۲۵ ربیع الثانی ۱۴۲۵
«أعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله و الصلاة و السلام علی رسول الله و علی آله آل الله لا سیما علی بقیةالله روحی و أرواح العالمین لتراب مقدمه الفداه»
اهمیت دادن به خواندن و یادگیری و تدبر درقرآن
از محضر جناب حاج آقای حقانی استفاده کردیم و خیلی خوشحال شدیم که این همه فعالیت، این همه خدمت دربارۀ قرآن و اهل بیت (علیهم الصلاة و السلام) [انجام شده است] همانطوری که فرمودند در صدها روایت از طریق شیعه و سنّی نقل شده است که پیغمبر اکرم فرمودند «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً» در بعضی از روایات آن هست که «لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ» این کلام بزرگترین کلامی است که برای مسلمانها از پیغمبر اکرم باقی مانده است و در میان تمام مردم مسلمان، شیعیان علی بن ابیطالب و پیروان خاندان عصمت (علیهم الصلاة و السلام) و معتقدین به حضرت بقیةالله (أرواحنا فداه) هستند که جداً به این حدیث عمل کردهاند. دربارۀ قرآن شما شاید از ما بهتر بدانید، لذا تمسک شما به قرآن شریف بیشتر بوده است و بحمدلله توفیقات زیادی برای جامعة القرآن به وجود آمده است. ما هم در کنار کارهای قرآنی… چون ایشان فرمودند دربارۀ قرآن صحبت کنیم و حال اینکه من فکر میکنم دربارۀ قرآن نباید در نزد شماها صحبت کرد، ولی در عین حال ما هم در کنار این کار بزرگ شما دربارۀ قرآن چند سالی است که یک قدمی کوچک برداشتهایم.
حدود تقریباً چهار هزار نفر اینها ثبتنام کردهاند و ما به خاطر اینکه اینها هم قرآن را خوب بلد باشند و هم از رو بتوانند خوب بخوانند و هم ترجمۀ قرآن را وارد بشوند و هم تدبر در قرآن بکنند، یک دورۀ قرآن در هر روز به اینها گفتیم و اینها انجام میدهند، بحمدلله در اکثر شهرها هم هستند که پنجاه آیه هر روز بخوانند، یعنی روز شنبه شروع میکنند پنجاه آیه از اولِ فرض بفرمایید سورۀ آل عمران یا هر جایی از قرآن، یعنی دوره دارند، همۀ آنها با هم، هماهنگ هم هستند. شنبه، یکشنبه، دوشنبه تا جمعه، این را از رو میخوانند. به هر حال هر کسی باشد [و] هر قدر هم قرآن را بلد نباشد ممکن است که با این یک هفته، یعنی هفت مرتبه پنجاه آیه را بخواند یک مقداری آشنا بشود. این دو دورهای که دارم عرض میکنم تا به حال انجام شده است، دورۀ بعدی یک ترجمهای که… من در میان ترجمهها دقت کردم [و] نسبت به ترجمههای دیگر سلیستر و موضوعبندی است، یعنی تیتر دارد، خود من اینطور قرآن را ترجمه کردم و دوستان هم به من کمک کردند و یک دوره قرآن را اینطوری با ترجمه خواندند. البته به آنها تخفیف دادیم به سی آیه که سی آیه را همۀ این جمع میخوانند، بعد ترجمۀ آن را میخوانند، اینها به صورت جزوه برای همه در همۀ شهرستانها فرستاده میشود.
دورۀ سوم که الآن در آن هستیم برای اینکه بتوانند تدبر در قرآن بکنند، چون مهمِ در قرآن تدبر در آن است و عمل به تدبر در قرآن است. یک آیه یا دو آیه را برای اینها [در نظر گرفتیم و] مثلاً ترجمۀ آن را زیر آن نوشتیم و برداشت از این آیه را هم نوشتیم، خیلی خلاصه، یعنی در این مرحله بیست آیه در هر هفته میخوانند، در مرحلهای که با ترجمه بود سی آیه میخوندند. بیست آیه ترجمه هست، تدبر در قرآن هم هست، یعنی نوشتۀ برداشت. برداشت نه تفسیر است، نه تأویل است و نه بنای تفسیر و تأویل و توضیح است. بنای این است که از این آیه ما چه فهمیدیم، خیلی مختصر. شاید گاهی دو آیه با دو سطر برداشتِ ما تمام میشود، نمونههای آن اینجا هست و این چهار پنج هزار جمعیت این را هر هفته میخوانند و غالباً در اکثر شهرها که جمعیتهایی هستند که شاید حدود چهل شهر را به وسیلۀ تلفن [این] سخنرانی که در روز جمعه من در دفتر تهران دارم برای این شهرها پخش میشود و فکر هم میکنم یکی از جاهایی هم که پخش میشود کرج باشد، حالا نمیدانم آنجا متصدی چه کسی است، به هر حال پخش میشود [و] دربارۀ همین آیات و همین مسائل بحث میشود.
این إجمالی بود در خصوص خدمت کوچک، بسیار کوچکی که در مقابل کارهای پرعظمت شما ما انجام دادیم و این چند هزار جمعیت بحمدلله الآن از آنها بپرسید معارف قرآن را میدانند، ترجمۀ قرآن را میدانند، چون مکرر این کار را انجام دادند و روخوانی قرآن را هم خوب بلد هستند.
امام زمان خود را باید جدی بگیریم
مسئلۀ مهمتری که این جمع را جمع کرده است دو چیز است که این جمع به عنوان آن ثبتنام شدند. آن دو چیز اول عرض ادب و ارادت به محضر مقدس حضرت بقیةالله أرواحنا فداه است، چون ما همۀ کارها را ممکن است به شوخی بگیریم ولی امام زمان خود را باید جدی بگیریم. وجود مقدسی است که در این کرۀ کوچکِ عالم تکوین با بدن ما، یعنی شکل ما، وجود دارد، هست و وجود مقدس او منتظر است که مردم به او گرایش پیدا کنند تا بیاید و مردم را در عدل و داد قرار بدهد و غالباً کسانی که از بزرگان و علمای بزرگ و شخصیتهای بزرگ به محضر ایشان مشرف شدند همین مسئله مطرح بوده است که حضرت منتظر است که مردم گرایش به قرآن، گرایش به عمل به قرآن، گرایش به عمل به دستورات اهل بیت (علیهم الصلاة و السلام) پیدا کنند تا ایشان اقلاً وقتی تشریف بیاورند یک عده غیر از آن سیصد و سیزده نفر، یک عدۀ زیادی طرفدار داشته باشد تا کلاس درس خود را شروع کند.
من دنیای امروز را به یک کلاسی تشبیه کردم که بچهها به هم ریختند، به سر و کلۀ همدیگر میزنند و معلم بیرون در ایستاده است تا ببیند این بچهها آرام بگیرند و او بیاید درس خود را شروع کند، وإلّا حضرت بقیةالله (أرواحنا فداه) یک ساعت هم نباید غایب باشند. لذا منتظر هستند این بچههای زباندار، بچههای قدرتمند… خُب خدا را شکر میکنیم که الحمدلله مملکت ما تحت فرمان ولی فقیه تا حدی دارد به آن سو کشیده میشود و إنشاءالله در حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا دعا کنید که مردم هم این امام کوچک در مقابل امام عصر (أرواحنا فداه) را، این نایب ایشان را حرفهای او را گوش بدهند، أقلاً معصیت نکنند، واجبات خود را انجام بدهند. خُب الحمدلله باز با مقایسۀ به قبل خود، مقایسۀ با دنیای خود، مقایسۀ با همۀ زمانهایی که حتی بر پیغمبرها گذشته است زمان ما، مملکت ما، اجتماع ما تحت نظارت ولی فقیه و تحت فرمان ایشان الحمدلله تا حدی به طرف فضیلت دارد پیش میرود. إنشاءالله تمام دنیا… در چندی قبل، زمانی که جنگ آمریکا با عراق شد ما دیدیم که تمام دنیا عدل میخواهند، جنگ نمیخواهند، عدالت میخواهند، خود این یک قدمی بود برای رسیدن به حقیقت و بحمدلله تا حدی زمان ما زمانی است که میشود گفت خیلی نزدیک شده است.
با تزکیه نفس خود را از نظر روحی به امام زمان نزدیک کنیم
البته آماده شدن برای وجود مقدس حضرت ولیعصر و هرچه نزدیکتر شدن به ایشان این است که انسان خود را بسازد، این مسئلۀ دومی بود که عرض کردم این دوستان با عرائض من جمع شدند. اول اینکه باید ما از یاران و اصحاب خود حضرت باشیم، حالا چه کار کنیم که اینطوری باشیم؟ کارِ آن یک کلمه است و آن همان چیزی است که خود قرآن در سورۀ شمس بیان فرموده است که «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها»[1] باید تزکیۀ نفس کنید، هر کس نفس خود را پاکتر کند به امام زمان نزدیکتر میشود، چون او پاکِ پاکان است. اگر شما با یک نفری که اخلاق شما با او نمیگیرد مسافرت کنید، اولاً مسافرت نمیکنید و اگر مسافرت کردید میگویید خیلی سخت گذشت، دیگر با او مسافرت نمیکنم، به او نزدیک نمیشوید. حضرت بقیةالله (أرواحنا فداه) پاکِ پاکان عالم است، آیۀ تطهیر در شأن او نازل شده است و وصیِ اوصیاء پیغمبر است که همۀ آنها معصوم بودند روی این اصل ما باید کوشش بکنیم که خود را از نظر روحی با امام زمان نزدیک کنیم. دیدن مسئلهای نیست، البته خیلی شرافت است، خیلی بزرگان بودند که چشم آنها به جمال آقای خود روشن شده است اما این تنها فضیلت نیست.
پیغمبر اکرم که بالاتر از حضرت بقیةالله بود ابوسفیان هم حضرت را میدید، معاویه هم میدید ولی معرفت مهم است، نزدیک بودن روحی مهم است. باید انسان کاری بکند که سنخیتی بین خود او و حضرت بقیةالله به وجود بیاورد.
کوشش کن که خودت را دُرست کنی
و ما در مدتها… چون دیدم حاج آقا هم با بعضی از اساتید ما آشنا هستند، مرحوم حاج ملا آقاجانی در زنجان بود که من در کتاب پرواز روح یک دهم از حالات او را نوشتم که میشد نوشت. آن موقع هم سن من کم بود، درست ایشان را نتوانستم درک کنم و همین مقداری که درک کرده بودم در کتاب پرواز روح و یک مقدار هم در کتاب در محضر استاد نوشتم. ایشان را خدا رحمت کند، حدود چهل و شش سال قبل فوت کرده است و در همین جا هم این فوت مرحوم آقای مظفری را تسلیت عرض میکنم، ایشان از کسانی بود که هر چند وقت یک مرتبه میآمد مرحوم حاج ملا آقا جان را از زنجان برمیداشت به مشهد میآورد و من در یک سفر ایشان را با حاج ملا آقا جان دیدم و با ایشان و حاج ملا آقاجان من سفر کربلا رفتم و آن زمان هم [سفر] طول میکشید. در آن سن من زنجان میرفتم و از محضر ایشان استفاده میکردم.
تمام حرف ایشان این بود که اگر میخواهی به خدا نزدیک بشوی، میخواهی به امام زمان نزدیک بشوی… ارتباط که من میگویم یک وقتی فکر نکنید که [منظور این است که] آقا آن اتاق نشسته باشد و من پیش ایشان بروم و بیایم، شاید اصلاً این در زمان غیبت کبری محال باشد و حضرت اجازه ندهند، آنهایی هم که خدمت حضرت رسیدند با اجازۀ خود ایشان بوده است، یعنی اختیار در دست امام عصر (أرواحنا فداه) است وإلّا ادعای نیابت خاصه میشود. [استاد من] به من میفرمود اگر ارتباط میخواهی با امام زمان داشته باشی کوشش کن که خود را درست کنی. تو یک اخلاق بد، یک حسادت، یک تکبر داشته باشی به همان مناسبت با امام زمان (علیه الصلاة و السلام) فاصله داری، با خدا فاصله داری. لذا این مطلب را من مکرر شنیده بودم، با خوبان دیگری هم مثل آیت الله کوهستانی، مثل مرحوم آشیخ حبیب الله گلپایگانی در اینجا بودند، با بعضیها برخورد کردم که بعضی از اسامی آنها را هم در کتاب پرواز روح نوشتم، دیدم همه همین را میگویند و من سالها روی یک راه عملی هم فکر کردم و به یک راهی رسیدم که حضرت عسکری (صلوات الله علیه) میفرماید که دربارۀ فقهاء است ولی خُب همۀ شماها هم باید فقیه باشید.
معنای فقیه این نیست که حتماً یک پیرمرد معمم عبا [پوشیده باشد] فقیه یعنی فهیم، دین را بفهمید، دینِ خود را بفهمید که درست است یا درست نیست، این اولِ آن است [و] بعد هم حقایق دین را بفهمید که ما آن برداشتهایی که از جزوات داریم این به خاطر همین است که یک قدری قدم به قدم اینها را ما به طرف فهم قرآن بیاوریم و لذا مسئلۀ تزکیۀ نفس را مطرح کردیم و یک روشی را هم البته از همین روایت استفاده کردیم. روایت این است که… شاید اکثر شما [این روایت را] حفظ باشید و شاید هم حاج آقا مکرر برای شما بیان کرده باشند که «مَنْ كَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ»[2] دربارۀ مرجع تقلید است، منتها فکر نکنید این فقط دربارۀ مرجع تقلید است، میگویند مرجع تقلید باید اینطوری باشد، حالا دیگران هم به طریق اُولی، حتماً باید اینطوری باشند «صَائِناً لِنَفْسِهِ» خودنگهدار باشد، استقامت داشته باشد، قوی باشد «حَافِظاً لِدِينِهِ» دین خود را حفظ بکند، راه و روش خود را حفظ بکند، صراط مستقیم داشته باشد، با نفس أمارۀ خود مخالف کند «مُخَالِفاً لِهَوَاهُ» هرچه که دل او میخواهد چه دربارۀ خود و چه دربارۀ دیگران این را پیاده نکند و «مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ» که آخرین مرحله مرحلۀ عبودیت است و بعد هم اگر اینطوری شد دیگر از دست شیطان راحت است.
خود شیطان گفته است که «لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ * إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصينَ»[3] کسی که مخلص خدا بود و پاک بود و بندۀ کامل بود این از دست شیطان… خود شیطان در مقابل مخلص اظهار عجز کرده است و خدای تعالی یک قدم هم جلوتر آمده است و فرموده است که «إِنَّ عِبادي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ»[4] تو بر بندگان من… که این منظورِ من است «مُطِيعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ» تو بر بندگان من نمیتوانی تسلط پیدا کنی «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذينَ يَتَوَلَّوْنَهُ»[5] کسی که ولایت شیطان را قبول کرده است سلطۀ شیطان را هم قبول میکند. بنابراین به خاطر این دو جهت، یعنی یکی مسئلۀ تزکیۀ نفس و یکی هم مسئلۀ نزدیک شدن به حضرت بقیةالله و آشنا شدن با این وجود مقدسی که در هر کجا ممکن است وجود داشته باشد، یعنی ما هر کجا میتوانیم بگوییم «السلام علیک یا بقیةالله» و خدای تعالی در قرآن در دو آیه فرموده است «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ»[6] که مراد از مؤمنون ائمۀ اطهار (علیهم الصلاة و السلام) هستند و إنشاءالله در محضر حضرت رضا (علیه الصلاة و السلام) دعا بفرمایید و إنشاءالله با راهنمایی این بزرگواری که خدمت ایشان هستیم در حرم دعا بفرمایید که یقیناً حضرت بقیةالله آنجا تشریف… حالا اگر در وقتی که شما مشرف میشوید نباشند یک وقتی آمدند [توجه به دعاهای شما دارند.]
اختیار ملا قات فقط در دست امام زمان ارواحنافداه است
یکی از دوستان همین چند روز قبل به من میگفت روزهای دوشنبه حضرت تشریف میآورند و من مطمئن بودم که او یک چیزی میفهمد. حالا امروز هم دوشنبه است و روز عَرضۀ أعمال است و إنشاءالله از حضرت رضا (علیه الصلاة و السلام) بخواهید که چشمهای شما هم روشن به جمال مقدس ایشان بشود و اینکه خدمت حضرت نمیشود رسید، البته با ارادۀ حضرت این را بسیار اشتباه میگویند. معنای آن این است که حضرت هم اگر اراده بفرمایند، ملاقات بدهند، باز هم نمیشود خدمت ایشان رسید و این حرف بسیار حرف غلطی است. آن حرفی که صحیحِ صحیح است و همۀ مسائل را هم حل میکند این است که اختیار ملاقات در دست ماها نیست، اگر از سلمان هم بهتر بشویم و بخواهیم اختیار ملاقات امام زمان را در دست بگیریم نمیتوانیم، چون آقا آزاد است و تحت امر پروردگار است. اما اگر خود حضرت اراده بفرمایند و ملاقات بدهند ممکن است… در قضایا داریم که حتی یک سنّی ناصبی هم به خاطر هدایت خود ملاقات بکند. همانطوری که پیغمبر اکرم را هم ابوسفیان میدید و هم علی بن ابیطالب (علیه الصلاة و السلام).
بنابراین از حضرت رضا بخواهید که از حضرت ولیعصر بخواهند که ایشان إنشاءالله بخواهند که به شما ملاقات داده بشود و حضرت را زیارت کنی
مسجد جمکران
و إنشاءالله مسجد جمکران را هم فراموش نکنید، از این جریاناتی که دارید و این سفرهای زیارتی، من الآن این را از حاج آقا تقاضا میکنم، حالا نمیدانم چقدر ممکن است برای ایشان زحمت باشد، ولی در این سفرهای زیارتی رفتن به مسجد جمکران که نزدیک به شما هم هست إنشاءالله قرار بدهید. امیدوار هستیم همۀ شما مورد لطف حضرت بقیةالله باشید، حتی در روایت دارد که پنجاه نفر از آن سیصد و سیزده نفر از خانمها هستند و سیصد و سیزده نفر فرماندههای لشکر حضرت هستند وإلّا مقربین، نزدیکان، خدمتگزاران، آنهایی که خیلی میتوانند حتی نزدیکتر از سیصد و سیزده نفر باشند هم وجود دارد. إنشاءالله همۀ شماها از آنها باشید و به قرآن خدمت کنید تا خادم امام عصر (أرواحنا فداه) باشید. من از آمدن شما به اینجا و به زحمت افتادن شما واقعاً شرمنده هستم. خود من تصادفاً… حالا معلوم است که این هم لطف حضرت رضا بوده است نسبت به من که با خوبان، با اهل قرآن همنشین بشوم.
روز گذشته در فرودگاه تهران… چون من اینجا ساکن نیستم، فقط رفقای ما اینجا هستند، البته اینجا منزل بسیار قدیمی خود من هست، آن وقتی که من بیشتر مشهد بودم اینجا زندگی میکردم. خدمت حاج آقا رسیدم ایشان اظهار لطف فرمودند، من وضع اینجا را درست نمیدانستم لذا عرض کردم خود من خدمت شما تلفن میکنم و از اینکه پذیرایی نمیشوید، از اینکه آنطور که حق شما است و شأن شما است و باید از شما پذیرایی بشود [و نمیشود] معذرت میخواهم. خود من باز چهارشنبه برمیگردم چون جلسات ما در تهران همیشه برگزار میشود.
ارزش زیارت علی بن موسی الرضا علیه السلام
امیدوار هستیم که إنشاءالله همۀ شما سالم باشید، همۀ شما زیر سایۀ امام عصر محفوظ باشید و زیارت شما قبول بشود که زیارت حضرت رضا (علیه الصلاة و السلام) طبق روایات صحیحه هزار حج و هزار عمره است. چه شما یک دفعه ولو یک روز بیایید، مثلاً حاج آقا میخواهند امروز برگردند همین زیارت یک روزۀ حاج آقا إنشاءالله هزار حج و هزار عمره [محسوب میشود] خیلی عجیب است، حالا نه حج وعمرۀ معمولی «أَلْفِ حَجَّةٍ مَبْرُورَةٍ وَ أَلْفِ عُمْرَةٍ مَقْبُولَةٍ»[7].
حج خوب، نیکو، حجی که اولیاء خدا میکنند و هزار عمرۀ قبول شده و حضرت میفرماید من و آباء من همه روز قیامت شفعای او خواهیم بود و در یک روایت دیگر از علی بن ابیطالب نقل شده است که فرمود به زودی پارۀ تن من را، فرزند من را که اسم او علی است در شهر طوس، در أرض طوس مسموم میکنند و ایشان در اینجا از دنیا میرود «أَلَا فَمَنْ زَارَهُ فِي غُرْبَتِهِ»[8] همه بدانند کسی که او را در شهر غربت… آن موقعها خُب اینجا نه زبان مردم و نه رفتار آنها موافق با خاندان عصمت بوده است «أَلَا فَمَنْ زَارَهُ فِي غُرْبَتِهِ غَفَرَ اللَّهُ تَعَالَى ذُنُوبَهُ» خدا گناهان او را میآمرزد «مَا تَقَدَّمَ مِنْهَا وَ مَا تَأَخَّرَ وَ لَوْ كَانَتْ مِثْلَ عَدَدِ النُّجُومِ وَ قَطْرِ الْأَمْطَارِ وَ وَرَقِ الْأَشْجَارِ» یک وقتی یکی از دوستان ما در عالم رؤیا دیده بود که در یک زرگری وارد شده است، یک انگشتری به [زرگر] داده است که قیمت کند. آن زرگر اول برد این انگشتر را تمیز کرد، پاک کرد، چون خیلی کثیف شده بود، بعد آمد گفت این اینقدر قیمت دارد، بعد دیده بود که وارد حرم رضا شده است. حالا این تشبیه شده بود که کسی که وارد میشود هرچه گناه داشته باشد حضرت واسطه میشوند که ببخشند.
آن سریع الرضا پروردگار زودراضی، او هم راضی میشود و لذا حضرت رضا را هم مظهر رضای خدا هستند. بعد هم به شما برمیگرداند، حالا اگر دومرتبه این دل خود را بردی با گناه کثیف کرد، باز با گناه خدایی نکرده آلوده کردی این دیگر تقصیر خود تو است وإلّا این لازمۀ زیارت حضرت علی بن موسی الرضا است. امیدوار هستیم إنشاءالله که زیارت شما قبول باشد، اهل قرآن باشید، با قرآن باشید و همیشه یار و طرفدار قرآن باشید.
و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
[1]. شمس، آیۀ 9.
[2]. بحار الأنوار، ج 2، ص 88.
[3]. ص، آیات 82 و 83.
[4]. حجر، آیۀ 42.
[5]. نحل، آیۀ 100.
[6]. توبه، آیۀ 105.
[7]. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 256.
[8]. عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج 2، ص 259.
جهت دانلود صوت اینجا کلیک کنید