين‌ را درك‌ بكنيم‌. آنوقت‌ نگيد كه‌ امام‌ زمان‌ هم‌ مثل‌ ما يك‌ فرديه‌. در قرآن‌ شريفه‌ كه‌ ما لهذا الرسول‌ يأكل‌ و تمشي‌ في‌ الارض‌. اينهم‌ كه‌ مثل‌ ماست‌، غذا ميخوره‌، توي‌ بازار و كوچه‌ راه‌ ميره‌. قلت‌ يا اباذر انا عبد الله‌. اين‌ را بدون‌ اي‌ ابي‌ذر. حالا داره‌ خودش‌ را معرفي‌ ميكنه‌ كه‌ من‌ عبد الله‌ام‌. اين‌ بزرگترين‌ مقامه‌ براي‌ يك‌ مخلوق‌ كه‌ بندة‌ خدا باشه‌. ماها هم‌ بندة‌ خدا هستيم‌ منتهي‌ بندگي‌ ما غير از بندگي‌ امير المؤمنينه‌. امير المؤمنين‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ در ركوع‌، در توي‌ نماز، خدا امر ميكنه‌ انگشتر قيمتيش‌ را بده‌ به‌ سائل‌ و ميده‌. و گاهي‌ هم‌ آنچنان‌ محو پروردگار ميشه‌ كه‌ تير را از پايش‌ مي‌كشند متوجه‌ نميشه‌. عبد اللهه‌. بندة‌ واقعي‌ خداست‌. پلك‌ نميزنه‌ مگر با خواست‌ خدا. دستش‌ را حركت‌ نميده‌ مگر با خواست‌ خدا. اشداء علي‌ الكفار رحماء بينهم‌. بعد فرمود كه‌ انا عبد الله‌. من‌ بندة‌ خدا هستم‌. و خليفته‌، و من‌ خليفة‌ خدا هستم‌. ببينيد مقام‌ بندگي‌ خدا بالاتر از خلافت‌ از جانب‌ خداست‌. اينجا خليفته‌، خليفة‌ پيغمبر منظور نيست‌ها، خليفة‌ خود خداست‌. چون‌ خود پيغمبر هم‌ خليفة‌ خداست‌. و خليفته‌ علي‌ عباده‌. من‌ خليفة‌ خدا هستم‌ بر عبادش‌. يعني‌ خليفه‌ يعني‌ چي‌؟ شما رفتيد توي‌ يك‌ اداره‌اي‌. ميگن‌ آقا خود رئيس‌ نيست‌ ولي‌ جانشينش‌ هست‌. جانشين‌ چيكاره‌ است‌؟ هر كاري‌ كه‌ رئيس‌ خودش‌ هست‌ ميكنه‌، الان‌ كه‌ او حضور نداره‌، جانشينش‌ ميكنه‌. خدا هم‌ يك‌ خليفه‌ در روي‌ كرة‌ زمين‌ براي‌ خودش‌ تعيين‌ كرده‌ در حد نهائي‌. كه‌ هر كاري‌ را كه‌ او مي‌خواهد بكند، علي‌ بن‌ ابيطالب‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ ميكند. و لا تجعلونا اربابا. يك‌ وقت‌، آخه‌ ماها چون‌ اينطوريم‌ ديگه‌ يك‌ خورده‌اي‌ كه‌ با هم‌ راه‌ ميريم‌ بعد مي‌بينيم‌ از آنور مي‌افتيم‌. گفت‌ كه‌ از اينور كج‌ ميشيم‌ از آنور مي‌افتيم‌. هميشه‌ در حال‌ افراط‌ و تفريط‌. نه‌. فورا علي‌ بن‌ ابيطالب‌ به‌ سلمان‌ و ابيذر مي‌فرمايد كه‌ ما را ارباب‌ قرار نديد. يعني‌ چه‌؟ يعني‌ ما را خدا قرار نديد. و قولوا في‌ فضلنا ما شئتم‌. شما ما را نگيد خدا، هر چي‌ كه‌ مي‌خواهيد در فضل‌ ما بگيد. و انه‌ لا كنه‌ ما فينا. شما به‌ آخرش‌ نمي‌رسيد. البته‌ خداي‌ تعالي‌ در قرآن‌ مي‌فرمايد كه‌ لو كان‌ البحر مداد لكلمات‌ ربه‌ و نفد البحر قبل‌ ان‌ ينفد كلمات‌ ربه‌، اگر دريا مركب‌ بشه‌ بخواهند فضائل‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ را بنويسند و دريا تمام‌ ميشه‌ و فضائل‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ تمام‌ نميشه‌، خوب‌ ما چيكار مي‌كنيم‌؟ ما چي‌ مي‌خواهيم‌ بگيم‌؟ ميگيم‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ خالق‌ ما سوي‌ اللهه‌. خوب‌ اينكه‌ چيزي‌ نيست‌. من‌ نميدونم‌ يك‌ وقتي‌ در همين‌ مجلس‌ بود مثال‌ زدم‌ كه‌ تازه‌ ماسوي‌ الله‌ براي‌ قدرت‌ پروردگار مثل‌ اينه‌ كه‌ يك‌ مهندس‌ فرض‌ كنيد كه‌ به‌ تنهايي‌ مي‌نشينه‌ مهمترين‌ صنعت‌ روز را انجام‌ ميده‌. حالا يك‌ بادبادكي‌ براي‌ بچه‌اش‌ درست‌ كرده‌. ما بگيم‌ بعله‌ اين‌ آقاي‌ مهندس‌ اينقدر مهمه‌ كه‌ اين‌ بادبادك‌ را درست‌ كرده‌! در مقابل‌ قدرت‌ پروردگار، اين‌ كرات‌، اين‌ كهكشانها، همة‌ اينها از آن‌ بادبادك‌ درست‌ كردن‌ آن‌ مهندس‌ براي‌ بچه‌اش‌ آسونتره‌ و سهلتر. ما نگيد اون‌ خدا هستيم‌. ولي‌ هر چه‌ شما بگيد ما از آن‌ بالاتر هستيم‌. و قولوا في‌ فضلنا ما شئتم‌ و انكم‌ في‌ فضل‌ تنظر كنه‌ ما فينا. ما الان‌ اگر به‌ همين‌ كهكشانها، يك‌ خورده‌اي‌ نگاه‌ كنيد شبهاي‌ تابستان‌ انسان‌ سرش‌ را ميگذاره‌ به‌ آسمان‌ نگاه‌ ميكنه‌، زير آسمان‌، با خودش‌ حساب‌ ميكنه‌ چندين‌ برابر بزرگتر از كرة‌ زمينه‌، آدم‌ گيج‌ ميشه‌. مگه‌ ميشه‌. ما محدوده‌ فكرمون‌. ما هر چه‌ بگيم‌ باز محدوديم‌. اصلا فرض‌ كنيد مورچه‌ دربارة‌ صفات‌ حميدة‌ انسان‌ و صفات‌ رذيلة‌ انسان‌ چي‌ ميتونه‌ بگه‌؟ فانكم‌ لا تنه‌ كنه‌ ما فينا و لا نهايته‌. و كنه‌ آنچه‌ كه‌ در ما هست‌، شما هيچگاه‌ نخواهيد رسيد و نهايتي‌ هم‌ نداره‌. فان‌ الله‌ عزوجل‌ قد اعطانا اكبر و اعظم‌ مما يصدره‌ واصدكم‌ او يخطر علي‌ قلب‌ احدكم‌ اذا عرفتموه‌ هكذا فانتم‌ المؤمنون‌. ببينيد مؤمن‌ چه‌ كسيه‌؟ خيلي‌ عجيبه‌ها. مؤمني‌ كه‌ امتحن‌ الله‌ قلبه‌ للايمان‌ سؤال‌ ميشه‌. حضرت‌ مي‌فرمايد كسي‌ كه‌ به‌ اين‌ حد از معرفت‌ برسه‌، خداي‌ تعالي‌ به‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ و چهارده‌ معصوم‌ عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ عطا كرده‌ اكبر و اعظم‌ از آنچه‌ كه‌ وصف‌ كند يك‌ وصف‌ كنندة‌ شما يا به‌ قلب‌ يكي‌ از شما خطور بكنه‌. از اون‌ بالاترند. اذا عرفتموها هكذا و انتم‌ المؤمنون‌. اگر اينجوري‌ ما را شناختيد شما مؤمن‌ هستيد. قال‌ سلمان‌ قلت‌ يا اخا رسول‌ الله‌ و من‌ اقام‌ الصلوة‌ اقام‌ ولايتك‌. اي‌ برادر پيغمبر، چقدر با ادب‌ صحبت‌ مي‌كردند. سلمان‌ ميگه‌ گفتم‌ كه‌اي‌ برادر پيغمبر. چون‌ بهترين‌ جمله‌اي‌ كه‌ براي‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ گفته‌ ميشد همين‌ بود. كسي‌ كه‌ اقامه‌ بكند نماز را، ولايت‌ شما را اقامه‌ كرده‌؟ قال‌ نعم‌ يا سلمان‌. فرمود بله‌. كسي‌ كه‌ نماز ميخونه‌، ولايت‌ ما را. به‌ جهت‌ اينكه‌ نمازي‌ كه‌ بدون‌ ولايت‌ باشه‌ نماز نيست‌ اصلا. طبق‌ فرمان‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ و خاندان‌ عصمت‌ ما داريم‌ نماز مي‌خونيم‌. يا سلمان‌ تصديق‌ ذلك‌ او يتارا. مي‌خواي‌ از قرآن‌ برايت‌ دليل‌ بياورم‌ كه‌ نماز خوندن‌ اقامة‌ ولايته‌. خداي‌ تعالي‌ فرمود قولوا تعالي‌ في‌ الكتاب‌ العزيز. فاستعينوا بالصبر و الصلاة‌ و انها لكبيرة‌ علي‌ الخاشعين‌. خدا مي‌فرمايد كه‌ بياريد، كمك‌ بگيريد بوسيلة‌ صبر و بوسيلة‌ نماز. كه‌ بعد اين‌ نماز، خيلي‌ سخته‌، خيلي‌ بزرگه‌، مگر بر خاشعين‌. آنهايي‌ كه‌ اهل‌ خشوع‌ هستند آنها خدمتتون‌ عرض‌ شود كه‌ برايشون‌ سخت‌ نيست‌. فصبر يا رسول‌ الله‌. معناي‌ صبر در اين‌ آيه‌ در تعقيبش‌ رسول‌ خداست‌. و الصلاه‌ اقامة‌ الآيه‌. ولي‌ ثلاث‌ اقامة‌ ولايت‌ منه‌ و ان‌ قال‌ لله‌ تعالي‌ و انه‌ لكبيرة‌. از همينجاست‌ كه‌، چون‌ ولايت‌ خيلي‌ مشكله‌. همه‌ هم‌ زير بارش‌ نميروند. مسلمان‌ زياد داريم‌، معتقد به‌ پيغمبر اكرم‌ زيادند. اما معتقد به‌ ولايت‌ خيلي‌ كمند. و لذا خداي‌ تعالي‌ مي‌فرمايد ولايت‌ خيلي‌ سخته‌ و سنگينه‌ و بزرگ‌ است‌ مگر خاشعين‌. و انهما لكبيرة‌. و فرمود هر دو هم‌ صبر هم‌ صلاة‌ اينها هر دو كبيرند. لانه‌ ولايه‌ كبيره‌. حملها علي‌ الخاشعين‌. و الخاشعون‌، حضرت‌ فرمود خاشعين‌ هم‌ الشيعة‌ مستبصرون‌. آنها خاشيعن‌ همان‌ شيعياني‌ هستند كه‌ اينها با چشم‌ باز و اعتقاد كامل‌ به‌ ولايت‌ اعتماد پيدا كردند. لان‌ اهل‌ العقادير من‌ المرجعيه‌ و القدريه‌ و الخوارج‌ و غيرهما من‌ الناصبيه‌، يفرون‌ لمحمد صلي‌ الله‌ عليه‌ و آله‌. همة‌ اين‌ فرقه‌هاي‌ مختلف‌، مذاهب‌ مختلف‌، حالا هفتاد و دو مذهب‌، در خدمتتون‌ عرض‌ شود كه‌ اسلام‌ باشه‌، همة‌ اينها معتقد به‌ پيغمبر اكرم‌ هستند. و لا فيهم‌ الخلاف‌. اختلافي‌ هم‌ نيست‌. هم‌ مختلفون‌ في‌ ولايتي‌. مؤمنان‌ واقعي‌. ولي‌ در خصوص‌ ولايت‌ من‌ منكر هستند. جاهدون‌ بها عند القليل‌ و هم‌ الذين‌ الله‌ في‌ كتابه‌ العظيم‌ و ما في‌ امة‌ محمد و في‌ ولايتي‌ فقال‌ عز و جل‌ و بئر معطله‌ و قصر مشيد. خداي‌ تعالي‌ در آية‌ ديگه‌ مي‌فرمايد كه‌ و بئر معطله‌، يعني‌ يك‌ چاه‌ آبي‌ كه‌ مردم‌ تشنه‌ هستند، يك‌ چشمة‌ آبي‌ كه‌ مردم‌ تشنه‌ هستند ولي‌ معطلش‌ گذاشتند. تعطيلش‌ كردند. و يكي‌ هم‌ قصري‌ كه‌ سر به‌ فلك‌ كشيده‌ و همه‌ قبولش‌ دارند، همه‌ مي‌بينندش‌. آخه‌ واسة‌ اينكه‌ چاه‌ را هيچ‌ كس‌ نمي‌بينه‌. ولي‌ يك‌ مادة‌ حياتي‌ تويش‌ هست‌. اما قصر همه‌ مي‌بينندش‌. رفته‌ سر به‌ فلك‌ كشيده‌. قصر پيغمبر اكرمه‌. بئر معطله‌ در قرآن‌ ولايته‌. ولايت‌ منه‌. عطلوها، آن‌ را معطل‌ گذاشتند و جهلوها و انكارش‌ كردند. و اقرار نكردند به‌ ولايت‌ من‌ و كسي‌ كه‌ و من‌ لم‌ يقر بولايتي‌ لم‌ ينفع‌ به‌ امت‌ محمد صلي‌ الله‌ عليه‌ و آله‌ و سلم‌. كسي‌ كه‌ اقرار به‌ ولايت‌ من‌ نكنه‌ نفعي‌ نداره‌ اقرار به‌ نبوت‌ پيغمبر. الا انهم‌ الناس‌ مقرونا ذاكر ام‌ من‌ النبي‌ نبي‌ المرسل‌ و هو امام‌ الخلق‌. نبي‌، نبي‌ مرسل‌ است‌ و او امام‌ خلقه‌. و علي‌ بعده‌ امام‌ الخلق‌ و وصي‌ محمد صلي‌ الله‌ عليه‌ و آله‌. كه‌ قال‌ النبي‌ انت‌ مني‌ بمنزلة‌ هارون‌ من‌ موسي‌ الا لا نبي‌ بعدي‌. و بعد فرمود اولنا محمد، اولي‌ ما محمده‌. اوسطنا محمد. شما نگيد كه‌ امامان‌ ديگر مگه‌ مقام‌ حضرت‌ رسول‌ را دارند؟ همه‌اشون‌ يكيند. آخرنا محمد. در يك‌ روايت‌ ديگه‌ داره‌ كه‌ كلما محمد. همة‌ ما يكي‌ هستيم‌. فمن‌ استكمل‌ معرفتي‌ فهو علي‌ الدين‌ القيم‌. كسي‌ كه‌ معرفت‌ من‌ را تكميل‌ بكنه‌ در دين‌ قيم‌ هست‌. قال‌ الله‌ تعالي‌ ذلك‌ الدين‌ القيم‌ و سابين‌ ذلك‌ بين‌ الله‌ و توفيقه‌. و حضرت‌ مي‌فرمايد انشاء الله‌ من‌ اين‌ مطلب‌ را بعدا باز براتون‌ بيان‌ مي‌كنم‌ بعون‌ خدا و توفيقات‌ خدا. بعد مي‌فرمايد يا سلمان‌، يا جندب‌، قالا ننبئك‌ يا امير المؤمنين‌ صلواة‌ الله‌ عليك‌. يعني‌ چه‌ جور جواب‌ بدهند. حضرت‌ فرمود اي‌ سلمان‌ و اي‌ ابيذر، به‌ تعبير ما، اينها گفتند بعله‌اي‌ امير المؤمنين‌. صلواة‌ خدا بر تو باد. قال‌ كنت‌ انا و محمد نورا واحدا. روز اول‌ كه‌ خدا خلقمون‌ كرد من‌ و پيغمبر يك‌ نور بوديم‌ از نور خدا عز وجل‌. يعني‌ نمونة‌ نور خدا، مثل‌ نور خدا. خدا خلق‌ كرده‌ ولي‌ مثل‌ نور خودش‌ را. كمال‌ قدرتش‌ را به‌ كار انداخته‌ كه‌ يك‌ نظير و مثل‌ خودش‌ را خلق‌ كنه‌. و لله‌ مثل‌ الاعلي‌. و بعد فرمود كه‌ فامر الله‌ تبارك‌ و تعالي‌ ذلك‌ النور ان‌ يشق‌. خدا امر كرد به‌ اين‌ نور كه‌ دو شقه‌ بشه‌، دو نيمه‌ بشه‌. و قال‌ بالنصف‌ كن‌ محمد. نصفي‌ را گفت‌ محمد اسمت‌. نصف‌ را گفت‌ كه‌ كن‌ عليا. شما فكر نكنيد كه‌ نصفه‌ شده‌، كم‌ شده‌. نه‌. اينجا يك‌ جمله‌ را اشاره‌ بكنم‌. شما از يك‌ شمع‌، شمعي‌ را روشن‌ مي‌كنيد. از آن‌ شمع‌ هيچي‌ كم‌ نميشه‌. نورند. فمنها قال‌ رسول‌ الله‌ علي‌ مني‌ و انا من‌ علي‌. از همينجاست‌ كه‌ رسول‌ اكرم‌ فرمود علي‌ از منه‌ و منهم‌ از علي‌ هستم‌. و لا يعدي‌ عني‌ الا علي‌. و نميتونه‌ كسي‌ جاي‌ من‌ را بگيره‌ مگر علي‌. نميتونه‌ كار من‌ را كسي‌ بكنه‌ جز علي‌. نميتونه‌ ادا بكنه‌ كارها را جز علي‌ بن‌ ابيطالب‌، از طرف‌ من‌ جز علي‌ بن‌ ابيطالب‌. بعد حضرت‌ به‌ يك‌ مسئله‌اي‌ اشاره‌ مي‌فرمايد كه‌ سني‌ و شيعه‌ اين‌ را قبول‌ دارند. و قد وجه‌ ابابكر بدعاعة‌ الي‌ مكه‌ و نظر الي‌ جبرئيل‌ فقال‌ يا محمد، قال‌ لبيك‌. قال‌ ان‌ الله‌ يأمرك‌ ان‌ تعديها انت‌ تعرض‌ من‌ المكر. حضرت‌ فرمود كه‌ قضية‌ معروفي‌ است‌. سورة‌ برائت‌ وقتي‌ نازل‌ شد. اين‌ سورة‌ برائت‌ من‌ الله‌ و رسوله‌ يوم‌ الحج‌ الاكبر ان‌ الله‌ بري‌ء من‌ المشركين‌ كه‌ سورة‌ برائت‌. سورة‌ غضب‌. اين‌ سوره‌ وقتي‌ كه‌ نازل‌ شد پيغمبر اكرم‌ داد اين‌ سوره‌ را به‌ ابوبكر كه‌ ميري‌ به‌ مكه‌ توي‌ حج‌ اكبر اين‌ را براي‌ مردم‌ ميخوني‌. فورا جبرئيل‌ نازل‌ شد. نه‌ اينكه‌ پيغمبر اشتباه‌ بكنه‌. اين‌ بايست‌ ميشد تا مردم‌ بفهمند كي‌ چيكاره‌ است‌. فورا جبرئيل‌ نازل‌ شد كه‌ يا رسول‌ الله‌ اين‌ سورة‌ برائت‌ را يا بايد خودت‌ ببري‌ آنجا بخواني‌ يا كسي‌ كه‌ از تو، يعني‌ از وجود توست‌. حضرت‌ به‌ اين‌ اشاره‌ ميكنه‌. كه‌ مي‌فرمايند كه‌ و قد وجه‌ ابابكر ببرائة‌ الي‌ مكه‌، ابي‌ بكر حركت‌ كرد بره‌ براي‌ اينكه‌ سورة‌ برائت‌ را براي‌ مردم‌ بخوانه‌. فنزل‌ جبرئيل‌. جبرئيل‌ نازل‌ شد. فقال‌ يا محمد قال‌ ربك‌. پيغمبر فرمود بعله‌ قال‌ ان‌ الله‌ يأمرك‌ خدا امرت‌ ميكنه‌ اينكه‌ اين‌ سوره‌ را يا خودت‌ بايد بري‌ آنجا بخواني‌ يا اينكه‌ رجل‌ منك‌. يك‌ كسي‌ كه‌ از تو باشه‌. فوجهني‌. حضرت‌ رسول‌ دست‌ مرا گرفت‌ و مرا فرستاد دنبال‌ ابي‌ بكر و به‌ من‌ دستور داد كه‌ من‌ برم‌ ابوبكر را برگردانم‌ و من‌ رفتم‌ او را برگرداندمش‌. فوجدت‌ في‌ نفسه‌. و بعد به‌ من‌ دستور داد. و قال‌ يا رسول‌ الله‌ انزله‌ في‌ القرآن‌. قال‌ يعني‌ ابي‌ بكر آمد به‌ پيغمبر اكرم‌ گفت‌ كه‌ اين‌ مطلب‌ را در قرآن‌ هست‌ كه‌ من‌ بايد برگردم‌. قال‌ لا. و لكن‌ لا يعدي‌ ان‌ انا. اين‌ سوره‌ را جز من‌ و علي‌ كس‌ ديگه‌ حق‌ بردن‌ و وارد كردن‌ و گفتن‌ به‌ مردم‌ نداره‌. خوب‌. بعد حضرت‌ مي‌فرمايد كه‌ قال‌ من‌ لا يصلح‌ لحمل‌ صحيفة‌ يعديها عن‌ رسول‌ الله‌. كسي‌ كه‌ لايق‌ نيست‌ كه‌ يك‌ سوره‌ را بره‌ در مكه‌ از طرف‌ پيغمبر اكرم‌ بخونه‌ كيف‌ يصلح‌ بما يعمل‌. چطور صلاحيت‌ داره‌ كه‌ امامت‌ را عهده‌دار بشه‌؟ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ مي‌فرمايد.

 بهرحال‌ طولانيه‌ آنچه‌ نوشته‌. حالا انشاء الله‌، عرض‌ كردم‌ اين‌ خيلي‌ طولانيه‌، اين‌ روايت‌ و انشاء الله‌ اميدواريم‌ كه‌ حقيقت‌ معرفت‌ اماممون‌ را بدانيم‌ و بخدا قسم‌ بايد ما قدر اين‌ شرح‌ صدري‌ كه‌ خدا بهمون‌ داده‌، شرح‌ صدر، كه‌ اماممون‌ را طبق‌ مأموم‌ بشناسيم‌. بدونيد كه‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌، يا هر يك‌ از چهارده‌ معصوم‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ اينكه‌ آمدند در بين‌ ما زندگي‌ مي‌كنند يك‌ جرياني‌ را مردم‌ مسيحي‌ دارند. ما آن‌ را نميگيم‌ ولي‌ مثل‌ اون‌ را ميگيم‌. مسيحي‌ها ميگند خداي‌ تعالي‌، خودش‌، مي‌خواست‌ باصطلاح‌ از نزديك‌ معاشرت‌ با مردم‌ را درك‌ كنه‌. مردم‌ چه‌ جوري‌ زندگي‌ مي‌كنند. مثلا بفهمه‌ كه‌ كشته‌ شدن‌ چه‌ جوريه‌؟ درد آدم‌ چقدر مي‌آيد؟ متهم‌ شدن‌ چه‌ نحويه‌ايه‌؟ لذا بصورت‌ حضرت‌ عيسي‌ آمد توي‌ مردم‌ و زندگي‌ كرد. اين‌ حرفي‌ است‌ كه‌ آنها مي‌زنند و توي‌ انجيل‌ هم‌ هست‌. از آن‌ حرفهايي‌ است‌ كه‌ خيلي‌ هم‌ پايش‌ ايستاده‌اند. حالا البته‌ بايد گفت‌ فرزند خدا، چون‌ تفسيري‌ است‌ در عين‌ توحيد معناش‌ همين‌ وحدت‌ وجودي‌ است‌ كه‌ خدمتتون‌ عرض‌ شود عرفاي‌ ما هم‌ ميگن‌ كه‌ در عين‌ اينكه‌ بصورت‌ ظاهر يكيست‌ و در عالم‌ كثرات‌ سه‌ تا حساب‌ ميشه‌، در عالم‌ وحدت‌ يكيست‌. كه‌ همه‌اش‌ خلافه‌ اين‌ حرفها. در عالم‌ واقع‌ يكي‌ است‌. اينها يك‌ همچين‌ حرفي‌ مي‌زنند كه‌ خدا آمد در بين‌ مردم‌ و با مردم‌ زندگي‌ كرد تا از نزديك‌ ببينه‌ كه‌ مثلا چه‌ جوري‌ انسان‌ دردش‌ مي‌آيد؟ گرسنه‌اش‌ كه‌ ميشه‌ چه‌ حالتي‌ پيدا ميكنه‌؟ اينها را خودش‌ بفهمه‌، يعني‌ وجدان‌ بكنه‌. اين‌ حرف‌ بسيار حرف‌ غلطيه‌ و خداي‌ تعالي‌ اگر بخواهد از تجربه‌ چيزي‌ ياد بگيره‌، علمي‌ پيدا بكنه‌ اينكه‌ خدا نيست‌. يعني‌ طبعا بايد از مخلوقش‌ استفاده‌ بكنه‌. ولي‌ يك‌ طرف‌ ديگة‌ قضيه‌ اينه‌ كه‌، يعني‌ ماها اينطوريم‌ كه‌ انسان‌ اگر بخواد با خدا مأنوس‌ بشه‌، خدا بايد اين‌ لطف‌ را بكنه‌ كه‌ مثل‌ اعلاي‌ خودش‌ را در بين‌ ما واردش‌ بكنه‌. بياد با ما زندگي‌ بكنه‌ تا ما باهاش‌ انس‌ بگيريم‌. ما اين‌ را بدونيد با خدا نمي‌تونيم‌ مستقيما انس‌ بگيريم‌. مگر از طريق‌ خاندان‌ عصمت‌ عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌. خدا را خوب‌ نمي‌تونيم‌ بشناسيم‌ مگر از اين‌ آينه‌ و از اين‌ جمال‌ و از اين‌ مرآت‌. و حالا عرض‌ كردم‌ اين‌ بحث‌ هم‌ خيلي‌ پيچيده‌ است‌ و خيلي‌ عميق‌ و انشاء الله‌ در همين‌ روايت‌ كه‌ مي‌فرمايد معرفتي‌ بنورانيه‌، چون‌ اين‌ روايت‌ از اينجا شروع‌ شد كه‌ معرفتي‌ بنورانيه‌ معرفت‌ الله‌ عز وجل‌. معرفت‌ من‌ با نورانيت‌، يعني‌ با چراغ‌ عقل‌، چون‌ اگر انسان‌ نورانيت‌ نداشته‌ باشه‌ تو به‌ تاريكي‌ علي‌ را ديده‌اي‌، علي‌ بن‌ ابيطالب‌ را به‌ تاريكي‌ وقتي‌ ببينه‌ و نورانيت‌ نداشته‌ باشه‌، علي‌ را يك‌ مرد با فضيلتي‌ مي‌دونند و همينطور كه‌ مسيحي‌ها هم‌ حتي‌ دربارة‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ كتابها در فضائلش‌ نوشتند. جرج‌ جرداق‌ مسيحي‌ پنج‌ جلد كتاب‌ دربارة‌ فضائل‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ نوشته‌. دانشمندان‌ عالم‌ شايد هر دانشمندي‌ كه‌ اهل‌ باصطلاح‌ يك‌ مقدار انصاف‌ بوده‌، در جهان‌ شخصيتهاي‌ مهم‌ عالم‌ دنيا را وقتي‌ مي‌خواسته‌ معرفي‌ بكنه‌، يكي‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ را معرفي‌ كرده‌. اما همه‌ بدون‌ چراغ‌ علي‌ را ديده‌اند. همه‌ در تاريكي‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ را ديده‌اند. سني‌ها فكر نكنيد به‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ زياد اظهار معرفت‌ و علاقه‌ نمي‌كنند. چرا. خيلي‌ زياد. من‌ در اين‌ طيبات‌ رفته‌ بودم‌ به‌ مدرسة‌ علماي‌ اهل‌ سنت‌. يك‌ مدرسه‌اي‌ دارند آنجا. يك‌ كسي‌ در كنار آن‌ مدرسه‌ دفنه‌ بنام‌ ابوبكر طيباتي‌. قبري‌ و تشكيلاتي‌ اينها. اون‌ عالم‌ سني‌ يك‌ مطلبي‌ براي‌ من‌ از ابوبكر طيباتي‌ گفت‌. گفت‌ كه‌ آمدند به‌ ابي‌ بكر طيباتي‌ گفتند كه‌ ما شنيديم‌ عثمان‌ دستور قتل‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ را داده‌. ابي‌ بكر طيباتي‌ سرش‌ را پائين‌ انداخت‌ گفت‌ واي‌ بحال‌ عثمان‌ اگر علي‌ دستور قتلش‌ را داده‌ باشه‌. اين‌ حرف‌ خيلي‌ مهمه‌ها. يعني‌ علي‌ معصوم‌، علي‌ پاك‌، اگر قتل‌ عثمان‌ را تجويز كرده‌ باشه‌ معلومه‌ عثمان‌ خيلي‌ بد آدميه‌. اين‌ عالم‌ سني‌ در همان‌ طيبات‌ از قول‌ ابي‌ بكر طيباتي‌ اين‌ جمله‌ را گفت‌. واي‌ به‌ حال‌ عثمان‌ اگر علي‌ دستور قتلش‌ را داده‌ باشه‌. علي‌ بن‌ ابيطالب‌ در عين‌ حال‌ را اينها در تاريكي‌ ديده‌اند. در عين‌ حال‌ هر چه‌ از فضائل‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ بگند در رديف‌ ابي‌ بكر و عمر و عثمان‌ ميگن‌.ولي‌ ما در رديف‌ خدا و پيغمبر و علي‌ بن‌ ابيطالب‌ و معصومين‌ عليه‌ الصلاة‌ والسلام‌ و امام‌ زمان‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ را مي‌گيم‌. خدايا اين‌ ايام‌ متبركات‌ ماه‌ رجب‌ كه‌ ماه‌ بسيار پر عظمتي‌ است‌ معرفت‌ كامل‌ اماممون‌، با ايمان‌، با نور ايمان‌ به‌ ما مرحمت‌ بفرما.

 خوب‌ ايام‌ زياد چون‌ ماه‌ رجب‌ و شعبان‌ دو ماه‌ سروره‌ ولو اين‌ كه‌ در بينش‌ وفات‌ حضرت‌ موسي‌ ابن‌ جعفر عليه‌ الصلاة‌ والسلام‌ هم‌ هست‌. ولي‌ در عين‌ حال‌ غلبه‌ با برنامه‌هاي‌ سرور و شادماني‌ در اين‌ دو ماه‌ هست‌. و با سرور و شادماني‌ انشاء الله‌ وارد ماه‌ خدا خواهيم‌ شد. در اين‌ ماه‌ زيارت‌ ائمة‌ اطهار عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ مستحبه‌. و تأكيد شده‌ و هر كس‌ كه‌ در كنار قبور يكي‌ از ائمة‌ اطهار عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ باشه‌ بايد خدا را شكر كنه‌. بگه‌ الحمد الله‌ الذي‌ اشهدنا مشهد اوليائه‌ في‌ الرجب‌. حمد مي‌كنم‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ من‌ را حاضر كرد، شاهد قرار داد در مشهد يكي‌ از اوليائش‌ در ماه‌ رجب‌. و اوجب‌ من‌ حقهم‌، الحمد الله‌ الذي‌ اشهدنا مشهد اوليائه‌ في‌ رجب‌ واوجبنا و حقهم‌ ما قد وجب‌. صل‌ الله‌ و علي‌ محمد من‌ منتجب‌ و علي‌ اوصيائهم‌ من‌ تا آخر زيارت‌ كه‌ اين‌ زيارت‌ را هر وقت‌ كه‌ مي‌ريد براي‌ زيارت‌ حرم‌ حضرت‌ رضا صلواة‌ الله‌ عليه‌ زيارت‌ رجبيه‌ را بخونيد. در اين‌ ماه‌ از ما خواستن‌ كه‌ معرفت‌ امام‌ را تكميل‌ كنيم‌. در اين‌ شبها ما كوشش‌ مي‌كنيم‌ كه‌ دربارة‌ همين‌ موضوع‌ صحبت‌ كنيم‌. حضرت‌ بقية‌ الله‌ در همين‌ ماه‌ اين‌ دعا را دستور فرموده‌اند. كه‌ بگيد كه‌ الهم‌ اني‌ اسئلك‌ بجميع‌ ما يدعوك‌ به‌ ولات‌ امرك‌ خدايا من‌ از تو سؤال‌ مي‌كنم‌ به‌ اون‌ چه‌ كه‌ ولات‌ امر تو به‌ اون‌ چيز تو را مي‌خواد. يعني‌ امام‌ زمان‌ با چه‌ دعايي‌ خدا را مي‌خواند. اون‌ وقت‌ المأمون‌. اون‌ جملات‌ مي‌رسه‌ به‌ اينجا كه‌ اوج‌ مي‌گيره‌ معرفت‌، و مي‌گه‌ لا فرق‌ و بينهم‌، فرقي‌ بين‌ توي‌ خدا و بين‌ اين‌ ذات‌ امر كه‌ ائمة‌ اطهار باشند نيست‌ مگر اين‌ كه‌ اونها بندة‌ تو هستند و مخلوق‌. اينجاست‌ معناي‌ اين‌ كه‌ در تمام‌ صفات‌ افعال‌ الهي‌ ائمة‌ اطهار عليهم‌ الصلاة‌ و السلام‌ شريكند با خدا و تمام‌ صفات‌ افعال‌ الهي‌ را مي‌خوانند. فرقي‌ هم‌ بين‌ اونها و خدا نيست‌. اين‌ صفات‌ افعال‌ طبعا محدوده‌. البته‌ از نظر ما كه‌ به‌ اصطلاح‌ مقيد به‌ آيات‌ و روايات‌ هستيم‌ والا اين‌ صوفيها و به‌ اصطلاح‌ اين‌ فلاسفه‌ و اينها حرفهاي‌ ديگه‌اي‌ مي‌زنند. ولي‌ نه‌. يعني‌ خدا هر مقدار رحمان‌ به‌ مخلوقشه‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ هم‌ رحمانه‌. منتهي‌ از اين‌ جهت‌ ميگيم‌ ارحم‌ الراحيمه‌ به‌ اين‌ جهت‌ كه‌ رحمانيت‌ از او به‌ علي‌ رسيده‌. يعني‌ از جيب‌ خدا خرج‌ ميكنه‌. و الاّ هر چه‌ خدا رحمانيت‌ داره‌ براي‌ مخلوقش‌، اين‌ را شما يك‌ جمله‌ است‌ بدونيد، مال‌ ماه‌ رجب‌ هم‌ هست‌، توي‌ مفاتيح‌ هم‌ هست‌، اين‌ جمله‌ را اين‌ معرفت‌ را پيدا بكنيد كه‌ هر يك‌ از صفات‌ و افعال‌ الهي‌، كه‌ گفتم‌ براتون‌ صفات‌ و افعال‌ الهي‌ يعني‌ چي‌. يعني‌ هر كاري‌ كه‌ خدا ميكنه‌ و به‌ اين‌ خاطر اسمي‌ برايش‌ مي‌گذارند رحمان‌، رحيم‌، رئوف‌، غفار الذنوب‌، ستار العيوب‌، باب‌ الحوائج‌، هر چي‌ كه‌ شما ميگيد. اين‌ صفات‌ همه‌اش‌ در امام‌ زمان‌ شما هم‌ هست‌ و اعمال‌ هم‌ ميكنه‌. بدون‌ هيچي‌ كم‌. ميگيد پس‌ چرا ارحم‌ الراحمين‌ خدا را ميگيم‌؟ با اينكه‌ هر چه‌ هست‌ مال‌ خداست‌. او ارحمه‌، او احسن‌ الخالقينه‌. او… و اين‌ مقدار را از همين‌ دعا امشب‌ ياد بگيريد. اين‌ دعاي‌ رجبيه‌ را انشاء الله‌ امشب‌ بخوانيم‌ و همينطور كه‌ رو به‌ قبله‌ نشسته‌ايد ما اين‌ دعاي‌ عظيم‌ الشأن‌ رجبيه‌ را با هم‌ بخوانيم‌.

 همه‌ با توجه‌ بدانيم‌ كه‌ به‌ ما اين‌ دعاها را كه‌ دستور فرمودند به‌ خاطر اين‌ بوده‌ است‌ كه‌ ما معارفمون‌ و شناختمون‌ و عرفانمون‌ به‌ خاندان‌ عصمت‌ و به‌ ذات‌ مقدس‌ پروردگار و به‌ ائمة‌ اطهار و به‌ پيغمبر اكرم‌، به‌ همة‌ اينها زياد بشه‌.

 بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌. اين‌ دعا را كه‌ كوتاهه‌ ولي‌ خيلي‌، بعد از هر نماز يا در هر موقع‌ استحباب‌ داره‌ كه‌ خونده‌ بشه‌ و امام‌ صادق‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ مي‌خوندند. با توجه‌ بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌. يا من‌ ارجوه‌ لكل‌ خير. و آمنوا سخطه‌ عند كل‌ شر. يا من‌ يعطي‌ الكثير بالقليل‌. اي‌ خدايي‌ كه‌ در مقابل‌ عمل‌ خيلي‌ كوچك‌ ما زياد ثواب‌ به‌ ما ميدي‌. چقدر محبت‌ داره‌ پروردگار. يا من‌ يعطي‌ الكثير بالقليل‌. يا من‌ يعطي‌ من‌ سئله‌. اي‌ خدايي‌ كه‌ عطا ميكني‌ به‌ هر كسي‌ كه‌ از تو سوال‌ كنه‌. يا من‌ يعطي‌ من‌ لم‌ يسئله‌ و من‌ لم‌ يعرفه‌. اي‌ خدايي‌ كه‌ عطا ميكني‌ به‌ كسي‌ كه‌ حتي‌ تو را نمي‌شناسه‌ و از تو سؤال‌ نميكنه‌. به‌ او هم‌ ميدي‌. يا من‌ يعطي‌ من‌ لم‌ يسئله‌ و من‌ لم‌ يعرفه‌ تحننا منه‌ و رحمه‌. تحننا منك‌ و رحمه‌. اعطني‌. خدايا عطا كن‌ به‌ ما. اعطني‌ بمسئلتي‌ اياك‌. حالا كه‌ ما سؤال‌ ميكنيم‌. جميع‌ خير الدنيا و جميع‌ خير الآخره‌. تمام‌ خوبيهاي‌ دنيا را به‌ ما بده‌، براي‌ تو كه‌ اشكالي‌ نداره‌. و تمام‌ خوبيهاي‌ آخرت‌ را به‌ ما عنايت‌ كن‌. و اصرف‌ عني‌ بمسئلتي‌ اياك‌ جميع‌ شر الدنيا و شر الآخره‌. خدايا از ما بگردان‌، دور كن‌، تمام‌ آنچه‌ كه‌ بديهاست‌، چه‌ در دنيا چه‌ در آخرت‌، بخاطر اين‌ سؤالي‌ كه‌ ما از تو مي‌كنيم‌. و انه‌ غير منقوص‌ ما اعطيت‌ و زدني‌ من‌ فضلك‌ يا كريم‌. يا ذالجلال‌ و الاكرام‌. يا ذا النعماء و الجود. يا ذا المن‌ و الطول‌. حرم‌ شيبتي‌ علي‌ النار. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌. اللهم‌ اني‌ اسئلك‌ بمعاني‌ جميع‌ ما يدعوك‌ به‌ ولات‌ امرك‌ المأمومين‌ علي‌ سرك‌، المستبشرين‌ بامرك‌، الواسطين‌ لقدرتك‌، المعلنون‌ لعظمتك‌، اسئلك‌ بما اتصف‌ فيه‌ من‌ مشيتك‌ فجعلتهم‌ معادن‌ لكلماتك‌ و اركان‌ بتوحيدك‌ و آياتك‌ و مقاماتك‌ التي‌ لا تعطي‌ و لها في‌ كل‌ مكان‌.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *