شب ۱۷ رمضان ۱۴۲۵ قمری – کلمه طیبه ، دستور تاسیس مسجد مقدس جمکران در این شب

اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم

بسم‌ اللّه الرحمن الرحيم

الحمدللّه و الصلوة و السلام علي رسول اللّه و علي آله آل اللّه لاسيّما علي بقيةاللّه روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء و اللعنة الدّائمة علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين.

أعوذ بالله من الشيطان الرجيم أَلَمْ تَرَى كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ وَمَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ(ابراهيم / ۲۴-۲۶)

خداي‌تعالي در قرآن مجيد با ما به طور بسيار مهربانانه‌اي سخن گفته، با همه‌ي عظمتي كه پروردگار متعال دارد كه ما لتراب و رب الارباب، خاك كجا و پروردگار عالم هستي كجا؟! در عين حال عيناً مانند پدر مهرباني كه هر گونه مثَل و قصه و حكايت براي فرزندش كه مي‌خواهد او را راهنمايي كند مي‌زند و با او حرف مي‌زند، با محبّت، بامهرباني، با الفت و انس خاصي با او صحبت مي‌كند. با مَثل زدن‌ها،

يكي از مثل‌هايي كه در قرآن آمده براي كلمه‌ي پاك و پاكيزه، براي سخن درست، براي آنچه كه تأثير دارد و مفيد است كه بايد هر مبلّغي اين كار را بكند، كلامش را بسنجد، سخنش را بسنجد، مستمعينش را بررسي كند و آنچه به آنها و براي آنها مفيد است مانند طبيبي كه براي مريضش آنچه مفيد است و مرض او را شفا مي‌دهد براي او تجويز مي‌كند و مي‌گويد اين چنين باشد. مَثل مي‌زند خداي‌تعالي، مثل كلمه‌ي طيّبه ـ كه در رأس آن كلمات قرآن مجيد است – مَثل كلمه‌ي طيبه مانند شجره‌ي طيّبه است، چون ما حقيقت را نمي‌توانيم خوب درك كنيم، چون ما ملكوت عالم را نمي‌توانيم خوب بفهميم، حتماً بايد با مثال‌هايي از زندگي دنيايمان مسائل را برايمان بيان كنند. درختِ خوب را ديده‌ايد؟ درخت خوب را تصور كنيد. شايد يك چنين درختي ما در دنيا نداشته باشيم و اگر داشته باشيم ما نديده ايم ولي تصوّرش را مي‌توانيم بكنيم، يك درختي كه أَصْلُهَا ثَابِتٌ، يعني ريشه‌اش در اعماق زمين است. اين درختِ اين طوري را ديده ايد. وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ، شاخه‌هايش هم در آسمان، در بالا، رفته و همه جا را گرفته، اين را هم تا حدي ديده‌ايم. من يك وقتي در هند يك درختي ديدم كه تقريباً يك ميدانِ صد متر در صد متر را سايه انداخته بود. اين را هم باز تقريباً ديده‌ايم. امّا درختي كه تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ، تمام دوره‌ي سال شب و روز ميوه خوردني داشته باشد ـ اين را عرض مي‌كنم شايد نديده باشيم ـ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا، شايد ان‌شاءاللّه ببينيم، در بهشت درخت طوبي اينچنين است. درخت طوبي آن قدر درختِ پرباري است كه هميشه ميوه رسيده دارد. أُكُلَهَا، يعني خوردني. كُلَّ حِينٍ، در همه زمانها به اذن پروردگار مي‌شود يك چنين درختي باشد. يك وقتي در مازندران من يك درخت ليمويي ديدم كه هم گُل داشت، هم ميوه‌ي نيم‌رس داشت و هم ميوه‌ي رسيده. ولي مي‌گفتند زمستان‌ها كمتر اين حالت را دارد، درختي كه دائماً همه‌ي مردم از ميوه‌اش استفاده كنند، يك چنين درختي را تصوّر كنيد كه أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ، يك چنين درختي.

كلام حق پروردگار آن كلامي كه پرارزش است، آن كلامي كه بايد از جانب خدا براي بشر فرستاده شود اين گونه است. حالا زير يك چنين درختي اگر شما باشيد و اين ميوه‌ها هم بسيار براي شما مفيد باشد امّا اگر نخورديد، اگر استفاده نكرديد، اگر نتوانستيد استفاده كنيد خيلي انسانِ اينطوري بيچاره است.

يكي از كلمات پروردگار به مناسبت امشب همين مسجد جمكران است. اين مسجد جمكران در زمان غيبت كبري به حسن مثله دستور داده شده كه آن رابسازند. الان شما ببينيد اين كلمه‌ي طيّبه كه فرمود: فمن صلاهما فكأنما صلّي في البيت العتيق، يك جمله است، دو ركعت نماز دستور داده شده كه صد مرتبه در سوره‌ي حمدش بگوييد: اياك نعبد و اياك نستعين، و ذكر ركوع و سجود را هم با تأنّي انجام بدهيد. چون هرر چه به ما بگويند كه نمازت را درست بخوان نمي‌توانيم درست بخوانيم. عادت نكرده ايم، حوصله‌مان سر مي‌رود! مجبورمان بايد بكنند كه ذكر ركوع و سجود را هفت مرتبه بگو. باز هم شايد آن طوري كه لازم باشد نگوييم. يك وقتي يكي از علماء، از مراجع، فتوايشان اين بود و بحث هم مي‌كردند كه تسبيحات اربعه يك مرتبه بيشتر واجب نيست، يك نفر از راه رسيد گفت آقا تسبيحات اربعه چند مرتبه بايد گفته شود؟ ايشان فرمودند: سه مرتبه! طلّابي كه آن‌جا بودند به ايشان گفتند كه شما الان مي‌گفتيد يك مرتبه واجب است! ايشان فرمودند: اين يك دفعه‌اش را موقع بلند شدن از سجده مي‌گويد، يكي‌اش هم در موقع رفتن ركوع مي‌گويد، يك دانه‌اش ممكن است در حال قيام باقي بماند! اينطوري نماز نخوانيد. ذكر ركوع و سجود اين نماز بايد هفت مرتبه گفته شود تا اين كه اقلاً يكي از اين سبحان ربّي الاعلي يا سبحان اللّه ربي العظيم، درست گفته بشود، بنابراين اين دو ركعت نماز كه عبوديّت انسان را تحكيم مي‌كند، بندگي انسان را تثبيت مي‌كند، انسان را به مقام عبوديّت مي‌رساند، اين دو ركعت نماز دستور امام عصر است.

من در سخنان ائمّه اطهار عليهم الصلوة و السلام تا يك حدّي دقت كرده ام، دعاهايي كه ائمه ‌اطهار عليهم الصلوة و السلام دستور داده اند متفاوت است، همه نوع دارد امّا دستورات و دعاهايي كه امام عصر ارواحنافداه فرموده‌اند يك خصوصيّت خاصي دارد، يعني انسان را در اين مرحله‌ي كامل قرار مي‌دهد. كسي كه بخواهد به مراحل بالاي تزكيه‌ي نفس برسد و يا رسيده باشد و يا بخواهد جزء اصحاب امام عصر ارواحنافداه باشد دعاهايي كه حضرت دستور داده اند بيشترش مربوط به كمالات فوق‌العاده، معرفت فوق‌العاده، توجهات فوق‌العاده بالاست. شما همين دعاي افتتاح را شايد خيلي اهميّت ندهيد. اين دعاي افتتاح دستور حضرت ولي‌عصر است. وقتي كه انسان دعاي افتتاح را مي‌خواند آنچنان در حال مي‌رود، آنچنان متوجه مي‌شود، آنچنان با خدا ارتباط برقرار مي‌كند كه اگر با دقت خوانده بشود، با توجّه خوانده بشود، نخواسته باشيد صدايتان را به مستمعين برسانيد به عنوان خوش‌صدايي! نخواسته باشيد مطلب را طوري بيان كنيد مثل كسي كه دارد يك تكليفي را انجام مي‌دهد. چه كسي مكلّف‌تان كرده شما در اين شبها دعاي افتتاح را بخوانيد؟! اگر مكلّف‌ بوديد واجب مي‌شد امّا مي‌گوييد آن آخرش: اللّهم إنّا نشكو إليك فقد نبينّا، به اين درد دل اكثر ما نرسيده‌ايم و نمي‌رسيم. خدايا ما همه دسته جمعي شكايت مي‌كنيم پيغمبرمان كه نيست، ما پيرو پيغمبر اسلاميم، نشكوا اليك فقد نبينّا و غيبة امامنا، امام‌مان هم كه غايب است. حالا مسائل بعديش بماند كه بسيار از مسائل بعديش غافل‌تريم. و كثرة عدوّنا و قلة عددنا و تظاهر الزمان علينا، زمان بر ما و عليه ما تظاهر كرده ولو اينكه للحق دولة و للباطل جولة، براي حقّ هميشه بقاست، دولت است، هميشه خواهد بود ولي يك جولاني باطل دارد و آن جولانِ باطل انسان را از پاي در مي‌آورد. جسارت مي‌كنند، شما چرا اين قدر نام مقدس امام زمان را مي‌بريد؟ شما با فلان گروه، با فلان دسته! مي‌خواهند كوچك كنند اين مسئله را كه امام زمان براي تمام دنياست، مي‌خواهند بگويند اگر تو حرف امام زمان را زدي مربوط مي‌شوي به يك دسته كوچكِ كم‌اهميّت! پس امام زمانت هم كم‌اهميّت است. امّا خدا را شكر مي‌كنيم اگر هنوز ظهور حضرت بقيةاللّه را نديده ايم و به دست نياورده ايم الحمدللّه ظهور صغراي آن حضرت را در زمانش هستيم.

همين مسجد جمكران كه هزار و سي و دو سال اين مسجد درست شده، يك چنين شبي در همين محل جمكران حسن مثله در خانه خوابيده بود ـ اي كاش يك پيغام هم براي ما بفرستند – آمدند در زدند، بلند شد، آقا امام زمان تو را مي‌خواهد!  يا بقيةاللّه! اين جمع را من فكر كردم در اين شبها همين جمكران دعوتشان كنم براي جلسات احياء. چون صحبتي شد بين دوستان كه در دفتر باشد اين جلسه يا در جمكران؟ بيشتر ذهنم آمد در اينجا. شب هفدهم ماه مبارك رمضان است. مي‌گويد فوراً لباس‌هايم را پوشيدم با آنها رفتم در همين محل مسجد، ديدم يك آقاي بزرگواري روي تخت نشسته كه:

گرش ببيني و دست از ترنج بشناسي      روا بود كه ملامت كني زليخا را

دستور بنا و تأسيس اين مسجد را به من دادند. بعد از تقريباً هزار و سي سال مي‌بينيد چه عظمتي پيدا كرده! اين مربوط به ظهور صغري است آقايان. ما دلايل روشني داريم مي‌ترسيم نقل كنيم اگر چه ديگر از يك جمله‌اي كه مرحوم استادمان مرحوم حاج ملاآقاجان گفته بود خيلي استفاده شد. به من فرمود يك روزي، از سال چهل قمري، از سال چهل قمري كه امسال سال بيست و پنجم است، يعني شصت سال آن طرف، بيست و پنج سال هم اين طرف، تقريباً هفتاد و پنج سال قبل، – عجيب است اين مَرد – هر چه كه بر عمرم مي‌گذرد، هر چه كه بر اين كلمه‌ي طيّبه كه أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ، اين وجود مقدس واقعاً أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ، كه الان داريد همه‌تان از اين استفاده مي‌كنيد. روز بيستم رجب كه رفتيد سر قبر اين بزرگوار خودتان ديديد كه چقدر أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ. ايشان فرمودند – از اين كلمات كه من نفهميده بودم آن وقت و بعد رويش فكر كردم زياد است ـ فرمودند: از سال چهل قمري – كه قبل از سال چهل قمري نه اين سوادي كه الان مردم دارند بود، نه اين اختراعات بود، نه اين موفقيّتها و پيشرفت‌ها و اين زندگي سالم بود- آنچه كه زمينه‌ي ظهور است به نظر من اقلاً پنجاه درصدش از سال چهل به بعد شروع شده. اقلّاً! والاّ بعضي معتقدند كه صد درصد زمينه‌ي ظهور كلّي شروع شده و انجام شده. حالا ما احتياط مي‌كنيم مي‌گوييم اقلاً پنجاه درصد. و آن روز يعني دقيقاً چهل و شش سال قبل، يا چهل و هفت سال قبل، چهل و هفت سال قبل بيشتر از نصف اين مدّت است كه ظهور صغري شروع شده و هنوز كاري انجام نشده بود. يعني من آن وقت يادم است نه لوله‌كشي در خانه‌ها بود، نه اين نظافت بود. خيلي از مسائل نبود. من خودم وقتي كه به زنجان مي‌خواستم بروم تمام راه از مشهد تا زنجان حتي يك كيلومتر آسفالت نبود. يك چنين وضعي! آن روز به من گفت ظهور صغري شروع شده. مطالبي از اين قبيل داشت. واقعاً كلمه‌ي طيّبه بود. همه‌ي شما مي‌توانيد كلمه‌ي طيّبه باشيد. خدا مي‌داند آقايان در اين شب عزيز دارم عرض مي‌كنم آن قدر كه من حرص مي‌خورم كه چرا اين دوستان يك حركتي ندارند به سوي اينكه كلمه‌ي طيّبه باشند خدا مي‌داند هيچ چيز من را اين قدر اذيّت نمي‌كند، حرص نمي‌دهد. در اين مسائل مادّي، در اين مسائل دنيايي گير كرده ايد و اغلال‌تان شما را به زمين ميخكوب كرده. و قعَدَت بي اغلالي، من به شما مي‌گويم. نگوييد ما بهترينيم، بهترين اگر نبوديد كه به شما اين حرفها را نمي‌زدم.

بياييد براي خاطر امام عصر، براي امشب، براي خاطر اينكه شايد ما هم مثل حَسن مُثله بيايند دنبالمان، از خواب غفلت لااقل ما را بيدار كنند، از خواب ظاهري بردارند ببرند، دستور به ما بدهند، معجزاتي به دست ما صادر كنند، به ما نشان بدهند، از اين كثافت بياييم بيرون. از اين زندگي مادي بياييم بيرون يك مقدار. كلمه‌ي طيّبه بشويم. أَصْلُهَا ثَابِتٌ. يك روزي شايد مردم زنجان آن هم به عنوان يك ديوانه -رسماً مي‌گويم چون ايشان امضاء‌ مي‌كرد محمود المجنون، چون خودش به خودش اين را گفته بود كه اگر ديگران گفتند ناراحت نشود- در زنجان معروف بود. اين كه هست؟ من خودم پاي منبرش مي‌نشستم ولو تركي حرف مي‌زد ولي از نگاه به او، از رواياتي كه او مي‌خواند خوشم مي‌آمد. اين كه هست؟ اين چه هست؟ شما برويد از مردم زنجان بپرسيد ببينيد كلمه‌ي طيّبه هست يا نيست؟ حرفهايش، كلماتش، مسائل مختلفش، مي‌دانيد چرا خودش را به عنوان يك مجنون معرفي كرده بود؟ زمان رضاخان ملعون، نمي‌گذاشتند كسي روضه بخواند، كسي عزاداري كند، اين مي‌رفت در بازار، وسط چهارراه بازار قيصريه زنجان كه الان هم همان بازار هست، آن‌جا اجتماعي بود، مي‌گفت تا پاسبان نيامده بياييد برايتان روضه بخوانم! دو تا كلمه، السلام عليك يا اباعبداللّه، مي‌خواند، گريه مي‌گرفت، تا پليس مي‌آمد؛ حاج ملاآقاجان مجنون است! ولش كنيد! اقلاً خودش مي‌فرمود روزي يكي دو سه دفعه من يك چنين برنامه‌اي داشتم. امّا وقتي با دوستانش مي‌نشست ما نمونه‌هايي از اين بزرگان و علما‌‌ء، الان در قم داريم كه جزء شاگردان ايشان بودند. يك آيت‌اللّهي است در همين شهر قم، به نام آيت‌اللّه مصطفوي، از شاگردان ايشان بوده، مي‌گويد من در تمامِ اين جمعيّتهاي مختلفي كه همه مدّعي وليّ خدا بوده اند بهتر از حاج ملاآقاجان نديدم. من خودم نمي‌خواهم زياد تعريفش را بكنم، چون يك كسي به من مي‌گفت تو از او تعريف مي‌كني كه خودت را خوب معرفي كني! گفتم:خدا خيرت بدهد! اين طوري اگر ما بخواهيم خودمان را معرفي بكنيم كه با همين حرفها و كتابها مي شود. بيشتر از همين كتابها و حرفها كه نيستيم. من زياد نمي‌خواهم، حتي روز وفات ايشان دلم مي‌خواهد، دلم پَر مي‌زند كه كنار قبر ايشان باشم ولي يك دفعه هم روز بيستم رجب نرفتم، نگويند اين جمعيت را او راه انداخته! مردم خيلي بدند، آنهايي كه تزكيه‌ي نفس نكرده‌اند خيلي بد عمل مي‌كنند. حرف بد زياد مي‌زنند. أعاذنا الله من شرور الالسُن! خدا همه‌ي ما را از شر زبانها حفظ كند.

يكي از كلمات طيّبه پروردگار اين مسجد جمكران است، كه مي‌بينيم روز به روز دارد عظمت پيدا مي‌كند كم‌كم دارند جاي شانزده ميليون جمعيت را باز مي‌كنند، مردم در فشار نباشند. مثل امشبي اين كلمه‌ي طيّبه تأسيس شد. حسَن مُثله مي‌رود پيش عالم بزرگ قم، او هم شب حضرت به او اشاره‌اي مي‌كنند با هم اينجا را مي‌سازند خيلي هم ساده، چهارتا ديوار و رويش هم چوب و حصير، تا زمان مرحوم آيت‌اللّه العظمي بروجردي سلام اللّه عليه. اين مرد بزرگ را من ديده بودم، بلكه در درس ايشان زياد بودم، يك مرد بسيار بزرگ، درباره‌‌اش همه گفتند هیهات أن يأتي الزمان بمثله! البتّه همه خوبند ولي او عجيب بود. وقتي مي‌آمد سر درس، اين چشمها معلوم بود كه هيچ نگاه به اين يكي دو هزار طلبه‌ي فاضل مجتهد كه پاي درسش مي‌نشستند نگاه نمي‌كند. گاهي هم كه مي‌ديد طلبه‌ها خيلي به او اظهار محبّت مي‌كنند مي‌فرمود: طلبه‌ها! خيال نكنيد اين مقام و شأن و عظمت، اينها چيزي است. هيچ ارزشي ندارد اگر من بنده‌ي خدا نباشم. امام زمانتان فرموده در اين نماز بگوييد اياك نعبد، يك دفعه‌اش را به قصد قرآني مي‌توانيد بگوييد امّا بقيه‌اش را مي‌توانيد به نيّت خودتان بگوييد، اشكالي هم ندارد. اياك نعبد، خدا من فقط تو را عبادت مي‌كنم. فقط! عجيب است. اكثر شما رفته ايد نماز امام زمان صلوات‌اللّه عليه را در مسجد جمكران خوانده ايد آيا عمل هم كرده ايد؟ اياك نعبد، عمل كنيد تا كلمه‌ي طيّبه بشويد. عمل كنيد. خدايا من بنده‌ي رسمي توهستم. دوازده سال كار كردم. هر كارمند قراردادي هم كه در هر اداره‌اي كار كند دوازده سال قراردادي كار كند بالاخره رسمي‌اش مي‌كنند. من بنده‌ي رسمي تو مي‌خواهم باشم و مُزدم را هم از تو مي‌خواهم. اياك نستعين، نستعين يعني چه؟ يعني من به هيچ چيز كار ندارم. نه لازم است مثلاً رئيس مافوقم را ببيينم، نه لازم است آن تاجر پولدار را تعظيم كنم، نه لازم است كسي را به احترام، به خاطر پولش، به خاطر ماديّتش، به خاطر قدرتش تعظيم كنم. فقط تو! اياك نعبد. كسي كه تنها يك نفري را خدمت مي‌كند مزدش را از كس ديگري مي‌رود مي‌گيرد؟! ببينيد پشت سر هم آورده آن هم خود خدا گفته. اياك نعبد، من ،كارمند تو هستم، نوكر تو هستم. بنده توهستم. خدمتگزار توهستم. خوب مزدم را هم بايد خودت بدهي. دلتان اين طرف و آن طرف نباشد. اياك نعبد و اياك نستعين، يعني فقط تو و فقط مزدم هم از تو و به هيچ چيز هم كار ندارم. اين را بفهميم. اين را درآن دلِ صافمان ـ مي‌خواستم يك چيز ديگري بگويم! – در آن دل صافمان، جا بدهيم. اياك نعبد، آقايان! اياك نعبد و اياك نستعين، در هر نماز  دو دفعه مي‌گوييد. در شبانه روزز چند دفعه مي‌گوييم؟ ـ نمازهاي واجبمان هفده ركعت است- اقلاًّ ده مرتبه مي گوييم. يك دفعه‌اش را انسان به خدا قَسم درست بگويد درست مي‌شود. هر روز برويد در خانه يك رفيق‌تان بگوييد ما خدمتگزار شماييم و همه‌ي كارهايمان هم با شماست. يك دفعه بگوييد. اگر آن رفيقتان ديد كه به كسي ديگر، مخصوصاً به دشمن، هم خدمت كرده ايد و هم پول از او گرفته ايد، روز دوم مي‌گويد: اي دروغگو! اين حرفها چه هست! مي‌خواهي كلاه بگذاري سَرم؟! وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ  (آل عمران / ۵۴) با خدا مكر مي‌كنند. اين حرفها چه هست؟ چرا هر روز مي‌آيي اين حرف را مي‌زني؟ چرا صد دفعه رفتي در مسجد جمكران، دويست مرتبه، در هر ركعت صد دفعه، دويست مرتبه گفتي من فقط تو را عبادت مي‌كنم؟ فقط خدمتگزار تو هستم. فقط بنده‌ي تو هستم. فقط كارهاي تو را انجام مي‌دهم، كار براي تو انجام مي‌دهم و فقط از تو مزدم را مي‌خواهم؛ پس اين رشوه‌اي كه گرفتي چه بود؟! آن حرفي كه زدي پول بيشتري گيرت بيايد از راه باطل چه بود؟!يعني چه؟! هيچ وقت هم عذرخواهي نمي‌كني باز هم فردا مي‌آيي مي‌گويي اياك نعبد و اياك نستعين، چهل شب چهارشنبه حدود ده ماه آمديم هر دفعه دويست مرتبه گفتيم اياك نعبد و اياك نستعين، امام زمانمان را هم نديديم! طلبكار هم هستيم و همه‌ي كارها را كرده ايم براي اينكه فلان آقا كه پولدار است به ما مهربان باشد و يك كاري براي ما انجام بدهد! يك خدمتي براي ما انجام بدهد، فلان قدرتمند دلش مهربان بشود به من و ما را از جز‌‌ء خدمتگزارانش خارجمان نكند.

مسجد جمكران انسان‌ساز است، مسجد جمكران جايي است كه بايد انسان بوسيله آن ان‌شاءاللّه حدّ كامل انسانيّت را پيدا كند. ما به آنهايي كه در مرحله‌ي عبوديت هستند مي‌گوييم نماز امام زمان صلوات اللّه عليه را بخوانند. ساعت آخر روز متعلق به امام زمان عليه الصلوة و السلام است و نماز امام زمان خوانده بشود، چرا؟ به خاطر اينكه كلمات و دستورات آن حضرت در آن كلاس بالاي بالاست. شما ببينيد در معرفت امام، حضرت يك جمله فرموده: لافرق بينك و بينهم الّا انّهم عبادك و خلقك، همين يك جمله، مي‌شود چند جلد كتاب در تفسير اين جمله نوشت! لا فرق بينك و بينهم الاّ انّهم عبادك و خلقك، خيلي عجيب است! كلمات حضرت ولي‌عصر در دعاها، دعاهايي كه هست. ان‌شاءاللّه شبهاي احياء و بخصوص شب بيست و سوم اين توجّه خاص را پيدا خواهيد كرد؛ ان‌شاءاللّه. شما براي امام زمانتان ان‌شاءاللّه دعا مي‌كنيد با خدا اينطوري حرف مي‌زنيد: اللّهم كُن لوليّك، – اين را زياد مي‌خوانيد بعد از هر نماز، راديو هم مي‌خواند، تلويزيون هم مي‌خواند، همه مي‌خوانند- اما يك قدري رويش فكر كنيد، كُن لوليك، –البته اينجا يك توضيح مختصري عرض مي‌كنم- اگر در مفاتيح دقّت كرده باشيد نوشته است: اللّهم كُن لوليّك فلان بن فلان، بعد مرحوم شيخ عباس مي‌گويد بگوييد: الحجة ابن الحسن.- اينجا يك چيزي هست نمي‌دانم مي‌توانم بگويم؟ متأسفانه همه از خواص نيستند، اگر بخواهم بگويم خيلي مهم است. اجمالاً عرض مي‌كنم- طوري بشويد كه اگر يك وقت كسي خواست اين دعا را براي شما بخواند بتواند بخواند. اگر گفتند فلان بن فلان، مثلاً محمّد بن زيد، آن قدر وليّ خدا باشيد. كُن لوليّك الحجة ابن الحسن صلواتك عليه و علي آله آبائه، – البته اين تكّه‌اش جزء نسخه بدل است- ولياًّ و حافظاً و قائداً و ناصراً و دليلاً و عينا، – عجيب است – حتي تسكنه أرضك طوعا و تمتّعه فيها طويلا، فكر نكنيد ما استخدام كرديم اين دعا را مخصوص حضرت بقيةاللّه و كسي ديگر هم شايد در زمان ما لياقت اين دعا را برايش نداشته باشد. اما مي‌شود، چون خود حضرت فرموده است آن هم شب بيست و سوم، بقيّه‌اش مي‌شود. كُن لوليّك فلاني، شما پيدا كنيد يك نفر را كه بشود اين طور دعايش كرد. اولاً وليّ خدا باشد. آقايان تزكيه‌ي نفس كنيد به جايي مي‌رسيد كه وليّ خدا خواهيد شد. دليل باشد خدا براي شما، قائد باشد، رهبر باشد، ناصرتان باشد، يارتان باشد، چشم‌ شما باشد، چشم خدا ديگر اشتباه نمي‌كند، عبدي! اطعني حتي أجعلك مثَلي! اي بنده‌ي من اطاعت من را بكن تا مَثَل من بشوي، چشمت، چشم من باشد، گوشَت، گوش من باشد. زبانَت، زبان من باشد، مي‌فهميد چه مي‌گويم؟! عرض كردم نمي‌توانم اين دعا را باز كنم. اگر مفاتيح را برداشتيد ديديد نوشته فلان بن فلان، بعد نوشته الحجة بن الحسن، چون هر چه مرحوم شيخ عباس و اهل دعا گشته اند بهتر از وجود مقدس امام زمان، – يعني بهتر كه خير! مادون ايشان هم پيدا نكرده اند كه بگويند براي آن هم مي‌توانيم دعا كنيم- كُن؛ خدا! باش براي وليّت، يك وليّ پيدا كنيد. يك كسي كه وليّ خدا باشد در آن حد، كه و تمتّعه فيها طويلا. وجودش كلمه‌ي طيّبه باشد كه أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ، هر وقت به او برخورد كرديد از نگاهش، از ديدنش به ياد خدا بيفتيد. به حضرت عيسي گفتند: من نجالس؟ با كه بنشينيم؟ انسان خيلي مي‌خواهد رفيقش را پيدا بكند، نشست و برخاست با كه بكند؟ حضرت فرمود: من يذكّركم اللّه رؤيته. با كسي كه وقتي نگاهش مي‌كني به ياد خدا بيفتي، با او بنشين. اگر شما يك نفر را اذيّت كرده باشي هر وقت نگاهش مي‌كني ياد آن اذيّت مي‌افتي. اگر كسي شما را اذيّت كرده باشد، آقا فلانی! يك ظالمي را وقتي انسان مي‌بيند، فلاني آقا چه ظلم‌ها كرده! چه اذيّت‌ها كرده! يك مال مردم‌خوري را انسان ببيند كه ديده باشد  اين مال مردم را خورده، آقا! اين از آن مال‌مردم خورهاست! از آن دزدهاست! ببينيد؛ اينها همه آدم را ياد شيطان مي‌اندازد.امّا يك كسي را پيدا بكنيد نه مال مردم را خورده باشد، نه اذيّت و آزاري به كسي كرده باشد، مهربان باشد، صفات الهي در وجودش ظهور داشته باشد اين را مي‌گويند يذكّرکم  اللّه رويته، اين بنده‌ي خاص خداست.اين طوري مي‌شود من يذكّرکماللّه رؤيته، والّا همه‌ي مردم يك شكلند! حتي اگر يك عبا و عمّامه‌داري را هم ببينيد ممكن است به ياد كلّي از ظلم‌ها و كلّي از اذيّت‌ها و مال مردم‌خوردن‌ها بيفتيد! چه اشكالي دارد؟! مگر عبا و عمامّه انسان را به ياد خدا مي‌اندازد؟رؤيته، هم دارد نه رويت لباسش! خود اين، روح اين را وقتي مي‌بيني به ياد خدا مي‌افتي، خدا چقدر مهربان است، اين نمونه‌اش است.

علي بن ابيطالب را وقتي مردم مي‌ديدند به ياد خدا مي‌افتادند. اصحاب خاص خاندان عصمت را وقتي مي‌ديدند به ياد خدا مي‌افتادند. با يك چنين افرادي بنشينيد. من يذكرکم اللّه رؤيته، چشم‌تان حقايق وجود افراد را ببيند، چشم الهي داشته باشيد، گوشتان گوش خدايي باشد، گوش خدايي چطورياست؟ خدا خودش معرفي كرده گوشش را، مي‌فرمايد: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِي (بقره / ۱۸۶) اگر بندگانم از من سؤال كردند – باصطلاح من- از گوش من سؤال كردند من جواب مي‌دهم فوراً، قريب، من نزديكم، مي‌شنوم، يا سميع الدعا‌ء، اي خدايي كه شنوا هستي دعاي ديگران را. مردم به تو مراجعه مي‌كنند، نيازمند هستند، پولي مي‌خواهند، چيزي مي‌خواهند حوائج مردم را تا جايي كه قدرت داري برآور. اين مي‌شود گوشَت،گوش خدا. زبانت؛ هيچ وقت حرف لغو نزن! اين رفيق‌مان را گير آورده ايم دوتا جُک بگوييم بخندد! حالا بد است اينطور. نه! آن طور هم نشويد، حرفهاي حكمت‌آميز بزنيد. شما سرتاسر قرآن را نگاه كنيد بعكس ساير كتب آسماني ! يعني كتب آسماني اينطوري نبوده آنها را اينطوري كرده اند. كتابهايي كه مثلاً فرض كنيد مدعيان نبوّت و يا امامت در بين مردم پخش كرده اند، شما نگاه كنيد اين كتابها را. دراينها حرف بيهوده زياد دارد. واقعاً هم! حالا من  كتاب تورات و انجيل را نمي‌خواهم مذمّت کنم؛ چون كتاب تورات و انجيل در اصل از كتابهاي خوب و مقدس است. آنچه كه قاطي آنهاكرده اند آنها خراب است. نمي‌شود به طور كلّي اينها را مذمّت كرد. امّا كتابهاي ديگر هست.علي محمدباب بياني دارد، كتابي كه مي‌گويد اين كتابِ من؛ با وجود اين، ديگر شما هيچ كتابي نمي‌خواهد بخوانيد! همه‌ي كتابها را پاره كنيد بريزيد دور! چه مي‌گويد در اين كتاب؟ فَلَتَعلَمُنَّ خط الشكسته!! خط شكسته را ياد بگيريد! شكسته فارسي را آورده در عربي! يا مثلاً مُسَيلمه كذّاب مي‌گويد الذين يغسلون ثيابهم و لا يجدون ما يلبسون اولئك هم المفلسون!! كساني كه لباسشان را مي‌شويند و لباس ندارند بپوشند اينها بي‌پولند! حالا ممكن است همين آدمي كه يك دست لباس داشته شسته و لخت هم مانده ميليون‌ها پول دربانك داشته باشد! اين حرفها درآن كتابها هست. اما قرآن را شما ببينيد! اصلاً خاک به دهانم كه بخواهم اين طور مقايسه بكنم. يك كلمه‌ي سُست در آن نيست. اين معناي اعجاز قرآن است. سُست باشد، بي‌ارزش باشد، لغو باشد، ابداً. شما هم همينطورباشيد تا كلمه‌ي طيّبه بشويد. ننشينيد حرفهاي لغو بزنيد، موقع افطار، در بين مردم، اين وقتتان را ضايع كنيد. اصلاً براي زبانتان ارزش قائل باشيد. ارزش قائل باشيد. مگر نمي‌شود انسان كم حرف بزند؟! كلمه‌ي طيّبه انسان اگر شد، أَصْلُهَا ثَابِتٌ، حالا تمام مردم بر عليه اوقيام كنند!

يك وقتي يك كسي به من مي‌گفت تو چرا رفتي براي حاج ملّاآقاجان كتاب نوشتي؟خوب براي شيخ مفيد مي‌نوشتي! گفتم: شيخ مفيد را همه دوست داشتند، همه دوست دارند. اين گمشده؛ اگر شما يك جواهري بين خاك ‌ها پيدا كرديد، اين را بيشتر برايش ارزش قائليد تا آن جواهري كه درمغازه‌ي جواهرفروشي است؟ اگر شيخ مفيد را من تعريف كردم من به وسيله‌ي نام مقدس او ارزش پيدا مي‌كنم. اما اگر يك مردي كه واقعاً عجيب بود – نمي‌دانم چرا امشب زياد نام ايشان به زبانم مي‌آيد؟ هر چه هم مي‌خواهم نگويم باز مي‌آيد عجيب بود! واقعاً عجيب بود! يك لباس كوتاهي، قباي كوتاهي، گاهي هم همان را نمي‌پوشيد با پيراهن؛ يك شالي هم معمولي مي‌پيچيد دور سرش، گاهي هم به من مي‌گفت تو اينطور نبايد باشي! چشم. بله! حالا يا لياقتي در من نمي‌ديد مي‌گفت تو اينطوري نبايد باشي يا يك وقتي به من گفت چون شما سيّدي نبايد اينطور باشي. نوكر! يك چوبي هم دستش بود، عصاي چوبي بود، يعني همه‌ي عصاها چوبي است ولي اين يك چوب بود دسته هم نداشت. دستش بود، راه مي‌رفت، مي‌گفتم چرا؟ ‌گفت كوچه‌هاي زنجان تاريك است، شبها من بايد بروم، سگي چيزي به من حمله نكند. شما اينطوري نشويد، هر كسي يك برنامه‌اي دارد. مي‌بينيد كه خود من اينطوري نيستم.- أَصْلُهَا ثَابِتٌ، كجا؟ درقبرستان عمومي زنجان. درخت خوب،  درخت طيبه هر جا بكارندش مفيد است. أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ، من تعجب مي‌كنم چطور متوجه نيستند يك كلمه‌ ايشان گفت كه ظهور صغري شروع شد. من آن قدر هم ارزش نداشتم كه از او بپرسم كه اين كلام را تو از كجا نقل مي‌كني؟ به تو وحي شده؟ به تو الهام شده؟ درروايات ديده اي؟ هيچ! نشد. و بعد هم مدركش را پيدا نكردم. الان هم از من مي‌پرسند مدرك، مي‌گويم نمي‌دانم. امّا بعضي از مراجع پشتش را گرفتند، بعضي از علماء پشتش را گرفتند و الان ديگر عاديِ عادي شده مطلب و واقعاً مي‌بينيد، حدود شايد ده پانزده جريان واقع شده كه دلالت كامل دارد كه امام زمان دارد مي‌آيد و ان‌شاءاللّه تشريف خواهد آورد. خوب!

شبِ هفدهم ماه مبارك رمضان است، فرداشب شب هجدهم است و شب چهارشنبه شب نوزدهم است. ان‌شاءاللّه احياء نگه مي‌داريم. از ساعت ده شب، مجلس شروع مي‌شود، دوستان هم كمك مي‌كنند كه اين شبها ما انحصاري منبر رفتيم ان‌شاءاللّه دوستان هم كمك مي‌كنند، تشريف مي‌آورند، منبر مي‌روند. اميدواريم كه ان‌شاءاللّه شبهاي احياء وسيله بشود كه ما شب قدر را درك بكنيم، مطالب مهمي هم ان‌شاءاللّه در شبهاي احيا‌ء – به خاطر شب قدر يك مطالبي هست- كه يک مقداري  بايد توضيح داده بشود عرض مي‌كنم و از همه‌تان اين شبها التماس دعا داريم.

السلام عليك يا اباعبداللّه و علي الارواح  التي حلّت بفنائك  السلام عليك و رحمة اللّه و بركاته. قَتل اللّه قوماً قتلوك و لعن اللّه قوماً ظلموك. السلام عليك و علي الارواح التي حلّت بفنائك عليك منّي سلام اللّه ابداً ما بقيت و بقي الليل و النهار، آقاجان! يا اباعبداللّه! و لا جعله اللّهآخرالعهد منّي لزيارتكم، يا اباعبداللّه هميشه دستمان به دامن شما اهل‌بيت باشد، در دنيا و آخرت از شما جدا نباشيم، معكم معكم لا مع غيركم، معكم معكم لا مع عدّوكم. السلام  عليكم و رحمة اللّه و بركاته.

نسئلك اللّهم و ندعوك باعظم اسمائك و بمولانا صاحب الزمان يا اللّه يا اللّه يا اللّه يا اللّه يا اللّه يا اللّه! يا رحمن و يا رحيم! يا غياث المستغيثين!

خدايا آن لطفي كه به حسن مُثله امشب كردي به ما هم امشب آن عنايت را بفرما،

خدايا چشم‌هايمان به جمال مولايمان منوّر بفرما،

پروردگارا همه‌ي ما را از اصحاب و ياران آن حضرت قرار بده.

قلب مقدسّش را از ما راضي بفرما.

خدايا به آبروي آقايمان حجة ابن الحسن رفع گرفتاري از قاطبه مسلمين بالاخص شيعيان علي بن ابيطالب بفرما.

حوائج اين جمع الساعه برآور،

پروردگارا به آبروي مولايمان حجة ابن الحسن قَسمت مي‌دهيم اعمال و عبادات ناقابلمان را در اين ماه قبول بفرما.

مرض‌هاي روحي‌مان شفا مرحمت بفرما،

مريض‌هاي جسمي و بدني را به آبروي ولي‌عصر شفا مرحمت بفرما،

مريض منظور، مريض منظوره الساعه لباس عافيت بپوشان.

امواتمان غريق رحمت بفرما،

عاقبتمان ختم بخير بفرما 

و عجل في فرج مولانا.

 

لینک دانلود : 

کلیک راست و ذخیره

 

جهت دانلود صوت اینجا کلیک کنید

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *