۳۰ جمادي‌ الاول‌ ۱۴۲۰ قمری – معناي‌ ابتر در سورة‌ كوثر

 معناي‌ ابتر در سورة‌ كوثر 30 جمادي‌ الاول‌ 1420

 اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌.

 الحمد لله‌ و الصلاة‌ و السلام‌ علي‌ رسول‌ الله‌ و علي‌ آله‌ آل‌ الله‌ لا سیما علي‌ بقية‌ الله‌ روحي‌ و ارواح‌ العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفداه‌ و اللعنة‌ الدائمة علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الان‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

 اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌. انا اعطيناك‌ الكوثر فصل‌ لربك‌ و النحر ان‌ شانئك‌ هو الابتر.

 اگر در زندگيتون‌، در راه‌ و روشتون‌، در كمالات‌ روحيتون‌، در علومي‌ كه‌ تعليم‌ مي‌گيريد بركت‌ نبود. يعني‌ بركتي‌ كه‌ بايد باشد نداشت‌. ديديد كه‌ هر كاري‌ كه‌ مي‌كنيد به‌ ضررتون‌ تموم‌ ميشه‌. قطع‌ شده‌ است‌، محدوده‌، كارهايتون‌ درست‌ انجام‌ نميشه‌، موفقيتهاي‌ معنوي‌ نداريد، اسمتون‌ را گذاشتيد كه‌ اهل‌ تزكية‌ نفسيد ولي‌ موفق‌ نيستيد. به‌ خيال‌ خودتون‌ در حال‌ يقظه‌ هستيد و حال‌ اينكه‌ خوابيد. توبه‌ كرده‌ايد و حال‌ اينكه‌ هيچ‌ حركتي‌ به‌ سوي‌ خدا نمي‌كنيد. در تمام‌ مشكلات‌ ضعف‌ از خودتون‌ نشون‌ مي‌ديد. انحرافات‌ زيادي‌ در زندگيتون‌، در عقائدتون‌، در مسائل‌ مختلف‌ داريد. به‌ همه‌ چيز محبت‌ داريد جز به‌ خدا. نفس‌ اماره‌اتون‌ ولتون‌ نميكنه‌، برتون‌ مسلطه‌. شيطان‌ نميگذاره‌ بندگي‌ خدا را بكنيد. اگر يك‌ همچين‌ وضعي‌ داريد، اين‌ يك‌ مسئله‌ اينجا ممكنه‌ وارد كارتون‌ شده‌ باشه‌ و آن‌ اين‌ است‌ كه‌ در مقابل‌ پيغمبر قرار گرفته‌ايد. پيغمبر اكرم‌ را اسوة‌ خودتون‌ قرار نداديد. حركت‌ آن‌ حضرت‌ را، اعمال‌ آن‌ حضرت‌ را، افكار آن‌ حضرت‌ را براي‌ خودتون‌ اسوه‌ و الگو قرار نداديد و بوي‌ دشمني‌ هم‌ گاهي‌ ممكنه‌ پيدا بكنه‌. آخه‌ دشمني‌ همين‌ نيست‌ كه‌ انسان‌ در مقابل‌ صورت‌ يك‌ كسي‌ بايسته‌ و بهش‌ بدوبيراه‌ بگه‌. اين‌ يك‌ غضبي‌ است‌، ممكنه‌ شيطان‌ بر انسان‌ عارض‌ كرده‌ باشه‌ و بعد هم‌ دفع‌ بشه‌. دشمني‌ اين‌ است‌ كه‌ انسان‌ نخواسته‌ باشه‌ اهداف‌ پيغمبر عملي‌ بشه‌. اگر بنا باشه‌ زن‌ و فرزندش‌ را با يكي‌ از زنهاي‌ خوب‌ يا زنهاي‌ بد مقايسه‌ بكنند، بيشتر شبيه‌ به‌ زنهاي‌ بده‌. زنش‌ اينطوريه‌. شما بيائيد مقايسه‌ بكنيم‌ ببينيم‌ زنهاي‌ ما آيا شبيه‌ به‌ فاطمة‌ زهرا هستند يا شبيه‌ به‌ عايشه‌؟ به‌ كدوم‌ يكي‌ بيشتر شباهت‌ دارند؟ دشمني‌ اين‌ نيست‌ كه‌، شايد هيچوقت‌، اين‌ را بدونيد عمر يا ابوبكر توي‌ روي‌ پيغمبر واي‌ نايستادند بلكه‌ هميشه‌ اظهار محبت‌ هم‌ مي‌كردند. بني‌ اميه‌ كه‌ دشمنان‌ سرسخت‌ پيغمبر اكرم‌ بودند، در اين‌ اواخر مثل‌ ابوسفيان‌ و اينها ديگه‌ همه‌اشون‌ تسليم‌ بودند و اظهار محبت‌ هم‌ مي‌كردند. اما جزء شان‌ پيغمبرند، جزء دشمنان‌ پيغمبرند. و اين‌ را هم‌ بدانيد در اين‌ دنيا كسي‌ كه‌ با پيغمبر دشمني‌ بكنه‌، ابتره‌. ابتر يعني‌ چه‌؟ هماني‌ كه‌ گفتم‌. موفق‌ نيست‌، موفقيت‌ نداره‌، پيشرفت‌ نداره‌، زندگيش‌ مرتب‌ نيست‌. دنيا حالا بالاخره‌ مي‌گذره‌، زياد مهم‌ نيست‌. آخرتش‌ خرابه‌. باهاش‌ رفتار بد مي‌كنند. آقايون‌ فكر نكنيد كه‌ شيعة‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ هستيد و بالاخره‌ بهشتي‌ هستيد. منهم‌ ميگم‌ شيعه‌ بهشتيه‌. اما شما اين‌ را بدونيد من‌ مكرر گفته‌ام‌ كه‌ تا انسان‌ صددرصد اعمالش‌، عقائدش‌، رفتارش‌ با پيغمبر اكرم‌ كه‌ اسوه‌ است‌، صددرصد تطبيق‌ نكنه‌ توي‌ بهشت‌ راهش‌ نمي‌دهند. پيغمبر داراي‌ خلق‌ عظيم‌ بود. پيغمبر اكرم‌ سخي‌ بود. پيغمبر اكرم‌ در تمام‌ كارها جدي‌ بود. وظائفش‌ را آنقدر انجام‌ ميداد با دقت‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ او را در بندگي‌ يك‌ خورده‌اي‌ ترمز ميكرد. بهش‌ ميگفت‌ طه‌ ما انزل‌ القرآن‌ لتشقي‌. پيغمبر اكرم‌ را آنقدر با مردم‌ مهربان‌ بود كه‌ آية‌ درباره‌اش‌ نازل‌ شده‌ كه‌ فبما رحمة‌ من‌ الله‌ منك‌ لهم‌. فض‌ غليظ‌ القلب‌ نبود. بداخلاق‌ تندخو نبود. اين‌ آيه‌اي‌ كه‌ ان‌ شانئك‌ هو الابتر البته‌ آنها در رأس‌ جريان‌ هستند. حكومت‌ بني‌ اميه‌ قطع‌ شد، ابتر بود. خودشون‌ ابتر بودند. ابتر يعني‌ مقطوع‌. يعني‌ دنباله‌ نداشته‌، دنباله‌ندار. يعني‌ كسي‌ كه‌ دوام‌ نداره‌. مقايسه‌ كنيد الان‌ يك‌ جريانش‌ را فقط‌. و آن‌ يك‌ جريان‌ اينه‌ كه‌ يكي‌ از دانشمندان‌ اهل‌ سنت‌ در يكي‌ از كتابها مي‌نويسه‌، ظاهرا در صواعق‌ مهرقه‌ باشه‌، ابن‌ حجر مي‌نويسه‌. اينجوري‌ توي‌ ذهنم‌ هست‌. شايد هم‌ جاي‌ ديگه‌ باشه‌. بالاخره‌ اين‌ كلام‌ هست‌ كه‌ در روزي‌ كه‌ ابا عبد الله‌ الحسين‌ عليه‌ السلام‌، روز عاشورا، شهيد شدند؛ از فرزندان‌ امام‌ حسين‌ فقط‌ يك‌ عليل‌ بيمار بصورت‌ ظاهر، وجود داشت‌. و در همان‌ وقت‌ ده‌ هزار گهوارة‌ طلا و نقره‌، تنها گهواره‌هاي‌ طلا و نقرة‌ بني‌ اميه‌ ده‌ هزار تا بود. و اين‌ شخص‌ در قرن‌ پنجم‌ ظاهرا، پانصد سال‌ بعد از پيغمبر اكرم‌، ميگه‌ در زمان‌ ما تمام‌ ممالك‌ اسلامي‌ را سادات‌ گرفتند، فرزندان‌ فاطمة‌ زهرا گرفته‌اند و حال‌ اينكه‌ يك‌ نفر از بني‌ اميه‌ پيدا نميشه‌ كه‌ تعبير او اينه‌ كه‌ مثلا زير ديگي‌ را فوت‌ كنه‌. يك‌ همچين‌ تعبيري‌. اين‌ معناي‌ ابتر است‌ و آن‌ معناي‌ كوثره‌. اين‌ معناي‌ ظاهري‌، مُلكيش‌، معناي‌ دنياييش‌. شما اين‌ بحث‌ را، اين‌ مسئله‌ را مقايسه‌ بكنيد در تمام‌ كارهايتون‌. پيغمبر اكرم‌ در تمام‌ كارهايش‌ جدي‌ بود. در عين‌ حال‌ بهش‌ مي‌فرمودند فرمود خداي‌ تعالي‌ فاستقم‌ كما امرت‌. استقامت‌ كن‌. كاري‌ را كه‌ شروع‌ كردي‌ به‌ پايان‌ برسون‌. شل‌ و سفت‌ نكن‌. يك‌ روزي‌ عشقت‌ كشيده‌ يك‌ آدم‌ جدي‌ هستي‌ در مسائل‌ معنوي‌ كه‌ حساب‌ نداره‌. يك‌ روز هم‌ يك‌ آدم‌ بيحالي‌ كه‌ اصلا يادت‌ رفته‌ از همه‌ چيز. يك‌ آدمي‌ هستي‌ كه‌ مثلا تكيه‌ات‌ به‌ فلاني‌ و فلاني‌ است‌ كه‌ آنها بيايند هر هفته‌ براي‌ ما صحبت‌ بكنند، همانش‌ هم‌ نمي‌آئيد گوش‌ بديد، هر هفته‌ بيايند براي‌ ما صحبت‌ كنند تا ما شارژ بشيم‌. يك‌ باطري‌ باش‌ كه‌ خودكار شارژ بشه‌. هميشه‌ تكيه‌امون‌ بايد به‌ يك‌ نفري‌ باشه‌. خوب‌ بگذار همه‌ به‌ تو تكيه‌ بكنند. چرا تو تكيه‌ به‌ ديگري‌ بكني‌؟ چرا يك‌ اقدام‌ نمي‌كني‌، چرا يك‌ همتي‌ نمي‌كني‌؟ من‌ توي‌ رفقا، آنروز متأسفانه‌ عرض‌ كردم‌، من‌ مي‌خواستم‌ جلسات‌ خيلي‌ خصوصي‌ باشه‌ در يك‌ سطح‌ اكثرا باشند تا من‌ از راه‌ دور مي‌آيم‌ اينجا، شما از راه‌ دور مي‌آييد اينجا، زحمتتون‌ هدر نره‌. خوب‌ نميشه‌ همة‌ حرفها را در اين‌ مجلس‌ كه‌ افراد مختلف‌ هستند زد. ولي‌ من‌ دوست‌ داشتم‌ كه‌ شماها زود به‌ يك‌ مرحله‌اي‌ از حكمت‌ برسيد كه‌ از باطنتون‌ درس‌ بگيريد. در خلوت‌ بنشينيد با خدا مناجات‌ كنيد، از الهامات‌ الهي‌ استفاده‌ بكنيد. متأسفانه‌ اينطور كه‌ نيست‌ بمانه‌، من‌ از بعضي‌ از دوستان‌ گاهي‌ تلفني‌، گاهي‌ تماس‌ ظاهري‌ كه‌ مي‌پرسم‌ مي‌بينم‌ ابتر به‌ تمام‌ معني‌ هستند. يعني‌ اصلا هيچ‌. همة‌ زحمات‌ هدر داده‌ شده‌. نكنه‌ كه‌ شما روز قيامت‌ خداي‌ نكرده‌ بهتون‌ پروردگار متعال‌ خطاب‌ كنه‌ كه‌ ما تو را از خواب‌ غفلت‌ بيدار كرديم‌ و راه‌ را بهتون‌ نشان‌ داديم‌ و شما كوتاهي‌ كرديد. تا پاك‌ نشيد، تا صددرصد الگوي‌ پيغمبر اكرم‌ و پيغمبر اكرم‌ الگوي‌ شما نباشه‌، نمي‌تونيد در بهشت‌ وارد بشيد. شما بگيد كه‌ ما شيعه‌ايم‌ وارد ميشيم‌. شما شيعه‌ايد وارد بشيد. سادات‌ هم‌ شايد وارد بشوند. اما پنجاه‌ هزار سال‌ روز قيامت‌ را چه‌ مي‌كنيد؟ چند ميليون‌ سال‌ شايد چند ميليارد سال‌ عالم‌ برزختون‌ را چيكار مي‌كنيد؟ اينجا راحت‌ مي‌تونيد تزكية‌ نفس‌ بكنيد، منتهي‌ اهميت‌ نمي‌ديد. مرگ‌ هم‌ يك‌ دفعه‌ دامنگير انسان‌ ميشه‌. مي‌گذارندش‌ توي‌ سردخانه‌، توي‌ سردخانة‌ بيمارستان‌ را نميگم‌ها. توي‌ سردخانة‌ زمان‌. روز قيامت‌ كه‌ ميشه‌ مي‌آورندش‌ بيرون‌. خوب‌ آقا، آقاي‌ تنبل‌ حالا چيكارت‌ كنيم‌؟ اينجا با شلاقهاي‌ قيامت‌، ميگيد شلاق‌ داره‌ قيامت‌؟ بعله‌. تشنگي‌ كه‌ يك‌ قطره‌ آب‌ در صحراي‌ قيامت‌ پيدا نميشه‌. اين‌ يك‌ شلاق‌. گرما آنچنان‌ كه‌ اگر مرگ‌، خداي‌ تعالي‌ اگر مرگ‌ را برنميداشت‌ شما نمي‌تونستيد توي‌ قيامت‌ يك‌ لحظه‌ بمانيد. آب‌ بدن‌ خشك‌ ميشه‌، بهت‌ ميگويند كه‌ آقا بشين‌ اون‌ گوشه‌ تزكية‌ نفس‌ بكن‌. اينجا؟! خوب‌ بعله‌. اختيار دست‌ تو بود. توي‌ دنيا جدي‌ نبودي‌. توي‌ دنيا همة‌ زخارف‌ دنيا تو را گول‌ ميزد. همة‌ باصطلاح‌ چيزها تو را به‌ خودش‌ مي‌كشيد. خوب‌ اينجا بشين‌ اين‌ كار را بكن‌. نميشه‌ ما را همينجوري‌… نه‌. بهيچ‌ وجه‌! شفاعت‌ چي‌؟ شفاعت‌ براي‌ گناهانه‌. گناهانت‌ را هم‌ مي‌بخشيم‌، اعتقاداتت‌ را هم‌ قبول‌ داريم‌. اما اگر يك‌ سر سوزن‌ در تو صفت‌ رذيله‌ باشد راهت‌ نمي‌دهند. مكرر من‌ اين‌ را گفته‌ام‌. ما بيداريم‌؟ ما در خواب‌ غفلت‌ نيستيم‌؟ همين‌ امروز صبح‌ تا حالا چقدر به‌ فكر روحتون‌ بوديد؟ چقدر به‌ فكر بدنتون‌ بوديد؟ چقدر روي‌ روحتون‌ كار كرديد چقدر روي‌ بدنتون‌ كار كرديد؟ خيلي‌ ساده‌ است‌. اگر در بين‌ ماها يكي‌ دو سه‌ نفر پيدا بشوند كه‌ روحشون‌ بيشتر از بدنشون‌ كار كرده‌ باشند خيلي‌ ممنونيم‌. منكه‌ واقعا خيلي‌ خوشحالم‌. مثلا چطور؟ از صبح‌ كه‌ پاشديد صبحانه‌ خورديد؟ بعله‌. نماز هم‌ خونديد؟ بعله‌. چقدر از صبحانه‌ لذت‌ برديد چقدر از نمازت‌ لذت‌ بردي‌؟ صبحانه‌ تو را سيرت‌ كرد، نمازت‌ چيكارت‌ كرد. چيكار كرد. قبل‌ از نماز چه‌ حالي‌ داشتي‌ بعد از نماز چه‌ حالي‌؟ قبل‌ از نماز اگر گفتي‌ كه‌ من‌ چون‌ خدا را ملاقات‌ نكرده‌ بودم‌ از سر شب‌ تا صبح‌، و در نماز رفتم‌ به‌ معراج‌ و خدا را ملاقات‌ كردم‌ و روحيه‌ گرفتم‌، نشاط‌ گرفتم‌، توكل‌ به‌ او پيدا كردم‌، تسليم‌ در مقابل‌ او شدم‌، حالا مي‌تونم‌ تا غروب‌ يك‌ آدم‌ حسابي‌ باشم‌؛ خوب‌ به‌ اندازة‌ صبحانه‌ات‌ نمازت‌ كار كرده‌. اينجوري‌ هستي‌؟ به‌ اندازة‌ صبحانه‌، صبحانه‌ كه‌ خوردي‌، يك‌ تخم‌ مرغ‌، و حالا يك‌ اشتهاي‌ خوبي‌ هم‌ داشتي‌، قدري‌ كره‌ و مربا و خوب‌ سير شدي‌. تا ظهر ديگه‌ بري‌ مشغول‌ كارت‌ بشي‌ و وقتي‌ هم‌ كه‌ ساعت‌ هشت‌ و نه‌ يك‌ چيزي‌ بهت‌ تعارف‌ كنند، ميگي‌ من‌ صبحانه‌ امروز خوب‌ خوردم‌، نه‌، اشباعم‌. خوب‌ نمازت‌ هم‌ خوب‌ خوندي‌؟ اشباعي‌؟ روحت‌ سرحاله‌؟ مشتري‌ ساعت‌ هشت‌ اول‌ وقت‌ اومده‌ بهت‌ يك‌ رشوه‌اي‌، يك‌ چيز حرامي‌ تعارف‌ ميكنه‌، حلالش‌ هم‌ نبايد از دست‌ مردم‌، بايد خودكار باطنت‌ آنقدر قوي‌ باشه‌ كه‌ از دست‌ خداي‌ تعالي‌ تو در امور معنويت‌ هم‌ چيز بگيري‌. ولي‌ همان‌ اول‌ صبح‌، روايت‌ داره‌ كه‌ مؤمن‌ در آخرالزمان‌ صبح‌ با ايمانه‌، شب‌ كه‌ مي‌آيد خونه‌ بي‌ ايمان‌. ايمانش‌ چي‌ شده‌؟ از دست‌ داده‌. با اين‌ صحبت‌ كرده‌، با اون‌ صحبت‌ كرده‌، خودش‌ را دچار بدبختي‌ كرده‌، ابتر شده‌. دشمن‌ پيغمبر شده‌ عملا. با پيغمبر اكرم‌ هيچ‌ نسبتي‌ نداره‌. پيغمبر اكرم‌ اينهمه‌ محبت‌ ميكرد ما هم‌ بايد محبت‌ بكنيم‌. پيغمبر اكرم‌ قبل‌ از بعثت‌ معروف‌ به‌ امين‌ بود. تو هم‌ بايد امانتدار باشي‌. پيغمبر اكرم‌ صلي‌ الله‌ عليه‌ و آله‌ و سلم‌ قبل‌ از اينكه‌ مبعوث‌ بشه‌ همة‌ مردم‌ بازار و كوچه‌ و اينها قبولش‌ داشتند، قبولش‌ داشتند. تو را هم‌ قبول‌ دارند؟ اميني‌؟ خلف‌ وعده‌ نميكرد. تو هم‌ نميكني‌؟ پيغمبر اكرم‌ اين‌ شما نگيد كه‌ پيغمبر بود، ما كجا و پيغمبر كجا. هرچه‌، همين‌ امروز با يكي‌ از دوستان‌ صحبت‌ بود، هر چه‌ از پيغمبر به‌ ما رسيده‌ از كمالات‌، ما بايد مثل‌ او بشيم‌. يعني‌ ما هم‌ مي‌تونيم‌ كه‌ اين‌ را در خودمون‌ پياده‌ كنيم‌. آنهايي‌ را كه‌ ما نمي‌تونيم‌ در خودمون‌ پياده‌ بكنيم‌، آنها را نگفته‌اند و ما هم‌ نمي‌فهميم‌ و براي‌ ما هم‌ نيست‌. اين‌ را بدونيد. آن‌ خلق‌ عظيم‌ پيغمبر را بايد داشته‌ باشيم‌، به‌ همان‌ اندازه‌اي‌ كه‌ پيغمبر داشت‌. و الاّ شما الگو مي‌فهميد يعني‌ چي‌؟ و الاّ شما مثلا فرض‌ كنيد كه‌ يك‌ پارچه‌اي‌ بهتون‌ دادند، يك‌ الگويي‌ هم‌ بهتون‌ دادند. گفتند مثل‌ اين‌ بدوز. شما بگيد آن‌ پيرهن‌ را نميدونم‌ در كجا دوختند من‌ نمي‌تونم‌ مثل‌ او بدوزم‌. نميتوني‌ پس‌ بيخوده‌ اين‌ الگو. يك‌ سانت‌، نيم‌ سانت‌ با او فرق‌ بكنه‌، تو بد دوختي‌. بايد عين‌ او بدوزي‌. متر بكني‌ ببيني‌ چقدر كمرشه‌، چقدر آستينشه‌، چقدر يقه‌اشه‌، چه‌ جوريه‌. همانجور بدوزي‌. خدا در قرآن‌ ميگه‌ و لكم‌ في‌ رسول‌ الله‌ اسوة‌ حسنه‌. آقا اين‌ الگوي‌ خوبيه‌ پيغمبر. الگوي‌ شما بايد پيغمبر اكرم‌ باشه‌. نماز چه‌ جوري‌ مي‌خوند شما هم‌ آنجوري‌ بخونيد. آنچه‌ كه‌ در وجود مقدس‌ رسول‌ اكرم‌ بود از نظر روحيات‌، آن‌ را از شما كه‌ به‌ ما هم‌ نرسيده‌، اون‌ را از ما نخواستند. ولي‌ بايد آنچه‌ كه‌ رسيده‌ بايد طبق‌ اون‌ عمل‌ بكنيم‌. خلق‌ عظيم‌ پيغمبر به‌ ما نرسيده‌؟ شرح‌ صدر عظيم‌ پيغمبر، امروز با يكي‌ از رفقا صحبت‌ بود، واقعا عجيبه‌. عمر پهلويش‌ مي‌آيد اصلا نميگذاره‌ عمر بفهمه‌ كه‌ ايشان‌ از او بدش‌ مي‌آيد. ماها يك‌ خورده‌اي‌ يك‌ كسي‌ مطابق‌ ميلمون‌ حركت‌ نكنه‌ ازش‌ اصلا متنفر ميشيم‌، نمي‌خواهيم‌ ببينيمش‌. پيغمبر اكرم‌ قبل‌ از اينكه‌ عمر همة‌ اين‌ كارها را بكنه‌، عمر را مي‌شناخت‌. چون‌ و اودعته‌ علم‌ ما كان‌ و ما يكون‌ الي‌ انقضاء خلقك‌. در وجود پيغمبر علم‌ ماكان‌ و ما يكون‌، يعني‌ آنچه‌ كه‌ بعدا مي‌خواهد بشه‌، حالا اينكار كه‌ اصلا معلوم‌ بود. پيغمبر مي‌دونست‌ كه‌ اين‌ آدم‌ براي‌ خلافتش‌ هر كاري‌ را ممكنه‌ بكنه‌. مي‌شناختش‌. ببينيد چه‌ شرح‌ صدري‌ داره‌؟ اين‌ اندازه‌ كه‌ پيغمبر شرح‌ صدر داشته‌ ما هم‌ بايد داشته‌ باشيم‌. و الاّ براي‌ ما آن‌ شرح‌ صدري‌ كه‌ پيغمبر اكرم‌ داره‌ كه‌ حالا مثلا ما نمي‌فهميم‌، اون‌ را از ما نخواستند. آنكه‌ ازش‌ نمي‌فهميم‌. عبادتهاي‌ پيغمبر را. عبادتهاي‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ را.

 همة‌ عرض‌ من‌ اينه‌ امشب‌. شب‌ اول‌ ماه‌ جمادي‌ الثاني‌ است‌ و انشاء الله‌ اميد ظهور را در اين‌ ماه‌ بيشتر از ماههاي‌ ديگه‌ داريم‌. چون‌ يك‌ روايتي‌ است‌ كه‌ نسبتا هم‌ خوبه‌ كه‌ العجب‌ كل‌ العجب‌ بين‌ الجمادي‌ و الرجب‌ در جمادي‌ الثاني‌ ميگويند هست‌. و همة‌ حرف‌ من‌ امشب‌ اينه‌ كه‌ يك‌ خورده‌اي‌ جدي‌ باشيد. فكر نكنيد اسمتون‌ را گذاشتيد اهل‌ تزكية‌ نفس‌ ديگه‌ بهشت‌ و كليد بهشت‌ هم‌ دست‌ شما و بايد هم‌ ديگه‌ همة‌ كارها در دست‌ شما باشه‌. ابتر نباشيد. كه‌ در نتيجة‌ ابتر بودن‌ در كارهاتون‌، در گرفتاريهايتون‌، نتيجه‌اش‌، اگر دقيق‌ باشيد، دشمني‌ نسبت‌ به‌ پيغمبر اكرم‌ كرديد. ميگيد ما دشمن‌ پيغمبر نيستيم‌. دوستش‌ هم‌ داريم‌. خيلي‌ هم‌ دوستش‌ داريم‌. بعله‌ دوستي‌ زباني‌ و قلبي‌ هم‌ قبول‌ دارم‌. اما دوستي‌ عملي‌ ما نداريم‌. به‌ پيغمبر اكرم‌ مي‌فرمايد فاستقم‌ كما امر. به‌ شما هم‌ ميگه‌ خداي‌ تعالي‌ فاستقم‌ كما امر. همين‌ آياتي‌ كه‌ امشب‌ تلاوت‌ شد. مي‌فرمايد كه‌ اگر يك‌ كلمه‌ بر ما تهمت‌ بزنه‌ ولو تهمت‌ علينا بعض‌ الاقاويل‌ ما چيكارش‌ مي‌كنيم‌؟ قطع‌ وطينش‌ مي‌كنيم‌. شما هم‌ همينطوريد. حواستون‌ جمع‌ باشه‌ اين‌ زبانتون‌ را كنترل‌ كنيد. اگر بدونيد كه‌ در شبانه‌ روز حرفي‌ كه‌ مي‌زنيد چقدر روز قيامت‌ اين‌ حرفها ضرر برايتون‌ داره‌ها، اصلا خودتون‌ را به‌ لالي‌ مي‌زنيد. بهتر اينه‌ كه‌ آدم‌ اصلا حرف‌ نزنه‌. كم‌ حرف‌ بزنيد. حرفهاي‌ انسان‌ روز قيامت‌ كه‌ ميشه‌، خداي‌ تعالي‌ در دهن‌ آدم‌ را مي‌بنده‌. چون‌ يك‌ آدم‌ بي‌ ربطي‌ كه‌ توي‌ دنيا پرحرفي‌ ميكرده‌ و هي‌ حرف‌ ميزده‌ و همه‌ جا هم‌ مي‌خواسته‌ بوسيلة‌ حرفهاي‌ بيخودش‌ خودش‌ را باصطلاح‌ صالح‌ معرفي‌ بكنه‌ و همة‌ مردم‌ را بد معرفي‌ بكنه‌. هميشه‌ بديهايش‌ را به‌ گردن‌ مردم‌ بيندازه‌، بگه‌ من‌ اينجوري‌ بودم‌ و اون‌ اينجوري‌ بود و اين‌ حرفها، اين‌ در دهنش‌ را مي‌بنده‌. براي‌ اينكه‌ آنجا هم‌ همين‌ عادت‌ را داره‌. خدا هم‌ ديگه‌ اصلا شأنش‌ نيست‌ كه‌ با ما بنشينه‌ به‌ بحث‌ كردن‌. تو اين‌ لب‌ و دهن‌ تو حرف‌ دروغ‌ زياد زده‌. حرف‌ لغو زياد زده‌. اين‌ را مي‌بنديمش‌. از جايي‌ ما حرف‌ را بيرون‌ مي‌كشيم‌ كه‌ تا حالا سابقة‌ دروغ‌ گفتن‌ نداره‌. كجاست‌؟ دست‌ انسان‌. تكلمنا ايديهم‌. دست‌ آدم‌ حرف‌ ميزنه‌. هر چي‌ آدم‌ ميگه‌ حرف‌ نزن‌، آبرويم‌ را نبر. ميگه‌ نه‌، من‌ ديگه‌ مثل‌ تو نيستم‌، من‌ ديگه‌ از قلب‌ تو الهام‌ نمي‌گيرم‌، از قلب‌ تو دستور نمي‌گيرم‌. من‌ از خدا الهام‌ مي‌گيرم‌. خيلي‌ آدم‌ ناراحت‌ ميشه‌. يك‌ بچه‌اي‌ مثلا انسان‌ داشته‌ باشه‌، پهلويش‌ وايستاده‌ باشه‌ مثلا. اين‌ هرچي‌ توي‌ خونه‌ اتفاق‌ افتاده‌ كه‌ به‌ ضررش‌ هم‌ هست‌ و اينجا نبايد گفته‌ بشه‌، اينجا هي‌ بگه‌. هر چي‌ هم‌ اشاره‌، فلان‌، مي‌بينه‌ نه‌. تند تند تند داره‌ ميگه‌. دست‌ آدم‌ اينجوري‌ ميشه‌. چرا ما زبانمون‌ اينقدر بايد بد بشه‌ كه‌ خدا بگه‌ ديگه‌ اين‌ را ببندش‌. دهنتون‌ را كنترل‌ كنيد. حرفتون‌ را كنترل‌ كنيد. مخصوصا زنها. انسان‌ وقتي‌ كه‌ پرحرفي‌ كرد طبعا حرف‌ خوب‌ و درست‌ و حسابي‌ كه‌ زياد نميتونه‌ باشه‌. كم‌ حرف‌ ميزنه‌. كم‌ حرف‌ بزنيد. اينقدر انسان‌ بي‌ آبرو بشه‌ كه‌ بگند آقا، در دهنش‌ را ببندند. توي‌ يك‌ دادگاهي‌ بگند آقا تو ديگه‌ حرف‌ نزن‌، در دهنش‌ را ببندند. همين‌ در دهن‌ بستن‌ علامت‌ اينه‌ كه‌ اين‌ شخص‌ كنترل‌ نداشته‌ زبانش‌. اليوم‌ نختم‌ علي‌ افواههم‌. نكنيد اين‌ كار را. يك‌ جوري‌ باشيم‌ كه‌ در باصطلاح‌ بعضي‌ روايات‌ هست‌، در دعاي‌ ندبه‌ هم‌ هست‌. و شيعتك‌ علي‌ منابر من‌ نور مبضيت‌ وجوههم‌ حولي‌ في‌ الجنه‌. شيعيان‌ تو يا علي‌ بر بلنديهايي‌ از نور نشسته‌اند. بر منبري‌ از نور نشسته‌اند. براي‌ مردم‌ صحبت‌ مي‌كنند، حرف‌ ميزنند. علاوة‌ بر اين‌ ميگيد در تزكية‌ نفس‌، روز قيامت‌ يك‌ عده‌اي‌ را بهتون‌ مي‌دهند ميگند اينها را بهشون‌ كمك‌ كنيد تزكية‌ نفس‌ كنند، اينها زودتر نجات‌ پيدا بكنند. دهن‌ شما را نمي‌بندند. آرامشي‌ داريد شما در همان‌ صحراي‌ قيامت‌ بي‌ آب‌ و علف‌. شما را خداي‌ تعالي‌ از يك‌ عايق‌ باصطلاح‌ كاملي‌ ميده‌ ميگه‌ بريد مشغول‌ كار بشيد. زبانتون‌ را نمي‌بندند. اما زبان‌ يك‌ آدم‌ دروغگو را مي‌بندند. زبان‌ آدم‌ چرت‌ پرت‌ گو را مي‌بندند. زبان‌ آدمهايي‌ كه‌ اول‌ حرف‌ ميزنند بعد فكر مي‌كنند كه‌ احمقند. اين‌ روايت‌ داره‌ كه‌ احمق‌ اول‌ حرف‌ ميزنه‌ بعد هم‌ فكر ميكنه‌ بعد هم‌ ميگه‌ چرا من‌ اين‌ حرف‌ را زدم‌. احمق‌ اينجور آدميست‌. عاقل‌ كيه‌؟ آنكه‌ اول‌ فكر ميكنه‌ بعد حرف‌ ميزنه‌. ما اگر خودمون‌ بشينيم‌ كفي‌ عليك‌ يوم‌ حسيبا. اگر خودمون‌ بشينيم‌ و حساب‌ بكنيم‌ ببينيم‌ كه‌ مشكلاتمون‌ از كجا شروع‌ شده‌؟ پرحرفيها. اگر يك‌ عده‌ را چشمهايشون‌ را مي‌بندند. يك‌ عده‌ آنهايي‌ هستند كه‌ چشمهايشون‌ بايد كور بشه‌. آنهايي‌ كه‌ در اين‌ دنيا كور بوده‌اند. من‌ كان‌ هذه‌ اعمي‌ فهو في‌ الآخرة‌ اعمي‌. آنهايي‌ كه‌ در اين‌ دنيا كور بودند آيات‌ الهي‌ را نمي‌ديدند. از هر چيزي‌ كه‌ مي‌ديدند عبرت‌ نمي‌گرفتند. شما از صبح‌ تا حالا آمديد راه‌ رفتيد توي‌ خيابانها، بايد كلي‌ عبرت‌ گرفته‌ باشيد از همه‌ چيز. جنازه‌ مي‌برند از جلوتون‌ عبرت‌ بايد بگيريد. لمثل‌ هذا فليعمل‌ العاملين‌. اگر به‌ آدمهاي‌ بيچارة‌ بدبخت‌ مي‌رسيد عبرت‌ بگيريد. اگر به‌ آدمهاي‌ ثروتمند مي‌رسيد عبرت‌ بگيريد. عبرت‌ پند گرفتن‌ از هر چيزي‌، حتي‌ امام‌ حسين‌ عليه‌ السلام‌، سيد الشهدا هم‌ انسان‌ بايد عبرت‌ بگيره‌. و جعلك‌ و اباك‌ و امك‌ و اخيك‌ عبرة‌ لاولي‌ الالباب‌. عبرت‌ يعني‌ پند گرفتن‌. از هر چيزي‌ بايد درس‌ بگيريد، از هر چيزي‌ بايد پند بگيريد. از بي‌ ادبان‌ ادب‌ بياموزيد و از مؤدبها و خوبها تعليم‌ بگيريد كارشون‌ را و نتيجة‌ كارشون‌ را. اين‌ معناي‌ از چشم‌ استفاده‌ كردنه‌. اما چشم‌ شما، نه‌، هيچ‌ استفاده‌اي‌ نداشته‌. كور بوده‌. حقايق‌ را كه‌ نمي‌ديديد، حقايق‌ را انسان‌ نمي‌بينه‌ و تمام‌ در و ديوار معجزه‌ است‌. تمام‌ در و ديوار خدا است‌. هر ورقش‌ دفتريست‌ معرفت‌ كردگار. اينها را نگاه‌ كنيد. عبرت‌ بگيريد. اگر كور بوديد، من‌ كان‌ في‌ هذه‌ اعمي‌ فهو في‌ الآخرة‌ اعمي‌ و اضل‌ السبيل‌.

 گوشتون‌ هم‌ همينطور. صم‌ بكم‌ عمي‌. صم‌ يعني‌ لال‌، كر، كور، بعله‌. شعور هم‌ كه‌ نداريد. درك‌ هم‌ كه‌ نداريد. شعور در كارهاي‌ دنيا و كلاه‌ سر اين‌ و آن‌ گذاشتن‌ اين‌ را نميگند شعور. شعور ديني‌ بايد داشت‌. حالا من‌ نمي‌خوام‌ بگم‌ هر كسي‌ كه‌، و الاّ واقعش‌ اينه‌ اين‌ مسئلة‌ ان‌ شانئك‌ هو الابتر، اين‌ بني‌ امية‌ تنها منظور نيستند. هر كس‌ به‌ خدا نزديكتر بشه‌ زندگيش‌ بهتره‌. هر كس‌ بيشتر ياد امام‌ زمان‌ را بكنه‌، بيشتر مورد لطف‌ پروردگاره‌. مي‌گي‌ من‌ خيلي‌ اسم‌ امام‌ زمان‌، يك‌ مشكلي‌ داري‌ كه‌ امام‌ زمان‌ قبولت‌ نداره‌. بگرد پيدا كن‌. حالا مثلا آدم‌ به‌ بعضي‌ها ميگن‌ يك‌ گرفتاري‌… ميگم‌ بگرديد پيدا كنيد. من‌ مي‌دونم‌ نمي‌گرده‌ پيدا كنه‌ والا پيدا مي‌كنه‌. اگر هم‌ پيدا نمي‌كني‌ بگو لا اله‌ الا انت‌ سبحانك‌ اني‌ كنت‌ من‌ الظالمين‌. خدايا من‌ به‌ خودم‌ ظلم‌ مي‌كنم‌ تو پاكي‌. يك‌ چيزي‌ را كه‌ من‌ به‌ بعضيها گفتم‌ و شايد به‌ شماها نگفتم‌ اين‌ است‌ كه‌ در زندگي‌ هميشه‌ نشاط‌ داشته‌ باشيد. هر چه‌ داريد به‌ همان‌ خوش‌ باشيد. تا خدا بيشتر به‌ شما بده‌. يك‌ معناي‌ شكر همينه‌. اگر يك‌ آدمي‌ نق‌ نقويي‌ بودي‌. اي‌ بابا هر چه‌ گرفتاري‌ هست‌ مي‌ياد به‌ سراغ‌ ما و هر چه‌ بدي‌ هست‌ متوجه‌ ما مي‌شه‌ و چرا ما اون‌ جوري‌ هستيم‌ و آي‌ فلان‌ جام‌ درد مي‌كنه‌ و نمي‌دونم‌ چه‌ و چه‌ هي‌ از اين‌ جوري‌. اين‌ آدم‌ روز به‌ روز بدتر مي‌شه‌ وضعش‌ اين‌ را بدونيد. ولي‌ اگر بگه‌ الحمد الله‌. ما يك‌ دوستي‌ داشتيم‌ در مشهد خيلي‌ وضع‌ ماليش‌ هم‌ خوب‌ نبودها، بهش‌ مي‌گفتيم‌ چطوري‌، اصلا مثل‌ اين‌ كه‌ مي‌خواست‌ بپره‌. مي‌گفت‌ خدا به‌ من‌ لطف‌ داره‌. حضرت‌ موسي‌ يك‌ روز سؤال‌ كرد كه‌ خدايا بندة‌ خوبت‌ را مي‌خوام‌ ببينم‌. چون‌ حضرت‌ موسي‌ دنبال‌ بندگان‌ خوب‌ مي‌گشت‌ يك‌ قدري‌. خداي‌ تعالي‌ فرمود كه‌ در فلان‌ خرابه‌اي‌ يك‌ بندة‌ بسيار خوبي‌ من‌ دارم‌، بسيار خوب‌. رفت‌ اونجا ديد يك‌ آدم‌ فلج‌، كور، به‌ اصطلاح‌ هيچي‌ نداره‌، اونجا افتاده‌، همش‌ مي‌گه‌ خدايا شكرت‌. الحمد الله‌ چقدر خوب‌ شد، چقدر خوب‌ به‌ من‌ دادي‌. حضرت‌ موسي‌ گفت‌ خدا چي‌ بهت‌ داده‌ كه‌ اين‌ قدر شكر مي‌كني‌؟ گفت‌ زبان‌ شاكر. اين‌ يك‌، هر نفسي‌ كه‌ فرو مي‌رود ممد حيات‌ و چون‌ بيرون‌ آيد مفرح‌ ذات‌ پس‌ در هر نفسي‌ به‌ شكر لازم‌ از دست‌ و زبان‌ كه‌ برآيد كه‌ از عهدة‌ شكرش‌ به‌ در آيد. در زيارت‌ حضرت‌ رضا صلوات‌ الله‌ عليه‌ مي‌بينيد كيف‌ اشكرك‌. خدايا چطور شكرت‌ كنم‌؟ و شكري‌ منك‌ نعمتي‌ الاخري‌. نمي‌تونم‌ شكر بكنم‌ اين‌ خودش‌ يك‌ نعمتي‌ است‌ كه‌ همه‌ بايد شكر كنند. يك‌ هميچين‌ حالي‌ داشته‌ باشيد. فلان‌ مرض‌ را من‌ دارم‌ خوب‌. شكر كن‌ خدا را كه‌ فلان‌ مرض‌ ديگه‌ را نداري‌. بعد اگر شكر كردي‌ باز اين‌ را هم‌ بهتون‌ بگم‌، نگيد ما شكر مي‌كنيم‌ كه‌ خدا زياد كنه‌. نه‌. ذاتا نشاط‌ داشته‌ باش‌، ذاتا شاكر باشه‌. حتي‌ در مقابل‌ مردم‌ هم‌ شاكر باش‌. من‌ لم‌ يذكر المخلوق‌ يشكر الخالق‌. هميشه‌ نشاط‌ داشته‌ باش‌. آقا وضعت‌ چطوره‌؟ خوب‌. اينها كه‌ نمي‌تونند به‌ تو كمك‌ كنند، سفرة‌ دلت‌ را جلوي‌ اينها باز مي‌كني‌. نمي‌كنند هم‌. روايت‌ داره‌ كه‌ اگر مؤمن‌ هيچ‌ وقت‌ وسايل‌ مشكلاتش‌ را براي‌ ديگران‌ نقل‌ نمي‌كنه‌. چون‌ از دو حال‌ خارج‌ نيست‌. يا طرف‌ دشمنه‌ يا دوست‌. دشمن‌ باشه‌ خوشحال‌ مي‌شه‌. دوست‌ هم‌ باشه‌ محزون‌ مي‌شه‌. خوب‌ دليل‌ نداره‌ كه‌ دشمنت‌ را خوشحال‌ كني‌ يا دوستت‌ را محزون‌ كني‌. نگو. مگر براي‌ علاج‌ باشه‌، مگر براي‌ اين‌ كه‌ انسان‌ خوب‌ حالا رفته‌ پيش‌ دكتر، طبيبي‌ مي‌گه‌ فلان‌ جام‌ درد مي‌كنه‌ مثلا خوب‌ او هم‌ معالجه‌اش‌ مي‌كنه‌. اينجوري‌ چرا؟ ولي‌ بعضيها هستندها از صبح‌ مي‌نشينند شروع‌ مي‌كنند، درد دل‌ كردند، چه‌، چه‌. همش‌ هم‌ برمي‌ گرده‌ به‌ خدا. يعني‌ برمي‌ گرده‌ به‌ خدا و كارهاي‌ خدا. و بعضيها معتقدند كه‌ تقديرشون‌ اين‌ بوده‌. نه‌ خودت‌ تقديرت‌ را درست‌ كردي‌، خودت‌ به‌ اصطلاح‌ اين‌ غذا را درست‌ كردي‌ براي‌ خودت‌. اينجوري‌.

 پس‌ كوشش‌ بكنيم‌ انشاء الله‌ به‌ هر چه‌ خدا به‌ ما داده‌ خوشحال‌ باشيم‌ و ممنون‌ باشيم‌ و جزء كساني‌ قرار نگيريم‌ كه‌ مثل‌ دشمنان‌ پيغمبر اكرم‌ باشيم‌ تا ابتر بشيم‌. ان‌ شانئك‌ هوالابتر. فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها. امشب‌ شب‌ اول‌ ماه‌ است‌ و اينطوري‌ كه‌ حساب‌ كردند چون‌ نود و پنج‌ روز سوم‌ ماه‌ جمادي‌ ظاهرا وفات‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها مي‌شه‌. چون‌ البته‌ اين‌ در صورتي‌ است‌ كه‌ هر سه‌ ماه‌ سي‌ روز تمام‌ باشه‌. والا ممكنه‌ امشب‌ شب‌ وفات‌ حضرت‌ زهرا باشه‌. چون‌ دو روز از ماه‌ صفر باقي‌ مانده‌ مثلا فرض‌ كنيد. سه‌ ماه‌ هم‌ سي‌ روز اين‌ مي‌شه‌ نود و دو روز سه‌ روز هم‌ از ماه‌ جمادي‌ بگذره‌ اين‌ مي‌شه‌ نود و پنج‌ روز. حالا اگر اون‌ ماههاي‌ گذشته‌ بيست‌ و نه‌ روز باشه‌ مي‌ياد جلو ديگه‌ طبعا. اگر مثلا هر سه‌ ماه‌ بيست‌ و نه‌ روزه‌ باشه‌ طبعا اول‌ ماه‌ جمادي‌ وفات‌ حضرت‌ فاطمة‌ زهرا مي‌شه‌. حالا به‌ هر حال‌ اينها مسئله‌اي‌ نيست‌. كي‌ دقيقا چه‌ روزي‌ وفات‌ كردن‌. اينها اگر مهم‌ بود ائمة‌ اطهار كاملا روشنش‌ مي‌كردند هر وقت‌ شما در مصائب‌ اونها محزون‌ بشيد خداي‌ تعالي‌ بهتون‌ محبت‌ مي‌كنه‌ و بهتون‌ اجر مي‌ده‌ و هر وقت‌ هم‌ به‌ فرحشون‌ خوشحال‌ بشيد خدا باز بهتون‌ محبت‌ مي‌كنه‌. به‌ هر حال‌، خيلي‌ هم‌ لازم‌ نيستش‌ كه‌ مصائب‌ را ما تند ذكر كنيم‌. من‌ يك‌ وقتي‌ گفتم‌ در دعاي‌ ندبه‌ به‌ ما تعليم‌ مي‌دن‌ كه‌ فاليبكي‌ الباكون‌، گريه‌ كنندگان‌ گريه‌ كنند و ندبه‌ كنندگان‌ ندبه‌ كنند و ضجه‌ زننده‌ها، ضجه‌ بزنند كه‌ چي‌، عين‌ الحسن‌ و عين‌ الحسين‌. امام‌ حسن‌ و امام‌ حسين‌ كجا هستند. اين‌ بالاترين‌ مصيبته‌. مصيبت‌ حالا لازم‌ نيست‌ دروغ‌ و راست‌ بعضيهاش‌ را اصلا انسان‌ نمي‌تونه‌ بپذيره‌. يعني‌ عاقل‌ نمي‌تونه‌ بپذيره‌. حضرت‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها حالا من‌ براي‌ شما، رفقاي‌ خصوصي‌ هستيد مي‌گم‌ حضرت‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها بعد از پدرشون‌ اون‌ قدر گريه‌ كردند كه‌ اهل‌ مدينه‌، گريه‌ زياد كردند. اما ديگه‌ اهل‌ مدينه‌ همه‌ به‌ ستوه‌ درآمدند و گفتند كه‌ يا شب‌ يا گريه‌ بكن‌ يا روز گريه‌ بكن‌. مگه‌ با بلند گو حضرت‌ گريه‌ مي‌كرد؟ حضرت‌ مگر چه‌ جوري‌ صداش‌ را بلند مي‌كرد يك‌ خانم‌ با اون‌ عفت‌ و عظمت‌. نهايت‌ گرية‌ ايشان‌ از محيط‌ خانه‌ اشون‌ بيشتر صداشون‌ تجاوز نمي‌كرد تازه‌ لازم‌ نيست‌ سر و صدا راه‌ بياندازه‌. يك‌ خانم‌ با عفت‌ اون‌ هم‌ فاطمة‌ زهرا براي‌ گريه‌ كردن‌. تا بيرونش‌ كنند و بره‌ بيرون‌ شهر و اونجا هم‌ درختي‌ باشه‌ و اون‌ هم‌ بيان‌ درخت‌ را قطع‌ كنند. اين‌ حرفها نگيد آقا اينها را حتي‌ نوشته‌ باشند هم‌ نگيم‌. يك‌ چيزي‌ بگيم‌ كه‌ مردم‌ همة‌ مسائلمون‌ را زير سؤال‌ ببرند و خرافي‌ معرفي‌ بكنند و اينها. نه‌ همين‌ اندازه‌ كه‌ فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها هيجده‌ ساله‌ از دنيا رفت‌. چرا؟ الخفية‌ قبرها. والمجهولة‌ قبرها. همين‌ها خودش‌ مصيبت‌ بسيار بزرگي‌ است‌. مصيبت‌ اين‌ نيست‌ مگر كه‌ سه‌ روز بعد از وفات‌ پيغمبر بيان‌ در خانه‌اش‌ و با فاطمة‌ زهرا سلام‌ الله‌ عليها جوري‌ رفتار بكنند كه‌ او مجبور بشه‌ بياد توي‌ مسجد و خطبه‌ بخوانه‌.

 حالا هر كاري‌ كرد و حرفهاش‌ را نپذيرند اينها مصيبت‌ نيست‌. اگر اين‌ عالمي‌ مثلا مورد علاقة‌ شما باشه‌ بري‌ توي‌ يك‌ جمعي‌ صبحت‌ كنه‌ همه‌ مسخره‌اش‌ كنند بهش‌ جسارت‌ كنند حرفهاش‌ را اعتنا نكنند. شماها ناراحت‌ نمي‌شيد. اينها مصيبته‌. مردم‌ اين‌ چيزها خود اين‌ مسئله‌، نمي‌خواهم‌ مصائب‌ را، اين‌ مسئلة‌ ميخ‌ و اينها را اصلا نگيد در صحبتهايتون‌. حالا چطور شده‌ ميخ‌ و…. خدا ميدونه‌ من‌ گاهي‌ دلم‌ آتيش‌ ميگيره‌ كه‌ ما چرا اين‌ حرفها را اصلا مي‌زنيم‌. خوب‌ مجلس‌ خصوصيه‌ دارم‌ عرض‌ ميكنم‌. حالا رفتي‌ تو آن‌ ميخ‌ را ديدي‌ و مثلا به‌ سينة‌ حضرت‌ فرو رفت‌ و خون‌ چكيد. اين‌ حرفها يك‌ خورده‌اي‌، من‌ نميگم‌، من‌ بدنم‌ الان‌ واقعا مي‌لرزه‌ كه‌ چرا اينحرفها اصلا من‌ بايد بگم‌ كه‌ بگم‌ نگيد. اين‌ حرفها بسكه‌ گفتيم‌ برايمون‌ عادي‌ شده‌. با كمال‌ شدت‌ هم‌ مي‌خونيم‌، چون‌ مي‌چكيد، مي‌چكيد. هيچكس‌ هم‌ گريه‌ نمي‌كنه‌. همينكه‌ فاطمة‌ زهرا مجبور ميشه‌ بيايد در مقابل‌ ابوبكر بگه‌ اترث‌ اباك‌ و لا ارث‌ ابي‌. تو از پدرت‌ ارث‌ مي‌بري‌ من‌ ارث‌ نبرم‌. بخواد با اين‌ جرثومة‌ خباثت‌ صحبت‌ بكنه‌، او جسارت‌ بكنه‌، برو شاهد بيار كه‌ فدك‌ مال‌ توئه‌؟ كي‌ ميگه‌؟ بعد هم‌ ميگه‌ علي‌ شاهد منه‌. ميگه‌ قبول‌ ندارم‌، حالا هر جسارتي‌ كه‌ كرد. اينها مصيبته‌، اينها را بگيد. يك‌ خورده‌ محدود كنيد اين‌ توهينهايي‌ را كه‌ به‌ خاندان‌ عصمت‌ و طهارت‌ انجام‌ ميشه‌.

 السلام‌ عليك‌ يا اماه‌. همه‌اتون‌ بگيد، همة‌ شماها فرزند فاطمة‌ زهرائيد. السلام‌ عليك‌ يا اماه‌ يا فاطمة‌ الزهرا يا بنت‌ محمد السلام‌ عليك‌ و رحمة‌ الله‌ و بركاته‌. سيدتي‌، سيدتي‌ مولاتي‌ همه‌امون‌ دوستت‌ داريم‌ مادر. روز قيامت‌ بخاطر پدر بزرگوارت‌ ما را شفاعت‌ بفرما. السلام‌ عليك‌ و رحمة‌ الله‌ و بركاته‌. آمدند در خانه‌اش‌ را آتش‌ زدند. اينها گريه‌ داره‌، اينها، اين‌ توهينها بخدا قسم‌ از هر چيزي‌ گريه‌اش‌ بيشتره‌. در خانة‌ پيغمبر! در خانه‌اي‌ كه‌ عزرائيل‌ مي‌خواهد وارد بشه‌ بايد اجازه‌ بگيره‌. شما وقتي‌ وارد يك‌ امامزاده‌ مي‌خواهيد بشيد دم‌ در واي‌ مي‌ايستيد ميگيد كه‌ مثلا أأدخل‌ يا رسول‌ الله‌. اذن‌ دخول‌ مي‌گيريد. ميگيد و قطّع‌ علي‌ باب‌ من‌ ابواب‌ بيوت‌ نبيك‌. خدايا ما را در يكي‌ از خانه‌هاي‌ پيغمبرت‌ ايستاده‌ام‌، خانة‌ پيغمبره‌، خانة‌ فاطمة‌ زهرا خانة‌ پيغمبر نبود؟ آمدند. و مجمعي‌ حطب‌ علي‌ البيت‌ الذلي‌ لم‌ يجتمع‌ لولا شمل‌ ديني‌ و داخلين‌ علي‌ البتول‌ احدها ببيتها (نامفهوم‌) هو جنيني‌. السلام‌ عليك‌ و رحمة‌ الله‌ و بركاته‌.

 اي‌ بانوي‌ حريم‌ شهنشاه‌ لا فتي‌. اي‌ جايگاه‌ تو عصمت‌ و وي‌ رتبه‌ات‌ حيا. همخوابة‌ علي‌ و جگرگوشة‌ نبي‌. مخدومة‌ خلائق‌ و محبوبة‌ خدا. ميراث‌ تو فدك‌ حسنين‌ تو بينوا. كابين‌ تو فرات‌ و حسين‌ تو تشنه‌لب‌، ميراث‌ تو فدك‌ حسنين‌ تو بينوا.

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *