۲ جمادی الثانی ۱۴۱۲ قمری – فضائل حضرت زهرا (سلام الله علیها)
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم.
الحمد لله رب العالمين و الصلاة و السلام علي اشرف الانبياء و المرسلين. سيدنا و نبينا ابو القاسم محمد. (اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم). و علي آله الطيبين الطاهرين لا سیما علي سيدنا و مولانا حجة ابن الحسن روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء. و اللعنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الآن الي قيام يوم الدين.
اعوذ بالله من الشيطان الرجيم. بسم الله الرحمن الرحيم. انا انزلناه في ليلة القدر. و ما ادراك ما ليلة القدر. ليلة القدر خير من الف شهر. تنزل الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر. سلام هي حتي مطلع الفجر.
آيات قرآن مجيد يك ظاهري دارد و يك باطني دارد. ظاهرش همينهايي است كه در كتابهاي ترجمه دار آنهايي كه عربي نميدانند، نوشته شده. آنهايي هم كه عربي بلدند در همون عربي درك ميكنند. اين ظاهر قرآن است. بعضي از آيات ترجمهاش هيچ فهميده نميشود كه اينها چه معنايي دارد و به چه معناست مگر اينكه از باطن قرآن انسان استفاده كند.
ظاهر قرآن همين سي جزء و اين تعداد صفحاتي است كه ميبينيد. ولي قرآن يك باطني هم دارد كه باطن قرآن باز باطن دارد تا هفت باطن. يك مثالي براتون بزنم براي اينكه باطن قرآن را درك كنيد انسان گاهي يك كلمهاي را ميگه و اشاره به يك معاني زياديست كه قبلا يا گفته و يا به يك وسيلهاي آن مطالب را بيان كرده. مثلا فرض كنيد يك نفر را انسان معرفي كرده، چند ساعتي دربارة او، صفات حميدهاش، كمالات روحيش، مثلا جنبههاي علميش صحبت كرده انسان از در وارد ميشود. ما با يك جمله ميگيم كه آن شخصي كه سخن از او بود آمد. شما ببينيد وقتي كه اين جمله گفته ميشود شما تمام آن دو سه ساعت حرف كه دربارة او گفته شده، توي ذهنتون ميآد. يعني در باطن اين چند كلمه است. اون شخصي كه سخن از او بود وارد شد.
قرآن مجيد تمام آياتش تقريبا همينطوره. و بهمين دليل هم قرآن به كسي كه خطاب شده، اون شخص ميفهمد قرآن را. مثلا اگر در همين مجلسي كه من دربارة يك نفري صحبت كردهام و آن شخص وارد ميشود، اگر يك نفر ديگر كه آن دو سه ساعت حرف زدن را نشنيده، اونهم نشسته باشد. من بگويم آن شخصي كه سخن از او ميرفت وارد شد. اون طرف كه آن دو سه ساعت حرف را نشنيده از من هيچي از اين كلام نميفهمد. ولي همين فردي كه با او حرف زديم مثلا دربارة اون شخص، اون تمام مطالب را متوجه ميشود.
پيغمبر اكرم از زماني كه خدا بوده است، از ازل، چون اول چيزي كه خداي تعالي خلق فرمود نور مقدس خاتم انبياء صلي الله عليه و آله و سلم (اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم) و خداي تعالي با او دربارة همة چيزها كه در عالم خلقت هست، حرف زده. و بلكه او را ناظر بر تمام خلقت قرار داده. و لذا پيغمبر اكرم چيزهايي از كلمات پروردگار ميفهمد كه محال است ديگران اون مطالب را درك كنند. و روايتي هم هست مؤيد اين معنا كه انما يعرف القرآن من خوطب به. كسي قرآن را ميفهمد كه قرآن به او خطاب شده.
اين مقدمة كوتاه را عرض كردم به دو جهت. يكي اينكه فكر نكنيم اين ترجمههايي كه از قرآن ميخوانيم، قرآن همينه. ان للقرآن ظهرا و بطنا و لبطنه بطن الي سبعة ابطن. از براي قرآن ظاهري است و باطني و براي باطنش، باطني است تا هفت بطن.
جهت دومي كه اين مقدمه را عرض كردم اين بود كه ميخواستم دربارة ليلة قدر حرف بزنم. ليلة قدر از نظر ظاهر قرآن، يكي از شبهاي دورة ساله كه از جمع آيات استفاده ميشود كه در ماه رمضان واقع شده. چون خداي تعالي در دو آيه ميفرمايد انا انزلناه في ليلة القدر. انا انزلناه في ليلة المباركه كه بعد ميفرمايد فيها يفرح كل امر حكيم و كاملا معلوم است كه خداي تعالي قرآن را در شب قدر نازل كرده و در آية ديگر ميفرمايد شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن. شهر رمضان كه قرآن در آن شهر، در آن ماه نازل شده. پس معلومه كه شب قدر در ماه رمضانه. از اين دو تا آيه، يا سه تا آيه استفاده ميشه كه شب قدر در ماه رمضانه.
و از روايات، روايات شيعه خوب استفاده ميشود كه در يكي از سه شب نوزدهم و بيست و يكم و بيست و سوم باشد. كه ميفرمايد انا انزلناه في ليلة القدر. ما نازل كرديم قرآن را در شب قدر. و كي درك ميكند و چه چيز براي تو روشن ميكند اي پيغمبر كه شب قدر چيست؟ ليلة القدر خود خدا بيان ميكنه. ليلة القدر خيرا من الف شهر. شب قدر بهتر از هزار ماه است. تنزل الملائكة و الروح. نازل ميشود ملائكه و روح در آن شب و تقديرات مردم را براي مردم قرار ميده. سلام هي حتي مطلع الفجر. تا طلوع فجر هم سلام است و رحمت است و مهرباني است از طرف خدا كه نميخوام خيلي دربارة سورة قدر دربارة شب قدر صحبت كنم و در شبهاي ماه مبارك رمضان مفصل عرايضي عرض كردهام.
امشب دربارة يك مطلبي كه خيلي اهميت داره و از خدا ميخوام كه اين مطلب پر اهميت پرمعناي علمي را بتوانم با يك بيان سادهاي كه همه بفهميم، اين معنا را عرض كنم. از احاديث و روايت استفاده ميشه كه فاطمة زهرا ليلة قدره. اين در باطن قرآن. حالا چرا اسم فاطمة زهرا را ليلة قدر گذاشتند؟ باز يك مطلب ديگري اشاره كنم مقدمتا. همانطوري كه هفتة گذشته عرض كردم، هر چيزي در اين عالم يك ملكي داره يك ملكوتي. ملك اين عالم همين ظواهري است كه ميبينيم و ميشنويم و احساس ميكنيم. ملكوت اين عالم آن چيزهايي است كه با اين حواس ظاهري آنها را احساس نميكنيم. با حواس باطني بايد، با چشم دل، با گوش دل، با احساسات عقل و با درك عقل و بلكه با عشق و محبت بايد آنهارا احساس كنيم. يعني اين پوسته را از خودمون بكنيم، اين لباس تن را از خودمون درآوريم و بعد حقايق را درك كنيم. كه انسان بعد از مرگ تقريبا حقايق را احساس ميكنه. اينكه از همان لحظة سكرات موت و حالات احتضار، انسان كمكم ملائكه را ميبينه، عزرائيل اگر تشريف بياورد او را مشاهده ميكنه، و الا ملك الموت را ميبينه. ملائكة بشارت دهنده را ميبينه، ماوراء آنچه كه در عالم ظاهر هست، آنها را مشاهده ميكنه و بعضي هستند كه طبق اين روايت كه موتوا قبل ان تموتوا، قبل از اينكه بميريد، بميرانيد خودتون را از طريقت تن، آنها قدم در ملكوت عالم ميگذارند و حقايق را در همين عالم كه هستند درك ميكنند.
جسته و گريخته براي خيلي از شماها اتفاق افتاده كه يك مشاهداتي، يك مكاشفاتي، يك مسائلي را حالا از قبيل ديدن انواري باشد، يا مثلا يك مسئلة معجزهاي، كرامتي، مسائلي از اين قبيل باشد بالاخره كم كسي هست مخصوصا توي مجلس ما كه بعضي از حقايق را خلاصه غير از آنچه كه همه ميبينند، نديده باشد. اينها جسته گريخته است. يعني گاهگاهي مثل انسان در يك جاي تاريكي قرار گرفته، گاهي يك درزي از در، يك نوري به داخل ميتابه. انسان ميفهمه يك چيزي پشت اين در هست. انسان احساس ميكنه، اين گاهگاه اگر در يك اطاق تاريكي انسان بود، پشت در و پشت ديوار چراغ پر نوري روشن بود از درز در گاهي يك نوري به داخل ميتابه. انسان يقين ميكنه پشت اين ديوار يك خبري هست، يك نوري هست، يك باصطلاح چيزهايي كه در اين اطاق نيست، وجود داره. شماها كه گاهگاهي يك چيزهايي را متوجه شديد حالا بعضيتون هم ممكنه هميشه متوجه باشيد، بالاخره يك سوراخي كرده باشيد يك دريچهاي از حقايق به سوي قلبتون باز كرده باشيد اما به طور كلي گاهگاهي يك شعاعي از درز در به داخل اطاق تاريك كه قلب ما باصطلاح نور انداخته. همين دليل بر اين است كه يك مسائلي، يك ملكوتي عالم ملك دارد. همينطور قرآن هم ملكي دارد و ملكوتي. ملكش همين ظواهر آيات قرآنه و ملكوتش باطن قرآنه. ملك سورة قدر همين شب قدره با همة آن عظمتش كه باز همون شب قدر هم يك تفسيري دارد كه اگر كسي به همين تفسير و همين ظاهر قرآن معتقد باشد، به خيلي از مسائل اعتقاد پيدا ميكند. كه عرض كردم نميخوام دربارة اين موضوع زياد حرف بزنم. اما ملكوت قدر، ليلة قدر فاطمة زهرا سلام الله عليهاست در تفسير و تأويل اين گفته شده. حالا ما اگر اين كلمه را برداريم و بجاش فاطمة زهرا بگذاريم. بگيم انا انزلناه في قلب فاطمة زهرا. و شما چه ميدونيد كه فاطمة زهرا كيه؟ المجهولة قدرا. قدر فاطمة زهرا مجهوله. و ما ادراك ما ليلة القدر. اين فاطمة زهرا بهتر از هزار مرد، نه هر مردي، از انبياء بزرگ، شما وقتي ميگن ليلة القدر خير من الف شهر، هر شب، شب خوشي باشه، شب ناخوشي باشه. طبعا شبهاي خوب را. شما اگر در شبهايي هزار شب عبادت كنيد تا صبح، باز شب قدر بهتر از آن هزار شب عبادت شماست. هزار نفر مثل حضرت ابراهيم خليل، مثل حضرت موسي، مثل حضرت عيسي، اينها را بياريد، اينهايي كه باز در يك بحثي چند روز قبل، كي بود نميدونم، ميدونم تازه گفتم، بعله هفتة گذشته بود شب جمعه كه گفتم چرا حضرت موسي را چهل شب خدا ميگه دعوتش كردم. اربعين ليله. چهل شب. چرا نميفرمايد چهل روز. شب و روز بوده، چرا روزش را به حساب نميآره. براي اينكه شب مال عبادته، شب مال خداست، شب مال انس با پروردگاره. شب مال عبادت بي دغدغه و بي حواس پرتيه. لذا شب قدر، روز قدر نگفتند، شب قدر. شب قدر عبادتش بهتر از هزار شبه. فاطمة زهرا سلام الله عليها و روحي فداها، ايشان از هزار مردي كه سرتاپا بندة خداست، از مردهايي كه در عالم بي نظير بودند، مانند حضرت ابراهيم خليل. ابراهيم عليه السلام بعد از چهارده معصوم ما و چند نفر هم از افراد مثل حضرت ابو الفضل عليه الصلاة و السلام، از اينها كه بگذريم، بي نظير بوده. باصطلاح نمونه بوده، مرد فوق العادهاي بوده، كم نظيره. شما حتي اگر مقايسه بخواهيد بكنيد پيغمبراي اولوالعزم را فضلنا بعض النبيين علي البعض. بعضي از پيغمبران، بعضي بر بعضي فضيلت داشتند. حضرت نوح را شما مقايسه كنيد، آنهم پيغمبر اولوالعزمه و حضرت ابراهيم. حضرت نوح آن بچة فاسدش داره غرق ميشه، ميبينيد دلش تكان ميخوره. اما حضرت ابراهيم پسر نازنين پيغمبرش كه به تمام معنا وارسته است، خدا بهش آنهم در خواب بهش ميگه برو بكشش. ميگه چشم. هيچ قلبش تكان نميخوره. ببينيد بعضيها بر بعضي فضيلت دارند. مثل حضرت ابراهيم. هزار تا حساب كنيد. نه اينكه خوب شما ميگيد هزارتا مثل حضرت ابراهيم باز يك حضرت ابراهيم ميشه. چون اينها اگر در يك صف باشند، در يك رديف باشند، هزار تا حضرت ابراهيم يك حضرت ابراهيمه. ميفهميد چي ميگم؟ يعني از نظر باصطلاح، نه، يعني حضرت ابراهيم را هزار برابر فضيلتش را بكنيد، فاطمة زهرا سلام الله عليها برتره. حالا برتريش هم چقدر باشه خدا ميدونه. و ما او را نازلش كرديم. همين قرآن البته اگر گفتيم قرآن انا انزلناه، بايد بگيم ملكوت قرآن را، حقايق قرآن را، بر قلب فاطمة زهرا سلام الله عليها ما نازل كرديم. تمام علوم قرآن را. تمام علوم قرآن را. علي بن ابيطالب وارد خانه ميشه. فاطمة زهرا ميفرمايد كه ميخواي از آنچه كه بوده و هست و خواهد بود بهت خبر بدم؟ علي بن ابيطالب عقب عقب ميرود خدمت پيغمبر اكرم. يا رسول الله فاطمة زهرا اينطور كلمهاي را فرمود. فاطمه سلام الله عليها اين جملات را بيان كرد. نه اينكه فكر كنيد علي بن ابيطالب تعجب بكنه. نه. براي اينكه به ما برسه و ما توجه بكنيم. پيغمبر اكرم فرمود فاطمه از منه، من از فاطمه هستم. فاطمة مني من آذاها فقد آذاني و من آذاني فقد آذ الله. فاطمه از من است و من از فاطمه هستم. كسي كه فاطمه را اذيت كند مرا اذيت كرده و كسي كه مرا اذيت كنه خدا را اذيت كرده. ما فكر ميكنيم كه خوب پيغمبر دخترش بوده، دوستش داشته. بايد اين جملات را بگه. همانطوري كه ماها هم غالبا همين افكار را داريم. هر كسي فكر خودش را روي ائمة اطهار عليهم الصلاة و السلام پياده ميكنه. گفتند به قول معروف شعر ميخونند يقين دارم كه در دل آرزويي بجز دامادي اكبر نداري. خدا انشاء الله دهن اينها را بشكنه. حضرت سيدالشهدا هيچ آرزويي توي دلش نبود جز اينكه علي اكبرش را داماد كنه. اينقدر فكر پست. اين بابا لابد خودش پسرش را وسيله نداشته كه داماد كنه آرزو، تنها آرزوش اين بوده كه پسرش را داماد بكنه. بعد اين حرفها را به شعر كشيده دربارة امام حسين. حضرت ابي عبد الله الحسين عليه الصلاة و السلام آرزوش خداست. خواستهاش اين است كه همة مردم خداشناس بشوند. خدا را به آن درجه معتقد باشند كه حضرت ابراهيم معتقد بود. كه حضرت ابراهيم وقتي كه به كمال رسيد و به جائي رسيد كه وقتي ميخوان توي آتش بيندازنش جبرئيل ميآد بهش ميگه به من كاري داري؟ ميگه به تو نه. ببينيد توحيد به كجا انسان را ميرسانه. تازه ابراهيم عليه السلام ايشان شيعة علي بن ابيطالب شدند. و ان لشيعته من ابراهيم اذ جاء ربه بقلب سليم. وقتي كه قلبش سالم شد از همة عوارض روحي تزكيه شد، آنجا از شيعيان علي بن ابيطالب خدا قرارش داد. سيد الشهدا ميخواد تمام افراد روي كرة زمين، حضرت ابراهيم باشند. اين آرزو را در دل داره. آرزوي دامادي علي اكبر را داره! همين. آنهم يقين داره اين آقا كه هيچ آرزويي نداره جز داماد شدن علي اكبر. شما ببينيد. وقتي انسان معرفتش تنزل ميكنه به كجا ميرسه.
ماها چه ميدانيم فاطمة زهرا كيه. پيغمبر اكرم فرزندان ديگر هم داشته. فرزند خير. غالب ماها روي جنبههاي مختلف زنهامون را مخصوصا اگر زن موافقي هم باشه از فرزند بيشتر گاهي دوست داريم. در مقابل هيچ فردي حتي در مقابل علي بن ابيطالب پيغمبر اينجور خضوع و تواضع و اينطور اظهار محبت نكرد. اين شب قدره. چرا شب گفتند؟ اين را هم عرض ميكردم. براي اينكه فاطمة زهرا تمام عمرش مشغول عبادت بود. بندة خداست. بندة خالص خداست. شما يقين بدانيد و اگر غير از اين معتقد باشيد، من معتقدم كه تشيعتون و اسلاميتتون خدشهداره. يقين بدونيد كه فاطمه سلام الله عليها پشت در كه ميآد امر الهي، توقف كه ميكنه امر الهي، انشاء الله اگر يك فرصتي شد براتون عرض ميكنم. بندة خداست. از زماني كه خدا او را خلق كرده كه با نور پيغمبر اكرم روح فاطمة زهرا سلام الله عليها خلق شده و اينها در عرش ارواحشون خلقكم الله انوارا و جعلكم بعرشه محدقين حتي من علينا. خداي تعالي ارواح اينها را در عرش در اطراف عرش خودش قرار داده و اول چيزي بوده است كه خلقشون كرده و فاطمة زهرا سلام الله عليها با نور پيغمبر خلق شده و با او بوده. از همان لحظه بندة خدا بوده است تا ابد. اين شيخ سليمان حنفي يك كتابي داره، سني حنفي است بنام ينابيع الموده. اين فصل اول كتابش بوسيلة روايات اثبات ميكنه كه اول مخلوق خدا نور پيغمبر و علي بن ابيطالب و خمسة طيبه بوده است. سنيهها. استدلالي كه ميكنه از قرآن اين آيه است قل ان كان لله ولد ان الله اول العابدين. بگو اي پيغمبر اگر خدا فرزندي ميداشت من اول عابدم. خوب اين استدلال يعني چي؟ ايشان در وصف اين آيه و تفسير اين آيه، اين مرد سني ميگويد كه اگر كسي اول عابد بود، اول مخلوق هم هست. چرا؟ به جهت اينكه هر موجودي را كه خداي تعالي خلق كرده، تكوينا بندة خدا بوده. هر موجودي كه خدا خلقش كرده. الان اين آسمان، زمين، اينها تكوينا تحت فرمان الهي هستند و بندة خدا هستند. پس اول عابد اول مخلوقه و اول مخلوق فاطمة زهرا هم يك بخشي از آن اول مخلوقه پس هميشه بندة خدا بوده فاطمة زهرا سلام الله عليها و هميشه معصوم بوده. آية تطهير كه در كتب شيعه و سني همه متفقند كه براي اين پنج نور مقدس نازل شده، اين تطهير را تطهير تكويني اراده را ارادة تكويني، مفسرين ميدانند. ميگويند كه خداي تعالي رجس و پليدي را از خاندان عصمت عليهم الصلاة و السلام دفع كرده نه اينكه رفع بكنه. يك فردي سالم است ممكن است بر او رجس و پليدي وارد بشه اين يك فردي ميآد دفع ميكنه. يعني نميگذاره وارد بشه. و گاهي وارد ميشه مرض مثلا يك ميكروبي وارد بدن ميشه. با يك داروهايي رفعش ميكنند. انما يريد الله ليتطهر عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا. اين نه اينكه رجس و پليدي آمده و بعد خدا رفع كرده. نه. رجس و پليدي چون مخلوق هم ممكن است بر اينها وارد بشه، خدا از قبل از خلقت و بعد از خلقت از اينها دفع كرده. بنابراين بندة خدا هستند و هزاراها به اعتقاد من هزارها مثل حضرت ابراهيم، اينها مقامشون، بالا بره، به فاطمة زهرا سلام الله عليها نميرسند. ليلة القدر خير من الف شهر. بلكه هزار ماه هر ماهي سي شب داره، من هزار شب كه گفتم اشتباه كردم. هزار ماه. هر ماهي سي شب، سي هزار تقريبا بلكه بيشتر، چون دوازده ماهه. از اين تعداد بالاتره. بالاتره همينقدر فرموده است بالاتره هر چي شما بخوايد بگيد. از يكصد و بيست و چهار هزار پيغمبر فاطمة زهرا بالاتره. البته غير از پيغمبر اكرم و معصومين عليهم الصلاة و السلام.
و من يك جملهاي را مكرر گفتم. حتي در شب وفات فاطمة زهرا در همين دهة قبلي عرض كردم كه ما گاهگاهي ميدونيم كه پيغمبر اكرم هم به فاطمة زهرا، حالا تعبير پناه آوردن شايد غلط باشه، ولي براي بعضي از امور حالا يك جوري ميخوام اين كلمه را ادا كنم كه ولو اينها با خودشون اين حرفها را ندارند، ولي ما بايد رعايت كنيم. اين جمله، اين معنا در حديث كساء هست كه حديث كساء از احاديث صحيحه هست بنظر من و وقتي كه پيغمبر اكرم در بدن خودش از نظر ظاهري و ملكي ضعفي احساس ميكنه، پناهنده به فاطمة زهرا ميشه. اني لاجد في بدني ضعفا. فاطمة زهرا نميگه يا رسول الله من آخه. اني اعيذك بالله من الضعف. من تو را فورا اي پدر به خدا ميسپارمت. پناهت ميدم به خدا از ضعف. خيلي عجيبه. اين كلام به نظر من فوق العاده است. بهترين فضائل فاطمة زهرا هست. بعد كه عينا يك طبيب ميآد كساي يماني را روي رسول اكرم ميكشه، ميگه و ان سرت وجه اليه فاذا وجهه يتلألأ، شخصي كه در حال ضعفه، يك دفعه صورت مثل ماه شب چهارده ميشه، تلألؤ ميكنه. اصلا ديگه از آن لحظه ضعف در پيغمبر خبري نيست. حالي پيدا ميكنه. نشاطي پيدا ميكنه. امام حسن ميآد، امام حسين ميآد، علي بن ابيطالب ميآد، فاطمة زهرا ميآد، اينها را همه را توي بغل ميگيره. آخه اينها با ضعف منافات دارهها. با يك مرد مسني كه در ميان جمعيت زحمت كشيده، با مردم حرف زده، اذيتش كردند از نظر بعد ملكي باصطلاح، بدني ضعف در وجودش پيدا شده، آمده استراحت كنه. حالا بياد اينها را توي بغل بگيره، با اينها گرم باشه، آن آيات نازل بشه، اون مسائل كه اصلا ميبينيد پرده به كلي عوض شده. و جملة فاطمة زهرا مطلب را خوب روشن ميكنه كه فسرت انظر اليه و اذا وجهه. اذا داره. اين كلمة اذا را اهل ادب ميدونند كه معناش اينه كه دفعتا اينجوري شد. يعني با حالا آمدن توي خانة فاطمة زهرا. با اين كساي يماني را كشيدن روي بدن پيغمبر. وجهه يتلألأ كأنه البدر في ليلة كماله و تمامه و كماله. در آن شبي كه تمام است و كمال. مثل شب چهارده ديگه. به تعبير فارسي خودمون مثل شب چهارده صورتش ميدرخشيد. اينهاست.
فاطمة زهرا سلام الله عليها را يك خانم عليلة در يك سطح بسيار پائين متأسفانه توضيح داده ميشه و معرفي ميشه. كه من يك وقتي با يكي از علماي اهل سنت بحث ميكردم دربارة فاطمة زهرا. ايشان به من گفت ايشان يك خانم خيلي احساساتي بود. به همين تعبير. با علي بن ابيطالب اختلاف پيدا ميكرد. مگر شما نميگيد علي بن ابيطالب معصومه. پيغمبر ميآمد اختلافشون را حل ميكرد. كسي كه با علي اختلاف پيدا كنه معلومه با ابابكر و عمر هم اختلاف پيدا ميكنه. حواستون جمع باشه اين رواياتي كه در بعضي از كتب هست و براتون ميخونند، اينها توهين به فاطمة زهرا سلام الله عليها، اصلي كه ما داريم دو تا معصوم محاله با هم در كوچكترين چيز اختلاف داشته باشند، در كوچكترين چيزي. اصلا يكي هستند. لا ينطق عن الهوي. پيغمبر اينطوره، علي بن ابيطالب هم همينطوره، فاطمة زهرا هم همينطوره. معنا نداره. اينهم معصوم اونهم معصوم ولي با هم اختلاف دارند. اصلا دو تا مرجع تقليد. مرجع تقليد خوب يكيشون اشتباه كرده. ميشه بگيم يكي از اين دو تا معصوم اشتباه كرده؟ اگر گفتيم يكيشون اشتباه كرده، يكيشون حتما معصوم نيست به اون معنايي كه ما معتقديم. گفتم من به اون عالم سني هيچ كجا فاطمة زهرا با علي بن ابيطالب اختلاف نداشت. هيچ. و خوشبختانه نتونست براي ما از كتب خودمون روايتي بياره و گفتم بهش كه اين رواياتي هم كه در كتب ما هست، اينها مجعولاتي هست كه دشمنان وارد كردند در كتابها. يك زن متقي ميشه، اهل تقوي ميشه، با مرد باصطلاح بي تقواش يك جوري زندگي ميكند كه او را راضي نگه ميداره. چطور ميشه كه فاطمة زهراي معصومه، آنهم ليلة القدر، با علي ابن ابيطالب معصوم اختلاف داشته باشه؟ تنزل الملائكة و الروح. شما ميگيد كه ملائكه فقط بر پيغمبر نازل ميشوند. نه. ان الملائكه خدامنا و لخدام محبينا. ملائكه خدمتگزاران ما هستند. ما سابق فكر ميكردم، يعني روايت را خودم نديده بودم و خدام شيعتنا مثلا هست. خوب شيعيان يك عدة خاصي هستند كه بايد صددرصد پايشون را بگذارند جاي پاي پيغمبر و علي بن ابيطالب. نه خدام محبينا. آقا خدمتگزار محبين ما هستند. فاطمة زهرا جبرئيل افتخار ميكنه كه بهش اجازه دادند بياد در كسا كنار اينها باشه. بازهم به حساب نميآورنش. وقتي كه دربارة خمسة طيبه حرف به ميان ميآد، جبرئيل توي اين پنج نفر نيست. جبرئيل با آن عظمتي كه پيغمبر اكرم او را برادر خودش ميدونه، واسطة وحيه. در ميان ملائكه بالاتر از جبرئيل ملكي نيست و در ميان بشر بالاتر از پيغمبر اكرم انساني نيست. و اينطوريه جبرئيل. در عين حال ايشان خدمتگزار فاطمة زهراست. يعني حضرت امير صلواة الله عليه وارد شد. ديدند كه اين دستاسي كه فاطمة زهرا ميخواد بچرخونه، خودش داره ميچرخه. بعد حالا بصورت ظاهر در بعد باصطلاح همين ملكي، خوب ديده نميشه جبرئيل. پيغمبر اكرم فرمود جبرئيل ميآد كمك فاطمة زهرا.
فاطمة سلام الله عليها آمد خدمت رسول الله عرض كرد يا رسول الله من يك كمك، يك فردي كه بياد بهم كمك كنه در، خوب شما حساب كنيد در همين بعد بشري، يك خانمي كه چهارتا فرزند داره، چهار تا بچة كوچك، چون بي بي فاطمة زهرا هيجده ساله بود كه شهيده شد و در سن هيجده سالگي چهار تا فرزند داره. زينب و ام كلثوم و امام حسن و امام حسين. تازه اين مطالب هم باز گفته شده بخاطر اينكه براي ما درسي باشه. حضرت رسول اكرم به او همين تسبيح حضرت زهرا را تعليم داد. بعد از هر نماز سي و چهار مرتبه بگو الله اكبر سي و سه مرتبه بگو الحمد لله سي و سه مرتبه هم بگو سبحان الله. يعني اگر ميخواهيد نيرو پيدا كنيد در كارهاي معمولي روزمرهاتون، با ذكر پروردگار، با تكبير، با حمد و با تسبيح اين برنامه را پياده كنيد و داشته باشيد. ملائكه بر فاطمة زهرا و در آن ليلة قدر نازل ميشوند. صحيفة فاطمة زهرا نزد ائمه است. حالا بحث مفصلي داره كه علوم اولين و آخرين در آن صحيفه هست. و روح بر ايشان نازل ميشه. تا آخر آيه. تا طلوع فجر. تا آخر عمرش.
حالا اينجا خيلي حرف هست. خدا ميدونه خيلي از حرفها را نميتونم، يعني خوب شايد هضمش مشكل باشه و ميخوايم از اين مجلس امشب بهرهاي برداريم. دلم ميخواد در يك سطح خيلي بالايي ما فاطمة زهرا سلام الله عليها را بشناسيم. روز قيامت وقتي وارد محشر ميشود منادي ندا ميكند چشمها را بپوشانيد، حتي تجوز فاطمه بنت محمد صلي الله عليه و آله و سلم (اللهم صل علي محمد و آل محمد و عجل فرجهم) چشمها رامي بندند. يك نفر از ظاهرا امام صادق چون بعيد العهدند. سؤال ميكنه سادات هم آن روز چشمهايشون را ميبندند؟ اين طرف خيال ميكنه بخاطر اينكه فاطمة زهرا نامحرمه. امام صادق ميفرمايد يك مقامي فاطمه در روز قيامت دارد كه هيچ چشمي نميتونه ببينه. آنقدر با عظمت وارد صحراي محشر ميشه كه چشمها نميتونند اين مقام را ببينند. ميخواد وارد بهشت بشه كه ظاهرا اول كسي است فاطمة زهرا كه ميخواد وارد بهشت بشه. عرض ميكند كه پروردگارا در دنيا كه كسي قدر من را ندانست. شب قدر را نميشناسند كه چه هست؟ كجا هست؟ عجيبهها. عجيب تطبيق ميكنه اين ليلة قدر با فاطمة زهرا. شما ببينيد قبر فاطمة زهرا مخفيه. شب قدر هم توي شبها مخفيه. تاريخ وفات فاطمة زهرا مخفيه. حتي نگفتند چندم ماهه، هفتاد و پنج روز، چهل و پنج روز، نود و پنج روز از زمان رحلت پيغمر كه گذشت. خوب ماهها گاهي سلخ داره، گاهي سلخ نداره. عقب جلو ميشه، اينجور تاريخ براي هيچ فردي، هيچ كسي تعيين نكردند. آنهم با ماههاي قمري. چون ماههاي شمسي غير قابل كم و زياد شدنه جز ماه اسفند كه گاهي كم و زياد ميشه يك روزي كم و زياد ميشه. ولي در ماههاي ديگه نه اينطور نيست. ميشه اونجا اينطور تعيين كرد. ولي در ماههاي قمري نميشه تعيين كرد. ولي چه كنند؟ اينقدر اين مردم بي وفا بودند، اونقدر بي محبت بودند به فاطمة زهرا سلام الله عليها كه نه قبرش را ديدند نه ميدونند چه روزي فاطمه از دار دنيا رفته؟ خيلي عجيبه. عين شب قدر. حالا ما شيعيان به راهنمايي ائمة اطهار عليهم الصلاة و السلام كه شب قدر را احتمال ميديم، خوب راهنمايي شديم، ميدونيم كه در ماه رمضانه. قبر فاطمة زهرا هم ميدونيم كه توي شهر مدينه است. اما كجاست؟ سه محل را احتمال ميديم. همانطوري كه شب قدر را سه شب احتمال ميديم. يك احتمال خانة فاطمة زهراست. يك احتمال قبرستان بقيعه. يك احتمال بين منبر و محراب رسول اكرمه. فقط خواص، يك عده از خواص بودند كه ائمة اطهار را تعقيب ميكردند ببينيد كجا ميروند براي سر قبر فاطمة زهرا. اونها هم هر سه جا ميرفتند. براي اينكه مردم متوجه نشوند. يك نفر راويست ميگه عقب سر موسي بن جعفر رفتم ديدم هر سه جا را تشريف برد. دقت كردم ببينم كجا موسي بن جعفر بيشتر منقلبه، همانجا فاطمة زهرا دفنه. ديدم كنار خانة علي، آنجا بيشتر حضرت منقلبه. امام صادق هم ميفرمايد فاطمة زهرا را در خانهاش دفن كردند. ببينيد چقدر خوب تطبيق ميكنه با ليلة القدر. ليلة قدر در شب قدر خداي تعالي تمام مقدرات انسان را تعيين ميكنه. بخدا قسم خدايا تو شاهدي كه من اين جمله را روي اعتقاد كامل عرض ميكنم. اين را عرض ميكنم براي اينكه انشاء الله در شماهم اثر زيادي داشته باشه. چون اكثرا دوستاني هستيد كه به حرفهاي من، اعتمادكي لااقل داريد. خدايا تو شاهدي روي اعتقاد عرض ميكنم كه تقديرات خوب و سعادت انسان به محبت فاطمة زهراست. هر مقدار فاطمه را دوست داشته باشيد، همان مقدار سعادتمنديد. هر چه بيشتر دوست داشته باشيد بيشتر سعادتمنديد. دنياتون اگر ميخوايد خوب باشه، من چند روز قبل نميدونم توي اين مجلسهايي كه شماها اكثرا هستيد گفتم، بگيد زياد بگيد يا مولاتي يا فاطمة اغيثيني يا مولاتي يا فاطمة اغيثيني. در توسل هيچ يك از ائمه اين دستور داده نشده كه دربارة حضرت زهرا گفتند. سر بگذاريد به سجده. شما همهاتون ميدونيد سجده مال خداست. اما اينجا استثناء داره. سر بگذاريد به سجده صد مرتبه بگيد يا مولاتي يا فاطمة اغيثيني. طرف راستتون را بگذاريد بگيد، طرف چپ را بگذاريد بگيد. باز دو مرتبه پيشاني را بگذاريد بگيد يا مولاتي يا فاطمة اغيثيني. نميشه انسان به كسي خطاب بكنه و سجده را براي كس ديگري قرار بده. يكي از آقايون ديدم داره توجيه ميكنه كه براي خدا داريم سجده ميكنيم و اين ذكر را ميگيم. ذكر نيست اين. اين اصلا خطابه. يا مولاتي، اي مولاي من. شما در مقابل كسي افتاده باشيد پيشانيتون را گذاشته باشيد به سجده بگيد اي آقاي من، شما او را سجده كرديد ديگه. تعارف كه نداريم. دو جور كه نميشه. يك قلب انسان بيشتر نداره. نخير سجده براي حضرت زهراست، سجده براي حضرت زهراست. در ميان معصومين هيچ كس را نداريم كه در مقابلش بشه سجده كرد جز خدا. خدا را ميشه سجده كرد و حضرت زهرا. اشكال هم نداره. وقتي خودشون اجازه دادند ميكنيم. و روايات نماز استغاثه هم متعددهها. از روايات صحيحة متعدده هست و همه هم فتوا ميدهند، اجازه ميدهند. مراجع تقليد هم نهي نكردند اين نماز را بگن اين نماز حرامه كسي انجام بده. چون سجده براي غير خدا حرامه. هم يا مولاتي يا فاطمة اغيثيني روايت داره. مرحوم شيخ طبرسي در مكارم الاخلاق يك نوع ديگري دستور، يعني روايت نقل كرده كه سرتون را بگذاريد به سجده صد مرتبه بگيد يا فاطمه يا فاطمه يا فاطمه. طرف راست را بگذاريد بگيد يا فاطمه، طرف چپ را بگذاريد بگيد يا فاطمه. باز دو مرتبه پيشاني را بگذاريد بگيد يا فاطمه. دو دفعه سجده، كه يكي از علماي قم، از محترمين از بزرگانه، من در كتاب انوار زهرا كه نوشته بودم، ايشان گفتند چرا نوشتي؟ گفتم به من چرا ميگي؟ به آنهايي كه اين روايت را نقل كردند و سند. گفت درسته ولي توي مردم معروفه كه سجده را براي غير، گفتم خوب شما بگيد صحيح نيست. لا عمنا بقدر خمس. شما خودتون نظرتون چيه؟ رواياتش را برايش گفتم. گفت بعله استثناء است. به ما گفتند توي كتابهاي نوشتند ما نگيم. عملش را بكنيم. حرفش را نزن. نميشه كه حرفش را نزد. شما همهاتون شايد در اين مجلس اين نماز استغاثه را خونده باشيد. يعني نخونديد بخونيد. خيلي مفيده. يا مولاتي يا فاطمة اغيثيني. راه ميريد بگيد. هر چي محبتتون به فاطمة زهرا بيشتر باشه، پيشرفت روحيتون، پيشرفت ماديتون، پيشرفت سلامتيتون بيشتره. با همين توجه.
پيغمبر اكرم ميره توي خانة فاطمة زهرا آن عبا را فاطمه روش ميكشه و ضعف پيغمبر از بين ميره. شما هر كسالتي داريد، اين كار را بكنيد. وقتي كه ميخواهيد كسالتتون رفع بشه، يك چيزي روي صورتتون بكشيد بگيد يا فاطمه، يا فاطمة الزهرا. و بطور تقريبا نود درصد امشب شب وفات فاطمه است. يعني همانطوري كه شبهاي قدر سه شب گفتهاند، يكي شب نوزدهم تقريبا بيست و پنج درصده، شب بيست و يكم تقريبا پنجاه درصده، شب بيست و سوم هشتاد نود درصد احتمال شب قدر هست. در اينجا هم شب يعني چهل و پنج شب كه از وفات پيغمبر گذشته، احتمالش هست، ولي يك مقدار ضعيفه. فاطمية دوم احتمالش بيشتر از آن فاطمية اول. ولي امشب مثل شب بيست و سوم احتمال وفات فاطمة زهرا زيادتره. يك خوابي ديدم من خودم اين خواب را غالبا يك همچين شبي تكرار هم كه باشه نقل ميكنم و ميخوام از همينجا روضهام را شروع كنم. يا فاطمه. امشب دوستانت دور هم جمع شدند. خودت شاهدي و ميداني كه اگر ما امشب در خواب شما را ببينيم تا يكسال ديگر خوشحاليم كه ما فاطمة زهرا را در خواب ديدهايم. يا فاطمه قربان اون در يك روايتي دارد كه كساني كه روز قيامت احتياج به شفاعت دارند، اينها دست مياندازند به (قطع صداي نوار)
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.