۱۷ ربیع الاول ۱۴۲۶ قمری – ۶ اردیبهشت ۱۳۸۴ شمسی – میلاد رسول اکرم و امام صادق (علیهما و آلهما السلام)
اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم
بسم اللّه الرحمن الرحيم
الحمدللّه والصلوة و السلام علي رسولاللّه و علي آله آل اللّه لاسيما علي بقيةاللّه روحي وارواح العالمينلتراب مقدمه الفداء و اللعنة الدائمة علي اعدائهم اجمعين من الان الي قيام يوم الدين.
اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم لقد جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْعَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْحَرِيصٌ عَلَيْكُمْبِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ (توبه / 127) ميلادِ مسعود حضرت خاتم الانبياء و امام صادق عليهما الصلوةو علي آلهما السلام به همهي عزيزان تبريك عرض ميكنيم اميدواريم زير سايهي حضرت بقيةاللّهاز همهي بركات برخوردار باشيم و عيدي ما را ظهور مقدّس آن حضرت قرار دهند. مطلبي كه از ساعت تقريباً ده تا به حالا دو ساعت و خوردهاي در اين مجلس نشستهايد و نشستهايم بايد تذّكر بدهم به دوستان عزيزم با همهي محبّتي كه دارند اينكه دربارهي من اين مطالب را نگويند. راه وقتي خودش روشن بود و يك عدّهي زيادي استقبال كرده بودند احتياج به اينكه چه فردي اين راه را به ما نشان داده ندارد. راه را هم من نشان ندادهام تا توانستهايم در صراط مستقيم خاندان عصمت حركت كرده ايم. مطلبي كه من در مدّت بيست سال براي دوستان شايد يك مقدار مؤثّر بوده ام اين بوده كه دوستان به راههاي انحرافي نروند كه آن هم اكثراً گوش كردهاند و بحمدالله به اينجا رسيده اند. زمان ما متأسفانه حتي با پنجاه سال قبل بسيار فرق كرده، مشكلاتي بوجود آمده كه امروز كه روز تولّد حضرت صادق عليه الصلاةوالسلام است بايد اين مطلب تذّكر داده شود كه اولين خانقاهي كه در اسلام پيدا شد زمان امام صادق بود. حضرت صادق عليه الصلاةوالسلام و بعد حضرت علي بن موسي الرضا و در اواخر، حضرت امام عسكري عليهما الصلوةو السلام آنقدر ميخواستند كه مردم از سُبل مختلفي كه در بين شيعه بوجود آمده مردم را حفظ كنند و آنقدر مواظب بودند كه شايد به مسائل خلافت و امر به معروف و نهي از منكر با اين تندي كوشش نميفرمودند. حضرت رضا عليه الصلاةوالسلام ميفرمايد: من ذكر عنده الصوفيه اگر كسي نام صوفيه در نزد او برده شود و به قلب و زبان از آنها تبرّي نكند از ما نيست. امام عسكري عليه الصلاةوالسلام ميفرمايد: علماؤهم –كه منظور شايد علماء اهلسنت باشند- يميلون الي الفسلفة و التصوف، علماؤهم شرار خلق اللّه علي وجه الارض، علماي آن زمان شرترين مردم روي زميناند! چرا؟ بخاطر اينكه يميلون الي الفلسفة و التصوف و چون امروز تولّد امام صادق عليه الصلاةوالسلام مبيّن اسلام واقعي است و در پرانتز اينكه امام صادق را مؤسس مذهب شيعه ميدانند بسيار غلط و لااقل دوستانمان نبايد به اين جمله تفوّه كنند. يا مثلاً فكر ميكنند كه تا زمان امام صادق عليه الصلاةو السلام راه انحراف داشت ولي در آن زمان از انحراف باز ماند. در زمان امام صادق عليه الصلاةو السلام چون چهار مذهب اهلسنّت بوجود آمده بود، شافعي، حنفي، حنبلي و مالكي؛ شيعيان آنهايي كه مسلمان واقعي بودند بلكه بايد عرض كنم مسلمانان غير منحرف، آنهايي كه عقلشان بر احساساتشان، عقلشان بر غضبشان، عقلشان بر افكار پوسيدهشان و يا آنچه كه آبائشان عبادت كردند اينها هم ميخواستند عبادت كنند بودند و چهار مذهب تشكيل دادند، شيعيان و مسلمانان واقعي –ما به غير شيعه مسلمان واقعي نميتوانيم عرض كنيم چون مسلمان كسي است كه تسليم پيغمبراكرم باشد، يٌسَلِّمُوا تَسْلِيماً (نساء / 65) در همان آيه صلوات ميفرمايد: إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ (احزاب / 56) راه به ما نشان ميدهند، اين راه خداست، راه پيغمبر است، إِنَّ اللَّهَ با كلمهي إِنَّ بيان كرده، قطعاً خدا و پيغمبرش و ملائكهاش يُصَلُّونَ عَلَي النَّبِيِّ با يك مختصر تفسير را مخلوط كردن عرض ميكنم كه پيغمبر را دعا ميكنند، پيرو او هستند، مقتدايشان پيغمبر است و اقتدا به پيغمبراكرم كردهاند چون معني صلوات همهي اينهاست. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواصَلُّوا عَلَيْهِ همين راه را مؤمنين بايد بپيمايند و جملهاي كه ميخواستم استفاده كنم كه آنهايي كه اينگونه نيستند آنها جزء مسلمانان در واقع نميباشند اين جمله است كه: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواصَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً تسليم پيغمبر باشيد، سلام بر پيغمبر كنيد اگر از اين راه منحرف شديد، در ضلالت و گمراهي هستيد. در ابتدايي كه ما اين برنامه را شروع كرديم گاهي به خاطر اينكه دوستانمان تشويق به راه بشوند بعضي از مكاشفات يا مشاهدات را از قول ديگران كه برايشان پيش آمده بود نقل ميكردم يك عدّه گفتند فلاني به خاطر اين بيان اين مطالب اين مشاهدات و مكاشفات را نقل ميكند تا مردم را جمع كند. ما ترك كرديم، يعني حدود پانزده سال شايد بايد كه در جلساتمان صحبت از مكاشفات و مشاهدات با اينكه هر يك از دوستان اهل تزكيه نفس - ديشب كه در جلسهي دوستان مرحلهي عبوديّت نگاه ميكردم چون اسرارشان پيش من است اكثرشان را اهل مكاشفات و مشاهدات و تشرّفات ميديدم، هم به آنها گفتم نگوييد هم خودم نميگويم –اين را ترك كرديم، در مشهد براي اينكه يك عدّه افرادي كه به صورت ظاهر هم مقدّس بودند اين مطالب را به ما نسبت ميدادند يك باني داشتيم كه شبهاي جمعه آبگوشت ميداد. ميگفتند به خاطر دادن آبگوشت اين جمعيت جمع ميشوند. من ديدم به دوستانمان توهين ميشود چون ديگر حالا به خاطر برنج و مرغ و اينها نبود، به خاطر آبگوشت فكر ميكردند مثلاً آقاي گنجي ميآيند. ديدم توهين ميشود از طرف تقاضا كردم كه ندهد. يك مدّتي گذشت گفتند كه فلاني با مردم گرم ميگيرد حتّي يكي به من گفت كه تو نويسندهي كتاب اتحاد و دوستي هستي مردم را دور خودت جمع ميكني! ميبينيد در مجالس با اينكه من مستحب مؤكّد ميدانم كه براي سادات به تمام قد بايستم در كتاب انوار زهراء هم اين مسأله را از روايات تأكيد كرده ام امّا در عين حال بلند نميشوم اين مستحب را ترك ميكنم و شايد از اكثر مردمي كه من ميشناسم با دوستاني كه: إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ(حجرات / 13) بايد نسبت به شما جمع من كمال تواضع را داشته باشم. خدايتعالي در قرآن به پيغمبر ميفرمايد: وَ اخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (نور / 216) خفض جناح كن، دست آنها را ببوس، پيغمبر گاهي دست آنها را ميبوسيد من اين را هم ترك كردم. سالهاست كه مشغول تزكيه نفسايد. علاوه بر آنكه مردم با ترك همهي اين مسائل كه شايد وظيفه باشد و شايد هم خلاف اخلاق باشد من انجام ميدهم در عين حال چون من گوينده نيستم، من سخنگو نيستم، حرف، حرفِ من نيست، آقاياني كه شعر خواندند و حتّي جناب حجةالاسلام گنجي كه يك روزي يادم است كه چند نفر بيشتر در اين راه نبودند كه بهترينشان اين وجود مقدّس بود حتّي به ايشان عرض ميكنم كه اينها مال من نيست، من هيچ كارهام، ديشب يك مدّتي خدا ميداند شب خوابم نميبرد از خوشحالي كه –البته كمتر از اين جمعيت –ولي اين سالن پُر بود از كساني كه قدم اوّلشان، قدم اوّلشان ترك محرّمات و انجام واجبات بود و قدم آخرشان تا ديشب مقالات بسيار پر شور، عالمانه و تكاندهنده و هر چه كه دربارهي يك مقالهي معنوي و راهنماي سير و سلوك لازم بود نوشته بودند. صد و بيست و چند نفر در ظرف يك هفته مقالاتشان را به هيئت داوران داده بودند. من خودم فرصت نداشتم و شايد هم حوصلهاش را نداشتم دوستان را انتخاب كردم اينها شب و روز مشغول خواندن اين مقالات بودند. بعضي از مقالات به صورت كتاب بود، آقاي قديريان جلوي من نشسته كتابي نوشته بود كه من با خودم تعجّب كردم اين در ظرف يك هفته چطور اين همه چيز نوشته. اينها خوشحاليهايي است كه من دارم نه بخاطر اينكه من راهنمايي كردم، نه! همهتان همين الان در روز تولّد پيغمبراكرم، در روز تولد امام صادق بگوييد: اَلْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِيهَدَانَا لِهَذَاوَ مَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ . نه شما خودتان، خودتان را به اينجا رسانيد نه من ارزش اين معنا را داشتم كه دست كسي را بگيرم و به اينجا برسانم، حقيقت راه، حقيقت صراط مستقيم، حقيقت صافي اين جادّه بسيار پهن و اتوبانِ به سوي خدا كه در هر نماز ميگوييد: اهدنا الصراط المستقيم اين شما را به اينجا رسانده، امّا نه فكر كنيد كه همه كس را خدا مجبور ميكند که بيايند، وَ الَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَالَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (عنكبوت / 69) كسي كه قدم اوّل را بردارد يك وقتي مثال زدم برايتان، اگر يك دوستي داشته باشيد ثروتمند، داراي وسيله، قدرتمند، سريع،ولي شما پايتان فلج و نداشتن وسيله از يك طرف، نداشتن امكانات از يك طرف، شما يك جمله به طرف دوستتان نوشتيد كه: فلاني من سينه خيزان دارم به طرف تو ميآيم! او مشهد است مثلاً شما تهرانيد. ميگويد: نه عزيزم! – خدايا تو شاهدي كه اين دوستان اگر خودشان نميفهمند من ميفهمم اين معنا را – نه عزيزم! تو نيا من آمدم. من آمدم. شما همان يك قدم اول كه آمديد و گفتيد فلاني من ميخواهم در اين راه وارد بشوم بدانيد كه خدايتعالي –من ممكن است سخت بگيرم اين حرفها را نزنم ولي بدانيد –خدايتعالي ميفرمايد: عزيزم، تو نيا من آمدم! من ميآيم. خدايتعالي سريع الحساب است، سريع الرضاست. در همان لحظه اوّل ميبينيد آمده شما را در بغل گرفته، ناز و نوازشتان كرده، ديشب من گفتم يكي دو نفر كه مقالاتشان يعني هر پنج نفرشان اينطوري بودند، مقالاتشان ممتاز شده بود و اينجا قرائت كردند كه اكثر شما ديشب بوديد، گرفتاريهاي دنيايي آنها را آن عزيز مهربان رفع كرد. حتّي مشكلات سخت دنيايشان را به آساني برطرف كرد، اين سه نفر از مهندسين عاليرتبه كه هر سهشان از مسئولين مملكتي هستند كه مقاله شان را خواندند اينها مشكلاتي خودشان نقل كردند كه من در جريانشان هستم، يك دلي هم خدا به ما داده سخت بايد بگويم، يا وسيع، چه عرض كنم كه بعضي از دوستان –يكي از دوستان يادم است ماشينش چپ شده بود، خانمش در ماشين بود، بچّهاش پرت شده بود بيرون، آمده بود موبايل را گرفته بود همان لحظهي اوّل به من، حاج آقا ما يك چنين وضعي پيدا كرديم چه كنيم؟ گفتم كارت را شروع كن ببين خانمت چطور است وضعش، اخبار شما، غالباً حالا آنهايي كه نزديكترند شايد، يا آنهايي كه زودتر ميخواهند به من خبر بدهند به من خبرها را ميدهند، من مشكلاتتان را ميدانم چقدر هم خوب رفع ميشود، به خدا قسم كسي درست وارد اين راه شده باشد يادم است آن اوائل يك نفر مريض شده بود گفتم چرا بايد اين مريض بشود، يك نفر فوت شده بود گفتم در برنامهي ما تا ظهور حضرت مردن بنا نبود باشد، البته جوابهايي داده شد كه باز از همانهايي است كه قرار است در سخنرانيها نگويم، امروز من دو خوشحالي بسيار بزرگ دارم يك خوشحاليام ميلاد مسعود امام صادق و پيغمبراكرم، يكي اين معنا كه رسول اكرم است، امام صادق است، رسول اكرم آورندهي دين و امام صادق شرحدهنده دين، يكي بخاطر اين. همهتان هم خوشحاليد. امّا يك خوشحالي ويژهاي من دارم كه بيست سال است منتظرش هستم و آن اينکه بحمدالله يك عدّهاي به كمالاتي رسيده اند كه من بدون هيچ دغدغهاي پشت سر اينها اقتدا ميكنم. اينها را چون نميتوانم يك واقعيتهايي را برايتان بگويم ولي اين مقدار ميدانم كه حضرت بقيةاللّهاگر الان ظهور كنند از ميان شما عدّهاي را انتخاب خواهند كرد. اين خوشحالي نه بخاطر اينكه من اين كار را كردم به خاطر اينكه شب و روز به فكر اين بودم كه شما از آن راهي كه خدايتعالي براي موفقيّتتان قرار داده منحرف نشويد، شما گاهي ميگوييد فلاني چرا از ما احوال نميپرسد؟! يك انحراف اگر من در يك عدّهي خاصّي كه به آنها علاقهي زيادتري دارم و پيش رفته اند مثل يك كسي كه مثلاً از مشهد حركت كرده بيايد تهران، رنج سفر را كشيده، دم دروازه تهران ميخواهد منحرف بشود، به چاله بيفتد، در درّه پرت بشود خوب انسان بيشتر روي او حسّاس است، فوراً به هر وسيلهاي كه شده گاهي ميشود بعضيها متوجّه هم نميشوند كه من به وسيلهي كسي آنها را متوجّه انحرافشان كرده ام، از انحراف خيلي اصرار دارم كه شما محفوظ بمانيد، انحراف پيدا نكنيد و خيلي وسائل انحراف در افراد مردم اين زمان وجود دارد. گرايش به جنبههاي مادّي از يك طرف، گرايش به اعتقادات ناصحيح از طرف ديگر، بيتوجّهي به اينكه انسان در آينده چه خواهد بود و چه خواهد شد از يك طرف، دوستان نابابي كه ما را –مخصوصاً زنهاي ما را- افراطي فكر ميكنند، اُمّل فكر ميكنند از طرف ديگر، اقوام و خويشاوندان منحرفِ سدّ عن سبيلاللّه از طرف ديگر، مردمي كه پيغمبر خبرشان را داد در زماني كه با سلمان صحبت ميفرمود، فرمود: يأتي زمانٌ علي اُمتّي يك زماني بر امّت من خواهد رسيد كه امر به معروف و نهي از منكر ترك ميشود، آيا اين كار خواهد شد؟ بدتر از اين خواهد شد، امر به منكر ميكنند و نهي از معروف ميكنند، سلمان بر آشفتگفت آقا مگر ميشود مسلمان امر به منكر بكند و نهي از معروف بكند؟ حضرت فرمود بدتر از اين! يك زماني ميآيد كه منكر معروف ميشود و معروف منكر ميشود! زمان ما اگر شما چشم بصيرت داشته باشيد، فكر داشته باشيد، جزو آنهايي نباشيد كه: لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَاوَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَاوَ لَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا (اعراف / 179) اگر جزء آنها نباشيد برويد در كوچه و بازار ببينيد اين مطلب هست يا نيست. فكر نميكنم شما لااقل به اين حقيقت نرسيده باشيد. بنابراين همهي فكر من اين است و از شما دوستان عزيزم مخصوصاً از دوستاني كه در شب گذشته در جلسه بودند تقاضايم اين است كه كوشش كنيد لب جادّه نرويد، كنار جادّه نرويد، از شبهات بپرهيزيد، تويي كه ميخواهي رانندگي كني از وسط جادّه رانندگي كن كه اگر دستت لغزيد در درّه نيفتي، از شبهات دوري كنيد، رشوه به عنوان هديه ندهيد، اسم عوض كردن كه درست نيست، ربا به عنوان كارمزد و امثال اينها نخوريد و ندهيد، خدا روزيتان را ميرساند، روزي شما با خداست، اي بيچارهاي كه فكر ميكني با تلاش و فعاليّت و خودش را به حرام بياندازد روزي بدست ميآورد! پيغمبراكرم در قرآن از قول خدايتعالي ميفرمايد كسي كه ربا ميخورد، فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ (بقره / 279) رباخور به طور كلّي اين را بداند كه با خدا بايد جنگ كند، رشوهگير به هر صورتي كه باشد. پيغمبراكرم ميفرمايد: الراشي و المرتشي کليهما في النار، هم رشوه دهنده و هم رشوهگيرنده، آقا كارم گير كرده، نكن اين كار را. پولم از بين ميرود! پول تو نداشتي، تو پول از كجا داشتي؟! آن روزي كه از مادر متولّد شدي چه داشتي؟ بر ميگردد به همان اول. خانهام از دستم ميرود، تو خانه نداري، ما دست بالا را ميگيريم والاّ همهي اينها خيالبافيهايي است كه شيطان در مغز شما وارد ميكند. حالا تا چه برسد به اينكه انسان خمس بدهكار باشد و ندهد. زكات بدهكار باشد و ندهد، در اموالش اگر وجود داشته باشد هم نمازش باطل است، هم عبادتش و هم تزكيه نفسش. كجاييد؟! در جادهاي كه داريم حركت ميكنيم اين جاده را دارم ميگويم آقايان، كنار جادّه نرويد، فرض كنيد حالا من يك كسي كه كاروان راه مياندازد، كاروانچي، كارواني را راه انداختهام، همهمان هم با هم هستيم، آخر يك نفر از اهل اين كاروان اگر پرت بشود در درّه، دردسر براي آن رئيس كاروان بوجود ميآورد، محبّت داريد اين كار را كه ميگويم نكنيد، از كنار جادّه حركت نكنيد، متأسفانه نميتوانم عرض كنم ولي خودم را ميگويم، من تا برايم ممكن باشد كارهايي كه ارتباط با بانك داشته باشد نميكنم. نميگويم شما نكنيد براي اينكه گرفتاريد. شما چك نكشيد، چك برايتان مي كشند، شما چك مردم را پاس نكنيد چكتان را پاس نميكنند، چه بگويم! ولي اين مطلب كلّي را دارم عرض ميكنم كه از وسط جادّه حركت كنيد و ميشود، نگوييد نميشود اين شيطان است كه ميگويد به شما:بگو نميشود. آخر آخرش اين است كه يك خانهي يك ميلياردتوماني داشتي به خاطر اينكه رشوه ندهي از دستت گرفته شده، خوب تو روز اوّل هم نداشتي، مهمّ نيست. لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَي مَا فَاتَكُمْوَ لَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ (حديد / 23) اوّل بپرسيد خودت اينطوري هستی؟ كوشش ميكنم اينطوري باشم. شما هم كوشش كنيد، بيشتر از اين هم من به شما نميگويم كه باشيد. لِكَيْلَا تَأْسَوْا بدتان نيايد اگر همهي دنيا مال شما باشد و از دستتان برود، لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَي مَا فَاتَكُمْ بدتان نيايد، ناراحت نشويد. آقا مالالتجاره در دنيا غرق شد، خانهات را مصادره كردند، هر چه پول در بانك داشتي جلويش گرفته شد، ميگوييد بهبه! خستگيام رفعشد! راحت شدم يك باي روي دوشم بود كه اينها را چگونه به مصرف برسانم حالا اين فكر تمام شد برايم، در عين اينكه همهي شما هر چه را كه داريد خدا به دستتان سپرده اگر از راه حلال باشد و متوّلي آن هستيد، و بايد اين توليّت را كاملاً رعايت كنيد و همه را حفظ كنيد و از مال خودتان بهتر نگه داريد همانطوري كه يك مؤمن: الَّذِينَهُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُونَ امانات را حفظ ميكنند امانتي است مال خدا و در دست شما، خدا به شما سپرده بايد رعايت كنيد، ببينيد چقدر زيبا جمع ميشود. نتيجه چه ميشود؟ نتيجه همان ميشود كه خدا ميخواهد: لِكَيْلَا تَأْسَوْا عَلَي مَا فَاتَكُمْوَ لَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ.
در آن زمان بختآزمايي، زمان شاه يك ورقهاي بختآزمايي، يك آشنايي بود با ما، صد هزار تومان اين آخرين درجه پول بود آن وقت، قرعه به نامش افتاده بود، تا به او گفته بودند، از خوشحالي سكته كرد و مُرد! وَ لَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ، حالا نگوييد صد هزار تومان چيزي نيست، بگويند آقا يك ميليارد تومان مال شما، فردا بياييد بانك به شما داده بشود، خوشحال نشويد. خوشحال نشويد يعني چه خوشحال نشويد؟! حالا چيز خوبي است، دستم باز ميشود، من اين حرف را ميزنم، خوب يك عدّه فقراء هستند به آنها كمك ميكنيم. به تو چه! فقراء مگر مال تو هستند؟ به تو چه؟! داشتي كمك كن، نداشتي كمك نكن. اي آقا پول حلاّل مشكلات است! اگر تو از پول صرف نظر كردي –پول حرام منظورم است –خدا حلاّل مشكلات تو ميشود. قدرت خدا بيشتر است يا قدرت تو؟ ببينيد همهاش جواب دارد و هر چه فكر كنيد من آقا ازدواج نكردهام مثلاً ماشين ندارم، خانه ندارم. دارم به حرام هم ميافتم خدا فرموده ازدواج كن، إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَيُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ (نور / 32) حتّي اگر ميخواهي ثروتمند هم بشوي، ازدواج كن تا ثروتمند بشوي. ما كه تجربه كرديم نشد! اين بخاطر اين است كه خدا را تجربه كردي. انشاءاللّه دو سه هفته شايد روز جمعه راجع به ايمان صحبت كنم، مسأله ايمان خيلي مهمّ است. خدا را كه تجربه نميكنند، شما اگر الان برويد پيش حتّي يك طبيب عمومي ، بگويي آقا تو معاينهات را بكن، من دارم تجربه ميكنم ببينم تو درست ميگويي يا نه؟ نه نسخه برايت مينويسد شايد هم با اردنگي بيرونت كند از مطب! بدش ميآيد، تو پيش من آمدي من را تجربه كني؟ اي خاك بر سر ما كه خدا را تجربه ميكنيم! دعا را تجربه ميكنيم، آن خوبهايمان تجربه ميكنند. ميگويم آقا تو مبتلا به وسوسه هستي، خودت ميگويي من وسواس دارم، وسواس مال كه هست؟ مال شيطان، تو صبحها براي اينكه از شرّ شيطان نجات پيدا كني صد مرتبه بگو لا حول و لا قوة الاّ بالله العلي العظيم . ميگويد: آقا اين را من خيلي تجربه كرده ا م خبري نشده! به او بايد گفت بسوز تا بسوزي! باش! ماانسانيم و خدا را معتقديم و اينگونه با خدا برخورد ميكنيم؟! تا كي؟! پيغمبري آمده لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ يك كوچكترين انحراف به او سخت ميگذرد، عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ، در جادّهي صاف باشيد، ماشينتان مرتّب باشد كه عَنِتُّمْ نيستيد، ناراحتي نداريد خوشحال هم هست آن كسي كه راننده است يا آن كسي كه متصدّي اين كار است، ولي اگر پنجر شديد، انحراف پيدا كرديد، اينجا عَنِتُّمْمعنا پيدا ميكند، ناراحتي برايتان ميشود. اين سخت ميگذرد بر او، نه فكر كنيد به مؤمنين اين فرمايش را ميفرمايد، حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بعد ميفرمايد: بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ، به مؤمنين يك مهرباني خاصّي دارد. برويد در آن جمعيت واقع شويد و انشاءاللّه اكثرتان را خدا را شكر ميكنم كه واقع شديد و خيلي ممنونيم از اينكه طيّ سفر كرديد، از راه دور آمديد و خودتان را زحمت داديد و انشاءاللّه اميدوارم كه بتوانيم يك برنامهاي هم براي خانمهاي مرحلهي بالا داشته باشيم، مشكلاتي دارد بسيار هم مشكلاتي هست ولي خوب بايد بالأخره آنها در اين مسائل خودشان را نشان بدهند و انشاءاللّه در دراز مدّت آنهايي كه مراحل پايينتري دارند آنها هم بايد بيايند و خودشان را نشان بدهند مثل دوستاني كه ديشب خودشان را معرّفي كردند و از خوشحالي چون اينها خوشحالي دارد، اين مثل مال بوجود آمدن نيست، انشاءاللّه روي همين جهات كار ميكنيم و اميدواريم حضرت بقيةاللّهبه همهتان كمك كنند. اين تعارفاتي كه معمولاً در مجالس مختلف براي يك نفر يا افرادي گفته ميشود اينها را هم انشاءاللّه ترك كنيد. من در تمام اوقات فكرم اين است كه انحراف پيدا نشود در بين دوستان و واقعاً خودم را خدمتگزار شما ميدانم، پاي شما را ميبوسم چون تنها جمعيتي كه خيلي بايد اكرام بشوند آنهايي هستند كه اهل تقوي هستند. خدا در قرآن فرموده: إن أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ، انشاءاللّه تقوايتان را بيشتر رعايت كنيد و انشاءاللّه كوشش كنيد از هر گونه خدعه، از هر گونه ظاهرسازي، از هر گونه باصطلاح چشم و همچشمي دوري كنيد ولي از سبقت بر يكديگر در معنويّات دوري نكنيد چون خدايتعالي در قرآن ميفرمايد: فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ (بقره / 148) در خيرات و خوبيها سبقت بگيريد يا در آيهي ديگر ميفرمايد كه: سَابِقُوا إِلَي مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ (حديد / 21) در مغفرت خدا سبقت بگيريد بسيار بگوييد: استغفرالله و ربي و اتوب اليه اين كلمه بسيار در قرآن ذكر شده و فوائد زيادي هم خدايتعالي براي استغفار بيان فرموده است. تا چند لحظهاي كه وقت دارم يك جمله را كه مربوط به اعتقاداتتان است عرض كنم و بسيار مهمّ است و آن جمله اين است كه پيغمبراكرم صلي اللّه عليه و آله وسلم، -من به ذهنم آمد كه به همهتان بگويم هر جا و هر كس و هر شخصيتي داريد صلوات را بلند بفرستيد. يک صلوات بلندی بفرستيد- ايشان واسطهي بين خدا و خلق است در امور شرع و معارف يك كلمه خدا در معارف و احكام شرع بر غير پيغمبر حتي علي بن ابيطالب وحي نكرده، اين يك جمله، اين را بايد معتقد باشيد.
مسأله دوم اينكه با آنكه ائمه اطهار عليهم الصلاةوالسلام اينها در علم و عصمت مساوي با پيغمبرند، مساوي با پيغمبرند، اينها شارح آن چيزي هستند كه بر پيغمبراكرم نازل شده، مفسّر آن چيزي هستند كه بر پيغمبراكرم نازل شده، يك وقت مخلوط نكنيد مطالب را و اين خلاف شأنشان هم نيست. همان جا كه پيغمبراكرم فرمود: الاّ انّه لا نبيّبعدي اين معنا را بيان فرمود. همانجا كه خدايتعالي ميفرمايد كه پيغمبر خاتم انبياء است اين معنا را بيان فرمود. اگر يك جمله بر علي بن ابيطالب يا بر امام عصر ارواحنافداه از جانب خدا چيزي نازل بشود در امور شرع و معارف دين و بر پيغمبر نازل نشده باشد پيغمبر خاتم نيست و علي بن ابيطالب يا امام زمان خاتم هست. اين جمله را در ذهنتان بسپاريد خيلي اختلافاتِ بين شيعه و سنّي رفع ميشود، تهمتهايي كه آنها به ما ميزنند برطرف ميشود و حقيقت هم غير از اين به تصديق قرآن و روايات چيز ديگري نيست. خوب اين جمله را هم كه انشاءاللّه فهميديد. انشاءاللّه آقايان يك جمعي هم پايين هستند، قسمت همسايه يا پايين خانمها هستند، انشاءاللّه يك چند دقيقهاي وقت داريد مهيّا براي نماز بشويد، نماز كه خوانده شد بعد انشاءاللّه به عنوان تبرّك يك چند لقمهاي غذا ميخوريد. نميدانم چيزي براي عيدي دادن داريم يا نه؟! چه کسی متصدّي كار است؟ و يك مجلهاي هم بود دوستانمان بحمدالله تا حالا چند تا مجله چاپ كرده اند، چند تا سررسيد چاپ كرده اند دربارهي امام عصر ارواحنافداه، مجلّهاي كه ديشب من ديدم بوسيلهي جناب آقاي درهگيرايي، مجلّهي چشمهي حيات، مجلهي صاحبالزمان، مجلهي خورشيد مكّه، مجلّه صبح ظهور، اين دوست عزيزمان جناب آقاي ضيايي، اينها را من در كتاب رسول اكرم من ننوشتم، ايشان خودشان جمعآوري كرده البته اقتباس كرده از مطالبي كه آنجا گفته شده ولي به اين معنا كه سلام بر تو اي كسي كه فلان، اينها را من ننوشتم و بسيار عالي و بسيار جالب، آقاي بختياري هم بلند ميشوند از طرف من از اين –نقديش بهتر است –اينها را به آنهاييکه از چهل سال به بالا دارند از اين يكي ميدهي، آنهايي كه چهل سال به پايين دارند از اين يكي، به آقايان روحاني ندهيد چون اينها پولدارند.
نسئلك اللهم و ندعوك باعظم اسمائك و بمولانا صاحب الزمان يا اللّه و يا اللّه و يا اللّه و يا اللّه و يا اللّه و يا اللّه و يا اللّه و يا اللّه، يا رحمن يا رحيم اللّهم عجّل لوليك الفرج. خدايا همهي ما را از ياران خوب امام زمان قرار بده. قلب مقدسش را از ما راضي بفرما. خدايا به آبروي وليعصر اين عيد سعيد را بر همهمان مبارك قرار بده. عيدي ما را فرج امام زمانمان قرار بده. خدايا در راهمان ما را از همهي خطرات حفظ بفرما. از شرّ شيطان و نفس امّاره محفوظ بدار. پروردگارا به آبروي وليعصر امراض روحيمان برطرف بفرما. توجّه كامل به خدا و آخرت به همهمان مرحمت بفرما، يقين كامل به همهمان عنايت بفرما. امواتمان غريق رحمت بفرما.عاقبتمان ختم بخير بفرما.و عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان .
جهت دانلود صوت و یا پخش آنلاین کلیک کنید
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.