۸ صفر ۱۴۲۴ قمری – ۲۱ اسفند ۱۳۸۱ شمسی – جلسه شانزدهم اعتقادات – ولایت
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
۱- خطبه
اَلْحَمْدُ للهِ وَ الصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللهِ وَ عَلَی آلِهِ آل الله لَا سِیمَا عَلَی بَقِیهَ اللهِ رُوحِی وَاَرْوَاحُ الْعَالَمِینَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفَدَاءُ وَ اللَّعْنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی اَعْدَائِهِمْ اَجْمَعِینَ مِنَ الآنِ اِلَی قِیامِ یوْمِ الدِّینِ.
۲- عبارت قرآنی آغازین
اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
” إِنَّمَا وَلِیکُمْ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاهَ وَیؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ ” (مائده/۵۵)
۳- اشارهای به مفهوم ولایت خاص الخاص و ولایت خاص
در هفتههای گذشته دربارهی این مسأله که از اهمّ مسائل زندگی ما افراد بشر است، مطالبی عرض شد و بیشتر از همه به این مطلب اشاره شد، که ولی ما اوّل خدا است و بعد پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله با دلایلی که عرض کردم و سپس ولایتِ ائمّهیاطهار علیهمالسلام که ولایت آنها ولایتِ خاصالخاص و فرمانروایی آنها با کمال محبّت به بشریت بدون آنکه جهلی در کار باشد و عصمت کامل، آنها ولایت بر بشر دارند و بعد هم ولایتِ خاص را عرض کردم که مربوط به فقهاء است، با شرایطی که در روایات آمده؛ ” صَائِناً لِنَفْسِهِ، حَافِظاً لِدِینِهِ، مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ، مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ “، که همین مراحل سیر و سلوکی است که شما انشاءالله قدم بر خواهید داشت.
۴- فقط ولایت چهارده معصوم علیهمالسلام ولایت خاص الخاص است
در خصوص ولایتِ خاصالخاص، مطلب زیاد است و معرفت امام از هر چیزی برای ما اهمیتش بیشتر است و لذا پروردگار متعال ولایتِ ائمّهیاطهار علیهمالسلام را در ردیف ولایت پیغمبر صلیاللهعلیهوآله و خدا قرار داده و فرموده: ” إِنَّمَا وَلِیکُمْ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا “، که قطعاً منظور از کسانی که ایمان آوردهاند دوازده امامند و لاغیر. گفتم به خاطر اینکه مسألهی ولایت خیلی اهمیت دارد و با کلمهی واو عطف این مؤمنین را خدای تعالی به پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله و خودش عطف فرموده و معنایش این است که هر چه و هر کیفیتی که خدا بر بشر ولایت دارد، پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله و این مؤمنین ولایت دارند. پس بنابراین این کلمهی ” وَالَّذِینَ آمَنُوا “، حتّی شامل سلمان هم نمیشود و تنها و تنها شامل علیبنابیطالب، فاطمهیزهرا و یازده فرزندانشان علیهمالسلام خواهد شد.
چگونه سایر معصومین علیهمالسلام در ردیف پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله قرار میگیرند؟
چون ایمان اینها در ردیف ایمان پیغمبر صلیاللهعلیهوآله است، ایمان اینها در ردیف آن کسی است که: ” آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ ” (بقره/۲۸۵)، آنچه بر پیغمبر صلیاللهعلیهوآله در شب قدر و یا در شب اوّل خلقت نازل شده به همهی آنها پیغمبر صلیاللهعلیهوآله ایمان دارد. شما نگویید این وصف فوقالعادهای نیست، ایمان به حقایق قرآن، ایمان به آنچه که خدا از علمش برای بشر فرستاده، ایمان به آنچه که بشر تا ابد که میخواهد در دنیا و برزخ و قیامت و بهشت زندگی کند و هر راهنمایی برای سعادتش لازم است، به همهی اینها پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله عالم است و ایمان دارد و معتقد است و مثل روز برایش همهی احکام و معارف روشن است، همان جملهای که خلاصه کرده امام صادق علیهالسلام در دعای ندبه ” وَ اَوْدَعْتَهُ عِلْمَ مَا کَانَ وَ مَا یکُونُ اِلَی انْقِضَاء خَلْقِکَ “، یعنی پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله را تو، آن علم بینهایتی که عین ذات مقدّس خدای تعالی بوده و به صورت معلومات در قلب پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله نازل شده و بعد به وسیلهی این نزولی که در قلب پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله از حقایق و معارف به وجود آمده در شب قدر، تمام ماسویاللّه را تنظیم کرده و آن قرآنی که به صورت نازل شدهی بعد از چند نزول و به صورت کتاب، در اختیار ما قرار گرفته، این علم را خدایتعالی به چهارده نفر عنایت کرده است و این ایمان را هم پیغمبر صلیاللهعلیهوآله به همهی حقایق و علم الهی دارد و ائمّهیاطهار علیهمالسلام هم دارند و فاطمهیزهرا علیهاالسلام هم که «امابیها» است، فاطمهی اطهر علیهاالسلام که آنقدر خدا به او علم و معرفت داده، که گاهی مورد توجّه خاص علیبنابیطالب علیهالسلام واقع میشد، اینها همان مؤمنانی هستند که عطف شدند به پیغمبر صلیاللهعلیهوآله و خدای تعالی.
چرا باید پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله برای خود جانشینانی مساوی خود برگزیند؟
بنابراین با همین دلیل و صدها دلیل دیگر که من در این مجلس مقیدم مطالب را بسیار خلاصه عرض کنم و خدا حفظ کند دوستانمان را که در وسط هفته برای سایرین که ممکن است دقیق متوجّه نشوند، توضیح میدهند. این بزرگترین دلیل ما است بر اینکه خدایتعالی طبق همان روایاتی که سنّی و شیعه هم نقل کردهاند که خدایتعالی دوازده جانشین به پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله عنایت کرده که در علم و عصمت مساوی با پیغمبرند و از نظر عقلی نمیشود که شخصی که میخواهد از دنیا برود و از نظر ظاهری حتّی کلّی ثروت دارد و بسیار مایل است کارهای ناتمامش تمام شود و بسیار دوست دارد که هر چه او نکرده وصیاش و خلیفهاش بکند، این چنین فردی هیچ گاه نمیگذارد تا قدرت دارد نمیگذارد- مخصوصاً پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله که قدرتش وصل به قدرت پروردگار است قطعاً نمیگذارد- که کارِ ناتمامش، ناتمام بماند یا وصیاش کسی باشد که در علم و عصمت از خودش کمتر باشد. چون اگر کمتر بود، قطعاً کاری که آن حضرت شروع کرده ناتمام خواهد ماند. پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله در جزیره العرب عدّهی محدودی به او ایمان آوردند و به عدّهی محدودی توانست حقایق را بفهماند. باید، لازم است و هر کس غیر از این را بگوید قطعاً نادان است، که بعد از پیغمبر صلیاللهعلیهوآله باید کسی جای پیغمبر صلیاللهعلیهوآله بنشیند؛ حالا اگر نگوییم چون دلیل داریم و نمیگوییم که از پیغمبر صلیاللهعلیهوآله باید بالاتر باشد ولی این را نمیگوییم ولی مساوی پیغمبر صلیاللهعلیهوآله حتماً باید باشد. مردم آن زمان که پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله با آنها روبرو بود مردم جاهلی بودند، عقل و درک و فهم نداشتند لذا آنها حامل فقه نمیشدند، مقداری از علم اسلام و معارف اسلام را ممکن بود یاد بگیرند و به قول مرحوم آیتاللّهالعظمی بروجردی که خودم از ایشان شنیدم میفرمودند: اصحاب و مسلمانهای صدر اسلام روایات را از پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله و ائمّهیاطهار علیهمالسلام گرفتند مثل بقچهبندی- تعبیر خود ایشان بود- که ندانند توی این بقچه، چی هست؟ و به دیگران برسانند که دیگران آن بقچه را باز کنند و ببینند تویش چیست. ” رُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ اَفْقَهُ “، مردم این زمان همه چیز را میفهمند و بلکه باز ما در مقابل مردم زمان ظهور، چیزی نمیدانیم و آنها همه چیز را بهتر درک میکنند. باید این روایاتی که از پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله و این قرآنی که از آن حضرت به ما انتقال پیدا کرده باید یک شارح داشته باشد، یک مفسر داشته باشد، یک کسی که همهی حقایق را بداند و برای دیگران شرح بدهد، نمیشود که یک نفری جای پیغمبر صلیاللهعلیهوآله بنشیند که از پیغمبر صلیاللهعلیهوآله علمش کمتر، از پیغمبر صلیاللهعلیهوآله عصمتش کمتر، از پیغمبر صلیاللهعلیهوآله جهلش و نادانی زیادی داشته باشد، تعبیر زیادتر عرض نمیکنم؛ چون پیغمبر صلیاللهعلیهوآله معصوم از جهل بود و لذا این را عرض نمیکنم جاهل در مقابل پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله، نمیشود، معقول نیست. یک نفری آمده یک دین جهانی آورده که خاتمانبیاء است، پیامبری را ختم کرده، قطع کرده، حقایقی که تمام مردم دنیا باید از آن استفاده کنند و سعادتشان را در دنیا و آخرت تأمین کنند، مدّت زمانی که توی مردم بوده بیست و سه سال بوده در ظرف بیست و سه سال، با مردم جاهلی روبرو بوده است که حتّی به وصی پیغمبر صلیاللهعلیهوآله که علیبنابیطالب علیهالسلام باشد، وقتی که آن حضرت میگوید: از طرق آسمانها از من سؤال کنید، یک مقداری میخواهد روی علوم را باز کند به روی بشر، از طُرق آسمانها از من سؤال کنید، از طُرق زمین سؤال کنید، ” سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی “، قبل از اینکه من را دیگر نبنید، سؤالاتتان را بپرسید، مردمی در پای سخنانش نشسته بودند، که یک نفر به عنوان مسخره میگوید که اگر راست میگویی سر و صورت من چقدر مو دارد؟ چند تا مو دارد؟ که آن دانشمند فضا شناس میگوید که ای کاش! امروز ما پای منبر علیبنابیطالب علیهمالسلام مینشستیم و مشکلات فضاییمان را از او سؤال میکردیم. با این مردم روبرو بوده است پیغمبر صلیاللهعلیهوآله، مردمی که هنوز بعد از مدّتها که در اسلام بودند غصّهی رسوماتشان را میخوردند، که ما رسم داشتیم دختر نگه نداریم، رسم داشتیم که اگر فرزندانمان زیاد شد آنها را معدومشان کنیم، که خدای تعالی فرمود: ” وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خَشْیهَ إِمْلَاقٍ ” (اسراء/۳۱) برای فقر، بچّههایتان را نکشید، نهیشان کرد، پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله با یک چنین مردمی روبرو بود، نتوانست در ظرف بیست و سه سال، بنای معجزه هم که نبود، در ظرف بیست و سه سال حقایق را به این مردم بفهماند. از دو حال برای هیچ عاقلی خارج نیست؛ یعنی هر کس فکر کند یکی از این دو راه را باید انتخاب کند، راه سوّم ندارد، آقایان! این مطالبی که عرض میکنم، عالَم اسلام اگر قبول میکرد امروز به این بدبختیهایی که دارد یهود و نصاری بر سر آنها حکومت میکند، حکومت نمیکرد و آن این بود: یکی از دو راه یا کار پیغمبر صلیاللهعلیهوآله باید ناتمام بماند و مثل جِرجیس پیغمبر که اصلاً ما از او، و از احکامش و از دستوراتش اصلاً اطلاعی نداریم بعد از هزار وچهارصد سال، اطلاعی نداشته باشیم و یا باید در رأس کار یک نفر که من این جمله را نمیگویم که بهتر از خودش، بلکه عرض میکنم لازم است که مثل خودش، یک کلمه نباشد که وصیاش بلد نباشد و خود پیغمبر بلد باشد؛ چون اگر این وصی بلد نبود، پیغمبر صلیاللهعلیهوآله هم که از دنیا رفته به دست مردم آن علومی که خدا میخواست برساند، نمیرسید. نمیدانم قبول میکنید یا نه؟ فکر میکنم اگر به عرایضم توجّه کنید، دو دوتا چهارتا است. یا به کلّی دین مخذوف
علت تعدد جانشینان پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله رشد فکری بشر و انتقال علوم الهی به آنها میباشد
و یا باید نه یکی چون حضرتامیرالمؤمنین علیهالسلام هم سیسال بیشتر توی مردم نبود که سیسال هم بیستوپنج سالش در گوشه خانه نشسته، چهار سال، الی پنج سال بیشتر در بین مردم نبود. آن هم مصادف با سه جنگ وقتگیر، این هم که نشد، امام حسن مجتبی علیهالسلام هم آمد نشد، نمیگویم نشد، بلکه کامل نشد. نتوانست از نظر استقبال مردم که تمام دنیا را تحت پوشش اسلام و قوانین اسلام قرار بدهد. این هم نشد. همچنین سایر ائمّه علیهمالسلام هر کدام یک مقداری را انجام دادند رفتند جلو، هر کدام یک تحقیقاتی در علم الهی برای مردم شرح دادند رفتند، از دار دنیا رفتند و شهید شدند
عدالت خواهی جهانی، بارزترین مسألهی ظهور صغری
و الان هم که مردم رشد فکری کردند و من در یک مجلسی- نمیدانم هفتهی گذشته بود یا در یکی از این شبهایی مجالس خصوصیتر صحبت میکردم- گفتم، یکی از مراتب ظهور صغری، که خدا رحمت کند مرحوم استادمان القاء کرد و علمایی بعد صحبت کردند و نوشته شد؛ یکی از بارزترین مسألهای که ظهور صغری را خیلی روشن میکند، همین که تمام دنیا امروز طالب عدالتند، از جنگ خسته شدهاند، مردم رشد کردهاند، اینکه یک نفر پیدا بشود به عنوان یک دیکتاتور به عنوان یک ابرقدرت بیاید زن و فرزند مردم شیعه را در خانههایشان بکُشد، این را دیگر نمیخواهند، این مال زمان مغول و چنگیز و مثلاً هیلتر و امثال اینها بود. الان مردم نمیخواهند در یک روز صدوشصت مملکت همه تظاهرات کردند، که ما عدل میخواهیم. این آیا بهتر از آنچه که در کتابها نوشته و حتّی در مجلهی دوست عزیزمان جناب آقای نعمتی در گذشته نوشته بودند دربارهی ظهور صغری این علامت و این مسأله بارزتر نیست؟!
ظهور و تشریف فرمایی امام زمان ارواحنافداه فقط یک چیز میخواهد
تنها دلیلی که ما داریم برای آمدن امام زمان ارواحنافداه، که مکرّر در گذشته از من سؤال میکردند، که کِی حضرت ظهور میکند؟ این یک سؤالی است، شاید همهی شماها الان داشته باشید. من در جواب میگفتم وقتی که مردم آمادهی برای پذیرش عدل و داد باشند و از جنگ و ستیز خسته شده باشند، در گذشته هیچ از وضع امروز هم اطلاع نداشتم و الان شده. یک مختصر، یک مقدار کوچک بیشتر روی سر این مردم فشار بیاید میگویند کو عدل و داد؟ میگویند کی باید عدل و داد را پیاده بکند. شخصش را میطلبند، آن ابرقدرتی که در آمریکا نشسته او اهل این کارها نیست، خلاف این کار را دارد عمل میکند. کی باید باشد؟ مردم این زمان رشد فکری پیدا کردهاند، حاضر نیستند زیر بار استعمار بروند، حاضر نیستند زیر بار افرادی که اهل تزکیهی نفس نیستند، اهل کمالات نیستند، عصمت ندارند زیر بار اینها بروند، بلکه مسلمانها زیر بارِ: ” لَا تَتَّخِذُوا الْیهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِیاءَ “( مائده/۵۱)، برای خودتان نصارا و یهود را اولیاء، سرپرست، فرماندهی با محبّت تصور نکنید و اینها را برای خودتان رهبر انتخاب نکنید. این رشد تا اینجا آمده، یک مقدار دیگر اگر یک تکانی بخورند مردم دنیا، فکر میکنم به همان نقطهای میرسند که پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله برای آن مبعوث شد، علیبنابیطالب علیهالسلام برای آن زحمت کشید، حضرتمجتبی علیهالسلام برای همان توی خانه نشست و صلح کرد، حضرت سیدالشهداء علیهالسلام هم برای همان در میان گودی قتلگاه افتاد و زن و فرزندش اسیر شدند و سرش روی نیزه رفت، به همان نقطه میرسد و انشاءالله امیدواریم در زمان ما، در زمان همهی ما که اینجا نشستهایم، حتّی مسنترین افراد به آنجا برسد، همانطوری که شاید شما دو ماه قبل فکر نمیکردید، مردم دنیا اینقدر آماده عدل و داد و این قدر متنفّر از جنگ باشند انشاءالله به زودی ببینیم که رهبر عدل و داد، رهبر انقلاب حضرت مهدی حضرت حجهبنالحسن ارواحنافداه بیاید و دنیا را پُر از عدل و داد کند و آن معارف حقّه که بیست و شش بخش از بیست و هشت بخش علم که همهی پیغمبران آوردهاند، آن بقیه را به من و شما انشاءاللّه تحویل بدهد و همهمان آن چنان بفهمیم، حقایق قرآن را که امروز خودمان را مثل مردم صدر اسلام تصوّر کنیم. بنابراین- نمیدانم فهمیدید انشاءالله همهتان فهمیدید که- دو دوتا چهارتا است.
پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله نسبت به بعد از خود دو راه داشتهاند
یعنی از دو راه پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله حتماً میخواست یک راه را انتخاب کند
راه اول و آنچه منافقین بعد از پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله انجام دادند
یا اینکه هیچی نگوید، یک مدّتی آمده در دنیا زندگی کرده، خُب یک عدّه دورش جمع شدهاند، از دنیا رفته و تمام شده، حالا بقیهاش را خود مردم میدانند- همینطوری که اهلسنت معتقدند خودشان میدانند- میخواهند از بین ببرند این دین را، اصلاً دینی نباشد، میخواهند یک نفری را تعیین کنند بروند توی سقیفه بنشینند یک جای محدود، شخصیتهای درجه یک اصحاب که غیر از علیبن ابیطالب علیهالسلام و آنهایی که با سیاستشان مخالف بودند آنجا جمع بشوند- چون علی علیهالسلام نبود در سقیفه- و رأی بدهند به هم تعارف کنند، مسألهی خلافت را و بعد هم به همین روال بیاید جلو تا به اصطلاح ابومسلم خراسانی پیدا بشود و نسل بنیامیه را و خلافت بنیامیه را از بین ببرد و بعد هم باز خلافت بنیالعباس شروع بشود و خواجهنصیرالدین طوسی بیاید خلافت بنیالعبّاس را از بین ببرد و تحویل بدهد به شاههای زمان که البتّه خواجه این کار را نکرد طبعاً تحویل داده شد به شاههای زمان؛ که الان در دنیا اینها را مشاهده میکنیم و ما هم در بیست و پنج سال قبل مشاهده کردیم یک فردی که به هیچ وجه ضدّ هوای نفس کار نمیکند، به هیچ وجه تحت فرمان پروردگار نیست و این زندگی را پیدا کنیم و دین هم طبعاً تمام شده بود، یعنی اگر ائمّهیاطهار علیهمالسلام نبودند همان زمان یزید دیگر تمام شده بود دین؛
” لَعُبَتْ هَاشِمُ بِمُلْکٍ فَلَا/ خَبَرٌ جَاءَ وَ لَا وَحْی نَزَل “
راه دوم یعنی آنچه پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله انتخاب کرد
یک راه دیگر دارد، که همین راه را ما معتقدیم پیغمبر صلیاللهعلیهوآله انتخاب کرد، ما معتقدیم که خدای تعالی برای حفظ دین همین راه را انتخاب کرد و آن راه این است؛ خدای تعالیای که پیغمبر صلیاللهعلیهوآله را خلق کرده، همهی علوم را به او داده، دستش دیگر بسته نیست که یک نفر، دو نفر، ده نفر، دوازده نفر دیگر هم خلق کند و در همهی زمانها باشند، حافظ دین باشند، مالک دین باشند، ولایتِ مطلقه داشته باشند این هم خدا قدرتش که تمام نشد در خلقت پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله، یک نفر دیگر خلق میکند و به پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله هم ابلاغ میکند: ” یا أَیهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ “( مائده/۶۷)، معنای ” فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ” را اینجا شما امروز خوب میفهمید، که اگر علی علیهالسلام را جای خودت نگذاری، اگر آن که مثل نفس تو است، ” وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَکُمْ ” (آل عمران/۶۱) بلکه در پیاده کردن علوم الهی نفس پرودگار است، عجیب است! این را من در اینجا نمیخواهم بگویم ولی چون به اینجا رسیدم میگویم. در روایت دارد در ذیل آیهی شریفهی: ” وَیحَذِّرُکُمْ اللَّهُ نَفْسَهُ “( آل عمران/۲۸)، خدا از نفسش شما را میترساند به وسیلهی نفسش شما را میترساند، حضرت صادق علیهالسلام میفرماید که: ” اِمَامُ الْاَرْضِ نَفْسُاللّهِ ” معنای این جمله میدانید چی هست؟ یعنی همان طور که پیغمبر صلیاللهعلیهوآله، علی علیهالسلام نیست و علی علیهالسلام پیغمبر صلیاللهعلیهوآله نیست در بُعد ظاهری، همانطور علیبنابیطالب علیهالسلام خدا نیست و خدا علیبنابیطالب علیهالسلام نیست؛ امّا در پیاده کردن معارف و احکام الهی همان خدا است، همان کسی است که باید به وسیلهی او خدای تعالی احکام و معارف را پیاده بکند. اینچنین شخصی را باید بگذارد، این مرد، این شخص احساسات بر عقلش غلبه نکند، عصمت از جهل داشته باشد،
امام علیهالسلام فقط و فقط بر اساس مصالح امت کارمیکند
مصالح مردم را در نظر بگیرد، مصالح مردم اگر به این منتهی میشود که چهار هزار نفر مقدّسِ خشکِ بیمعرفت را بکشد، در جنگ نهروان بکُشد و اگر ایجاب میکند که گردن زیر ریسمان بدهد به طرف مسجد بکشندش برود، خوب حالات علیبنابیطالب علیهالسلام را مطالعه کنید، بعد از بیستوچند سال آن چهارهزار نفر را کُشت، قدرتش طوری نشده بود و قبل از بیستوشش سال گردن زیر ریسمان داد، همهاش برای خدا بود، ای کاش! مردم مسلمان هم مثل آن یهودی که کنار خانهی علیبنابیطالب علیهالسلام ایستاده بود و اظهار اسلام کرده بودند، مردم مسلمان نفهمیدند علی علیهالسلام چرا این طور به زور دارند به طرف مسجد میکشانندش هیچی نمیگوید، زنش را میزنند چیزی نمیگوید، در به پهلویش میزنند چیزی نمیگوید، محسنش را سقط میکنند، چیزی نمیگوید، این برای چیه؟ آن یهودی گفت: ” اَشْهَدُ اَنْ لا اِلَهَ اِلا اللّهُ “، دیگران گفتند آن روزی که اسلام عزّت داشت، زمان پیغمبر صلیاللهوعلیهوآله تو شهادتین نگفتی امروز چرا میگویی؟ گفت: من به وسیله علی علیهالسلام اسلام را شناختم، این مرد فقط برای خدا دارد کار میکند، فقط برای پیشرفت اسلام و بقای اسلام دارد کار میکند و واقعاً هم همین است، کدام عاقل است که غیر از این معتقد باشد، یک کسی را گذاشته بعد از خودش که: ” الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمْ الْإِسْلَامَ دِینًا ” (مائده/۳)، این سخن را خدایی گفته که قادر بر همه چیز است و همهی افتخارات مال خدا است، امّا اینجا دارد فخر میکند، افتخار میکند، دارد به خود میبالد، ” فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ ” (مؤمنون/۱۴)، یک کسی را تعیین کردیم که مردم کفّار دیگر جرأت نمیکنند به طرف دین بیایند این دینی که الان در دست من و شما است بعد از هزاروچهارصدسال به خاطر همان گذشتها است. امام حسن مجتبی علیهالسلام به خودش قسم! اگر اراده میکرد معاویه فلج لااقل بشود، مغزش از کار بیفتد میشد، الان شما مریض سرطانیتان را میبرید در خانه امام مجتبی علیهالسلام، بعد از هزار و چهارصد سال شفایش میدهد، چرا نکرد؟ برای حفظ دین، برای اینکه امروز ما بنشینیم فکر بکنیم، من همهی اینها را دلایل علمی و اعتقادی و تحقیقاتی دارم، میگویید: نه! میخواهید، حالا انشاءالله من نمیخواهم در جزئیات مسألهی امامت وارد بشوم، تمامشان، حتّی امام هادی و امام عسکری علیهماالسلام که در مُعَسکر زندانی بودند و شاید کلمات زیادی هم از آنها به دست ما نرسیده، همان بودنشان در زندان، همان توی مُعَسکر بودنشان، توی لشکرگاه بودنشان، همان دین اسلام را حفظ کرد، منتها به نخ باریکی رسیده بود، تا امروز.
امروز مردم دنیا دانسته یا ندانسته منتظر ظهور منجی هستند
تا امروز که ما انتظار داریم، باز دنیا انتظار دارد، این انتظار نیست که همه بگویند ما عدالت میخواهیم نه جنگ؟ و این مسأله برایشان هیچ پیاده نشود، هیچ اهمیت به همهی این مردم دنیا داده نشود، چرا؟ برای اینکه که مصالح مردم دنیا مطرح نیست، اینها نمیخواهند یک کسی بیاید در رأس قدرت واقع بشود که تمام مردم دنیا آن چه میخواهند برایشان فراهم بکند و همه در رفاه و آسایش باشند. به خدا قسم ما خوابیم، غافلیم، همهی مردم دنیا امروز وجود مقدّس امامزمان علیهالسلام را میخواهند، البتّه حتّی خود شیعیان. من از چهل سال قبل، پنجاه سال قبل، حتّی خوب یادم است، احدی حتّی دعای ندبه را نمیشناختند چیست؟ که آمده بودند سؤال میکردند از پدر من که دعای ندبه در کجا است؟ تازه کتاب مفاتیح چاپ شده بود ایشان ارجاع میداد به کتاب مفاتیح و یک جمعیت خیلی کوچکی که چهار نفر یا پنج نفر بودند، که یکیاش پدر من بود مجلس دعای ندبه تشکیل دادند، مرحوم آیتاللّه کلباسی در مشهد بودند ایشان میآمدند دعای ندبه را میخوانند همین، الان چی؟ شما صبح که از خواب بیدار میشوید روز جمعه، غیر از جمعه، میبینید همهی مردم رفتند توی مهدیه یا امثال اینها دارند دعای ندبه میخوانند، حالا درست است آنی که شما میخواهید، شاید همه جا خوانده نمیشود، ولی کمکم خوانده میشود، بگذارید آقا تشریف بیاورند،
وقایع عصر ظهور و خصوصیات جانشین پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله
بگذارید امامزمان علیهالسلام بیاید، آن وقت بعضی از جملات را اگر از مدح پیغمبر صلیاللهوعلیهوآله شما در قرآن ندیده باشید و بعضی از کلمات خاندان عصمت علیهمالسلام را اگر دربارهی پیغمبر صلیاللهوعلیهوآله نشنیده باشید؛ همانطوری که یک عدّه از مسلمانان ندیدند و نشنیدند وقتی به علوم حضرت بقیة الله ارواحنافداه برخورد میکنند میگویند: این آقا که خیلی بالاتر از پیغمبر صلیاللهوعلیهوآله است، ما میگوییم نه! هر چه ایشان دارد همان چیزهایی است که پیغمبر صلیاللهوعلیهوآله دارد. و اِلاّ نمیشود مردم باهوش و با درک و دانشمند امروز را و یا با هوش و با درک و با علم دانشمندان فردا را، همینطور معمولی با آنها برخورد کرد، من یک قدرتمندم آمدهام شما را به آنچه که مصلحتتان هست برسانم، همین جور که همهی قدرتمندان میگویند، باید برساند، در مدّت کوتاهی هم میرساند. تمام کرهی زمین را در ظرف کمتر از ده سال- بعضی از روایات هشت سال- تمام مردم سرجایشان نشستهاند، راحت، به تمام خوبیها رسیدهاند یک چنین فردی باید جانشین پیغمبر باشد، اگر این چنین شخص، نه علم داشته باشد، نه عصمت داشته باشد، به فکر خودش باشد که اگر یک وقتی دشمنی هجوم آورد از کدام سوراخ فرار بکند، این مسائل را اگر داشته باشد، این هم مثل همینها است، این دارای آن علم نیست. کوچکترین جهلی در وجود مقدّس امام نباید باشد، معصوم از جهل، این جملهای است که شاید در کتابها ندیده باشید، ولی من هر چه فکر کردم بهترین جمله و خلاصهترین جمله برای اینکه امام چی هست و چه خصوصیت دارد، همین جمله است؛ معصوم از جهل، و این چهاردهنفر هم بیشتر نمیشود باشند، معصوم از جهل، هیچی برایش، چه آینده، مثلاً ما حالا این کار را برای ملّت انجام بدهیم، فردا شاید خراب در آمد از کار، ابدا ! این مردی که آمده در مقابل من ایستاده و اظهار ارادت میکند و خیلی هم دست و پای ما را میبوسد این در دلش میخواهد یک روزی استاندار، وزیر، نمیدانم توی مملکت یک کارهای بشود، این توی دلش این است، حضرت امیر علیهالسلام هم میفهمید این را، منتها به رویشان نمیآورد. زمان زمانی نبود که به رو بیاورد، ولی امام زمان ارواحنافداه نه، زمان زمانی است که به رو بیاورد، تو توی دلت اینها است، این کاری که شماها پیشنهاد میکنید آیندهاش آن میشود، اینها را باید بداند، معنای معصوم از جهل هم همین است.
چرا هر انقلابی که به سرکردگیِ یک فرد غیر معصوم انجام گیرد به انحراف کشیده میشود؟
اگر بگویید لازم نیست بداند، همین کلاههایی که در همهی انقلابها به سر رهبران انقلاب گذاشته میشود، که افراد ناباب وارد میشود و کمکم- فکر نکنید یک دفعه-، کمکم راه و روش انقلاب را برمیگردانند به آن جهتی که میخواهند همان باز میشود، امام زمان ارواحنافداه از دنیا تشریف میبرند به عالم بالاتر و دنیا این زندان را به ما وا میگذارند و ما هم که افرادی که اینجوری تویمان هست، طبعاً کمکم زمام اختیار را در دست میگیرند و کمکم باز میشود قبل از ظهور حضرت مهدی علیهالسلام، باز همان میشود، غیر از این است؟ تجربه برای ما ثابت نکرده است؟
پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله برای خود جانشینانی انتخاب کرد
پس امام جانشین پیغمبر صلیاللهعلیهوآله، خلیفهی پیغمبر صلیاللهعلیهوآله، اگر پیغمبر صلیاللهعلیهوآله عقل کلّ است که هست باید جای خودش یک نفری را بنشاند، که یا مثل خودش باشد و چون بهتر از آن معنا ندارد ما نمیگوییم یا بهتر از خودش باشد، برو و برگرد ندارد و الاّ نه به دین علاقه دارد، نه به آیندهی بشریت علاقه دارد، نه میخواهد دینش ادامه پیدا بکند، این جوری که آقایان طرح میکنند که پیغمبر صلیاللهعلیهوآله از دار دنیا رفت و برای خودش وصیای تعیین نکرد، چه خدایی، چه پیغمبری، این کار کسانی هست که یک مدّتی میخواهند توی دنیا یک عدّه دورشان باشند، احترامشان کنند و بعد هر چه میخواهد بشود، خدا تعیین کرده،
جانشینان پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در ابتدای خلقت تعیین شدهاست و حتی وهابیها هم قبول دارند
بعضی از جملات غلطی که توی ماها هست و متأسفانه افراد جاهل القاء کردهاند- این را مجبورم تذکّر بدهم- نام این دوازده امام علیهمالسلام در اوّل خلقت تعیین شده، پسر کیست؟ مادرش حتّی کیست؟ خصوصیات، بیوگرافی اجمالی، حالا از نظر ذات مقدّس پروردگار که تفصیلی است ولی از نظر اظهارش اجمالی است، تعیین شده و هیچ برو و برگرد ندارد که همینها ائمّهی بعد از پیغمبر هستند، یعنی نمیتواند غیر از این باشد آن وقت آنجا- دیگر نمیخواهم بعضی از گفتهها را من تکرار بکنم- یک نسبتهایی به حضرت مجتبی علیهالسلام میدهند، یک نسبتهایی به امام رضا علیهالسلام میدهند، یک نسبتهایی به سایر ائمّه علیهمالسلام میدهند، که اصلاً هر چه غیر از اینی که گفتم شنیدید بدانید خلاف رضای خدا و پیغمبر صلیاللهعلیهوآله و اگر ترس از قیامت دارید من انشاءالله میگویم همهی گناهِ اعتقادِ اینها به گردن من، اعتقاد داشته باشید، در روز اوّل همان لحظهای که پیغمبر صلیاللهعلیهوآله خلق شد. این دوازده وصی برای او تعیین شد برو و برگرد هم نداشت، گاهی هم اظهار میفرمود، هفتهی گذشته بود ظاهراً عرض کردم در کتابها، کُتب اهلسنّت، من پیش یکی از شخصیتهای مهم وهابی رفتم- از دار دنیا رفت- به ایشان گفتم چون نابینا بود، به ایشان گفتم: ” ما تقول فی هذا الروایه “، این روایت را چی هست نظر شما؟ که ” اَلائِمَه مِنْ بَعْدِی اِثْنَا عَشَرَ “، خیال کرد یکی از همان اصحاب اطرافش هستم، چون لباس من را نمیدید، وَاِلاّ من با همین لباس رفته بودم، ایشان فرمودند که منظور اوّل آنها ابیبکر، دوّم عمر، سوّم عثمان، چهارم علی، پنجم معاویه، اینجا توقّفی کرد، من فکر کردم خسته شد چون ردیفش معلوم است، یک نفر آنجا گفت: ثم یزید، گفت: نه، یزید شرابخوار بود، قمارباز بود، بیدین بود، من او را قبول ندارم، من گفتم: پس کی؟ شما بشمارید دوازدهتا مانده، گفت که: توی این خلفای عبّاسی و اموی بگرد هر کدامشان خوب بودند آن را انتخاب کن تا دوازدهتا، آخر این نگذاشت من بقیهی روایت را بخوانم، گفتم در روایات هست، همان روایتی که شما گفتید صحیح است، در روایات هست که ” اَوَّلُهُمْ عَلِی بْنِ اَبِیطَالِبٍ ثُمَّ الْحَسَنِ ثُمَّ الْحُسَینِ ثُمَّ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ وَ اَنْتَ یا جَابِرُ ” ای جابر تو او را میبینی ” وَ بَلِّغْ مِنِّی السَّلامَ “، سلام من را به او برسان، گفت: انت جعفری، هنوز تازه آقا فهمید که ما شیعه هستیم و حالا این هم به خاطر اینکه هیچکس نمیآید این روایات را بگوید والاّ خودش میدانست شروع کرد به بدگویی کردن به شیعهها، یک نفر هم به من اشاره کرد که ایشان که اوقاتش تلخ میشود ممکن است کار دستت بدهد پا شو برو، ما هم پاشدیم رفتیم، روایات صحیحه، توی کُتب معتبره نوشته شده، ” خُلَفَائِی مِنْ بَعْدِی اِثْنَاعَشَرَ، اَوْصِیائِی مِنْ بَعْدِی اِثْنَا عَشَرَ “، اینها عبارات مختلفی است که در شاید اگر مبالغه نباشد هزارتا روایت، دو هزارتا روایت، ” اَلائِمَه مِنْ بَعْدِی اِثْنَا عَشَرَ، کُلُّهُمْ مِنْ قُرَیشَ، کُلُّهُمْ مِنْ بَنِیهَاشِمِ، اَوَّلُهُمْ عَلِی بْنُ اَبِیطَالِبٍ “، آخر پیغمبراکرم صلیاللهعلیهوآله چه کار کند با این مردم جاهل؟ چه کار کند؟ چهجوری توضیح بدهد،
آنان که نخواستند جانشینان پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را بپذیرند بحث جدایی دین از سیاست را پیش کشیدند و اجرا کردند
یک عدّهشان که روایات را خواندهاند و میخواهند به اصطلاح خیلی دور از حق نگویند میگویند: دو دسته ما خلیفه داشتیم برای پیغمبر صلیاللهعلیهوآله، یک دسته خلفای معصومِ عالمِ دانشمند که اوّل آنها علیبنابیطالب علیهالسلام است، همین دسته است. یک دسته هم سیاستمداران- اینجا است که بعضی میگویند: دین از سیاست جدا نیست این است معنایش، یعنی اگر گفتیم جدا هست این جوری میشود- یک عدّه هم مملکتدار، سیاستمدار برای هر چیزی حاضرند هر کاری بکنند، یک عدّه هم اینها هستند، آن وقت ائمّهی اطهار را جدایشان میکنند، دیگر آقا حالا برای اینکه شما دستتان را ببوسیم، احترامتان کنیم، سهم امام هم آن وقتها نمیدادند که حالا سهم اماممان را به شما بدهیم، نمازمان را مسائل شرعیاش را از شما بپرسیم، چون همانها در ذهن صحبت ایجاد میکردند، لذا در زمان خلفای عبّاسی یک چند نفر امام آوردند، این امامها که به درد ما نمیخورد، امام صادق علیهالسلام میگوید مثلاً دین از سیاست جدا نیست- حالا تعبیر من است- تمام ” وَ سَاسَهِ الْعِبَادِ ” در زیارت جامعه میخوانید، اینها که میگویند دین از سیاست جدا نیست، نمیشود با اینها کنار آمد، چون الان به آنها بگوییم هر چه شما میفرمایید میگوید: آقا یک مثلاً فرض کنید حجّاج بن یوسف ثقفی از آنجا بیا پایین من میخواهم بنشینم، با اینها نمیشود کنار آمد، با مراجع شیعه هم این را بدانید واقعاً سلاطین مشکل داشتند و نمیتوانستند کنار بیایند منتها خوب قدرت زیاد بود، خوب چه کارشان کنیم، امام میتراشیم، ما که خلیفه، جانشین برای پیغمبر صلیاللهعلیهوآله تراشیدیم، چرا امام نتراشیم؟ یکی از شاگردها حضرتصادق علیهالسلام را به او رفتند پول زیادی دادند، با او صحبت کردند، کنار آمدند، به او امکانات دادند، قدرت دادند، گفتند: هر کس به درس تو بیاید ما به او پول میدهیم، هر کس به درس امام صادق علیهالسلام برود پول از او میگیریم، مالیات از او میگیریم خوب، گفت خیلی خوب، چشم، هر چه هم بگویید گوش میکنم، هر چی بگویید گوش میکنم، گفتند و گوش کردند و امروز گرفتاریهای مسلمین را به اینجا رساندند، ائمّه را هم توی خانه نشاندند
لحظات آخر غیبت کبری و نابودی حزب بعث عراق
و انشاءالله زمینه خیلی پیش آمده امیدوارم به زودی آن لحظات آخر غیبت کبری انشاءالله به پایان برسد و همهمان در زیر سایه امام عصرمان ان شاءالله به همهی کمالات موفق بشویم و امیدوارم پروردگار عزیز عید میلاد حضرت موسیبنجعفر علیهالسلام را که باعث خیلی خیرات شد؛ من یک جملهای گفتم به کسی که روز قبل از میلادِ حضرت موسیبنجعفر علیهالسلام که در کنار بغداد قبر مطهرش هست، که روز قبلش دیگر صدام پیدایش نشد که انشاءالله این یک اظهاری است که مردم عراق از دست تمام ظالمین و افرادی که به آنها ظلم میکنند، فرقی هم برای ما ندارد چه صدام باشد چه غیر صدام انشاءالله نجات پیدا میکنند و به کمالاتی خواهند رسید؛ شیعیان مظلومی که الان حدوداً شاید چهل سال زیر بار ظلم واقع شدهاند، یک مدّتش را ما لمس میکنیم و احساس کردیم و الاّ از روزی که این حزب بعث آمده بر سر آنها مسلط شده بیشتر از چهل سال است. امیدواریم با ظهور حضرت همهی حقایق ظاهر بشود، همهی مشکلات ظاهر بشود و به آن امام مبینی که خدا در قرآن وصفش کرده که مصون از جهل است انشاءالله به محضرش مشرّف بشویم و دین و دنیا و آخرتمان در پناه آن حضرت محفوظ بماند. من دیگر فرصت برای بیشتر از این صحبت ندارم، ما هم مثل اینهایی که توی تلویزیون صحبت میکنند، ساعت به آنها نشان میدهند ما تقریباً اینجوری شدیم، چون حساب دوستان دیگر را میکنیم.
۵- دعای ختم مجلس
نسئلک الله و ندعوک بأعظم اسمائک و بمولانا صاحبالزمان یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه یا اللّه یا اللّه یا اللّه یا اللّه
روز جمعه است، خدایا! به آبروی امام زمانمان ما را از خطرات این لحظات آخر غیبت، خدایا از این خطرات ما را حفظ بفرما
ما را در صراط مستقیمی که دستمان به دست امام زمانمان برسد قرار بده،
ما را در صراط مستقیمی که همیشه با خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام باشیم قرارمان بده.
خدایا! استقامت ما را آنچنان زیاد کن که در آن صفی که: ” نَعَتَّ اَهْلَهُ فِی کِتَابِکَ فَقُلْتَ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ “، خدایا! استقامتمان را آن قدر زیاد کن که در آن صف قرار بگیریم
پروردگارا! ما را از همهی گناهان حفظ بفرما.
از همهی مشکلات دور بفرما.
خدایا! در پناه امام زمانمان ما را حفظ بفرما.
ما را از بهترین اصحاب و یارانش قرارمان بده.
خدایا! توفیق تزکیهی نفس، کمالات روحی به همهمان مرحمت بفرما.
امواتمان، شهدامان، امام راحلمان را غریق رحمت بفرما.
عاقبتمان ختم بخیر بفرما.
و عجل فی فرجه مولانا صاحب الزمان.
جهت دانلود صوت و یا پخش آنلاین کلیک کنید
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.