۱۰ محرم ۱۴۲۰ قمری – ۱۷ ارديبهشت ۱۳۷۸ شمسی – شب عاشورا
@ متن سخنراني شب 10 محرم 1420 مصادف با 17 ارديبهشت 1378 و 7 مي 1999
1- خطبه
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمْدُ للهِ وَ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ عَلَي رَسُولِ اللهِ وَ عَلَي آلِهِ آل الله لَاسِيَّمَا عَلَي بَقِيَّةِاللهِ رُوحِي وَ اَرْوَاحُ الْعَالَمِينَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفَدَاءُ وَ اللَّعْنَةُ الدَّائِمَةُ عَلَي اَعْدَائِهِمْ اَجْمَعِينَ مِنَ الْآنِ اِلَي قِيَامِ يَوْمِ الدِّينِ.
2- عبارت قرآني آغازين (بقره/155-157)
«وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنْ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرْ الصَّابِرِينَ، الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ، أُوْلَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ»([1])
3- شب عاشوراء، شب محك و امتحان است
شب عاشوراي حضرت اباعبداللهالحسين است، شب محك زدن و محك خوردن مؤمنين و مؤمنات است. من هر سال اين مسأله را تكرار ميكنم و امشب هم بايد بگويم شماها قطعاً اگر امشب در كربلا بوديد، در خيمههاي ابيعبداللهالحسين بوديد و براي ياري سيدالشهداء آنجا كه صدا ميزد: «هَلْ مِنْ نَاصِرٍ يَنْصُرُنِي»([2]) آيا كسي هست مرا ياري كند، آيا كسي هست كه دين اسلام را ياري كند، آيا كسي هست كه حقيقت را، حق را، در مقابل باطل ياري كند؟؟ شما ميگفتيد: «لَبَّيْكَ دَاعِيَ اللَّهِ»([3])، اي كسي كه از طرف خدا ما را دعوت ميكني به رسيدن به حقيقت و دفع ظلم «لَبَّيْكَ». نهايت شايد يك امتحاني اگر در پيش بيايد چنانكه براي اصحاب ابيعبداللهالحسين پيش آمد. امشب شب امتحان است، امشب بايد ما امتحان پس بدهيم. فرض كنيد كه در خيمههاي سيدالشهداء هستيد هيچ فرقي نميكند، هميشه همه جا ميشود كربلا باشد و هميشه و همه وقت ميشود شب عاشورا باشد.
4- اصحاب سيدالشهداء عليه السلامدر شب عاشوراء دو گروه بودند
اصحاب ابيعبداللهالحسين اطراف سيدالشهداء نشستهاند اينها امشب دو دسته هستند:
يك دسته كساني كه خالص نشدهاند، به مقام خلوص نرسيدهاند، افرادي كه امراض روحي دارند در بين ما هم هست شايد بيشتر از آنهايي كه امشب در خيمههاي سيدالشهداء عليه السلامبودند بيشتر هم باشند، در همه جا هم هستند در همه وقت هم اينها در بين مردم بودهاند.
Cاصحابي كه در كنار امام حسين عليه السلامماندند
يك افراد خالص، پاك، افرادي كه آنقدر يقظه و بيداريشان قوي است كه همانطوري كه پروردگار متعال در قرآن فرموده: «وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»([4]) در راه خدا هم با جانتان هم با مالتان جهاد كنيد و براي رسيدن به حق و حقيقت اينها جانشان را ميدهند و مالشان را ميدهند و راه و روش و رسيدن به كمالات را در متن گذاشتهاند و همه چيز زندگيشان را در حاشيه يعني همه چيزشان را فداي راهشان ميكنند، فداي كمالاتشان ميكنند، فداي اين ميكنند كه خونشان با خون ابيعبداللهالحسين يكي بشود، جانشان با جان آن حضرت يكي بشود به جايي برسند كه وقتي زيارت ميخوانيد در روز عاشورا و ميگوييد: «اَلسَّلامُ عَلَي الْحُسَيْنِ» بعد ميگوييد: «وَ عَلَي عَلِيِّ بْنِ الْحُسَينِ وَ عَلَي اَوْلَادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلَي اَصْحَابِ الْحُسَيْنِ»([5]) در رديف خود سيدالشهداء به آنها هم عرض ادب و سلام عر ض ميكنيم. آنهايي كه با يك دوره پا روي هواي نفس گذاشتند، بندة كامل خدا شدند، به مقام عبوديت رسيدند، آنچنان خالص ميشوند كه وقتي امشب حسين بن علي به آنها فرمود: شما هم برويد اينها با من كار دارند گفتند: آقا من و شما نداريم اگر ما را هفتاد مرتبه بكشند، آتش بزنند، زندهمان كنند، دست از تو بر نميداريم.
cپاكي و كمال اصحاب سيدالشهداء عليه السلامهمه را جذب ميكند
ما هم آنقدر به اينها ارادت پيدا كردهايم كه در همين زيارت عاشورا ميگوييم: «وَ أَنْ يَجْعَلَنَا مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ»([6]) خدا ما را با شما قرار بدهد در دنيا و آخرت و قدم ما را ثابت نگه بدارد و ما را در زير ساية حضرت مهدي ارواحنا فداهطلب خون شما را ما بكنيم، ما با شما باشيم «وَ أَنْ يَجْعَلَنَا مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» تمام سعادت در اين است كه انسان با حضرت ابيعبداللهالحسين و اصحابش باشد. لذا آنهايي كه خالص نيستند؛ يعني قلبشان پاك نيست چون خداي تعالي در قرآن ميفرمايد كه ما كسي را دوست داريم كه با قلب سليم، با قلب سالم نزد ما بيايد، قلب پاك ميخواهد، رستگاري براي رسيدن به اين مقام بزرگ تزكيه نفس است كه «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا»([7]) رستگار كسي است امشب، كسي با حسين و با امام عصر عليهما السلامميتواند بماند كه رستگار باشد و خداي تعالي رستگاري را در تزكيه نفس بيان فرموده. در خيمههاي ابيعبداللهالحسين امشب دو دسته مردم بودند.
5- امام عليه السلامبا افراد ناخالص همگام و هماهنگ نميشود
يك دسته خالص؛ يك دسته افرادي كه در دلشان هنوز بعضي از صفات رذيله بود. وقتي كه كربلا برنامهاش شروع ميشود، حسين بن علي عليه السلامنميتواند با افراد ناخالص همگام بشود، همانطوري كه حضرت بقيةاللهارواحنا فداههيچگاه با افراد ناخالص هماهنگ و يكي نميشود،
Cامتحان و غربال شب عاشوراء
لذا براي اينكه افراد ناخالص را از ميان اصحابش جدا كند با يك قاطعيت تمامي نشست، امشب براي اينها صحبت كرد، فرمود: «امشب هر كس در خيمههاي من باشد از مَردها، فردا كشته ميشود»؛ يعني آنهاي كه به خاطر دنيا عقب سر پسر پيغمبر راه افتادهاند امشب حواسشان جمع باشد و امام زمان شما هم به شما همين را ميگويد. آنهايي كه براي دنيا ظهور حضرت بقيةالله را ميخواهند حواستان جمع باشد كه از دنيا خبري نيست.
حضرت فرمود: مرگ مثل قلاده به گردن انسان افتاده همه بايد بميرند، همه بايد اين دنيا را وداع بگويند، لذا ما انتخاب كرديم روز عاشورا را براي شهادت([8]). فردا، كربلا همه همة مردهايي كه تو اين خيمهها هستند از دنيا ميروند، شهيد ميشوند مگر فرزندم امام سجاد. قاسم بن الحسن كه سؤال ميكند: آيا من هم كشته ميشوم؟ ميفرمايند: بله! تو كه سهل است حتي اين طفل شيرخوارم هم فردا كشته ميشود، عبدالله بن الحسن هم كشته ميشود، به بچههاي خرد سال هم رحمي نميكنند.
Cآن دسته از همراهان امام حسين عليه السلامكه حضرت را در شب و روز عاشوراء ترك كردند، اولاً افراد مسلمان بودند ثانياً به حقانيت سيدالشهداء عليه السلامايمان داشتند اما صفات رذيله مانع از حقگرايي آنها گرديد
لذا وقتي كه اين اندازه همه اعتقاد به حسين بن علي داشتند كه يك فرد راستگويي است، امام معصومي است منتهي بعضي از مردم – در بين ماها هم زيادند –بعضي از مردم حاضر نيستند دنياشان را ترك كنند، حب جاه و رياست و دنيا دارند، در عين اينكه اعتقاد به همه چيز هم دارند. آنهايي كه امشب در خيمههاي ابيعبدالله بودند فكر نكنيد يك مشت افراد منافق فاسق جمع شده بودند نه، همهشان اهل عبادت بودند، همةشان اهل قرآن بودند والا در اين مدت ده روز يا بيشتر با حسين بن علي نميتوانستند زندگي كنند. اما امشب چرا اينها سيدالشهداء را ترك كردند؟! فقط به خاطر يكي دو تا صفت رذيله؛ به خاطر اينكه خودشان را در آب توبه خوب شستشو نكرده بودند و چون شستشو نكرده بودند، طبعاً داراي استقامت نبودند، امشب پا بر جا كنار ابيعبداللهالحسين نماندند و چون استقامت نداشتند از صراط مستقيمي كه در چهل جاي قرآن وقتي كه كلمه صراط مستقيم را پروردگار فرموده به ائمة اطهار تعبير شده، از صراط مستقيم منحرف نميشدند. اينها چون از صراط مستقيم منحرف شدند و اهميت به صراط مستقيم ندادند طبعاً آن محبتي كه بايد به خاطر خدا به ابيعبداللهالحسين داشته باشند نداشتند. اينها اگر محبت ميداشتند، جانشان را فداي سيدالشهداء ميكردند و نفْسشان نگذاشت اينها براي محبت دنيا در كنار ابيعبداللهالحسين باشند. لذا از ميان بندگان خدا خارج شدند. نفْس آرامي نداشتند مورد خطاب «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً، فَادْخُلِي فِي عِبَادِي، وَادْخُلِي جَنَّتِي»([9]) نبودند، لذا حركت كردند بدبخت هم شدند در دنياشان هم بدبخت شدند، با اينكه همهشان معتقد شيعه، حتي به نظر من در اين شبهاي، شب تاسوعا و شب هفتم و شب هشتم و اين شبهايي كه در كربلا كنار ابيعبداللهالحسين بودند، اينها فسق و فجوري نميكردند؛ اينها مردمان متديني بودن اما يك صفت رذيلة نداشتن استقامت، نداشتن محبت، نبودن تو صراط مستقيم اينها را امشب از حسين جدا كرد.
Cحسين ما حجت بن الحسن است و مجالس شب عاشوراء، خيمههاي امام زمان ارواحنا فداه. ما در شب عاشوراء از كدام گروهيم؟
امشب بيايم به خودمان فكر كنيم، امشب دربارة خودمان حرف بزنيم. حسين ما حجةبنالحسناست. مجلس عزاداري ابيعبداللهالحسين، خيمههاي امام زمان است، شما هم همه معتقديد. وقتي كه سيدالشهداء صحبتهايش را كرد، اتمام حجتش را نمود، فرمود: «چراغها را خاموش كنيد». ميخواهيد ما هم چراغها را خاموش كنيم. امام زمانمان در مجلسمان باشد و وجدانتان از قول امام زمانتان حرفهايتان را بشنود و شما با اين فكر كه الان حضرت بقيةاللهدر مجلساست، امام زمان. در عالَم، همة كرة زمين، هر جا شيعه هست، امشب بايد اين طور فكر كند كه خيمة حجةبنالحسناست و امام شما هم آن بزرگوار است و خطبهها و سخنان سيدالشهداء هم از ناحيه ايشان براي شما گفته ميشود. تصميمتان را بگيريد، تعهدتان را تكميل كنيد، بيعتتان را با امام زمانتان تجديد كنيد. دعاي عهد را خوانديد، دستتان را به دست راستتان بدهيد، اگر فردا بنا شود جانتان را در راه خدا بدهيد، با اين فكر دريغ نكنيد؛ مالتان را در راه خدا بدهيد دريغ نكنيد؛ خدا به مال و جان شما نيازي ندارد بلكه اگر كسي در راه خدا قدم بردارد خداي تعالي به او كمك هم ميكند اما اگر بنا بشود يك امتحاني براي شما فردا پيش بيايد يك امتحان اينطوري، هيچ فكر نميكردند سيدالشهداء با اين وضع برخورد كنند، با اين قاطعيت با آنها حرف بزند. در ميان عدهاي كه رفتند با خودشان اين افكار را قطعاً داشتند كه اگر فردا حضرت حسين بن علي غالب شد بر دشمن و كوفه را گرفت و عالَم اسلام تحت فرمان آن حضرت قرار گرفت طبعاً هر يك از اينها را فرماندار، والي يك شهر و زندگي مرتبي خواهند داشت، اگر احساس كردند دارند غلبه با دشمن ميشود ممكن است بعضي از اينها اينطور گفته باشند كه ميرويم طرف دشمن مسألهاي نيست، اگر هم كشته شدند ما فرار ميكنيم. ولي وقتي كه امام حسين كارهايش جدي است شما دوستان حضرت سيدالشهداء هم بايد جدي باشيد، تعهد داشته باشيد، بايد خودتان را امشب در بوتة آزمايش قرار بدهيد، هستيد در ركاب امام زمانتان هستيد تا آخرين نفَس با امام زمانتان، هستيد؟؟؟ خوشا به حالتان، شما را با حبيب بن مظاهر، با اباالفضلالعباس، با مسلم بن عوسجه با تمام اصحاب ابيعبدالله قرارتان ميدهند.
Cخصوصيات اصحاب حضرت وليعصر ارواحنا فداهو ياوري آن حضرت
اصحاب امام زمان اگر آن اصحاب خالصش، اگر از اصحاب سيدالشهداء پرارزشتر نباشند كمتر نيستند. ميخواهي در اين وادي وارد بشوي؟ دوست داري كه جزء آنهايي كه «كَأَنَّهُمْ بُنيَانٌ مَرْصُوصٌ([10])نَعَتَّ اَهْلَهُ فِي كِتَابِكَ فَقُلْتَ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنيَانٌ مَرْصُوصٌ»([11]) ميخواهي جزء آنها باشي؟ حالا آقا ولي عصر ظهور بكنند يا نكنند. يكي از اشتباهات خيال اين است كه اين فكر است كه خوب حالا كه امام زمان به اين زوديها ظهور نميكند. مگر امام عصر در زمان غيبتش يار نميخواهد؟ مگر نميخواهد يك عده نام او را، هدف او را، خداي او را و ديني كه اجدادش آنقدر خون در راهش دادهاند حفظ كند؟ ميخواهد به وسيلة كي بايد اين كارها انجام بشود؟ به وسيلة شما دوستاني كه امشب به خاطر شب عاشوراء اينجا جمع شديد!!
Cفايده عمده و اصلي در شب عاشوراء، تعهد بر وفاداري با امام زمان است
به خدا قسم، به جان خود ابيعبداللهالحسين قسم! اگر امشب تا صبح فردا تا غروب، يكسره اشك بريزيد و تمام زنجيرها را به بدنتان خرد كنيد و تمام شرائط عزداري را انجام بدهيد، جزء اين تعهد نباشيد يعني تعهد با امام زمانتان و با حسين بن علي نكنيد كه من هميشه با شما هستم، من نميگويم فايدهاي ندارد ولي تو زياد از اين شب و روز بهرهمند نشدي. عقل خودتان هم همين را ميگويد. عقل شما چي ميگويد؟ ما نميخواهيم تحميل كنيم بر شما؛ عقل شما ميگويد كه اگر عزاداريهاي تندي بكنيد كه واقعاً بزرگترين چيزها همين عزاداري است، يك بال مگس اشك از ديدگانتان اگر بريزد فرق هم نميكند امشب باشد فردا باشد يا ايام ديگر، روز قيامت ميآورند در كفة ترازو و ميزان ميگذارند، بر تمام اعمال حسنهتان ترجيح پيدا ميكند، بر تمام گناهانتان ترجيح پيدا ميكند.
اين روايت هم دارد من خودم معتقدم شايد كمتر يك شخص روحاني پيدا بشود كه به «مَنْ بَكَى اَوْ أَبْكَى اَوْتَبَاكَى »([12]) صد در صد اعتقاد داشته باشد من اعتقاد دارم، من اعتقاد دارم كه به مقدار يك بال مگس اگر اشك از چشمتان بيرون بيايد، روز قيامت به دردتان ميخورد و شما را وارد بهشت ميكند اينها حرفي درش نيست.
مرحوم شيخ جعفر شوشتري در كتاب «عنوان» يكي از كتابهاش ظاهراً حالا ترديد دارم در كتاب ظاهراً «عنوان الشهاده» است در آن كتاب ايشان ميگويد كه تمام اعمال انسان ممكن است اشكال داشته باشد، ممكن است توأم با ريا باشد ولي ميدانيد كه رياء بر گريه كردن بر ابيعبدالله ثواب دارد؛ يعني تظاهر بكنيد كه من دارم گريه ميكنم وقتي كه يك مجلس روضهاي برپا ميشود اين جور سرتان را راست نگه نداريد، بگوييد: «من اشكي ندارم، گريهام نميآيد» اين دليل بر ناداني و كم دركي است. سرت را بينداز پائين. من الان چراغها خاموش است، كسي را نميبينم كه بخواهم منظوري داشته باشم. سرت را بينداز پايين، خودت را شبيه گريه كنندگان قرار بده. اين خيلي مهم است؛ «همين، تو را به بهشت ميبرد»، همين مسأله بهشت را بر تو واجب ميكند. اينها را من ميدانم و اميدوارم كه وجود من، خون من، تمام حيثيت من آميختة با اين اعتقاد باشد.
cبراي ياري امام زمان ارواحنا فداهبايد در مكتب حضرت سيدالشهداء عليه السلامزانوي تلمذ زد
اما بدانيد اگر گريه بر ابيعبداللهالحسين نتيجهاي به شما ندهد، خيلي كم استفاده كرديد. اگر امشب همان كاري كه حسين به عنوان درس به ما آموخت، در مقابل امام زمانمان انجام ندهيم، بهرهاي از شب عاشورا نبردهايم. شب عاشوراء است هر سال هم من اين مطلب را همينجور به انحاء مختلف ميگويم. سالي يك دفعه بايد لااقل شب عاشورا تعهدتان را تجديد كنيد، تعهد بكنيد؛ نيستيد برويد، كسي دنبالتان نفرستاده، هفتاد دو نفر هم بمانند، سيصد و سيزده نفر هم بمانند براي امام زمان از تمام كرة زمين بماند، همانها بهترند براي امام زمان تا افراد ضعيف ناتواني كه با هر بادي ميلغزند، تحت تأثير هر سخني قرار ميگيرند. يك روز صوفيند، يك روز كوفيند، يك روز مسلمانند، يك روز كافرند؛ هر روزي يكجوري هستند، هر روزي يك برنامهاي دارند. يك روز فاسقاند، يك روز متديناند. يك مدتي بلند ميشوند نماز شب ميخوانند، يك مدتي باز نماز صبحشان هم قضاء ميشود. اين آدمها به درد زندگي زمان ظهور كه سهل است، قبل از ظهور هم نميخورند. ارزشي ندارند. «هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ »([13]) علي بن ابيطالب فرمود: «هَمَجٌ رَعَاعٌ»اند يعني به وسيلة باد اين طرف و آن طرف ميشوند، تابع هر صدايي هستند، تابع هر آهنگي هستند، هر روزي يكجوري ميخواهند دينشان را ملعبة خودشان قرار بدهند. كسي نگفته كه شما امشب تو اين جلسه بيايد. ديگر كه در اين ده شب هم متوجه شدي كه اينجا مجلس آن عزاداري پر سر و صدا نيست، آنجوري كه سينه بزنيد كه امشب انشاءالله آنهايي كه ميمانند آنهايي كه هستند آنهايي كه تعهد دارند سينه هم خواهند زد، اظهار ارادتشان را به ابيعبداللهالحسين خواهند كرد اما ديگر در اين مدت متوجه شديد. حالا كه ما جدي ميخواهيم شماها انشاءالله در صراط مستقيم قرار بگيريد، جداً ميخواهيم تابع سيدالشهداء باشيد، پشت سر ابيعبداللهالحسين باشيم، جداً ميخواهيد كه انشاءالله جزء اصحاب ابيعبدالله باشيد؛ آنهايي كه امشب باقي ماندند، شماها هم باشيد جزء اصحاب حضرت وليعصر باشيد. كمتر پيش ميآيد كه همة دعاهاي يك مجلس اين باشد كه از خدا فرج بخواهد و از خداي تعالي بخواهيم كه ما را از بهترين اصحاب حضرت سيدالشهداء يا حضرت وليعصر قرار بدهد؛ ما اين را هر شب خواستيم لذا كساني كه نميتوانند امشب با امام زمانشان تعهدي داشته باشند، من نميگويم بلند شوند از مجلس بروند بيرون، خوب مشخص ميشوند ولي در دل بگويند: آقا، يا صاحب الزمان! ما با اين قرارداد با اين تعهد موافق نيستيم. التماس دعا بروند.
«لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»([14]) اكراهي نيست در دين ولي من مطمئنم رشد و كمالات شما مردم اين زمان با مردم زمان ائمة اطهار عليهم الصلاة والسلامفرق ميكند. من مطمئنم كه همهتان تعهد ميكنيد، همهتان با حجةبنالحسندست بيعت ميدهيد، همهتان پشت سر سيدالشهداء و امام زمان حركت ميكنيد. من بچههاي كم سن اين مجلس را ديدم كه حالي ،چه روحياتي؛ جوانهاي اين مجلس را ديدم كه خدا ميداند گاهي غبطه ميبرم كه چرا اينها اينطور خوباند و من اينطوري هستم. شماها همهتان بحمدالله من فكر نميكنم اگر آنجا هفتاد دو نفر ماندند، تو اين مجلس ما هفتاد دو نفر بروند انشاءالله همهتان هستيد. چرا نباشيد،
cدنيا و آخرت در كنار امام زمان ارواحنا فداهفراهم است
چي ميخواهيد؟؟؟ دنيا ميخواهيد؟ زير ساية امام زمان است. آخرت ميخواهيد؟ زير سايه حجةبنالحسناست. نعمت ميخواهيد، آن هم در مملكتي كه الحمدلله به تمام معنا براي رسيدن به كمالات آزادي هست چرا اين طور نباشيد. هيچ كس از ميان اين جمعيت عقلش را از دست نداده كه راه صحيح را انتخاب نكند، پشت سر حجةبنالحسنرا انتخاب نكند، با حسين بن علي نباشد و به خاطر زنش به خاطر فرزندش به خاطر مالش از اين چراغ هدايت دور بشود. از اين سفينةنجات دور بشود من فكر نميكنم. حالا حُسن ظن است يا حقيقت است و فكر ميكنم در اثر معاشرت با اكثر شماها حقيقت هم باشد.
cتعهد با امام زمان ارواحنا فداهو هدايت مردم به صراط مستقيم، فلسفه عزاداري بر سيدالشهداء عليه السلاماست
پس بيايم امشب با امام زمانمان تعهد ببنديم. آقا، وليعصر! ميدانيم صداي ما را ميشنوي، ميدانيم كه از دلمان مطلعايد، ميدانيم كه شب عاشورا است امشب، خودت هم عزاداري؛ ولي از عزاداري و فلسفة عزاداري اين را ميخواهي كه مردم به راه راست هدايت شوند. حضرت سيدالشهداء روز عاشورا فرمود: اگر دين جدم به وسيلة كشته شدن من پا بر جا ميماند: «يَا سُيُوفُ خُذِينِي»([15]) شمشيرها بيايد مرا بگيريد و هر چه زودتر مرا بكشيد تا دين جدم باقي بماند.
cبر بالين گنبد حرم سيدالشهداءعليه السلامپرچم سرخ آويخته شده تا همگان بدانند كه حسين عليه السلاممظلومانه به شهادت رسيده و انتقامش نيز هنوز گرفته نشده است
اين پرچمي را كه امشب آوردند اينجا نصب كردند يكي از آقايان – من واقعش از دوستانند ولي اسمشان را نميدانم - ايشان ميگويند: من كربلا بودم، پرچم حضرت رضا را آوردند، خدّام حضرت رضا براي حضرت سيدالشهداء و متبركش كردند و ميخواستند برگردانند ولي اين پرچم را آوردند پائين كه آن را نصب كنند براي يك شبانه روز، من خريدم خيلي هم با قيمت بالايي ايشان آن را خريدهاند چون عوض ميكنند با يك پرچم ديگري. خوب، از دوست يك نشانهاي آمده، از كربلا يك نشانهاي آمده از خيمههاي ابيعبدالله، يك نشانهاي آمده از طلب خون سيدالشهداء به وسيلة امام زمانمان، يك نشانهاي آمده. ميدانيد چرا اين پرچم قرمز است؟! شنيدهايد ميگويند: اگر يك نفر مظلوم كشته بشود و طلب خونش نشود يك پرچم قرمز ميآورند عربها روي خانهاش نصب ميكنند كه فرزندان اين مرد بعدها بدانند هنوز طلب خون صاحب اين خانه گرفته نشده. اين پرچم قرمز به امام زمان دارد «ندا» ميدهد كه «ياصاحبالزمان!» طلب خون ابيعبداللهالحسين هنوز نشده، طلب خون علي اصغر نشده، هنوز طلب خون علي اكبر و اباالفضلالعباس و ساير شهداء نشده، آقا بيا. اين پرچم را به من گفتند در تو مجلس نصب كنيم، همهتان بدانيد كه انشاءالله اين عزاداريتان قبول درگاه ابيعبدالله شده. كلمة آخر سخن من است، انشاءالله امشب عزاداري ميكنيد و آن كلمه اين است كه همهتان رو به قبله بنشينيد، مؤدب دو زانو، بعد از اينكه اين چند جمله تمام شد خودتان ميدانيد هر طور ميخواهيد بنشينيد مانعي ندارد.
يا بقيةالله!ما از قول اين جمع ميگويم، عرض كردم هر كدامتان هم اينطور نيستيد خودتان ميدانيد ميتوانيد نگوييد، هر كس ميخواهد از فردا باز هم معصيت بكند بكند، مسألهاي نيست.
گر جملة كائنات كافر گردند
بر دامن كبرياش ننشيند گرد
cتعهدات با امام زمان ارواحنا فداهدر شب عاشوراء و ملاك پذيرش تعهدات از ناحيه آن حضرت
ولي هر كدام از شماها كه آمادهايد جزء هفتاد و دو نفر باشيد به من وكالت بدهيد خودتان هم بگوييد كه اين جملات را من از قول شما به امام زمانتان عرض كنم: يا بقيةالله!اگر ما را هفتاد مرتبه بكشند، قطعهقطعهمان كنند، دست از دامن تو بر نخواهيم داشت. يا حجةبنالحسن يا بقيةالله!از خدا ميخواهيم كه ما را هميشه با شما قرار بدهد و اگر مرگ هم به سراغمان آمد از خدا ميخواهيم كه ما را برگرداند و ما باز هم در خدمت شما باشيم. ما دستمان را از دامن شما در دنيا و آخرت قطع نميكنيم. اگر مسأله اين است كه شما ميخواهيد در اين جهت قبول كنيد كه ما تعهد ميكنيم، مسألهاي نيست و آن اينكه بايد «تمام گناهان را ترك كنيم». خيلي كار آساني است. براي رسيدن به شما اين كار خيلي آسان است ها! يك لحظه در خدمت شما بودن بهتر از اين است كه هزار سال در عيش و نوش باشيم و در معصيت باشيم و خوشگذراني باشيم. آقاجان! اگر واجبات است كه ما انشاءالله از اين به بعد واجباتمان را صحيحاً انجام ميدهيم. يك جوان يزدي به من ميگفت، پدرم گفته: «امشب جلسه نرو» من چه كار كنم. داشت يك حالي داشت. گفتم: پدرت گفته نرو تو نبايد بروي و ماند توي خانه. ببينيد، روز عاشورا يك جوان بسيار متدين كه من فوقالعاده دوستش دارم، براي اينكه پدرش و اطاعت امر پدرش را بكند، توي خانه ماند و نيامد. اين معناي اطاعت و بندگي است. يابقيةالله!انشاءالله همهمان اينطوري هستيم، شما قبول ميكنيد؟ از دلت بپرس، ببين امام زمانت قبول كرده يا نه؟ شما خُب چهطور بپرسيد؟! اگر ديگر گناهاني گذشته كه ميكردي حالا برايت تنفرآور است، قبولت كرده. اگر از اين به بعد كمالات را در پيش ميگيري قبولت كرده، اگر دستت را از دامن امام زمان كوتاه نميكني قبولت كرده. همين چند جمله بود. حالا ميتوانيد راحت بنشينيد. حالا ميخواهيد عزاداري بكنيد مسألهاي نيست.
6- روضه ابيعبداللهالحسين عليه السلاماز لسان جبرئيل عليه السلامبراي حضرت آدم عليه السلام
نام مقدس ابيعبداللهالحسين وقتي كه براي حضرت آدم جبرئيل آورد حضرت آدم دويست سال گريه ميكرد. خدايا! من اشتباه كردم نميدانستم. «يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ» تا اينجا گفت و گفت بگو: «يَا قَديِمَ الْاِحْسَانِ بِحَقِّ الْحُسَيْنِ»([16]) حضرت آدم تا كلمة حسين را گفت دلش شكست اشكش جاري شد، گفت: يا آدم چرا من اينطور حالي پيدا كردم؟ حضرت جبرئيل نشست براي آدم ابوالبشر روضة كربلا را خواند. اين فرزندت در كربلا كنار دو نهر آب با لبهاي تشنه شهيد ميشود و خدا او را بخشيد.
C«حسين» اسم اعظم پروردگار است
بعضي معتقدند –خدا رحمت كند مرحوم دربندي را معتقد بود –كه اسم يا حسين از اسماء اعظم پروردگار است.
در اين مجلس حاجتمنداني داريم، در اين مجلس مشكلاتي را آوردند گاهي به من گفتند: من امشب از همهتان ميخواهم، از آقاي خدّامي هم ميخواهم، از ساير دوستان هم ميخواهم هر كس هر چي ميخواهد نوحه بخواند، مداحي كند حالا كه مجلس ما برخلاف همه برنامهها و نظمها است، حالا اين يكي را هم همينطوري فقط بگوييد: «يا حسين» به سينهتان كه ميزنيد بگوييد: «يا حسين» حاجت ميخواهيد از خدا بگوييد: «يا حسين حسينم وا حسينم وا حسينم حسينم وا حسينم وا حسينم»
[1]بقره/155-157
[2]شجره طوبى:2 / 215، كلمات الإمام الحسين عليه السلام: 506
[3]بحارالأنوار: 98 / 168 و 98 / 336
[4]توبه/41
[5]بلد الامين: 271، مصباح كفعمي: 484
[6]«وَ أَنْ يَجْعَلَنِي مَعَكُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» مستدركالوسائل: 10 / 412، بحار: 98 / 200
[7]شمس/9
[8]«وَ رُوِيَ أَنَّهُ صلوات الله عليه لَمَّا عَزَمَ عَلَى الْخُرُوجِ إِلَى الْعَرَاقِ قَامَ خَطِيبًا فَقَالَ الْحَمْدُ للهِ وَ مَا شَاءَ اللهُ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ سَلَّمَ خُطَّ الْمَوْتُ عَلَى وَلَدِ آدَمَ مَخَطَّ الْقَلَّادَةِ عَلَى جِيْدِ الْفَتَاةِ وَ مَا أَوْلَهَنِي إَلَى أَسْلَافِي اِشْتِياقَ يَعْقُوبَ إِلَى يُوسُفَ وَ خَيْرَ لِي مَصْرَعٌ أَنَا لَاقِيهِ كَأَنِّي بِأَوصَالِي يَتَقَطَّعُهَا عُسْلَانُ الْفَلَوَاتِ بَيْنَ النَّوَاوِيسِ وَ كَرْبَلاءَ فَيَمْلَأَنَّ مِنِّي أَكْرَاشًا جُوَّفًا وَ أَجْرِبَةً سَغْبًا لَا مَحِيصَ عَنْ يَوْمِ خُطَّ بِالْقَلَمِ رَضَي اللهِ رِضَانَا أَهْلَ الْبَيْتِ نَصْبِرُ عَلَى بَلَائِهِ وَ يُوَفِّينَا أُجُورَ الصَّابِرِينَ لَنْ تَشُذَّ عَنْ رَسُولِ اللهِ لَحْمَتُهُ وَ هِي مَجْمُوعَةٌ لَهُ فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ تَقَرُّ بِهِمْ عَيْنُهُ وَ تُنْجَزُ لَهُمْ وَعْدُهُ مَنْ كَانَ فِيْنَا بَاِذلًا مُهْجَتَهُ مُوَطِّنًا عَلَى لِقَاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعَنَا فَإِنِّي رَاَحِلٌ مُصْبِحًا إِنْ شَاءَ اللهُ»بحار: 44 / 366، كشف الغمه:2 / 29، لهوف: 60
[9]فجر/27-30
[10]صف/4
[11]بحار: 99/110
[12]«قَالَ ابْنُ طَاوُوسَ رُوِيَ عَنْ آلِ الرَّسُولِ عليه السلام أَنَّهُمْ قَالُوا مَنْ بَكَى وَ أَبْكَى فِينَا مِائَةً فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ بَكَى وَ أَبْكَى خَمْسِينَ فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ بَكَى وَ أَبْكَى ثَلاثِينَ فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ بَكَى وَ أَبْكَى عِشْرِينَ فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ بَكَى وَ أَبْكَى عَشَرَةً فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ بَكَى وَ أَبْكَى وَاحِدًا فَلَهُ الْجَنَّةُ وَ مَنْ تَبَاكَى فَلَهُ الْجَنَّةُ» بحار: 44 / 288
[13]«يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا فَاحْفَظْ عَنِّي مَا أَقُولُ لَكَ النَّاسُ ثَلَاثَةٌ فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِقٍ يَمِيلُونَ مَعَ كُلِّ رِيحٍ لَمْ يَسْتَضِيئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ يَلْجَئُوا إِلَى رُكْنٍ وَثِيقٍ»نهجالبلاغه: 495
[14]بقره/256
[15]«اِنْ كَانَ دِيْنُ مُحَمَّدٍ لَمْ يَسْتَقِمْ إِلَّا بِقَتْلِي يَا سُيُوفُ خُذِينِي» معالم المدرستين، سيد مرتضى عسكري: 3 / 303، الصحيح من السيره، سيد جعفر مرتضى: 3 / 112
[16]«و روى صاحب الدر الثمين في تفسير قوله تعالى فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ كَلِماتٍ اَنَّهُ رَأَى سَاقَ الْعَرْشِ وَ أَسْمَاءَ النَّبِي وَ الْأَئِمَةِ عليهم السلام فَلَقَنَهُ جِبْرِئيلُ قُلْ يَا حَمِيدُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ يَا عَالِي بِحَقِّ عَلِيٍّ يَا فَاطِرُ بِحَقِّ فَاطِمَةَ يَا مُحْسِنُ بِحَقِّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ مِنْكَ الْإِحْسَانُ …»بحار: 44 / 245و 109 / 85، عوالم امام حسين عليه السلام: 104
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.