۹ صفر ۱۴۲۷ – ۲۳ اسفند ۱۳۸۴ – ریشه خرافات ، بی اهمیت بودن نسبت به دین

أَعُوذُ ‌بِاللّهِ‌ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیم

بِسمِ‌اللّهِ‌الرَّحمَنِ‌الرَّحِیم

 أَلحَمدُلِلّه وَالصَّلوهُ وَ السَّلامُ عَلی رَسُولِ ‌اللّه وَ عَلی آلِهِ آلِ اللّه لاسِیمَا عَلی بَقیهَ اللّه روحی وَ أَرواحُ العَالَمِینَ لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفَداء وَاللَّعنَةُ الدّائِمَةُ عَلی أَعدَائِهِم أَجمَعین مِنَ الآنِ إلی قِیامِ یومِ الدّین.

 اعوذ باللّه من الشیطان الرجیم “هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَاناً مَعَ إِیمَانِهِمْ وَ لِلَّهِ جُنُودُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ کَانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً “(فتح / ۴) ایّام ماه صفر که در مرحله دوم ماه عزاداری و ماه مصیبت برای شیعیانی که دارای دین و ایمان هستند می باشد، بشرِ امروز به خاطر همان علتی که در هفته های گذشته عرض کردم که از صراط مستقیم اکثراً منحرف شده اند یا آنها را رسومات و القائات دشمنان دین منحرف کرده، در وضع خاصی به سر می برند. بنا بود راه هایی که دشمن از صراط مستقیم، از راه راست منحرف کرده و یا راه راست را قطع کرده که بعضی ها را باید تقیّه کرد و بعضی ها را باید انسان تحمّل کند و یا از آن طریقی که آنها تعیین کرده اند نرود. یکی از کارهایی که عرض شد که از زمانی که سقیفه تشکیل شد تا به زمانی که غیبت صغری و کبری شروع شد و از زمان غیبت کبری تا امروز دائماً دشمنان به فکر قطع راه راست بوده اند که نامشان قطّاع الطریق و دزدان دین می‌باشد، این بوده که خرافات را وارد دین کنند. شما در یک راهی که انتخاب می کنید برای اینکه به یک مقصدی بروید اگر عدّه ای دشمن شما باشند و نخواسته باشند شما به آن مقصد برسید تمهیداتی برای شما می کنند. یک عدّه می آیند راه ها را می بُرند، یک عدّه در کمین شما کارهایی انجام می دهند و می نشینند و خلاصه نمی خواهند بگذارند شما به مقصد برسید، یک عدّه هم هستند که در عین آنکه دشمنند، دشمن نادان هستند و کارهایی می کنند که آبروی خودشان را می برند، ما در این زمانی که قرار گرفته ایم هزار و تقریباً چهارصد سال است که دشمن روی این راه شما فعالیّت کرده، که شما از راه منحرف بشوید، حالا به صورت دوست و گاهی به صورت دشمن و تنها چیزی که ما را نگاه داشته و امروز می توانیم دور یکدیگر جمع بشویم و به صراط مستقیم مان ادامه بدهیم قرآن و روایات اهل بیت عصمت و طهارت است. می بینید که همه دشمنان متوجّه شده اند که قرآن کهف است، پناهگاه، میزان و نور است و لذا اخیراً می بینیم کم کم به قرآن و اهل بیت جسارت می کنند که این عظمت قرآن و اهل بیت را در نظر ما از بین ببرند، وقتی عظمت کاسته شد خواهی نخواهی از بین بُردن آن چیز دیگر برای آنها آسان می شود. حالا نمی خواهم درباره جسارت هایی که به قرآن و پیغمبر و ائمه اطهار علیهم الصلوه والسلام شده وارد بشوم. چون خدای‌تعالی وعده فرموده است، پیغمبراکرم به ما فرموده اند که دین پیغمبر “مستمرٌ الی یوم القیامه” (کافی/ ج۲، ص۱۷) تا روز قیامت این دین باقی است. ممکن است گاهی یک مختصر ضعفی یا قوّتی از نظر ما در آن پیدا بشود ولی به هیچ وجه از بین نخواهد رفت. دین مقدّس اسلام دینی است علمی، دینی است بسیار عمیق، پاسخگوی تمام مشکلات بشر و قرآن آن قدر عظمت دارد که اگر جنّ و انس جمع بشوند “لَا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً “(اسراء / ۸۸) نمی توانند مانندش را بیاورند و این قرآن کهف ماست، حامی ماست، و قرآن ناطق که حضرت بقیة الله ارواحنافداه باشد همچنین “لن یفترقا” این دو از هم جدا نمی شوند، قرآن هم اگر به آن توجّه بشود، امام زمان علیه الصلوه والسلام هم اگر به او توجّه بشود همیشه حامی ما خواهند بود آن چنان که در گذشته صدها مرتبه تجربه شده است -که تجربه کردن قرآن و امام زمان خودش بی ادبی است- و لذا دین اسلام، یک دین بسیار علمی، تحقیقی، متأسفانه ما این دین را کنار گذاشتیم! به یک مشت خرافات بستگی پیدا کردیم، یکی از دانشمندان غربی آن قدر دین را کوچک تصوّر کرده که می گوید: دین بین خرافه و علم است. ما هم تبعیّت کرده ایم. من در چند هفته قبل گفتم که وقتی می گویند: زبان… آقا چه کار می کنی؟ من تحصیل زبان می کنم و منظور هم این است “اطلاق المطلق ینصرف الی فرد الاکمل”، وقتی که یک چیزی را مطلقا به زبان آوردند به آن چیز بالاتر و کامل تر اطلاق می شود. زبان انگلیسی امروز در بین مردم شیعه و مسلمان زبان مهمّ است ولی زبان عربی که زبان خداست، زبان پیغمبر است، زبان نماز ماست، این در بین ما زبان رسمی حتّی مملکتی ما، حتی دینی ما نیست! وقتی که به کلماتِ بعضی از فلاسفه توجه می شود چشم ها درشت می شود! دهان باز می شود! سقراط این حرف را زده! افلاطون این جمله را گفته! و سایر فلاسفه؛ امّا اگر گفتیم قرآن این مطلب را به صراحت بیان کرده، زیاد باورمان نمی آید! دینمان امروز آن قدر از نظر ما پایین آمده که بین خرافات و علم قرار گرفته، ما اگر گفتیم علم می گوید این‌طور، ذهنمان می رود در علوم مادی که همه اش فرضیات است، و هیچ وقت ذهنمان در کلام ائمه اطهار و سخنان قرآن نمی رود. اینها همه اش تأسف بار است، چرا؟ به جهت اینکه ما عمل نکردیم به قرآن، به قرآن توجّه نکردیم، به کلمات اهل بیت عصمت و طهارت علیهم‌السلام دقّت نکردیم. شما روایات را بردارید ببینید، من یک وقتی شاید در اوائلی بود که قلم به دست گرفتم و کتاب اتحاد و دوستی را نوشتم که اولین کتاب من بود، در آن وقت شاید سِنم حدودا قبل از سی سالگی بود، کتابی بود به نام آئین دوست یابی، مال یک آمریکایی، او در مقدمه کتابش نوشته بود که تا به امروز این کتاب متجاوز از پنج میلیون بار چاپ شده، این مسأله را گفته بود. مطالب این کتاب، -مطالبی بود که خود او نوشته بود که- در هیچ کجا پیدا نمی شود. من آن وقت برداشتم – در همین مقدمه کتاب اتحاد و دوستی هست – او شش چیز برای جلب محبت نوشته بود، می‌خواهید شما محبوب بشوید این شش کار را بکنید محبوبیت پیدا می کنید. من در همان موقع برداشتم نوشتم که سی و دو چیز در روایات ما هست که این شش چیزی که ایشان نوشته و با مثال های بسیار زشتی عنوان کرده ما در اسلام داریم، سی و دو چیز که اینها جلب محبت می کند. شش مورد همین ها است و بقیّه اش هم از روایاتی که ایشان به دستش نرسیده بود. مثال هایی هم که می زد این بود می خواهید محبّت دیگران را جلب کنید به آنها اظهار محبت کنید، آن وقت نوشته بود من یک سگی دارم این به من خیلی اظهار محبت می کند او را از همه بیشتر دوست دارم! اینها مثالش بود. من در آنجا نوشتم که مسلمان ها مثل گدایی هستند که در روی گنج خوابیده باشند و دستشان را به طرف مردم دراز کرده باشند و از آنها بخواهند صدقه بگیرند! باور کنید این‌طوری هستیم. چرا؟! در اثر اعمال مان، نفهمی مان، من شما را نمی گویم، شما از بیست سال تا یکی دو سال گرفته مشغول تهذیب‌نفس و تزکیه‌نفس هستید، ولی بروید در کوچه و بازار ببینید این مردم چه کار می کنند؟ خرافات از این بالاتر می شود که شب چهارشنبه سوری، حالا چهارشنبه، سورش، حالا اسم هایش را هم ما نمی فهمیم اصلاً یعنی چه، این قدر مردم آزاری بشود، آن قدر کارهای زشت بشود، جوان های ما نماز صبح شان قضا می شود، جوانهای ما مردم مسلمان اصلاً قرآن را شاید نتوانند بخوانند تا چه برسد هر روز صبح قرآن بخوانند، امّا بلدند چطور مردم آزاری کنند! من خودم دیشب یک جایی بودم برداشتم به پلیس تلفن زدم {گفتم}آقا چرا شما جلوی اینها را نمی گیرید؟! همین دیشب، همین شب چهارشنبه سوری بود. آن وقت در چه موقعیتی؟ در موقعیتی که ما به پیغمبرمان جسارت شده، در موقعیتی که در بعضی از جاها قرآن را آتش زدند، در موقعیتی که حرم مطهر امام هادی و امام عسکری را منفجر کردند، در ماه صفر که متأسفانه یا خوشبختانه برای اهل دین که ان‌شاءالله امیدوارم این مسأله عیدنوروز و سیزده به در و چهارشنبه سوری ریشه کن بشود در همین روز اوّل ماه فروردین مساوی است با روز اربعین، ایّام سیزده هم که مساوی و مصادف است با وفات پیغمبراکرم، امام مجتبی، حضرت علی‌بن موسی الرضا، حضرت امام عسکری علیهم الصلوه و السلام که اوّل ماه ربیع الاول است. حق دارد آن خارجی بگوید که دین اسلام یا هر دینی بین خرافه و علم است، باز هم منصف بوده که نگفته کلاًّ خرافه است. شما بروید الان در این ایّام بازار مسلمان ها را ببینید برای خرید عید چقدر هجوم آورده‌اند، چه می کنند! من دیروز در ماشین نشسته بودم وضع را که می دیدم با اینکه ما از جایی که عبور می کردیم بازار نبود، می گفتم مردم ایران در دوره سال یک مدّتی دیوانه می شوند! واقعا دیوانگی است، همه هم ناراحتند، زن ناراحت که چرا وسائلی که ما برای عید می‌خواستیم تو نخریدی، مرد ناراحت است که چه فشاری من باید بکشم، شخصیت های اوّل فامیل باید فرار کنند که این بچّه ها می ریزند، عیدی می خواهند، با آن لباس های مختلف، زن و مرد مخلوط۱ شما می خواهی متدین باشی؟! جوان ها دیگر مثل اینکه از آسمان نازل شده بی بندوبار باش، مشغول بی بندوباری می‌شوند، خدا شاهد است اهل معنا و آنهایی که اهل یک تهذیب‌نفس و تزکیه‌نفسی هستند مصیبت بارترین مدت برای آنها همین چند روز ایّام فروردین است و از چهارشنبه قبل شروع می‌شود تا سیزده که ای کاش این ایّام نبود! یک وقتی من در یکی از ممالک اسلامی بودم گفتند مردم ماست می آورند این دریاچه ای که تقریباً یک قدری کوچکتر از دریاچه خزر بود این را دوغش می کنند! در یک روز معیّنی! ما خندیدیم، دیدم من بی خود می خندم اوّل باید به خودم بخندم، شب چهارشنبه از آتش پریدن این چه کارتان می کند؟! جز اینکه اگر دامن تان یک وضع آتش زایی داشته باشد آتش تان بدهد؟ چه کاری می کند؟ خدا لعنت کند آن رژیم های قبل از دولت هایی که قبل از انقلاب بودند، من یک شب دیدم هویدا نخست وزیر مملکت دارد از روی آتش می پرد می گوید: زردی من از تو، سرخی تو از من، اتفاقاً همان سال های اخیرش بود که هم سرخش از بین رفت هم زردیش! ، حالا هم دارند می گویند! هیچ به یاد اینکه اربعین سیدالشهداء در پیش است {نیستند}، شما اگر سرتان را به سجده بگذارید و خدا را شکر کنید که از این مسائل نجات پیدا کردید به خاطر تهذیب‌نفس، جا دارد! ما الحمدللّه رفقا حتی روز اول فروردین که به من می رسند تبریک هم نمی گویند، همه راحت شدید، همه آزاد شدید، دین معنایش پیش ما عوض شده، من یک وقتی فکر می کردم که به اصطلاح بی توجّه ترین مسائلی که در دبستان و دبیرستان و حتی دانشگاه مورد توجّه است، مسائل دینی ، کلاس دینی‌ و معلم دینی است و بالاترینش هم خوب معلوم است دیگر، شما بهتر از من می دانید! تا می آید انسان می گوید این‌طور نباش، دین این‌طوری نمی گوید، می گوید آقا ما به دین کار نداریم، سیاست مان این‌طوری دستور می دهد، فرهنگ مان این‌طوری دستور می دهد، فرهنگش و سیاستش و همه چیزش غیر از دین است پس چرا اسمت را مسلمان گذاشتی؟ بروید خدا را شکر کنید، و الا گرفتاری داشتید، سیزده به در یعنی چه؟ ما الان نمی دانیم برای هفته آینده چه کار کنیم، مجلسمان، برنامه هایمان، سیزده به در یعنی چه؟ نه جدّاً یکی برای من معنای موجّهی بکند تا من هم با شما بیایم سیزده به در! یعنی چه!؟ بدترین کار، کاری است که انسان ندانسته بکند، نگذارید جوان هایتانف حالا یک وقت همه دارند می روند ما هم داریم می رویم، تو اگر می خواهی این‌طوری باشی بدان یک قدم در راه تزکیه‌نفس نمی توانی برداری. نه، {در زمان}حضرت ابراهیم یک سیزده به دری شبیه این سیزده بدر برای مردم پیدا شد، همه رفتند، ایشان گفت: “إِنِّی سَقِیمٌ” (صافات / ۸۹)، من حال ندارم. خوب تو باش. ماند، چه کار کرد؟ یک تبری برداشت گفت حالا من می دانم با شما چه کار کنم! وارد بت خانه شد-آقایان هیچ اشکالی ندارد که شما قرص و محکم بایستید بگویید من فردا می روم بیرون، دیروز هم که دیدید من بیرون بودم، امروز نمی روم- “إِنِّی سَقِیمٌ”، انسان کسالت را به خودش نسبت بدهد اگر تنها بودید و الا اکثر شما پدر، مادر، همه فامیلتان، تقریباً با شما هماهنگند، می فهمند، چون یکی از امتیازات زمان غیبت مخصوصاً این اواخر این‌ است که فهم مردم بالا رفته، همین حرفی که من به شما زدم شما هم بگویید، اگر اصرارتان کردند بروید بیرون، بگویید یک توجیه عاقلانه ای برای ما بکن، یک فایده ای، ولو جزئی هم باشد. آن کسی که سیگار می کشد می گوید یک قدری نئشه می شوم! خوب اندازه همین اقلاً، اصلاً برویم بیرون چه کار کنیم؟ جز دعوا، جز گناه، جز اذیّت و آزار مردم چیز دیگری دارد؟ چرا می رویم؟ اگر توجیه شدید که بله، عقلائی است و با دینم و با مثلاً راهم منافات ندارد بروید. هفت‌سین آقا یعنی چه؟ حالا هشت‌سین باشد بهتر است. ولید گفت که نماز صبح را من شش رکعت می خوانم چون حالش را دارم! حالا اجازه بدهید بیشتر هم حاضرم بخوانم! چون امروز مشروب زیاد خوردم. آخر هفت تا سین، کدام سین منظور است؟ نه به خدا قسم ما باید خجالت بکشیم، از این ملتی که ما داریم. نه از خودتان، کار شما الحمدللّه روبراه است. یعنی چه؟ در تلویزیون هم تعلیم می دهند، که این هفت‌سین من که الان یادم نمی تواند بیاید که این هفت‌سین چیست؟! خوب هفت تا چیزی که سین داشته باشد. خوب این چه کار می کند؟ چه فعلی انجام می دهد؟ یکی از چیزهایی که من گفتم که یاری امام زمان است{این است که} اینها را بگویید به مردم، تبلیغ کنید. بگویید آقا هفت‌سین یعنی چه؟ اگر خدا می خواهد خوشبخت تان کند که باید در قرآنش فرموده باشد که موقع تحویل هفت تا سین جلوی چشمتان باشد تا خوشبخت بشوید! در قرآن که نگفته، در روایات هم که نیست، پس چه هست؟ {می گویند}آقا اینها رسومات باستانی است! خیلی چیزها است که شما کنار گذاشتید و باید می گذاشتید، من اگر بخواهم برایتان بشمارم کارهایی که آنها می کردند، یعنی روز سیزده، پیغمبرشان را کشتند این هم رسم باید باشد دیگر! دوازده تا بُت بود، درخت بود، می پرستیدند به نام فروردین و اردیبهشت، در تفسیر برهان هست روایاتش… تا می رسند به فروردین، بعد در آنجا همه جمع می شدند پای آن بُت‌بزرگ که اسمش فروردین بود و عبادت می کردند سیزده روز، روز سیزدهم در بیابان پخش می شدند پیغمبرشان آمد گفت این کار را نکنید کشتند و او را در چاه انداختندف این بقیّه اش را هم یک کاری بکنید! بالاخره آدم باید هر کاری را کامل انجام بدهد، آخر انسان یک چیزی را مقدماتش را انجام بدهد ولی آخرش را انجام ندهد، کار را کِه کرد؟ آنکه تمام کرد! شما مایلید در صف پیغمبرکش ها واقع بشوید؟؟ متأسفانه شدید! {قضیه}اصحاب رسّ را شما بردارید نگاه کنید، همین مردمی بودند که دور و بَر رود ارس بودند، ببینید عید نوروز را ائمه اطهار چطوری با آن برخورد می کنند، اگر یکی دو تا کلمه هم که یک قدری بوی تأیید می آید {فرموده باشند} به خاطر تقیّه بوده است. ما در دستورات دینی مان داریم که هر جایی که موافق با دشمن، امام چیزی فرموده بود تقیه است و هر چه که ضدّ آن گفته بود درست است. بروید ببینید، این روایاتش هست، هارون الرشید می آید در ایران، می بیند یک رسمی دارند مردم جمع می شوند، حالا هر رسمی که انسان خوشش آمد که نباید باقی باشد، ایشان هم تحت تأثیر واقع شد حضرت موسی‌بن‌جعفر را وادار کرد، مجبور کرد که بروید روز عیدنوروز بروید بنشینید، مردم بیایند تبریک بگویند، چون اینها غالباً از هدایا آوردن و تبریک گفتن و تعظیم کردن خوششان می آمد، اینها را که گفته برای ما؟ ما نمی خواهیم مسائلی که درباره ی عیدنوروز هست برایتان بگوییم، همین‌قدر شما لااقل اهل تهذیب نفس هستید، اهل تزکیه‌نفس هستید اگر یک قدم کوتاه برای این رسومات بردارید، که در روایات و آیات قرآن نباشد من شخصاً شما را به عنوان تهذیب‌نفس قبول ندارم و شما هم خودتان را قبول نداشته باشید و خدا و پیغمبر هم قبول ندارد شما یک عنوان دیگری دارید، شما “همج الرعاء”( کافی / ج۱، ص ۶۷) نیستید که به هر بادی بلغزید و هر چه زمان ایجاب کند شما هم به همان تن بدهید. نه؛ شما حضرت ابراهیم‌خلیل باید باشید. “إِنِّی سَقِیمٌ”، من حالش را ندارم. اقلاً این اندازه اش را در کار باشید. امیدوارم ان‌شاءالله هر چه زودتر صاحب اصلی دین بیاید و ما را از این خرافات نجات بدهد. من تحقیق کردم این عمره مفرده را بنا بود زودتر ببرند، گفتند عربستان سعودی گفته یکی دو هفته عقب بیفتد. ایّام نوروز شما را ما قبول نداریم. راست هم می گوید، من خودم در مسجدالحرام، کنار عالِم بزرگ مکّه نشسته بودم، سال تحویل شد، من هم یادم نبود، یک عدّه ایرانی در گوشه مسجدالحرام، مشغول کف زدن و سوت زدن شدند، این بنده خدا از من پرسید که چه خبر است؟! چه بگویم؟ خدا می داند انسان خجالت می کشد، یک مقدمه ای از خودم درست کردم که شما هم بلد نیستید! گفتم ایران یک مملکت سردسیری است، برف می آید، مقدماتی برایش گفتم و چون امروز اول بهار است این مردم از آن سرماها نجات پیدا کردند خوشحالند. گفت: اینجا که هوا سرد نبود! اینها اینجا چرا خوشحالند؟! گفتم دیگر عادت کرده‌اند، همه جا خوشحالند، اینجا هم خوشحالند. امّا سیزده به در و شب چهارشنبه سوری را برایش نگفتم و این حرف هم درست نیست چون یک نفر از اینهایی که موقع سال تحویل در صحن امام‌رضا این قدر جمع می شوند که یک عدّه کشته می شوند زیر دست و پا یا هر جای دیگر، یک نفرشان به فکر این نیست که زمستانی بوده و حالا بهار شده و ما باید خوشحال باشیم! چون شما اهل همین ایران هستید دیگر، ما این‌طوری این حرف ها را درست کردیم به او گفتیم! آن هم به خاطر حفظ آبروی اهل مملکت مان؛ و لذا راهشان نمی دهند. بد نیست!؟ بد نیست یک عدّه مردمی که آن قدر پستند، آن قدر… چه بگویم؟ برخلاف عقل و فکر اعتقاد دارند، اینها ما را راه ندهند برای اینکه شما این کارها را می کنید. بد نیست؟! این سدّی نیست برای ظهور حضرت بقیة الله؟ خوب مردمی که این‌طوری فکر می کنند حضرت بیاید به اینها چه بگوید؟ نه جدّاً چه بگوید؟ اوّل چیزی که بگوید، بگوید این عیدنوروزتان را یک قدری تخفیف بدهید یا آن را به هم بزنید، این جمعیت مگر قبول می کنند؟ بروید اینها را درست کنید تا حضرت زودتر ظهور کنند. اللهم عجل لولیک الفرج، این تنها کاری را از وسط بر نمی دارد. ما یقین داریم روزی که امام عسکری علیه الصلوه والسلام از دار دنیا رفتند روز بعدش مال حضرت بقیة الله بود، یعنی از همان روز باید ظاهر می شد، چه چیزی این را عقب انداخته؟ بداء! کارهای ما و مصلحت ندانستن خدا که حضرت ظهور کند! خوب اینها را رفع کنید، من به شما این را عرض کردم، همه تان می توانید،” کلّکم راع و کلّکم مسئول عن رعیته”( بحارالانوار/ج۷۲، ص۳۸ )، همه شما سرپرست دیگران هستید، بیایید به فامیل تان بگویید اقلاً بگویید ما عیدنوروز نمی دانیم چه عیدی است؟ نفهمیدیم، چه شده مثلاً، خودتان را بزنید به نافمهی! اشکال ندارد. “إِنِّی سَقِیمٌ”، حضرت ابراهیم با آن عظمت نرفت، دید اینها عذری هم نمی پذیرند، گفت: من حال ندارم، واقعاً حال رفتن به بیرون و سیزده به در را نداشت. {بگویید} ما نمی توانیم، نمی فهمیم، این عید یعنی چه؟ اصلاً کسی تولد پیدا کرده؟ نه جدّاً ما و شما که همه از خودیم، همه تان را من می شناسم، کسی متولّد شده؟ روز نیمه شعبان هم شما همین‌طور از چند ماه قبلش، از یک ماه قبلش به فکر لباس تازه، میوه خوب و شیرینی خوبید؟ -که قحطی بشود؟!- تولّد که نیست! خدا در قرآن گفته مثل عیدقربان و عیدفطر و عیدغدیر و امثال اینها عید است؟ روز عید غدیر خدا “اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا” (مائده / ۳) این همه برکات مال عیدغدیر است، حالا روز اول فروردین چه خبر است؟ می گویند حضرت آدم توبه اش قبول شد! خوب سال اول، فروردین توبه حضرت آدم قبول شد، سال بعد ده روز رفته این طرف، می دانید دیگر، از نظر ما مسلمان ها ماه قمری رسمیت دارد، والا باید بگردیم ببینیم عاشورا چندم بهمن بوده، عاشورا را همان روز چندم بهمن بگیریم. هر چه مربوط به دین است روی ماه های قمری است، خیلی خوب، حضرت آدم روز عیدنوروز به اصطلاح شما توبه اش قبول شد، کشتی حضرت‌نوح کجا قرار گرفته و همین حرف هایی که هست، بعضی متأسفانه افرادِ کم سواد همین ها را بادش می دهند، خوب باشد، این سال اوّل بود. شما پارسال عاشورا را چندم ماه بود، که گرفتید امسال ده روز بعد آن هست، این یقینی است، اگر حرفی دارید بگویید، ما اینجا این مطالب را به نظریه شما می گذاریم، هر چه از چیزها می گویند، خوبی ها می گویند مال سال اول بوده، سال بعدش ده روز آمده این طرف، سال بعدش ده روز آمده این طرف، مدام ده روز ده روز گشته تا تمام شده! در روز عیدنوروز می گویند بگویید: “یا مقلب القلوب الابصار، یا مدبر اللیل و النهار، یا محول حول و الاحوال، حوّل حالنا الی احسن الحال”، بسیار دعای خوبی است، همیشه بگویید، چرا آن روز تنها می نشینید می گویید؟ چرا زن برادرتان، نامحرم هایی که در فامیل محرم شدند اینها با آرایش بیایند دور هفت‌سین بنشینید آن وقت شما {می گویید} یا مقلب القلوب! آن مقلب القلوب می زند توی سرتان، با گناه می شود گفت “یا مقلب القلوب و الابصار”؟! تو معتقدی به “مقلب القلوب و الابصار”؟ بدبختی ها هم از همین جا شروع می شود چون خدا به شما اعتنا نمی کند و ” حول حالنا الی احسن الحال”، نمی شود. حالمان را به بهترین حال برگردان؛ می بینی به بدترین حال برگردانید، خدای‌تعالی این‌طور… به هرحال امیدواریم که این خرافات را بگذارید کنار، یاری کنیم امام زمان مان را، یاری امام زمان عرض کردم با شمشیر گرفتن و جلوی حضرت با دشمن جنگ کردن تنها نیست، قبل از ظهور شما یاری کنید حضرت تشریف بیاورند تا بعد از ظهور شما از یاران آن حضرت باشید، یک عدّه هستند اصلاً خرافی هستند، همه چیزها برایشان برکت می آورد جز خدا و دین و قرآن! به اینها اهمیت نمی دهند و این خرافات در همه مذاهب هست منتها در مذهب اسلام و بالأخص در لُب اسلام، مغز اسلام، حقیقت اسلام که پیروی از علی بن ابیطالب علیه الصلوه والسلام، امام معصوم، امامی که معصوم از جهل است، معصوم از گناه است، معصوم از اشتباه است این حقیقت دین مقدس اسلام است، آن وقت شما و این همه خرافات؟! آخر در یک مدت کوتاهی، در مدّت شاید بیست روز، اینقدر خرافات که هر کدامش شرم آور و خجالت آور است و در دنیا بی‌سابقه است، خوشحال می شوند بعضی ها که بله، فلان مملکت نمی دانم تاجیکستان و فلان اینها هم مثلاً عیدنوروز را اهمیت می دهند! خوشحال باشید که نیمه شعبان، عیدغدیر را اهمیّت بدهند! “هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ السَّکِینَهَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ”(فتح/۴)، خدا آن کسی است که آرامش را در دل مؤمنین قرار داد؛ سکینه به معنای آرامش است، با پیغمبراکرم در غار آن یک نفری بود که سکینه یعنی آرامش نباید در دلش باشد، کنار پیغمبر آدم بترسد خوب معلوم است… لذا آنجا می بینید که خدای تعالی می فرماید که: “ثَانِیَ اثْنَیْنِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَیْهِ” (توبه / ۴۰) خدا سکینه را بر پیغمبر نازل کرد، اینجا هم همین است. “فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ، آرامش نازل می شود، مؤمن باش تا دلت آرامش پیدا بکند که در آخر آن سوره می فرماید که: “یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ” (فجر / ۲۷) نفست مطمئنه بشود، آرامش داشته باشد، “أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ” (رعد / ۲۸) دل ها با یاد خدا آرامش پیدا می کند، اینجا هم مومن باش تا خدا آرامش که بسیار مهمّ است در دلت وارد کند، “لِیَزْدَادُوا إِیمَاناً”، برای چه این آرامش را به شما می دهد؟ برای اینکه ایمانتان را زیاد کنید، نه اینکه بروید تفریح، خوش باشید، الحمدللّه از این حالت دائم الحزن من نجات پیدا کردم، حالا خوش باشم! نه، خوش باش با ایمان بیشتر، “لِیَزْدَادُوا إِیمَاناً مَعَ إِیمَانِهِمْ” و خدای‌تعالی جنودی دارد، جنود آسمان ها و زمین، لشکریانی که از آسمان و زمین می آیند و شما را کمک می کنند “وَ کَانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً”. من یک پیشنهادی داشتم برای دوستان که اگر بشود چون بعد از این ایّام بهار و تابستان است و روزهای جمعه یک قدری مشکل است برای من مخصوصاً آمدن، حالا آقای بختیاری و دوستان روی آن فکر بکنند، ساعت ها هم یک ساعت تغییر می کند طبعاً، اگر بشود این جلسه را مثل قدیم عصرهای دوشنبه باشد، بتوانند دوستان بیایند، حالا ما خودمان از خودتان رأی بگیریم، هر کس موافق است روز دوشنبه قبل از مغرب جلسه برقرار بشود، از اوّل فروردین دستش را بلند کند. البته ما دست های آقایان شهرستان ها را نمی بینیم آنها هم به ما گزارش بدهند که مردم دست ها را بلند کردند یا نه، که البته فایده ای هم ندارد به جهت آنکه ما آنچه را که می بینیم به حقایق که اطلاعی نمی توانیم پیدا بکنیم ولی اکثراً چون قبلاً هم بوده، جلسه این‌طوری بوده، روزهای جمعه چون در تابستان ها من می روم طرف شمال، رفت و آمدم خیلی مشکل است. باید یک قدری جلوتر یک قدری دیرتر بیایم و بروم. و این دوشنبه خوب است، حالا ساعتش را هفته دیگر این طرف فروردین یا آن طرف فروردین، جمعه بعد ان‌شاءالله قطعی اش را تعیین می کنیم ان‌شاءالله. حتی همین جمعه بودنش و جمعه نبودنش ببینیم شهرستانی ها… آخر همه حال شما تهرانی ها را ندارند. چون تهرانی ها عصرها تقریباً تعطیلند دیگر و راه ها هم دور است حرکت می کنند می آیند ولی شهرستان ها گاهی همان سرشب -می گویند سرچراغ- کارهایش مربوط به همان سرشب است. حالا به هرحال ما خودمان را تا بتوانیم با شما تطبیق می دهیم که ان‌شاءالله شما هم تا می توانید خودتان را با خدا و دین و ائمه اطهار ان‌شاءالله تطبیق بدهید. نسئلک اللهم و ندعوک باعظم اسمائک و بمولانا صاحب الزمان یااللّه و یااللّه و یااللّه و یااللّه و یااللّه و یااللّه یااللّه و یااللّه، ای خدایی که از رگ گردن به ما نزدیک تری، ای خدایی که ما از تو غافلیم، ای خدایی که همه چیز را می بینیم تو را نمی بینیم، ای خدا، خودت بیچارگی ما را می بینی، ای خدا تا چه موقع بنشینیم دور یکدیگر بگوییم “أین‌الحسن و این‌الحسین، أین‌ابناء الحسین”(مفاتیح الجنان/ندبه)، تا برسیم بگوییم “أین‌بقیة الله”، خدایا این امام ها را برای ما نازلشان کرده ای در کره زمین، “خلقته لنا عصمه و ملاذا”، خدایا چرا ما باید این قدر در زمان غیبت در دوری با امام زمان مان به سر ببریم؟ خدایا فرج امام زمان ما را برسان، خدایا دست مان را از دامن اهل بیت عصمت و طهارت کوتاه مفرما، محبت شان در دل های ما زیادتر بفرما، خدایا به آبروی ولی عصر معرفت خاندان عصمت را به ما مرحمت بفرما، پروردگارا ما را از همه خرافات و همه ندانم کاری ها و همه جهل ها نجات مرحمت بفرما، خدایا ما را بیدار در امور دینمان قرار بده، پروردگارا به آبروی حجه‌بن‌الحسن گرفتاری های مسلمین برطرف بفرما، امواتمان غریق رحمت بفرما، مرض های روحی مان شفا مرحمت بفرما، مرض های بدنی مان شفا مرحمت بفرما، عاقبت امرمان ختم بخیر بفرما. و عجل فی فرج مولانا.

 

جهت دانلود صوت و یا پخش آنلاین کلیک کنید

 
 
0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *