۲۳ ذی القعده ۱۴۲۳ قمری – مرحله صراط مستقیم مایه امتیاز این برنامه

اعوذ بالله من الشيطان الرجيم

بسم اللّه الرحمن الرحيم

الحمد لله والصلاة و السلام علي رسول الله و آله اجمعين لاسيما علي بقية الله في العالمين روحي وارواح العالمين لتراب مقدمه الفدا‌‌‌ء و اللعنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين.

يكي از بحثهاي بسيار مهم مراحل سير و سلوك كه در كتابهاي سير و سلوك ذكر نشده و اين از نوع‌آوري‌ها و از مسائل بسيار پُر اهميتي است كه در اين برنامه‌ي تزكيه‌ي نفس كه ما تنظيم كرديم و جنبه‌ي كلاسيك پيدا كرده آمده و آن مسئله‌ي صراط مستقيم است.

در گذشته شما اگر كتابها را نگاه كنيد چون همه‌ي آنهايي كه اهل معنا بوده‌اند و در اين ارتباط كتابي نوشته‌اند بحث صراط مستقيم را نگذاشته‌اند و ما يك مدتي كه روي اين مسئله كار مي‌‌كرديم در شايد حدوداً بيست سال قبل و يادم هست كه در ابتدا اسمش را عَدل گذاشته بوديم و رواياتش را جمع مي‌‌كرديم و دوست عزيزمان  جناب آقاي كاشاني يادم هست آن موقع كمكمان مي‌‌كردند و صدها روايت و دهها آيه در اين ارتباط جمع‌آوري كرده بوديم و يادم هست الان هم بعضي از فيش‌هايش هست به عنوان عَدل بحث مي‌‌كرديم ولي بعدها ديديم كه خوب در آيات و روايات اكثراً وقتي مي‌‌خواهند اسم اين مرحله را ببرند صراط مستقيم در قرآن به خصوص كه حدوداً چهل مورد هست ذكر كرده‌اند و به طور كلي اين مراحل را از آنچه كه در كتابهاي سير و سلوك قبلاً نوشته بودند جدا كرد يعني به مسئله صراط مستقيم اگر انسان توجّه نكند طبعاً آن رواياتي كه شايد هم مخدوش باشد كه نقل شده كه الطرق الي اللّه بعدد رؤوس الخلايق، راههاي به سوي خدا به عدد هر فردي از افراد بشر هست و اختلافات شديدي كه به خصوص در بين اهل معنا وجود دارد بوجود آمده و مسالك مختلفي كه هست و در گذشته زياد بده و الان هم زياد است همه اينها بر اثر اين است كه به مسئله صراط مستقيم توجّه نكرده‌اند صراط مستقيم مي‌‌بينيد كه در قرآن در سوره حمد شايد اگر بخواهيم كلمات سوره حمد را بررسي كنيم مي‌‌بينيم 25 كلمه است كه دوازده كلمه قبل از نستعين است و دوازده كلمه هم بعد از نستعين است. آنچه كه بعد از نستعين است مربوط به صراط مستقيم است بعدش مي‌‌گويد اهدنا الصراط المستقيم، صراط مستقيم در هر نمازي تقاضا شده يا خدا دستور فرموده كه تقاضا كنيد كه شما را بر آن صراط مستقيم قرار بدهيم اگر اين صراط مستقيم نبود ما ممكن بود فكر كنيم كه راه به سوي خدا هم از طريق متصوفه به مسلكها و با مسلكهاي زيادي كه دارد ممكن است انسان موفق بشود ديگر، وقتي كه بگويند به عدد رؤوس خلائق. هر كسي يك راهي حركت مي‌‌كند و خدش را در راه خدا هم مي‌‌داند در تفسير صراط مستقيم متأسفانه بعضي از مفسرين نوشته‌اند كه همه راهها به خدا منتهي مي‌‌شود حتّي در تفسير صراط مستقيم است همه راهها به خدا منتهي مي‌‌شود ان الي ربك رجعي را هم استدلال مي‌‌كنند و يا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، بقره/156، را، و آنچه را كه در صراط مستقيم مي‌‌گويند اين راه نزديكتر است يعني راهي هست ميان‌بُر، نزديكتر و ما معتقديم جز صراط مستقيم هيچ راهي براي وصول به پروردگار وجود ندارد. اصلاً هيچ راهي نيست و آنچه را كه متصوفه اصحاب مسالك مختلفه گفته‌اند اينها راههايي است كه به شيطان مي‌‌رسد راههايي است كه به خانه‌ي قُطب مي‌‌رسد، راههايي است كه به جهنم مي‌‌رسد و ائمه‌اي كه آن راهها را سر پاي انسان مي‌‌گذارند آنها ائمه‌ي كفرند كه يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ بقره/221، با همين قاطعيّت. دليلمان چي هست؟ اين است كه مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بينيم ائمّه‌ي اطهار عليهم الصلوة و السلام درباره‌ي صراط مستقيم خيلي حرف زده‌اند، روايات زيادي داريم كه اگر يك كسي شب تا صبح عبادت بكند و روزها روزه بگيرد و بين رُكن و مقام كشته بشود و به اصطلاح امروز شهيد بشود و ولايت خاندان عصمت و طهارت را نداشته باشد داكبَّهُ اللّه علي النار، خدا به رو توي آتش جهنمش مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندازد مثال هم برايتان زده‌ام مثال آن سرباز كه اگر تحت فرماندهي فرمانده‌اش نباشد و تمام برنامه‌هاي سربازي را انجام بدهد مثلاً سر صف هيچ گوش به حرف فرماندهش نمي‌كند اما شب كه مي‌‌‌‌‌‌‌‌رود توي اتاقش تنها هست همه برنامه‌ها را انجام مي‌‌‌‌‌‌‌‌دهد. خوب اين را مي‌‌‌‌‌‌‌‌گويند ديوانه است اصلاً بيرونش مي‌‌‌‌‌‌‌‌كنند. يا بيرونش مي‌‌‌‌‌‌‌كنند يا تنبيهش مي‌‌‌‌‌‌‌كنند مي‌‌‌‌‌‌گوئيد آخر اين بيچاره شب تا صبح نخوابيده مدتي خبردار ايستاده، مدتي از چپ به راست از راست به چپ پا به زمين كوبيده اينكه اگر تحت فرمان نباشد و در صراط مستقيم نباشد هيچ كارش ارزش ندارد ببينيد خيلي مثال ساده‌اي و صحيحي.

در روايات زيادي ولايت را همين فرماندهي با محبّت گفته‌اند و استفاده مي‌‌شود وليّ‌خدا كسي هست كه با محبّت فرمان خدا را بردارد وليّ خدا علي بن ابيطالب است اشهد انّ علياً وليّ اللّه، خوب آن درياي بي‌نهايت وليّ‌اللّهي است و افرادي كه با محبت اطاعت پروردگار را بكنند قطره‌اي از اين دريا هستند ولي همه‌اش آب است، زلال است خوب است، خوب دقّت كنيد همين كه اينها صراط مستقيم را ندارند و مسالك مختلفي را دارند سبب مي‌‌شود كه اينها يك تفرقه‌ي عجيبي بينشان هست شما اگر الان بخواهيد اقطاب صوفيه يا مسلكهاي صوفيه را در شيعه حالا در اهل سنّت كه خوب طبيعي كارشان است در شيعه بخواهيد بشماريد متجاوز از صد مسلك الان شايد وجود داشته باشد نمي‌توانيد صد تا صراط مستقيم داشته باشيد سر اين مسئله هيچ بحث نمي‌كنند ولي در مسائل ديگرش بحث مي‌‌كنند شما مي‌‌بينيد يقظه را دارند، توبه را دارند، استقامت را به اين صورتي كه ما گفتيم ممكن است نداشته باشند امّا خدمت شما عرض شود بالاخره‌ لازمه‌ي كارشان اين است كه استقامت داشته باشند  انجام بدهند و مختلف مسائل ديگر هست امّا صراط مستقيم نيست، صراط مستقيم يك سوپاپ به اصطلاح حفاظتي است كه انسان را به عصمت و اعتصام مي‌‌رساند يعني وقتي كه شما فرض مي‌‌كنيم توي يك جاده‌اي داريد حركت مي‌‌كنيد اين جاده هم راست به يك مقصدي كه شما داريد شما را مي‌‌رساند و كوشش مي‌‌كنيد كه از راست و چپ منحرف نشويد طبعاً با صرف وقت بسيار كمي شما به مقصد مي‌‌رسيد صراط مستقيم در قرآن دستور داده شده كه به صراط مستقيم توجه كنيد و لا تتبع السبل، به راههاي مختلفي كه گوشه كنارها هست از آنها پيروي نكنيد اين صراط مستقيم توضيحاتي دارد كه انشاءاللّه چند شبي درباره‌اش صحبت مي‌‌كنيم تا كاملاً به حقيقت اين مسئله برسيم و اين را هم بدانيد اكثر ماها علّت اينكه نمي‌رسيم به مقصد اين است كه انحراف داريم از صراط مستقيم حتّي همين جمعي كه با هم هستيم ها! انحراف داريم و به آن حقيقتي كه خاندان عصمت و طهارت توجّه دارند ما توجّه نداريم اگر يك مقدار انشا‌اللّه برايتان باز كردم و متوجه انشا‌ءاللّه خواهيد شد مي‌‌بينيد كه در تمام عقايدمان و افكارمان و اعمالمان ما يا كم يا زياد ا نحراف داريم و هيمن است كه شما را ماها را به مقصد يا نمي‌رساند يا دير مي‌‌رساند انحراف فرقي نمي‌كند اگر يك راننده‌اي توي راه دارد مي‌‌رود ويراژ برود ممكن است پرت نشود ولي كار درستي نكرده وقتش را گرفته است چون آن سرعتي كه بايد انسان داشته باشد طبعاً با ويراژ رفتن و كج و راست رفتن و اينها نمي‌تواند اين سرعت را داشته باشد اين سرعت را اگر مثلاً 120 كيلومتر در ساعت شما هيچوقت نمي‌توانيد كه ويراژ برويد توي جاده حتماً پرت مي‌‌شويد بايد آهسته برويد وقتي كه آهسته رفتيد عقب مي‌‌مانيد حتي اين اندازه كه من از مكروهات تعبير به اين ويراژ رفتن در بعضي از نوشته‌ها كرده‌ام مكروهات را شما انجام بدهيد و اگر محرمات را انجام بدهيد كه حتماً آمده‌ايد لب پرتگاه حالا گاهي مي‌‌شود كه مي‌‌افتيد آن ته دره كه نه شمايي باقي مي‌‌مانيد و نه ماشيني. گاهي نه همان كنار جاده فرو مي‌‌رويد معطل مي‌‌شويد وقتتان گرفته مي‌شود و با جرثقيل و اينها مي‌‌آيند شما را از آنجا مي‌‌كشانند بيرون. انحراف خيلي زياد است در بين ماها، يكي مي‌‌بيني آنقدر مقدس شده كه مطلوب ما هم هست آنقدر مقدس است كه توي درّه طرف راست افتاده، يكي آنقدر بي‌بند و بار شده كه در دره طرف چپ افتاده، هر دو تو دره افتادن است يكي آنقدر وسواسي شده كه تو اين دره طرف راست افتاده، يكي آنقدر بي‌توجه به اعمال و وظايفش شده كه توي درّه‌ي طرف چپ افتاده در اعمالمان اينطوري، در عقايدمان همينجور، يكي مي‌‌بينيد كه علي ‌ابن ابيطالب يا امام عصر ارواحنافداه را آنقدر درباره‌شان غلو مي‌‌كند كه خود علي‌بن ابيطالب مي‌‌فرمايد كه «هلكَ فيَّ رجلان» دو تا مرد، دو تا انسان در من هلاك شدند محبّ غال، آن محبّي كه درباره‌ي من غلو مي‌‌كند شما شايد نديده باشيد ولي من ديده‌ام كه ذكرش اين بود لا اله الا عليّ، علي ابن ابيطالب هم منظور بود و الاّ علي اسم خداست اشكال ندارد انسان بگويد لا اله الاّ علي، ولي لا اله الا علي ابن ابيطالب، غلط است بعضي اينطوري‌اند.

بعضي‌ها هم وهابي مسلك‌اند كه علي ابن ابيطالب را با يك انسان عادي يكي مي‌‌دانند.

حتّي در كتب روايي ما كه انشاءاللّه محققين تحقيق بكنند اينقدر افراط و تفريط روايت نقل شده كه از بعضي‌هايش سوءاستفاده مي‌‌شود و كتابهايي عليه شيعه نوشته مي‌‌شود و نسبت مي‌‌دهند به اهل شيعه و اهل علم شيعه زياد است.

مثلاً در كتاب من لايحضره الفقيه، من لايحضره الفقيه كتابي است كه در زمان غيبت صغري تقريباً نوشته شد. اوائل غيبت كبري نوشته شده مال مرحوم شيخ صدوق است و شيخ صدوق بسيار پر عظمت و با عظمت است و وقتي كه ديدند كه دسترسي به امام عليه الصلوة و السلام مردم شيعه ندارند ايشان برداشت يك كتابي نوشت و در مقدمه كتاب من لايحضره اگر انشاءاللّه دقت كنيد مي‌‌بينيد كه ايشان نوشته است اين كتاب حجّت بين من و خداست و هيچ حرف انحرافي ندارد تا اين حدّ كتاب من لايحضر اينجا همه شيعيان دارند يكي از كتب اربعه شيعه است خيلي هم اهميّت دارد در اين كتاب وقتي كه مي‌‌رسد به كلمه‌ي «اشهد انّ عليّا وليّ اللّه» ايشان مي‌‌فرمايد خدا لعنت كند غلاة را كه اين شهادت به ولايت علي ابن ابيطالب را در اذان اضافه كردند لعنت مي‌‌كند تا اين حدّ، يك عدّه جزء اذان مي‌‌دانند ببينيد چقدر افراط و تفريط. يك عدّه و الان ه هست و شايد خود من هم نظرم همين باشد كه اصلاً اگر شما اذان يا اقامه را با اشهد انّ علياً ولي اللّه نگوئيد اذانتان باطل است مثل اينكه خود اشهد ان لا اله الا اللّه را نگوئيد ببينيد من اين برَ را تفريط نمي‌دانم ولي آن طرف افراط است. شايد خدمتتان عرض شود كه وقتي كه فتواها را در اين خصوص نگاه كنيد آنقدر اختلاف هست كه حساب ندارد يك عده قائلند كه اشهد ان عليّا وليّ اللّه جزء اذان و اقامه است و اگر كسي نگويد اذان و اقامه‌اش باطل است يك عده مي‌‌گويند اشهد ان عليّا وليّ اللّه ولي يكي‌اش را مي‌‌گويند اشهد ان عليّا وليّ اللّه و يكي‌اش را مي‌‌گويند اشهد ان عليّاً حجة‌اللّه، اگر اشهد ان عليّا وليّ اللّه جز‌ اذان باشد هر دو را بايد بگويند اشهد ان عليّا وليّ اللّه مثل اشهد انّ محمّداً رسول‌الله مثل اشهد ان لا اله الا اللّه، يك عده اينجوري مي‌‌گويند توي علماء هم زيادند كه شهادت به ولايت را مستحب مي‌‌دانند در اذان همانطور كه صلوات بعد از نام پيامبراكرم مستحب است مثلاً هر جائي كه اشهد ان محمّداً رسول اللّه صلي الله عليه و آله و سلم وجود دارد بعدش هم شهادت به ولايت بايد باشد خوب چه جوري مي‌‌گويند شايد ديده باشيد مي‌‌گويند اشهد ان محمّداً رسول‌الله صلي اللّه عليه و آله و سلّم و انّ عليّاً ولي ‌اللّه شهادت نمي‌دهند توي امام جماعتها شايد ديده باشيد يك عده دو دفعه مي‌‌گويند همين و انّ عليّاً ولي اللّه را يك عده هم يك دفعه مي‌‌گويند يك عده هم اصلاً نمي‌گويند.

يادم است زمان مرحوم آيت‌اللّه حكيم ما نجف بوديم يك آقايي بود در كاظمين معروف هم بود چون ديگر كارهايش معروف بود اشكالي ندارد كه اسمش را هم ببرم به نام خالصي، اين اعلاميه داده بود كه اشهد ان عليّا وليّ اللّه حرام است توي اذان و اقامه بگويند. و سنّي‌ها خوب آنجا سني و شيعه قاطي‌اند بلند مي‌‌گفتند اعترفوا بذنبهم، شيعه اعتراف كرد به گناهش، مرحوم آيت‌اللّه حكيم فتوا داد كه اشهد ان عليّا ولي اللّه واجب است كه در نماز گفته بشود و مسأله را حلّش كرد. ببينيد صراط مستقيم كدام است؟ حالا اين يك مسئله فرعي است يك حكم فرعي است در عقايد خيلي انحرافات وجود دارد خيلي انحرافات، در افكار ما، افكارمان انحراف است اكثرمان منحرفيم، همين از حالا تا عيد نوروز چقدر مانده است؟ شايد خدمت شما عرض شود بله ديگر، الان ماه بهمن است بعد اسفند داريم نزديك يك ماه و نيم مانده است خيلي از جلوتر مردم مسلمان شيعه به فكر تعظيم و بزرگداشت عيد نوروز بودند و هستند و مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بينيد كه چقدر، اهميت مي‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دهند ولي درباره‌ي عيد غدير چقدر مانده؟ به عيد غدير كمتر مانده، عيد غديري كه مالِ شيعه است حالا ما به سنّي‌ها كاري نداريم مالِ شيعه است اصلاً نمي‌دانيم چند روز مانده، عيد نوروز را ثانيه‌اش را هم مي‌‌دانيم تحويل سال كي مي‌شود.

عيد غدير را مي‌‌گويم چند روز ديگر مانده؟ نمي‌دانيم! اهميّت هم به همان مناسبت كمتر مي‌‌‌‌دهيم ماها انحرافات زيادي داريم كه انشاءاللّه صحبت مي‌‌‌‌كنم برايتان و مسلكهاي مختلف.

 اين مرحله را كه بايد انسان دقيقاً روي آن كار كند هم يقظه‌اش بايد توي صراط مستقيم باشد، هم توبه‌اش بايد توي صراط مستقيم باشد، هم استقامتش بايد در صراط مستقيم باشد، هم محبّتش در صراط مستقيم باشد هم جهاد با نفس، همه را مي‌‌بينيد محورش صراط مستقمي است، متأسفانه مي‌‌بينيد يكي از آن افتاده يكي از اين طرف، يك انحرافات عجيبي ما داريم كه باور نمي‌كنيد همين الان من مي‌‌خواهم شايد اكثرش را بگويم ولي مي‌‌خواهم انحرافات را بگويم مي‌‌ترسم، از هيمن خودِ شماها مي‌‌ترسم اينجوري است. اصلاً در سيره عمل نمي‌شود، لذا گفتيم كه صراط مستقيم خيلي مهم است و اكثر دوستان همين جا مي‌‌مانند و لذا انشاءاللّه اين مدّت اگر بشود خوب گوش بدهيد، دستورات را عمل بكنيد تا از اين مرحله نجات پيدا كنيد فكر هم نكنيد كه من كه هنوز مرحله يقظه هستم پس صراط مستقيم به درد من نمي‌خورد نه يقظه‌ي تو هم بايد توي صراط مستقيم باشد توبه‌ات هم بايد تو صراط مستقم باشد استقامتت هم بايد توي صراط مستقيم باشد اگر يك برنامه‌ي خاصي كه شايد حالا توانستم برايتان بيان كنم توضيح بدهم اگر آن برنامه خاص نبود صراط مستقيم را مي‌‌گذاشتيم قبل از يقظه حتّي ولي خوب يك جهاتي دارد كه آن صراط مستقيم حقيقي كه بايد پياده بشود بدون يقظه و توبه و استقامت نمي‌شود.

ضمناً براي پايان عرايضم امشب عرض كنم كه تمام اين مراحلي كه وجود دارد تمامش شما بايد قبل از يقظه داشته باشد، اين را بايد داشته باشد تمام مراحل تا بندگي خدا منتهي در اين مراحل، شما چكار مي‌‌كنيد پس در اين مراحل شماها آن را جا مي‌‌اندازيد از اين كلمه من ساده‌تر نمي‌توانم بگويم به موضع خودش مي‌‌گذاريد، رويش كار مي‌‌كنيد تا منسجم بشود تا جا بيفتد تا عادتتان بشود ما خيلي از افراد داريم كه از مرحله‌ي هر چه بگوئيد رد هم شدند خيلي بالا ولي هيچكدامش را باز هم جا نينداخته‌اند حرف بلدند بزنند جا نيفتاده توي وجودشان.

از بيداري تا وقتي كه زنده هستيد جا بيفتد كه هيچوقت چرت ديگر نزنيد، چرت غفلتي نزنيد.

توبه‌تان يك جوري باشد كه اگر هر چه گناه به سراغتان بيايد يك جوري جا افتاده باشد توبه كه هيچ آسيبي نبينيد. و همچنين استقامتتان، اين را بدانيد اگر گفتيد كه خوب ما اين مرحله را گذرانده‌ايم همانطوري كه شبهاي قبل هم گفتم اين مرحله را گذرانديم اين مرحله را گذرانديم، نمي‌دانم چه كرديم، چه كرديم حالا ما آن طاووس عليّين هستيم اين بسيار حرف غلط و اشتباهي است تو مرحله‌اي را نگذراندي افرادي هستند  در       بالا ولي يك ضعفهاي دارند كه بايد همان از استقامتشان بايد استفاده بكنند و استقامتشان را بايد تأييد كنند و تاكيد كنند. خدايا به آبروي خاندان عصمت و طهارت همه ما را در صراط مستقيم قرار بده همه‌ي ما را به امام زمانمان برسان، از ياران خوب آن حضرت قرارمان بده. و صلّي اللّه علي محمد و آله اجمعين.

 

جهت دانلود و یا پخش آنلاین کلیک کنید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *