۴ شعبان ۱۳۹۸ قمری – ۱۹ تیر ۱۳۵۷ شمسی – فضائل امام سجاد علیه السلام
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و الصلاة و السلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین. سیدنا و نبینا ابو القاسم محمد (اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم) و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین.
عرض تبریک
ایام ایام جشن و سرور خاندان عصمت یعنی میلاد حسین بن علی، و تولد حضرت ابوالفضل العباس و سالروز میلاد مسعود حضرت سجاد. قبل از هر چیز تبریکات صمیمانهای که دوستان و برادران کانون بحث و انتقاد به تمام حضار مجلس تقدیم داشتهاند، عرض میکنم.
هدف از مراسمات عید و عزا چه باید باشد
و سپس چند دقیقهای به اندازة فرصتم دربارة این جمله سخنی عرض میکنم. از دوستان تقاضا دارم دربارة این جمله که هدف از اینکه مثلا یک روز میلاد است یک روز بعنوان عزا اعلام می شود، عیدی است و گاهی عزایی، باید یک فرد مسلمان از این عید و عزا، از جشن و سرور و حزن و اندوه چه برداشتی داشته باشد؟ دقت کنند و دربارة این مطلب یک مقدار فکر کنند و منهم در ضمن عرایضم اشارهای به این مسئله خواهم کرد. برنامة یک فرد مسلمان از این اعیادی که در دورة سال اعیاد مذهبی که پیش میآید چه بعنوان عید مبعث باشد یا بعنوان عید غدیر و یا بعنوان میلاد یک امام و یا یک معصوم و یا بعنوان یک مسئلة بسیار مهمی که در عید، در یک روزی بوجود آمده حالا بصورت عزا باشد یا بصورت یک امر مهمی که جنبة جشن داشته باشد. ما باید چه برنامهای داشته باشیم و چه بکنیم؟
طبعا شما دیدهاید در روزهای عید یک مشت چراغ به در و دیوار مجالس مذهبی میکشند، یک مقدار شیرینی و مثلا شربت و بستنی و امثال اینها به خلق الله میدهند و از این راه اظهار سرورشون را میکنند. با اینکه در مجالس عزا، در مجالس عزا میبینیم در و دیوار را سیاه زدهاند، پرچمهای عزا و سیاه برداشتند و هر نوع سلیقهای در مسئلة عزا مثلا برای یک عده از افراد ممکن است، اظهار میکنند. آیا دربارة اینکه دین در این خصوص چه برنامهای داده است و چه می گوید، هیچکس فکر کرده؟ جشنهای مذهبی چه برداشتی باید مردم مسلمان داشته باشند و در عزاها چه بکنند و چه برداشتی داشته باشند و چه عملی باید انجام بدهند، اکثرا به فکر نیستند. گذشتگان این کار را کردند ماهم میکنیم. ولی من فکر میکنم این روایتی که شیعیان ما از زیادی خاک ما خلق شدهاند و خوشحالند به خوشحالی ما و محزونند به حزن ما؛ و در نتیجه شب میلاد باید جشن و سروری داشته باشند و شب شهادت باید حزن و اندوهی داشته باشند، بیشتر از اینها یعنی بیشتر از سیاهی و بیشتر از فرض کنید یک خوردن شیرینی و امثال اینها باید برداشت داشته باشند. باید ببینیم هدف از این توجه مردم به اینکه امشب شب میلاد امام سجاد است چرا برای میلادهای دیگر، تولدهای دیگر و دیگران چرا ما جشن نگیریم؟ فقط برای امام سجاد علیه الصلاة و السلام و یازده امام دیگر و یا معصومین بطور کلی جشن بگیریم؟ من فکر میکنم شاید اینطور فکر می کنم، دوستان هم هر طوری که فکر میکنند بعد برای ما بنویسند و در مجلس صبح هم من یک مسئلهای را بیان کردم. بعضی آمدند توضیح خواستند و ممکن است در جلسة صبح هم باز عنوان بشود و در شور افکار عمومی قرار بگیرد که آیا منظور از این میلاد، از این اعلام جشن، فردا مثلا چند روز دیگر میلاد مسعود حضرت حجة ابن الحسن ارواحنا لتراب مقدمه الفداست. شاید اگر مجاز باشند مردم از نظر وجدان و از نظر باصطلاح مثلا یک عده از نظر اقتصاد اگر مجاز باشند، شاید بنا بشود تمام شهر مشهد زیر چراغ برود. اگر امسال با این کمبود برق و با این نابسامانی بتوانند مردم جشن بگیرند. باید یک برداشتی داشت. اینهمه خرج، اینهمه مخارج که می شود برای چیست؟
در مراسمات اهل بیت باید متوجه عظمت مقام امام علیه السلام و سبب آن باشیم
من اینطور فکر می کنم. عزای حسین بن علی در عاشورا، یا عزای علی ابن ابیطالب علیه الصلاة و علیه السلام در ماه رمضان، یا شهادت هر یک از ائمه در ماههای دیگر، اینی که مردم مسلمان یک برنامة ویژهای در آن روز انجام میدهند، این فکر مرا باصطلاح متوجه خود کرده که باید یک برداشت فوق العادهای از این روزها، چه جشنش و چه عزایش باید داشت. و آن برداشت باید این باشه. که مردم را متوجه آن شخصیت بکنه. ببینید اگر روز مثلا هزارمین سال یک فرد دانشمند را، هزارمین سال تولد مثلا یک شاعر را برای مردم اعلام جشن میکنند، این بخاطر چیه؟ بخاطر این است که مردم متوجه به عظمت مقام علمی او بشوند. ما چرا باید در روز شهادت حسین علیه السلام، در روز تولد حسین علیه السلام جشن بگیریم، دور هم جمع بشویم و در روز عزا، عزاداری بکنیم؟ برای این است که ما قلوبمون متوجه حسین علیه الصلاة و علیه السلام باشد. حسین چه کرده؟ چرا باید هر سال متوجه او باشیم؟ چرا باید دو ماه، محرم و صفر، بخاطر شهادت حسین عزادار باشیم؟ چرا باید روز سوم شعبان که همین دو سه روز قبل بود، اینطور ما همه خوشحال و مطیع باشیم. چرا باید مثل امروزی که روز میلاد حضرت سجاد بود ما بخاطر تولد آن حضرت جشن بگیریم؟ بخاطر این است که ما را متوجه این مقام مقدس کنند. ما را متوجه جهات معنوی این شخصیت بزرگ کنند. حتی اگر میبینید یک گنبد طلایی روی قبر مطهر مثلا حسین ابن علی است یا علی ابن موسی الرضا، باز میخواهند مردم را متوجه عظمت فکری این شخصیت بزرگ بکنند.
عظمت مقام امام علیه السلام به جهت علم و تقواست
چرا متوجه بشوند؟ بخاطر اینکه مردم بیدار بشوند. عظمت را در تقوی و علم بدانند. بدانند که قدرت، بدانند که ثروت، بدانند که جهات ظاهری و مادی مایة امتیاز نمی شود. چیزی که مایة امتیاز است، علم و تقواست. ان اکرمکم عند الله اتقیکم. یرفع الله الذین امنوا منکم و الذین اوتوا العلم درجات. در سراسر کتاب خدا اگر دقت بشود، خدای تعالی امتیاز را فقط به این دو نفر داده. یکی عالم یکی با تقوی. و اگر انسان میخواهد ارزش وجودی در میان مردم یا در نزد خدا پیدا کند، پاک باشد. عقب علم و دانش برود.
سرور وجشن عاقلانه
شما اگر امروز جشن گرفتهاید، امروز شاد بودید، بخاطر امام سجاد؛ ولی اهداف مقدسة امام سجاد را زیر پا گذاشتید، این جشن شما و سرور شما، سرور و جشن عاقلانه نیست. اینطور تعبیر کنم. عاقلانه نیست. اگر شما امروز چراغانی کردید، من یک شبی در یکی از شهرهای ایران بودم. دیدم یک نفر در مغازهاش را بخاطر میلاد مسعود حضرت ولیعصر باصطلاح چراغانی کرده و خوب، یک برنامههای خلاف مذهبی هم و عکسهایی که مسلما حجة ابن الحسن راضی نیست، بر در و دیوار و برنامههایی هم که برخلاف ذات حجة ابن الحسن است دارد. من ایستادم. این جشن نیست، این سرور نیست. بوسیلة جشن، بوسیلة سروری که تو باصطلاح نادانی خودت برای خودت و برای دوستانت بوجود آوردهای، قلب مقدس امام زمان رامحزون کردهای. ما باید برنامهامون یک طوری باشد که با نیات مقدس امام زمان و ائمة پاکمون سازش داشته باشد.
امتیازات امام سجاد علیه السلام
امروز میلاد مسعود امام سجاد بود. هیچ فکر کردید امام سجاد چه امتیازی داشت؟ چه امتیاز داشت حضرت سجاد علیه الصلاة و السلام؟ من فکر میکنم چون در زمان اکثر بنی امیه واقع شده بود. در یک زمان خفقان مردم مسلمان وحشت آنها را در عین اینکه بیدار شده بودند، در عین اینکه کاملا از خوابی که یک مدتی بوسیلة معاویهها بوجود آمده بود، بوسیلة شهادت حسین ابن علی مردم یک دفعه از خواب پریده بودند، در یک چنین موقعیتی، ولی خفقان آنچنان مردم را فرا گرفته که نمیتوانند اظهار محبت به خاندان عصمت و طهارت بکنند. میدونید امام سجاد چه کرد؟ من در حالات امام سجاد خیلی مطالعه کردهام. میدونم نقش امام سجاد دربارة خلافت و امامتش چه بود؟ به مناسبت امشب عرض میکنم. سه مسئله در تمام زندگی امام سجاد به چشم میخورد که تبلیغات آن حضرت از این سه موضوع در جهان اسلام پخش شده. مسئلة اول موضوع دعاهایی است که از امام سجاد باقیمانده. موضوع دوم، سربازانی، به همین عبارت که میگویم شما فکر کنید رویش و بعد خودم توضیح میدهم، سربازانی امام سجاد تربیت کرده که ریشة بنی امیه را بعدها قطع کردند. مسئلة سوم. مسئلة سوم که امام سجاد علیه الصلاة و السلام در دورانی که هشت سال تقریبا امامتش انجام داد، زنده نگهداشتن شهادت حسین ابن علی علیه الصلاة و السلام بوده. حالا رویش فکر کنید. این سه جمله را خیلی فشرده و مختصر من توضیح میدهم.
بیان معارف از راه بیان دعا ها
شما میدونید بوسیلة دعاها امام سجاد چه نقش عجیبی در عالم شیعه و در عالم اسلام و روشن شدن مردم و توجه به دین مقدس اسلام داشته؟ خدا میداند هنوز فراموش نمیکنم. بد نیست امشب یادی بکنیم از استادمون، استاد بزرگمون. در مدینه در مسجد الحرام نشسته بودم، در مسجد النبی نشسته بودم. یک نفر آمد گفت که، به زبان عربی، سید حسن ابطحی تو هستی؟ گفتم بله. گفت که من تعبیر میکنم، او گفت شیخ مجتبی قزوینی امسال به مکه مشرف شده؟ ولی من تعبیر میکنم آیة الله شیخ مجتبی قزوینی آمده است یا نه؟ گفتم نه. من برایم دو تا مشکل بود. یکی اینکه ایشان مرا از کجا شناخت؟ و دوم آن عالم بزرگ را از کجا میشناسد؟ نشاندمش. گفتم شما اول بگید من را از کجا شناختید؟ گفت آن ایرانی آنجا نشسته. من ازش پرسیدم. گفت ایشان روحانی است، معممه، اون شاید بشناسه من نمیشناسم. گفتم خوب این خیلی ساده. ایشان را از کجا میشناسید؟ گفت سال گذشته، من استاد دانشگاه اینجا هستم، سال گذشته اینجا نشسته بودم دیدم این عالم بزرگ نشسته و دارد یک دعایی میخواند. یک کتاب دعا باز کرده داره میخواند. من یک نگاه کردم، خیلی خوشم آمد از این کتاب. گفتم آقا میشه این کتاب را من ببینم؟ ایشان فرمودند که علاوة بر اینکه میشه، من این کتاب را اهدا میکنم به تو. و من همان سال در ظرف چند ماهی تمام این کتاب را با دقت خوندم و متوجه شدم بعد از پیغمبر اکرم، او میگفت، بعد از پیغمبر اکرم دانشمندی که مستقیم با خدا صحبت کند مثل امام سجاد وجود نداشته.
همین سال گذشته من خودم دیدم در یک مجمع علمی که جمع زیادی از علمای اهل سنت در مکة معظمه بودند، یک مجلسی ترتیب داده شده بود که به یک مناسبتی مجلس باصطلاح عرفانی بود و من در آنجا بودم، من… حرف هم نزنم. همین امام سجادی که شما در قبرستان بقیع شاید توجه بهش نکنید. بدون ناراحتی وقتی یک نفر از شما میپرسه این قبر کیه؟ میگید اهل البیت، اینها اهل بیت پیغمبرند و دیگه اسمشان را برای آنها بیان نمیکنید، همین امام سجاد میدونید در بین کلماتش به چه مسائل علمی اشاره کرده؟! که یکی دو جملهاش را من برای آنها شرح دادم. گفتم در وقتی که برای دشمنان اسلام داره نفرین میکنه، میفرماید خدایا ممزوج کن وبا را در آب آنها. این از نظر علمی خیلی عجیبه. یک دانشمندی مینویسد اگر امام سجاد میفرمود خدایا طاعون را در آب اینها مخلوط کن و ممزوج کن، ما متوجه میشدیم که امام سجاد از علم میکروبشناسی هیچ اطلاعی ندارد. اولا میکروبشناسی تقریبا یک قرن است که در بین مردم بوجود آمده این علم، و بعد هم، و بعد هم مسئلة اینکه وبا بوسیلة آب سرایت میکنه و طاعون بوسیلة آب سرایت نمیکنه، این خیلی واقعیه. بوسیلة دعا یک معارف حقهای را در بین مردم پخش کرده که خدا میدونه این کتاب را باید در دانشگاهها تدریس کرد. نمیخواهم زیاد دربارة این موضوع شرحی بدهم.
تربیت غلامان
یکی از برنامههای امام سجاد این بود که در دورة سال غلامانی میخرید. همین افرادی که سیاهپوست بودند، افرادی که توی اجتماع ارزشی نداشتند، اینها را میخرید میآورد تربیتشون میکرد. اما چه تربیتی! یک نمونهاش را سعید ابن مصیب میگه من در بیابان دیدم سرش را گذاشت روی زمین گفت خدایا باران رحمتت نازل بشود، باران آمد. وقتی من عقب سرش را گرفتم رفتم خانة امام سجاد. دیدم از غلامان امام سجاد است، از حضرت تقاضا کردم که او را به من ببخشد و بخشید و او نمیخواست از امام سجاد جدا بشود و مرگش را از خدا خواست، چنین افرادی تربیت میکرد، اینها کیها بودند؟ غلامانی که در زیر دست مردم معاویه پرست معاویه شناس، اینها را میآورد در خانه یکپارچه تقوی و یکپارچه پاکی از امام سجاد میدیدند و روز عید فطر که میشد حضرت سجاد اینها را جمعشون میکرد، خیلی معلومه که جمعیت هم بودند. چون وقتی سعید ابن مصیب میگه وقتی من یکی از غلامانتون را میخواهم، غلامان را همه را میآورند رژه میروند در جلوی این شخص و میگوید اینها هیچکدام نیستند. بعد معلوم میشه، از این قضیه معلومه که خیلی غلام بودند. بعد روز عید فطر امام میفرمود شما همهاتون از خدا بخواهید که خدا من را از آتش جهنم آزاد کنه تا همهاتون را آزاد کنم. همة اینها از خدا این تقاضا را میکردند و حضرت سجاد هم همة اینها را آزاد میکرد. میدونید وقتی اینها میآمدند توی جامعه، چه اثری داشتند؟ اینها تربیت شدة در خانة امام سجاد، آنهمه فضیلت، آنهمه تقوی میدیدند. بعد میآمدند در مقابل هشام ابن عبدالملک مروان میدیدند این شخصی که کپسول خلافت و کپسول ظلم و کپسول فسق و فجور است، این در رأس کار نشسته، امام سجاد توی خانه نشسته؛ اینها چه عقدهای میکردند. وقتی منفجر میشد چه اثراتی داشت!
زنده نگه داشتن شهادت سید الشهداء علیه السلام
سوم: امام سجاد بنا دارد همیشه و در همه حال شهادت حسین را فراموش نکند. همینطوری که شما هم این تصمیم را دارید. نگذارید شهادت حسین ابن علی فراموش بشود مردم. یاد نرود، از یاد نرود. خیلی انسانسازه. خدا میدونه تا دو سال قبل شاید من این دید را راجع به حسین علیه السلام نداشتم. نمیدونستم تا دو سال قبل که چگونه مردم دنیا و حتی پیروان مذاهب عالم نسبت به شهادت حسین چه دیدی دارند و چگونه فکر میکنند. نمی خواهم شرح آن جلسهای که در جاموی هندوستان داشتم عرض کنم. در کتاب ششم پاسخ ما نوشتیم. هفتة قبل رئیس شیعیان هندوستان که رئیس الهیات دانشگاه علیگر بود، اینجا مهمان ما بود. ما بهش حتی در وسط نشان دادن اسلاید آمدند بهش گفتند میخواهی چند کلمهای در اینجا برای مردم صحبت کنی، حاضر نشد. حاضر هم نشد معرفیش کنم. نمیخواهم این قسمت را شرح بدهم که صد و پنجاه نفر خلاصه، صد و پنجاه نفر شیعیان شهر جاموی سه میلیون جمعیتی شیعه، یعنی صد و پنجاه نفر شیعه، چه برنامة وسیعی برای بیان خصوصیات زندگی امام حسین ترسیم کرده بودند. نمیخوام این را، مفصله. سه روز طول میکشید. در هر روزی هشت ساعت راجع به حسین، مذاهب دیگه و رهبران مذاهب دیگه بیایند و صحبت کنند. و هر گویندهای هم بیشتر از نیم ساعت نمیتونست صحبت کنه. زنده نگه داشتن شهادت حسین. آقا این را بوسیلة گریه بود انجام میداد امام سجاد. به هر وسیلهای که برایش میسر بود انجام میداد. شما شنیدید، شاید روضه خونها برایتون خونده باشند که امام سجاد وقتی آب به دستش میدادند، یک مقدار توی جمعیت به آب نگاه میکرد، اشک میریخت و بعد میگفت پدرم را با لبهای تشنه شهید کردند و بعد آب را میخورد. این برای چی بود؟ حتی در میان اجتماع بازار وقتی که عبور میکرد میدید یک گوسفندی را میخواهند بکشند. دست نگه دارید. مردم متوجه میشدند. چی شده؟ به قصاب رو میکرد. آیا این را آبش دادی یا نه. ما قصابها برنامهامونه که وقتی یک حیوانی را میخواهیم بکشیم اول آبش میدهیم. ولو تشنه نباشه آب بهش میدهیم. سر را میگذاشت به دیوار گریه میکرد. پدرم را با لبهای تشنه شهید کردند. ببینید چه حالتی در بین مردم بوجود میآمد. شما حساب بکنید مردم مدینهای که یکپارچه علاقه به حسین و خاندان حسین، به امام سجاد بودند، وقتی این منظره را میدیدند چه حالت انقلابی بهشون دست میداد و این سه موضوع، یا این یک موضوع سبب شد که این قیامهای عجیب بوجود آمد تا کاخ بنی امیه و حکومت بنی امیه سرنگون شد. این مقدار ما برداشت داشته باشیم.
برداشت از زندگی امام سجاد علیه السلام
یک برداشت خیلی جزئی هم میخواهم من بخاطر اینکه ما باید چه بکنیم از این برنامه و از این عرایض برای دوستان عزیزم داشته باشم. دقت کنید. اگر یک زمانی شد تمام عالم را خفقان گرفت، تمام مردم از ترس نتوانستند صحبت کنند، مسلمانها در اینجا چه باید بکنند، در آن زمان چه باید بکنند، من فکر میکنم از این برنامههایی که امام سجاد پیاده کردها، میتونیم برنامه برداریم. زمانی پرخفقانتر و وحشتناکتر از زمان امام سجاد نبوده. امام سجاد مستقیم نمیره به جنگ. امام سجاد علیه الصلاة و السلام یک برنامههایی انجام میده، یک تخمی به زمین میکارد که بعدها، بعدها، یک ثمرهای میدهد که دشمن اسلام را سرنگون میکند و دوستان را عزیز میکند. ما هم باید برنامهاممون این باشه. تخم فشانی کنیم، بذر بپاشیم، اگر یک وقتی دیدیم مستقیم نمیشود تبلیغات اسلام را بکنیم آقا در هر زمان باید این بچههایی که تحت نظارت و تحت تربیت ما هستند، آنها را بسازیم. با عملمون، با اقوالمون، حتی با دعاهای نیمه شبمون. شما فکر نکنید این دعاهای نیمه شب هیچ اثری ندارد. با دعاهای نیمه شب، با تمام وجودمون باید افراد را بسازیم تا وقتی که خوب تربیت شدند، تربیت شدند، ساخته شدند، آماده شدند، خودشون میدونند چه کنند. اینی که میبینید در اکثر جنگهایی که بین حق و باطل بوجود آمده و غالبا حق و باطل، یعنی حق بصورت ظاهر ممکن است شکستی متوجهش شده باشد، بخاطر این است که سربازانش ایمانشون قوی نیست. یعنی ساخته نشدهاند. در وسط کار ول میکنند. ایمانشون آنچنان که باید یک سرباز نسبت به، سرباز خیلی کلمة عجیبیه. یعنی کسی که سر را روی دست گذاشته و در راه هدف پیش میره. سرش را میبازد. سربازش ایمان ندارد و طرفدارانش محکم نیستند که رسول اکرم فرمود شیّبتنی سورة هود لمکانة هذه الآیه: فاستقم کما امرت و من تابع معک. استقامت کن آنچه را که امر شدی و کسانی که پیرو تو هستند، آنها هم استقامت کنند. این کلمه در سورة دیگر هم هست مربوط به این سوره نیست. فاستقم کما امرت و لا تتبع اهوائهم. از آن سوره حضرت شکایت نمی کند. آنهم فاستقم دارد. از این سوره میگه شیّبتنی، من را پیر کرد که چرا؟ بخاطر اینکه و من تابع معک هم عقب سر فاستقم کما امرت هست. استقامت خیلی برای پیغمبر اکرم آسان بود. پیغمبر عالمینه استقامت. خیلی مسئلة سهلی بود. آنهایی که میگویند استقامت برای پیغمبر خیلی سخت بود که ریش پیغمبر، محاسن پیغمبر را سفید کرد؛ اینها خیلی اشتباه میکنند. چون این آیه در سورة دیگر هم هست. نمیخواست بگه شیبتنی سورة هود. بلکه بخاطر این جهت بود که پیغمبر اکرم دستور داشت که مردم هم باید استقامت کنند و استقامت مردم کار مشکلی بود. چرا؟ بخاطر اینکه آن ایمانی که در خود پیغمبر بود در آنها نبود. آمن الرسول بما انزل الیه من ربه و المومنون کل امن بالله. مؤمنین هم ایمان دارند. خود پیغمبر در مرحلة اول ایمان داشت. ولی یک عده هستند که ایمانشون ضعیفه و مثل دیدید در جنگ احد اطراف پیغمبر را خالی گذاشتند.
نتیجه بحث
پس آنچه که ما از این برنامة امشب نتیجه میگیرم اینه که در مرحلة اول یک شناختی باید نسبت به امام به مناسبت جشن میلادش داشته باشیم. ما در مرحلة دوم ببینیم امام چه کاری انجام داده ما هم انجام بدهیم. آنی که باید از تمام زندگی امام سجاد برداشت کنیم این موضوعه که در هر موقعیتی، در هر وضعی باید انسان نسبت به هدفی که صحیح آن هدف را تشخیص داده استقامت ورزد و تعقیب کند و ضمنا بوسیلة دعاها از خدای تعالی بخواهد تا خدا او را رهبری کند.
امیدوارم همة ما را خدای تعالی از یاوران حقیقی امام عصر و دین مقدس اسلام قرار دهد. یک صلوات بلند ختم کنید. (اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم)
روضه
بسم الله الرحمن الرحیم. قال الحسین علیه السلام ان کان دین محمدا لا یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی. شد روشن از فروغ سحر تارم کبود، نقاش صبح رنگ سر از آسمان زدود. بگریخت از شرارة مشرق غبار شب، چون از لهیب شعلة آتش غبار دود.
جهت دانلود و یا پخش صوت بصورت آنلاین کلیک کنید
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.