۳۰ شعبان ۱۳۹۸ قمری – ۱۴ مرداد ۱۳۵۷ شمسی – رحمت، مغفرت و بركت
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله و الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی بقیه الله روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء و اللعنه الدائمه علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین.
روزی قبل از ماه مبارک رمضان بود یعنی روزی آخر ماه شعبان، خطبه بسیار کوبنده و قرائی بود. بسیاری از مسائل و اخلاقی در اون هست. اون خطبه بسیار مفصله و حتی به صورت کتابی چاپ شده و تفسیر شده است. از اون جمله مطالبی که در اون خطبه هست میفرماید ایها الناس قد اقبل الیکم شهر الله. مردم بدانید که ماه خدا به شما رو کرده. بالبرکت و رحمت و المغفره. در این ماه سه چیز به مهمانی از شما پذیرایی میکند. برکت، و رحمت و مغفرت. انسان بیشتر از این سه چیز هم در دنیا و آخرت چیز نمیخواهد. گناهانش بخشیده شود. رحمت پروردگار بر او نازل گردد و برکت در زندگیش وجود داشته باشد. ببینید سه چیزی که همه چی در اون هست. اگر یک نفر این سه چیز را داشته باشند فکر نمیکنم چیزی در چه دنیا و چه در آخرت کسر داشته باشد. رحمت، مغفرت و برکت. یکی از آرزوهای ما این است که حتی در ماه رمضان هم باید این آرزو را داشته باشیم که خدایا ما را ببخش و بیامرزد. اگر یک انسان گناهان را بخواد باش حساب کنند، بدهیها را بخوان باش حساب کنند همیشه ورشکسته. هر انسانی که باشه. ما در مقابل پروردگارمون خیلی شرمندهایم، رو سیاهیم. شما فکر نکنید تنها گناهان مایه رو سیاهی انسان، مایه شرمندگی انسان. گاه گاهی انسان فکر میکنه در مقابل خدا چه کرده و چه آورده؟ شما بدونید در شبانه روز همین دیروز این جمله را گفتم، در شبانه روز هر کاری بشه بکنید با توجه میکنید. اگر با زنتون صحبت میکنید با حواس پرتی با او صحبت نمیکنید. اگر کسب و کاری داریم با حواس پرتی کار را انجام نمیدیم. اگر مطالعه و درسی داریم، با حواس جمعی باید این درس را این مطالعه را انجام بدیم. اگر با کسی صحبت میکنیم، حرف میزنیم تمام توجهمون به اوست. همانطوری که همه ماها نماز میخونیم اگر با یک نفر انسان معمولی حرف بزنیم یک کلماتی را به این شخص بگیم که نمیفهمیم معناش چیه؟ حفظ کردیم، بیان کردیم داریم میگیم به او طرف و حواسمون جای دیگری است او هم از حواس ما و قلب ما اطلاع داشته باشه شما را به خدا قسم آیا این شخص هر چه هم کوچک باشه، هر چه هم آدم معمولی به اصطلاح بی شخصیتی باشه حواست کجاست. همین طور که ما نماز میخونیم اگر با حواس پرت صحبت کنیم، این خودش یک گناه بزرگی است. شما مثلا فرض کنید میرسی به نماز توی نماز چشمتون به کتابهات میافته میگی کتاب فلانی هم اینجاست بعد نماز یک تلفن بهش بزنم این کتاب بهش بدم. کتاب را بهش بدم فلان انسانه دیگه میمیره، فکرت خیلی هم مهمهها، انسان میمیره این کتاب این بنده خدا پیش ما میمونه. کارهام مونده، همین طور اگر در مقابل یک نفر قرار بگیرید و به رو بیارید، یعنی ظاهر کنید این چقدر بده. جا داره ذات مقدس پروردگار را با اون عظمت که تمام وجود انسان از اوست برید بگید که آقا نمازت هم مال خودت من نمیخوام. نماز با حواس پرتی با اون وضعی که تو داری میخونی چه ارزشی برای من داره. تو با زنت که صحبت میکردی تمام توجهت به زنت بود. با بچه کوچکت که صحبت میکردی حواست به بچه بود، با فرض کنید هر کاری که میکردی. اینطوری حرف نمیزدی که با من داری میزنی. گناهای که ما به حساب مییاریم عرض کنم. باید ذات مقدس پروردگار ما را ببخشه. من نمیخوام عرض کنم که چقدر خدای تعالی مظلوم است و ما چقدر به خدا ظلم میکنیم. امام زمانمون حاضر و ناظره، علی ابن ابیطالب حاضر و ناظره، پیغمبر اکرم حاضر و ناظره همه اینها حاضر و ناظرند این اعتقاد شیعه است، این اعتقاد مسلمانه. اگرکسی منکر این معنا بشود کافره به جهت این که دو آیه از قرآن بر این معناست صراحت داره که (نامفهوم). پس وقتی که انسان به نواقص کار خودش پی میبره باید اول حاجتی که از پروردگار داره، اول خواهشی که از خدا داره بلکه اولیاء خدا و تمام انبیاء و رسل این تقاضا را داشتند که چه؟ خدایا ما را ببخش، پیغمبر اکرم با اون عظمت که لحظهای از یاد خدا غافل نمیشود در عین حال اگر چه روایتش خیلی سندش صحیح نیست و اهل سنت نقل کردهاند و اهل سنت نقل کرده است بعید نیست درست باشه که من علی قلبی پیغمبر میفرماید فاستغفرالله فی کل یوم سبعین مرۀ . روزی هفتاد مرتبه من استعفار میکنم.
من یک وقتی این روایت را اینطور بیان میکردم. گاهی انسان در مقابل محبوبش نشسته چشمش را به صورت محبوبش دوخته یک کسی مییاد یک حرفی با انسان میخواد بزنه خود محبوب انسان به انسان میگه که جوابش را بده، این برمی گرده، به دستور او جواب این مراجعه کننده را میده ولی در عین حال برمی گرده به اون محبوبش میگه ببخشید. این ببخشیدهایی که پیغبر اکرم به خدا میگه، خدا دستور داده که با مردم هم صحبت کن با کفار قریش هم صحبت کن شاید اینها هدایت بشن. پیغمبر اکرم با اینها صحبت میکنه، حرف میزنه، برمیگرده به پروردگارش میگه ببخشید، استغفر الله یعنی طلب ببخشش میکند از خدا. اگر روایتش درست باشه و حقیقت داشته باشه. همه مردم باید ببخشید را در هر لحظه به خدا بگن. چون هر چه هم عبادتتون، توجهتون به خدا زیاد بشه که ما الحمدلله دائما در ذکر خدا هستیم و تمام وجودمون وقف خداست چکار کنیم که خدا؟ هر کاری بکنید باز باید بگید ببخشید. باز حق بندگی خدا را عمل نکردیم. و ما عرفناک حق معرفتک. ما اصلا خدا را نشناختیم. شما اگر در مقابل یک بزرگی، یک عالمی وایستاده باشید دارید صحبت میکنید، این ور نگاه کنید، اون ور نگاه کنید، حواستون پرت بشه میبینید این عالم بدش مییاد. خدا چند برابر این عالم اهمیت داره؟ یک میلیون برابر؟ یک میلیارد برابر؟ نه اصلا این آقا هیچ ارزشی نداره. حالا قدرتمندها چون ما بهتر با قدرتها، سابق میگفتیم اگر در مقابل شاه وایستادیم. چون عالم را سبک میشمردیم. میگفتیم شاهه، بزرگ بود، ما در مقابل شاه وایستادیم. ولی خوب حالا الحمدلله شاهی در کار نیست و میگیم در مقابل قدرتمند انسان ایستاده باشه. این یک خورده حواسش پرت بشه میگن در مقابل شاه یک نفر ایستاده بود. عقرب آمد پایش را نیش زد. این تکان نخورد. دفعه دوم، دفعه سوم خوب نیش عقرب تیز است و وقتی هم زیاد شد بدن میشه. بعد دیدند بعله آقا افتاد.
ما حالا میگیم چطور میشه که یکی از سؤالاتی که از ما میپرسند میگند چطور میشه علی ابن ابیطالب ایستاده باشه، شمشیر یا خنجر یا هر چیزی به پاش فرو رفته باشه و این را بکشن نفهمه، راسته ماها نمیفهمیم یعنی چه؟ به جهت این که ما اگر که این پامون، بخاره، دولا میشیم پایمون را میخارونیم. یک خارش جزئی! در توی نمازها، اینقدر برای خدای تعالی بی احترامی قائلیم. و فرموده است در قرآن کریم و استغفروا ربکم. همه مردم، استغفار کنید پروردگارتون را، طلب بخشش کنید پروردگارتون را. ثم توبوا الیه. در هر مرحله انسان باید برگردد به طرف خدا . باید برگرده به طرف پروردگار، یرسل السماء علیکم مدرارا. برکت بر شما نازل میشه، آسمان برکاتش را بر شما نازل میکنه. اول قدم و بلکه آخر قدم و بلکه اول و آخر و وسط همه قدمها به سوی پروردگار و کمالات این است که انسان دائما استغفار کنه دائما بگه استغفر الله ربی و اتوب علیه. نه استغفر اللهی که ما لقلقه لسان باشه. استغفر الله یعنی خدا طلب بخشش میکنم، ببخش.
در دعای بعد از زیارت حضرت رضا علیه الصلاه و السلام اینه که واستغفرک استغفارا توبه، استغفار استغفار، اصلا از این استغفار هم باید استغفار کنید. یک نفر هی راه میرفت هی میگفت استغفر الله ربی و اتوب الله. حضرت امیر صلوات الله علیه فرمود، ثکلتک امک، مادرت به عزات بنشینه. یعنی خلاصه خدا مرگت بده. خدا را استهزا میکنی. همین بچه شما هی بره دم در بیاد بگه ببخشید باز بره بیاد بگه ببخشید، دفعه دوم و سوم ما را مسخره کردی، یک بار، خدا میبخشه یک بار کاری را کردی تمام شد باشه، انسان گاهی همین گفته دائما استغفار کنه یکبار. اگر شما در چرا انسان تازه نماز را خوند. حالا نمازش را قضا میکنه. بگه استغفر الله از این نمازی که خوندم. فردا باید اسغفر اللهش از این که توی نمازش حواسش پرت بوده باشه. پس فردا باید استغفارش از اینکه یک لحظه حواسش دنبال ضروریترین چیزها رفته باشه. اینجوری میرید بالا. حالا یک مثال میزنم که استغفارها باید حساب داشته باشه.هر چه انسان مقامش بالا میره بخشش، توبهاش، استغفارش باید در همان مرحله باشد. حضرت آدم چه کرده بود که دویست سال استغفار کرد. یک کار معمولی که ماها همیشه انجام میدیم. از آیات قرآن استفاده میشه این را بهش گفتند که اگر از گندم بخوری برایت ضرر داره. ضرر جزئی هم داره. ضررش را هم بهش گفتند که چه هست. که علمای فقه وقتی که یک روایتی مثلا درباره نهی از یک چیزی اگر نهی باشه اینها میگن مثلا اگر قیمتش خیلی بالا باشه خوب حرامه، اگر قیمتش خیلی نباشه یعنی حق نداره علما به اصطلاح علما تحملشون میکنند. اینقدره. اگر یک همچین چیزی باشه. این را میگند مکروه. قطعا و صد مرتبه قطعا گندم خوردن حضرت آدم توی بهشت بیشتر از سیگار کشیدن ضرر نداشته. و عقل و فکر و همه چیز انسان میگه که آقا دودی که هم مردم را ناراحت میکنه، هم دهنت بو میگیره، خدمت شما عرض شود که ضرر مادی داره چرا میکنید. میگهای آقا ما عادت کردیم. حضرت آدم هم یک دفعه یک همچین کاری کرد. اونچنان مقامش بالاست حضرت آدم که خدا هم ولش نکرد. چون هر کسی را آخه نمیشه توی کلاس اولیه اگر که بهش گفتند که مثلا بنویس صادق، صادق را با سین نوشت ازش توقعی نیست. اما اگر یک دیپلم صادق را با سین بنویسه، این بیسواده. مثل اینه. از حضرت آدم بعیده. آخه تو بنده خدا، توی بهشت جای به این خوبی، نعمتهای به این فراوانی همه چیز خدا بهت داده. آخه چه گناهی داری که از این گندمی که اگر تو خوردی لباسهایت میریزه، بیرونت میکنند. گول سادگیش را خورد پدر بزرگوار ما. تا آنوقت دروغ نشنیده بود. ولی تا زمان ما… چون دروغ نشنیدهاند یک کسی بیاید آنهم توی بهشت، در محضر خدا. چون هم حضرت آدم خدا را در محضر خودش میدید و هم شیطان. بیاید آنجا قسم بخوره، قسم جلاله، که اگر از این درخت خوردی خدا دیگه از اینجا بیرونت نمیکنه. برای اینکه حالا بیرونت بکنه از این نخور. و قاسمهما، آیه شریفه، حضرت آدم هم خوب خیلی هم دلش میخواست توی بهشت بمانه. نگاه میکرد میدید زمین آنهمه گرفتاری، مرض، میکربهای مختلف، نمیدونم باید انسان آنهم اولین زمان، دست تنها، باید بکاره، دربیاید و بخوره، ولذا وقتی قسم خورد شد. و گفت و قاسمهما انی لکما لمن الناصحین. بخدا قسم من دارم نصیحتتون میکنم. من اختلاف نفس (نامفهوم) شیطان را بهش دروغ نبندند. چون بر شیطان هم نباید دروغ بست. حالا این تعبیرات را در قرآن بیان میکنه. آنقدر گفت تازه حضرت آدم گول نخورد. حضرت حوا رفت و خورد و آمد دید که نه طوری نشد. آمد به حضرت آدم گفت نه من خوردم چیزی نشد. خوب. برای این کار معمولی، خدای تعالی هم آن بیرون کرد. دو تایی بروید به زمین. تنزل بکنید، پائین بروید. البته بهشت چون در حضرت آدم و حوا رفتند، بهشتی بوده در همین دنیا، یک باغ خوبی بود. توی این دویست سال، دویست سال استغفار کرد. خیلی عجیبه.
پس یکی مغفرت، همه باید مغفرت بخواهند. زیاد استغفار کنید. مغفرت از خدا بخواهید. دوم رحمته. حالا که خدا خواست شما را ببخشه، شما به یک فردی بد کردید به تو محبت میکنه، بخشش را اعمال میکنه، بعد منتظر رحمت او هستید. و برحمتک التی وسعت کل شیء. رحمت خدا شامل همه چیز میشه. در همه چیز باید شما از خدای تعالی بخواهید رحمت خدا را. رحمت پروردگار، مهربانی خدا، برای انسان از ضروریترین چیزهایی است که باید انسان از خدا بخواهد. که علاوه بر مغفرت، رحمت. شما میدونید حتی بزرگترین هدیهای که به پیغمبر اکرم، برای رسول اکرم، شما ارسال میکنید چیه؟ طلب رحمت از خدا برای پیغمبره. همین صلواتی که میفرستید در نمازها، هیچ دعایی واجبی که به قصد انشاء انسان آن دعا را بخوانه، اینی که میگویند زیادها، در شبانهروز ما نداریم جز صلوات. و آنهم توی نماز. نماز عبادتی است، مغز نماز دعاست. مغز هر عبادتی دعاست. و صلوات مغز نمازه. اینی که در اذان و اقامه میگید حی علی خیر العمل، در تفسیر خیر العمل میگویند که منظور ولایته، خوب ما کجای نماز ولایت داریم؟ همین، ببینید هر انسانی ارزشش به مغزشه، به مغزشه، و مغز نماز هم صلواته. و صلوات منظورش اینه که خدایا رحمتت را بر پیغمبر اکرم نازل کن. بر پیغمبر و آل پیغمبر نازل کن. هر فردی به تناسب خودش باید برش رحمت نازل بشه. یک وقت هست یک نفر از دنیا رفته، میگیم خدا رحمتش کنه. اما نسبت به امام و پیغمبر، به فرزندان پیغمبر میگیم صلی الله علیه، این دیگه رحمت خاصهای است. از آن جاهای خوبش، از آن رحمتهایی است که برای همه مردم خدا این رحمت را نازل میکنه. این صلوات، صلوات فکر نکنید مخصوصا پیغمبر اکرمه یا مخصوص آل پیغمبره. نه. در زیارت عاشورا داره که خدایا بر کسانی که دارند زیارت میخونند، از تو تقاضا دارم که صلواتت را و رحمت تو بر من نازل کن. تقاضای صلوات میکنیم بر خودمون. از خدا میخواهیم و آیات قرآن هم این معنا را بیان میکنه. الذین اذا اصابتهم مصیبۀ قالوا انا لله و انا الیه راجعون اولئک علیهم صلوات من ربهم. خدا بر آنها صلوات میفرسته. این رحمت خاصه را خدا بر آنها نازل میکنه. و در آیات دیگر مطرح است. که کسانی که صابر باشند، مصیبتی بر آنها وارد میشه به همین مناسبت در زیارت عاشورا هم همین را میگه. مصیبت سید الشهداء روز عاشورا شما عزاداری کردید. و اظهار محبت به سیدالشهداء علیه الصلاه و السلام کردهاید. خدا صلوات بر شما میفرسته. خیلی قیمت داره. اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه. رحمت یعنی رحمت عامه را هم بفرست. رحمت را باید از خدا خواست. خدا رحمان و رحیمه. بعد که رحمان و رحیمه و خدا ارحم الراحمینه. بلکه بندگان خدا باید رحمان و رحیم باشند. ذات مقدس پروردگار ارحم الراحمینه. اما ارحم الراحیمن نمیشه به کسی اطلاق کرد. یعنی رحیمترین و مهربانترین مهربانهای عالم هستی، اگر گفتید فلانی هست، اگر گفتید امام زمانه، نه، امام زمان ارحم الراحمین مطلق نیست. بعد از خدا، این ارحم الراحمینه. خدا ارحم الراحمین دون الناس مثلا، غیر خدا.
رحمت پروردگارمون بر ما در ماه مبارک رمضان باید نازل بشه و نازل میشه. این دو.
سوم برکت. حالا خدا رحمت را بر ما فرستاده، هر چی خواستیم بهمون داده، برکت هم همینه. مسئله برکت هم خیلی عجیبه. انسان زندگیش پر برکت باشه. نقصی در کارها که نیست هیچ، برکاتی هم در او نازل بشه. برکت یکی دو سه تا در عالم خدای تعالی درباره برکت به ما نشان داده. مثلا خدای تعالی برکت به فرزندان پیغمبر داده. عجیبه. روزی که سید الشهداء صلوات الله علیه از دار دنیا رفت و در کربلا شهید شد، فقط یک فرزند بیمار بیشتر در کربلا نداشت. و در همان وقت یکی از مورخین نوشته است که ده هزار گهواره طلا و نقره از بنی امیه در حرکت بود. و الان یکنفر از اولاد بنی امیه وجود نداره خدا برکت نداده بهشون. و طبق نقل که بعضی نقل کردهاند، هشتاد میلیون سید در دنیا هست. از فرزندان امام حسین، از فرزندان امام حسن، هشتاد میلیون هست. مرحوم شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا نقل میکنه میگه هر یک از خلفای اموی و عباسی کافی بودند برای اینکه نسل پیغمبر را ریشهکن کنند. کافی بود. شما اینقدر درباره متوکل شنیدهاید. درباره هارون الرشید ما وقتی قضیه حمید ابن قحطبه را نقل میکنیم بعد میرسیم. یزید و معاویه و نمیدونم ولید ابن یزید، امثال اینها، همینجور خلفای اموی بر شدت که و خلفای عباسی هم سی و چند نفری که بودند، اینها یکیشون کافی بود که نسل فرزندان پیغمبر را از میان ببرند. توی بیابانها میریختند، توی چاهها میریختند اینها را. در عین حال خدا برکت داده اینها را.
در میان حیوانات خدا به گوسفند برکت داده. در سراسر عالم هیچ جا نیست که گوسفند نداشته باشه. بشینیم یک حساب سرانگشتی بکنیم. در همین ایران چند هزار گوسفند هستش؟ باز هر چی توی بیابانها میبینید گلهها هست. و چند تا گرگ کشته میشه. ما لااقل اینها را فکر بکنیم. حیوانات درنده. حیوانات درنده کم کم خودشون بدون اینکه کسی مزاحمشون بشه از بین میروند. گوسفندی که اینقدر، آنوقت تازه حیوانات درنده خدای تعالی مخصوصا این کار را کرده، حیوانات سبوع و درنده، اینها اقل زایمانشون دو تاست، اکثرش هفت تاست. ولی گوسفند یکی را به زور زایمان میکنه در سال. برکت پیدا میکنه. گاهی انسان دخل نداره، مخارج هم زیاد داره، ولی بازهم پول زیاد داره. (قطع صدای نوار)
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.