۲۴ ذی الحجه ۱۴۲۵ قمری – ۱۶ بهمن ۱۳۸۳ شمسی – تقوا

اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم

بسم اللّه الرحمن الرحیم

الحمدللّه والصلوه و السلام علی رسول‌اللّه و علی آله آل اللّه لاسیما علی بقیة الله روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و اللعنة الدائمة علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.

اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم، تِلْکَ الْجَنَّهُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ کَانَ تَقِیًّا (مریم / ۶۳).

موضوعِ صحبت ما در هفته‌های قبل از جمعه‌ی قبل که به مناسبت عید غدیر شاید مقداری در این موضوع به خاطر فضائل امیرالمؤمنینعلیعلیه‌السلام مطالب دیگری گفتیم درباره‌ی تقوا بود؛ تصادفاً این آیاتی که امروز تلاوت کردند آخرین آیه‌ای که تلاوت شد این بود و این آیه است تِلْکَ الْجَنَّهُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ کَانَ تَقِیًّا؛ آن بهشتی که توصیف شده که دو آیه‌ی قبلش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرماید: جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَانُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ (مریم / ۶۱) خدای‌تعالی به بندگانش بهشتی را به پنهانی، چون ما به هیچ وجه نمی‌توانیم حقیقت بهشت را الان درک کنیم. این بهشت عدن را به بندگانش وعده فرموده، إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا (مریم / ۶۱) وعده‌ی خدا حتماً شدنی است. بعد یک توضیحی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرماید لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا، در آن بهشت حرف بیهوده نمی‌شنوند و فقط سخنانی را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنوند که سلامتی با آن هست، إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ، و برای این عبادالرحمن این کسانی که اهل تقوا هستند روزیشان چه روزی معنوی و پیشرفت‌های معنوی و کمالاتشان و چه رزق‌های بدنی و معمولی‌شان صبح و شب برایشان فرستاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و داده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود و این بهشت با این خصوصیات که در قرآن زیاد یاد از این بهشت کرده به کسی داده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، به بندگان خودمان، بندگانی که واقعاً رسماً بنده‌ی خدا باشند و اهل تقوا باشند به ارث داده می‌‌شود. این جملات که عرض شد مطالبی بود که در این آیات آخر جزوه‌ی این هفته‌تان وجود دارد.

همانطوری که در هفته‌های گذشته عرض شد تقوا به معنی نگه داشتن خود از کارهای نابجا، لغو، از گناه گرفته و به درجاتِ اشخاص و کمالات روحی افراد این تقوا هم رشد می‌‌کند. در مرحله‌ی اوّل نگه داشتن خود از گناه و معصیت و ترک محرمات است. و کمالاتی که انسان می‌‌پیماید و سیری که به سوی خدا دارد این تقوا هی شدّت می‌‌کند دائماً رشد می‌‌کند تا به جایی که بهشتش را در همین دنیا دریافت می‌‌کند، یعنی در همین دنیا نه لغو می‌‌گوید و نه لغو می‌‌شنود، درباره‌ی مؤمنینی که خدای‌تعالی می‌‌فرماید قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ(مؤمنون / ۱) به تحقیق رستگار شدند مؤمنین، اوّل می‌‌فرماید:الَّذِینَ هُمْ عَنْ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (مؤمنون / ۳) این مؤمنین همان عبادالرحمانی هستند که وَعِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمْ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا (فرقان / ۶۳) هم سلام می‌‌گویند هم سلام می‌‌شنوند. این متّقینی که این‌جا اهل بهشتند و بهشت ارث آن‌هاست، مخصوص آن‌هاست، مال آن‌هاست، این‌ها هم همان عبادالرحمانی هستند که لغو نمی‌شنوند، در بهشت را خدا قدر مسلم بیان فرموده امّا در همین دنیا اگر کسی بهشتش شروع شد این‌جا هم لغو نمی‌گوید طبق آن آیه‌ی شریفه که وَالَّذِینَ هُمْ عَنْ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ و جزء سلام و درود و سلامتی و محبّت چیز  دیگری برای او نخواهد بود که وَعِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمْ الْجَاهِلُونَ در دنیا انسان با جهّال برخورد می‌‌کند، حرف‌های بیهوده‌ای می‌‌زند، یک روایتی هست که امام فرمود خدا را شکر که دشمنان ما را خدا از احمق‌ها به اصطلاح انتخاب کرد. بعضی افراد علیه بعضی‌ها یک چیزهایی می‌‌گویند که اصلاً به این‌ها نمی‌چسبد، دشمنی به پیغمبر اکرم می‌‌کنند، پیغمبر عقل کلّ، عقل کلّ آن کسی که همه‌ی عقل پیش اوست به او می‌‌گویند انک لمجنونتو دیوانه‌ای، یک مثالی در یک کتابی یک وقتی دیدم که مثال است، حقیقت معلوم نیست داشته باشد که یک حکیمی به شاه مملکت گفت که امسال یک بارانی می‌‌آید که هر کِه از آب این باران بخورد دیوانه می‌‌شود، گفت چکار کنیم؟ آن حکیم به او گفت که شما امسال آب زیادی ذخیره کنید که شما از این آب نخورید تا  دیوانه نشوید. این هم همین کار را کرد. همه‌ی مردم از این آن آب خوردند و دیوانه شدند، می‌‌‌‌‌‌‌‌دانید چی گفتند؟ گفتند شاه دیوانه شده. آن رئیس مملکت حالا شاه هم شاید تعبیر درستی نباشد رئیس مملکت دیوانه است، پرسید چکار کنم از همان حکیم، گفت اگر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهی با این مردم زندگی کنی و شاه این مردم باشی تو باید از همان آبها بخوری. مردمِ دیوانه به پیغمبر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند دیوانه، فکر نکنید زمان ما هم اگر حضرت بقیة الله ارواحنافداه تشریف بیاورد این که تشریف نمی‌آورد به همین جهت است. چون با اکثر برنامه‌ها و حتّی عبادت‌ها، روش‌های زندگی ما، آن چه برای ما معروف است و در حقیقت منکر است با همه‌ی این‌ها مخالفت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، تنها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ماند. حالا فکر نکنید که نه ما امام‌مان را هیچوقت تنها نمی‌گذاریم، آنی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد تمام کره‌ی زمین را زیر عدل و داد بکشاند آن با شما جمعیت کاری از پیش نمی‌برد، همیشه به اندازه‌ی شما جمعیّت بودند. باید همه‌ی مردمِ دنیا لااقل اکثریّتشان این معنا را درک بکنند که او نستجیرباللّه دیوانه نیست و ما دیوانه‌ایم. این را باید بفهمیم، ما دیوانه‌ایم که تمام مجامع‌مان پُر از فساد است، اگر یک کسی امروز بخواهد فرزندش کاملاً متقّی متدیّن رشد کند و بزرگ بشود باید مواظبش باشد در هر مجمعی، در هر جمعیتی، در هر تشکیلاتی نرود، حالا شما شاید بگویید ایران که مملکت خوبی است الحمدللّه از این جهت سالم است، امّا در ممالک دیگر حضرت ولی‌عصر باید دخالت داشته باشد. بهشت جای کسی است که اوّلاً مِنْ عِبَادِنَا از بندگان ما باشد. خدای‌تعالی بندگانش را در بسیاری از آیات قرآن معرّفی فرموده، اوّل در این بخش که می‌‌گوید: وَعِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمْ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا – وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا (فرقان / ۷۲) چون دنیا هم لغو دارد هم افرادی که بیهوده حرف می‌‌زنند هستند، ولی در بهشت اینطوری نیست، تِلْکَ الْجَنَّهُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ کَانَ تَقِیًّا که قبلش می‌‌فرماید: لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا، در این دنیا اگر شما توانستید دین خودتان را کاملاً حفظ کنید، این طریق مستقیمِ اهل‌بیت عصمت و طهارت را که صراط مستقیم در همه جا از اعمال و گفتار و حتی سکوت ائمه علیهم‌ الصلوه و السلام تعبیر شده که در چهل جای قرآن تقریباً کلمه‌ی صراط مستقیم هست و از همه مهم‌تر در سوره‌ی حمد است که اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ – صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ صراط کسانی که به این‌ها نعمت دادی شما دیدید در همین آیاتی که تلاوت شد، همین آیاتی که امروز تلاوت شد خدای‌تعالی می‌‌فرماید: وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِبْرَاهِیمَ حضرت ابراهیم را در کتاب یاد کنإِنَّهُ کَانَ صِدِّیقًا اوّل این‌که ابراهیم سالم بود، إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ (صافات / ۸۴) صدّیق بود، راستگو بود، هم به خودش راست می‌‌گفت، چون آدم مشکل است به خودش راست بگوید، هم به مردم راست می‌‌گفت هم به خدا راست می‌‌گفت. نبیناً خوب آن یک مقامی است که بعد از رسول‌اکرم به کسی نمی‌رسد و ما هم به این جمله کاری نداریم، خوب این چطور راست می‌‌گفت؟ به پدرش که در بعضی از روایات دارد که آذر عموی او بود، پدر حضرت ابراهیم مرد خوبی بود و از پاکان بود و از روایات ما هم استفاده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود که مثلاً در زیارت حضرت سیدالشهداء می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوییم: اشهد انّک کنت نوراً فی الاصلاب الشامخه اگر اصلاب شامخه باشد حتماً یکی از اجداد حضرت سیدالشهداء نمی‌شود که مشرک باشد و بُت‌پرست، منتها به حال احترام، اگر کسی پدرش مرده باشد عمو سرپرستش باشد به او می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید پدر، این به حال احترام، خدا هم همان را که او گفته نقل کرده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فرماید: إِذْ قَالَ لِأَبِیهِ یَا أَبَتِ لِمَ تَعْبُدُ مَا لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئًا (مریم / ۴۲) باور کنید همین جمله را الان باید به ما بگویند، نگویید ما که بُت نمی‌پرسیم، بُت نگفته این‌جا، این‌جا می‌‌‌‌‌‌گوید چرا بندگی می‌‌‌‌‌کنی کسی که حرف تو را گوش نمی‌دهد؟ ما از همین دور ارادت کاملی به مثلاً رئیس جمهور آمریکا داریم، حرف‌مان را هم گوش نمی‌دهد، اصلاً حرف ما را نمی‌شنود، چرا عبادتش را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم؟ و هر کِه مثل او باشد حالا فرقی نمی‌کند و نمی‌بیند شما را، حال شما را متوجّه نیست و شما را از هیچ چیز بی‌نیاز نمی‌کند، اگر چپاول‌تان نکند هیچی به شما نمی‌دهد، ببینید ممکن است الان به همه‌ی ماها حالا جزئی دارد، کلّی دارد یک آدم بزرگی مثل مثلاً فلان رئیس جمهور فلان مملکت این پیروی از رئیس جمهور آمریکا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند من و شما هم از یک فاسقی که تمام آن‌چه که از شما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد این را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد که شما به او کمک کنید، نوکرش باشید، هیچی هم به شما نمی‌دهد و شما را درک نمی‌کند، شما شب تا صبح گرسنه خوابیدید او سیر خوابیده به هیچ وجه فکر این هم نمی‌افتد آن دوستم، آن رفیقم، آنی که دارد به من خدمت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند گرسنه است، لَا یَسْمَعُ وَلَا یُبْصِرُ وَلَا یُغْنِی عَنْکَ شَیْئًا، هیچی، هیچ  فایدهای ندارد، خوب ولش کن، چرا اطاعتش را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی؟ ببینید آیات چقدر عجیب است یَا أَبَتِ ای پدر لَا تَعْبُدْ الشَّیْطَانَ، حالا شیطان به چه دردت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورد؟ شیطان‌سیرتان به چه دردتان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورد؟ آنی که می‌‌گوید به شما که مثلاً فرض کنید به خانم‌ها می‌‌گوید بی‌عفت باشد که خاکم به دهن، یکی از دوستان به من می‌‌‌گفت یک مدرّسی در درس روحانیّت به خانم‌هایی که با حجابند گفتند کلاغ سیاه‌ هستند. حجاب تنها برای نگهداشتن و پوشاندن نیست، والاّ در نماز در اتاق خلوت چرا می‌گویند حجاب داشته باش؟ تنها برای این جهت؟ حجاب علم اسلام است. من این را در یکی از سخنهایی که در سایت خودم بود به عنوان سخن روز نوشتم. این جمله را شاید متوجّه اکثراً نباشند، اگر در یک جمعیتی شما در یک فیلمی‌ ب‌بینید زنهایش با حجابند می‌‌گویید این فیلم را مسلمان‌ها ساختند، اگر در یک مدرسه‌ای ببینید که دخترها با حجابند، می‌‌گویید این‌ها مسلمانند، اگر در یک مملکتی وارد شدید دیدید زنهای آن مملکت با حجابند ، می‌‌فهمید که این مملکت مسلمانند، حجاب علم اسلام است. یعنی به این وسیله اسلام خودش را معرّفی می‌‌کند، زنی که با حجاب است یعنی علَم‌دار اسلام، اگر یک زنی حجابش را انداخت پرچم اسلام را سرنگون کرده، این‌ها را ما نمی‌فهمیم، می‌‌گوییم که حالا صورتش که از همه‌ جایش بهتر است چرا آن باز باشد بقیّه موهایش چرا بسته باشد، حجاب دو منظور شده، یکی این‌که از نامحرم خودت را بپوشان بندگی شیطان را نکن، یکی دیگر این‌که علم‌دار اسلام باش، اگر شما در یک فیلمی دیدید یک عدّه‌ای این‌جا هستند یک عرق‌چین کوچکی بالای سرشان گذاشتند هیچ فایده‌ای هم ندارد، شما می‌‌گویید این‌ها کی‌اند؟ می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویید این‌ها یهودی‌اند. اگر دیدید همه کروات زدند متأسفانه کروات دیگر حالا مسلمان و غیر مسلمان؛ اولی که کروات تأسیس شد این شکل صلیب است، یعنی این پایینش صلیب را که دیدید بالایش هم یک آهنی داشت که اینجوری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خورد بالای کروات، حتی صلیبی‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفتند کرواتی‌ها را، خوب اگر آن به اصالتش خودش باقی میماند، اصالتش را ما مسلمانها روی تبعیّت، تقلید، دنبال‌رو بودن، از دست داده، باید آن‌ها به ما اعتراض کنند که چه حقّی داشتید کروات ما را بپوشید، علامت ما را بهم بزنید؟ حالا من یک ماشینی را دیدم واردش شدم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواستم جایی بروم، تعارف کرد ما را جایی برساند، دیدم جلوی ماشینش زیر باصطلاح آینه‌اش یک صلیبی آویز کرده، صلیب علامت مسیحیت است، من فهمیدم همان جا که این راننده مسیحی است. شما هم باشید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌فهمید، هر جمعیتی یک علامتی دارند، شما این لباس روحانیت را هر جا ببینید نمی‌گویید این عالم سنّی است یا عالم یهودی است یا عالم نصرانی است، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویید این عالم شیعه هست. این‌ها همه به یک تعبیر پرچم آن جمعیت است، عَلم آن جمعیت است و اگر سرنگون بشود علم سرنگون شده شما فکر نکنید در آلمان و در فرانسه و امثال این‌ها با حجاب این جور مبارزه می‌‌‌‌‌‌‌کنند، شما فکر می‌‌‌‌‌‌‌کنید آخر این‌ها چه آدمی‌هایی هستند؟ خوب حالا سر این دختر چارقد باشد یا نباشد چه فرقی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند؟ یا اعتراض ممکن است آن دختره بکنید که حالا تو چارقدت را بردار چرا خودت را اینقدر اذیّت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی، هم او فهمیده هم این‌ها فهمیدند، البتّه ممکن است دخترهِ خوب نفهمیده باشد ولی این‌ها خوب فهمیدند که حجاب عَلم اسلام است، اگر این آمد در مدرسه عَلم اسلام را آورده در مدرسه، چرا رضاخان و آتاترک حجاب را برداشتند؟ علَم اسلام را سرنگون کردند. چرا دو هزار نفر در مسجد گوهرشاد برای حجاب کشته شدند که حجاب باشد؟ برای این‌که عَلم اسلام را نگه دارند، چرا مثل مرحوم آیت‌اللّه قمی را به عراق تبعید کردند، به کربلا تبعید کردند سر مسأله حجاب، حجاب خوب چیه ما بدون این حرفها و بدون کشتار و بدون تبعید این‌ها خودمان صورت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دادیم، انجام هم شده بود، این به خاطر این است که این علَم اسلام است، دشمنان ما بهتر از ما این مسأله را فهمیدند، من حالا دارم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم در کتابها هم من ندیدم نوشته باشند ولی آن‌ها از شاید صد سال قبل این معنا را فهمیده بودند که اینجور مبارزه با حجاب می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردند، خوب زن مسلمان، لَا تَعْبُدْ الشَّیْطَانَبندگی شیطان را نکن، إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَانِ عَصِیًّا چرا من بندگی شیطان را نکنم؟ چرا؟ به جهت این‌که شیطان برای پروردگارش معصیت کرد، خوب اگر یک آدمی معصیت کرد چطور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود پروردگارش را؟ بندگی آن را هم نکنید، إِنْ جَائَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا (حجرات / ۶) اگر یک فاسقی آمد یک مطلبی را برای شما گفت، خبر برایتان آورد، شما تبین کنید، تبینوا یعنی بروید تحقیق کنید، ببینید راست می‌‌‌‌‌‌گوید یا دروغ، آدمی که یک گناه بکند بدانید که دیگر به او اعتمادی نیست، این چه فرقی می‌‌‌‌‌کند، این‌جا این گناه را کرد، فردا گناهی که به شما ضرر می‌‌‌‌‌‌زند می‌‌‌‌‌کند. پس فردا گناهی که به نفع خودش است انجام می‌‌‌‌‌دهد، لَا تَعْبُدْ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَانِ عَصِیًّا، (مریم / ۴۴) حالا چرا ابراهیم این حرفها را به من می‌‌‌زنی؟ یَا أَبَتِ إِنِّی أَخَافُ أَنْ یَمَسَّکَ عَذَابٌ مِنْ الرَّحْمَانِمن می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ترسم که عذابی از طرف پروردگار، آن رحمن، رحمان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌داند اسم به معنای رحمت عام خداست، یعنی خدای تعالی به همه مهربان است در یک بُعد، همه را بخشندگی دارد، به همه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بخشد ولی تو کاری نکن که خدای رحمن برای تو عذاب را نازل کند، تو دوست شیطان معرّفی بشوی، آقا روز قیامت همین امروز قبل از آمدن در جلسه با یکی از دوستان عزیزمان صحبت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردم، گاهی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود انسان هیچ عذابش هم نکنند خجالت می‌‌‌‌‌‌‌‌کشد، روز قیامت که می‌‌‌‌‌‌‌‌شود یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ (اسراء / ۷۱) روزی که ما هر جمعیتی را به امامشان می‌‌‌‌‌خوانیم، آقایان شیطان‌پرست با شیطان، صریح قرآن است، تو خجالت نمی‌کشی با شیطان آن‌جا راه بیفتی؟ مرحوم سید حمیری در آن اشعارِ معروفش که حضرت رضا علیه الصلوهو السلام می فرماید مستحب است که همه این اشعار را حفظ کنند چون پیغمبراکرم به حضرت رضا در خواب فرمودند که به شیعیانت بگو این اشعار را حفظ کنند، یک فَرد از این اشعار این است که و رایتً یقدمها حیدر یک پرچم روز قیامت برداشته می‌‌‌‌‌‌‌شود، حیدر، علی بن ابی‌طالب در دستش است و عقب سر او یک عدّه‌ای حرکت می‌‌‌‌کنند و وارد بهشت می‌‌‌‌شوند چقدر عالی است. آقا تو کی هستی؟ یک عده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند نحن الرضویون، آن‌هایی که مجاور قبر مطهر حضرت رضا بودند، یک عده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند نحن العلوییون، ما منتسب به امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالبیم، یک عده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند مثلاً نحن الجوادییون هر کسی که در هر زمانی با هر امامی بوده و از او پیروی کرده می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینی پشت سر آن امام ایستاده، و رایتا یقدمها نحساً همین مرحوم سید حمیری می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید که عرض کردم حضرت رضا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید من در خواب پیغمبر را دیدم پیغمبر فرمودند این اشعار را حفظ کن، من در کتاب محضر استاد نوشتم این اشعار را قضیه‌اش را از کتاب الغدیر هم که از معتبرترین کتابهاست نوشتم. اهل‌سنت هم قبول دارند، نحساً کیه؟ همان‌هایی که دَر به پهلوی فاطمه‌ی زهرا زدند و روز غدیر خم را قبول نکردند و این روزها در فکر این بودند که یک کاری بکنند پیغمبر و علی بن ابی‌طالب را دو تایی بکُشند و زمام اسلام را در دست بگیرند و آخر هم اگر آن ملاحظه‌های علی بن ابی‌طالب و تقیّه علی بن ابی‌طالب و بندگی علی بن ابی‌طالب نبود امروز نه نامی از اسلام بود ونه از علی نامی بود و نه از فاطمه‌ی زهرا از هیچ‌کس اسمی نبود، خیلی دین بوده که الان اسمی از آن نیست، ما نمی‌شناسیم، چند تا دین بیشتر باقی نمانده آن هم اسماً، یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ هر جمعیتی را با امام‌شان دعوت می‌‌‌‌‌‌کنند، تو چیه؟ تویی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم نگویید ما که خوبیم، ما تابع علی بن ابی‌طالب‌ایم، نه ما با شما صحبت داریم، مردم کوچه و بازار هم کار نداریم، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانید کسانی هم که این جلسه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیند یک افراد خاصّی هستند اگر یک مورد تبعیّت از شیطان بکنید همان اندازه تو دور خدا هستی، از عبادالرحمن دوری، لَا تَعْبُدْ الشَّیْطَانَ إِنَّ الشَّیْطَانَ کَانَ لِلرَّحْمَانِ عَصِیًّابا آدم‌های معصیت‌کار اصلاً زندگی نکنید، اِ این برادرم، خوب این پدرش است، عمویش بود، حالا پدر نه، اِ این، یک کسی داشت با یک نفر صحبت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد در زمان امام صادق، حضرت بعد خواستند او را، فرمودند  کی بود با او صحبت می‌‌‌‌‌‌کردی؟ گفت این دایی‌ من است، حضرت فرمود که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دانی این چیه اعتقادش؟ خیلی مسأله اعتقادات مهم است، بله این از صوفی است، حضرت فرمود این معتقد به جبر است تو با او حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنی؟ از این به بعد یا با او حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنی یا با من، عین روایت است، به مذهبش چکار داریم ما؟ ما مسلمانها اینجوری هستیم، عیسی به دین خود، موسی به دین خود، در مقابل این همه آیات قرآن این شعر هم نیست ها یک چیز چرتی است، عیسی به دین خود، موسی به دین خود، ما را که در قبر او نمی‌گذارند ان‌شاءاللّه که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارند، ان‌شاءاللّه با هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سوزید، یعنی چه؟ من را در قبر او نمی‌گذارند مگر گفتند تو را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهند بگذارند در قبر او، من کار خودم را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم او هم کار خودش را، با هم شریکیم، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود؟ یا تو باید از اسلامت دست بکشی یا او باید از راه و روشش دست بکشد، چرا گفتند زن مسلمان را ندهید به مرد غیر مسلمان، یا مرد غیرمسلمان حق، او می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد برود کلیسا این می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد برود مسجد، این می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد گوشت خوک بخورد، این می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهد گوشت گوسفند بخورد، از همان روز اوّل با هم دعوایشان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند، نمی‌توانید شماها با افراد فاسق زندگی بکنید اگر مسلمان واقعی باشد. وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ(فرقان / ۲۷) روز قیامت هی دست پشت دست می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند، ای کاش من با فلانی رفیق نمی‌شدم، لَقَدْ أَضَلَّنِی عَنْ الذِّکْرِ(فرقان / ۲۹) که من را از یاد اهل‌بیت عصمت و طهارت دور کرد أَضَلَّنِی عَنْ الذِّکْرِ بَعْدَ إِذْ جَائَنِی ای کاش با او دوست نمی‌شدم. نکنید کاری که پشیمان بشوید، یک سیّدی به من می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفت شما در کتاب انوار زهرا نوشتید که سادات به جهنم نمی‌روند، گفتم خوب شیعیان هم به جهنّم نمی‌روند امّا از وقتی تو می‌‌‌‌میری تا بهشت و جهنم می‌‌‌‌دانی چقدر فاصله است؟ چقدر فاصله است؟ إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ (تکویر / ۱) خدا تعیین کرده از نظر مقدار خوب زمان که خیلی زیاد است، تا آن‌جا چکار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنی؟ روز قیامت که پنجاه هزار سال است چکار می‌‌‌‌‌‌‌کنی؟ به تو اگر بگویند به یکی از دوستان قبلاً می‌‌‌گفتم به تو اگر بگویند اگر این کار را بکنی تو را یک روز، یک روز در اتاقت می‌‌‌‌‌‌‌‌کنند یک بخاری گرم هم در درجه‌ی بالا در تابستان روشن می‌‌‌‌‌‌‌کنند یک مشت مار و عقرب هم آن تو هست، این کار را اگر بکنی یک روز باید آن‌جا باید بروی، به خدا نمی‌کنی هر کاری که باشد. نمی‌شود، نمی‌کنی، خودمانیم، آیا قیامت راست است یا دروغ است؟ آیا عالم برزخ راست است یا دروغ است؟ به بهشت و جهنمّ خیلی کار داریم ولی حالا نقداً ما چون جلوی پایمان را فقط می‌بینیم. امروز روز ظهر نهارمان را فقط نگاه می‌‌کنیم ببینیم چه نهاری خانم برایمان درست کرده خوشمزه است یا خوشمزه نیست، ما جلوی پایمان را نگاه می‌‌کنیم ائمه هستند که شب قدر می‌‌گویند قرآن را روی سر بگیر نام ائمه را صدا بزن و بگو که خدایا من را از آتش جهنم نجات بده، آن‌ها آن دورها را می‌‌بینند، ما هنوز جلوی پایمان را می‌‌بینیم، ما هنوز تا موقع مردنمان را نمی‌بینیم، خوب، همچین پیشنهادی بدهند، یک اعلامیه‌ای اینطوری، برای ده تومان که جریمه ندهی تو می‌‌بینی وقتی که پلیس می‌‌بیند تو را، قبض می‌‌نویسد بدنت می‌‌لرزد تو می‌‌توانی برزخ را تحمل کنی، قیامت پنجاه هزار سال را تحمل کنی، ما را که می‌‌برند به بهشت، بعد از این همه مسائل ببرند تو را در بهشت، این را هم یقین بدانید یک نفر اگر کوچکترین روایات زیادی داریم به مقدار سر سوزنی صفت رذیله در او باشد در بهشت راهش نمی‌دهند این را یقین بدانید، شفاعت هست برای معصیت‌ها، اعتقادات باید محکم باشد و صفات رذیله هم در انسان نباشد، تو که صفت رذیله داری چی بگویم؟ از کجا بگویم که به ما خیلی بر نخورد، همسایه نمی‌فهمد دو متر دیوارت را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بری در زمین همسایه، بعد هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویی من صاحب این‌جا هستم، خدا رحمت کند یک پیرمردی بود بعضی از افراد اهل معنای مجلس می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شناختند او را، این چلوکبابی داشت، یک جا صحبت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفت چرا زردچوبه کوبیده ارزان‌تر از زردچوبه ناساب است؟ داشت به مردم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفت، به این عطّاران می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفت، سؤال، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آیند از تو کفش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خرند ‌- او می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفت اگر کوچک باشد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویی خودش را باز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، پایت کن باز می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، اگر بزرگ باشد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویی خودش را جمع می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند کدام یکی‌اش درست است؟ ماها این جوریم، صدّیق نیستیم، صَدیق نیستیم، صادق نیستیم، خوب پدرِ یا عموی حضرت ابراهیم به ابراهیم چی گفت؟ اینقدر انسان ناراحت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود، نشسته با محبت دارد با تو صحبت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، پدرجان، پدر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید، عمو هستی پدر به تو می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید، هی دارد به تو محبت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند، قَالَ أَرَاغِبٌ أَنْتَ عَنْ آلِهَتِی یَا إِبْراهِیمُتو رو گردانی از خدایان ما ای ابراهیم؟ اگر تو بس نکنی، بیشتر از این حرف بزنی، خیلی عجیب است ها! ما برخورد داشتیم با این جور افراد، همین زمان ما هستند. لَأَرْجُمَنَّکَ وَاهْجُرْنِی مَلِیًّا(مریم / ۴۶) دور شو از من، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویم سنگسارت کنند، اینقدر سنگ به سرت بزنند تا بمیری، قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَببینید یک مؤمن متقی اینجوری است، فکر نکنید حضرت ابراهیم بوده خوب باید اینجوری باشد نه  وَعِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمْ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا عباد الرحمن باشید، نمی‌گویند حضرت ابراهیم باشید، قَالَ سَلَامٌ عَلَیْکَ سلام بر تو، مثل این‌که یک حرف خوبی به او زده، از این تندتر هم دیگر حرف نمی‌شود ها! که لَأَرْجُمَنَّکَ خیلی حرف تندی است، سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ من برای تو طلب مغفرت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم از خدای خودم، سَأَسْتَغْفِرُ لَکَ رَبِّی إِنَّهُ کَانَ بِی حَفِیًّا خدای تعالی به من یک لطفی دارد، حالا شما یک خدایی که اینقدر مهربان است، عجیب است مهربانی‌ خدا، من در تاریخ فکر کردم از نظر کمیّت نه از نظر کیفیت از نظر کمیّت از فرعون کسی بدتر نبوده، از نظر کیفیت کار چرا، شمر و یزید و این‌ها بدتر بودند، امّا از نظر کمیّت سالها سرهای بچه‌های شیرخوار پسر را سر می‌‌برید جلوی چشم مادر و پدر، خدا وقتی حضرت موسی و هارون را می‌‌فرستد به طرفشان، اذْهَبَا إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى (طه / ۴۳) طغیان کرده،فَقُولَا لَهُ قَوْلًا (طه / ۴۴) با ملایمت با او صحبت کنید شاید ای خدای مهربان شاید او هم  لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ متذکّر بشود، یا بترسد لااقل این کارها را ترک بکند، ما بتوانیم او را بنده‌ی خودمان حسابش کنیم. خوب بعد وقتی که تمام انبیاء را خدای تعالی نام میبرد وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ وَکُلًّا جَعَلْنَا نَبِیًّا – وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا (مریم / ۴۹ و ۵۰) باز هم آنی که مؤثر در همه چیز است زبانِ راستگوست، لسان صدق علیا، وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ مُوسَى موسی را ذکر کن، ببینید خدا خیلی مهربان است، همه‌ی این‌ها را یاد می‌‌کند، إِنَّهُ کَانَ مُخْلَصًا وَکَانَ رَسُولًا نَبِیًّا(مریم / ۵۱) او هم یک آدم بسیار مخلصی بود و پیغمبر بود، مُخلص معنایش همان راستگویی است و ان‌شاءاللّه کوشش کنیم که راستگو باشیم. تا آخر که می‌‌رسد به این‌جا که می‌‌فرماید: فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاهَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ نماز را ضایع می‌‌کنند، یک جمعیتی می‌‌آیند با همه‌ی این حرفها که نمازشان را ضایع می‌‌کنند، من یک مطلبی را هم به شما که در مجلس هستید هم به کسانی که صدای من را الان می‌‌شنوند عرض می‌‌کنم تا جایی که برایتان میسر است نمازتان را اوّل وقت بخوانید. به یک خانمی من می‌‌گفتم، می‌‌گفتم اگر دخترت در آشپزخانه باشد تو هم این‌جا یک مشت کاری داشته باشی حالا کاری هم نداری دستوری داری می‌‌گویی زود بیا، او نیاید، دو مرتبه صدایش بزنند، او نیاید، سه مرتبه، چهار مرتبه، پنج مرتبه، شش مرتبه، باز هم یک ساعت بعدش بیاید، یقیناً هر چه مهربان باشی از او بدت می‌‌آید، آقا من شش دفعه تو را صدایت زدم گفتم بیا، گفتم بیا برای نماز، بیا برای رستگاری، بیا برای بهترین اعمال، حالا ببینید آدم در این خیابان و بازار و کوچه و این‌ها راه می‌‌رود می‌‌بینید دارند اذان می‌‌گویند، نه کاسبش، نه خریدارش، هیچی نمی‌فهمند، هیچی، اقلاً یک تغییری در وضعشان بدهند، اینی که می‌‌بینید در عربستان این کار را می‌‌کنند آن هم مال فشار دولت است والاّ روی ایمان و عقیده نیست آن هم برای این‌که جمعیتشان زیاد بشود، حالا هر چی، ان‌شاءاللّه که حالا لااقل این را باید بگوییم شیطان آن‌ها را ول کرده ما را که می‌‌داند شیعه علی بن ابی‌طالب‌ایم، زیر پرچم علی بن ابی‌طالب علیه الصلوه و السلام روز قیامت می‌‌رویم بهشت از این راه آمده، هیچ اصلاً، إِذَا نُودِی لِلصَّلَاهِ مِنْ یَوْمِ الْجُمُعَهِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَیْعَ دیگر از این صریح‌تر بگوید خدا، روز جمعه وقتی که صدا زده می‌‌شود برای نماز، سعی کنید، بدوید یعنی، برای نماز، کاسبی را ولش کنید ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ (جمعه / ۹) این نماز برای شما بهتر است، حالا در پارک بچّه‌ها نشسته‌اند هی می‌‌گوییم و می‌‌خندیم حالا موقع نماز که نیست، نماز عصری می‌‌خوانیم، می‌‌گویم با شماها دارم صحبت می‌‌کنم، من با مردمی که اصلاً نماز نمی‌خوانند، یک کسی می‌‌گفت در تهران نماز صبح هشتاد درصد خوانده نمی‌شود، نماز ظهر و عصر پنجاه درصد، مغرب و عشا خوب یک قدری بیشتر، گفتم خیلی خوب، حسن ظن داریم، من به تهرانی‌ها حسن ظن دارم، بله نماز صبح آقا، شبهای به این بلندی اصلاً خوابت تعجّب است می‌‌بردت، آخه کی من خوابیدم آقا؟ خودش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفت کی خوابیدم؟ ساعت دو خوابیدم، خوب معلوم است، فیلم هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذارند برایتان و همه‌ی کانالها تا آن وقتها مشغول است و نماز صحبت را خوب نشد بخوانیم، نشد. ما از شما توقّع نماز شب داریم، که کسی که نماز شب نخواند نمی‌تواند سیر الی اللّه بکند ولو قضایش را بخواند، أَضَاعُوا الصَّلَاهَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِببینید با وضع ما جور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید یا نمی‌آید، وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ‌اش را جلو انداختیم، أَضَاعُوا الصَّلَاهَاش را بعد انداختیم، نشستن پای تلویزیون تا ساعت یک یا دو بعد از نصف شب آیا وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ هست یا نیست؟ نماز صبح قضا شدن به این خاطر آیا أَضَاعُوا الصَّلَاهَ هست یا نیست؟ ضایع کردن صلاههست یا نیست؟ هست دیگر. ما از شماییم شما هم از ما هستید دیگر ،خوب چی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود حالا؟ خدا می‌‌‌‌‌‌گوید از زیر ما در نمی‌روید، در دست ما هستید، فَسَوْفَ یَلْقَوْنَ غَیًّا(مریم / ۵۹) به همین زودی، شما خیال نکنید که آقا خوب ما فردا صبح حرکت کردیم دیشب هم که تا ساعت دو بیدار بودیم نماز صبح‌مان هم قضا شد هیچ خبری هم نشد، اتفاقاً کار و بارمان هم بهتر بود بله، خدا دوستت نداشته که کار و بارت بهتر شده، نخیر، فَسَوْفَ تو چند سال دیگر در دنیا هستی؟ از کوچک تا بزرگ‌مان که این‌جا الان نشستیم صد سال دیگر یک نفرمان نیستم حساب کنید. صد سال دیگر، صد سال خیال نکنید خیلی وقت است یک خواب اصحاب کهف سیصد سال بود، خیلی وقت نیست، روز قیامت همین‌هایی که آیه‌ی شریفه‌ی قرآن است روز قیامت همین‌هایی که می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌میرند، همین‌هایی که زمان ما الان از دنیا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌روند اگر اهل تزکیه نفس نباشند یک آمپول بیهوشی به آن‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنند فرض کنید تا روز قیامت مثل یک لحظه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذرد، عجیب است ها! حالا به خاطر این‌که بالأخره یک مدتی مرده‌اند دیگر، وقتی روز قیامت را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینید می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند که یَوْمَ یَرَوْنَهَا لَمْ یَلْبَثُوا إِلَّا عَشِیَّهً أَوْ ضُحَاهَا (نازعات / ۴۶) می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند ما یا یک شب، یا یک روز بیشتر نمردیم، چند تا آیه اینطوری است، برای کفار مثلاً بیشتر طول می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کشد، برای کفّار معمولا منظور آن‌هایی که کفران نعمت‌های الهی را شاید کرده باشند زود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذرد، زود می‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذرد تا قیامت، آن وقت یَلْقَوْنَ غَیًّا یعنی چه؟ یعنی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌خواهم ببینم غیا را خودم چی معنا کردم این‌جاکه زود است گمراهی خود را ببینید، نتیجه‌ی گمراهی‌ خودشان را، یَلْقَوْنَ غَیًّا این نتیجه گمراهی‌شان را آن‌جا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بینند، امیدواریم خدای‌تعالی به همه‌ی ما یک بیداری عنایت بفرماید که لااقل به اندازه‌ی آن یک روزی که مثال زدم در یک اتاق داغی ما را بکنند و مار و عقربی باشد آن‌جا و به اندازه‌ی آن احترام برای قیامت قائل باشیم. إِلَّا مَنْ تَابَآقایان این برنامه‌هایتان را جدّی بگیرید، اوّل توبه، حالا که بیدار شدی توبه کن، وَآمَنَ و اعتقاداتتان را درست کنید و ایمانتان را تکمیل کنید، وَعَمِلَ صَالِحًاتزکیه نفس کنید، فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ این‌ها وارد بهشت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شوند، ببینید سه تا کار، توبه، اگر آدم خوبی هستی که توبه هم نمی‌خواهی، تزکیه نفس، عمل صالح، کارهای خوب طبق همان تقوای واقعی، که عمل صالح شامل هم تزکیه نفس می‌‌‌‌‌‌‌‌‌شود هم اعمال خوب، اعمالِ صلاحیت‌دار، فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ وَلَا یُظْلَمُونَ شَیْئًا (مریم / ۶۰) هیچ به آن‌ها ظلم نمی‌شود، جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَانُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّهُ کَانَ وَعْدُهُ مَأْتِیًّا (مریم / ۶۱) خدای‌تعالی هم وعده‌هایش حقّ است، تخلّف نمی‌کند، لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِیهَا بُکْرَهً وَعَشِیًّا – تِلْکَ الْجَنَّهُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ کَانَ تَقِیًّا؛ این آیه را من هر وقت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسم یک جریانی یادم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید که در کتاب پرواز روح هم در حالات مرحوم آشیخ تقی زرگری نوشته‌ام، من مشهد بودم شنیده بودم که این آقای زرگری فوت کرده‌اند، زرگری کسی بود که اگر در کوچه و بازار شما می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دیدید او را، یک روحانی بود، عالم بود، خیلی هم باسواد، آدم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دید اصلاً مثل این‌که کسی را نمی‌بیند، دارد با یکی حرف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زند و فکر می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنم از همان جریانش این مسأله پیش آمد. دوستانی بودند که منجمله آیت الله ، یکی از آیات الهی که الان هم در قم هستند و عدّه‌ای بودند این‌ها قرار گذاشته بودند پیاده بروند جمکران، در یک محلی قرار گذاشته بودند، در آنجا می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گویند ما وقتی رسیدیم، وقتی که آن جمع رسیدیم دیدیم فلانی نیامد، آقای زرگری نیامد، گفتیم لابد رفته ما هم رفتیم، در راه شب جمعه، صبح‌های جمعه معمولاً آن‌هایی که جمکران رفته بودند بر می‌‌‌‌‌‌‌‌گشتند، غالب هم طلبه‌ها بودند، گفتیم آقای زرگری را شما دیدید؟ می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفتند بله دیدیمش، داشت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفت طرف مسجد و در حال خودش بود، با یک کسی مثل این‌که صحبت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد و رفت. خوب ما مطمئن شدیم که او رفته، آن وقت‌ها مسجد جمکران خیلی خلوت بود، حتّی گاهی شب‌های جمعه هم خیلی جمعیت نمی‌رفت، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید وقتی که وارد آن شبستان کوچک مسجد شدیم، دیدیم ایشان کنار آن محراب خاص یک جایی است که حضرت ولی‌عصر ارواحنافداه فرمود موقعی که حسن مثله ایشان را دیده بود آن‌جا نشسته بودند، جای نشستن حضرت است، که الان هم جای محراب مردانه است. گفت دیدم آن‌جا افتاده بی‌هوش تقریباً، بی‌حال، گفتیم که شما چرا نبودید؟ گفت من رسیدم آن‌جا دیدم حال خوشی دارم گفتم بروم رفقا بیایند خوب حرفهای متفرقه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنند خوب حال‌مان را به هم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زنند، حال‌مان را می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گیرند بروم. آمدم این‌جا داشتم با حضرت صحبت می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کردم همه‌ی این‌هایی که در راه این را دیده بودند با یک سیّدی دیده بودند دارد می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود ولی خودش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفت تنها بودم، رسیدم این‌جا، گفتم که دل تو را بیند به من آهسته گوید قل هو اللّه راست می‌‌‌‌‌‌گوید؟ شما نگویید این شرک است، کفر است، نه مظهر پروردگار است، مظهر پروردگار دل انسان چون محدودیم ما، ما نمی‌توانیم به آن نامحدود فکر کنیم وقتی که تصویر یک شخصی را انسان در آینه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بیند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید این همان است، فرقی نمی‌کند. می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گوید صدایی شنیدم که آن صدا دیگر من را بیهوش کرد و انداخت، بعد گفتم همه دیدند که یک آقایی با شما بود، می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گفت بیشتر باز حالش عوض شد. این شخص ما بعد از چند سالی که قم نرفته بودم و خانه ایشان نرفته بودم رفتم منزلشان یک تسلیتی به خانمش بگویم چون آشنا بودیم، ایشان به من گفت که قرآنی آن‌جا بود که البته یک چند تا چیزهایی هم سفارش کرده بود که به من بدهند، خانواده‌اش آورد و یک قرآنی هم بود، ایشان به من گفت که شما یک تفأل بزنید ببینیم که این آقای زرگری الان در چه حالی است که همان شبی هم که فوت کرد باز آقا تشریف آوردند و مفصل است جریانش، بعضی‌هایش را من در کتاب ملاقات نوشتم تا باز کردم قرآن را، سر صفحه طرف دست راست این آیه بود تِلْکَ الْجَنَّهُ الَّتِی نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَنْ کَانَ تَقِیًّا، اسم ایشان هم تقی بود آخه، حاج تقی زرگری، که من خیلی آن‌جا حالم چیز شد و از این دیگر آیه بهتر برای این شخص و برای این موضوع نمی‌آمد، نبود، بهرحال امیدواریم ما هم تقیّ هم اسمی باشیم و هم روحی، هم بدن‌مان تقی باشد هم روح‌مان تقی باشد، تقی هم یعنی نگه‌داشته شده از تمام بدی‌ها، از تمام گناه‌ها، همانطور که گفتم دو سه نفر از فامیل دوستانمان از دار دنیا رفتند، هر سه‌شان از رفقای اهل تزکیه نفس شما بودند، البته آن‌هایی که از دنیا رفتند منسوبین این‌ها بودند، خدا همه‌شان را رحمت کند. امیدواریم ان‌شاءاللّه که همه‌ی ما در دنیا و آخرت با اهل‌بیت عصمت و طهارت محشور باشیم.

نسئلک اللّهم و ندعوک باعظم اسمائک و بمولانا صاحب الزمان یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه. پروردگارا به آبروی ولی‌عصر فرج آن حضرت را برسان. همه‌ی ما را از یاران خوب آن حضرت قرار بده، قلب مقدسش را از ما راضی بفرما، خدایا دین و دنیا و آخرتمان را زیر سایه‌ی امام زمانمان حفظ بفرما، پروردگار به آبروی ولی‌عصر مرض‌های روحی‌مان شفا مرحمت بفرما، قلب سالم به ما مرحمت بفرما. مرض‌های بدنی مریض‌های اسلام را شفا مرحمت بفرما، مریض منظور الساعه لباس عافیت بپوشان. امواتمان غریق رحمت بفرما، شهداءمان با شهدای کربلا محشور بفرما، خدمتگزاران به این مملکت به آبروی ولی‌عصر در پناه امام زمان حفظ بفرما، آنهایی که به این مملکت خیانت می‌‌کنند ذلیلشان بفرما، خدایا عاقبت امرمان ختم بخیر بفرما. و صلی اللّه علی محمد و آله الطاهرین. 

 

جهت دانلود صوت اینجا کلیک کنید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *