۱۹ رمضان ۱۴۱۱ قمری – ۱۶ فروردین ۱۳۷۰ شمسی – اکرام بنی آدم از جانب خدا

 بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌

 الحمد لله‌ رب‌ العالمين‌ و الصلاة‌ و السلام‌ علي‌ اشرف‌ الانبياء و المرسلين‌. سيدنا و نبينا ابو القاسم‌ محمد. (اللهم‌ صل‌ علي‌ محمد و آل‌ محمد و عجل‌ فرجهم‌) و علي‌ آله‌ الطيبين‌ الطاهرين‌ لا سیما علي‌ سيدنا و مولانا حجت‌ ابن‌ الحسن‌ روحي‌ و ارواحنا العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفدا. و اللعنة‌ الدائمة علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الآن‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

 اعوذبالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. و قلنا يا آدم‌ السكن‌ انت‌ و زوجك‌ الجنه‌. و كلا منها حيث‌ شئتم‌ ابدا و لا تقربا هذه‌ الشجره‌ فتكونا من‌ الظالمين‌. و عدل‌ الهم‌ الشيطان‌ عنها و اخرجهما مما من‌ كان‌ و قل‌ نحبتوا بعضكم‌ لبعض‌ عدو و لكم‌ في‌ الارض‌ مستقرو مطاع‌ الهي‌.

 مطالب‌ گذشتة‌ ما به‌ اين‌ آية‌ شريفه‌ رسيد كه‌ خداي‌ تعالي‌ انسان‌ را براي‌ بهشت‌ خلق‌ كرده‌. انسان‌ خودش‌، خودش‌ را جهنمي‌ مي‌كند. همانطوري‌ كه‌ حضرت‌ آدم‌ را خدا در بهشت‌ ساكن‌ كرد. حتي‌ از ابتدايي‌ كه‌ انسان‌ پا روي‌ اين‌ كرة‌ زمين‌ مي‌گذارد براي‌ خوشبختي‌، براي‌ سعادت‌، براي‌ راحتي‌ بدون‌ كوچكترين‌ كسالتي‌، مرضي‌، براي‌ رفاه‌ و آسايش‌ كامل‌ منظور خدا حيات‌ طيبه‌ است‌. تا وقتي‌ كه‌ انسان‌ به‌ دست‌ بشر نيفتاده‌ از مادر متولد مي‌شود تا وقتي‌ كه‌ پدر و مادر دخالتي‌ در كارش‌ نمي‌كنند. فرزند نه‌ ماه‌ در رحم‌ با كمال‌ راحتي‌، مادر نمي‌دونست‌ كه‌ اين‌ از كجا مي‌خورد اين‌ چگونه‌ رشد مي‌كند، تا وقتي‌ متولد مي‌شه‌. از لحظة‌ تولدش‌ وقتي‌ كه‌ به‌ دست‌ پدر و مادر و سليقه‌هاي‌ مختلف‌ و دكتر و امثال‌ اينها مي‌افتد مرضها و كسالتها و ناراحتيها شروع‌ مي‌شود. بچه‌ در سنين‌ اوئل‌ عمر، بلكه‌ بهتر از يك‌ انسان‌ با مقاومت‌ كامل‌ زندگي‌ مي‌كند، رشد مي‌كند از آن‌ شيري‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ براش‌ قرار داده‌ كه‌ بهترين‌ شيرهاست‌، بهترين‌ غذاهاست‌ براي‌ نوزاد از اون‌ شير استفاده‌ مي‌كند اون‌ شير هم‌ در حال‌ سرماخوردگي‌، براي‌ غذاي‌ بچه‌ خوبه‌ هم‌ در حال‌ راحتي‌، هم‌ در تمام‌ ادوار زندگي‌ بهترين‌ غذا براي‌ نوزاد و طفل‌ شير مادر است‌. خداي‌ تعالي‌ او را براي‌ او قرار داده‌. تا مي‌ياد وارد اوضاع‌ و احوال‌ دنيا مي‌شود. انسان‌ وقتي‌ وارد طبيعت‌ شد، اين‌ طبيعتي‌ كه‌ ما ساختيم‌. شما فكر نكنيد طبيعت‌ را خدا ساخته‌. اصلش‌ را خدا ساخته‌ ولي‌ هواي‌ آلوده‌ را ما ساختيم‌. هواي‌ آلوده‌اي‌ كه‌ مثلا شهرهاي‌ بزرگ‌ تهران‌، مشهد داره‌ اين‌ دسترنج‌ ماست‌. ميكروبهاي‌ كه‌ در فضا هست‌. طرز تربيت‌ و رشد انسان‌.

 طرز لباس‌ پوشيدن‌، طرز تغذيه‌ كردن‌ همة‌ اينها اگر با يك‌ دقت‌ كامل‌ بهش‌ نگاه‌ كنيم‌ مي‌بينيم‌ تمامش‌ براي‌ بدبختي‌ انسان‌ اقدام‌ مي‌كند. انسان‌ را در فشار قرار مي‌دهد. يكي‌ از دوستان‌ جوان‌ ما يك‌ وقتي‌ بچه‌ را بعد از تولد در اطاق‌ گذاشته‌ بود خفه‌ شده‌ بود اين‌ بچه‌. گفتيم‌ چكار كردي‌؟ گفت‌ من‌ حساب‌ كردم‌ سي‌ و هفت‌ درجه‌ حرارت‌ بدن‌ مادرش‌ بوده‌ كه‌ در شكم‌ مادر بوده‌. ما درجه‌ گذاشتيم‌ توي‌ اطاق‌ براي‌ اين‌ كه‌ حرارت‌ را حفظ‌ كنيم‌ اين‌ به‌ اصطلاح‌ سرما نخوره‌ سي‌ و هفت‌ درجه‌ اطاق‌ را گرمش‌ كرديم‌. اينها عقلهاي‌ ماست‌. سي‌ و هفت‌ درجه‌ اطاق‌ گرم‌ شد خود ما گرمامون‌ شد آمديم‌ بيرون‌. بعد از يك‌ ساعت‌ كه‌ رفتيم‌ ديديم‌ بچه‌ خفه‌ شده‌. ماها اينطوري‌ افكارمون‌ اينه‌. لباسهايي‌ كه‌ مي‌پوشيم‌. خودمون‌ را بچه‌ هامون‌ را هي‌ لباس‌ مي‌پوشونيم‌ كه‌ مبادا سرما بخورند و حال‌ اين‌ كه‌ حيوانات‌ اينطور نيستند. حيوانات‌ اينها لباس‌ اصلا نمي‌پوشند. با همة‌ سرما و گرما مي‌تونند خودشون‌ را تطبيق‌ بدن‌. ما هم‌ همين‌ طوريم‌. منتهي‌ ما يك‌ خرده‌ سردمون‌ شد تحمل‌ نكرديم‌ لباس‌ را اضافه‌ كرديم‌. اين‌ لباس‌ عادت‌ شد براي‌ ما. باز يك‌ خرده‌ سرما آمد يك‌ خرده‌ لباس‌ را اضافه‌ كرديم‌ حالا اگر كتمون‌ را دربياريم‌ يا بنده‌ عبام‌ را بردارم‌ توي‌ هواي‌ خنك‌ وارد بشم‌ سرما مي‌خورم‌. مايه‌هاي‌ بدبختي‌ و ناراحتي‌ و امراض‌ مختلف‌ را خودمون‌ براي‌ خودمون‌ به‌ وجود مي‌آريم‌. طرز تغذية‌ ما، غذا خوردنها. خداي‌ تعالي‌ به‌ ما يك‌ برنامه‌اي‌ دادن‌ براي‌ غذا خوردن‌. اولا انسان‌ بايد غذاش‌ را بشناسه‌ كه‌ آيا از حيوانات‌ گياه‌ خواره‌ يا گوشت‌ خوار. تا به‌ حال‌ اين‌ فكر را كرديم‌ كه‌ آيا ما جزو حيوانات‌ گياهخواريم‌. آخه‌ حيوانات‌ دو دسته‌ هستند. يك‌ دسته‌ گياه‌ خوار يك‌ دسته‌ گوشت‌ خوار.

 گوشتخوارها هيچ‌ وقت‌ گياه‌ نمي‌خورند گياه‌ خورها هم‌ هيچ‌ وقت‌ گوشت‌ نمي‌خورند. شما هر چه‌ بكنيد. يك‌ مشت‌ گندم‌ بريزيد پيش‌ يك‌ گربه‌ هر چي‌ هم‌ اين‌ حيوان‌ گرسنه‌ باشه‌ گندم‌ را نمي‌خوره‌ و به‌ عكس‌ اگر كه‌ يك‌ ران‌ گوشت‌ بسيار خوب‌ را بگذاريد جلوي‌ گوسفند بگيد، هر چي‌ هم‌ او گرسنه‌ باشه‌ او اين‌ گوشت‌ را نمي‌خوره‌. حالا ما چرا برنامه‌ امون‌ را تعيين‌ نكرديم‌ كه‌ آيا جزء حيوانات‌ گوشتخواريم‌ يا علف‌ خوار. هم‌ علف‌ مي‌خوريم‌ هم‌ حبوبات‌ و گياه‌ مي‌خوريم‌ هم‌ گوشت‌ مي‌خوريم‌. هر چي‌ از اين‌ گلومون‌ پايين‌ رفت‌ مي‌خوريم‌. ماهي‌ مي‌خوريم‌، مرغ‌ مي‌خوريم‌، گوشت‌ گوسفند مي‌خوريم‌، گوشت‌ شتر مي‌خوريم‌، يك‌ عده‌اي‌ كه‌ گوشت‌ خوك‌ هم‌ مي‌خورند. هر حيواني‌ را كه‌ پيدا كنند مي‌خورند و گياه‌ هم‌ كه‌ برنج‌ و نان‌ اينها جزء گياهانه‌ ديگه‌. سبزيجات‌ مختلف‌، ميوه‌ جات‌ مختلف‌ هم‌ مي‌خوريم‌. خوب‌ ما هنوز معلوم‌ نكرديم‌ كه‌ آيا جز حيوانات‌ گياه‌ خواريم‌، اگر گياه‌ خوار باشيم‌ كه‌ هستيم‌ گوشت‌ خوردن‌ ماية‌ كوتاهي‌ عمرمون‌ مي‌شه‌. ماية‌ اين‌ همه‌ كسالتها مي‌شه‌. اين‌ حيواناتي‌ كه‌ طبيعي‌ زندگي‌ مي‌كنند اينها نه‌ بيمارستان‌ دارند، نه‌ اين‌ همه‌ مطب‌ سر كوچه‌ها و محل‌ زندگي‌ اونها هست‌ و نه‌ هم‌ اين‌ قدر مريض‌ مي‌شن‌. در جايي‌ كه‌ يك‌ گاو، اين‌ كه‌ مي‌گم‌ بلا نسبت‌ براي‌ اين‌ كه‌ بلا نسبت‌ غلطه‌. انسان‌ وقتي‌ در مقابل‌ نيست‌، آخه‌ گاو با انسان‌ نسبتي‌ نداره‌. بعضيها مي‌گن‌ بلا نسبت‌ جنابعالي‌، خوب‌ نسبتي‌ بايد داشته‌ باشه‌ تا بگن‌ بلا نسبت‌. من‌ اگر بلا نسبت‌ نمي‌گم‌ آقايون‌ اعتراض‌ نكنند.

 گاوي‌ در يك‌ طويله‌ زندگي‌ مي‌كنه‌. همان‌ زندگي‌ را شما، من‌ يك‌ شبانه‌ روز بخواييم‌ بكنيم‌ مريض‌ مي‌شيم‌، قطعا مريض‌ مي‌شيم‌. چه‌ در تابسان‌ باشه‌ چه‌ در زمستان‌. چرا؟ به‌ جهت‌ اين‌ كه‌ ما زندگيمون‌ عوض‌ شده‌. و اين‌ را من‌ به‌ طور كلي‌ از نظر علمي‌ براي‌ شما بگم‌. كه‌ انسان‌ در ارتباط‌ با زندگي‌ جسمانيش‌ و بدنيش‌ هر چه‌ به‌ حيوانات‌ نزديكتر بشود بهتره‌ و در زندگي‌ روحيش‌ هر چه‌ به‌ ائمة‌ اطهار نزديكتر بشه‌ بهتره‌. نمي‌دونم‌ اين‌ را خوب‌ فهميديد چي‌ گفتم‌ يا نه‌! يعني‌ هر چي‌ شما كمتر لباس‌ بپوشيد و عادت‌ بديد خودتون‌ را به‌ كمتر لباس‌ پوشيدن‌ بهتره‌. هر چه‌ بتوانيد مثل‌ حيوانات‌ غذاهاي‌ طبيعي‌ بخوريد. گوشت‌ را گذاشتيد در ميان‌ قابلمه‌ و مدتي‌ اين‌ را پختيد و حالا مي‌خواييد بخوريد. اين‌ گوشت‌، اگر شما جزء گوشتخوارها باشيد اون‌ فايده‌اي‌ كه‌ يك‌ گرگ‌ وقتي‌ گوشت‌ مي‌خوره‌ براش‌ داره‌ براي‌ شما نداره‌. هر چه‌ انسان‌ بتواند زندگيش‌ را طبيعي‌تر بكند. من‌ چند روز قبل‌ مسافرت‌ بودم‌ يك‌ هفتة‌ قبل‌ يك‌ جا سرد بود. ديدم‌ خيلي‌ سرمامه‌. احساس‌ كردم‌ قبلا اينجور نبودم‌ حالا چرا اينطوري‌ شدم‌ بعد متوجه‌ شدم‌ كه‌ ما از وقتي‌ اين‌ گاز آمده‌ هميشه‌ اطاق‌  را گرم‌ نگه‌ داشتيم‌ اين‌ زمستاني‌ جامون‌ گرم‌ بوده‌. حالا وقتي‌ آمديم‌ در يك‌ جاي‌ معمولي‌ سرما مي‌خوريم‌. پنج‌، شش‌ روز شما سيگار بكشيد. عادت‌ كنيد به‌ سيگار كشيدن‌. شما ديگه‌ نمي‌تونيد سيگار را ترك‌ كنيد. مواد مخدرة‌ ديگر و برادرهاي‌ سيگار از قبيل‌ ترياك‌ و هروئين‌ و مرفين‌ و امثال‌ اينها نگيد چرا اينها را هم‌ رديف‌ كرديد. اينها هم‌ رديف‌ همند برو و برگرد هم‌ نداره‌. خلاصه‌ همش‌ اعتياده‌. چه‌ فرقي‌ مي‌كنه‌ يكي‌ اعتيادش‌ بيشتره‌، يكي‌ كمتر. اينها هم‌ همين‌ طوره‌، منتهي‌ اونها قويتره‌، اينها ضعيفتر. هيچ‌ وقت‌ ببينيد يك‌ حيواني‌ مگر اون‌ با انسان‌ زندگي‌ كرده‌ باشه‌ كه‌ سيگار بكشه‌. يا مثلا فرض‌ كنيد ترياك‌ بكشه‌. من‌ يك‌ وقتي‌ اون‌ زمانهايي‌ كه‌ ترياك‌ تقريبا آزاد بود يك‌ ترياكي‌ را ديده‌ بودم‌ اين‌ يك‌ گنجشكي‌ را ترياكي‌ كرده‌ بود. اين‌ گنجشك‌ توي‌ فضا مي‌پريد تا ايشان‌ منقل‌ را مي‌گذاشت‌، معلوم‌ شد يك‌ چند روزي‌ اين‌ را گرفته‌ اين‌ را فوت‌ كرده‌ توي‌ حلق‌ و بينيش‌ و نگهش‌ داشته‌ اين‌ را معتادش‌ كرده‌. من‌ اين‌ رو ديدم‌ كه‌ عرض‌ مي‌كنم‌. تا منقل‌ را مي‌گذاشت‌ جلوش‌ فورا اون‌ گنجشك‌ از آسمان‌، گنجشكي‌ كه‌ اصلا از تركيب‌ انسان‌ فرار مي‌كنه‌ مي‌آمد روي‌ دست‌ اين‌ مي‌نشست‌ منتظر فوت‌ او بود. حيوانات‌ هم‌ گاهي‌ در اثر نشست‌ و برخاست‌ با ما بدبخت‌ مي‌شن‌. والا اين‌ پرنده‌، گنجشكي‌ كه‌ پرواز ميكنه‌، تمام‌ فضا مال‌ اونه‌ حالا اين‌ آماده‌، اولا آمادگي‌ تقريبا داشت‌ سر پشت‌ بام‌ اون‌ حول‌ و حوشها غالبا راه‌ مي‌رفت‌ و يك‌ مقدار هم‌ از گنجشكهاي‌ ديگه‌ مكدرتر بود. و تا اينشان‌ منقل‌ را مي‌گذاشت‌ او مي‌آمد.

 باور كنيد خدا مي‌دانيد اين‌ زندگي‌هاي‌ ماها، روشها، رسمها، نمي‌دونم‌ فرهنگها اينها سبب‌، مجموعا سبب‌ بدبختي‌ انسان‌ مي‌شه‌. خداي‌ تعالي‌ انسان‌ را بدبخت‌ خلق‌ نكرده‌. ايني‌ كه‌ مي‌گيم‌ بگيد لا اله‌ الا انت‌ سبحانك‌ اني‌ كنت‌ من‌ الظالمين‌. خدايا تو پاكي‌ من‌ هستم‌ كه‌ به‌ خودم‌ ظلم‌ مي‌كنم‌ در همه‌ چيز هست‌. اعتيادها، من‌ خودم‌ يك‌ وقتي‌ شايد الان‌ هم‌ با هر روحاني‌ كه‌ برخورد بكنيد همين‌ طور هست‌. اين‌ عمامه‌ را ما وقتي‌ مي‌خواييم‌ بپيچيم‌ بايد سرش‌ را بديم‌ يك‌ نفر اون‌ طرف‌ نگه‌ بداره‌ من‌ هم‌ اين‌ طرف‌ نگه‌ دارم‌ اون‌ از اون‌ ور تا كنه‌ من‌ از اين‌ ور. اگر او بلد نباشه‌ تا كردن‌ را بايد باز من‌ اين‌ را بدم‌ به‌ او تا كرده‌اش‌ را اين‌ را هم‌ من‌ باز خودم‌ تا كنم‌. بعد هم‌ روي‌ آيينه‌اي‌ لازم‌ داره‌ كه‌ ما عمامه‌ امون‌ را به‌ اين‌ شكل‌ دربياريم‌. استاد ما اين‌ كه‌ من‌ اينها را عرض‌ مي‌كنم‌ نمي‌خوام‌ وقتتون‌ را بگذرونم‌. خدا مي‌دونه‌ يك‌ كلمه‌اش‌ اينها درسه‌. استادم‌ به‌ من‌ در سنين‌ هفتده‌ سالگي‌ و هجده‌ سالگي‌ به‌ من‌ گفت‌ كه‌ به‌ هيچ‌ چيز معتاد نشو. حتي‌ كاري‌ بكن‌ كه‌ به‌ چيزي‌ نيازمند نشي‌. اگر وسط‌ بيابان‌ يك‌ همچين‌ طلبه‌اي‌ كه‌ بايد عمامه‌اش‌ را ديگري‌ سرش‌ را بگيري‌، عمامه‌اش‌ خراب‌ بشه‌. نمي‌دونه‌ چكارش‌ بكنه‌. من‌ ديده‌ بودم‌ سر عمامه‌ را بسته‌ بود به‌ درخت‌. به‌ جاي‌ اون‌ طرف‌ كه‌ مي‌گيره‌ اونجا سرش‌ را بسته‌ بود به‌ درخت‌ سرش‌ را تا مي‌كرد، باز مي‌رفت‌ اون‌ را مي‌بست‌ اون‌ طرف‌ خوب‌ آيينه‌ گيرش‌ نمي‌آمد. به‌ هيچ‌ چيز معتاد نشيد. آزادي‌ انسان‌ در اينه‌. باور كنيد خدا مي‌دونه‌ حتي‌ اگر انسان‌ بعضيها ديديد، من‌ يك‌ نفر را ديدم‌ كه‌ خيلي‌ ناراحت‌ بود گفت‌ حاجاقا تسبيح‌ داريد، گفتم‌ بله‌. تسبيح‌ را دادم‌ يك‌ خرده‌ همچين‌، همچين‌ كرد و گفت‌ خيلي‌ ممنون‌. گفتم‌، چي‌ شد. گفت‌ من‌ عادت‌ كردم‌ كه‌ وقتي‌ يك‌ مدتي‌ تسبيح‌ دستم‌ باشه‌ اين‌ جوري‌ ،اين‌ جوري‌ بكنم‌. البته‌ اين‌ ثواب‌ هم‌ داره‌، اما معتاد شدنش‌ اسباب‌ درد سره‌. من‌ خودم‌ در همان‌ زمان‌ يعني‌ در محضر استادم‌ كه‌ بودم‌، استاد اخلاقم‌ ايشان‌ به‌ من‌ دستور فرموده‌ بودند كه‌ شبها وقتي‌ كه‌ مي‌خواي‌ بخوابي‌ وضو بگير و بخواب‌. من‌ وضو مي‌گرفتم‌. يك‌ شب‌ آب‌ پيدا نشد وضو نگرفتيم‌. ديدم‌ خوابم‌ نمي‌بره‌. عادت‌ شده‌ برام‌ وضو گرفتن‌ به‌ استادم‌ گفتم‌، گفت‌ ديگه‌ حق‌ نداري‌ وضو بگيري‌. چون‌ وضو براي‌ خدا بايد گرفت‌ نه‌ براي‌ اين‌ كه‌ تو معتادي‌، اگر وضو نگيري‌ خوابت‌ نمي‌بره‌. گفتم‌ چه‌ كنم‌؟ گفت‌ تيمم‌ كن‌. البته‌ حاضر نمي‌شد كه‌ من‌ بدون‌ طهارت‌ بخوابم‌. تيمم‌ كن‌، يك‌ مدتي‌ تيمم‌ كرديم‌ وضعمون‌ عوض‌ شد كم‌ كم‌ شب‌ اول‌ خوابم‌ نبرد، شب‌ دوم‌ خوابم‌ برد، كم‌ كم‌ خوابم‌ برد، گفت‌ حالا مي‌توني‌ وضو بگيري‌. ببينيد تا اين‌ حد. اگر شما روي‌ اعتياد، معتاد شديد كه‌ نماز شب‌ بخوانيد و اگر نماز شب‌ نخوانديد فرداش‌ ناراحتيد براي‌ اين‌ كه‌ فردا ناراحت‌ نباشيد نماز شب‌ خوانديد كار بسيار خوبي‌ است‌ نماز شب‌ خوندن‌ و شايد هم‌ اين‌ حرفها را من‌ نبايد اينجا بزنم‌ مي‌گيد كه‌ كار خوبي‌ را انسان‌ عادت‌ كرده‌ چرا ترك‌ كنه‌ ولي‌ خودمونيم‌. نصف‌ شب‌ پا مي‌شه‌ مي‌گه‌ اگر من‌ نماز شب‌ نخونم‌ فردا كسلم‌، پس‌ براي‌ اين‌ كه‌ نشاطي‌ داشته‌ باشم‌ نماز شب‌ مي‌خونم‌ اين‌ براي‌ خدا نخوانده‌.

 اگر فردا كسل‌ هستي‌ نماز شب‌ براي‌ خدا خواندي‌ ارزش‌ داره‌. دقت‌ فرموديد معناي‌ اخلاص‌ اينه‌. تا اين‌ حد حساب‌ داره‌. رسومات‌ اينها تو اعتيادهامونه‌. رسومات‌، فلان‌ چيز رسمه‌، فلان‌ چيز بده‌ اين‌ را بدانيد انسان‌ بايد خودش‌ را تربيت‌ كنه‌ كه‌ هر چه‌ را خدا گفته‌ بده‌، بد بدانه‌ و هر چه‌ را كه‌ خدا گفته‌ خوبه‌، خوب‌ بدانه‌. معني‌ صراط‌ مستقيم‌ همينه‌. شما فكر مي‌كنيد كه‌ اگر يك‌ چيزهايي‌ را حرام‌ بدانيد. ما الان‌ خيلي‌ چيزها را حرام‌ مي‌دانيم‌ و حال‌ اينكه‌ حرام‌ نيست‌. خيلي‌ از چيزها را ما واجب‌ مي‌دانيم‌. واجب‌ نيست‌. خيلي‌ از چيزها را مستحب‌ مي‌داني‌، مستحب‌ نيست‌. ما در زندگي‌ بعضي‌ چيزها حرامه‌، ما حرامش‌ مي‌دونيم‌ اما نه‌ اونقدري‌ كه‌ حرامه‌. خيلي‌ از چيزها را اون‌ قدري‌ كه‌ حرام‌ نيست‌، خيلي‌ بيشتر حرام‌ مي‌دانيم‌. اينها همش‌ انحراف‌ از صراط‌ مستقيمه‌. اين‌ كه‌ شما هر روز مي‌گيد اهدنا الصراط‌ المستقيم‌ يعني‌ خدايا همين‌ها را درستش‌ كن‌. خوب‌ شما مي‌گيد چيه‌؟ مي‌خواييد من‌ چند مثال‌ همين‌ جا تو همين‌ مجلس‌ بزنم‌. همين‌ آدمهاي‌ خوب‌، خيلي‌ خوبمون‌ را مي‌بينم‌ كه‌ منحرفند. فرقي‌ نمي‌كنه‌ انحراف‌ وقتي‌ پيدا شد چه‌ نيم‌ ميليمتر باشه‌ چه‌ يك‌ فرسخ‌ باشه‌، يك‌ كيلومتر باشه‌، ده‌ كيلومتر باشه‌. شما ببينيد من‌ مكرر اين‌ مثال‌ را زدم‌ پشت‌ فرمان‌ نشستيد توي‌ جادة‌ مستقيم‌ داريد مي‌ريد شما نيم‌ ميليمتر فرمان‌ را بپيچونيد به‌ طرف‌ راست‌. چطور مي‌شه‌؟ نيم‌ ميليمتر. درسته‌ الان‌ نمي‌افتيد توي‌ دره‌ ولي‌ در سر يك‌ كيلومتري‌، شايد سر ده‌ متري‌ بيافتيد توي‌ دره‌. انسان‌ در زندگي‌ بايد هيچ‌ انحراف‌ نداشته‌ باشه‌. هيچ‌. هيچ‌ انحرافي‌ و ماها زياد انحراف‌ داريم‌. خداي‌ مي‌دونه‌ زياد انحراف‌ داريم‌. غيبت‌ كردن‌ بدتره‌ يا زنا كردن‌. بگيد. غيبت‌ كردن‌. جدا” من‌ الان‌ اگر غيبت‌ بكنم‌ شما اون‌ قدر من‌ را بد مي‌دونيد كه‌ اگر خداي‌ نكرده‌ زنا بكنم‌. نه‌ اين‌ معناي‌ انحرافه‌.

 خودتون‌، غيبت‌ مسلم‌. مي‌گيد غيبتش‌ كردم‌، استغفار هم‌ مي‌كنيد اما با سردي‌ از كنارش‌ رد مي‌شيد. شما غيبت‌ كردن‌ را بدتر مي‌دونيد عملا يا زنا كردن‌ را؟ يك‌ نفر فشار بالاش‌ بياد كنار خيابان‌ بايسته‌، مخصوصا اگر در لباس‌ ما هم‌ باشه‌ ايستاده‌ بول‌ كنه‌. كسي‌ هم‌ نبيندش‌ها. خدا رحمت‌ كنه‌ اين‌ مثال‌ را براي‌ من‌ مرحوم‌ آيت‌ الله‌ ميلاني‌ زد. گفت‌ كه‌ اگر كه‌ در كنار خيابان‌ يك‌ نفر ايستاده‌ بول‌ كنه‌ ما اين‌ را خيلي‌ آدم‌ بدش‌ مي‌دونيم‌. فلاني‌ اصلا نمي‌شه‌ پشت‌ سرش‌ نماز خوند اصلا آدم‌ نيست‌ من‌ ديدم‌ كنار خيابان‌ جلوي‌ جمع‌ داشت‌ ايستاده‌ بول‌ مي‌كرد. ما با دو، سه‌ نفر رفته‌ بوديم‌ مسافرت‌، من‌ ديدم‌ يكي‌ از اين‌ رفقاي‌ ما با اون‌ يكي‌ خيلي‌ بد شده‌. آدم‌ بديه‌،گفتم‌ شما با هم‌ رفيق‌ بوديد چي‌ شد؟ گفت‌ من‌ رفتم‌ در توالت‌ را باز كردم‌ ديدم‌ اين‌ ايستاده‌ بول‌ مي‌كنه‌. گفتم‌ بندة‌ خدا تو اين‌ همه‌ اون‌ را به‌ فحش‌ مي‌گيري‌، جسارت‌ بهش‌ مي‌كني‌، پشت‌ سرش‌ اون‌ هم‌ اين‌ گناه‌ تو بيشتر، او يك‌ كار مكروه‌ كرده‌ تو بيخود رفتي‌ در مستراح‌ را باز كردي‌. يك‌ كار مكروه‌، با هم‌ ما تحقيق‌ كرديم‌، اين‌ بندة‌ خدا وضعي‌ داره‌ كه‌ نمي‌تونه‌ بنشينه‌، كسالتي‌ داره‌ نمي‌تونه‌ بنشينه‌. ماها اينجوريم‌. اينها انحرافه‌. يعني‌، اينها را كه‌ عرض‌ مي‌كنم‌ بخاطر اين‌ كه‌ ماها انحرافاتمون‌ را ببينيم‌ نگيم‌ ما آدمهاي‌ خوبي‌ هستيم‌ چرا اين‌ قدر دعا كرديم‌، دعاهامون‌ مستجاب‌ نمي‌شه‌. الهم‌ اغفر لي‌ الذنوب‌ التي‌ تحبث‌ الدعا. ما بعضي‌ از گناهان‌ را بهش‌ عادت‌ كرديم‌، اصلا خوبش‌ مي‌دونيم‌. كار خوب‌ مي‌دونيم‌. بعضي‌ از چيزهايي‌ را كه‌ خدا به‌ غضب‌ مي‌آره‌ ما بسيار كار عادي‌ مي‌دونيم‌. عرض‌ كردم‌ بعضي‌ چيزها را اصلا ما واجب‌ مي‌دونيم‌. باور مي‌كنيد من‌ در يك‌ مجلسي‌ نشسته‌ بودم‌ مجلس‌ خانوادگي‌ بود، توشون‌ غريبه‌اش‌ من‌ بودم‌ زن‌ و مرد آمدند نشستند. زنها صورتها باز تا حدي‌ بعضي‌ قسمتهاي‌ بدنشون‌ هم‌ باز، جوانهايي‌ هم‌ كه‌ عادل‌ نبودند پشت‌ سرشون‌ نمي‌شد نماز بخواني‌ اينها هم‌ نشسته‌ بودند. خانم‌ از اون‌ اطاق‌ كه‌ داشت‌ مي‌آمد كه‌ بنشينه‌ سر سفره‌ همانجا داشت‌ با چشم‌، بيشعورترين‌ افراد مي‌فهميد كه‌ با چه‌ چشمي‌ داره‌ به‌ اون‌ زنه‌ نگاه‌ مي‌كنه‌. ما گفتيم‌ اين‌ مجلس‌ اينجوري‌ نبايد باشه‌. همة‌ اهل‌ اون‌ مجلس‌ از ما بدشون‌ آمد. كه‌ چرا ما گفتيم‌ كه‌ زن‌ و مرد مخلوط‌ نباشند. زنها اون‌ غذا بخورند مردها اين‌ اطاق‌. و اين‌ جهت‌ را من‌ ديدم‌ كه‌ عرض‌ مي‌كنم‌. حالا تو رستورانها و اينها زن‌ و مردها مي‌نشينند مسئله‌اي‌ نيست‌ اگر خودشون‌ را حفظ‌ كنند مسئله‌اي‌ نيست‌. اما من‌ اين‌ را ديدم‌ نهي‌ هم‌ كردم‌ همه‌ اون‌ افراد هم‌ از ما بدشون‌ آمده‌ و مثل‌، باور كنيد اگر من‌ در همانجا بزرگترين‌ گناه‌ را مي‌كردم‌ اينقدر اينها از من‌ بدشون‌ نمي‌آمد. نمونة‌ ديگر يك‌ مجلسي‌ عروسي‌ بود اين‌ ديگه‌ حالا رسمه‌ ديگه‌. داماد را بردند توي‌ اطاقي‌ كه‌ عروس‌ بود. زنها همه‌ دارن‌ نگاه‌ مي‌كنند. شما را به‌ خدا به‌ داماد به‌ اصطلاح‌ اون‌ طور مرتب‌ شده‌ زنها براي‌ خدا بهش‌ نگاه‌ مي‌كنند بدون‌ قصد ربيه‌ و بدون‌ هيچي‌. به‌ خدا قسم‌ همانطوري‌ كه‌ زنها به‌ او نگاه‌ مي‌كنند همانطوري‌ است‌ كه‌ اگر شما را راه‌ بدن‌، مردها را راه‌ بدن‌ به‌ عروس‌ نگاه‌ مي‌كنيد. همانطوري‌ لااقل‌ نگاه‌ مي‌كنند. ما گفتيم‌ زنهاي‌ نامحرم‌ نيان‌ در اطاقي‌ كه‌ داماد نشسته‌. ما را براي‌ مهمانيش‌، چون‌ مجلس‌ عقد بود براي‌ مهمانيش‌ ديگه‌ دعوت‌ نكرد. فلاني‌ اهل‌ توي‌ خط‌ نيست‌. راست‌ مي‌گن‌ ما تو خط‌ اونها نيستيم‌. (قطع‌ نوار).

 حقيقت‌ نداره‌ يك‌ باراني‌ يك‌ سالي‌ مي‌گن‌ مي‌خواست‌ بياد. و بنا بود اين‌ باران‌ بياد و يكي‌ حالا از چه‌ راهي‌ فهميده‌ بود كه‌ هر كس‌ از آب‌ اين‌ باران‌ بخوره‌ ديوانه‌ مي‌شه‌. شاه‌ و وزير گفتند چكار كنيم‌؟ گفتند ما دو نفر كه‌ بيشتر نيستيم‌ آب‌ يك‌ سال‌ را براي‌ خودمون‌ تعبيه‌ مي‌كنيم‌. يك‌ آب‌ انبار درست‌ كردن‌ به‌ قول‌ مشهديها حوض‌ انبار، حوض‌ انبار غلطه‌ آب‌ انبار درسته‌. سابقها مي‌گفتند حوض‌ انبار، حوض‌ را انبار نمي‌كنند آب‌ را انبار مي‌كنند. يك‌ آب‌ انبار مفصلي‌ درست‌ كردند براي‌ خودشون‌ دو نفر از آب‌ امسال‌ قبل‌ از اين‌ آب‌ باران‌ نگه‌ داشتند. خوب‌ مردم‌ از آب‌ باران‌ خوردند و همه‌ ديوانه‌ شدند اين‌ دو نفر ديوانه‌ نشدند. اين‌ ديوانه‌ها ريختند به‌ دربار گفتند اين‌ شاه‌ و وزير ديوانه‌ شدند. واقعا اينجوره‌. شاه‌ به‌ وزيرش‌ گفت‌ چكار كنيم‌؟ وزير گفت‌ اگر مي‌خواي‌ شاه‌ اين‌ مردم‌ باشي‌، تو هم‌ بايد از اين‌ آب‌ بخوري‌. راسته‌. اولياء خدا توي‌ مردم‌، نه‌ اولياء خدا يك‌ كسي‌ بخواد صد در صد به‌ دستورات‌ اسلام‌ در صراط‌ مستقيم‌ عمل‌ بكنه‌. در روايت‌ داره‌ آخر الزمان‌، آخر الزمان‌ لا يكون‌ المؤمن‌ مؤمنا. مؤمن‌، مؤمن‌ واقعي‌ نيست‌ حتي‌ يقول‌ انفس‌ الديق‌ انه‌ مجنون‌. هزار راستگو، آدمهاي‌ راستگو مي‌گن‌ اين‌ ديونه‌ است‌. خوب‌ اين‌ چرا اينجوري‌ مي‌كنه‌؟ من‌ نگاه‌ مي‌كنم‌ ببينم‌ اون‌ دوستي‌ كه‌ اين‌ مطلب‌ را به‌ من‌ گفت‌ تو اين‌ مجلس‌ هست‌ يا نيست‌. الان‌ نمي‌بينمشون‌. يكي‌ از دوستان‌ آمد گفت‌ كه‌ برادر من‌ كتابهاي‌ شما را خونده‌ يك‌ خرده‌اي‌ حالش‌ بهم‌ خورده‌. گفتم‌ چكار مي‌كنه‌. گفت‌ شبها پا مي‌شه‌ نماز شب‌ مي‌خونه‌. گفتم‌ كه‌ اين‌ كه‌ علامت‌ ديوانگيش‌ نيست‌. گفت‌ تو مجالسي‌ كه‌ ما زن‌ و مردم‌ مخلوط‌ مي‌نشينيم‌ او نمي‌ياد. البته‌ خودش‌ همانجوري‌ شده‌، بعد از برخورد با ما توي‌ كانون‌ همانطور شد. الان‌ هم‌ نگاه‌ مي‌كردم‌ ببينم‌ اگر هست‌ اقلا سري‌ برامون‌ تكان‌ بده‌. اين‌ روزه‌ هاش‌ را مرتب‌ مي‌گيره‌. گفتم‌ شغلش‌؟ گفت‌ افسرم‌ هست‌. خلاصه‌، هفت‌، هشت‌ تا، غيبت‌ گوش‌ نمي‌ده‌ پاشه‌ مي‌ره‌ بيرون‌. وضعش‌ عجيب‌ شده‌. گفتم‌ اينها كه‌ دليل‌ بر، من‌ هم‌ همينطور از خدا خواستم‌ كه‌ باشم‌. گفت‌ حالا شما اشكالي‌ نداريد ولي‌ او. گفتم‌ مگر من‌ مسلمان‌ نيستم‌ كه‌ او مسلمانه‌! يا او مسلمان‌ نيست‌ كه‌ او. خوب‌ باور كنيد خدا مي‌دونه‌ اگر يك‌ نفر بخواد دقيق‌ به‌ دستورات‌ اسلام‌ امروز عمل‌ بكنه‌ اينها مي‌گن‌ بهش‌ ديوانه‌. بعد البته‌ با اين‌ جوان‌ من‌ صحبت‌ كردم‌ و كم‌ كم‌ يك‌ قدري‌ از كتابهاي‌ ما ايشان‌ هم‌ خوندند و اوشان‌ هم‌ خودش‌ هم‌ گفت‌ كه‌ رفت‌ از جوي‌ آب‌ بياره‌، آب‌ را برد. اينجوري‌ شد الحمد الله‌. ما از اين‌ ديوانه‌ها زياد داريم‌ الحمد الله‌.

 باور كنيد ما در صراط‌ مستقيم‌ مي‌گيم‌ اهدانا الصراط‌ المستقيم‌. صراط‌ الذين‌ انعمت‌ عليهم‌، غير المغضوب‌ عليهم‌، و الضالين‌. خدايا ما را راه‌ كساني‌ كه‌ به‌ اونها نعمت‌ دادي‌، يك‌ رابطة‌ كلي‌ براتون‌ عرض‌ مي‌كنم‌ اگر مي‌خواييد در صراط‌ مستقيم‌ قرار بگيريد. خانه‌ اتون‌ را طوري‌ بسازيد و طوري‌ زندگيتون‌ را ترتيب‌ بديد كه‌ الان‌ از در كه‌ امام‌ زمان‌ تشريف‌ آورد هيچ‌ ايرادي‌ بر زندگي‌ شما نگيره‌. اعمالتون‌ طوري‌ باشد كه‌ اگر امام‌ زمان‌ تشريف‌ آورد هيچ‌ ايرادي‌ به‌ اعمال‌ شما نداشته‌ باشه‌. زن‌ و بچه‌ اتون‌ طوري‌ باشند كه‌ اگر امام‌ زمان‌ تشريف‌ آوردند هيچ‌ ايرادي‌ نگيرند. شغلتون‌ طوري‌ باشد كه‌ اگر امام‌ زمان‌ تشريف‌ آورد هيچ‌ ايرادي‌ نگيره‌. اگر اينطوري‌ شديد يك‌ مدت‌ هم‌ ادامه‌ داديد اون‌ وقت‌ امام‌ زمان‌ مي‌ياد به‌ زيارت‌ شما به‌ ديدن‌ شما به‌ خدا قسم‌ مي‌ياد. اما وقتي‌ كه‌ اين‌ طور نيستيد چه‌ توقعي‌ داريد. چه‌ توقعي‌ داريم‌. يك‌ نفر به‌ من‌ بگه‌ كه‌ من‌ اين‌ قدر اين‌ دعاهايي‌ كه‌ شما نوشتيد خوندم‌ ولي‌ هيچ‌ امام‌ زمان‌ را درخواب‌ نديدم‌. امام‌ زمان‌ هم‌ مي‌دونه‌ كه‌ تو اگر در خواب‌ ببينيش‌ و يادت‌ هم‌ باشه‌ يك‌ چيزهايي‌ از اون‌ مي‌خواي‌ كه‌ در صلاح‌ تو هم‌ نيست‌. و در بيداري‌ هم‌ كه‌ حتما خدمتش‌ نخواهي‌ رسيد. بعضيها خدمت‌ حضرت‌ ولي‌ عصر صلوات‌ الله‌ عليه‌ رسيدند، حوائجي‌ را ياد داشت‌ كرده‌ بودند. در فكرشون‌ سالها بوده‌ كه‌ خدمت‌ حضرت‌ كه‌ رسيدند اين‌ حوائج‌ را بخوان‌. در اصفهان‌ خدمت‌ حضرت‌ رسيده‌ بود مي‌گه‌ هر چه‌ فكر كردم‌ اين‌ حوائجي‌ كه‌ من‌ سالهاست‌ انتظارش‌ را مي‌كشم‌ آقا را ببينم‌ و به‌ حضرت‌ بگم‌ چي‌ بود. يادم‌ نيامد. گفتم‌ آخه‌ بده‌ كه‌ من‌ جلوي‌ حضرت‌ نشسته‌ام‌ هيچي‌ نگم‌. گفتم‌ آقا اين‌ نيي‌ كه‌ توي‌ قليان‌ هست‌. داخل‌ قليان‌ دو تا ني‌ دارد. يك‌ ني‌ بيرونه‌، يكي‌ هم‌ داخل‌. در اصفهان‌ معروفه‌ اگر اين‌ بيافته‌ توي‌ آب‌ آدم‌ پول‌ گيرش‌ مي‌ياد. راسته‌ يا نه‌؟ حضرت‌ يك‌ تبسمي‌ فرمودند و اين‌ طوري‌. سؤالاتي‌ كه‌ داشته‌ قطعا از همين‌ قبيل‌ بوده‌. شما بريد اقا را بگيريد مسجد جمكران‌ اونهايي‌ كه‌ متوسل‌ به‌ امام‌ زمان‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ هستند بريد از يك‌ يك‌ اينها بپرسيد كه‌ چرا آمدي‌ اينجا؟ يكي‌ مي‌گه‌ كه‌ من‌ زن‌ ندارم‌، زن‌ مي‌خوام‌. يكي‌ مي‌گه‌ كه‌ من‌ خونه‌ ندارم‌، خونه‌ مي‌خوام‌ . يكي‌ مي‌گه‌ نمي‌دونم‌ فلان‌ كسالت‌ را دارم‌ رفع‌ بشه‌. يكي‌ مي‌گه‌ پول‌ همين‌ جور رديف‌. يكي‌ از اينها به‌ عشق‌ امام‌ زمان‌ صلوات‌ الله‌ عليه‌ به‌ مسجد نيامده‌. اون‌ شخص‌ به‌ استادش‌ گفت‌ كه‌ من‌ چكار كنم‌ كه‌ امام‌ زمان‌ را در خواب‌ ببينم‌؟ فرمود كه‌ فردا صبح‌ مي‌ري‌ مغازة‌ كله‌ پاچه‌ فروشي‌، يك‌ كله‌ پاچه‌ مي‌خري‌ و توش‌ خيلي‌ هم‌ نمك‌ مي‌ريزي‌. شورش‌ مي‌كني‌. اين‌ را مي‌خوري‌ هر چي‌ هم‌ تشنه‌ ات‌ شد آب‌ نخور. ظهر هم‌ يك‌ غذاي‌ چرب‌ شوري‌ مي‌خوري‌ باز هر چه‌ تشنه‌ ات‌ شد آب‌ نخور. شب‌ هم‌ همين‌ طور بعد ببين‌ چي‌ خواب‌ مي‌بيني‌. اين‌ هم‌ اين‌ كار را كرد. خيال‌ كرد حالا حضرت‌ ولي‌ عصر صلوات‌ الله‌ عليه‌ را در خواب‌ مي‌بينه‌ صبح‌ آمد گفت‌ كه‌ من‌ خواب‌ مي‌ديدم‌ كه‌ رفتم‌ سر چشمه‌ آب‌ مي‌خورم‌. كوزه‌ را سر مي‌كشم‌ آب‌ مي‌خورم‌. پارچ‌ را دارم‌ هي‌ به‌ كله‌ام‌ مي‌كشم‌ آب‌ مي‌خورم‌. رفتم‌ لب‌ شير آب‌ مي‌خورم‌، از اين‌ قبيل‌. استاد گفت‌ كه‌ تو تشنة‌ آب‌ بودي‌ خواب‌ آب‌ ديدي‌. تشنة‌ امام‌ زمان‌ باش‌ تا خواب‌ امام‌ زمان‌ را ببيني‌. محبت‌ حضرت‌ بقية‌ الله‌ بايد در دلهاي‌ ما اون‌ شديد باشد كه‌ چه‌ عرض‌ كنم‌. گفت‌ چو شو گيرم‌ خيالت‌ را در آغوش‌، سحر از بسترم‌ بوي‌ گل‌ آيو.

 به‌ خدا قسم‌ اينطوره‌. يك‌ دوستي‌ داشتيم‌ اين‌ شب‌ و روز مي‌گفت‌ يا صاحب‌ الزمان‌. من‌ وقتي‌ كه‌ نگاهش‌ مي‌كردم‌ در توي‌ بسترش‌ كه‌ خوابيده‌ بود يا صاحب‌ الزمان‌ يا صاحب‌ الزمان‌ خوابش‌ مي‌برد و هر شب‌ هم‌ خواب‌ امام‌ زمان‌ را مي‌ديد. محبت‌ اين‌ نتيجه‌اش‌ است‌. در بيداري‌ هم‌ انسان‌ مي‌تونه‌. در بيداري‌ اينهايي‌ كه‌ خدمت‌ امام‌ زمان‌ رسيده‌اند اكثرشون‌ محبتشون‌ اونها را به‌ محضر امام‌ زمان‌ رسانده‌ و كشانده‌. محبت‌ داشتند. حالا براي‌ مصالحي‌ بعضي‌ افراد بي‌ محبت‌ هم‌ خدمت‌ حضرت‌ رسيده‌اند و توجه‌. هستند اينهايي‌ كه‌ نشناختند و توجه‌ نداشتند. خدا مي‌دونه‌ در يك‌ مجلس‌ خدمت‌ حضرت‌ ولي‌ عصر يك‌ عده‌اي‌ رسيدند، اينهايي‌ كه‌ مي‌گم‌ بهش‌ اعتقاد دارم‌ خودم‌ ممكنه‌ تو مجلس‌ نبودم‌ ولي‌ اين‌ را يقين‌ دارم‌. يك‌ نفر از وجود مقدس‌ حضرت‌ استفاده‌ها هم‌ كرده‌ بود و خوب‌ هم‌ باهاشون‌ حرف‌ زده‌ بود و صحبت‌ هم‌ كرده‌ بود. يك‌ نفر اونجا نشناخته‌ بود بعد قبول‌ كرد و شناخت‌. يك‌ نفر ديگه‌ هر چه‌ مي‌كرد با اين‌ دلايل‌ اين‌ امام‌ زمان‌ بوده‌ مي‌گفت‌ نه‌، حاضر نبود بعد هم‌ حتي‌ قبول‌ كنه‌. اين‌ مربوط‌ به‌ چيه‌؟ مربوط‌ به‌ همان‌ علاقه‌ است‌. اين‌ بابايي‌ كه‌ علاقه‌ به‌ پول‌ و ماديات‌ داره‌ يك‌ ده‌، بيست‌ هزار تومان‌ بهش‌ بدن‌ اين‌ امام‌ زمان‌ را ميخواد چكار كنه‌. كه‌ اگر امام‌ زمان‌ را هم‌ مي‌خواد براي‌ همين‌ مي‌خواد. ماها در صراط‌ مستقيم‌، من‌ از مطلبم‌ منحرف‌ نشم‌ در صراط‌ مستقيم‌ در تمام‌ شؤن‌ زندگي‌ قرار بگيريم‌ يقين‌ بدانيد كه‌ حيات‌ طيبه‌ داريد. زندگي‌ پاك‌ و پاكيزه‌ داريد.

 در تفسير اين‌ آيه‌ عرض‌ مي‌كردم‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ به‌ حضرت‌ آدم‌ فرمود اذكر انت‌ و زوجك‌ الجنه‌. تو و زنت‌ ساكن‌ بهشت‌ بشيد. و كلا منها حيث‌ شئتما. ببينيد يك‌ خلقتي‌ كه‌ در اول‌ مي‌شه‌ اين‌ الگو هم‌ هست‌. اين‌ را آوردن‌ گذاشتنش‌ توي‌ اين‌ خونه‌. در اين‌ جاي‌ پاك‌ و پاكيزه‌ و بهش‌ هم‌ آزادي‌ دادند در كنار اون‌ هم‌ يك‌ نهيي‌ گذاشتند كه‌ اين‌ خودش‌ را نشان‌ بده‌ وامتحان‌ بشه‌. خوب‌ ولا تقرب‌ هذه‌ الشجره‌. اما انسان‌ تكونا من‌ الظالمين‌. انسانه‌ كه‌ براي‌ خودش‌ بدبختي‌ درست‌ مي‌كنه‌. شما هر جايي‌ از زندگيمون‌ را كه‌ نگاه‌ بكنيم‌ مي‌بينيم‌ كه‌ بدبختي‌ براي‌ خودمون‌ درست‌ كرديم‌. در خوراك‌، در لباس‌، در پوشاك‌ در مسكن‌ در هر چيزي‌ براي‌ خودمون‌ بدبختي‌ درست‌ كرديم‌. حتي‌ در ازدواج‌. زن‌ را خداي‌ تعالي‌ فرموده‌، اين‌ كه‌ مي‌گم‌ همين‌ طور كه‌ هست‌ عرض‌ مي‌كنم‌. شما بريد به‌ كتابها و رساله‌ها مراجعه‌ كنيد. اگر با زن‌ يك‌ قران‌ جهاز همراه‌ نكردند واجب‌ نيست‌. هيچ‌ كاري‌ نشد. جهيزيه‌ واجب‌ نيست‌. و چون‌ واجب‌ كرديم‌ ما بر خودمون‌. تا دختر متولد مي‌شه‌ مي‌گه‌ وا مصيبت‌. پدر و مادر هم‌ از همان‌ لحظة‌ اول‌ هر چي‌ كه‌، هنوز بچه‌ دو ساله‌ است‌ها. مي‌بينه‌ يك‌ آيينه‌ و كمد گذاشته‌ اونجا اين‌ باشه‌ جهزيه‌ اين‌. يك‌ يخچال‌ اوجا گذاشته‌ مي‌گه‌ اين‌ جهزيه‌. خودمون‌ را بدبخت‌ كرديم‌. يك‌ قران‌ واجب‌ نيست‌. البته‌ اسحبابي‌ داره‌، پدر داره‌، ثروتمنده‌ استحباب‌ داره‌ ولي‌ واجب‌ نيستش‌. اما اوني‌ كه‌ واجبه‌ باز ولش‌ كرديم‌. مهرية‌ زن‌ واجبه‌. ما تو مجلس‌ يك‌ عقدي‌ را گفتن‌ بخون‌. گفت‌ مهر چقدر خودش‌ گفت‌ كه‌ داما، گفت‌ يك‌ ميليون‌، پدر عروس‌ گفت‌ كه‌ ده‌ ميليون‌. بله‌ حالا ديگه‌ ده‌ ميليون‌ و اين‌ حرفها هست‌. داما هم‌ خيلي‌ ساده‌ قبول‌ كرد. من‌ به‌ داماد گفتم‌ كه‌ اگر الان‌ يك‌ معامله‌اي‌ مي‌خواستي‌ بكني‌ يك‌ چيزي‌ مي‌خواستي‌ بخري‌ مثلا، تو مي‌گفتي‌ يك‌ ميليون‌ اون‌ طرف‌ مي‌گفت‌ كه‌ يك‌ ميليون‌ ده‌ هزار تومن‌. تو مي‌دادي‌؟ گفت‌ نه‌. گفتم‌ چطور اين‌ يك‌ ميليون‌ شد ده‌ ميليون‌ قبول‌ كردي‌. گفت‌ اي‌ بابا مهر را كي‌ داده‌. گفتم‌ من‌ اين‌ عقد را، گفتم‌ باطله‌. به‌ جهتي‌ كه‌ تا قصد نكنه‌ كه‌ اين‌ مهر را بپردازه‌ نقدا درست‌ نيست‌. منتهي‌ بهش‌ ارفاق‌ مي‌شه‌ كه‌ مي‌گن‌ بعد بپرداز هر وقت‌ داشتي‌ بپرداز. يك‌ ارفاقه‌. نقدا نتواند بپردازد و اونها بخوان‌. حق‌ نداره‌، اين‌ عقد اصلا درست‌ نيست‌، باطله‌. باور مي‌كنيد اكثر اينها ازدواجهايي‌ كه‌ مي‌شه‌ باطله‌. كي‌ داده‌ يعني‌ چي‌؟ قصد دادنش‌ را كه‌ ما. بعد كنار مي‌ياييم‌. حتي‌ اگر تصميم‌ داشته‌ باشه‌ كه‌ انسان‌ بعدها سر زنش‌ را كلاه‌ بگذاره‌ و پول‌ را بهش‌ نده‌ اين‌ الان‌ عقدش‌ باطله‌. اين‌ واجب‌ را ما اهميت‌ مي‌ديم‌. اين‌ مستحب‌ را واجب‌ مي‌دونيم‌. اينها همش‌ مال‌ انحرافاته‌. انحراف‌ از صراط‌ مستقيم‌. مسكن‌ با مرده‌. به‌ اصطلاح‌ لباس‌ با مرده‌، خوراك‌ زن‌ با مرده‌، مهر با مرده‌. اينها همه‌ با اوست‌. من‌ بره‌ يك‌ زن‌ كارمند بگيرم‌ كه‌ هم‌ درآمدي‌ داشته‌ باشه‌، خرج‌ ما را هم‌ بده‌. اين‌ بر خلاف‌ دستور اسلامه‌.

 زن‌ بي‌ دين‌ كارمند را رفته‌ گرفته‌ و زن‌ متدين‌ محجوبه‌اي‌ كه‌ توي‌ خانه‌ با عفت‌ بزرگ‌ شده‌ نمي‌گيرنش‌. بخاطر اين‌ كه‌ اين‌ درآمد نداره‌. خاك‌ بر سر اون‌ مردي‌ كه‌ با درآمد زنش‌ بخواد زندگيش‌ را تأمين‌ كنه‌. واقعا عجيبه‌. اينها همش‌ انحرافه‌ از صراط‌ مستقيمه‌. فلان‌ زن‌ ثرومتنده‌ پدرش‌ انشاء الله‌ به‌ اين‌ زوديها از همان‌ لحظة‌ اول‌ كه‌ ازدواج‌ مي‌كنه‌ تو فكر مردن‌ پدر زنشه‌. اين‌ مي‌ميره‌ ارثش‌ به‌ اين‌ دختره‌ مي‌رسه‌ و بعد بله‌ ما مي‌شيم‌ ثروتمند. اينهايي‌ كه‌ مي‌گم‌ شماها بيشتر از من‌ سراغ‌ داريد. چون‌ من‌ شايد كسي‌ بايد پيش‌ ما جانماز آب‌ بكشه‌ نگن‌ مطالبشون‌ را ولي‌ به‌ شما مي‌گن‌. از همان‌ لحظة‌ اول‌ داماد دشمن‌ پدر زنه‌. آخه‌ اين‌ نمرد. ما رفتيم‌ يك‌ پدر زن‌ پيرمردي‌ انتخاب‌ كرديم‌ كه‌ بميره‌، چه‌ عمري‌ داره‌. باور كنيد عجيبه‌. ايني‌ كه‌ گفتن‌ به‌ ما توكل‌ كنيد به‌ خدا. ان‌ تكون‌ فقرا يقلمه‌ الله‌ ان‌ يكون‌ يقلمه‌ الله‌ من‌ فضله‌. اگر شما، خدا فقر را نفرموده‌ كه‌ ما ثروتمندش‌ مي‌كنيم‌ مگر در همين‌ مسئلة‌ ازدواج‌. شما زن‌ بگيريد به‌ فكر ديانتش‌ باشيد، و به‌ فكر عفتش‌. وجاهت‌ و ثروت‌ را خدا نصيبتون‌ مي‌كنه‌. اما اگر به‌ فكر وجاهت‌ و ثروت‌ باشيد عفت‌ را ايمان‌ را خدا نصيبتون‌ نمي‌كنه‌. خوب‌ اين‌ صراط‌ مستقيم‌ اين‌ را مي‌گه‌. انحرافي‌ كه‌ ما پيدا كرديم‌ اون‌ را مي‌گه‌ كه‌ ملاحظه‌ مي‌كنيد ما چقدر منحرفيم‌. انحرافات‌ زياده‌ در بين‌ ما. الان‌ يك‌ جواني‌ آمده‌ براي‌ دختر حاج‌ آقا اول‌ مي‌پرسند كه‌ شغلت‌ چيه‌؟ شغلش‌ فلان‌. شما را به‌ خدا قسم‌ توي‌ صد تا چند نفر مي‌پرسند كه‌ آيا ايمانش‌ خوب‌ هست‌ يا نه‌. ايمان‌ داره‌ يا نداره‌؟ چند نفر مي‌پرسند كه‌ اين‌ داراي‌ مثلا فرض‌ كنيد پرهيز از گناه‌ و معصيت‌ هست‌ يا نيست‌؟ درآمدش‌ چقدره‌؟ خانه‌ هم‌ داره‌؟ نمي‌دونم‌ خوش‌ تيپ‌ هم‌ هست‌. به‌ هيكلش‌ نگاه‌ مي‌كنند خوش‌ تيپ‌ هم‌ هست‌ و درآمد هم‌ داره‌ و مخصوصا كارمند دولت‌ هم‌ باشه‌ و مخصوصا دانشجوي‌ دانشكدة‌ پزشكي‌ هم‌ كه‌ باشه‌ ديگه‌ آقاي‌ دكتر هم‌ هست‌ ديگه‌. هنوز سال‌ اول‌ هم‌ كه‌ باشه‌ آقاي‌ دكتر. ولي‌ حالا يك‌ نفر يك‌ جوان‌ متدين‌ به‌ اصطلاح‌ با ديانت‌  نماز شب‌ خون‌. اين‌ درآمدش‌ چقدره‌، و حال‌ اين‌ كه‌ صريح‌ قرآنه‌ فتحجر نافلة‌ لك‌ حتي‌ رب‌ يبعثك‌ مقام‌ محمودا. به‌ پيغمبر اكرم‌ خدامي‌ فرمايد نماز شب‌ بخوان‌. خدا تو به‌ مقام‌ پسنديده‌ شده‌ مي‌رسانه‌. اين‌ جوان‌ اگر نماز شب‌ خوني‌ پس‌ مي‌رسه‌ به‌ يك‌ ثروتي‌، به‌ يك‌ مكنتي‌. اگر نخوند، نماز شب‌ اسباب‌ زحمته‌. به‌ خدا قسم‌ بعضيها از پدرها حتي‌ مي‌يان‌ به‌ من‌ آخوند مي‌گن‌ كه‌ اين‌ آقا اين‌ آقا اين‌ جوان‌ خيلي‌ مقدسه‌ هيچ‌ كس‌ بهش‌ زن‌ نمي‌ده‌. زن‌ نگير. من‌ بعضي‌ از دوستانم‌ كه‌ گاهي‌ پيش‌ مي‌ياد وقتي‌ مي‌رن‌ براي‌ خواستگاري‌ از او يا از پدرش‌ مي‌پرسند كه‌ وضع‌ درآمدش‌ چطوره‌؟ بعد مي‌ياد با من‌ مشورت‌ مي‌كنه‌. راجع‌ درآمد من‌ و اينها سؤال‌ كردند. من‌ مي‌گم‌ نرو. چون‌ روي‌ پاية‌ صراط‌ مستقيم‌ برقرار نشده‌ اين‌ ازدواج‌. خوشا به‌ حال‌ اون‌ كسي‌ كه‌ از اول‌ ازش‌ مي‌پرسند كه‌ تو نماز مي‌خوني‌ يا نه‌؟ مرده‌ آمده‌ تو سرش‌ مي‌زنه‌. خدا مي‌دونه‌ يك‌ حاجي‌ آمده‌ بود پيش‌ ما تو سرش‌ مي‌زد كه‌ اين‌ داماد ما، ما تحقيق‌ نكرديم‌ هم‌ مشروب‌ مي‌خوره‌، در بعد از انقلاب‌ هم‌ نماز نمي‌خونه‌ هم‌ قمار بازي‌ مي‌كنه‌ و دختر ما را اين‌ ور و اون‌ ور مي‌بره‌. يك‌ حرفهايي‌ گفتم‌ خاك‌ بر سرت‌ چرا روز اول‌ تحقيق‌ نكردي‌. روز اول‌ سؤال‌ كردي‌ اين‌ چكاره‌ است‌ گفتند كارمند فلان‌ اداره‌ بود. اينها همه‌ انحراف‌ از صراط‌ مستقيمه‌. ببينيم‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ چطور زندگي‌ كرد.

 امشب‌ شب‌ بيستم‌ ماه‌ مبارك‌ رمضانه‌. امروز خانة‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ غوغاست‌. امروز مردم‌، مردم‌ كوفه‌، شهر كوفه‌ شهر بزرگي‌ بوده‌ اون‌ وقت‌. به‌ مجرد اين‌ كه‌ شنيدند علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ ضربتي‌ بر سر نازنينش‌ وارد آمده‌ و در ميان‌ بستر افتاده‌ جمع‌ شدند اطراف‌ خانة‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌. مي‌دونيد يك‌ شخصي‌ كه‌ يك‌ چنين‌ ضربتي‌ به‌ سرش‌ خورده‌ خون‌ زيادي‌ ازش‌ رفته‌. اون‌ هم‌ شمشير مسموم‌ بوده‌. سم‌ در تمام‌ بدن‌ سرايت‌ كرده‌. روايت‌ داره‌ كه‌ حضرت‌ ضعف‌ مي‌كرد باز به‌ حال‌ مي‌آمد. يك‌ هميچين‌ حالتي‌ داره‌. اين‌ نمي‌تونه‌ اين‌ جمعيت‌ زياد را از نظر ظاهر بپذيره‌. حضرت‌ مجتبي‌ را فرستاد حضرتش‌ به‌ مردم‌ فرمود كه‌ حال‌ پدرم‌ بهتره‌ شما به‌ خانه‌ هاتون‌ برگرديد. همه‌ رفتند. همة‌ افراد رفتند. چند نفر از اصحاب‌ خاص‌ ماندند. باز دو مرتبه‌ امام‌ مجتبي‌ تشريف‌ آورد باز فرمود اونها هم‌ رفتند. سعسعه‌ ماند مي‌گه‌ گفت‌ آقا من‌ اين‌ پاهام‌ طاقت‌ نداره‌. به‌ خدا قسم‌ شماها هم‌ بوديد محبتتون‌ ايجاب‌ مي‌كرد همين‌ جمله‌ را بگيد. من‌ اين‌ پاهام‌ طاقت‌ نداره‌ به‌ طرف‌ خانه‌ برم‌. امام‌ هم‌ در ميان‌ بستر افتاده‌ باشه‌ و من‌ به‌ ميان‌ خانه‌ برم‌ و استراحت‌ كنم‌. مي‌گه‌ امام‌ مجتبي‌ وارد شد برگشت‌ فرمود اجازه‌ فرمودند تو يك‌ نفر بيا. مي‌گه‌ رفتم‌ در مقابل‌ آقا امير المومنين‌ نشستم‌. به‌ خدا قسم‌ امير الؤمنين‌ مظلوم‌، السلام‌ علي‌ اول‌ مظلوم‌. اول‌ مظلومه‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌.همين‌ امروز هم‌ مظلومه‌. الان‌ هم‌ علي‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ مظلومه‌. يك‌ امامي‌ كه‌ اين‌ همه‌ عظمت‌ داره‌ كه‌ دنيا در مقابل‌ عظمت‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ خاضع‌ شدند. پنج‌ جلد كتاب‌ يك‌ مسيحي‌ نوشته‌ به‌ نام‌ جرج‌ الدا دربارة‌ عظمت‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌. خيلي‌ عجيبه‌. دانشمندان‌ غير مسلمان‌ اون‌ قدر دربارة‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ چيزها نوشتند. يكي‌ از دانشمندان‌ مي‌گه‌اي‌ كاش‌ ما در زمان‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ بوديم‌. مي‌رفتيم‌ روي‌ اون‌ خاكهاي‌ مسجد كوفه‌ زانو مي‌زديم‌. وقتي‌ علي‌ عليه‌ السلام‌ مي‌گد كه‌ مردم‌ من‌ به‌ راههاي‌ آسمان‌ آشنا هستم‌ ما مشكلات‌ فضايي‌ را از علي‌ مي‌پرسيديم‌. وقتي‌ كه‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ مي‌فرمايد صلوني‌ قبل‌ ان‌ تفعلوني‌. مردم‌ من‌ زياد در بين‌ شما نمي‌مانم‌. اف‌ بر اين‌ دنيا كه‌ فاطمة‌ زهرا بايد هيجده‌ سال‌  تو اين‌ دنيا بماند و علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ شصت‌ و سه‌ سال‌ ولي‌ عايشه‌ هشتاد سال‌ و ديگران‌ بيشتر. شما در همين‌ چهار خليفه‌اي‌ بعد از پيغمبر اكرم‌ ادعاي‌ خلافت‌ كردند و علي‌ ابن‌ ابيطالب‌. عمر يازده‌ سال‌ خلافت‌ مي‌كنه‌. عثمان‌ دوازده‌ سال‌ خلافت‌ مي‌كنه‌. علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ چهار سال‌. شما ببينيد اين‌ وضع‌ دنياست‌. فرقي‌ هم‌ بين‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ و اونها نمي‌گذارند. اين‌ را هم‌ بدانيد رديف‌ كردن‌ علي‌ را با افرادي‌ مثل‌ اون‌ سه‌ نفر بزرگترين‌ جسارت‌ و فحش‌ و توهينه‌ به‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌. شما فرض‌ كنيد يك‌ دانشمند با شخصيتي‌ را يك‌ حالا نمي‌گم‌ يك‌ مرجع‌ تقليد يك‌ پروفسولي‌ مثلا اينجا نشسته‌ باشه‌ يك‌ دو سه‌ تا آدم‌ بيسواد نمي‌دونم‌ قمار باز و كفتر بازي‌ پهلوش‌ نشسته‌ باشند بگيم‌ اول‌ ما براي‌ ايشان‌ احترام‌ قائليم‌ بعد براي‌ ايشان‌ بعد براي‌ ايشان‌، بعد براي‌ اين‌ آقاي‌ پروفسور مثلا. اين‌ پروفسور ناراحت‌ مي‌شه‌. من‌ در رديف‌ اينها نيستم‌. من‌ را زمان‌ اونچنان‌ پايين‌ آورد كه‌، پايين‌. پايين‌ آورد حتي‌ قيل‌ علي‌ و معاويه‌. گفتند علي‌ يك‌ حاكم‌ و معاويه‌ يك‌ حاكم‌. بزرگترين‌ توهينها. حتي‌ قيل‌ خلفة‌ اول‌ ابي‌ بكر و دوم‌ عمر سوم‌ عثمان‌ و چهارم‌ علي‌. حالا مي‌نشينند فضائل‌ دربارة‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ مي‌گن‌. درست‌ نيست‌. مي‌گه‌ من‌ به‌ طرق‌ آسمانها آشناييم‌ بيشتره‌. حتي‌ از نظر ديني‌ آقايون‌ در كتب‌ اهل‌ سنت‌ فراوانه‌ اين‌ مطلب‌. شما در هر كجا مي‌خواييد مقايسه‌ كنيد. سورة‌ برائت‌ نازل‌ مي‌شه‌ پيغمبر اكرم‌ مي‌ده‌ دست‌ ابي‌ بكر جبرئيل‌ نازل‌ مي‌شه‌ كه‌ يا رسول‌ الله‌ اين‌ سوره‌ يا بايد خودت‌ ببري‌ ابلاغ‌ كني‌ يا كسي‌ كه‌ مثل‌ تو باشه‌. برش‌ گردوندند. در شب‌ به‌ اصطلاح‌ هجرت‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ در جاي‌ پيغمبر خوابيده‌ يك‌ آيه‌ براش‌ نازل‌ شده‌. ابي‌ بكر هم‌ در كنار پيغمبر يك‌ آيه‌ براش‌ نازل‌ شده‌. اينها مطالبي‌ نيست‌ كه‌، الان‌ صد تا سني‌ها هم‌ اينجا باشه‌ ما اينها را ميگيم‌ها. فكر نكنيد اينها برخلاف‌ تقيه‌ است‌ نبايد گفته‌ بشه‌. نخير. من‌ در مكه‌، در خانة‌ يكي‌ از علماي‌ بزرگ‌ مكه‌ اين‌ (قطع‌ صداي‌ نوار)

 

جهت دانلود و یا پخش آنلاین کلیک کنید

جهت دانلود و یا پخش آنلاین کلیک کنید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *