۳ شعبان ۱۴۲۴ قمری – ۸ مهر ۱۳۸۲ شمسی – ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۳ میلادی

 

@ متن سخنرانی روز ۳ شعبان ۱۴۲۴ مصادف با ۸ مهر ۱۳۸۲ و ۳۰ سپتامبر ۲۰۰۳

 

اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ للهِ وَ الصَّلاهُ وَ السَّلامُ عَلَی رَسُولِ اللهِ وَ عَلَی آلِهِ آل الله لَاسِیَّمَا عَلَی بَقِیَّهِاللهِ رُوحِی وَ اَرْوَاحُ الْعَالَمِینَ لِتُرَابِ مَقْدَمِهِ الْفَدَاءُ وَ اللَّعْنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی اَعْدَائِهِمْ اَجْمَعِینَ مِنَ الْآنِ اِلَی قِیَامِ یَوْمِ الدِّینِ.

 

«اَعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ، فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ، إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ»([1])

در روز مبعث در تهران یک چند دقیقه‌ای که صحبت کردم درباره‌ی اهمیّت القاء حکمت در قلب انسان بود، با توّسلات به خاندان عصمت و طهارت انواع حکمت در دلِ انسان القا می‌شود ولی دلی باید باشد که پاک باشد، هر یکِ از صفات رذیله که در دل انسان وجود داشته باشد از هر نجاستی نجاست‌تر است یک وقت یادم است مثال زدم برایتان که اگر یک ظرف نجسی را ولو یک سر سوزن نجاست گوشه‌ی ظرف چسبیده باشد شما ببرید نزد مغازه‌ی لبنیاتی و از او تقاضا کنید که مقداری شیر در ظرفتان بریزد، او به شما اخطار می‌کند که این ظرف چون نجس است شیر نجس می‌شود و من این کار را نخواهم کرد. خدای تعالی حکمت را بر دل‌ها القا می‌کند، حکمت از جانب خداست لذا در قرآن درباره‌ی لقمان می‌گوید: «وَ لَقَدْ آتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَهَ»([2])، ما به لقمان حکمت عنایت کرده‌ایم و تردیدی نیست که حکمت در سراسر قرآن همه جا از جانب پروردگار به انبیاء و حکماء بوده است. در نوشته‌های نوشته‌ام که فرق فلسفه و حکمت این است که حکمت از طریق وحی بر انبیاء نازل می‌شود ولی فلسفه از طریق افکار بشری و دانشمندان بزرگِ بشری بوجود می‌آید. بنابراین اگر خدای تعالی بخواهد حکمت را در دلِ انسان وارد کند او دیگر غافل نیست، ظرف دلِ شما را کاملاً می‌بیند مثل شیرفروش نیست که غفلت کند و آن مختصر نجاست را در کنار ظرفِ شما نبیند بلکه آینده را هم می‌بیند و علمِ به آینده هم دارد، یعنی اگر در آینده ممکن است ظرف شما کثیف یا نجس بشود الان حکمت را در ظرفِ شما نمی‌ریزد، دل باید پاک باشد، قلب باید کاملاً طاهر باشد. خدای تعالی دلِ پاک را دوست دارد، دلی که پاک شده است او را دوست دارد که: «یُحِبُّ التَّوَّابِینَ وَیُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ»([3])، توبه باید باشد و پاک‌کننده هم انسان باشد تا دلش لایق حکمتِ الهی باشد. در هر روزی که به عنوانی یا به جهتی به یکی از ائمّه‌ی اطهار علیهم الصلوه و السلام تعلّق پیدا می‌کند چه وفات آن‌ها باشد، چه تولّد آن‌ها باشد، چه روز یکشنبه‌ای یا شنبه‌ای که متعلّق به امیرالمؤمنین و پیغمبر است باشد چه در شب جمعه‌ای که زیارتی مخصوص ابی‌عبدالله الحسین است باشد، چه در سوّم شعبانی که تولّد حضرت سیّدالشهدا‌ء است باشد، چه در روز چهارم ماه شعبانی که تولّد حضرت اباالفضل العبّاس است باشد و یا پنجم شعبان و یا عید اعظم شیعه نیمه‌ی شعبان، هر یکِ از این روزها باشد اگر انسان ظرف دلش پاک باشد به درِ خانه‌ی هر یک از ائمه‌ی اطهار برود آن‌ها از آن شیری – که شیر تعبیر به علم و حکمت شده ‌- از آن علم و حکمتی که مخصوص خودشان است و از کوثر گرفته‌اند، از فاطمه‌ی زهرا و رسول اکرم و علی‌بن ابیطالب گرفته‌اند، از آن ولو یک قطره باشد، یک قطره هم در دلمان بریزند غنیمت است چون این نشانگر دلِ پاک است، این نشانگر قلبی است که صفات رذیله ندارد، اگر دیدید در روز تولّد حضرت ابی‌عبدالله الحسین مثل امروز یک چیزهایی می‌فهمید که روزهای دیگر نمی‌فهمید، یک الهاماتی به شما شد که روزهای دیگر نشده امیدوار باشید که دلتان دارد پاک می‌شود و یا پاک شده، چون گاهی ممکن است این گوشه‌ی ظرف نجس باشد امّا بقیه‌اش پاک باشد، یک خرده‌ای ظرف را کج می‌گیرند یک چند قطره‌ای در آن‌جا شیر می‌ریزند که تو دست خالی برنگردی این علامت این است که می‌شود کاری کرد، ان‌شاءاللّه کوشش کنید دل‌هایتان را پاک کنید، این که می‌بینید من و دوستانم و همه‌ی شما به تزکیه‌ی نفس این مقدار علاقه‌مندید و هر چه سخن پیش می‌آید بر می‌گردد به مسأله‌ی تزکیه‌ی نفس و پاک کردن دل به خاطر این است که از آن حکمت در دلتان بریزند که: «وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْرًا کَثِیرًا»([4])،                    کرده ولی دلش پاک است پروردگار متعال از آن  علمی که فرمود: لیس العلم بکثره التعلیم و التعلّم، علم به زیادی درس خواندن و تعلیم و تعلّم نیست، العلم النور یقذفه الله من یشاء، علم یک نوری است که خدا بر دل کسانی که آن‌ها را می‌خواهد، خدا کی را می‌خواهد؟ افراد ناپاک را می‌خواهد؟ دل افرادِ مکّار و دروغگو و حسود را می‌خواهد؟ نه، دل آن‌هایی را که می‌خواهد، دلِ پیغمبران، دلِ شهدا‌ء، دلِ صدیّقین، دلِ صالحین را می‌خواهد که «یَقْذِفُهُ اللهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاءُ»([5])، این را بدانید خدا هیچ وقت افراد بد را نمی‌خواهد، هیچ وقت به دلِ یزیدبن معاویه لعنهالله علیهحکمت را سرازیر نمی‌کند، علم را سرازیر نمی‌کند، آنهایی را که می‌خواهدشان، شما به یک نفر علاقه دارید، می‌گویید این را من نمی‌خواهم، این را دوستش دارم، من یشاء معنایش این نیست که هر کس از هر طرف آمد خدای تعالی به دلش هر کِه بیشتر درس نخواند، هر کِه بیشتر کم تقوایی کرد یک وقت حکمت بر دلش نازل بشود، یا علم بر دلش نازل بشود، نه، من یشاء، کسی که خدا او را بخواهد، خودش فرموده کی‌ها را می‌خواهد. متطهّرین را دوست دارد، آنهایی که به مردم ظلم نمی‌کنند دوستشان دارد، آنهایی که صفات رذیله ندارد دوستشان دارد، «وَ عِبَادُ الرَّحْمَانِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمْ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا»([6])، تا آن‌جا که می‌فرماید: «وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا»([7])، یک مُشت اهل‌تقوی را گیر بیاورد، این از خدا خواسته، یک مشت اهل تقوا آنهایی که ظاهراً گناه نمی‌کنند اینها باشند تا این پیشوایی داشته باشد برای آنها، تا این شخص استاد آن‌ها باشد، تا این شخص راهنمای آن‌ها باشد، تا این که آن‌ها را ارشاد کند همانطوری که حضرت موسی رفت خدمت حضرت خضر و عرض کرد: «هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَى أَنْ تُعَلِّمَنِی مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا»([8])، می‌آیی تو مرشد من بشوی؟ این کلمه‌ی مرشد من از اوّل نخواستم بگویم به خاطر این‌که صوفی‌ها این کلمه را از آن استفاده می‌کنند و حال این‌که این کلمه‌ی از خداست در قرآن، آیا می‌آیی مرشد من بشوی، من پیروی از تو بکنم تا از آنچه تو بلدی من هم بلد بشوم؟ خوب یک همچین حالتی، اگر انسان تزکیه‌ی نفس کند، دلش را پاک کند، یا پروردگار متعال همانطوری که نسبت به انبیاء و لقمان را خدای تعالی توی قرآن آورده به جهت این‌که بفرماید مخصوص انبیاء نبود علم و حکمتی که از طرف پروردگار وحی می‌شود. چون حضرت لقمان ظاهراً یک مرد صالحی بوده و حضرت لقمان را خدا حکمت داده، شما ان‌شاءاللّه تزکیه‌ی نفس کنید، من با این زحمت صحبت که می‌کنم به خاطر این است که پیام برسانم، تزکیه‌ی نفس کنید، دلتان را پاک کنید، دلتان را از همه‌ی علایق جدا کنید تا ببینید چه خبر، بر دل شما از حکمت سرازیر می‌شود که همه‌ی کارهایتان را می‌دانید چکار کنید، دقیقاً متوجّه کارهایتان هستید و روزهای این چنینی، ایّام الله، روزهای خدا، روزهای ائمّه‌ی اطهار، روزهای انبیاء و بزرگان این روزها چه در حزنشان و چه در فرحشان، چه خوشحال باشید و بگیرید حکمت را و چه محزون باشید و بگیرید، چون حُزن و خوشحالیش فرقی نمی‌کند هر دو انسان را به آن‌ها وصل می‌کند، هر دو قلب شما را به سرچشمه‌ی حکمت وصل می‌کند، «شِیعَتُنَا خُلِقُوا مِنْ فَاضِلِ طِینَتِنَا وَ عُجِنُوا بِمَاءِ وِلَایَتِنَا»([9]) «یَفْرَحُونَ لِفَرَحِنَا»([10])، وقتی تو خوشحالی او هم خوشحال است معلوم است به هم وصلید، وقتی که او محزون است، تو هم محزونی معلوم است که به هم وصلید. وقتی که وصل شد از حکمتِ آن‌ها در دلش شما سرازیر می‌شود که امیدوارم امروز که روز میلاد مسعودِ حضرت ابی‌عبدالله الحسین است و فردا که روزِ تولّد قمربنی‌هاشم است و پس فردا که تولّدِ امام سجّاد است از شجاعت و از شهامت و از شهادت حضرت ابی‌عبداللّه و از ایثارگری‌های حضرت ابوالفضل و از عبودیّت و بندگیِ حضرت سجّاد ان‌شاءاللّه نصیبتان بشود و با این حال به استقبال نیمه‌ی شعبان بروید که در نیمه‌ی شعبان ان‌شاءاللّه همه‌ی خیرات به دلتان سرازیر شود و آن لباسی که باید برای مهمانیِ پروردگار در ماه رمضان بپوشید که: «وَ لِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِکَ خَیْرٌ»[11]، که وقتی واردِ مهمانی خدا شدید کنارِ امام زمان به شما جا بدهند بگویند لباس شما مناسب آن بالاست، برو آن‌جا بنشین و آقا هم آن‌جا نشسته‌اند و این الطاف ان‌شاءاللّه سرازیر به دلهای پاکِ شما، به دلهایِ تزکیه‌ی شده شما ان‌شاءاللّه بشود و امیدواریم خدای تعالی همه‌ی ما را از یاران خوبِ امام عصر قرار بدهد.

نسئلک اللّهم و ندعوک باعظم اسمائک و بمولانا صاحب الزمان یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه و یا اللّه

پروردگارا! از این ایّام متبرکّ کمالِ نصیب خوبی را نصیب همه‌مان بفرما

خدایا! امام زمانمان را در این ماه به ما عنایت بفرما

پروردگارا! فرج آن حضرت را هر چه زودتر برسان

خدایا! همه‌ی ما را از یاران بسیار خوب و خصوصی آن حضرت قرار بده

پروردگارا! به آبروی ولی‌عصر قَسمت می‌دهیم مرض‌های روحی‌مان شفا عنایت بفرما

مریض‌های منظور، مریض منظور، مریضه منظوره الساعه! لباس عافیت بپوشان

امواتمان غریق رحمت بفرما

عاقبت‌مان ختم بخیر بفرما

و عجل فی فرج مولانا.



[۱]کوثر/۱-۳

[۲]لقمان/۱۲

[۳]بقره/۲۲۲

[۴]بقره/۲۶۹

[۵]«لَیْسَ الْعِلْمُ بِکِثْرَهِ التَّعَلُّمِ إِنَّمَا هُوَ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللهُ فِی قَلْبِ مَنْ یُرِیدُ أَنْ یَهْدِیهُ» بحار: ۶۷/ ۱۳۹، «اَلْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاءُ» مصباح‏الشریعه: ۱۶

[۶]فرقان/۶۳

[۷]فرقان/۷۴

[۸]کهف/۶۶

[۹]«اللهم إن شیعتنا منا خلقوا من فاضل طینتنا و عجنوا بماء ولایتنا» بحار: ۵۳/ ۳۰۲

[۱۰]«قال – علیه السلام- إن الله تبارک و تعالى اطلع إلى الأرض فاختارنا و اختار لنا شیعه ینصروننا و یفرحون بفرحنا و یحزنون لحزننا و یبذلون أموالهم و أنفسهم فینا أولئک منا و إلینا» بحار: ۶۵/ ۱۷، تحف‏العقول: ۱۲۲

[۱۱]أعراف/۲۶

 

جهت دانلود و یا پخش آنلاین کلیک کنید

 

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *