۹ محرم ۱۴۱۱ قمری – تفسیر سوره حمد

اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌.

 بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌.

 الحمد لله‌ و صلاة‌ و سلام‌ علي‌ رسول‌ الله‌ و علي‌ آله‌ آل‌ الله‌ لا سیما علي‌ بقية‌ الله‌ روحي‌ و ارواح‌ العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفداء‌. و اللعنة‌ الدائمة علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الان‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

 اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌.

 و لله‌ الاسماء الحسني‌ فادعوه بها براي‌ خدايتعالي‌ در هفتة‌ گذشته‌ عرض‌ كردم‌ كه‌ دو دسته‌ از اسماء و صفات‌ هست‌ يه‌ دسته‌ صفات‌ ذات‌ و يه‌ دسته‌ صفات‌ افعال‌ هر اسمي‌ كه‌ روي‌ كاري‌ از كارهاي‌ خدا بگذارند اونها صفات‌ افعال‌ و اسماء افعال‌ اونچه‌ كه‌ اسم‌ خداي‌ خداي‌ تعالي‌ باشد اونها اسماء ذاته‌ يعني‌ تا خدا هست‌ و تا خدا بوده‌ اين‌ اسم‌ روي‌ خدا بوده‌ ولي‌ گاهي‌ ميشه‌ كه‌ بعضي‌ از اسماء به‌ خاطر يه‌ كاريست‌ كه‌ خدايتعالي‌ كرده‌ مثلاً رزق‌ داده‌ گفتنش‌ رازق‌ يا مثلاً خلق‌ كرده‌ گفتنش‌ خالق‌ اين‌ رو خوب‌ هفتة‌ گذشته‌ فكر ميكنم‌ توضيح‌ دادم‌.

 و اما مطلب‌ اين‌ هفته‌ با يك‌ تقسيم‌ ديگر خداي‌ تعالي‌ داراي‌ دو دسته‌ اسم‌ است‌ يعني‌ همين‌ اسماء افعال‌ و اسماء ذات‌ به‌ دو بخش‌ تقسيم‌ ميشه‌ يكي‌ صفات‌ ثبوتيه‌ يكي‌ صفات‌ سلبيه‌ صفات‌ ثبوتيه‌ اون‌ صفاتيست‌ كه‌ بگيم‌ خدا اين‌ طور هست‌ صفات‌ سلبيه‌ اون‌ صفاتيست‌ كه‌ بگيم‌ خدا اين‌ طور نيست‌ مثلاً ميگيم‌ كه‌ خدا جسم‌ نيست‌ ميگيم‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ مكان‌ نداره‌ صاحب‌ مكان‌ نيست‌ اينها صفات‌ سلبيه‌ است‌ نه‌ مركب‌ بود و جسم‌ نه‌ مرئي‌ نه‌ محل‌ مركب‌ نيست‌ خدا يعني‌ از چند چيز تركيب‌ نشده‌ ولي‌ همة‌ مخلوقات‌ خدا مركبند يعني‌ تركيب‌ شدند از چيزهاي‌ مختلف‌ مثلاً انسان‌ از بدن‌ و روح‌ تركيب‌ شده‌ از اجزاء كوچك‌ و بزرگ‌ تركيب‌ شده‌ از سلولهاي‌ مختلف‌ تركيب‌ شده‌ اما ذات‌ مقدس‌ پروردگار جسم‌ ندارد كه‌ تركيب‌ شده‌ باشد احاطة‌ بر ماسوي‌ الله‌ دارد محيط‌ است‌ خداي‌ تعالي‌ رحمان‌ است‌ اينها صفات‌ ثبوتيه‌ ثبوت‌ يعني‌ چيزهايي‌ كه‌ ثابت‌ براي‌ او سلبيه‌ يعني‌ چيزهايي‌ كه‌ براي‌ خدا نيست‌ نبايد باشه‌ عقل‌ ميگه‌ نيست‌ حالا پروردگار متعال‌ جسم‌ نداره‌ بگوييم‌ كه‌ داراي‌ جسم‌ است‌ بدن‌ است‌ نور است‌ خدمتون‌ عرض‌ شود اجزاء مختلفي‌ دارد مثلاً يكي‌ كه‌ از روحش‌ و توي‌ بدن‌ ما وارد كرده‌ ميشه‌ بعضيها اين‌ طوري‌ خيال‌ ميكنند و نفخت‌ فيه‌ من‌ روحي‌ اين‌ و فكر ميكنند كه‌ خدا يه‌ مقداري‌ از روح‌ خودش‌ در ما نفخ‌ كرده‌ اين‌ قابل‌ تجزيه‌ ميشه‌ يعني‌ يه‌ قسمتي‌ تو بدن‌ ماست‌ يه‌ قسمتي‌ تو بدن‌ او يه‌ قسمتي‌ هم‌ مال‌ خودشه‌ نه‌ پروردگار متعال‌ از فكر ما ذاتش‌ خارج‌ به‌ ما گفتند اذا بلغ‌ الكلام‌ الي‌ الله‌ فمثكُ وقتي‌ كه‌ حرفتون‌ به‌ ذات‌ مقدس‌ پروردگار رسيد ديگه‌ حرف‌ نزنيد به‌ جهت‌ اينكه‌ ما نميتونيم‌ درك‌ بكنيم‌ ذات‌ مقدس‌ پروردگار رو اما صفاتشو ميتونيم‌ درك‌ بكنيم‌ كارهاشو ميتونيم‌ درك‌ بكنيم‌ خداي‌ تعالي‌ مكان‌ نداره‌ يعني‌ يه‌ جاي‌ باشه‌ يه‌ جا نباشه‌ نيست‌ اين‌ طور چيزي‌، همه‌ جا هست‌ و چون‌ ما نظيرشو نديديم‌ نمي‌تونيم‌ تصورش‌ كنيم‌ ما هر چيزي‌ كه‌ تصورش‌ ميكنيم‌ حتماً بايد نظيرشو ديده‌ باشيم‌ مثلاً شما اگر بخوايد فرض‌ كنيد يك‌ موجودي‌ كه‌ صد تا سر داره‌ تصور كنيد بايد يك‌ موجود يك‌ سرشو ديده‌ باشيد تا صد تا سرشو بتونيد خودتون‌ تصور كنيد جب‌اما يه‌ چيزي‌ كه‌ هيچ‌ نديديد اصلاً نديدديش‌ عقلتون‌ هم‌ نميتونه‌ تصور كنه‌ عقلتون‌ هم‌ نميتونه‌ بسازدش‌ اين‌ و نميتونيم‌ ما اصلاً تصور كنيم‌ لذا امام‌ عليه‌ صلاة‌ و سلام‌ مي‌فرمايد كل‌ ما ميزتموهُ بأوهامكم‌ هر چيزي‌ كه‌ با اوهامتون‌ تصور كرديد اين‌ مخلوق‌ شماست‌ خداي‌ شما نميشه‌ باشه‌ اين‌ مال‌ خود شماست‌ شما خلقش‌ كرديد شما تو فكرتون‌ خلقش‌ كرديدنميتونيد اين‌ رو خدا تصور كنيد بنا بر اين‌ صفات‌ ثبوتيه‌ پروردگار اون‌ صفاتيست‌ كه‌ ما ميگيم‌ خدا اين‌ طور هست‌ اين‌ صفت‌ رو دارد و صفات‌ سلبيه‌ پروردگار هم‌ اون‌ صفاتيست‌ كه‌ ميگيم‌ خدا اين‌ طور نيست‌.

 خدا خيلي‌ چيزها رو به‌ خودش‌ نسبت‌ داده‌ همانطوري‌ كه‌ شما يه‌ چيزي‌ كه‌ پيشتون‌ عزيزِ به‌ خودتون‌ نسبت‌ ميديد ميگيد اين‌ مال‌ منه‌ اين‌ ملك‌ منه‌ مثلاً فرض‌ كنيد كه‌ شما يك‌ بچة‌ غريبه‌ هست‌ ولي‌ خيلي‌ به‌ شما محبت‌ ميكنه‌ و نزديك‌ به‌ شماست‌ ميگيد اين‌ فرزند منه‌ يك‌ چيزي‌ مال‌ شماست‌ خيلي‌ دوستش‌ داريد ميگيد اين‌ مال‌ منه‌ فرقي‌ هم‌ نميكنه‌ اين‌ زبل‌ الحقوق‌ باشد صاحب‌ عقل‌ و انساني‌ بالاخره‌ باشد يا يك‌ جمادي‌ باشه‌ خداي‌ تعالي‌ روح‌ انسان‌ رو ميگه‌ مال‌ منه‌ خيلي‌ نزديك‌ به‌ منه‌ و نفخت‌ فيه‌ من‌ روحي‌ خون‌ امام‌ حسين‌ عليه‌ صلاة‌ و سلام‌ كه‌ خيلي‌ ارزش‌ داره‌ نسبت‌ ميده‌ به‌ خودش‌ مي‌فرمايد: ثارالله‌ خون‌ خدا خانة‌ كعبه‌ خيلي‌ با اخلاص‌ ساخته‌ شده‌ فقط‌ و فقط‌ براي‌ خدا ساخته‌ شده‌ براي‌ خودنمايي‌ ساخته‌ نشده‌ براي‌ اينكه‌ يه‌ عده‌ بگن‌ حضرت‌ ابراهيم‌ مسجد ساخته‌ با كاشي‌ هم‌ اسمشو اون‌ بالا نصب‌ كرده‌ باشن‌ اين‌ نبوده‌ خدا قبولش‌ كرده‌ و لذا اونجا شده‌ بيت‌ الله‌ والا خدا اونجا زندگي‌ نمي‌كنه‌ يا مثلاً فرض‌ كنيد امير المؤمنين‌ هر كاري‌ كه‌ خدا اراده‌ بكنه‌ او انجام‌ ميده‌ هر كاري‌ كه‌ خدا راده‌شو ميكنه‌ اميرالمؤمنين‌ انجام‌ ميده‌ هر كاري‌ را شما اراده‌ كنيد دستتون‌ دستتون‌ انجام‌ ميده‌ اينجا امير المؤمنين‌ شده‌ دست‌ خدا امير المؤمنين‌ عليه‌ السلام‌ يا ساير ائمه‌ عليه‌ السلام‌ اينقدر حرفهاشون‌ حرفه‌ و يك‌ كلمه‌ بي‌فايده‌ بيهوده‌ عبث‌ حرف‌ نمي‌زنند همة‌ حرفها حرفهاي‌ خداييست‌ حق‌ زبانش‌ شده‌ لسان‌ الله‌ زبان‌ خدا معناي‌ زبان‌ خدا اين‌ است‌ كه‌ هيچ‌ كلامي‌ غير از حق‌ نميگه‌ هيچ‌ سخني‌ جز حق‌ نميگويد شماها ميتونيد اين‌ طوري‌ بشيد ها اگر كارتون‌ اعمالتون‌ گفتارتون‌ حق‌ شد شما هم‌ يدالله‌ ميشيد شما هم‌ لسان‌ الله‌ ميشيد شما هم‌ اگر جز حق‌ چيز ديگه‌اي‌ گوش‌ نداديد هر چه‌ شنيديد حق‌ بود هر چه‌ به‌ شما گفتند شما فقط‌ خوباشو شنيديد حق‌ شنيديد حق‌ گفتيد حق‌ ديديد دور و بر باطل‌ نگشتيد همانطوري‌ كه‌ ائمة‌ اطهار عليه‌ صلاة‌ و سلام‌ بودند و يك‌ كلمه‌ بر باطل‌ حرف‌ ميزدند به‌ باطل‌ حتي‌ نگاه‌ نميكردند چشمشون‌ رو مواظب‌ بودند اعمالشون‌ رو مواظب‌ بودند زبانشون‌ رو كنترل‌ ميكردند كه‌ جز حق‌ نگن‌ و جز حق‌ نشنوند اگر شما هم‌ اينطوري‌ شديد شما هم‌ لسان‌ الله‌ ميشيد يد الله‌ ميشيد عين‌ الله‌ ميشيد منتهي‌ هر كسي‌ به‌ حد خودش‌ امير المؤمنين‌ يد الله‌ كامله‌ شما هم‌ يد الله‌ ناقص‌ ميشديد شما ببينيد كارهاي‌ شما حالا گاهي‌ ميشه‌ انسان‌ به‌ دست‌ راست‌ خودش‌ بيشتر فرمان‌ ميده‌ تا به‌ دست‌ چپش‌ دست‌ راست‌ بيشتر كار ميكنه‌ تا دست‌ چپ‌ امير المؤمنين‌ عليه‌ صلاة‌ و سلام‌ دست‌ راست‌ پروردگار بود ائمة‌ اطهار عليه‌ صلاة‌ و سلام‌ دست‌ راست‌ خدا هستند حالا نميتونيم‌ بگيم‌ كه‌ مثل‌ دست‌ راست‌ و چپه‌ فرق‌ بين‌ ما و امير المؤمنين‌ خيلي‌ زياد ولي‌ از باب‌ مثال‌ عرض‌ كردم‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ به‌ امير المؤمنين‌ بيشتر چون‌ قدرت‌ بيشتري‌ در اختيارش‌ گذاشته‌ او اقيانوس‌ ما يك‌ قطره‌ هم‌ كمتريم‌ ولي‌ اين‌ هر دوش‌ آبه‌ هر دو:

 (ما در هر وقت‌ كه‌ منبر ميريم‌ چه‌ شب‌ دوشنبه‌ چه‌ شب‌ جمعه‌ يا شب‌ چهارشنبه‌ يك‌ كسي‌ با اين‌ اسرار مياد و يك‌ كسي‌ بره‌ در باز كنه‌ ببينه‌ كيه‌ شيطان‌ به‌ تمام‌ معناست‌ حال‌ انسان‌ رو ميگيرند اگه‌ از خانمهاي‌ جلسه‌ باشد بگين‌ راهش‌ ندن‌ كار ديگه‌اي‌ اگر دارند و ديگه‌ هم‌ نيان‌ اين‌ خانم‌ تو كيه‌؟ بله‌؟ خوب‌ چرا اينقدر در ميزنند پس‌؛ديگه‌ چرا اينقدر در ميزنند پس‌ يه‌ دفعه‌ در ميزنند، اين‌ وقت‌ هم‌ گذشته‌ ديگه‌ نيان‌ تو هر كه‌ هست‌ تازه‌ است‌ … استغفرالله‌)

 انسان‌ اگر بندة‌ خدا صد در صد شد بندة‌ خدا شد صد در صد دستش‌ ميشه‌ يد الله‌ زبانش‌ ميشه‌ لسان‌ الله‌ گوشش‌ ميشه‌ اُذُنُ الله‌ چشمش‌ ميشه‌ عين‌ الله‌ قلبش‌ هم‌ حتي‌ ميشه‌ ارادت‌ الله‌ قلب‌ انسان‌ اينها فكر نكنيد حالا خدا بياد جاي‌ شما بنشينه‌ نه‌ شما در تعبرات‌ عادي‌ تون‌ هم‌ همينجوري‌ حرف‌ ميزنيد مثلاً (بگيد اين‌ خانم‌ بياد تو) فرض‌ كنيد بهش‌ خيلي‌ اعتماد داريد جز كار شما كار ديگري‌ انجام‌ نميده‌ وقتي‌ كه‌ دنبال‌ كاري‌ براي‌ شما ميره‌ ميگيد من‌ به‌ او اطمينان‌ دارم‌ كار او كار منه‌ حرف‌ او حرف‌ منه‌ من‌ الان‌ به‌ بعضي‌ از خانمهايي‌ كه‌ داراي‌ كمالاتند كه‌ مكرر هم‌ بهتون‌ گفتم‌ يه‌ چند نفر رو كه‌ تعيين‌ كردم‌ خوب‌ من‌ اعتماد دارم‌ ميگم‌ حرف‌ اونها حرف‌ منه‌ يعني‌ معناش‌ اين‌ نيست‌ كه‌ من‌ ميگم‌ او هم‌ پشت‌ سر من‌ مثل‌ اين‌ بلندگو ميگه‌ يا مثلاً خودم‌ هستم‌ دارم‌ حرف‌ ميزنم‌ نه‌ اعتماد چون‌ دارم‌ ميگم‌ حرف‌ او حرف‌ منه‌ كار او كار منه‌ به‌ او چيزي‌ بگيد مثل‌ اينه‌ كه‌ به‌ من‌ بگيد او در شما يه‌ نقصي‌ ببينه‌ مثل‌ اينه‌ كه‌ من‌ ببينم‌ اينجوري‌ تصور كنيد اگر يك‌ شخص‌ صد در صد بندة‌ خدا شد صد در صد تحت‌ فرمان‌ پروردگار قرار گرفت‌ كه‌ انشاء الله‌ همتون‌ برسيد به‌ اون‌ كمال‌، به‌ مقام‌ بندگي‌ برسيد چون‌ از نظر عمل‌ انسان‌ بايد به‌ مقام‌ بندگي‌ برسه‌ از نظر روح‌ بايد به‌ مقام‌ خليفة‌ اللهي‌ برسه‌ يعني‌ اون‌ سرمنزلي‌ كه‌ ما ميخوايم‌ انشاء الله‌ بهش‌ برسيم‌ اينه‌ كه‌ روحاً خليفة‌ الله‌ بشيد خليفة‌ الله‌ يعني‌ چيه‌ يعني‌ هر چه‌ كه‌ صفات‌ ثبوتيه‌ پروردگار دارد شما هم‌ داشته‌ باشيد هر يك‌ از صفات‌ افعال‌ رو كه‌ خدا دارد شما هم‌ داشته‌ باشيد صفات‌ سلبيه‌ رو نميگم‌ و صفات‌ ذات‌. اين‌ دو تا بايد كنار زده‌ بشه‌ و ما به‌ اون‌ محل‌ به‌ اون‌ حد نمي‌رسيم‌ يعني‌ اصلاً منحصر به‌ ذات‌ مقدس‌ پروردگاره‌ اما صفات‌ ثبوتية‌ پروردگار و صفات‌ افعال‌ يعني‌ ثبوتية‌ افعال‌ اينجوري‌ بگيم‌ صفات‌ ثبوتية‌ افعاليه‌ رو ما بايد دارا باشيم‌ وقتي‌ كه‌ به‌ اين‌ مرحله‌ رسيديم‌ ميشيم‌ خليفة‌ الله‌. اسمي‌ كه‌ روي‌ ما ميذارن‌ نميگن‌ ما خدا هستيم‌ ما مثل‌ يه‌ عده‌ افراد نادان‌ نافهم‌. محي‌ الدين‌ عربي‌ سني‌ اين‌ ميگه‌ من‌ خودم‌ خدا هستم‌ بايزيد بسطامي‌ ميگه‌ سبحاني‌ ما عظم‌ شأنه‌ اكثر صوفيه‌ اكثر عرفاي‌ اصطلاحي‌ كه‌ متأسفانه‌ زمان‌ ما زياد از اهل‌ سنت‌ آمدند توي‌ شيعه‌ و رخنه‌ كردند اينها ميگن‌ كه‌ ما خودمون‌ خدا ميشيم‌.

 با ديگر از ملك‌ پران‌ شوم‌ شعر رو ماها يه‌ جور ديگه‌ معنا مي‌كنيم‌ ولي‌ اوني‌ كه‌ گفته‌ معناش‌ منظورش‌ چيز ديگه‌اي‌ بود اونچه‌ اند وهم‌ نايد اون‌ شوم‌ يعني‌ خدا بشم‌ مُلاي‌ قمي‌ ميگه‌ كه‌:

 اي‌ قوم‌ به‌ حج‌ رفته‌ كجائيد كجائيد

 حاجت‌ به‌ طلب‌ نيست‌ شمائيد شمائيد

 خودتون‌ خدا هستيد كجا ميريد يك‌ عليه‌ ما عليه‌ ديگه‌اي‌ ميگفت‌ كه‌ بيايد دور من‌ طواف‌ كنيد من‌ روحم‌ خداست‌ و بدنم‌ هم‌ طوفوا حوله‌ فمكة‌ بيت‌ الله‌ و أنا الله‌ بدنم‌ هم‌ خانة‌ خداست‌ بيايد دور من‌ طواف‌ كنيد در زمان‌ علماء به‌ دستور نايب‌ خاص‌ حضرت‌ بقية‌ الله‌ منصور حلاج‌ به‌ خاطر گفتن‌ إني‌ أناالله‌ به‌ دار آويخته‌ شد ميگفت‌ من‌ خودم‌ خدا هستم‌ ديگه‌ يك‌ كم‌ بيسواد بود حلاج‌ بود شغلش‌ حلاجي‌ بود حلاج‌ يعني‌ پنبه‌ زن‌. يه‌ خورده‌ تو آفتاب‌ زياد نشسته‌ بود مثل‌ علي‌ محمد باب‌ در شيراز روي‌ پشت‌ بام‌ ميرفت‌ زيارت‌ عاشورا ميخوند اين‌ كه‌ ميگن‌ كنترل‌ بشه‌ اعمال‌ عباديتون‌ براي‌ اينه‌ خيال‌ ميكرد خوب‌ روايت‌ هم‌ داره‌ الان‌ بعضي‌ از مقدسها هم‌ همينطوري‌ هستند تحت‌ برنامه‌ كه‌ نيستند اينجوريند كه‌ افضل‌ الاعمال‌ اعمزهوا هر كاري‌ كه‌ سخت‌ تر او بهتره‌ معناش‌ هم‌ نفهميدن‌ خواستي‌ زيارت‌ بخوني‌ زيارت‌ عاشوراست‌ با صد لعن‌ و صد سلام‌ خوب‌ يه‌ كار ديگه‌اي‌ بكنيم‌ كه‌ همه‌ سخت‌تر بشه‌ روزه‌ هم‌ بگيريم‌ باز سخت‌ تر از اين‌ چيه‌ برو تو آفتاب‌ هم‌ بشين‌ رو پشت‌ بام‌ خوب‌ آفتاب‌ هم‌ فرق‌ ميكنه‌ آفتاب‌ تابستان‌ اين‌ تو مغز آدم‌ آفتاب‌ ميخوره‌ بعد كم‌كم‌ ميشه‌ يه‌ چيزهايي‌ هم‌ جلوي‌ چشمش‌ مياد ميگه‌ من‌ با امام‌ زمان‌ ارتباط‌ دارم‌ كم‌ كم‌ مي‌بينه‌ كه‌ مردم‌ كه‌ قبول‌ ميكنند ميگه‌ من‌ خودم‌ امام‌ زمانم‌ باز هم‌ كمه‌ چون‌ انسان‌ زياده‌ طلب‌ هر چه‌ بهش‌ بدن‌ ميگه‌ يه‌ خورده‌ بيشتر.مي‌بينه‌ كه‌ امام‌ زمان‌ باز هم‌ كمه‌ تازه‌ امام‌ زمان‌ خودش‌ وصي‌ پيغمبر. وصي‌ پيغمبر تازه‌ بندة‌ خداست‌ خوب‌ چرا ما اونطور بگيم‌ گفت‌ من‌ خودم‌ پيغمبرم‌ كتاب‌ هم‌ دارم‌ كتاب‌ … اين‌ باز پيغمبر هم‌ بندة‌ خداست‌ گفت‌ خودم‌ خدا هستم‌ حالا اين‌ صوفيها اون‌ قدم‌ آخر ورداشتن‌ ديگه‌ اين‌ جلو و اين‌ حرفها.

 توي‌ حرم‌ حضرت‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا عليه‌ صلاة‌ و سلام‌ من‌ يه‌ صوفي‌ ديدم‌ دهنش‌ بوي‌ مشروب‌ ميداد من‌ گفتم‌ با خودم‌ حالا شايد يه‌ دارويي‌ خورده‌ بوي‌ شراب‌ ميده‌ حس‌ كنجكاوي‌ ما تحريك‌ شد البته‌ اون‌ وقتها كه‌ الان‌ اون‌ كار رو نمي‌كنم‌ صحيح‌ هم‌ نميدونم‌ كسي‌ اين‌ كار رو انجام‌ بده‌ باهاش‌ صحبت‌ كردم‌ در باب‌ عرفان‌ و چه‌ و اينها و گفت‌ خودش‌ ديگه‌ شروع‌ كرد به‌ گفتن‌، گفت‌ انسان‌ به‌ جايي‌ ميرسه‌ كه‌ همة‌ واجباتش‌ بر انسان‌ حرام‌ ميشه‌ و همة‌ محرمات‌ هم‌ حلال‌ ميشه‌ گفتم‌ مثلاً ما ميتونيم‌ يه‌ جرعه‌شو بخوريم‌ گفت‌ بله‌ من‌ همين‌ الان‌ يك‌ عالمه‌ مشروب‌ خوردم‌ عشق‌ به‌ خدا پيدا كردم‌ اومدم‌ حرم‌ معلوم‌ شد آقا مشروب‌ خورده‌ استدلال‌ هم‌ به‌ آيات‌ قرآن‌ هم‌ ميكنند كه‌ فاعبد ربك‌ حتي‌ يأتيك‌ آتاك‌ اليقين‌ عبادت‌ كن‌ پروردگارت‌ را تا اونجايي‌ كه‌ يقين‌ برات‌ پيدا بشه‌ اين‌ استدلال‌ غلط‌ اصلاً معناش‌ و نفهميدن‌ بعد از يقين‌ تازه‌ اول‌ عبادت‌ انسان‌ عظمت‌ يك‌ كسي‌ رو يقين‌ نداره‌ عبادت‌ ميكنه‌ وقتي‌ كه‌ يقين‌ پيدا كرد اونجا تازه‌ اول‌ عبادت‌ اول‌ بندگي‌ حالا منظور نمي‌خواستم‌ تو اين‌ مسائل‌ وارد بشم‌ گاه‌ گاهي‌ وظيفه‌ام‌ ميدونم‌ كه‌ يك‌ تذكراتي‌ بِهِتُون‌ بدم‌ كه‌ شماها فكر نكنيد راه‌ تصوف‌ دراويش‌ راه‌ شيخيه‌ اينها همه‌ صراط‌ مستقيم‌ ندارند فرق‌ شما با اونها اين‌ است‌ كه‌ شما صراط‌ مستقيم‌ داريد صراط‌ مستقيم‌ هم‌ ائمة‌ اطهار عليهم‌ الصلاة‌ و سلام‌ هستند چقدر خوبه‌ انسان‌ مرشدش‌ امام‌ زمان‌ باشه‌ چقدر فرق‌ بين‌ كسي‌ كه‌ مرشدش‌ امام‌ عصر ائمة‌ اطهار سخنان‌ اونها قرآن‌ مجيد اينها باشه‌ يا مرشدش‌ يك‌ بوغلي‌ شاهي‌ كه‌ مشروب‌ خورده‌ و مست‌ شده‌ و شيطان‌ هم‌ آمده‌ يه‌ مكاشفاتي‌ به‌ او داده‌ و يك‌ مطالبي‌ به‌ او ياد داده‌ و او را به‌ شاگردان‌ ميگه‌ اون‌ باشه‌ اين‌ فرقشه‌. كوشش‌ كنيد پاي‌ هر سخني‌ ننشينيد پاي‌ هر كلامي‌ ننشينيد به‌ هر كتابي‌ توجه‌ نديد يك‌ كتاب‌ اخيراً ديدم‌ كه‌ يكي‌ از دوستان‌ براي‌ من‌ آورده‌ بود اسم‌ كتاب‌ همون‌ پرواز روح‌ كه‌ چون‌ روح‌ تُوش‌ هست‌ بهش‌ وصل‌ ميكنند اونوقت‌ خيال‌ ميكنند اون‌ هم‌ مثل‌ اين‌ كتاب‌ ترويج‌ ميشه‌ زياد منتشر ميشه‌ زياد مردم‌ و تحت‌ تأثير قرار ميده‌

 اين‌ من‌ ننوشتم‌ من‌ كتابهاي‌ من‌ بعضيهاشو الان‌ كه‌ نگاه‌ نمي‌كنند اين‌ روح‌ مقدس‌ ديني‌ اين‌ تهذيب‌ نفس‌ واقعي‌ اون‌ فردي‌ كه‌ در زمان‌ حياتش‌ جز خدا هيچي‌ رو در نظر نگرفته‌ بود اون‌ روح‌ او داره‌ كار ميكنه‌ خدا ميدونه‌ مرحوم‌ حاج‌ ملا آقا جان‌ گاهي‌ يك‌ باري‌ رو مينداخت‌ روي‌ دوشش‌ ميگفتم‌ حاج‌ آقا بديد من‌، من‌ اونوقت‌ سنم‌ كم‌ بود زورم‌ شايد نمي‌رسيد ولي‌ دلم‌ ميخواست‌ به‌ هر حال‌ كمك‌ كنم‌ به‌ من‌ ميگفت‌ من‌ حمال‌ هم‌ ميتونم‌ بگيرم‌ ميتونم‌ كسي‌، ميخوام‌ گاهي‌ به‌ خودم‌ بگم‌ ملا آقا جان‌ تو آدم‌ نشدي‌ مردم‌ دست‌ تو مي‌بوسند اگر بندة‌ خدا باشي‌ ارزش‌ داري‌ چرا بارت‌ تو خودت‌ ميتوني‌ دوش‌ كس‌ ديگه‌اي‌ ميگذاري‌ گفتم‌ مردم‌ آخه‌ مي‌فرمود من‌ دنبال‌ مردم‌ كه‌ نميرم‌ من‌ احدي‌ رو باهاش‌ نگفتم‌ براي‌ اينكه‌ او در زمان‌ او بيشتر لازم‌ بود كه‌ مخفي‌ باشه‌ اين‌ مسائل‌ الان‌ ما احتمال‌ ميديم‌ ظهور نزديكتر شده‌ باشد ميگيم‌ يه‌ عده‌اي‌ بسازيم‌ والا ما هم‌ بايد همون‌ رفتار را داشته‌ باشيم‌ زمان‌ او ميگفت‌ يه‌ چند نفري‌ به‌ اندازه‌اي‌ كه‌ زكات‌ علمم‌ و داده‌ باشم‌ زكات‌ تزكية‌ نفسم‌ و داده‌ باشم‌ زكات‌ خيلي‌ كم‌ ميشه‌ ميگفت‌ چند نفري‌ رو انيجا من‌ ميتونم‌ تربيت‌ كنم‌ خوب‌ يه‌ همچي‌ حالتي‌ داشت‌ حالا شماها فكر نكنيد كه‌ من‌ خيلي‌ اسرار دارم‌ همتون‌ باشيد بيايد خداي‌ تعالي‌ مي‌فرمايد يمُنونه‌ عليكم‌ اسلامها منت‌ ميذارن‌ بر شما كه‌ مسلمان‌ شده‌اند و لله‌ يَمُنٌّ عليكم‌ خدا منت‌ داره‌ بر شما كه‌ هدايتتون‌ كرده‌ بايد مرحون‌ خدا ممنون‌ پروردگار باشيد كه‌ خدا شما رو هدايتتون‌ كرده‌ هيچ‌ منتي‌ نداره‌ ميخوايد بيايد ميخوايد نيايد ولي‌ اگر اومديد بايد منظم‌ باشيد شما يه‌ وقتي‌ همانطوري‌ كه‌ گفتم‌ گاهي‌ ميشه‌ انسان‌ يدالله‌ گاهي‌ ميشه‌ يد الشيطان‌ ميشه‌ دست‌ خدا ميشه‌ انسان‌ گاهي‌ هم‌ دست‌ شيطان‌ ميشه‌ يك‌ برخلاف‌ عهد عمل‌ كردن‌ شما به‌ دوستتون‌ گفتيد كه‌ من‌ ساعت‌ مثلاً نُه‌ ميام‌ پيشتون‌ گذاشتيد نه‌ و نيم‌ رفتيد اين‌ بيچاره‌ هم‌ آدم‌ منظمي‌ باشه‌ برنامه‌هاش‌ همه‌ تا شب‌ به‌ هم‌ ميخوره‌ اين‌ كار اين‌ تأخير شما كه‌ سبب‌ اذيت‌ يه‌ كسي‌ شده‌ آيا كار خدائيست‌ يا كار شيطاني‌؟ شما نميتونيد بگيد كار خدائيست‌ خدا رئوف‌ رحمان‌ رحيم‌ حتماً بايد بگيد كار شيطاني‌. خوب‌ شما حالا رو اين‌ كار همين‌ الان‌ دست‌ شيطان‌ شديد يا دست‌ خدا ببينيد خيلي‌ حسابش‌ دو دو تا چهارتاست‌ اگر اومديد اينه‌ كه‌ من‌ ميگم‌ زود بيايد سر وقت‌ بيايد مرتب‌ باشيد اين‌ فكر نكنيد حالا من‌ خيلي‌ البته‌ اگر صحيح‌ باشيد در راه‌ باشيد منظم‌ باشيد دوستتون‌ دارم‌ وگرنه‌ نميشه‌ كه‌ انسان‌ شاگردش‌ و فرزندش‌ و دوست‌ نداشته‌ باشه‌ اما اگر اومد و نه‌ خيال‌ داريد همينطوري‌ تو هر كاري‌ بكني‌ نه‌، نه‌، نيايد بهتر از اومدنه‌ منظم‌ باشيد ما نظم‌ شما رو دوست‌ داريم‌ ما بندگي‌ شما رو در مقابل‌ خدا دوست‌ داريم‌ خداي‌ تعالي‌ مي‌فرمايد: أوفوا بالعهد وفاي‌ به‌ عهد كنيد قد افلح‌ المؤمنون‌ الذينهم‌ تا ميرسه‌ به‌ اينجا كه‌ مي‌فرمايد: والذينهم‌ لاَِماناتِهِم‌ و عَهدِهِم‌ راعون‌ مؤمنيني‌ رستگارند كه‌ امانت‌ مردم‌ رو خوب‌ حفظ‌ كنند عهدشون‌ را هم‌ وفادار باشند پس‌ مي‌بينيم‌ خدا طرفدار وفاي‌ به‌ عهد آدم‌ بي‌ وفا يك‌ پول‌ ارزش‌ نداره‌ يعني‌ فرق‌ انسان‌ و حيوان‌ در همينه‌ اين‌ و شما بدونيد هر آدمي‌ كه‌ بي‌وفا شد اين‌ در اين‌ صفت‌ حيوانِ و هر كسي‌ كه‌ باوفا شد در اين‌ صفت‌ انسانه‌ حالا صفات‌ ديگه‌شو بايد بررسي‌ كرد دليلش‌ چيه‌؟ دليلش‌ اينه‌ كه‌ ملاحظه‌ بكنيد بريد ببينيد وفا توي‌ حيوانات‌ نيست‌ يه‌ سگ‌، سگ‌ حتي‌ ميگن‌ خيلي‌ با وفاست‌ سگ‌ نسبت‌ به‌ ناني‌ كه‌ بهش‌ ميدن‌ استخواني‌ كه‌ بهش‌ ميدن‌ باوفاست‌ يك‌ طبره‌ استخوان‌ يك‌ دزدي‌ بياره‌ هر شبي‌ يك‌ تكه‌ بهش‌ بده‌ شب‌ آخر كه‌ ميخواد دزدي‌ بكنه‌ يه‌ دو سه‌ تا بندازه‌ اون‌ طرفتر اون‌ ميره‌ اونجا مشغول‌ استخوان‌ خوردن‌ ميشه‌ دزده‌ ميتونه‌ بره‌ تو خونه‌ بله‌ نسبت‌ به‌ شخص‌ خاصي‌ وفا نداره‌ روي‌ ايمان‌ فكر بكنه‌ اين‌ آقا ايمانش‌ بيشتره‌ من‌ بايد به‌ اين‌ بيشتر وفا داشته‌ باشم‌ اين‌ آقا، هر كه‌ بيشتر بهش‌ نان‌ و آب‌ بده‌ هر كه‌ بيشتر بهش‌ استخوان‌ بده‌ به‌ او بيشتر وفا داره‌ پس‌ اينجاست‌ كه‌ به‌ شكمش‌ بيشتر وفا داره‌ بعضي‌ از افراد، افراد بشر اينطوريند به‌ شكمشون‌ بيشتر وفا دارند تا به‌ دوستشون‌ ما زياد ديديم‌ يه‌ عده‌ بودند خوب‌ توقعاتي‌ داشتند ما هم‌ نمي‌دونستيم‌ اينها روي‌ توقع‌ مِيان‌ اينجا. براي‌ پولي‌ براي‌ مادياتي‌ براي‌ يه‌ چيزهايي‌ از اين‌ قبيل‌ وقتي‌ بهشون‌ نمي‌رسيده‌ باز هم‌ نميخوان‌ تقصير رو به‌ گردن‌ خودشون‌ بندازن‌ ميگفت‌ مثلاً يك‌ بازي‌ در ميان‌ يك‌ حرفي‌ درست‌ ميكردند مي‌گفتن‌ براي‌ خاطر فلان‌ مسئله‌ ما نمي‌يام‌ اينجا. والا اين‌ و بدونيد اگر نگم‌ صد در صد نود و نه‌ و نيم‌ در صد يقيناً بي‌وفائيها رو جنبه‌هاي‌ ماديت‌. چون‌ تا حالا خودش‌ و دوست‌ داشته‌ شكمش‌ و دوست‌ داشته‌ جيبش‌ و دوست‌ داشته‌ حالا اون‌ نيست‌ مياد بي‌وفا ميشه‌.

 من‌ يه‌ استادي‌ داشتم‌ خدا رحمتش‌ كنه‌ يك‌ جواني‌ يك‌ كسالت‌ روحي‌ پيدا كرده‌ بود يه‌ معصيت‌ بدي‌ ميكرد من‌ مي‌ديدم‌ اين‌ پا ميشه‌ ميره‌ در خونة‌ اون‌ من‌ يه‌ روز پرسيدم‌ شما چرا، آخه‌ خيلي‌ شاگردهاي‌ خوب‌ داريد اين‌ و چرا اينقدر بهش‌ مواظبشيد ايشان‌ فرمود كه‌ من‌ اميدوار به‌ سلامتيش‌ هستم‌ آدم‌ بد وجود نداره‌ اين‌ مريض‌ شده‌ يه‌ وقت‌ هست‌ مرض‌ مي‌كشدش‌ عللي‌ نداره‌ ما خودمون‌ رو خيلي‌ زحمت‌ بديم‌ بعضي‌ از امراض‌ هست‌ كه‌ صاحب‌ مرض‌ دوست‌ نداره‌ كه‌ خوب‌ بشه‌ حسودِ بهش‌ ميگن‌ حسود نباش‌ ميگه‌ كه‌ نه‌ اشكال‌ نداره‌ من‌ اينم‌ من‌ اينطوري‌ هستم‌ هر چه‌ انسان‌ راهنمائيش‌ ميكنه‌ مي‌بينه‌ گوش‌ نميده‌ خوب‌ اين‌ مريضي‌ است‌ كه‌ بايد بميره‌ خوب‌ طبعاً اين‌ مرضيست‌ كه‌ ديگه‌ اين‌ و ميكشه‌ بلكه‌ الان‌ كُشتَتِش‌ ديگه‌ دليل‌ نداره‌ انسان‌ دنبالش‌ بره‌ اما يه‌ نفر هست‌ يه‌ مرضي‌ داره‌ كه‌ اين‌ قابل‌ اصلاحه‌ اينجا همانطوري‌ كه‌ اگر رفيقتون‌ اينطورها شد همانطوري‌ كه‌ اگر رفيقتون‌ مريضي‌ ميشه‌ سرما خوردگي‌ پيدا ميكنه‌ و قابل‌ معالجه‌ است‌ شما بيشتر بهش‌ اهتمام‌ مي‌كنيد اون‌ روز كارتون‌ رو ترك‌ مي‌كنيد ميايد يك‌ سوپي‌ براش‌ درست‌ مي‌كنيد يك‌ غذاي‌ مناسب‌ بهش‌ ميديد يك‌ داروئي‌ بهش‌ ميديد دكتري‌ مي‌بريدش‌ پيش‌ مي‌بريدش‌ پزشك‌ مياريد بالا سرش‌. خلاصه‌ معالجه‌اش‌ مي‌كنيد بيشتر بايد اهتمام‌ كنيد اما يه‌ وقت‌ هست‌ نه‌ پا شو توي‌ يك‌ كفش‌ كرده‌ نه‌ مرضش‌ و حاضره‌ معالجه‌ بشه‌ نه‌ داروها رو ميخوره‌ نه‌، حتي‌ طبيب‌ را هم‌ يه‌ چند تا فحش‌ ميده‌ و از در خونه‌ بيرون‌ ميكنه‌ اين‌ خوب‌ طبعاً خودش‌ تن‌ به‌ مرگ‌ داده‌ ديگه‌، ديگه‌ چه‌ اسراري‌ است‌ تا معالجه‌اش‌ بكنيد.

 بنا بر اين‌ راه‌ شما ميخواستم‌ اين‌ و بگم‌ راه‌ شما كه‌ اگر وفادار باشيد اگر منظم‌ باشيد اگر پشت‌ كارتون‌ رو داشته‌ باشيد نهايتش‌ و سر منزلش‌ از نظر كاري‌ كه‌ شما مي‌كنيد بندگيست‌ مي‌رسيد به‌ جايي‌ كه‌ بندة‌ خدا ميشيد و از نظر روحي‌ خليفة‌ الله‌ بشيد جانشين‌ خدا. خدا هم‌ بد هيچ‌ كس‌ و نميخواد شما هم‌ بد هيچ‌ كس‌ و نخوايد خدايتعالي‌ رئوف‌ و مهربان‌ با همه‌ است‌ شما هم‌ رئوف‌ و مهربان‌ به‌ همه‌ هستيد خدايتعالي‌ رازق‌ شما هم‌ رازق‌ باشيد منتهي‌ در حد خودتون‌ خداي‌ تعالي‌ ما سوي‌ الله‌ رو رزق‌ ميده‌ شما هم‌ يك‌ مسكيني‌ رو رزق‌ بديد اون‌ هم‌ تازه‌ از اون‌ رزقي‌ كه‌ خدا بهتون‌ داده‌ خداي‌ تعالي‌ مهربان‌ به‌ ما سوي‌ الله‌ شما هم‌ به‌ زير دستانتون‌ مهربان‌ باشيد خدايتعالي‌ رب‌ رب‌ الارباب‌ رب‌ العالمينه‌ رب‌ همة‌ ما سوي‌ الله‌ شما بچه‌هاتونو اقلاً تربيت‌ كنيد شما مربي‌ همون‌ خانه‌ و زندگيتون‌ باشيد نقش‌ مادر در تربيت‌ فرزند خيلي‌ مؤثرتر و مهمتر تا نقش‌ پدر خداي‌ تعالي‌ قاضي‌ الحاجات‌ شما هم‌ بايد اگر كسي‌ كاري‌ به‌ شما داره‌.

 حضرت‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها يه‌ خانمي‌ آمد پيششون‌ چند تا سؤال‌ كرد حضرت‌ جواب‌ دادند عذر خواهي‌ كرد كه‌ بي‌بي‌ من‌ امروز شما رو خيلي‌ اذيت‌ كردم‌ وقتتون‌ و گرفتم‌ تازه‌ فرمود تو به‌ من‌ امروز خيلي‌ محبت‌ كرديد چون‌ در مقابل‌ پاسخ‌ هر سؤالي‌ كه‌ من‌ به‌ تو دادم‌ خدا چقدر به‌ من‌ اجر داد و سبب‌ اين‌ اجر تو شدي‌ كه‌ تو آمدي‌ سؤال‌ كردي‌ و من‌ جواب‌ دادم‌ شايد هم‌ اگر تو نمي‌آمدي‌ سؤال‌ نمي‌كردي‌ و من‌ جواب‌ نميدادم‌ اين‌ اجرها رو خدا به‌ من‌ نمي‌داد خوب‌ دقت‌ ميكنيد اين‌ طور برخورد كرد رب‌ باشيد خدايتعالي‌ همش‌ به‌ ياد ماست‌ شما هم‌ به‌ ياد خدا باشيد شما هم‌ به‌ ياد مردم‌ باشيد به‌ هر حال‌ صفات‌ فعل‌ خدا رو يك‌ بنده‌ بايد در خودش‌ به‌ وجود بياره‌ تا از مرحلة‌ انس‌ با پروردگار به‌ مرحلة‌ خليفة‌ اللهي‌ برسه‌ و وقتي‌ كه‌ مدال‌ خليفة‌ اللهي‌ رو بهش‌ دادند خوب‌ امام‌ زمان‌ هم‌ خليفة‌ الله‌ شما هم‌ خليفة‌ الله‌ منتهي‌ خوب‌ همونطوري‌ كه‌ عرض‌ كردم‌ ما مجازاً حضرت‌ بقية‌ الله‌ حقيقتاً ما مثل‌ اين‌ مي‌مونه‌ كه‌ فرض‌ كنيد كه‌ امام‌ زمان‌ خود خورشيد باشه‌ ما يك‌ نگين‌ انگشتري‌ روي‌ دستمون‌ باشه‌ عكس‌ خورشيد افتاده‌ اون‌ تو خوب‌ اينجا كه‌ آدم‌ نگاه‌ ميكنه‌ ميگه‌ خورشيد ولي‌ اون‌ خورشيد حقيقي‌ كجا و اين‌ كجا ولي‌ خوب‌ همينش‌ باز خيلي‌ مهمه‌ همين‌ انسان‌ رو به‌ مقام‌ حضرت‌ ابراهيم‌ مي‌رسونه‌ همين‌ انسان‌ رو به‌ مقام‌ حضرت‌ موسي‌ عيس‌ و خدمت‌ شما عرض‌ شود ساير انبياء عظام‌ مي‌رسونه‌ همين‌ انسان‌ رو همين‌ يك‌ ذره‌ انسان‌ رو به‌ مقام‌ سلمان‌ و ابي‌ذر مي‌رسونه‌ همين‌ يك‌ ذره‌ انسان‌ رو انسان‌ ميكنه‌ انسان‌ انسان‌ ميشه‌ آدم‌ ميشه‌ انسان‌ واقعي‌ ميشه‌ به‌ هر حال‌ اميدواريم‌ خداي‌ تعالي‌ همة‌ ما رو موفق‌ بفرمايد ما امروز با اينكه‌ روز زيارتي‌ مخصوص‌ حضرت‌ علي‌ بن‌ موسي‌ الرضا بوده‌ و اكثر شماها يا مشرف‌ شديد يا مشرف‌ ميشيد امروز انشاء الله‌ ما را دعا كنيد و بعد هم‌ ما امروز انشاء الله‌ عازم‌ سفر هستيم‌ كه‌ بريم‌ انشاء الله‌ شماها رو دعاتون‌ كنيم‌ و از طرف‌ همه‌تون‌ انشاء الله‌ اميدواريم‌ همانطوري‌ كه‌ در عمره‌ موفق‌ شديم‌ در حج‌ هم‌ موفق‌ بشيم‌ و من‌ خودم‌ قصد حج‌ رفتن‌ هيچ‌ ندارم‌ نه‌ به‌ عنوان‌ روحاني‌ كاروان‌ نه‌ به‌ عنوان‌ معاون‌ نه‌ به‌ عنوان‌ آشپز نه‌ به‌ عنوان‌ بعضي‌ كاراش‌ از دستمون‌ بر مي‌ياد بعضي‌ كارهاش‌ هم‌ بي‌عرضگيش‌ بي‌عرضة‌ اين‌ كارها هستم‌ كه‌ يك‌ روحاني‌ يك‌ كارواني‌ بشم‌ ولي‌ انشاء الله‌ لطف‌ حضرت‌ بقية‌ الله‌ گاهي‌ خود حضرت‌ هم‌ نيابت‌ ميدن‌ ها يك‌ دفعه‌ يادم‌ اومد از يك‌، ولي‌ ما يه‌ آقايي‌ پدرش‌ فوت‌ كرده‌ بود به‌ من‌ نيابت‌ و داده‌ كه‌ من‌ برم‌ خيلي‌ هم‌ اسرار كرد گفتم‌ من‌ به‌ كسي‌ ديگه‌اي‌ هم‌ نميتونم‌ چون‌ يك‌ خوب‌ از همين‌ افراديست‌ مثل‌ شماها كه‌ جزو به‌ اصطلاح‌ مخدومين‌ ما هست‌ يعني‌ ما خدمت‌ گزار همتون‌ هستيم‌ شما هم‌ مخدوم‌ ما هستيد و اون‌ هم‌ ما خدمت‌ گزارشيم‌ جزو شاگرد شما ميگيد شاگرد ما هم‌ حالا به‌ اصطلاح‌ شما ميگيم‌ هستش‌ اسرار خيلي‌ اسرار هم‌ كرد به‌ طوري‌ كه‌ حتي‌ در يك‌ تلفن‌ گريه‌ ميكرد من‌ هم‌ گفتم‌ خوب‌ شايد حضرت‌ بقية‌ الله‌ اراده‌ فرموده‌ باشند.

 حاج‌ محمد علي‌ فشندي‌ ميگه‌ كه‌ من‌ شب‌ هشتم‌ ماه‌ ذي‌ الحجه‌ زودتر رفته‌ بودم‌ در عرفات‌ ديدم‌ آقا نصف‌ شب‌ تشريف‌ آوردند مفصل‌ جريانش‌ تو كتاب‌ نوشتم‌ گفت‌ من‌ نشناختم‌ نشستند پيش‌ من‌ صحبت‌ كردند به‌ من‌ گفتند يه‌ پولي‌ من‌ بِهِت‌ ميدم‌ تو براي‌ پدر من‌ يك‌ نيابت‌ حج‌ يك‌ طوافي‌ يه‌ نيابتي‌ بكن‌ گفتم‌ آقا اسم‌ پدرتون‌ چيه‌؟ چون‌ بايد انسان‌ اسم‌ منُ بُنَنِشُ بدونه‌ فرمود كه‌ اسم‌ پدرم‌ حسن‌ گفتم‌ اسم‌ خودتون‌ چيه‌ فرمود اسم‌ من‌ مهدي‌ يه‌ پولي‌ هم‌ دادند و يه‌ دفعه‌ شكم‌ برداشت‌ كه‌ آيا اين‌ آقا كيه‌ يه‌ علائم‌ ديگه‌اي‌ هم‌ بود حالا نمي‌خوام‌ مفصلش‌ بگم‌ براتون‌ گفتم‌ الان‌ امام‌ زمان‌ كجا تشريف‌ دارند گفت‌ الان‌ زير خيمه‌ نشسته‌ گفتم‌ روز عرفه‌ به‌ خيمه‌هاي‌ حجاج‌ مياد؟ فرمود كه‌ به‌ خيمة‌ شما مياد به‌ جهتي‌ كه‌ روحاني‌ كاروانتون‌ روضة‌ عمويم‌ ابالفضل‌ رو ميخوند بعد هم‌ پا شدند و رفتند و من‌ در همون‌ شك‌ باقي‌ بودم‌ ولي‌ بعدش‌ حساب‌ همة‌ چيزها رو كردم‌ ديدم‌ نه‌ اين‌ خود آقا بود ميگه‌ روز عرفه‌ منتظر شدم‌ در اون‌ وقت‌ كه‌ خوب‌ همه‌ نشستند و مشغول‌ دعا و دعاي‌ عرفه‌ هستند و حالي‌ دارند و اينها تصادفاً روحاني‌ كاروان‌ شروع‌ كرد به‌ روضة‌ ابالفضل‌ خيلي‌ با حال‌ ولي‌ آقا نيومدند خوب‌ من‌ ديده‌ بودَمِشُون‌ اون‌ شب‌ حوصله‌ام‌ سر آمد داشت‌ روضه‌اش‌ تمام‌ ميشد آمدم‌ از در خيمه‌ بيرون‌ ديدم‌ آقا سرش‌ و گذاشته‌ به‌ ديوار خيمه‌ داره‌ روضه‌ رو گوش‌ ميده‌ و اشك‌ ميزيزه‌ معلوم‌ شد به‌ خاطر اين‌ كه‌ من‌ معرفي‌ كردم‌ نيامدند تو تا اومدم‌ داد بزنم‌ آقا اشاره‌ فرمودند كه‌ حرف‌ نزن‌ من‌ هم‌ نتونستم‌ ديگه‌ حرفي‌ بزنم‌ ايشان‌ اونور در خيمه‌ مشغول‌ گريه‌ كردن‌ بودن‌ من‌ اين‌ طرف‌.

 حالا نيابت‌ از ديگري‌ ممكنه‌ و جايز هم‌ هست‌ و دعا كنيد كه‌ انشاء الله‌ ما از طرف‌ همة‌ شماها هم‌ نيابت‌ داشته‌ باشيم‌ اونجا طواف‌ بكنيم‌ از طرف‌ شما و انشاء الله‌ وفادار باشيد هم‌ ما رو دعا كنيد هم‌ انشاء الله‌ به‌ برنامه‌هاتون‌ اهميت‌ بديد جدي‌ باشيد توي‌ برنامه‌هاتون‌ كه‌ اگر انشاء الله‌ خدمتتون‌ رسيديم‌ بعد از حج‌ واقعاً ما رو خوشحال‌ كرده‌ باشيد در پيشرفتهاي‌ روحي‌ و معنوي‌تون‌ خوب‌ دگه‌ دعا كنم‌ ديگه‌ شما به‌ اندازة‌ يه‌ روضه‌ خوندن‌ هم‌ گريه‌ كرديد.

 نسعلك‌ و ندئوك‌ بااعظم‌ اسمائك‌ و به‌ مولانا صاحب‌ الزمان‌ يا الله‌ يا الله‌ و يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌ يا الله‌:

 خدايا به‌ آبروي‌ امام‌ عصر همة‌ ما رو از ياران‌ خاص‌ امام‌ زمان‌ قرار بده‌.

 فرج‌ اون‌ حضرت‌ رو برسان‌.

 قلب‌ مقدسش‌ را از ما راضي‌ بفرما.

 پروردگارا ما اگر كوتاهيهايي‌ كرديم‌ نسبت‌ به‌ اين‌ خانمها خدايا اينها را از ما راضي‌ بفرما.

 خدايا ما رو تا وقتي‌ دست‌ اينها رو به‌ دست‌ امام‌ زمان‌ برسانيم‌ انشاء الله‌ موفق‌ به‌ خدمتگزاري‌ اينها بفرما.

 پروردگارا به‌ آبروي‌ حجة‌ بن‌ الحسن‌ مريضهاي‌ اسلام‌ شفا عنايت‌ بفرما مرضهاي‌ روحيمون‌ شفاي‌ كامل‌ مرحمت‌ بفرما.

 امواتمون‌ غريق‌ رحمت‌ بفرما.

 خدايا به‌ آبروي‌ ولي‌ عصر قسمت‌ مي‌دهيم‌ توفيق‌ عبادت‌ و بندگي‌ به‌ همه‌ مون‌ عنايت‌ بفرما.

 اگه‌ خانمها سؤالي‌ چيزي‌ دارند ميتونند الان‌ بپرسند اگر ميتونند بپرسند. اگر هم‌ كه‌، (؟…)ج‌ خودش‌ حج‌ واجب‌ نرفته‌ باشه‌ نه‌ نميتونه‌ نايب‌ باشه‌.

 بفرما كجا مي‌برن‌ شماها رو زمان‌ ظهور انشاء الله‌ مي‌بريم‌، اون‌ هم‌ ديگر احتياجي‌ نيست‌ كه‌ از اينجا از اونجا يه‌ وقت‌ ظهور شد انشاء الله‌ همتون‌ ميايد.

جهت دانلود و یا پخش آنلاین کلیک کنید

جهت دانلود و یا پخش آنلاین کلیک کنید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *