جزء ۲۷

قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۳۱﴾

ابراهیم گفت: کار شما چیست ای فرستادگان؟ ﴿۳۱﴾

قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ ﴿۳۲﴾

گفتند: ما به طرف مردم گناهکاری فرستاده شده ایم. ﴿۳۲﴾

لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِنْ طِينٍ ﴿۳۳﴾

تا بر آنها سنگهائی از گِل بریزیم. ﴿۳۳﴾

مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ ﴿۳۴﴾

سنگهائی که در نزد پروردگارت برای اسراف کنندگان نشان گذاری شده است. ﴿۳۴﴾

فَأَخْرَجْنَا مَنْ كَانَ فِيهَا مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۳۵﴾

پس ما کسى را که در میان آنها از مؤمنین بود، خارجش کردیم. ﴿۳۵﴾

فَمَا وَجَدْنَا فِيهَا غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴿۳۶﴾

ولی جز خانواده ای از مسلمانها در آن سرزمین نیافتیم. ﴿۳۶﴾

وَتَرَكْنَا فِيهَا آيَةً لِلَّذِينَ يَخَافُونَ الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿۳۷﴾

و (ما) در آن نشانه اى براى کسانى که از عذاب دردناک مى ترسند، باقى گذاشتیم. ﴿۳۷﴾

«حضرت موسی علیه السلام به طرف فرعون می رود»

وَفِي مُوسَى إِذْ أَرْسَلْنَاهُ إِلَى فِرْعَوْنَ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۳۸﴾

و ﴿نشانه ای نیز﴾ در موسی وقتی که او را به سوی فرعون با دلیل آشکاری فرستادیم. ﴿۳۸﴾

فَتَوَلَّى بِرُكْنِهِ وَقَالَ سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿۳۹﴾

پس فرعون با تمام وجودش (از او) روى گرداند و گفت: ساحر یا دیوانه اى است. ﴿۳۹﴾

فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴿۴۰﴾

پس ما فرعون و سپاهیانش را گرفتیم و آنها را در دریا انداختیم در حالی که او خودش را ملامت می کرد. ﴿۴۰﴾

«قوم عاد هلاک می شوند»

وَفِی عَادٍ إِذْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ الرِّیحَ الْعَقِیمَ ﴿۴۱﴾

و ﴿نشانه ای﴾ در قوم عاد، وقتی که بر آنها باد هلاک کننده ای فرستادیم. ﴿۴۱﴾

مَا تَذَرُ مِنْ شَيْءٍ أَتَتْ عَلَيْهِ إِلَّا جَعَلَتْهُ كَالرَّمِيمِ ﴿۴۲﴾

بر چیزی نمی وزید، مگر آنکه مثل خاکستر قرارش می داد. ﴿۴۲﴾

«صاعقه قوم ثمود را گرفت»

وَفِی ثَمُودَ إِذْ قِیلَ لَهُمْ تَمَتَّعُوا حَتَّى حِینٍ ﴿۴۳﴾

و در قوم ثمود، آن وقتی که به آنها گفته شد: تا مدّتی بهره مند باشید. ﴿۴۳﴾

فَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ وَهُمْ يَنْظُرُونَ ﴿۴۴﴾

پس آنها از امر پروردگارشان سرپیچی کردند که صاعقه آنها را گرفت در حالی که آنها نگاه می کردند. ﴿۴۴﴾

فَمَا اسْتَطَاعُوا مِنْ قِيَامٍ وَمَا كَانُوا مُنْتَصِرِينَ ﴿۴۵﴾

آنها نتوانستند برخیزند و نتوانستند طلب یاری کنند. ﴿۴۵﴾

«قوم حضرت نوح علیه السلام مردم فاسقی بودند»

وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ ﴿۴۶﴾

و ﴿همچنین﴾ پیش از اینها قوم نوح که قطعا آنها مردم فاسقی بودند. ﴿۴۶﴾

«تذکر نعمتهای خدای تعالی»

وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ ﴿۴۷﴾

و (ما) آسمان را با قدرت خود بنا کردیم و قطعا ما آن را توسعه مى دهیم. ﴿۴۷﴾

وَالْأَرْضَ فَرَشْنَاهَا فَنِعْمَ الْمَاهِدُونَ ﴿۴۸﴾

و زمین را پهن کردیم، پس چه نیکو گستراننده ای هستیم. ﴿۴۸﴾

وَمِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ ﴿۴۹﴾

و از هر چیزی ما دو جفت خلق کردیم، شاید شما متذکر شوید. ﴿۴۹﴾

«به سوی خدا با سرعت بروید»

فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۵۰﴾

پس به سوى خدا بشتابید. قطعا من براى شما از طرف او ترساننده آشکارى هستم. ﴿۵۰﴾

وَلَا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ ﴿۵۱﴾  

و با خدا، خداى دیگرى قرار ندهید. قطعا من براى شما از جانب او ترساننده آشکارى هستم. ﴿۵۱﴾

برداشت از آیات ۵۱ – ۳۱

از قصه های انبیاء که در این آیات ذکر می شود باید این درسها را آموخت:

اول: سالک الی اللّه باید معتقد باشد که ملائکه برای رحمت و برای عذاب از جانب خدا فرستاده می شوند و به دستور پروردگار مجرمین را عذاب می کنند آن گونه که قوم لوط را عذاب کردند و دقیقا بیشترین عذاب برای اسراف کنندگان خواهد بود ولی اگر خانواده ای مؤمن باشند و اسراف نکنند و تزکیه نفس نمایند از میان مجرمین نجات پیدا می کنند و از آیات استفاده می شود که اسراف از بزرگترین جرم هایی است که بشر مرتکب می گردد.

دوم: باید بکوشد که نسنجیده به اولیای خدا و انبیاء تهمت نزند و آنها را بی عقل نداند.

سوم: از نعمت های الهی بهره برداری کند و از اوامر پروردگارش سرپیچی نکند و الا به عذاب الهی مبتلا می گردد.

چهارم: کوشش کند نعمت های الهی را همیشه منظور نماید و نگاهی به آسمان و زمین کند و از نشانه های الهی پند بگیرد.

پنجم: باید بداند که همه حقایق را خدای تعالی در عالم ارواح به او تعلیم داده ولی در وقت تولد آنها را فراموش کرده تا امتحان بشود.

ششم: خدای تعالی برای این که کمکی به بشر در امتحانشان بکند پیامبران و کتب آسمانی را یادآوری کننده نازل فرموده است.

هفتم: باید به سوی خدا با شتاب حرکت کند و مراحل تزکیه نفس و کمالات را بگذراند.

هشتم: به نتیجه سیر و سلوکش برسد و مقام توحید را تجربه کند و به کمالاتی که از ناحیه پیامبران به او راهنمائی شده موفق گردد.

«پیامبران را ساحر یا دیوانه می خواندند»

كَذَلِكَ مَا أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا قَالُوا سَاحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ ﴿۵۲﴾

این چنین است که نزد کسانى که قبل از آنها بوده اند هیچ رسولى نیامد، مگر آنکه گفتند: ساحر یا دیوانه است. ﴿۵۲﴾

أَتَوَاصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿۵۳﴾

آیا یکدیگر را به این سفارش کرده بودند؟ بلکه آنها مردمى طغیانگر بودند. ﴿۵۳﴾

فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَمَا أَنْتَ بِمَلُومٍ ﴿۵۴﴾

پس از آنها رو بگردان، تو ملامت نخواهی شد. ﴿۵۴﴾

«تذکر مفید است»

وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ ﴿۵۵﴾

و تذکر بده، زیرا قطعا تذکر براى مؤمنین فایده مى رساند. ﴿۵۵﴾

«خلقت جنّ و انس برای عبادت»

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿۵۶﴾

و من جنّ و انس را خلق نکردم، مگر برای آنکه مرا عبادت کنند. ﴿۵۶﴾

«خدا از کسی رزقی نمی خواهد»

مَا أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ ﴿۵۷﴾

(من) از آنها هیچ رزقى نمى خواهم و من نمى خواهم که مرا اطعام کنند. ﴿۵۷﴾

إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ﴿۵۸﴾

قطعا خدا همان رزّاقى است که صاحب قوّت و داراى قدرت است. ﴿۵۸﴾

«برای ستمگران عذابی خواهد بود»

فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوبًا مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحَابِهِمْ فَلَا يَسْتَعْجِلُونِ ﴿۵۹﴾

پس قطعا براى کسانى که ستم کرده اند، نصیبى از عذاب مثل پیامد یارانشان است، پس عجله نکنند. ﴿۵۹﴾

فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ ﴿۶۰﴾

پس واى بر کسانى که کافر شده اند، از روزى که وعده داده مى شوند. ﴿۶۰﴾

برداشت از آیات ۶۰ – ۵۲

سالک الی اللّه باید از آیات فوق برداشت های زیر را داشته باشند:

۱  –  بداند که اقوام گذشته از این جهت طغیانگر شدند و مورد عذاب پروردگار واقع شدند که پیغمبران را به آنچه نبودند متهم کردند.

۲  –  اگر خیرخواهان مردم و پیامبران کمکی در دنیا و قیامت به مجرمین نکنند از طرف پروردگار ملامت نمی گردند.

۳  –  پیامبران و مبلغین باید یادآوری کننده فطرتهای انسانها باشند تا شاید آنها متذکر گردند.

۴  –  مؤمنین چون تفکر می کنند و به وسیله تفکرشان به حقیقت عقل می رسند این تذکرات برای آنها مفید خواهد بود.

۵  –  خدای تعالی جن و انس را برای عبادت خلق کرده زیرا بندگی و عبادت آنها را به کمالات و مقام خلیفه اللهی می رساند.

۶  –  خدای تعالی نیازی در چیزی به کسی ندارد بلکه همه در همه چیز به پروردگارشان نیازمندند.

۷  –  ظالمین به طور کلی در ظلم و عذاب با یکدیگر شریک اند و در روز قیامت وای بر کسانی که خدا و نعمت هایش را کفران کنند که خدای تعالی به  آنچه به آنها وعده داده خواهند رسید.

سوره مبارکه طور

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«عذاب روز قیامت حتمی است»

وَالطُّورِ ﴿۱﴾

قسم به کوه طور ﴿۱﴾

وَكِتَابٍ مَسْطُورٍ ﴿۲﴾

و قسم به کتابی که نوشته شده ﴿۲﴾

فِي رَقٍّ مَنْشُورٍ ﴿۳﴾

در ورقی باز شده ﴿۳﴾

وَالْبَیْتِ الْمَعْمُورِ ﴿۴﴾

قسم به «بیت المعمور»، ﴿۴﴾

وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ ﴿۵﴾

قسم به سقفی که بلند ساخته شده ﴿۵﴾

وَالْبَحْرِ الْمَسْجُورِ ﴿۶﴾

قسم به دریای سرشار ﴿۶﴾

إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ لَوَاقِعٌ ﴿۷﴾

قطعا عذاب پروردگارت واقع خواهد شد. ﴿۷﴾

مَا لَهُ مِنْ دَافِعٍ ﴿۸﴾

هیچ چیزی آن را بر نمی گرداند. ﴿۸﴾

«وای بر تکذیب کنندگان»

يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا ﴿۹﴾

روزى که آسمان سخت به حرکت در مى آید. ﴿۹﴾

وَتَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْراً ﴿۱۰﴾

و کوهها به راه می افتند. ﴿۱۰﴾

فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ ﴿۱۱﴾

در آن روز وای بر تکذیب کنندگان. ﴿۱۱﴾

اَلَّذِینَ هُمْ فِی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ ﴿۱۲﴾

کسانی که خود در فرو رفتن در باطل بازی می کنند. ﴿۱۲﴾

یَوْمَ یُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعّاً ﴿۱۳﴾

روزى که به سختى به سوى آتش جهنّم کشیده مى شوند. ﴿۱۳﴾

هَذِهِ النَّارُ الَّتِي كُنْتُمْ بِهَا تُكَذِّبُونَ ﴿۱۴﴾  

این آتشی است که شما آن را تکذیب می کردید. ﴿۱۴﴾

أَفَسِحْرٌ هَذَا أَمْ أَنْتُمْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿۱۵﴾

آیا این سِحر است یا شما بصیرت ندارید؟ ﴿۱۵﴾

اِصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۶﴾

در آن وارد شوید. چه صبر کنید، یا آنکه صبر نکنید، بر شما مساوى خواهد بود. جز این نیست که به آنچه کرده اید، مجازات مى شوید. ﴿۱۶﴾

«حالات اهل تقوی در بهشت»

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَعِیمٍ ﴿۱۷﴾

قطعا متّقین در بهشتها و نعمتهایند. ﴿۱۷﴾

فَاكِهِينَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ ﴿۱۸﴾

به آنچه پروردگارشان به آنها داده و آنها را پروردگارشان از عذاب جهنّم نگه داشته، خوشحالند. ﴿۱۸﴾

كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۱۹﴾

بخورید و بیاشامید، گوارایتان باد بخاطر آنچه که عمل کرده اید. ﴿۱۹﴾

مُتَّكِئِينَ عَلَى سُرُرٍ مَصْفُوفَةٍ وَزَوَّجْنَاهُمْ بِحُورٍ عِينٍ ﴿۲۰﴾

در حالی که بر تختهای متّصل بهم تکیه کرده اند و آنها را با حورالعین همسر گردانیده ایم. ﴿۲۰﴾

«فرزندان مؤمنین به آنها ملحق می شوند»

وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ ﴿۲۱﴾

و کسانى که ایمان آورده اند و در ایمان، فرزندانشان از آنها پیروى کرده اند، نسلشان را به آنها ملحق مى کنیم و چیزى از عمل آنها کم نمى کنیم. هر کسى گرو چیزى است که کسب کرده است. ﴿۲۱﴾

وَأَمْدَدْنَاهُمْ بِفَاكِهَةٍ وَلَحْمٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ ﴿۲۲﴾

و ما آنها را به میوه ها و گوشتی که دلخواه آنها است، تقویت می کنیم. ﴿۲۲﴾

يَتَنَازَعُونَ فِيهَا كَأْسًا لَا لَغْوٌ فِيهَا وَلَا تَأْثِيمٌ ﴿۲۳﴾

در آن بهشت در گرفتن جام درگیری دارند. در آن بهشت نه حرف لغو و نه گناه خواهد بود. ﴿۲۳﴾

وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ غِلْمَانٌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ ﴿۲۴﴾

و در اطراف آنها پسران زیبا صورتی که مانند مروارید پنهان در صدف اند، بر آنها طواف می کنند. ﴿۲۴﴾

«گفتگوی اهل بهشت»

وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ ﴿۲۵﴾

و بعضی از آنها به بعضی رو می کنند و از هم می پرسند. ﴿۲۵﴾

قَالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فِي أَهْلِنَا مُشْفِقِينَ ﴿۲۶﴾

می گویند: ما قبل از این در مورد خانواده مان ترسان بودیم. ﴿۲۶﴾

فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا وَوَقَانَا عَذَابَ السَّمُومِ ﴿۲۷﴾

پس خدا بر ما منّت گذاشت و ما را از عذاب نفوذکننده نگه داشت. ﴿۲۷﴾

إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلُ نَدْعُوهُ إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ ﴿۲۸﴾

قطعا ما قبل از این خدا را می خواندیم، زیرا او همان نیکوکار مهربان است. ﴿۲۸﴾

«تهمتهائی که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می زدند»

فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ ﴿۲۹﴾

پس تذکر بده که تو به لطف و نعمت پروردگارت کاهن و دیوانه نیستی. ﴿۲۹﴾

أَمْ يَقُولُونَ شَاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ ﴿۳۰﴾

یا می گویند: او شاعری است که ما منتظر مرگش هستیم. ﴿۳۰﴾

قُلْ تَرَبَّصُوا فَإِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُتَرَبِّصِينَ ﴿۳۱﴾  

بگو: منتظر باشید که من هم با شما از منتظرینم. ﴿۳۱﴾

أَمْ تَأْمُرُهُمْ أَحْلَامُهُمْ بِهَذَا أَمْ هُمْ قَوْمٌ طَاغُونَ ﴿۳۲﴾

یا (شاید) افکارشان آنها را به این (مطالب) امر مى کند. یا آنها مردم طغیانگرى هستند. ﴿۳۲﴾

أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿۳۳﴾

یا مى گویند: خودش آن (قرآن) را بافته. بلکه آنها ایمان نمى آورند. ﴿۳۳﴾

فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ ﴿۳۴﴾

پس آنها مطالبی مانند آن را بیاورند، اگر راستگو هستند. ﴿۳۴﴾

«دلیل برای اثبات ازلیت خالق»

أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ ﴿۳۵﴾

آیا آنها از ناچیز آفریده شده اند یا خودشان خالقند؟ ﴿۳۵﴾

«خدای تعالی با مردم کافر محاجّه می کند»

أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا يُوقِنُونَ ﴿۳۶﴾

آیا آنها آسمانها و زمین را خلق کرده اند؟ بلکه یقین پیدا نمی کنند. ﴿۳۶﴾

أَمْ عِنْدَهُمْ خَزَائِنُ رَبِّكَ أَمْ هُمُ الْمُصَيْطِرُونَ ﴿۳۷﴾

آیا نزد آنها خزائن پروردگارت هست یا آنها (بر همه چیز) تسلّط دارند؟ ﴿۳۷﴾

أَمْ لَهُمْ سُلَّمٌ يَسْتَمِعُونَ فِيهِ فَلْيَأْتِ مُسْتَمِعُهُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ ﴿۳۸﴾

آیا آنها نردبانى دارند که بوسیله آن مى شنوند؟ پس کسى که از آنها ادّعاى شنیدن مى کند، باید دلیل روشنى بیاورد. ﴿۳۸﴾

«خدا دختر ندارد»

أَمْ لَهُ الْبَنَاتُ وَلَكُمُ الْبَنُونَ ﴿۳۹﴾

آیا براى او (خدا) دختران ولى براى شما پسرانى باشند؟ ﴿۳۹﴾

أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ ﴿۴۰﴾

آیا تو از آنها اجرى سؤال کرده اى که در پرداختش سنگین شده اند؟ ﴿۴۰﴾

أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ ﴿۴۱﴾

آیا نزد آنها علم غیب است، که آنها می نویسند؟ ﴿۴۱﴾

أَمْ يُرِيدُونَ كَيْدًا فَالَّذِينَ كَفَرُوا هُمُ الْمَكِيدُونَ ﴿۴۲﴾

یا آنها مى خواهند حیله اى کنند؟ پس کسانى که کافر شده اند، خودشان به حیله گرفتار مى شوند. ﴿۴۲﴾

برداشت از آیات ۴۲ – ۲۹

سالک الی اللّه باید از آیات قرآن حقایقی را که در فطرت او هستند متذکر شود و بداند که آورنده قرآن نه کاهن است و نه مجنون، نه شاعر است و نه از بین می رود و نه مانند دیگران طغیانگر است و نه قرآن را خودش ساخته و پرداخته است زیرا قرآن معجزه است و باید سالک الی اللّه بداند که خدای تعالی او را از نیستی به هستی آورده و خلق کرده است و باید بداند که خالق آسمانها و زمین خدا است و نزد پروردگار خزائن آسمانها و زمین وجود دارد و بر غیر خدا این حقایق روشن نیست.

سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی فرزندی ندارد و ملائکه دختر نیستند که خدا انتخابشان کرده باشد بلکه ملائکه به هر شکلی بخواهند می توانند خود را بسازند و نیز باید بداند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مردم اجر و مزدی طلب نمی کند و نیز باید بداند که علم غیب در نزد خدا است و به کسی اجازه نداده که از علم غیب مطلع شود و نیز باید متوجه باشد که با خدای تعالی  حیله ای نکند و الا خودش به آن حیله گرفتار می شود.

أَمْ لَهُمْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ ﴿۴۳﴾

یا براى آنها خدائى غیر از خدا هست؟ منزّه است خدا از آنچه آنها شریک قرار مى دهند. ﴿۴۳﴾

وَإِنْ يَرَوْا كِسْفًا مِنَ السَّمَاءِ سَاقِطًا يَقُولُوا سَحَابٌ مَرْكُومٌ ﴿۴۴﴾

و اگر آنها ببینند که قطعه اى از آسمان افتاد، مى گویند: ابر متراکمى است. ﴿۴۴﴾

«روز قیامت»

فَذَرْهُمْ حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي فِيهِ يُصْعَقُونَ ﴿۴۵﴾

پس آنها را به حال خود واگذار کن تا روزى که آنها در آن صاعقه، مرگ را ملاقات کنند. ﴿۴۵﴾

يَوْمَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ ﴿۴۶﴾

روزى که حیله شان، آنها را از چیزى بى نیاز نمى کند و آنها یارى نمى شوند. ﴿۴۶﴾

وَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِكَ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۴۷﴾

و قطعا براى آنهائى که ظلم کرده اند، عذابى غیر از آن خواهد بود. ولى اکثر آنها نمى دانند. ﴿۴۷﴾

«صبر کن تو زیرنظر خدا هستی»

وَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ فَإِنَّكَ بِأَعْيُنِنَا وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ حِينَ تَقُومُ ﴿۴۸﴾

و در مقابل فرمان پروردگارت بردبار باش زیرا تو قطعا زیر نظر ما هستى و وقتى که از جا بر مى خیزى، تسبیح و حمد پروردگارت را بکن. ﴿۴۸﴾

وَمِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَإِدْبَارَ النُّجُومِ ﴿۴۹﴾

و بخشى از شب و بعد از فرو رفتن ستارگان، خدا را تسبیح کن. ﴿۴۹﴾

برداشت از آیات ۴۹ – ۴۸

اذکار نیمه شب

سالک الی اللّه باید در مقابل پروردگار و زحماتی که از این راه به او متوجه می شود صبور و بردبار باشد. زیرا قطعا او زیر نظر پروردگار می باشد. و وقتی از جا بر می خیزد بگوید: «سبحان اللّه و الحمد لله» و در نیمه های شب و صبح خدا را تسبیح کند.

سوره مبارکه نجم 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نه گمراه است و نه از روی هوای نفس حرف می زند»

وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى ﴿۱﴾

قسم به ستاره، وقتی که فرود می آید. ﴿۱﴾

مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى ﴿۲﴾

آنکه همراه شما (همیشه) بوده، نه گمراه شده و نه اغواء گردیده است.﴿۲﴾

وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى ﴿۳﴾

و از هوای نفس سخن نمی گوید. ﴿۳﴾

إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْیٌ یُوحَى ﴿۴﴾

جز این نیست که سخن او وحیى است که (به او از طرف خدا) وحى مى شود. ﴿۴﴾

عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَى ﴿۵﴾

کسی که دارای قدرت بزرگی است، به او تعلیم داده است. ﴿۵﴾

ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَى ﴿۶﴾

همان کسی که صاحب نیرومندی است و تسلّط دارد. ﴿۶﴾

وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى ﴿۷﴾

و او در افق برتری قرار گرفته است. ﴿۷﴾

«اشاره به معراج رسول اکرم صلی الله علیه و آله»

ثُمَّ دَنَا فَتَدَلَّى ﴿۸﴾

سپس نزدیک و نزدیکتر گردید. ﴿۸﴾

فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى ﴿۹﴾

تا آنکه (فاصله او) به اندازه دو کمان یا نزدیکتر شد. ﴿۹﴾

فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى ﴿۱۰﴾

پس به بنده اش وحی کرد، آنچه را باید وحی کند. ﴿۱۰﴾

مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى ﴿۱۱﴾

آنچه را دید، قلبش تکذیب نکرد. ﴿۱۱﴾

أَفَتُمَارُونَهُ عَلَى مَا یَرَى ﴿۱۲﴾

آیا بر آنچه می بیند، با او جدال می کنید؟ ﴿۱۲﴾

وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى ﴿۱۳﴾

و قطعا بار دیگر نیز او را دید. ﴿۱۳﴾

عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهَى ﴿۱۴﴾

در کنار درخت سدره المنتهی. ﴿۱۴﴾

عِنْدَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى ﴿۱۵﴾

که در کنار آن، بهشت زندگی است. ﴿۱۵﴾

إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى ﴿۱۶﴾

در آن وقت، چیزی پوشاننده، درخت سدره المنتهی را پوشاند. ﴿۱۶﴾

مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَمَا طَغَى ﴿۱۷﴾

چشم به طرفی نگردید و تجاوز نکرد. ﴿۱۷﴾

لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى ﴿۱۸﴾

قطعا او از نشانه های بزرگتر پروردگارش، چیزها دید. ﴿۱۸﴾

«لات و عزی و منات بتهائی بوده اند»

أَفَرَأَیْتُمُ اللَّاتَ وَالْعُزَّى ﴿۱۹﴾

آیا پس شما «لات» و «عزى» را دیدید؟ ﴿۱۹﴾

وَمَنَاةَ الثَّالِثَةَ الْأُخْرَى ﴿۲۰﴾

و منات که سوّمی دیگری است. ﴿۲۰﴾

أَلَكُمُ الذَّكَرُ وَلَهُ الْأُنْثَى ﴿۲۱﴾

آیا براى شما پسر و براى او (خدا) دختر باید باشد؟ ﴿۲۱﴾

تِلْكَ إِذًا قِسْمَةٌ ضِيزَى ﴿۲۲﴾

در این صورت آن تقسیمی غیر عادلانه است. ﴿۲۲﴾

إِنْ هِيَ إِلَّا أَسْمَاءٌ سَمَّيْتُمُوهَا أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ بِهَا مِنْ سُلْطَانٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدَى ﴿۲۳﴾

اینها جز اسمهائى که شما و پدرانتان نامگذارى کرده اید، چیزى نیست. خدا براى آن دلیلى نازل نکرده است. آنها جز از گمان و هواى نفسشان پیروى نمى کنند و حال آنکه قطعا از طرف پروردگارشان براى آنها هدایت آمده است. ﴿۲۳﴾

أَمْ لِلْإِنْسَانِ مَا تَمَنَّى ﴿۲۴﴾

آیا برای انسان آنچه آرزو دارد، خواهد بود؟ ﴿۲۴﴾

فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى ﴿۲۵﴾

پس برای خدا آخرت و ﴿حیات﴾ اوّلین است. ﴿۲۵﴾

برداشت از آیات ۲۵ – ۲۳

ظنّ و گمان

سالک الی اللّه نباید از ظنّ و گمان و از هوای نفس با وجود هدایت صریحی که از جانب پروردگار به وسیله قرآن و روایات به او رسیده تبعیت کند و بداند هر چه انسان می خواهد و آرزو می کند به او خواهد رسید زیرا آخرت و عالم ارواح و عالم ذر همه اینها تحت نفوذ و قدرت پروردگار می باشند.

وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى ﴿۲۶﴾  

و چه بسیار ملائکه اى که در آسمانها هستند و شفاعت آنها مگر بعد از اجازه الهى براى کسى که بخواهد و راضى شود، سودى نخواهد داشت. ﴿۲۶﴾

«ملائکه زن نیستند»

إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ لَيُسَمُّونَ الْمَلَائِكَةَ تَسْمِيَةَ الْأُنْثَى ﴿۲۷﴾

قطعا کسانى که به آخرت ایمان ندارند، حتماً ملائکه را به اسم مؤنث نامگذارى مى کنند. ﴿۲۷﴾

وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا ﴿۲۸﴾

و آنها به این (مطلب) علمى ندارند، بلکه از گمان پیروى مى کنند و حال آنکه گمان، هرگز انسان را از چیزى از حقّ بى نیاز نمى کند. ﴿۲۸﴾

فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا وَلَمْ يُرِدْ إِلَّا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا ﴿۲۹﴾

پس اعراض کن از کسى که از یاد ما رو مى گرداند و جز زندگى دنیا را نخواسته است. ﴿۲۹﴾

«هر کسی به اندازه ظرفیتش می فهمد»

ذَلِكَ مَبْلَغُهُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اهْتَدَى ﴿۳۰﴾

این (همان)، حدّ و اندازه آنها از دانائى است. قطعا پرورگار تو داناتر است به کسى که از راه او (خدا) گمراه شده و و او داناتر است به کسى که هدایت یافته است. ﴿۳۰﴾

برداشت از آیات ۳۰ – ۲۸

هدایت و گمراهی

سالک الی اللّه نباید پیروی از ظنّ و گمانش بکند زیرا ظنّ و گمان انسان را به حقیقت نمی رساند و باید همیشه به یاد خدا باشد و تنها به زندگی دنیا بسنده نکند و تنها به آن چه می بیند معتقد نباشد و خدا را در گمراهی و هدایت خود ناظر و دانا بداند.

وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَيَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى ﴿۳۱﴾

و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، مال خدا است تا آنهائى را که بدى کردند به آنچه عمل کرده اند جزا دهد و کسانى را که عمل نیکو کرده اند، به نیکى جزا مرحمت فرماید. ﴿۳۱﴾

«اشاره به الطاف الهی»

اَلَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿۳۲﴾

آنان (آن نیکوکارانى) که از گناهان کبیره و فواحش، غیر از لغزشهاى کوچک اجتناب مى کنند، قطعا بخشش پروردگارت توسعه دارد. و او به شما داناتر است، زیرا که شما را از زمین خلق کرد و چون که در شکمهاى مادرانتان جنینهائى بودید. پس خود را پاک ندانید، او کسى را که تقوى دارد بهتر مى شناسد. ﴿۳۲﴾

«اشاره به ولید بن مغیره است»

أَفَرَأَيْتَ الَّذِي تَوَلَّى ﴿۳۳﴾

آیا پس دیدى آن کسى را که روگرداند؟ ﴿۳۳﴾

وَأَعْطَى قَلِيلًا وَأَكْدَى ﴿۳۴﴾

و کمى اعطاء کرد و (بعد) امتناع نمود؟ ﴿۳۴﴾

أَعِنْدَهُ عِلْمُ الْغَيْبِ فَهُوَ يَرَى ﴿۳۵﴾

آیا نزد او علم غیب است که (همه چیز را) مى بیند؟ ﴿۳۵﴾

أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِمَا فِی صُحُفِ مُوسَى ﴿۳۶﴾

آیا با خبر نشده است به آنچه در کتاب های موسی است؟ ﴿۳۶﴾

«اشاره به وفای حضرت ابراهیم علیه السلام»

وَإِبْرَاهِیمَ الَّذِی وَفَّى ﴿۳۷﴾

و ابراهیم که وفادار بود. ﴿۳۷﴾

أَلَّا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ﴿۳۸﴾

که هیچ کس بار گناه دیگری را بر عهده نمی گیرد. ﴿۳۸﴾

وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿۳۹﴾

و اینکه برای انسان جز آنچه را که سعی کرده است، نخواهد بود. ﴿۳۹﴾

«نتیجه اعمال انسان به زودی می رسد»

وَأَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى ﴿۴۰﴾

و قطعا سعی او به زودی دیده می شود. ﴿۴۰﴾

ثُمَّ يُجْزَاهُ الْجَزَاءَ الْأَوْفَى ﴿۴۱﴾

سپس جزای او به طور کامل داده می شود. ﴿۴۱﴾

برداشت از آیات ۴۱ – ۳۲

گناهان کبیره

سالک الی اللّه باید از گناهان کبیره اجتناب کند و بداند که پروردگارش از لغزشهای کوچکش می گذرد، زیرا خدا مغفرتش شامل آنها می شود. و هم چنین خود را به عنوان پاک و تزکیه شده به دروغ معرفی نکند و بداند که خدای تعالی اهل تقوای واقعی را می شناسد. و از خدای تعالی و حقایق رو نگرداند و بکوشد که همه حقایق را قبول داشته باشد و برای مردم بیان کند و مغرور به آن که من از علم غیب مطلع ام نگردد، زیرا خدای تعالی ممکن است همه آن چه را که خلق نکرده نحوه دیگری به خاطر مصلحتی خلق کند. و کتابهای انبیاء گذشته علیهم السلام را قبول داشته باشد و بداند که کسی گناه دیگری را به عهده نمی گیرد. و از برای انسان جز آن چه را که درباره اش کوشش می کند وجود ندارد و جزای زحماتی را که در راه دین و حقیقت کشیده به زودی می بیند و جزای کاملی از خدا دریافت می کند.

وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى ﴿۴۲﴾

و قطعا همه امور به پروردگارت پایان می پذیرد. ﴿۴۲﴾

«همه کارها در دست خدا است»

وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى ﴿۴۳﴾

و قطعا او خدائی است که می خنداند و می گریاند. ﴿۴۳﴾

وَأَنَّهُ هُوَ أَمَاتَ وَأَحْيَا ﴿۴۴﴾  

و قطعا او خدائی است که می میراند و زنده می کند. ﴿۴۴﴾

وَأَنَّهُ خَلَقَ الزَّوْجَيْنِ الذَّكَرَ وَالْأُنْثَى ﴿۴۵﴾

و او است که دو زوج مرد و زن را خلق کرده است. ﴿۴۵﴾

مِنْ نُطْفَةٍ إِذَا تُمْنَى ﴿۴۶﴾

از یک نطفه، وقتی که ریخته می شود. ﴿۴۶﴾

وَأَنَّ عَلَيْهِ النَّشْأَةَ الْأُخْرَى ﴿۴۷﴾

و بر عهده او (خدا) است که نشئه دیگر را ایجاد کند. ﴿۴۷﴾

وَأَنَّهُ هُوَ أَغْنَى وَأَقْنَى ﴿۴۸﴾

و قطعا او (خدائى) است که بى نیاز کرده و سرمایه داده است. ﴿۴۸﴾

وَأَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرَى ﴿۴۹﴾

و او (خدائى) است که پروردگار ستاره «شعرى» است. ﴿۴۹﴾

وَأَنَّهُ أَهْلَكَ عَادًا الْأُولَى ﴿۵۰﴾

و او قوم عاد را اوّل هلاک کرده است. ﴿۵۰﴾

«عذاب قوم نوح و ثمود»

وَثَمُودَ  فَمَا أَبْقَى ﴿۵۱﴾

و از قوم ثمود که کسی را باقی نگذاشت. ﴿۵۱﴾

وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ وَأَطْغَى ﴿۵۲﴾

و قوم نوح را نیز پیش از این، قطعا، آنها ظالم تر و تجاوزکارتر بودند. ﴿۵۲﴾

وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى ﴿۵۳﴾

و شهرهائی که زیرورو شده و کوبیده شدند. ﴿۵۳﴾

فَغَشَّاهَا مَا غَشَّى ﴿۵۴﴾

پس آنها را با آنچه پوشاننده بود، پوشاند. ﴿۵۴﴾

«به نعمتهای خدا شک نکنید»

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكَ تَتَمَارَى ﴿۵۵﴾

پس به کدام یک از نعمتهای پروردگارت شک داری؟ ﴿۵۵﴾

هَذَا نَذِيرٌ مِنَ النُّذُرِ الْأُولَى ﴿۵۶﴾

این ترساننده از همان ترسانندگان قبلی است. ﴿۵۶﴾

برداشت از آیه ۵۶

رسول اکرم صلی الله علیه و آله مکمل ادیان گذشته است

سالک الی اللّه باید بداند که پیامبر صلی الله علیه و آله همان راه و روش پیغمبران گذشته علیهم السلام را دارد و بلکه او مکمل ادیان گذشته است.

«قیامت نزدیک است»

أَزِفَتِ الْآزِفَةُ ﴿۵۷﴾

نزدیک شدنی، نزدیک شده است. ﴿۵۷﴾

لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ كَاشِفَةٌ ﴿۵۸﴾

برای آن جز خدا کسی آشکارکننده نیست. ﴿۵۸﴾

أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِیثِ تَعْجَبُونَ ﴿۵۹﴾

آیا پس از این گفتار تعجّب مى کنید؟ ﴿۵۹﴾

وَتَضْحَكُونَ وَلَا تَبْكُونَ ﴿۶۰﴾

و می خندید و گریه نمی کنید؟ ﴿۶۰﴾

وَأَنْتُمْ سَامِدُونَ ﴿۶۱﴾

و شما در غفلت و (هوسرانى) هستید. ﴿۶۱﴾

برداشت از آیات ۶۱ – ۵۹

عظمت قرآن

سالک الی اللّه باید از معجزه بودن و در کمال بلاغت و فصاحت بودن قرآن تعجب نکند. بلکه در مقابل قرآن یا از شوق و یا از ترس اشک بریزد و گریه کند و در غفلت و هوسرانی وقتش را نگذراند و برای خدا سجده کند و بندگی پروردگار را بنماید.

«سجده واجب»

فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا ﴿۶۲﴾

پس برای خدا سجده کنید و عبادت نمایید. ﴿۶۲﴾

سوره مبارکه قمر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«قیامت به زودی برای هر کسی می رسد»

اِقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ ﴿۱﴾

ساعت قیامت نزدیک شد و ماه شکافت. ﴿۱﴾

وَإِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَيَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ ﴿۲﴾

و وقتی که معجزه ای را ببینند، اعراض می کنند و می گویند: این سحر همیشگی است. ﴿۲﴾

وَكَذَّبُوا وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُمْ وَكُلُّ أَمْرٍ مُسْتَقِرٌّ ﴿۳﴾

و آنها تکذیب کردند و از هوای نفسشان پیروی نمودند و هر چیزی قرارگاهی دارد. ﴿۳﴾

وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مِنَ الْأَنْبَاءِ مَا فِيهِ مُزْدَجَرٌ ﴿۴﴾

و قطعا از اخباری که در آن انزجار است، به آنها رسیده است. ﴿۴﴾

حِكْمَةٌ بَالِغَةٌ فَمَا تُغْنِ النُّذُرُ ﴿۵﴾

حکمت بالغه ای است، پس ترساندنها سودی نداشت. ﴿۵﴾

فَتَوَلَّ عَنْهُمْ يَوْمَ يَدْعُ الدَّاعِ إِلَى شَيْءٍ نُكُرٍ ﴿۶﴾  

پس از آنها رو بگردان روزى که داعى (مرگ) آنها را به طرف چیزى که وحشتناک است، دعوت مى کند. ﴿۶﴾

خُشَّعًا أَبْصَارُهُمْ يَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ كَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُنْتَشِرٌ ﴿۷﴾

در حالى که چشمهاى آنها پایین افتاده و آنها مانند ملخهاى پراکنده از قبرها خارج مى شوند. ﴿۷﴾

مُهْطِعِينَ إِلَى الدَّاعِ يَقُولُ الْكَافِرُونَ هَذَا يَوْمٌ عَسِرٌ ﴿۸﴾

با شتاب به طرف دعوت کننده می روند. کافرها می گویند: امروز روز سختی است. ﴿۸﴾

«اشاره ای به قضیه حضرت نوح علیه السلام»

كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ فَكَذَّبُوا عَبْدَنَا وَقَالُوا مَجْنُونٌ وَازْدُجِرَ ﴿۹﴾

قبل از آنها قومِ نوح تکذیب کردند. پس بنده ما را تکذیب نمودند و گفتند: دیوانه اى است و او زجردیده شده. ﴿۹﴾

فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ ﴿۱۰﴾

پس دعا کرد پروردگارش را که قطعا من مغلوبم، پس یاریم کن. ﴿۱۰﴾

فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ ﴿۱۱﴾

پس ما درهای آسمان را به آبی که به شدّت می ریخت، باز نمودیم. ﴿۱۱﴾

وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاءُ عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ ﴿۱۲﴾

و زمین را بصورت چشمه هایى شکافتیم، پس این دو آب (آب آسمان و زمین) به فرمانى که قطعا مقدّر شده بود، بهم پیوستند. ﴿۱۲﴾

وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ ﴿۱۳﴾

و او را بر کشتی که دارای تخته ها و میخهائی بود، سوار نمودیم. ﴿۱۳﴾

تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاءً لِمَنْ كَانَ كُفِرَ ﴿۱۴﴾

زیر نظر خودمان حرکت کرد. جزائی بود برای کسانی که کافر شده اند. ﴿۱۴﴾

وَلَقَدْ تَرَكْنَاهَا آيَةً فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۱۵﴾

و قطعا آن را نشانه ای در میان مردم باقی گذاشتیم، آیا کسی هست که عبرت بگیرد؟ ﴿۱۵﴾

فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۱۶﴾

پس عذاب من و ترساندنهایم چگونه بوده است؟ ﴿۱۶﴾

«قرآن آن قدر نازل شده که آسان گردیده است»

وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۱۷﴾

و قطعا ما قرآن را براى تذکر آسان قرار داده ایم، پس آیا کسى هست که عبرت بگیرد؟ ﴿۱۷﴾

«اشاره به قضیه قوم عاد»

كَذَّبَتْ عَادٌ فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۱۸﴾

قوم عاد تکذیب کردند، پس عذاب من و ترساندنهای من چگونه بوده است؟ ﴿۱۸﴾

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ ﴿۱۹﴾

قطعا ما بر آنها باد تند سردی را در روز نحس مستمری فرستادیم. ﴿۱۹﴾

تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ ﴿۲۰﴾

آن باد مردم را مى کند، مثل اینکه آنها تنه هاى درخت خرمائى هستند که از جا کنده مى شوند. ﴿۲۰﴾

فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۲۱﴾

پس عذاب من و ترساندنهایم چگونه بوده است؟ ﴿۲۱﴾

«قرآن آسان نازل شده تا مردم از خواب غفلت بیدار شوند»

وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۲۲﴾

و قطعا ما قرآن را براى تذکر آسان قرار داده ایم، آیا پس کسى هست که عبرت بگیرد؟ ﴿۲۲﴾

«اشاره ای به قضیه قوم ثمود»

كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِالنُّذُرِ ﴿۲۳﴾

قوم ثمود انذارها را تکذیب کردند. ﴿۲۳﴾

فَقَالُوا أَبَشَرًا مِنَّا وَاحِدًا نَتَّبِعُهُ إِنَّا إِذًا لَفِي ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿۲۴﴾

و گفتند: آیا (ما) از بشرى که یکى از ما است، پیروى کنیم؟ قطعا ما اگر چنین کنیم، در گمراهى و دیوانگى خواهیم بود. ﴿۲۴﴾

أَأُلْقِيَ الذِّكْرُ عَلَيْهِ مِنْ بَيْنِنَا بَلْ هُوَ كَذَّابٌ أَشِرٌ ﴿۲۵﴾

 آیا از میان ما بر او مطالب یادآورى کننده القا شده؟ بلکه او دروغگوى خودخواهى است. ﴿۲۵﴾

سَيَعْلَمُونَ غَدًا مَنِ الْكَذَّابُ الْأَشِرُ ﴿۲۶﴾

همین فردا به زودى خواهند دانست که دروغگوى خودخواه کیست؟ ﴿۲۶﴾

إِنَّا مُرْسِلُو النَّاقَةِ فِتْنَةً لَهُمْ فَارْتَقِبْهُمْ وَاصْطَبِرْ ﴿۲۷﴾  

ما ناقه را براى امتحان آنها فرستادیم، پس مراقب آنها باش و صبر داشته باش. ﴿۲۷﴾

وَنَبِّئْهُمْ أَنَّ الْمَاءَ قِسْمَةٌ بَيْنَهُمْ كُلُّ شِرْبٍ مُحْتَضَرٌ ﴿۲۸﴾

و به آنها خبر بده که آب میان آنها قسمت شده است، هر کدام به نوبت براى آشامیدن حاضر شوند. ﴿۲۸﴾

فَنَادَوْا صَاحِبَهُمْ فَتَعَاطَى فَعَقَرَ ﴿۲۹﴾

سردسته خود را صدا زدند، پس آمد و (ناقه را) پى کرد. ﴿۲۹﴾

فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۳۰﴾

پس عذاب من و ترساندنها چگونه بوده است؟ ﴿۳۰﴾

برداشت از آیات ۳۰ – ۹

پندها و اندرزها

سالک الی اللّه باید از آیاتی که قرائت شد استفاده و برداشتهای زیر را داشته باشد:

۱  –  این که به خاطر موفقیت در راه رسیدن به کمالات راهنماهای الهی را تکذیب نکند و برای سرپیچی از اوامرشان، به تهمت های زشت آنها را متهم ننماید.

۲  –  متوجه باشد که اگر راهنماها را متهم کرد و از اوامر آنها سرپیچی نمود کفران نعمت کرده و او مورد عذاب پروردگار واقع خواهد شد و خدا راهنماها را یاری خواهد کرد.

۳  –  اگر در دین رخنه ای وارد کند و یا از دستورات انبیاء علیهم السلام سرپیچی نماید باران که رحمت خدا است و چشمه های آب که بهترین نعمت الهی هستند تبدیل به عذاب بزرگی خواهند شد آن چنان که برای قوم نوح انجام گردید.

۴  –  اگر انسان طرفدار راهنمایان و پیغمبران و حق و حقیقت باشد خدای تعالی او را در وسط بلاهای دنیایی حفظ می کند و نمی گذارد به او آسیبی برسد و از هلاکت ها نجات پیدا می کند.

۵  –  سفینه نجات که اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام هستند به کمک او می آیند و آنها با الواح مستحکم او را راهنمایی می کنند.

۶  –  تمام راهنمایی ها صددرصد زیر نظر پروردگار است و عذاب برای کفار جزایی است که با اراده الهی انجام می گیرد.

۷  –  باید بدانیم که قرآن با کلمات مغلق و نامأنوس و غیر بلیغ بیان نشده که مردم از فهم آن عاجز باشند بلکه خدای تعالی آن را آسان نازل فرموده تا مردم متذکر آن چه خدا در عالم ارواح به آنها تعلیم داده است بشوند.

۸  –  باید از برداشتهایی که با تدبر از قرآن دارد پند و عبرت بگیرد و دین خدا را غریب نگذارد.

۹  –  گاهی به خاطر این که خدای تعالی عذابی در روزی مقرر فرموده آن روز، روز نحسی شده و ثبت گردیده است.

۱۰  –  باید انسان از خدای تعالی بخواهد که عذاب و آن چه خدا از آنها بشر را ترسانده بر او نازل نگردد.

۱۱  –  ملکوت و حقیقت را با ظاهری که انسان می بیند مقایسه نکند و فکر نکند که پیغمبران و راهنمایان مانند خود او هستند.

۱۲  –  خدای تعالی ساده بودن قرآن را و به وسیله قرآن تذکر دادن آن چه در عالم ارواح یاد گرفته ایم و پند گرفتن از قرآن را در سوره قمر تکرار کرده تا ما این سه مطلب را کاملاً یاد بگیریم و در اعمالمان و رفتارمان آنها را به کار ببندیم.

۱۳  –  در این آیات خدای تعالی مکررا نام قرآن و انبیاء را مذکر ﴿یادآورنده﴾ یاد کرده تا ما بدانیم که قبلاً این حقایق را به ما تعلیم فرموده و در دنیایی که دار امتحان است پیغمبران علیهم السلام و قرآن را برای کمک به امتحان  ما جهت یادآوری ما نازل نموده است.

۱۴  –  پروردگار متعال مواد امتحانی بشر را از اسباب مختلف قرار داده و برای هر قومی و جمعیتی به مناسبت زمان و مکانشان امتحانشان را ترتیب داده است.

۱۵  –  خدای تعالی پیامبران و در زمان ما حضرت حجت بن الحسن روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء را مراقب ما قرار داده و صبر و تحمل را برای آن حضرت مقدر فرموده است.

۱۶  –  باید به قسمتهای الهی ولو به صورت ظاهر به ضرر او تمام شود راضی گردد.

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ ﴿۳۱﴾

قطعا ما بر آنها صیحه واحده اى فرستادیم. پس آنها مانند گیاه خشک شکسته شده گردیدند. ﴿۳۱﴾

«قرآن با لغات سخت گفته نشده که مردم متذکر شوند»

وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۳۲﴾

و قطعا ما قرآن را برای تذکر آسان قرار داده ایم، پس آیا کسی هست که عبرت بگیرد؟ ﴿۳۲﴾

«اشاره ای به قضیه قوم لوط»

كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ ﴿۳۳﴾

قومِ لوط ترسانندگان را تکذیب کردند. ﴿۳۳﴾

إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِبًا إِلَّا آلَ لُوطٍ نَجَّيْنَاهُمْ بِسَحَرٍ ﴿۳۴﴾

قطعا ما بر آنها باد تندى که ریگها را به حرکت در مى آورد فرستادیم، مگر خاندان لوط که در سحر آنها را نجات دادیم. ﴿۳۴﴾

نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنَا كَذَلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ ﴿۳۵﴾

این نعمتى است از ناحیه ما. این چنین کسى را که شکر کند، جزا مى دهیم. ﴿۳۵﴾

وَلَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنَا فَتَمَارَوْا بِالنُّذُرِ ﴿۳۶﴾

و قطعا (لوط) آنها را از مجازات ما ترساند، پس مجادله مى کردند به آنچه ترسیده مى شدند. ﴿۳۶﴾

وَلَقَدْ رَاوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنَا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذَابِي وَنُذُرِ ﴿۳۷﴾

و از مهمانان او کام دل خواستند. پس ما چشمهاى آنها را نابینا و محو نمودیم. پس بچشید عذاب مرا و انذارها را. ﴿۳۷﴾

وَلَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذَابٌ مُسْتَقِرٌّ ﴿۳۸﴾

و قطعا در اوّل صبحشان عذاب پایدارى به سراغشان آمد. ﴿۳۸﴾

فَذُوقُوا عَذَابِی وَنُذُرِ ﴿۳۹﴾

پس بچشید عذاب مرا و انذارها را. ﴿۳۹﴾

وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۴۰﴾

و قطعا ما قرآن را براى تذکر، آسان قرار داده ایم، پس آیا کسى هست که عبرت بگیرد؟ ﴿۴۰﴾

«اشاره به قضیه اطرافیان فرعون»

وَلَقَدْ جَاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ ﴿۴۱﴾

و قطعا آل فرعون را پیامبرانی آمد. ﴿۴۱﴾

كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كُلِّهَا فَأَخَذْنَاهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ ﴿۴۲﴾

(آنها) همه آیات ما را تکذیب کردند، پس ما آنها را مجازات کردیم، مجازات عزیز قدرتمندى. ﴿۴۲﴾

«خطاب به کفّار مکه»

أَكُفَّارُكُمْ خَيْرٌ مِنْ أُولَئِكُمْ أَمْ لَكُمْ بَرَاءَةٌ فِي الزُّبُرِ ﴿۴۳﴾

آیا کفّار شما بهتر از آن گروه شما هستند؟ یا براى شما برائت نامه اى در کتاب و نوشته وجود دارد؟ ﴿۴۳﴾

«اتّحاد و درهم شکستن کفّار قریش»

أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ ﴿۴۴﴾

یا می گویند: ما جمعیت پیروزیم. ﴿۴۴﴾

سَیُهْزَمُ الْجَمْعُ وَیُوَلُّونَ الدُّبُرَ ﴿۴۵﴾

به زودی جمع شکست می خورد و پشت کرده، فرار می کنند. ﴿۴۵﴾

بَلِ السَّاعَةُ مَوْعِدُهُمْ وَالسَّاعَةُ أَدْهَى وَأَمَرُّ ﴿۴۶﴾

بلکه ساعت قیامت وعده گاه آنها است و قیامت هولناک تر و تلخ تر است. ﴿۴۶﴾

«زندگی سخت گناهکاران»

إِنَّ الْمُجْرِمِینَ فِی ضَلَالٍ وَسُعُرٍ ﴿۴۷﴾

قطعا گناهکاران در گمراهی و دیوانگی هستند. ﴿۴۷﴾

یَوْمَ یُسْحَبُونَ فِی النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ ﴿۴۸﴾

روزى که با صورتشان در آتش کشیده مى شوند، بچشید احساس جهنّم را. ﴿۴۸﴾

«در خلقت، هر چیزی به اندازه است»

إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ ﴿۴۹﴾  

قطعا ما هر چیزی را به اندازه خلق کرده ایم. ﴿۴۹﴾

وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ ﴿۵۰﴾

و فرمان ما یک مرتبه بیشتر نیست، مانند چشم بر هم زدن. ﴿۵۰﴾

وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا أَشْيَاعَكُمْ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۵۱﴾

و قطعا ما هلاک کرده ایم مانند شما را، پس آیا کسی هست که عبرت بگیرد؟ ﴿۵۱﴾

«محاسبه دقیق الهی»

وَكُلُّ شَيْءٍ فَعَلُوهُ فِي الزُّبُرِ ﴿۵۲﴾

و هر چه را که انجام داده اند، در نامه ای خواهد بود. ﴿۵۲﴾

وَكُلُّ صَغِيرٍ وَكَبِيرٍ مُسْتَطَرٌ ﴿۵۳﴾

و هر کوچک و بزرگی نوشته شده است. ﴿۵۳﴾

إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ ﴿۵۴﴾

قطعا اهل تقوا در بهشتها و نهرها هستند. ﴿۵۴﴾

فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ ﴿۵۵﴾

در جایگاه راستی و درستی نزد خدای مالک مقتدر. ﴿۵۵﴾

برداشت از آیات ۵۵ – ۵۴

درجات تقوی

سالک الی اللّه باید بداند که تقوی از مرحله یقظه به طور ضعیف باید شروع شود تا به مرحله کمالات روحی برسد و تقوی دائما تقویت گردد تا انسان را به لقاء پروردگار موفق نماید.

سوره مبارکه رحمن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«نعمتهای الهی»

اَلرَّحْمَنُ ﴿۱﴾

خدای بخشنده، ﴿۱﴾

عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿۲﴾

قرآن را تعلیم داده، ﴿۲﴾

خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿۳﴾

انسان را خلق کرده، ﴿۳﴾

عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ﴿۴﴾

به او سخن گفتن تعلیم داده، ﴿۴﴾

اَلشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿۵﴾

خورشید و ماه را منظّم فرموده. ﴿۵﴾

وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ یَسْجُدَانِ ﴿۶﴾

و ستارگان (و یا گیاهان کوتاه بى ساقه) و درختان سجده مى کنند. ﴿۶﴾

وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ﴿۷﴾

و خدا آسمان را بالا برده و میزان و حسابى (در آن) گذاشت. ﴿۷﴾

«عدالت در میزان را رعایت کنید»

أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِ ﴿۸﴾

در میزان تعدّی نکنید. ﴿۸﴾

وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ ﴿۹﴾

و وزن را بر اساس عدالت قرار دهید و میزان را کم نگذارید. ﴿۹﴾

«الطاف الهی بر مردم»

وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿۱۰﴾

و زمین را برای مردم گذاشته. ﴿۱۰﴾

فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿۱۱﴾

در آن میوه ها و درخت خرما با خوشه های غلاف دار ﴿۱۱﴾

وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّیْحَانُ ﴿۱۲﴾

و دانه های با ساقه و برگ و گیاهان خوشبوی معطّر است. ﴿۱۲﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۳﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۱۳﴾

«چگونگی خلقت بدن جنّ و انس»

خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ ﴿۱۴﴾

انسان را از گِل خشکیده مانند آجر خلق کرد. ﴿۱۴﴾

وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿۱۵﴾

و جن را از شعله های متحرّک آتش خلق فرمود. ﴿۱۵﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۶﴾  

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۱۶﴾

«اشاره به کرویت زمین»

رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ ﴿۱۷﴾

پروردگار دو مشرق و پروردگار دو مغرب است. ﴿۱۷﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۸﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۱۸﴾

برداشت از آیات ۱۸ – ۱

سالک الی اللّه از آیاتی که تلاوت شد ﴿از اول سوره رحمن تا آیه ۱۸﴾ باید مطالب زیر را بفهمد:

۱  –  خدای تعالی به مخلوقش مهربان است و حتی کفار و فجار را از نعمت های عمومی اش ﴿که معنی رحمن است﴾ بهره مند می سازد.

۲  –  قرآن که مرآت علم پروردگار می باشد به خاتم انبیاء علیهم السلام در ابتدای خلقت نور مقدس آن حضرت،  تعلیم داده شده و پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به حقایق قرآن هدایت گردیده است.

۳  –  انسان در میان جانداران کره زمین از این جهت اشرف مخلوقات است که فهم و درک خود را با سخن گفتن که خدای تعالی به او تعلیم داده برای مردم می گوید.

۴  –  همه چیز باید منظم و با حساب دقیقی انجام شود آن چنان که خدای تعالی ماه و خورشید را منظم فرموده است.

۵  –  باید در مقابل عظمت پروردگار خضوع کند و فرمانبردار باشد آن چنان که از ستارگان گرفته تا گیاهان همه تکوینا اطاعت پروردگار را می کنند و او را سجده می نمایند.

۶  –  باید عدالت را رعایت کند و افراط و تفریط را از بین ببرد و در کسب و کار با میزان صحیحی عمل کند.

۷  –  نعمتهای پروردگار را همیشه در مد نظر داشته باشد و به میوه های رنگارنگ و انواع خرماها و برگهای خوشبو توجه کند و نعمت های الهی را تکذیب نکند.

۸  –  بداند که خدای تعالی بدن انسان را از گل خشکیده خلق کرده و بدن اجنه را از شعله های متحرک آتش آفریده است.

۹  –  باید سالک الی اللّه خود را مربی تمام مردم کره زمین بداند چون فرموده اند: «کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» و نگذارد که آنها از موقعیت و محل خود تجاوز کنند.

«نشانه های الهی در دریا»

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیَانِ ﴿۱۹﴾

دو دریا را بهم راه داد که بهم برسند. ﴿۱۹﴾

بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ ﴿۲۰﴾

بین آنها فاصله ای است که بر یکدیگر غلبه نمی کنند. ﴿۲۰﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۱﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۲۱﴾

يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿۲۲﴾

از آن دو دریا لؤلؤ و مرجان خارج می شود. ﴿۲۲﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۳﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۲۳﴾

وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ ﴿۲۴﴾

و براى او کشتیهائى ساخته شده که در دریا مانند کوههائى هستند. ﴿۲۴﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۵﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۲۵﴾

«بدن کسانی که در روی زمین هستند فانی می شود»

كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ﴿۲۶﴾

هر کسى که روى آن (زمین) باشد، فانى مى شود. ﴿۲۶﴾

وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿۲۷﴾

و تنها وجه پروردگارت که صاحب جلالت و اکرام است، باقی می ماند. ﴿۲۷﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۸﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۲۸﴾

«خدای تعالی هر روزی در شغلی می باشد»

يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ ﴿۲۹﴾

کسى که در آسمانها و زمین است، دست نیاز به سوى او دراز کرده و از او درخواست مى کند. او هر روز در کارى خواهد بود. ﴿۲۹﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۰﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۳۰﴾

«حساب روز قیامت»

سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿۳۱﴾

ای گروه جنّ و انس، به زودی به حسابتان می رسیم. ﴿۳۱﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۲﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۳۲﴾

«سیر و سفر در آسمانها»

يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿۳۳﴾

اى گروه جنّ و انس، اگر مى توانید از مدارهاى آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید، ولى نمى توانید بگذرید، مگر با تسلّط و نیرو. ﴿۳۳﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۴﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۳۴﴾

يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ﴿۳۵﴾

بر شما شعله هائى از آتش بى دود و دودهاى متراکم فرستاده مى شود و (از کسى) نمى توانید یارى بطلبید. ﴿۳۵﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۶﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۳۶﴾

فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ ﴿۳۷﴾

پس وقتی که آسمان شکافته شود و مانند روغن مذاب سرخ گردد. ﴿۳۷﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۸﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۳۸﴾

«در قیامت همه مطالب روشن است»

فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿۳۹﴾

پس در آن روز از گناه انس و جنّ پرسیده نمی شود. ﴿۳۹﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۰﴾  

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۴۰﴾

یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیمَاهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِی وَالْأَقْدَامِ ﴿۴۱﴾

گناهکاران از سیمایشان شناخته می شوند، پس موهای جلوی سر و پاهایشان گرفته می شود. ﴿۴۱﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۲﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۴۲﴾

«معرّفی جهنّم»

هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۴۳﴾

این همان جهنّمی است که گناهکاران آن را تکذیب می کردند. ﴿۴۳﴾

یَطُوفُونَ بَیْنَهَا وَبَیْنَ حَمِیمٍ آنٍ ﴿۴۴﴾

(امروز) در بین جهنّم و آب سوزان رفت و آمد مى کنند.﴿۴۴﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۵﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۴۵﴾

«برای هر که از خدا بترسد، دو بهشت خواهد بود»

وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿۴۶﴾

و برای کسی که از مقام پرورگارش بترسد، دو بهشت است. ﴿۴۶﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۷﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۴۷﴾

ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿۴۸﴾

دارای انواع درختان است. ﴿۴۸﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۹﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۴۹﴾

فِیهِمَا عَیْنَانِ تَجْرِیَانِ ﴿۵۰﴾

در میان آن دو بهشت، دو چشمه جریان دارد. ﴿۵۰﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۱﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۵۱﴾

فِيهِمَا مِنْ كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿۵۲﴾

در آن دو بهشت از هر میوه ای دو نوع وجود دارد. ﴿۵۲﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۳﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۵۳﴾

مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ ﴿۵۴﴾

در آن بر پشتی هائی که داخلش از ابریشم است، تکیه زده اند. و میوه های آن دو بهشت در دسترس است. ﴿۵۴﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۵﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۵۵﴾

فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿۵۶﴾

در آن بهشتها زنان چشم خماری که دست هیچ انس و جنّی قبل از اینها به آنها نرسیده است، می باشد. ﴿۵۶﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۷﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۵۷﴾

كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿۵۸﴾

مثل اینکه آن دخترها یاقوت و مرواریدند. ﴿۵۸﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۹﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۵۹﴾

هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿۶۰﴾

آیا جزای نیکی غیر از نیکی است؟ ﴿۶۰﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۱﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۶۱﴾

«و دو بهشت دیگر هم برای آنها هست»

وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿۶۲﴾

و غیر از آن دو بهشت، دو بهشت دیگر هم هست. ﴿۶۲﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۳﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۶۳﴾

مُدْهَامَّتَانِ ﴿۶۴﴾

هر دو سرسبزند که به سیاهى مى زند. ﴿۶۴﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۵﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۶۵﴾

فِیهِمَا عَیْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿۶۶﴾

در آن دو (بهشت) دو چشمه اى هست که مى جوشد.﴿۶۶﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۷﴾  

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۶۷﴾

فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿۶۸﴾

در آن دو بهشت میوه ها و درخت خرما و درخت انار است. ﴿۶۸﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۹﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۶۹﴾

فِیهِنَّ خَیْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿۷۰﴾

در آن دو بهشت زنان نیکوخو و نیکو صورتند. ﴿۷۰﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۷۱﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۷۱﴾

حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ ﴿۷۲﴾

حوریه های پرده داری که در خیمه ها هستند. ﴿۷۲﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۷۳﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۷۳﴾

لَمْ یَطْمِثْهُنَّ إِنسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿۷۴﴾

قبل از آنها دست انس و جنّی به آنها نرسیده است. ﴿۷۴﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۷۵﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۷۵﴾

مُتَّكِئِينَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ ﴿۷۶﴾

بهشتی ها بر تختهائی که با پارچه های سبز پوشیده شده و بر بالشهای بسیار خوب تکیه کرده اند. ﴿۷۶﴾

فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۷۷﴾

پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می کنید؟ ﴿۷۷﴾

تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿۷۸﴾

پر برکت است نام پروردگار تو که صاحب جلالت و کرامت است. ﴿۷۸﴾

سوره مبارکه واقعه

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«در روز وقوع قیامت چه خواهد شد؟»

إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿۱﴾

زمانی که واقعه قیامت واقع شود. ﴿۱﴾

لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ ﴿۲﴾

برای واقع شدن آن دروغی در کار نیست. ﴿۲﴾

خَافِضَةٌ رَافِعَةٌ ﴿۳﴾

پایین آورنده و بالابرنده است. ﴿۳﴾

إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ﴿۴﴾

آن وقتی که زمین به شدّت بلرزد. ﴿۴﴾

وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ﴿۵﴾

و کوهها به شدّت درهم کوبیده شود. ﴿۵﴾

فَكَانَتْ هَبَاءً مُنْبَثًّا ﴿۶﴾

و مانند غبار پراکنده گردند. ﴿۶﴾

«مردم به سه بخش تقسیم می شوند»

وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً ﴿۷﴾

پس شما سه گروه خواهید بود. ﴿۷﴾

فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿۸﴾

پس اصحاب دست راست، چه اصحاب دست راستى! ﴿۸﴾

وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿۹﴾

و اصحاب دست چپ، چه اصحاب دست چپی! ﴿۹﴾

«خصوصیات مقرّبین»

وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿۱۰﴾

و سبقت گیرندگان، چه سبقت گیرندگانی! ﴿۱۰﴾

أُولَئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿۱۱﴾

اینها مقرّبند. ﴿۱۱﴾

فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿۱۲﴾

در بهشتهای پر نعمتند. ﴿۱۲﴾

ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ ﴿۱۳﴾

گروه بسیاری از اوّلی ها هستند. ﴿۱۳﴾

وَقَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ ﴿۱۴﴾

و کمی از آخری ها هستند. ﴿۱۴﴾

عَلَى سُرُرٍ مَوْضُونَةٍ ﴿۱۵﴾

بر تختهائی که به یکدیگر پیوسته است. ﴿۱۵﴾

مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ ﴿۱۶﴾  

رو به روی یکدیگر بر آنها تکیه کرده اند. ﴿۱۶﴾

يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُخَلَّدُونَ ﴿۱۷﴾

نوجوانانی که دائما در آنجا هستند، دور آنها می گردند. ﴿۱۷﴾

بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَ كَأْسٍ مِنْ مَعِينٍ ﴿۱۸﴾

با قدح ها و کوزه ها و جام هائی که از چشمه های بهشتی است. ﴿۱۸﴾

لَا یُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا یُنزِفُونَ ﴿۱۹﴾

که از آن آشامیدنی ها سردرد نمى شوند و مست نمى شوند. ﴿۱۹﴾

وَفَاكِهَةٍ مِمَّا يَتَخَيَّرُونَ ﴿۲۰﴾

و میوه هائی از هر نوع که انتخاب کنند. ﴿۲۰﴾

وَلَحْمِ طَيْرٍ مِمَّا يَشْتَهُونَ ﴿۲۱﴾

و گوشت پرنده، از هر نوع که اشتها داشته باشند. ﴿۲۱﴾

وَحُورٌ عِینٌ ﴿۲۲﴾

و حورالعین. ﴿۲۲﴾

كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ ﴿۲۳﴾

مانند مرواریدی که در صدف مخفی شده باشد. ﴿۲۳﴾

جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿۲۴﴾

جزای آن چیزی است که عمل کرده اند. ﴿۲۴﴾

لَا یَسْمَعُونَ فِیهَا لَغْواً وَلَا تَأْثِیماً ﴿۲۵﴾

در آن بهشتها نه لغوی و نه گناهی می شنوند. ﴿۲۵﴾

إِلَّا قِیلاً سَلَاماً سَلَاماً ﴿۲۶﴾

جز آنکه گفته می شود: سلام، سلام. ﴿۲۶﴾

«خصوصیات اصحاب یمین»

وَأَصْحَابُ الْیَمِینِ مَا أَصْحَابُ الْیَمِینِ ﴿۲۷﴾

و اصحاب دست راست، چه اصحاب دست راستی! ﴿۲۷﴾

فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ ﴿۲۸﴾

در سایه درخت سدر بی خار. ﴿۲۸﴾

وَطَلْحٍ مَنْضُودٍ ﴿۲۹﴾

و درخت «طلح» [۱] پر برگ. ﴿۲۹﴾

[۱]  ــ درختى است که در یمن و حجاز است و بسیار خوش منظره و معطّر است.

وَظِلٍّ مَمْدُودٍ ﴿۳۰﴾

و سایه پهن شده. ﴿۳۰﴾

وَمَاءٍ مَسْكُوبٍ ﴿۳۱﴾

و آبی که ریزان است ﴿آبشار﴾. ﴿۳۱﴾

وَفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ ﴿۳۲﴾

و میوه های بسیار. ﴿۳۲﴾

لَا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ ﴿۳۳﴾

که نه قطع می شود و نه ممنوع می گردد. ﴿۳۳﴾

وَفُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ ﴿۳۴﴾

و همسران بلندمرتبه. ﴿۳۴﴾

إِنَّا أَنْشَأْنَاهُنَّ إِنْشَاءً ﴿۳۵﴾

ما آنها را آفرینش جدید و خوبی دادیم. ﴿۳۵﴾

فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْكَارًا ﴿۳۶﴾

و همه را باکره قرار دادیم. ﴿۳۶﴾

عُرُباً أَتْرَاباً ﴿۳۷﴾

زنانی که به همسرانشان عشق می ورزند (و خوش زبان) و هم سنّ و سالند. ﴿۳۷﴾

لِأَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿۳۸﴾

اینها برای اصحاب یمین اند. ﴿۳۸﴾

ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ ﴿۳۹﴾

دسته ای از امّت اوّلی هستند. ﴿۳۹﴾

وَثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ ﴿۴۰﴾

و دسته ای از امّت آخری هستند. ﴿۴۰﴾

«خصوصیات اصحاب شمال»

وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ ﴿۴۱﴾

و اصحاب دست چپ، چه اصحاب دست چپی! ﴿۴۱﴾

فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ ﴿۴۲﴾

در بادهای کشنده و آبهای سوزاننده. ﴿۴۲﴾

وَظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ ﴿۴۳﴾

و در سایه ای از دودهای متراکم و آتشین اند. ﴿۴۳﴾

لَا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ ﴿۴۴﴾

که نه خنک و نه آرامش بخش است. ﴿۴۴﴾

إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُتْرَفِينَ ﴿۴۵﴾

قطعا اینها قبل از آن از ثروتمندان مغرور بوده اند. ﴿۴۵﴾

وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ ﴿۴۶﴾

و بر گناه(هاى) بزرگ اصرار مى کردند. ﴿۴۶﴾

وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿۴۷﴾

و می گفتند: آیا وقتی ما مُردیم و خاک و استخوان گردیدیم، آیا دوباره ما مبعوث خواهیم شد؟ ﴿۴۷﴾

أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿۴۸﴾

یا پدران گذشته ما ﴿مبعوث می شوند؟﴾ ﴿۴۸﴾

قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ﴿۴۹﴾

بگو: قطعا اوّلین و آخرین. ﴿۴۹﴾

لَمَجْمُوعُونَ إِلَى مِيقَاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ ﴿۵۰﴾  

همه برای موعد روز معینی جمع آوری می شوند. ﴿۵۰﴾

«گمراهان تکذیب کننده»

ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ ﴿۵۱﴾

سپس شما ای گمراهانِ تکذیب کننده. ﴿۵۱﴾

لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ ﴿۵۲﴾

از درخت زقّوم خواهید خورد. ﴿۵۲﴾

فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿۵۳﴾

پس شکمهایتان را از آن پر خواهید کرد. ﴿۵۳﴾

فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ ﴿۵۴﴾

بالای آن از آب سوزانی خواهید نوشید. ﴿۵۴﴾

فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ ﴿۵۵﴾

و مانند شتران عطشان از آن می آشامید. ﴿۵۵﴾

هَذَا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ ﴿۵۶﴾

این پذیرائی آنها روز جزا است. ﴿۵۶﴾

نَحْنُ خَلَقْنَاكُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ ﴿۵۷﴾

ما شما را آفریدیم. پس چرا تصدیق نمی کنید؟ ﴿۵۷﴾

أَفَرَأَيْتُمْ مَا تُمْنُونَ ﴿۵۸﴾

آیا (شما) مى بینید آن نطفه اى را که (در رحم) مى ریزید؟ ﴿۵۸﴾

أَأَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ ﴿۵۹﴾

آیا شما آن را خلق می کنید یا ما آفریدگاریم؟ ﴿۵۹﴾

«مرگ بین بشر تقدیر شده است»

نَحْنُ قَدَّرْنَا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ ﴿۶۰﴾

ما بین شما مرگ را مقدّر نمودیم و بر ما کسی سبقت نمی گیرد. ﴿۶۰﴾

عَلَى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنْشِئَكُمْ فِي مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿۶۱﴾

بر اینکه امثال شما را به جای شما قرار دهیم و شما را در جائی که نمی دانید ایجادتان کنیم. ﴿۶۱﴾

وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَى فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ ﴿۶۲﴾

و قطعا خلقت اوّلی را می دانید، پس چرا متذکر نمی شوید؟ ﴿۶۲﴾

أَفَرَأَيْتُمْ مَا تَحْرُثُونَ ﴿۶۳﴾

آیا دیده اید آنچه را که می کارید؟ ﴿۶۳﴾

أَأَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ﴿۶۴﴾

آیا شما آن را می رویانید یا ما رویاننده هستیم؟ ﴿۶۴﴾

لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ ﴿۶۵﴾

اگر بخواهیم آن را کاه قرارش می دهیم تا در تعجّب بمانید. ﴿۶۵﴾

إِنَّا لَمُغْرَمُونَ ﴿۶۶﴾

قطعا ﴿بگویید:﴾ ما ضررکنندگانیم. ﴿۶۶﴾

بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿۶۷﴾

بلکه ما محرومانیم. ﴿۶۷﴾

«از خواب غفلت بیدار شوید»

أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ ﴿۶۸﴾

آیا دیده اید آبی را که می نوشید؟ ﴿۶۸﴾

أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿۶۹﴾

آیا شما آن را از ابر نازل کرده اید یا ما آن را فرو فرستاده ایم؟ ﴿۶۹﴾

لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ ﴿۷۰﴾

اگر بخواهیم آن را تلخ قرارش می دهیم، پس چرا تشکر نمی کنید؟ ﴿۷۰﴾

أَفَرَأَیْتُمُ النَّارَ الَّتِی تُورُونَ ﴿۷۱﴾

آیا دیده اید آتشی را که شعله ور می کنید؟ ﴿۷۱﴾

أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِؤُونَ ﴿۷۲﴾

آیا شما درختش را آفریده اید یا ما آفریده ایم؟ ﴿۷۲﴾

نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِلْمُقْوِينَ ﴿۷۳﴾

ما آن را برای مسافران تذکر و بهره ای قرار داده ایم. ﴿۷۳﴾

فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿۷۴﴾

پس نام پروردگار عظیمت را تسبیح بگو. ﴿۷۴﴾

«قرآن را جز پاکان نباید لمس کنند»

فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿۷۵﴾

پس قسم نمی خورم به موقعیتهای ستارگان. ﴿۷۵﴾

وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿۷۶﴾  

و قطعا آن قسمى است که اگر بدانید عظیم است. ﴿۷۶﴾

إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿۷۷﴾

که قطعا آن قرآن کریمی است. ﴿۷۷﴾

فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ ﴿۷۸﴾

در کتاب بسته شده ای است. ﴿۷۸﴾

لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿۷۹﴾

جز پاکان آن را مس نمی کنند. ﴿۷۹﴾

تَنْزِيلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۸۰﴾

از جانب پروردگار عالمیان نازل شده است. ﴿۸۰﴾

أَفَبِهَذَا الْحَدِيثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ﴿۸۱﴾

آیا پس به این سخن و کلام بی توجّهی می کنید و کوچک می شمارید؟ ﴿۸۱﴾

وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿۸۲﴾

و شما بهره خود را این قرار داده اید که قرآن را تکذیب کنید؟ ﴿۸۲﴾

«خدا به همه چیز از همه نزدیکتر است»

فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿۸۳﴾

پس چرا وقتی که به گلوگاه می رسد. ﴿۸۳﴾

وَأَنتُمْ حِینَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿۸۴﴾

و شما در آن حال نگاه می کنید. ﴿۸۴﴾

وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْكُمْ وَلَكِنْ لَا تُبْصِرُونَ ﴿۸۵﴾

و ما به آن نزدیک تر از شما هستیم ولی (شما) بصیرت ندارید. ﴿۸۵﴾

فَلَوْلَا إِنْ كُنْتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿۸۶﴾

پس اگر شما جزا داده نمی شوید. ﴿۸۶﴾

تَرْجِعُونَهَا إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۸۷﴾

روح (خود) را برگردانید، اگر راست می گویید. ﴿۸۷﴾

«تقسیم بندگان خدا»

فَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿۸۸﴾

و امّا اگر از مقرّبین باشد. ﴿۸۸﴾

فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴿۸۹﴾

پس راحت و دارای بوی خوش و بهشت پر نعمت است. ﴿۸۹﴾

وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿۹۰﴾

و امّا اگر از اصحاب دست راست باشد. ﴿۹۰﴾

فَسَلَامٌ لَكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿۹۱﴾

پس سلام بر تو از طرف اصحاب دست راست. ﴿۹۱﴾

وَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿۹۲﴾

و امّا اگر او از تکذیب کنندگان گمراه باشد. ﴿۹۲﴾

فَنُزُلٌ مِنْ حَمِيمٍ ﴿۹۳﴾

پس با آب جوشان پذیرائی می شود. ﴿۹۳﴾

وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ﴿۹۴﴾

و در آتش جهنّم وارد می شود. ﴿۹۴﴾

إِنَّ هَذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ﴿۹۵﴾

قطعا این همان حقّ یقینی است. ﴿۹۵﴾

فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿۹۶﴾

پس بنام پروردگار بزرگت، تسبیح کن. ﴿۹۶﴾

برداشت از آیات ۹۶ – ۷۵

پند و اندرز

سالک الی اللّه باید از آیات آخر سوره واقعه این پند و اندرزها را بگیرد:

۱  –  زیاد قسم نخورد و اگر قسم خورد بداند که به چه چیز قسم خورده و حقیقت آن را درک کند.

۲  –  قرآن، اصل و حقیقت کتاب تکوین شده الهی است که منظور ممکن است «کتاب علی بن ابیطالب علیه السلام» باشد.

۳  –  ظاهر قرآن را بدون وضو و طهارت نباید لمس کند و باطن قرآن بدون تزکیه نفس حاصل نمی شود.

۴  –  نباید به قرآن بی توجهی کند و قرآن را تکذیب نماید.

۵  –  باید خدا را با حقیقت قرآن یکی بداند و این بصیرت را داشته باشد.

۶  –  باید ایمانش آن قدر قوی باشد که از مقربین گردد.

۷  –  باید بداند که مقربین دارای راحتی و خوشی و بهشت و نعمت خواهند بود.

۸  –  کاری کند که در زمره اصحاب یمین خودش را قرار دهد تا سلام و سلامتی اصحاب یمین نصیب او گردد.

۹  –  کوشش کند که از تکذیب کنندگان گمراه نباشد که اگر این چنین بود قطعا و یقینا به جهنم خواهد رفت.

۱۰  –  باید بداند که بهترین و بالاترین کار و روحیات مال کسی است که تسبیح پروردگار عظیم را بنماید.

سوره مبارکه حدید

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

«به نام خداوند بخشنده مهربان»

«اشاره ای به صفات خدای تعالی»

سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۱﴾

آنچه در آسمانها و زمین است، براى خدا تسبیح مى گوید و او عزیز حکیمى است. ﴿۱﴾

لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ﴿۲﴾

مُلک آسمانها و زمین مال او است زنده مى کند و مى میراند و او بر هر چیزى قادر است. ﴿۲﴾

هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ ﴿۳﴾  

او اوّل است و آخر است و ظاهر است و باطن است و او بر هر چیزى دانا است. ﴿۳﴾

«خدای تعالی آسمان و زمین را در شش روز خلق فرمود»

هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ مَا يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَمَا يَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا يَنْزِلُ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا يَعْرُجُ فِيهَا وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۴﴾

آن (خدا) کسى است که آسمانها و زمین را در شش روز خلق فرمود، سپس به عرش پرداخت. آنچه در زمین فرو مى رود و آنچه از زمین خارج مى شود و آنچه از آسمان نازل مى گردد و آنچه به آسمان بالا مى رود، (همه را) مى داند و شما هر کجا که باشید، او (خدا) با شما است. و خدا به آنچه مى کنید بینا است. ﴿۴﴾

برداشت از آیه ۴

عظمت و نظارت الهی

سالک الی اللّه باید در زندگی متوجه باشد. خدای با عظمتی که بالا و پائین و هر چه که هست در مدت شش روز خلق فرمود و این خلقت ممکن بود با چشم به هم زدنی انجام شود ولی بخاطر آن که به بشر یا به کل مخلوقات، تأنی و دقت و عجله نکردن را تعلیم دهد در شش شبانه روز خلق فرمود. و هم چنین سالک الی اللّه باید بداند که خدا همیشه در هر کجا که باشد با او هست و همه کارهای او را دقیقا می بیند.

لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ ﴿۵﴾

مُلک آسمانها و زمین مال او است. و همه امور به سوى خدا بر مى گردد. ﴿۵﴾

يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَهُوَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۶﴾

شب را در روز قرار مى دهد و روز را در شب قرار مى دهد. و او به راز دلها دانا است. ﴿۶﴾

«ایمان بیاورید و انفاق کنید»

آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَأَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ فَالَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَأَنْفَقُوا لَهُمْ أَجْرٌ كَبِيرٌ  ﴿۷﴾

به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از آنچه خدا شما را در آن جانشین دیگران قرار داده، انفاق کنید. پس کسانى که از شما ایمان بیاورند و انفاق کنند، براى آنها اجر بزرگى خواهد بود. ﴿۷﴾

«پیمان گرفتن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مؤمنین در عالم قبل»

وَمَا لَكُمْ لَا تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ لِتُؤْمِنُوا بِرَبِّكُمْ وَقَدْ أَخَذَ مِيثَاقَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ﴿۸﴾

و شما را چه شده که به خدا ایمان نمى آورید؟ در حالى که پیامبر شما را براى اینکه به پروردگارتان ایمان داشته باشید دعوت کرده و قطعا از شما پیمان گرفته، اگر مؤمن باشید. ﴿۸﴾

«پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله شما را از ظلمت به نور می رساند»

هُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ عَلَى عَبْدِهِ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لِيُخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَإِنَّ اللَّهَ بِكُمْ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿۹﴾

آن او (خدا) کسى است که بر بنده خود آیات روشنى نازل فرموده، براى آنکه شما را از تاریکیها به نور بیرون بیاورد. و قطعا خدا به شما رئوف و مهربان است. ﴿۹﴾

«اهمیت انفاق در راه خدا»

وَمَا لَكُمْ أَلَّا تُنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَا يَسْتَوِي مِنْكُمْ مَنْ أَنْفَقَ مِنْ قَبْلِ الْفَتْحِ وَقَاتَلَ أُولَئِكَ أَعْظَمُ دَرَجَةً مِنَ الَّذِينَ أَنْفَقُوا مِنْ بَعْدُ وَقَاتَلُوا وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۱۰﴾

و شما را چه شده که در راه خدا انفاق نمى کنید و حال آنکه میراث آسمانها و زمین از خدا است. کسى که از شما قبل از فتح انفاق کرده و جنگ نموده، مساوى نیست. آنها مقام و درجه شان بالاتر است از کسانى که بعد از فتح انفاق کرده و جنگ کرده اند. و همه آنها را خدا به نیکى وعده فرموده. و خدا به آنچه مى کنید، دانا است. ﴿۱۰﴾

برداشت از آیات ۱۰ – ۷

پند و اندرزها

سالک الی اللّه باید به موارد زیر که از آیات فوق استفاده می شود عمل نماید:

۱  –  سالک الی اللّه باید ایمانش را به خدا و رسالت رسول اکرم صلی الله علیه و آله دائما تقویت کند و چون جانشین گذشتگان است مانند آنها انفاق نماید تا به خاطر تقویت ایمان و انفاق اجر بزرگی خدای تعالی به او عنایت فرماید.

۲  –  ایمان و اعتقاد سبب می شود که انسان به آنچه در عالم ذر و عالم میثاق از او تعهد گرفته شده عمل نماید و دعوت پروردگار را بپذیرد.

۳  –  دستورات قرآن و احادیث را باید بکار ببندد. زیرا از طرفی آنها را از ظلمت جهل به نور علم می رسانند و خدا به خاطر این لطفی که به بشر فرموده است رئوف و مهربان است.

۴  –  سالک الی اللّه باید در راه خدا انفاق کند زیرا خدای تعالی به او وعده خوبی به خاطر انفاقش داده و خدا به آن چه می کنید دانا است.

«خدای تعالی قرض الحسنه می خواهد»

مَنْ ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ وَلَهُ أَجْرٌ كَرِيمٌ ﴿۱۱﴾  

چه کسى به خدا وام مى دهد، قرض الحسنه اى که خدا آن را براى او چندین برابر کند و اجر پر ارزشى براى او باشد؟ ﴿۱۱﴾

برداشت از آیه ۱۱

قرض الحسنه

سالک الی اللّه باید بداند که خدای تعالی  نسبت به او آن قدر مهربان است که هر چه او دارد با این که مال خداست در عین حال خدا از او از همان چیزها که به او داده است وام می خواهد که آن  را چندین برابر کند و به او پس دهد و اجر پرقیمتی به او بپردازد.

«روز قیامت نور مؤمنین در جلو آنها در حرکت است»

يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُمْ بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۱۲﴾

روزى که مردان با ایمان و زنان با ایمان را خواهى دید که نورشان پیشاپیششان و طرف راستشان در حرکت است. امروز بر شما بشارت باد به بهشتهائى که از دامن آنها نهرها جارى است. همیشه در آن خواهند بود. آن همان فوز عظیم است. ﴿۱۲﴾

يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انْظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ ﴿۱۳﴾

روزى که مردان منافق و زنان منافق به کسانى که ایمان آورده اند، مى گویند: رو برگردانید و به ما نگاه کنید تا از پرتو نور شما ما هم استفاده نماییم. به آنها گفته مى شود: به عقب خودتان برگردید، از آنجا کسب نور کنید. پس بین آنها دیوارى زده مى شود که درى دارد. باطنش رحمت است و ظاهرش عذاب است. ﴿۱۳﴾

يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّى جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿۱۴﴾

آنها را صدا مى زنند آیا ما با شما نبودیم؟ مى گویند: چرا، ولى شما به خود خیانت کردید و انتظار کشیدید و تردید داشتید و آرزوهایتان شما را فریب داد تا وقتى که امر الهى رسید و شیطان شما را در برابر خدا مغرورتان کرد. ﴿۱۴﴾

«فدیه ای در برابر آتش گرفته نمی شود»

فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنْكُمْ فِدْيَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۵﴾

پس امروز از شما و از کسانى که کافر شده اند فدیه اى گرفته نمى شود. جایگاهتان آتش است، همان مولاى شما است و چه بد جایگاهى است. ﴿۱۵﴾

«آیا نوبت بازگشت نرسیده است؟»

أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۱۶﴾

آیا وقت آن نرسیده است که کسانى که ایمان آورده اند، دلهایشان در مقابل یاد خدا و آنچه از حقّ نازل گردیده خاشع شود و مانند کسانى که از قبل کتاب به آنها داده شده نباشند که زمان طولانى بر آنها گذشت، پس دلهایشان قساوت پیدا کرد و بیشترى از آنها فاسق بودند؟ ﴿۱۶﴾

«حیات زمین در تابستان»

اِعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۱۷﴾

بدانید، قطعا خدا زمین را بعد از مرگش زنده مى کند. قطعا ما براى شما آیاتمان را بیان مى کنیم، شاید شما تعقّل کنید. ﴿۱۷﴾

«صدقه دهندگان و قرض دهندگان اجرشان مضاعف می شود»

إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ ﴿۱۸﴾  

قطعا مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده و آنهائى که به خدا وام مى دهند قرض الحسنه اى، مضاعف مى شود براى آنها و اجر پر ارزشى خواهند داشت. ﴿۱۸﴾

«صدّیقین چه کسانی هستند؟»

وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ أُولَئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَالشُّهَدَاءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَنُورُهُمْ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ ﴿۱۹﴾

و کسانى که ایمان به خدا و رسولانش آورده اند، آنها همان صدّیقین و شهدا در نزد پروردگارشان هستند، براى آنها اجرشان و نورشان خواهد بود و کسانى که کافر شده اند و آیات ما را تکذیب کرده اند، آنها جهنّمى هستند. ﴿۱۹﴾

«مذمّت زندگی دنیا»

اِعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ وَتَكَاثُرٌ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَكُونُ حُطَامًا وَفِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ ﴿۲۰﴾

بدانید که جز این نیست، زندگى دنیا بازى و بیهوده و تجمّل نمائى و فخرفروشى در بین خودتان و زیاده طلبى در اموال و در اولاد است. مانند مَثَل بارانى است که گیاهش کفّار را به تعجّب مى اندازد، سپس خشک مى شود، به نحوى که تو آن را زردرنگ مى بینى، سپس به کاه تبدیل مى گردد و در آخرت عذاب سختى است و بخشش و رضوان از جانب خدا است و زندگى دنیا جز متاع فریبنده اى چیزى نیست. ﴿۲۰﴾

«بهشتی که پهنای آن به وسعت آسمان و زمین است»

سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿۲۱﴾

به سوى مغفرت پروردگارتان و بهشتى که پهناى آن مانند پهناى آسمان و زمین است و آماده شده براى کسانى که ایمان به خدا و رسولانش دارند، سبقت بگیرید آن فضل خدا است، به کسى که بخواهد مى دهد. و خدا صاحب فضل بزرگى است. ﴿۲۱﴾

«همه امور در لوح محفوظ ثبت شده است»

مَا أَصَابَ مِنْ مُصِيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي أَنْفُسِكُمْ إِلَّا فِي كِتَابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَهَا إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ ﴿۲۲﴾

مصیبتى در زمین و از ناحیه خودتان به شما نمى رسد، مگر قبل از آنکه زمین را بیافرینیم، در فرمانى ثبت شده است. قطعا آن براى خدا آسان است. ﴿۲۲﴾

لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ﴿۲۳﴾

این به خاطر آن است که بر آنچه از دستتان رفته، متأسّف نشوید و به آنچه به شما داده شده است، شاد نگردید و خدا هیچ متکبّر افتخارکننده اى را دوست نمى دارد. ﴿۲۳﴾

«خدای تعالی بخیلها را دوست نمی دارد»

الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَيَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَمَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ ﴿۲۴﴾  

کسانى که بخل مى کنند و مردم را به بخل امر مى کنند و کسى که روبگرداند، پس قطعا خدا همان بى نیازِ پسندیده است. ﴿۲۴﴾

«اهمیت آهن»

لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۲۵﴾

قطعا ما پیامبرانمان را با نشانه هائى فرستادیم و با آنها کتاب و میزان را نازل نمودیم تا مردم به عدالت قیام کنند و آهن را نازل کردیم که در آن نیروى شدید و منفعتهائى براى مردم است و تا خدا معلوم کند، چه کسى او و رسولانش را در پنهانى یارى مى کند. قطعا خدا قوىّ عزیزى است. ﴿۲۵﴾

«خدای تعالی در ذریه حضرت نوح و ابراهیم علیهما السلام نبوّت و کتاب را قرار داده است»

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا وَإِبْرَاهِيمَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِمَا النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ فَمِنْهُمْ مُهْتَدٍ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۲۶﴾

و قطعا ما نوح و ابراهیم را فرستادیم و در ذریه آنها نبوّت و کتاب قرار دادیم. پس بعضى از آنها هدایت شدند و بسیارى از آنها فاسق گردیدند. ﴿۲۶﴾

«رهبانیت بدعتی بود که مسیحیت گذاشته بودند»

ثُمَّ قَفَّيْنَا عَلَى آثَارِهِمْ بِرُسُلِنَا وَقَفَّيْنَا بِعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَآتَيْنَاهُ الْإِنْجِيلَ وَجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً ابْتَدَعُوهَا مَا كَتَبْنَاهَا عَلَيْهِمْ إِلَّا ابْتِغَاءَ رِضْوَانِ اللَّهِ فَمَا رَعَوْهَا حَقَّ رِعَايَتِهَا فَآتَيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا مِنْهُمْ أَجْرَهُمْ وَكَثِيرٌ مِنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۲۷﴾

سپس ما در پشت آثار آنها پیامبرانى فرستادیم و بعد از آنها عیسى بن مریم را مبعوث نمودیم و به او انجیل را دادیم و در دل کسانى که از عیسى پیروى مى کردند، رأفت و مهربانى را قرار دادیم و رهبانیتى را که آنها بدعت گذاشته بودند، ما به آنها فرمان نداده بودیم. اگر چه منظور آنها رضاى خدا بود ولى حقّ آن را رعایت نکردند. پس ما به کسانى که از آنها ایمان آوردند، اجرشان را عنایت کردیم و بیشترى از آنها فاسق اند. ﴿۲۷﴾

«خدای تعالی به مؤمنین دو برابر مهربانی می کند»

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَآمِنُوا بِرَسُولِهِ يُؤْتِكُمْ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَيَجْعَلْ لَكُمْ نُورًا تَمْشُونَ بِهِ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿۲۸﴾

اى کسانى که ایمان آورده اید، تقواى الهى را رعایت کنید و به رسولش ایمان بیاورید تا از رحمت خودش دو برابر به شما عنایت فرماید و براى شما نورى که با آن راه بروید، قرار دهد و شما را بیامرزد. و خدا بخشنده مهربانى است. ﴿۲۸﴾

لِئَلَّا يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَلَّا يَقْدِرُونَ عَلَى شَيْءٍ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَأَنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿۲۹﴾

تا آنکه اهل کتاب بدانند، قدرت ندارند بر چیزى از فضل خدا برسند و قطعا فضیلت بدست خدا است، آن را به کسى که بخواهد مى دهد. و خدا صاحب فضل عظیمى است. ﴿۲۹﴾

برداشت از آیات ۲۹ – ۱۶

تدبر در آیات الهی

سالک الی اللّه باید در آیاتی که تلاوت شد تدبر کند و این برداشتها را داشته باشد:

اول: از خواب غفلت بیدار شود و دل خود را با یاد خدا در مقابل خدا و آن چه از جانب خدا از حق و حقیقت نازل شده خاضع و خاشع نماید.

دوم: مانند گذشته ها از امت پیامبران گذشته با آرزوهای دراز دل خود را سخت و دارای قساوت قرار ندهد تا از فاسقین محسوب نگردد.

سوم: عقل که همان تعلیمات عالم ارواح است باید در همه کس زنده شود و در آیات خدا از قبیل زمستان و تابستان که خدا زمین را زنده می کند و می میراند تفکر نماید تا به معرفت خدای تعالی  که همان تعقل است برسد.

چهارم: به زن و مردی که صدقه می دهند که در حقیقت همان وام دادن خوبی به پروردگار است خدای تعالی اجر محترمانه ای خواهد داد.

پنجم: کسانی که ایمان راسخی به خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله می آورند آنها از صدیقین و راستگویانند آنها در نزد خدا از شهدا محسوب می شوند و اجر آنها در نزد پروردگارشان محفوظ است و خدای تعالی برای آنها روشنایی خوبی قرار می دهد.

ششم: همه مسلمانها باید بدانند که زندگی دنیا و دلبستگی به دنیا جز بازی بیهوده ای نبوده و به آن نباید دل ببندد.

هفتم: دل بستن به دنیا سبب تجمل گرائی و زیاده طلبی در اموال و اولاد می گردد و مانند بارانی است که به زمین می بارد و علوفه زیادی از زمین بیرون می آورد ولی ثمری و فایده ای ندارد و همه آن گیاهان تبدیل به کاه می شود و در آخرت هم خدای تعالی عذاب دردناکی نصیب این افراد می کند.

هشتم: باید بداند که بخشش و رضوان از جانب خدا است و دلبستگی به دنیا، مایه فریب است.

نهم: سالک الی اللّه باید برای رسیدن به مغفرت پروردگار و بهشتی که پهنایش به وسعت زمین و آسمان است کوشش کند.

دهم: خدای تعالی بهشتی را که به این وسعت است برای کسانی که به او و پیامبرانش ایمان آورده اند آماده کرده و این لطف الهی است به کسی را که او دوست می دارد می دهد و خدا همیشه صاحب فضل بزرگی بوده است.

یازدهم: آن چه از مصیبت در روی زمین به کسی می رسد در کتابی که از جانب خدا نازل شده است حکمش نوشته شده و این دقت در قانون گذاری بر خدا آسان است.

دوازدهم: زهد واقعی این است که محبت دنیا را انسان نداشته باشد تا جائی که اگر همه دنیا از دستش برود متأسف نگردد و اگر همه دنیا را به او بدهند هیچ خوشحال نشود.

سیزدهم: کسانی که خدا آنها را دوست نمی دارد متکبران و افتخارکنندگان هستند.

چهاردهم: کسانی که بخیل اند و مردم را وادار به بخل می کنند اینها را هم خدای تعالی دوست نمی دارد.

پانزدهم: خدای تعالی از کسانی که به دستورات او پشت می کنند و اطاعت امر او را نمی نمایند بیزار است.

شانزدهم: همه انبیاء و پیامبران علیهم السلام که آمده اند و کتاب و قوانینی آورده اند برای این بوده است که مردم با عدالت و سالم زندگی کنند.

هفدهم: در روزگاری که آهن هیچ ارزشی نداشت و مردم از آن استفاده ای نمی کردند خدای تعالی فرموده که ما آهن را در اختیار شما قرار دادیم که در آن منافع زیادی برای مردم هست و استحکام قابل توجهی دارد و این بخاطر امتحانی است که از مردم بکند و ببیند چه کسی خدا و پیغمبرش را به این وسیله یاری می نماید.

هجدهم: خدای تعالی پیامبران اولوالعزم مانند حضرت نوح و ابراهیم علیهم السلام و ذریه اینها را با نبوت و کتاب فرستاده تا مردم را هدایت کنند که بعضی از آنها به این وسیله هدایت شدند ولی بیشتر مردم فاسق گردیدند.

نوزدهم: خدای تعالی در دلهای کسانی که پیروی از حضرت عیسی علیه السلام و کتاب انجیل نموده بودند رأفت و مهربانی نسبت به یکدیگر به خاطر پیروی آنها از انبیاء علیهم السلام قرار داده است.

بیستم: مردم مسیحی رهبانیت و انزوا را در دین خدا بدعت گذاشتند و خدای تعالی آن را در کتابشان ننوشته بود بلکه خشنودی پروردگار و رعایت حق خدا را نوشته بود و کسانی که ایمان به آن آورده اند اجر خوبی در نزد خدا دارند.

بیست و یکم: کسی که با ایمان به خدا و ایمان به پیغمبرش تقوای الهی را رعایت کند از مهربانی خدا دو برابر به او داده می شود یعنی از رحمت خاص الخاص پروردگار کمال استفاده را می کند و خدا برای او نوری قرار می دهد که راه تزکیه نفس و کمالات را بپیماید.

بیست و دوم: اهل کتاب و بلکه همه مردم باید بدانند به تنهائی بر چیزی از فضل خدا نمی رسند بلکه فضل خدا در دست خدا است و خدا کسی را که دوست بدارد از تفضلاتش به او می دهد.