۱۵ شعبان ۱۴۲۶ قمری – ۲۹ شهریور ۱۳۸۴ شمسی – میلاد حضرت بقیة الله (ارواحنافداه)

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی مولانا بقیةالله روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداه و اللعنة الدائمة علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 ” بسم اللّه الرحمن الرحیم ٭ وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا ٭ فَالزَّاجِرَاتِ زَجْراً ٭ فَالتَّالِیاتِ ذِكْراً ٭ إِنَّ إِلَهَكُمْ لَوَاحِدٌ ٭ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا بَینَهُمَا وَ رَبُّ الْمَشَارِقِ ٭ إِنَّا زَینَّا السَّمَاءَ الدُّنْیا بِزِینَةٍ الْكَوَاكِبِ ٭ وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَیطَانٍ مَارِدٍ ٭ لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَی الْمَلَإِ الْأَعْلَی وَ یقْذَفُونَ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ ” (صافات/1-8)

میلاد مسعود پُربركت حضرت بقیة اللّه ارواحنا فداه به همه ی شما دوستان عزیز و یاران آن حضرت تبریك عرض می كنم. امیدواریم زیر سایه ی آن حضرت در هر زمانی كه هستیم از همه ی آفات و آهات و مشكلاتی كه موجود است و خطراتی كه متوجّه شیعیانِ معتقدین به حضرت بقیةاللّه ارواحنافداه می رسد محفوظ باشیم و زیر سایه ی آن حضرت به همه ی وظائفمان موفق گردیم.

 این آیه ی شریفه كه اوّل سوره ی مباركه ی صافات واقع شده و برنامه ی این هفته ی شما بوده و جزوه ی قرآن تان كه این هفته تلاوت می كردید چقدر مناسب با مطالبی كه من می خواستم خدمت دوستان عرض كنم واقع شد. قرآن كریم به اعتقادِ چند صد میلیون یا یك میلیارد و نیم جمعیت مسلمان معجزه است و كلام خداست و حرف اوّل را قرآن می زند و حرفی در آن و خدشه ای در آن نباید واقع شود. در زمان ما كه انشاءاللّه زمان نزدیك به ظهور است و ظهور اصغر واقع شده و این دعاهایی كه شما می كنید قدم به قدم به ظهور شما را نزدیك می كند. یك وقت فكر نكنید كه ما همیشه دعا می كنیم برای حضرت بقیة اللّه ارواحنا فداه، چرا حضرت تشریف نمی آورد؟ همه ی دعاهای شما مستجاب می شود. این را بدانید، دعایی است، دعای فرج، مستجاب، ولی همه ی كارهای خدا چون خفی الالطاف است تدریجی انجام می شود و روی مصلحت، فرج به معنی گشایش است. یعنی خدایا گشایشی برای امام عصر ارواحنافداه فراهم كن و گشایشی برای ما فراهم كن تا بتوانیم از دینی كه تو برای ما قرار دادی كمال استفاده را بكنیم. در این زمان، زمان حسّاس، زمان مبارزه ی با دشمن، زمانی كه دشمنان امام زمان ارواحنافداه را سركوب كرده اند و شما مسلمانها و شیعیان علی بن ابیطالب علیه السلام توانسته اید آنها را در انزوای كامل قرار بدهید. طبعاً اینطور است كه وقتی دشمن در انزوا قرار گرفت خواهی نخواهی از راهِ نفوذ به میان دوستان و حركاتِ پشت پرده ای و حتّی شاید به عنوان دوست نفوذ می كند و مردم را از آنچه كه باید در آن باشند دور می كند. زمان ما شما اگر یك مقداری در این سایتها وارد بشوید می بینید چطور دشمن نفوذ كرده و چگونه دارد مسأله وجود مقدس حضرت بقیة اللّه ارواحنافداه را كه هزاروصدوهفتادویك سال از این مسأله گذشته و هر چه عاقل توی دنیا و هر چه اهل تهذیب نفس توی دنیا و هر چه دانشمند واقعی توی دنیا بوده، به او معتقدند، می خواهند از دست ما مردم بگیرد. ولی من مخصوصاً این چند روز اخیر معتقد شده ام كه ما نتوانستیم كاری برای امام زمانمان بكنیم. روحانیت علاوه بر اینكه نتوانسته كاری و خدمتی بكند با این مختصرها كه چند مجلّه یا مثلاً فرض كنید سررسید به نام امام عصر ارواحنافداه چاپ می شود و نشر می گردد اینها كار قابل توجّهی برای آن حركتِ انقلابی جهانی حضرت بقیة اللّه ارواحنا فداه نیست ولی امام عصر ارواحنافداه خودش دست به كار شده و انشاءاللّه كور باشد چشمی كه دست امام زمان علیه السلام را در تأیید نام مقدّس آن حضرت و تأیید ظهور اصغر نبیند. ما هیچ وقت برایمان امكان ندارد هر چه مجله چاپ كنیم، هر چه جلسات تشكیل بدهیم، بتوانیم به تمام دنیا نام مقدّس امام عصر ارواحنافداه را ببریم. در سال 46 شمسی من در مكّه بودم، دلم می خواست راجع به تشیُع صحبت كنم با بعضی از كسانی كه در ممالك دورافتاده بودند. وقتی كه می گفتند مذهبتان چیست؟ من می گفتم: شیعه، نمی فهمیدند شیعه یعنی چه؟ كلّی برایشان می خواست شرح بدهم كه شیعه یعنی پیروان علی بن ابیطالب علیه السلام و كسانی كه بعد از پیغمبراكرم صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را به عنوان خلیفه پیغمبر می شناسند. ولی امروز بحمداللّه خیلی سال نگذشته، خیلی مدّت نگذشته حدود 38 سال بیشتر نگذشته، آن قدر، آن قدر بحمداللّه عجیب شده كه نام مقدّس آن حضرت و استدلال به وجود آن حضرت در سازمان مللی كه از نظر دانشمندان، از نظر سیاستمداران مغز كره ی زمین است، افكارِ صلح جویانه ی بشریت باید در آنجا ترسیم شود، با مشكلاتی كه مردم ایران دارند و طبعاً باید در مدّت نیم ساعتی كه رئیس جمهور درباره ی مشكلات مادّی و دنیایی مردم صبحت كند، مقداری از وقتش را كه به رغم حرف آنهایی كه همین را نمی توانند ببینند، من معتقدم اگر تمام وقتش را روی این مسأله می گذاشت باز هم كم بود ولی مقداری از وقتش را در این مسأله اختصاص بدهد و نام مقدس حجةابن الحسن مهدی موعود ارواحنافداه، آن كسی كه تمام دنیا به انتظار او هستند، نامش برده شود و استدلال بشود و احترامی برای آن حضرت گفته شود و در رسانه های جهانی دنبال این جهت باشند كه بهتر حجةابن الحسن ارواحنافداه را باید شناخت نام مقدّسش در اینجا وارد شده، نامش به سازمان ملل كشیده شده، نامش به گوش رؤسای جمهوری كه اكثراً یا همه شان به فكر دنیای دو روزه شان هستند، به فكر این هستند كه از حیوانات عقب نیفتند و عقب افتاده اند با همه ی تلاشی كه كرده اند، حیوانات بهتر از ما زندگی می كنند، با همه ی تلاش و همه ی جنگ و نزاعها و با همه ی سازمان ملل تشكیل دادنها و همه ی كارهای سیاسی عجیب و غریبی كه تا می توانند سر یكدیگر را كلاه بگذارند، تحت استعمار دیگران را بكشند، به مسائل مهمی كه یك مملكت با آزادی مطلق می خواهد تصمیم بگیرد مانع بشوند، در مقابل اینها از مسأله عدالت سخن به میان آمده آن هم نه عدالت در دنیا، ما عدالت را توی دنیا هر جوری بوده، ظلم را، عدالت را گذارنده ایم، سالهای عمرمان زیر سلطه ی خاندان پهلوی كثیف بوده ایم، گذشته، در عدالت اسلامی و جمهوری اسلامی هم می گذرد آنچه كه نمی گذرد، آنچه كه باقی است، آنچه كه این مغز پوك ما اگر بفهمد باید به آن معتقد شود آن چیزی است كه نگذشتنی است، همیشه هست و آن مسأله ارتباط بشریت است با ذات مقدّس پروردگار و اتّخاذ معارف و عدالت برای زندگی ابدی ما اگر مسلمانیم، اگر قرآن را قبول داریم زندگی ابدی ما كه راحت، آزاد، صمیمانه با یكدیگر، با وحدت كامل، با هماهنگی كامل زندگی كنیم. این مهم است. ما امام عصر ارواحنافداه را برای دنیایمان از این جهت ممكن است بخواهیم- حواستان را امروز جمع كنید- می گوییم ” یملا الارض قسطاً و عدلا ” دنیا پر از عدل و داد بشود چه فایده ای برای ماها دارد؟ هیچ فكرش را كردید؟! ظلم هم بشود می گذرد، عدل هم باشد می گذرد. برای دنیا باید یك فایده ای بالاتری داشته باشد، برای اینكه الان در دنیا در ممالكی كه تحت سیطره ی كامل آمریكا هستند، شما اگر می خواهید یك مقداری این معنا را بفهمید به همین عراق همسایه ی ما و همین افغانستان همسایه ی ما و همین لبنان و مردم فلسطین همسایه ما نگاه كنید، آنها هم دارند می گذرانند. می گذرد، گذشتنی به هر صورتی كه باشد می گذرد و احمق ترین مردم- این را به شما بگویم، من اگر جمله ی مؤدبانه تری پیدا می كردم كه لایق اینها باشد آن را می گفتم- آنهایی هستند كه از اوّل تولد تا موقع مرگ را فكر می كنند، مردمی بودند از دانشمندان بزرگ كه تمام عمرشان را توی زندان بسر برده اند، گذشته، حضرت موسی بن جعفر علیه السلام كه امام برحقّ مسلمین است چهارده سال توی زندان بود پنجاه و چند سال هم بیشتر عمر نكرده، گذشت. چیزی كه نمی گذرد و همیشه هست، حیاتِ شماست. عدلی كه باید بر سر شما حكومت كند تا به كمال برسید، اینی كه ما برویم كار كنیم، یك جوان تحصیلاتی كرده، لیسانسش را گرفته یا ورقه ی اجتهادش را گرفته، بعد بیكار در بین مردم بماند و اگر كاری گیرش بیاید باید خیلی خوشحال باشد، اینكه اهمیتی ندارد، دنیای شما این نیست. این دنیا یك جلسه ی امتحان است، با حساب عمری كه شما مردم كردید و می كنید صد سال اگر در دنیا ماندید كمتر از یك ربع ساعت كه در جلسه ی امتحان می نشینید ارزش دارد، به مناسبت زمان. چه ارزشی دارد كه ما حالا همه ی فكرمان، همه ی تربیتهای غلط مان، همه زندگی مان منحصر به تأمین دنیایمان باشد. اگر كسی گفت: آخرت، بگویند این ارتجاعی است. ارتجاعی كه به ما حیات می دهد، آن ارتجاع از روشن فكری است. مغزهای پوسیده ای كه خیال می كنند هر چه هست سیاست است، هر چه هست دنیاست، هر چه هست همین چند روزه زندگی دنیاست این سیاست چه ارزشی دارد؟ این زندگی چه ارزشی دارد؟ من تعجّب می كنم برای بعضی ها كه معتقد به آخرت نیستند، خیال نكنید من غیرمسلمانها را می گویم همین مسلمانها، همین هایی كه دارای قلم، دارای سایت، دارای كتاب، دارای مجلاّت كثیرالانتشار هستند، گاهی می نشینم به آنها نگاه می كنم اینها به چه امیدی زنده هستند؟ مگر نمی بینند كه تا یك ساعت دیگر نمی توانند بگویند قطعاً ما هستیم؟ به چی دلخوشند؟ ای كاش ما اگر می خواست اینجوری باشیم، آخرتی نباشد ای كاش ما حیوان بودیم. حیوان خوشبخت نسبت به آنهایی كه دنیایی فكر می كنند و حیوان بدبخت نسبت به آنچه كه خدا به آنها نداده، این می رود روزها كار می كند، وقتی كه خسته شد می آید توی طویله، یك خرغلطی می كند، یك مقداری علف می خورد، یك مقداری استراحت می كند، باز دو مرتبه مشغول كار، همین. با زنش دعوا می كند كه كار من دیر شد، چرا صبحانه به من ندادی؟ نه اخلاقی، نه انسانیتی، نه هماهنگی با مردمی، نه اسم امام زمانی توی خونه اش و نه خدایی و نه پیغمبری و نه قرآنی، یعنی چی؟ هر چه آنها به ما بخاطر تحجّرمان به قول آنها بخندند، ما به تمام قد و قامتشان می خندیم. در یک دوره ای كه می گویند یكی شاه بوده و یكی اش وزیر در یكی از كتابها نقل كردند. اینها حركت كردند رفتند توی بیابان شب بگردند، یكی شان مثل این مردم دنیاپرست كه معتقدین به آخرت، معتقدین به امام زمان ارواحنافداه را متحجّر می دانند، یكی شان هم یك خورده ای عاقل بود غیرحیوانی فكر می كرد. آمدند رسیدند به یك دخمه ای كه یك عده یك زن و مرد برای خودشان درست كرده بودند. از سرگین حیوانات برای خودشان مخطّی ای درست كرده بودند و توی یك كاسه ی كثیفی شراب ریخته بودند و زنه می رقصید و مردِ هم می خندید. من نمی دانم چطوری بگویم. كسانی كه دیشب توی این جلسه بودید و مرحله تان بالاست شما را به خدا به این ماهواره ها اگر یك وقتی گذارتان افتاد نگاه كنید، ببینید غیر از اینی است كه این دو نفر دیدند زندگی مردم دنیا و همان روشنفكرهای احمقی كه فكر می كنند ما متحجریم؟ خوشند، آن وزیر به شاه گفت: اینها چه زندگی دارند، اینها كی  اند دیگر؟ گفت: بعضی ها هستند زندگی من و تو را، شاه و وزیر را همینطور دارند نگاه می كنند كه تو داری به اینها نگاه می كنی. به خدا قسم آقایان از خواب غفلت روز نیمه ی شعبان است باید بیدار بشوید. از این غفلتِ سر به گمی كه نصیبمان شده و همه چیز یادمان رفته، به بعضی ها؛ من دیشب به یك نفری- از دوستان اهل تزكیه نفس نبود- گفت شما چرا به من تبریك گفتید؟ توی جریان نبود! توی یكی از شهرها، ما چند روز قبل شمال بودیم طرف گیلان، یك پرچم حتّی به در و دیوار زده نشده بود، این شیعیانند، حالا من جاهای دیگر را نبودم، یك وقت فكر نكنید كه آنجا را می خواهم مذمّت كنم، نه، یك نیمه شعبان می آید، از امام زمان ارواحنافداه خبری نیست. نهایت یك مشت مداح یك گوشه ای پیدا بشوند، حتی مسجد جمكران دست بزنند مردم اینها شعر بخوانند، همان آهنگهای قدیمی را گاهی بیاورند توی جنبه های مذهبی وارد كنند و برای بیدار كردن شما ملّت مسلمان هیچ اقدامی نشود و بدتر از همه، بدتر از همه، ما الان نمی دانیم مراجع و علمای بزرگ ما- من این حق را دارم كه این حرف را بزنم- بالأخره امام زمان ارواحنا فداه را می شود دید یا نمی شود دید؟ آقا چیه نظرتان؟ بالأخره امام زمانی هست یا نیست؟ بالأخره ما باید چكار كنیم؟ جمكران برویم یا نرویم؟ توی سایت، دو روز پیش من دیدم یكی از اینها نوشته بود، كه شریعتی یك وقتی گفت دعای ندبه سند ندارد و علما سركوبش كردند، ولی ما باز می خواهیم این مسأله را مطرح كنیم. دو مرتبه راجع به دعای ندبه بحث كنیم، شروع كردند. دعای ندبه ای كه تمام فرازهایش یا با روایات متواتره تطبیق می كند یا با آیات قرآن، سند نداشته باشد، سند دارد، سند معتبر هم دارد، ولی این هم هست. متأسفانه سهم امام، این حتمی است، هست، باید داده بشود، بله، ولی خود امام دیده می شود، نمی شود؟ آیا لازمه ی دیده نشدن مطلق اینست كه نباشد یا مثل نستجیرباللّه جنّی باشد كه ما نمی بینیمش والاّ توی این بدن باصطلاح معمولی كه فرمودند در بدن معمولی هست حضرت همانطوری كه اجدادش بود، چطور می شود یك كسی باشد و دیده نشود؟ چرا؟ دیده نمی شود. آقا آن عمامه ات را بردار، این لباست را بكَن، بگو نیست، بهتر می پذیرنت، خدا رحمت كند مرحوم حاج ملا آقاجان یك روز من یك قدری شل بازی در آورده بودم در كارهای معنویی مان، گفت برو بهائی بشو، چرا تو خودت را اینجا معطل كردی؟ با شك و تردید؟ خوب آنجا برو پذیرایی از تو می كنند، معمّمی پذیرایی از تو می كنند. دیده نمی شود! یعنی چه؟ این همه علماء دیدند، هر كس كتاب درباره ی امام زمان ارواحنافداه نوشته، یك بحث جالبش ملاقات با حضرت است. این را بدانید اگر توانستند به شما بگویند كه دیده نمی شود یك دلیل بسیار محكمِ وجود مقدس امام زمان ارواحنافداه از دست شما گرفته اند، چون بهترین دلیل بر وجود كسی دیدنش است. انحاء مختلف حضرت را دیدند و ما كم دیدیم حضرت را، ماها كم موفّق بودیم، من یك وقتی توی یك مجلسی گفتم الان هم اینجا ممكن است، اینجا خوب شاید بعضی ها نخواسته باشند، كه توی این همین مجلس اگر من بگویم هر كس امام زمان علیه السلام را دیده و یقین كرده امام عصر علیه السلام است، بلند شود شاید عدّه ی زیادی اینجا بلند شوند. چی می گویید شماها؟ آقا نمی شود- اینهایی كه می گویم مطرح كردند- نمی شود یك نفر اینقدر عمر پیدا كند. من از شما سؤال می كنم: مردن علّت دارد یا بودن؟ شما وقتی یك كسی می میرد می گویید چی شد كه مُرد؟ هیچ وقت كه نمی گویید كه چرا زنده است. اگر همه ی مردم دو هزار سال عمر می كردند امام زمان ارواحنافداه هنوز نصف از عمرش را بیشتر نكرده بود، هیچ مسأله ای هم نبود. چرا مردم كم عمر می كنند و امام زمان علیه السلام زیاد عمر كرده؟ دو تا چیز هست كه اگر به شما هم بدهند همان دو چیز را طبعاً عمل می كنید، این اندازه بلكه بیشتر عمر می كنید. دو چیز، یكی: علم به همه ی چیزها، كه ما ثابت كردیم در بحثهای اعتقادی مان كه امام، معصوم از جهل است، چیزی نمی شود در عالم باشد كه امام به آن جاهل باشد. گیاه های شفابخش، طرز زندگی، تنفس در هوای خوب، آب سالم خوردن. شماها یادتان نیست من یادم هست، یك وقتی بود در همین مملكت، در همین تهران حتّی آب لوله كشی نبوده، وضع آب مردم خیلی ناسالم بود، اكثر بچّه ها یعنی اگر یك مادری ده تا بچّه داشت حتماً پنج تایشان می مُردند همان اوّل و اكثراً هم مریض بودند وبا می آمد تمام مردم را گاهی از بین می برد. مثل وبای سیاسی زمان ما نبود كه یك نفر از اطّباء به من می گفت من روزی هفتاد تا مریض دارم، یك دانه تا حالا وبایی پیش من مراجعه نكرده. اینقدر بی عرضه باشد، اینقدر فعّال نباشد، اینجوری نبود. یك وبا می آمد، حضرت عُزیر آمد كنار یك قریه دید همه مُردند، یك نفر زنده نمانده، آنقدر بود كه تعجّب كرد خوب اینها بعد خاك هایشان با هم قاطی می شود، چه می شود ” كَيْفَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها ” (روم/50)، این مُرده ها را چطور خدا زنده می كند؟ ” فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ ” (بقره/259) صد سال او را میراند، بعد زنده اش كرد، خوب خودش نفهمید چی شده، ولی خدای تعالی فرمود: ” وَ انْظُرْ إِلَی حِمَارِكَ ” (بقره/259) به الاغت نگاه كن، دید مختصر خاك آنجا بود، این الاغ توست، یك مقدار خاكها را هم باد برده بود، طبعاً باد می آید، سیل می آید می رود این طرف، آن طرف، بادی حركت كرد و غباری حركت كرد، كم كم این الاغ را مجسمه اش را درست كرد، بعد هم روح در او دمید، روح خودش را، روح الاغه آمد وارد بدنش شد، مشغول حركت شد. ولكن دو چیز متضاد، الاغ اقلاً هفت هشت سالی ممكن بود بماند امّا غذای حضرت عُزیر نمی ماند، یك شبانه روز توی آفتاب بماند خراب می شود ” فَانْظُرْ إِلَی طَعَامِكَ وَ شَرابِکَ لَمْ یتَسَنَّهْ ” (بقره/259) خدا چطور سالم، گرم، تازه نگه اش داشته، آخه با خدا طرفید. مرضهای عجیبی در گذشته ها بخاطر نداشتن جنبه های حفظ الصحه ی آب و امثال اینها بود، ولی الان نیست. كم شده، سنّ مردم هم بالا رفته و اگر یك نفر همه ی علوم را داشت و معصوم هم بود، ترك اولی هم انجام نداد، این دو چیز، اصلاً اگر بمیرد تعجّب است، نَه! هزاروصدوهفتاد سال، یك میلیون سال، همانطوری كه بچّه رشد می كند این هم رشد می كند، این دودوتا چهارتاست. خیلی بدیهی است، ما اینكه می گوییم ائمه ما یا كشته شدند یا مسموم شدند به دست ظالمین، ولی نمردند هیچ كدامشان به اجل طبیعی این به خاطر همین است، مریض هم نشدند، استدلال از این محكم تر می شود؟ كجایش یك نفر می تواند خدشه كند؟ اِ ماها نشدیم، تو برای نفهمی ات نشدی، تو برای بی اطلاعیت نشدی، خدا هم به تو نداده آن علم را كه نشوی، همه اش، همیشه زنده نمانی، ” یُرَدُّ إِلَی أَرْذَلِ الْعُمُرِ ” (نحل/70) خدای تعالی شما را بر می گرداند به پست ترین عمر، شكسته ترین وضع كه انسان وقتی كه پیر می شود اعضای بدنش سست می شود، شكسته می شود كم كم می میرد، این طبیعی است. این طبیعی كه من می گویم، یعنی بخاطر ندانستن ماست. ما یك كاری می كنیم كه می میریم. امام زمان ارواحنافداه آن كار را نمی كند. نباید هم بكند، چون حرام است اگر آن كار را بكند. ماها هم خودكشی برایمان حرام است. این مسائل گفته شده، مگر كسی می فهمد؟ این حرفهای قدیمی است. زود جرأت نمی كنند بگویند حرفهای قرآن است ها! برای اینكه كافر می شوند دیگر، تحجّر می گویند، قدیمی می گویند، مگر قدیمی ترین حرف این نیست كه دروغ نگویید؟ حرف قدیمی است می خواهید من ده بیست تا حرفهای قدیمی، قدیمی، قدیمی برایتان بگویم، دروغ نگویید، ظلم نكنید، به مال مردم تجاوز نكنید، اینها همه اش قدیمی است. هزاروچهارصد سال قبل خدا در قرآن گفته. حتّی بشرهایی از حكماء و فلاسفه ی قدیم هم این حرفها را زده اند، توی كتابهایشان نوشته اند. هر كس حرف قدیمی زد این متحجّر است و اگر حرفهای باصطلاح نافهمانه ی حیوانی زد این روشنفكر است؟ در سخنانِ مرحوم امام شما دقّت كنید همه ی حرفهایش قدیمی است، قدیمیِ، قدیمی، توانست یك انقلابِ با این عظمت را بوجود بیاورد، چطور شد به او نگفتید كه تو متحجّری؟! گفتند ها! گفتند و حرف هم زدند، ولی یك آدم با استقامتی كه مثل شماها انشاءالله همه تان آن طوری باشید پیرو امام زمانتان باشید، همین آقای نعمتی خودمان یك كتاب از سخنانِ مرحوم امام درباره ی حضرت ولی عصر ارواحنافداه جمع آوری كردند و نوشته اند، شما حالا می خواهید بعد از همه ی این شهید دادنها، بعد از همه ی این زحمات، خط بطلانی روی كلمات امام رحمة اللّه علیه بكشید؟ چه می كنید؟ انشاءالله صدای ما به گوش دشمنان امام زمان ارواحنافداه، دشمنان دوست نمای امام زمان ارواحنافداه برسد، من یك روزی در مشهد بودم گفتم چه می شد كه یك راهپیمایی روز نیمه شعبان برای امام زمان ارواحنافداه هم می شد؟ شاید توی نوارهایم باشد. آنقدر به ما بد گفتند كه حساب نداشت، آقا راهپیمایی؟! مگر چیه؟ حالا الحمدللّه می بینید، به من خبر دادند مشهد، اصفهان، كرمان، خیلی شهرها حالا، حتّی یكی از چناران به من تلفن می كرد اینجا راهپیمایی است ما چكار كنیم جلسه امروز را؟ ما حرفهای شما را گوش بدهیم یا برویم راهپیمایی؟ می شود، كارها انشاءالله می شود، امیدی هست. خود آقا دست بكار شده، آن چنان توی دهن اینهایی كه این سفسطه ها را این وسوسه ها را می كنند بزند كه من و شما بگوییم. ” الحمدلله رب العالمین، وَ أَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ وَ قَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلا “، آن نهایت درجه ی نهایی اش است، ” وَ أَذَقْتَ أَعْدَاءَكَ هَوَانا وَ عِقَابا “، بچشانی به دشمنانت ” هوان و عقاب “، پستی و خواری را، پست می شوند، آنقدر پست شده اند كه حساب ندارد. ” وَ أَبَرْتَ الْعُتَاةَ وَ جَحَدَةَ الْحَقِّ وَ قَطَعْتَ دَابِرَ الْمُتَكَبِّرِينَ وَ اجْتَثَثْتَ أُصُولَ الظَّالِمِينَ وَ نَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ “، این الحمدلله به آن الحمدلله ای كه قبل گفتم وصل است. ” الحمدلله رب العالمین “. مسأله حضرت بقیةاللّه ارواحنافداه یك مسأله ای نیست، كه دشمن دارد یك مسأله- چطوری عرض كنم، می ترسم من هم توهین بكنم- یك مسأله معمولی فكرش كند، اینطور نیست. تمام مسائل وجود مقدسش، غیبتش، رؤیتش، همه ی اینها با استدلالات عقلی، من سی و پنج سال توی كانون بحث انتقاد و دینی در میدان صاحب الزمان ارواحنافداه مشهد، توی محلّه ی بهائی ها این بحثها را كرده ام بعضی از مشهدی ها هستند و یادشان هست، راجع به امام زمان ارواحنافداه ، یك نقطه ی ضعف كه من بمانم این جواب چی بدهم نداشتیم. اینقدر مسأله روشن است، ولی خوب تحقیق كنید. من كه نمی توانم توی یك مجلسی كه یك ساعت طبعاً وقت دارم همه ی مطالب را بگویم. ولی همه ی مطالب را گفتم، كتاب انوار صاحب الزمان ارواحنافداه پاسخ سؤالات متجاوز از سیصد سؤال است كه درباره ی حجة ابن الحسن ارواحنافداه از من پرسیدند و من جواب گفتم و چاپ شده و هنوز خیلی باقیست. آنچه كه در انوار صاحب الزمان ارواحنافداه هست در مصلح غیبی كه هفتاد سؤال است آنها نیست. در مصلح آخرالزمان كه یك كتاب دیگری است مطالب آن در اینجا نیست كه اگر اینها را اضافه كنیم متجاوز از پانصد سؤال می شود درباره ی امام زمان ارواحنافداه. مسأله خیلی روشن توی كتابها نوشته شده، شما اگر این كتاب انوار صاحب الزمان ارواحنافداه را خواندید و مشكلی درباره ی حجةابن الحسن ارواحنافداه داشتید من حاضرم جریمه بدهم. هیچ باقی نمانده، استدلالات علمی، عقلی، خدای من شاهد است گاهی به قصد كشتن، آخه یك محلّی در مشهد بود بنام بهائی ها و ما در وسط آنها، كانون بحث و انتقاد دینی را گذاشته بودیم طبعاً سؤالات زیاد می آمد در این ارتباط، خوب اینها دشمنند، ناراحت می شوند. ولی عجیب مولایی داریم، قربانش برویم. اینقدر بزرگوار است كه من اگر یك مختصری شرح حالات خودم قاطی شرح حالات حاج ملاآقاجان شده، بعضی ها می گویند تو از خودت می خواستی تعریف كنی. ما چه تعریفی از خودمان كردیم؟ دشمن اینجوری است ها! حالا اگر الطاف حضرت را من برای شما نقل كنم در همان مقطع، شما متوجه می شوید كه امام زمان ارواحنافداه همچین حضور دارد همه جا، دقیق ریزه كاری ها را هم مواظب است. یك قدری مطالعه بكنید، امام زمانتان تشریف آورد بشناسیدش، معرفت به حقّش داشته باشید، با دشمنانش مبارزه بكنید، به دوستانش اظهار محبّت بكنید، طرفداری بكنید، تنها نگذارید بعضی از نویسندگان، بعضی از شخصیت هایی كه جانشان، مالشان، همه چیزشان را فدای امام زمان ارواحنافداه كردند شما تنها نگذاریدشان. می بینید چند تا مجله درباره حضرت ولی عصر ارواحنافداه هست اگر نقص دارد نقصش را برطرف كنید، اگر كامل است تأییدش كنید، نگویید رفته گشته توی مجلّه ای كه دوست عزیزم جناب آقای سبزی نوشتند، این اخبار ظهور یعنی چی؟ من چند دفعه روی اخبار ظهور گریه كردم، نمی خواهم بگویم حالا باز هم اخبار ظهور را بنویسند، تأییدشان نمی خواهم از این جهت بكنم. من یك روز صبحی در اوائل انقلاب بود از رادیو گوش دادم توی اخبار گفت كه شخصی به نام مهدی مُنتَظر- همین جمله- در مكّه ظهور كرده و مسجدالحرام را گرفته، الان هم گریه ام می گیرد. آنقدر من گریه كردم، یكی از علما كه خیلی هم معروف است به من گفت تو عجب آدم نافهمی  بودی! چی شده؟ گفتند به من، خوب جریان خلاف آنچه بود كه من فكر می كردم، ولی یك چیزی توی ذهنم آمد گفتم اگر به فكر امام زمان ارواحنافداه بودی، اگر هر صدایی را می شنیدی، هر خبری را می شنیدی می گفتی شاید یار من، شاید دوست من دارد می آید. یك كسی زیاد خدمت امام زمان ارواحنافداه رسیده بود یك مقدّسی هم بود در مشهد، هیچ وقت خدمت امام زمان ارواحنافداه نرسیده بود. گفتند چطور آن آدم به آن خوبی خدمت حضرت نرسیده، این آدم خدمت حضرت رسیده؟ گفتم من می دانم چرا، می رویم حالا از خودشان می پرسیم. به این آقای متدین گفتم شما هیچ وقت شده یك كاری بكنید كه خدمت حضرت برسید، یا به فكر حضرت باشید؟ گفت: نه، خوب كسی كه به فكرش نیست جلویش هم ایستاده باشد باز هم نمی بیندش، از او پرسیدیم. گفت: من می روم توی حرم، هر سیدی را می بینم یك قدری براندازش می كنم ببینم شاید این آقای من باشد. خوب بعضی هایش یقین كردم. گفتم  این علتش، تو نه زندگیت، نه هیكلت، نه قیافه ات، نه قلبت، نه فكرت هیچش به فكر امام زمان ارواحنافداه نیست آن وقت می خواهی تشرّف هم مثل آن آقایی كه هر چه را بینم خیالم كه تویی، مثل او باشی؟! می رود مسجد جمكران یك گوشه ای می نشیند، هر كسی كه وارد می شود یك براندازی می كند شاید امام زمان من این باشد. یكی هم می رود آنجا یك گاز پیك نیك می برد و زن و بچّه اش را بر می دارد می برد آنجا و حالا می خواهد یك جایی برود برای تفریح حالا اینجا هم مردم می گویند رفته جمكران هم تفریحی كرده یكی هم اینجوری. به فكر آقا باشید، به یاد حجةابن الحسن ارواحنافداه باشید، مخصوصاً سربازان حضرت، آنهایی كه لباس روحانیت پوشیده اند. من اینها را به این دو دوستی كه امروز می خواهند لباس بپوشند هم عرض می كنم، باید از همین الان به فكر این باشید كه ما یار حجة ابن الحسن ایم، از همین الان به فكر این باشید كه باید ما امام زمان ارواحنافداه را ببینم، من یك عده ای را می بینم می گویند امام زمان ارواحنافداه دیده نمی شود، یعنی حضرت خودش هم اختیار ندارد كه خودش را به كسی نشان بدهد، یك عدّه می گویند ما با امام زمان ارواحنافداه ارتباط داریم، اختیار دست ماست هر وقت می خواهیم برویم خدمت حضرت می گوییم آقا ما آمدیم آقا آماده باش باشد، این هم توهین است به امام زمان ارواحنافداه. یك عدّه می گویند تمام اختیار دست آقا و مولاست، هر وقت او بخواهد نخواسته باشد نخواسته، خواسته باشد می خواهد، نه به زهد انسان كاری دارد، آخه اینقدر حرف می زنند كه این آدمهای پرحرف را خدا خفه كند، بعضی هایشان را البته كه حرف بیخود می زنند، بحث می اندازند امام زمان ارواحنافداه را می شود دید یا نمی شود دید؟ یك؛ دوّم اینكه خدمتتان عرض شود اگر كسی دید می تواند دائماً ببیند یا نه؟ در خواب می شود دید، اینقدر از این حرفها، یك كلمه: اختیار دست حضرت، اگر بخواهد آدمهای متّقی خوب، پارسال یكی از علمای بزرگِ قم بود فرموده بودند كه اوحدی از مردم كه خیلی پاك باشند، خیلی عالم باشند، خیلی بزرگوار باشند می توانند ببینند. و هر كس بگوید من حضرت را دیدم این ادعاها را دارد، از كجا می گویی این حرف را؟ چطور پیغمبر را ابوسفیان هر روز می دید، عمر و ابابكر و علی بن ابیطالب علیه السلام و اصحاب خوب و بد حضرت همه همیشه می دیدند حضرت را، حالا چه طور شده كه امام عصر ارواحنافداه حتماً آنهایی كه خیلی بالا هستند باید ببیند، صلاح بداند كافرترین مردم برای هدایتش خودش را به آنها نشان می دهد، این جمله را از من داشته باشید من اعتقادم اینست كه تمام اختیار در دست حضرت ولی عصر ارواحنا فداه است، بخواهد دیده بشود می بینید نخواسته باشد دیده بشود، جلویتان هم ایستاده باشد نه اینكه نمی شناسیدش، خیلی ساده است هر كی هم حرفی دارد در این مورد بیاید بگوید. اصلاً نمی شود دید، ما ارتباط داریم با حضرت، حضرت را می شود دید ولی حتماً نمی شناسیم؟ چرا؟ چرا نمی شناسیم؟ مرحوم علامه حلّی داشت با یك عربی راه می رفت دید خیلی مرد بزرگ است از نظر علمی، تا رسید به جایی كه ایشان فرمود كه این مسأله ای كه من دارم می گویم توی كتاب تو هست منتها تو حاشیه اش نوشته شده تو به چشمت نخورده؟ این به فكر افتاد، پس می شود امام زمان ارواحنافداه را در زمان غیبت دید؟ نه اینكه شك داشته باشد ولی خواست بفهمد آقا كیه؟ حضرت فرمود چطور نمی شود دید من دارم این چوب دستی ات را، یا شلاقت را دارم به تو می دهم، خوب آنجا نشناخت باز هم؟ چون شناخته نمی شود. این حرفها چیه؟ بیاییم از بحث امام زمان ارواحنافداه بیرون بیاییم، بد است، توهین است هر نوع بحثی درباره ی امام عصر ارواحنافداه مگر آنچه كه حقیقت است گفتنش برای افراد شاك توهین به حضرت است. یك روز بیا اینجا یكی از علما را بنشانیم، این آقا علم دارد یا نه؟ هست یا نیست؟ مثل جنّ است یا مثل انسان است؟ این بحثها را در اطرافش، بروید خفه بشوید، درباره ی من چكار داری صحبت می كنی؟ هر چه هستم برای خودم هستم.

امیدواریم انشاءالله همه ی ما به حقیقتِ معرفتِ وجود مقدّس حجةابن الحسن ارواحنافداه آشنا شویم و هر چه زودتر با معرفت او را ملاقات كنیم و در محضرش باشیم و از محضرش استفاده كنیم و انشاءالله همه ی ما از كسانی باشیم كه آن حضرت را الگوی خودمان قرار داده باشیم و دنیا و آخرتمان را به این وسیله تأمین كرده باشیم.

خوب این آقایانی كه می خواهند معمّم بشوند اسم و خصوصیاتشان را هم بگویید دو نفر از آقایان مثل یك سربازی كه سردوشی می گیرد، باید اینجوری فكر كنند، می خواهند معمّم بشوند. یكی از این آقایان جناب آقای افشارند كه سابقه شان را خیلی داریم و در قم هستند و یكی هم جناب آقای مرادی كه در كازرون طلبه هستند ما در موقعی كه عمامه را می گذاریم آقایان بایستند و صلوات بفرستند.

انشاءالله آقایان موفق باشند امیدواریم كه همانطوری كه دو سرباز برای امام زمان ارواحنافداه اضافه شده انشاءالله همه ی ماها را حضرت بقیةاللّه ارواحنافداه به عنوان یار خودش، سرباز خودش انشاءالله قبول بفرماید و امیدواریم همه مان موفق باشیم.

نسئلك اللّهم و ندعوك باعظم اسمائك و بمولانا صاحب الزمان یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه پروردگارا به آبروی ولی عصر ارواحنافداه فرج آن حضرت را برسان. همه ی ما را از یاران خوب آن حضرت قرار بده. قلب مقدسش را از ما راضی بفرما. معرفت كامل آن حضرت را به ما عطا بفرما. پروردگارا از كوثر فاطمه زهرا سلام الله علیها، از حكمت خاندان عصمت علیهم السلام به وسیله امام زمان ارواحنافداه نصیب ما بفرما. خدایا به آبروی ولی عصر ارواحنافداه شر شیطان و شیطان سیرتان را از ما دور بفرما. امواتمان غریق رحمت بفرما. عاقبت امرمان ختم بخیر بفرما. و عجل فی فرج مولانا.

 

جهت دانلود صوت و یا پخش آنلاین کلیک کنید

 
 
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *