۸ ذی الحجه ۱۴۲۵ قمری
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سیدنا محمداً و آله الأجمعین، لا سیما علی بقیة الله فی العالمین، روحی و أرواح العالمین لتراب مقدمه الفداه و العنة الدائمة علی أعدائهم أجمعین، من الآن إلی قیام یوم الدین.
سؤال: سؤال اول این است که نوشتهاند با عرض سلام، شما فرمودهاید؛ زنها مزیتی بر مردها دارند، این چگونه است؟
جواب: ما در یک جلسهای، حدود شانزده مزیت، برای خانمها گفتیم، ظاهراً یادم میآید در مشهد بود و نوارش هست. مزیتها الآن ممکن است درست یادم نباشد که شانزده تا را برایتان بشمارم. ولی اجمالاً آن چنان که از آیات و روایات استفاده میشود، همهی ما در عالم ارواح و در عالم ذر بودیم. در عالم ارواح، همهی ما چه مرد و چه زن، درسهایی از خاندان عصمت و طهارت، تعلیم گرفتیم در مورد تربیت روحمان، نه درسهای مادی، فیزیک، شیمی، فرض بفرمایید ریاضیات، طب، این گونه مسائل، البته طب بدنی. این گونه موارد مربوط به این دنیاست و تمام هم میشود. تمام دنیا فرض کنید علم و صنعت شود که مربوط به دنیاست، از قبیل کامپیوتر و سفینههای فضانورد و نمیدانم مسائل مختلفی که الآن زیاد هم شده، همهی اینها مربوط به دنیاست و اینها را نمیگویم، اینها را ائمهی اطهار آنقدر ناچیز میدانستند و خدای تعالی حتی در قرآن میفرماید: « إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْو » (محمد/36) تمام دنیا، با همهی علم و صنعتش این را شما بدانید در مقابل حقایقی که در آخرت هست، لعبِ لهو است. یک وقت هست بازی است، ولی یک بازی است که استفادهای انسان میکند، اما بازی بیهوده است، به جهت اینکه خیلی این مطلب واضح است، حالا فکر نکنید این حرف یعنی چه؟ حالا بعض ممكن است برايشان سوال شود: ما دنبال علم و دانش نرویم؟ بعضی از افرادی که خیلی تنگ نظر و عقدهای هستند، اسم همین علوم مادی را علم گذاشتند و به دنبال آن علم و رشد و کمالات هم معرفی کردند و میگویند: فلانی میگوید نروید.
نه من نمیگویم، خدا میگوید: « انمّا الدنیا » دنیا و آنچه که در دنیاست، در مقابل آنچه که خدا برای شما در نظر گرفته، لعب لهو است. یعنی هم بازی است و هم بیهوده است و آخرت زندگی است. آنهایی که مربوط به روح ما بوده، مربوط به بقاء ما بوده، مربوط به عالم ذر ما بوده، مربوط به عالم دنیای روحی ما بوده، مربوط به عالم برزخ ما بوده که عالم برزخ خودش شاید چند میلیارد سال طول بکشد و راحتیهای آن زمان ارزش دارد و مربوط به زندگی ابدی ما بوده و آنها را به ما تعلیم دادهاند.
در عالم ذر، که هم عالم میثاق بوده و هم عالم تکلیف بوده و هم عالم اختیار بوده، در آن عالم، مردمی و ارواحی که در آنجا بودند دو دسته شدند، یک دسته مهربان، با محبت، یک مقدار از صفات پروردگار را در خودشان بیشتر جا دادهاند، که مهمترین صفت پروردگار که در اول سوره هم آمده، رحمان و رحیم است و بعد از آن هم رب العالمین است، رب است این دو صفت یکی مهربانی و یکی ربوبیت را، روح خانمها در عالم ذر، بیشتر از دیگران پذیرفتهاند، یعنی بیشتر آینهی خدا در این دو صفت بودهاند. بیشتر در روحیاتشان تأثیر زیادی داشته اینها را خدا در قالب زن قرار داده است.
متأسفانه از روزی که زن در روی کرهی زمین پیدا شد، مردها چون قدرتمندتر و از نظر بدنی خشنتر بودن، آن مهربانی را نداشتند، همیشه این را بدانید یک مهربان با یک خشن وقتی کنار یکدیگر قرار میگیرند آن مهربان، ضعیف واقع میشود، طبیعی است. متأسفانه زنها ضعیف واقع شدند و همینطور ضعیف واقع شدن که کم کم خود خانمها هم باورشان آمده، گاهی به کسی چیزی میگویند، آنقدر میگویند میگویند، که خود طرف هم اشتباه میکند. خود خانمها باورشان آمده که ضعیف هستند، از نظر بدنی ضعیف هستند، درست است، از نظر خیلی کارهای اجتماعی سنگین سخت، خدا نخواسته چون آنطوری باشند، ضعیف باشند ولی از نظر تربیت، که ربوبیت و مهربانی باشد خیلی قویتر از مرد هستند. شما مشاهده میکنید، یک مرد یک صبح تا شب نمیتواند یک بچهای را نگهداری کند، ولی مادر دو سال، بچه را تر و خشک میکند، شیر به او میدهد و با کمال مهربانی با او برخورد میکند و تربیتش میکند که یکصدم این کار را نمیتواند مرد کند.
خدای تعالی این گونه خلقش کرده، چون زن در این دو صفت، که مهمترین صفات الهی است و بعضی گفتهاند اسم اعظم پروردگار است، خانمها مظهریتشان نسبت به پروردگار زیادتر بود، برای همین جهت، با همین برنامهی امتحانی در دنیا فرستادند. کار خانمها در عالم ذر مشخص شده، یکی مهربانی است و یکی هم تربیت است. نزدیکترین موجودی هم که کنار خانمها هست، فرزندان آنها هستند که هم باید آنها را تربیت کنند و هم به آنها مهربانی کنند و چون ما امروز، که زمان غیبت است، صدینود از صراط مستقیم خارج هستیم، یک مادر وقتی به او میگویند: فرزندت را درس بده، باسوادش کن، تربیتش کن، خیال میکند که آسمان به زمین دارد میآید، مشکل است. حالا در همین سؤالات ما داریم چیزهایی که مشکل بر همین معناست و یا با او مهربان باش، میبینید که آن مهربانی که باید در سن یکسالگی و دو سالگی، نسبت به همین فرزند داشته، الآن ندارد. یا چه عرض کنم این را در اثر همین تو سری خوردنها بوده، که میشود گفت: تقصیر مردهاست که دلش میخواهد کارهای مردها را کند. ولی متأسفانه کارهای مردها را هم، قدرت بدنی او ایجاب نمیکند که همهی کارهای مردها را کند، سر جای خودش در خانه هم نمینشیند که مثل فاطمهی زهرا در سن هجده سالگی، شش فرزند داشت و همهی اینها را به بهترین وجه تربیت کرده بود، حالا دو تای آن امام بودند ولی حضرت زینب و حضرت ام کلثوم و حضرت سکینه، این سه فرزند دختر که امام نبودند، آن گونه تربیت میکند که امام سجاد به حضرت زینب میفرماید: « أَنْتِ بِحَمْدِ اللَّهِ عَالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ » (الأمالی/النص323) تو یک عالمهای هستی که چیزی تعلیم از کسی نگرفتی، یعنی غیر از پدر و مادر، نه مکتب رفتی و نه مدرسه رفتی و این درسی برای شما خانمها است.
ما عمدهی سؤالاتی که اینجا میخواهیم شود مربوط به خانمها باشد، یک حقایقی است که هر کسی هم، به این حقایق را نمیرسد باید به شما که اهل تزکیهی نفس هستید گفته شود و بدانید. من اگر گفتم زن کارمند اهل تزکیهی نفس نمیشود چون از راه کج شده، آدمی که فرض کنید کسی یک راهی از همین جا به او نشان میدهند، یک صراط مستقیمی که از همین جا بروی، به حرم میرسی، این از کوچهی کناری بخواهد برود، به ما چه، با ما نمیتواند ارتباطی داشته باشد. کارمند بودن و این کارهایی که غالباً امروز مد شده که من بعضی از آن را نمیتوانم اصلاً متأسفانه بگویم. غیر از اینکه پدر و مادرها بر آنها واجب است- اینهایی که میگویم واجب است قطعاً میگویم- که فرزندشان را به نوعی تربیت کنند که مربی فرزندان بعدیشان باشند، مربی فرزندان خودشان، بچهها مربی فرزندان خودشان باشند و نسبت به آنها مهربانی کنند و تکالیفی که خدا برای خانمها تعیین کرده، لااقل به خانمهای دوستشان، حالا به هر وسیلهای بگویند و از دایرهی خانه و محیط محفوظ تربیتی خارج نشوند.
بنابراین اگر این کار را کردند، امتیاز دارند. آن شانزده امتیاز برای خانمهایی است که در صراط مستقیم باشند و الا ببینید پر حرفیها را به آنها نسبت میدهند، نقص در عقل را به آنها نسبت میدهند، ضعیف بودن را، دو نوع است یکی اینکه ما میگوییم: خدا بدنشان را ضعیف خلق کرده برای اینکه مثل ریحانه باشند و مرد را قوی خلق کرده برای اینکه کارهای سنگین را کنند، یک وقت هست ما این گونه میگوییم اینها ضعیف هستند در شأن خودشان و در حد خودشان ضعیف نیستند، خیلی هم قویتر از مرد هستند. میگویید نه! مسابقه بگذارید ببینید کدام یکی بهتر میتوانند فرزند تربیت کنند؟ کدام یکی مهربانتر هستند؟ حالا نهایت پرستارها میگویند: برای اینکه از خانمها، مریضها باید مهربانی ببیند که این هم خودش در آن حرف دارد که حالا پرستاری آیا به زنها میرسد یا نمیرسد؟ به هر حال خدمت شما عرض شود که اگر این کارها را کردند آن امتیازها را که در آن سخنرانی من گفتم دارد.
سؤال: سؤال بعدی این است که؛ البته یک خانمی اظهار محبتی کردهاند که از اینکه لطف فرمودهاید و اجازه دادهاید که خانمها هم از محضر شما استفاده کنند، تشکر کردند. سؤالشان این است زن نامحرم در مقابل پسر بچهای که هنوز تکلیف نرسیده چگونه باید باشد؟ پسر بچهی هفت تا چهارده سال.
جواب: چون بعد از چهارده سال و پانزده سال که معلوم است، قبل از آن بچهی پسر اگر ممیز باشد، یعنی فرق بین زن و مرد را بگذارد و بداند که زن و مرد با یکدیگر، چه روابطی دارند این را بفهمد، این حکمش مثل حکم پسری است که خدمت شما عرض شود که مکلف است، ممیز همین اندازه شد باید انسان همان برنامههایی که برای یک مرد دارد برای این هم داشته باشد، البته بچههای این زمان هم زود ممیز میشوند.
سؤال: سؤال بعدی این است که در روز عرفه، چگونه در کنار امام زمان علیه السلام در خانهی خدا برویم و چه بخواهیم؟
جواب: روز عرفه، بسیار روز مهمی است اسم آن را عرفه گذاشتهاند به خاطر اینکه، شناخته شده به اینکه خدا مردم را میبخشد و میآمرزد و به آنها محبت میکند و حتی در روایت دارد که یک گدایی روز عرفه از مردم سؤال میکرد، امام علیهالسلام با تندی به او فرمودند: امروز همه در خانهی خدا میروند تو درِ خانهی بشر ماندی؟ و روز عرفه بسیار روز مهمی است. برای کسانی که در عرفات هستند، که خیلی بیشتر و طبعاً حضرت را ببینند یا نبینند، در کنار حضرت هستند، طبعاً حالا واجب نیست که حضرت بقیة الله أرواحنافداه در عرفات باشند ولی چون مستحب است بعید نیست باشند، اگر کار واجبتری باشد آنجا شاید نباشند، بنابراین روز عرفه، همان کاری که حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام در روز عرفه فرمودند، شما هم انجام دهید و شاید إنشاءالله خدا کمکمان کند فردا در جمکران، دعای عرفه را با کمک دوستان بخوانیم، خانمها هم إنشاءالله میتوانند در منزل مجاور تشریف داشته باشند و از خدا بخواهید که با امام زمانتان باشید، دستتان به دامن آن حضرت باشد، در کنار- بدنی عرض نمیکنم- روحتان در کنار روح حضرت باشد. سنخیت روحی إنشاءالله با امام زمانتان پیدا کنید و یک توصیهای هم به شما میکنم در هر ورقهای یک سؤال بیشتر نکنید و اینجا سؤال دوم هم دارند نمیدانم حالا برای اینکه این تثبیت شود، نخوانم بهتر است حالا چون نمیدانستند این را بخوانم، چون چند مورد اینطوری داریم.
سؤال: قلب انسان دارای چه ظرفیتی برای پذیرش علم و حکمت الهی است؟ و اینکه خداوند بیشتر از وسع از انسان، تکلیف نمیخواهد چگونه با ظرفیت نامحدود انسان جمع شود؟
جواب: ما إنشاءالله یک برنامهای داریم بعد از مسئلهی تقوا که در روزهای جمعه میگوییم، بعد شرح صدر را عرض میکنیم. قلب انسان مثل ظرف است هر چه به انسان تعلیم داده شود، ظرفیت او بزرگ میشود. مثل بعضی از این بادکنکها است هر چه در آن فوت میکنی، بزرگ میشود. البته گاهی میشود که طرف ظرفیت ندارد میترکد، یعنی یک وقتی باید این چنین آرام آرام خدای تعالی از آن طرف کمک میکند ظرف دل انسان، از علوم پر میشود. حضرت امیر علیهالسلام به همام فرمودند: تو ظرفیت نداری، وقتی که صفات متقین را از حضرت امیر خواست، ولی خیلی اصرار کرد. مثلاً فرض کنید این بادکنک اصرار کند که بیشتر فوت کنی و برای اینکه مردم هم بفهمند که هر چه امام بگوید، همان را انجام دهید و برای اینکه به مردم بفهماند و برای اینکه تعیین کند که هر کسی نمیتواند استعداد هر چیزی را داشته باشد، حضرت آنقدر فرمودند تا « فَصَعِقَ هَمّامٌ صَعْقَةً » (خطبه184نهجالبلاغه) یک دادی همام زد یک دفعه همانطور که دیدید بادکنک را اگر داخل آن فوت کردید، میترکد، او هم ترکید و مرد.
حضرت موسی و خضر هم وقتی با یکدیگر افتادند، آن آخری را دیگر دید که نمیتواند و جا ندارد، گفت: « هذا فِراقُ بَيْني وَ بَيْنِكَ » (کهف/78) از هم جدا شویم که تو نترکی اینطوری از بین نروی. بعضی از افراد اصرار هم دارند ولی اگر یک استاد خوبی باشد به اندازهی ظرفیتشان، چون باید آرام آرام این شرح صدر به وجود بیاید. البته در بهشت و در قیامت، یک ظرفیتی به انسان میدهند که تا حدی نامحدود است، ولی در دنیا محدود است و حضرت امیر میفرمود: « هَذِهِ الْقُلُوبَ » (نهج البلاغه/495) این دلها « أَوْعِيَةٌ » اینها ظرف است « فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا » بهترین آنها این است که ظرفش بیشتر باشد، بهترین بادکنک، آن بادکنکی است که بیشتر باد بگیرد و بزرگتر شود.
إنشاءالله کوشش کنید ظرفیتهایتان را زیاد کنید. یک جا نشستید میبینید همه حرف میزنند، شما بگویید: من دلیلی ندارد که حرف بزنم اگر توانستید، در یک ساعت، در یک جمعی که همه حرف میزنند، شما ساکت بنشینید، خیلی ظرفیت شما خوب است، خیلی عالی است. شما ببینید حضرت مریم، چه ظرفیتی داشته وقتی وارد آن جمع میشود، همه دشمن، همه اعتراض کن، اعتراضی به جا! یک دختر در مسجد زندگی میکرد و مردم میآمدند از این تبرک میجستند و حالا میبینند بچه بغلش است، بچه را از کجا آوردی؟ برای خودم است. این خیلی ظرفیت میخواهد که حرف نزند، « إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا » (مریم/26) با هیچ انسانی من امروز صحبت نمیکنم و شما هم یک چنین ظرفیتی پیدا کردید، مقام حضرت مریم به نماز خواندن و در مسجد بودن نبوده، به همین ظرفیت آن بوده است، همه حرف میزنند و من هم حرف بزنم و یک چیزی بگویم، غیبیتی بکنم و دروغی بگویم، اگر ساکت بنشینم میگویند: این هیچ چیزی نمیفهمد، بگویند چیزی نمیفهمد! چطور میشود؟
سؤال: سؤال بعدی این است که حمد و سورهی نماز را باید به نیت قرآنی بخوانیم، لطفاً کمی در این مورد توضیح بفرمایید و اگر کسی تا به حال این موضوع را نمیدانسته و به نیت قرآنی نخوانده و نمازهایش صحیح است یا نه؟
جواب: به نیت قرآن نخواندن، چه کار میخواست کند؟ من نمیدانم اصلاً انسان میتواند سورهی حمد و قل هو الله را به نیت غیر قرآنی، مخصوصاً ما که فارسی زبان هم هستیم عربی هم بلد نیستیم، یعنی چه به نیت قرآنی نخوانیم، قرآن میخواند. همین که شما حمد را دقیق مثل اینکه از روی قرآن دارید میخوانید، نه قرآن جلویتان گرفته باشید، یعنی از روی قرآن حفظ کردید همین نیت قرآنی خواندن است و چرا بعضی هستند که به نیت خودشان، یعنی من الآن دارم میگویم: « إِيَّاكَ نَعْبُدُ » خدایا من دارم تو را عبادت میکنم و از تو یاری میجویم، « اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ » به نیت دعا خوانده میشود، ممکن است اشکال داشته باشد و نماز را هم باطل میکند، چون وقتی که انسان به نیت خودش خواند، قرآن دیگر نخوانده و لازم هم هست که در نماز، قرآن خوانده شود. ولی شما، یعنی نه شما همهی ما، به نیت قرآنی بخوانیم حتی در نماز امام عصر أرواحنافداه، که صد مرتبه « إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ » میگوییم، در قرآن که صد مرتبه نیست یک دفعهی آن را حتماً باید به نیت قرآنی بخوانیم و بقیهی آن را میتوانیم به نیت اینکه، معنای آن را میفهمیم آن طور بخوانیم.
سؤال: در مرحلهی استقامت در قنوت نمازهای واجب و مستحب، چه دعایی باید خوانده شود؟
جواب: این از سؤالاتی است که سه سؤال را در یک کاغذ کردند. بهترین چیزهایی که هم نماز را خراب نمیکند و هم خدمت شما عرض شود که بهترین دعاها، به دلایل مختلف است، چون اگر بخواهم شرح دهم از جواب سؤالات دیگر باز میمانم. صلوات است « اللَّهُمَّ صَلِ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ » هم دعا کردید، هم در آن ولایت است و هم در آن برای امام زمانتان دعا کردید همه چیز در همین صلوات است. اگر میخواهید اظهار شخصیت کنید بگویید: من دعاهای مختلف حفظ هستم و مخصوصاً یکی هم کنارت ایستاده باشد و صدایت را هم بلند کنی، این ریا است و به درد نمیخورد و الا بهترین آن، من خودم حتی مقید هستم که میتوانم همین صلوات را بفرستم، حالا مثلاً دعاهای مختلف، بعضیها را من دیدم غلط میخواندند، اصل نمازشان هم باطل میشود. صلوات بفرستید این را از من داشته باشید و إنشاءالله اگر به بهرههایش رسیدید ما را هم دعا کنید.
سؤال: نماز امام زمان در منزل، خوانده شود آیا به همان کیفیتی که در مسجد مقدس جمکران خوانده میشود، باید خوانده شود؟ مثلاً صلوات در سجده و اینها باشد؟
جواب: نه آن برنامه و دستور خاصی برای مسجد جمکران است. ولی نماز امام عصر همان صد مرتبه « إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ » است و رکوع و سجودش هم هفت مرتبه لازم نیست و خدمت شما عرض شود که صلوات بعد از آن هم لازم نیست، البته اگر کسی انجام دهد، خوب است.
سؤال: با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد، اگر سالک إلی الله در مراحل تزکیهی نفس، موفقیتهایی کسب کرد و خانواده و اهل و فامیل و اینها را انذار کرد ولی آنها را نتوانست بیدار واقعی کند، آیا این ضعف در سالک هست یا اینکه؛ نه آنها خود نخواستهاند که به حقایق برسند؟
جواب: این در خدمت شما عرض شود که در هر دو نوع آن ممکن است، هم ممکن است طرز امر به معروف و نهی از منکر سالک إلی الله نسبت به فامیلش درست نباشد و با بد روشی اینها را امر به معروف و نهی از منکر کند، طبعاً آنها تحت تأثیر واقع نمیشوند، خیلی از افراد بودند بلد نیستند که چطوری خودشان را نشان دهند و در قوم و خویشها به نوعی عمل کردهاند، یک افراط و تفریطهایی داشتهاند، که همه را منزجر از اصل دین کردند تا چه برسد به سیر و سلوک، این بحث مربوط به این است.
ما برای بعضی از افراد مجبور هستیم بگوییم اینها پرت هستند و اینها با ما نیستند، ما که به شما نگفتیم مثلاً فرض کنید که آنطوری با مرد نامحرم حرف نزنید، نمیدانم حضرت امیر علیهالسلام، در مورد همهی زنها میفرمود: من به خانمهای جوان سلام نمیکنم که وقتی جواب میدهند، آنها بد نوعی جواب میدهند، ممکن است در ذهنم چیزی برسد و این درسی برای ماست و الا صحبت کردن، حتی مسائل بسیاری که از نظر ما بیحیایی است و خدمت ائمه میرفتند و میپرسیدند، بعضی آنقدر سخت میگیرند که میگویند- راست هم میگویند- این گونه که نمیشود، اصلاً انسان نمیتواند زنده باشد و زندگی کند. پس این راه صحیح نیست.
بعضی هم هستند که در خانه و در زندگی، اخلاق خاصی دارند و اسمش را هم سالک إلی الله گذاشتند، اینها را ما ولو به مراحل خیلی بالا هم باشند، واقعاً مجبور هستیم طردشان کنیم که به سایرین صدمه وارد نشود. گاهی هم البته هست ضعف مربوط به سالک نیست، مربوط به خواب آنهاست، آنها خوابشان عمیق است بلکه منتهی به مرگشان شده صدایی رساتر و قویتر از صدای پیغمبر نبود و از آن طرف، مردهاند، مثل مثلاً فرض کنید که ابوسفیان و خدمت شما عرض شود که معاویه و امثال اینها کنار پیغمبر بودند و هیچ وقت بیدار نشدند و تا آخر عمرشان هم بیدار نشدند هیچ، معجزات پیغمبر را هم سحر و جادو میدانستند. پس هر دو جهت آن امکان دارد.
سؤال: جاهایی که فرمودید، صحبت کردن و حرف و مسائل بسیاری از نظر ائمه، بیحیایی نیست، منظور چه میباشد؟
جواب: میرفتند از ائمه مسائل عادت ماهانه را صریحاً میپرسیدند، یا با عالم صحبت میکردند میخواستم بگویم که صحبت کردن با مرد حرام نیست، البته باید یک مقدار رعایت کنند، بیشتر از معمول صحبت نکنند و افراط و تفریط در هیچ کاری نداشته باشند. الآن شما با من صحبت میکنید، فعل حرام میکنید؟
سؤال: سؤال میکنم؟
جواب: همین را من میگویم: همین که صدای شما را من میشنوم و شما صدای مرا میشنوید، حرام است یا حلال است؟ عملاً همه میگویند: حلال است. بعضی اوقات است که یکی از اقوام در خانه آمده، دختر خانم چون حالا باصطلاح سالک إلی الله شده، جلو نمیآید یک احوالی بپرسد و سلامی کند، خدمت شما عرض شود که میگویند: فلانی کجاست؟ میگویند: ایشان تازگی سالک إلی الله شده، میخواهم بگویم: تو سر سالک إلی الله بخورد، این گونه سالک إلی الله بشود! همه نوع میشود همان گونه که ائمه عمل میکردند، همانطور که خاندان عصمت بودند، اگر میخواهید در صراط مستقیم باشید، باید همانطوری باشید.
سؤال: سؤال بعدی این است که پاکی دل، که در آیهی سیزده سورهی مریم آیات این هفته، برای حضرت یحیی علیهالسلام فرمودهاند، فقط مختص به ایشان بوده؟ آیا انسانهای دیگر نیز از این پاکی دل میتوانند برخوردار شوند؟
جواب: حضرت یحیی چون پیغمبر بوده، در عالم ذر، خدای تعالی آن پاکی را به او عنایت کرده است. پیغمبرها- غیر از پیغمبر خاتم- جمعی از مردم بودند، بقیهی پیغمبرها آن یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبری که بودند، اینها مثل سایر مردم بودند، با یک تفاوت، خدای تعالی از همهی مردم میثاق گرفت که در دنیا میروید، وقتی بچهها مدرسه میروند وقتی در جلسهی امتحان رفتید این کار را بکنید آن کار را بکنید، این گونه بنشینید و آن گونه بلند شوید و فلان، همهی بچهها چشم میگویند، همهی انسانها هم در عالم ذر گفتند: بلی، «أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى» (اعراف/172) این کار را بکنید، آن کار را بکنید، همه چشم گفتند. منتهی آنجا چشم گفتند خدا از میان اینها با علم خودش میدانست، بعضیها چشمشان راستی است و بعضی از آنها نه، بعد آنجا میروند حواسشان پرت میشوند.
کسانی را که خدای تعالی تشخیص داد که اینها راستی راستی چشم میگویند و آنجا بروند هم، حواسشان پرت نمیشود اینها را پیغمبرشان قرار داد، در دعای ندبه میگویید: « أنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ » (بحارالأنوار/ج99-ص104) ای خدا تو با انبیاء شرط کردی که در این دنیای دنی، زهد داشته باشند، دل به دنیا نبندند. محبت دنیا در دلشان نباشد، به خاطر محبت در دنیا، هزار نوع جنایت نکنند، اینها هم قبول کردند. « فَقَبِلْتَهُمْ » خدایا تو اینها را قبولشان کردی « وَ قَرَّبْتَهُمْ وَ قَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِيَّ وَ الثَّنَاءَ الْجَلِيَّ » همان جا پیغمبرشان کردی، حضرت یحیی جزء همانها است، حضرت عیسی و همهی انبیاء دیگر، منتهی بعضی از آنها ظهور کرده و بروز دادند، آنچه که در عالم ذر داشتند و در عالم دنیا داشتند، بعضی از آنها بروز ندادند، حضرت رسول اکرم از همه دیرتر بروز داد و ظهور کرد، در چهل سالگی ظاهر کرد ولی حضرت یحیی و حضرت عیسی، در همان روزهای اول تولدشان، « وَ كانَ تَقِيًّا » (مریم/13) اهل تقوا بودند، تقوا را تعهد کردند. حالا در تقوا، انسان اولش تعهد میکند و بعد هم عمل میکند. پس بنابراین، این مختص حضرت یحیی و انبیاء بوده، ما هم اگر إنشاءالله به آن عهدهایی که خدای تعالی با ما کرده، اگر عمل کنیم و دقیق باشیم ما هم جزء آنها هستیم، ولی اگر دقیق نباشیم، طبعاً نیستیم.
سؤال: سؤال کردند که این مطلب که انبیاء و اوصیاء بعد از وفات، فوراً با همین بدن دنیاییشان به آسمان چهارم میروند را چطور میشود با این روایت که بدن ائمه سه روز بعد از وفات، به عرش میروند، با هم جمع کرد؟
جواب: ائمهی اطهار، اگر منظورتان این چهارده معصوم است، اینها اصلاً حسابشان با حسابهای همهی خلق جداست، لذا فرمودهاند: « لاَ يُقَاسُ بِنَا أَحَدٌ » هیچ کس با ما نباید قیاس شود، یک برنامهای خدای تعالی قرار داده، البته روایت دارد که بعد از سه روز، باز هم تخلف داشته، به جهت اینکه حضرت امیر علیهالسلام را وقتی دفن کردند و لحد را روی بدن مقدسشان گذاشتند، سنگ پایین را امام حسن و امام حسین علیهما السلام وقتی گذاشتند، دیدند بدن داخل قبر نیست، به همین فوریت رفت.
اینکه ما میگوییم: بعد از وفات اکثراً این گونه هستند و بعضی هم استثنائاً این گونه نبوده، ولی بدن حضرت یوسف را، بعد از چند صد سال، چند دهه که حضرت موسی از جایی به جای دیگری منتقلش کرد، بعضیها استثناء دارد. این به طور کلی این گونه است که بعد از سه روز، بدن انبیاء- البته آن روایت بدن انبیاء دارد، ایشان ائمه نوشتند- این سه روز به خاطر این است که وجودشان با برکت باشد و برکت کرهی زمین از بین نرود، تا آن امام بعدی و آن پیغمبر بعدی، جا بیافتد و این بدن هم، خودش متبرک در کرهی زمین باشد و الا اولیاء خدا و اوصیاء انبیاء، خدمت شما عرض شود که انبیاء و اوصیاء بعد از فوت، فوراً با همین بدن دنیاییشان به آسمان چهارم میروند، این هم درست نیست، به جهت اینکه همان انبیاء و اوصیاء، بعد از سه روز است ولی ولیخدا، یک شهیدی، فوراً یک بدنی از همین یا از آسمان چهارم یا از کرهی زمین، یک بدنی برای آنها ساخته میشود، یک لباس جدیدی برای آنها دوخته میشود و آنها این لباس را میگذارند، آن لباس پاره را- مخصوصاً برای شهید- در کرهی زمین میاندازند و با لباس جدید به آسمان میروند.
سؤال: سالک إلی الله چطور میتواند از روز عرفه، بهترین استفاده را در جهت پیشرفت در مراحل و کمالات خود بنماید؟
جواب: در روز عرفه، چون خدای متعال، یک مهربانی خاصی، نسبت به بندگانش دارد و گفتهاند اگر در ماه رمضان کسی نتوانست به آمرزش کامل پروردگار برسد، در روز عرفه امیدوار باشد که میرسد و چون روز عرفه، روز رحمت پروردگار است، از این جهت همهی دعاها إنشاءالله مستجاب میشود به شرط اینکه، شرایطش را انسان داشته باشد و مراحل و کمالاتش، پیشرفت میکند و شاید به تمام مراحل و کمالات روحی برسد اما آن چیزی که مهم است، ادامهی آن است که بعد از روز عرفه، آن چه را که تصمیم گرفته و آن چه را که خدا به او عنایت کرده و آنچه را که تعهد کرده، اینها را إنشاءالله ادامه دهد.
سؤال: آیا مادر و پدر رضائی، همان حقوق مادر و پدر حقیقی انسان را دارند؟
جواب: البته مادر و پدر رضائی، از نظر احکام، مثل مادر و پدر حقیقی انسان هستند، حالا آن احترامی که « فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَريماً » (اسرا/23) که در آیات قرآن هست، آنها ممکن است یک مقدار ضعیفترش برای مادر و پدر رضائی باشد. ولی بالأخره در آن شدت، قطعاً نیست و منصرف از مادر و پدر رضائی است.
سؤال: مادر به بچه شیر داده است، پدر چطور محرم میشود؟
جواب: چرا وقتی که مادر به یک بچهای شیر داد مثلاً زنی به یک دختری شیر داد، پدرش هم محرم میشود و پدر او هم، پدر رضائی او میشود. شوهر آن زن، پدر رضائی این دختر میشود و محرم هم هست، اشکالی هم در سؤال نیست. درست است پدر شیر به این بچه نداده است، ولی پدر رضائی این بچه است. اگر یک دختری دیدید صورتش جلوی یک مردی باز است و گفت: این پدر رضائی من است اشکالی ندارد، درست است.
سؤال: در تربیت فرزند، سؤال این است که در تربیت فرزند، ولایت پدر و محبت مادر، باید تا چه اندازه و چگونه باشد که فرزند از ولایت پدر، عقدهای نشود و از محبت مادر سوء استفاده نکند؟
جواب: یک سؤال دیگر شبیه به آن داریم و آن را هم، الان جواب میدهم. اگر پدر و مادر هماهنگ باشند یعنی نقش برای بچههای کوچک بازی کنند، بچههای بزرگ میفهمند و به نوعی باشند که مادر مهربانی کند و اگر یک کار خطایی کرد و خواست کند، آنقدر پدر ابهت داشته باشد که مادر بگوید: این کاری که تو کردی من به پدرت میگویم و او هم بترسد و نکند. این کار خوبی است. اگر نه هماهنگی نداشته باشند، مادر یک چیزی به بچه میگوید، پدر میگوید: انقدر به او محبت نکن! او باز هم یک تندی به بچه میکند و مادر میگوید: آنقدر اذیتش نکن، جلوی خود بچه میگوید، بچه میبیند اینها با یکدیگر درگیری دارند و طبعاً یک طرف پناهگاه بچه میشود و بچه خیلی خراب میشود. ناهماهنگی بین پدر و مادر، این باصطلاح بچه را خیلی خراب میکند ولو اینکه هر دو هم سالک الی الله باشند، ناهماهنگی نباشند. پدر صلاح دانسته- ولی بیجا است- لذا بچه را دعوا میکند، شما هیچ چیزی نگویید، حتی جلوی او تأیید هم کنید. مادر دارد یک مهربانی میکند، پدر نباید آنجا اعتراض کند، که اینقدر بچه را لوس بار نیاور، مثلاً جلوی خود بچه بگوید. اگر هم میخواهد چیزی را تذکر دهد، پشت سر بچه باشد نه جلوی روی بچه باشد.
خیلی این مسئله مهم است که بعضی از پدرها هستند بچه را خیلی محبت میکنند و این بچه لوس بار میآید، بعضی از مادران هستند که خشونت میکنند این بچه عقدهای بار میآید و محبت برای مادر است، همانطوری که ایشان هر که بوده، این مطلب را از من در صحبتهایم شنیده، محبت برای مادر، ابهت و ترس از پدر باید داشته باشد با هماهنگی یکدیگر باشند و الا اگر هماهنگی نباشد، بچه از یک بچهی یتیم بیپدر و مادری که اصلاً کسی به او نمیرسد، بدتر میشود این را بدانیم.
سؤال: سؤال بعدی این است که شما فرمودید: مادر باید نسبت به فرزند، محبت کند و پدر برای بچه تحکم داشته باشد. میفرمایند: پدر پنج شش ساعت مثلاً در خانه نیست و چون از مادر هیچ تنبیهی ندیده و هیچ حسابی نمیبرد چه باید کرد؟
جواب: عرض کردم که این سؤال در یک جواب هست، منظورم همین بود. عرض کردم اگر پدر و مادر هماهنگ باشند و هر دوی آنها نقش خودشان را بازی کنند، فرزند حساب میبرد، حتی اگر مثلاً یک بچهای یک کاری کرد و واقعاً باید با تنبیه این بچه را از این کار باز داشت. پدر ظهر در خانه میآید، مادر به او میگوید: بچهات چنین کاری کرد، این هم بلند شود واقعاً تنبیهش کند، حالا یک وقت هست که پدر میگوید: نباید اینقدر سخت بگیری، این را بعد به او بگوید و الآن برخوردش تند باشد و بچه بالأخره یک ابهتی از پدر داشته باشد.
من یک وقتی بچهام را دعوا کردم، یک خانمی بود گفت: ای کاش پدر بچههای ما هم همینطور بود، چون بچههای ما تا من میآیم تنبیهشان کنم و تربیتشان کنم، پناهنده به پدر میشوند و پدرشان مرا دعوا میکند عوض اینکه بچه را دعوا کند.
سوال :حتی با خوبی و مهربانی هم حرف او را حساب نمیکند و فرمان نمیبرد و در واقع اصلاً مادر را به حساب نمیآورند؟
رمز مهمش همین است پدر و مادر در تربیت فرزند، هماهنگ و پدر ابهت داشته باشد و مادر هم، مهربان باشد که هم مهربانی مادر، عقدهای شدن بچه را از بین ببرد و هم تحت کنترل به وسیلهی پدرش، که یک مقدار خشونت نشان میدهد، سوء استفاده را از بين ببرد.
سؤال: جهت کسب اطلاع بیشتر در خصوص علم تربیت فرزند، غیر از منابع قرآنی و روایی، از چه کتب و یا افرادی که در این خصوص تخصص دارند و در صراط مستقیم هستند، میتوان استفاده کرد؟ البته خودم از روی بخشی از سخنرانیهای حضرتعالی در این مورد تحقیقاتی کردهام، ولی میخواستم اطلاعاتم را در این مورد زیاد کنم.
جواب: یک مطلب کلی، چون آخرین سؤال است و دیگر سؤالی هم نداریم، یک مطلب کلی خدمت سؤال کنندگان محترمه و محترم عرض کنم و آن این است که از من نپرسید چه کتابی بخوانیم؟ و با چه شخصی ارتباط داشته باشیم؟ چون در این جلسه من جواب نمیدهم و آنچه که مربوط به من است، آنهایی است که گفتهام و در نوارها و کتابها هست. اگر اشکالی دارید اینجا مطرح کنید. چون من در این جلسه بنا ندارم کسی را به عنوان اینکه برای مثلاً تربیت فرزندتان به او مراجعه کنید، شاید اشتباه کند بعد گناهش گردن من باشد و اساساً بنای نام بردن کسی را ندارم و حتی خیلی از علماء و مراجع هستند واقعاً به حد عالی، من ارادت به اینها دارم ولی دلم میخواهد آنچه که مربوط به من است در این مجلس سؤال شود.
مثلاً اگر شخصی بگوید: فلان مرجع تقلید، فلان حرف را زده، شما نظرتان چیست، این گونه سؤالات را من مطرح نمیکنم، چون جلسهی اول بود و الا جلسات دیگر اصلاً مطرح نمیکنم، یعنی نمیخوانم یا مثلاً بگویند: ما با چه شخصی در ارتباط باشیم، هر کسی که جواب سؤال شما را داد و شما پسندیدید، نه اینکه مطابق میل شما باشد، در صراط مستقیم دیدید، از همان استفاده کنید. استاد خاصی ما در این مراحل تزکیهی نفس معرفی نمیتوانیم کنیم، چرا در هر شهری و شهرستانها، این را هم بدانید ما پای آن ایستادهایم و با کمال قدرت هم إنشاءالله عمل خواهیم کرد، که شخصی را که ما در یکی از شهرها تعیین کردیم، ولو اینکه دهها برابر از او عالمتر و دانشمندتر باشند، باید در آنچه که مربوط به ماست و تزکیهی نفس است و این مسائلی که مربوط به ما میشود اینها همه باید از او تبعیت کنند، از او اجازه بگیرند و از او سؤال کنند. غرور و تکبر و من مثلاً خانم فلان هستم و پدر شوهرم این است و خودم چند کتاب نوشتم و اینها همه را إنشاءالله در این راه، در همان مرحلهی یقظه باید کنار بریزید و ما این برنامه و این دستور را از امام زمانمان یاد گرفتیم و به هیچ عنوان، از این راه، کوتاه نمیآییم.
حضرت ولیعصر علیهالسلام، در زمان غیبت صغری، حسین بن روحی، روغن فروش در بازار بغداد بوده، این را به عنوان نایب خاصشان تعیین کردند و حال اینکه در همان زمان، شیخ کلینی، صاحب اصول کافی که پدر شیخ صدوق هستند، علمای بسیار بزرگی بودند که هنوز هم هست، علمای ما از آنچه که آنها نوشتهاند دارند استفاده میکنند. هیچ کدام از آنها را نایب خاص قرار ندادند، به خاطر نظم امور است نه به خاطر اینکه مثلاً شیخ کلینی، ارزشش کمتر از حسین بن روح بوده، ما هم الآن نباید چنین فکری کنیم. این کار را نقداً به ایشان دادند و نمیخواهند هم دست هر کسی باشد، آنقدر هست که این آدم سوء استفاده نمیکند. همین اندازه است و لذا کسانی را که در شهرهای مختلف تعیین شدند که إنشاءالله همهی آنها این معنا را بفهمند. در شهرهای مختلف به آنها کمک کنید و منیّتها را کنار بگذارید و هر کسی بگوید: من بهتر از او هستم، ما همان مرحلهی یقظه را هم قبول نداریم، ولو اینکه حالا مرحلهی عبودیت و مرحله انس هم باشد و به کمالات خیلی بالایی هم رسیده باشد، ولی خوابش برده باشد و دو مرتبه بعید نیست که خوابش برده باشد.
حالا خانمها هر سؤالی دارند بپرسند، یک چند دقیقهای وقت داریم.
سؤال: برای تربیت بچه بعضی وقتها لازم میشود به او بگوییم که مثلا اگر فلان کار را انجام بدهی به پدرت میگویم، و او آن کار بد را انجام نمی دهد. آیا اگر تکرار کرد همیشه باید این را گفت؟
جواب: خلاصه از پدرش میترسد و انجام هم ندهد خوب است، یک مقدار هم باید خانمها این را رعایت کنند، بچه است و ظرفیتش کم است. خیلی باصطلاح سخت نگیرند، خدای تعالی در قرآن میفرماید: « وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ » (مائده/15) اگر خدا بخواهد به ما سخت بگیرد، یک نفر از ما در روی کرهی زمین، اینجا باقی نمیگذارد. ولی یک مشت از کارهایمان را ندیده میگیرد، یک مشتی را میترساند، یک مشت را نمیشود کاری کرد و عذابمان میکند. ولی شما هم با بچهتان این گونه رفتار کنید، یعنی یک مقداری بترسانید، وقتی میگوید: نه به بابا نگو، اتفاقاً خیلی خوب است، به بابا نگو من دیگر نمیکنم ولو باز کرد، این مرتبه بگو: این دفعه به بابایت میگویم، میگوید: باز نمیکنم یا اصلاً بعضی از چیزها را ندیده بگیرید نفهمید، خودتان را به نفهمی بزنید یک کاری کرده اصلاً به روی خودتان نیاورید و خیلی از اینها را نباید به رو آورد و در تربیت بچه این مسائل خیلی اهمیت دارد.
سؤال: برای حضور در جلسه پرسش و پاسخ شوهرم می گوید باید با همراه بروی، تا چه حدی سوالات اهمیت دارد و میتوان بدون همراه برای پرسیدن سوال بیایم؟
جواب: مسافرت اگر شوهر راضی نباشد که نباید رفت، چون یک مطلبی را خدمت شما عرض کنم که شما در مقابل بودن در کنار شوهر، از شوهر سه چیز گرفتید و میگیرید، یکی مهر است، یکی مسکن است، یکی خدمت شما عرض شود که مخارج مختلفی است که بر عهدهی شوهر است. این سه چیز را در مقابل اینکه شما در کنار او باشید، حالا اگر اجازه داد جدا شوید، که هیچ کس ما راضی نیستیم بدون اجازهی شوهرش، به جلسات ما بیاید، در برنامههای ما باشد. شما میگویید: خب ما چه کار کنیم؟ من نمیدانم، ما که نمیتوانیم برای یک کاری که ما برنامه داریم، بگوییم یک کار حرامی کنید. اگر شوهر اجازه داد بیایید سؤالاتتان را بپرسید و جواب میگیرید، یا نهایتاً تلفنی باشد.
سؤال: اگر اجازه نداد آیا میشود با مربی هماهنگ کرد؟
جواب: مربی یعنی چه کسی؟
سؤال: همین افرادی که در شهرها مسئول هستند.
جواب: من الآن نگفتم ما استاد نداریم، خیلی عجیب است شما یک مطالبی را این گونه فهمیدید، ما گفتیم: هر کسی به شما جواب صحیح داد و شما را قانع کرد و درست بود، در صراط مستقیم بود در همان مسئله استاد شماست، یک عدهای را در دفاتر و در جاهایی که جلسات ما تشکیل میشود من تعیین کردم، آنها شرایط خاصی ندارند کاری به شما ندارند.
سؤال: برای تداوم بیداری چه کارهایی میشود کرد؟
جواب: ظاهراً یادتان رفته، ما سؤالاتی که امروز مطرح شد، همینها را میگوییم اگر اشکالی دارید بپرسید، سؤال دائماً میخواهید سؤال کنید و ما جواب دهیم پس این نوشتنها چه میشود؟ إنشاءالله هفتهی آینده.
نسئلک اللهم و ندعوک بأعظم أسمائک و بمولانا صاحب الزمان یا الله یا الله یا الله یا الله یا الله. خدایا امروز از نظر مردم مکه، روز عرفه است و امشب، شب عرفه است. خدایا به ما محبت بفرما، فرج امام زمان ما را در امشب و فردا برسان. خدایا به آبروی حضرت بقیة الله توفیق عبادت و بندگی امشب و فردا به ما مرحمت بفرما. خدایا اقوام و خویشاوندان و دوستانمان که به مکه مشرف شدهاند، سفرشان را مبارک قرار بده. پروردگارا توفیق زیارت خانهات همین امسال، نصیب همهی ما بفرما. توفیق عزاداری حضرت اباعبدالله الحسین را در ماه محرم به ما مرحمت بفرما. توفیق جشن بزرگ عید غدیر را به جای جشن عید نوروز به ما عنایت بفرما. خدایا به آبروی ولیعصر، کمالات روحی به ما مرحمت بفرما. خدایا همهی ما را از یاران و اصحاب و دوستان ما، عارفین به حق امام زمان قرار بده. امواتمان غریق رحمت بفرما و صلی الله علی سیدنا محمداً و آله أجمعین.
جهت دانلود صوت اینجا کلیک کنید
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.