۱۹ رمضان ۱۴۲۴ قمری – ۲۲ آبان ۱۳۸۲ شمسی – ۱۳نوامبر ۲۰۰۳ میلادی

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ للهِ وَ الصَّلاهُ وَ السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللهِ وَ عَلَی آلِهِ آل الله لَاسِیَّمَا عَلَی بَقِیَّهِاللهِ رُوحِی وَ اَرْوَاحُ الْعَالَمِینَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفَدَاءُ وَ اللَّعْنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی اَعْدَائِهِمْ اَجْمَعِینَ مِنَ الْآنِ اِلَی قِیَامِ یَوْمِ الدِّینِ.

«اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَهً نَصُوحًا»([1])

در این چند شبی که مقدمتاً درباره‌ی توبه‌ی نصوح عرایضی عرض شد امشب ان‌شاءاللّه نتیجه‌ی همه‌ی عرایض را با همّت و کمک روحی شما خواهیم برد، این موقعِ شب که نیمه‌ی شب است و در روایات آمده است که مردمان خدا، اولیاء خدا، آن‌هایی که می‌خواهند با خدا مأنوس باشند نیمه‌های شب بخصوص که شب احیاء و احتمالِ شب قدر باشد، «مَثْنَى وَفُرَادَى»([2])، یا جمعی و یا تنها با خدا مأنوس می‌شوند، به سوی خدا بر می‌گردند، توبه می‌کنند، سرنوشت خود را یا به عبارت صحیح تقدیرات خود را تنظیم می‌‌کنند، ان‌شاءاللّه امشب آقایان کوشش کنند که توبه‌ی نصوح را اوّل بفهمند چو آن‌هایی که مدّتی در توبه‌ بوده‌اند و باصطلاح خودشان این مرحله‌ را گذارنده‌اند و چه آن‌هایی که الان می‌خواهند توبه کنند این‌ها یک مقداری مطلب را جدّی بگیرند. توبه شرایطی دارد که باید آن شرایط را تائب منظور کند اول خدا و پیغمبر و ائمّه را بشناسند و اعتقاد به آن‌ها داشته باشد و عقایدش صحیح باشد بر همین اساس سال گذشته یعنی از ماه رمضان گذشته تا مدّتی درباره‌ی عقاید شما صحبت می‌کردیم و ان‌شاءاللّه آنچه صحبت شد در اعتقادات با خودتان تکرار کنید، با خودتان فکر کنید و آن‌ها را در وجودتان پیاده کنید چون اصل و حقیقت اعتقادات است، تقریباً سی نوار و سی جلسه درباره‌ی اعتقادات صحبت کردم و تصمیم بگیرید جداً عرض می‌کنم والاّ، نمی‌توانم بعضی از مطالب را صریح عرض کنم، والاّ تمام کارها بی‌فایده است اگر عقاید روی صراط مستقیم نباشد، متأسفانه آنچه امروز به ما در تبلیغات گفته می‌شود چه آن‌هایی که خودشان مزاق انحرافی دارند و چه آن‌هایی که مزاق انحرافی ندارند امّا به خاطر این‌که جلوه‌ای بکنند، به خاطر این‌که در بعضی از رسانه‌ها راهشان بدهند، به خاطر این‌که بگویند ما هم فیلسوفیم و از بعضی مطالب اطلاع داریم مطالبی را به خورد مردم می‌دهند که جدّاً عرض می‌کنم بعضی از آن‌ها به حدّ کفر می‌رسد و لذا یک مقداری  با توضیحاتی که داشتم مطالب اعتقادی را برایتان عرض کردم و هر کس این‌ها را با همین خصوصیات یاد بگیرد و با توجّه به آن شرح‌هایی که دوستانمان می‌دهند راه صحیح را انتخاب کرده و ان‌شاءاللّه به کمال خواهد رسید والاّ گاهی ممکن است یک مطلبش، مثلاً همان مسئله‌ی بدا که یکی از مطالب کوچکی این بحث‌ها باشد اگر انحراف انسان داشته باشد و چیز دیگری غیر از آنچه ائمه فرموده‌اند معتقد باشد علامه دهر باشد منحرف است بنابراین آن‌ها را خوب یاد بگیرید که شرط قبولی توبه‌ی شما امشب همین اعتقادات پاک است، در مرحله‌ی دوّم حالا که این‌ها را بلد شدید یک دوره‌ی قرآن را هم با توجه به ترجمه‌اش تدبّر کردید که نزدیک به اتمام است این روزی سی آیه خواندن شما و یک غربالی هم در کنار این کارها بوده، خیلی‌ها هم از این غربال متأسفانه ریختند، این آیات را هر روز ولو تمام قرآن را هم حفظ بودید می‌خواست بخوانید و متوجّه حقایقش باشید، بهرحال بعد از آن ما شروع کردیم و ان‌شاءاللّه خدا توفیق عنایت کند بعد از ماه مبارک رمضان همان روزهای جمعه بحث تزکیه‌ی نفس را توضیح می‌دهم و من از این شب‌ها می‌خواهم کمال استفاده را بکنم و بخصوص از امشب، آن‌هایی که بیدارند، آن‌هایی که یقظه را در خودشان احساس می‌کنند، آن‌هایی که برای روح و برای جانشان و بلکه برای خودشان ارزش بیشتری از لباسشان قائلند، بعضی‌ها هستند ارزششان به لباسشان هست، اگر مرد باشد عبای خاشیه، قبای پارچه‌ی قیمتی و یک دستِ لباس فاخر و خوب به آن‌ها ارزش می‌دهد، یا کت و شلوار یا هر چیز، بعضی از مردم هستند که علم آن‌ها را ارزش می‌دهد، دانش و معارف ارزش می‌دهد که: «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ»([3])، کسی که تقوای خدا را رعایت کند خدای تعالی برای او ارزش قائل است، «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ»([4])، «یَرْفَعْ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَالَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»([5])، علم و تقوا هم برای ما معلوم است اگر بیدار باشیم علم و تقوا خودش، خودش را معرفی می‌کند، اگر یک فردی همه‌ی دوره‌های سطح و خارج را بخواند و تمام کتب فلسفه را خوب دقّت کند و همه‌ی علوم را یاد بگیرد این‌ها یک سر سوزن در تقوای او و در معنویّت او تأثیر ندارد مگر آن‌که اهل عمل باشد، مگر آن‌که به این آیه‌ی شریفه عمل کرده باشد «الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»([6])، شما کلام را گوش می‌دهید، همه‌ی مسائل را یاد می‌گیرید انتخاب شما ارزش دارد نه یاد داشتن و یاد گرفتن و درس خواندن و درس دادن، یاد گرفتن نیکو، انتخاب صحیح، «فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ»، این‌ها را خدا هدایت می‌کند و این‌ها صاحب عقل و صاحب مغز و لبند، بنابراین من امشب زیاد صحبت نکنم، ان‌شاءاللّه با عمل‌مان، با جدیّت‌مان، با توجّه‌مان به پروردگارمان در این دل شب امیدوارم امشب یک مرحله از مراحل تزکیه‌ی نفس را بگذارنیم این‌که چهل روز گاهی گفته می‌شود که مرحله توبه را بگذارنید این حداکثر است چون ما نمی‌توانیم اعتراف از افراد معصیت‌کار بگیریم، حداکثرش را می‌گیریم والاّ گاهی ممکن است انسان واجباتش را انجام داده باشد، محرماتش را ترک کرده باشد خیلی هم متدین و مقدس باشد ولی تنها رویش به شیطان است یعنی مثلاً فرض کنید وسواس دارد، مثلاً فرض کنید عبادت‌هایش همه‌اش درست، حتّی حمد و سوره‌اش را خیلی عالی می‌خواند امّا رو به شیطان دارد، ریا می‌کند، بیدار نیست که چرا این کارها را اصلاً می‌کند، بعضی از مقدسین هستند که هیچ بهره‌ای از عبادتشان بر نمی‌دارند، این‌ها همه متوجه شیطانند، وقتی انسان رویش به خدا برگشت، توبه‌ی نصوح کرد آن وقت است که انسان بیدار می‌شود، متوجه می‌شود که اکثر کارهایش، من تا شخص هفتاد ساله‌ی مقدسِ عامل به همه‌ی عمل‌های عبادی دیدم که یکدفعه بیدار شده از خواب و گفته است عجب من تا بحال چه می‌کردم؟ هوای نفس بوده، منتها یک نفر هوای نفسش در شهوات است، یک نفر در مادیّات است، یک نفر هم مقدس شده در نماز و روزه و مثلاً بعضی از عبادات، یک کسی از اولیاء خدا بود به من می‌گفت یک وقتی با سنگریزه‌های توی کوچه بازی می‌کردید حالا با تسبیح بازی می‌کنید، حالا با مهر و تسبیح یک سجّاده‌ای انسان می‌اندازد توی اتاقش مخصوصاً اتاق مهمان‌خانه، هر کس بیاید سر سجاده نشسته، نماز اوّل وقت امّا اکثرش ممکن است ریا باشد، برای خدا نباشد، حواستان را جمع کنید هم گناهکارِ ظاهری هم ریاکار هم کسانی که به خواب غفلتند، هم کسانی که بعضی از چیزها برایشان حجاب شده که این توضیحش مفصل است که اکثرمان متأسفانه مبتلا به حجاب‌های گوناگون هستیم امشب باید وقتی چراغ‌ها خاموش شد خواستید قرآن سر بگیرید چون یک معنایی دارد این قرآن سر گرفتن و این عمل که من می‌گویم آن وقت خواستید قرآن سر بگیرید و استغفار خواستید بکنید باید، باید همان جا از همه‌ی حجاب‌هایی که برایتان حجاب است چه حجابِ علمی، چه حجاب عبادی، چه حجاب مادی چه حجاب‌های مختلف دیگر همه را یکدفعه به کناری بریزید و صد درصد رو به خدا بکنید و با پروردگارتان ارتباط برقرار کنید، خدا به شما از رگ گردن نزدیکتر است، یعنی علم خدا در وجود شما آن چنان احاطه دارد که شما خودتان احاطه ندارید، در رگ‌های شما ممکن است یک مسائلی وجود داشته باشد که حتّی با دستگاه‌های مختلف عکس‌برداری هم نتوانند بفهمند امّا خدا همه را می‌داند، یک همچین خدای محیطی را منظور کنید آن خدا هم شما نیستید، یک وقت فکر نکنید که خوب ما خودمان خدا هستیم این فکر را نمی‌کنید ولی خدای تعالی انسان را با این بدنِ ضعیف مخلوط کرده و در این بدن قرار داده که حواسش پرت نشود، با خدا آن چنان برخورد بکنید آن چنان صفا بکنید، آن چنان انس بگیرید که حتّی اگر دوستی دارید پهلویتان نشسته درگوشی می‌خواهید با او صحبت کنید او را نزدیکتر، خدا را نزدیکتر از او با خودتان بدانید یک همچین حالتی، یک همچین حالتی اگر ان‌شاءاللّه امشب پیدا کردید یک کلمه با خدا حرف بزنید، حتّی من عرض می‌کنم اگر این کلمه‌ را درست صحبت کردید بروید بخوابید، بیدار بودن تا اذان صبح جزء مستحبات است ولی این واجب است، نه این‌که به ما گفته‌اند تا اذان صبح بیدار باشید می‌خواهند ما را اذیت کنند نه، می‌خواهند شاید ما با این مدت طولانی مخصوصاً شب‌های زمستان و پاییز که طولانی است شاید در این مدّت یک لحظه بگویی اتوب الی اللّه، یک مرتبه بگویی استغفرللّه، یک مرتبه بگویی خدا من جز تو کسی را ندارم یک مرتبه همه‌ی دوستان و کمک‌کنندگان و یاوران و هر چه که به آن‌ها تکیه کرده‌ای این‌ها را کنار بزنی و بگویی ایّاک نستعین، خدایا من تنها کمکم تویی، آن قدر پولدارها هستند که بدبخت و بیچاره می‌شوند، آنقدر طرفداران هستند که آن اربابشان را تنها می‌گذارند، آن قدر عشیره‌دارها هستند که فرزندانِ بزرگی تربیت کرده‌اند همه متدیّن امّا به او نمی‌رسند، تنها کسی که در همه‌ حال با شماست، «لَا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلَا نَوْمٌ»([7])، نه چرتش می‌گیرد و نه خوابش می‌برد دائماً هو معکم همیشه با شماست، پروردگارتان هست، خدای شماست، مخصوصاً که شیعه و خوشا به حال شیعه، خدا می‌داند همین امروز یک ورقاتی، ورقه‌هایی به دستم رسید از یک عالم بزرگ سنی که خیلی بزرگ است، معروف است آن قدر اشتباه کرده بود که هر بچه‌ای اشتباهات او را می‌فهمد، دلم می‌خواست فرصت می‌بود، وقت می‌بود این‌ها را می‌آوردم برایتان می‌خواندم، چقدر این‌ها اشتباه می‌کنند و شما با این‌که درس نخوانده‌اید اکثرتان و تحقیق نکرده‌اید به خدا قسم صدها برابر از آن‌ها و از همین عالم بزرگ بهتر می‌فهمید، نمی‌گویم، نمی‌خواهم بگویم که شما بهترید و یا اِعمال تعصب کنم نه می‌نشینم حساب می‌کنیم می‌خواندم یکی از جملاتش این بود که اصحاب پیغمبر همه معصومند جوابش این است که اگر همه‌ی اصحاب پیغمبر معصومند علی و معاویه هر دو از اصحاب پیغمبر بودند چرا با هم جنگ کردند؟ همدیگر را لعن می‌کردند؟ یا این درست می‌گوید یا او، یکی از جملاتش را خواستم عرض کنم به همین صراحت، بنابراین قدر خودتان را بدانید خدای شما یعنی خدایی که شما معتقدید بهترین خداست در میان خداهایی که دیگران معتقدند، شما نگویید مسلمان‌ها همه این‌طورند، نه، شما تابع اهل‌بیتید، آن‌ها به شما تعلیم دادند، پیغمبری که شما به او معتقدید بهترین پیغمبرهایی هستند که دیگران معتقدند، خدای من شاهد است این‌ها را با تحقیق عرض می‌کنم و بدون تعصب، من وقتی که می‌خواستم برای خودم عقایدی را انتخاب کنم گفتم باید تعصب را بگذارم کنار، اگر یهودی بودن ثابت برایم شد که حق است با این‌که آخوندی هستم، طلبه هستم می‌روم یهودی می‌شوم و آن چه که عرض کردم در سال گذشته در عقاید این‌ها همه‌اش تحقیق شده بود و بلکه بعضی‌هایش و بلکه همه‌اش به تجربه‌ برای خودم رسید که من فکر می‌کردم وقتی که واردِ باصطلاح مسائل مردن و قیامت بشوم لابد من می‌میرم که خودم باید تجربه بکنم و تقریباً این کار شد، تجربه شد، تمام مسائل اعتقادی و این‌ها را شما امشب ان‌شاءاللّه باید در ذهنتان بسپارید، خوب معتقد باشید و وقتی که می‌گویید خدا، آن خدایی را که حضرت ابراهیم گفت خدا، حضرت موسی خدا با او صحبت کرد و فرمود: «إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا»([8])، حضرت عیسی، رسول اکرم، ائمه اطهار و امروز حضرت بقیهاللهارواحنافداهکه امشب ان‌شاءاللّه ایشان وسیله بشوند، توبه‌ی ما مورد قبول واقع شود و به ما کمک می‌کنند که دیگر به طرف غیر خدا حرکت نکنیم. بنابراین استغفار را امشب در دو بخش دستور دادند به مناسبت شب نوزدهم استغفار دارد، صد مرتبه «اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّیوَ اَتُوبُ اِلَیْهِ»، و به مناسبت شب قدر آن نماز هفت قل هو الله را لابد خوانده‌اید و بعدش هم صد مرتبه «اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبِّیوَ اَتُوبُ اِلَیْهِ»، و ان‌شاءاللّه امشب را باید متمرکز کنید فکرتان را و همه‌ی حوائجتان را به توبه چون اگر توبه درست شد همه درست می‌شود، وقتی خدا به انسان رو کرد همه خیرات به انسان رو می‌کند، وقتی که تمام خیرات به طرف انسان امد همه‌ی کار انسان درست است، هم اعتقاداتش درست است و هم عقایدش و هم تزکیه‌ی نفسش و هم همه چیزش در صراط مستقیم دین واقع خواهد شد. شب شهادت امیرالمؤمنین، شب عزای شیعه است، آن اشقی‌الاشقیاء گاهی می‌شود بعضی‌ها اشقی‌الاشقیاء می‌شوند، ابن ملجم یک آدم مقدسی بود، جز خوارج بود، خوارج اردو زده بودند در خارج شهر، شب‌ها تا صبح مشغول نماز و عبادت بودند خیلی‌هایشان حافظ قرآن بودند، من یک وقت مثالی زدم گفتم اگر یک سرباز طبق فرمان فرمانده کار نمی‌کند خودش شب تا صبح می‌رود توی اتاق تنها و یا حالا با یک جمعی از هم مسلک‌های خودش خبردار می‌ایستد، گاهی به چپ حرکت می‌کند، گاهی به راست، این اگر توی پادگانی باشد بیرونش می‌کنند می‌گویند این دیوانه است، معنا این روایتی که اگر تمام عمرتان روزه بگیرید و هر سال به حج بروید و تمامِ شب را تا صبح بیدار باشید ولایت علی بن ابی‌طالب را نداشته باشید خدا به رو توی آتش جهنم شما را می‌اندازد چرا؟ چرایش این است معنایش، بیرونتان می‌کنند، دیوانه است این، تو سر صف همه‌ی سربازها طبق فرمان فرمانده‌شان حرکت می‌کنند تو آنجا گوش به حرف نمی‌دهی، آن‌جوری که او می‌گوید گوش نمی‌دهی، می‌روی برای خودت شب تا صبح خوابت را بر خودت حرام کردی و مشغول این کارها هستی، توی مسجدالحرام یا مسجدالنبی انسان می‌بیند یک گریه‌هایی این‌ها می‌کنند، شب‌ها تا صبح بیدارند، همین شب‌ها اگر نماز تروایح می‌خوانند یک دوره قرآن را توی نماز تراویح می‌خوانند من تا خودم نشنیده بودم فکر نمی‌کردم که این‌طور باشد در ماه رمضانی بود، اوائل ماه رمضان در مکّه بودم تلویزیون روشن بود، دیدم یک آقایی آمد آنجا از قول عمر نقل کرد که عمر آمد توی مسجد دید مردم متفرق دارند عبادت می‌‌کنند، دستور نماز تراویح را داد چند شب بعدش، خودش البته مثل این‌که به نماز حاضر نمی‌شد چند شب بعد که آمد گفت که «نِعْمَهُ الْبِدْعَهُ»([9])، خوب بدعتی گذاشتم، خود ایشان نقل می‌کرد ها، روایت می‌خواند که بدعت گذاشتم، من شروع کردم، مشغول عبادتند، نماز تراویح می‌خوانند جمعیت الان مکّه بیشتر از موسم حج است، شیطان ببینید چه کار می‌کند ولی تابع امامشان نیستند، شاید شب قدر یک مرتبه هم اسم امام زمانشان را نبرند، امّا شما شاید دیردیرتان بشود که چرا زودتر چراغ‌ها خاموش نمی‌شود، چرا حال توجّهی ما پیدا نمی‌کنیم، چرا دستمان را به دامن امام زمانمان نمی‌اندازیم، آقا توی آن دفترت که اسم ما جزء اشقیاء نوشته شده، «فمحنی»، این را محوش کن، قلم بزن، پاکش کن، «و اکتبنی فی السعداء»، نام ما را توی آن لیست خوشبخت‌ها، آن سعیدها بنویس، خوشا به حالتان، الان بروید مسجد جمکران می‌بینید چه جمعیتی برای توسل حضرت بقیهاللهآمده‌اند، شما امام دارید آن‌ها ندارند، برای ما امامی است برای دیگران نیست ، مثل همان سرباز بنابراین زیاد معطلتان نکنم، این اشقی‌الاشقیاء آمده توی مسجد کوفه، شاید هم مکروه می‌دانسته دمرو خوابیدن را ولی چون شمشیرش دیده نشود این‌جوری خوابیده بود، علی بن ابیطالب تشریف آوردند توی مسجد، خواب‌ها را بیدار می‌کردند شب نوزدهم ماه رمضان است شما آمده‌اید توی مسجد خوابیدید این‌ها را بیدار می‌کردند، آمدند بالای سر ابن‌ملجم، فرمودند یا طرف راست بخواب یا طرف چپ بخواب یا به اصطلاح به طرف پشت بخواب، این‌طوری نخواب این کراهت دارد و من می‌دانم تو چه نیّتی کردی، همان‌طوری که فرمودند حیوانات، جمادات این‌ها همه می‌خواستند علی بن ابیطالب آن شب به مسجد نرود ولی آن کسی که می‌گوید: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَهِ»([10]): قسم به پروردگار خانه‌ی کعبه من فائز شدم که کشته می‌شوم او می‌خواهد دیگر از دست این مردمی که: «قَدْ مَلَأْتُمْ  قَلْبِی قَیْحاًقَاتَلَکُمُ اللَّهُ»، آقاجان حالا بشین من وقت خودش می‌گویم، بشین، : «قَدْ مَلَأْتُمْ  قَلْبِی قَیْحاًقَاتَلَکُمُ اللَّهُ»، از دست این‌ها خلاص بشوم دل من را پر از خون کردید، خدا شماها را بکشد، من تابستان به شما می‌گویم بروید کلک معاویه را بکنید می‌گویید: هوا گرم است، زمستان می‌گویم می‌گویید: هوا سرد است، کسی که از سرما و گرما بترسد از شمشیر نمی‌ترسد؟ ای کاش! یک نفر از آن دشمنان را من می‌داشتم و همه‌ی شماها را می‌دادم خیلی عجیب است([۱۱])، آمد توی مسجد، توی محراب ایستاد، خدا قسمت‌تان کند بروید مسجد کوفه، توی محراب حضرتش ایستاد، ظاهراً هنوز مشغول نمازِ نافله بوده است که شعاری داشتند که «اَلْحُکُمُ لله»، حکومت مال خدا است مال تو نیست یا علی این کلمه را ابن‌ملجم صدا زد و با شمشیر زد به فرق علی بن ابیطالب، اتفاقاً همان جایی خورد که قبلاً عمر بن عبدود زده، شمشیر مختصری زده بود، این شمشیر زهرآلود بود، علی بن ابیطالب صدا زد «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَهِ»، جبرئیل فریاد زد که امام مسلمین را کشتند، مردم ریختند ابن ملجم را گرفتند آوردند حضرت چشمش را به ابن ملجم دوخت و فرمود آیا من بد امامی برای شما بودم؟ ابن ملجم عرض کرد: «اَ فَأَنْتَ تُنقِذُ مَنْ فِی النَّارِ»([12])، تو می‌خواهی آن که در آتش باید بسوزد نجاتش بدهی؟ امام را برداشتند آوردند نزدیکِ منزل فرمود من را بگذارید، من با پای خودم وارد خانه بشوم، فرزندانم اگر این حالت را از من ببینند، شما همه فرزندان علی بن ابیطالبید، چراغ‌ها را اگر می‌شود خاموش کنید همه رو به قبله بنشینید من هم، همه با توجّه خدایا خودت می‌دانی که ما با روی سیاه در خانه‌ات آمده‌ایم، با بار گناه به در خانه‌ات آمده‌ایم، خدایا ما خیلی بد کردیم، خدایا اگر امشب ما را از درِ خانه‌ات برانی کجا برویم؟ یکی از چراغ‌های بیرون را روشن کنید قرآن‌ها را تقسیم کنید با توجّه حواستان پرت نشود، اگر بخواهد با قرآن تقسیم کردن حواستان پرت بشود من خیلی مأیوس می‌شوم، همه با توجه، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، خدایا شیطان را از میان ما بیرون کن، خدایا اگر یک بچّه‌ای به طرف ما بدود یک دشمنی عقب سرش کرده باشد بگوید من به شما پناه می‌آورم، ما هر چه قدرت داشته باشیم از او دفاع می‌کنیم، خدایا ما از شیطان به تو پناه می‌بریم ای خدا، اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم، بسم اللّه الرحمن الرحیم، آنی که گفتم الان وقتش است، این صیغه‌ی استغفار است ولی اصل استغفار و توبه مربوطِ به قلب‌تان است، استغفرلله الذی لا الا هو، الحی القیوم ذوالجلال و الاکرام و اتوب الیه، … الحمدلله توبه‌تان ان‌شاءاللّه قبول است، حواستان باشد که دیگر گناه نکنید، معصیت نکنید، با خدا تعهد کنید، تجدید عهد کنید، خدای تعالی در قرآن می‌فرماید: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ»: بندگی شیطان را نکنید، بندگی خدا را بکنید، «وَ أَنْ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ»([13])، ده مرتبه با توجه الهی العفو، خدایا به این قرآن ما را عفو کن، به حق امام زمانمان ما را عفو کن، خدایا امسال شب احیاء را کنار مسجد جمکران می‌گذارنیم خدایا به خاطر امام زمانمان ما را عفو بفرما، قرآن‌ها را باز کنید در مقابل صورت بگیرید،



[۱]تحریم/۸

[۲]سبأ/۴۶

[۳]طلاق/۲

[۴]حجرات/۱۳

[۵]مجادله/۱۱

[۶]زمر/۱۸

[۷]بقره/۲۵۵

[۸]طه/۱۴

[۹]«روى العلامه الأمینی فی الغدیر: ج ۵ ص ۳۱ عن السیوطی وغیره: أن أول من سن التراویح عمر بن الخطاب سنه أربع عشره و أن أول من جمع الناس على التراویح عمر و أن إقامه النوافل بالجماعات فی شهر رمضان من محدثات عمر. و «التراویح» عشرون رکعه یصلونها جماعه فی لیالی شهر رمضان

روی فی البحار: ج ۸ طبع قدیم ص ۲۸۴ عن النبی صلى الله علیه وآلهأنه قال: أیها الناس، إن الصلاه باللیل فی شهر رمضان من النافله فی جماعه بدعه. ثم روی أن عمر خرج فی شهر رمضان لیلا فرأى المصابیح فی المسجد. فقال: ما هذا؟ فقیل له: إن الناس قد اجتمعوا لصلاه التطوع. فقال: بدعه و نعمت البدعه

روى الشیخ الطوسی فی التهذیب: ج ۳ ص ۷۰ ح ۲۲۷ عن الإمام الصادق علیه السلامقال: لما قدم أمیر المؤمنین علیه السلامالکوفه أمر الحسن بن علی علیه السلامأن ینادی فی الناس: «لا صلاه فی شهر رمضان فی المساجد جماعه». فنادى فی الناس الحسن بن علی علیه السلامبما أمره به أمیر المؤمنین علیه السلام. فلما سمع الناس مقاله الحسن بن علی علیه السلامصاحوا: واعمراه واعمراه فلما رجع الحسن علیه السلامإلى أمیر المؤمنین علیه السلامقال له: ما هذا الصوت؟ فقال: یا أمیر المؤمنین، الناس یصیحون: واعمراه، واعمراه فقال أمیر المؤمنین علیه السلام: قل لهم: صلوا

روی فی البحار: ج ۹۶ ص ۳۸۵ ح ۵ أنه لما کان أمیر المؤمنین علیه السلامفی الکوفه أتاه الناس فقالوا: اجعل لنا إماما منا فی رمضان . فقال: لا، و نهاهم أن یجتمعوا فیه. فلما أمسوا جعلوا یقولون: «ابکوا فی رمضان، وارمضاناه»فأتاه الحارث الأعور فی أناس فقال: یا أمیر المؤمنین، ضج الناس و کرهوا قولک»  کتاب سلیم بن قیس: ۲۶۴

«(و من بدعه أیضا) فی فریضه الصیام الذی افترضه الله فی شهر رمضان أن رسول الله صلى الله علیه وآله وسلماستن للصائمین النوافل فی لیالی شهر رمضان فرادى وهی التی تسمیها العامه التراویح، وإجماع الأمه أن الرسول صلى الله علیه وآله وسلملم یرخص فی صلاتها جماعه فجعلها عمر جماعه ( ۱ ) خلافا على رسول الله صلى الله علیه وآله وسلمفی سنته و هم * جمیعا یقرون أنها بدعه ثم یزعمون أن بدعتها بدعه حسنه فقیل لهم أتقولون أنها أحسن من سنه رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم» استغاثه: ۱/۳۴

(۱) صلاه التراویح هی نافله شهر رمضان جماعه قال الجزری فی النهایه بماده (روح) و منه حدیث صلاه التراویح لأنهم کانوا یستریحون بین کل تسلمتین، و التراویح جمع ترویحه و هی المره الواحده من الراحه

* لقرابه الخلیفه فاجتمع رأیهم على أن جعلوه هذین السهمین فی الخیل والعده فی سبیل الله عز وجل فکانا فی ذلک فی خلافه أبی وعمر ) وقد أورد السیوطی هذه الروایه أیضا بطریقه فی تفسیر الدر المنثور ( ج ۳ ص ۱۸۵ ) و قال أخرجها عبد الرزاق فی المصنف وابن أبی شیبه وابن جریر وابن الندر وابن أبی حاتم وأبو الشیخ والحاکم عن قیس بن مسلم الجدلی المذکور وأوردها أیضا ابن جریر الطبری فی تفسیره الکبیر بطریقه عن قیس بن مسلم أیضا ، واعترف القوشجی الأشعری فی شرحه للتجرید ص ۱۰۸ بأن ذلک من مستحدثات عمر غیر أنه اعتذر عنه بأن ذلک لیس مما یوجب قدحا فیه فإن مخالفه المجتهد لغیره فی المسائل الاجتهادیه لیس ببدعه ) و أوردها أیضا الجصاص فی کتابه أحکام القرآن و غیر هؤلاء کثیرون (الکاتب)

[۱۰]بحار: ۲۰/ ۱۴۷ و ۴۱/ ۲ و ۴۲/ ۲۳۹، إعلام‏الورى: ۸۶، خصائص‏الأئمه علیهم السلام: ۶۳، شرح‏نهج‏البلاغه: ۹/ ۲۰۷

[۱۱]«فَإِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی أَیَّامِ الْحَرِّ قُلْتُمْ هَذِهِ حَمَارَّهُ الْقَیْظِ أَمْهِلْنَا حَتَّى یُسَبَّخَ عَنَّا الْحَرُّ وَ إِذَا أَمَرْتُکُمْ بِالسَّیْرِ إِلَیْهِمْ فِی الشِّتَاءِ قُلْتُمْ هَذِهِ صَبَارَّهُ الْقُرِّ أَمْهِلْنَا حَتَّى یَنْسَلِخَ عَنَّا الْبَرْدُ کُلُّ هَذَا فِرَاراً مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ فَإِذَا کُنْتُمْ مِنَ الْحَرِّ وَ الْقُرِّ تَفِرُّونَ فَأَنْتُمْ وَ اللَّهِ مِنَ السَّیْفِ أَفَرُّ یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ حُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ لَوَدِدْتُ أَنِّی لَمْ أَرَکُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْکُمْ مَعْرِفَهً وَ اللَّهِ جَرَّتْ نَدَماً وَ أَعْقَبَتْ ذَمّاً قَاتَلَکُمُ اللَّهُ لَقَدْ مَلَأْتُمْ قَلْبِی قَیْحاً وَ شَحَنْتُمْ صَدْرِی غَیْظاً وَ جَرَّعْتُمُونِی نُغَبَ التَّهْمَامِ أَنْفَاساً وَ أَفْسَدْتُمْ عَلَیَّ رَأْیِی بِالْعِصْیَانِ وَ الْخِذْلَانِ حَتَّى لَقَدْ قَالَتْ قُرَیْشٌ إِنَّ ابْنَ أَبِی طَالِبٍ رَجُلٌ شُجَاعٌ وَ لَکِنْ لَا عِلْمَ لَهُ بِالْحَرْبِ لِلَّهِ أَبُوهُمْ وَ هَلْ أَحَدٌ مِنْهُمْ أَشَدُّ لَهَا مِرَاساً وَ أَقْدَمُ فِیهَا مَقَاماً مِنِّی لَقَدْ نَهَضْتُ فِیهَا وَ مَا بَلَغْتُ الْعِشْرِینَ وَ هَا أَنَا قَدْ ذَرَّفْتُ عَلَى السِّتِّینَ وَ لَکِنْ لَا رَأْیَ لِمَنْ لَا یُطَاعُ» نهج البلاغه:۷۰، کافی: ۵/ ۴، بحار: ۳۴/ ۱۴، شرح نهج البلاغه: ۲/ ۷۴

[۱۲]زمر/۱۹

[۱۳]یس/۶۰-۶۱

 

لینک دانلود : 

کلیک راست و ذخیره

 
 

 

لینک دانلود : 

کلیک راست و ذخیره

 
 

جهت دانلود صوت و یا پخش آنلاین کلیک کنید

 
 
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *