۲۰ جمادی الثانی ۱۴۲۶ قمری

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی بقیة الله روحی و أرواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و اللعنة الدائمة علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏
” إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ * إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ ” (کوثر/1-3)
یک چیزی که همیشه هر شخصیت والایی که در جامعه بیشتر از همه محبوب واقع می‌شود و مورد اعتماد مردم قرار می‌گیرد و مردم از او پیروی می‌کنند، دشمنان زیادی است که منتظر هستند او را از پا درآورند و اگر نتوانستند او را از پای دربیاورند، حتماً منتظر آن می‌شوند که او از دنیا برود و جانشین او را فلج کنند و بتوانند جای او را بگیرند. در خصوص رسول اکرم و نبیّ‌معظم‌اسلام حضرت‌خاتم‌الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌و‌آله این‌چنین مسئله‌ای اتفاق می‌افتاد. خدای تعالی قبل از رحلت آن حضرت به وسایل مختلف خواست درِ این عمل دشمنان را ببندد ولی از باب اینکه خدای تعالی نمی‌خواهد بشر را مجبور به کاری بکند و او را دارای اختیار قرار داده است و به همین جهت او را اکرام کرده است، احترام کرده است، چون به او اختیار داده است، مردمِ پُرتوقعِ بی‌ایمانِ بعد از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله به فکر این افتادند که آثار رسول اکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله را از بین ببرند. یکی از آثار رسول اکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله فاطمه‌ی‌زهرا علیهاسلام بود، پیغمبراکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله از ناحیه‌ی پروردگار مأمور بود که به صورت ظاهر نقشی که حضرت خدیجه علیهاسلام برای پیغمبراکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله داشت، حضرت فاطمه‌یزهرا سلام‌الله علیها قوی‌تر، بهتر و سالم‌ترِ آن را برای علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام داشته باشد، زیرا علی‌ علیه‌‌السلام دشمنان شخصی داشت. علی‌بن‌ابیطالب علیه‌‌السلام دشمنانی داشت که پیغمبراکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله آن دشمنان را نداشت. دشمنان رسول‌اکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله دشمنان مسلکی بودند، یعنی می‌گفتند چرا ما باید خدایان خود را با یک خدای تو عوض کنیم و این راه خود را که از تو جدا بوده است با تو موافق کنیم، دشمنی در همین حدّ بود ولی با علی بن ابیطالب علیه‌السلام دو نوع دشمنی بود: یکی همین دشمنی که حتی در قلوب مسلمانان ظاهری آن زمان بت‌پرستی و شرک از بین نرفته بود و دشمنی دوم این بود که علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام به امر رسول‌اکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله در جنگ‌های مختلف آبا و شخصیت‌های آن‌ها را کشته بود ” فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقَاداً بَدْرِيَّةً وَ خَيْبَرِيَّةً وَ حُنَيْنِيَّةً ” عقده‌هایی که در دل‌های این‌ها از جنگ‌های مختلف به وجود آمده بود، از آن دشمنی اهمیتش بیشتر بود. با علی بن ابیطالب علیه‌السلام آن‌چنان دشمن بودند که در جنگ‌ها گاهی اظهار می‌کردند که ما به خاطر آن مسائلی که در بدر و در بعضی از غزوات با تو پیدا کرده‌ایم این کارها را انجام می‌دهیم. حتی حضرت‌ابی‌‌عبدالله‌الحسین علیه‌السلام را وقتی در کربلا شهید می‌کنند، به حضرتش عرض می‌کردند: ” حقداً لأبیک ” ما به خاطر دشمنی با پدر تو با تو این معامله را می‌کنیم. لذا فاطمه‌ی زهرایی که در صورت ظاهر و در دنیای ما پشتوانه‌ی حضرت أمیرالمؤمنین علیه‌السلام است باید قوی‌تر از خدیجه‌ی کبری علیها‌السلام که پشتوانه‌ی رسول اکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله بود باشد و لذا فاطمه علیها‌السلام را ذات مقدس پروردگار از نظر علمی آن‌چنان قوی کرده است که گاهی از نظر مسائل پشت پرده‌ای که در علم غیب پروردگار است ” وَ لَا يَعْلَمُ الغَيْبَ إلّا اللَّهُ ” و جز ذات مقدس پروردگار کسی از آن علم اطلاعی ندارد، قبل از همه می‌بینیم فاطمه‌ی زهرا علیهاسلام محدثه است. محدثه یعنی کسی که به او حدیث، جریانات جدید، اخبار تازه گفته می‌شود. اخبار تازه‌ای که از جانب پروردگار عنوان می‌شود اخباری نیست که در وقت خلقت رسول‌اکرم صلی‌الله‌وعلیه‌و‌آله به او القاء شده است، این اخبار جدید است، صددرصد جدید. هیچ کس نمی‌داند، هیچ کس اطلاعی ندارد. حالا ما در بحث‌های گذشته‌ی خود عرض کردیم که علم بداء یکی از آن علوم است و چون وجود ذات مقدس پروردگار علم است و ذات او علم است و ذات خدا لایتناهی است، پس بنابراین هرچه مخلوق بداند در مقابل علم پروردگار صفر است و بیشتر باید آن را بداند. روی این حساب محدثه است، یعنی حدیث به او می‌شود، حدیث جدید است، خبرهای جدید و دست‌اول که هنوز بعضی از آن‌ها به علی بن ابیطالب و پیغمبر اکرم علیهما‌السلام نرسیده است، چون فاطمه علیها‌السلام کوثر است، چون فاطمه علیها‌السلام همان علمی است که پروردگار به رسول اکرم صلی‌الله‌و‌علیه‌و‌آله در روز اول عنایت کرد ” وَ وَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدى ” (ضحی/7) ای پیغمبر وقتی خدای تعالی آن ظرف وجودی تو را خلق فرمود، روح تو را خلق کرد، اگر همانطور تو را باقی می‌گذاشت، یعنی به تو کوثر نمی‌داد، به تو علم نمی‌داد، آن همه حکمت را به تو وحی نمی‌کرد، تو ضالّ بودی، گمراه بودی، چون مخلوق ذاتاً گمراه است، مگر خدا دست او را بگیرد. ضمناً فکر نکنید که یک مدتی پیغمبر صلی‌الله‌و‌علی‌و‌آله ضالّ بود، گمراه بود، این فکر بسیار غلط است، در همان لحظه‌ای که قلب مقدس پیغمبر صلی‌الله‌و‌علی‌و‌آله را خلق کرد در همان لحظه همه‌ی علوم را به او عنایت کرد، همه‌ی حقایق قرآن را به او عنایت کرد. اینکه می‌فرماید ” إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ ” ما به تو خیر کثیر عنایت کردیم شما فکر نکنید در دنیا بوده است، در همان لحظه‌ی اول خلقت چون رتبةً، خوب دقت کنید، رتبةً ظرف باید مقدم بر مظروف باشد، یعنی اول ظرفی باشد و بعد مظروف، آنچه که در ظرف ریخته می‌شود باشد، از نظر رتبه مقدم و مؤخر است وإلّا از نظر زمان مقدم و مؤخر نیستند. در همان لحظه‌ای که ظرف قلب پیغمبراکرم صلی‌الله‌و‌علی‌و‌آله را خدا خلق فرمود، که خود رسول‌اکرم صلی‌الله‌و‌علی‌و‌آله به جابر می‌فرماید: ” يا جابر، أوّل ما خلق اللّه نور نبيّك ” یا ” يا جابر، أوّل ما خلق اللّه روح نبيّك ” این فرقی ندارد، آن‌چنان این‌ها با هم و نزدیک به هم بودند که تقدم و تأخر زمانی مفهومی ندارد و در همان لحظه‌ی اول خلقت ما برای آن نوری که در قلب پیغمبراکرم صلی‌الله‌و‌علی‌و‌آله پیدا شد اسامی مختلفی در قرآن و روایات پیدا کرده‌ایم. یکی از اسماء آن قرآن است، یکی از اسماء آن نور است، یکی از اسماء آن کوثر است و یکی از اسماء آن فاطمه است. چرا فاطمه گفته‌اند؟ در خود روایات هست، اگر ما گفتیم فاطمه به خاطر اینکه هنوز گرفتار دنیا هستیم، همه‌ی چیزهای حقیقی و معنوی را با این دنیای ملموس خود می‌خواهیم مقایسه کنیم فوراً در ذهن ما یک خانمی می‌آید، مثلاً تا سن هجده‌سالگی، بیشتر از این هم نه، ولی وقتی فاطمه علیها‌السلام را پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله نام می‌برد معنای آن را قصد می‌کند. مثل اسامی ما نیست که اسم یکی را مثل من حسن می‌گذارند، هیچ حُسنی ندارد. اسم یک کسی را محمد می‌گذارند، هیچ پسندیده نیست، اسم یکی را تقی یا باتقوا می‌گذارند، ممکن است تقوا نداشته باشند، حالا این اسامی را که می‌گویم و از خود شروع کردم برای این است که این مطالب گاهی اتفاق می‌افتد. اسامی غیراسلامی هم همین‌طور است، مثلاً اسم یکی را پروانه می‌گذارند که هیچ نمی‌پرد، بلکه روی زمین هم با سختی راه می‌رود. اما ائمه‌ی اطهار علیهم‌السلام، ائمه‌ی اطهار و پیغمبر اکرم علیهم‌السلام بالأخص اسامی فرزندان خود را باید حتماً از جانب پروردگار با سرنوشتی که در آینده خواهند داشت یا از اول خلقت دارند نامگذاری کنند. می‌بینید علی‌بن‌ابیطالب علیه‌السلام را حضرت‌ابیطالب علیه‌السلام که به نظر من از انبیا بسیار بزرگ بوده است، از انبیا بوده است ولی رسول نبوده است، مثل پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله تا چهل‌سالگی نبی بود ولی رسول نبود، ایشان درِ خانه‌ی خدا می‌آید و از خدای تعالی می‌خواهد که نام فرزند او را خدا تعیین کند و خدا هم تعین می‌کند و اسم او را علی می‌گذارند، اشعاری هم هست که حالا نمی‌خواهم بخوانم، شاید هم اشعار را خوب نخوانم، اشعاری در این‌جا گفتند که یک مقدار آن از زبان ابیطالب است و یک مقدار آن هم از زبان خدای تعالی است ولی اسم او را علی بگذار. امام حسن و امام حسین علیهما‌السلام تا جبرئیل نازل نشد و از جانب خدا، آن هم با مقایسه‌ی با فرزندان هارون، وصیّ حضرت موسی علیه‌السلام، که آن‌جا عبری بود و این‌جا عربی است، اسم امام حسن و امام حسین علیهما‌السلام را گذاشتند. فاطمه‌ی زهرا علیها‌السلام را ما یک فاطمه می‌گوییم، اما فاطمه‌ای که خدا گفته است، فاطمه‌ای که پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌گوید، فاطمه‌ای که پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌گوید، آن فاطمه‌ای است که خود پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله باید دست او را ببوسد، بوی بهشت از او استشمام کند، بگوید این روح من است که این جمله خیلی مهم است ” بَيْنَ جَنْبَيِ ” روح من. یک وقت هست من و شما هستیم، پدر هستیم، بچه‌ی خود را هم روی هر جهتی دوست داریم، می‌گوییم این روح من است، این مجاز است اما پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله مجازی حرف نمی‌زند، روح من که در دو طرف من، یعنی از این پهلو تا آن پهلو، از این سر زندگی من تا آن سر زندگی من، از اول اسلامی که من آوردم تا آخر اسلامی که هست، از اول قرآنی که من آوردم تا آخر قرآن، فاطمه علیها‌السلام است. فاطمه‌ی زهرا علیها‌السلام را در احادیث به قدر فهم ما بیان کرده‌اند. فاطمه یعنی چه؟ امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: ” لِأَنَّهَا فُطِمَتْ هِيَ وَ شِيعَتُهَا وَ ذُرِّيَّتُهَا مِنَ النَّارِ ” این نار هم به نظر من جهنم تنها نیست، نار گفته است، جهنم نگفته است، یعنی اگر کسی متوسل باشد، توسل هم به این معنا نیست که بگوییم ” يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللَّهِ اشْفَعِي لَنَا عِنْدَ اللَّهِ ” توسل یعنی من وصل به تو هستم، با تو هستم ” فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ غَيْرِكُمْ ” یا ” مَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ عَدُوِّكُمْ ” وصل به فاطمه باشد، از آتش جدا است، آتش بدبختی، آتش جهل، آتش صفات رذیله، آتش عدم تزکیه‌ی نفس. اگر در برداشت‌هایی که ما در آیات داشتیم ملاحظه کنید می‌بینید همه‌ی آتش‌ها در اثر عدم تزکیه‌ی نفس و نرسیدن به کمالات است ” فُطِمَتْ هِی وَ شِيعَتُهَا وَ ذُرِّيَّتُهَا مِنَ النَّارِ ” از آتش نجات پیدا می‌کنند. پس چرا ما گاهی این‌قدر گرفتار هستیم؟ یادتان می‌رود از فاطمه علیها‌السلام، هر گرفتاری برای شما پیش می‌آید بگویید یا فاطمه علیها‌السلام، نه با زبان لاأقل به اندازه‌ای که به یک طبیب حاذق در خصوص یک مرض اعتماد دارید و خاکِ من به دهان، که من این مقدار فاطمه علیها‌السلام را باید پایین بیاورم. روی این معنای تکیه کردم، مکرر در مکرر که پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌گوید ” يا فاطمة إنّي لاجد في بدنى ضعفا ” او هم نمی‌گوید یا رسول الله شما آقا هستید، همه باید به شما متوسل شوند، می‌فرماید: ” اعيذك باللّه يا ابتاه من الضّعف ” من تو را پناه به خدا می‌دهم. آقایان این فکر در مغز شما باشد، اگر بدهکار هستید بگویید یا فاطمه، اگر مریض هستید بگویید یا فاطمه، اگر مشکل دارید بگویید یا فاطمه، فاطمه‌ای که پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌گفت، هر روز صبح می‌آمد، شما این مسئله را یک قصه فکر می‌کنید که روضه‌خوان‌ها روی منبر برای شما گفته‌اند، می‌آمد درِ منزل فاطمه علیها‌السلام دست خود را به دو طرف چهارچوب خانه‌ی فاطمه می‌گذاشت و می‌گفت: ” السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ ” سلام بر شما ای اهل بیت پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، اهل بیت نبوت، که این‌جا خیلی بحث دارد، نمی‌گوید اهل بیت من، اهل بیت نبوت، ارتباط با خدا، این مطلب خیلی مهم است. اگر روز تولد فاطمه‌ی زهرا علیها‌السلام نبود نمی‌گفتم، فاطمه‌ی زهرا علیها‌السلام همانطوری که در شب گذشته و چند روزی است که عرض می‌کنم و دوست عزیز من جناب آقای سبزی اشاره فرمودند- حتی یکی از دوستان به خاطر گفتن این روایت که مضمون روایت بود و در هفته‌ی گذشته گفتم ” من أدرک فاطمه “، شاید ” من أدرکها ” باشد و ” من عرف فاطمه ” یا ” من عرفها ” باشد، فرقی نمی‌کند- ” فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ… وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ ” ای پیغمبر تو از کجا می‌دانی لیله‌ی قدر چیست؟ وای بر ما، پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با علم الهی در همان لحظات اول فهمید این مربوط به قبل از آن اعطای کوثر به پیغمبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله است، یعنی همان وقتی که هنوز علوم به او القاء نشده بود ” وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ ” چه چیزی برای تو بگویم. انسانی وقتی که در یک مطلبی با یک فردی برخورد می‌کند که نمی‌تواند خوب به او بفهماند، به یک مثال معمولی مَثَل می‌زند، خدای تعالی در قرآن خیلی از این مَثَل‌ها زده است، به اندازه‌ی فهم ما، حقیقت دارد. نه اینکه خدای نکرده بخواهیم بگوییم مثال‌های پروردگار مثال‌های صحیحی نیست، ولی این‌قدر آن را تنزل داده است تا ما بفهمیم. گاهی به پشه مَثَل می‌زند، گاهی به مگس مَثَل می‌زند، گاهی به حیوانات دیگر مَثَل می‌زند ” أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ ” (اعراف/179) پروردگار درباره‌ی فاطمه علیها‌السلام چه چیزی بفرماید که مردم آن زمان و این زمان همه بفهمند؟ به لیله‌ی قدر، لیله‌ی قدر چیست؟ حالا یک جریانی در شب قدر اول اتفاق افتاد و تمام شد، قرآنی نازل شد، حالا نزول قرآن یعنی چه، همه‌ی این‌ها مطالبی دارد که متأسفانه به دو دلیل برای ما بیان نشده است: اول اینکه مبلغین فهم عموم را سنجیدند و بیان نکردند و ما بحمدالله این مسئله را نداریم، چون همه‌ی شما یا اکثر شماها اهل تزکیه‌ی نفس هستید و یک مقداری قلب خود را جلوه دادید و جلا دادید و بعضی از تصویرها را در آینه‌ی قلب خود می‌بینید. و علت دوم هم این است که همیشه در اسلام قرار این بوده است که اول پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله منبر برود، بعد ائمه‌ی‌اطهار علیهم‌السلام منبر بروند و یا لااقل مجتهدین در آن مسئله‌ای که می‌خواهند بیان کنند منبر بروند. جای من و امثال من منبر پیغمبراکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نیست، هرچه به زبان ما آمد، دشمنان القاء کردند، ما رفتیم روی منبر گفتیم. در خصوص حضرت زهرا علیها‌السلام، آن‌قدر حضرت زهرا علیها‌السلام را پایین آوردند تا به جایی رساندند که فاطمه وقتی برای خوف از خدا گریه می‌کرد، اشک خود را در شیشه می‌کرد تا بتواند ارائه بدهد که من گریه کردم، اما فاطمه، فاطمه علیها‌السلام، که جان همه‌ی ما به قربان او، اسم اعظم پروردگار است. شنیدید اگر کسی اسم اعظم را بلد باشد همه کار می‌تواند بکند اسم فاطمه علیها‌السلام را بلد باشید، همه‌ی ما بلد هستیم پس چرا کاری نمی‌توانیم انجام بدهیم؟ نه، بلد نیستید، اسم فاطمه علیها‌السلام را بلد نیستید، نه شما، من و امثال من، حتی آصف بن برخیا را که خدای تعالی آن همه به او قدرت داد امام علیه‌السلام می‌فرماید: به قدر بال مگسی که در اقیانوس علم بگذرد یا بگذارد به آن اندازه استفاده کرده است، او هم بلد نبوده است. مبالغه نیست، خدای من شاهد است، نام فاطمه را اگر من و شما بلد شدیم آن‌طوری که پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بلد بود، آن‌طوری که علی بن ابیطالب علیه‌السلام بلد بود، همه کار می‌توانستیم بکنیم. گفت: ” خلوا ابن عمی أو لأکشف الله الدعا * رأسی وأشکو للإله شجونی ” یک کلمه‌ی ظاهری از زبان فاطمه‌ی‌زهرا علیها‌السلام خارج شد، قصد نداشت نفرین کند، قصد نداشت مردم را از بین ببرد، تهدید می‌کرد، به مجرد این تهدید، تمام ملائکه‌ای که در عالم بودند، اعلام حضور کردند، پایه‌های مسجد بنا کرد به تکان خوردن، یعنی ما حاضر هستیم، این معنی فاطمه است. روز قیامت که می‌شود- این‌ها را قصه نقل نکنند و نشنوید- روز قیامت بزرگ‌ترین روزی است که بر زندگی بشر می‌گذرد، ما عالم ارواح داشتیم، عالم زر داشتیم، عالم رَحِم داشتیم، عالم دنیا داشتیم، عالم برزخ داریم و یک روز هم هست که روز قیامت است، خدا اسامی مختلفی هم برای روز قیامت تعیین فرموده است. روز قیامت که می‌شود ندایی می‌آید، من فکر می‌کنم- منادی خود خدا است- چون منادی را معرفی نکردند و هرکجا منادی معرفی نمی‌شود، خود ذات مقدس پروردگار است که ” غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ ” همه‌ی شما چشم‌های خود را بپوشانید. یک سیدی آن‌جا خدمت امام علیه‌السلام بود گفت: آقا ما که مَحرم هستیم- همین حرف‌هایی که ماها می‌زنیم- ما دیگر چرا؟خیال کرد حضرت زهرا علیها‌السلام سربرهنه است و ایشان هم که محرم است و مانعی ندارد نگاه کند، چشم خود را پایین نیندازد، حضرت فرمودند: یک عظمتی فاطمه علیها‌السلام دارد، آن عظمت ایشان ظاهر می‌شود، یک عظمتی دارد که هیچ چشمی نمی‌تواند او را ببیند، حتی امام‌زاده‌های محترم، نمی‌توانند او را ببینند ” حتی تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ ” می‌آید درِ بهشت و می‌خواهد وارد بشود، می‌فرماید: خدایا من دوستانی در دنیا داشتم، این‌ها من را شناخته بودند، اجر رسالت پیغمبر صلی‌الله‌وعلیه‌وآله را داده بودند، اظهار عشق و علاقه به من می‌کردند، با نام من آشنا بودند، این‌ها در قیامت گرفتار هستند، بعضی تزکیه‌ی نفس نکردند و گرفتار هستند، بعضی‌گنهکار هستند و گرفتار هستند، ولی من را دوست داشتند، ای محبوب من، به تعبیر من ای عزیز من، چه می‌خواهی؟ من برگردم این‌ها را بردارم و با خودم ببرم در بهشت، این‌جا فاطمه علیها‌السلام تنزل می‌کند و باز به همان صورت اول برمی‌گردد، به صورت دنیایی ما برمی‌گردد، به صورت آن بی‌بی که پشت در و دیوار صدای او بلند شد ” يَا فِضَّةُ خُذِينِي ” و این مردم بد امتحانی دادند، برمی‌گردد می‌آید. عجیب است، امام علیه‌السلام می‌فرماید: آن‌چنان که مرغ دانه‌ی خوب را از میان دانه‌های بد جدا می‌کند، شیعیان خود، دوستان خود، محبین خود را و ذریه‌ی خود را از میان مردم جدا می‌کند و وارد بهشت می‌کند. این‌جا قضیه تمام نمی‌شود، یک عده هستند که فاطمه علیها‌السلام را نمی‌شناسند، شاید دوست هم نداشته باشند، چون اگر فاطمه علیهاالسلام را می‌شناختند و دوست می‌داشتند در همان دفعه‌ی اول همه‌ی آن‌ها وارد بهشت می‌شدند. این‌هایی که به محبت فاطمه علیهاالسلام دارند وارد می‌شوند، با یک نگاه فاطمه علیهاالسلام همه تزکیه‌ی نفس می‌شوند وإلّا می‌خواست پنجاه هزار سال در صحرای قیامت، طبق آنچه حدیث داریم، بمانند، وقتی این‌ها می‌خواهند وارد بهشت بشوند می‌گویند: خدایا ما هم دوستانی داشتیم، دوست ما بودند، من نمی‌خواهم این‌جا مطلب را خوب باز کنم- این روایت را سنّی و شیعه نقل کردند- ما هم دوستانی داشتیم، حالا بگویم این دوستان چه اشخاصی بودند، ممکن است من مبالغه بکنم، ممکن است من روی ارادتی که به ایشان دارم یک وقتی حرف باطلی بزنم ولی بالأخره دوستانِ دوستان فاطمه‌ی‌زهرا علیهاالسلام هم به خاطر این اظهار محبت، می‌دانید محبت در چه سطحی است؟ در این سطح است که یک نفر در صحرای قیامت مورد توجه فاطمه‌ی‌زهرا علیهاالسلام واقع نشده است، مورد توجه محبین فاطمه‌ی‌زهرا علیهاالسلام هم واقع نشده است و مانده است، به فاطمه‌ی‌اطهر علیهاالسلام عرض می‌کند: بی‌بی من به شما حق دارم، تو چه حق داری؟ می‌گوید خانه‌ی من در یک شهری بود که هوا گرم بود، یکی از فرزندان تو یا از محبین تو در سایه‌ی دیوار من چند دقیقه‌ای نشست و استفاده کرد، این‌ها قصه نیست، من خود را موظف کردم، شما هم من را می‌شناسید تا جایی که بتوانم روایتی را که خود من نتوانم آن را تحلیل کنم در مجلس نمی‌گویم، حضرت به این شخص هم می‌گوید: تو هم بیا، حق داری، درست است. من این هدیه را امروز به شما می‌دهم و آن هدیه این است که هر کاری می‌خواهید بکنید در پیشرفت‌های خود، در موفقیت‌های روحی خود، در کمالات خود، نه اینکه هر گناهی خواستید بکنید، نه، فاطمه در این جهت خیلی حساس است، شاید روز قیامت شما را شفاعتتان بکند ولی در دنیا به مجرد اینکه از شما روی گرداند، غضب خدا سرازیر می‌شود و شما را گرفتار می‌کند. بگویید یا فاطمه، یا فاطمه، به خود او قسم الآن همه‌ی شماها را می‌بیند، از خطورات قلبی شما اطلاع دارد، از کمیت و کیفیت محبت شما کاملاً مطلع است، همه‌ی شما را می‌شناسد، اسم این آقا چیست؟ اسم این آقا این است، اسم پدر او این است، روحیات او این است، در قلب او همین الآن فلان چیز خطور کرد که آیا این حرف‌های فلانی راست است یا راست نیست؟ ولی این‌طور فکری نکنید، من و صدها و هزاران فرد اگر بخواهند افکار خود را روی هم بریزند و فاطمه‌ی‌زهرا علیهاالسلام را معرفی کنند نمی‌توانند، فاطمه علیهاالسلام را نشناخت جز علی و پیغمبر و خدا، این مسلّم است ولی خدای تعالی خواسته است که ما او را بشناسیم، به پیغمبراکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله می‌فرماید: من- نه من، ما- وقتی یک شخصی می‌خواهد یک چیز بزرگی را به کسی بدهد نمی‌گوید من این کار را کردم، می‌گوید ما این کار را کردیم، با کمال تکبر، خدای تعالی متکبر است، با کمال تکبر و بزرگی می‌گوید ما عطا کردیم، عطیه است، یعنی تو کاری نکردی که ما این را به تو بدهیم، ما عطیه، هدیه به تو دادیم. چه چیزی دادی؟ اسم او را هم یک طوری گفته است که شاید ما یک مقداری بفهمیم، بزرگترین چیزی که خدا به پیغمبر اکرم داده است چیست؟ ما الآن در همین مجلس می‌نشینیم و این را بررسی می‌کنیم، بزرگترین چیست؟ می‌گویید عصمت است، عصمت از چه چیزی؟ از جهل، دو دو تا چهار تا است. عصمت از جهل است، هم معصوم است، هم عالم است، وقتی فاطمه علیهاالسلام را حضرت رسول‌اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله دریافت کرد، شما نگویید کوثر فاطمه نیست، چون مفسرین و مخصوصاً مفسرین اهل سنت خیلی حرف زدند، گفتند قرآن است، باشد، ما هم قبول داریم قرآن است، ولی حقیقت قرآن فاطمه علیها‌السلام است. می‌گویید شفاعت کبرای پیغمبراکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله روز قیامت است، حقیقت شفاعت دیدید در همین روایتی که خود آن‌ها نقل کردند فاطمه است علیها‌السلام. می‌گویید علمی است که خدا به پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در روز اول داده است، کوثر آن است، ما می‌گوییم همان هم فاطمه علیهاالسلام است، چون پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به وسیله‌ی فاطمه علیهاالسلام از عدم عصمت- این‌طوری بگویم که همه نفهمند- از عدم عصمت جدا شد. فاطمه علیهاالسلام مردم را از آتش جهنم جدا می‌کند. این‌جا خیلی حرف دارد، نمی‌دانم من این‌طور کوتاه می‌گویم می‌فهمید یا نه؟ حتماً خود حضرت زهرا علیهاالسلام یک تفضلی می‌کنند و قلب‌های شما را باز می‌کنند، ظرف‌های شما را وسیع می‌کنند تا فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام را بشناسید، من با همه‌ی جهل خود، با همه‌ی نافهمی خود اگر ده روز درباره‌ی همین کلمه‌ی کوثر صحبت کنم می‌توانم، کوثر یعنی این. خود خدای تعالی هم در قرآن کوثر را خودش معنا کرده است، خیلی معنای جالبی است، که همه نوشتند کوثر اصلاً به معنای کثیر است، زیاد است، طبعاً خدای تعالی که می‌خواهد چیز زیادی به پیغمبر بدهد خیر است، چون از خدا جز خیر نمی‌رسد، پس معنای کوثر همین خیر کثیر است، دو دوتا چهارتا است، خیلی بحث‌های لغوی نمی‌خواهم بکنم، خیر کثیر اصلاً از خود قرآن استفاده می‌شود، چون خدا که شر کثیر به کسی نمی‌دهد، به احدی شری نمی‌دهد، شر از جانب خدا نیست ” وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ ” (نسا/79) از جانب خود شما است، خیر است که از جانب خدا است. اگر ما عطا کردیم به تو کوثر را، یعنی زیاد را، ممکن است یکی بگوید، در این‌جا خیر نیست، ولی خدا چه چیز زیادی را به پیغمبر خود با این تشکیلات می‌دهد که آن هم بعد بگوید ” فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ ” نماز بخوان، شتر قربانی کن برای این خیر کثیری که ما به تو دادیم؟ شر کثیر که نمی‌شود، خیر کثیر است، در این حرفی نیست، خدا در قرآن می‌فرماید: ” وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثيراً ” (بقره/269) یعنی به هر کسی از این حکمت داده بشود، خیر کثیر به او داده شده است و یقیناً به همه تمام خیر کثیر داده نمی‌شود، چون همه‌ی آن به پیغمبراکرم صلی‌الله‌وعلیه‌و‌آله داده شده است، آصف بن برخیا هم به اندازه‌ی بال مگسی استفاده کرده. ” إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ ” کلمه‌ی ” صَلِّ ” که آمد یک توصیه‌ای به یاد من آمد. فراموش کردید، من گفتم وقتی دعاها را می‌کنید باید با توجه به خدا باشد و بهترین و بالاترین دعا صلوات است. مغز نماز همان صلواتی است که در تشهد است که ” الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ ” دعا مغز عبادت است و لذا اسم نماز را هم صلاة گذاشتند. صلوات می‌دانید چه عظمتی دارد؟ من امروز یک مختصری- الحمدلله رفقای ما این‌طوری نیستند- ولی مختصری احساس کردم که باز فراموش کردند که می‌خواهند نفسی تازه کنند صلوات بفرستند، می‌خواهند یک کسی از آن‌جا تا این‌جا بیاید و وقت زیادی دارند صلوات می‌فرستند، این طوری نشود که توهین به صلوات بشود، صلوات برای این حرف‌ها نیست، در صلوات باید اول خدا را نظر بگیرید، بعد پیغمبر و آلش علیهم‌السلام را در نظر بگیرید، احتیاج پیغمبر و آل پیغمبر علیهم‌السلام به خدا را در نظر بگیرید و خود را در مقامی قرار بدهید که برای پیغمبر و آل او دارید دعا می‌کنید، این چند چیز را باید در نظر بگیرید، آقا می‌خواهد آب بخورد می‌گوید صلوات بفرستید، یکی می‌خواهد از آن طرف تا این‌ طرف بیاید، تا وقتی که ایشان می‌آید یک لحظاتی طول می‌کشد صلوات بفرستید، این‌طوری نباشید، البته باشید ولی این چهار چیز را منظور کنید، خدا کند دائماً ما صلوات بفرستیم ولی این چهار چیز باید منظور بشود، اول دعا و ارتباط با خدا، دوم نیاز پیغمبر اکرم و آل پیغمبر علیهم‌السلام که اشرف مخلوقات جهان هستی هستند و احتیاج آن‌ها به خدا در رحمت- دقت کردید؟- سوم ولایت، این‌ها عزیزان ما هستند و خیلی از مطالب، این‌ها را منظور کنید. در مجلس ما، خود من، در خطبه‌ی صحبت‌های من اسم خاص پیغمبر صلی‌الله‌و‌علیه‌وآله را برای این جهت نمی‌برم که آن‌طور صلوات نفرستید، اگر می‌خواهید صلوات بفرستید چندتا کار را در صلوات انجام بدهید: یکی اینکه صلوات را همه بفرستند، شخصیت هر کس بالاتر است بلندتر صلوات بفرستد، علما و معممین تا عمامه سر خود می‌گذارند دیگر صلوات آن‌ها آهسته می‌شود، این کار درست نیست یا آن آقا شخصیتی است حالا تکیه داده است، این صحیح نیست. صلوات ارتباط با خدا است. در ارتباط با خدا باید از همه بانشاط‌تر و سرحال‌تر باشید. امام صادق علیه‌السلام فرمود: ” ارْفَعُوا ” بلند کنید ” أَصْوَاتَكُمْ ” صداهای خود را بر صلوات بر محمد صلی‌الله‌علیه وآله، این خوب است، چرا؟ برای اینکه نفاق را از بین می‌برد. حالا اگر هفت هشت نفر دوستان خیلی صمیمی کنار هم نشستید، شاید مثلاً لازم نباشد ” ارْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ ” دقت کردید؟ یا باید در اقامه‌ی نماز انسان تند اقامه را بگوید چون همه ایستادند و آماده‌ی برای نماز هستند، حالا طولانی کردن لازم نیست آهسته صلوات بفرستید. ولی در اذان صلوات را باید بلند فرستاد. شما فکر کنید مثلاً اگر اهل سنت به این مسئله عمل می‌کردند که وقتی نام پیغمبر صلی‌الله‌وعلیه‌وآله در اذان برده می‌شد صلوات می‌فرستادند آن‌وقت در مسجدالحرام چه صدایی طنین می‌انداخت، چقدر وحدت مسلمان‌ها را تشدید و تأیید می‌کرد، منتها یک کلمه‌ی غلطی که از نظر فکری غلط است آن را بلند می‌گویند، آمین، من از علمای آن‌ها پرسیدم که این ” اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ ” (فاتحه/6) شما به عنوان قرآن می‌خوانید یا به عنوان دعای خود؟ چون اگر به عنوان قرآن بخوانند آمین غلط است، قرآنی دارد می‌خواند، خدا این‌طوری گفته است، مثلاً شما پیش من بیایید، بگویید فلانی گفته است در مواقعی که خواستید من را صدا بزنید مثلاً فلان چیز را بگو و من همان جا بگویم، این برای بعد است. ما داریم قرآن می‌خوانیم، نامه‌ی الهی به دست ما رسیده است و داریم طبق این نامه برنامه‌ریزی می‌کنیم. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله میلانی را، یک وقتی ایشان در مسجد گوهرشاد درس می‌گفت در تشهد، یک عده هم از این زوّار آمده بودند آن‌جا ایستاده بودند و تماشا می‌کردند، آقای میلانی فرمودند بعد از اینکه شهادتین را گفتید یک صلوات بفرستید، آن جمعیت صلوات فرستادند، حواس همه را پرت کردند، بعد هم گفتند جلو را بگیرید این‌ها نیایند نزدیک بایستند. او نمی‌فهمد که کجا فقیه دارد می‌گوید که در تشهد وقتی نماز می‌خوانید، در این‌جا باید صلوات بفرستید، خیال می‌کردند همین الآن می‌گوید صلوات بفرستید. آمین برای بعد از دعا است، همه‌ی ما می‌دانیم، ما دعا نکردیم که تو می‌گویی آمین. این یکی را بلند می‌گویند، به ما گفتند بگویید ” الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ‏ ” این هم شماها مقید باشید بگویید، می‌دانید چرا؟ به جهتی که خدا برنامه‌ی زندگی را با سوره‌ی حمد به ما عطا کرده است و ما باید بگوییم ” الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمينَ ” خدا را شکر می‌کنیم که چنین لطفی به ما کرد و این درست است. پس مغز عبادت صلوات است، مغز نماز صلوات است و در این صلوات ذکر خدا هم هست. در صلوات ولایت هم اظهار می‌شود، اظهار ولایت، اظهار محبت به پیغمبر صلی‌الله‌وعلیه‌وآله، آن‌هایی که آل را به پیغمبراکرم صلی‌الله‌وعلیه‌وآله وصل نمی‌کنند و می‌گوییند ” اللهم صلی علی محمد ” و آن را این‌جا قطع می‌کنند یا کار مکروه کردند، طبق روایات سنّی و شیعه، یا کار حرام کردند، چون مورد نهی است، علاوه بر اینکه ثوابی نمی‌برند یکی از این دوتا کار را هم کردند، چون فرمود ” لَا تُصَلُّوا عَلَيَّ صَلَاةً مَبْتُورَةً” یا ” الْبَتْرَاءِ ” بر من صلوات کوتاه نفرستید، نهی کرده است. گفتند: آقا صلوات چطور بفرستیم؟ فرمود: بگویید ” اللهم صلی علی محمد و آل محمد ” آل من را از من جدا نکنید، چون بزرگترین شیطنتی که بعد از پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله انجام شد همین بود که آل پیغمبر را از پیغمبر جدا کردند و همه‌ی این انحرافات، وهابیت، نمی‌دانم سنّی‌های شافعی، حنبلی، مالکی، حنفی، این‌‌ها به وجود آمدند، همه به خاطر همین جمله بود که آل محمد را از محمد صلی‌الله‌وعلیه‌وآله جدا کردند، این جدایی خیلی بد است. فاطمه علیها‌السلام را جدا کردند، علی علیه‌السلام را جدا کردند، ائمه‌اطهار علیهم‌السلام را جدا کردند. و امروز هم که تنها شیعه است که بحمدلله و المنة خدا را شکر می‌کنیم که نام امام عصر ارواحنافداه را می‌برد و آن‌ها عقیده دارند، ولی نام آن حضرت را نمی‌برند. به خاطر همین است که آن‌ها آل را از پیغمبر جدا کردند و ما جدا نکردیم. ما هر روز بلند می‌شویم به حضرت ولیعصر می‌گوییم ” السلام علیک یابن رسول الله “الحمدلله خدا را شکر می‌کنیم که تا حدی- نمی‌خواهم بگویم صددرصد و یا شماها مثلاً فکر کنید من ترویج از بعضی از رسانه‌های مملکت می‌کنم ولی تا حدی- نام مقدس امام زمان ارواحنافداه الحمدلله در رسانه‌ها هست، إن‌شاءالله امیدوار هستیم دولت آینده هم همین‌طوری که تا حدی خود را می‌خواهد نشان بدهد- من هیچ شناختی ندارم- إن‌شاءالله او هم همین‌طور ادامه بدهد و ما به یک جایی برسیم که لااقل همه‌ی مردم ایران امام زمانی باشند. مساجد همه متعلق به امام زمان ارواحنافداه است ولی مسجد سهله و مسجد جمکران بیشتر، در همه‌ی مساجد بروید متوسل به امام عصر ارواحنافداه بشوید، إن‌شاءالله حضرت به داد شما خواهد رسید و إن‌شاءالله مادر ایشان همه‌ی ما را از ضعف نجات می‌دهد همانطوری که پیغمبراکرم صلی‌الله‌وعلیه‌وآله را به خدا پناه داد از ضعف ” و صرت أنظر إليه ” یک وقتی فاطمه‌ی‌زهرا علیهاالسلام برگردد به ماها نگاه کند، بگوید این من بودم که شماها را در پناه خدا از آن ضعف و بیچارگی نجات دادم ” و صرت أنظر إليه و إذا وجهه يتلألأ كأنّه البدر في ليلة تمامه و كماله ” مثل شب چهارده همین‌طوری که الحمدلله، شما امروز نمی‌دانید در کجا نشستید و در چه وضعی هستید و در چه کیفیتی دارید زندگی می‌کنید، صورت‌ها مثل ماه می‌درخشد، کسانی که قلب آن‌ها با فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام است و در پناه فاطمه‌ی زهرا علیهاالسلام نشستند، نمی‌شود صورت‌ این‌ها مثل ماه ندرخشد. اشعاری که می‌خواندند، من همین فکر را می‌کردم، می‌گفتم این اشعار که من از اکثر این آقایان اطلاع دارم که از روی اخلاص می‌خوانند، یک اخلاصی خاصی، وجه آن مثل ماه می‌درخشید، ای کاش همه‌ی ما چشم ملکوتی‌بین می‌داشتیم و می‌دیدیم که فاطمه‌ی زهرا چه اظهار محبتی به شما دوستانش می‌کند.
نزدیک ظهر است و إن‌شاءالله آقایان خود را مهیا برای نماز ظهر می‌کنند و از آن‌ها پذیرایی می‌شود و حیف که امروزِ ما دارد کم‌کم می‌گذرد ولی اگر دل شما با فاطمه‌ی‌زهرا علیهاالسلام باشد همیشه و هر شب، شب قدر است، هر شب، شب فاطمه‌ی‌زهرا علیها‌السلام است، اگر امام زمان ما ظهور کند می‌گوییم هر روز، روز فاطمه‌ی زهرا است ولی الآن چون معرفت به فاطمه‌ی‌اطهر علیهاالسلام نداریم هر شب ما شب فاطمه‌ی‌زهرا است، چون اسم او را ” لَيْلَةِ الْقَدْر ” گذاشتند، ” یوم القدر ” نگذاشتند.
” نسئلک اللهم و ندعوک بأعظم اسمائک و بمولانا و سیدتنا فاطمة الزهرا و بإسمک الأعظم الأعظم الأعظم فاطمة الزهرا یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله ” خدایا به آبروی فاطمه‌ی‌زهرا علیها‌السلام فرج فرزند او را برسان. خدایا اخلاص کامل به همه‌ی ما مرحمت بفرما. خدایا چشم فاطمه‌بین به همه‌ی ما عنایت بفرما. پروردگارا لیاقت ملاقات امام‌زمان ما را به چشم‌های ما مرحمت بفرما. گوش ما را لایق شنیدن سخنان اهل‌بیت عصمت بالأخص امام زمان‌مان بفرما. پروردگارا به آبروی حجة‌بن‌الحسن خدمتگزاران به دین، خدمتگزاران به این مملکت شیعه‌نشین، خدمتگزاران به محبین فاطمه‌ی‌زهرا علیها‌السلام را مؤید و منصور بدار. پروردگارا به آبروی آقای ما حجة‌بن‌الحسن تو را قسم می‌دهیم ولو یک سرسوزن از کوثر پیغمبر اکرم و کوثر خودِ تو و کوثری که ” وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثيراً ” به ما مرحمت بفرما. خدایا به آبروی ولیعصر ارواحنافداه توفیق اطاعت و بندگی به همه‌ی ما عنایت بفرما. توفیق پیشرفت در تزکیه‌ی نفس به همه‌ی ما مرحمت بفرما. خدایا دوستانی که دیروز امتحان دادند و موفق بودند و جدی هستند مؤیدشان بدار. دوستانی که یک مقدار سستی می‌کنند، خدایا توفیق جدیت به آن‌ها مرحمت بفرما. پروردگارا به آبروی فاطمه‌ی‌زهرا علیهاالسلام می‌دهیم، به آبروی فاطمه‌ی‌زهرا علیها‌السلام قَسَمَت می‌دهیم ما را در این امتحان فاطمی موفق، مؤید بفرما. پروردگارا به آبروی آقایمان حجةابن‌الحسن ارواحنافداه، به آبروی مولایمان حجةابن‌الحسن ارواحنافداه ما را انسان کامل معرفی بفرما. خدایا نام ما را در کتاب علی به آبروی علی‌ابن‌ابیطالب علیه‌السلام در زمره‌ی یاران حجةابن‌الحسن ارواحنافداه قرار بده. امراض روحی‌مان را شفا مرحمت بفرما. امراض بدنی دوستانمان را شفا مرحمت بفرما. مریضهای منظور، مریضهای روحی منظور، مریضهای بدنی منظور الساعه لباس عافیت بپوشان. مریض منظور الساعه لباس عافیت بپوشان. امواتمان غریق رحمت بفرما. عاقبتمان ختم به خیر بفرما. و عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان.

 

فایل صوتی جلسه