۱۱ رجب‌ ۱۴۲۰ قمری – ۲۹ مهر ۱۳۷۸ شمسی – مقام‌ مقدس‌ حضرت‌ علي‌ (علیه السلام)

اعوذ بالله‌ من‌ الشيطان‌ الرجيم‌. بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌.

الحمد لله‌ و الصلاة‌ و السلام‌ علي‌ رسول‌ الله‌ و علي‌ آله‌ آل‌ الله‌ لا سیما علي‌ بقية‌ الله‌ روحي‌ و ارواح‌ العالمين‌ لتراب‌ مقدمه‌ الفداه‌ و اللعنة‌ الدائمة علي‌ اعدائهم‌ اجمعين‌ من‌ الان‌ الي‌ قيام‌ يوم‌ الدين‌.

بعضيها دوست‌ دارن‌ اينجور مطالب‌ را نفهميده‌ ازش‌ عبور كنند يعني‌ مطالعه‌ كنند و نفهمند. خيلي‌ از مطالب‌ هست‌ كه‌ بيان‌ مي‌شه‌ و نمي‌فهمند بعدش‌ هم‌ همين‌ جور نفهميده‌، طوطي‌ وار براي‌ ديگران‌ بيان‌ مي‌كنند و دين‌ را هم‌ به‌ طور كلي‌ جدي‌ نمي‌گيرند. يعني‌ ازش‌ مي‌پرسند تو بالاخره‌ مسلماني‌، مسيحي‌ هستي‌، كافري‌؟ مي‌گه‌ ديگه‌ از اين‌ حرفها گذشته‌ پدر و مادرمون‌ همين‌ بودند كه‌ ما، حتي‌ در يك‌ كتابي‌ ديدم‌ كه‌ يك‌ جواني‌ توي‌ حمام‌ يك‌ غسل‌ حيض‌ هم‌ مي‌كرد. ازش‌ پرسيدم‌ اين‌ چيه‌ تو؟ گفت‌ من‌ وقتي‌ با مادرم‌ مي‌رفتم‌ حمام‌ بچه‌ بودم‌، خوب‌ معلومه‌ كسي‌ كه‌ با مادرش‌ بره‌ حمام‌ خدمت‌ شما عرض‌ شود چه‌ سني‌ است‌. او اين‌ كار را مي‌كرد من‌ هم‌ مي‌كنم‌. بعد همة‌ رنج‌ انسان‌ خدا مي‌دونه‌ شب‌ جمعه‌ است‌ دارم‌ عرض‌ مي‌كنم‌، شخصا رنجم‌ اينه‌ كه‌ اكثر حتي‌ افرادي‌ كه‌ مسلمانند اسلام‌ را جدي‌ نگرفته‌اند. مثلا الان‌ خدا اينجاست‌ و ما داريم‌ نفس‌ مي‌كشيم‌، امام‌ زمان‌ بر ما احاطه‌ داره‌، چهار ده‌ معصوم‌ بر ما احاطه‌ دارند و ما اينجور راحت‌ نشسته‌ايم‌. يك‌ لحظة‌ ديگه‌ ممكنه‌ بميريم‌ و همين‌ طور راحت‌ باشيم‌ و همين‌ طور چيزهاي‌ ديگه‌. نماز مي‌خونيم‌ نمازمون‌ جدي‌ نيست‌، عباداتمون‌ جدي‌ نيست‌، امام‌ زمانمون‌ را جدي‌ قبولش‌ نداريم‌. انسان‌ خوب‌ اگر واقعا يك‌ عالمي‌ قبل‌ از اين‌ عالم‌ داشته‌، يك‌ عالمي‌ بعد از اين‌ عالم‌ داره‌، در شبانه‌ روز لااقل‌ يك‌ ساعت‌ روي‌ اين‌ مسائل‌ فكر نبايد بكنه‌؟ چون‌ جدي‌ نمي‌گيرند بعضي‌ مطالب‌ را نمي‌فهمند، چون‌ نمي‌فهمند. خوب‌ اظهار فضل‌ كردن‌ هم‌ يك‌ كاري‌ است‌. بالاخره‌ انسان‌ توي‌ دنيا اظهار وجود بايد بكنه‌. اون‌ وقت‌ مي‌يان‌ و همانچه‌ را كه‌ ديگران‌ نفهميدن‌ و نوشتن‌ اين‌ آقا مي‌بينه‌ كه‌ نمي‌فهمه‌ و مي‌گه‌. اوني‌ كه‌ صحبت‌ از فلسفه‌ مي‌شه‌، كسي‌ مخالف‌ با فلسفه‌ نيست‌، بعضي‌ از طلبه‌ها خيال‌ مي‌كنند ما مخالف‌ با ملا صدارا و با حكماي‌ يا فلاسفة‌ قديم‌ و جديديم‌ نه‌. مي‌گيم‌ اون‌ را جدي‌ نگيريد اين‌ را شل‌ و ول‌ بگيريد. آية‌ قرآن‌ وقتي‌ كه‌ خونده‌ مي‌شه‌ كلام‌ امام‌ صادق‌ گفته‌ مي‌شه‌ خوب‌ چطور صحبتي‌ بود، چطور سخنراني‌ بود، يك‌ صحبت‌ معمولي‌. اما اگر از همين‌ روزنامه‌هاي‌ روز يك‌ مشت‌ مطالبي‌ را يك‌ سخنران‌ جمع‌ كنه‌ و حالا اقلش‌ روزنامه‌ اكثرش‌ كتب‌ فلاسفه‌ و بيان‌ كن‌، خيلي‌ برامون‌ مهمتره‌. فلسفه‌ يعني‌ همه‌ نوشته‌اند يك‌ مطلبي‌ نيست‌ كه‌ ما تازه‌ بيان‌ كرده‌ باشيم‌. فلسفه‌ يعني‌، آقايون‌ مي‌گن‌ علم‌ پريشب‌ يك‌ كسي‌ آمده‌ بود پيش‌ ما در همانجايي‌ كه‌ هستيم‌ ما كم‌ اينجور اشخاص‌ پيشمون‌ مي‌يان‌ ولي‌ مي‌گفت‌ علم‌ اينطور، دين‌ اينطور، هي‌ علم‌ را با دين‌ جدا مي‌كرد از هم‌. من‌ اين‌ را جدا مي‌گم‌ يكي‌ از اين‌ يهوديها يك‌ يهودي‌ هست‌ به‌ نام‌ فُريد كه‌، يهودي‌ اينقدر احمق‌ بوده‌ كه‌ فرق‌ خدايي‌ كه‌ يهود داره‌ معرفي‌ مي‌كنه‌ كه‌ ميگه‌ كه‌ با يعقوب‌ كشتي‌ گرفت‌ و خورد به‌ زمين‌ اون‌ را قبول‌ داره‌ خداي‌ اسلام‌ را قبول‌ نداره‌. همين‌ آقاي‌ فُريد خوب‌ حق‌ هم‌ داره‌ مي‌گه‌ انسان‌ يا خرافي‌، يا متديه‌ به‌ دينه‌ يا عالمه‌، علم‌ و دين‌ و خرافات‌. يعني‌ دين‌ را بين‌ خرافات‌ و علم‌ تصور كرده‌. و راست‌ هم‌ مي‌گه‌ اون‌ ديني‌ كه‌ او داره‌ همين‌ جور است‌.

 ولي‌ ما اين‌ را بدونيد با علم‌ اصطلاحي‌ كه‌ ما الان‌ مثلا علم‌ طب‌، اينها علمه‌، رياضيات‌، خدمتون‌ عرض‌ شود كه‌ فيزيك‌ و شيمي‌ همين‌ هايي‌ كه‌ ديگه‌ الان‌ اسمش‌ علمه‌، دين‌ مافوق‌ اينهاست‌ يعني‌ اگر بنا باشه‌ تقسيم‌ بكنيم‌، خرافات‌ است‌  و علم‌ است‌ و دين‌. چرا بخاطر اين‌ كه‌ علمي‌ كه‌ ما همين‌ امروز مي‌گيم‌ علم‌ و فلسفه‌ اين‌ يك‌ مشت‌ نظرياتي‌ است‌ كه‌ ديگران‌ به‌ عنوان‌ فيلسوف‌ و يا دانشمند بيان‌ كرده‌اند و ما اونها را به‌ صورت‌ علم‌ پذيرفتيم‌. مثلا فرض‌ كنيد اين‌ فرضية‌ داروين‌، خود داروين‌ مي‌گه‌ فرضيه‌ اصلا، فرضيه‌ يعني‌ احتمال‌ داشته‌ باشه‌ فرض‌ مي‌كنيم‌ اينطوري‌ باشه‌ ما به‌ عنوان‌ علم‌ قبولش‌ كرديم‌ و بدبختي‌ اينه‌ كه‌ بعضي‌ از علماي‌ ما اين‌ را مي‌خوان‌ بچسبوننه‌ به‌ قرآن‌ اين‌ فرضيه‌ را. حالا اون‌ بحثها را نكنيم‌ يا مثلا در هيأت‌، خوب‌ در گذشته‌ همة‌ فلاسفه‌ و علماي‌ علم‌ هيأت‌ معتقد بودند كه‌ مركز افلاكه‌ و همة‌ افلاك‌ هم‌ دارن‌ دور زمين‌ مي‌چرخند. ولي‌ امروز روشن‌ شده‌ كه‌ نه‌ اينطور نيست‌، همة‌ افلاك‌ در حركتند، حتي‌ خورشيد را خداي‌ تعالي‌ مي‌گه‌ والشمس‌ تجري‌ لمستقر لها، براي‌ حفظ‌ استقرارش‌ خورشيد حركت‌ مي‌كنه‌ تو جريانه‌، يعني‌ داره‌ مثل‌ آبي‌ داره‌ مي‌ره‌، ماه‌ در حركته‌، زمين‌ را عجيب‌ تشبيهي‌ كردند. من‌ يك‌ وقتي‌ با يك‌ دانشمندي‌ بود از همين‌ دانشمندهاي‌ معمولي‌ در كانون‌ بحث‌ و انتقاد ديني‌ آخه‌ ما سي‌ و پنج‌، شش‌ سال‌ پاسخ‌ به‌ سؤالات‌ مي‌داديم‌ اونجا خوب‌ هجوم‌ افراد مختلف‌، مذاهب‌ مختلف‌ اونجا بود و سؤالاتشون‌ را مي‌پرسيدند و انشاء الله‌ اگر خدا توفيق‌ بده‌ سؤالات‌ را داريم‌ تنظيم‌ مي‌كنيم‌ و يك‌ جلدش‌ را داريم‌ تنظيم‌ مي‌كنيم‌ و سه‌ جلدش‌ انشاء الله‌ شايد چند جلد ديگه‌ هم‌ شايد چاپ‌ بشه‌، سؤالاتي‌ است‌ كه‌ در كانون‌ پرسيده‌ شده‌ و هيچ‌ كدامش‌ هم‌ تكراري‌ نيست‌. يك‌ وقتي‌ يك‌ كسي‌ آمده‌ بود كه‌ با زحمت‌ به‌ خيال‌ خودش‌ كه‌ اجمالا حركت‌ زمين‌ در مي‌گفت‌ من‌ از كلمة‌ وجعلنا الارض‌ مهادا يا مثلا تشبيه‌ كرده‌ به‌ مهد اين‌ حركت‌ را اثبات‌ مي‌كنه‌. من‌ بهش‌ گفتم‌ كه‌ صريحه‌ قرآنه‌ هم‌ حركت‌ وضعي‌ زمين‌، هم‌ حركت‌ انتقالي‌ زمين‌. حركت‌ انتقالي‌ زمين‌ يعني‌ حركت‌ مي‌كنه‌ به‌ طرف‌ جلو اين‌ را قرآن‌ مي‌فرمايد هو الذي‌ جعل‌ الارض‌ كفاتا، زمين‌ را خدا كفات‌ خدا خلق‌ كرده‌، كفات‌ به‌ معناي‌ پرندة‌ سريع‌ به‌ طرف‌ جلوست‌، هيچ‌ معناي‌ ديگه‌ هم‌ نداره‌. در سابقها اون‌ وقتي‌ كه‌ تحت‌ نفوذ هيئت‌ بطلميوس‌ بودند علما اينجا مي‌موندند سرگردون‌ بودند كه‌ معناش‌ چيه‌؟ در حركت‌ وضعيش‌ كه‌ دور خودش‌ مي‌چرخه‌ مي‌فرمايد كه‌ خداي‌ تعالي‌ زمين‌ را مثل‌ گهواره‌ خلق‌ كرده‌. گهواره‌ ببينيد حركتش‌ براي‌ چيه‌؟ براي‌ استراحت‌ انسان‌، بچه‌ در توي‌ گهواره‌ و الا اگر حركت‌ نداشته‌ باشه‌ گهواره‌ با توي‌ زمين‌ خوابوندن‌ بچه‌ هيچ‌ فرقي‌ نمي‌كنه‌. گهواره‌ بهترين‌ به‌ اصطلاح‌ وجه‌ تشبيهش‌ همين‌ است‌ كه‌ حركت‌ بكنه‌ براي‌ اين‌ كه‌ بچه‌ در حركت‌ باشه‌. خداي‌ تعالي‌ وقتي‌ كه‌ بيان‌ مي‌كنه‌ حركت‌ وضعي‌ زمين‌ را اشاره‌ به‌ شب‌ و روز داره‌ در آيات‌ قرآن‌ وقتي‌ كه‌ حركت‌ انتقالي‌ زمين‌ را بيان‌ مي‌كنه‌ اشاره‌ به‌ زمستان‌ و تابستان‌ داره‌. اينها يك‌ مسائلي‌ است‌ كه‌ واقعا فوق‌ العاده‌ است‌ و عميقه‌ و علميه‌.

 متأسفانه‌ ما يك‌ همچين‌ روحيه‌اي‌ داريم‌  كه‌ دلمون‌ مي‌خواد قرآن‌ را با گفتار دانشمندان‌ تطبيق‌ بديم‌. نه‌ نظرات‌ دانشمندان‌ را با قرآن‌. چون‌ قرآن‌ را يك‌ كتاب‌ علمي‌ نمي‌دونيم‌. قرآن‌ را ما بهش‌ معتقد نيستيم‌ كه‌ كلماتش‌ تمام‌ حكمت‌ آميزه‌ و هيچ‌ قابل‌ تغيير نيست‌ شما مي‌بينيد كه‌ حركت‌ زمين‌ وضعي‌ و يا انتقالي‌ و يا راجع‌ به‌ جنين‌شناسي‌ و راجع‌ به‌ هر مسئله‌اي‌ كه‌ وارد شده‌ در طول‌ زمان‌، يعني‌ از زمان‌ پيغمبر تا به‌ حالا كه‌ هزار و چهار صد ساله‌ هيچ‌ تغيير نكرده‌ اين‌ علمه‌ يا اوني‌ كه‌ هر چند روز يك‌ دفعه‌ تغيير كرده‌؟ الان‌ شما در علم‌ طب‌ وارد بشيد مي‌بينيد هر چند وقت‌ يك‌ دفعه‌، يك‌ وقتي‌ به‌ ما گفتند روغن‌ حيواني‌ نخوريد نمي‌دونم‌ چربي‌ خونتون‌ چه‌ مي‌شه‌ فلان‌، حالا باز مي‌گن‌ روغن‌ حيواني‌ بخوريد ما هم‌ كه‌ تابع‌ همين‌ حرفها هستيم‌. خودمون‌ هيچ‌ تصميمي‌ نداريم‌. گوجه‌ فرنگي‌ مثلا براي‌ چي‌ خوبه‌ باز فردا توي‌ نمي‌دونم‌ توي‌ تلويزيون‌ مي‌گن‌، يك‌ خبر علمي‌، اسمش‌ را هم‌ علميه‌، كه‌ هر روز هم‌ عوض‌ مي‌شه‌ در عين‌ حال‌ علميه‌، يك‌ خبر علمي‌ چيه‌؟ گوجه‌ فرنگي‌ نمي‌دونم‌ براي‌ سرطان‌ پروستات‌ مفيده‌ مثلا. ده‌ روز ديگه‌ باز مي‌گن‌ نه‌ نخوريد مثلاها، زياد داشتيم‌. تمام‌ اين‌ كتابها را مطالعه‌ بكنيد دانشمندان‌ از زمان‌ سقراط‌ و افلاطون‌ و اون‌ دانشمندان‌ اونطوري‌ تا حالا. اينقدر تغيير كرده‌ كه‌ حساب‌ نداره‌. يعني‌ كتب‌ الان‌ را، شما كتب‌ فلسفي‌ الان‌ را چه‌ پزشكي‌ باشه‌، چه‌ طبيعي‌ باشه‌، چه‌ مربوط‌ به‌ فلكياتشون‌ باشه‌ اونچنان‌ تغيير كرده‌ كه‌ نمي‌شه‌ گفت‌ اين‌ كتاب‌ اون‌ بوده‌. اصلا عوض‌ شده‌ صد در صد.

 قرآن‌ شما بياييد شما بياييد يك‌ كلمه‌اش‌ را اگر تونستيد بگيد كه‌ اين‌ ديگه‌ مال‌ حالا ديگه‌ نيست‌. آزاد هم‌ هستيد تو خودتون‌، بين‌ خودتون‌ و خداي‌ خودتون‌ دليلي‌ نداره‌ كه‌ انسان‌ بره‌ اعلام‌ بكنه‌ و تكفيرش‌ كنند نه‌ شما خودتون‌ برسي‌ بكنيد يك‌ كلمه‌اش‌ تغيير نكرده‌. يعني‌ يك‌ جملة‌ قرآن‌ را، خوب‌ من‌ هم‌ از سن‌ چهارده‌ سالگي‌ تا به‌ حال‌ مشغول‌ همين‌ مطالعات‌ هستم‌ و همه‌اش‌ طلبه‌ بوده‌ام‌ نه‌ دانشگاه‌ الحمد الله‌ رفتم‌ نه‌ خدمت‌ شما عرض‌ شود كه‌ وقتم‌ را صرف‌ اين‌ چيزهاي‌ مختلف‌ كردم‌. همين‌ تو قران‌ و روايات‌ بودم‌. خوب‌ من‌ دليلي‌ هم‌ نداره‌ اين‌ حرفها را براي‌ شما بزنم‌ بخوام‌ چيز غير واقعي‌ را براي‌ شما بگم‌. تا اين‌ ساعت‌ من‌ يك‌ كلمه‌ كه‌ تغيير كرده‌ باشه‌ يعني‌ عقل‌ ديگه‌ نپذيره‌ حرف‌ قرآن‌ را نداريم‌ تو قرآن‌. شما هر كتابي‌ را مي‌خواييد انتخاب‌ كنيد، از صد سال‌ قبل‌ به‌ قبل‌. الان‌ وضعش‌ عوض‌ شده‌ مگر زير ساية‌ قرآن‌ باشه‌ها. حتي‌ عجيبه‌ تفاسير فرق‌ كرده‌، الان‌ مطالبي‌ تو تفاسير هست‌ كه‌ اونجا نمي‌فهميدند چون‌ مفسر بايد بنويسه‌ نمي‌فهميده‌ يك‌ چيز ديگه‌اي‌ نوشته‌ الان‌ عوض‌ شده‌ اما خود قرآن‌ شما يك‌ كلمه‌ پيدا بكنيد، اعلام‌ هم‌ مي‌كنيم‌، يعني‌ مي‌دونيد دنيا اين‌ را از مسلمانها مي‌دونه‌. من‌ يك‌ وقتي‌ بود يادمه‌ يك‌ كنفرانسي‌ بود دربارة‌ حضرت‌ امام‌ رحمت‌ الله‌ عليه‌ يك‌ جلسه‌اي‌ بود يك‌ سني‌اي‌ از سوريه‌ اين‌ از علماي‌ اهل‌ سنت‌ بود اين‌ تو اون‌ جلسه‌ بود يك‌ نفر بلند شد گفت‌ كه‌ آخه‌ آيه‌ اينه‌ و ما محمد صلی الله‌ عليه‌ و اله‌ و سلم‌ الا رسول‌ قد خلت‌ من‌ قبله‌ الرسل‌ اين‌ چون‌ دربارة‌ مرحوم‌ امام‌ بود، اين‌ سني‌ گفت‌، شيعه‌ بود مال‌ يك‌ مملكتي‌ بود و ما خميني‌ الا امام‌ قد خلت‌ من قبله الامم‌، اين‌ عالم‌ سني‌ بلند شد تو اون‌ مجلس‌ خيلي‌ با شدت‌ كه‌ چرا آية‌ قرآن‌ را تغيير داديد! اون‌ قصدي‌ نداشت‌ كه‌ آية‌ قرآن‌ را تغيير بده‌ يا در يك‌ جايي‌ نوشته‌ بشه‌ يك‌ اقتباسي‌ كرد. او خيلي‌ با تندي‌ كه‌ البته‌ دعواش‌ شد و يك‌ قدري‌ آرامشون‌ كردند و ايشان‌ نظريه‌اي‌ داشت‌ يك‌ قدري‌ اونطرف‌ را گرفتند و يك‌ قدر اين‌ طرف‌ را مسلمانها تا اين‌ حد، خوب‌ گوش‌ بديد تا اين‌ حد مواظب‌ بودند آيات‌ قرآن‌ تغيير نكنه‌. يعني‌ از هزار و چهار صد سال‌ قبل‌ تا حالا اين‌ قرآن‌ همين‌ قرآنه‌. ائمة‌ اطهار با بعضي‌ از كلمات‌ قرآن‌ مخالفند كه‌ اينجور نبوده‌ و علتش‌ اينه‌ كه‌ در صدر اول‌ در قرائت‌ يك‌ مقداري‌ تغييرات‌ پيدا شده‌. در يك‌ حركت‌ در يك‌ الف‌ اينها يك‌ تغييراتي‌ ايجاد شد. در مرحلة‌ اول‌ قرآن‌ مثل‌ كتابهاي‌ فارسي‌ ما بدون‌ اعراب‌ بود. ما الان‌ كتاب‌ فارسي‌ را اعراب‌ نمي‌گذاريم‌. خوب‌ بعد ديدند كه‌ غير عربها هم‌ بايد اين‌ قرآن‌ را بخونند برداشتند اعراب‌ گذاشتند، زبَر، زير، فيش‌، دو زبَر دو زير مثلا جز از اين‌ حرفها. اينها را گذاشتند. كيا گذاشتند؟ قراء سبعه‌، قراء سبعه‌ اكثرشون‌ سني‌ هم‌ هستند. زمان‌ حكومت‌ طاغوت‌ بوده‌ بر اسلام‌ و اونها هم‌ همين‌ را تصويب‌ كردن‌. ائمة‌ ما فرموده‌اند شما هم‌ همانجور كه‌ اونها مي‌خونند شما بخونيد. تغييرش‌ نديد، چون‌ قرآن‌ تغيير نكنه‌. اونها مي‌خونن‌ سلام‌ علي‌ الياسين‌، شما هم‌ بخونيد سلام‌ علي‌ الياسين‌. حتي‌ اگر تو نماز هم‌ خونديد اشكالي‌ نداره‌.

 يا مثلا فرض‌ كنيد كه‌ اونها خوندن‌ مثلا عليه‌ الله‌ و حال‌ اين‌ كه‌ عليه‌ همه‌ جا جمعه‌  عليه‌ الله‌ بايد باشه‌ شما هم‌ بخونيد عليهُ الله‌. اينقدر ائمه‌ كوشش‌ كردن‌ كه‌ قرآن‌ را شما تغييرش‌ نديد و همين‌ طور علما تا امروز. شما ببينيد دو تا قرآن‌ ما نداريم‌. ما يك‌ وقتي‌ مي‌رفتم‌ مكه‌ يكي‌ از تجار مشهد باني‌ شده‌ بود يك‌ مقدار قرآن‌ كه‌ بفرستن‌ براي‌ حرم‌ كعبه‌ يعني‌ مسجدالحرام‌. وسيله‌اش‌ ما بوديم‌، وقتي‌ برديم‌ اونجا قرآن‌ را قبول‌ نكردند. گفتم‌ چرا؟ در تمام‌ اين‌ قرآن‌ با اين‌ كه‌ زير نظر بيت‌ مرحوم‌ آيت‌ الله‌ گلپايگاني‌ اين‌ كتاب‌ اين‌ قرآن‌ چاپ‌ شده‌ بود، قرآن‌ هم‌ خيلي‌ نفيس‌ بود. يك‌ جا، يك‌ حركت‌ را خانا نبود گفتند اين‌ غلطه‌. ببينيد چقدر دقت‌، شما دو تا قرآن‌ توي‌ تمام‌ عالم‌ اسلام‌ يك‌ ميليارد و نيم‌ شايد الان‌ مسلمانه‌ روي‌ كرة‌ زمين‌ همه‌ اشون‌ قرآن‌ دارند دو تا قرآن‌ كه‌ در يك‌ كلمه‌، الان‌ همة‌ كتابها در ايران‌ خدمت‌ شما عرض‌ شود وقتي‌ كه‌ مي‌خواد چاپ‌ بشه‌ من‌ تا همين‌ چندي‌ قبل‌ نمي‌دونستم‌ مي‌برن‌ ارشاد و سه‌ چهار دفعه‌ مي‌برن‌ اونجا و مي‌يارن‌ و قرآن‌ و كتاب‌ چاپ‌ مي‌شه‌ اما اگر ترجمة‌ قرآن‌ و قرآن‌ بخواد چاپ‌ بشه‌ يك‌ مدتي‌ طولاني‌ خدمت‌ شما عرض‌ شود بايد بدن‌ به‌ يك‌ مركز ديگه‌اي‌ اونجا برسي‌ دقيقتري‌ بكنن‌ يك‌ وقت‌ يك‌ زبَري‌، زيري‌، پيشي‌ نمي‌دونم‌ يك‌ حرفي‌ كم‌ و زياد نباشه‌. با اين‌ دقت‌، اين‌ قرآن‌ كجا؟ و يك‌ وقتي‌ با يكي‌ از اسقفهاي‌ مسيحي‌ من‌ بحث‌ مي‌كردم‌ مي‌گفتم‌ چرا اين‌ انجيل‌ شما با انجيلهاي‌ ديگه‌ فرق‌ مي‌كنه‌ مي‌گفت‌ اين‌ انجيل‌ جديدتره‌. گفتم‌ جديدتره‌ يعني‌ چي‌؟ گفت‌ هر سال‌، اين‌ را خودش‌ مي‌گفت‌، هر سال‌ در واتيكان‌ يك‌ لنجنه‌اي‌  است‌، يعني‌ هميشه‌ لجنه‌ دائمي‌ است‌ اين‌ مواظبند در تمام‌ دنيا يهوديها، مسيحي‌ها به‌ اصطلاح‌ مسلمانها، مذاهب‌ ديگه‌ اگر ايرادي‌ به‌ اين‌ كتاب‌ انجيل‌ گرفتند به‌ يك‌ جمله‌اي‌ از اين‌ انجيل‌ اين‌ را به‌ اين‌ لجنه‌ ارائه‌ مي‌دن‌. اين‌ لجنه‌ بررسي‌ مي‌كنه‌ اگر درست‌ باشه‌ ايرادش‌ عوضش‌ مي‌كنند. خوب‌ بايد عوض‌ كرد و لذا اينها فرق‌ مي‌كنه‌. من‌ همين‌ تازگي‌ يك‌ آقايي‌ از دوستان‌ هست‌ براي‌ من‌ رفت‌ يك‌ كتاب‌ مقدس‌، يعني‌ انجيل‌ و تورات‌ و اينها كتاب‌ مقدس‌، من‌ اكثر كتاب‌ تورات‌ و انجيل‌ را حفظ‌ بودم‌ سابق‌، ديدم‌ اين‌ اصلا با اون‌ خيلي‌ فرقشه‌، با اوني‌ كه‌ من‌ داشتم‌. يعني‌ مثل‌ اين‌ كه‌ اصلا عوض‌ شده‌. خدا مي‌دونه‌ و اينها برنامه‌اشون‌ اينه‌. اين‌ كجا و اون‌ قرآني‌ كه‌ ما مي‌تونيم‌ قسم‌ بخوريم‌ كه‌ اين‌ قل‌ هو الله‌ احد اين‌ را پيغمبر يك‌ روزي‌ همين‌ جور گفته‌، قل‌ هو الله‌ احد ما هم‌ حالا مي‌گيم‌ قل‌ هو الله‌ احد. هيچ‌ كلامي‌ توي‌ عالم‌ وجود نداره‌ كه‌ جز قرآن‌ كه‌ اينطور استاندارد شده‌ و مرتب‌ و منظم‌ و بدون‌ هيچ‌ دستخوش‌، اگر يك‌ وقتي‌ هم‌ مي‌بينيد بعضيها مي‌گن‌ تحريف‌ اين‌ همان‌ زمانها مي‌گن‌ بعد از اون‌ ديگه‌ هيچ‌ دستي‌ نبرده‌. اون‌ وقت‌ مطالبش‌ هم‌ همين‌ طوره‌، اگر مطالب‌ واقعا يك‌ مطلبي‌ داشت‌ مثل‌، مثلا در كتاب‌ تورات‌ هست‌ كه‌ كرة‌ زمين‌ رو شاخه‌ گاوه‌، گاو هم‌ پاش‌ روي‌ پشت‌ ماهي‌ است‌  ماهي‌ هم‌ تو دريا داره‌ مي‌ره‌، خوب‌ حالا اينها اين‌ را بايد چكار كنند؟ با اين‌ وضعي‌ كه‌ الان‌ هست‌، با اين‌ علمي‌ كه‌ به‌ اصطلاح‌ هست‌ چكارش‌ كنند؟ بعضي‌ مسلمانها هم‌ خيال‌ مي‌كنند كه‌ اين‌ مال‌ اسلام‌، نه‌ مال‌ اسلام‌ نيست‌ بريد بگرديد اوني‌ كه‌ مال‌ اسلامه‌، مال‌ قرآنه‌. بريد بگرديد ببينيد كه‌ چند تا از اين‌ كلمات‌ داره‌. گاو و ماهي‌ كه‌ معروفه‌ اين‌ مال‌ قرآن‌ نيست‌.

 آسمان‌ نمي‌شه‌ رفت‌، مال‌ فلاسفه‌ است‌ مال‌ اسلام‌ نيست‌. قرآن‌ مي‌گه‌ كه‌ يا معش‌ جن‌ و الانس‌. اي‌ جنيها اي‌ انسانها ان استطعتم‌ ان تنفذوا اقطار السموات‌ و الارض‌ لاتنفذون اگر مي‌تونيد بريد به‌ آسمان‌. البته‌ اينجوري‌، يعني‌ عين‌ همين‌ عرضي‌ كه‌ من‌ الان‌ دارم‌ مي‌كنم‌ همين‌ طوريه‌. اينجوري‌ نمي‌تونيد بريد. تنفوذ لا تنفذون‌ نمي‌تونيد اينجوري‌ بريد. چه‌ جوري‌ مي‌شه‌؟ با يك‌ سلطه‌ يك‌ به‌ اصطلاح‌ خدمت‌ شما، سفينة‌ فضانوردي‌ با يك‌ برنامة‌ خاصي‌ الا بسلطان‌. خيلي‌ ساده‌ و صريح‌. هيچ‌ وقت‌ اين‌ تغيير نكرده‌. اون‌ روزها نمي‌فهميدند. حالا معناش‌ چيه‌؟ اين‌ را يكي‌ از مفسرين‌ نوشته‌ اين‌ مربوط‌ به‌ قيامته‌. روز قيامت‌ ما مي‌ريم‌ به‌ آسمان‌ ولي‌ يا معشر الجن‌ و الانس‌ قيامت‌ مال‌ جنيها ديگه‌ نيست‌ ما را با جن‌ ديگه‌ يك‌ جا جمع‌ نمي‌كنند. اصلا خطاب‌ به‌ معشره‌، يعني‌ معاشرين‌ جن‌ و انسه‌ كه‌ بريد به‌ آسمان‌ و سخر لكم‌ بابا خيلي‌ مانده‌ تا ما برسيم‌ به‌ اونجايي‌ كه‌ خدا از ما توقع‌ داره‌. و قرار داده‌ براي‌ ما. و سخر لكم‌ الشمس‌ و القمر. خورشيد و ماه‌ را براي‌ شما، آخه‌ يك‌ جا مي‌گه‌ و سخر لكم‌ الفلك‌، كشتي‌ مسخر شماست‌ توي‌ وسط‌ دريا. همين‌ جور كه‌ كشتي‌ مسخر شماست‌ همان‌ طور كه‌ ماشين‌ پشت‌ فرمان‌ مي‌نشينيد مسخر شماست‌. خورشيد و ماه‌ هم‌ بايد تحت‌ اختيار شما باشه‌. و سخر لكم‌ الشمس‌ و القمر. هر دوشون‌ يك‌ جانداري‌ هستند، متحركي‌ هستند زير پاتون‌. اونجوري‌ بايد باشيم‌. نمي‌دونم‌ آمريكا رفته‌ به‌ كرة‌ ماه‌ اينجا پزش‌ را مي‌ديم‌. من‌ آنم‌ كه‌ رستم‌ بود پهلوان‌. و هيچي‌، نماز آقا ديگه‌ حالا نماز نمي‌شه‌ خوند. براي‌ چي‌ آقا تو نماز نمي‌خوني‌؟ حالا عصر رفتن‌ به‌ كرة‌ ماهه‌، خوب‌ حالا اوني‌ كه‌ رفته‌ به‌ كرة‌ ماه‌ نماز نخوني‌، تو چرا نماز نمي‌خوني‌؟ تو چرا بندة‌ خدا نيستي‌؟ تو چرا بدبختيش‌ را مي‌كشي‌؟ تازه‌ كرة‌ ماه‌ مگر چيه‌؟ خورشيد را خدا مسخر تو قرار داده‌. سماوات‌ و ارض‌ را مسخر تو قرار داده‌. حالا خواهي‌ ديد كاري‌ نداره‌. يك‌ صد سالي‌ صبر بكن‌ بعد مي‌بيني‌ كه‌ همة‌ اينها مسخر تواند. منتها نه‌ مسخر من‌ و امثال‌ من‌، مسخر اونهايي‌ كه‌ روحشون‌ را تزكيه‌ كردن‌، روحشون‌ را جلا دادند روحشون‌ را به‌ كمال‌ رسوند، روحشون‌ را در اين‌ عالم‌ بهش‌ رسيدگي‌ كردن‌، توجهي‌ كردن‌ به‌ روحشون‌ نه‌ به‌ تويي‌ كه‌ چي‌ بگم‌. شما باور نمي‌كنيد براي‌ سيگار كشيدن‌ و نكشيدن‌ ده‌ها نفر من‌ به‌ سراغ‌ دارم‌ كه‌ اينها از تزكية‌ نفس‌ بيرون‌ رفتن‌. يك‌ سيگار نتونسته‌ اينها را مثلا از سيگار خودشون‌ را نجات‌ بدن‌. از هواي‌ نفسشون‌ نجات‌ بدن‌، چي‌ بگم‌؟ از صحبتي‌ كه‌ قبلا بودش‌ اينجا و سؤال‌ كردن‌ از پر حرفي‌ خودشون‌ را نجات‌ بدن‌. از حركات‌ لغو خودشون‌ را نجات‌ بدن‌، نتونستن‌، تو مي‌خواي‌ آسمان‌ و زمين‌ را در اختيار تو قرار بدن‌، نه‌ تو را مي‌خوابوننت‌ تو بيهوش‌ مي‌شي‌ تا روز قيامت‌ و بعدش‌ هم‌ مي‌برنت‌ توي‌ بهشت‌، چون‌ آدم‌ خوبي‌ هستي‌، عقيدة‌ همچين‌ جدي‌ هم‌ نه‌، همين‌ عقيده‌ها كه‌ ماها داريم‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ را كه‌ مي‌گن‌ خوشمون‌ مي‌ياد يزيد و شمر را كه‌ مي‌گن‌ بدمون‌ مي‌ياد. همين‌ اندازه‌ مي‌برنت‌ توي‌ بهشت‌ انشاء الله‌ يك‌ مقدار گلابي‌ مي‌ريزن‌ جلوت‌ مي‌خوري‌ خدمتون‌ عرض‌ شود كه‌ مي‌چري‌ اونجا. چون‌ بعضيها هم‌ اونجا هنوز حواسشون‌ دنبال‌ حور العين‌ و گلابي‌ و چه‌ اينهاست‌.

 به‌ خدا توجه‌ نمي‌كنند به‌ خدا نمي‌رسن‌، همه‌ جا همين‌ طورند ولي‌ تو اين‌ دنيا يك‌ فكري‌ بكنيم‌ به‌ حال‌ خودمون‌. اينها همش‌ اين‌ قرآن‌ به‌ اين‌ خوبي‌ در اختيارمون‌ هست‌. اين‌ دستورات‌ به‌ اين‌ خوبي‌ در اختيارمون‌ هست‌. خدا مي‌دونه‌ اگر همين‌ نمازي‌ كه‌ مي‌خونيم‌ بفهميم‌ يعني‌ چي‌؟ بفهميم‌ كه‌ چي‌ مي‌گيم‌ با پروردگارمون‌. اين‌ را شايد يك‌ هفت‌، هشت‌ ده‌ روزي‌ همين‌ تازگي‌ هم‌ بود من‌ را اين‌ جملة‌ سورة‌ حمد را به‌ خودش‌ جلب‌ كرده‌ بود. كه‌ الرحمن‌ الرحيم‌ مالك‌ يوم‌ الدين‌، من‌ هي‌ مي‌گم‌ الرحمن‌ الرحيم‌ مالك‌ يوم‌ الدين‌ چقدر خوبه‌، خداي‌ رحمن‌ و رحيم‌ مالك‌ يوم‌ الدينه‌، خداي‌ مهربان‌ خدايي‌ كه‌ سابقه‌ داره‌. اينقدر مهربانه‌ كه‌ به‌ فرعون‌ هم‌ محبت‌ مي‌كنه‌، به‌ اون‌ هم‌ محبت‌ مي‌كنه‌ رحيمه‌، اين‌ مالك‌ يوم‌ الدينه‌ به‌ به‌. چه‌ از بشارتي‌ بهتر از اين‌. حالا چيزهايي‌ كه‌ من‌ فكر مي‌كرم‌ من‌ همه‌اش‌ را نمي‌تونم‌ بگم‌ بخاطر اين‌ كه‌ شما مي‌گيد كه‌ چقدر فكرش‌ پايينه‌ و اين‌ حرفها چيه‌؟ اون‌ وقت‌ يك‌ همچين‌ قرآني‌ در اختيارمونه‌. به‌ خدا قسم‌ اگر ما به‌ حقيقت‌ قرآن‌ برسيم‌ به‌ حقيقت‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ برسيم‌ حقيقت‌ بعضي‌ از مسائل‌ برسيم‌ ما آسمان‌ و زمين‌ چيه‌؟ ماسوي‌ الله‌ تحت‌ اختيار ماست‌. اصف‌ ابن‌ برخيا وزير مي‌فرمايد به‌ اندازه‌اي‌ كه‌ يك‌ مگسي‌ بالش‌ را بزنه‌ تو دريا، همين‌ دريا حالا دنياي‌ خودمون‌ چقدر مي‌شه‌، اونقدر بيشتر نداشت‌، اون‌ وقت‌ علي‌ بن‌ ابيطالب‌ بايد توي‌ يك‌ مردمي‌ بنشينه‌ كه‌ معاويه‌ را بر او ترجيح‌ بدن‌. فرمود اينها مصيبته‌. انزل‌ الدهر، حتي‌ قيل‌ علي‌ و معاويه‌ اين‌ قدر دنيا من‌ را پايين‌ آورده‌، مظلومه‌، السلام‌ علي‌ اول‌ مظلوم‌ واقعا مظلومه‌، علي‌ و معاويه‌. اونقدر بايد انسان‌ مظلوم‌ باشه‌ كه‌ عقيل‌ پاشه‌ بره‌ پيش‌ معاويه‌ ولي‌ خوب‌ حالا بعد متوجه‌ شد خوب‌ هم‌ بود رفت‌. انزلنی‌ الدهر. علي‌ كه‌ اين‌ را ديگه‌ همة‌ مورخين‌ نوشته‌اند، همين‌ امشب‌ من‌ بعد از نماز مغرب‌ نشسته‌ بودم‌ يك‌ فكري‌ به‌ ذهنم‌ آمد كه‌ كعبه‌ مثلا با اون‌ همه‌ عظمت‌، كعبه‌ خيلي‌ عظيمه‌ حجر الاسودش‌ را شايد همة‌ انبياء بوسيدن‌ همة‌ ائمه‌ بوسيدن‌ هر سال‌ هم‌ امام‌ زمان‌ لااقل‌ مي‌بوسه‌. اون‌ وقت‌ اين‌ كعبه‌ باز بشه‌، شايد مثل‌ امروزي‌ چون‌ ظاهرا يكي‌ دو روز قبلش‌ فاطمة‌ بنت‌ اسد سلام‌ الله‌ عليها كه‌ يك‌ ذره‌ از چادر فاطمة‌ بنت‌ اسد تمام‌ دنيا را ممكنه‌ بهشتي‌ بكنه‌ ماها عزيزاني‌ داريم‌ كه‌ فراموششون‌ كرديم‌. هيچ‌ وقت‌ شده‌ متوسل‌ به‌ فاطمة‌ بنت‌ اسد بشيد؟ نه‌. هيچ‌ وقت‌ شده‌ به‌ حضرت‌ نرجس‌ خاتون‌ متوسل‌ بشيد؟ هيچ‌ وقت‌ شده‌ مثلا اين‌ حضرت‌ معصومه‌ با اين‌ كه‌ خوب‌ سنشون‌ زياد نبود  دختر موسي‌ ابن‌ جعفره‌، اونقدر معجزه‌ و كرامات‌ داره‌ حتي‌ قبر شريفش‌. ماها بدبختيمون‌ اينه‌ كه‌ اشتهامون‌ كوره‌. نمي‌تونيم‌ از اين‌ معنويات‌ روحمون‌ نمي‌تونه‌ لذت‌ ببره‌. يكي‌ از اولياء خدا مي‌گفت‌ هر وقت‌ يك‌ جا نشستي‌ ده‌ مرتبه‌ يا بيشتر گفتي‌ يا حسين‌ با توجه‌ از حال‌ انقباض‌ بيرون‌ آمدي‌، حال‌ انبساط‌ پيدا كردي‌، اشكت‌ جاري‌ شد بدون‌ داري‌ بله‌ از اين‌ وجود مقدس‌ از نام‌ مقدس‌ حضرت‌ سيد الشهدا داري‌ استفاده‌ مي‌كني‌. ماها از اينها استفاده‌ نمي‌كنيم‌.

 يك‌ مطلب‌ ديگه‌اي‌ را مي‌خواستم‌ عرض‌ كنم‌ راجع‌ هل‌ اعطي‌ علي‌ الانسان‌ روح‌ انسان‌ را خدا اونطور خلق‌ كرده‌ كه‌ خليفة‌ الله‌ بشه‌، نمي‌گم‌ خليفة‌ الامام‌ بشيد، خليفة‌ الله‌ جانشين‌ خدا. يك‌ كسي‌ يك‌ چيزي‌ به‌ من‌ مي‌گفت‌ حالا نمي‌خوام‌ خيلي‌ بازش‌ كنم‌ اجمالا بالاترين‌ مقام‌ در روحانيت‌ در دين‌ كدوم‌ مقامه‌؟ الان‌ از ما بپرسند مي‌گيم‌ مرجعيت‌، مرجع‌ تقليد شدن‌. او مي‌گفت‌ كه‌ خليفة‌ الله‌ شدن‌. چون‌ مرجع‌ تقليد شايد خليفة‌، جانشين‌ امام‌ زمان‌ باشه‌. اما خليفة‌ الله‌ يعني‌ جانشين‌ خدا. اين‌ را بايد انسان‌ در زندگيش‌ دنبالش‌ باشه‌. به‌ هر حال‌ انسان‌ را، هر جا انسان‌ مي‌گن‌، چون‌ انسان‌ يا از مسيانه‌ يا از انسه‌، هر دوش‌ مربوط‌ به‌ بحثي‌ است‌ كه‌ رو بدنه‌. وقتي‌ مي‌گن‌ انسان‌ منظور با اين‌ بدن‌ تصورش‌ بفرماييد انا خلقنا الانسان‌. يعني‌ اين‌ انساني‌ كه‌ الان‌ من‌ و شما به‌ چشممون‌ مي‌ياد مربوط‌ به‌ عالم‌ ملك‌ ماست‌ مدت‌ امشاج‌ از نطفه‌اي‌ كه‌ مخلوط‌ با هم‌ شد. با هم‌ مخلوط‌ شد نبتلیه، فجعلناه‌ سميعا‌ بصيرا،  روح‌ درش‌ دميده‌ شد، سميع‌ شد، بصير شد، همان‌ روحي‌ كه‌ خداي‌ تعالي‌ خلق‌ كرده‌ و نفقط‌ خلق‌ من‌ روحي‌ همان‌ روحي‌ كه‌ خيلي‌ عظمت‌ داره‌، همان‌ روحي‌ كه‌ تمام‌ ماسوي‌ الله‌ بايد در تسخير او باشه‌، اين‌ را خدا در اين‌ بدن‌ قرار داد. من‌ نطفة‌ امشاج‌ نبتلیه فجعلناه‌ سميعا‌ بصيرا. اين‌ انسان‌ اون‌ قدر اوج‌ مي‌گيره‌، ظاهر قرآن‌ را من‌ دارم‌ مي‌گم‌ حالا اصل‌ سوره‌ مربوط‌ به‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ عليه‌ السلام‌ است‌ ولي‌ شأن‌ نزولشه‌ ولي‌ كلي‌ داره‌ بيان‌ مي‌كنه‌ تا جايي‌ مي‌رسه‌ كه‌ مي‌فرمايد و يطمعون‌ الطعام‌ علي‌ حبه‌. انسان‌ اطعام‌ كه‌ مي‌كنه‌ حالا نحوة‌ اطعام‌ بمونه‌. اكثرا علي‌ حبه‌ نيست‌. آقا چرا اينجور سفره‌ انداختي‌ براي‌ اين‌ كه‌ مهمانها خوششون‌ بياد، خوب‌ هم‌ هست‌ نمي‌خوام‌ بگم‌ بده‌. براي‌ اين‌ كه‌ احترام‌ مهمانها حفظ‌ بشه‌. براي‌ محبت‌ به‌ مهمانها. علي‌ حبه‌ نيست‌. اين‌ يك‌، ليطعمون‌ الطعام‌ علي‌ حبه‌ غالبا هم‌ ماها دوست‌ داريم‌ كه‌ شخصيتها بيان‌. يك‌ جايي‌ ما را دعوت‌ كردن‌، دو دفعه‌ كه‌ من‌ بيشتر نرفتم‌. چون‌ دفعة‌ اول‌ مي‌رفتيم‌ يك‌ شخصي‌ در مشهد ما را دعوت‌ كرد از استاندار و نمي‌دونم‌ چه‌ و فلان‌ هر كسي‌ مي‌خواست‌ اونجا بود. اينها مي‌آمدند حالا عجيب‌ بود، من‌ تعجب‌ مي‌كردم‌ يك‌ جهتي‌ داشت‌ مي‌آمدند. يك‌ جايي‌ ديگه‌اي‌ بود خداي‌ رحمت‌ كنه‌ يك‌ آيت‌ اللهي‌ بود آقاي‌ سبزواري‌ بودش‌، آسيد مرتضي‌ سبزواري‌، يك‌ آسيد حسين‌ سبزواري‌ بود كه‌ اون‌ ولي‌ آسيد مرتضي‌ سبزواري‌، خدا رحمت‌ كنه‌ از رفقاي‌ مرحوم‌ حاج‌ ملا آقاجان‌ بود. اين‌ مي‌رفت‌ تو مسجد روي‌ منبر مي‌گفت‌ امشب‌ توي‌ خونة‌ ما شامي‌ مثلا هست‌ بياييد، معلومه‌ كيا مي‌يان‌ اونجا. هر چه‌ آدمي‌ كه‌ جا نداره‌، فقيره‌ و فلان‌ و اينها. گاهي‌ اين‌ مهماني‌ كه‌ مسكين‌ و يتيم‌ و اسير را دعوت‌ مي‌كنند و مي‌يان‌ يا دعوت‌ نشده‌ مي‌يان‌، يا در خانه‌ مي‌يان‌ هر جوري‌ مي‌خواد باشه‌ اين‌ اطعام‌ اطعامي‌ است‌ كه‌ بيشتر ممكنه‌ كه‌ به‌ خدا نزديك‌ باشه‌.

 من‌ نمي‌خوام‌ بگه‌ كه‌ حالا هر چه‌ اطعام‌ مي‌كنيد بايد حتما مسكين‌ و يكي‌ اسير باشه‌ تا يكي‌ بگه‌ كه‌ حالا اينها گير نمي‌يان‌، نه‌. ولي‌ براي‌ محبت‌ به‌ خدا باشه‌. انما نطعمكم‌ لوجه‌ الله‌. براي‌ خدا باشه‌. اگر اين‌ شخصي‌ كه‌ شما دعوتش‌ كنيد چشم‌ و رو نداشت‌، بعد هم‌ اصلا يادش‌ رفت‌ كه‌ شما يك‌ غذايي‌ بهش‌ داديد، ناراحت‌ نشيد. لا نريد منکم‌ جزاء نه‌ جزائي‌ ما از شما مي‌خواييم‌ نه‌ هم‌ شكري‌. هيچي‌ يادت‌ رفت‌ بهتر، ايجوري‌ باشيد. لا نريد منكم‌ جزاءا و لا شكورا. چرا؟ انا نخاف‌ من‌ ربنا. ما از اون‌ روزي‌ كه‌ همة‌ صورتها در هم‌ كشيده‌ است‌، نمي‌دونم‌ جاهايي‌ كه‌ گرفتاري‌ هست‌، گاهي‌ مثلا فرض‌ كنيد كه‌ يك‌ قانون‌ جديدي‌ آمده‌ يك‌ جا همه‌ را جمع‌ كردن‌ قانون‌ شامل‌ همه‌، همه‌ اخمهاشون‌ تو همه‌. عبوسند روشون‌ اينطورند، روز قيامت‌ اينطورند. روز قيامت‌ فقط‌ اونهايي‌ كه‌ تزكية‌ نفس‌ كردن‌ و خوب‌ در عالم‌ برزخ‌ روحشون‌ آزاد بوده‌ و وضعشون‌ روشنه‌ اونها فقط‌ عبوس‌ نيستند و الا بقيه‌ عبوسند. عبوس‌ يعني‌ در هم‌ كشيده‌. بله‌ انا نخاف‌ من‌ ربنا يوما عبوسا قمطریرا كوشش‌ بكنيم‌ روش‌  علي‌ بن‌ ابيطالب‌ عليه‌ الصلاة‌ و السلام‌ را داشته‌ باشيم‌. علي‌ خيلي‌ خوبه‌، حالا چي‌ بگم‌؟ از اين‌ بهتر ديگه‌ نمي‌شه‌ حرفي‌ زد. خيلي‌، و پيروان‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ هم‌ بايد خيلي‌ خوب‌ باشند انشاء الله‌. يك‌ چيزي‌ يادم‌ آمد همين‌ تازگي‌ هم‌ سؤال‌ كرده‌ بودند من‌ جواب‌ دادم‌ مثل‌ اين‌ كه‌ تو بعضي‌ كتابهام‌ نوشته‌ام‌، كه‌ حضرت‌ ابراهيم‌ علي‌ نبي‌، البته‌ عليه‌ السلام‌ داره‌ چون‌ غير از همة‌ پيغمبرا كه‌ بگيد علي‌ نبينا و آله‌ و عليه‌ السلام‌، مثلا حضرت‌ موسي‌ را وقتي‌ اسم‌ مي‌بريد بگيد علي‌ نبينا و آله‌ و عليه‌ السلام‌ يعني‌ اول‌ بر پيغمبر خودمون‌ سلام‌ بعد بر اولاد پيغمبرمون‌ سلام‌ بعد بر ايشون‌ سلام‌. اينجوري‌. در خصوص‌ حضرت‌ ابراهيم‌ بايد بگيد عليه‌ السلام‌ چرا؟ از امام‌ سؤال‌ مي‌شه‌ چرا؟ به‌ جهتي‌ كه‌ حضرت‌ ابراهيم‌ شيعة‌ علي‌ بن‌ ابيطالبه‌. خيليه‌ها، براي‌ اين‌ كه‌ شيعه‌ است‌. كجاست‌، از كجا معلوم‌. اذ جاء ربه‌ بقلب‌ سليم‌. رفته‌ تزكية‌ نفس‌ كرده‌ حضرت‌ ابراهيم‌، روحش‌ را سالم‌ كرده‌، سليم‌ يعني‌ سالم‌. آمده‌ در خانة‌ خدا با قلب‌ سليم‌. اين‌ قلب‌ سليمش‌ چشم‌ دلش‌ را باز كرده‌. ملكوت‌ آسمانها، اينها آيات‌ قرآنه‌ها، مضامين‌ آيات‌ قرآنه‌ ملكوت‌ آسمانها را ديد، ملكوت‌ آسمان‌. حالا معناي‌ ملكوت‌ خوب‌ گفت‌ كه‌ حلواي‌ لن‌ تراني‌، تن‌ تراني‌ نمي‌دونم‌ چيه‌؟ تا نخوري‌ نداني‌، ملكوت‌ آسمانها چيه‌؟ هر چي‌ هست‌ اينجا داره‌ مي‌گه‌، اين‌ آسمانها را ملكوتش‌ را ديد، ديد يك‌ خورشيد، شبيه‌ به‌ خورشيدها، وقتي‌ امام‌ زمان‌ را مي‌گن‌ شبيه‌ به‌ خورشيده‌ نه‌ اين‌ كه‌ حالا تو اطاقي‌ نشسته‌ باشه‌، اطاق‌ منفجر بشه‌ بخاطر اين‌ نور زيادي‌، نه‌. بعضيها اينجوري‌ فكر مي‌كنند، نه‌. شايد اگر چراغها را خاموش‌ كنيد امام‌ زمان‌ هم‌ توي‌ اطاق‌ باشند حتي‌ برق‌، برق‌ هم‌ نباشه‌، خبري‌ نباشه‌، مثل‌ همة‌ مردم‌. در اون‌ ملكوت‌ در اون‌ عالم‌ مُلك‌ نه‌ها، عالم‌ مَلكوت‌ ديد كه‌ يك‌ نور عجيبي‌، يك‌ علم‌ عجيبي‌، علم‌ نوره‌. نوري‌ كه‌ اصلا پايان‌ نداره‌، گفت‌ خدايا اين‌ كيه‌؟ خداي‌ تعالي‌ فرمود اين‌ علي‌ ابن‌ ابيطالبه‌. يك‌ ستاره‌هاي‌ همچين‌ چشمك‌ زني‌ هم‌ دور، البته‌ باز هم‌ پر نور بودند كه‌ دور خورشيد ديده‌ مي‌شدند، دور خورشيد دارن‌ مي‌چرخند. اينها كيند؟ اينها شيعيان‌ علي‌ ابن‌ ابيطالبند. دستهاش‌ را به‌ آسمان‌ دراز كرد گفت‌ الهم‌ اجعلني‌ من‌ شيعة‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌، خدايا من‌ را از شيعيان‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ قرار بده‌. و ان‌ من‌ شيعته‌ لابراهيم‌ اذ جاء ربه‌ بقلب‌ سليم‌. حالا چون‌ شيعه‌ شد اينجا ديگه‌ نمي‌خواد بگه‌ كه‌ علي‌ نبيه‌ و آله‌ عليه‌ السلام‌، بگيد عليه‌ السلام‌. حضرت‌ ابراهيم‌ را پيغمبر اكرم‌ خيلي‌ دوست‌ داشت‌. تمام‌ ائمه‌ خيلي‌ دوستش‌ داشتند. خدا هم‌ او را به‌ عنوان‌ خيلي‌ انتخاب‌ كرد.

 خداي‌ تعالي‌ به‌ حضرت‌ ابراهيم‌ گفته‌ بود كه‌ من‌ مي‌خوام‌ از ميان‌ بندگانم‌ يك‌ دوست‌ انتخاب‌ كنم‌ زمان‌ حضرت‌ ابراهيم‌ خوب‌ آدم‌ زيادي‌ نبود، آدم‌ دو پا بودند، ولي‌ آدم‌ زيادي‌ نبود. ما يك‌ وقتي‌ مي‌رفتيم‌، يك‌ كسي‌ مي‌خواست‌ بره‌، يكي‌ از اولياء خدا بود مي‌خواست‌ بره‌ دستشويي‌ من‌ گفتم‌ اونجا آدمه‌، گفت‌ اِ، آدم‌! گفتم‌ بله‌، گفت‌ كو؟ گفت‌ از دود و دم‌ ملولم‌ و انسانم‌ آرزوست‌. حالا اين‌ آدم‌. آدم‌ پيدا شد؟ زمان‌ حضرت‌ ابراهيم‌ آدم‌ نبود. توي‌ اين‌ بندگاني‌ كه‌ الان‌ دارم‌ يك‌ دونه‌ خليل‌ مي‌خوام‌ انتخاب‌ كنم‌. حضرت‌ ابراهيم‌ مي‌دونست‌ كه‌ كسي‌ نيست‌، خوب‌ شايد اون‌ گوشه‌ و كنارها يك‌ كسي‌ باشه‌ بالاخره‌ همچين‌ دلش‌ تب‌، تب‌ مي‌زد كه‌ كيه‌، غير از من‌ نباشه‌ كسي‌. من‌ باشم‌، لذا خداي‌ تعالي‌ به‌ حضرت‌ ابراهيم‌ فرموده‌ بود كه‌ به‌ دست‌ اون‌ خليلم‌ مرده‌ زنده‌ ميكنم‌. حضرت‌ ابراهيم‌ گفت‌ كه‌ رب‌ اعني‌… يك‌ تقاضايي‌ داريم‌ بفرماييد مرده‌ چه‌ جور زنده‌ مي‌شه‌؟ ديگه‌ خداي‌ تعالي‌ مي‌دونست‌ حضرت‌ ابراهيم‌ داره‌، بين‌ دو تا دوست‌ مي‌خواست‌ براي‌ امضاء خيلي‌ انسان‌ دلش‌ مي‌خواد بفهمه‌ كه‌ امام‌ زمانش‌ از او راضي‌ هست‌ يا نه‌؟ شماها همتون‌ الان‌ دوست‌ داريد كه‌ يعني‌ يقينا من‌ كه‌ خودم‌ الان‌ همين‌ طورم‌، شماها هم‌ حتما، يقينا اينطوريد كه‌ بزرگترين‌ حاجتتون‌ چيه‌؟ اين‌ است‌ كه‌ امام‌ زمان‌ بياد به‌ شما بگه‌ كه‌، بياد اين‌ جمله‌ را بفرمايد. اين‌ را يقينا من‌ فكر نمي‌كنم‌ توي‌ ما كسي‌ باشه‌ كه‌ غير از اين‌ را بخواد. رضايت‌ امام‌ زمان‌ خيلي‌ مهمه‌، حالا رضايت‌ خدا هم‌ همين‌ طور. خدايا مرده‌ را زنده‌ كن‌ ما ببينيم‌ چه‌ جور مرده‌ زنده‌ مي‌شه‌؟ رب‌ ارني‌ كيف‌ تحي‌ الموتی؟ خدا هم‌ حالا تو هنوز اعتقاد نداري‌ و ايمان‌ نداري‌ كه‌ خليل‌ من‌ تويي‌ به‌ اصطلاح‌، كيه‌ آخه‌؟ تو اين‌ دنيايي‌ كه‌ وقتي‌ كه‌ مي‌شنوي‌ كه‌ صدا مي‌زنه‌ يك‌ كسي‌ سبوح‌ قدوس‌، تو مي‌گي‌ كي‌ هستي‌، يك‌ دفعه‌ ديگه‌ بگو تا من‌ نصف‌ از اموالم‌ را بدم‌. بعد از دفعة‌ دوم‌ بگو تا همة‌ اموالم‌ را بدم‌. دفعة‌ سوم‌ بگو تا خودم‌ را قربانت‌ كنم‌، و بعد مي‌بنه‌ كه‌ آدمهايي‌ پيدا نمي‌شن‌، كيه‌ غير از تو. به‌ تعبير ما عزيزم‌.

 اي‌ كاش‌ خدا با انسان‌ اينجوري‌ صحبت‌ بكنه‌. كيه‌ را ما داريم‌؟ الان‌ هم‌ خدا غريبه‌. خداي‌ تعالي‌ مظلومه‌، تو يك‌ شب‌ بلند شو در خانة‌ خدا مناجات‌ كنه‌، ماه‌ رجبه‌، ببين‌ كه‌ خدا بهت‌ الهام‌ مي‌كنه‌ كه‌ عزيزم‌ ما  در اين‌ زمان‌ كي‌ را داريم‌ غير از شماها. كيو دارم‌؟ اولم‌ تعلم‌، چرا؟ مي‌دونم‌ خدايا مي‌دوم‌ كه‌ من‌ را دوست‌ داري‌. دلم‌ مي‌خواد آرامش‌ بشه‌، تمام‌ بشه‌ كار. خداي‌ تعالي‌ هم‌ فرمود خيلي‌ خوب‌. حالا خذ اربعت‌ من‌ الطير كه‌ خود اين‌ چهار مرغي‌ را كه‌ گرفت‌ و كشت‌ و در هم‌ كوبيدشون‌ كه‌ اينها همه‌اش‌ مطلب‌ داره‌ كه‌ حالا وقت‌ بحث‌ نيست‌، كه‌ يكي‌ خروس‌ بود، يكي‌ طاوس‌ بود، يكي‌ كبوتر بود، يكي‌ هم‌ مرغ‌ بود حالا اينها گفتن‌ مثلا مسائل‌ مختلفي‌ داشتن‌ اينها. تا من‌ بخوام‌ وارد بشم‌ اقلا بايد يك‌ ربعي‌ دربارة‌ اينها صحبت‌ كنم‌. اينها را كوبيد، همچين‌ حسابي‌ اينها را خوب‌ به‌ هم‌، مثل‌ گوشت‌ چرخ‌ كرده‌، يك‌ مرغي‌ را شما بگيريد توي‌ چرخ‌ گوشت‌ بياندازيد بعد در مي‌ياد از اونور اونها را چهار قسمتشون‌ كرد. گذاشت‌ سر چهار تا كوه‌، گفت‌ طاوس‌ بيا، از اين‌ طرف‌ يك‌ مقدار گوشت‌ رفت‌، از اون‌ طرف‌، از اون‌ طرف‌، اينجا جمع‌ شد پر زد آمد و دست‌ حضرت‌ ابراهيم‌ مرده‌ را زنده‌ كرد. دومي‌ و سومي‌ و چهارمي‌ آمدند. فكر حضرت‌ ابراهيم‌ راحت‌ شد. به‌ به‌ چقدر خوبه‌. آقايون‌ كوشش‌ كنيد رضايت‌ امام‌ زمانتون‌ را به‌ دست‌ بياريد. اگر يك‌ وقت‌ خدايي‌ نكرده‌، خدايي‌ نكرده‌ گناهي‌ هم‌ انجام‌ داديد فورا بنشينيد تا رضايت‌ امام‌ زمانتون‌ را تا رضايت‌ خدا را به‌ دست‌ نياورديد از جا بلند نشيد. همانجا تمامش‌ كنيد. نگذاريد يك‌ لحظه‌ حتي‌، اجلوا بالتوبه‌ قبل‌ الموت‌. شما كي‌ مي‌ميريد؟ نمي‌دونم‌، يك‌ لحظة‌ ديگه‌، قبل‌ از اين‌ يك‌ لحظة‌ ديگه‌ بايد توبه‌ كنيد، عجلوا بالتوبه‌ قبل‌ الموت‌. بنشين‌ دو زانو فورا خدايا من‌ غلط‌ كردم‌ اين‌ معصيت‌ را كردم‌، نگذار بمونه‌. انسان‌ ممكنه‌ معصيت‌ بكنه‌، انسان‌ ممكنه‌ گناه‌ بكنه‌ ولي‌ نگذار كهنه‌ بشه‌ و، چون‌ كهنه‌ شد همان‌ توبه‌ نكردن‌ شما سبب‌ مي‌شه‌ كه‌ گناهانتون‌ اضافه‌ بشه‌، بي‌ اعتنايي‌ به‌ مناهي‌ و نهي‌هاي‌ پروردگار.

 خوب‌ انشاء الله‌ متوجه‌ مقام‌ مقدس‌ علي‌ ابن‌ ابيطالب‌ شديد اميدواريم‌ كه‌ به‌ اونچه‌ كه‌ گفته‌ مي‌شه‌ هم‌ من‌ خودم‌ عامل‌ باشم‌، هم‌ شما عامل‌ باشيد و جدي‌ بگيريد مسائل‌ مختلف‌ را و از خدا بخواهيد كه‌ خداي‌ تعالي‌ ما را از اصحاب‌ و ياران‌ حضرت‌ بقية‌ الله‌ قرار بده‌ و خداي‌ تعالي‌ از ما راضي‌ باشه‌. حالا اگر ذكر مصيبتي‌ شما آمادگي‌ داريد…

 بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحيم‌، الهم‌ كن‌ لوليك‌ الحجت‌ ابن‌ الحسن‌ صلواتك‌ عليه‌‌ و علي‌ آبائه في‌ هذه‌ الساعه‌ و في‌ كلي‌ ساعه‌ وليا و حافظا و قائدا و ناصرا و دليلا و عينا حتي‌ تسكنه‌ ارضك‌ طوعا و تمتعه‌ فيها طويلا. اگر تو دير بيايي‌ تمام‌ خواهم‌ شد. اگر تو دير بيايي‌ تمام‌ خواهم‌ شد. به‌ سوي‌ صاحب‌ گردون‌ روانه‌ مي‌گردم‌. دچار كهنه‌ترين‌ اشتباه‌ خواهم‌ شد. آقا جون‌. شب‌ جمعه‌ و ماه‌ رجب‌ و زيارتي‌ مخصوص‌ ابي‌ عبد الله‌ است‌ حرف‌ دلم‌ اينه‌ آقا، براي‌ آمدنت‌ نذر مي‌كنم‌، براي‌ آمدنت‌ نذر مي‌كنم‌ زير پا…حسين‌ جان‌، حسين‌ جان‌. حرف‌ دل‌ ما ذكر حسين‌ مي‌باشد سوز دل‌ ما بهر حسين‌ مي‌باشد. آه‌ دل‌ و سوز سينه‌ام‌ و اشك‌ از ديده‌ روان‌ بهر تو مي‌باشد.

جهت دانلود و یا پخش آنلاین کلیک کنید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *