آيا مرد شيعه ميتواند با دختر اسماعيلي ازدواج كند؟.
آيا آنها شيعه هستند؟
ديدگاه معظم له درباره آنها چيست؟”

ميخوام بدونم حكمش چيه البته فقط صوتي گوش ميدم و نمازم مي خونم و موسيقي تغييري رو اعتقاداتم نگذاشته و فقط كمي خستگيمو در مي كنه. منو از ترديد نجات بديد چون زن ومرد رو گوش ميدم .”

سوال دوم : می گويند مولا يعنی سرپرست …..پس علی سرپرست است ..پس علی جانشين نبی است …مولا در لسان عرب نزديک به ولی معنا دارد ..از خدمتکار تا دوست و رفيق تا بنده و همراه ( المنجد را ببينيد) چرا بايد معنی مولا سرپرست باشد؟ راه ساده ای داريم ….مولا از ريشه مولاه است در حاليکه والی از ريشه ولايت است اگر کسی والی باشد حکم در اختيار اوست اما مولا هرگز
سوال سوم : حالا اینگونه بیاندیشیم که قصد پيامبر معرفی علی بعنوان جانشين بعد از خود بوده چرا بايد از کلمه ای استفاده کند که دهها معنی دارد مگر نميتوانست از کلمات روشن تر و صريح تر استفاده کند؟ مثلا بگويد علی خليفه بعدی وهو امام بعدی …مگر پيامبر نميدانست اين واژه ممکن است همه را به خطا بياندازد؟
سوال چهارم : جملات بعدی کدام معنی را نشان ميدهد؟ اللهم وال من والاه …مگر اين جمله نيز بوی محبت و دوستی نمی دهد ؟ کجای ان بحث حاکميت دارد؟
سوال پنجم : از قران بگذريم که هيچ ايه ای در باب جانشين بعد رسول ندارد ..آيا تا بحال در يکجا شنيده ايد که علی از واقعه غدير استفاده کند و بگويد من خليفه بودم بعلت واقعه غدير؟ علی هميشه غدير را دليلی بر محبت رسول به خودش ميدانست و به ان افتخار ميکرد؟
سوال ششم : مگر موضوع جانشينی امر مهمی نبود و آيا تکرارش لازم نبود؟ مثلا پيامبر نمی توانست در مدينه يکبار ديگر اين جانشينی را اعلام کند؟
سوال هفتم : همه مسلمانان که شاهد وناظر اين صحنه بودند چه فکر کردند؟ آنها هرگز از جملات پيامبر جانشينی را نفهميدند …يا بايد بگوييم پيامبر در ادای وظيفه اش ناتوان بود يا تمام مردم سخن او را بد فهميدند و آيا برای اصلاح اين بد فهمی تلاشی دوباره لازم نبود؟
سوال هشتم : قبل از آخرين حج پيامبر نامه هايی خطاب به سران قبايل عرب نوشت و از انها خواست در مکه حاضر شوند د ر منا و عرفات پيامبر دو خطبه طولانی ايراد کرد اما در انجا نامی از علی نبرد ..آيا اين بهترين فرصت نبود؟
سوال نهم : مسلمانان را چه شد؟ همه دشمن پيامبر شدند جز چند نفر!!!! ولی سال دعوت به اسلام نتيجه اش ايمان چند نفر و مرتد شدن بقیه بود و اين امت امت نمونه است؟ و کذالک جعلناکم امت وسطا ……”

الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام على رسوله الأمين وآله الميامين وسلم تسليما كثيرا
کتاب The Anglo-Saxon Chronicle یک کتاب تاریخی انگلیسی است که حوادثی را که از زمان حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام در کشور بریتانیا(انگلستان) اتفاق افتاده است را ذکر نموده است .
در اتفاقات سال 685 ميلادی که مصادف با سال 61 هجری قمری می باشد که این سال همان سال شهادت امام حسین علیه السلام می باشد .درکتاب چنین آمده است «آسمان خون بارید و وقتی مردم از صبحگاه برخواستند با این امر موتجه شدند که شیرها و سرشیرها (کره) ناگاه همگی به خون تبدیل شده اند»(به صفحه 38 کتاب رجوع شودیا به لینک)
http://celt.net/Celtic/msg/angsx/angsx_601699.html

The Anglo-Saxon Chronicle

كتاب بريطاني تاريخي يذكر الأحداث التي مرت على بريطانيا منذ عهد سيدنا عيسى على نبينا وآله و عليه السلام…. يذكر في أحداث سنة 685ميلادي والتي تقابل سنة61هـجري وهي سنة استشهاد الحسين عليه السلام ما هذا نصه “” أمطرت السماء دما وأصبح الناس في بريطانيا فوجدوا إن ألبانهم وأزبادهم تحولت إلى دم عبيط “”! .. انظر الصفحة 38 من الكتاب أو الرابط :-

http://celt.net/Celtic/msg/angsx/angsx_601699.html

اقرأ أحداث سنة 685 ميلادي والتي تقابل سنة استشهاد الحسين عليه السلام 61 هجري والتي ورد فيه أن السماء أمطرت دما في بريطانيا تلك السنة

=======================================

A.D. 685. This year King Everth commanded Cuthbert to be consecrated a bishop; and Archbishop Theodore, on the first day of Easter, consecrated him at York Bishop of Hexham; for Trumbert had been deprived of that see. The same year Everth was slain by the north sea, and a large army with him, on the thirteenth day before the calends of June. He continued king fifteen winters; and his brother Elfrith succeeded him in the government. Everth was the son of Oswy. Oswy of Ethelferth, Ethelferth of Ethelric, Ethelric of Ida, Ida of Eoppa. About this time Ceadwall began to struggle for a kingdom. Ceadwall was the son of Kenbert, Kenbert of Chad, Chad of Cutha, Cutha of Ceawlin, Ceawlin of Cynric, Cynric of Cerdic. Mull, who was afterwards consigned to the flames in Kent, was the brother of Ceadwall. The same year died Lothhere, King of Kent; and John was consecrated Bishop of Hexham, where he remained till Wilferth was restored, when John was translated to York on the death of Bishop Bosa. Wilferth his priest was afterwards consecrated Bishop of York, and John retired to his monastery (21) in the woods of Delta. This year there was in Britain a bloody rain, and milk and butter were turned to blood.
منقول من أحد المنتديات”